انتظار در اندیشه ها

انتظار در اندیشه ها

نویسنده: جمعی از نویسندگان
مشخصات نشر: تهران - بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (علیه السلام)، 1379

فهرست

سخن ناشر..................7
مقدمه..................9
انتظار، در کلام الهی..................12
انتظار، در سخن پیامبر..................13
انتظار در اندیشه بزرگان..................14
ابن سینا..................14
خواجه نصیر طوسی..................15
اسدی طوسی..................16
خواجه حافظ شیرازی..................17
شیخ عطار نیشابوری..................18
امام خمینی..................20
آیة الله طالقانی..................27
علاّمه طباطبائی..................36
علاّمه محمّد تقی جعفری..................38
استاد محمّد تقی شریعتی..................41
استاد شهید مرتضی مطهری..................46
دکتر علی شریعتی..................51
آیة الله شهید محمّد باقر صدر..................61
استاد محمد رضا حکیمی..................64

سخن ناشر

«بنیاد فرهنگی حضرت مهدی (علیه السلام)» که با همت برخی نیکوکاران فرهنگ دوست، ودین باور تأسیس شده است، در نظر دارد برای رشد شناخت وآگاهی نسل جوان، مقاله ها وکتابهایی در موضوع حیاتی امام موعود (علیه السلام) وآینده زندگی انسان بشر منتشر کند. ودر گامهای نخست از آنچه اندیشمندان گفته ونوشته اند، بهره می گیرد وفشرده ای از گفته ها واندیشه های آنان را گرد می آورد وعرضه می کند، ودر گامهای بعد به کارهای تحقیقی جدیدی دست خواهد زد، ودر این راستا به نوآوریهایی نیز خواهد پرداخت.
در راه این هدف والا وحیاتی، نخستین رساله به نسل آگاه ودانش دوست تقدیم می شود، امید که بینایی وآگاهی جامعه ما روزافزون گردد. به ویژه جوانان با شناخت بیشتری به این موضوع بنگرند، وبه آینده نیک وانسانی وسرشار از دادگری وروشن بینی امیدی آگاهانه، وانتظاری راستین، داشته باشند. وبا هر گونه دلسردی، بریدگی، ناتوانی، بدبینی وسرخوردگی بستیزند، وهمه شور ونشاط وپویایی زندگی جوانی را، در راه تعالی وتکامل وخودسازی وجامعه سازی، سرمایه

(٧)

گذاری کنند. وخود وجامعه را برای جهش بزرگ وتحوّل بنیادین انقلاب
جهانی مهدوی آماده سازند، واز منتظران راستین سامان یابی کار بشریت مظلوم باشند. وهرگونه تردید، ابهام وگمانی را از دل بیرون برانند، وقاطع واستوار باشند، واحساس وباورمندی وخوش بینی را در خویش زنده نگاه دارند، وبه جامعه ونسل جوان، نیرو، گرمی، امید وروحیه شکست ناپذیری ببخشند.
در پایان یادآوری این نکته نیز سودمند می نماید که نیکوکاران ومتمکنان جامعه ما کارهای فکری وفرهنگی را کم نگیرند وبرای تأمین خوراک فکری ومعنوی جامعه گامهای بلند واستوار بردارند. آنان که برای جشنهای میلاد امام مهدی (علیه السلام) مبالغ زیادی هزینه می کنند وبه امور ظاهری واحساسی دل خوش می دارند، برای رشد شناخت وتعالی آگاهی جامعه نسبت به این موضوع حیاتی نیز لازم است سرمایه ای دوچندان هزینه کنند، که انسان بر پایه فکر وشناخت استوار است. وآینده از آن کسانی است که در بُعد معرفت دینی واجتماعی، بیشتر ساخته شده باشند ودر برابر موجِ تهاجم فرهنگی استوار وتزلزل ناپذیر بایستند، وفرهنگ درست انسانی را که بر اساس ایمان راستین ونگرش هدفمندانه وخردمند به هستی وجامعه شکل گرفته است؛ به جهانیان ارائه کنند.

بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (علیه السلام)

(٨)

مقدمه
رسول اکرم (ص): افضل العباده انتظار الفرج

گفتم که روی ماهت از ما چرا نهان است * * * گفتا تو خود حجابی ورنه رخم عیان است
گفتم که از که پرسم جانا نشان کویت * * * گفتا نشان چه پرسی آن کوی بی نشان است

مجموعه ای را که پیش روی دارید، عصاره برداشت ها ودیدگاه های اندیشمندان وفرهیختگان علوم اسلامی است در باب انتظار. در این نوشتار بر آنیم تا ضمن اشاره به گوشه ای از آن تعاریف وتعابیر، اندیشه فعال شما خواننده گرامی را با این مضمون متعالی وانسان ساز وامید بخش آشناتر وبه این مهم معطوف نمائیم.
انتظار ومنتظر بودن امری است مسلم که در تمامی ادیان آسمانی

(٩)

وسایر فرق از آن صحبت به میان آمده وبه انحاء مختلف این مسئله مورد تأمل قرار گرفته واز آن به زبان های گوناگون بحث به میان آمده است، آنگونه که فوتوریسم یعنی اعتقاد به دوره آخرالزمان وظهور منجی غیبی ومصلح جهانی نمونه ای از آن می باشد که در کیش های آسمانی یعنی جودائیسم (یهود) وسه مذهب عمده مسیحیت (کاتولیک، پروتستان وارتدوکس) وبطور کلی در میان مدعیان نبوت به مثابه یک اصل مسلم وقابل قبول مطرح می باشد.
از دیدگاه ما نیز همان گونه که بزرگان علوم اسلامی اشاره کرده اند، اصل مسأله انتظار از سه سرچشمه قرآن، سنت وعترت نشأت گرفته است.
جا دارد با اشاره ای گذرا به چند دیدگاه مطرح شده در خصوص مسئله انتظار اشاراتی هر چند مختصر در این مورد داشته باشیم.
برخی از علما معتقدند انتظار واقعی روح را امیدوار واز پوچی می رهاند وبسیج عمومی مؤمنان است برای اصلاح ساختار جامعه مورد رضایت حضرت ولی عصر (علیه السلام).
تعدادی از اندیشمندان بر این عقیده اند که انتظار همانا دیده دوختن به راه تحقق امری است که منتظر را به حالت انتظار واداشته وهر چه این معنا در نظر مهمتر باشد برای تحقق آن بیشتر تلاش می کند.

(١)

در جمع بندی چکیده نظرات ارائه شده، انتظار عبارتست از:
امری سازنده وتمرین جهت تعالی روح واندیشه واعتقادی ژرف به ظهور منجی ونگاهبانی برای ایمان انسان ها از سستی ویأس ودریچه ای است امیدوار کننده به سوی اجرای فرامین الهی در جهت تحقق اهداف قرآن وعترت ودارویی برای محرومان ومصلحان در انتظار آن یار دور از نظر که از فطرتی الهی برخوردارند.
امید آن که به مصداق آیه کریمه «و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون» هر چه سریعتر با ظهور منجی عالم بشریت وذخیره الهی صالحان به جایگاه حقیقی خویش که همانا فرمانروایی وتکیه زدن به مسند خلیفه اللهی است نایل گردند.

بامید آن روز

(١)

انتظار، در کلام الهی

«وَعَدَ الله الَّذِینَ ءَامَنُواْ مِنکُمْ وَعَمِلُواْ الصَّلِحَتِ لَیسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الاْءَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَی لَهُمْ وَلَیبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یعْبُدُونَنِی لاَ یشْرِکُونَ بِی شَیئاً وَمَن کَفَرَ بَعْدَ ذَلِکَ فَأُوْلَآئِکَ هُمُ الْفَسِقُونَ»(1).
خداوند به دین باوران مسلمانی که کارهای شایسته ونیک انجام دهند، وعده داده است که به طور حتم آنان را فرمانروایانِ زمین گرداند،... وزمینه لازم برای حکومتِ دین در جامعه ونفوذِ آیینِ خداپسندانه را برایشان فراهم آورده، وامنیت وآرامش را جایگزین ترس ها ونگرانی ها سازد...

-----------------

(1) سوره نور، آیه 55.

(١)

انتظار، در سخن پیامبر

«اُبَشِّرِکُم بِالمهدی یبْعَثُ فی امّتی عَلَی اخْتِلافِ مِنَ النّاسِ وزَلازِل، فَیمْلاُ الارضَ قِسطاً وعَدْلاً، کما مُلئَتْ جوراً وظلماً، یرْضی عنه ساکِنُ السماء وساکِنُ الارض(2)، یقسِمُ المال صَحاحاً» فقال له رجلُ: «ما صَحاحاً؟»
قالَ: «بِالتَّسوَیه بَین الناس»(3).
شما را به مهدی مژده می دهم، آن گاه که مردمان با هم اختلاف یابند وناامنیها ودل نگرانی ها آنان را در بر گیرد، بپا می خیزد، وعدل وداد را در دنیایی که آکنده از ظلم وستم گشته، می گستراند. واموال (داراییها وامکانات اقتصادی) را به طور مساوی بین همه تقسیم می کند، (واین چنین است که) اهلِ آسمان وساکنان زمین از او خشنود می شوند.

-----------------

(2) تا این قسمت از حدیث را در مآخذ متعدد دیگری از تشیع وتسنّن، می توان یافت، از جمله: کتاب الغیبه/ 178، کنزالعمال 14/ 261، تفسیر الدرالمنثور 6/ 57.
(3) بحار 51:81؛ مسند احمد حنبل، 37:3.

(١)

انتظار در اندیشه بزرگان

ابن سینا
«هر کسی، علاوه بر آنچه (درباره امام وخلیفه) گفته شد، دارای خواص پیامبری باشد، چنین کسی ربّ النوع انسان تواند بود... وامور بندگان خدا به دست او سپرده تواند شد. واوست فرمانروای جهان خاکی، وهمو خلیفه است در زمین»(4).

-----------------

(4) خورشید مغرب/ 159 به نقل از «الشفاء» پایان الهیات.

(١)

خواجه نصیر طوسی
«نزد خردمندان روشن است که لطف الهی (پس از فرستادن پیامبر)، منحصر است در تعیین امام (تا مردمانی بی راهبر ومربّی ومعلم نمانند وکتاب وسنت، شارحی لایق ومطمئن داشته باشد...» ووجود امام به خودی خود لطف است از سوی خداوند. وتصرف او در امور (وحضور اجتماعی وتشکیل حکومت اسلامی ونشر تربیت قرآنی به وسیله او) لطفی دیگر است. وغیبت او مربوط به خود ما است»(5).

-----------------

(5) خورشید مغرب/ 159 به نقل از «کشف المراد».

(١)

اسدی طوسی

ره دین بیاب از خرد چون سزاست * * * که گیتی بدین ایستادست راست
از این پس نباشد پیمبر دگر * * * به آخر زمان (مهدی) آید به در
بگوید خط ونامه کردگار * * * کند دین پیغمبری آشکار
بدارد جهان بر یکی دینِ پاک * * * برآرد ز دجّال وخیلش هلاک
رسد از آسمان هر پیمبر فراز * * * شوند از پس «مهدی» اندر نماز(6)

-----------------

(6) «گرشاسپنامه» مقدمه، چاپ سربی پاریس با ترجمه، کلمان هوارد به نقل خورشید مغرب/ 130.

(١)

خواجه حافظ شیرازی

ز قاطعان طریق این زمان شوند ایمن * * * قوافل دل ودانش که مرد راه رسید
عزیز مصر به رغم برادران غیور * * * ز قعر چاه برآمد به اوج ماه رسید
کجاست صوفی دجال فعل ملحد شکل * * * بگو بسوز که مهدی دین پناه رسید(7)

-----------------

(7) دیوان حافظ از نسخه محمد قزوینی ودکتر قاسم غنی، انجمن خوشنوسیان ایران، پائیز 1363، ص 187.

(١)

شیخ عطار نیشابوری

صد هزاران اولیا، روی زمین * * * از خدا خواهند مهدی را یقین
یا الهی، مهدیم، از غیب، آر * * * تا جهان عدل گردد آشکار
ای تو ختم اولیای این زمان * * * وز همه معنی نهانی، جانِ جان
ای تو هم پیدا وپنهان آمده * * * بنده «عطار»ت ثنا خوان آمده(8)

-----------------

(8) خورشید مغرب/ 163.

(١)

امام خمینی
... مهدی منتظر در لسان ادیان وبه اتفاق مسلمین از کعبه ندا سر می دهد وبشریت را به توحید می خواند(9).
... برای چنین کار بزرگی که در تمام دنیا عدالت به معنای واقعی اجرا بشود، در تمام بشر کسی بجز مهدی موعود (علیه السلام)... نبوده است. کسی که... عدالت را در تمام دنیا اجرا خواهد کرد حضرت مهدی... است، آن هم نه... عدالت در زمین برای رفاه مردم... بلکه عدالت در تمام مراتب انسانیت. اگر انسان هر انحرافی پیدا کند، انحراف عملی،... روحی،... عقلی؛ برگرداندن این انحرافات ایجاد عدالت در انسان است... وقتی... ایشان ظهور کنند... تمام بشر را از انحطاط بیرون می آورد وتمام کجیها را راست می کند(10).

-----------------

(9) صحیفه نور، 18:88.
(10) کوثر 2:59.

(٢٠)

بسم الله الرحمن الرحیم

این عید سعید ان شاء الله، بر همه مسلمین جهان، مستضعفان عالم وخصوصا ملت ما، مبارک باد. آنچه که امروز می خواهم به عرضتان برسانم برداشتهایی است که از انتظار فرج شده است؛ بعضی اش را من عرض می کنم. بعضی ها انتظار فرج را به این می دانند که در مسجد، در حسینیه، در منزل بنشینند ودعا کنند وفرج امام زمان (ع) را از خدا بخواهند. اینها مردم صالحی هستند که یک همچون اعتقادی دارند. بلکه بعضی از آنها را که من سابقاً می شناختم بسیار مرد صالحی بود، یک اسبی هم خریده بود، یک شمشیری هم داشت ومنتظر حضرت صاحب (ع) بود. اینها به تکالیف شرعی خودشان هم عمل می کردند ونهی از منکر هم می کردند وامر به معروف هم می کردند، لکن همین، دیگر غیر از این، کاری ازشان نمی آمد وفکر این مهم که یک کاری بکنند، نبودند.
یک دسته دیگری بودند که انتظار فرج را می گفتند این است که ما کار نداشته باشیم به اینکه در جهان چه می گذرد، بر ملت ها چه می گذرد، بر ملت ما چه می گذرد؛ به این چیزها ما کار نداشته باشیم، ما تکلیفهای خودمان را عمل می کنیم، برای جلوگیری از این امور هم خود حضرت بیایند ان شاء الله، درست می کنند؛ دیگر ما تکلیفی نداریم. تکلیف ما همین است که دعا کنیم ایشان بیایند وکاری به کار آنچه در دنیا می گذرد یا در مملکت خودمان می گذرد، نداشته باشیم. اینها هم یک دسته ای، مردمی

(٢١)

بودند که صالح بودند.
یک دسته ای می گفتند که خوب، باید عالم پر از معصیت بشود تا حضرت بیاید، ما باید نهی از منکر نکنیم، امر به معروف هم نکنیم تا مردم هر کاری می خواهند بکنند؛ گناه ها زیاد بشود که فرج نزدیک بشود.
یک دسته ای از این بالاتر بودند، می گفتند: باید دامن زد به گناه ها، دعوت کرد مردم را به گناه تا دنیا پر از جور وظلم بشود وحضرت (ع) تشریف بیاورند. این هم یک دسته ای بودند که البته در بین این دسته، منحرف هایی، هم بودند، اشخاص ساده لوح هم بودند، منحرف هایی هم بودند که برای مقاصدی به این دامن می زدند.
یک دسته دیگری بودند که می گفتند که هر حکومتی اگر در زمان غیبت محقق بشود، این حکومت باطل است وبر خلاف اسلام است. آنها مغرور بودند.
آنهایی که بازیگر نبودند، مغرور بودند بعضی روایاتی که وارد شده است بر این امر که هر عَلَمی بلند بشود قبل از ظهور حضرت، آن عَلم، عَلم باطل است. آن ها خیال کرده بودند که نه، هر حکومتی باشد، در صورتی که آن روایات اشاره دارد که هر کس عَلَم بلند کند با علم مهدی، به عنوان مهدویت بلند کند، باطل است، حالا ما فرض می کنیم که یک همچو روایاتی باشد، آیا معنایش این نیست که تکلیفمان دیگر ساقط است؟ یعنی خلاف ضرورت اسلام، خلاف قرآن نیست این معنا که ما دیگر معصیت بکنیم تا پیغمبر بیاید، تا حضرت صاحب بیاید؟ حضرت صاحب

(٢٢)

که تشریف می آورند برای چی می آیند؟ برای اینکه گسترش بدهند عدالت را، برای اینکه حکومت را تقویت کنند، برای اینکه فساد را از بین ببرند.
ما بر خلاف آیات شریفه قرآن دست از نهی از منکر برداریم، دست از امر به معروف برداریم وتوسعه بدهیم گناهان را برای اینکه حضرت بیایند؟ حضرت بیایند؟ حضرت بیایند چه می کنند؟ حضرت می آیند، می خواهند همین کارها را بکنند. الان دیگر ما هیچ تکلیفی نداریم؟ دیگر بشر تکلیفی ندارد، بلکه تکلیفش این است که دعوت کند مردم را به فساد؟ به حسب رای این جمعیت، که بعضیشان بازیگرند وبعضیشان نادان، این است که ما باید بنشینیم دعا کنیم به صدام. هر کسی نفرین به صدام کند، خلاف امر کرده است؛ برای اینکه حضرت دیر می آیند! وهر کسی دعا کند به صدام؛ برای اینکه این فساد زیاد می کند، ما باید دعاگوی امریکا باشیم ودعاگوی شوروی باشیم ودعاگوی اذنابشان از قبیل صدام باشیم وامثال اینها تا اینکه اینها عالم را پر کنند از جور وظلم وحضرت تشریف بیاورند. بعد حضرت تشریف بیاورند، چه کنند؟ حضرت بیایند که ظلم وجور را بردارند، همان کاری که ما می کنیم وما دعا می کنیم که ظلم وجور باشد! حضرت بیایند که ظلم وجور را بردارند؛ همان کاری که ما می کنیم وما دعا می کنیم که ظلم وجور باشد! حضرت می خواهند همین را برش دارند. ما اگر دستمان می رسید، قدرت داشتیم، باید برویم تمام ظلم وجورها را از عالم برداریم. تکلیف شرعی ماست، منتها ما نمی توانیم. اینی که هست این است که حضرت عالم را پر می کند از عدالت؛ نه اینکه شما

(٢٣)

دیگر تکلیف ندارید. ما تکلیف داریم که، اینی که می گوید حکومت لازم نیست، معنایش این است که هرج ومرج باشد.
اگر یک سال حکومت در یک مملکتی نباشد، نظام در یک مملکتی نباشد، آن طور فساد پر می کند مملکت را که آن طرفش پیدا نیست. آنی که می گوید حکومت نباشد معنایش این است که هرج ومرج بشود؛ همه هم را بکشند؛ همه به هم ظلم بکنند برای اینکه حضرت بیاید. حضرت بیایید چه کند؟ برای اینکه رفع کند این را. این یک آدم عاقل، یک آدم اگر سفیه نباشد، اگر مغرض نباشد، اگر دست سیاست این کار را نکرده باشد که بازی بدهد ماهارا که ما کار به آنها نداشته باشیم، آنها بیایند هر کاری می خواهند انجام بدهند، این باید خیلی آدم نفهمی باشد!
اما مسئله این است که دست سیاست کار شماها نیست؛ بروید سراغ کار خودتان وآن چیزی که مربوط به سیاست است، بدهید به دست امپراتورها. خوب، آنها از خدا می خواستند که مردم غافل بشوند وسیاست را بدهند دست حکومت وبه دست ظلمه، دست امریکا، دست شوروی، دست امثال اینها وآنهایی که اذناب اینها هستند واینها همه چیز ما را ببرند، همه چیز مسلمان ها را ببرند، همه چیز مستضعفان را ببرند وما بنشینیم بگوییم که نباید حکومت باشد، این یک حرف ابلهانه است، منتها چون دست سیاست در کار بوده، این اشخاص غافل را، اینها را بازی دادند وگفتند: شما کار به سیاست نداشته باشید، حکومت مال ما، شما هم بروید توی مسجدهایتان بایستید نماز بخوانید! چه کار دارید به این کارها؟

(٢٤)

اینهایی که می گویند که هر عَلَمی بلند بشود وهر حکومتی، خیال کردند که هر حکومتی باشد این بر خلاف انتظار فرج است. اینها نمی فهمند چه دارند می گویند. اینها تزریق کرده اند بهشان که این حرفها را بزنند. نمی دانند دارند چی چی می گویند. حکومت نبودن، یعنی اینکه همه مردم به جان هم بریزند، بکشند هم را، بزنند هم را، از بین ببرند، بر خلاف نص آیات الهی رفتار بکنند. ما اگر فرض می کردیم دویست تا روایت هم در این باب داشتند، همه را به دیوار می زدیم؛ برای اینکه خلاف آیات قرآن است. اگر هر روایتی بیاید که نهی از منکر را بگوید نباید کرد، این را باید به دیوار زد. این گونه روایت قابل عمل نیست. واین نفهم ها نمی دانند چی می گویند: هر حکومتی باشد حکومت باطل است! بلکه شنیدم بعضی از اشخاص گفته اند که خوب با این وضعی که هست، الان در ایران هست، دیگر ما نباید تهذیب اخلاق بکنیم، دیگر غلط است این حرفها! چیزی نیست دیگر حالا؛ حتما باید استاد اخلاق در یک محیطی باشد که همه مردم فاسدند، شرابخانه ها همه بازند وعرض می کنم که جاهای فساد همه بازند! اگر یک جایی باشد که خوب باشد، آنجا دیگر تهذیب اخلاق لازم نیست، نمی شود، باطل است! اینها یک چیزهایی است که اگر دست سیاست در کار نبود، ابلهانه بود، لکن آنها می فهمند دارند چی می کنند. آنها می خواهند ما را کنار بزنند. بله، البته آن پر کردن دنیا را از عدالت، آن را ما نمی توانیم پر بکنیم. اگر می توانستیم، می کردیم، اما چون نمی توانیم بکنیم ایشان باید بیایند. الان عالم پر از ظلم است.

(٢٥)

شما یک نقطه هستید در عالم. عالم پر از ظلم است. ما بتوانیم جلوی ظلم را بگیریم، باید بگیریم؛ تکلیفمان است. ضرورت اسلام وقرآن است. تکلیف ما کرده است که باید برویم همه کار را بکنیم. اما نمی توانیم بکنیم؛ چون نمی توانیم بکنیم، کار را همچو بکنیم که مهیا بشود عالم برای آمدن حضرت (ع) در هر صورت، این مصیبتهایی که هست به مسلمان ها وارد شده است وسیاست های خارجی دامن بهش زده اند، برای چاپیدن اینها وبرای از بین بردن عزت مسلمین است. وباورشان هم آمده است خیلی ها. شاید الان هم بسیاری باور بکنند که نه، حکومت نباید باشد، زمان حضرت صاحب باید بیاید حکومت. وهر حکومتی در غیر زمان حضرت صاحب، باطل است؛ یعنی، هرج ومرج بشود، عالم به هم بخورد تا حضرت بیاید درستش کند! ما درستش می کنیم تا حضرت بیاید. ان شاءالله، خداوند اصلاح کند اینها را. وامیدوارم که خداوند این روز را بر همه ما، بر همه شما مبارک کند ودست ظالمها را کوتاه کند وقدرت بدهد به ملتهای مظلوم برای سرکوب کردن ظالم ها.
والسلام علیکم ورحمه الله(11)

-----------------

(11) صحیفه نور ج 21 ص 17-13. سخنرانی به مناسبت نیمه شعبان 1408 مطابق 14 فروردین 1376.

(٢٦)

آیه الله طالقانی
ظهور دولت حق وبرقراری عدالت مطلق، مورد انتظار عموم مردم دنیا واز تمایلات فطری است؛ همه میول جسمانی وتمایلات طبیعی انسان برای نتیجه حکیمانه بوده وفوق تشخیص عقل ومصلحت اندیشی است... اسلام که دین ابدی است پایه عقاید واحکام آن بر فطرت است، انتظار ظهور دولت حق واجرای قوانین حکیمانه میان بشر وپیدایش شخصیت مقتدری که پناه همه مردم باشد مثل همه تمایلات از خواست های درونی انسان است.
... توجه دادن مردم به آینده درخشان ودولت حق، نوید دادن به اجرای کامل عدالت اجتماعی وتأسیس حکومت اسلام، وظهور یک شخصیت خدا ساخته وبارزی که مؤسس وسرپرست آن حکومت ودولت است، از تعالیم عموم مؤسسین ادیان است، ودر مکتب تشیع که مکتب حق اسلام وحافظ اصلی معنویات آن است، جزء عقیده قرار داده شده ودرباره خصوصیات چنین دولتی توضیحات بیشتری داده وشخصیت زمامداران

(٢٧)

را با علامات ونشانه های روشنتری معرفی کرده اند وپیروان خود را به انتظار چنین روزی ترغیب نموده وحتی انتظار را از عبادت دانسته اند تا مسلمانان حق پرست در اثر ظلم وتعدی زمامداران خودپرست وتسلط دولت های باطل وتحولات اجتماعی بزرگ وحکومت ملل ماده پرست... خود را نبازند ودل را قوی دارند وجمعیت را آماده نمایند ومتوجه باشند که حق دارای نیروی بس عظیم وقدرت شدیدی است که بالاخره خود را ظاهر می سازد...
همین عقیده است که هنوز مسلمانان را امیدوار وفعال نگهداشته با آن که همه گونه اسباب ظاهری از دست آنها رفته، از هر طرف موجبات تلاشی ومرگ را برای ملت اسلام فراهم کرده اند ولی قدرت معنوی آنها از دست نرفته ونمی رود تا آن روزی که دشمنان از آن می ترسیدند ومی ترسند آشکار شود... آن دینی که پیشوایان حق آن دستور می دهند که چون اسم صریح قائم به حق وموسس دولت حقه اسلام برده می شود همه بر پا بایستید وآمادگی خود را برای اجرای تمام اوامر و... دستورات بدین وسیله اعلام نمایید وخود را همیشه نیرومند ومقتدر برای اقامه حق در برابر بدخواهان نشان دهید، هیچ وقت نخواهد مرد. این دستور... آمادگی وفراهم کردن مقدمات نهضت جهانی، ودر صف ایستادن برای پشتیبانی این حقیقت است....
از خلال احادیث وکلمات بزرگان وپیشوایان اسلام... در مقابل منظر انسان، دنیای باشکوه سرتاسر امن وعدالت هویدا می شود که خیال آن نیز

(٢٨)

بسیار شیرین است. از جمله جملاتی از یک خطبه مفصلی درباره مقدمات ظهور وکیفیت این دولت وحکومت موجود است که بسیار جامع وعمیق است.
«منها: یعْطِفُ الهَوی عَلَی الهُدی اِذَا عَطَفُوا الهُدی عَلَی الَهَوی ویعْطِفُ الرَّاْی عَلَی القُرآنِ اِذا عَطَفُوا القُرانَ عَلَی الرَّاْی»(12): هوی وآرزو را براساس هدایت برگردانده وقرار می دهد، همانطوری که اساس هدایت تابع هوی وهوس بوده. آراء شخصی را تابع قرآن می گرداند چنان که قرآن را تابع آراء شخصی کرده بودند.
از این چند جمله امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) معلوم می شود که عموم مردم دارای رشد عقلی وتشخیص صحیح خواهند شد ودستگاه این حکومت به تربیت عقلی وروحی خواهد پرداخت ودر نتیجه تربیت عقلی که برای عموم حاصل خواهد شد، هدف فکری همه یکی می گردد وقوای پراکنده مردم به یک سو متوجه می شود، وحقایق قرآن آنطور که هست، ظهور تام وکامل می نماید: «لیظهره علی الدین کله».
«منها:... حَتَّی تَقُومَ الحربُ بِکُمْ عَلَی ساقٍ بادِیاً نَوجِذُهَا، مَمْلُوءَهً أَخْلافُهَا، حُلْواً رَضاعُهَا عَلْقَماً عَاقِبَتُهَا. أَلا وفی غَدٍ - وَسَیأْتِی غَدُ بِما لا تعْرِفُونَ - یأخُذُ الوَالی مِنْ غَیرِهَا عُمَّالَهَا عَلَی مَسَاوِی أَعْمَالِهَا وتُخْرِجُ لَهُ الارضُ أَفالیذَ کَبِدهَا، وتُلْقِی اِلیهِ سِلماً مَقالِیدَهَا، فَیرَیکُمْ کَیفَ عَدْلُ السّیرهِ ویحْیی مَیتَ الْکِتَابِ والسُّنّهِ»(13).

-----------------

(12) نهج البلاغه خطبه 138.
(13) نهج البلاغه خطبه 138.

(٢٩)

این جمله خبر از جنگ وحشتناک عمومی می دهد که همه را خواه ناخواه وارد این میدان خونین خواهد کرد. «در حالتی که دندانهای آخرین خود را نمایان کرده وهر دو پستان خود را پر شیر نموده، چون شیر که در حال غضب دهان باز می کند این جنگ نیز با شدت وبی باکی پیش می رود. (پر کردن پستان ها هم کنایه از آمادگی تمام امت از جهت ذخیره ومواد غذایی وجنگی برای ادامه این خونریزی) شیر اولی که به کام می رسد شیرین است ولی عاقبت آن بس زهرآگین وتلخ است». گویا اشاره لطیفی است به فتوحات اولیه که برای دول قوی به دست می آید وکام آنها را شیرین می کند وبه جنگ ادامه می دهند ولی چون جنگ طول کشید ومردم به جان آمدند در پایان متوجه خسارت های سنگین جانی ومالی خواهند شد وهمه عزادار می گردند.
«هوشیار باشید فردا، در زمان فردا به یقین با خود چیزها خواهد آورد شما به آن آشنا نیستید». امیرالمؤمنین از پشت پرده های زمان با چشم حقیقت بین خود چیزها می دیده، از انقلابات اجتماعی فکری که مردم آن زمان نمی توانستند درک کنند ولغت برای بیانش رسا نبوده. همین قدر بطور اجمال نامی از عظمت اوضاع فردا برده وبه آنها اشاره کرده که شما نمی توانید آن چه من می بینم درک کنید. «دستگیر وزندانی می کند آن والی حقی که از غیر آن دولت است، کارفرمایان آن دولت ها را با اعمال زشت وکارهای بدشان».
گویا مقصود محاکمه وبازداشت مؤسسین جنگ وسیاستمدارهای خود

(٣٠)

خواه است. «و زمین از هر قسم پاره جگر خود را برای او بیرون می آورد وبا تسلیم وبی مزاحمت کلیدهای خود را به سوی او می اندازد». این قسمت بسیار مهم وشایسته است که در این حکومت همه قوای طبیعت بیرون آمده وکلیدهای علوم وصنایع به دست آمده وهمه به دست او خواهد افتاد. همان حقایق علمی واکتشافات که وسیله پیشرفت مقاصد شهوانی وشرافت فروشی بوده وسیله اقامه حق وپیشرفت فضیلت خواهد شد.
«پس به شما مردم خواهد نشان داد که روش عدالت چگونه است ومرده کتاب وسنت را زنده خواهد کرد» واین آخرین مرحله ونتیجه این دولت است که در آن عدالت حقی که همه در آرزوی او بوده عملی خواهد شد وقوانین کتاب خدا وسنت حق در سراسر جهان اجراء وحکومت جهانی حق وعدالتِ... امام آنگاه ظاهر خواهد شد که افکار عموم مردم به واسطه پیشرفت علوم وتجربه های تلخ مدت بی سرپرستی وفشارهای مردم خودخواه کاملاً مستقر شده وهمه به جان آمده وبرای پذیرفتن ندای حق آماده اند. ندای ظهور حق برای تأسیس حکومت حق وعدالت، از مکه برخواهد خواست چون مکه، اول خانه ای است که ندای توحید از آن جا سرچشمه گرفته وبه عالم رسیده، ونمونه کوچک امنیت وحق پرستی است. دعوت دوم که قیام پیغمبر خاتم وپیشوای بزرگ ما است، نیز از آن جا برخاست. ندای سوم که دعوت نهایی اصلاح است از آن جا به وسائلی که هست به همه عالم می رسد.
سیصد وسیزده نفر که اصحاب خاص وهسته مرکزی این تشکیلات

(٣١)

هستند، چون ندا را شنیدند، مانند قطعه های ابر پاییز از اطراف حرکت می کنند ودر مدت اندکی در مکه به هم پیوسته می شوند، بعضی شب جای خود را ترک می کنند وصبح در مکه اند، بعضی آشکارا حرکت می کنند وبالای ابر یا در میان ابر سیر می کنند، چون عده آنها کامل شد آغاز اصلاحات از سرزمین ظهور اولی اسلام شروع خواهد شد. با نیروی معنوی وبه دست گرفتن وسائل واسباب طبیعی که در آن روز دنیا البته مهمتر وهولناکتر است، حرکت می کنند ودشمنان را از میان برمی دارند....
... امام رضا (علیه السلام)... از پدران بزرگوارش از رسول خدا (صلّی الله علیه وآله وسلم): در وحی معراج، خداوند آخر کار اسلام وظهور آن را برای من بیان کرد. آنگاه شخصیتی که از ذریهِ من به دست او عالم اصلاح می شود، توصیف نمود که آخر آن حدیث این چند جمله است:
«لاطهّرنّ الارض بآخرهم من أعدائی لاملکتهُ مشارق الارض ومغاربها ولاسخرن له الریاح ولاذللنّ له السحاب الصعاب ولاوقینّه ولانصرنّه بجُندی ولامدنّه بملائکتی حتی یعلن دعوتی ویجمَع الخلق علی توحیدی ثم لادومنّ ملکه ولادومنّ الایام بین اولیائی الی یوم القیامه». یعنی زمین را از دشمنان خودم به وسیله آخرین آنها پاک خواهم کرد، واو را در مشرق ومغرب زمین، مسلط خواهم نمود، بادها را مسخر او می کنم، وابرهای سرکش را برای او رام می گردانم، واو را، بالای همه اسباب ووسائل قرار می دهم وبه لشکرم او را یاری می کنم وبه ملائکه امدادش می نمایم، تا دعوت مرا آشکار کند ومردم را به توحید من جمع

(٣٢)

کند، آنگاه مُلک او را توسعه می دهم وروزگار دولت در میان اولیاء من دست به دست می گردد تا روز قیامت. پس از آن که دشمنان را از میان برداشت وقوای کفر درهم شکست، عدل وقضاوت صحیح در سراسر روی زمین که چون یک شهر است مستقر خواهد شد ودر سایه تربیت وتحت سرپرستی او، عقول واخلاق کامل ورشد پیدا خواهد نمود.
منابع وثروت های زیر زمینی استخراج می شود، همه سرزمین ها خرم وآباد می گردد، امنیت سراسر اجتماعات را فرا می گیرد، تا آن جا که مرغ ها در آشیانه ها بی وحشت از مزاحم تخم می گذارند، وماهی ها در نهرها آسوده زندگی می کنند ودر نتیجه تربیت های صحیح اطفال ونوباوگان، حیوانات وطیور از مزاحمت آنها مصون می مانند.
«... فعند ذلک تفرح الطیور فی اوکارها والحیتان فی مجاری انهارها وتمد الارض وتفیض العیون وتنبت الارض ضعف اکلها ثم یسیر مقدمته جبرائیل وساقته اسرافیل، فیملا الارض عدلا وقسطا بعد ما ملئت ظلما وجورا...» یعنی چون حکومت او وسعت یافت... آبادی زمین توسعه می یابد، چشمه سارها از هر طرف جاری می شود، زمین بیشتر از مایحتاج عمومی آذوقه مردم را می رویاند، جبرئیل (فرشته علم) در مقدمه دولت او واسرافیل (فرشته زندگی) در ساقه دولت اوست، یعنی پیشرفت وپیش قدمش «علم» است واثر ودنبال آن «زندگی وحیات» پس زمین را از عدل وداد پر می کند، پس از آن که از ظلم وجور پر شده بدعت ها از میان برداشته می شود، وبدعت گزاران اعدام می شوند، مساجد ومعابدی که

(٣٣)

برای تظاهر وریا وحقه بازی ساخته شده و«مسجد ضرار هستند» خراب می کنند، طرق وشوارع را توسعه می دهند.
ودر واقع مدینه فاضله ایده آلی بشریت، حکومت خدا بر مردم به دست مردم، عدالت اجتماعی، آزادی، برادری جهانی، هم فکری وهمکاری صمیمانه بین تمام مردم روی زمین و... بدین وسیله بر پا می شود، وبدیهی است که در این حکومت جهانی طبق دستورهای اولیه اسلام، سیاست ودیانت یکی بوده وانفکاک ناپذیر خواهد بود ودر عین اینکه معنویات قوی وعالمگیر می شود، مادیات نیز مورد استفاده بشر خواهد بود.
... حکومت امام زمان وآینده ای که ما در نظر داریم، یکی از خصوصیاتش این است که حکومت فکر وعقل است، هدایت است، رهبری است،... تحدید هواها وطغیان ها به وسیله هدایت وتنویر عقول ورشد کافی، نخستین کار وانقلابی است که شخصیت عالی آینده انجام می دهد واین هم دو قسمت دارد: قسمت نخست رشد وهدایت کلی وعمومی است برای همه بشر. قسمت بعد هدایت وحاکمیت مشخص قرآن است که همان حاکمیت خدا ومشیت اوست. روشنی عقول وافکار وآزادی از بندهای هواها وشهوات وتمایلات بدانجا می رسد که با هدایت مهدی (علیه السلام) آیات قرآن مستقیماً بر عقول می تابد وهمه را هدایت می کند...
... آن زندگی که مورد انتظار وپیش بینی ما شیعه وما مسلمین است، آن یک زندگی انسانی است یک زندگی (بی طبقه است). یعنی مسابقه مردم چنین اجتماعی، مسابقه در خیر است، چون دیگر مادیات معنی

(٣٤)

ندارد. همه چیز... تأمین شده، احتیاجی نیست. غریزه ثروت اندوزی هم فرض کنیم که یک غریزه نباشد، یک عارضه باشد، از بین رفته که این هم تصورش مشکل است. برای این که بشر حب به آن چیزی که تولید کرده قهراً دارد.
روی این زمینه ما می گوئیم که همان زندگی عادلانه، همان زندگی مجتمع دنیایی هست، ولی در جهت الهی است... یعنی تعالی انسان ها...
بنابراین مساله مهدویت وآینده بشریت وزندگی ای که مورد امید وانتظار مردم باشد، فطری همه بشر دنیا بوده، منشأ همه انقلاب ها شده، بخصوص در اسلام بخصوص در شیعه جزء عقاید شیعه است، مثل مسأله عصمت، مسأله امامت، مسأله مهدویت وانتظار مهدویت از خصایص شیعه است. واین خصوصیت بوده که شیعه را همیشه در جهت حرکت انقلابی قرار داده است.
... بنابراین... دولت جهانی ولی عصر، حکومت خدا، به رهبری ولی خدا وهمکاری مردان خداست با فراهم شدن اسباب طبیعی واستعدادهای فکری واجتماعی، همه وسائل واسباب دست به هم می دهد وامدادهای الهی هم کمک می کند(14).

-----------------

(14) خلاصه ای از کتاب آینده بشریت از نظر مکتب ما، مجاهد نستوه آیت اللّه طالقانی.

(٣٥)

علاّمه طباطبائی
علاّمه طباطبائی ذیل آیه «وعد اللّه الذین آمنوا... لیستخلفنهم فی الارض...»(15) می گوید:
این آیه وعده... زیبایی است... خدای سبحان به کسانی که ایمان آورده وعمل صالح انجام دهند، وعده می دهد که به زودی جامعه ای برایشان برپا می دارد که به تمام معنا صالح باشد، واز ملکه کفر ونفاق وفسق پاک باشد، زمین را ارث برند ودر عقاید افراد آن واعمالشان جز دین حق، چیزی حاکم نباشد، در امنیت زندگی کنند، ترسی از دشمن داخلی وخارجی نداشته باشند. این جامعه طیب وطاهر با صفاتی که از فضیلت وقداست دارد هرگز تاکنون در دنیا منعقد نشده، ودنیا... تاکنون چنین جامعه ای به خود ندیده است،

-----------------

(15) سوره نور/ 54.

(٣٦)

ناگزیر اگر مصداقی پیدا کند، در روزگار مهدی (علیه السلام) خواهد بود. چون اخبار متواتری که از رسول خدا (صلّی الله علیه وآله وسلم) وائمه اهل بیت قدس سرهما در خصوصیات آن جناب وارد شده، از انعقاد چنین جامعه ای خبر می دهد،... حق این است که... آیه شریفه جز با اجتماعی که به وسیله ظهور مهدی (علیه السلام) به زودی منعقد می شود، قابل انطباق با هیچ مجتمعی نیست(16).

-----------------

(16) تفسیر المیزان 15/168.

(٣٧)

علاّمه محمّد تقی جعفری
آن پیشتاز الهی همانند وجدان کل واحساس انسانیت، هوی را مغلوب هدایت سازد. وآراء ونظریات فاسد را مقهور قرآن.
کیست آن کسی که هوی را مغلوب هدایت می سازد؟
آن کمال یافته الهی وتربیت وتعلیم یافته باغبان هستی است که همه وجدان های ناب بشری به انتظار مقدم او لحظه شماری می کنند، وآن بقیه رسالت وامامت است که برای به ثمر رساندن تلاش های پیشتازان ربانی، تاریکی های شدیدتر از ظلمات دوران جاهلیت را از فضای ننگ آلود تاریخ زدوده وطعم تاریخ انسانیت را برای مردم جوامع قابل دریافت خواهد فرمود. در این روزگار است که حیات انسان ها جوانه می زند وبرای به ثمر رسانیدن حکمت وجودی خود، شاخه ها، برگ ها ومیوه خود را که قرار گرفتن در جاذبیت کمال ربوبی است، سرسبز وخرم می گرداند.
این انسان کامل که ماهیت هوی ومختصات آن را وهمچنین ماهیت هدایت ولوازم وصفات آن را برای همه آدمیان می شناساند وطرق تقویت

(٣٨)

اراده را برای مردم تعلیم می نماید تا آن جا که مردم حیات خود را در هدایت وکمال ببینند ومرگ خود را در هوی وهوس. در چنین روزگاری است که احدی از آدمیان به فکر تفسیر وتوجیه هواهای نفسانی وشیطانی خود به وسیله کج ومنحرف ساختن مفهوم هدایت ومختصات آن نخواهد افتاد... در آن روزهای الهی، چهره نورانی آن انسان کامل، قیافه حقیقی قرآن را روشن خواهد ساخت. آراء ونظریات پیش ساخته که بر مبنای آلودگی های مغزی وتمایلات درونی شکل گرفته اند، توانایی رویارویی با آن قیافه نورانی قرآن را از دست خواهند داد. درون مردم رشد یافته آن دوران، چنان صفاتی خواهد داشت که با رویارویی با قرآن، خود را با فروغ ربانی مواجه خواهند دید... در آن زمان مردم از جمادی بالاتر رفته وبه درجه عالی انسانی وروح ملکوتی نائل می گردند... در آن روزهای الهی، فروغی در دل های آدمیان می درخشد که با هر کلمه از کلمات الله وهر آیه ای از آیات الله که رویاروی می شوند گویی خود مخاطب مستقیم آن کلمات وآیات می باشند وآنها را از خداوند سبحان می شنوند. در این موقع است که تاویلات نابجا ونظریات بی اساس درباره قرآن وتفسیر آن، همه وهمه از بین می روند، وبا ارتباط با کلام الله ناطق انس والفت حقیقی با قرآن را نائل می گردند. مکتب های ساختگی مخصوصاً آن آراء وتفسیراتی که تحت نفوذ قدرتمندان خودکامه در زمان آل امیه وآل عباس به وجود آمده بود، همگی بی اساس بودن خود را ظاهر می سازند...
به هر حال، مطابق دریافت های وجدانی وحکم عقل سلیم وشهادت

(٣٩)

مکتب های انسانی الهی وصاحب نظران آگاه از ابعاد وجودی بشر در طول تاریخ، روزی در این کره زمین فرا می رسد که همای سعادت وعدالت بال وپر گشاید وفضای این نیرنگ سرا ومیدان تنازع در بقاء را به آشیانه انسان وانسانیت مبدل بسازد. قطعی است آن روز که عنایت الهی مدد کند وعدالت در روی زمین به وسیله دولت جهانی که زمامدارش انسان کامل الهی حضرت حجه بن الحسن (علیه السلام) خواهد بود، استعدادهای نهانی انسان که در طول قرون واعصار متمادی، راکد مانده بوده است، به فعلیت در می آید وانسان تعریف حقیقی خود را درمی یابد وعلوم انسانی مشکل واقعی خود را پیدا می کند. خداوند سبحان در آن روزگار همه نیروهای روی زمین را در اختیار کسی قرار می دهد که آنها را در مجرای عدالت به ثمر می رساند(17).

-----------------

(17) ترجمه وتفسیر نهج البلاغه، ج 24، خطبه 138، علامه محمد تقی جعفری.

(٤٠)

استاد محمّد تقی شریعتی
من ضمن مطالعه در موضوع حضرت ولی عصر ارواحنا فداه به مطالبی متوجه شده ام که خودم آن را مهم می شمارم، وآن این است که تمام مصلحان بزرگی که رسالتی الهی دارند وباید بر دست مبارکشان اصلاحاتی مهم انجام یابد، زندگانی آنها با امور خارق العاده آمیخته است، مثلاً حضرت ابراهیم، ولادتش ورشدش، وسالم ماندنش با تفتیش شدید ومراقبت عجیب مأموران نمرود، ودیگر کارهایش تا در آتش رفتن وبه سلامت بیرون آمدنش همگی اعجازآمیز است. وهمچنین حضرت موسی، ولادتش علی رغم مراقبت های فوق العاده عمّال فرعون وبه دریا افکندنش وسالم به دست فرعون افتادنش، وپرورش یافتنش به سرپرستی فرعون، وسایر امور مربوط به آن بزرگوار همه اش خارق العاده است. وحضرت عیسی تولدش از دختر «باکره» بدون پدر، وتکلمش در گهواره تا دیگر کارها وامور مربوط به آن حضرت همگی اعجازآمیز است. در این صورت چرا وقتی نوبت به بزرگترین مصلح جهان می رسد که

(٤١)

اصلاحاتش وسیعتر وعمیق تر از آنها بود، چون وچرا کنیم؟ آری، کیفیت ولادت ورشد آن حضرت، مانند ابراهیم وموسی با مراقبت شدید خلیفه، وگماشتن ده نفر جاسوس به نام طبیب وقاضی وخدمتکار بر او به قدرت پروردگار تحقق یافت. طول عمر شریفش نیز یکی از آن خوارق عادات است که در زندگی همه مصلحان بزرگ... فراوان است؛ با این تفاوت که بعضی از خوارق عادات سایرین مانند تولد از باکره، بکلی در جهان بی نظیر است؛ ولی عمر طولانی تر از حد طبیعی، نظایر فراوان دارد که در کتب مربوطه نقل شده وبه نص قرآن حضرت نوح نهصد وپنجاه سال در میان قومش درنگ کرد. بنابراین بر مبنای هیچ قاعده وبه استناد هیچ قانونی، چه عملی وچه عقلی وفلسفی، منکرین حق تخطئه ورد وانکار اعتقاد به ولی عصر (علیه السلام) را ندارند...
بر حسب احادیث وروایاتی که از طرق شیعه وسنّی - به حدّ تواتر - از آن بزرگوار (پیامبر اسلام) نقل ودر کتب معتبر ثبت شده، وحتی کتاب های مخصوصی به قلم اهل سنت در این باره تألیف گردیده، به اضافه این که هیچ گونه مانع عقلی وعلمی هم برای قبول آنها نبوده است.
عقیده به ظهور مهدی در آخرالزمان وقیام قائم بقدری مهم وعظیم است که جمیع انبیا به آن خبر داده اند. طبق روایات اسلامی، خداوند به دست مبارک آن بزرگوار اصلاحاتی (بس مهم وجهانی) جاری خواهد ساخت.

(٤٢)

اهمیت اعتقاد به مهدی موعود وخصوصیات وصفات او
شما از قرون اولیه اسلام، یک سیر اجمالی در تواریخ بفرمایید وببینید چگونه بر اثر این عقیده پاک وشریف، ارکان ظلم متزلزل وکاخهای ستم واژگون گردیده است؟
قیام های مردانه بنی هاشم وپیروانشان، مانند محمد نفس زکیه وبرادرانش ومختاربن ابی عبیده ثقفی، ودیگر بنی الحسین وبنی الحسن، در برابر بیدادگری ها واستبداد حکام جور از بنی امیه وبنی عباس، وبسیاری از نهضت های مهم دیگر در مقابل دولت های استعمارگر...
تشکیل بسیاری از دولت ها در ممالک اسلامی مانند مصر وایران نیز زائیده همین اعتقاد است، که نمونه آنها، دولت خوشنام فاطمیین در مصر، وادریسیان در تونس ومغرب، ودولت صفویه در ایران است...
... تصور بفرمایید فرد یا جمعیتی معتقد به امام غایب است که مَثَل او در این عالم مَثَل قلب در وجود آدمی است واز جزئی وکلی امور این جهان درست همچون قلب نسبت به بدن آگاه است. همه روزه اعمال خیر وشر افراد به نظر مبارکش می رسد، از کارهای زشت شیعیان دلگیر ومتأثر می گردد، واعمال شایسته ی آنها او را شادمان می سازد ودرباره انجام دهنده اش دعای خیر می کند. اگر فقط یک روز از عمر دنیا بیش نماند حتماً ظهور می فرماید. وجهان را پر از عدل وداد می کند، پس از آنکه از جور وفساد لبریز شده باشد... او مأمور به شمشیر است، یعنی بدکاران را گردن می زند...

(٤٣)

وظیفه شیعه این است که همواره منتظر ظهور باشد واز خدا بخواهد ودعا وندبه کند. از بزرگترین عبادات همین انتظار است که شبهای قدر، بلکه هر شب جمعه حتی همه شب، این انتظار را داشته وبه این امید ونیت به رختخواب رود، وضمناً خود را آماده یاری آن بزرگوار نماید وعلاوه بر ایمان وتقوی وانجام کارهای خیر واعمال صالحه، باید فنون جنگی را نیز بیاموزد، ونهایت کوشش را به خرج دهد تا در ردیف آن سیصد وسیزده نفر قرار گیرد، عدد اصحاب پیغمبر در غزوه بدر که اسلام را پیروز وکفر را مغلوب ساخت...
حال آقایان محترم وجوانان خوش فهم روشنفکر! از شما انصاف می خواهم که... چنین عقیده ای فرد وجماعتی را چگونه به کار نیک وبه دانش وتقوی وایمان، واصلاح خود ودیگران، وتهذیب نفس وتقویت نیروهای جسمی وروحی تشویق وتحریک می نماید واز جهالت وسهل انگاری وتنبلی وفسق وفجور باز می دارد؟
آیا چه عاملی می تواند از این عقیده در سعادت افراد واقوام ومؤثرتر باشد؟ مسیو کربن... نکته جالبی را متوجه ومتذکر شده است:
«در میان همه ادیان ومذاهب تنها مذهب تشیع مذهبی زنده است؛ زیرا شیعه همواره نظر به آینده دارد، بر خلاف پیروان دیگر ادیان ومذاهب که به گذشته نظر دارند».
... افسوس که مجالی نیست وگرنه من در اینجا روشن می کردم که چه آثار مهمی بر این عقیده بار شده است. پس از رحلت پیغمبر هیچ طایفه

(٤٤)

ودسته ای به اندازه شیعه مظلوم نبود ودشمنان نیرومندی همچون حکام مقتدر بنی امیه وبنی عباس نداشت، وپس از آنها حکومت های بعدی در ظلم واجحاف وکشتارهای بیرحمانه شیعه از اسلافشان در گذشتند، که هر گاه این همه ستم وسختگیری در طول زمان درباره هر ملت بسیار مقتدری شده بود امروز نام ونشانی نداشت. شما کتاب های ملل ونحل را بخوانید وببینید صدها مذهب وطایفه بمراتب نیرومندتر از شیعه بوده وسال هاست که اثری از آنها نیست واین تنها شیعه است که روز به روز در ازدیاد است. این مقاومت دلیرانه در طول تاریخ واین مبارزات مردانه ومستمر واین فداکاری های عجیب، آنها را زنده نگاه داشت ودر نمو وازدیاد خواهند بود. بزرگترین آرزوی شیعه این است که فرج آل محمد (صلّی الله علیه وآله وسلم) را دریابد واز اصحاب «امام زمان» باشد، اگر در این آرزو وانتظار مرد به شهادت رسیده واگر به آن رسید به سعادت ابدی نایل گشته است(18).

-----------------

(18) سقراط خراسان/ 219-224، محمود اسعدی، با تلخیص.

(٤٥)

استاد شهید مرتضی مطهری
اندیشه پیروزی نهایی نیروی حق... وعدالت بر نیروی باطل و... ظلم... واستقرار کامل وهمه جانبه ارزش های انسانی...، اندیشه ای است که... همه فرق ومذاهب اسلامی... بدان معتقدند.
این اندیشه... مشتمل بر عنصر خوش بینی نسبت به جریان کلی نظام طبیعت وسیر تکامل تاریخ واطمینان به آینده... است.
امید وآرزوی تحقق این نوید کلی، جهانی وانسانی، در روایات اسلامی، «انتظار فرج» خوانده شده است، و... اَفضل عبادات... است. اصل انتظار از یک اصل... قرآنی دیگر استنتاج می شود... اصل «حرمت یأس از روحُ اللّه»...
مردم مؤمن... هرگز ودر هیچ شرائطی امید خویش را از دست نمی دهند وتسلیم یأس وناامیدی وبیهوده گرایی نمی گردند.
انتظار فرج... دو گونه است:
انتظاری که سازنده... تعهد آور... نیرو آفرین وتحرک بخش است...

(٤٦)

وانتظاری که ویرانگر... اسارت بخش... وفلج کننده است، ونوعی «اباحیگری»... است.
این دو نوع انتظار... معلول دو نوع برداشت از ظهور... مهدی موعود است. واین دو نوع برداشت... از دو نوع بینش درباره تحولات وانقلابات تاریخی ناشی می شود(19).
انتظار ویرانگر
برداشت قشری... مردم از... قیام وانقلاب مهدی موعود این است که صرفاً ماهیت انفجاری دارد... وفقط از گسترش... ظلم ها وتبعیض ها... وحق کشی ها وتباهی ها ناشی می شود... آن گاه که صلاح به... صفر برسد، حق وحقیقت هیچ طرفداری نداشته باشد،... جز نیروی باطل نیرویی حکومت نکند، فرد صالحی در جهان یافت نشود، این انفجار رخ می دهد...
علی هذا هر اصلاحی محکوم است، زیرا... یک نقطه روشن است. تا در صحنه اجتماع نقطه روشنی هست دست غیب ظاهر نمی شود؛ بر عکس، هر گناه وهر فساد وهر ظلم و... هر پلیدیی... مقدمه صلاح کلی است وانفجار را قریب الوقوع می کند... پس بهترین کمک به تسریع در ظهور وبهترین شکل انتظار، ترویج واشاعه فساد است...
این گروه... به مصلحان ومجاهدان... با نوعی بغض وعداوت

-----------------

(19) قیام وانقلاب مهدی (علیه السلام) / 5-8.

(٤٧)

می نگرند. زیرا آنان را از تأخیر اندازان ظهور... می شمارند. بر عکس، اگر خود... اهل گناه نباشند در عمق ضمیر واندیشه با نوعی رضایت به گناهکاران وعاملان فساد می نگرند زیرا اینان مقدمات ظهور را فراهم می نمایند...
این نوع برداشت از... قیام مهدی موعود و... انتظار فرج... منجر به نوعی تعطیلی در حدود ومقررات اسلامی می شود و... با موازین اسلامی وقرآنی وفق نمی دهد.
انتظار سازنده
از آیات... و... روایات اسلامی... استفاده می شود که ظهور مهدی موعود حلقه ای است از حلقات مبارزه اهل حق واهل باطل که به پیروزی نهائی اهل حق منتهی می شود. سهیم بودن یک فرد در این سعادت موقوف به این است که آن فرد عملاً در گروه اهل حق باشد... مهدی... نویدی است... به اهل... عمل صالح... ومظهر پیروزی نهائی اهل ایمان...
ظهور مهدی... منّتی است بر مستضعفان... وسیله ای است برای پیشوا... شدن آنان، ومقدمه ای برای وراثت آنها خلافت الهی را در روی زمین... تحقق بخش وعده ای است که خداوند... در کتب آسمانی به صالحان... داده است...
قیام مهدی، برای حمایت مظلومانی است که استحقاق حمایت دارند... سخن در این است که گروه سُعدا وگروه اشقیا هر کدام به نهایت کار

(٤٨)

خود برسند... در روایات... سخن از گروهی زبده است که به محض ظهور...
به آن حضرت ملحق می شوند. بدیهی است که این گروه ابتدا به ساکن خلق نمی شوند... زمینه هایی عالی وجود دارد که چنین گروه زبده را پرورش می دهد. این خود می رساند که... اهل حق... از نظر کیفیت ارزنده ترین اهل ایمانند.
در برخی روایات... سخن از دولتی است از اهل حق که تا قیام مهدی... ادامه پیدا می کند...(20).
از مجموع آیات وروایات استنباط می شود که قیام مهدی موعود (علیه السلام) آخرین حلقه از مجموع حلقات مبارزات حق وباطل است که از آغاز جهان بر پا بوده است. مهدی موعود تحقق بخش ایده آل همه انبیا واولیا ومردان مبارز راه حق است(21).
مشخصات انتظار بزرگ
1.خوش بینی به آینده بشریت... ریشه فسادها وتباهی ها نقص روحی ومعنوی انسان است. انسان هنوز دوره جوانی وناپختگی را طی می کند وخشم وشهوت بر او وعقل او حاکم است. انسان بالفطره در راه تکامل فکری واخلاقی ومعنوی پیش می رود. آینده ای بس روشن وسعادت... بخش... که در آن شر وفساد از بُن

-----------------

(20) همان کتاب/ 6462 و68-64.
(21) همان کتاب/ 6462 و68-64.

(٤٩)

برکنده خواهد شد در انتظار بشریت است.
2. پیروزی نهایی صلاح وتقوا وصلح وعدالت وآزادی وصداقت، بر زور واستکبار واستعباد وظلم واختناق ودجل (دجالگری وفریب).
3.حکومت جهانی واحد
4.عمران تمام زمین در حدی که نقطه خراب وآباد ناشده باقی نماند.
5.بلوغ بشریت به خردمندی کامل وپیروی از فکر وایدئولوژی وآزادی از اسارت شرایط طبیعی واجتماعی وغرائز حیوانی.
6.حداکثر بهره گیری از مواهب زمین.
7.برقراری مساوات کامل میان انسان ها در امر ثروت.
8.منتفی شدن کامل مفاسد اخلاقی از قبیل زنا، شرب خمر، خیانت، دزدی، آدمکشی... وخالی شدن روان ها از عقده ها وکینه ها.
9.منتفی شدن جنگ وبرقراری صلح وصفا ومحبت وتعاون.
10.سازگاری انسان وطبیعت(22).

-----------------

(22) همان کتاب/ 61-58.

(٥٠)

دکتر علی شریعتی
انتظار مسأله حساسی است به خاطر این که اساس احساس، اندیشه، ومسؤلیت اجتماعی مارا در بر می گیرد ومهمتر از آن بیش از همه مسائل واصول اعتقادی که در میان ما مطرح است... مسأله انتظار را من... نه از نظر روایی وکلامی وفرقه ای، بلکه از نظر اجتماعی وتاریخی وطبقاتی بررسی می کنم. نه اثبات واستدلال وبحث اعتقادی در خود عقیده، بلکه ارزش های انسانی، آثار اجتماعی ونقشی که در تاریخ، جامعه، زندگی، مسؤولیت فردی وطرز تفکر دارد یا می تواند داشته باشد.
اصل انتظار به معنای کلی نه انتظار خاص شیعی دو نوع است: انتظار منفی وانتظار مثبت. این دو انتظار درست ضد یکدیگرند؛ یکی بزرگترین عامل انحطاط است ودیگری بزرگترین عامل حرکت وارتقا، یکی تن دادن به ذلت وتوجیه «وضع موجود» ودیگری پیش رونده وآینده گرا...

(٥١)

انتظار به این معنی است که گروهی «منتظر» باشند که نجات بخشی خواهد آمد. پس این فکر چهار پایه اساسی دارد:
1.اسارت، 2.غیبت، 3.انتظار، 4.نجات...
از انتظار واعتقاد به این که نجات بخشی که اکنون غائب است خواهد آمد وعدالت را مستقر خواهد کرد وبشریت را نجات خواهد داد وحقیقت وعدل وبرابری پیروز خواهد شد، به صورت منفیش دشمنان عدالت وعاملین فساد وتبهکاری وکسانی که هیچ مسؤولیتی در زندگی شان نمی شناسند وهیچ حدی شرارت وفسادشان را محدود نمی کند استناد می کنند، به این معنا که مردم را قانع ومعتقد می کنند که نجات بشر واستقرار عدالت فقط وفقط موکول به ظهور نجات بخش خاص غیبی است، نه هیچ کس وکسان دیگر...
وچنین استدلال می کند که اگر من عدالت را استقرار نمی دهم واگر قدرتی یا حکومتی ظلم وفساد می کند جبری وطبیعی است، غیر عادی نیست وچون طبیعی است باید پذیرفت که پذیرفتنی است وچون ناگزیر وحتمی است، در برابرش مخالفت ومقاومت ممکن نیست وهر کوشش وفداکاری در راه عدالت واصلاح عموم بیهوده است، پوچ است... می بینیم که غیبت، با این گونه توجیه از «انتظار منفی» بهترین وسیله است برای کسانی که جنایت وظلم وفساد وستم می کنند ودین ومذهب را آلت

(٥٢)

منافع گروهی ومادی وسیاسی ومعنوی خودشان کرده اند تا به نیابت امام از پیروان او کار بگیرند وبر گرده اندیشه واقتصاد وزندگی وکوشش وفعالیت آنها سوار شوند...
اما همین اصول با همین اعتقادات، یعنی اعتقاد به انتظار، اعتقاد به دوره غیبت واعتقاد به جبری وحتمی بودن نجات در آخرالزمان، یک رویه متضاد با این رویه دارد که بزرگترین قدرت نفی کننده این عوامل است ومردمی که مجهز به این ایدئولوژی اند نیرومندترین سلاح را برای نابودی فساد وبزرگترین ضربه را برای کوبیدن ظلم وبزرگترین انرژی را برای حرکت به طرف آینده دارا می باشند.
... انتظار، هم یک اصل فکری اجتماعی وهم یک اصل فطری انسانی است، به این معنا که اساساً انسان موجودی است منتظر وهر که انسان تر، منتظرتر، وهمچنین جامعه بشری، به معنای اعم، دارای غریزه انتظار است، چه جامعه طبقاتی، چه جامعه ملی وچه جامعه گروهی... هر تمدنی وفرهنگی... معتقد به انقلاب بزرگ ونجات بخش در آینده وبازگشت به عصر طلایی، عصر پیروزی عدالت وبرابری وقسط (می باشد)... بنابراین، هم تاریخ به ما می گوید که جامعه ها همواره معتقد به پیروزی قطعی حقیقت وعدالت وآزادی بشریت در آینده اند وهم جامعه شناسی، معتقد است که هر جامعه ای در نهاد خویش این اعتقاد را به

(٥٣)

عنوان عکس العمل طبیعی وفطری ساختمان خودش، در توجیه های مختلف دارد...
... انتظار، سنتز تضاد میان دو اصل متناقض با هم است: یکی «حقیقت» ودیگری «واقعیت»... وضع موجود یعنی واقعیتی که در عالم خارج واقع شده است، با حقیقتی که در اسلام، به آن معتقدیم، تناقص دارد، چه بکنیم؟ اسلام انسان را نجات می دهد وعدالت وترقی را به وجود می آورد.
... چاره ای نیست جز این که پیروان دینی که مدعی نجات وسیادت انسان وتوده های محروم ونابودی ظلم وجنایت ومدعی استقرار یک نظام جهانی به نفع انسانند، معتقد باشند که این حقیقت اگر چه در طول این هزار وچهارصد سال نتوانسته به شعارهای خودش جامه عمل بپوشاند، اما خواهد پوشاند وقطعاً پیروز خواهد شد وعدالت جبراً مستقر خواهد گشت وعلی رغم این نظام ضد حقیقت که بر اسلام حاکم شد وبر تاریخ نیز حاکم است ورنجی که بشریت هنوز از ستم می برد وهر روز قدرت زر وزور بر حقیقت بیشتر می چربد وهمچنین علی رغم این قدرت های ابلیسی وضد انسانی که در حال گسترش است وزوال ناپذیر می نماید، جبراً حقیقت محکوم بر واقعیت باطل، ولی حاکم، پیروز می شود وما منتظر ومؤمن چنین روزی وچنین واقعه ای هستیم وچون خداوند به صراحت وعده پیروزی اسلام را در قرآن داده: «لیظهره علی الدین کله»،

(٥٤)

ونوید داده که توده های ضعیف ومردم جهان را پیشوایان بشریت خواهد کرد وزمین را به آنها خواهد بخشید ومحرومان وارث قدرتمندان وزر پرستان خواهند شد. ومی بینیم که نشده است، در تحقق آن شک داریم، هر چند همه عوامل تاریخی واجتماعی موجود به نابودی حق وضعف روز افزون جبهه عدالت گواهی دهند.
این تضاد میان «واقعیت باطل حاکم» و«حقیقت نجات بخش محکوم» را جز «انتظار» به پیروزی جبری وقطعی حقیقت نمی تواند حل کند...
... انتظار مثبت به معنای نفی وضع موجود در ذهن آدمی ودر زندگی وایمان انسان منتظر است واگر این انتظار را ملت محکوم از دست داد محکومیت را به عنوان سرنوشت محتومش برای همیشه خواهد پذیرفت. اگر منتظر تغییر نباشیم، آنچه در حکومت علی صورت گرفته ویا آنچه در کربلا اتفاق افتاد، برایمان پایان داستان است ودیگر عکس العملی در طبیعت وتاریخ وهستی وزندگی بشر نخواهد داشت، این اعتقاد، هم بر خلاف ایمان به حقیقت، وهم بر خلاف مصلحت زندگی فرد در جامعه انسان مسؤول است.
ستم ها، جنایت ها، ظلم ها همه داستانی وحادثه ای نیمه تمام در تاریخ بشر است، این داستان به سود عدالت وحقیقت وبه زیان ستم وفساد وپلیدکاری پایان خواهد پذیرفت......

(٥٥)

انتظار جبر تاریخ است. این مسأله برای روشنفکران که با مکتب ها وفلسفه های علمی تاریخ آشنایی دارند بی نهایت شورانگیز است.
من که در این گوشه ای از زمین واین لحظه از تاریخ منتظرم تا در آینده ای که ممکن است فردا یا هر لحظه دیگر باشد ناگهان انقلابی در سطح جهانی به نفع حقیقت وتوده های ستمدیده روی دهد که من نیز در آن باید نقشی داشته باشم واین انقلاب... با پرچم وشمشیر وزره ویک جهاد عینی با مسؤولیت انسان های معتقد به آن است...
هر کس این سؤال به ذهنش می رسد که امام زمان، این رهبر نجات بخش انتهای تاریخ، چگونه می تواند بر جهان پیروز شود؟ در این جا امام صادق (علیه السلام) یک توجیه بسیار عمیق وکاملاً جامعه شناسانه وتاریخی دارد که: «قدرت های ستمکار وقطب های جنایت وظلم بقدری با هم خواهند جنگید که در نیرو وقدرت فرسوده می شوند وبقدری از درون به فساد خواهند رفت که مقاومت شان را از دست می دهند وآنگاه شما از بیهوشی وخواب خرگوشی بیدار شده وچون مسلح به نیروی ایمان وآگاهی هستید بر آن قدرت های از درون پوسیده واز برون فرسوده پیروز می شوید» واین پیروزی بر اساس منطق وعینیت وسنت های اجتماعی است، سنت هایی که در اسلام قوانین خداوند است نه قوانین ماتریالیستی.
وقتی خداوند کاری را بخواهد، اسبابش را فراهم می کند... من در اینجا

(٥٦)

معتقدم که تاریخ به طرف پیروزی جبری عدالت ونجات قطعی انسان ها وتوده های ستمدیده ونابودی حتمی ظلم وظالم می رود... اعتقاد به این جبر قطعی که تاریخ به نفع عدالت تمام می شود وسرنوشت نوع بشر در زمان، به نفع پیروزی جامعه مشترک وزندگی مشترک انسان ها ختم می شود، که خود یک «انتظار» است، بزرگترین عاملی است که ستمدیده ها واستثمار شونده ها را نیرو وایمان می بخشد وبه پیروزی سرنوشت خودشان وطبقه خودشان ومنفجر شدن نظام استثمار حاکم بر زمان شان امیدوار می کند واین ایمان قطعی نه تنها آنها را بی مسؤلیت ومنفی ولش بار نمی آورد بلکه، درست بعکس، نیرو وقدرت واطمینان به آنها می دهد وهمچون سلاحی است که اراده عدالت خواهان وامید ستمدیدگان را به آینده بیشتر کرده وآنها را در این راه مجهزتر ومتحرک تر می کند. در این اعتقاد به انتظار، کسانی که زیر بار ستم وظلم له می شوند وآنها که می بینند حقیقتشان بازیچه ستمکاران ودین شان وسیله ابزار دست ضد دین گشته مأیوس نمی شوند ومطمئنند اراده خداوند نیز که همان جبر تاریخ وهمان نظام سنت تاریخی است به عنوان قانونی همچنان که در طبیعت است در تاریخ هم به سود پیروزی سرنوشت او، فکر او، راه او، ونجات نوع وطبقه او جاری است وبنابراین عوامل ضد تاریخ انسان وضد عدالت وخائن به سرنوشت بشریت مظلوم، نمی توانند در برابر این جبری که محکومیت

(٥٧)

ومرگ آنها را امضا کرده وپیروزی حقیقت وعدالت ومردم را اعلام نموده، مقاومت کنند ویا اثری بگذارند.
چه، مشیت الهی که به شکل قانون علمی در طبیعت ودر تاریخ حاکم است و«تقدیر الهی» که به شکل «تقدیر علمی» تجلی دارد، تحقق نهایی رسالت پیامبران را که استقرار حکمت «آگاهی» وقسط «برابری» است وانسان (رستگاری، رهایی از همه عوامل ضد انسانی) هدف رسالت است، «مقدر» کرده وپیروزی مستضعفان زمین وحتی روی کار آمدن وبه دست گرفتن رهبری جهان وحاکمیت بر تمام زمین را برای این طبقه تضمین نموده وبا صراحت وقاطعیت اعلام می کند که در این تنازع تاریخی ونبرد جاری در طول زمان، بقای صلح، نتیجه نهایی واجتناب ناپذیر است وزمین را که منبع تولید، اقتصاد وحاکمیت وقدرت است وموضوع اصلی جنگ طبقات نسلی تصاحب خواهد کرد که شایسته ماندن است: ولقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر، ان الارض یرثها عبادی الصالحون...
انتظار، به بشر آینده گرایی وبینش بزرگ می دهد، اما بشر امروز در نظام پلید مصرفی انتظار را از دست داده وفقط منتظر اتوبوس ایستاده است.
(انتظار یعنی)... تسلسل ووحدت تاریخی. انتظار به این عنوانی که در تشیع هست سه دوره را به هم متصل می کند: دوره اول، نبوّت ودوره دوم، امامت وپس از آن غیبت است که در آن، نه نبوّت وجود دارد ونه امامت

(٥٨)

حکومت عینی دارد...
منتظر، هم از لحاظ فکری وهم از نظر عملی ومادی... انسان آماده ای است که هر لحظه احتمال می دهد شیپور انقلاب نهایی نواخته شود واو خود را مسؤول شرکت در این جهاد که بر اساس قوانین جبری الهی قطعاً آغاز خواهد شد می داند وخود به خود هم آماده است، هم متعهد، وهم مجهز وهر شیعه به امید شنیدن آواز امام سر بر بستر می نهاد.
... آن انقلاب جهانی وپیروزی آخرین، دنباله ونتیجه یک نهضت بزرگ عدالتخواهی علیه ظلم در جهان است، ودر طول زمان، نهضتی که یک دوره، نبوت رهبریش کرد وبعد از خاتمیت، امامت وسپس در دوران طولانی غیبت، علم.
... اعتقاد به انتظار، اعتقاد به این است که وعده خداوند در قرآن برای مسلمانان وهمچنین ایده آل هر انسان ستمدیده وآرزوی همه توده های محروم تحقق پیدا خواهد کرد وجامعه بی طبقه، بی ستم، بی ظلم، بی تزویر وجامعه ای که در آن انسان، عدالت، قسط، وحقیقت برای همیشه حاکم خواهد بود، وهرگز بازیچه ستمکاران وفریبکاران نخواهد شد، علی رغم همه عاملان نیرومند مسلح فساد وظلم پیروز می شود.
«وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُواْ فِی الاْءَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ؟ أَئِمَّهً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَرِثِینَ» (قصص، 5)

(٥٩)

می بینیم «انتظار» یک نوید وعامل خوشبینی تاریخی است، عامل توجیه وراثت مبارزه، تسلسل تاریخی، جبر تاریخی، ایمان به عدالت وپیروزی حقیقت وایمان به نابودی قطعی ستم وظلم وپلیدی در سرنوشت انسان وایمان به این که تاریخ در زندگی بشر بر روی همین زمین وپیش از مرگ، نه در قیامت وپس از مرگ، به پیروزی ستمدیدگان ونابودی ستمکاران منتهی خواهد شد.
منتظر، انسان متعهدی است که هر لحظه در انتظار انفجار قطعی نظام های ضد انسانی است وهمواره خود را برای شرکت در چنین انقلاب جهانی وبدر دوّمی که با شمشیر علی وزره پیغمبر وبه دست فرزند پیغمبر وعلی برپا می شود، آماده می کند.
وبنابراین، انتظار مذهب اعتراض ونفی مطلق نظام حاکم ووضع موجود است، در هر شکلی، انتظار نه تنها از انسان سلب مسؤولیت نمی کند، بلکه مسؤولیت او را در سرنوشت خودش وسرنوشت حقیقت وسرنوشت انسان، سنگین، فوری، منطقی وحیاتی می کند(23).

-----------------

(23) انتظار مذهب اعتراض، دکتر علی شریعتی. با تلخیص.

(٦٠)

آیه الله شهید محمّد باقر صدر
مهدی... یک الهام فطری انسانی است، که در برابر بینشهای... متفکرین جهان، روزگار درخشانی را مجسم می سازد... این الهام طبیعی واین شعور باطنی، که در افراد همه جوامع وملل موجود است... از گسترده ترین وروشن ترین الهامات بشری است...
اثر وجودی این ایمان وباور، تنها این نیست که در مقابل ناامنی ها وپریشانی ها ودردها... انسان را تسلّی بدهد، ونگرانی های درونی را آرامش ببخشد، بلکه... در برابر... دل مردگی ونا امیدی که مظالم جنایتگران وتراکم ستم بیداد پیشگان... به وجود می آورد.
... ایمان به مهدی (علیه السلام)... عامل نیرو بخشی است که... امید به دنیای عدل وداد آینده، حسّ مقاومت وجنبش را در افراد به وجود می آورد واز

(٦١)

خاموش شدن مشعل انتقام که در سینه مظلومان برافروخته شده... وتند باد یأس ونومیدی با آن بازی می کند، جلوگیری می نماید.
... این شعور باطنی آمیخته با اعتقاد دینی، ثابت می کند که در روزگار آینده عدالت این توانایی را خواهد داشت که با یک جهانی مالامال از ستم روبرو شود، وارکان بیداد را منهدم سازد، ودنیایی از نو بنا کند. وهر اندازه ظلم وجنایت در اقطار جهان نیرومند گردد وبر... سرنوشت ها مسلط شود، آخرالامر باید روزی منهدم گردد، زیرا ستم یک موجود غیر طبیعی ونابودی آن حتمی است...
اسلام مهدی را... یک حقیقت واقعی موجود وپایدار وزنده ای معرفی می کند، که در هر آن، انتظار انقلابش را داریم، مهدی اسلام انسان معینی است، که در کنار ما با تمام وجودش زندگی می کند، وبرای ما در همه این دردها، غصه ها وآتش تاخت وتازهای ستمگران... وسوز وگداز وبخش دردمندان... می سوزد وخود او هم در انتظار آن لحظه ای است که بتواند دستش را به سوی ستمدیده محروم... دراز کند، وریشه ستمگران را از بُن بِکند.
... اعتقاد به وجود مهدی... اندیشه عدم پذیرش ستم را به طور مطلق

(٦٢)

وهمیشگی... آن چنان به ما می بخشد، که این فکر را در سیمای درخشنده آن بزرگ رهبر ضد ستم آینده، مجسم می بینیم...
رهبری که بزودی ظاهر می شود، وپیمان با هیچ ستمگری بر عهده او نیست، ودر تمام طول عمر منقاد ظلم وجنایتی نشده است.
ایمان به او، ایمان به عدم پذیرش ستم، ویک نوع همگامی با او می باشد.
... انتظار فرج مهدی (علیه السلام) خود بزرگترین عاملی است که این اندیشه سازنده را تقویت می کند وملت منتظر خود را متصل به رهبری می بیند که نابود کننده ستم است، لذا فکر نابودی ستم در مغز آن ملت زنده می شود، وهمواره در چهره تیره بیداد، نیستی وانعدام را می بیند(24).

-----------------

(24) انقلاب مهدی وپندارها/ 1-10؛ سیدمحمد باقر صدر؛ ترجمه سیداحمد علم الهدی.

(٦٣)

استاد محمد رضا حکیمی

انتظار؟
در درون تاریکی ها وسردی ها، به دمیدن سپیده دمان چشم داشتن، وبه امید طلوع خورشید زیستن...
در جهان آکنده از ستم وبیداد دست وپا زدن واز شادمانی طلوعِ طلیعه جهان آکنده از داد ودادگری سرشار بودن؟...
در برابر کوه مشکلات زمانه قرار گرفتن، وچون کوه مقاوم بودن...
شمشیرها وشهادت ها را پذیرا شدن وخط ها وشهامت ها را پاس داشتن؛ این است انتظار، شعار شورآور منتظران، مقاوِمان، پایداران... شیعیان، مهدی طلبان تاریخ...
انتظار، آفاق مقاومت
... عدالت آفاقی و... انفسی، کمال بشریت است وهمواره موانع (درونی وبرونی) بر سر راه آن بسیار است... بشر کمتر موفق شده است تا... عدالت

(٦٤)

جامع را به چنگ آورد...
منتظران مهدی (علیه السلام)... در طلب... تحقق عدالت جامع... عدالتی که پیامبران خواسته اند انتظار آنان هر چه به طول انجامد وهر چه آفاق مقاومت در راه این آرمان بزرگ گسترده باشد، بجاست...
انتظار، دعوت به حماسه واقدام
نباید پنداشت که انتظار ظهور... به گونه ای، موجب از دست هشتن حرکت های اصلاحی، وحماسه های دینی واجتماعی است... انتظار... نپذیرفتن باطل، ستم، بردگی وذلت... ودرفش بنیادگر مقاومت است، در برابر هر ناحقی وهر ستمی وهر ستمگری... شیعه، با حضور در حوزه «انتظار» یعنی، انتظار غلبه حق بر باطل... داد بر بیداد... علم بر جهل... خرد بر سبکسری... تقوا بر گناه... آگاهی بر کوربینی، همواره آمادگی خود را برای مشارکت در نهضت های پاک ومقدس تجدید می نماید وبا یاد تاریخ سراسر خون وحماسه سربازان فداکار تشیع، مشعل خونین مبارزات عظیم را بر سر دست حمل می کند.
انتظار، نام قائم وقیام
ملتی که منتظر پیشوایی است که بیاید وستمگران را براندازد، واز جمله القاب این پیشوا «قائم» است، وانسان منتظر هر گاه این نام را

(٦٥)

می شنود، قیام می کند، اینگونه ملتی وامتی را چگونه برخی به قعود... سوق داده... وبرخی می خواهند، به لذت پذیری سوق دهند.
آمادگی افراد، در هر آن، برای «قیام» ومبارزه وجهاد، در راه تحکیم عدالت جهانی، وحفظ حقوق انسان ها واجد اهمیتی بسزاست. شیعه منتظر بلکه هر مسلمان در عصر غیبت، باید همواره دارای چنین هدفی باشد، ودر راه تحقق آن، به وسایل گوناگون بکوشد،...
انتظار، ابعاد عقیدتی مکتب
در این انتظار... شکوهمند، ابعاد استوار مکتب نیز حضور دارد، هم ابعاد عقیدتی وهم ابعاد عملی.
الف. بُعد توحید
انتظار، در ماهیت خود، انسان منتظر را متوجه... خدای جهان... می کند... منتظران چشم به راه «مهدی» هستند. مهدی... بنده خدا... که به قدرت خدا زنده است... توجه به خدا وطلب فرج از درگاه خدا، از مهمترین اصول این اعتقاد است... منتظران باید همیشه، روی دل به سوی خدا کنند واز پیشگاه لایزال، طلب گشایش وفرج نمایند.

(٦٦)

ب. بُعد نبوت
انتظار، توجه به... مکتب پیامبران وتجدید عهد با آنان است... منتظران، چشم به راه کسی هستند که در او صفات وآثار پیامبران گرد آمده است... هر کس دوست دارد، آدم وشیث ونوح وابراهیم وموسی ومحمد (صلّی الله علیه وآله وسلم) را ببیند می تواند آنان را در مهدی ببیند.
او می آید تا آرمان پیامبران را تحقق بخشد، وتا دین خدایی را بگستراند، وندای توحید را به همه سوی ببرد.
مهدی، از اهل بیت پیامبر است. او فرزند فاطمه، علی وحسین است... نخستین اصحاب او 313 تن خواهند بود، به شماره اصحاب پیامبر در جنگ «بدر». پیامبر اکرم،... درباره او بسیار سخن گفته است.
ج. بُعد قرآن
... مهدی زنده کننده همه احکام قرآن است. انسان منتظر، همواره این آرمان را در دل زنده می دارد، که روزی با ظهور... مهدی... قرآن در سراسر جهان حاکمیت یابد، و... برنامه زندگی... گردد.
د. بُعد امامت
... مهدی، وصی صدیقین، وخاتم ائمه طاهرین است. امامان پیشین، یکایک او را یاد کرده اند. او فرزند آنان، ویادگار ایشان، وادامه دهنده راه

(٦٧)

آنان است. مهدی، مظهرِ قائم جاری امامت است... وانتظار ظهور او، بزرگترین تأکید است بر اصل اعتقادی امامت ورهبری.
ه. بُعد عدل
... انتظار مهدی، انتظار ظهور عدل است، عدل جهانی... مهدی...
تحقق والای عدل است. اوست که جهان آکنده از بیداد را آکنده از داد می سازد، وعدل خدایی را در همه جا وهمه سو سرایت می دهد.
ز. بُعد معاد
... در امر انتظار، اصل اعتقادی بسیار مهم «معاد»، وبازگشت مسئولانه به نزد خداوند، همواره حضور دارد. این حضور در سه جهت نمودار است:
... مهدی (علیه السلام) به هنگام ظهور، ستمگران را کیفر می دهد، وظالمان را به سزای اعمال خود می رساند، ومؤمنان را عزیز می دارد...
... به هنگام ظهور مهدی (علیه السلام) گروهی از پاکان وپلیدان به جهان باز می گردند...
... از علائم حتمی فرا رسیدن رستاخیز، ظهور مهدی (علیه السلام) است تا او نیاید عمر جهان به سر نمی رسد، وقیامت برپا نمی گردد.
... بدینسان می نگریم که «انتظار» شاخص مُنوّر ابعاد عقاید حقّه است.

(٦٨)

انتظار، ابعاد عملی مکتب
یاد کردیم که انتظار،... حافظ ابعاد عقیدتی مکتب است... در اینجا، به چند بُعد، از ابعاد عملی اشاره می کنیم:
الف. بُعد دینداری
از ویژگی های انسان منتظر، دینداری است... انسان، در دوران غیبت، باید با مواظبت بیشتر، به امر دین خود و... صحت اعمال خود بپردازد، واز هر گونه سستی، انحراف... دوری گزیند... ودر خط صحیح قرار گیرد...
ب. بُعد پارسایی
انسانِ منتظرِ حکومتِ علی وارِ مهدی... علاوه بر تدین وتقوی، باید پارسا باشد، وخود را چنان که آن پیشوا دوست دارد، بسازد وبدارد، وبه او ویاران او شباهت به هم رسانده تا به لطف خدا در شمار آنان به حساب آید...
ج. بُعد تقید مکتبی
یکی از ابعاد مهم، در فلسفه عالی تشیع، تقَید دقیق به مکتب وخط مکتب است... تولی وتبری همین است. متابعت عاشقانه از حق ورهبر حق ومخالفت خصمانه با ناحق ورهبر ناحق.
این... صلابت اعتقادی... از ویژگی های رهروان راه سرخ تشیع پایدار

(٦٩)

علوی است...
انسانیت، ورعایت ارزش انسان، تنها وتنها در تعالیم علی وآل علی جلوه گر است، وانسان آگاه از این تعالیم فدایی این راه است، ودشمن هر راه دیگر... وانسان منتظر مهدی... چنین است...
د. بُعد امر به معروف ونهی از منکر
... رضا وخشنودی مهدی (علیه السلام) در آن است که «معروف» عملی شود، و«منکر» ترک گردد. بنابراین، انسان منتظر، نمی تواند در این باره بی تفاوت باشد.
بزرگترین امر کننده به معروف، ونهی کننده از مُنکر، در روزگار ظهور، خود مهدی (علیه السلام) است. پس چگونه ممکن است که جامعه منتظر، خشنودی مهدی را نخواهد، ودر این بُعد، به مهدی اقتدا نکند...؟ شاخص مهم این اقتدا، امر به معروف ونهی منکر... وخروش داری برای اقامه احکام خدایی است.
ه.. بُعد اخلاق اسلامی
... انسان منتظر باید دارای اخلاق اسلامی باشد، وجامعه منتظر باید مظهر اخلاق اسلامی باشد... شیعه باید با رفتار انسانی... همواره مایه زینت وافتخار... ائمه طاهرین باشد، نه مایه ننگ آنان... واین رعایت، در دوران غیبت امام... واجب تر است.

(٧٠)

و. بُعد آمادگی نظامی
امر... بسیار مهم... امر آمادگی نظامی در عصر انتظار است... مسلمان باید همیشه آمادگی نظامی... داشته باشد، تا به هنگام طلوع طلایع حق، به صف پیکارگران رکاب مهدی (علیه السلام) بپیوندد، ودر آن نبرد بزرگ... حماسه آفریند... وحضور فعال داشته باشد...
انتظار، دوران تکلیف حساس
... غیبت، جریانی بسیار عمیق، وانتظار، جریانی بسیار سازنده ومهم است. دوره غیبت وانتظار از یک جهت، مانند مدتی است که معلم از کلاس خارج می شود... تا بنگرد که شاگردان در غیاب او چه می کنند؟ ودرباره تعالیم وتکالیف خود چسان رفتار می نمایند. انسان منتظر، باید همواره مراقب خود باشد، ودر علم وعمل بکوشد، وبداند که معلم... هر لحظه ممکن است برسد... باید همیشه در حالی باشد که رضایت کامل خاطر معلم را فراهم آورد.
دوران انتظار، دوران تکلیف است... وآن تکلیف... نگهبانی دین خداست، در سطح فرد، ودر سطح اجتماع...
انتظار، نگهبانی ایمان
... یکی از ابعاد عظیم تکلیف حساس وبزرگ، در روزگاران... انتظار،

(٧١)

حفظ دین ونگهبانی مرزهای عقیدتی است...
لازم است فروغ ایمان، ونور یقین... همواره در دل وجان مردم محفوظ باشد...
لازم است جان ودل... نوجوان... در برابر تابش اعتقادات حقه قرار گیرد...
لازم است ایمان، جزء وجود آنان... باشد... چون خون، همه وجود آنان را گرم کند، وچون روح، جوهرِ حیات آنان باشد.
لازم است سعی شود تا ایمان اعتقادی، با ایمان عملی در آنان، اتحاد یابد، و... در زندگانی آنان حضور قاطع بیابد.
در... عصر انتظار، ممکن است شبهه هایی در ذهن برخی بیاید، یا شیاطین پنهان وشیاطین آشکار، به سست کردن پایه های اعتقادی... جوانان برخیزند، باید در برابر این شبهه ها مقاومت کرد، وآنها را از ذهن ها... زدود. همچنین مسائلی، در روند زمانه، وپیدا شدن افکار بروز می کند، که ممکن است ظلمتهای فکری بیافریند، وبه ایمان ها زیان برساند، باید در برابر این... مسائل نیز پایدار بوده... ودر رد ورفع آنها، وروشن کردن پوچی آنها، به کوشش برخاست.
... نگهبانان میراث قرآنی وفرهنگ تربیتی اسلامی، باید در برابر همه این تهاجمات پایداری کنند، وبه تناسب هر مورد، به دفع این زیان ها وخطرها بپردازند... حفظ وگسترش اعتقاد دینی، وشناخت درست اعتقادی وعملی... در روزگار متصل به ظهور، مفیدتر، بلکه لازمتر است... واین

(٧٢)

بدان علت است که تنها دارندگان عقیده وعملند که در مسائل وحوادث پیش از ظهور گم نمی شوند، ودچار تردید نمی گردند... تا به هنگام ظهور مهدی... اعتقاد صحیح وعمل صالح، در مردم منتظر حفظ گردد.
در احادیث... از اهمیت ایمان، در عصر غیبت، به گونه هایی عجیب یاد شده است، ومنتظران مؤمن، دارای مقام ومنزلت شمشیر زنان در رکاب پیامبر دانسته شده اند،... پیامبر... آنان را برادران خود خوانده است. همچنین از نظر خردمندی، وبصیرت واعتقاد واخلاص، مورد ستایش بسیار قرار گرفته اند. دل های منتظران مؤمن... چونان قندیل های روشن توصیف شده است.
انتظار، عدل واحسان
... منتظران ظهور دولت حق... که... در انتظار حکومت عدل جهانی به سر می برند، باید پیوسته، نمونه عدل وعدل طلبی باشند، واین چگونگی را نشان دهند، باید جامعه آنان، نمونه آن عدل ودادی باشد که از آن دم می زنند، ومنتظر ظهور ابعاد کلی وجهانگیر آن باشند.
انتظار، شناخت وموضع
... شناخت در منطق اسلام،... «شناخت نظری» و... «شناخت عملی» هر دو را در بر می گیرد. هر عقیده ای که انسان در هر باره ای دارد باید از

(٧٣)

روی شناخت... باشد، وهر فعلی وترکی که از انسان سرمی زند، باید بر پایه شناخت وتشخیص باشد.
این مسئله، در عصر غیبت، بیشتر از وقت های دیگر اهمیت پیدا می کند. در این روزگار، شناخت عقاید وافکار، موضعگیری ها واعمال، اهمیتی ویژه می یابد. وهمین داشتن «شناخت صحیح» است که از کوشش در عبادات ومستحبات افضل است...
این شناخت، در دو مرحله، تبلور می یابد...
الف: تحمل وپایداری
هنگامی که انسان، حق وراه حق را بدرستی شناخت، در آن راه پایداری می کند، ودر برابر شداید ومشکلات... بردباری به خرج می دهد، وبه هیچ گونه، دست از راه حق خود برنمی دارد...
بدینگونه انسان عصر غیبت، باید دارای... بصیرتی درخشان باشد، تا بتواند اعتقاد حق را حفظ کند... انسان منتظر باید بداند انتظار چیست؟ وبرای چیست؟ او منتظر کیست؟ وظهور مقدمه چه اموری است؟
ب: پیروی از خط ممتد رهبری
... امامان تأکید کرده اند که در عصر غیبت به آداب واحکام دینی خود... عمل کنید وخط اعتقادی وعملی خویش را با استواری... نگاه دارید، تا

(٧٤)

ظهور فرا رسد، وپیشوای... شما، از غیب، به درآید...
انتظار، تمرین وریاضت
... احادیث ما... می گوید: باید در انسان منتظر، روح پارسایی، پایداری، زهد وبی نیازی، قدرت ومردانگی، شهامت... سلحشوری، به وفور وجود داشته باشد. انسان منتظر، باید این خصلت ها را در خویشتن پدید آورد وبپرورد، وبه اصطلاح... یک فرد... انقلابی... باشد. هیچگونه ضعفی... وعلایقی نباید شخصیت صخره سانِ انسان منتظر را دستخوش قرار دهد... دولت جهانگیر عدل، بآسانی، تشکیل نخواهد یافت... باید آماده بود... درد آشنایان، به همراهی آن پیشوا... به پا می خیزند، و... ابرقدرتان ونیروهای آنان را... از میان برمی دارند وخود مانند محرومترین محرومان زندگی می کنند:... تا محرومیت را از جهان بردارند، وتا انسانیت را به جهان بازگردانند.
انتظار، بسیج عمومی
... انتظار، یک بسیج عمومی است. مکتب تشیع... در عصر انتظار، پیروانی می خواهد همیشه آماده، وهمواره در سنگر...
... آماده از نظر قدرت های ایمانی وروحی، نیروهای بدنی وسلاحی، تمرین های عملی ونظامی، پرورش های اخلاقی واجتماعی،

(٧٥)

وسازماندهی های سیاسی ومرامی.
... وهمواره در سنگر، سنگر مبارزه با تمایلات نفسانی، با سستیهای تکلیفی، با فتورهای موضعی، سنگر مبارزه با ذلت پذیری واستعمار زدگی، مبارزه با... ستم وتبعیض واستثمار وانحراف...
این آمادگی عمومی وهمیشگی، جوهر اصلی انتظار است... در احادیث... رسیده است که انتظارِ فرج نیز، فرج وپاره ای از فرج... بلکه افضل اعمال... است... انتظاری که به اندازه خود فرج اهمیت دارد... نمی تواند امری ساده، حالتی بی تفاوت، وروزگاری خالی از تعهد وشور باشد... اگر جامعه منتظر، چنان که باید باشد باشد، وانسان منتظر، انسانِ ترازِ مکتب وترازِ انتظار باشد، انتظار نیز به منزله فَرَج است...
انتظار وضد انتظار
... انتظار منتظر، نمی تواند به نام «صبر»، خواص اعتقادی وعملی، وآمادگی های نظامی واقدامی را... از کف بنهد، واز حالت حضور تکلیفی انتظار، به حالت غیاب تکلیفی درآید، وضد انتظار گردد. انسان نمی تواند به نام انتظار، ظلم را... قبول کند، وزیر بار ظالم وحکومت ظالم برود... آنچه در پاره ای احادیث رسیده است که عجله نکنید، ودر این کار شتاب نداشته باشید،... به همان معنای عجله نکردن در رسیدن دولت حقه جهانی مهدی (علیه السلام) است. چون این عجله چه بسا باعث شود که کسانی

(٧٦)

تحمل... خویش را از دست بدهند، وآهنگ تأسیس همان حکومت جهانی مهدوی بکنند... واین امر شدنی نیست. زیرا که تأسیس دولت جهانی واحد الهی... ویژه دوران همان ولی الله اعظم است وبس.
همچنین شتابداری ممکن است باعث شود که برخی از مردم که به حکمت غیبت وانتظار واسرار الهی توجه ندارند، دچار ناامیدی گردند...
...
...
...
30. خلقی که در انتظار ظهور «مصلح» است، باید خود «صالح» باشد... شیعه مهدی همان شیعه آل محمّد است،... همان منتظران، همانان که پیش از قیام مهدی نیز، اقتدای به مهدی می کنند...
آیا خلقی که اقتدای به مهدی (علیه السلام) کند، جز «خلقِ صالح» تواند بود... روشن گشت که انتظار، چه تعهد بزرگ، وچه تکلیف عظیمی است... چه خودسازی ها، وچه آمادگی ها می طلبد...
پیداست که جهان مقارن ظهور، آکنده است از فساد... وتباهی... در میان این جهان آکنده از ستم... ومملو از گناه وفسق... که همه جا را تاریکی... تجاوزها... وتطاول ها وعدوان ها گرفته است، ومردمان... از... اسرار عالم بیخبرند وغافل، واز دین خدا... دورند... آن دسته... که به خدا مؤمنند... وخود را اهل دین می شمارند، وامام غایبِ ناظر بر کردارها را باور

(٧٧)

دارند،... جزء جوهر اصلی دینشان «عمل صالح» است، وخود... شب وروز چشم براهند، تا آن امام برسد، وجهان را... به صلاح بازآورد، وپیوسته... آن امام مصلح را می طلبند، این چنین قومی... نباید منحرف وغرق در فساد... وستم به یکدیگر باشند... اگر باشند، خلاف منطق «انتظار مصلح» است. بلکه چنین قومی باید خود صالح باشند، وپیش از ظهور مهدی نیز به او اقتدا نمایند... وبه نشر صلاح وعدل در همه جهان، خود پایبند باشند...
چنین قومی باید خود «صالح» باشند، تا با «مصلح» سنخیت داشته باشند،... وچون مصلح ظاهر شود، بتوانند در کنار او قرار گیرند،...
آری، روزی گروهی از مردم جهان به... رهبری مهدی موعود (علیه السلام) وارثان زمین... خواهند شد، اما چه کسانی؟ صالحون؛ «اَنّ الارضَ یرثُها عبادی الصالحون»(25) پس «خلقی که در انتظار ظهور مصلح به سر می برد، باید خود صالح باشد»(26).

-----------------

(25) سوره انبیاء/ آیه 105.
(26) خورشید مغرب/ 257-334، محمدرضا حکیمی؛ دفتر نشر فرهنگ اسلامی، با تلخیص.

(٧٨)