اصالت مهدویت در اسلام از دیدگاه اهل تسنن
نویسنده: مهدی فقیه ایمانی
نشر- ۱۳۷۶
فهرست
مهدی منتظر ونخستین مطرح کننده آن در اسلام..................5
ردیه های علما ودانشمندان سنی بر منکرین مهدی منتظر یا تکذیب کنندگان احادیث پیرامون آن حضرت..................13
برخوردار بودن احادیث پیرامون مهدی منتظر از عالی ترین درجه اصالت اسلامی..................17
حدیث من مات ولم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة..................25
اسامی راویان حدیث من مات ولم یعرف... واحادیث مشابه..................47
بحث وبررسی پیرامون احادیث اختصاصی حضرت مهدی منتظر..................49
صحابه راوی احادیث امام مهدی موعود منتظر در منابع اهل تسنن..................50
معترفین به تواتر وقطعی الصدور بودن احادیث مهدی منتظر..................55
معترفین به صحت وقابل استناد بودن احادیث مهدی منتظر..................63
مهدی از فرزندان فاطمه دختر پیامبر است..................67
مهدی موعود منتظر حسینی واز فرزندان امام حسین بن علی است نه حسنی واز فرزندان امام حسن بن علی..................73
معترفین از علمای سنی به ولادت حضرت مهدی از نسل فاطمه زهرا وامام حسین بن علی در نیمه شعبان 255 هجری..................79
اعتراف صریح یا ضمنی بیش از یکصد وبیست نفر از علمای سنی به فرزند امام حسن عسکری بودن حضرت مهدی ولوازم آن..................99
تعداد صد وپنجاه ودو اثر تألیفی (کتاب، رساله، مقاله) علما ودانشمندان اهل تسنن درباره حضرت مهدی..................101
مدعیان دروغین مهدویت وکسانیکه که بدروغ نسبت مهدویت بدانها داده شده..................144
کسی که خروج وقیام مهدی منتظر را انکار نماید یا آن را تکذیب کند ودروغ انگارد، بدانچه خدا بر پیامبر نازل فرموده کافر شده..................158
فتوای چهار نفر از فقهای مذاهب اربعه سنی درباره منکرین مهدی منتظر..................165
-----------------
قال رسول الله (صلّی الله علیه وآله وسلم): من کذّب بالمهدی فقد کفر
رسول خدا (صلّی الله علیه وآله وسلم) فرمود: کسی که مهدی را دروغ پندارد وتکذیب کند، پس بدون شک گرایش به کفر جسته
قال النبیّ (صلّی الله علیه وآله وسلم): من انکر خروج المهدی فقد کفر بما انزل علی محمّد
پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلم) فرمود:کسی که خروج - وقیام جهانی - مهدی را انکار نماید، پس محققًا بدانچه - از طرف خدا - بر محمّد نازل شده کفر ورزیده
مهدی منتظر ونخستین مطرح کننده آن در اسلام
بسمه تعالی با مروری بر مصادر حدیثی، تاریخی، عقیدتی، وتفسیری شیعه وسنی بدین حقیقت پی خواهیم برد که نخستین کسی که موضوع مهدی منتظر وقیام جهانی او را مطرح وایراد کرد وحتی مشخصات خانوادگی وپدران واجدادش را آنچنان دقیقا اعلام نمود که زمینه سوء استفاده مهدی های ادعائی ودروغین را از عنوان «مهدی منتظر» خنثی ومنتفی نمود، همانا شخص پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلم) بود.
آری حضرتش همانند دیگر شئون سرنوشت ساز اسلامی، بر اساس وحی الهی، مسئله مهدویت را پایه گذاری فرمود ونیز با ایراد یک سلسله علائم ونشانه های ظهور وویژگیهای محلی وتاریخی قیامش، مسلمانان را هشدار داد که هم به موقع منتظر وآماده ظهور وقیام «حضرت مهدی واقعی» باشند.
هم فریب مهدی های دروغین وساختگی شیطان صفت وریاست طلب رانخورند، وهم به اباطیل وگفته های خلط مبحث کننده گان حقایق دینی با افکار مغرضین ومستشرقین یهودی ومسیحی ترتیب اثر ندهند.براین اساس همانطوریکه اشاره شد با مراجعه به مصادر دست اول
روایتی، تفسیری، کلامی وتاریخی هریک از مذاهب سنی وشیعه شکی نخواهد بود که رسول خدا (صلّی الله علیه وآله وسلم) بعد از طرح وایراد مسائل خدا شناسی، پیامبر شناسی واصل مسئله امامت وخلافت بعد از خود، بیش از هر مسئله عقیدتی وعملی واخلاقی روی موضوع اخرین خلیفه «برحق بعد از خود ویگانه مصلح جهانی» یعنی موضوع مهدی منتظر ودوران ولادت وکودکیش واز آن پس دوران های غیبت صغری، غیبت کبری، ظهور وقیام جهانی وچگونگی حکومتش، تکیه نمود.
بطوریکه بخش مهم وغیر قابل انکاری از احادیث وفرموده هایش پیرامون شئون حضرت مهدی موعود منتظر خلاصه شده، واضافه بر محتوای مصادر فراوان ومنابع بیشمار حدیثی وتاریخی وعقیدتی که بخشی از هریک مختص به ذکر احادیث «مهدی منتظر» است، تنها تعدادی بیش از یکصد وپنجاه جلد کتاب ورساله با حجم های مختلف وسبک های گوناگون، هریک بیانگر ده ها وصدها روایت از رسول خدا (صلّی الله علیه وآله وسلم) در باره شئون حیاتی، خانوادگی، شکل وشمایل، ومقام امامتی «امام مهدی منتظر می باشد، که به قلم علما ودانشمندان روحانی واساتید دانشگاهی اهل تسنن تنظیم وارائه شده وبسیاری از آنها هم چاپ ومنتشر گردیده واز این پس فهرست اسامی آنها به نظر خواهد رسید، وچه بهتر جهت آگاهی اجمالی به کتابهای زیر مراجعه شود(1).
-----------------
(1) «مهدی منتظر را بشناسید» تالیف نگارنده این مقاله - مهدی فقیه ایمانی - چاپ 1384 هـ اصفهان، بیانگر اسامی ومشخصات حدود چهارصد جلد کتاب ورساله خطی وچاپی درباره حضرت مهدی (عجل الله فرجه) است. 2 - «کتابنامه امام المهدی» نشریه یکی از مساجد تهران (صندوق پستی 2223، تهران) شامل معرفی 355 جلد کتاب می باشد که به طور اختصاصی یا ضمنی مربوط به مهدی منتظر وایراد بعض شئون آن حضرت است. 3 - «درجستجوی قائم» بیانگر اسامی 1850 جلد کتاب می باشد که تعداد 429 جلدش بطور اختصاصی وبقیه بطور ضمنی به بحث وبررسی های کلامی، حدیثی، تاریخی وغیره درباره حضرت بقیة الله مهدی موعود پرداخته وبه قلم ارزشمند آقای سید مجید طباطبائی تنظیم وبسال 1370 هـ ش بعنوان مسجد جمکران قم چاپ وانتشار یافته است. 4 - واز همه پرمایه تر «کتابنامه حضرت مهدی (عجل الله فرجه)» از دانشمند محترم آقای علی اکبر مهدی پور است 2 جلد شامل معرفی 2066 جلد کتاب اختصاصی درباره حضرت مهدی که مشخصات چاپی وزبانی وموضوعی هریک ذکر شده ودر بهترین شکل چاپ ومنتشر گردیده، وراهگشای محقیقین ومؤلفین میباشد.
براین اساس بطور خلاصه از جمله عقاید حقه اسلامی مورد اتفاق سنی وشیعه، هم عقیده به اصل مهدویت در اسلام است وهم عقیده به امامت وخلافت حضرت مهدی موعود منتظر وقیام جهانی او وبرقراری عدل وداد سراسری وامنیت همه جانبه ورفاه همگانی به وسیله او.
در این رابطه از نیمه دوم قرن سوم هجری، (5 سال قبل از ولادت حضرت مهدی حجة بن الحسن) تا هم اکنون که دهه دوم قرن پانزدهم را طی می کنیم بیش از دوهزار جلد کتاب ورساله ومقاله درحد کتاب ورساله به زبان های عربی، فارسی، اردو، ترکی استانبولی، تایلندی، انگلیسی، فرانسوی، روسی ودیگر زبانهای مناطق مسلمان نشین بقلم
علما ودانشمندان شیعه وسنی تالیف یا ترجمه شده وبه شرح مندرج در کتابنامه های نامبرده حداقل نیمی از آنها حتی بطور مکرر چاپ ومنتشر گردیده، وبالاخره نه هیچ گونه جای خالی برای مطرح گردیدن مدعیان دروغین مهدویت وبابیت برجای گذارده، ونه سرنخی برای تشکیک افراد مشکک وشیطان صفت (در اصل مهدویت در اسلام یا در احادیث مورد اتفاق بین شیعه وسنی پیرامون مهدی موعود حجة بن الحسن العسکری ع) ونه زمینه ای برای خلط مبحث (مستشرقین غربی، یا شرقی های غرب زده) مسائل دینی وحقایق اسلامی را با تخیلات ویاوه گوئی.
اما متاسفانه می بینیم بعضی افراد نه غربی ومستشرق یهودی یا مسیحی ونه یک مسلمان عادی بی اطلاع از مبادی دینی ونا آشنای با مصادر اصیل اسلامی شیعی وسنی، که یک مسلمان برخوردار از عناوین پرفسوری واستادی از موضع پست ریاست دانشکده الهیات وعقیده شناسی منطقه مسلمان نشین استانبول - با اشراف محلی بر هزاران کتاب خطی وچاپی ویژه مسائل عقیدتی وحدیثی وتاریخی شیعه وسنی از طریق کتابخانه های فراوان وپر محتوای ترکیه - از روی بی تفاوتی نسبت به حقایق دینی وواقعیات اسلامی وبطور خلاصه (برمبنای رهروی راه مستشرقین یهودی ومسیحی نه تنها بیگانه از اسلام که سرسخت ترین دشمنان اسلام) احادیث پیرامون حضرت مهدی را با انواع ویژه گی اسلامی وبرخورداری از عالیترین درجه اعتبار، در درجه هرچه ضعیف ترِ کمّی وکیفی تلقی نموده واز این
رهگذر عقیده به موضوع مهدی موعود اسلام را به باد مسخره وانکار گرفته وآن را ناشی از الهام گیری از یهود ونصاری وانمود می کند.
یا ناشی از فشارها ومحدودیت های سیاسی شیعی در قرون اولیه اسلام از قبیل واقعه کربلا وشهادت امام حسین که آن را - یعنی امر مهدی منتظر را - در رابطه با آن رخدادها اختراع ومطرح کردند.
آری قرنها قبل از به نمایش درآمدن تعدادی از مستشرقین یهودی ومسیحی شیطان صفت امثال: - دونالد سن داویت، مؤلف «عقیده الشیعه»، بزبان انگلیسی، (که ترجمه عربی آن هم در مصر وهم در عراق منتشر گردید) وجهت آگاهی بر دروغ بافی های او چه بهتر مراجعه شود به الغدیر علامه امینی ج 3 ص 320 - 323، - ولهوسن، مؤلف «الخوارج والشیعه»، - فان فلوتن، (1866 - 1903م) مستشرق هلندی ومؤلف «السیادة العربیه والشیعه والاسرائیلیات فی عهد بنی امیه»، - گولدزیهر یهودی، (1850 - 1921م) مستشرق فرانسوی مؤلف «العقیدة والشریعه فی الاسلام»، - کارل بروکلمان، (1868 - 1956م) مستشرق آلمانی ومؤلف «تاریخ الشعوب الاسلامیه»، - لویس ماسینیون، (1883 - 1962م) مستشرق فرانسوی ومؤلف آثاری از قبیل کتب فوق، که با بیگانگی همه جانبه از اسلام هریک موضوع مصلح جهانی
اسلام - یعنی مهدی منتظر (عجل الله فرجه) واحادیث پیرامون شئون حیاتی وامامتی حضرتش را همانند دیگر حقایق اسلامی) مورد تخطئه وتکذیب وخلط مبحث قرار داده وبه باد مسخره گرفتند ونیز قبل از سر از آب درآوردن یک عده مسلمان نمای غرب زده وبی اعتنای به مبانی دینی وسنت پیامبر (صلّی الله علیه وآله وسلم) وبدور از عالم حدیث شناسی امثال:
- شیخ محمد عبده مصری، (1266 - 1323) مؤلف «شرح نهج البلاغه»!
- رشید رضا مصری (1295 - 1354) مؤلف «مجله المنار» و«السنة والشیعه».
- فرید وجدی مصری، (1292 - 1373) مؤلف «دائرة المعارف القرن العشرین».
- احمد امین مصری، (1295 - 1373) نویسنده المهدی والمهدویة» و«ضحی الاسلام» و«فجر الاسلام».
- سعد محمد حسن مصری، شاگرد احمد امین، نگارنده «المهدیة فی الاسلام منذ اقدم العصور حتی الیوم».
- ابوزهره مصری، از زمره علمای جامع ازهر مصر، مؤلف «الامام زید» و«الامام الصادق».
- دکتر احمد محمد علی، مؤلف «دراسة عن الفرق فی تاریخ المسلمین».
- علی حسین السائح لیبیائی، مؤلف مقاله تراثنا وموازین النقد»
مندرج در مجله کلیة الدعوة الاسلامیه لیبی شماره 10، سنه 1993 صفحه 185 و205.
- محمد عبدالکریم عنّوم، مؤلف رساله دکترای فلسفه به نام «النظریة السیاسیة المعاصرة للشیعه الامامیة الاثنی عشریة».
- دکتر سلمان بدور، صاحب «مقدمه» بر رساله عنّوم.
- شیخ عبد الله بن زید آل محمود، رئیس شئون دینی ومحاکم شرعی قطر، مؤلف «لامهدی ینتظر بعد الرسول سید البشر».
- وشیخ جبهان در «تبدید الظلام» وجز اینها شیخ... وابو... ابن خلدون مغربی (درگذشته 808)، احادیث پیرامون مهدی منتظر را در تاریخش (ص 555)، فاقد اعتبار کمی وکیفی وانمود کرد وگفته های بی محتوای او برای اکثر مخالفین غربی وشرقی با امر مهدویت وقیام جهانی مهدی منتظر، سر نخ خلط مبحث ودروغبافی وانکارحقایق اسلامی گردید، در صورتیکه ابن خلدون یک مورخ نا آشنای با عالَم حدیث وحدیث شناسی بوده وهیچ گونه صلاحیت اظهار نظر در این موضوع را نداشته که پیشگوئیهای پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلم) را پیرامون مشخصات وویژه گیهای حضرت مهدی منتظر وقیام جهانی او در 19 روایت وانمود وتخطئه کند.
همچنانکه حدود سه قرن ونیم پیش از پیدایش ابن خلدون، ابن حزم اندلسی ظاهری (درگذشته 456هـ) به مخالفت وانکار مسئله مهدویت وفاقد اعتبار بودن احادیث آن حضرت برخواست، آن چنانکه عده ای از مخالفین با امر مهدویت وولادت حضرت مهدی نیز از نوشته های او
دم از بیراهه روی وتخطئه موضوع مهدویت زدند.و ابن حزم را کتابی است به نام «الفصل فی الملل والاهواء والنحل» که بخشی از آن را اختصاص به بحث درباره حضرت مهدی منتظر داده است.جالب توجه اینکه ردنویسان بر این کتاب ها ومقالات وشبهه افکنی ها، وباز کننده گان مشت خیانت مؤلفین آنها نه تنها شیعه بودند که حتی قبل از شیعه علمای سنی هم به انگیزه اثبات مهدی منتظر واثبات صحت وبرخورداری احادیث مربوط بدان حضرت از اعتبار هرچه بیشتر عالم حدیث شناسی - بیکار ننشستند، بلکه بهترین ومحققانه ترین ردّیه ها را بر آنها نوشته وانتشار دادند واز این رهگذر مشت خرابکاری وبیراهه روی مؤلفین نامبرده را باز وبساط دروغبافی وانکار حقایق پیرامون مهدی منتظر (عجل الله فرجه) را برچیدند، که این جانب با کمبود منابع تحقیقی مربوطه ومشاغل وقت گیر تنها به تعدای از آنها برخورد نمودم ولازم دانستم آنها را به شرح زیر به نظر خوانندگان حق جو برسانم وآنهابدین قرار است:
ردیه های علما ودانشمندان سنی بر منکرین مهدی منتظر یا تکذیب کنندگان احادیث پیرامون آن حضرت
1 - ابراز الوهم المکنون من کلام ابن خلدون، ابوالفیض سید احمدبن محمد بن صدیق غماری، شافعی، ازهری، مغربی، (درگذشته1380) چاپ مطبعه ترقی دمشق 1347،
2 - ابراز الوهم من کلام ابن حزم، احمدبن صدیق غماری مؤلف قبل، چاپ 1347 مطبعه ترقی دمشق،
3 - الاحتجاج بالاثر علی من انکر المهدی المنتظر، شیخ حمّود بن عبد الله تویجری، از اساتید دانشگاه اسلامی مدینه، در رد بر شیخ ابن محمود قاضی قطر در دو جلد، چاپ جلد اول 1394 وجلد دوم 1396 در ریاض،
4 - الی مشیخة الازهر، شیخ عبد الله سبیتی عراقی در رد بر «المهدویة فی الاسلام» سعد محمد حسن، چ 1375 هـ دارالحدیث بغداد،
5 - تحدیق النظر فی أخبار الامام المنتظر،
شیخ محمد عبدالعزیز بن مانع (1385) پیرامون اثباث احادیث حضرت مهدی، ودر ردّ گفته های ابن خلدون،
6 - الجزم، لفصل ابن حزم، در ردّ ابن حزم است که بخشی از کتاب «الفصل فی الملل والاهوا والنحل» او در تخطئه وتکذیب احادیث مهدی منتظر میباشد، وشیخ کاظم حلی (متولد حوالی 1300) آن را در دوجلد ضخیم تنظیم وچاپ نمود. [الذریعه 5/104]
7 - الرد علی من کذّب بالاحادیث الصحیحة الواردة فی المهدی، عبدالمحسن العباد، استاد دانشگاه اسلامی مدینه وعضو هیئت تدریسی آن، چاپ مجله دانشگاه شماره 45 ص 297 - 328 وشماره 46 ص 361 - 383، این مقاله یا رساله که بیانگر محققانه ترین بحث حدیثی وتاریخی پیرامون مهدویت وقیام مهدی منتظر است در رد بر کتاب «لامهدی ینتظر بعد الرسول» شیخ ابن محمود قطری است ودر اصالت مهدویت وقیام مصلح جهانی خلاصه شده، هرچند در امر ولادت حضرت وموضوع حسینی بودن آن بزرگوار مخالف با شیعه وبر خلاف نظر اعترافی بیش از یکصد نفر از علمای سنی می باشد که اعتراف به هر دو موضوع نموده اند، واین جانب را در این زمینه با او خاطره ای است که در کتاب «شناخت امام» آورده ام ودر اینجا مجال ذکرش نیست.
8 - مع الدکتور احمد امین فی حدیث المهدی والمهدویه، محمد امین زین الدین چاپ مطبعه دارالنشر نجف اشرف 1371 هـ
1951م،
9 - المهدی واحمد امین، محمد علی زهیری نجفی، چاپ اول 1370هـ 1950 م نجف اشرف، این کتاب هم در رد کتاب نامبرده احمد امین مصری است.
10 - نقد الحدیث بین الاجتهاد والتقلید سید محمد رضا حسینی در رد بر علی حسین سائح لیبی، چاپ دوم قم، 1417هـ،
11 - الوهم المکنون فی الردّ علی ابن خلدون، ابوالعباس بن عبدالمؤمن، مغربی.
12 - هدی الغافلین الی الدین المبین، سید مهدی صالح کشوان قزوینی، این کتاب در پاسخ به شبهات ابن حزم پیرامون مهدویت حضرت مهدی خلاصه شده وبسال 1335 از تالیف آن فراغت جسته، [کتابنامه حضرت مهدی(ع) آقای مهدی پور 2/778]
اکنون می گوییم: فرموده های پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلم) در رابطه با موضوع نخستین مطرح کننده بودن امر مهدویت در اسلام وعنایت واهمیتی را که پیرامون مسئله امامت ارائه داد در دو بخش خلاصه می گردد:
بخش اول: ایراد حدیث «من مات ولم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیه» وفرازهای مشابه بود که با مطرح کردن آن مرگ هر مسلمان بدون شناخت «امام زمان» زمانش را تهدید ومحکوم به مرگ جاهلی فرمود،
وبطور کلی وقاطعانه امر امام شناسی را سرنوشت سازترین مسائل اسلامی اعلام کرد.
بخش دوم آن: معرفی امامان بعد از خود بود که از جمله مهدی منتظر محمد بن الحسن العسکری را (با تمام مشخصات نسبی وخانوادگی وشکل وشمایل ودیگر ویژه گی های محلی وتاریخی ورخدادهای مربوطه به دوران امامتش) به عنوان آخرین خلیفه وامام برحق ویگانه مصلح جهانی بودن معرفی واعلام فرمود.بر این اساس با توجه به مقاله پرفسور... که در انکار احادیث پیرامون مهدی منتظر وسرنخ گرفتن عقیده به او از یهود ونصاری خلاصه شده، فهرستوار می پردازیم به ذکر مسائل مربوط به اصالت اسلامی امر مهدی منتظر از دیدگاه اهل تسنن که پرفسور هم خود سنی وناگزیر از پذیرفتن مصادر مربوطه وتن دادن به اعترافات کتبی صدهانفر از علمای سنی واساتید ودانشمندان این فرقه می باشد.
برخوردار بودن احادیث پیرامون مهدی منتظر از عالی ترین درجه اصالت اسلامی
با مروری کوتاه بر مندرجات تعدادی از کتب اختصاصی امام مهدی منتظر یا کتبی که بخشی از هر یک از آنها بذکر احادیث آن جناب اختصاص یافته، بدین واقعیت پی میبریم که حداقل حدود شصت نفر از صحابه پیامبر اکرم ص احادیث وروایات مربوط به حضرت مهدی منتظر را بلاواسطه از قول آن بزرگوار نقل واشاعه داده اند، که ما در این مقاله تنها به ذکر اسامی صحابه مطرح شده در منابع مربوطه اهل تسنن که تعداد آنها متجاوز از چهل نفر است اکتفا نموده، ومی گوییم نقل همین عده از صحابه احادیث «مهدی منتظر» را، محکم ترین دلیل است بر صحت وتواتر وقطعی الصدور بودن آنها از ناحیه رسول خدا (صلّی الله علیه وآله وسلم)، واینکه مسئله مهدویت در اسلام وموضوع مهدی منتظر از عمیق ترین مایه اصالت وریشه اسلامی واز عالی ترین درجه اعتبار حدیثی وحدیث شناسی برخوردار بوده، آنچنانکه دیگر زمینه ای برای تشکیک پیرامون اصل مهدویت وانکار مهدی منتظر وتخطئه احادیث مربوطه فراهم نبوده ونخواهد بود.
اضافه برین بیش از سی نفر از محدثین وحدیث شناسان درجه بالای سنی اعتراف به تواتر احادیث مهدی منتظر نموده که شرحش بنظر میرسد، همچنانکه حداقل بیست وپنج نفر از علمای حدیث شناس سنی اعتراف به صحت وقابل استناد بودن احادیث مهدی منتظر کرده اند وبا روی سخن به علما ودانشمندان سنی می گوئیم: اگر این همه کتاب ومصادر ومنابع حدیثی، تفسیری، تاریخی، وکلامی که بیانگر حقایق مربوطه است صحیح وبرخوردار از اعتبار اسلامی است که دیگر جای شبهه ای باقی نمی ماند وزمینه ای برای ایراد اباطیل مطرح شده وسیله پرفسور... نیست واگر فاقد اعتبار است ومندرجات آنها دروغ وساختگی میباشد پس باید با خط سرخ کشیدن روی این کتابها، آنها را از صحنه آثار اسلامی وسنت نبوی خارج واز این پس دیگر مطرح ومورد استناد واقع نشود.
اکنون نخست می پردازیم بذکر فهرست اسامی صحابه ناقل احادیث مهدی موعود منتظر واز آن پس به فهرست اسامی معترفین به تواتر آن احادیث وصحت وقابل استناد بودن آنها:
تذکر: نظر به اینکه از قرار اطلاع آقای پرفسور روحی قیفلانی نویسنده کتاب «مذاهب اعتقادی اسلامی در عصر ما» - که متضمن مقاله موضوع بحث تحت عنوان «مهدی!» است(2) - سنی حنفی می باشد ومعمولا با شیعه غیر مربوط بلکه طبعا ازتشیع دور واز پیروی امام امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) رویگردان وآن راباطل می داند ما هم در نگارش وتنظیم این مقاله کاری به کار شیعه واستفاده از منابع مربوط به آن نداشته، بلکه سراسر مقاله وصد در صد نقلیات حدیثی وتاریخی واعترافی آن مبنی بر استفاده از منابع مربوطه ومعتبر اهل تسنن است، با ارائه
-----------------
(2) توضیحاً ترجمه فارسی این مقاله از ترکی استانبولی بوسیله مؤسّسه ارزشمند «مجمع جهانی اهل بیت» انجام ودر اختیار اینجانب قرار گرفت، وپس از تنظیم این ردّیه وتقدیم به مؤسسه فوق آن را به ترکی استانبولی ترجمه نموده ودر مجله «پیام اهل بیت» (Ehl - i Beyt mesajI) شماره 15، چاپ ترکیه چاپ ومنتشر گردید. بدین وسیله از مسؤلان محترم مؤسسه «مجمع جهانی اهل بیت» بویژه حضرت حجت الاسلام والمسلمین آقای حسینی مدیریّت محترم شعبه قم تشکر نموده وتوفیق بیش از پیش ایشان را در نشر آثار اهل بیت از خداوند خواستارم.
آدرس دقیق، تا اگر جناب پرفسور روحی واقعا یک مسلمان سنی است ناگزیر در حداقل هم که باشد به مندرجات مسلم وبدور از دروغ ودروغبافی منابع اهل تسنن ونیز به احادیث متواتر وقطعی الصدور نبوی ومطرح شده در آن کتابها تن در دهد وسر تسلیم فرود آورد واز نوشته های خود (مبنی بر سرنخ گرفتن عقیده به مهدی منتظر در اسلام از عقاید یهود ونصاری ونیز انکار احادیث مربوط به مهدی منتظر (عجل الله فرجه)) که غربال شده اباطیل مستشرقین یهودی ومسیحی است عذرخواهی کند، ودر راستای مذهب شناسی آن هم در غالب کتاب کلاسیک دانشگاهی آبروی خود را حفظ وآسیب وارده بر آن را ترمیم نماید، و یا جرأت بخرج دهد وصاف وصریح بگوید: هرچند من مسلمان سنی هستم ولی مصادر ومنابع مربوط بدانها را قبول ندارم وباید آنها را در زباله دان تاریخ ریخت تا دیگر مسلمانان تکلیف خود را بهتر بدانند.وگرنه ما با مسلمان نه سنی نه شیعه بلکه بلندگوی مستشرقین واشاعه دهنده مزخرفات آنها وجیره خوار بیگانگانِ دشمن اسلام کاری نداشته ونداریم، اما خواه وناخواه برای آگاهی خوانندگان کتابهای چنین افرادی وپی بردن به غرض ورزی وخیانت های دینی یا اشتباه کاری های این گونه نویسندگان، این مقاله را تنظیم وبه خوانندگان حقیقت جو تقدیم، تا سیه روی شود هر که درو غش باشد، وما هم حداقل دین شرعی وانسانی خود را ادا نموده باشیم.
آقای پرفسور روحی نویسنده مقاله «مهدی» اولین سرنخی که ارائه
داده وخواسته است بر اساس آن وبا درجا زدن عقیده به مهدی منتظر را باطل وبی اساس وانمود کند، معتقد بودن یهود ونصاری ودیگر فرق غیر اسلامی باشد به مصلح جهانی وانتقام کشنده از ستمگران وخلاصه هر دسته از فرق غیر اسلامی درحال انتظار آمدن او وقیام جهانی اش بسر می برند وبر این اساس وانمود می کند که عقیده به مهدی منتظر وانتظار ظهورش فاقد اصالت اسلامی می باشد وسرنخ گرفته از عقاید یهود ونصاری وبودائی ها وهندی ها است.در حالیکه بابررسی کوتاهی پیرامون مایه های عقیدتی عموم ادیان وفرق غیر اسلامی از دیدگاه قران ودیگر منابع اسلامی وغیر اسلامی بدین نتیجه می رسیم که مشترکات عقیدتی مسلمانان با دیگر فرق دینی ومذهبی جهان فراوان ودر حدّ غیر قابل انکار است، ولی بهیچ عنوانی اشتراک عقیدتی دلیل بر بطلان عقاید اسلامی وبیراهه روی مسلمانان نخواهد بود.از باب مثال مسلمانان در اصل عقیده به خدا ووجود آفریدگار جهان با یهود ونصاری وحتی با بت پرستان مشترکند، اما در چگونگی وکمّ وکیف صفات سلبیّه وایجابیّه الهی با هم اختلاف دارند.یهود ونصاری برای خدا قائل به فرزندند، ولی مسلمانان به چنین چیزی معتقد نبوده ونیستند.قران مجید درباره یهود ونصاری فرماید: (قالت الیهود عزیر ابن الله وقالت النصاری المسیح ابن اللّه) (توبه، آیه 30)
یهود گویند عزیر پسر خداست ونصاری گویند مسیح پسر خداست.
نیز قران فرماید: (قالت الیهود والنصاری نحن ابناء الله و...) (مائده، آیه 18) یهود ونصاری گفته اند ما پسران خداوند هستیم...نیز قران مجید فرماید:(و قالت الیهود یداللّه مغلولة غلّت ایدیهم ولعنوا بما قالوا) (مائده، آیه 64) یهود گویند: دست خدا مغلول وبه زنجیر بسته است. دستهایشان بسته باد وبخاطر این سخن ملعون واز رحمت الهی دور باشند.
واین در حالی است که مسلمانان عقیده به چنین چیزی - که نشانگر ضعف خدا ومحدویت قدرت واخیتار اوست - ندارند.پس بطور خلاصه اگر اشتراک مسلمانان - مخصوصا شیعه - با یهود ونصاری در عقیده به مصلح جهانی به نام مهدی منتظر یا دیگر عناوین دلیل بی اصالت اسلامی بودنِ عقیده به مهدویت است، نیز اشتراک مسلمانان با یهود ونصاری در عقیده به خدا ومبدء آفرینش مستلزم بطلان خدا پرستی وعدم اصالت وریشه داری عقاید توحیدی است، نستعیذ باللّه.
آری اگر اشتراک در بعضی عقائد حقّه دینی بافرقه های باطل وبیراهه رو موجب بطلان وبهانه تخطئه از آن عقاید حقه باشد، پس در صورتیکه افرادی شیاد، فریبکار وریاست طلب از عنوان نبوت وشئون پیغمبری سوء استفاده نموده ودعوای نبوت کردند وحتی هزاران نفر
مردم فریب خور را فریب داده وبیراهه بردند، باید منکر مقام نبوت وموضوع فرستاده خدا شد وتمام دلائل عقلی ونقلی مقام نبوت ومعجزات او را به باد مسخره وانکار گرفت.به دلیل آنکه موضوع نبوت در بین پیروان پیامبران دروغین مطرح است وبرخوردار از اصالت نیست، وبه قول شاعر این رشته سر دراز دارد که باید با این طرح هرگونه سوء استفاده خائنانه یا جاهلانه - ازعناوین وشئون دینی ومقام نبوت، خلافت، امامت، آیات قرانی، احادیث نبوی واحکام مسلمه اسلام - تلقی به دلیل شود بر بطلان اصل نبوت وخلافت وامامت وبر بطلان اصل آیات واحادیث واحکام مورد سوء استفاده های مختلف وباز نستعیذ باللّه.
در پایان شیخ محمد خضر حسین این مطلب را بدین گونه مطرح وپاسخ گفته: که اگر مردم از فهم حدیث نبوی سوء استفاده کردند یا نتوانستند آنطوریکه باید وشاید حدیث را منطبق با هدف اصلی از ایراد آن نمایند، ودر نتیجه مفاسدی را به بار آورد، شایسته وسزاوار نیست که این سوء استفاده یا ناتوانی بر انطباق با هدف، داعی به شک در صحت حدیث شود وبهانه برای انکار وتکذیب آن(3).
نیز ناصرالدین آلبانی همین موضوع را با دیگر عبارت ردّو ایراد نموده که بخاطر اختصار نیازی به ذکر متن آن نباشد(4).
-----------------
(3) نظرة فی احادیث المهدی، مندرج در مجله التمدن الاسلامی، دمشق ونیز مندرج در الامام المهدی عند اهل السنة.
(4) مقال حول المهدی مندرج در دو مصدر فوق.
در پایان این مقال می گوییم: وااسفا به حال یک مسلمان استادِ متخصص «تاریخ مذاهب اسلامی» که با عقائد اسلامی این چنین برخورد عامیانه یا مغرضانه وجسورانه نماید ودین وقلم خود را به باد مسخره گیرد ودست کم تعدادی از شاگردان خود را گمراه نماید که باید در روز حساب پاسخگوی آن باشد.
حدیث من مات ولم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة
یا مهمترین انگیزه وعامل عقیده به مقام امامتیگانه مصلح جهانی امام مهدی منتظر(علیه السلام) یکی از علل واسباب توجه واهتمام مسلمانان به اصل مسئله امام شناسی بطور عموم وبه شناخت ائمه بر حق وواجد شرایط همه جانبه - علمی وعملی واخلاق وتقوائی - از جمله امام مهدی منتظر، محمد بن الحسن العسکری بخصوص، حدیث شریف: «من مات ولم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة»(5).
واحادیث مشابه وهم مضمون است که بموجب آن سهل انگاری وبی تفاوتی یا سماجت وعصبیّت نسبت بشناخت امام زمان واجد شرایط هر زمانی تهدید به مرگ جاهلی ومنتهی شدن به حشر ونشر با
-----------------
(5) توضیحا کتاب «شناخت امام یا راه رهائی از مرگ جاهلی» چ 1412 هـ در 546 صفحه وزیری، تالیف نگارنده این مقاله ومشتمل بر بحث وبررسی اسناد ومحتوای حدیث فوق است از دیدگاه اهل تسنّن.
بت پرستان ومشرکین خواهد شد. واکنون می پردازیم به ذکر متن های مختلف این حدیث واز آن پس به ذکر اسناد آن از دیدگاه اهل تسنّن.
بخش اول:
1 - من لم یعرف امام زمانه مات میتتة جاهلیة.
2 - من مات بغیر امام مات میتة جاهلیة.
3 - من مات لیلة ولیس فی عنقه بیعة امام مات میتة جاهلیة.
4 - من مات ولا امام له مات میتة جاهلیة.
5 - من مات ولا بیعة علیه مات میتة جاهلیة.
6 - من مات ولا طاعة علیه مات میتة جاهلیة.
7 - من مات ولم یعرف امام زمانه فلیمت ان شاء یهودیّاً وان شاء نصرانیّاً.
8 - من مات ولم یعرف امام زمانه، مات میتة جاهلیة.
9 - من مات ولیس علیه امام جامع فقد مات میتة جاهلیة.
10 - من مات ولیس علیه امام، فمیتته میتة جاهلیة.
11 - من مات ولیس علیه امام مات میتة جاهلیة.
12 - من مات ولیس (لیست) علیه طاعة مات میتة جاهلیة.
13 - من مات ولیس فی عنقه بیعة مات میتة جاهلیة.
14 - من مات ولیس لامام جماعة علیه طاعة مات میتة جاهلیة.
15 - من مات ولیس له امام فمیتته میتة جاهلیه.
بخش دوم:
1 - لیس احد یفارق الجماعة شبراً فیموت، الا مات میتة جاهلیة.
2 - من خالف المسلمین قید شبر ثم مات، مات میتة جاهلیة.
3 - من خرج عن الطاعة وفارق الجماعة فمات، مات میتة جاهلیة.
4 - من خرج من الجماعة قید شبر، فقد خلع ربقة الاسلام من رأسه.
5 - من خرج من السلطان شبرا، مات میتة جاهلیة.
6 - من خرج من الطاعة او فارق الجماعة فمات، فمیتته جاهلیة.
7 - من خرج من الطاعة وفارق الجماعة...فلیس منی ولست منه.
8 - من خلعها بعد عهدها، لقی الله ولاحجة له.
9 - من خلع یدًا من طاعة، لقی الله یوم القیامة لاحجة له.
10 - من خلع یدا من طاعة مات میتة جاهلیة.
11 - من فارق الجماعة او خلع یدا من طاعة، مات میتة جاهلیة.
12 - من فارق الجماعة شبرا فمات، فمیتته جاهلیة.
13 - من قتل تحت رأیة عمیة تدعوا عصبیة او ینصر عصبیة فقتله (قتلة) جاهلیة.
14 - من مات تحت رایة عصبیة، فقتلته قتلة جاهلیة.
15 - من مات علی غیر طاعة مات لا حجة له.
16 - من مات وهو مفارق للجماعة، مات میتة جاهلیة.
17 - من نزع یداً من طاعة الله وفارق الجماعة ثم مات، مات میتة جاهلیة.
18 - من نزع یداً من طاعة، جاء یوم القیامة لاحجة له.
اما متون تفصیلی مقرون به ذکر مصادر نقل وراوی وناقل هر یک از مجموع احادیث، پس از آنرو که روی سخن ما در بحث وبررسی این حدیث بیشتر وقبل از همه با اهل تسنن است، تنها به ذکر ناقلان از این فرقه ومصادر اختصاصی آنها بسنده میکنیم.در پایان این مقال کافی است بدانیم تنها علامه مجلسی از بزرگان علماو مراجع حدیثی وحدیث شناسی شیعه، این حدیث را با چهل سند از طرق اختصاصی شیعه آورده است(6).
واینک میپردازیم به ذکر قسمتی ازاسناد حدیث وراویان وناقلان از اهل تسنن.
1 - «مسند» ابوداود سلیمان بن داود طیالسی در گذشته (204) از عبد الله بن عمر بلفظ: «من مات بغیر امام مات میتة جاهلیة، ومن نزع یداً من طاعة جاء یوم القیامة لاحجة له» نیز رجوع شود به کنزالعمال.
2 - «مصنف» یا «جامع کبیر در حدیث» حافظ عبد الرزاق بن همام صغانی یمنی در گذشته (211) چاپ مجلس علمی پاکستان، ج 11 ص 330 بشماره 19005 بلفظ: «من فارق الجماعة شبرافمات مات میتة جاهلیة».
3 - «سنن» سعید بن منصور خراسانی در گذشته(227) از عامربن ربیعه صحابی بلفظ: «من مات ولیست علیه طاعة مات میتة جاهلیة»(7) به
-----------------
(6) بحارالانوار 23/76 - 95 چاپ دوم، ودرچ امین الضرب قدیم 7/16 - 20.
(7) توضیحابخشی ازاین کتاب به عنوان جزء اول ودوم از جلد سوم در سال 1403 بتحقیق حبیب الرحمان اعظمی ووسیله دار السلفیه هند بچاپ رسیده، ولی موقع تنظیم این رساله دردسترس نگارنده نبود تابدان مراجعه وبلاواسطه ازآن نقل شود.
نقل کنزالعمال.
4 - «مسند» حافظ ابوالحسن علی بن جعد جوهری درگذشته (230) 2/850 شماره 2375 چاپ کویت، از عبد الله بن عامر از پدرش عامربن ربیعه، بلفظ: «من مات ولیست علیه طاعة مات میتة جاهلیة، ومن خلعها بعد عقدها ایاها لقی الله ولا حجة له.».
5 - «طبقات الکبری» محمدبن سعد کاتب واقدی درگذشته (230) ج 5 ص 107 چاپ لیدن وص 144 چاپ بیروت، ذیل شرح حال عبد الله بن مطیع بلفظ: «من مات ولابیعة علیه مات میتة جاهلیة» به روایت از عبد الله بن عمر.
نیز مراجعه شود به کنز العمال 1 / 103 شماره 463.
6 - «مصنّف» حافظ ابن أبی شیبه، أبوبکر عبد الله بن محمد، درگذشته (234) ج 15 ص 24 شماره 19005 بلفظ: «من فارق الجماعة شبراً فمات مات میتة جاهلیة».
وص 38 شماره 19047 از عبد الله بن عامر از پدرش بلفظ: «من مات ولا طاعة علیه مات میتة جاهلیة، ومن خلعها بعد عقده ایاها فلاحجة له» ونیز بلفظ: «من مات ولیست علیه طاعة، مات میتة جاهلیة» وص 52 شماره 19090 بلفظ: «من ترک الطاعة وفارق الجماعة فمات، فمیتتة جاهلیة، ومن خرج تحت رایة عمیة یغضب لعصبیة او ینصر عصبة او یدعوا الی عصبة، فقتل فقتلته جاهلیة». نیز مراجعه شود به کنز العمال (6/65 شماره 14861).
7 - «المعیار والموازنة» علامه متکلم ابوجعفر اسکافی درگذشته (240) ص24بلفظ: «من مات ولا امام له مات میتة جاهلیة» ازعبدالله بن عامر.
8 - «نقض العثمانیة» نیز از اسکافی ص 11 - 12 وبه نقل ابن ابی الحدید 13 / 242 بلفظ فوق.
9 - «مسند» احمد بن حنبل درگذشته (241) ج 2 ص 83 و154 بلفظ: «من مات وهو مفارق للجماعة مات میتة جاهلیة» وص 111 بلفظ: «من مات وقد نزع یده من بیعة کانت میتته میتة ضلال» از ابن عمر، وص296 بلفظ: «من خرج من طاعة وفارق الجماعة مات میتة جاهلیة» از ابوهریره.
وج 3 ص 446 بخش مسند عامر بن ربیعه بلفظ: «من مات ولیست علیه طاعة مات میتة جاهلیة» به روایت از نامبردهوج 4 ص 96 بلفظ: «من مات بغیرامام مات میتة جاهلیة» از معاویة بن ابی سفیان.
10 - «الاموال» حمید بن زنجویه در گذشته (251) ج 1 ص 81 بشماره 40 چاپ ریاض از ابوهریره بلفظ: «من خرج من الطاعة او فارق الجماعة فمات، فمیتتة جاهلیة» وص 82 بشماره 42 بلفظ: «من مات ولیست علیه طاعة مات میته جاهلیة، وان خلعها بعد عقدها فی عنقه لقی الله ولیست له حجة» از عبدالله بن عامر بن ربیعه از پدرش وشماره 43 از ابن عمر (در حالیکه روی سخنش به ابن مطیع - والی مدینه از طرف عبد الله بن زبیر بهنگام قتل عام مردم آن بدست بسر بن ارتاط از جانب یزید - بود گفت: آمده ام آنچه از رسول خدا شنیده ام به تو خبر دهم که فرمود): «من مات علی غیر طاعة مات لاحجة له ومن مات قد نزع یدا من بیعة کان علی الضلال»
وناگفته پیداست که عبد الله بن عمر با انجام این ملاقات میخواست از این حدیث به نفع یزید (که مردم مدینه واز جمله بعضی از صحابه رسول الله (صلّی الله علیه وآله وسلم) او را از خلافت خلع کرده بودند) سوء استفاده کند، فحشره الله مع یزید بن معاویه وجده وابیه.
11 - «سنن» امام عبد الله بن عبد الرحمن تمیمی سمرقندی دارمی در گذشته (255) ج 2 ص 241 بلفظ: «لیس من احد یفارق الجماعة شبرا فیموت، الا مات میتة جاهلیة» از ابن عباس.
12 - «صحیح» محمد بن اسماعیل بخاری درگذشته (256)ج 2 ص 13 ودرچاپ دیگر مصر ج 9 ص 59 باب فتن از ابن عباس بلفظ: «من خرج من السلطان شبراً مات میتة جاهلیة» وبلفظ: «من فارق الجماعة شبراً فمات (الامات خ) میتة جاهلیة».
13 - نیز «تاریخ الکبری» بخاری 6 / 445 شماره 2943 از عامر بن ربیعه از پدرش بلفظ: «من مات ولیست علیه طاعة مات میتة جاهلیة» ودر ج 4 ص 54 شماره 1938 بلفظ: «من فارق الجماعة قید شبر فقد فارق الاسلام».
14 - «صحیح» مسلم در گذشته (261) ج 6 ص 21 - 22 شماره 1489 بلفظ: «من مات ولیس فی عنقه بیعة مات میتة جاهلیة» از عبد الله بن عمر وبلفظ: «من خرج من الطاعة وفارق الجماعة، فمات، مات میتة جاهلیة» ونیز «من فارق الجماعة شبرا فمات فمیتته جاهلیة».
ودر ج 8 ص 107 بلفظ: «من لم یعرف امام زمانه فمات میتة جاهلیة» (ملحقات الاحقاق 13 / 85)
15 - «العلل الوارده فی الاحادیث» ابوالحسن علی بن عمر بن احمد
بن مهدی بغدادی دارقطنی شافعی (305 / 306) ج 7 ص 63 بلفظ: «من مات لغیر امام مات میتة جاهلیة» به سه سند از معاویه ودو سند از ابوهریره.
16 - «زوائد» احمد بن عمر بزار در گذشته (320) ج 1 ص 144 وج 2 ص 143 بلفظ: «من مات ولیس علیه امام فمیتته میتة جاهلیة، ومن مات تحت رایة عصبیة، فقتلته قتلة جاهلیة».
17 - «الکنی والاسماء» حافظ دولابی درگذشته (320) ج2 ص3 چاپ دائرة المعارف حیدرآباد دکن بلفظ: «من مات ولیس علیه امام جامع فقد مات میتة جاهلیة، ومن خرج من الجماعة فقد خلع ربقة الاسلام من عنقه» از ابن عمر.
18 - «عقد الفرید» ابوعمر، احمد بن محمدبن عبدربه اندلسی درگذشته (327) ج 1 ص 9 سطر12 بلفظ: «من فارق الجماعة او خلع یدامن طاعة، مات میتة جاهلیة».
19 - «صحیح ابن حبان»، ابوحاتم محمد بن حبان تمیمی، بستی شافعی درگذشته (354) به شرح «احسان بترتیب صحیح ابن حبان» شماره 44 بلفظ: «من مات ولیس له امام مات میتة جاهلیة».
20 - «کتاب المجروحین» نیز از ابوحاتم ج1 ص 280 بلفظ: «من فارق جماعة المسلمین قید شبر فقد خلع ربقة الاسلام من عنقه، ومن مات ولیس علیه امام فمیتته میتة جاهلیة، و من مات تحت رایة عمیة یدعوا الی عصبیة او ینصر فقتله جاهلیة» به روایت از ابن عباس.
21 - «معجم الکبیر» حافظ ابوالقاسم طبرانی درگذشته (360) ج 10 ص 350 حدیث 10687 (شماره مسلسل) بلفظ: «من فارق جماعة المسلمین قید شبر فقد خلع ربقة الاسلام من عنقه ومن مات ولیس علیه امام فمیتته جاهلیة ومن مات تحت رأیة عمیه یدعوا الی عصبیة او ینصر عصبیة فقتله جاهلیة» به روایت از ابن عباس. وج 19 ص 388 شماره 910 چاپ بغداد بلفظ: «من مات بغیر امام مات میتة جاهلیة» به روایت معاویه، وبه لفظ «من مات ولیست علیه طاعة مات میتة جاهلیة» از عامر بن ربیعه (نیز رجوع شود به کنزالعمال ج6 ص 65 شماره 14861).
22 - «معجم اوسط» نیزازطبرانی ج 1 ص 175 شماره 227 بلفظ: «من مات ولابیعة علیه مات میتة جاهلیة» وبادیگرالفاظ مختلف ذیل کتاب «مجمع الزوائد» بیاید.
23 - «الکامل فی ضعفاء الرجال» ابواحمد عبد الله بن محمد، معروف به ابن عدی جرجانی در گذشته (365) ج 5 ص 1869 بلفظ: «من مات ولیس علیه طاعة، مات میتة جاهلیة» به روایت عامربن ربیعه.
24 - «مستدرک الصحیحین» حاکم نیشابوری در گذشته (405) ج 1 ص 77 و117 ازابن عمر بلفظ: «من مات ولیس علیه امام جماعة فان موتته موتة جاهلیة».
25 - «المغنی» قاضی القضاة معتزلی، عبد الجبار بن احمد همدانی اسدآبادی درگذشته (415) جزء متمم عشرین ج 1 ص 116 بلفظ: «من مات ولم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة».
26 - «ندیم الفرید» علامه محقق ابوعلی، احمد بن محمد بن یعقوب مسکویه - که اصلش ازری ومقیم ودرگذشته اصفهان بسال (421) بوده است بلفظ: «من مات لیلة ولیس فی عنقه بیعة امام فقد مات میتة جاهلیة»(8).
27 - «حلیة الاولیاء» حافظ ابونعیم اصفهانی درگذشته (430) ج 3 ص 224 بلفظ: «من مات بغیر امام فقد مات میتة جاهلیة ومن نزع یده من طاعة (یدا من طاعة الله) جاء یوم القیامة لاحجة له» به روایت از طیالسی.
واضافه کرده است: این حدیث ثابت ومسلّم بوده، مسلم درحدیث خود آنرا از زید روایت نموده وگفته است: تابعین واعلام آنرا از زید نقل کرده اند.سپس هشت نفرازتابعین رانام برده که این حدیث راروایت نموده اند.
28 - «المنتقی فی الاخبار» مکی بن ابیطالب حموش بن محمد بن مختار اندلسی درگذشته (437) به شرحی که در «نیل الاوطار فی شرح منتقی الاخبار» تحت شماره 66 بیاید.
29 - «سنن بیهقی» درگذشته (458) ج 8 ص 156 - 157 بلفظ: «من مات ولیس فی عنقه بیعة، مات میتة جاهلیة»و بلفظ: «من خرج من الطاعة وفارق الجماعة، فمات میتة جاهلیة» ونقل از بخاری ومسلم.
-----------------
(8) به نقل سید بن طاووس در «طرائف» ص 210 ضمن شماره 305، و«ندیم الفرید» بعنوان «ندیم الأحباب وجلیس الأصحاب» نسخه خطی آن در کتابخانه مغنیسا از بلاد ترکیه بشماره (1210) موجود است.(اعلام زرکلی 1/212).
30 - «شعب الایمان» نیزازبیهقی، به شرح مختصرآن که تحت شماره 45 بیاید.
31 - «المتفق والمفترق» ابوبکر احمد بن علی خطیب بغدادی درگذشته (463) بلفظ: «من نزع یدا من طاعة الله وفارق الجماعة ثم مات، مات میتة جاهلیة، ومن خلعها بعد عهدها لقی الله ولا حجة له» از ابن عمر (کنزالعمال 6/66 شماره 14865).
32 - «جمع بین صحیحین - بخاری ومسلم -» محمد بن فتوح حمیدی درگذشته (488) بلفظ: «من مات ولم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة»(به نقل احقاق الحق قاضی نورالله شوشتری در اوائل بحث امامت، نیز آیت الله مرعشی در پاورقی احقاق ج 2 ص 306 بواسطه کنزالعمال (1/186 چاپ حیدر آباد) آنرانقل نموده، اما روایت با کمی اختلاف در عبارت بدون نام حمیدی ذکر شده)
33 - «شرح المبسوط فی الفقه» شمس الدین سرخسی (درگذشته 490).
34 - «شرح السیر الکبیر شیبانی» نیز از سرخسی ج 1 ص 113 چاپ حیدرآباد 6 - 1335.نیز ج 1 ص 167 چاپ 1971 م قاهره بلفظ: «من اتاه من امیره ما یکرهه فلیصبر، فانّ من خالف المسلمین قید شبر، ثم مات، مات میتة جاهلیة»
35 - «ربیع الابرار» محمود بن عمر زمخشری درگذشته (538) ج 4 ص 221 باب الملک والسطان بلفظ: «من مات ولیس فی عنقه لامام
المسلمین بیعة فمیتته میتة جاهلیة»
36 - «ملل ونحل» محمد بن عبد الکریم شهرستانی شافعی درگذشته (548) ج 1 چاپ قاهره ص 172 ذیل «الاسماعیلیه» بلفظ: «ان من مات ولم یعرف امام زمانه، مات میتة جاهلیة» ونیز: «من مات ولم یکن فی عنقه بیعة امام، مات میتة جاهلیة»
37 - «مصباح المضیء فی خلافة المستضیء» ابوالفرج، عبد الرحمن بن علی بن محمد الجوزی در گذشته (597) ج 1 ص 140 - 147 چاپ اوقاف عراق بسال 1397 شامل احادیث کلیات خلافت از جمله حدیث: «من فارق الجماعة شبرًا فمات، فمیتته جاهلیة».
38 - «جامع الاصول» ابن اثیر جزری درگذشته (606) ج 4 ص 456 بلفظ: «من خرج من السلطان شبراً مات میتة جاهلیة» از ابن عباس از طریق بخاری ومسلم و بلفظ: «من خرج من الطاعة وفارق الجماعة فمات، مات میتة جاهلیة، ومن قتل تحت رایة عمیة یغضب لعصبیة او یدعوا الی عصبیة فقتل، فقتلته جاهلیة» به روایت از ابوهریره، از طریق مسلم ونسائی.
39 - «مسائل الخمسون» محمد بن فخر رازی در گذشته (606) مسئله 47 ص 384 چاپ - ضمیمه مجموعه رسائل - مصر مطبعه علمی کردستان سال 1328 بلفظ: «من مات ولم یعرف امام زمانه فلیمت ان شاء یهودیا وان شاء نصرانیا» (کتاب «پیرامون معرفت امام» از علامه فقیه صافی گلپایگانی ص 8)
40 - «المغنی فی شرح الخرقی» ابن قدامه، عبدالله بن احمد مقدسی
جماعیلی دمشقی حنبلی درگذشته (620) ج 10 ص 46 چاپ بیروت، تحت عنوان «قتال اهل البغی» به روایت انس وبلفظ: «من خرج من الطاعة وفارق الجماعة فمات، فمیتته جاهلیة»
41 - «فتح العزیز علی کتاب الوجیز» ابوالقاسم، عبدالکریم بن محمد قزوینی رافعی درگذشته (623) به تفصیلی که در تلخیص الحبیر شماره 56 بیاید.
42 - «شرح نهج البلاغه» ابن ابی الحدید معتزلی درگذشته (656) ج 9 ص 155 بلفظ: «من مات بغیر امام مات میتة جاهلیة» بااضافه جمله «واصحاب ما همه قائل به صحت ودرستی این قضیه هستند که جز با شناخت امامان کسی به بهشت نخواهد رفت.وج 13 ص 242 بلفظ: «من مات ولا امام له مات میتة جاهلیة» به نقل عبدالله بن عمر، واضافه میکند: وی شبانه به در خانه حجاج (ابن یوسف ثقفی) رفت تابرخلافت عبدالملک مروان باوی که ازطرف اوحاکم عراق بود، بیعت کند، به این دلیل که پیامبر فرموده: «من مات ولا امام له مات میتة جاهلیة» ولی روش تحقیرآمیز وذلت آور حجاج نسبت به عبدالله بن عمر آنچنان بود که بجای دست پای خود را از رختخواب بسوی او دراز کرد وگفت: (جهت بیعت) دست خود را به پای من متصل کن. واینچنین بجای مراسم بیعت گیری با ابن عمر برخورد مسخره آمیز نمود.
43 - «شرح صحیح مسلم» حافظ نووی درگذشته (676) ج 12 ص 240
44 - «ریاض الصالحین» نیز از نووی ج 1 ص 437 شماره 662
ودر چاپ دمشق ص 284 - 285 شماره 663 بلفظ: «من خلع یدًا من طاعة لقی الله یوم القیامة ولا حجة له، ومن مات ولیس فی عنقه بیعة، مات میتة جاهلیة» رواه مسلم.
وفی روایه له: «من مات وهومفارق للجماعة فانّه یموت میتة جاهلیة»وبه شماره 670 بدین عبارت آمده: «من کره من امیره شیئا فلیصبر، فانّه من خرج من السطان شبرا مات میتة جاهلیة» متفق علیه.
45 - «مختصرشعب الایمان - بیهقی -» از ابوجعفر عمر قزوینی درگذشته (699) ص 106 چاپ مصر بلفظ: «من خرج من الطاعة وفارق الجماعة ثم مات، مات میتة جاهلیة» به روایت از ابوهریره ونقل از مسلم.
46 - «الاحسان بترتیب صحیح ابن حبان» امیر علاء الدین، علی بن بلبان فارسی حنفی درگذشته (739) ج 7 ص 49 چاپ بیروت، بلفظ: «من مات ولیس له امام مات میتة جاهلیة» از طریق ابویعلی به روایت از معاویه.
47 - «تلخیص المستدرک» حافظ ذهبی درگذشته (748) ج 1 ص 77 و117 نقل واقرار به عین آنچه از مستدرک حاکم گذشت نموده.
48 - «تفسیر» ابن کثیر دمشقی درگذشته (774) ج 1 ص 517 بلفظ: «من مات ولیس فی عنقه بیعة، مات میتة جاهلیة».
49 - نیز «تاریخ ابن کثیر» ج 7 ص 232 بدین شرح که چون مردم - بخاطر کشتار عمومی اهل مدینه یزید را از خلافت خلع وساقط کردند عبد الله بن عمر فرزندان واهلبیت خود را جمع نمود وپس از تشهد گفت: ما به حساب بیعت با خدا ورسولش با این مرد (یزید بن معاویه)
بیعت کردیم وشنیدیم رسول خدا میگفت: «من نزع یدًا من طاعة، فانه یأتی یوم القیامة لاحجة له، ومن مات مفارق الجماعة فانه یموت موتة جاهلیة» پس مبادا کسی از شما یزید را خلع نماید ومبادا در این باره اسراف وتند روی از خود نشان دهد که مایه جدائی بین من واو خواهد شد.
50 - «شرح المقاصد» سعدالدین تفتازانی (792) ج2 ص275 بلفظ: «من مات ولم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة» واضافه کرده است این حدیث همانند: (اطیعوا الله واطیعوا الرّسول وأولی الأمر منکم) میباشد.
51 - «شرح - عقائد نسفی -» نیز از محقق تفتازانی چاپ 1302، لکن چاپ 1313 که هفت صفحه آن بدست خیانتکاران حذف وساقط گردیده فاقد این حدیث میباشد. (الغدیر 10 / 360)
52 - «مجمع الزوائد» نور الدین هیثمی درگذشته (807) ج 5 ص 218 بلفظ: «من مات بغیر امام مات میتة جاهلیة» به روایت از معاویه وبلفظ: «من مات ولیس فی عنقه بیعة مات میتة جاهلیة»و ص 219 بلفظ: «ومن خرج من الجماعة قید شبر متعمدا فقد خلع ربقة الاسلام من عنقه ومن مات ولیس لامام جماعة علیه طاعة مات میتة جاهلیة» از معاذ بن جبل به روایت طبرانی وبلفظ: «... من أصبح لیس لأمیر جماعة علیه طاعة بعثه الله یوم القیامة من میتة جاهلیة» از ابودرداء از طریق طبرانی. وص 223 بلفظ: «من مات ولیس علیه طاعة مات میتة جاهلیة» به نقل از عامربن ربیعه وطریق احمد بن حنبل، ابویعلی، بزار وطبرانیو ص 224 بلفظ: «من مات ولیس علیه امام، فمیتته جاهلیة» به روایت از ابن عباس وطریق بزار وطبرانی در معجم اوسط.
وص 225 بلفظ: «من مات ولیس علیه امام، مات میتة جاهلیة» به روایت از معاویه بن ابی سفیان از طریق طبرانی در معجم اوسط.
53 - «کشف الاستار عن زوائد البزار علی الکتب الستة» نیز از هیثمی ج 2 ص 252 حدیث 1635 چاپ مؤسسه رسالت، بلفظ: «من فارق الجماعة قیاس (او قید) شبر فقد خلع ربقة الاسلام من عنقه، ومن مات ولیس علیه امام فمیتته میتة جاهلیة، ومن مات تحت رأیة عصبیة او ینصر عصبیة فقتلته قتلة جاهلیة».
54 - «فتح الباری شرح صحیح بخاری» احمد بن محمد بن حجر عسقلانی درگذشته (852) ج 16 ص 112 بلفظ: «من مات ولیس فی عنقه بیعة مات میتة جاهلیة» به روایت از ابن عمر.
55 - «مطالب العالیة» نیز از ابن حجر عسقلانی ج2ص 228 تحت شماره 2088 بلفظ: «من مات ولا طاعة علیه مات میتة جاهلیة»
56 - «تلخیص الحبیر فی تخریج احادیث الرافعی الکبیر» نیز از ابن حجر عسقلانی ج 4 ص 41 بلفظ: «من خرج عن الجماعة قید شبر فقد خلع ربقة الاسلام...» به روایت از ابن عمر.وص 42 بلفظ: «من خرج من الطاعة وفارق الجماعة، فمیتته جاهلیة» به روایت ازابوهریره (فهارس کتاب فوق ص 289، چ دارالمعرفه بیروت)
57 - «جمع الجوامع» یا «جامع الاحادیث» عبدالرحمن سیوطی درگذشته (911) بشرح مندرج در کنز العمال.
58 - «تیسیر الاصول» ابن دبیع شیبانی درگذشته (944) ج3 ص 39 به روایت از ابوهریره بلفظ: «من خرج من الطاعة وفارق الجماعة، فمات میتة
جاهلیة» از طریق دو صحیح بخاری ومسلم.
59 - «کنزالعمال» حسام الدین متقی هندی درگذشته (975) ج1 ص 103 شماره 463 چاپ حلب بلفظ: «من مات ولا بیعة علیه مات میتة جاهلیة» به روایت از ابن عمر به نقل از مسند احمد وابن سعد. وشماره 464 بلفظ: «من مات بغیر امام مات میتة جاهلیة» به روایت معاویه واز طریق احمد حنبل وطبرانی. وص 207 شماره 1035 بلفظ: «من خرج من الجماعة قید شبر فقد خلع ربقة الاسلام من عنقه حتی یراجعه، ومن مات ولیس علیه امام جماعة فان موتته موتة جاهلیة» از ابن عمر واز طریق مستدرک حاکم. وشماره 1037 بلفظ: «من فارق المسلمین قید شبر فقد خلع ربقة الاسلام من عنقه، ومن مات لیس علیه امام فمیتته میتة جاهلیة، ومن مات تحت رایة عُمَیة یدعوا الی عصبیة او ینصر عصبیة فقتله جاهلیة» از طریق طبرانی (در معجم کبیر) به روایت ابن عباسوص 208 شماره 1038 بلفظ: «من فارق جماعة المسلمین شبرا، أخرج من عنقه ربقة الاسلام... ومن مات من غیر امام جماعة مات میتة جاهلیة» به روایت ابن عمر از طریق حاکم در مستدرک. وص 379 شماره 1649 بلفظ: «من فارق الجماعة شبرا فقد نزع ربقة الاسلام من عنقه» از علی به روایت از بیهقیوج 6 ص 52 شماره 14809 بلفظ: «من خرج من الطاعة وفارق الجماعة، فمات، مات میتة جاهلیة...» به روایت از ابوهریره از طریق احمد، نسائی ومسلم.
وشماره 14810 بلفظ: «من مات ولیس فی عنقه بیعة، مات میتة جاهلیة» به روایت از ابن عمر از طریق مسلم.وص 65 شماره 14861 بلفظ: «ومن مات ولیست علیه طاعة، مات میتة جاهلیة» به روایت از عامربن ربیعه از طریق ابن ابی شیبه (در مصنف) واحمد حنبل (در مسند) وطبرانی (در معجم کبیر) وسعید بن منصور (درسنن) وشماره 14863 بلفظ: «من مات بغیر امام مات میتة جاهلیة، ومن نزع یدا من طاعة جاء یوم القیامة لاحجة له». به روایت از عبدالله بن عمر ونقل از «معجم کبیر» طبرانی و«حلیه الاولیاء» ابونعیم.وص 66 شماره 14865 بلفظ: «من نزع یدا من طاعة الله وفارق الجماعة ثم مات، مات میتة جاهلیة، ومن خلعها بعد عهدها لقی الله ولا حجة له» به روایت ابن عمر از طریق خطیب بغدادی در «المتفق والمفترق».
60 - «جواهرالمضیئه» ملاعلی قاری حنفی درگذشته (1014) درخاتمه کتاب ج 2 ص 509 بلفظ: «من مات ولم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة» ودر ص 457 گوید: وفرموده او (پیامبر) ص در صحیح مسلم «من مات ولم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة» معنایش این است که: هر کس نشناسد آن کس را (که اقتدا به او ورهنمون شدن بدو - در زمانی که دست اندر کار امامت ورهبری است - واجب باشد) مرگش مرگ جاهلی خواهد بود.
61 - «مجمع الفوائد» محمد بن سلیمان مغربی درگذشته (1094 درشام) ج 2 ص 259 چاپ بیروت شماره 6048، بلفظ: «من مات بغیر امام، مات میتة جاهلیة» ودر روایت دیگر تحت شماره 6049 بلفظ: «من
مات ولیس فی عنقه بیعة مات میتة جاهلیة» از معاویه بن ابی سفیان.
62 - «بریقة المحمودیه» شیخ ابوسعید خادمی حنفی درگذشته (1168) ج 1 ص 116 چاپ مصطفی حلبی قاهره، بلفظ: «من مات ولم یعرف امام زمانه فقد مات میتة جاهلیة» (ملحقات احقاق الحق ج 19 پاورقی ص 651)
63 - «ازالة الخفاء فی مناقب الخلفاء» شاه ولی الله دهلوی درگذشته (1176) ج 1 ص 3 بلفظ: «من مات ولیس فی عنقه بیعة مات میتة جاهلیة» آنرا ذکر نموده وبرای اثبات وجوب کفائی نصب خلیفه بر مسلمین تا روز قیامت، بدان استدلال کرده است.
64 - «ازالة الغین» علامه فقیه مولی حیدر علی بن محمد فیض آبادی هندی درگذشته (1205) دربحث از بی اعتباری بعضی از احادیث بخاری، چاپ دهلی 1295 بلفظ: «من مات ولم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة» (المدخل حدیث غدیر از عبقات ص61)
65 - «فواتح الرحموت» - شرح «مسلم الثبوت» شیخ محب الله بهاری هندی حنفی درگذشته (1119) - از عبد العلی محمد بن نظام الدین محمد انصاری هندی درگذشته (1225) ج 2 ص 223 - 224 چاپ لکهنو 1878م بلفظ: «لم یفارق الجماعة احد ومات الا مات میتة جاهلیة» به روایت از بخاری ونیز در چاپ بولاق در حاشیه مستصفی غزالی ج 2 ص 224.
66 - «نیل الاوطار - بشرح «المنتقی فی الاخبار» -» قاضی محمدبن علی شو کانی یمنی درگذشته (1255) ج 7 ص 356 چاپ بیروت
1973 بلفظ: «من رای من أمیره شیئا یکرهه فلیصبر، فانه من فارق الجماعة شبرا فمات، فمیتته جاهلیة» از ابن عباس.و بلفظ: «من کره من أمیره شیئا فلیصبر علیه، فانه لیس احد من الناس خرج من السلطان شبرا فمات علیه الا مات میتة جاهلیة» از ابن عباس.و بلفظ: «ومن خلع یدا من طاعة لقی الله ولا حجة له، ومن مات ولیس فی عنقه بیعة مات میتة جاهلیة» از ابن عمر به نقل از مسلم. وص 357 بلفظ: «من فارق الجماعة شبرا فکانما خلع ربقة الاسلام من عنقه» به روایت از حرث بن حرث اشعری ونقل از ترمذی وابن خزیمه وابن حبان وروایت از ابن عباس به نقل از بزار وطبرانی در اوسط.
67 - «ینابیع الموده» علامه شیخ سلیمان بلخی قندوزی درگذشته (1294) باب 39 ص 137 چاپ حیدریه نجف وص 117 چاپ اسلامبول بلفظ: «وفی المناقب بالسند عن عیسی بن السری قال: قلت لجعفر بن محمد الصادق (ع) حدثنی عما ثبت علیه دعائم الاسلام، اذا أخذتُ بها زکّا عملی ولم یضرنی جهل ما جهلت.قال: شهادة أن لا اله الاّ الله وأن َ محمدا رسول اللّه، والاقرار بما جاء به من عند اللّه، وحق فی الأموال من الزکاة والاقرار بالولایة التی أمر الله بها ولایة آل محمد (صلّی الله علیه وآله وسلم)، قال رسول الله (صلّی الله علیه وآله وسلم): «من مات ولم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة. قال الله عزوجل: أطیعوا الله وأطیعوا الرسول وأولی الأمر منکم.
فکان علیّ صلوات الله علیه ثم صار من بعده حسن ثم حسین ثم من بعده علی بن الحسین ثم من بعده محمد بن علی وهکذا یکون الأمر، ان الأرض لاتصلح الا بالامام، ومن مات ولم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة».
68 - «صیانة الانسان عن وسوسة الشیخ دحلان» در دفاع از عقائد وهابی حجاز، تألیف محمد بن بشیر سهسوانی هندی وهابی درگذشته (1326) چاپ مصر ص 149 بلفظ: «لیس أحد یفارق الجماعة شبرا فیموت الامات میتة جاهلیة» از ابن عباسو بلفظ: «من خرج من الطاعة وفارق الجماعة فمات، مات میتة جاهلیة» از ابوهریره به نقل از مسلم. وص 307 تا 315 با الفاظ مختلف واسناد متعدد وذکر مصادر، حدیث موضوع بحث را نقل وبدان استدلال کرده استودرپایان باب مکمل مئه (صدم) ص 625 به نقل از شیخ بهاء الدین عاملی در «اربعین» بعنوان حدیث متّفق علیه بین عامه وخاصه، وبلفظ: «من مات ولم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة» ونیز به نقل از ملل ونحل شهرستانی.
69 - «تاریخ آل محمد» علامه قاضی بهلول بهجت افندی، از اهالی قفقاز (آذربایجان شوروی) وساکن زنگنه زور ترکیه درگذشته (1350) که از زبان ترکی به فارسی ترجمه شده ودر آخر آن بلفظ: «من مات ولم یعرف امام زمانه فقد مات میتة جاهلیة» وبعنوان متفق علیه علمای خاصه وعامه این حدیث راذکرکرده است.
70 - «الامام جعفر الصادق» علامه محقق مستشار عبد الحلیم جندی مصری معاصر، چاپ مجلس اعلی شئون اسلامی جمهوری مصر قاهره 1397 در پاورقی ص 174 بلفظ: «من مات ولیس له امام، فمیتته جاهلیة» بطور ارسال مسلم.
اسامی راویان حدیث (من مات ولم یعرف...) واحادیث مشابه
توضیح این مطلب لازم است که مجموع راویان احادیث بخش اول (یعنی حدیث «من مات ولم یعرف...») عبارت از هفت نفر از صحابه پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلم) وراویان مورد قبول اهل تسنن بوده اند که بنوشته ذهبی در «الکاشف» صاحبان صحاح سته همه از یک یک این هفت نفر بطور فراوان نقل روایت کرده اند وعملا صدق گفتار وصحت روایات آنها را تایید واعلام نموده اند واسامی آنها بدین قرار است:
1 - زید بن ارقم درگذشته (68) الکاشف 1 / 336 شماره 1738
2 - عامربن ربیعه عنزی درگذشته (کمی قبل ازعثمان) الکاشف 2 / 54 شماره 2549
3 - عبد الله بن عباس درگذشته (68) الکاشف 2 / 100 شماره 2829
4 - عبدالله بن عمربن خطاب درگذشته (74) الکاشف 2/112 شماره 2901
5 - عویمر بن مالک معروف به ابوالدّرداء درگذشته (32) الکاشف 2/358 شماره 4388
6 - معاذ بن جبل درگذشته (18) الکاشف 3 / 153 شماره 5511
7 - معاویه بن ابی سفیان درگذشته (60) الکاشف 3 / 157 شماره 5617واما راویان احادیث بخش 2 (که مُصدّر به «من خرج» و«من فارق» و«من خلع» وامثال این کلمات است) عبارتند از نامبردگان فوق به اضافه:
1 - ابوهریره دوسی درگذشته (57 / 59)
2 - انس بن مالک درگذشته (93) که بنوشته ذهبی در «الکاشف» - 3 / 385 تحت شماره 433 بخش کنی و1 / 140 بشماره 483 - این دو نیز در تمام صحاح سته بطور فراوان از آنهانقل حدیث شده است.
بحث وبررسی پیرامون احادیث اختصاصی حضرت مهدی منتظر
اکنون که اجمالی از بحث وبررسی پیرامون حدیث مربوط به امام شناسی همه ائمه بر حق اسلام - از جمله امام مهدی موعود - بنظر رسید، می پردازیم به بررسی مشخصات وویژه گی های احادیث مختص به حضرت مهدی ودیگر مطالب ومسائل مربوط به شئون آن حضرت:
صحابه راوی احادیث امام مهدی موعود منتظر در منابع اهل تسنن
1 - امام امیرالمؤمنین علی بن أبی طالبسنن أبی داود 4/51
2 - أبوإمامه باهلی، صعد بن عجلان البیان گنجی ص95
3 - أبوأیوب أنصاری معجم صغیرطبرانی1/137
4 - أبوسعید خدری سنن أبی داود ج 4 ص 107 حدیث شماره 4385
5 - أبوسلمی راعی (چوپان شترهای) رسول خدا (صلّی الله علیه وآله وسلم)مقتل الحسین خوارزمی ص95 وبنقل ینابیع المودة 3/160، فرائد السمطین2/319 حدیث شماره571وعموم کتب شامل أحادیث مهدی
6 - أبوالطفیل عامر بن واثله مسند أحمد بن حنبل 1/99
7 - أبولیلی
مناقب خوارزمی، فصل پنجم ص 23 - 24
8 - أبووائل عقد الدرر جمال الدین یوسف دمشقی ص 23 و38
9 - أبوهریره صحیح بخاری 2/178 وعموم کتب شامل أحادیث مهدی
10 - أنس بن مالک سنن إبن ماجه 2/519
11 - تمیم داری عرائس ثعلبی ص 186 وبنقل عقد الدرر ص 219
12 - ثوبان مولی (غلام آزاد شده) رسول اللّه (صلّی الله علیه وآله وسلم)سنن إبن ماجه 2/519
13 - جابر بن سمره البرهان متّقی هندی، ذیل تنبیهات، تنبیه اوّل
14 - جابر بن عبد الله أنصاری مسند أحمد حنبل 3/384
15 - جابر بن عبد الله صدفی استیعاب قرطبی 2/111 چاپ ذیل إصابه إبن حجر ومعجم کبیر طبرانی 22/937
16 - امام حسن بن علی ینابیع المودة قندوزی ص589
17 - امام حسین بن علی
البرهان متّقی هندی باب دوّم حدیث 17 و18
18 - سلمان فارسی مقتل الحسین خوارزمی 1/146
19 - طلحة بن عبیداللّه البرهان متّقی هندی والمهدی المنتظر إبن صدیق ص12
20 - عباس بن عبدالمطلب المهدی المنتظر إبن صدیق ص12
21 - عبدالرحمن بن عوف البیان گنجی شافعی ص96
22 - عبد الله بن حرث (حارث) بن جزء زبیدیسنن إبن ماجه 2/519 ودر چاپ دیگر 2/270
23 - عبد الله بن عباس فصول المهمّه إبن صبّاغ مالکی ص278
24 - عبد الله بن عمر بن خطاب فصول المهمّه ص 277 والبرهان باب 1 حدیث 2 وباب 6 حدیث 6
25 - عبد الله بن عمرو بن عاص البیان گنجی ص92
26 - عبد الله بن مسعود فصول المهمة إبن صبّاغ ص279
27 - عثمان بن أبی العاص مسند أحمد حنبل 4/216 - 217
28 - عثمان بن عفّان المهدی المنتظر صدیق مغربی ص12، ودر مقاله فتوائی - اداره مجمع فقهی سعودی در مکّه - مندرج در آخر البیان گنجی ص77 چاپ بیروت
29 - علقمة بن عبد الله سنن إبن ماجه [بنقل المهدی فی السنة شیرازی ص42] وفصول المهمة إبن صبّاغ مالکی
30 - علیّ الهلالی مجمع الزوائد هیثمی 9/165
31 - عمار بن یاسرالبرهان باب اول حدیث 10 وباب 4 فصل 2 حدیث شماره 7 و24
32 - عمر بن خطاب البرهان باب اول حدیث 38
33 - عمران بن حصین مسند أحمد بن حنبل 4/437
34 - عمرو بن عاص البرهان باب چهارم فصل 2 حدیث 23
35 - عمرو بن مره جهنی إبراز الوهم المکنون أبوالفیض غماری وعرف الوردی ص139 و390 والمهدی المنتظر إبن صدیق ادریسی ص13
36 - عوف بن مالک
معجم کبیر طبرانی
37 - قتادة بن نعمان البرهان باب اول حدیث 17 وباب ششم حدیث 10 و11
38 - قرة بن ایاس المزنی ینابیع المودة ص 220
39 - کعب الأحبارعقد الدرر جمال الدین دمشقی ص 180 و233 - 234 بنقل از فتن نعیم بن حماد
40 - کعب بن علقمه البرهان باب هفتم حدیث 8 - 13 - 21
41 - معاذ بن جبل إبراز الوهم المکنون أحمد بن محمد بن صدیق ص8
42 - فاطمة الزهراء بنت رسول اللّه (صلّی الله علیه وآله وسلم) فرائد السمطین حموینی
43 - أم المؤمنین أم سلمه سنن أبی داود 4/151
44 - أم المؤمنین عایشه کتاب الفتن نعیم بن حماد بنقل عقد الدرر ص 16 - 17 والبرهان باب دوم حدیث 21
45 - أم حبیبه البرهان باب چهارم فصل 2 حدیث 20
معترفین به تواتر وقطعی الصدور بودن احادیث مهدی منتظر
1 - أبوالحسن، محمدبن حسین آبری سجستانی (درگذشته 363 هـ) از أعلام محدّثین مورد قبول حفاظ حدیث وحدیث شناسان از اهل تسنن، در کتاب «مناقب الشافعی» - ذیل نام محمد بن خالد جندی، راوی حدیث جعلی «لا مهدیّ إلاّ عیسی بن مریم» - بشرح مندرج در مصادر ذیل(9) اعتراف به تواتر وقطعی الصدور بودن احادیث مهدی
-----------------
(9) تذکرة قرطبی ص 701.
- تهذیب الکمال حافظ مزی 25/146 ذیل ترجمه محمد بن خالد جندی.
- منار المنیف إبن قیم جوزیه حنبلی ص142.
- تهذیب التهذیب إبن حجر عسقلانی 9/125 ذیل شرح حال محمد بن خالد واحتجاج بکلام ابری در ردّ بر او.
- فتح المغیث سخاوی (بنقل نظم المتناثر کتانی ص144).
- مصباح الزجاجة سیوطی (بنقل عطرالوردی بلبیسی ص45) وعرف الوردی ص165.
- صواعق المحرقة إبن حجر ص99 ودر چاپ دیگر ص167.
- البرهان متّقی هندی باب دوازدهم.
- فرائد الفکر فی الإمام المهدی المنتظر مرعی بن یوسف کرمی (بنقل لوائح الأنوار سفارینی ص23).
- الإشاعه برزنجی ص87.
- شرح المواهب اللدنیه زرقانی (بنقل المتناثر کتانی ص114).
- لوائح الأنوار البهیه سفارینی - مندرج در الإمام المهدی عند أهل السنّة 2/23 -.
- اسعاف الراغبین صبّان ص140.
- نور الأبصار شبلنجی ص171.
- نظم المتناثر کتانی ص228.
- عقیدة اهل السنة والاثر عبدالمحسن عباد - مندرج در الإمام المهدی عند اهل السنّة 2/402 -.
- الإحتجاج بالاثر علی من أنکر المهدی المنتظر تویجری ص28 و143 و301.
- المهدی المنتظر إبن صدیق غماری ص7.
نموده است.
2 - حافظ محمد یوسف گنجی شافعی (658)در «البیان فی اخبار صاحب الزمان(ع)» آخر باب یازدهم.
3 - شمس الدین محمد بن أحمد قرطبی (671)در «التذکرة فی أحوال الموتی وأمور الآخرة» ص701.
4 - حافظ جمال الدین مزّی (742)در «تهذیب الکمال» 5/146 - 149 شماره 5181.
5 - إبن قیم جوزیّه حنبلی (751)در «منار المنیف» ص 142.
6 - إبن حجر عسقلانی (852) در «تهذیب التهذیب» 9/125 ذیل شرح حال محمد بن خالد جندی واحتجاج بکلام ابری در رد جندی، نیز - بنقل «ابراز الوهم
المکنون» ص423 - در «فتح الباری (شرح صحیح مسلم)».
7 - شمس الدین سخاوی (902)در «فتح المغیث» بنقل از آبری [«نظم المتناثر» کتانی ص226؛ «إبراز الوهم المکنون» غماری ص436 ومندرج در «الامام المهدی عند أهل السنّة» ص232].
8 - جلال الدین عبدالرحمن سیوطی (911)در «مصباح الزجاجة» [بنقل بلبیسی در «العطر الوردی فی شرح القطر الشهدی» ص45].
ودر «فوائد المتکاثرة فی الأحادیث المتواترة» ومختصر آن «الازهار المتناثرة» [بنقل «إبراز الوهم المکنون» ص434 ومندرج در «الامام المهدی عند أهل السنّة» 2/434؛ ودر «عرف الوردی» مندرج در «الامام المهدی عند أهل السنّة» ج 1 ذیل ص396].
9 - إبن حجر هیثمی (974)در «صواعق المحرقة» ص99 ودر چاپ دیگر ص167.
10 - شیخ مرعی بن یوسف حنبلی (1033)در «فرائد الفکر فی الامام المهدی المنتظر» [بنقل «لوائح الأنوار البهیة» سفارینی ج 2 ومندرج در «الامام المهدی عند أهل السنّة» 2/23 و«الإذاعة» محمد صدیق قنوجی ص147].
11 - أبوزید عبدالرحمن بن عبدالقادر فاسی (1092) در «منهج المقاصد - شرح «مراصد المعتمد» شیخ محمد عربی فاسی -» بنقل از سخاوی [«المهدی المنتظر» عبد الله بن محمد صدیق
حسنی ادریسی ص10].
12 - محمد بن عبد الرسول بررنجی (1103)در «الإشاعة لأشراط الساعة» ص87.
13 - محمد بن عبدالباقی زرقانی مالکی (1122)در «شرح المواهب اللدنیه» [بنقل «إبراز الوهم المکنون» صدیق مغربی ص434 ومندرج در «الامام المهدی عند أهل السنّة» ص230].
14 - شیخ محمد بن قاسم بن محمد جسوس مالکی (1182) در شرح کتاب «الرسالة» عبد الله بن عبدالرحمن شیروانی [کتانی در «نظم المتناثر من الحدیث المتواتر» ص226 واحتجاج به کلام جسوس؛ و«المهدی المنتظر» إبن صدیق غماری ص9].
15 - أبوالعلاء ادریس بن محمد ادریس حسینی عراقی فاسی (1183)در کتابی که در باره امام المهدی نوشته [بنقل «نظم المتناثر» ص226؛ و«المهدی المنتظر» إبن صدیق غماری ص8].
16 - شیخ محمد بن أحمد سفارینی حنبلی (1188)در «لوائح الأنوار البهیة» مندرج در «الامام المهدی عند أهل السنّة» 2/20.
17 - شیخ محمد بن علی صبّان (1206)در «اِسعاف الراغبین» ص145، 147 و152.
18 - قاضی محمد بن علی شوکانی (1250)در کتاب «التوضیح فی تواتر ما جاء فی مهدی المنتظر والدجال
والمسیح»[کتانی در «نظم المتناثر» ص225 - 228؛ محمد صدیق قنوجی بخاری در «الاذاعة لما کان وما یکون بین یدی الساعة» ص160؛ شیخ محمد خضر حسین مصری در مقاله «نظرة فی أحادیث المهدی» چاپ دمشق ومندرج در «الامام المهدی عند أهل السنّة» 2/212؛ أحمد أمین مصری در «المهدی والمهدویة» ص110 چاپ مصر؛ شیخ عبدالمحسن عباد حجازی در مقاله «عقیدة اهل السنّة والاثر» چاپ مدینه ومندرج در «الامام المهدی عند أهل السنّة» 2/403؛ شیخ تویجری در «الاحتجاج بالاثر علی من أنکر المهدی المنتظر» ص42.«تحفة الاحوذی» مبارکپوری ص484 باب «ما جاء فی المهدی» در شرح حدیث 2331].
19 - مؤمن بن حسن شبلنجی (1291)در «نور الأبصار» ص189.
20 - سلیمان بن ابراهیم قندوزی حنفی (1294)در «ینابیع المودة» باب 85 ص563.
21 - أحمد بن زینی دحلان مفتی شافعیه (1304)در «فتوحات الاسلامیه» 2/211 بنقل از «اشاعة» برزنجی.
22 - سید محمد صدیق حسن قنوجی بخاری (1307)در «الاذاعة لما کان وما یکون بین یدی الساعة» ص112.
23 - محمد بلبیسی بن محمد بن أحمد حسینی شافعی مصری (1308)
در «عطر الوردی فی شرح القطر الشهدی» ص44 بنقل از «شرح ورد السحر» شیخش أبوعبدالسلام شبراوی وص45 بنقل از «مناقب الشافعی» أبوالحسن آبری درگذشته 363 واز «مصباح الزجاجة» سیوطی.
24 - أبوعبد الله محمد بن جعفر کتانی مالکی (1345)در «نظم المتناثر من الحدیث المتواتر» ص225 - 228 شماره289.
- توضیحاً اسامی هشت نفر از معترفین به تواتر احادیث ویژه مهدی منتظر را با مصدر نقل ذکر کرده بدین شرح:سخاوی، آبری، عراقی، شیخ جسوس، زرقانی، مؤلف «مغانی الوفاء بمعانی الاکتفاء»، سفارینی، شوکانی.
25 - مبارکپوری (1353)در «تحفة الاحوذی» ص484 باب «ما جاء فی المهدی» در راستای شرح حدیث 2231.
26 - شیخ محمد خضر حسین مصری (1377)در مقاله «نظرة فی أحادیث المهدی» چاپ ضمن «مجلة التمدن الاسلامی» دمشق 1370هـ 1950م ص829، وبنقل از شوکانی بطوریکه تلقی به قبول نموده وعیناً مندرج در «الامام المهدی عند أهل السنّة» 2/212 میباشد.
27 - ابوالفیض، سید احمد بن محمد بن صدیق غماری حسینی ازهری شافعی مغربی (1380)در «ابراز الوهم المکنون من کلام ابن خلدون، أو المرشد المبدی
لفساد طعن ابن خلدون فی أحادیث المهدی» ص433 - 436 وعیناً مندرج در «الامام المهدی عند أهل السنّة» 2/227 - 382.
28 - شیخ ناصرالدین آلبانی (معاصر)در مقاله «حول المهدی» نشریه «مجلة التمدن الاسلامی» دمشق سال22 ذیقعده 1371هـ، ص 642 - 646 وعیناً مندرج در «الامام المهدی عند أهل السنّة» 2/391.
29 - شیخ صفاءالدین آل شیخ الحلقه عراقیدر «مجلة التربیة الاسلامیة» شماره7 ص30 سال14 [«المهدی المنتظر بین التصور والتصدیق» شیخ محمد حسن آل یس ص29؛ نیز «المهدی المنتظر» ص29].
30 - شیخ عبدالمحسن بن حمد عبادعضو هیئت تدریسی دانشگاه اسلامی مدینه، در مقاله «عقیده اهل السنّة والاثر فی المهدی المنتظر» نشریه «مجلة جامعة الاسلامیه» مدینه سال اول شماره 3 ذیقعده 1388 بخش چهارم مقاله ص643 وعیناً مندرج در «الامام المهدی عند أهل السنّة» ص402 - 404.و در دیگر مقاله مفصّل بعنوان «الرّد علی من کذب بالاحادیث الصحیحة الواردة فی المهدی» در ردّ بر رساله «لا مهدی یتنظر بعد الرسول خیر البشر» ابن محمود قاضی قطر، نشریه فوق شماره 1 سال 12، 14/1400 هـ وعیناً مندرج در «الامام المهدی عند أهل السنّة» 2/442.
31 - ابوالفضل عبد الله بن محمد بن صدیق حسینی ادریسی
در «المهدی المنتظر» چاپ عالم الکتب بیروت ص95.
32 - شیخ حمود بن عبد الله تویجری (معاصر)از استادان دانشگاه اسلامی مدینه، در کتاب «الاحتجاج بالاثر علی من أنکر المهدی المنتظر» در ردّ بر کتاب «لا مهدی یتنظر بعد الرسول خیر البشر» قاضی قطر ص121.
33 - شیخ عبدالعزیز بن عبد الله بن باز (معاصر)از رجال علمی دربار حکومت سعودی ورئیس ادارات علوم وفتوی ودعوت وارشاد، در ذیل تأییدنامه مقاله «عقیدة اهل السنّة والاثر فی المهدی المنتظر» شیخ عبدالمحسن عباد سابق الذکر، ونیز در کلام تقریضی او بر کتاب «الاحتجاج بالاثر...» تویجری مذکور ص3.
34 - در پایان قابل توجه است که دکتر عبدالحلیم نجار ضمن مقدمه اش - بر کتاب «المهدیه فی الاسلام» سعد محمد حسن مصری، که در خلط مبحث حقایق اسلامی ونادیده انگاشتن نقلیات حدیثی واعترافات علماء در باب مهدی منتظر وانکار او خلاصه می شود - مؤکداً خاطر نشان میکند که بنظر علماء حدیث، موضوع مهدی بالغ وبرخوردار از تواتر معنوی است.
معترفین به صحت وقابل استناد بودن احادیث مهدی منتظر
واما معترفین از طبقه حدیث آوران وحدیث شناسان اهل تسنن به صحت وقابل استناد بودن احادیث وارده پیرامون شئون مختلف مهدی منتظر، پس در حدود بیست وپنج نفرند که هر یک با تعبیرات گوناگون، نقلیات روایتی مورد بحث را صحیح وقابل قبول اعلام کرده اند واسامی وآدرس کلامی آنها بدین قرار است:
1 - حافظ ترمذی (متوفی 297) در «سنن» خود - که یکی از صحاح سته حدیث اهل تسنن می باشد - ج 4 ص 505 و506
2 - حافظ ابوجعفر عقیلی (322) در کتاب «الضعفا الکبیر» ذیل ترجمه علی بن نفیل حرانی ج 3 ص 253، شماره 1257
3 - ابومحمد حسن بن علی خلف بربهاری شیخ حنبلیان (329)در کتاب «شرح السنة» بنقل شیخ حمود تویجری در «الاحتجاج بالاثر علی من انکر المهدی المنتظر» ص 28
4 - حاکم نیشابوری (405) در«مستدرک» ج4صفحات 429، 442، 450، 454، 457، 458، 464، 465، 502، 520، 554، 557، 558
5 - امام المحدثین بیهقی (458) در «الاعتقاد والهدایة الی سبیل الرشاد ص 127 ونیز بنقل ابن قیم در «منار المنیف» ص 130 شماره 225
6 - حافظ بغوی (510 یا 516) در «مصابیح السنة» ص 488 شماره 4199، 492 و493
7 - مورخ شهیر ومحدث معروف ابن اثیر (606) در کتاب «النهایة فی غریب الحدیث والاثر» ج 1 ص 290 ج 2 ص 172 و325 و386 وج 4 ص 33 وج 5 ص 254
8 - ابن منظور افریقی (711) در «لسان العرب» ص 59 ذیل کلمه «هدی»
9 - ابن تیمیه یگانه بنیانگذار مذهب وهابی سعودی (728) در «منهاج السنه» ج 4 ص 211
10 - بزرگ حدیث شناس اهل تسنن، حافظ ذهبی، (748) در «تلخیص المستدرک» ج 4 ص 553
11 - ابن کثیرشامی(774) در«النهایة فی الفتنوالملاحم»ج1 ص55
12 - فاضل تفتازانی (793) در «شرح المقاصد ص 312 در شرح عقاید نسفی ص 169
13 - نور الدین هیثمی (807) در «مجمع الزوائد» ج 7 ص 115، 116، 313، 314، 316، 317
14 - شیخ محمد جزری دمشقی شافعی (833) در «السمی المناقب فی تهذیب اسنی المطالب» ص 163، 168
15 - الشهاب احمد بن ابی بکر بوصیری (840) در «مصباح الزجاجة فی زوائد ابن ماجه» ج 3 ص 263 شماره 1442
16 - علاء الدین بن حسام الدین معروف به متقی هندی (975) در «البرهان فی علامات مهدی آخر الزمان» که در رد سید محمد بن سید محمد خان جونپوری مدعی مهدویت، نوشته واز متن فتواهای چهار نفر از علمای مذاهب اربعه حنفی، شافعی، مالکی وحنبلی هم (که بیانگر صحت احادیث مربوطه ووجوب ایمان بدانها بر هرمسلمانی است) استفاده نموده.مراجعه شود به کتاب فوق ص 177 و178 - 179 و180 و181 و182 و183
17 - سید محمد مرتضی حسینی حنفی واسطی زبیدی (1205) در «تاج العروس» ج 10 ص 408، 409، ذیل کلمه «هدی»
18 - شهاب الدین احمد بن اسماعیل حلوائی شافعی مصری، (1308) در منظومه «قطر الشهدی فی اوصاف المهدی» که شرحش بنام «عطرالوردی فی شرح القطرالشهدی» بطورمکرربنظر رسید ص68
19 - ابوالبرکات آلوسی حنفی (1317) در «غالیة المواعظ» ص 76 – 77
20 - ابوالطیب، محمد شمس الحق عظیم آبادی (1329) در «عون المعبود شرح سنن ابی داود» ج 11 ص 361
21 - شیخ منصورعلی ناصف (بعد 1371) در «التاج الجامع للأصول» باب هفتم - ج 5 ص 341
22 - شیخ محمد بن عبدالعزیز مانع، (1385) در «تحدیق النظر باخبار الامام المنتظر»
23 - شیخ محمد قؤاد عبدالباقی (1388) در تعلیقه اش بر حدیث مندرج در سنن ابی داود، بنقل شیخ عبدالمحسن عباد در مقاله «عقیدة اهل السنة والاثر فی المهدی المنتظر» مندرج در «الامام المهدی عند اهل السنة» ج 2
24 - ابوالاعلی مودودی، معاصر، در «البیانیات» ص 11625 - نویسنده محقق سعید ایوب معاصر در «عقیدة المسیح الدّجال فی الادیان» ص 361 چاپ سوم قم، مطبعه مهر 1413
مهدی از فرزندان فاطمه دختر پیامبر است
از جمله پیشگوئیهای صریح پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلم) پیرامون امام مهدی منتظر در رابطه با مشخصات نسبی وویژگیهای فامیلی آن حضرت، موضوع بودن آن موعود جهانی است از فرزندان فاطمه، که در حدود هفتاد نفر از مراجع حدیثی وأعلام تاریخی اهل تسنن، احادیث بیانگر این امر وفرازهای تاریخی مربوط بدان را نقل وثبت کرده اند ومحلّی برای شکّ وشبهه در این باره باقی نگذارده اند؛ وعباراتی که پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلم) در این باره ایراد فرموده، بنقل ام سلمه بدین قرار است:
«المهدیّ حقّ وهو مِن ولد فاطمة»
«المهدیّ مِن ولد فاطمه»
«المهدیّ مِن عترتی مِن ولد فاطمة»
وبه نقل حسین بن علی بن أبی طالب بدینگونه باشد که با روی سخن به فاطمه فرمود:
«المهدی من ولدک»
«أبشری یا فاطمة، فانّ المهدیّ منک»
«أبشری یا فاطمة، المهدیّ منک»
وبه نقل أبوایّوب أنصاری چنین آمده:
«... ومنّا خیر الأوصیاء وهو بعلک... ومنّاالمهدیّ وهو من ولدک»
«... ومنّا المهدیّ...»
وهمچنان که ملاحظه می شود این عبارات خلاصه می شود در اعلام بودن حضرت مهدی(علیه السلام) از فرزندان فاطمه(علیها السلام) دختر پیامبر (صلّی الله علیه وآله وسلم)، وبراین اساس فاطمی نبودن مدّعیان مهدویّت خود یکی از دلائل محکم، وسرنخی است بر دروغگوئی آنان.
همچنانکه دیگر مشخّصات مهدی راستین نیز دلیل ونشانه است بر دروغگوئی مهدیهای فاطمی وبی اساس بودن دعوای مهدویّت آنها.
وامّا ناقلین بودن حضرت مهدی از فرزندان فاطمه، ومصادر نقل آن، پس بدین شرح است:
1 - إبراز الوهم المکنون من کلام إبن خلدون: أحمد بن محمّد بن صدیق مغربی؛ ص146 حدیث 77.
2 - الإذاعة لما کان وما یکون بین یدی الساعة: سید محمد صدیق حسن قنوجی بخاری؛ ص116.
3 - الأربعین حدیثا فی المهدی: حافظ أبونعیم اصفهانی؛ مندرج در «العرف الوردی» سیوطی و«حدیقة الشیعة» مقدّس أردبیلی و«کشف الغمة» اربلی و«بحار الأنوار» علاّمه مجلسی.
4 - أرجح المطالب: شیخ عبیداللّه حنفی؛ ص381 و384 و385 با اسناد مختلف.
5 - أسعاف الرّاغبین: إبن صبّان مالکی؛ چاپ حاشیه «نور الأبصار»
شبلنجی، ص137.
6 - الإشاعة لأشراط الساعة: محمد بن رسول حسینی برزنجی؛ ص88.
7 - أشعة اللمعات: شیخ عبدالحقّ دهلوی؛ 4/337.
8 - انسان العیون (مشهور به سیره حلبی): 1/193.
9 - البرهان فی علامات مهدی آخر الزّمان: متّقی هندی؛ باب2 حدیث 2 و17 و20 و22 و23.
10 - البیان فی أخبار صاحب الزمان: گنجی شافعی؛ ص310 چ نجف.
11 - التّاج الجامع للأصول: شیخ منصور علی ناصف؛ ج5 ص343، اوایل باب هفتم کتاب الفتن.
12 - تاریخ الرقّة: أبوعلی قشیری حرّانی؛ ص70 و71.
13 - تاریخ الکبیر: بخاری؛ ج2 بخش 1 ص316.
14 - تذکرة الحفاظ: شمس الدین ذهبی؛ 1/463.
15 - تذکرة: قرطبی؛ ص616.
16 - تعلیقة: شیخ طاهر نعسانی بر «تاریخ الرقّة:» قشیری؛ ص70.
17 - تلخیص مستدرک حاکم: ذهبی؛ 4/557.
18 - تمییز الطیّب من الخبیث: إبن ربیع شیبانی؛ ص220.
19 - تیسیر الوصول: إبن ربیع شیبانی؛ 2/237.
20 - جالیة الکدر: عبدالهادی ابیاری؛ 208.
21 - جامع صغیر: سیوطی شافعی؛ 2/579.
22 - جمع الجوامع: سیوطی؛ 2/104.
23 - جواهر العقدین: نورالدین سمهوری؛ بنقل «ینابیع المودة» قندوری، اول باب73.
24 - در المنثور: سیوطی؛ 6/58؛ بنقل از أبوداود، إبن ماجه، طبرانی تا حاکم از امّ سلمه.
25 - الدُّر المنظم: محمد بن طلحه شافعی(652) مندرج در باب 68 «ینابیع المودة» ص 492 چاپ نجف وص 432 چاپ استانبول
26 - ذخائر العقبی: محب الطبری؛ ص44 و166؛ بنقل «أربعین حدیثاً فی المهدی» أبوالعلاء همدانی.
27 - راموز الأحادیث: أحمد ضیاءالدین حنفی نقشبندی؛ ص236.
28 - سراج المنیر - فی شرح الجامع الصغیر سیوطی -: احمد بن محمد عزیزی؛ ص409.
29 - سنن: أبی داوود سجستانی؛ 4/151.
30 - سنن المصطفی: إبن ماجه قزوینی؛ 2/519.
31 - شرح نهج البلاغة: إبن أبی الحدید؛ 1/281 چاپ 2جلدی مصر.
32 - صحیح مسلم: به نقل کنز العمال 14/264
33 - صواعق المحرقة: ابن حجر هیثمی؛ ص235.
34 - العرائس الواضحه: عبدالهادی ابیاری؛ 208.
35 - العرف الوردی فی اخبار المهدی: سیوطی؛ ضمن «الحاوی للفتاوی»؛ 2/124 و144 و137 و146 و148 و155 و165 از أبونعیم وإبن عساکر وطبرانی، چاپ 1378 مصر.
36 - عقد الدرر فی أخبار المنتظر: ص21 حدیث 21 - 25 بنقل از «سنن» إبن ماجه و«سنن» امام أبوعمر مقری و«صفة المهدی» حافظ أبونعیم و«الملاحم» إبن منادی.
37 - الفتاوی الحدیثه: إبن حجر هیثمی مکی؛ ص29.
38 - فتح الکبیر: یوسف نبهانی لبنانی؛ ص259.
39 - الفتن والملاحم: أبونعیم بن حماد؛ ج1 ص 373 چاپ مکتبة التوحید قاهره
40 - الفتوحات الکبیر: محی الدین ابن عربی چاپ بولاق
41 - الفردوس: شیرویه بن شهردار دیلمی؛ شماره 6670 ج 4 ص 223.
42 - فصول المهمة: إبن صباغ مالکی؛ ص276.
43 - الفقه الأکبر: مولوی حسن الزّمان؛ 2/67 و2/70.
44 - کنز العمّال: متّقی هندی؛ 6/318 و7/259، چاپ حیدرآباد و12/105 بنقل از سنن ابی داود وصحیح مسلم از ام سلمه و14 / 264 به نقل از إبن عساکر از امام حسین بن علی، چاپ حلب
45 - کنوز الحقایق: مناوی؛ ص 3 و164 ط بولاق مصر.
46 - لوائح الأنوار البهیة: محمد سفارینی حنبری؛ قبل از عنوان فوائد.
47 - مجمع الزوائد: نورالدین هیثمی؛ 9/166، کتاب المناقب، باب فضل اهل البیت.
48 - مستدرک: حاکم نیشأبوری؛ 4/557.
49 - مسند فاطمه: سیوطی؛ چاپ 1406 مطبعه عزیزیه حیدرآباد هند، بنقل از إبن عساکر.
50 - مشارق الأنوار فی فوز اهل الإعتبار: حمراوی؛ ص 152 بنقل از «صحیح» مسلم و«سنن» أبی داود و«سنن» نسائی و«مستدرک» حاکم و«سنن» إبن ماجه و«سنن» بیهقی ودیگران.
51 - مشکاة المصابیح: خطیب تبریزی؛ 3/24.
52 - مصابیح السنّة: بغوی؛ 3/134.
53 - مطالب السئول: محمد بن طلحه شافعی؛ ص89.
54 - معجم الصغیر: أبوالقاسم طبرانی؛ ص52 حدیث 94.
55 - مفتاح النجاء: بدخشی؛ ص100، مخطوط.
56 - مقاتل الطالبیین: أبوالفرج اصفهانی؛ ص143.
57 - مقاصد الحسنه: شمس الدین سخاوی؛ ص435.
58 - الملاحم: إبن منادی - أبوالحسین احمد بن جعفر - ؛ ص41.
59 - المنار المنیف: ابن قیم جوزیه ص 146 شماره 334
60 - منتخب کنزالعمّال: چاپ حاشیه «مسند» أحمد حنبل، 5/96 و6/30.
61 - منهاج السنّة: إبن تیمیه حرّانی؛ 2/211.
62 - میزان الإعتدال: ذهبی؛ 1/355 و2/240.
63 - نهایة البدایة والنهایة: إبن کثیر دمشقی؛ 371 و40.
64 - ینابیع المودة: سلیمان قندوزی؛ 3/86 چ بیروت وص519 چ نجف
مهدی موعود منتظر حسینی واز فرزندان امام حسین بن علی است نه حسنی واز فرزندان امام حسن بن علی
از جمله پیشگوئیهای پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلم) در رابطه با مشخصات نسبی وویژه گیهای خانوادگی امام مهدی منتظر(علیه السلام)موضوع حسینی بودن او ست که حضرتش با تعبیرات مختلف جدّ پدری آن امام بزرگوار را ابوعبد الله، حسین بن علی بن ابی طالب معرفی واعلام فرمود.
البته بشرحی که بعداً ملاحظه می شود حداقل یکصد وبیست وهشت نفر از اعلام حدیثی وتاریخی اهل تسنن در مصادر حدیثی ومنابع تاریخی مربوطه اعتراف به ولادت حضرت مهدی در حدود نیمه دوم قرن سوم هجری نموده وعموما به سلسله نسب پدری آن بزرگوار که از امام حسن عسکری منتهی به امام حسین بن علی بن ابیطالب می شود تصریح کرده اند ودیگر جای هیچگونه شکی نیست که حضرت مهدی موعود منتظر حسینی است وچندان نیازی به طرح عنوان حسینی بودن آن بزرگوار نخواهد بود.
ولی جهت آگاهی خوانندگان به حقایق تاریخی وکشف وبرملاشدن دروغبافی وبی راهه روی مدعیان حسنی بودن مهدی منتظر، لازم دانستیم توجه خوانندگان رابه این مطلب جلب تاسیه روی شود هر که در او غش باشد.
واینک اسامی تعدادی از ناقلین ومعترفین به حسینی بودن حضرت مهدی (عجل الله فرجه):
1 - علامه محقق ادیب ابن قتیبه دینوری (276) در غریب الحدیث نقل از امام امیر مؤمنان علی (علیه السلام) نموده که مهدی را مطرح نمود وفرمود: «انّه من ولد الحسین علیه السلام، همانا که مهدی از فرزندان حسین باشد...، وذکر حلیته فقال: رجل اجل الجبین...»[شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج 1 ص 281 و19/130]
2 - حافظ ابوالحسن علی بن عمر دارقطنی شافعی (متوفای 385) - به نقل البیان گنجی شافعی آخر باب نهم وقندوزی در ینابیع الموده اواسط باب نود وچهار - در «الجرح والتعدیل» ذیل روایت مفصلی از ابوسعید خدری (که بیانگر بیمارشدن پیامبر اکرم ورفتن فاطمه به عیادت ودیدار آن بزرگوار وایراد واعلام آن حضرت باروی سخن به فاطمه، شش امتیازی را که خداوند بدان خاندان عنایت فرموده می باشد) آورده است که پیامبر (صلّی الله علیه وآله وسلم) فرمود: از جمله امتیازات ششگانه اینکه: مهدی این امت که عیسی پشت سرش نماز میخواند از ما خاندان باشد، سپس دست بر شانه حسین - که حاضر در مجلس بود زد وفرمود:
«مِن هذا مهدیُّ الامّة» از این (حسین) باشد مهدی (منتظر این) امت.
نیز قندوزی در ینابیع الموده اواسط باب نود وچهار صفحه 590 این فراز از حدیث را آورده است.
3 - حافظ ابونعیم اصفهانی (430هـ) در کتاب «اربعون حدیثاً فی المهدی» به عنوان حدیث ششم با ذکرسند نقل از حذیفه رض نموده که پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلم)باایراد خطبه وخبردادن از رخدادهای جهان فرمود: «لو لم یبق من الدنیا الا یوم واحد، لطول الله عزوجل ذلک الیوم، حتی یبعث رجلا من ولدی اسمه اسمی. فقام سلمان رض فقال: یا رسول اللّه، من ایّ ولدک هو؟ قال: من ولدی هذا وضرب بیده علی الحسین علیه السلام»(10).
توضیحا این روایت را دیگر نامبردگان ذیل بهمین مضمون وبا کمی اختلاف در تعبیرات نقل کرده اند که بخاطر محدودیت مقاله از ذکر متون مربوطه تا فرصت بعدی معذرت می خواهیم
-----------------
(10) توضیحا متن اصلی اربعین حافظ ابونعیم بنظر نرسیده، ولی سیوطی (متوفی 911 هـ) آن را با احادیث فراوان دیگری دسته بندی وتنظیم وبه «العرف الوردی فی اخبار المهدی» نامگذاری وبه ضمیمه دهها رساله دیگر مجموعه «الحاوی للفتاوی» را ارائه داده که بسال 1378هـ 1959م در مصر چاپ ومنتشر گردیده، واز علمای شیعه اربلی در «کشف الغمه»، بحرانی در «غایة المرام» وعلامه مجلسی دوم در «بحارالانوار» (ج 1 ص 78 - 85) وعاملی در «اعیان الشیعة» (جزء 4 بخش 3) وبلاغی در «حجت بالغه» ومؤلفین «نامه دانشوران» در ج 2 این کتاب آن را درج نموده اند.
4 - اخطب خطباء خوارزم موفق بن احمد مکی خوارزمی (586) در مقتل الحسین اوائل فصل هفتم ص 146.
5 - شیخ الاسلام ابوالعلاء حسن بن احمد بن حسن عطار همدانی - صاحب «اربعون حدیثا فی المهدی» - (569 هـ) بشرح مندرج در «فرائد السمطین» وبه نقل «مناقب کاشی - مخطوط وموجود در کتابخانه آیت الله مرعشی در قم -».
6 - ابن ابی الحدید (656) در شرح نهج البلاغه ج 1 ص 281 - 282 وج 19 ص130 بااشاره به نقل ابن قتیبه در«غریب الحدیث» از علی(علیه السلام).
7 - محمد بن یوسف گنجی شافعی (مقتول سنه 658) در «البیان فی اخبار صاحب الزمان» ص 90 چاپ نجف باب نهم به نقل از «الجرح والتعدیل» دارقطنی،
8 - یوسف بن یحیی مقدسی شافعی سلمی (685) در «عقد الدرر فی اخبار المنتظر» چاپ 1399 مکتبه عالم الفکر مصر، باب اول ص 24 بنقل از «صفة المهدی» ابونعیم از حذیفهآخر باب 2 ص 32 بنقل از مصدر فوقباب 4 فصل 2 ص 89 بنقل از جابربن یزید جعفی از ابوجعفر (امام باقر ع) وص 95 بنقل از امام امیرالمؤمنین علیه السلام، باب ششم تحت عنوان: فی تصریح النبی بانّ المهدی من ولد الحسین بنقل از دارقطنی صاحب «الجرح والتعدیل»اواسط باب 4 ص 127 بنقل از فتن نعیم بن حماد از عبد الله بن عمروباب نهم فصل سوم ص 223 از «صفة المهدی» حافظ ابونعیم
وحافظ ابوعبدالله نعیم بن حمّادو«معجم»حافظ ابوالقاسم طبرانی ازعبد الله بن عمرو
9 - محب الدین طبری (694) در «ذخائر العقبی» ص 136 - 137،
10 - شیخ ابراهیم بن محمد بن مؤید بن عبد الله جوینی خراسانی (730) در «فرائد السمطین - فی فضائل المرتضی والبتول والسبطین والائمة من ذریتهم -» ج 2 ص 325 - 326 شماره 575 با ذکر سند منتهی به حافظ ابوالعلا حسن عطار همدانی.
11 - حافظ شمی الدین ذهبی (748) در میزان الاعتدال ج 2 ص 382 ذیل نام عباس بن بکار ضبی
12 - سیدعلی شهاب همدانی (786) در «مودة القربی واهل العباء» مندرج در «ینابیع الموده قندوزی ص 308 چاپ نجف» مودّه دهم ضمن چند روایت مختلف وهم مضمون.
13 - محمد بن محمود حافظی معروف به خواجه پارسا (822) در «فصل الخطاب»مشروحاحضرت مهدی راازفرزندان امام حسن عسکری دانسته واعلام نموده [ینابیع الموده باب 65، ص 464 چ نجف]
14 - ابن حجر عسقلانی (852) در «لسان المیزان» ج 3 ص 300 طبق متن فرائدالسمطین.
15 - ابن صبّاغ مالکی (855) در «فصول المهمّه فی معرفة الأئمة» ص 277 بنقل از ابونعیم عین آنچه را که از حذیفه آوده.
16 - سلیمان بن ابراهیم قندوزی حنفی (1294) در«ینابیع المودة» اواخر باب 54 ص 197 چاپ نجف بنقل از مودة القربی همدانی.
اوایل باب 77 ص 534 بنقل از علی (ع) از پیامبر (صلّی الله علیه وآله وسلم) واز سلیم بن قیس از سلمان حدیثی را که با روی سخن به حسین فرمود: «...انت ابوحجج تسعة تاسعهم قائمهم المهدی» بنقل از حموینی وخوارزمی، وبنقل از ابن عباس با تعبیر «وتسعة من ولد الحسین مطهرون» از حموینی اواسط باب 94 ص 588 بنقل از اربعین حافظ ابونعیم از حذیفه در پاسخ سئوال سلمان از پیامبر اکرم پیرامون نام فرزندش - که مهدی از اولاد او باشد -.
وص 589 بنقل از ابن خشاب از امام علی بن موسی الرضا وتصریح آنحضرت باینکه مهدی فرزند عسکری است.
ونیز ص 589 با ذکر سند بنقل از امام موسی کاظم وتصریح باینکه امام صادق فرمود: «مهدی از فرزندان من باشد».و ص 590 متن آنچه را از «الجرح والتعدیل» دارقطنی آوردیم.
نیز ص 590 بنقل از مناقب خوارزمی(11) از سلمان فارسی.
روایتی راکه سلمان وارد بر پیغمبر شد ودید حضرتش حسین بن علی را برروی زانو نشانده واو را می بوسید وخبر می دهد از اینکه حضرت قائم نهمین فرزند حسین باشد
17 - شیخ عبدالهادی ابیاری (1305) در «العرائس الواضحه» ص 208
18 - سید مؤمن بن حسن شبلنجی (1308) در «نورالابصار فی مناقب آل بیت النبی المختار» چاپ بولاق مصر.
-----------------
(11) این روایت را در مناقب نیافتم ولی در مقتل ج 1 ص 146 ذکر شده.
معترفین از علمای سنی به ولادت حضرت مهدی از نسل فاطمه زهرا وامام حسین بن علی در نیمه شعبان 255 هجری
در اینجا توجه خوانندگان ارجمند را به یک موضوع مهم جلب می نمائیم وآن اینکه:
اصل مسأله مهدویّت در اسلام مانند - مسأله امامت که در پیشگفتار بدان اشاره کردیم - یک مسأله اتفاقی بین همه مذاهب عقیدتی وفقهی اسلام است.
چیزی که در این رابطه مورد اختلاف می باشد موضوع ولادت حضرت مهدی است که گروهی انگشت شمار از اهل تسنّن منکر، واکثریّت قریب به اتفاقْ موافق با شیعه، ودر منابع عقیدتی، حدیثی وتاریخی خود صریحاً بدان اعتراف کرده اند.
ناگفته پیداست که معتقدان به ولادت آن حضرت نیز در انتساب آن بزرگوار به امام عسکری، ودیگر ویژگیها وشؤون حیاتی او از قبیل غیبتو... با شیعه هم عقیده اند.
با توجه به اینکه ما در این کتاب در انطباق بخشی از فرازهای سخنان امام در نهج البلاغه با مسأله مهدی منتظر، متکی به اعتراف
ابن ابی الحدید، شارح نهج البلاغه، شده ایم، ونامبرده در موضوع ولادت آن حضرت با شیعه مخالف، وآن را موکول به بعد نموده است، ما در این مقدمه به اسامی بیش از یکصد نفر از دانشمندان ومورخان اهل تسنن که با شیعه هم عقیده، وبه ولادت حضرت مهدی در نیمه دوم قرن سوم هجری اعتراف کرده اند اشاره می کنیم؛ وبرای تفصیل بیشتر، علاقمندان آشنا به زبان عربی را به کتاب «الامام المهدی عند اهل السنة»(12) ومقدمه آن ارجاع می دهیم.
1 - ابوبکر محمد بن هارون رویانی (در گذشته 307) در «مسند» مخطوط موجود در کتابخانه ظاهریه شام که بخش ویژه حضرت «مهدی» در جلد سوم «الامام المهدی عند اهل السنة» مندرج، تا به یاری خدا چاپ ومنتشر گردد.
2 - ابن ابی ثلج، ابوبکر، محمّد بن احمد بن بغدادی (238 - 322) از بزرگان محدثان ومؤلف «تاریخ الأئمة» که به عنوان «موالید الأئمة» به پیوست «الفصول العشرة فی الغیبة - شیخ مفید -» و«نوادر راوندی» به سال 1370 هجری در نجف به چاپ رسیده؛ ودر این کتاب انتساب حضرت مهدی(ع) به امام عسکری وولادت آن بزرگوار را صریحاً اعتراف نموده است.
3 - ابوالعباس، احمد بن ابراهیم بن علی کندی، شاگرد ابن جریر
-----------------
(12) این کتاب تألیف این ضعیف، شامل 56 متن حدیثی، تاریخی، کلامی وادبی اختصاصی یا ضمنی اهل تسنن است درباره حضرت مهدی (عجل الله فرجه)، که برای دومین بار بسال 1402 در دو جلد بزرگ در بیروت چاپ ومنتشر شده است.
طبری، استاد حافظ ابونعیم اصفهانی، مقیم مکه، وراوی کتاب «موالید الأئمة».
4 - ابوعلی، احمد بن محمد بن علی عمادی نسوی، راوی کتاب «موالید الأئمة» ابن ابی ثلج به سال 350 از کندی سابق الذکر.
5 - ابومسعود، احمد بن محمد بن عبدالعزیزبن شاذان بجلی، نویسنده وقاری رساله «موالید الأئمة» بر ابومنصور شیرازی.
6 - ابومنصور، عبدالرحیم بن محمد بن احمد بن شرابی شیرازی که رساله مذبور را از ابی مسعود شنیده ونوشته است.
7 - ابومحمد، اسد بن احمد ثقفی که رساله «موالید الأئمة» را از ابومنصور گرفته است.
8 - ابوماجد، محمد بن حامد بن عبدالمنعم بن عزیز بن واعظ که رساله فوق الذکر را به نقل از ثقفی نامبرده ضبط کرده است.
9 - ابوعبد الله، محمد بن عبدالواحد بن فاخر قرشی که این رساله را از ابوماجد شنیده ونقل کرده است.
10 - محب الدین، ابوعبد الله، محمد بن محمود بن حسن نجار بغدادی(643) که شاگرد ابن جوزی، مدرس مدرسه «مستنصریه» بغداد، ومؤلف «ذیل تاریخ بغداد - شامل40جلد -» بوده ومحتوای رساله «موالید الأئمة» را از مشایخ سه گانه پیشین (ابومحمد ثقفی، ابوماجد، ابوعبد الله فاخر قرشی) شنیده وضبط نموده است.
11 - نسب شناس مشهور، ابونصر، سهل بن عبد الله بخاری زیدی (بعد 341) در «سرُّ السلسة العلویَّة» پیرامون نام امام حسن
عسکری (ع) چاپ نجف.
12 - مورخ شهیر علی بن حسین مسعودی(346) در «مروج الذهب» جلد 8، چاپ لیدن - به ضمیمه ترجمه فرانسوی - ص40.
13 - خوارزمی، محمد بن احمد بن یوسف کاتب(387) در «مفاتیح العلوم»، چاپ لیدن سنه 1895، ص32 - 33.
14 - حافظ ابوالفتح، محمد بن احمد بن ابی الفوارس بغدادی (388 - 412) در «اربعین» خود شماره 4 به نقل«کشف الاستار» محدّث نوری ص 29 چاپ اول.
15 - جعفر بن محمد بن المعتز مستغفری سمرقندی (432) در «دلائل النبوة والمعجزات» (بنا به نقل شیخانی در «الصراط السوی»).
16 - ابوبکر، احمد بن حسین بیهقی خسروجردی شافعی (458) در «شعب الایمان» چاپ دائرة المعارف هند.
17 - مؤلف «مجمل التواریخ والقصص» فارسی، (تألیف سال 520)، ص 458 چاپ تهران.
18 - احمد بن ابی الحسن نامقی جامی(536) به نقل «ینابیع المودة» ضمن احوال امیر مؤمنان، باب 87 ص 566.
19 - ابن خشاب، أبومحمد، عبد الله بن احمد بغدادی (567) در «تاریخ موالیدالائمة و...»(13) به نقل «کشف الأستار» و«أعیان الشیعه».
-----------------
(13) جهت آگاهی بر مصادر شرح حال او ونسخه کتابش مراجعه شود به «الذریعه» 23/233، و«معجم المؤلفین» 6/20.
20 - اخطب خوارزم، موفق بن احمد حنفی(484 - 568) در «مقتل امام حسین» (که بعضی با مناقب امیرالمؤمنین از همان نویسنده اشتباه کرده اند) ج 1 ص 94، 96 ضمن دو روایت وبه نقل «ینابیع المودة» ص 492 چاپ اسلامبول سنة 1301 و«کشف الاستار» علامه نوری.
21 - یحیی بن سلامت خصکفی شافعی (568) به نقل مؤلفان «تذکرة الخواص» ص 360 چاپ نجف و«ینابیع المودة» باب 87 ص569 بعنوان بعض شافعیه.
22 - ابن ازرق، عبد الله بن محمد بن فارقی (590) در «تاریخ میا فارقین» به نقل «وفیات الاعیان» (ج 3 ص316، شماره مسلسل534).
23 - خلیفه عباسی، الناصرلدین اللّه، احمد بن مستضیء (622) روی درب مُنبَّت کاری صفه سرداب سامراء که به دستور او تهیه ونصب گردیده.
24 - شهاب الدین، یاقوت بن عبد الله حموی رومی بغدادی (626) در «معجم البلدان» (ج 3 ص 173) پیرامون کلمه «سامراء».
25 - شیخ فرید الدین عطار، محمد بن ابراهیم نیشابوری همدانی (627) در دیوانش به نام «مظهر الصفات» به نقل «ینابیع المودة» باب87.
26 - ابن اثیر جزری، عزالدین علی بن محمد شیبانی موصلی (555 - 630) در «الکامل» ذیل سنه 260.
27 - شیخ محی الدین محمد بن علی معروف به ابن عربی طائی
اندلسی (638) به نقل شعرانی - در «الیواقیت والجواهر» مبحث 65 - از باب 366 «فتوحات مکیه» او که متأسفانه در چاپهای متعدد مصر از روی خیانت این مطلب ساقط شده.نیز حمزاوی در «مشارق الانوار» وصبان در «اسعاف الراغبین» این مطلب را از محی الدین نقل کرده اند.
28 - شیخ سعد الدین، محمد بن مؤید حمویه، معروف به سعد الدین حموی (650) در رساله «مهدی منتظر» به نقل جامی در «مرآة الاسرار».
29 - شیخ کمال الدین محمد بن طلحه شافعی نصیبی (582 - 652) در «مطالب السئول فی مناقب آل الرسول» باب 12 ونیز در «الدر المنظم» که بخشی از آن در باب 68 «ینابیع المودة» (ص 493 - 494) درج وبه چاپ رسیده است(14).
30 - شمس الدین، یوسف بن قزاوغلی، سبط ابی الفرج بن جوزی (654) در «تذکرة خواص الامة - فصل ویژه حضرت مهدی -» که در تهران ونجف به چاپ رسیده است.
31 - حافظ ابوعبد الله محمد بن یوسف گنجی شافعی(658) در «کفایة الطالب» - پیرو نام امام عسکری(ع) - ودر «البیان فی أخبار صاحب الزمان» - باب 25 - که مکرر در ایران ونجف وبیروت چاپ شده است.
-----------------
(14) نسخه ی مخطوط (الدر المنظم) در کتابخانه ی حسین باشا در آستانه ترکیه بشماره 346 موجود است. [الغدیر 5/414]
32 - جلال الدین بلخی رومی(672) در «مثنوی»، ضمن قصیده «ای سرور مردان علی مستان سلامت می کنند».[«ینابیع الموده»، باب 87]
33 - صدرالدین قونوی از بزرگان عرفا وفلاسفه(673) در قصیده «رائیه» خود به نقل «کشف الاستار» محدث نوری شماره مسلسل 31.
34 - ابن خلکان (681) در «وفیات الاعیان» ج 1 ص 571 چاپ بولاق مصر، ودر چاپ دیگر ج 3 ص 316 شماره 534.
35 - عزیزالدین، عبدالعزیز بن محمد نسفی صوفی(686) در رساله خود به نقل «ینابیع المودة» پایان باب 87.
واو غیر از عزیزالدین عمر بن محمد بن احمد نسفی مؤلف «عقاید النسفیه» ودر گذشته 538 است که مؤلفان «کشف الاستار» و«منتخب الاثر» با یکدیگر اشتباه نموده اند، ومؤلف «دانشمندان عامه ومهدی موعود» تاریخ فوتش را 616 نگاشته است.
36 - حکیم ادیب، عامر بن بصری نزیل سواین روم (696) در «تائیه» خود که - به نقل «معجم المؤلفین» 5/54 - بنام «ذات الانوار» با مقدمه عبدالقادر مغربی وبه اعانت ماسینیون به چاپ رسیده، وعلامه نوری در صفحه 55 «کشف الاستار» این بخش از اشعار او را ذکر نموده است.
37 - مورخ نامی، حمداللّه بن ابی بکر مستوفی قزوینی (730) در «تاریخ گزیده فارسی» ص 206 - 207 چاپ 1339 تهران.
38 - شیخ الاسلام ابراهیم بن محمد بن مؤید جوینی حموئی
شافعی (644 - 732) در «فرائد السمطین» ج 2 ص 337 چاپ بیروت.
39 - مورخ شهیر، ابوالفداء، عمادالدین اسماعیل بن علی، حاکم حماة از بلاد سوریه(732) در «المختصر فی اخبار البشر» ذیل سنه 254 ج 2 ص45.
40 - کمال الدین عبدالرزاق بن احمد کاشانی صوفی (730 یا 735) در «تحفة الاخوان فی خصایص الفتیان» به نقل سعید نفیسی در «سر چشمه تصوف در ایران» ص216.
41 - عارف شهیر علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد شافعی (659 - 736) به نقل خواجه پارسا در «فصل الخطاب پیرامون ذکر ابدال واقطاب» که مورد عقیده متصوفه اهل سنت است.
42 - مورخ شهیر، شمس الدین محمد ذهبی (673 - 748) که اصلش ترکمانی ودر دمشق اقامت گزیده، در تاریخ «دول الاسلام» ج 1 ص 158 ذیل سنه 260؛ نیز در «العبر فی خبر من غبر» ج 2 ص 20 ذیل حوادث سنه 260.
43 - ابنوردی، زین الدین عمر بن مظفر بن ابی الفوارس (691 - 749) در «تتمة المختصر» معروف به تاریخ ابنوردی، چاپ مصر ج 1 ص 318 ذیل حوادث سنه 254 پیرامون وفات امام هادی(ع).
44 - شیخ شمس الدین محمد بن یوسف زرندی حنفی انصاری (693 - 747 یا 748 یا 750) در «معراج الوصول الی معرفة فضیلة آل الرسول» که عکس نسخه خطی آن از کتابخانه ناصریه لکهنو در مکتبه اینجانب موجود است.
45 - صلاح الدین صفدی خلیل بن ایبک (764) مؤلف «الوافی بالوفیات» و«شرح لامیة العجم» و«شرح الدائرة» به نقل «ینابیع المودة» باب 86.
46 - حافظ محدث، عبد الله بن محمد مطیری مدنی شافعی نقشبندی (765) در «الریاض الزاهرة فی فضل آل بیت النبی وعترته الطاهره» به نقل «کشف الاستار» علامه نوری، ص 93 و215 - 216 چاپ قدیم.
47 - مورخ شهیر، عبد الله بن علی یافعی یمنی شافعی (700 - 768) در «مرآة الجنان» ج 2 ص172 ذیل حوادث سنه 260.
48 - سید علی بن شهاب بن محمد همدانی مقیم هند (714 - 786) در «مودة القربی» و«اهل العباء» که نسخه عکسی آن از کتابخانه ناصریه هند نزد اینجانب موجود است، ومتن کامل آن ضمن باب 56 «ینابیع المودّة» ص 288 - 317 چاپ نجف مندرج است.
49 - ابوولید، محب الدین، محمّد بن شحنه حلبی حنفی (749 - 815) در «روضة المناظر فی اخبار الاوائل والاواخر» - که مختصر «تاریخ ابوالفداء» است ودر حاشیه «مروج الذهب» به سال 1303 در مصر به چاپ رسیده است - ج 1 ص 294.
50 - عارف شهیر ومورخ نامی، محمد بن محمد بن محمود بخاری معروف به خواجه پارسا حنفی نقشبندی (822) در «فصل الخطاب» که نسخه اش در کتابخانه مجلس وفتوکپی آن نزد اینجانب موجود می باشد؛ وگویا در هند به چاپ رسیده است؛ وبخش ویژه ائمه اثناعشر
آن مندرج در باب 65 «ینابیع المودة» می باشد.
51 - مورخ شهیر، احمد بن جلال الدین محمد فصیح خوافی (777 - 845) در «مجمل فصیحی» چاپ مشهد سنه 1341، ج 1 ص 231، ضمن رویدادهای 255.
52 - شهاب الدین بن شمس الدین بن عمر هندی، معروف به ملک العلماء زاولی دولت آبادی (849) در «هدایة السعداء فی مناقب السادات» به نقل «کشف الاستار» علامه نوری ص 73 و«البرهان» علامه سید محسن عاملی شامی چاپ دمشق.
53 - خواجه أفضل الدین بن صدرالدین ترکه خجندی اصفهانی(850) در «تنقیح الادلة والعلل» ترجمه «مللو نحل» شهرستانی، ص 18 و183 و187.
54 - ابن صباغ، نورالدین، علی بن محمد مالکی (734 - 855) در «الفصول المهمة فی معرفة الائمه» ضمن فصل ویژه حضرت مهدی(ع)، ص 274 چاپ غری.
55 - شیخ عبدالرحمن بسطامی (858) در «درة المعارف» به نقل «ینابیع المودة» باب 84.
56 - ابوالمعالی، سراج الدین، محمد بن عبد الله حسینی رفاعی مخزومی بغدادی (793 - 885) در «صحاح الاخبار فی نسب السادة الفاطمیة الاخیار» ص 143، چاپ 1306 مصر.
57 - نورالدین، عبدالرحمن بن احمد بن قوام الدین دشتی جامی حنفی شاعر(898) صاحب «شرح کافیه» در «شواهد النبوة» که
در لکهنو وبمبئی در 44 صفحه بچاپ رسیده است وفتوکپی نسخه خطی مجلس شورای اسلامی نزد اینجانب موجود است.
58 - محمد بن داود نسیمی منزلاوی صوفی (901) به نقل قندوزی در «ینابیع المودة» باب 86 ص 566 چاپ نجف.
59 - مورخ نامی، میرخواند، محمد بن خاوند شاه (903) در «روضة الصفا» ج 3 ص 59 - 62 فصل ویژه حضرت مهدی(ع)، که در کتابخانه مسجد اعظم قم موجود می باشد.
60 - قاضی فضل بن روزبهان خنجی شیرازی (درگذشته بعد 909) که از سرسخت ترین مخالفان شیعه بوده، در قصیده خود که شامل سلام بر یک یک انوار مقدسه چهارده معصوم است ودر مسأله پنجم از بخش سوم «ابطال الباطل» آنرا ذکر نموده، ونگارنده عین آن را در مقدمه «الامام المهدی عند اهل السنة» بخش مخطوطات آورده است.
61 - ملاحسین بن علی کاشفی بیهقی سبزواری هروی(910) در «روضة الشهداء» فصل هشتم چاپهای دهلی وغیره.
62 - قاضی حسین بن معین الدین میبدی یزدی حکیم (911) - از شاگردان ملا جلال الدین دوانی - در شرح دیوان منسوب به امیرمؤمنان علی(ع) ص 123 وص 371 چاپ تهران.
63 - فیلسوف شهیر جلال الدین محمد بن اسعد صدیقی دوانی شافعی (907 یا 918 یا 928) در «نور الهدایة فی اثبات الولایة» که بار اول ضمیمه «خصایص» ابن بطریق بسال 1211 قمری، وبعداً به سال 1375
در تهران بچاپ رسیده است.
64 - ابوالحسن، علی بن محمد شاذلی (857 - 939) بنا به نقل شعرانی در «الیواقیت والجواهر» باب 56.
65 - مورخ نامی، خواند میر (942)، سبط میرخواند مؤلف «روضة الصفا» در تاریخ «حبیب السّیر» ج 2 ص 100 - 113.
66 - شمس الدین محمد بن طولون دمشقی حنفی (953) در «الأئمة إثنی عشر» ص 117 چاپ دارالصادر بیروت.
67 - شیخ حسن عراقی (بعد 958) مدفون بالای کوم الریش در مصر، به نقل شعرانی در «الیواقیت والجواهر» مبحث 60 ودر «لواقح الانوار» چاپ 1374 مصر ج 2 ص 139، ملاقات واجتماع او را با حضرت مهدی(ع) ذکر نموده است.
68 - شیخ علی خواص، استاد عارف شهیر شیخ عبدالوهاب شعرانی (بعد 958) به نقل شاگردش «لواقح الانوار» ج 2 ص150 و«الیواقیت والجواهر» مبحث 65.
69 - تقی الدین ابن ابی منصور (تاریخ فوت او بدست نیامد) شعرانی در «الیواقیت والجواهر» آغاز باب 65 از کتاب «عقیده» او نقل کرده است.
70 - مورخ شهیر، قاضی حسین بن محمد دیار بکری (966) در «تاریخ الخمیس» ج 2 ص 343 پیرامون حوادث 260 ورویدادهای - ایام معتمد عباسی.
71 - عارف شهیر، شیخ عبدالوهاب بن احمد شعرانی شافعی
(898 - 973) در «الیواقیت والجواهر» مبحث 65.
72 - شهاب الدین، شیخ الاسلام، احمد بن حجر هیثمی شافعی (909 - 974) در «صواعق المحرقة» ص 100 و124 چاپ 1313 هجری مصر،
73 - سید جمال الدین، عطاء الله بن سید غیاث الدین فضل الله شیرازی نیشابوری (1000) در «روضة الاحباب» فارسی، چاپ 1297 لکهنو و1310 هند، در فصل ویژه حضرت مهدی(ع).
74 - محدث شهیر، ملاعلی بن سلطان هروی قاری (1014) در «المرقاة فی شرح المشکاة» که بخش ویژه حضرت مهدی(ع) از آن در جلد دوم «الامام المهدی عند اهل السنة» به چاپ رسیده است.
75 - مورخ شهیر وفاضل، ابی العباس، احمد بن یوسف بن احمد دمشقی قرمانی (939 - 1019) در تاریخ «اخبار الدول وآثار الاول» ص 117، ضمن باب ویژه خلفاء وائمه.
76 - امام ربانی، احمد بن عبدالاحد فاروقی سرهندی نقشبندی حنفی (971 - 1031)، که از بزرگان صوفیه هند بوده، واز وی به مجدِّد هزاره دوم تعبیر کرده اند، در «مکتوبات» ج 3 مکتوب آخر.
77 - عارف شهیر، عبدالرحمن چشتی بن عبدالرسول بن قاسم بن عباسی علوی صوفی (بعد 1045) در «مرآة الاسرار»، فارسی، شامل شرح حال مشایخ صوفیه (که نسخه آن در کتابخانه آصفیه لکهنو به شماره 167 وکتاب 1309 موجود است، ونسخه دیگری از آن در کتابخانه مجلس تهران موجود می باشد) وشاه ولی الله دهلوی نیز در
کتاب «الانتباه فی سلاسل اولیاء الله واساتید وارثی رسول اللّه» از آن نقل کرده است.
78 - عارف شهیر، بدیع الزمان قطب مدار، کسی که عبد الرحمن صوفی کتاب «مرآة الاسرار» را به خاطر او نوشت واو معاصر وی بود، واز اعلام نیمه اول سده یازدهم به شمار می رود؛ وبه نقل «کشف الاستار» علامه نوری، ص 51 تحت شماره 27، عبدالرحمن داستان دیدار او را با آن حضرت در کتاب نامبرده آورده است.
79 - ابوالمجد، عبدالحق بن سیف الدین دهلوی بخاری حنفی (959 - 1052) در رساله ویژه مناقب ائمه واحوال آنها به نقل «کشف الاستار» تحت شماره 12.
80 - مورخ شهیر، عبدالحی بن احمد، معروف به ابن عماد دمشقی حنبلی (1032 - 1089) در «شذرات الذهب» ضمن حوادث 260 هجری، ص142، چاپ 1350.
81 - شیخ محمود بن محمد شیخانی قادری (بعد 1094) در «الصراط السوی فی مناقب آل النبی (صلّی الله علیه وآله وسلم)».
82 - عبدالملک بن حسین بن عبدالملک بن عصامی مکی (1049 - 1111) در کتاب «سمط النجوم العوالی» ج 4 ص 137 - پیرامون نام حضرت امام حسن عسکری(ع) - وص 138.
83 - میرزا محمد خان بن رستم بدخشی (1122) در «مفتاح النجا فی مناقب آل العبا» ص 181، مخطوط کتابخانه آیت الله مرعشی قم. [ملحقات احقاق الحق 13/95]
84 - سید عباس بن علی مکی (بعد 1148) در «نزهة الجلیس» ج 2 ص 128، چاپ قاهره.
85 - شیخ عبد الله بن محمد شبراوی شافعی مصری (1172)، شیخ جامع ازهر، در «الاتحاف بحب الاشراف» ص 68 - 69، چاپ قاهره.
86 - احمد بن علی بن عمر، شهاب الدین، ابوالنجاح منینی حنفی دمشقی (1089 - 1173) در کتاب «فتح المنان» در شرح منظومه «الفوز والامان» شیخ بهائی، ص 3، چاپ قاهره؛متن این کتاب در «الامام المهدی عند اهل السنة» عیناً به چاپ رسیده است.
87 - شاه ولی اللّه، احمد بن عبدالرحیم فاروقی دهلوی حنفی (1110 - 1176) در «المسلسلات» معروف به «الفضل المبین» قضیه ملاقات بلاذری با آن حضرت را آورده، وبا سکوت موجب رضا از اظهار نظر خودداری کرده است.
نیز (به نقل «کشف الاستار» شماره 26) در «الانتباه فی سلاسل اولیاء اللّه» در این زمینه شرح مفصّلی از جامی آورده است.
88 - شیخ سراج الدین، عثمان دده عثمانی (1200) در «تاریخ الاسلام والرجال» ص 370، نسخه مخطوط کتابخانه آیت الله مرعشی. [ملحقات احقاق الحق 13/92]
89 - شیخ محمد بن علی صبان مصری شافعی (1206) در
«اسعاف الراغبین فی سیرة المصطفیوفضائل اهل بیته الطاهرین»(15) ذکر نموده است.
90 - مولوی علی اکبر بن اسداللّه مودودی (1210) از مشاهیر علمای هند ومتعصبین سر سخت علیه شیعه در «مکاشفات» - که حواشی بر «نفحات الانس» جامی است - (ج 7، ص327) پیرامون شرح حال علی بن سهل اصفهانی وبحث از عصمت انبیاء وامام مهدی موعود.
91 - مولوی محمد مبین هندی لکهنوی (1220) در «وسیلة النجاة» چاپ گلشن فیض، ص 316.
92 - شیخ عبدالعزیز بن شاه ولی الله دهلوی (1159 - 1239)، مؤلف «تحفة اثناعشریة» بنا به نقل «استقصاء الافهام» ص 119 در «النزهة» روایت ابن عقله، مربوط به ملاقات بلاذری را از «فضل المبین» پدر خود نقل کرده، واین خود گواه بر عقیده او به حیات حضرت مهدی(ع) می باشد.
93 - خالد بن احمد بن حسین، ابوالبهاء، ضیاءالدین نقشبندی شهرزوری (1190 - 1242) از بزرگان صوفیه، در «دیوان فارسی» خود به نقل «مجمع الفصحاء» رضا قلی هدایت، ج 2، ص 11، چاپ 1329.
94 - رشیدالدین دهلوی هندی (1243) در «ایضاح لطافة المقال» بنقل «الامام الثانی عشر» علامه عبقانی، ص 47، چاپ نجف.
-----------------
(15) این کتاب کراراً در حاشیه «نورالابصار» شبلنجی، ویکبارهم در حاشیه «مشارق الانوار» حمزاوی در مصر به چاپ رسیده است.
95 - نسب شناس شهیر، ابوالفوز، محمد امین سویدی بغدادی (1246) در «سبائک الذهب فی معرفة قبائل العرب» ص 87 در خط عسکری ذکر نموده است.
96 - قاضی جواد بن ابراهیم بن محمد ساباط هجری بصری حنفی (12501188)، که نخست مسیحی بود واز آن پس گرایش به اسلام پیدا کرد، در «البراهین الساباطیه فیما یستقیم به دعائم الملة المحمدیة» چاپ عراق، به نقل «کشف الاستار».
97 - شیخ عبدالکریم یمانی (قبل 1291) ضمن اشعاریکه پیرامون حضرت مهدی(ع) سروده ودر «ینابیع المودة» عیناً آنها را آورده است.
98 - محدث عالیقدر، سلیمان بن ابراهیم قندوزی حنفی معروف به خواجه کلان (1220 - 1294) در «ینابیع المودة» آخر باب 56 وآخر باب 79، که بارها در ترکیه، هند، عراق، ایران، ودر هفتمین بار به سال 1384 در نجف به چاپ رسیده است.
99 - شیخ حسن عدوی حمزاوی شافعی مصری (1303) در «مشارق الانوار فی فوز اهل الاعتبار» ص 153، چاپ مصر.
100 - عبدالهادی بن رضوان بن محمد بن الابیاری (1305) در «جالیة الکدر» - شرح منظومه سبزواری - ص 207 چاپ مصر.
101 - مؤلف «تشیید المبانی» (1306) به نقل علامه محقق میرحامد حسین نیشابوری هندی در «استقصاء الافهام» ص 103، چاپ لکهنو.
102 - سید مؤمن بن حسن بن مؤمن شبلنجی مصری (1252 -
بعد1308) در فصل ویژه حضرت مهدی(ع) در «نور الابصار» ص 150، چاپ 1322 مصر.
103 - عبدالرحمن بن محمد بن باعلوی حضرمی (1320)، مفتی حضرم یمن، در «بغیة المسترشدین» ص 296، چاپ مصر، به نقل از جلال الدین سیوطی.
104 - محمود بن وهیب قراغولی بغدادی حنفی در کتاب «جوهرة الکلام» مطبوع، ص 157، در فصلی که تحت عنوان «المجلس الثلاثون فی فضائل محمد المهدی رضی الله عنه» ویژه حضرت مهدی(ع) گشوده، به ولادت وغیبت آن بزرگوار اعتراف کرده است.
105 - عماد الدین حنفی، به نقل علامه نوری از بعضی اصحاب خود در «کشف الأستار» ص 60، اعتراف به ولادت حضرت مهدی(ع) نموده، ولی علامه نوری از نصّ کلام او اظهار بی اطلاعی کرده است.
106 - فاضل محقق قاضی بهلول بهجت افندی قندوزی زنگنه زوری (1350) در «محاکمه در تاریخ آل محمّد[ص]» که از ترکی آذربایجانی به فارسی ترجمه، وبالغ بر ده مرتبه در ایران به چاپ رسیده، ونمایشگر عالی ترین ومحققانه ترین بحث در باره امامت است.
107 - شیخ عبیداللّه امرتسری حنفی، معاصر، در کتاب «ارجح المطالب فی عدّ مناقب اسداللّه الغالب امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب[ع]» که به زبان اردو نگارش ودر لاهور به چاپ رسیده است، ص 377.
108 - سید عبدالرزاق بن شاکر بدری شافعی، معاصر، در کتاب خود
«سیرة الامام العاشر علی الهادی[ع]» ص 131.
109 - محمد شفیق غربال(1311 - 1381)، مورخ شهیر وعضو مجمع لغوی در قاهره، در «دائرة المعارف» که به قلم گروهی از متخصصین در 2000 صفحه نگارش یافته، وبه سال 1965 در قاهره به چاپ رسیده، زیرعنوان «الأئمة الإثنی عشریة» نوشته است که حضرت مهدی(ع) در سنه 873 میلادی (که همزمان با 260 هجری، آغاز غیبت صغری می باشد)غایب گردیده.
110 - خیرالدین بن محمود بن محمد زرکلی دمشقی (1310 - 1396) در «الأعلام» ج 6 ص 80 چاپ سوم، ضمن فصلی که به نام «محمد بن الحسن العسکری» باز نموده، اعتراف به ولادت آن حضرت کرده است.
111 - یونس احمد سامرائی در کتاب «سامراء فی ادب القرن الثالث الهجری» که با همکاری دانشگاه بغداد به سال 1968 میلادی به چاپ رسیده، در ص 46 پیرامون واژه «عسکری» می گوید: «گروهی از شخصیّت ها حامل نسبت این کلمه اند، از جمله ابوالحسن علی بن محمد الجواد العسکری وفرزندش حسن بن علی وابوالقاسم محمد بن الحسن العسکری، واو مهدی منتظر است».
ودر پاورقی همین صفحه تصریح به قبّه وسرداب غیبت نموده ومی گوید: «همانجاست که پندارند مهدی منتظر در آن غیبت نموده».
آنگاه می نویسد:
«این سرداب را کثیری از مسلمین در دوره سال زیارت می کنند.» بدین ترتیب گرچه نامبرده تصریح به تاریخ ولادت آن حضرت نکرده است لکن همانرا که دیگران درباره حضرت مهدی(ع) نوشته اند صریحاً وبدون هیچگونه تردیدی نوشته وولادت آن حضرت را امر مسلّمی دانسته است.
112 - مستشار عبدالحلیم جندی مصری، معاصر، در کتاب «الامام جعفر الصادق» ص 238 چاپ مجلس اعلای شؤون اسلامی مصر، 1397.
آری، این شخصیت های بزرگ از اهل تسنن بر ولادت حضرت مهدی(ع) تصریح کرده اند؛ واز اینجا می توان گفت که مسأله تولد امام مهدی(ع) از مسلمات گروه عظیمی از علماء اهل تسنن می باشد؛ وکسانیکه قائل به تولد او نیستند ومی گویند در آینده متولد خواهد شد در اقلیت می باشند.
اعتراف صریح یا ضمنی بیش از یکصد وبیست نفر از علمای سنی به فرزند امام حسن عسکری بودن حضرت مهدی ولوازم آن
همچنانکه در بحث وبررسی پیرامون حسینی بودن حضرت مهدی منتظر خاطرنشان گردید که از طرف محمد بن عبدالله معروف به نفس زکیه (اولین مدعی دروغین مهدویت در اسلام) یا از طرف محمد بن عبدالله منصور دوانیقی (خلیفه عباسی ودومین مدعی دروغین مهدویت) فراز «واسم ابیه اسم ابی» به حدیث پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلم) که فرمود: «المهدی اسمه اسمه» اضافه شد وتنها در سنن ابی داود وسنن ابن ماجه مندرج گردید، تا مهدی موعود «محمد بن عبد الله» تلقی شود ومهدویت کسی که خود هم نام باپیامبر است وپدرش همنام با پدر پیامبر، جا اندازی وقابل قبول گردد ومهدویت «محمد بن الحسن العسکری» از اعقاب وفرزندان حسین بن علی به دست فراموشی سپرده شود.
این موضوع در عین حالی که طبق نظر علمای حدیث شناس سنی ساخته گی بودن آن ثابت ومسلم وشرحش به نظر رسید، تا هم اکنون بین ببعض نویسندگان سنی وبخصوص سنی های وهابی مطرح است که
می گویند: «مهدی، محمد بن عبدالله است»!
اکنون با توجه به تعداد یکصد ودوازده نفر از علما ومورخین نامبرده سنی که هریک اعتراف کتبی به ولادت حضرت مهدی در سنه 255 هجری نموده وهمه آنها آن حضرت را بدون شک وتردید بلکه بطور مسلم وقاطعانه فرزند امام حسن عسکری(علیه السلام) (امام یازدهم شیعه) معرفی واعلام کرده اند.
واضافه بر این عده تعداد چهارده نفر دیگر از اعلام تاریخی سنی در کتاب ارزشمند وپرمایه «دفاع عن الکافی» تألیف آقای سید ثامر هاشم حبیب عمیدی، معرفی شده اند که مجموعا 126 نفر اعتراف به ولادت آن حضرت نموده اند، دیگر جای هیچ گونه حرف ونقلی برای مهدی فرزند امام حسن عسکری بودن، وساختگی بودن فراز «واسم ابیه اسم ابی» بر جای نمانده که متاسفانه بعد از این همه بحث وگفتگو ونقلیات حدیثی واعترافی پیرامون فرزند امام عسکری بودنِ مهدی منتظر، یک سنی متجدد مآب وغرب زده با انکار صاحب فرزند بودن امام حسن عسکری، مشت خیانت خود راباز کند وآبروی خود را به باد دهد.
آری دکتر عبد الله غفاری در نوشته های گزارشی خود به عنوان «پروتوکلات آیات قم» - ص 11 چاپ 1411 هجری، 1991 م، - وانمود کرده که تاریخ می گوید امام حسن عسکری درگذشت وفرزندی برجای نگذارد وامام مهدی منتظر متولد نشده!.
تعداد صد وپنجاه ودو اثر تألیفی (کتاب، رساله، مقاله) علما ودانشمندان اهل تسنن درباره حضرت مهدی
1 - «إبراز الوهم المکنون من کلام إبن خلدون، فی أحادیث الواردة فی المهدی» یا «المرشد المبدی لفساد طعن ابن خلدون فی أحادیث المهدی».
أحمد بن محمّد بن صدیق شافعی مغربی (درگذشته1348).
چاپ دمشق وعیناً مندرج در «الامام المهدی عند أهل السنّة» 2/223.
2 - «ابراز الوهم من کلام إبن حزم».أحمد بن صدیق بخاری حضرمی(1380).
چاپ 1347 مطبعه ترقی دمشق، در ردّ بر إبن حزم اندلسی (متوفای 456) که در کتاب «الفصل بین الاهواء والنّحل» از موضوع مهدویت تخطئه وانتقاد نموده واحادیث مهدی منتظر را تضعیف وبی اعتبار وانمود کرده است.
3 - «اتحاف الجماعة بما جاء فی الفتن والملاحم واشراط الساعة» شیخ محمود بن عبد الله تویجری.ج اول چاپ اول 1394 چاپخانه الریاض عربستان سعودی.
4 - «اتحاف الجماعة...».ج 2 چاپ 1396 ریاض عربستان سعودی.[دلیل مؤلفات الحدیث الشریف1/483]
5 - «أحادیث أشراط الساعة الصغری».صالح محمد دخیل الله (معاصر).
چاپ 1411 دانشگاه اسلامی مدینه در 637 صفحه وزیری که بعنوان تز دکترای مؤلف زیر نظر استاد ربیع بن هادی بن عمیر مدخلی تنظیم نموده.[دلیل مؤلفات الحدیث الشریف 1/483]
6 - «أحادیث القاضیه بخروج المهدی».محمد بن اسماعیل امیریمانی.[الاذاعة ابن صدیق قنوجی بخاری ص 114]
7 - «أحادیث المهدی من مسند أحمد بن حنبل(241)».
استخراج وتنظیم سید محمد جواد حسینی جلالی(معاصر).شامل مقدمه طولانی و136 حدیث از «مسند أحمد حنبل» به ترتیب موضوعی. وچاپ پنجم آن بسال 1409هـ وسیله مؤسسه نشر اسلامی قم (جامعه مدرسین) در 78 صفحه وزیری به ضمیمه کتاب «البیان» گنجی شافعی در 170 صفحه انجام شده.
8 - «الأحادیث الواردة بشان الدّجال فی مسند أحمد والصحیحین والسنن الأربع جمعاً وتخریجاً ودراسة لما لم یبیّن فی الصحیح».أحمد بن عیسی بن هادی عسر.
این کتاب رساله فوق لیسانس مؤلف باشد که بسال 1401 زیر نظر استادش سید محمد حکیم در دانشکده الدراسات العلیاء دانشگاه مدینه منوّره در 317 ورقه تنظیم گردیده.[دلیل مؤلفات الحدیث الشریف 1/484] توضیحاً کتاب بعنوان دجّال تألیف شده ولی چون موضوع آن مربوط به عصر ظهور حضرت مهدی(علیه السلام) وکشته شدنش بدست عمال آن حضرت است در اینجا بذکر آن پرداختیم.
9 - «الأحادیث الواردة فی المهدی، فی المیزان الجرح والتعدیل».عبدالعلیم بن عبدالعظیم هندی (معاصر).بنوشته شیخ عبدالمحسن عباد، این کتاب بعنوان تز دکترا در سال 1398 زیر نظر استادش، دکتر محمد ابوشهبه، درباره حضرت مهدی تألیف، ونسخه خطی آن در بیش از 600 صفحه در کتابخانه دانشکده شریعت در دانشگاه ملک عبدالعزیز مکّه موجود میباشد.نیز گوید: این کتاب بهترین وگسترده ترین کتاب مرجع پیرامون احادیث حضرت مهدی(علیه السلام) است، که مؤلف بیش از چهار سال در تنظیم آن عمر سپری کرده وأحادیث مربوطه را بررسی وصحت واعتبار وتواتر آنها را اثبات نموده.[مجلة جامعة الاسلامیة سال 12 شماره 45 ص323 ومقاله او عیناً مندرج در «الامام المهدی عند أهل السنّة» ج2 ص465 میباشد.]
10 - «أحادیث وکلمات حول الامام المنتظر».سید عبد الله (معاصر).
چاپ 1409 هـ انتشارات الهدایة الاسلامیة دبی در 168 صفحه رقعی.[کتابنامه حضرت مهدی، شماره93]
11 - «الاحتجاج بالأثر علی من أنکر المهدی المنتظر».شیخ حمود بن عبد الله حمود تویجری (معاصر).
چاپ اول 1403 در عربستان سعودی وچاپ دوم در 424 صفحه وزیری وسیله کتابخانه دارالعلیان الحدیثه، برید ریاض.این کتاب در ردّ بر «لا مهدی منتظر بعد الرسول سید البشر» تألیف رئیس دادگاه قطر، شیخ عبد الله بن زید بن محمود که در انکار مهدویت خلاصه، وچاپ شده می باشد.
12 - «أحوال صاحب الزمان» (فارسی).محمد بن مؤید جوینی مشهور به سعدالدین حموی(650) - پدر مؤلف «فرائد السمطین فی...» - وی خراسانی ونخست مقیم قاسیون دمشق بود واز آن پس به خراسان بازگشت ودر خراسان بدرود حیات گفت.این کتاب بیانگر 60 حدیث پیرامون سیره، غیبت وظهور حضرت بقیة اللّه (عجل الله فرجه) میباشد، ودر «مرآة الاسرار» جامی بعنوان «رسالة فی المهدی المنتظر» ذکر شده.
[الانسان الکامل عزیزالدین نسفی، شاگرد مؤلف، چاپ تهران 320 - 321؛ کتابنامه حضرت مهدی شماره66]
13 - «أحوال مهدی آخر الزمان» (فارسی).
علی بن حسام الدین معروف به متقی هندی(975).
شامل 60 حدیث پیرامون ظهور وعلائم ظهور همراه با ترجمه فارسی. نسخه خطی آن در چهار فصل تنظیم ودر نعت ونسب وکرامات ونشانه های ظهور واوضاع جهان در عصر ظهور خلاصه شده. دو نسخه خطی آن در کتابخانه آیت الله مرعشی در قم ضمن مجموعه های شماره 524 و9215 موجود است ونسخه ای هم در کتابخانه گنج بخش پاکستان ضمن مجموعه 812.
14 - «أخبار الدولة فی ظهور المهدی».أحمد بن ابراهیم بن جزار قیروانی(400).وی طبیب آفریقائی بود که دهها اثر تألیفی بجای گذارده وبسال 400 در اندلس کشته شد.[هدیة العارفین 1/70]
15 - «أخبار المهدی» یا «أخبار المهدی المنتظر».عباد بن یعقوب رواجنی أسدی.
از شیوخ بخاری ودیگر محدثین همردیف او (أمثال ترمذی، ابن ماجه، ابوحاتم، بزار ابن خزیمه) بوده وارباب رجال وحدیث شناسان همه وثاقت وصداقت او را مورد تأکید قرار داده اند، اما بخاطر شدت محبّتش به خاندان رسالت همواره هدف هجوم دشمنان اهل بیت قرار می گرفت.
ذهبی پس از نقل وثاقت او از حاکم نیشابوری وأبوحاتم، نقل از ابن خزیمه نموده که گفت از رواجنی شنیدم که می گفت:
هرکس همه روزه در نماز خود از دشمنان آل محمد (صلّی الله علیه وآله وسلم) بیزاری نجوید با آنها محشور خواهد شد.[میزان الاعتدال 2/379؛ سیر أعلام النبلاء 11/537] سمعانی پس از تصریح باینکه رواجنی از مشایخ بخاری بوده از او انتقاد می کند که چرا از رسول اکرم روایت نموده که فرمود: «إذا رأیتم معاویة علی منبری فاقتلوه» یعنی وقتی معاویه را بر فراز منبر من دیدید او را بکشید.و چرا از ابوبکر روایت نموده که به خالد بن ولید دستور داده بود امیرمؤمنان را بکشد سپس پشیمان شد وگفت: «لا تفعل ما أمرتک» یعنی آنچه را به تو دستور دادم انجام نده. (انساب سمعانی 6/170) بدین ترتیب با سنّی بودن رواجنی - همچنانکه بسیاری از بزرگان رجالیون، امثال شیخ طوسی (فهرست ص149) سروی (معالم العلماء ص88) ابن داود (رجال ص292) بدان تصریح کرده اند - وی نخستین عالم اهل تسنن بوده که درباره حضرت مهدی کتاب نوشته است.
جالب توجه آنکه رواجنی در سنه 250 هجری در گذشته وقبل از ولادت حضرت مهدی(علیه السلام) - در سنه 255 هـ - کتاب «أخبار المهدی» را تنظیم وتألیف نموده.
جالب تر آنکه بنوشته ذهبی (میزان الاعتدال 2/379) رواجنی شمشیری بالای سرش آویخته بود وچون از او سئوال شد: این شمشیر برای چیست؟در پاسخ گفت: آنرا آماده کرده ام که با آن همراه حضرت مهدی (با
دشمنان) مقاتله وکشتار نمایم.توضیحاً شیخ طوسی از کتاب او «أخبار المهدی» تعبیر نموده ولی زرکلی (الأعلام 3/258) «أخبار المهدی المنتظر» نوشته است.
16 - «أخبار المهدی».بدرالدین، حسن بن محمد صالح نابلسی حنبلی(722).ابن حجر در «الدرر والکامنه» (2/121) نویسد نسخه اینکتاب را بخط مؤلف مشاهده نموده ومؤلف در تألیف آن تلاش فراوان ارائه داده.[هدیة العارفین 1/773؛ أعلام زرکلی 5/17؛ مجله تراثنا شماره1 سال اول مقاله علامه سید عبد العزیز طباطبائی]
17 - «أخبار المهدیه».أبوبکر صنهاجی پاریسی(1928).چاپ استان در 528 صفحه.[در جستجوی قائم ص26]
18 - «الاذاعة لما کان وما یکون بین یدی الساعة».سید محمد صدیق حسن قنوجی بخاری(1307).چاپ مؤسسه سعودیه مصر 1379، وعینًا مندرج در «الامام المهدی عند أهل السنّة» ص 67 - 108.
19 - «الأربعون حدیثاً فی المهدی».حافظ ابونعیم اصفهانی(430).
مندرج در «عرف الوردی فی أخبار المهدی» سیوطی ودر «کشف الغمة» اربلی ج3 و«بحار الأنوار» علامه مجلسی 51/78 - 85.
20 - «الأربعون حدیثاً فی المهدی».حافظ ابوالعلاء همدانی، محمد بن عطار(569).[ذخایر العقبی طبرانی ص136]
21 - «الأربعون حدیثاً فی المهدی».سراج الدین محدث بغدادی از اعلام قرن ششم هـ.[اهل البیت فی المکتبة العربیة علامه طباطبائی شماره 46 ص 32 بنقل از «جامع الاسرار عاملی از اعلام قرن 8»]
22 - «إرتقاء الغرف».شمس الدین محمد بن عبدالرحمن سخاوی(902).
[المقاصد الحسنه مؤلف ص 509، ذیل «المهدی» بشماره حدیث 7 و12؛ کشف الخفاء عجلونی 2/288؛ مقاله شیخ عبدالمحسن عباد در ردّ قاضی قطر، مندرج در «الامام المهدی عند أهل السنّة» 2/463 به نقل از دو کتاب فوق]
23 - «ارشاد ذوی الافهام لنزول عیسی».مرعی بن یوسف کرمی مقدسی(1033).نسخه خطی آن در پتنه هند موجود میباشد.[کتابنامه حضرت مهدی آقای مهدی پور ص 77 - 78]
24 - «الاشاعة لأشراط الساعة».تألیف محمد بن عبدالرسول حسینی برزنجی (1103).
چاپ 1370 قاهره، مندرج در «الامام المهدی عند أهل السنّة».
25 - «اشراط الساعة».
أبومحمد، عبدالغنی بن عبدالواحد مقدّسی جماعیلی حنفی(600). متولد جماعیل از توابع نابلس.[النجوم الزاهرة 6/185]
26 - «اشراط الساعة».شیخ أحمد بن فقیه شافعی.[ایضاح المکنون 1/86]
27 - «اشراط الساعة».شیخ یوسف بن عبدالله بن یوسف وابل.
چاپ سوم 1414 هـ، از انتشارات ابن جوزی دمّام عربستان در 484 صفحه وزیری.
28 - «اشراط الساعة الصغری والکبری».شیخ امین حاج محمد احمد معاصر واستاد دانشگاه ام القری در مکه معظمه.چاپ اول 1412 دار المطبوعات الحدیثه جده عربستان در 148 صفحه وزیری.
29 - «اشراط الساعة وأسرارها».شیخ محمد سلامة جبر از علمای اهل سنّت ومقیم کویت است.
چاپ اول بسال 1401 از طرف شرکت الشعاع کویت وبرای دومین بار بسال 1413 دارالسلام، بیروت، در 143 صفحه وزیری.
این کتاب پیرامون علائم ظهور، خروج دجّال، نزول حضرت
عیسی، خروج یأجوج ومأجوج، طلوع شمس از مغرب ودیگر نشانه های ظهور حضرت مهدی خلاصه شده.
30 - «اشراط الساعة وخروج المهدی».
علی بن محمد میلی جمالی تونسی مالکی(1248).نسخه خطی آن در دارالکتب المصریه موجود است ومؤلف هم مقیم مصر بوده.[هدیة العارفین ص 773؛ أعلام زرکلی 5/17]
31 - «الاعلان بما اخبر به النبیّ من احوال هذا الزمان».
محمد ترمترمی بن محمد بن صدیق غماریچاپ 1350 مطبعه مهدیه تالوان ترکیه 33 صفحه[دلیل 1/485 کتابنامه حضرت مهدی(علیه السلام) ص 89 شماره 168]
32 - «إقامة البرهان علی نزول عیسی فی آخر الزمان».
أبوالفضل، عبدالله بن محمد بن صدیق حسینی ادریسی غماری (1380).
چاپ عالم الکتب بیروت.
33 - «إقامة البرهان علی نزول عیسی فی آخر الزمان» (اردو).
ترجمه کتاب غماری فوق، که مؤلف خود در صفحه اول مقدمه کتاب «المهدی المنتظر» بدان تصریح نموده، اما بدون ذکر نام مترجم.
34 - «إقامة البرهان فی الرد علی من أنکر خروج المهدی والدجال ونزول المسیح فی آخر الزمان».حمود بن عبد الله تویجری(معاصر). چ 1405 مکتبة المعارف
ریاض.
35 - «امارات الساعة».شاه رفیع الدین، فرزند شاه ولی الله دهلوی.این مقاله ضمن مجله «المنصور» شماره 19 ص 41 ببعد بسال1412 در لاهور انتشار یافته.[کتابنامه حضرت مهدی ص 95]
36 - «امام منتظر» - ترجمه عقیدة اهل السنة والاثر شیخ عبدالمحسن عباد - بقلم مولانا شیخ مسرور حسن[کتابنامه حضرت مهدی(علیه السلام) ص 105 شماره 213]
37 - «البرهان فی علامات مهدی آخر الزمان».
جلال الدین عبدالرحمن سیوطی(911).[هدیة العارفین ج1 ص536 سطر 20]
38 - «البرهان فی علامات مهدی آخر الزمان».علاءالدین علی بن حسام الدین مشهوربه متقی هندی جنپوری (975)چاپ 1398 هجری با تحقیق آقای علی اکبر غفاری، نشر شرکت رضوان تهران وچاپ دوم بسال 1408هجری، ذات السلاسل کویت در دوجلد با تحقیق جاسم بن مهلهل یاسین[دلیل 1/486]
39 - «بقیة الله خیر بعد الفناء فی السیر».عبدالغنی بن اسماعیل حنفی نقشبندی نابلسی دمشقی(1143).[ایضاح المکنون 1/191]
40 - «البیانات» (اردو).ابوالأعلی مودودی(1400).این کتاب در پنج جلد پاسخگوی پرسشهای اقطار مناطق اسلامی است وبخشی از آن ویژه پرسش از شئون حضرت مهدی میباشد ومجموعاً چاپ ودر پاکستان انتشار یافته، وپیرامون صحّت احادیث مهدی تأکید نموده.
41 - «البیانات» (ترجمه ترکی)ابوالأعلی مودودی(1400).
بخش حضرت مهدی آن در ایام در گذشت مودودی بقلم آقای علی اکبر مهدی پور بزبان ترکی استانبولی ترجمه، چاپ ومنتشر گردیده.
42 - «البیانات» (ترجمه عربی) ابوالأعلی مودودی (1400).
نیز بخش ویژه حضرت مهدی این کتاب وسیله محمد حدّاد عاصم به عربی ترجمه وبنام «علامات المهدی» در مجله «المنصور» شماره 19 ص 36 - 48 در لاهور چاپ ومنتشر شده.[کتابنامه حضرت مهدی، آقای مهدی پور ص 189 - 190 وص 527]
43 - «البیان فی أخبار صاحب الزمان».ابوعبد الله محمد بن یوسف گنجی شافعی(658).
چاپ نجف ضمیمه «کفایة الطالب» مؤلف وچاپ تبریز ضمیمه
«غیبت شیخ طوسی» ونیز در بیروت، اصفهان وقم چاپ شده.
44 - «بین یدی الساعة».دکتر عبدالباقی احمد محمد سلامة.چاپ مکتبة المعارف ریاض در 182 صفحه وزیری.
45 - «تحدیق النظر فی أخبار الامام المنتظر».محمد بن عبدالعزیز بن مانع نجدی حجازی(1358).
نسخه آن در دارالکتب مصر ونیز در دارالکتاب نجف موجود میباشد.[فهرست کتابهای جمع آوری شده در دار الکتب از سال 1936 تا 1955 م 1/127 ومقاله شیخ عبدالمحسن بن عباد در مجله دانشگاه مدینه، عدد اول سال 12 شماره 45 ص 310 ومندرج در «الامام المهدی عند أهل السنّة» 2/452]
46 - «تحذیر الاخوان من ادّعاء المهدیّة آخر الزمان» (عربی).شیخ عثمان بن فودی(1817م).
نسخه خطّی این کتاب در کتابخانه دانشگاه «بایرو» در نیجریه موجود است.[أخبار التراث العربی شماره 23 ص 5؛ کتابنامه آقای مهدی پور ص 217]
47 - «تحقیق ظهور المهدی». احمد بن عبداللطیف بربیر دمیاطی (1228)، نسخه مخطوط آن در هفت ورقه بخط محمد بن علی بن محمد
محموده صفدی مورخه 1232 در آخر مجموعه شماره 234 کتابخانه ظاهریه دمشق موجود است.[فهرست مجموعه های کتابخانه ظاهریه 2/52]
48 - «تعلیق علی محاضرة «عقیدة اهل السنّة والاثر... شیخ عبدالمحسن عباد»».
شیخ عبدالعزیز بن عبدالله بن باز که مفتی أعظم دربار عربستان سعودی بود.این مقاله بدنبال «عقیدة اهل السنة» مؤکّداً اعتراف به صحت وتواتر أحادیث مهدی منتظر نموده ومتن آن در آخر «الامام المهدی عند أهل السنّة» مندرج است.
49 - «تلخیص البیان فی أخبار مهدی آخر الزمان».علی بن حسام الدین متقی هندی(975).
چاپ 1401 هـ دار التبلیغ اسلامی قم، 22 صفحه وزیری با تحقیق دانشمند محترم آقای علی اکبر مهدی پور.
جهت آگاهی بر وجود بیش از بیست نسخه خطی آن در کتابخانه های جهان رجوع شود به مقاله «اهل البیت فی المکتبة العربیة» علامه سیّد عبدالعزیز طباطبائی در مجله «تراثنا» شماره سوم سال اول 1406.[ایضاح المکنون 1/318؛ هدیة العارفین 1/746]
50 - «تلخیص البیان فی علامات مهدیّ آخر الزمان».شمس الدین احمد بن سلیمان ابن کمال پاشا حنفی، شیخ الاسلام
ومفتی قسطنطنیه(940).(هدیة العارفین 1/141)
51 - «تنبیه الوسنان إلی أخبار مهدی آخرالزمان».أحمد نوبی(1037).[معجم المؤلفین کحاله 2/197؛ به نقل از نسخه آلمانی تاریخ الأدب العربی بروکلمن 2/385 و520]
52 - «تنویر الرجال فی ظهور المهدی والدّجال».رشید الراشد تاذفی حلبی(معاصر).چاپ شده.[المهدی المنتظر محمد حسن آل یس 33]
53 - «التوضیح فی تواتر ما جاء فی المهدی المنتظر والدّجال والمسیح».محمد بن علی شوکانی صنعانی(1250).[بدر الطالع مؤلف - ذیل شرح حال خودش 2/222 - ؛ الاذاعه... ص 113؛ غایة المأمول 5/327؛ فهرس الفهارس ص 409؛ عقیدة أهل السنّة والاثر شیخ عبدالمحسن عبّاد] این کتاب بیانگر چگونگی تواتر وقطعیّ الصدور بودن أحادیث پیرامون حضرت مهدی(علیه السلام) است واستاد ناصر الدین در مقاله «حول المهدی» بنقل از کتاب فوق مینویسد احادیثی که در پیرامون حضرت مهدی بدست ما رسیده ومی توان بر آن اعتماد واستناد نمود پنجاه حدیث می باشد که برخی صحیح، برخی حسن، وبرخی دیگر ضعیفِ
ترمیم شده میباشد وآنها بدون شک وتردید به حد تواتر رسیده است، وعنوان تواتر بر طبق همه ضوابطی که در کتابهای پایه نوشته شده بر کمتر از آن صدق میکند...»[مجلة التمدن الاسلام، شماره 27 - 28 سال 22 ص 646] وگویا این کتاب چاپ شده باشد ولی اطلاعی از مشخصات آن بدست نیامد.
54 - «ثلاثة ینتظرهم العالم: عیسی، الدّجال والمهدی المنتظر».
شیخ عبداللطیف عاشور(معاصر).چاپ 1406، انتشارات ساعی ریاض وانتشارات قران قاهره، 144 صفحه وزیری.
55 - «جزء فی ذکر المهدی».ابوالفداء، اسماعیل بن کثیر دمشقی(774).[نهایه مؤلف ص 130]
56 - «جزء فی المهدی».أبوحسین، أحمد بن جعفر بن محمد عبد الله بغدادی معروف به ابن منادی(336).
این کتاب بدست ابن حجر عسقلانی رسیده واو بخشی از آنرا در کتاب «فتح الباری (شرح صحیح بخاری)» آورده، واز جمله در ج 13 ص 213، وابن منادی را کتاب دیگری باشد بنام «الملاحم».
57 - «جزء فی ما ورد فی المهدی».ابن حجر.
[فهرس الفهارس والاثبات ص 339]
58 - «جمع الأحادیث الواردة فی المهدی».حافظ أبوبکر بن خیثمه، أحمد بن زهیر بن حرب نسائی(279).
وی شاگرد أحمد حنبل، ومؤلف کتاب «تاریخ الکبیر» بوده است که خطیب بغدادی ودارقطنی درباره آن گفته اند: هرگز کتابی پرفائده تر از کتاب تاریخ ابن خیثمه سراغ نداریم.[تاریخ بغداد 4/163؛ الأعلام زرکلی 1/128]
59 - «جمع طرق أحادیث المهدی».ابن عراقی ولی الدین ابوزرعه، احمد بن عبدالرحیم بن حسین کردی رازیانی مصری شافعی(826).[ذیل تذکرة الحفاظ ذهبی - از ابن فهد مکّی - ص 288؛ الضوء اللامع سخاوی 336 - 334، مقاله «الردّ علی من کذب بالأحادیث المهدی» شیخ عبدالمحسن عباد]بنوشته «النجوم الزاهرة» 5/118، او در سنه 824 به سمت قاضی القضاة مصر منصوب گردید ودر سنه 826 در گذشت.
60 - «الجواب المقنع المحرر، فی أخبار عیسی والمهدی المنتظر».محمد حبیب الله شنقیطی(1363 هـ).
این کتاب بنوشته خود مؤلف - در کتاب دیگرش «زاد المسلم» 2/41 - در ردّ بر ابن خلدون تألیف، ودر چهار بخش زیر خلاصه شده است:
1 - مقدمه بیانگر تواتر أحادیث حضرت مهدی.
2 - فصل اول در بیان أحادیث ویژگیها واوصاف آن حضرت.
3 - فصل دوم پیرامون نزول حضرت عیسی واجتماع او با حضرت مهدی.
4 - خاتمه در بیان خروج دجّال وپیدایش مهدی های ادعائی ودروغین.
مؤلف در مراکش، مدینه، مکه وقاهره بسر میبرده ودر دانشگاه الازهر مصر تدریس نموده ودر قاهره درگذشته.[کتابنامه حضرت مهدی ص276 - 277]
61 - «چاغین بکلد (یغی انسان مهدی)» (ترکی استانبولی).عادل گوک بورون(معاصر).چاپ دوم انتشارات تک یول، استانبول، 77 صفحه رقعی.این کتاب که با مقدمه ای از آقای مصطفی گنج انتشار یافته از غیبت، ظهور، علائم ظهور، نسب ومحل ظهور حضرت، وخروج دجّال سخن رفته است.[کتابنامه حضرت مهدی ص281]
62 - «حاشیة علی «القول المختصر فی علامات المهدی المنتظر» - ابن حجر مکی(973) -».بقلم رضی الدین بن عبد الرحمان بن أحمد بن حجر(نوه مؤلف) (1041).[ایضاح المکنون 2/42؛ هدیة العارفین 1/369]
63 - «حقیقة الخبر عن المهدی المنتظر من الکتاب والسنة».
صلاح الدین عبد الحمید هادی(معاصر).چاپ اول 1980 م، کتابخانه تاج، طنطا، مصر، 96 صفحه.
64 - «ختم النبوة وظهور المهدی».ابوالأعلی مودودی(1400).چاپ 1399 هـ لاهور پاکستان.[کتابنامه آقای علی اکبر مهدی پور ص316]
65 - «الدرّ المنضود فی ذکر المهدی الموعود».سید صدیق حسن بن اولاد حسن بن اولاد علی قنوجی.نسخه خطی آن بخط مؤلف در کتابخانه ندوة العلماء در لکهنو هند بشماره 311 طبق نقل فهرست آن بشماره 97 موجود است[اهل البیت فی المکتبة العربیة، علامه طباطبائی شماره 305]
66 - «ذکر المهدی الذی یکون فی آخر الزمان».ابوالفداء، اسماعیل بن کثیر دمشقی(774).
این موضوع در کتاب «النهایة، أو الفتن والملاحم» مؤلف ص 24 تا 32 درج وچاپ شده، نیز عیناً در ج 2 «الامام المهدی عند أهل السنّة» هم مندرج گردیده.
67 - «ذکر المهدی ونعوته وحقیقة مخرجه وثبوته».حافظ أبونعیم أحمد بن عبدالله اصفهانی(430).
این کتاب مشتمل بر 156 حدیث در شئون مختلف امام مهدی منتظر(علیه السلام) است که سید بن طاووس فهرست ابواب آنرا وتعداد روایات هر بابی را در «طرائف» (ص 183) ایراد نموده ودر دیگر کتابهای خود
هم از آن نقل حدیث فرموده.نیز علامه تهرانی در «الذریعه» (ج 10 ص 38) آن را بدینگونه ذکر کرده؛ ودر «هدیة العارفین» (5/75) بعنوان «کتاب المهدی» مطرح شده.
68 - «الردّ علی من حکم وقضی أنّ المهدی الموعود جاء ومضی».علی بن حسام الدین معروف به متقی هندی جونپوری (975) این کتاب در رد محمد بن یوسف جونپوری (متولد 847، متوفای 910) مدعی دروغین مهدویت است در سنه 901 و903 نسخه خطی آن مؤرخه 990 ضمن مجموعه شماره 1514 مکتبه رضا رامپور در هند است ونسخه دیگرش بتاریخ قرن یازدهم شماره 1975 بشرح مندرج در فهرستش 2/460.[اهل البیت فی المکتبة العربیه علامه طباطبائی، بشماره 329]
69 - «الردّ علی من حکم وقضی أن المهدی الموعود جاء ومضی».نورالدین علی بن محمد هروی حنفی، معروف به ملا علی قاری(1014).
نسخه خطی این کتاب در کتابخانه ناصریه لکهنو است ونسخه دیگرش در مکتبة الامام امیرالمؤمنین نجف.[مجله تراثنا شماره 10 مقاله علامه سیّد عبدالعزیز طباطبائی]
70 - «الردّ علی من کذّب بالأحادیث المهدی».مقاله مفصلی است از شیخ عبدالمحسن بن عباد، عضو هیئت تدریسی دانشگاه مدینه که در رد رساله «لا مهدی ینتظر بعد الرسول
سید البشر» از شیخ ابن محمود رئیس محاکم شرعی قطر نگاشته، ودر مجله دانشگاه مدینه بشماره های 45 - 46 بچاپ رسیده وعیناً در «الامام المهدی عند أهل السنّة» 2/437 مندرج شده وبه ضمیمه مقاله دیگرش - عقیدة اهل السنّة والاثر فی المهدی المنتظر - بسال 1402 در چاپخانه الرشید مدینه در 224 صفحه چاپ ومنتشر گردیده.جهت شرح حالش مراجعه شود به «کتابنامه حضرت مهدی» آقای مهدی پور ص 390.
71 - «رسالة فی الأحادیث القاضیة بخروج المهدی وانه...».محمد بن اسماعیل امیریمانی صنعانی(751).[الاذاعه ص 114]
72 - «رسالة فی تحقیق ظهور المهدی».أحمد بن عبداللطیف بربیر دمیاطی شافعی(1226/1228/1229).
نسخه خطی آن در ضمن مجموعه شماره 234 کتابخانه ظاهریه شام موجود است ودو نسخه دیگر نیز در کتابخانه سلیمانیه استانبول بخش حاج محمود افندی به شماره های 1930 و2330 موجود میباشد. [کتابنامه آقای مهدی پور شماره 948 و1055]
73 - «رسالة فی حق المهدی».نورالدین علی بن سلطان محمد قاری هروی حنفی مشهور به ملا علی قاری(1014).
نسخه مخطوط آن در کتابخانه بلدیه اسکندریه مصر موجود است.
وسه کتاب دیگر هم درباره حضرت مهدی از اوست بنامهای «الرد علی
من حکم وقضی أن المهدی جاء ومضی»، «المشرب الوردی فی مذهب المهدی» و«مهدی آل الرسول»، مراجعه شود.
74 - «رسالة فی ردّ من انکر أنّ عیسی (علیه السلام) اذا نزل بصلّی خلف المهدی صلاة الصبح».جلال الدین سیوطی (911).
این رساله بعنوان تنبیه در پایان رساله «الاعلام بحکم عیسی علیه السلام» که مندرج در الحاوی للفتاوی (ج 2 ص 297 چاپ 1378 مصر وص 166 چاپ مصر بعد از آن) درج شده ونسخه خطی آن بشماره 59 در کتابخانه مسجد الحرام موجود است.
75 - «رسالة فی المهدی المنتظر».از سعدالدین محمد بن مؤید حمویه، معروف به سعدالدین حموی(650).(مرآة الأسرار جامی)
76 - «رساله مهدیه» (فارسی).شاه نعمت الله ولی(834) قطب وبنیانگذار فرقه های صوفیه نعمت اللهی ایران، هند وپاکستان.
این رساله ضمن جلد چهارم رساله های او ص 89 - 95 وسیله خانقاه نعمت اللهی تهران بسال 1343 چاپ ومنتشر گردیده.
واز مهدی منتظر بعنوان «مهدی، محمد بن عبدالله» نامبرده که به همین دلیل شکی در سنّی بودنش نیست.
77 - «روض وردی فی أخبار المهدی».
جعفر بن حسن بن عبدالکریم برزنجی مدنی، مفتی فرقه شافعیه مدینه منورّه درگذشته 1179 یا 1184 یا 1187.
نسخه خطی آن در کتابخانه ناصریه لکهنو موجود است.[سلک الدرر 2/9، هدیة العارفین 1/256، معجم المؤلفین 3/137، اعلام زرکلی 2/123، بروکلمن 2/384 اصل المانی، مجله تراثنا شماره 10، مقاله «أهل البیت فی المکتبة العربیة» علامه سیّد عبدالعزیز طباطبائی]
78 - «سید البشر یتحدث عن المهدی المنتظر».شیخ حامد محمود محمد لیمود(معاصر).چاپ مطبه مدنی قاهره، با مقدمه شیخ حسنی مخلوف، مفتی سابق مصر وعضو جمعیت علمای بزرگ الأزهر.[کتابنامه حضرت مهدی 1116]
79 - «شرح کتاب المهدی سنن ابی داود».ابن قیّم جوزیه(751).
این کتاب ضمن «تهذیب السنن» ابی داود تشریح شده ودر ذیل «عون المعبود» ج 11 ص 361 - 384 چاپ شده.[کتابنامه حضرت مهدی 1161]
80 - «صاحب الزّمان».ابوالعنبس، محمد بن اسحاق بن ابراهیم کوفی، قاضی صَیمره(275).
بنوشته «أعلام» زرکلی (6/29) وی ادیبی ظریف وعالم به نحو
وشاعری زبردست واز ندمای متوکل عباسی ومعتمدین بنی العباس بود.و بنوشته ابن ندیم وی را کتابی است بنام «صاحب الزّمان» که بنظر آقای خرسان نخستین تألیف ومقدم بر همه تألیفات سنّی وشیعه درباره صاحب الزمان مهدی منتظر بوده، ولی رواجنی مؤلف «أخبار المهدی» ومتوفای 250 مقدّم بر او بوده؛ هرچند متأسفانه امروز سرنخی از وجود آن در دست نیست.[فهرست ابن ندیم ص 223]
81 - «صحیح اشراط اساعة».شیخ مصطفی ابونصر شلبی.چاپ 1413 هـ انتشارات سوادی، جدّه، 432 صفحه وزیری.
82 - «الصحیح المسند من أحادیث الفتن والملاحم واشراط الساعة».مصطفی عدوی(معاصر).چاپ 1412 دارالهجرة ریاض، 587 صفحه وزیری.
83 - «صفة المهدی».حافظ ابونعیم اصفهان(430).یوسف بن یحیی مقدسی(685) در کتاب «عقد الدرر» - که در مصر، بیروت وایران مکرر چاپ شده - تعداد 29 حدیث از این کتاب نقل کرده است.
84 - «ظهور المهدی».جلال الدین سیوطی(911).
دو نسخه از این کتاب به دو عنوان زیر در استانبول موجود است:1 - «رسالة فی ظهور المهدی» کتابخانه سلیمانیه، بخش رشید افندی، ضمن مجموعه شماره 88383.2 - «رسالة ظهورات المهدی» همان محل، بخش قصیده چی زاده، ضمن مجموعه شماره 68180.[کتابنامه حضرت مهدی 1243]
85 - «العرف الوردی فی أخبار المهدی».مشتمل بر «أربعین» حافظ ابونعیم اصفهانی درباره مهدی منتظر وچند برابر آن أحادیث اضافی پیرامون شئون آنحضرت از جلال الدین عبدالرحمن سیوطی(911)؛ چاپ مصر؛ ضمن «الحاوی للفتاوی» وی؛ ج 2 ص 123 - 166 وج 2 ص 57 - 76 چاپ دارالکتب العلمیه بیروت 1395 ومندرج در «الامام المهدی عند أهل السنّة» ج 2.
86 - «العرف الوردی فی أخبار المهدی» (ترجمه ترکی کتاب قبل).مترجم مشرّف گوزجو(معاصر).چاپ 1986م انتشارات شفق مانیسا، ترکیه.
87 - «العرف الوردی فی أخبار المهدی» (نیز ترجمه ترکی کتاب سیوطی).مترجم محمود چلبی.نسخه خطی آن در کتابخانه سلیمانیه استانبول، بخش قلیج علی پاشا، ضمن مجموعه 68997 موجود است.[کتابنامه حضرت مهدی شماره 1256]
88 - «العرف الوردی فی دلائل المهدی».ابوالفضل، عبدالرحمن بن مصطفی یمنی حضرمی شافعی اشعری نقشبندی مقیم مصر(1192).نسخه خطی آن در کتابخانه سلطنتی برلن بشماره 2733 موجود است.[هدیة العارفین 1/544؛ مجله تراثنا شماره 16 مقاله آقای سیّد عبدالعزیز طباطبائی]
89 - «العطر الوردی، شرح قصیده «القطر الشهدی، فی اوصاف المهدی - شماره 52 -»».
شیخ محمد بلبیسی شافعی(1312هـ).چاپ 1308 بولاق مصر ضمن مجموعه ناظم قصیده ودیگر چاپها ومندرج در «الامام المهدی عند أهل السنّة» ج 2.
90 - «عقد الجواهر والدرر فی علامات ظهور المهدی المنتظر».
تألیف ابن حجر.به نقل دکتر عبدالله جبوری در تعلیقات خود بر «غریب الحدیث» ابن قتیبه 1/117 (در رابطه با نقل ابن قتیبه حدیث علی(علیه السلام) را پیرامون بودن مهدی منتظر از فرزندان حسین) اما بدون تصریح باینکه ابن حجر عسقلانی است یا هیثمی واینکه نسخه خطی آن در کجاست.[مجله تراثنا شماره 16 ص 21 - 22]
91 - «عقد الدرر فی أخبار الامام المنتظر».جمال الدین یوسف بن یحیی مقدسی شافعی دمشقی(685).
چاپ 1399 مکتبة خانجی مصر با تحقیق دکتر عبدالفتاح محمد حلو، واز آن پس بسال 1400 در تهران افست گردیده وبسال 1403 هم در بیروت تجدید چاپ شده ودر مرحله چهارم نیز بسال 1403 در دانشگاه ابن سعود در ریاض وبرای پنجمین بار سنه 1405 وسیله مکتبة المنار زرقاء اردن وبعداً در سنه 1416 وسیله مسجد جمکران قم تجدید چاپ شد.
92 - «عقد الدرر فی تحقیق القول بالمهدی المنتظر».أحمد بن زینی دحلان(1304).
نسخه مخطوط این کتاب در کتابخانه دانشگاه ملک سعود در حجاز موجود است وتاریخ کتابت آن 1304 هـ میباشد.
93 - «عقود الدرر فی شأن المهدی المنتظر».نسخه خطی آن در کتابخانه حرم مکی در مکه مکرمه بشماره 30، بخش دهلوی 4/198، فهرست مخطوط کتابخانه ص 141؛ اما از نام مؤلف اطلاعی بدست نیامد.[مجلة تراثنا شماره 16 ص 78]
94 - «عقیدة المسیح الدجال».سعید ایوب(معاصر).حدود یک سوم آخر این کتاب ویژه بحث درباره حضرت مهدی ودفاع از عقیده بدان حضرت است. نخست بسال 1409 در قاهره چاپ شده سپس بسال 1411 در بیروت وبعداً در قم.
95 - «عقیدة اهل السنّة والاثر فی المهدی المنتظر».
مقاله (متن محاضره علمی) شیخ عبدالمحسن بن حمد عباد عضو هیئت تدریسی دانشگاه اسلامی مدینه است در سنه 1388 که ضمن مجله دانشگاه بشماره 3 سال اول درج وانتشار یافته، ونیز مندرج در «الامام المهدی عند أهل السنّة» آخر ج 2 میباشد؛ جهت دیگر خصوصیات رجوع شود به «کتابنامه حضرت مهدی» ص 517.
96 - «علائم ظهور» (فارسی).علی بن حسام الدین متّقی هندی(975).
رساله مختصری است در علائم ظهور که احادیث مربوطه توسط متقی هندی بفارسی ترجمه شده. نسخه ای از آن در کتابخانه مسجد أعظم قم ضمن مجموعه شماره 636 با تاریخ کتابت آن در سنه 979 موجود است.
97 - «علامات الساعة الصغری والکبری».لیلی مبروک.دار المختار الاسلامی قاهره در 204 صفحه.
98 - «علامات المهدی» یا «البرهان فی علامة مهدی آخرالزمان».جلال الدین عبدالرحمن سیوطی(911).نسخه خطی آن در کتابخانه حرم مکه بشماره 34 بخش دهلوی موجود است.[مقدمه علامه خرسان بر ینابیع المودة ص 14؛ مجله تراثنا شماره 2 وشماره 16/29]
99 - «علامات المهدی المنتظر».
أحمد بن حجر هیثمی مکی شافعی(974).چاپ نشریات مکتبة القرآن للطبع والنشر مصر.[مجله تراثنا شماره 16 ص 29]
100 - «علامات مهدی منتظر»، ترکی، ترجمه «القول المختصر فی علامات المهدی المنتظر» ابن حجر (974).
بقلم مشرف گوزجو (معاصر)، ویراستار دکتر سوآت آروسان.چاپ اول 1985 م، انتشارات شفق، مانیسار ترکیه، 92 صفحه رقعی.
101 - «علامات مهدی آخر الزمان»، - ترجمه ترکی استانبولی «البرهان فی علامات مهدی آخر الزمان» متقی هندیبقلم مشرف گوزجو (معاصر)، ویراستار دکتر سوآت آروسان.چاپ 1986 م، انتشارات گونجه، استانبول، 95 صفحه جیبی.مترجم آن را «آخر زمان مهدی سی نین علامتلری» نامگذاری نموده
102 - «عنقاء مغرب فی معرفة ختم الأولیاء وشمس المغرب».محی الدین ابن عربی(638).چاپ مصر (أعلام زرکلی 6/281)، ونسخه خطی آن در کتابخانه آیت الله مرعشی در قم بشماره 4105 موجود میباشد.
103 - «عون المعبود - شرح سنن ابی داود - بخش کتاب المهدی -».ابوالطیب محمد شمس الحق عظیم آبادی (1329 هـ)چاپ مکتبة سلفیه مدینه منوره ج 11 ص 361 - 384، مندرج در کتاب «الامام المهدی عند اهل السنة».
104 - «الفتح الربانی فی الردّ علی المهدی المغربی الوزانی».از حاج صالح بن مهنا الأزهری.چاپ مطبعه تقدم مصر 1327 در 80 صفحه.[معجم المطبوعات ص 1183]
105 - «فتح المنان - شرح «قصیدة الفوز والأمان» شیخ بهائی -».شهاب الدین أحمد بن عدوی دمشقی مشهور به منینی(1173).
چاپ حدود 1220 قاهره، نیز ضمیمه «تلخیص کشکول شیخ بهائی» بطور مکرر از جمله بسال 1288 در قاهره تجدید چاپ شده.
106 - «الفتوی فی مسألة المهدی المنتظر» (مقاله پیرامون پاسخ به سئوال).بقلم شیخ محمد منتصر کتانی در مجله رابطة العالم الاسلامی مکّه، در پاسخ به پرسش یک مسلمان کنیائی از تاریخ ومحل ظهور وقیام حضرت مهدی نوشته، ومندرج در مقدمه علامه خرسان بر «البیان فی أخبار صاحب الزمان» گنجی چاپ 1399 بیروت ص 76 - 79 میباشد.نیز ترجمه فارسی آن مندرج در «مهدی انقلابی بزرگ» آقای مکارم شیرازی ص 146 - 155.
وترجمه لاتینش هم از مرکز اسلامی استانبول انتشار یافته.[در جستجوی قائم، کتاب شماره 258]
107 - «فتاوی علماء العرب من اهل مکة المشرّفة، فی شأن المهدی الموعود فی آخر الزمان».این رساله بیانگر متون فتوائی چهارنفر از علمای سنی در اثبات
مهدویت حضرت مهدی منتظر وردّ منکرین او تا سر حدّ تکفیر واعدام آنها می باشد که باب سیزدهم کتاب «البرهان فی علامات مهدیّ آخرالزمان» متقی هندی (متوفای 975) بذکر آن اختصاص یافته ودر سنه 1399 در قم ودیگر محل ها چاپ شده است.
108 - «فرائد فوائد الفکر فی إمام المهدی المنتظر».شیخ مرعی بن یوسف کرمی مقدسی حنبلی(1033).[أعلام زرکلی 7/203؛ ایضاح المکنون 2/183؛ هدیة العارفین 2/427؛ مجله تراثنا شماره 17 ص 108 - 109 تعداد چهار نسخه خطی آن بقلم علامه سیّد عبدالعزیز طباطبائی معرفی شده]
109 - «الفواصم عن الفتن القواصم» (در شرح حال مهدی منتظر).علی بن ابراهیم حلبی(1044).[سیرة الحلبیه مؤلف 1/227]
110 - «قصیدة فی المهدی».محی الدین محمد بن علی طائی اندلسی معروف به ابن عربی(638).
در 83 بیت است که با بیت: خلیلی إنی للشریعة حافظ ولکن لها سرٌّ علی عینه غطاآغاز وبا بیت: وصاحب أبیات عظیم جلاله تتوجَّ بالجوزاء وانتعل السُّهاپایان میابد، وبدنبال آن فصلی باشد درباره زادگاه آن حضرت ونسب ومحل سکونتش وآنچه مربوط به امر اوست.نسخه آن در دارالکتب ظاهریه دمشق بشماره 6824 ورقه 72 - 75
میباشد.[مجله تراثنا شماره 18 مقاله «اهل البیت فی المکتبة العربیة» ص 93]
111 - «القطر الشهدی فی اوصاف المهدی» (منظومه لامیّه).شهاب الدین أحمد حلوانی شافعی(1308).این منظومه با شرحش بنام «العطر الوردی فی...» سنه 1308 در بولاق مصر بچاپ رسیده وبار دیگر بسال 1345 ضمیمه کتاب «فتح رب الأرباب» در مطبعه معاهد مصر چاپ آن تجدید شد.
وعیناً با شرحش در «الامام المهدی عند أهل السنّة» ج 2 ص 109 - 153 مندرج وبسال 1402 چاپ شد.
نیز مراجعه شود به «ایضاح المکنون» 2/234، هدیة العارفین 1/192، معجم المطبوعات 792 و1642؛ ومجله تراثنا شماره 18 ص 94 مقاله علامه سیّد عبدالعزیز طباطبائی.
112 - «القناعة فی ما تحصن الاحاطه به من اشراط الساعة»، حافظ ابوالخیر محمد بن عبدالرحمن سخاوی (902) چاپ 1406 مکتبة القران قاهره ومکتبة الساعی ریاض، 96 صفحه وزیری[الضوء اللامع مؤلف 8/18]
113 - «القول الفصل فی المهدی المنتظر».شیخ عبد الله حجاج.چاپ دار العلوم للطباعة مصر.
114 - «القول المختصر فی علامات المهدی المنتظر».
شهاب الدین أحمد بن حجر هیثمی مکی(974).[فتاوی الحدیثه مؤلف ص 31؛ فهرس الفهارس 1/251؛ الاشاعه برزنجی ص 90؛ ودیگر مصادر مربوطه فراون].
توضیحاً علامه سیّد عبدالعزیز طباطبائی در مقاله «اهل البیت فی المکتبه العربیة» نشر مجله تراثنا شماره 18 ص 98 - 100 تعداد سی نسخه خطی آنرا با آدرس محل هریک معرفی نموده، نیز نوشته است در اسلامبول نسخه مکتبة بایزید از طریق تصویر با ترجمه آن به لغت ترکی وحروف لاتین چاپ شده.نیز بنوشته آقای مهدی پور وسیله مکتبة القران در قاهره در 88 صفحه وزیری بدون تاریخ چاپ شده، مقدمه این کتاب بیانگر صریح تواتر احادیث حضرت مهدی وفصل اولش شامل 63 حدیث از پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلم) وفصل دومش 39 حدیث از صحابه وفصل سومش 56 حدیث از تابعین میباشد.در پایان مباحث گوناگونی را در این زمینه مطرح وبررسی نموده که با تحقیقات مصطفی عاشور بر اساس دو نسخه دار الکتب قاهره چاپ وانتشار یافته است.بار دیگر توسط استاد محمد زینهم محمد تحقیق ودر 109 صفحه در تاریخ 1407 از طرف دارالصحوة قاهره چاپ ومنتشر گردیده.جهت آگاهی برمشخصات پنج نسخه خطی اضافه بر نسخ معرفی شده از جانب آقای طباطبائی مراجعه شود به کتابنامه حضرت مهدی ص 579. وجهت آگاهی بر تلخیص وحاشیه بر آن وسیله نوادگان مؤلف
به «حاشیه» و«مختصر القول» مراجعه شود.
115 - «کتاب الغیبة».حافظ أحمد بن محمد بن سعید همدانی معروف به ابن عقده(333).
مؤلف زیدی ومورد اعتماد اهل تسنن ومطرح شده در مصادر رجالی وحدیثی آنها، أمثال «تاریخ بغداد» خطیب 5/14 - 23، «تذکرة الحفاظ» ذهبی 3/839 شماره 820 است، همچنانکه نعمانی شیعی در مقدمه «کتاب الغیبة» خود از آن نام برده وبطور فراوان هم از آن نقل روایت میکند.
116 - «کتاب فی الامام المهدی».أبوالعلاء، ادریس بن محمد بن ادریس فاسی عراقی(1183).[نظم المتناصر کتانی ص 226 شماره 289]
117 - «کتاب المهدی».یکی از کتابها وبخش های جلد دوم «سنن المصطفی» ابوداود سلیمان بن اشعث سجستانی(257) است که ویژه احادیث مهدی منتظر وعیناً در «الامام المهدی عند أهل السنّة» ج 1 ص 37 درج گردیده.
118 - «مختصر الأخبار المشاعة فی الفتن واشراط الساعة وأخبار المهدی».شیخ عبدالله بن سلیمان مشعل(معاصر).چاپ 1405 مطابع الریاض عربستان سعودی در 449 صفحه.
119 - «مختصر القول المختصر فی علامات المهدی المنتظر - ابن حجر هیثمی -.
رضی الدین بن عبدالرحمن، نواده مؤلف ودر گذشته (1071).[هدیة العارفین 1/369]
120 - «مرآة الفکر فی المهدی المنتظر».شیخ مرعی بن یوسف کرمی مقدسی حنبلی(1033).[ایضاح المکنون 2/462؛ هدیة العارفین 2/427]
121 - «مسألة فی الغیبة».قاضی عبدالجبار بن أحمد همدانی معتزلی(415). وی بفرمان صاحب بن عباد در محرم 367 به سمت قاضی القضاتی شهرهای ری، قزوین، ابهر، زنجان، قم، دماوند وسهروردمنصوب شد.نسخه خطی این رساله درکتابخانه واتیکان به شماره 1208 موجود است.[کتابنامه حضرت مهدی، ص 1641]
122 - «مسئله مهدویت» (ترکی).اسماعیل حقی ازمیری حنفی(1330 هـ).این رساله بیانگر یک بحث کلامی پیرامون عقیده به مهدویت می باشد که در آن به بیست حدیث استناد شده وبرخی از آنها مورد انتقاد قرار گرفته است.در مجله هفتگی «سبیل الرشاد» شماره 285 سال 13 بتاریخ 30 ربیع الاول 1332 هـ در عهد خلافت عثمانی در استانبول منتشر گردیده.مؤلف از اهالی مناستر، مقیم استانبول، واعظ مسجد ایاصوفیا وعضو مجلس سنا بود که در ذیحجه 1330 هـ در گذشت.
[معجم المؤلفین 2/266؛ کتابنامه حضرت مهدی، ص 642]
123 - «مشاهدة الآیات فی اشراط الساعة وظهور الآیات».محمد بن مؤید حموینی (605) وی پدر مؤلف «فرائدالسمطین» ابراهیم بن محمد بوده که در کتاب نامبرده (ج 2 ص 308) آنرا دوباره از پدرش نقل کرده.
124 - «المشرب الوردی فی مذهب المهدی» یا «المورد الوردی فی حقیقة المهدی».
نورالدین علی بن محمد هروی حنفی معروف به ملاعلی قاری(1014)، صاحب «مرقاة فی شرح المشکوة».
این کتاب در ردّ بر فرقه مهدیه هند - پیروان سید محمد جونپوری هندی - است وبیانگر شرح حال وعلامات مفصل مهدی موعود اسلام از روی أحادیث صحیحه (همانند کتاب شماره 59).چاپ سنگی قدیم در اسلامبول ونیز چاپ مطبعه محمد شاهین در سنه 1278 هـ در قاهره.[تحفة إثنی عشریة دهلوی ص 45؛ الاذاعة ص 163؛ معجم المطبوعات 1794؛ مجله تراثنا شماره 20 بیانگر آدرس های پانزده نسخه خطی آن ومشخصات هریک می باشد.]
125 - «مشرق الاکوان».سلیمان بن ابراهیم قندوزی حنفی(1294).نسخه مخطوط آن در کتابخانه پرفسور عبدالباقی گلپنارلی در قونیه موجود می باشد.
[الغدیر علامه امینی ج 1 ص 147، کتابنامه حضرت مهدی ص 648 بنقل از چند مورد از مندرجات ینابیع المودة او درباره حضرت مهدی]
126 - «مناقب المهدی».حافظ أبونعیم اصفهانی(430).از نسخه آن اطلاعی بدست نیامد، اما حافظ گنجی شافعی در «البیان فی أخبار صاحب الزمان» تعداد پانزده حدیث، ویوسف بن یحیی مقدسی شافعی در «عقد الدرر» تعداد سیزده حدیث از آن نقل کرده اند.نیز کتابهای دیگر از مؤلف بنام «أربعون حدیثاً»، «صفة المهدی»، «کتاب المهدی» و«نعت المهدی»، در این مقال آورده ایم.
127 - «المهدی» یا «رسالة فی المهدی».محمد بن اسحاق، صدرالدین قونوی صوفی شافعی(673).
موجود در کتابخانه ایاصوفیا بشماره 4849.[فهرست تحلیلی کتب عربی منتشر شده در مصر از قنواتی بشماره 254 والذریعه 23/290 بنقل از ارگین بشماره 198]
128 - «المهدی».تألیف شمس الدین ابن قیّم جوزیه(751).[مقدمه ینابیع المودة بقلم علامه سید مهدی خرسان ص 18]
129 - «مهدی آل الرسول».نورالدین علی بن سلطان محمد قاری هروی مشهور به ملا علی
قاری(1014).
نخستین چاپ آن در 40 صفحه جیبی بی تاریخ است.جهت آگاهی بر تعداد هشت نسخه خطی آن در کتابخانه های ترکیه مراجعه شود به کتابنامه حضرت مهدی، ص 700.
130 - «المُهدی إلی ما ورد فی المهدی».شمس الدین محمد بن علی بن محمد مشهور به ابن طولون دمشقی صالحی حنفی(953).[الأئمة الاثنی عشر مؤلف، مندرج در الامام المهدی عند اهل سنة 2/403]
131 - «المهدی» (رسالة فی...)» ملا احمد بن حیدر ماورانی ازقراء شقلاوه عراق شمالی (1070).
نسخه خطی آن در کتابخانه مرکزی دانشگاه صلاح الدین در بخش شمال عراق بشماره 419/3 مذکور در فهرست چاپ شده آن در 1408، ص 288[اهل البیت فی المکتبة العربیة علامه طباطبائی شماره 78 ص 629]
132 - «المهدی» (رسالة فی...)»ادریس بن محمد حمدون عراقی فاسی (1183)[فهرس الفهارس والاثبات 2/199، الیواقیت الثمینة 1/96، سلوة الانفاس ص 141]
133 - «المهدی» (رسالة فی...)»
جعفر بن حسن بن عبدالکریم بن محمد بن عبدالرسول برزنجی مدنی (1187)[اهل البیت فی المکتبة العربیة علامه طباطبائی شماره 783]
134 - «المهدی حقیقة لاخرافة».محمد بن أحمد بن اسماعیل (معاصر).چاپ چهارم کتابخانه تربیت اسلامی هلند در1411هـ در 240 صفحه.
این کتاب مشتمل بر أحادیث مهدویت وبیانگر تواتر آنها، وصفات حضرت مهدی، راویان، ناقلان ومؤلفان درباره أحادیث مهدی منتظر، اعتراف دانشمندان ورد بر مهدیهای ادعائی دروغین، علائم ظهور واشراط ساعت است که مؤلف از منابع دست اول ومورد اعتماد اهل تسنن آنرانگاشته، وخودهم ازعلمای سنّی است. واین کتاب را بسال 1400 در مصر تألیف نموده وبعنوان چهارمین دفعه نیز درمصر تجدید چاپ شده.[کتابنامه حضرت مهدی ص 704 - 705]
135 - «المهدی المنتظر».ابراهیم مشوخیصادر شده از مطبوعات مکتبة المنار در اردن[اهل البیت فی المکتبة العربیة، شماره789 ص 631]
136 - «المهدی المنتظر» (رسالة فی...)»شیخ عبدالحق بن سیف الدین بن سعدالله دهلوی حنفی بخاری(1052).
[فهرس الفهارس والاثبات، عبدالحیّ کتانی 2/125، کشف الأستار
حاجی نوری ص 30]
137 - «المهدی المنتظر».سید ابوالفضل عبدالله بن محمد بن صدیق حسینی ادریسی غماری(1380) برادر مؤلف «ابراز الوهم المکنون فی ردّ ابن خلدون».مشتمل بر یکصد ودو حدیث بواسطه سی وسه نفر از صحابه وپنج نفر تابعین، در ردّ منکرین أحادیث مهدی واثبات تواتر آن.چاپ عالم الکتب بیروت 1405هـ 1984 م.
138 - «المهدی المنتظر بین الحقیقة والخرافة».عبدالقادر احمد عطا.
چاپ 1400 هـ دار العلوم للطباعة قاهره
139 - «المهدی المنتظر فی المیزان».عبدالمعطی بن عبد المقصود.چ دار النشر للثقافة، اسکندریه مصر
140 - «المهدی واشراط الساعة».شیخ محمد علی صابونی. بار اول بسال 1401 هـ وسیله مکتبة الغزالی دمشق وبار دوم بسال 1410 هـ وسیله شرکة الشهاب الجزایر به چاپ رسید.
141 - «المهدی والمهدویة فی الاسلام».عبدالرزاق بن رشید الحصّان(1384).[الأعلام زرکلی 3/352 بنقل از معجم المؤلفین العراقیین 2/259]
142 - «المیمیه فی ظهور صاحب الزمان».
محمدبن علی بن محمدطائی مشهوربه محی الدین ابن عربی (638).
برخی از أشعارش را قندوزی در «ینابیع المودة» آورده است، وشرحش بنام «بیان الحق» از مؤلفین شیعه میباشد.
143 - «نبذة من علامات المهدی».جلال الدین عبدالرحمن سیوطی(911).
چند نسخه خطی ازین کتاب در کتابخانه سلطنتی برلین موجود است.[در جستجوی قائم ص 72 و406]
144 - «النّجم الثّاقب فی بیان أنّ المهدی من اولاد علیّ بن أبی طالب».شمس الدین محمد بن محمد بن عبدالرحمن بن علی بهسینی عقیلی خلوتی شافعی (1001).
نسخه مخطوط آن - 78 صفحه - در کتابخانه لاله لی سلیمانیه اسلامبول بشماره 679 موجود است.و در تاریخ 1217 از طرف سلطان سلیم به کتابخانه یادشده اهداء گردیده است.ونسخه دیگرش در کتابخانه بیازید استانبول به شماره 2986 موجود میباشد ودر 17 ذیقعده 997 در عهد مؤلف استنساخ گردید[کتابنامه حضرت مهدی ص 745 - 746]
145 - «النزهة».ولی الله دهلوی، پدر عبدالعزیز مؤلف «تحفة الاثنی عشریة» (1172).
[کشف الأستار حاجی نوری ص 34]
146 - «نظرة فی أحادیث المهدی» (در قالب مقاله).شیخ محمد خضر حسین، استاد دانشکده اصول الدین مصر(1377).ضمن «مجلة الهدایة الاسلامیة» بسال 1369 وبعداً در «مجله التمدن الاسلامی» سوریه در محرم 1370 ضمن شماره های 35 و36 چاپ ومنتشر گردیده، نیز مندرج در «الامام المهدی عند أهل السنّة» 2/210 میباشد.
147 - «نظریة الامامة».دکتر احمد محمود صبحی.شامل بحث امامت کلّی واز آن پس امامت حضرت مهدی وچگونگی بهره برداری از وجود آن حضرت.[در جستجوی قائم ص 73]
148 - «النوافح القربیّة الکاشفة عن خصائص الذات المهدیة».
قطب الدین مصطفی بن کمال الدین بکری دمشقی صوفی حنفی(1162).[هدیة العارفین 2/450؛ ایضاح المکنون 2/682]
149 - «الوعاء المختوم فی السّرّ المکتوم، فی أخبار المهدی».محی الدین محمد بن علی عربی اندلسی(638).[هدیة العارفین 2/121]
150 - «الوهم المکنون فی الرّد علی ابن خلدون».ابوالعباس بن عبدالمؤمن مغربی.
چاپ شده.[متن فتوائی شیخ محمدمنتصرکتانی، مفتی فقه اسلامی مکه، مندرج در آخر رساله «أحادیث المهدی من مسند أحمد حنبل» ص 163]
151 - «الهدیة المهدویة» (بزبان اردو).ابوالرجاء محمد هندی حیدرآبادی(1290).
در ردّ بر جونپوری مدّعی مهدویت، واثبات مشخصات حضرت مهدی منتظر است از گاه ولادت تا پایان عمر از دیدگاه حدیث.[الاذاعة ص 91]
152 - «الهدیة الندیّة للاُمة المحمّدیة، فیما جاء فی فضل الذات المهدیة»
مؤلف کتاب النوافح القربیّه شماره 137
[ایضاح المکنون 2/728؛ هدیة العارفین 2/450]
[الأعلام زرکلی 3/352 بنقل از معجم المؤلفین العراقیین 2/259]
مدعیان دروغین مهدویت وکسانیکه که بدروغ نسبت مهدویت بدانها داده شده
همانطوریکه کمابیش بنظر خوانندگان رسیده ومصادر تاریخی وغیرتاریخی بیانگر شرح تفصیلی آنست که از آغاز بنیانگذاری اسلام تاکنون پیوسته افرادی با فریب وآلت دست قراردادن گروههائی از عوام، از روی دشمنی به رویاروئی اسلام برخواسته وبا قتل وغارت وهرج ومرج واسارت وزندانی نمودن مسلمانان، وضدیت با احکام اسلام وتکیه زدن بر کرسی ریاست، چند صباحی خودنمائی نموده وبالاخره به زباله دان تاریخ گسیل شده ومی شوند ونمونه آنها - که خود آلت دست استعمارگران خارجی یهودی ومسیحی وعامل اجرائی اهداف شوم آنها بودند - رضا شاه پهلوی در ایران وکمال اتاترک در ترکیه وجمال عبدالناصر در مصر وصدام تکریتی در عراق ودیگران در دیگر مناطق مسلمان نشین بوده ومی باشند.
افرادی هم به هوای ریاست از طریق سوءاستفاده از احادیث مربوط به مهدی موعود وتحریف آنها وفریب دادن افراد ساده لوح زودباور را به دعوای مهدویت ومقام امامت برخاستند وبدون آنکه قیام انها نشانگر
سرنخی از مقام امامت یا مقرون به کوچکترین علامت از علائم ظهور مهدی موعود باشد، یا کمترین درجه از برقراری قسط وعدل جهانی (مورد وعده پیامبر بدست حضرت مهدی) را ارائه دهند - بلکه مردم را دچار تفرقه وجدائی از اسلام کردند - چند روزی خود را به عنوان مهدی موعود منتظر جا اندازی وقلمداد نمودند، اما بالاخره مشت خیانت آنها هم بازشد وادعای دروغین وبی محتوایشان کشف وآنها هم پس از چندی به زباله دان تاریخ رهسپار شدند.
همچنانکه عده ای هم با زمینه سازی مرحله به مرحله مقام امامت وعنوان مهدی منتظر نخست دعوی بابیت از ناحیه مهدی حقیقی می کردند وهمینکه افراد وگروههائی فریب خورده بدانها می گرویدند، دعوای مهدویت را مطرح وگسترش می دادند.افراد وگروههائی هم بر اثر برخورد به اخباریکه از ناحیه خبرگذاران صادق امین درباره مهدی موعود واسلام بدانها رسیده بود واز نظر فراوانی بدان درجه برای آنان یقینی شده ودماغشان آماده برای پرورش اینگونه افکار گردیده بود، که بسا نسبت مهدویت را به کسی که او خود چنین دعوائی نداشت واز این دعوی بیزاری می جست می دادند.
اکنون برای روشن شدن مطلب نام بعضی از مدعیان دروغین مهدویت یا غیر مدعیان مورد نسبت را بطور فهرست بنظر خوانندگان میرسانیم وعلاقمندان به آگاهی بر مشخصات تفصیلی هریک را به مصادر مربوطه ارجاع میدهیم:
1 - امام امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) که فرقه سبائیّه، پیروان عبد الله بن سبا (که بموجب اثر تألیفی علامه محقق عسکری اصل وجودش ساختگی وبدور از حقیقت وواقعیت بوده) حضرتش را مهدی خواندند وپنداشتند کشته نشده وتا آخر الزمان باقی است وخروج میکند(16).
2 - محمد بن حنفیه، که فرقه کیسانیه پنداشتند وی بعد از حسین بن علی امام وهمان مهدی موعود است ودر کوه رضوی بسر میبرد واز آنجا ظهور وقیام نماید(17)، بدون آنکه او چنین ادعائی کرده باشد.
3 - محمد بن عبد الله محض بن حسن بن حسن بن علی، معروف به نفس زکیه که پاره ای از جارودیّه وی را مهدی دانسته ودر سنه 145هـ از مدینه به مهدویت برخواست وبدسیسه منصور دوانیقی کشته شد(18).
4 - ابوجعفر محمد بن عبد الله فرزند منصور دوانیقی که خود منصور هم از روی رقابت با نفس زکیه مردم را دعوت به مهدویت او می کرد(19).
5 - عمر بن عبدالعزیز یکی از خلفای اموی که سعید بن مسیب قائل
-----------------
(16) ملل ونحل شهرستانی 2/11، غیبت شیخ طوسی ص 192، المهدیه فی الاسلام ص 93.
(17) غیبت شیخ طوسی ص 192، مقدمه ابن خلدون ص 219، ملل ونحل شهرستانی 1/200، المهدیه فی الاسلام ص 103.
(18) مقدمه ابن خلدون ص 222، تاریخ فخری ص 148، مجله الهلال مصر جلد 17 سال 4 صفحه 643.
(19) المهدیة فی الاسلام ض 117.
به مهدویت او شد(20).
6 - ابومسلم خراسانی که پاره ای از فرقه «خرّمیه» پیروان اتابک خرّمی پنداشتند او همان کسی باشد که باید زمین را پر از عدل وداد کند وکشته شدنش را بدست منصور دوانیقی تکذیب نمودند وبانتظار ظهورش بسر می بردند(21).
7 - امام جعفر بن محمد الصادق (امام ششم شیعیان) که ناووسیه معتقد به مهدویت آن حضرت شدند(22)، اما اصل مقام امامت حضرتش را بدست فراموشی سپردند.
8 - محمد بن قاسم بن عمر بن علی بن الحسین که جارودیه زیدیه به مهدویت او گرایش جستند ودر ایام معتصم در طالقان قیام نمود وکشته شد وآنها پنداشتند کشته نشده وبعد از این ظهور خواهد کرد(23).
9 - امام موسی بن جعفر (امام هفتم شیعیان) که فرقه واقفیه قائل به مهدویت آن حضرت شدند(24).
10 - محمد بن علی عسکری، برادر امام حسن عسکری، که طایفه محمدیه بعد از وفات آن حضرت قائل به امامت ومهدویت وی گردیدند(25).
-----------------
(20) طبقات ابن سعد 5/245، المهدیه فی الاسلام ص 184.
(21) المهدیه فی الاسلام ص 184.
(22) ملل ونحل شهرستانی2/3، غیبت شیخ طوسی ص 192.
(23) المهدیه فی الاسلام ص 125.
(24) ملل ونحل شهرستانی2/4، غیبت شیخ طوسی ص 192 و198.
(25) غیبت شیخ طوسی ص 192و 198.
11 - امام حسن عسکری (امام یازدهم شیعیان) که گروهی اعتقاد به مهدویت حضرتش پیدا کردند(26).
12 - جعفر بن علی برادر دیگر امام حسن عسکری که عده ای قائل به امامت ومهدویت او گردیدند وخود نیز مدعی مهدویت بود(27).
13 - عبد الله بن معاویه بن عبد الله جعفر بن ابی طالب که عده ای از مردم وی را مهدی دانسته وگفتند وی زنده است ودر کوههای اصفهان بسر می برد والبته ظاهر خواهد شد، واو همان کسی بود که در ایام حکومت مروان بن محمد در فارس قیام کرد وابومسلم پس از مدتی که او را زندانی کرده بود بکشت(28).
14 - یحیی بن عمر از اعقاب زید بن علی که در ایام مستعین باللّه خلیفه عباسی سنه 259 در کوفه قیام کرد، پس او را کشتند وسرش را از تن جدا نمودند وبعض جارودیه قائل به مهدی منتظر بودن او بودند(29).
15 - موسی بن طلحة بن عبد الله که در زمان مختاربن ابی عبیده در بصره قیام کرد وعده ای بعنوان مهدویت بدو گرویدند(30).
16 - عبد الله مهدی بود که بنوشته قرمانی: خود را فرزند حسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی الرضا - یعنی فرزند امام حسن عسکری امام یازدهم شیعیان - معرفی کرد.
-----------------
(26) ملل ونحل شهرستانی2/7، غیبت شیخ طوسی ص 192 و220.
(27) غیبت شیخ طوسی ص 222 و225 - 227 و287.
(28) المهدیه فی الاسلام ص 48.
(29) المهدیه فی الاسلام ص 135.
(30) طبقات ابن سعد 5/245، المهدیه فی الاسلام ص 182.
وبنوشته فخری بعنوان ابومحمد عبیداللّه بن احمد بن اسماعیل از اعقاب امام جعفر معرفی نمود.
وبنوشته دیگران رشته نسبش غیر از دو رشته مذکور است وبطور خلاصه در اصل ارتباطش با سادات وبر فرض ثبوتش در چگونگی آن اختلاف شدید است.
وی در سنه 297 هـ بعنوان مهدویت از افریقا بپا خواست ودولت فاطمیین را تشکیل داد که پس از گذشتن 270 سال منقرض گردید.
هم او بود که شهر مهدیه را در یکی از سواحل تونس برقرار کرد وهم اکنون پرچم فرانسه برفراز آن در اهتزاز است(31).
17 - محمد بن عبد الله بن تومرت علوی حسنی معروف به مهدی هرغی از قبیله مصامده که در جبال اطلس مراکش سکونت داشتند، در سال 497 به مهدویت برخاست وتشکیل سلسله «الموحدین» را داد وبر اسپانیا استیلا وتسلط یافت(32).
18 - الناصر لدین الله که از جمله خلفای عباسی ومتولد حدود سنه 550 هـ بود، سبط ابن تعاویذی وی را بعنوان مهدی منتظر بودن بدین دوشعر ستوده:انت الامام المهدی لیس لنا امام حق سواک ینتظر
-----------------
(31) تاریخ فخری ص 237، مقدمه ابن خلدون ص 374، اخبار الدول واثار الاول قرمانی ص189.
(32) تاریخ ابی الفداء 2/232، مجله الهلال سال 4 شماره 17 ص 643، مقدمه ابن خلدون ص 366.
تبدو لابصارنا خلاقاً لان یزعم ان الامام منتظر(33).
19 - مردی به نام عباس فاطمی در پایان قرن هفتم بین 690 و700 در میان غمازه خروج کرد ومدعی شد فاطمی منتظر است وجمعیت انبوهی از غمازه براو گرد آمدند ودر پایان امر کشته شد(34).
20 - شخصی که معروف به تویزری منسوب به تویزر از نحله صوفیه بود از رباط ماسه خروج کرد ومدعی مهدی فاطمی بودن شد وبسیاری از اهل سوس وغیره بدو گرویدند وکارش آنچنان بالا گرفت که سران مصامده ترسیدند واو را کشتند.این قضیه در آغاز قرن هشتم - در عصر سلطان یوسف بن یعقوب - بوقوع پیوست(35).
21 - اسحاق سبتی زوی بود که در دوران سلطنت سلطان محمد چهارم از سلاطین عثمانی بسال 986 هـ به امر مهدویت قیام کرد واصولا ترک واز اهالی ازمیر بود(36).
22 - شخصی بود که در سنه 1219هـ در مصر قیام به مهدویت نمود واصولا زاده طرابلس بود وطولی نکشید با لشکری که از فرانسه آمده بود بجنگید وبا عده ای از هواخواهان خود کشته شد(37).
23 - محمد احمد بود که در سال 1260 هـ در سودان قیام نمود واز
-----------------
(33) المهدیه فی الاسلام ص 48.
(34) مقدمه ابن خلدون ص 367، مجله الهلال سال 4 شماره 17 ص 643.
(35) مقدمه ابن خلدون ص 367.
(36) ترجمه رساله دار مستتر، از محسن جهانسوز.
(37) ترجمه رساله دار مستتر.
قبیله دناقله در جزیره «نبت» مقابل «دنقلا» وبگفته بعضی در «حنک» متولد شده بود(38).
24 - مردی بود که در رباط عباده دور او گرد آمدند وبعنوان فاطمی منتظر بودن دیگران را به مهدویت خود دعوت کرد واصولا از نسل ونژاد پیامبر (صلّی الله علیه وآله وسلم) بود(39).
25 - احمد بن احمد کیال بود که نخست مردم را بمقام امامت خود دعوت کرد، سپس بعنوان مهدویت قیام نمود وطائفه کیالیه را تشکیل داد(40).
26 - محمد مهدی سنوسی فرزند شیخ محمد سنوسی بود که در اواسط قرن نوزده مسیحی از مغرب زمین برخواست وقبل از مرگ با اشاره باینکه خود او مهدی منتظر نیست بلکه او از این پس خواهد آمد نفی مهدویت خویش نمود وشاید مقصودش از خبر آمدن بعد از این، قیام پسرش بود(41).
27 - میرزا غلام احمد قادیانی بود که در اوائل قرن نوزده میلادی سنه 1826 از پنجاب هندوستان قیام کرد وبا سیکهای آن سرزمین بر مبنای ادعای نبوت بجنگید وفرقه قادیانی را که هم اکنون دارای پیروانی در هند است تشکیل داد(42).
-----------------
(38) مجله الهلال سال 4 شماه 17، ص 644 وسال 7 شماره 6.
(39) مقدمه ابن خلدون ص 367.
(40) ملل ونحل شهرستانی 2/17.
(41) الهلال سال 4 شماره 17 ص 644.
(42) الهلال سال 4 شماره 17 ص 643، ظاهرة الغیبة ودعوی السفاره ص 300 - 370، المهدیة فی الاسلام ص 270، مفتاح باب الابواب ص 77.
28 - سید احمد پسر محمدباریلی بود که او را مهدی وهابی نیز گویند، تولدش بسال 1224 در یکی از شهرهای هندوستان به نام «بریلی» اتفاق افتاد، پس در خلال نیمه اول از سده سیزده از بین فرقه وهابی در هند قیام به نشر آن مذهب سخیف نمود وبه عنوان یکی از اولاد امام حسن بن علی (امام دوم شیعیان) خود را شهرت داد سپس بر علیه هندوها وسیک های پنجاب هند اعلام جنگ نمود وبا برافروخته شدن آتش جنگ مغلوب وکشته شد وبالاخره با تبلیغاتی که داشت وانتشار می داد زمینه برای قیام احمد قادیانی نامبرده مستعد وموجبات نفوذ برای وی بیشتر فراهم شد(43).
29 - علی محمد شیرازی معروف به باب پسر میرزا رضای بزاز شیرازی ومتولد همان شهر بسال 1235 از زنی به نام خدیجه بود، وی از کمالات علمی وادبی جز زبان فارسی که در شیراز نزد معلمی به نام شیخنا آموخته بود ومقدار کمی هم صرف ونحو خوانده بود بهره دیگری نداشت وبیشتر اهتمام در رشته ریاضت وانجام امور شاقّه به منظور تسخیر جن وروحانیّات داشت وبالاخره پس از مدتی بسر بردن در بندر بوشهر رفته رفته دچار خشکی دماغ وخستگی مغز گردید، پس از بوشهر به کربلا رفت واز تابعین شیخ احمد احسائی شد وبا سید کاظم رشتی که از شاگردان ومروجین احسائی بود ودر بافندگی وجاهم
-----------------
(43) دائرة المعارف الاسلامیه ج 1 ص 496، المهدیه فی الاسلام ص 268، مفتاح باب الابواب ص 69.
اندازی اباطیل وخرافات مهارتی بسزا داشت مصاحبت نمود(44)، پس از فوت احسائی وسید کاظم رشتی به شاگرد دیگر احسائی حاج کریم خان (مؤسس فرقه ضاله شیخیه که عنوان رکن رابع بودن را مطرح نمود) بپیوست، ونخست به عنوان باب او وخلیفه الخلیفة سر برافراشت وچون آوازه اش بلند شد وقدری بر سر زبانها افتاد خود را به باب مهدی منتظر معرفی نمود.
سپس دم از استقلال ومهدویت زد وچون متوجه شد به قول عوام «خر فراوان است» ومریدانی از خود جاهل تر واحمق تر به دورش گرد آمدند دعوای نبوت را مطرح نمود وبافته هایی را - به عنوان وحی الهی وآیات آسمانی که خالی از معنا وعاری از قانون ادب ومحاوره وبرخلاف منطق ودر حقیقت بهترین سند حماقت وفساد عقلی او وپیروانش بود - انتشار داد ودر پایان جنون او شدت یافت وهوس خدائی والوهیت پیدا کرد که کتاب «البیان» وی بهترین شاهد وبیانگر کفریات اوست.
توضیحا چون سیاست اجانب پشتیبانی از وی را مقتضی دید با نفوذی که در داخله مملکت ایران داشت موجبات تقویت وگسترش فساد او را با هزینه تبلیغاتی وجلوگیری از تعرض دیگران بر عهده گرفت تا انجا که با تحلیل هرگونه حرامی وآزادی در ارتکاب هرگونه
-----------------
(44) جهت آگاهی بر هویت سید کاظم رشتی ونقش او در گسترش فرقه بهائی گری رجوع شود به کتاب ظاهرة الغیبة ودعوی السفارة، میرزا محسن آل عصفور بحرینی ص 247 - 300 چاپ قم.
بدعت وعمل نامشروع عده ای از عوام الناس وافراد سفله وبی بند وبار فریب او را خوردند وبدو پیوستند.
در آغاز امر علما وروحانیون آن عصر بخاطر راه ورسم جنون آمیزی که از وی به نمایش درآمد از حکم به قتل او خودداری واستنکاف نمودند وچون هر روز شراره های فتنه او گسترش مییافت، بمنظور جلوگیری از شرّش ومصونیت مردم از آتش فتنه وبیراهه بری وی لازم دانستند حکم قتلش را صادر نمایند همچنانکه فتوی به کفر ونجس بودن بهائی ها وممنوعیت ازدواج با آنها را صادر نمودند.
از طرفی هم چون فتنه او مقام سلطنت را تهدید می کرد حکم قتلش عملا تأیید وبا به دار آویختن واعدامش معلوم شد او هم یکی از مهدی های دروغین بود که نخست بدست عوامل روس رشد وپرورش یافت وبعد از موجودیت او که کانون فساد از آب درآمد انگلیسی ها از وی بهره برداری نمودند وبالاخره ملیونها نفر مسلمان ضعیف وخوش باور را از اسلام وتشیع جدا کرده گرایش به کفر دادند(45).
آری متاسفانه - با اینکه بر اثر سقوط شاه طرفدار آنها وبرقراری جمهوری اسلامی وبرچیده شدن بساط سلطنت که یک بُعدش سوء استفاده هرچه بیشتر بهائی گری از قدرت آن بود بساط آزادی ورسمیت
-----------------
(45) دائرة المعارف اسلامیه 1/496، المهدیه فی الاسلام ص 268، مفتاح باب الابواب ص 69، نصایح الهدی بلاغی، اسرار العقاید میرزا ابوطالب شیرازی چاپ 1324 در نوبت دوم ودهها کتاب دیگر در ردّ بهائی گری که اکثراً چاپ ومنتشر گردیده، جهت آگاهی بر فهرست اسامی 87 جلد کتاب در رد آنها مراجعه شود به کتابنامه حضرت مهدی (عجل الله فرجه) تألیف آقای علی اکبر مهدی پور ص 817 - 820.
بهائی گری در ایران برچیده شد - هنوز این رشته باطل کم وبیش سر دراز دارد واز طریق عوام فریبی در گوشه وکنار بدین روش باطل کفر آمیز ادامه می دهند.
واما کسانی که در عصر ائمه اطهار (علیهم السلام) به دروغ مدعی بابیت ونیابت وسفارت از طرف حضرت بقیة الله محمد بن الحسن العسکری (عجل الله فرجه) شدند، پس محدث عالیقدر شیعه شیخ طوسی تعداد هشت نفر را معرفی نموده که ما بخاطر اختصار به ذکر نام آنها بسنده کرده وخواستاران شرح حال تفصیلی آنها را به کتاب «الغیبة» محدث نامبرده ارجاع می دهیم:
1 - ابومحمد حسن معروف به شریعی از اصحاب امام هادی وامام عسکری بود که به دعوای بابیت از ناحیه حضرت مهدی برخواست واز آن ناحیه توقیع در لعن وی صادر گردید.
2 - محمد بن نصیر نمیری.
3 - احمد بن هلال کرخی.
4 - ابوطاهر محمد بن علی بن بلال.
5 - حسین بن منصور حلاج صوفی که ابوالقاسم بن روح یکی از وکلای امام زمان در عهد غیبت صغری به امر امام دستور مهدور الدم بودنش را صادر نمود، نیز بحکم علما تکفیر شد، اما در نظر صوفیه
دست کمی از مقام نبوت نداشته وندارد بلکه دعوای خدائی هم از وی سرزد وبالاخره محکوم به اعدام شد. [خیراتیه ج 1 ص 159 - 161]
6 - ابوجعفر محمد بن علی شلمغانی معروف به ابن ابی عزاقر.
7 - ابوبکر بغدادی برادر زاده محمد بن عثمان عمری (نایب دوم از نواب اربعه حضرت مهدی).
8 - ابودلف - رفیق ابوبکر بغدادی -(46).
درپایان این مقال توجه خوانندگان را بدین نکته جلب ویادآور می شویم که از بررسی احوال نامبردگان وکسانی که پیروی از آنها می کردند یا مهدویت را به کسی که خود مدعی نبود نسبت می دادند معلوم ومحقق میشود که اصل موضوع مهدویت در اسلام وعقیده به ظهور وقیام مهدی موعود وبرقرار شدن انقلاب اسلامی جهانی وعدل وداد سراسری بدست او پدیده یک سلسله آیات شریفه قران وفرموده های پیامبر اکرم وبعضی از صحابه الهام گیرنده از ان حضرت است که مورد اتفاق سنی وشیعه می باشد، وبر اساس همین ایات واحادیث وپیشگوییها وهشدارها بود که مردم از باستان زمان آماده برای ظهور مهدی موعود منتظر وچشم براه او بوده اند ومهدی های دروغین ونواب های قلابی وادعایی هم از این رهگذر سوء استفاده نموده وبعنوان مهدی ونایب مهدی قیام نموده وهردسته وگروهی فریب یکی از اینها را خورده وبه پیروی وترویجش می شتافتند
-----------------
(46) کتاب الغیبة شیخ طوسی ص 397 - 415 وشرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید 8/122.
پس اگر عنوان مهدویت اصالت اسلامی نداشت نه مدعیان دروغین می توانستند آن را مطرح ووسیله تجمع عوام به دور خود قرار دهند، ونه عوام وپیروان مهدی های ادعایی سرنخی در دست داشتند که بدانها معتقد وعلاقمند شوند واز آنان پیروی نمایند.
بطور خلاصه اصالت مهدویت وریشه گرفتن آن از ناحیه شخص پیغمبر (صلّی الله علیه وآله وسلم) بود که فریب دهندگان آن را سرنخ دعوای مهدویت قرار دادند وفریب خوران هم آن را سرنخ گرایش به مهدی های ادعایی ودروغین قلمداد نمودند وکار هر دو دسته به کفر وجدایی از اسلام راستین منتهی شد.
کسی که خروج وقیام مهدی منتظر را انکار نماید یا آن را تکذیب کند ودروغ انگارد، بدانچه خدا بر پیامبر نازل فرموده کافر شده
از جمله فرموده های پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلم) در رابطه با مهدی منتظر وخروج آن حضرت این دو حدیث است که هریک بیانگر کفر کسی باشد که ظهور وخروج او را انکار یا حضرتش را تکذیب نماید:
1 - عن جابر بن عبد الله قال قال رسول الله (صلّی الله علیه وآله وسلم): «من انکر خروج المهدی فقد کفر بما انزل علی محمد...»
2 - «... ومن کذّب المهدی فقد کفر»
واما مصادر نقل آنها پس بدین قرار است:
1 - «فوائد الاخبار»ابوبکر احمد بن محمد اسکافی یا اسکاف (260) به نقل مصادر مورد اشاره ذیل
2 - «جمع الاحادیث الوارده فی المهدی»حافظ ابوبکر بن خیثمه - احمد بن زهیر بن حرب نسائی (279) به نقل سید محمد صدیق قنوجی بخاری در «الاذاعة...» ص 137
3 - «معانی الاخبار»ابوبکر محمد بن ابراهیم کلاباذی بخاری(380) نیز بنقل مصادر ذیل
4 - «روض الانف وشرح السیرة»ابوالقاسم عبدالرحمن سهیلی (581) ج 2 ص 431 از مالک بن انس از محمد بن منکدر از جابر
5 - «عقد الدرر فی اخبار المهدی المنتظر»یوسف بن یحیی مقدسی شافعی (685) ص 157 به نقل از «فوائد الاخبار» از اسکافی و«شرح السیره» ابوالقاسم سهیلی.
6 - «فرائدالسمطین»شیخ ابراهیم بن محمد حموینی (730) ج 2 ص 334 شماره 585 به نقل از ابوبکر محمد بن ابراهیم کلاباذی - مؤلف «معانی الاخبار»
7 - «لسان المیزان»ابن حجر عسقلانی (852) ج 5 ص 147 چاپ مصر وص 130 چاپ حیدر آباد به نقل از «معانی الاخبار» کلاباذی
8 - «العرف الوردی فی اخبار المهدی»جلال الدین سیوطی(911) ص161 بنقل از«فوائدالخبار»اسکافی،
9 - «القول المختصر فی علامات المهدی المتنظر»ابن حجر شافعی مکی (974) ص 56 عکس نسخه خطی مکتبه ظاهریه شام در کتابخانه آیت الله مرعشی قم بنقل از فوائد الاخبار اسکافی وشرح السیره ابوالقاسم سهیلی
10 - نیز در «الفتاوی الحدیثیه»
ابن حجر مکّی ص 37 وبرحسب چاپ مندرج در الامام المهدی ص 332
11 - «البرهان فی علامات مهدی آخرالزمان»متقی هندی (975) پایان باب سیزدهم کتاب، بنقل از یحیی بن محمد حنیفی ضمن فتوای او (در ردّ مهدی دروغین جونپوری) صادر در سنه 952 هـ.
12 - «لوائح الانوار الالهیه...»شیخ محمد بن احمد سفارینی حنبلی (1188) ج 2 بخش ویژه حضرت مهدی تحت عنوان «فائدة الخامسة» بنقل از حافظ اسکافی (مؤلف فوائد الاخبار) از جابربن عبد الله با تعبیر به مرضی وپسندیده بودن سند آن.
13 - «ینابیع الموده»سلیمان بن ابراهیم قندوزی (1294)، آغاز باب 78 بنقل از جابر بن عبد الله انصاری
14 - «الاذاعه لما کان ومایکون بین یدی الساعة»سید محمد صدیق قنو جی بخاری (1307) ص 137 بنقل از «جمع الاحادیث الواردة فی المهدی» ابن خیثمه و«فوائد الاخبار» اسکافی
15 - «المهدی المنتظر» ابوالفضل عبد الله بن محمد بن صدیق مغربی ادریسی (1308) ص94، به نقل از «فوائد الاخبار ابوبکر اسکافی»
فهرست 67 متن حدیثی، تاریخی وکلامی پیرامون حضرت مهدی منتظر (عجل الله فرجه) مندرج در کتاب«الامام المهدی عند أهل السّنة»
الجزء الأوّل:
1 - المصنف... لعبدالرزاق بن همام(المتوفی211)
2 - مصنف... للحافظ عبد الله بن محمد بن ابی الجاشیة الکوفی(235)
3 - السنن... لإبن ماجه القزینی(273)
4 - السنن... لأبی داود السجستانی(275)
5 - السنن... للترمذی(297)
6 - البدء والتاریخ... للمقدسی(بعد 355)
7 - المعجم الکبیر... للطبرانی(388)
8 - معالم السّنن... لأبی سلیمان الخطابی(388)
9 - مستدرک الصحیحین... للحاکم النشابوری(405)
10 - فردوس الاخبار... لشیرویه بن شهردار الدیلمی(509)
11 - مصابیح السنة... للبغوی(516 - 510)
12 - جامع الاصول... لإبن أثیر الجزری(606)
13 - الفتوحات المکیة... لمحی الدین بن عربی(638)
14 - مطالب السئول... لإبن طلحة الشافعی(652)
15 - تذکرة خواص الأمة... لسبط إبن جوزی(654)
16 - شرح نهج البلاغة... لابن أبی الحدید(655)
17 - مختصر سنن أبی داود... للمنذری(656)
18 – البیان فی اخبار صاحب الزمان... لمحمد بن یوسف الکنجی الشافعی(658)
19 – عقد الدرر فی اخبار المنتظر... لیوسف بن یحیی المقدسی الشافعی(بعد 658)
20 - تذکرة القرطبی... لمحمّد بن أبی بکر القرطبی(671)
21 - وفیات الأعیان... لإبن خلکان الإربلی(689)
22 - ذخائر العقبی... لمحی الدین الطبری(694)
23 - فرائد السمطین... للحموئی الخراسانی(732)
24 - مشکاة المصابیح... للخطیب التبریزی(737)
25 - تلخیص «المستدرک حاکم»... حافظ ذهبی(748)
26 - خریدة العجائب... لسراج الدین ابن الوردی(749)
27 - المنار المنیف... لإبن قیّم الجوزیة الحنبلی(751)
28 - الفتن والملاحم... لإبن کثیر الدمشقی(774)
29 - مودة القربی... للسید علی الهمدانی(876)
30 - شرح المقاصد... لسعدالدین التفتازانی(793)
31 - مجمع الزوائد... لنورالدین الهیثمی الشافعی(807)
32 - موارد الظمآن... لنورالدین الهیثمی الشافعی(807)
33 - الفصول المهمة... لإبن الصّباغ المالکی(855)
34 - العرف الوردی... للسیوطی الشافعی(911)
35 - الأئمة الإثنی عشر... لإبن طولون الدمشقی(953)
36 - الیواقیت والجواهر... لعبد الوهاب الشعرانی(973)
37 - الصواعق المحرقة... لأحمد بن حجر الهیثمی(974)
38 - الفتاوی الحدیثیة... لأحمد بن حجر الهیثمی(974)
39 - القول المختصر فی مهدی المنتظر... لابن حجر المکی الهیثمی(974)
40 - کنزالعمال... لعلاءالدین المتقی الهندی(975)
41 - البرهان فی اخبارصاحب الزمان،... لحسام الدین المتقی الهندی (975)
42 - مرقاة المفاتیح شرح المصابیح... لعلی القاری الحنفی(1014)
43 - أخبار الدول وآثار الأوّل... لأحمد الدمشقی القرمانی(1019)
44 - الإشاعة من أشراط السّاعة... لمحمّد بن عبدالرسول البرزنجی(1103)
45 - فتح المنان شرح الفوز والامان... لأحمد بن علی المنینی(1173)
الجزء الثانی:
46 - لوائح الأنوار الإلهیة... لشمس الدین السفارینی(1188)
47 - اسعاف الراغبین... لمحمّد الصبان الشافعی(1206)
48 - ینابیع الموده... لسلیمان القندوزی(1270)
49 - نور الابصار... للسید مؤمن الشبلنجی(بعد 1290)
50 - مشارق الانوار...للشیخ حسن الخمراوی المصری(1303)
51 - الاذاعة لما کان وما یکون...... للسید محمّد صدیق القنوجی(1307)
52 - القطر الشهدی فی أوصاف المهدی... لشهاب الدین الحلوانی(1308)
53 - العطر الوردی فی شرح القطر...... لمحمّد البلبیسی الشافعی(1308)
54 - غالیة المواعظ... لخیرالدین الالوسی الحنفی(1317)
55 - فیض القدیر شرح الجامع الصغیر... لعبد الرؤف المناوی(1031)
56 - عون المعبود شرح سنن ابی داود... لشمس الحق العظیم آبادی(المتولد1237)
57 - نظم المتناثر... لمحمّد بن جعفر الکتانی(1345)
58 - تحفة الأحوذی... لمحمّد عبدالرحمن المبارکفوری(1354)
59 - نظرة فی أحادیث المهدی... لشیخ الأزهر محمّد الخضر حسین(1377)
60 - التاج الجامع للاصول... للشیخ منصور علی ناصف(1371)
61 - إبراز الوهم المکنون... لأحمد بن صدیق المغربی(1380)
62 - المهدی المنتظر... لابن صدیق البخاری الغماری(1380)
63 - حول المهدی... للشیخ ناصرالدین الآلبانی(المعاصر)
64 - عقیدة أهل السّنة...... للشیخ عبدالمحسن العباد(المعاصر)
65 - ذیل «عقیدة أهل السّنة»... للشیخ عبدالعزیز بن باز(المعاصر)
66 - الرد علی من کذّب بالأحادیث المهدی... للشیخ عبدالمحسن العباد(المعاصر)
67 - عقیدة المسیح الدجال... لسعید ایوب (المعاصر)
فتوای چهار نفر از فقهای مذاهب اربعه سنی درباره منکرین مهدی منتظر
نظر به اینکه در اوائل سده دهم هجری شخصی بنام محمد جونپوری با فریب دادن مردم عوام سنی به عنوان مهدی منتظر در سرزمین هند قیام کرد وگروههائی از عوام فریب خور بدو گرویدند وبالاخره کم کم موضوع مهدویت او مسئله آفرین شد، اهل تسنن از چهارنفر از علمای سنی درباره شخصیت مهدی ومهدویت جونپوری استفتاء ونظرخواهی شرعی نمودند.آنها هم با تکیه واستناد به احادیثی که بیانگر علائم ظهور مهدی موعود منتظر است وشخص مدعی مهدویت هم فاقد شرایط امامت بود وهم ظهورش غیر مقرون به علائم ظهور حضرت مهدی، او را تخطئه ورد نموده وحتی خود وپیروانش را - بر اساس بیراهه روی وتکفیر مسلمانان مخالف با وی - تکفیر ومحکوم به ارتداد واعدام کردند.اکنون ما بخاطر رعایت اختصار از ذکر متون آن فتاوی معذرت خواسته ولی در رابطه با موضوع بحث که در رد ورهنمون منکران حضرت مهدی وتخطئه کنندگان احادیث پیرامون آنحضرت خلاصه می شود خواستاران آنرا به کتاب «البرهان» متقی هندی (باب سیزدهم)
که در رد محمد جونپوری ومشتمل بر فتاوی مذکور است ارجاع می دهیم تا خود با ملاحظه آن فتاوی پی به واقع امر ومخالفت جدی علمای سنی با منکرین آنحضرت برند ودر شناخت مهدی راستین اسلام از مهدی های دروغین هر عصر وزمانی دچار اشتباه نشوند.
مهدی فقیه ایمانی
رمضان المبارک 1417