امام مهدی (عجل الله فرجه) در آیینه ادیان
نویسنده: سید مرتضی عسکری
فهرست مطالب
عقیده به ظهور حضرت مهدی از نظر اقوام وادیان
اصالت اعتقاد به ظهور منجی
انتظار ظهور منجی در بین یهود ونصاری
مسیح های دروغین
عقاید اقوام مختلف جهان درباره مصلح موعود
اسامی مقدس حضرت مهدی در کتب مذهبی اهل ادیان
ادیان ونوید ظهور موعود
مهدی موعود در کتب مقدسه هندیان
بشارت ظهور حضرت مهدی در کتاب اوپانیشاد
بشارت ظهور حضرت مهدی در کتاب باسک
بشارت ظهور حضرت مهدی در کتاب پاتیکل
بشارت ظهور حضرت بقیة الله در کتاب وشن جوک
بشارت ظهور حضرت ولی عصر در کتاب دید
بشارت ظهور حضرت قائم در کتاب دادتگ
بشارت ظهور حضرت حجة الله در کتاب ریگ ودا
بشارت ظهور آخرین حجت خدا در کتاب شاکمونی
بشارات ظهور حضرت مهدی در کتاب تورات
بشارت ظهور حضرت مهدی در زبور داوود
بشارت ظهور حضرت مهدی در کتاب اشعیای نبی
بشارت ظهور حضرت مهدی در کتاب بوئیل نبی
بشارت ظهور حضرت مهدی در کتاب زکریای نبی
سرنوشت یهودیان مغرور
اخراج یهود از سرزمینهای اسلامی
صهیونیسم وتشکیل دولتی به نام اسرائیل
بشارت ظهور حضرت مهدی در کتاب حزقیال نبی
بشارت ظهور حضرت مهدی در کتاب حجّی نبی
بشارت ظهور حضرت مهدی در کتاب صفینای نبی
بشارت ظهور حضرت مهدی در کتاب دانیال نبی
بشارت ظهور حضرت مهدی در کتاب انجیل
انجیل متّی
انجیل مَرْقُس
انجیل لوقا
انجیل یوحنا
مکاشفه یوحنا
رساله پولس به رومیان
بشارت ظهور حضرت مهدی در منابع زرتشتیان
عقیده به ظهور حضرت مهدی از نظر اقوام وادیان
انتظار ظهور یک مصلح بزرگ آسمانی، وامید به آینده واستقرار صلح وعدل جاویدان، امری فطری وطبیعی است که با ذات ووجود آدمی سر وکار داشته وبا آفرینش هر انسانی همراه است وزمان ومکان نمی شناسد وبه هیچ قوم وملّتی اختصاص ندارد.
از این رو، همه افراد طبق فطرت ذاتی خود مایلند روزی فرا رسد که جهان بشریّت در پرتو ظهور رهبری الهی وآسمانی وبا تأیید وعنایت پروردگار، از ظلم ظالمان وستم ستمگران نجات یافته، شور وبلوا در جهان پایان پذیرد وانسانها از وضع فلاکت بار موجود نجات یابند واز نابسامانی ونا امنی وتیره روزی خلاص شوند وسرانجام به کمال مطلوب وزندگی شرافتمندانه ای نایل آیند.
به همین دلیل، در تمام ادیان ومذاهب مختلف جهان، از مصلحی - که در آخر الزمان ظهور خواهد نمود وبه جنایتها وخیانتهای ضد انسانی خاتمه خواهد داد وشالوده حکومت واحد جهانی را بر اساس عدالت وآزادی واقعی بنیان خواهد نهاد _ سخن به میان آمده وتمام پیامبران وسفیران الهی در این زمینه به مردم با ایمان جهان، نویدهایی داده اند.
در این زمینه، یکی از نویسندگان معروف چنین می نویسد: «موضوع ظهور وعلایم ظهور، موضوعی است که در همه مذاهب بزرگ جهان واجد اهمیّت خاصّی است. صَرفِ نظر از عقیده وایمان که پایه این آرزو را تشکیل می دهد، هر فرد علاقه مند به سرنوشت بشریّت، وطالب تکامل معنوی وقتی که از همه نا امید می شود، ومی بیند که با وجود این همه ترقّیات فکری وعلمی شگفت انگیز، باز متأسّفانه، بشریّت غافل وبی خبر، روز به روز خود را به سوی فساد وتباهی می کشاند واز خداوند بزرگ بیشتر دوری می جوید، واز اوامر او بیشتر سرپیچی می کند؛ بنا به فطرت ذاتی خود متوجّه درگاه خداوند بزرگ می شود، واز او برای رفع ظلم وفساد یاری می جوید.از این رو در همه قرون واعصار، آرزوی یک مصلح بزرگ جهانی در دلهای خداپرستان وجود داشته است.
واین آرزو نه تنها در میان پیروان مذاهب بزرگ، مانند: زرتشتی ویهودی ومسیحی ومسلمان، سابقه دارد، بلکه آثار آن را در کتاب های قدیم چینیان ودر عقاید هندیان، ودر بین اهالی اسکاندیناوی وحتّی در میان مصریان قدیم وبومیان وحتّی مکزیک ونظایر آنها نیز می توان یافت»(1).
آری!
عقیده به ظهور یک مصلح بزرگ آسمانی در پایان جهان، یکی از مسایل بسیار مهمّ وحسّاسی است که نه تنها در آیین مبین اسلام، بلکه در همه ادیان آسمانی، ونه تنها در میان پیروان ادیان ومذاهب بلکه در نزد بسیاری از مکاتب مختلف جهان سابقه دیرین دارد، وتمامی پیروان ادیان بزرگ عالم از مسیحیان، کلیمیان وزرتشتیان گرفته تا پیروان مکتب های الحادی، همه وهمه بدان عقیده دارند.
ناگفته نماند که پیروان ادیان ومذاهب گوناگون، ودیگر ملل واقوام گذشته ومکاتب مختلف جهان درباره نام آن بزرگوار باهم اختلاف نظر دارند، مسلمانان او را «مهدی موعود منتظر (علیه السلام)»، وپیروان سایر ادیان ومکتبها وملّتها وتوده های محروم، وی را «مصلح جهانی» یا «مصلح غیبی»، یا «رهاننده بزرگ» یا «نجات بخش آسمانی» ویا «منجی اعظم» می نامند؛ ولی در باره اوصاف کلّی، برنامه های اصلاحی، تشکیل حکومت واحد جهانی بر اساس عدالت وآزادی، وظهور او در آخرالزمان اتّفاق نظر دارند.
جالب توجّه این که حتّی در این اواخر نیز، این عقیده در بین گروهی از دانشمندان وفلاسفه بزرگ جهان به عنوان: «لزوم تشکیل حکومت واحدجهانی» درسطح وسیعی مطرح گردیده است: «در عصر اخیر دوشادوش پیشرفت همه جانبه ای که در تمام مسایل علمی نصیب بشریّت شده، این ایده وعقیده نیز از مرز ادیان ومذاهب قدم فراتر نهاده وبه عنوان یکی از مهمترین مسایل حیاتی مورد بحث وبررسی قرار گرفته است»(2).
آری!
امروز بسیاری از اندیشمندان وفلاسفه مشهور جهان نیز عقیده دارند که با پیشرفت سریع صنعت وتکنولوژی، زندگی ماشینی، رقابت های نا سالم نظامی، بازیهای خطرناک سیاسی، واحساس یأس ونا امیدی در بین جوامع بشری برای رهایی از اوضاع نا بسامان کنونی، تشکیل حکومت واحد جهانی بر اساس عدالت وآزادی لازم وضروری است.
بنابراین، برغم افکار بیمارگونه کوته نظران کج اندیش که می پندارند مسأله مهدویّت وانتظار ظهور یک رهبر بزرگ آسمانی در پایان جهان، از مختصّات مسلمانان ویا از عقاید خاص شیعیان است ومی کوشند تا با تلاش مذبوحانه خود آن را در یک مکتب خاصّ محصور کنند، این مسأله اختصاص به مسلمانان وشیعیان ندارد؛ بلکه یک اعتقاد عمومی مشترک است که همه اُمّتها وملّتها وپیروان ادیان - وحتّی مکاتب مختلف، فلاسفه، دانشمندان واندیشمندان واقع بین جهان نیز - در این عقیده ومرام باهم شریک اند.
اصالت اعتقاد به ظهور منجی
عقیده به ظهور یک نجات دهنده بزرگ آسمانی وامید به یک آینده روشن که در آن، نگرانیها وهراسها مرتفع گردد، وبه برکت ظهور یک شخصیّت ممتاز الهی همه تاریکیها از پهنه گیتی برچیده شود، وریشه ظلم وجهل وتباهی از روی کره زمین برکنده شود، یک اعتقاد عمومی ثابت است که همواره در همه وقت، در همه جا، ودر همه زمانها بین تمام ملّتها شایع ورایج بوده است.
بر اساس تحقیقات پژوهشگران مسایل اسلامی، این عقیده در طول دوران زندگی انسانها پیوسته در میان همه ملّتها وپیروان ادیان بزرگ موجود بوده، وحتّی اقوام مختلف جهان چون: اسلاوها، ژرمنها، اسنها وسلتها، نیز معتقدند که سرانجام باید پیشوایی در آخر الزمان ظهور کرده، بی عدالتی ها را از بین برده، حکومت واحد جهانی تشکیل داده، ودر بین مردم بر اساس عدالت وانصاف داوری کند.
آنچه از تاریخ اُمّتها استفاده می شود این است که: مسأله عقیده به ظهور یک رهبر مقتدر الهی وآمدن مصلحی در آخر الزمان به نام مُنجی موعود جهانی به قدری اصیل وریشه دار است که در اعماق دل ملّتها وپیروان همه ادیان الهی، وتمام اقوام وملل جهان جا گرفته است تا جایی که در طول تاریخ بشریّت، انسانها در فراز ونشیب های زندگی، با یادآوری ظهور چنین رهبر مقتدری، پیوسته خود را از یأس ونا امیدی نجات داده، ودر انتظار ظهور آن مصلح موعود جهانی در پایان جهان، لحظه شماری می کنند.
برای اثبات این مطلب، کافی است بدانیم که عقیده به ظهور یک «نجات دهنده» حتّی از نظر یهود ونصاری نیز قطعی است. وحتّی این که در میان همه طوایف یهود وهمه شاخه های مسیحیّت وجود این عقیده قطعی ومسلّم است.
اینک برای توضیح بیشتر به مطالبی که در این زمینه می آوریم، توجه فرمایید.
انتظار ظهور منجی در بین یهود ونصاری
نویسنده آمریکایی کتاب «قاموس مقدّس»، درباره شیوع اعتقاد به ظهور، وانتظار پیدایش یک «منجی بزرگ جهانی» در میان قوم «یهود» چنین می نویسد: «عبرانیان منتظر قدوم مبارک «مسیح» نسلاً بعد نسل بودند، ووعده آن وجود مبارک... مکرّراً در «زبور» وکتب انبیا، علی الخصوص، در کتاب «اشعیا» داده شده است.
تا وقتی که «یحیای تعمید دهنده» آمده، به قدوم مبارک وی بشارت داد، لیکن «یهود» آن نبوآت (پیشگوییها) را نفهمیده با خود همی اندیشیدند که «مسیح» (سلطان زمان) خواهد شد، وایشان را از دست جور پیشگان وظالمان رهایی خواهد داد، وبه اعلا درجه مجد وجلال ترقّی خواهد کرد»(3).
نویسنده کتاب «قاموس کتاب مقدّس» در کتاب خود ازیهودیان، زبان به شکایت می گشاید که دعوت عیسای مسیح را بعد از آن همه اشتیاق وانتظار، سرانجام نپذیرفتند واو را مسیح واقعی نپنداشتند واو را با مسیح موعودی که سلطان زمان خواهد بود ومنجی واپسین ومژده اش را کتاب مقدّسشان داده بود وسالها در انتظارش در التهاب سوزان لحظه شماری می کردند، مطابق نیافتند.
از این رو، با او به دشمنی برخاستند، حتّی وی را جنایتکار به ملّت اسرائیل، وتعالیمش را، ضدّ آرمان اساسی کتب مقدّس «عهد عتیق» (تورات وملحقات آن) دانستند، ناچار به محاکمه اش فراخواندند وبه اعدام محکومش کردند، وهمچنان با احساس غبنی جانکاه مجدداً در انتظار «مسیح موعود» ورهایی بخش از رنج وستم، نشستند.
مسیحیان، با این که حضرت عیسی (علیه السلام) را «مسیح موعود» یهودیان می دانستند، چون نسبت به پیروی او احساس ناتمامی کردند، یکباره امیدشان از «زمان حال» برکنده شد؛ حماسه انتظار را از سرگرفتند ودر انتظار «مسیح» وبازگشت وی از آسمان، در پایان جهان نشستند.
طبق نوشته «مستر هاکس» آمریکایی، در کتاب خود «قاموس کتاب مقدس» کلمه «پسر انسان» 80 بار در «انجیل» وملحقات آن (عهد جدید) به کار رفته که فقط 30 مورد آن با حضرت عیسی (علیه السلام) قابل تطبیق است، و50 مورد دیگر از «مصلح» ونجات دهنده ای سخن می گوید که در آخر زمان ظهور خواهد کرد.! (4).
مسیح های دروغین
اعتقاد به ظهور یک «منجی بزرگ جهانی» واشتیاق، به ظهور یک رهبر آسمانی در میان یهود ونصاری، آن چنان اصیل وریشه دار است که در طول تاریخ این دو ملّت، مدّعیان شگفتی را پدید آورده، وافراد زیادی پیدا شده اند که خود را به دروغ «مسیح موعود» معرّفی کرده اند. به طوری که صاحب کتاب «قاموس کتاب مقدّس» در باره شماره مدّعیان دروغین «مسیح موعود» می نویسد: «24 نفر مسیحیان (مسیح های) دروغگو در میان بنی اسرائیل ظاهر گشتند که مشهورترین ومعروفترین آنها «برکوکبه» است که در اوایل قرن ثانی می زیست. وآن دجّال معروف ادّعا می نمود که رأس ورئیس وپادشاه قوم یهود است.
ودر مائه دوازدهم تخمیناً ده نفر از مسیحیان، - یعنی: مسیح های دروغگو - ظاهر گردیده، جمعی را به خود گروانیده، واین مطلب اسباب فتنه وجنگ شده، وجمعی کثیر نیز در آن معرکه، طعمه شمشیر گردیدند. وآخرین مسیحیان - مسیح های دروغگو - «مردخای» است. او شخصی بود آلمانی که در سال 1682 میلادی ظهور کرده، اسباب اشتداد فتنه، واشتعال نائره فساد گشت، وچون آتش فتنه بالا گرفت، فراری گردیده معدوم الاثر شد.نویسنده کتاب «دیباچه ای بر رهبری» بعد از نقل این جریان از کتاب «قاموس کتاب مقدس» می نویسد: «متأسّفانه اطّلاع مؤلّف آمریکایی - کتاب «قاموس کتاب مقدّس» به زبان فارسی، که سالها نیز ساکن «همدان» بوده است - درباره شماره مدّعیان «مسیحائی» وهمچنین درباره آخرین کسی که به عنوان «مسیح موعود» قیام کرده است، نارساست.شماره این مدّعیان، به مراتب بیشتر از آن است که وی یادآور شده است، همچنین قیام «مردخای» آلمانی در قرن هفدهم، واپسین قیامی نیست که تاریخ مسیحیّت آن را به یاد می آورد. تنها طی دو قرن هیجده ونوزده در انگلستان، بالغ بر شش تن، به نام «مسیح موعود» ظهور کرده اند، واغتشاشهایی را هم دامن زده اند، وپاره ای از آنان نیز به کیفر رسیده اند»(5).
«البته به موازات دین مسیح، در دین یهود نیز، مسیح های دروغین متعدّد ظهور کرده اند. از جمله، یکی از مسیح های یهودی، «داود آل روی» از یهودیان ایران است. او در اواسط قرن دوازدهم در میان یهودیان ایران، مدّعی شد که او «مسیح موعود» است»(6).
عقاید اقوام مختلف جهان درباره مصلح موعود
مسأله عقیده به ظهور مصلحی جهانی در پایان دنیا امری عمومی وهمگانی است، واختصاص به هیچ قوم وملّتی ندارد. سر منشأ این اعتقاد کهن وریشه دار، علاوه بر اشتیاق درونی ومیل باطنی هر انسان - که به طور طبیعی خواهان حکومت حقّ وعدل، وبرقراری نظام صلح وامنیّت در سرتاسر جهان است - نویدهای بی شائبه پیامبران الهی در طول تاریخ بشریّت به مردم مؤمن وآزادی خواه جهان است.تمام پیامبران بزرگ الهی در دوران مأموریّت الهی خود به عنوان جزیی از رسالت خویش به مردم وعده داده اند که در آخر الزمان ودر پایان روزگار، یک مصلح بزرگ جهانی ظهور خواهد نمود ومردمان جهان را از ظلم ظالمان وستم ستمگران نجات خواهد داد وفساد، بی دینی وبی عدالتی را در تمام جهان ریشه کن خواهد ساخت وسراسر جهان را پر از عدل وداد خواهد کرد.سیری کوتاه در افکار وعقاید ملل مختلف جهان مانند: مصر باستان، هند، چین، ایران ویونان ونگرش به افسانه های دیگر اقوام مختلف بشری، این حقیقت را به خوبی روشن ومسلّم می سازد که همه اقوام مختلف جهان با آن همه اختلاف آرا، عقاید واندیشه های متضادّی که با یکدیگر دارند، در انتظار مصلح موعود جهانی، بسر می برند.
اینک برای این که در باره این موضوع سخنی به گزاف نگفته باشیم فهرست مختصری از بازتاب این عقیده را در میان اقوام وملل مختلف جهان در اینجا می آوریم:
1 - ایرانیان باستان معتقد بودند که: «گرزا سپه» قهرمان تاریخی آنان زنده است ودر «کابل» خوابیده، وصد هزار فرشته او را پاسبانی می کنند تا روزی که بیدار شود وقیام کند وجهان را اصلاح نماید.
2 - گروهی دیگر از ایرانیان می پنداشتند که: «کیخسرو» پس از تنظیم کشور واستوار ساختن شالوده فرمانروایی، دیهیم پادشاهی به فرزند خود داد وبه کوهستان رفت ودر آنجا آرمیده تا روزی ظاهر شود واهریمنان را از گیتی براند.
3 - نژاد اسلاو بر این عقیده بودند که از مشرق زمین یک نفر برخیزد وتمام قبایل اسلاو را متّحد سازد وآنها را بر دنیا مسلّط گرداند.
4 - نژاد ژرمن معتقد بودند که یک نفر فاتح از طوایف آنان قیام نماید و«ژرمن» را بر دنیا حاکم گرداند.
5 - اهالی صربستان انتظار ظهور «مارکو کرالیویچ» را داشتند.
6 - برهمائیان از دیر زمانی براین عقیده بودند که در آخر زمان «ویشنو» ظهور نماید وبر اسب سفیدی سوار شود وشمشیر آتشین بر دست گرفته ومخالفین را خواهد کشت، وتمام دنیا «برهمن» گردد وبه این سعادت برسد.
7 - ساکنان جزایر انگلستان، از چندین قرن پیش آرزومند ومنتظرند که: «ارتور» روزی از جزیره «آوالون» ظهور نماید ونژاد «ساکسون» را در دنیا غالب گرداند وسعادت جهان نصیب آنها گردد.
8 - اسن ها معتقدند که پیشوایی در آخر الزمان ظهور کرده، دروازه های ملکوت آسمان را برای آدمیان خواهد گشود.
9 - سلت ها می گویند: پس از بروز آشوبهایی در جهان، «بوریان بور ویهیم» قیام کرده، دنیا را به تصرّف خود درخواهد آورد.
10 - اقوام اسکاندیناوی معتقدند که برای مردم دنیا بلاهایی می رسد، جنگهای جهانی اقوام را نابود می سازد، آنگاه «اودین» با نیروی الهی ظهور کرده وبر همه چیره می شود.
11 - اقوام اروپای مرکزی در انتظار ظهور «بوخص» می باشند.
12 - اقوام آمریکای مرکزی معتقدند که: «کوتزلکوتل» نجات بخش جهان، پس از بروز حوادثی در جهان، پیروز خواهد شد.
13 - چینی ها معتقدند که «کرشنا» ظهور کرده، جهان را نجات می دهد.
14 - زرتشتیان معتقدند که: «سوشیانس» (نجات دهنده بزرگ جهان) دین را در جهان رواج دهد، فقر وتنگدستی را ریشه کن سازد، ایزدان را از دست اهریمن نجات داده، مردم جهان را هم فکر وهم گفتار وهم کردار گرداند.
15 - قبایل «ای پوور» معتقدند که: روزی خواهد رسید که در دنیا دیگر نبردی بروز نکند وآن به سبب پادشاهی دادگر در پایان جهان است.
16 - گروهی از مصریان که در حدود 3000 سال پیش از میلاد، در شهر «ممفیس» زندگی می کردند، معتقد بودند که سلطانی در آخرالزمان با نیروی غیبی بر جهان مسلّط می شود، اختلاف طبقاتی را از بین می برد ومردم را به آرامش وآسایش می رساند.
17 - گروهی دیگر از مصریان باستان معتقد بودند که فرستاده خدا در آخر الزمان، در کنار خانه خدا پدیدار گشته، جهان را تسخیر می کند.
18 - ملل واقوام مختلف هند، مطابق کتاب های مقدّس خود، در انتظار مصلحی هستند که ظهور خواهد کرد وحکومت واحد جهانی را تشکیل خواهد داد.
19 - یونانیان می گویند: «کالویبرگ» نجات دهنده بزرگ، ظهور خواهد کرد، وجهان را نجات خواهد داد.
20 - یهودیان معتقدند که در آخر زمان «ماشیع» (مهدی بزرگ) ظهور می کند وابد الآباد در جهان حکومت می کند، او را از اولاد حضرت اسحاق می پندارند، در صورتی که «تورات»، کتاب مقدّس یهود، او را صریحاً از اولاد حضرت اسماعیل دانسته است.
21 - نصارا نیز به وجود حضرت مهدی (علیه السلام) قایلند ومی گویند: او در آخر الزمان ظهور خواهد کرد وعالم را خواهد گرفت، ولی در اوصافش اختلاف دارند. (7).
آنچه از نظر خوانندگان گرامی گذشت - گرچه همه آنها با حضرت مهدی (علیه السلام)کاملاً تطبیق نمی کند وحتّی برخی از آنها اصلاً با مهدی موعود اسلام وفق نمی دهد. - از یک حقیقت مسلّم حکایت می کند وآن این که: این افکار وعقاید وآرا که همه آنها با مضمون های مختلف، از آینده ای درخشان وآمدن مصلحی جهانی در آخر الزمان خبر می دهند، نشانگر این واقعیّت است که همه آنها در واقع از منبع پر فیض وحی سرچشمه گرفته است، ولکن در برخی از مناطق دور دست که شعاع حقیقت در آنجا کمتر تابیده است در طول تاریخ به تدریج از فروغ آن کاسته شده، وفقط کلّیاتی از نویدهای مهدی موعود و«مصلح جهانی» در میان ملّتها به جای مانده است.
البته سالم ماندن این نویدها در طول قرون متمادی، خود بر اهمیّت موضوع می افزاید، ومسأله «مهدویّت» وظهور مصلح جهانی را قطعی تر می کند.بنابراین، عقیده به ظهور مبارک حضرت مهدی (علیه السلام) در آخر الزمان یک عقیده عمومی است واگر کلمه «مهدی» وواژه های دیگر را - که پیروان سایر ادیان ومذاهب مختلف جهان بر آن حضرت اطلاق می کنند - از قالب اصطلاح اختصاصی آنها درآوریم، وآن حضرت را «نجات بخش بزرگ آسمانی» یا «مصلح جهانی» ویا «رهایی بخش غیبی» بنامیم، اختلاف اسمی هم رفع می شود.
اسامی مقدس حضرت مهدی در کتب مذهبی اهل ادیان
اینک قسمتی از اسامی مبارک آن حضرت را که با الفاظ مختلفی در بسیاری از کتب مذهبی اهل ادیان وملل مختلف جهان آمده است، از نظر خوانندگان گرامی می گذرانیم.
1 - «صاحب» در صحف ابراهیم (علیه السلام)؛
2 - «قائم» در زبور سیزدهم؛
3 - «قیدمو» در تورات به لغت ترکوم؛
4 - «ماشیع» (مهدی بزرگ) در تورات عبرانی؛
5 - «مهمید آخر» در انجیل؛
6 - «سروش ایزد» در زمزم زرتشت؛
7 - «بهرام» در ابستاق زند وپازند؛
8 - «بنده یزدان» هم در زند وپازند؛
9 - «لند بطاوا» در هزار نامه هندیان؛
10 - «شماخیل» در ارماطس؛
11 - «خوراند» در جاویدان؛
12 - «خجسته» (احمد) در کندرال فرنگیان؛
13 - «خسرو» در کتاب مجوس؛
14 - «میزان الحق» در کتاب اثری پیغمبر؛
15 - «پرویز» در کتاب برزین آذر فارسیان؛
16 - «فردوس اکبر» در کتاب قبروس رومیان؛
17 - «کلمةُ الحقّ» در صحیفه آسمانی؛
18 - «لِسانِ صدق» هم در صحیفه آسمانی؛
19 - «صمصام الاکبر» در کتاب کندرال؛
20 - «بقیة الله» در کتاب دوهر؛
21 - «قاطع» در کتاب قنطره؛
22 - «منصور» در کتاب دید براهمه؛
23 - «ایستاده» (قائم) در کتاب شاکمونی؛
24 - «ویشنو» در کتاب ریگ ودا؛
25 - «فرخنده» (محمّد) در کتاب وشن جوک؛
26 - «راهنما» (هادی ومهدی) در کتاب پاتیکل؛
27 - «پسر انسان» در عهد جدید (اناجیل وملحقات آن)؛
28 - «سوشیانس» در کتاب زند وهومو من یسن، از کتب زردتشیان؛
29 - در کتاب «شابوهرگان» کتاب مقدس «مانویه» ترجمه «مولر» نام «خود شهر ایزد» آمده که باید در آخر الزمان ظهور کند، وعدالت را در جهان آشکار سازد؛
30 - «فیروز» (منصور) در کتاب شعیای پیامبر. (8).
علاوه بر این ها اسامی دیگری نیز برای حضرت مهدی (علیه السلام) در کتب مقدّسه اهل ادیان ذکر شده است که ما به جهت اختصار از نقل آنها خودداری نمودیم. (9).
اسامی مقدّسی چون: «صاحب، قائم، قاطع، منصور وبقیة الله» که در کتب مذهبی ملل مختلف آمده است، از القاب خاصّ وجود مقدّس حضرت حجّت بن الحسن العسکری - عجّل الله تعالی فرجه الشریف - است که در بیشتر روایات اسلامی، به آنها تصریح شده وائمّه معصومین (علیهم السلام) در اکثر روایات، از آن حضرت به عنوان «صاحب»، «قائم» و«بقیة الله» یاد کرده اند. واین خود بیانگر این واقعیّت است که موعود همه اُمّتها وملّتها همان وجود مقدّس منتظر غایب، حضرت حجّت بن الحسن العسکری (علیه السلام) است.
ادیان ونوید ظهور موعود
چنان که در بحثهای گذشته آمد، مسأله ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) در آخر الزمان وپایان دادن به ظلم وستمها از مسایل اساسی ادیان واسلام است، وتمامی ادیان ومذاهب گوناگونی که در روی کره زمین حکومت می کنند، وقوع حتمی وقطعی آن را خبر داده اند.
بر اساس تعالیم انبیا ونویدهای کتب آسمانی، علیرغم عوامل بدبینی بیشماری که نسبت به آینده بشر در جهان دیده می شود، اوضاع کنونی جهان قابل دوام نیست، ودیر یا زود گردونه زمان به نفع محرومان خواهد چرخید، وچهره جهان دگرگون خواهد شد، ومفاسد اجتماعی وکشمکشهای کنونی جای خود را به آرامش وامنیّت خواهد داد.
مطابق وعده های انبیا ونویدهای کتب آسمانی، چشم انداز آینده جهان وسرنوشت بشر روشن است.نگاهی کوتاه به کتابهای مذهبی اهل ادیان این امر را به خوبی نشان می دهد که وقتی جهان دچار فتنه وآشوب گردد وآتش ظلم وبیدادگری همه جهان را فراگیرد، وجنگهای خانمان سوز وویرانگر مردمان جهان را به ستوه آورد وزمامداران جهان از اداره اُمور کشورها عاجز وناتوان گردند وبرای خاموش کردن آتش فتنه ها وجنگها راه چاره ای نیابند، در چنین موقعیّت حساس وبحرانی یک مصلح بزرگ جهانی، با اتّکا به قدرت لایزال الهی قیام خواهد کرد، وبه یک اصلاح عمومی در تمام جهان دست خواهد زد وزورگویان، زورمداران وقدرت طلبان افسار گسیخته عالم را سر جای خود خواهد نشاند وبه همه بدبختیها وتیره روزی ها وگرفتاری های بشریّت خاتمه خواهد داد.خوشبختانه هنگامی که به ادیان آسمانی مراجعه می کنیم، کتب آسمانی را سراسر مملوّ از امید، وسرشار از نویدهای بهروزی ووعده های ظهور آن «مصلح جهانی» می بینیم، وشاید برای برخی کمی تعجّب آور باشد که در تمام ادیان ومذاهب بزرگ جهان، اعم از وثنیت، کلیمیت، مسیحیت، مجوسیت وآیین مبین اسلام... از مصلحی که در پایان جهان ظهور خواهد کرد وبه جنایتها وخیانتهای انسانها خاتمه خواهد داد وشالوده حکومت واحد جهانی را، بر اساس عدالت وآزادی بنیان خواهد نهاد، گفتگو شده وبرتر وبالاتر از همه، نوید ظهور آن مصلح بزرگ جهان، به خصوص در اسلام وقرآن نیز، به صورتی جامع تر، کامل تر، عمیق تر وجدی تر، مطرح شده است.
وجای بسی خرسندی است که اکثریّت قریب به اتّفاق نویدهایی که در رابطه با ظهور «مصلح بزرگ جهانی» در کتابهای آسمانی آمده است - اگر نگوییم همه آنها - تنها با وجود مقدّس مهدی موعود (علیه السلام)، آخرین بازمانده حجت الهی از امامان معصوم شیعه مطابقت دارد. آری ای عزیز!
نویدهای مصلح بزرگ جهانی وبشارت ظهور مبارک حضرت مهدی (علیه السلام) علاوه بر قرآن مجید در تمام کتب مذهبی اهل ادیان مانند: کتاب زند، کتاب جاماسب، کتاب شاکمونی، کتاب جوک، کتاب دیدبراهمه، کتاب باسک، کتاب پاتیکل، کتاب دادنگ، کتاب ضفینای نبی، کتاب اشعیاء، کتاب وحی کودک، کتاب حُکی نبی، کتاب مکاشفات یوحنای لاهوتی، کتاب دانیال نبی، انجیل متی، انجیل لوقا، انجیل مرقس، وسایر کتابها والواح ذکر شده، ودر همه این کتابها نویدها وبشارتهای ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) به عبارات ومضامینی که همه اصالت وحقیقتِ «مهدویّت» را تأیید می کنند، وآن را یک عقیده عمومی مشترک بین همه اُمّتها وملّتها می دانند، به روشنی بیان شده است.اگر چه غیر از قرآن مجید، همه کتابهای دیگر آسمانی مورد دستبرد وتحریف قرار گرفته است، ولی باز هم مطالبی در آنها دیده می شود که از دستبرد دگران مصون مانده، ودر آنها عبارات وجملاتی از آمدن «مصلح جهانی» به چشم می خورد.
جالب توجّه این که: در تمام کتابهای مقدّسی که در میان اهل ادیان، به عنوان کتابهای آسمانی شناخته شده وآورندگان آن کتابها به عنوان پیامبر، شناخته می شوند، تصریحات زیادی به «مهدی موعود» شده است.
هر چند که ما این کتابها را به عنوان «کتاب آسمانی» نمی دانیم، ویقین نداریم که آورندگان آنها پیامبر بوده اند، بلکه معتقدیم که آنها یا «پیامبر» بوده اند، یا این مطالب را از کتابها وتعلیم پیامبران گذشته اقتباس کرده اند، ولی شگفت آور است که در برخی از این کتابها، بعضی از القاب خاص واسامی مبارک حضرت مهدی (علیه السلام) وحتّی سلسله «نسبی» آن حضرت واین که وی از سلاله پاک پیغمبر آخر الزمان، واز فرزندان دختر آن پیغمبر، وآخرین جانشین آن حضرت است، نیز مشخص گردیده است.اینک برای اثبات این مدّعا قسمتی از نویدها وبشارتهای ظهور مهدی موعود (علیه السلام) را که در کتب مذهبی اهل ادیان آمده است، از کتب مقدّسه هندیان، یهودیان، مسیحیان، زرتشتیان وسایر کتابهایی که در میان پیروان خود به عنوان کتاب آسمانی شناخته شده، نقل می کنیم، تا اصالت مسأله «مهدویت» وجهانی بودن اعتقاد به ظهور مبارک حضرت مهدی (علیه السلام) به خوبی روشن شود.
مهدی موعود در کتب مقدسه هندیان
در کتابهای مذهبی مقدّسی که در میان هندیان به عنوان کتاب های آسمانی شناخته شده وآورندگان این کتاب ها به عنوان پیامبر شناخته می شوند، تصریحات زیادی به وجود مقدّس مهدی موعود (علیه السلام) وظهور مبارک آن حضرت شده است که قسمتی از آنها از نظر خوانندگان گرامی می گذرد.
بشارت ظهور حضرت مهدی در کتاب اوپانیشاد
در کتاب «اوپانیشاد» که یکی از کتب معتبره واز منابع هندوها به شمار می رود، بشارت ظهور مهدی موعود (علیه السلام) چنین آمده است: «این مظهر ویشنو (مظهر دهم) در انقضای کلّی یا عصر آهن، سوار بر اسب سفیدی، در حالی که شمشیر برهنه درخشانی به صورت ستاره دنباله دار در دست دارد ظاهر می شود، وشریران را تماماً هلاک می سازد، وخلقت را از نو تجدید، وپاکی را رجعت خواهد داد... این مظهر دهم در انقضای عالم ظهور خواهد کرد»(10).
با اندک تأملی در جملات بشارت فوق، ظاهر می شود که مقصود از «مظهر ویشنو» همان وجود مقدّس حجة بن الحسن العسکری (علیه السلام) است؛ زیرا طبق روایات متواتر اسلامی آن حضرت در آخر الزمان ودر پایان جهان، ظهور خواهد نمود وبا شمشیر قیام خواهد کرد، وتمامی جباران وستمگران روی زمین را از بین خواهد برد، ودر دوران حکومت آن مظهر قدرت خداوندی، جهان، آفرینش نوینی خواهد یافت.
«مهدی (علیه السلام) بر اسب دست وپا سفیدی سوار است»این عنوان که در دومین فراز بشارت کتاب «اوپانیشاد» آمده است، در اخبار معصومین (علیهم السلام) بدان اشاره شده که برای نمونه برخی از آنها را در اینجا می آوریم: در حدیثی از حضرت امیر مؤمنان علی (علیه السلام) روایت شده که در مورد ظهور مبارک حضرت مهدی (علیه السلام) وبه هنگام حرکت آن حضرت از نجف به سوی مسجد سهله فرموده است: «کَأنِّی بِهِ وقدْ عَبرَ مِنْ وادِی السّلام إلی مَسْجِدِ السَّهْلَةِ عَلی فَرَس مُحَجَّل لَهُ شِمْراخٌ یُزهِو وهُوَ یَدْعُو ویقول فی دعائهِ...»(11).
«گویی او را با چشم خود می بینم که در نزدیکی نجف از وادی السلام عبور کرده، به سوی مسجد سهله پیش می رود در حالی که بر اسب دست وپا سفیدی سوار است که پیشانی سفید ودرخشنده ای دارد، وهمه درخشندگی آن را چون چراغ وستاره می بینند واو در آن حال دعا می خواند...».
بشارت ظهور حضرت مهدی در کتاب باسک
در کتاب «باسک» که از کتب مقدّسه آسمانی هندوهاست، بشارت ظهور حضرت ولی عصر (علیه السلام) چنین آمده است.
«دور دنیا تمام شود به پادشاه عادلی در آخر الزمان، که پیشوای ملائکه وپریان وآدمیان باشد، وحق وراستی با او باشد، وآنچه در دریا وزمین ها وکوه ها پنهان باشد همه را بدست آورد، واز آسمان ها وزمین وآنچه باشد خبر دهد، واز او بزرگتر کسی به دنیا نیاید»(12).
بشارت ظهور حضرت مهدی در کتاب پاتیکل
در کتاب «پاتیکل» که از کتب مقدّسه هندیان می باشد وصاحب این کتاب از اعاظم هند است وبه گمان پیروانش، صاحب کتاب آسمانی است، بشارت ظهور مبارک حضرت مهدی (علیه السلام) چنین آمده است: «چون مدّت روز تمام شود، دنیای کهنه نو شود وزنده گردد، وصاحب ملک تازه پیدا شود از فرزندان دو پیشوای بزرگ جهان که یکی «ناموس آخر الزمان» ودیگری «صدیق اکبر».
یعنی وصی بزرگتر وی که «پشن» نام دارد. ونام آن صاحب ملک تازه، «راهنما» است، به حق، پادشاه شود، وخلیفه «رام» باشد، وحکم براند، واو را معجزه بسیار باشد. هر که پناه به او برد ودین پدران او اختیار کند، سرخ روی باشد در نزد رام».
ودولت او بسیار کشیده شود، وعمر او از فرزندان «ناموس اکبر» زیاده باشد، وآخر دنیا به او تمام شود.
واز ساحل دریای محیط وجزایر سراندیب وقبر بابا آدم (علیه السلام) واز جبال القمر تا شمال هیکل زهره، تا سیف البحر واقیانوس را مسخر گرداند، وبتخانه «سومنات» را خراب کند.
و«جگرنات»(13) بفرمان او به سخن آید وبه خاک افتد، پس آن را بشکند وبه دریای اعظم اندازد، وهر بتی که در هر جا باشد بشکند»(14).
از آنجا که در این بشارت، الفاظ وتعابیری به کار رفته است که امکان دارد برای بعضی از خوانندگان نا مفهوم باشد بعضی از آنها را جهت روشن تر شدن مطلب توضیح می دهیم:
1 - مقصود از «ناموس آخر الزمان»، ناموس اعظم الهی، پیامبر خاتم حضرت محمّد بن عبدالله (صلی الله علیه وآله وسلم) است.
2 - پشن، نام هندی حضرت علی بن ابی طالب (علیه السلام) است.
3 - صاحب ملک تازه، آخرین حجّت خداوند حضرت ولی عصر (علیه السلام) است وراهنما، نام مبارک حضرت مهدی (علیه السلام) است که بزرگترین نماینده راهنمایان الهی ونام مقدّس وی نیز، هادی ومهدی وقائم به حق است.
4 - کلمه «رام» به لغت «سانسکریتی» نام اقدس حضرت احدیت (خدا) است.
5 - این جمله «هر که به او پناه برد، ودین پدران او اختیار کند، در نزد رام، سرخ روی باشد» صریح است در این که، حضرت مهدی (علیه السلام) جهانیان را به دین اجداد بزرگوارش، اسلام، دعوت می کند.
6 - سومنات - بنا به نوشته علاّمه دهخدا، در کتاب لغت نامه بتخانه ای بوده است در «گجرات». وگویند: سلطان محمود غزنوی آن را خراب کرد، و«منات» را که از بتهای مشهور است ودر آن بتخانه بود، شکست. وگویند: این لغت هندوی است که مفرّس شده وآن نام بتی بود، ومعنی ترکیبی آن «سوم، نات» است: نمونه قمر، زیرا «سوم» به لغت هندوی قمر را گویند، ونات، تعظیم است. برای اطلاع بیشتر به لغت نامه دهخدا، ماده «سومنات» مراجعه فرمایید.
7 - واما «جگرنات» به لغت سانسکریتی، نام بتی است که هندوها آن را مظهر خدا می دانند.
بشارت ظهور حضرت بقیة الله در کتاب وشن جوک
در کتاب «جوک» که رهبر جوکیان هندو است واو را پیامبر می دانند، در باره بشارت ظهور حضرت «بقیة الله»- ارواحنا فداه - ورجعت گروهی از اموات در دوران حکومت عدالت گستر آن حضرت، چنین آمده است: «آخر دنیا به کسی برگردد که خدا را دوست می دارد واز بندگان خاص او باشد ونام او «خجسته» و«فرخنده» باشد. خلق را، که در دین ها اختراع کرده وحق خدا وپیامبر را پایمال کرده اند، همه را زنده گرداند وبسوزاند، وعالم را نو گرداند، وهر بدی را سزادهد، ویک «کرور» دولت او باشد که عبارت از چهار هزار سال است، خود او واقوامش پادشاهی کنند»(15).
دو کلمه «فرخنده» و«خجسته» در عربی به (محمّد ومحمود) ترجمه می شود واین هر دو اسم، نام مبارک حضرت مهدی- ارواحنا فداه - می باشد، وشاید هم اشاره به «محمّد» و«احمد» باشد؛ زیرا در روایات اسلامی وارد شده است که حضرت مهدی- ارواحنا فداه - دو نام دارد، یکی مخفی ودیگری ظاهر است، نامی که مخفی است «احمد» وآن که ظاهر است «محمّد» می باشد.
بشارت ظهور حضرت ولی عصر در کتاب دید
در کتاب «دید» که از کتب مقدسه هندیان است بشارت ظهور مبارک حضرت ولی عصر- ارواحنا فداه - چنین آمده است: «پس از خرابی دنیا، پادشاهی در آخر الزمان پیدا شود که پیشوای خلایق باشد، ونام او «منصور» باشد وتمام عالم را بگیرد، وبه دین خود در آورد، وهمه کس را از مؤمن وکافر بشناسد، وهر چه از خدا بخواهد بر آید»(16).
در برخی از روایات اسلامی، ائمّه معصومین (علیهم السلام) «منصور» را یکی از اسامی مبارک حضرت مهدی- ارواحنا فداه - خوانده، وآیه شریفه: «وَمَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِیِّهِ سُلْطاناً فَلا یُسرِفُ فِی القَتلِ اِنَّهُ کانَ مَنْصوراً»(17).
(هر انکه مظلوم کشته شود ما برای ولیاو حق - قصاص – قرار دادیم،پس در کشتن اسراف نمیکند، همانا او یاری شده است.)را به آن حضرت تفسیر نموده اند که آن یگانه باز مانده حجج الهی، ولیّ خون مظلومان ومنصور ومؤیّد من عند الله است.و در همین رابطه در ضمن حدیثی از امام باقر (علیه السلام) روایت شده است که فرمود: «القائِمُ مِنّا مَنصُورٌ بالرُّعْبِ، مُؤیَّدٌ بِالنَّصْرِ، تُطوی لَهُ الأرضُ، وتَظهَرُ لَهُ الکُنُوزُ، وَیبلغ سُلطانُهُ المَشرِقَ والمَغرِبَ»(18).
«قائم ما به وسیله رعب (در دل دشمنان) یاری می شود، وبا نصرت الهی تأیید می گردد، زمین زیر پایش پیچیده می شود، وگنجهای زمین برای او ظاهر می شود، ودولت او به شرق وغرب عالم می رسد».
بشارت ظهور حضرت قائم در کتاب دادتگ
در کتاب «دادتگ» که از کتب مقدّسه برهمائیان هند است، بشارت ظهور مبارک حضرت «قائم- ارواحنا فداه -» چنین آمده است: «بعد از آن که مسلمانی به هم رسد، در آخر الزمان، واسلام در میان مسلمانان از ظلم ظالمان وفسق عالمان وتعدّی حاکمان وریای زاهدان وبی دیانتی امینان وحسد حاسدان بر طرف شود وبه جز نام از آن چیزی نماند، ودنیا مملو از ظلم وستم شود، وپادشاهان، ظالم وبی رحم شوند، ورعیّت بی انصاف گردند ودر خرابی یکدیگر کوشند وعالم را کفر وضلالت وفساد بگیرد، دست حق به در آید، وجانشین آخر «ممتاطا» (19) ظهور کند ومشرق ومغرب عالم را بگیرد وبگردد همه جا (همه جهان را) وبسیار کسان را بکشد، وخلایق را هدایت کند، وآن در حالتی باشد که ترکان، امیر مسلمانان باشند، و(او) غیر از حق وراستی از کسی قبول نکند»(20).
آنچه در این بشارت وبشارتهای قبلی در مورد ظهور مبارک حضرت مهدی- ارواحنا فداه - آمده است، اکثر آنها بدون کم وکاست با روایات اسلامی منطبق است، وممکن است؛ برخی تصوّر کنند که شاید بعضی از مطالب این پیشگویی کمی اغراق آمیز است، ولی باید توجّه داشت که همه فرازهای این پیشگویی که در ضمن، تعدادی از علایم ظهور را نیز بر شمرده است در بسیاری از روایات اسلامی آمده وحتّی در دو حدیث بسیار مفصّل وطولانی که از رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) وامام صادق (علیه السلام) در مورد حوادث قبل از ظهور از آن دو بزرگوار نقل شده به تفصیل سخن رفته است که ما به جهت اختصار از نقل آنها صرف نظر می نماییم، وعلاقه مندان می توانند به منابعی که در پاورقی آورده ایم، مراجعه فرمایند. (21).
بشارت ظهور حضرت حجة الله در کتاب ریگ ودا
در کتاب «ریک ودا» که یکی از کتب مقدّسه هند است، بشارت ظهور حضرت حجة الله- ارواحنا فداه - چنین آمده است: «ویشنو، در میان مردم ظاهر می گردد... او از همه کس قوی تر ونیرومندتر است... در یک دست «ویشنو» (نجات دهنده) شمشیری به مانند ستاره دنباله دار ودست دیگر انگشتری درخشنده دارد هنگام ظهور وی، خورشید وماه تاریک می شوند وزمین خواهد لرزید»(22).
در این بشارت، از ظهور انسانی ممتاز وبا عظمت وبرخی از نشانه های ظهور وی سخن رفته است که در وقت ظهور با شمشیر آتشبار که بسان ستاره دنباله دار است، قیام می کند.
واین تعبیر (یعنی: قیام با شمشیر) تعبیر دقیق ولطیفی است که مضمون آن در رابطه با ظهور حضرت ولی عصر (علیه السلام) در احادیث اسلامی نیز آمده است.
بشارت ظهور آخرین حجت خدا در کتاب شاکمونی
در کتاب «شاکمونی» که از کتب مقدّسه هندیان می باشد وبه اعتقاد کفره هند، پیغمبر صاحب کتاب است ومی گویند: وی بر اهل خطا وختن مبعوث بوده است، بشارت ظهور آخرین حجّت خدا حضرت ولی عصر- ارواحنا فداه - چنین آمده است: «پادشاهی ودولت دنیا به فرزند سیّد خلایق دو جهان «گشن» بزرگوار تمام شود، واو کسی باشد که بر کوه های مشرق ومغرب دنیا حکم براند وفرمان کند، وبر ابرها سوار شود، وفرشتگان کارکنان او باشند، وجنّ وانس در خدمت او شوند، واز «سودان» که زیر خط «استوا» است تا سرزمین «تسعین» که زیر قطب شمالی است وماورای بحار وماورای اقلیم هفتم وگلستان ارم تا باغ شداد را صاحب شود، ودین خدا یک دین شود ودین خدا زنده گردد، ونام او «ایستاده» باشد، وخداشناس باشد»(23).
«گشن» در لغت هندی نام پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) است که در این بشارت فوق، فرزند برومند وی را به نام «ایستاده» و«خدا شناس» نامیده، چنان که شیعیان او را «قائم (علیه السلام)» وحضرت مهدی- ارواحنا فداه - می خوانند.
وامّا موضوع سوار شدن آن حضرت بر ابرهای آسمان که در این بشارت آمده است، یکی از بزرگترین امتیازات آن موعود مسعود است که نه تنها در بشارت فوق ومکرّراً در بشارتهای انجیل از آن سخن رفته است؛ بلکه در روایات متواتره اسلامی نیز به صورت یک امر جدّی وخارق العاده مطرح گردیده است.زیرا پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) وامامان معصوم (علیهم السلام) در مواردی که از ظهور مبارک آن ولی مطلق الهی سخن رانده اند، سیر وحرکت آن مصلح بزرگ جهانی را در ایّام ظهور خارق العاده دانسته، وبه پیروان خود مژده داده اند که حضرت مهدی (علیه السلام) با قدرت وجلال در حالی که بر ابرهای آسمان سوار است، ظهور خواهد فرمود.اینک برای اثبات این مدّعا ودلگرمی منتظران ظهور آن یگانه منجی عالم، به چند نمونه از احادیث وارده اشاره می کنیم:
1 - علاّمه مجلسی در ضمن حدیثی از پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) نقل کرده که آن حضرت فرمود: خداوند در شب معراج خطاب به من کرد وفرمود:...«... ولاطَهِّرَنَّ الأَرْضَ بآخِرِهِمْ من أَعْدائی، ولاُمَلِکَنَّهُ مَشارِق الأَرْضِ ومَغارِبَها، ولأُسَخِّرَنَّ لَهُ الرِّیاحَ، ولاُذَلِلَنَّ لَهُ السَّحابَ الصِعابِ، ولأرقینّهُ فی الأسباب، ولأنصرنّهُ بجندی، ولاُمِدَّنِّهُ بِمَلائِکَتِی، حتّی یُعْلِنَ دَعْوَتِی، وَیَجْمَعَ الخَلْقَ عَلی تَوحیدِی، ثُمَّ لاُدِیمنّ مُلکَهُ، وَلاُداوِلَنَّ الأیّامَ بَیْنَ أوْلِیائِی إلی یَوْم القِیامَةِ»(24).
«... وزمین را به وسیله او از دشمنانم پاک می سازم؛ شرق وغرب جهان را به او تملیک می نمایم؛ بادها را به تسخیر او در می آورم؛ ابرهای سخت ونا آرام را برای او رام می گردانم، برترین ابزارها را در اختیار او می گذارم، با سپاه خود او را یاری نموده وبا فرشتگانم او را مدد وتقویت می نمایم، تا دعوت مرا آشکار سازد وهمه مخلوقات را بر توحید من گرد آورد.
آنگاه دولت او را پایدار نموده ودوران حکومتش را تا پایان روزگار بین دوستانم جاودانه می سازم».
2 - در حدیثی از امام باقر (علیه السلام) روایت شده است که فرمود: «أما إنّ ذا القَرْنَیْنِ قَدْ خُیِّرَ السَّحابَیْنِ، فَاختارَ الذَّلُولَ وذَخَرَ لِصاحِبِکُمُ الَصَّعْبَ.
فَقِیلَ لَهُ: وما اَلصَّعْبُ؟
فَقالَ: ما کانَ مِنْ سَحاب فِیهِ رَعْدٌ وَصاعِقَةٌ وبَرْقٌ، فَصاحِبُکُمْ یَرْکَبُهُ!. أما إنَّهُ سَیَرْکَبُ السَّحابَ، ویَرْقَی فِی الأسبابِ: أسبابِ السَّماوات السَّبْعِ والأَرَضِینَ السَّبع»(25).
«ذوالقرنین میان دو ابر مخیر شد: یکی ابر رام ودیگری ابر نا آرام، واو ابر رام را برای خود بر گزید وابر نا آرام را برای صاحب شما نگه داشت.گفته شد: ابر نا آرام چیست؟
فرمود: ابری که با رعد وبرق وغرّش باشد، که صاحب شما سوار بر آن خواهد شد. آری! صاحب شما سوار ابر می شود، همه اسبابها وابزارها را زیر پا می گذارد، اسبابهای هفت آسمان وهفت زمین را».
بشارات ظهور حضرت مهدی در کتاب تورات
در کتاب تورات که از کتب آسمانی به شمار می رود وهم اکنون در دست اهل کتاب ومورد قبول آنها است، بشارات زیادی از آمدن مهدی موعود وظهور مصلحی جهانی در آخر الزمان آمده است که چون مضمونهای آن بشارات در قرآن کریم واحادیث قطعی ومتواتر اسلامی به صورت گسترده ای وارد شده ونشان می دهد که مسأله «مهدویّت» اختصاص به اسلام ندارد، قسمتی از آن بشارات را در اینجا می آوریم، وبرخی از نکات آنها را توضیح می دهیم تا موضوع تشکیل حکومت واحد جهانی، وتبدیل همه ادیان ومذاهب مختلف به یک دین وآیین مستقیم، برهمگان روشن شود.
گفتنی است که چون در کتاب «عهد عتیق» (یعنی: تورات وملحقات آن) همچون کتاب انجیل، از بازگشت ورجعت حضرت عیسی (علیه السلام) سخن به میان آمده است واین مطلب، رابطه مستقیم با ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) دارد، در ضمن بشارات ظهور حضرت مهدی (علیه السلام)، فرازهایی از «تورات» را آورده ایم تا دانسته شود که قوم یهود نیز بر اساس آنچه در کتابهای مذهبی خودشان آمده است همچون مسلمانان به «رجعت» وبازگشت حضرت مسیح (علیه السلام) معتقدند.
ودر این باره تردید ندارند که بالاخره روزی فرا می رسد که حضرت عیسای روح الله (علیه السلام)به زمین باز می گردد وبرخی از آنها را تنبیه واز برخی دیگر انتقام می گیرد، هر چند که بسیاری از آنان بر اثر آیات ومعجزاتی که از حضرت مهدی (علیه السلام) وعیسای مسیح (علیه السلام)می بینند ایمان آورده وتسلیم می شوند ودر برابر حق خاضع وخاشع می گردند.
اینک به قسمتی از بشاراتی که در «تورات» وملحقات آن آمده است، توجّه فرمایید:
بشارت ظهور حضرت مهدی در زبور داوود
در زبور حضرت داود (علیه السلام) که تحت عنوان «مزامیر» در لابلای کتب «عهد عتیق» آمده، نویدهایی در باره ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) به بیانهای گوناگون داده شده است ومی توان گفت: در هر بخشی از «زبور» اشاره ای به ظهور مبارک آن حضرت، ونویدی از پیروزی صالحان بر شریران وتشکیل حکومت واحد جهانی وتبدیل ادیان ومذاهب مختلف به یک دین محکم وآیین جاوید ومستقیم، موجود است.
وجالب توجّه این که، مطالبی که قرآن کریم در باره ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) از «زبور» نقل کرده است عیناً در زبور فعلی موجود واز دست برد تحریف وتفسیر مصون مانده است.قرآن کریم چنین می فرماید: (وَلَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الاَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصّالِحوُنَ). (26).
«ما علاوه بر ذکر (تورات) در «زبور» نوشتیم که (در آینده) بندگان صالح من وارث زمین خواهند شد».
مقصود از «ذکر» در این آیه شریفه، تورات موسی (علیه السلام) است که زبور داود (علیه السلام)پیرو شریعت تورات بوده است.
این آیه مبارکه از آینده درخشانی بشارت می دهد که شرّ وفساد به کلّی از عالم انسانی رخت بر بسته، واشرار وستمکاران نابود گشته اند، ووراثت زمین به افراد پاک وشایسته منتقل گردیده است.
زیرا کلمه «وراثت ومیراث» در لغت، در مواردی استعمال می شود که شخص ویا گروهی منقرض شوند ومال ومقام وهمه هستی آنها به گروهی دیگر به وراثت منتقل شود.به هر حال، طبق روایات متواتره اسلامی - از طریق شیعه وسنّی - این آیه شریفه مربوط به ظهور مبارک حضرت مهدی (علیه السلام) می باشد، وقرآن کریم این مطلب را از زبور حضرت داود (علیه السلام) نقل می کند، وعین همین عبارت در زبور موجود است.
واینک متن زبور: «(9) زیرا که شریران منقطع می شوند. امّا متوکّلان به خداوند، وارث زمین خواهند شد. (10) وحال اندکست که شریر نیست می شود که هر چند مکانش را جستجو نمایی ناپیدا خواهد بود (11) امّا متواضعان وارث زمین شده از کثرت سلامتی متلذّذ خواهند شد (12) شریر بخلاف صادق افکار مذمومه می نماید، ودندانهای خویش را بر او می فشارد (13) خداوند به او متبسّم است چون که می بیند که روز او می آید (14) شریران شمشیر را کشیدند وکمان را چلّه کردند تا آن که مظلوم ومسکین را بیندازند، وکمانهای ایشان شکسته خواهد شد (16) کمی صدّیق از فراوانی شریران بسیار بهتر است. (17) چون که بازوهای شریران شکسته می شود وخداوند صدّیقان را تکیه گاه ا ست (18). خداوند روزهای صالحان را می داند ومیراث ایشان ابدی خواهد بود (19) در زمان «بلا» خجل نخواهندشد، ودر ایّام قحطی سیر خواهند بود (20) لکن شریران هلاک خواهند شد، ودشمنان خداوند، مثل پیه برّه ها فانی بلکه مثل دود تلف خواهند شد؛ (22) زیرا متبرّکان خداوند، وارث زمین خواهند شد، امّا ملعونان وی منقطع خواهند شد (29) صدّیقان وارث زمین شده، ابداً در آن ساکن خواهند شد (34) به خداوند پناه برده، راهش را نگاهدار که تو را به وراثت زمین بلند خواهند کرد ودر وقت منقطع شدن شریران این را خواهی دید (38) امّا عاصیان، عاقبت مستأصل، وعاقبت شریران منقطع خواهند شد»(27).
در فصل دیگر می فرماید: «... قومها را به انصاف داوری خواهد کرد. آسمان شادی کند وزمین مسرور گردد. دریا وپری آن غرش نمایند. صحرا وهر چه در آن است به وجد آید. آنگاه تمام درختان جنگل ترنّم خواهند نمود به حضور خداوند. زیرا که می آید، زیرا که برای داوری جهان می آید.
ربع مسکون را به انصاف داوری خواهد کرد. وقومها را به امانت خود»(28).
واز جمله در مزمور 72 در مورد پیامبر بزرگوار اسلام وفرزند دادگسترش حضرت مهدی (علیه السلام)، چنین می فرماید: «(1) ای خدا! شرع واحکام خود را به «ملک»، وعدالت خود را به «ملک زاده» عطا فرما (2) تا این که قوم تو را به عدالت وفقرای تو را به انصاف حکم نماید (3) به قوم کوهها سلامت وکویرها عدالت برساند (4) فقیران قوم را حکم نماید، وپسران مسکینان را نجات دهد، وظالم را بشکند (5) تا باقی ماندن ماه وآفتاب دور به دور از تو بترسند (6) بر گیاه بریده شده مثل باران ومانند امطار - که زمین را سیراب می گرداند - خواهد بارید (7).
ودر روزهایش صدّیقان شکوفه خواهد نمود، وزیادتی سلامتی تا باقی ماندن ماه خواهد بود (8) از دریا تا به دریا واز نهر تا به اقصی زمین سلطنت خواهد نمود (9) صحرا نشینان در حضورش خم خواهند شد ودشمنانش خاک را خواهند بوسید (10).
ملوک طرشیش وجزیره ها، هدیه ها خواهند آورد، وپادشاهان شبا وسبا پیشکشها تقریب خواهند نمود (11) بلکه تمامی ملوک با او کرنش خواهند نمود، وتمامی اُمم او را بندگی خواهند کرد (12) زیرا فقیر را وقتی که فریاد می کند ومسکین که نصرت کننده ندارد، خلاصی خواهد داد (13) وبه ذلیل ومحتاج ترحّم خواهد فرمود وجانهای مسکینان را نجات خواهد داد (14) جان ایشان را از ظلم وستم نجات خواهد داد، وهم در نظرش خون ایشان قیمتی خواهد بود (15) وزنده مانده از شبا به او بخشیده خواهد شد (16) در زمین به سر کوهها مشت غلّه کاشته می شود که محصول آن مثل اسنان متحرّک شده، اهل شهرها مثل گیاه زمین شکوفه خواهند نمود (17).
اسم او ابداً بماند، اسمش مثل آفتاب باقی بماند، در او مردمان برکت خواهند یافت، وتمامی قبایل او را خجسته خواهند گفت (19) بلکه اسم ذوالجلال او ابداً مبارک باد، وتمامی زمین از جلالش پر شود (20) دعای داود پسر یسیّ تمام شد»(29).
بشارت ظهور حضرت مهدی در کتاب اشعیای نبی
در کتاب «اشعیای نبی» که یکی از پیامبران پیرو تورات است، بشارت فراوانی در مورد ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) آمده است که جهت استدلال به کتاب مزبور، نخست فرازی از آن بشارت ها را نقل نموده، وبرخی از نکات آن را توضیح می دهیم تا معلوم شود که مسلمانان در باره عقیده به ظهور یک مصلح جهانی تنها نیستند، بلکه همه اهل کتاب در این عقیده با مسلمانان اشتراک نظر دارند.
در فرازی از بشارت کتاب اشعیا چنین آمده است: «ونهالی از تنه «یسیّ» (30) بیرون آمده، شاخه ای از ریشه هایش خواهد شکفت وروح خداوند بر او قرار خواهد گرفت. یعنی روح حکمت وفهم وروح مشورت وقوّت وروح معرفت وترس خداوند وخوشی او در ترس خداوند خواهد بود وموافق رؤیت چشم خود، داوری نخواهد نمود وبر وفق سمع گوشهای خویش، تنبیه نخواهد نمود؛ بلکه مسکینان را به عدالت داوری خواهد کرد وبه جهت مظلومان زمین به راستی حکم خواهد نمود... کمربند کمرش عدالت خواهد بود وکمربند میانش امانت.
وگرگ با بره سکونت خواهد داشت وپلنگ با بزغاله خواهد خوابید وگوساله وشیر پرواری با هم وطفل کوچک آنها را خواهد راند وگاو با خرس خواهد چرید وبچه های آنها با هم خواهند خوابید وشیر مثل گاو کاه خواهد خورد، وطفل شیر خواره بر سوراخ مار بازی خواهد کرد، وطفل از شیر باز داشته شده، دست خود را بر خانه افعی خواهد گذاشت، ودر تمامی کوه مقدس من، ضرر وفسادی نخواهند کرد؛ زیرا که جهان از معرفت خداوند پر خواهد بود مثل آبهایی که دریا را می پوشاند»(31).
منظور از «نهالی که از تنه یسیّ خواهد رویید» ممکن است یکی از چهار نفر از شخصیّت های بزرگ روحانی ورهبران عالی قدر بشر، حضرت داود، حضرت سلیمان، حضرت عیسی وحضرت حجّت بن الحسن العسکری (علیهم السلام) باشند؛ ولی دقّت وبررسی کامل آیات فوق نشان می دهد که منظور از این نهال، هیچ یک از آن پیامبران نیست؛ بلکه همه آن بشارتها ویژه قائم آل محمّد (علیهم السلام)است؛ زیرا حضرت داوود وسلیمان (علیهما السلام) فرزندان پسری یسیّ، وحضرت عیسی بن مریم (علیه السلام)نواده دختری وی، وقائم آل محمّد (علیه السلام) نیز از جانب مادرش جناب نرجس خاتون - که دختر یشوعا، پسر قیصر، پادشاه روم واز نسل حضرت داود، ومادرش از اولاد حواریون حضرت عیسی (علیه السلام) بوده، ونسب شریفش به شمعون صفا، وصیّ حضرت عیسی (علیه السلام) می رسد - نواده دختری «یسیّ» می باشد.در فرازی از این بشارت چنین آمده است: «موافق رؤیت چشم خود داوری نخواهد کرد وبر وفق سمع گوشهای خود تنبیه نخواهد نمود» واین جمله، اشاره به حاکمیت مطلق وحکومت عادلانه آن حضرت دارد که وی بر اساس حق وواقع، حکم می کند ونیازی به شاهد وبیّنه ندارد واز کسی گواهی نمی طلبد چنان که در روایات اسلامی آمده است که: «یحکم بحکم داود ومحمّد (صلی الله علیه وآله وسلم)» یعنی به حکم حضرت داود ودستور پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) حکم می کند وبا علم ودانش خدادادی خویش داوری می نماید. (32).
ودر فراز دیگری از آن بشارت آمده است که، در زمان حکومت حقه ودوران حکومت عدالت پیشه او «گرگ با بره سکونت خواهد داشت وپلنگ با بزغاله خواهد خوابید... وگوساله وشیر پرواری با هم، و... ضرر وفسادی نخواهند کرد»، این جمله نشان می دهد که در زمان ظهور مبارک آن موعود آسمانی، عدل وداد آن چنان گسترش می یابد که جانوران ودرندگان با هم سازش می کنند ودر کنار یکدیگر قرار می گیرند وخوی بهیمیّت ودرندگی را از دست می دهند، وزیان وضرر به هیچ یک از موجودات نمی رسانند چنان که در اخبار واحادیث آمده است: «وَتَصْطَلِحُ فِی مُلْکِهِ السّباع، واصْطَلَحَتِ السِّباع، وتأمَنُ الْبَهائم»(33).
در حکومت او درندگان خوی توحش رها کرده وبا یکدیگر سازش می کنند وحیوانات اهلی احساس امنیت می نمایند.و در آخرین فراز از بشارت مزبور آمده است: «جهان از معرفت خداوند پر خواهد بود مثل آبهایی که دریا را می پوشاند»، این مطلب نشانگر این واقعیّت است که در عهد با سعادت آن موعود آسمانی چنان تحوّل عظیم علمی وفرهنگی به وجود می آید که همه مردمان به خدای یگانه ایمان می آورند.
درهای رشته های گوناگون علوم ودانش به روی انسانها گشوده می شود، سطح معلومات بشری بالا می رود، راهی را که بشریّت در طول تاریخ در هزاران سال پیش به دنبال آن بوده در زمان کوتاه می پیماید، عقلها کامل واندیشه ها شکوفا می گردد، وکوته بینی ها وتنگ نظری ها از بین می رود، وانسانها به کمال وبلوغ عقلی واخلاقی وانسانی می رسند وبه تمام ناکامیها، شکستها، ستمها، نادانیها وبدبختی ها پایان می دهند، وزندگی شرافتمندانه تازه ای را آغاز می نمایند.
در بشارت دیگری نیز در کتاب «اشعیاء» در مورد ظهور قائم آل محمّد (علیه السلام) چنین آمده است: «و در ایّام آخر واقع خواهد شد... جمیع اُمّتها به سوی آن روان خواهند شد... او اُمّتها را داوری خواهد نمود، وقومهای بسیاری را تنبیه خواهد کرد... اُمّتی بر اُمّتی شمشیر نخواهد کشید وبار دیگر جنگ را نخواهند آموخت»(34).
آنچه از این بشارت فهمیده می شود این است که پس از قیام شکوهمند مهدی موعود (علیه السلام) جمیع اُمّتها به سوی او روی خواهند آورد. واو همه مردم جهان را از هر رنگ ونژادی که باشند وهر دین ومذهبی که داشته باشند در زیر یک پرچم که دین اسلام وتوحید باشد گرد خواهد آورد، وگروه بسیاری را تنبیه خواهد نمود، ودر پرتو اجرای عدالتش، ودر میان مردم به قضاوت داودی داوری خواهد نمود، وبر اساس حق وواقع قضایا را حل وفصل خواهد کرد، که سراسر گیتی را فرا خواهد گرفت دیگر اُمّتی بر اُمّتی شمشیر نخواهد کشید، وبار دیگر جنگ وخونریزی وناامنی بر جهان حکمفرما نخواهد بود، وهمه مردمان در صلح، صفا، صمیمیّت وآسایش وآرامش در کنار هم زندگی خواهند نمود.
در فرازی از بشارت های کتاب اشعیا آمده که در زمان آن حضرت، عدالت اجتماعی برقرار خواهد گردید وامنیّت عمومی به وجود خواهد آمد به گونه ای که مردم در صلح وصفا وصمیمیّت زندگی کنند وبهایم با هم سازش نمایند ودر کنار هم با آسودگی بیاسایند: «آنگاه انصاف در بیابان ساکن خواهد شد، وعدالت در بوستان مقیم خواهد گردید.
وعمل عدالت، سلامتی ونتیجه عدالت، آرامی واطمینان خاطر خواهد بود تا ابد الآباد. وقوم من در مسکن سلامتی ودر مساکن مطمئن ودر منزلهای آرامی ساکن خواهند شد»(35).
در فراز دیگری از بشارت های کتاب اشعیای نبی آمده که در آن زمان، بساط ظلم وستم برچیده خواهد شد، وعدالت گسترش خواهد یافت، وفقر اقتصادی از میان خواهد رفت ونیازمندیهای مادی ومعنوی مردم تأمین خواهد گردید، وهمگان به اخلاق حمیده اسلامی آراسته خواهند شد، وپرده های ظلمت وتاریکی به کنار خواهد رفت، ومردمان در ناز ونعمت زندگی خواهند کرد: «برگزیدگان من، از عمل دستهای خود تمتّع خواهند برد، زحمت بیجا نخواهند کشید، اولاد به جهت اضطراب نخواهند زایید؛ زیرا که اولاد برکت یافتگان خداوند هستند وذریّت ایشان با ایشان اند. وقبل از آن که بخوانند من جواب خواهم داد، وپیش از آن که سخن گویند من خواهم شنید.
گرگ وبرّه با هم خواهند چرید، وشیر مثل گاو کاه خواهد خورد، وخوراک مار خاک خواهد بود، خداوند می گوید که در تمامی کوه مقدّس من، ضرر نخواهند رسانید وفساد نخواهند کرد»(36).
بشارت ظهور حضرت مهدی در کتاب بوئیل نبی
در کتاب بوئیل نبی که از پیامبران پیرو تورات است، بشارت ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) ونزول حضرت عیسی (علیه السلام) ومحاکمه اسرائیل در آن روز سرنوشت ساز، چنین آمده است: «آن گاه جمیع امّت ها را جمع کرده به وادی «یهوشافاظ» (37) فرود خواهم آورد ودر آن جا با ایشان درباره قوم خود ومیراث خویش، اسرائیل [را] محاکمه خواهم نمود، زیرا که ایشان را در میان امّت ها پراکنده ساخته وزمین مرا تقسیم نموده اند وبر قوم من قرعه انداخته وپسری در عوض فاحشه داده ودختری به شراب فروخته اند تا بنوشند»(38).
ودر جای دیگر از همین کتاب چنین آمده است: «ای همه اُمّتها! بشتابید وبیایید واز هر طرف جمع شوید ای خداوند شجاعان! خود را به آنجا فرود آور. اُمّتها بر انگیخته شوند. به «وادی یهوشافاظ» بر آیند؛ زیرا که من در آنجا خواهم نشست تا بر همه اُمّتهایی که به اطراف آن هستند داوری نمایم»(39).
ودر همین زمینه در کتاب «عاموس نبی» آمده است که می گوید: «بنابر این، ای اسرائیل! به این طور با تو عمل خواهم نمود، وچون که به این طور با تو عمل خواهم نمود پس ای اسرائیل! خویشتن را مهیّا ساز تا با خدای خود ملاقات نمایی»(40).
این فرازها - همچنان که ملاحظه می شود - از نزول حضرت عیسی (علیه السلام) وداوری آن حضرت در «یوم الله ظهور» خبر می دهند.و در همین رابطه، در کتاب «هوشیع نبی» در مورد بازگشت حضرت عیسی (علیه السلام) خطاب به قوم یهود آمده است: «ومن برای افرایم (41) مثل شیر وبرای خاندان یهودا (42) مانند شیر ژیان خواهم بود.
من خودم خواهم درید ورفته خواهم ربود ورهاننده نخواهد بود.من روانه شده به مکان خود خواهم برگشت تا ایشان به عصیان خود اعتراف نموده روی مرا بطلبند، در تنگی خود صبح زود مرا خواهند طلبید»(43).
بشارت ظهور حضرت مهدی در کتاب زکریای نبی
در کتاب زکریای نبی - که یکی از پیامبران بزرگ بنی اسرائیل واز انبیای پیرو تورات است، بشارت ظهور آن یگانه منجی عالم چنین آمده است: «اینک روز خداوند می آید وغنیمت تو در میانت تقسیم خواهد شد.
وجمیع اُمّتها را به ضدّ اورشلیم برای جنگ جمع خواهم کرد، وشهر را خواهند گرفت وخانه ها را تاراج خواهند نمود، وزنان را بی عصمت خواهند کرد، ونصف اهل شهر به اسیری خواهند رفت، وبقیّه قوم از شهر منقطع خواهند شد.و خداوند بیرون آمده با آن قومها مقاتله خواهد نمود چنان که در روز جنگ مقاتله نمود، ودر آخر آن روز پایهای او بر کوه زیتون که از طرف مشرق به مقابل اورشلیم است خواهد ایستاد... وآن یک روز معروف خداوند خواهد بود... ویَهْوه (خدا) بر تمامی زمین پادشاه خواهد بود. ودر آن روز یَهْوة واحد خواهد بود واسم او واحد»(44).
در اینجا لازم است این نکته را توضیح دهیم که در کتب عهدین (یعنی تورات وانجیل) کلمه «خداوند» بیشتر در مورد حضرت عیسی (علیه السلام) به کار می رود، که در اینجا نیز چنین شده است.
وجالب این که در این فراز بشارت که از تورات نقل کردیم، محل فرود آمدن حضرت عیسی ویوم الله بودن آن روز وجهانی شدن اسلام وسقوط رژیم اشغالگر قدس دقیقاً با روایات اسلامی مطابقت دارد.البته باید توجّه داشت که طبق آیات کریمه قرآن مجید، مضمون این پیشگوییها یکبار در دوران گذشته در زمان بخت النصر انجام گرفته ویکبار دیگر طبق وعده های صریح قرآن کریم ونویدهای ظهور مبارک حضرت مهدی (علیه السلام) در «یوم الله ظهور»، انجام خواهد گرفت، ونخستین قبله مسلمانان برای همیشه از اشغال یهودیان رهایی خواهد یافت ودر تمامی جهان خدای یکتا را پرستش خواهد نمود، ودر تمامی نقاط زمین ندای دلنواز وحدت به گوش خواهد رسید.
به هر حال، آنچه در این فراز در مورد سرنوشت یهودیان مغرور آمده است دقیقاً با روایات اسلامی منطبق است؛ زیرا از احادیث چنین استفاده می شود که ملّت یهود به علّت طغیان وسرکشی وفسادی که در زمین ایجاد می کنند سرانجام تار ومار خواهند شد به گونه ای که حتّی یک نفر یهودی هم در فلسطین باقی نخواهد ماند.اینک برای آن که به سرنوشت شوم وذلّت باری که طبق وعده الهی در انتظار قوم یهود وغدّه سرطانی اسرائیل غاصب است واقف شویم به برخی از روایاتی که در زمینه طغیان وسرکشی قوم یهود، وهلاکت ونابودی آنها در «بیت المقدس» وارد شده، اشاره می کنیم:
سرنوشت یهودیان مغرور
ابن کثیر دمشقی در کتاب «البدایة والنهایة» در باره درگیری مسلمانان با یهود واین که این درگیری هر روز شدید وشدیدتر خواهد شد تا جایی که به پیروزی مسلمین ونابودی یهود منجر شود، در حدیثی از پیغمبر اکرم نقل کرده است که فرمود: «لا تقوم السّاعة حتّی یقاتل المسلمون الیهود، فیقتلهم المسلمون حتّی یختبئ الیهودی من وراء الحجر والشجر فیقول الحجر - أو الشجر ـ: یا مسلم! یا عبدالله! هذا الیهودی من خلفی، فتعال فاقتله، إلاّ الغرقد، فإنّه شجر الیهود»(45).
«قیامت بر پا نمی شود تا این که مسلمانان با یهود به مبارزه برخیزند وآنها را بکشند تا جایی که اگر یک نفر یهودی در پشت سنگ یا درختی پنهان شود، آن سنگ یا درخت - به قدرت خدای تعالی به زبان آمده - بگوید: ای مسلمان! ای بنده خدا! این که خود را پنهان کرده است یهودی است، بیا او را به قتل برسان. مگر درخت «غرقد» که درخت یهود است واز معرفی یهودی خودداری می کند».
اخراج یهود از سرزمینهای اسلامی
علاّمه مجلسی - اعلی الله مقامه - در کتاب نفیس «بحار الانوار» در باب رجعت، در این مورد که یهود ونصاری از سرزمینهای اسلامی اخراج خواهند شد در حدیثی از امیرمؤمنان علی (علیه السلام) چنین نقل کرده است: «عن عبایة الأسدی قال: سمعت أمیرالمؤمنین (علیه السلام) وهو متّکِئ وأنا قائم علیه: لأبنین بمصر منبراً منیراً، ولأنقضنّ دمشق حجراً حجراً، ولأخرجنّ الیهود والنّصاری من کلّ کور العرب، ولأسوقنّ العرب بعصای هذه.قال: قلت له: یا أمیر المؤمنین! کأنّک تخبر أنّک تحیی بعد ما تموت!فقال: هیهات یا عبایة! ذهبت فی غیر مذهب، یفعله رجل منّی»(46).
«عبایه اسدی گوید: امیرالمؤمنین (علیه السلام) تکیه داده بود ومن بالای سر آن حضرت ایستاده بودم، در این هنگام شنیدم که فرمود: من در آینده در مصر منبری روشنی بخش بنیان خواهم نمود، ودمشق را ویران خواهم نمود، ویهود ونصاری را از سرزمینهای عرب بیرون خواهم راند، وعرب را با این عصای خود - به طرف حق - سوق خواهم داد.عبایه می گوید: من عرض کردم: یا امیر المؤمنین! گویی شما خبر می دهید که بعد از مردن بار دیگر زنده می شوید واین کارها را انجام می دهید!
فرمود: هیهات ای عبایة! مقصود من از این سخنان آن گونه که تو خیال کردی نیست؛ مردی از دودمان من اینها را انجام خواهد داد».از جمله آخر این حدیث که حضرت فرموده است: «این کارها را مردی از دودمان من انجام خواهد داد»، استفاده می شود که مقصود از او شخص امام قائم وحجّت منتظر (علیه السلام) است.
صهیونیسم وتشکیل دولتی به نام اسرائیل
نویسنده کتاب «عقائد الامامیّه» در مورد قیام یهود در خاور میانه وتشکیل دولتی به نام «اسرائیل» در سرزمین فلسطین، وبالاخره متلاشی شدن حکومت آنان، با شرکت اعراب ومسلمین به کمک یکدیگر، وبه ویژه ارتش نیرومندی که از طریق عراق برای سرکوبی یهود عازم فلسطین می شود.
در حدیث بسیار جامع وجالبی از امیرمؤمنان علی (علیه السلام) چنین نقل کرده است: «قال أمیر المؤمنین (علیه السلام): وستأتی الیهود من الغرب لإنشاء دولتهم بفلسطین.
قال النّاس: یا أبا الحسن! أنّی تکون العرب؟أجاب (علیه السلام): أنذاک تکون مفکّکة القوی، مفکّکة العری، غیر متکاتفة وغیر مترادفة.ثمّ سئل (علیه السلام): أیطول هذا البلاء؟قال: لا، حتّی إذا أطلقت العرب أعنّتها ورجعت إلیها عوازم أحلامها، عندئذ یفتح علی یدهم فلسطین، وتخرج العرب ظافرة وموحّدة، وستأتی النجدة من العراق، کتب علی رایاتها القوّة، وتشترک العرب والإسلام کافّة لتخلّص فلسطین، معرکة وأیّ معرکة فی جلّ البحر، تخوض النّاس فی الدماء ویمشی الجریح علی القتیل.ثمّ قال (علیه السلام): وستفعل العرب ثلاثاً، وفی الرابعة یعلم الله ما فی نفوسهم من الثبات والإیمان، فیرفرف علی رؤوسهم النصر.
ثمّ قال: وأیم الله یذبحون ذبح النّعاج حتّی لا یبقی یهودیّ فی فلسطین»(47).
«امیرمؤمنان (علیه السلام) فرمود: یهود برای تشکیل دولت خود در فلسطین، از غرب - به منطقه عربی خاور میانه - خواهند آمد.عرضه داشتند: یا اباالحسن! پس عربها در آن موقع کجا خواهند بود؟فرمود: در آن زمان عربها نیروهایشان از هم پاشیده وارتباط آنها از هم گسیخته، ومتّحد وهماهنگ نیستند.از آن حضرت سئوال شد: آیا این بلا وگرفتاری طولانی خواهد بود؟
فرمود: نه، تا زمانی که عربها زمام اُمور خودشان را از نفوذ دیگران رها ساخته وتصمیمهای جدّی آنان دوباره تجدید شود آنگاه سرزمین فلسطین به دست آنها فتح خواهد شد، وعربها پیروز ومتّحد خواهند گردید، ونیروهای کمکی از - طریق - سرزمین عراق به آنان خواهد رسید که بر روی پرچمهایشان نوشته شده: «القوّة»(48) وعربها وسایر مسلمانان همگی مشترکاً برای نجات فلسطین قیام خواهند کرد - وبا یهودیان خواهند جنگید - وچه جنگ بسیار سختی که در وقت مقابله با یکدیگر در بخش عظیمی از دریا روی خواهد داد که در اثر آن مردمان در خون شناور شده وافراد مجروح بر روی اجساد کشته ها عبور کنند.
آنگاه فرمود: وعربها سه بار با یهود می جنگند، ودر مرحله چهارم که خداوند ثبات قدم وایمان وصداقت آنها را دانست همای پیروزی بر سرشان سایه می افکند.
بعد از آن فرمود: به خدای بزرگ سوگند که یهودیان مانند گوسفند کشته می شوند تا جایی که حتّی یک نفر یهودی هم در فلسطین باقی نخواهد ماند».
بشارت ظهور حضرت مهدی در کتاب حزقیال نبی
در این کتاب در مورد ظهور حضرت حجّت بن الحسن العسکری (علیهما السلام) وسرنوشت رژیم اسرائیل وجهانی شدن آیین توحید، واجرای احکام وحدود الهی در آن عصر درخشان، چنین آمده است: «... وامّا تو ای پسر انسان! خداوند یَهْوَه چنین می فرماید: که به هر جنس مرغان وبه همه حیوانات صحرا بگو: جمع شوید وبیایید ونزد قربانی من که آن را برای شما ذبح می نمایم فراهم آیید. قربانی عظیمی که بر کوههای اسرائیل، تا گوشت بخورید وخون بنوشید.
وخداوند یَهْوَه می گوید: که بر سفره من از اسبان وسواران وجبّاران وهمه مردان جنگی سیر خواهید شد. ومن جلال خود را در میان اُمّتها قرار خواهم داد وجمیع اُمّتها داوری مرا که آن را اجرا خواهم داشت ودست مرا که برایشان فرود خواهم آورد، مشاهده خواهند نمود. وخاندان اسرائیل از آن روز وبعد، خواهند دانست که یَهْوَه خدای ایشان، من هستم.
واُمّتها خواهند دانست که خاندان اسرائیل به سبب گناه خودشان جلای وطن گردیدند؛ زیرا که به من خیانت ورزیدند»(49).
باید توجّه داشت که منظور از «پسر انسان» مانند کلمه «مسیح»، حضرت عیسی (علیه السلام) نیست؛ بلکه مراد از آن، حضرت مهدی (علیه السلام) است، زیرا در انجیل بیش از 80 بار کلمه «پسر انسان» آمده است که تنها در 30 مورد آن حضرت مسیح (علیه السلام) اراده شده است(50).
بشارت ظهور حضرت مهدی در کتاب حجّی نبی
در این کتاب نیز که یکی از کتابهای انبیای پیرو تورات است، بشارت ظهور حضرت «بقیة الله» (علیه السلام) بدین گونه آمده است: «یَهْوَه صبایوت چنین می گوید: یک دفعه دیگر - وآن نیز بعد از اندک زمانی - آسمانها وزمین ودریا وخشکی را متزلزل خواهم ساخت، وتمامی اُمّتها را متزلزل خواهم ساخت، وفضیلت جمیع اُمّتها خواهد آمد... این خانه را از جلال خود پر خواهم ساخت... جلال آخر این خانه از جلال نخستینش عظیمتر خواهد بود، ودر این مکان سلامتی را خواهم بخشید»(51).
بشارت ظهور حضرت مهدی در کتاب صفینای نبی
در این کتاب که یکی از کتب انبیای پیرو تورات است، بشارت ظهور حضرت ولی عصر (علیه السلام) چنین آمده است: «... خداوند در اندرونش عادل است وبی انصافی نمی نماید. هر بامداد حکم خود را روشن می سازد وکوتاهی نمی کند، امّا مرد ظالم حیا را نمی داند.
اُمّتها را منقطع ساخته ام که برجهای ایشان خراب شده است وکوچه های ایشان را چنان ویران کرده ام که عبور کننده نباشد. شهرهای ایشان چنان منهدم گردیده است که نه انسانی ونه ساکنی باقی مانده است. وگفتم: کاشکه از من می ترسیدی وتأدیب را می پذیرفتی...بنابر این، خداوند می گوید: برای من منتظر باشید تا روزی که به جهت غارت برخیزم؛ زیرا که قصد من این است که اُمّتها را جمع نمایم وممالک را فراهم آورم تا غضب خود وتمامی حدّت خشم خویش را بر ایشان بریزم، زیرا که تمامی جهان به آتش غیرت من سوخته خواهد شد؛ زیرا که در آن زمان، زبان پاک به اُمّتها باز خواهم داد تا جمیع ایشان اسم یهوه - خدا - را بخوانند وبه یک دل او را عبادت نمایند»(52).
بشارت ظهور حضرت مهدی در کتاب دانیال نبی
در کتاب دانیال نبی نیز بشارت ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) مطابق بشارات انبیای گذشته، چنین آمده استا: «... امیر عظیمی که برای پسران قوم تو ایستاده قائم است، خواهد برخاست.
وچنان زمان تنگی خواهد شد که از حینی که اُمّتی به وجود آمده است تا امروز نبوده، ودر آن زمان هر یک از قوم تو، که در دفتر مکتوب یافت شود رستگار خواهد شد. وبسیاری از آنانی که در خاک زمین خوابیده اند بیدار خواهند شد، امّا اینان به جهت حیات جاودانی وآنان به جهت خجالت وحقارت جاودانی.
وحکیمان مثل روشنایی افلاک خواهند درخشید، وآنانی که بسیاری را به راه عدالت رهبری می نمایند مانند ستارگان خواهند بود تا ابد الآباد.امّا تو ای دانیال! کلام رامخفی دار وکتاب راتا زمان آخر مهر کن. بسیاری به سرعت تردّد خواهند نمود وعلم افزوده خواهد گردید... خوشا به حال آن که انتظار کشد»(53).
در این بشارت نکات چندی وجود دارد که برخی از آنها را به طور اختصار توضیح می دهیم:
1 - شخص مورد بشارت که در نخستین فراز بشارت مزبور به عنوان «ایستاده» از او تعبیر شده است، قائم آل محمّد (علیهم السلام) است که بزرگترین نماینده انبیای الهی است، ودعوت تمام پیامبران خدا را یکجا در حکومت حقّه خود آشکار ساخته، آیین الهی را بر سرتاسر کره خاکی حکم فرما می نماید.
2 - منظور از «زمان تنگی»، زمان بیدادگریها، سختیها، فشارها، ظلم وستم هایی است که قبل از ظهور آن حضرت در سراسر جهان پیدا می شود، چنان که در روایات اسلامی آمده است: «یَمْلاُ الأرضَ قِسطاً وعَدلا کَما مُلِئت جوراً وظلماً».
3 - منظور از: «آنانی که در خاک زمین خوابیده اند»، گروهی از اموات می باشند که در دولت با سعادت حضرت مهدی (علیه السلام) زنده می شوند، وبرخی از آنان از یاران آن حضرت می گردند ودر رکاب حضرتش می جنگند وبرخی دیگر به سزای اعمال ناشایست خود می رسند.در این زمینه، روایات بسیاری از ائمّه معصومین (علیهم السلام) رسیده است که ما به جهت اختصار از ذکر آنها خودداری می نماییم، وطالبین می توانند به کتابهای مربوطه که در مورد «رجعت» نگاشته شده، مراجعه فرمایند.
بشارت ظهور حضرت مهدی در کتاب انجیل
بر اساس بشارات فراوانی که در کتاب انجیل آمده است، حضرت مسیح (علیه السلام)به دنبال قیام حضرت قائم (علیه السلام) در «فلسطین» آشکار خواهد شد وبه یاری آن حضرت خواهد شتافت، وپشت سر حضرتش نماز خواهد گزارد، تا یهودیان ومسیحیان وپیروان وی تکلیف خویش را بدانند وبه اسلام بگروند وحامی حضرت مهدی (علیه السلام)گردند.
از این رو، در آخرین روزهای زندگی - وشاید در طول دوران حیات - به یاران وشاگردان خود توصیه ها وسفارشهای اکیدی در باره بازگشت خود به زمین نموده وآنان را در انتظار گذارده وامر به بیداری وهوشیاری وآمادگی فرموده است که ما به جهت اثبات این مدّعا وبیداری مسلمانان قسمتی از آنها را در اینجا می آوریم.اینک متن برخی از آن بشارات که در انجیل آمده است:
انجیل متّی
«پس عیسی از هیکل بیرون شده برفت، وشاگردانش پیش آمدند تا عمارتهای هیکل را بدو نشان دهند. عیسی ایشان را گفت: آیا همه این چیزها را نمی بینید؟ هر آینه به شما می گویم: در اینجا سنگی بر سنگی گذارده نخواهد شد که به زیر افکنده نشود. وچون به کوه زیتون نشسته بود شاگردانش در خلوت نزد وی آمده گفتند: به ما بگو که این اُمور کی واقع می شود؟ ونشان آمدن تو وانقضای عالم چیست؟ عیسی در جواب ایشان گفت: زنهار کسی شما راگمراه نکند.
ز آن رو که بسا به نام من آمده خواهند گفت که من مسیح هستم وبسیاری را گمراه خواهند کرد. وجنگها واخبار جنگها را خواهید شنید، زنهار مضطرب مشوید؛ زیرا که وقوع این همه لازم است لیکن انتها هنوز نیست، زیرا قومی با قومی ومملکتی با مملکتی مقاومت خواهند نمود وقحطی ها ووباها وزلزله ها در جایها پدید آید...آنگاه اگر کسی به شما گوید: اینک مسیح در اینجا یا در آنجا است باور مکنید؛ زیرا که مسیحان کاذب وانبیای کذبه ظاهر شده علامات ومعجزات عظیمه چنان خواهند نمود که اگر ممکن بودی برگزیدگان را نیز گمراه کردندی. اینک شما را پیش خبر دادم.پس اگر شما را گویند: اینک در صحراست بیرون مروید، یا آن که در خلوت است باور مکنید؛ زیرا همچنان که برق از مشرق ساطع شده تا به مغرب ظاهر می شود ظهور پسر انسان نیز چنین خواهد شد...
وفوراً بعد از مصیبت آن ایّام، آفتاب تاریک گردد وماه نور خود را ندهد وستارگان از آسمان فرو ریزند، وقوّتهای افلاک متزلزل گردد. آنگاه علامت پسر انسان در آسمان پدید گردد، ودر آن وقت جمیع طوایف زمین سینه زنی کنند وپسر انسان را ببینند که بر ابرهای آسمان با قوّت وجلال عظیم می آید...پس از درخت انجیر مثلش را فرا گیرید که چون شاخه اش نازک شده برگها می آورد می فهمید که تابستان نزدیک است. همچنین شما نیز چون این همه را ببینید بفهمید که نزدیک - بلکه بر در - است. هر آینه به شما می گویم...آسمان وزمین زایل خواهد شد؛ لیکن سخنان من هرگز زایل نخواهد شد.
امّا از آن روز وساعت هیچ کس اطلاع ندارد حتّی ملائکه آسمان جز پدر من وبس؛ لیکن چنان که ایّام نوح بود ظهور پسر انسان نیز چنان خواهد بود...پس بیدار باشید؛ زیرا که نمی دانید در کدام ساعت خداوند شما می آید.
لیکن این را بدانید که اگر صاحب خانه می دانست در چه پاس از شب دزد می آید، بیدار می ماند ونمی گذاشت که به خانه اش نقب زند.
لهذا شما نیز حاضر باشید، زیرا در ساعتی که گمان نبرید پسر انسان می آید پس آن غلام امین ودانا کیست که آقایش او را بر اهل خانه خود بگمارد تا ایشان را در وقت معیّن خوراک دهد.
خوشا به حال آن غلامی که چون آقایش آید او را در چنین کار مشغول یابد»(54).
«امّا چون پسر انسان در جلال خود با جمیع ملائکه مقدّس خویش آید آنگاه بر کرسی جلال خود خواهد نشست. وجمیع امّتها در حضور او جمع شوند وآنها را از همدیگر جدا می کند به قسمی که شبان میش ها را از بزها جدا می کند ومیش ها را بر دست راست وبزها را بر چپ خود قرار دهد.
آنگاه پادشاه به اصحاب طرف راست گوید: بیایید ای برکت یافتگان از پدر من! وملکوتی را که از ابتدای عالم برای شما آماده شده است، به میراث گیرید»(55).
«عیسی ایشان را گفت: هر آینه به شما می گویم: شما که مرا متابعت نموده اید، در معاد وقتی که پسر انسان بر کرسی جلال خود نشیند، شما نیز به دوازده کرسی نشسته، بر دوازده سبط اسرائیل داوری خواهید نمود. وهر که به خاطر اسم من خانه ها یا برادران یا خواهران یا پدر یا مادر یا زن یا فرزندان یا زمینها را ترک کرد، صد چندان خواهد یافت ووارث حیات جاودانی خواهد گشت»(56).
انجیل مَرْقُس
«وچون او - عیسی - از هیکل بیرون می رفت یکی از شاگردانش بدو گفت: ای استاد! ملاحظه فرما چه نوع سنگ ها وچه عمارتها است!عیسی در جواب وی گفت: آیا این عمارتهای عظیمه را می نگری. بدان که سنگی بر سنگی گذارده نخواهد شد مگر آن که به زیر افکنده شود.
وچون او بر کوه زیتون مقابل هیکل نشسته بود... از وی پرسیدند: ما را خبر ده که این امور کی واقع می شود؟ وعلامت نزدیک شدن این امور چیست؟
آنگاه عیسی در جواب ایشان سخن آغاز کرد که: زنهار کسی شما را گمراه نکند.
زیرا که بسیاری به نام من آمده خواهند گفت که: من هستم، وبسیاری را گمراه خواهند نمود. امّا چون جنگها واخبار جنگها را بشنوید مضطرب مشوید؛ زیرا که وقوع این حوادث ضروری است. لیکن انتها هنوز نیست.
زیرا که اُمّتی بر اُمّتی ومملکتی بر مملکتی خواهند بر خاست، وزلزله ها در جایها حادث خواهد شد وقحطی ها واغتشاشها پدید می آید، واینها ابتدای دردهای زه می باشد. لیکن شما از برای خود احتیاط کنید...
ولی از آن روز وساعت غیر از پدر هیچ کس اطلاع ندارد نه فرشتگان در آسمان ونه پسر هم. پس بر حذر وبیدار شده دعا کنید، زیرا نمی دانید که آن وقت کی می شود.
مثل کسی که عازم سفر شده خانه خود را واگذارد وخادمان خود را قدرت داده هر یکی را به شغلی خاصّ مقرر نماید ودربان را امر فرماید که بیدار بماند. پس بیدار باشید! زیرا نمی دانید که در چه وقت صاحب خانه می آید. در شام یا نصف شب یا بانگ خروس یا صبح. مبادا ناگهان آمده شما را خفته یابد. امّا آنچه به شما می گویم به همه می گویم بیدار باشید!»(57).
انجیل لوقا
«کمرهای خود را بسته، چراغهای خود را افروخته بدارید. وشما مانند کسانی باشید که انتظار آقای خود را می کشند، که چه وقت از عروسی مراجعت کند، تا هر وقت آید ودر را بکوبد بی درنگ برای او باز کنند. خوشا به حال آن غلامان که آقای ایشان چون آید ایشان را بیدار یابد... پس شما نیز مستعد باشید؛ زیرا در ساعتی که گمان نمی برید پسر انسان می آید»(58).
«ودر آفتاب وماه وستارگان علامات خواهد بود وبر زمین، تنگی وحیرت از برای اُمّتها روی خواهد نمود، به سبب شوریدن دریا وامواجش. ودلهای مردم ضعف خواهد کرد از خوف وانتظار آن وقایعی که بر ربع مسکون ظاهر می شود، زیرا قوّت آسمان متزلزل خواهد شد. وآنگاه پسر انسان را خواهند دید که بر، ابری سوار شده با قوّت وجلال عظیم می آید»(59).
همان گونه که قبلا توضیح دادیم مقصود از «پسر انسان» حضرت مسیح (علیه السلام) نیست، زیرا مطابق نوشته مستر هاکس آمریکایی در «قاموس کتاب مقدّس» این عبارت 80 بار در انجیل وملحقات آن (عهد جدید) آمده است که فقط 30 مورد آن با حضرت عیسای مسیح (علیه السلام) قابل تطبیق است».
وامّا 50 مورد دیگر از نجات دهنده ای سخن می گوید که در آخر زمان وپایان روزگار ظهور خواهد کرد وحضرت عیسی (علیه السلام) نیز با او خواهد آمد، واو را جلال وعظمت خواهد داد، واز ساعت وروز ظهور او جز خداوند - تبارک وتعالی - کسی اطّلاع ندارد، واو کسی جز حضرت مهدی (علیه السلام) آخرین حجّت خدا نخواهد بود.
انجیل یوحنا
«وبدو قدرت بخشیده است که داوری هم بکند؛ زیرا که پسر انسان است. واز این تعجّب مکنید، زیرا ساعتی می آید که در آن جمیع کسانی که در قبور می باشند آواز او را خواهند شنید وبیرون خواهند آمد، هر که اعمال نیکو کرد برای قیامت حیات، وهر که اعمال بد کرد به جهت قیامت داوری»(60).
مکاشفه یوحنا
«وعلامتی عظیم در آسمان ظاهر شد. زنی که آفتاب را در بر دارد وماه زیر پایهایش وبر سرش تاجی از دوازده ستاره است. وآبستن بوده، از درد زه وعذاب زاییدن فریاد بر می آورد.
وعلامتی دیگر در آسمان پدید آمد که اینک اژدهای بزرگ آتش گون که او را هفت سرو ده شاخ بود وبر سرهایش هفت افسر.
ودمش ثلث ستارگان آسمان را کشیده آنها را بر زمین ریخت واژدها پیش آن زن - که می زایید - بایستاد تا چون بزاید فرزند او را ببلعد. پس پسر نرینه را زایید که همه اُمّتهای زمین را به عصای آهنین حکم رانی خواهد کرد، وفرزندش به نزد خدا وتخت او ربوده شد...
ودر آسمان جنگ شد. میکائیل وفرشتگانش با اژدها جنگ کردند واژدها وفرشتگانش جنگ کردند. ولی غلبه نیافتند، بلکه جای ایشان دیگر در آسمان یافت نشد. واژدهای بزرگ انداخته شد، یعنی آن مار قدیمی که به ابلیس وشیطان مُسمّی است که تمام ربع مسکون را می فریبد. او بر زمین انداخته شد وفرشتگانش با وی انداخته شدند»(61).
مفسّرین انجیل در مورد آیات فوق می گویند: شخص مورد بشارت در این آیات تاکنون قدم به عرصه وجود ننهاده وتفسیر روشن ومعنی واضح آنها نیز موکول به زمان آینده ونامعیّنی است که وی ظاهر گردد.
ولی با اندکی دقّت وتأمّل در آیات فوق این نتیجه به دست می آید که شخص مورد بشارت در مکاشفه یاد شده، بزرگترین مولود جهان انسانیّت، وشخص ممتاز وبی نظیری است که به منظور ایجاد حکومت حقّه الهیّه وبر افکندن بنیاد اهریمنان، به ناچار مدّتی از انظار مردمان غایب خواهد گردید، وخداوند عالم آن یگانه مظهر نور الهی ومنجی انسانیّت را از دیدگان اشرار وشیاطین جنّی وانسی مخفی ومستور نگه خواهد داشت تا در یک زمان نامعلومی - آنگاه که خواست خداوند است - از پشت پرده غیبت ظاهر شده، با «عصای آهنین» بر بشریّت حکومت کند.
در قسمت دیگری از مکاشفه یوحنّای لاهوتی بشارت ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) چنین آمده است: «و دیدم آسمان را گشوده وناگاه اسبی سفید که سوارش امین وحق نام دارد وبه عدل داوری وجنگ می نماید وچشمانش چون شعله آتش، وبر سرش افسرهای بسیار واسمی مرقوم دارد که جز خودش هیچ کس آن را نمی داند وجامه خون آلود - سرخ - در بر دارد ونام او را کلمه خدا می خوانند.
ولشکرهایی که در آسمانند بر اسبهای سفید، وبه کتان سفید وپاک ملبّس از عقب او می آمدند. واز دهانش شمشیری تیز بیرون می آید تا به آن اُمّتها را بزند وآنها را به عصای آهنین حکمرانی خواهد نمود... ودیدم فرشته را در آفتاب ایستاده که به آواز بلند تمامی مرغانی را که در آسمان پرواز می کنند ندا کرده می گوید: بیایید وبه جهت ضیافت عظیم خدا فراهم شوید تا بخورید گوشت پادشاهان وگوشت سپه سالاران وگوشت جبّاران...» (62).
با نظری دقیق واجمالی در تمام احادیثی که در مورد ظهور یکتا بازمانده حجج الهی وارده شده است می توان گفت: همه فرازهای بالا در احادیث اسلامی آمده است.
رساله پولس به رومیان
«زیرا یقین می دانم که دردهای زمان حاضر نسبت به آن جلالی که در ما ظاهر خواهد شد، هیچ است»(63).
«...وآن که برای حکمرانی اُمّتها مبعوث شود، امید اُمّتها بر وی خواهد بود»(64).
این تعبیر هم تعبیر دقیقی است که در احادیث اسلامی آمده است، وجالب توجّه این که: همان گونه که در بشارات تورات تذکّر دادیم در ترجمه عربی انجیل با تعبیر «قائم» آمده است، وتعبیر «حکمرانی اُمّتها» و«امید اُمّتها» جالب توجّه است.
«زیرا این را به شما از کلام خدا می گوییم که ما که زنده وتا آمدن خداوند باقی باشیم بر خوابیدگان سبقت نخواهیم جست؛ زیرا خداوند با صدا وبا آواز رئیس فرشتگان وبا صور خدا از آسمان نازل خواهد شد، ومردگان در مسیح اول خواهند بر خاست. آنگاه ما که زنده وباقی باشیم با ایشان در ابرها ربوده خواهیم شد تا خداوند را در هوا استقبال کنیم وهمچنین همیشه با خداوند خواهیم بود»(65).
به طوری که خوانندگان عزیز ملاحظه می کنند این فراز از عهد جدید با روایات اسلامی وجوه مشترک فراوانی دارد که از آن جمله است:
1 - نزول حضرت عیسی (علیه السلام)
2 - صیحه آسمانی.
3 - زنده شدن گروهی از افراد صالح.
4 - آمدن او بر فراز ابر.
5 - ربوده شدن یاران حضرت ولی عصر (علیه السلام) از محرابها ورختخوابهای خود، وانتقال یافتن آنها بر فراز ابرها، همه این موارد در احادیث اسلامی آمده، وبا این فقرات انجیل دقیقاً منطبق است.فراز دیگر از اناجیل را «عبدالله بن سلیمان» نقل کرده است که بسیار جالب است.
او می گوید: من در اناجیل خواندم که خداوند به عیسی (علیه السلام) فرمود: «من تو را به سوی خود بالا می برم، سپس تو را در آخر زمان فرو می فرستم تا از اُمّت این پیامبر شگفتیها ببینی، وآنها را در کشتن دجّال یاری دهی، تو را در وقت نماز می فرستم، تا با آنها نماز بخوانی که آنها اُمّت مرحومه هستند»(66).
بشارت ظهور حضرت مهدی در منابع زرتشتیان
در منابع زرتشتیان تصریحات زیادی به ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) شده است که قسمتی از آنها را در اینجا می آوریم:
1 - در کتاب «زند» که از کتب مقدّسه زرتشتیان است در باره انقراض اشرار ووراثت «صلحا» که پس از درهم شکستن شوکت جبّاران وبیدادگران، زمام اُمور جامعه بشری را به دست خواهند گرفت، چنین می گوید: «لشکر اهریمنان با ایزدان دایم در روی خاکدان محاربه وکشمکش دارند، وغالباً پیروزی با اهریمنان باشد، امّا نه به طوری که بتوانند ایزدان را محو ومنقرض سازند؛ چه، در هنگام تنگی از جانب اورمزد که خدای آسمان است به ایزدان که فرزندان اویند یاری می رسد ومحاربه ایشان نه هزار سال طول می کشد، آنگاه فیروزی بزرگ از طرف ایزدان می شود واهریمنان را منقرض می سازند، وتمام اقتدار اهریمنان در زمین است ودر آسمان راه ندارند، وبعد از پیروزی ایزدان وبرانداختن تبار اهریمنان عالم کیهان به سعادت اصلی خود رسیده، بنی آدم بر تخت نیکبختی خواهند نشست»(67).
2 - در بخش «گاتها» که یکی از بخشهای چهارگانه «اوستا» است (بندهای 8 و9) نویدهائی در مورد ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) وسیطره جهانی آن حضرت که قیام شکوهمند او طبق وعده های أنبیاء در آخر الزمان به وقوع خواهد پیوست، چنین آمده است: «وهنگامی که سزای این گناهکاران فرا رسد پس آنگاه ای «مزدا»! کشورت را «بهمن» در پایان برپا کند، از برای کسانی که دروغ را به دستهای راستی سپرند، وخواستاریم از آنانی باشیم که زندگی تازه کنند».
3 - باز در همان بخش «گاتها» تحت عنوان «بامداد روز» نوید ظهور یگانه منجی بشریّت که در پایان جهان خواهد آمد، چنین آمده است: «کی ای «مزدا»! بامداد روز فراز آید، جهان دین راستین فرا گیرد، با آموزشهای فزایش بخش پرخرد رهانندگان، کیانند آنانی که «بهمن» به یاریشان خواهد آمد، از برای آگاه ساختن، من تو را بر گزیدم ای أهورا».
نویسنده کتاب «بشارات عهدین» پس از آن که این دو بشارت را از «گاتها» نقل کرده است چنین می نویسد: «مترجمِ «گاتها»، در پاورقی، «بهمن» را - که در این دو بشارت پرچمدار نهضت آخرین معرفی شده - نماینده توانایی ومنش نیک وراستی وپارسایی دادار اهور مزدا، تفسیر کرده، وروی این اصل، توضیح این دو فراز از «گاتهای زرتشت» از این قرار است: در پایان جهان پیش از رستاخیز عمومی آغاز سزای گناهکاران است که به دست توانای نماینده قدرت وراستی وقدس وعدالت الهی - به سزای این جهانی خود خواهند رسید - این دولت با سعادت تنها برای کسانی است که دروغ را به دستهای راستی سپرده، ومنش زشت را در بوته فراموشی نهاده اند.حقّاً آن زمان درخشان بامداد روز است که صبح دولت حقّه الهیّه دمیدن گیرد ودین راستین - آیین ابدی آخرین - سراسر جهان را فرا گیرد، آیینی که تمامی آموزشهای پیامبران الهی در آن نمودار است، وآن یگانه نماینده قدرت وعدالت الهی، تمامی آموزشهای صالح وپسندیده رهبران عالیقدر بشریّت را در سراسر جهان منتشر وعملی سازد.چنان که روشن است این دو جمله، بشارت از ظهور موعود اسلام حضرت قائم آل محمّد (علیهم السلام) است، گر چه نامی از آن حضرت به میان نیاورده؛ ولی سلطنت عمومی وعدالت کلّی جهانی که پیشگویی کرده بهترین نشانه آن بزرگمرد الهی است»(68).
4 - جاماسب، در کتاب معروف خود «جاماسب نامه» که حوادث گذشته وآینده جهان در آن ثبت شده، واحوالات پادشاهان، انبیا، اوصیا واولیا را بیان می کند ضمن مطالبی که از قول زرتشت راجع به پیامبران بازگو می نماید، در مورد پیامبر گرامی اسلام ودولت جاودانه حضرت مهدی (علیه السلام) ورجعت گروهی از اموات... چنین می گوید: «پیغمبر عرب، آخر پیغمبران باشد که در میان کوههای مکّه پیدا شود، وشتر سوار شود، وقوم او شتر سواران خواهند بود، وبا بندگان خود چیز خورد، وبه روش بندگان نشیند، واو را سایه نباشد واز پشت سر، مثل پیش رو ببیند.
ودین او اشرف ادیان باشد، وکتاب او باطل گرداند همه کتابها را، ودولت او تازیک - یعنی پادشاهی - عجم را بر باد دهد، ودین مجوس وپهلوی را بر طرف کند، ونار سدیر وآتش کده ها را خراب کند، وتمام شود روزگار پیشدادیان وکیانیان وساسانیان واشکانیان».
آنگاه در باره ظهور مبارک حضرت مهدی (علیه السلام) چنین می گوید: «واز فرزندان دختر آن پیغمبر که خورشید جهان وشاه زنان نام دارد کسی پادشاه شود در دنیا به حکم یزدان که جانشین آخر آن پیغمبر باشد در میان دنیا که مکّه باشد، ودولت او تا به قیامت متّصل باشد، وبعد از پادشاهی او دنیا تمام شود، وآسمان جفت گردد وزمین به آب فرو رود وکوهها برطرف شود، واهریمن کلان را که ضدّ یزدان وبنده عاصی او باشد بگیرد ودر حبس کند واو را بکشد.
ونام مذهب او برهان قاطع باشد وحق باشد وخلایق را به یزدان بخواند، وزنده گرداند خلق را از بدان ونیکان، ونیکان را جزا دهد، وبدان را سزا دهد وبسیاری از خوبان وپیغمبران زنده شوند، واز بدان گیتی ودشمنان خدا وکافران را زنده گرداند، واز پادشاهان اقوام خود را زنده کند که فتنه ها در دین کرده باشند وخوبان بندگان یزدان را کشته باشند، وهمه متابعان اهریمن وتبه کاران را بکشد ونام این پادشاه بهرام باشد... وظهور او در آخر دنیا باشد... وخروج او در آن زمان شود که تازیان بر فارسیان غالب شوند، وشهرهای عمّان خراب شود به دست سلطان تازیک، پس او خروج کند وجنگ کند ودجّال را... بکشد.
وبرود وقسطنطنیّه را بگیرد وعلمهای ایمان ومسلمانی در آنجا برپا کند، وعصای سرخ شبانان با هودار (که موسی (علیه السلام) باشد) با او باشد، وانگشتر ودیهیم سلیمان با او باشد، وجنّ وانس ودیوان ومرغان ودرندگان در فرمان او خواهند بود... وهمه جهان را یک دین کند، ودین گبری وزرتشتی نماند، وپیغمبران خدا وحکیمان وپری زادان ودیوان ومرغان وهمه اصناف جانوران وابرها وبادها ومردان سفید رویان در خدمت او باشند...» (69).
«جاماسب» در ادبیات ایران وعرب به لقب «فرزانه» و«حکیم» خوانده شده است، وپیش گویی هایی نیز به او نسبت داده اند، وظاهراً حکیمی ستاره شناس بوده است، وبه قول مؤلّف کتاب «حبیب السیر»: وی شاگرد لقمان وبرادر «گشتاسب» است، ودر علم نجوم مهارت کامل داشته است.
علاّمه دهخدا در کتاب «لغت نامه» راجع به وی می نویسد: «نامه ای از او دیده شده که به پارسی قدیم است ونام آن فرهنگ ملوک واسرار عجم است، وعنوان آن به نام گشتاسب شاه است، ونظرات کواکب را به رمز بیان نموده ومقارنات اختران را طالع وقت نهاده وبر آن زایچه حکم نموده.گویند: پنج هزار سال از روزگار آینده را باز نموده، از سلاطین وانبیا خبر داده، در آنجا حضرت موسی (علیه السلام) سرخ شبان با هودار وحضرت مسیح (علیه السلام) را پیغمبر خرنشین که او را به نام مادر، باز خوانند. واز حضرت رسول عربی به «مهرآزما» تعبیر کرده، وبعضی سخنان وی موافق روزگار گذشته است وبرخی مخالف، والله أعلم بالصواب»(70).
مؤلّف کتاب «بشارات عهدین» پس از آن که بشارتی را از کتاب «جاماسب» نقل می کند ذیل کلمه جاماسب در پاورقی چنین می نویسد: «صاحبان سِیَر وتواریخ می نویسند: ظهور جاماسب برادر گشتاسب بن سهراب به سال 4996 پس از هبوط (حضرت) آدم (علیه السلام) بوده، وی مدّتی در نزد زرتشت کسب معارف نموده ومدّتی هم شاگرد (چنکرمکهاجه) هندی بوده است.
وی در کتاب «جاماسب نامه» از زمان خود تا پنج هزار سال (آینده را) پیش بینی نموده وقبرش در خفرک فارس است»(71).
5 - باز در کتاب جاماسب، موافق برخی از مضامین بشارات گذشته در مورد دولت با سعادت حضرت مهدی (علیه السلام) وصلح بهائم وبرافکندن ریشه ظلم وفساد، وهمچنین حکومت واحد جهانی واجتماع عموم بشریّت بر دین مبین اسلام، واین که حضرت مهدی (علیه السلام) پیرو اسلام وتابع دین جدّش پیامبر اکرم می باشد، چنین می گوید: «مردی بیرون آید از زمین تازیان از فرزندان هاشم، مردی بزرگ سر وبزرگ تن وبزرگ ساق، وبر دین جدّ خویش بود، با سپاه بسیار، روی به ایران نهد وآبادانی کند، وزمین پر داد کند، واز داد وی باشد که گرگ با میش آب خورد.
ومردم بسیار شوند، وعمر دیگر باز، به درازی کشد وباز گردد چنان که مردی بود که او را پنجاه فرزند بود نر وماده، وکوه ودشت پر از مردم شود، وپر از حیوان شود، وهمچون عروسی شود.
وهمه کس به دین مهر آزمای (یعنی دین حضرت محمّد (صلی الله علیه وآله وسلم) باز آیند، وجور وآشوب از جهان برخیزد، چنان که فراموش کنند که چون سلاح باید داشتن، واگر وصف نیکویی آن کنم تلخ گردد این زندگانی که ما بدو اندریم»(72).
6 - در «زند وهومن یسن» از ظهور شخصیّت فوق العاده ای بنام «سوشیانس» (نجات دهنده بزرگ) خبر داده ودر باره نشانه های ظهور وی چنین می گوید: «نشانه های شگفت انگیزی در آسمان پدید آید که به ظهور منجی جهان دلالت می کند، وفرشتگانی از شرق وغرب به فرمان او فرستاده می شوند، وبه همه دنیا پیام می فرستند»(73).
آنگاه به مقاومت شریران در برابر او اشاره کرده ونوید می دهد که سرانجام همگی در برابر او سر تعظیم فرود می آورند.
7 - هنگامی که «گشتاسب» در مورد کیفیت ظهور «سوشیانس» وچگونگی اداره جهان می پرسد، جاماسب حکیم، شاگرد زرتشت توضیح می دهد: «سوشیانس (نجات دهنده بزرگ جهان) دین را به جهان رواج دهد، فقر وتنگدستی را ریشه کن سازد، ایزدان را از دست اهریمن نجات داده، مردم جهان را همفکر وهمگفتار وهمکردار گرداند»(74).
در اینجا لازم است این نکته را یادآور شویم که، اعتقاد به ظهور «سوشیانس» در میان ملّت ایران باستان به اندازه ای رایج بوده است که حتّی در موقع شکستهای جنگی وفراز ونشیبهای زندگی با یادآوری ظهور چنین نجات دهنده مقتدری، خود را از یأس ونا امیدی نجات می دادند.
شاهد صادق این گفتار این که، در جنگ قادسیّه پس از درگذشت رستم فرّخ زاد، سردار نامی ایران، هنگامی که یزدگرد، آخرین پادشاه ساسانی، با افراد خانواده خود آماده فرار می شد، بهنگام خارج شدن از کاخ پرشکوه مدائن، ایوان مجلّل خود را مورد خطاب قرار داده وگفت: «هان ای ایوان! درود من بر تو باد، من هم اکنون از تو روی برمی تابم تا آنگاه که با یکی از فرزندان خود که هنوز زمان ظهور او نرسیده است به سوی تو برگردم».سلیمان دیلمی می گوید: من به محضر امام صادق (علیه السلام) شرفیاب شدم ومقصود یزدگرد را از جمله «یکی از فرزندان خود» از آن حضرت پرسیدم، حضرت فرمود: «او مهدی موعود (علیه السلام) وقائم آل محمّد (علیهم السلام) است که به فرمان خداوند در آخر زمان ظهور می کند. او ششمین فرزند من، وفرزند دختری یزدگرد است ویزدگرد نیز پدر او می باشد»(75).
با توجّه به این که «شاه زنان» معروف به «شهربانو»، مادر امام سجّاد (علیه السلام) - بنابر مشهور - دختر یزدگرد آخرین پادشاه ساسانی است، روشن می شود که او واقعاً پدر حضرت ولی عصر (علیه السلام) می باشد.آنچه تا بدینجا گذشت نمونه هایی از نویدها وبشارتهای جاوید کتب مقدّسه اهل ادیان بود که همه آنها با مضامین مختلف خود، آمدن یک مصلح بزرگ جهانی را به نام (مهدی موعود (علیه السلام)) در آخر الزّمان نوید داده، وبه روشنی گواهی می دادند که مسأله ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) اختصاص به اسلام ندارد، بلکه از نظر همه اُمّتها وملّتها یک امر قطعی ومسلّم است که بدون تردید تحقّق خواهد یافت.آری! مطابق وعده های انبیا ونویدهای کتب مقدّسه آسمانی، سرانجام روزی فرا خواهد رسید که نماینده قدرت وقدس وعدالت الهی، آخرین جانشین رسول گرامی بنیانگذار حکومت واحد جهانی مهدی موعود منتظر - عجّل الله تعالی فرجه - از پشت پرده غیبت ظهور خواهد فرمود، وبا ظهور مبارک آن ولیّ مطلق الهی، همه پرده های ظلمت به کنار خواهد رفت، تاریکیها برچیده خواهد شد، از پلیدیها وناپاکیها اثری نخواهد ماند، وجهان یکسره نورانی خواهد گشت.بدان امید که در سایه سار پرچم ظفر بخش او نظاره گر تلألوژمین از پرتو انوار پروردگارش باشیم ودیده بجمال عدل مجسم روشن داریم وخدای را بر تحقق وعده هایش سپاس گوییم - انشاء الله -.
پاورقی:
-----------------
(1) مقدّمه کتاب «مهدی موعود» ترجمه سیزدهم بحار، ص 177، ومهدی انقلابی بزرگ، ص 57، به نقل از کتاب علائم الظهور.
(2) او خواهد آمد، ص 75.
(3) قاموس کتاب مقدّس، ص 806، به نقل از کتاب «او خواهد آمد»، ص 32.
(4) او خواهد آمد، ص 33، به نقل از قاموس مقدس، ص 219.
(5) دیباچه ای بر رهبری، ص 95 - 96.
(6) دیباچه ای بر رهبری، ص 101 - 102.
(7) او خواهد آمد، ص 87 - 88.
(8) اسامی مقدس حضرت مهدی (علیه السلام) در کتابهای مربوطه به تفصیل آمده است، وما اسامی مذکوره را از این کتابها نقل کرده ایم: النجم الثاقب، ص 31 - 70، کتاب یأتی علی الناس زمان، ص 708 - 711، اقوال الائمه، ج 1، ص 329، او خواهد آمد، ص 64 - 70 والزام الناصب ج 1، ص 481 - 491.
(9) ناگفته نماند که نامها، کنیه ها ولقبهای حضرت مهدی (علیه السلام)، در دو کتاب پر محتوای «الزام الناصب»، تألیف مرحوم حائری یزدی، وکتاب بسیار نفیس «نجم الثاقب» تألیف محدّث نوری - طاب ثراه - به تفصیل ذکر شده است. در کتاب «الزام الناصب»، 186 نام، ودر کتاب «نجم الثاقب» هم 182 نام برای آن حضرت ذکر گردیده است. کسانی که طالب شرح ومعانی الفاظ یاد شده واسامی مبارک آن حضرت می باشند، می توانند به کتاب «نجم الثاقب» از صفحه 31 تا 70 وجلد اوّل کتاب «الزام الناصب» از صفحه 481 تا 491 مراجعه فرمایند.
(10) اوپانیشاد، ترجمه محمّد داراشکوه (از متن سانسکریت) ج 2، ص 637.
(11) دلائل الامامة، ص 244 - منتخب الاثر، ص 519 - بحار الانوار، ج 52، ص 391، ح 214.
(12) بشارات عهدین، ص 246 - علائم الظهور کرمانی، ص 18 - لمعات النور فی کیفیة الظهور، ج 1، ص 19، نور الانوار، ص 86، نور هفتم.
(13) جگرنات به لغت سانسکریت نام بتی است که هندوها آن را مظهر خدا می دانند.
(14) علائم الظهور کرمانی ص 17؛ لمعات شیرازی، ج 1، ص 18؛ نور الانوار، نور هفتم؛ بشارات عهدین، ص 246 به نقل از کتاب زبدة المعارف، ذخیرة الالباب وتذکرة الاولیاء.
(15) بشارات عهدین، ص 272 - علائم الظهور کرمانی، ص 18.
(16) بشارات عهدین، ص 245؛ او خواهد آمد، ص 66؛ علائم الظهور کرمانی، ص 18.
(17) سوره اسراء، آیه 33، جهت اطلاع بیشتر به کتاب المحجّة ص 127 - 129 مراجعه فرمایید.
(18) بحار الانوار، ج 52، ص 191، ح 24؛ بشارة الاسلام، ص 99؛ ومنتخب الاثر، ص 292.
(19) ممتاطا: در زبان هندی به معنی «محمّد» است.
(20) علائم الظهور کرمانی، ص 18 - او خواهد آمد، ص 80.
(21) بحار الانوار، ج 6، ص 306 از رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) وج 52، ص 254 از امام صادق (علیه السلام) - کافی، ج 8، ص 36، 42 - مهدی موعود، ص 1036، 1045 وبسیاری از منابع دیگر از تفسیر وحدیث.
(22) او خواهد آمد، ص 65 به نقل از کتاب ریگ ودا، ماندالای 4 و16 و24.
(23) بشارات عهدین، ص 242 - علائم الظهور کرمانی، ص 17 - او خواهد آمد ص 65.
(24) بحار الانوار،ج 52، ص 312.
(25) بحار الانوار، ج 52، ص 321.
(26) سوره انبیاء، آیه 105.
(27) عهد عتیق، کتاب مزامیر، مزمور 37، بندهای 9 - 38.
(28) همان، مزمور 96، بندهای 10 - 13، ص 1247، کتاب مقدّس.
(29) عهد عتیق، کتاب مزامیر، مزمور 72، بندهای 1 - 2، به نقل از بشارات عهدین، ص 248 وأنیس الاعلام، ج 5، ص 92، 93.
(30) یسیّ به معنای قوی، پدر حضرت داود ونوه «راعوت» است، وبه طوری مشهور بود که داود را پسر «یسیّ» می نامیدند، در صورتی که خود داود شهرت وشخصیت عظیمی داشته واز پیغمبران بزرگ «بنی اسرائیل» بوده است. (قاموس کتاب مقدس). واما «راعوت» زنی است از «مؤاب» که سر زمینی است در شرق دریای لوط، که با «یوغی» وصلت کرد واز او صاحب فرزندی بنام عوید - عویبد - شد که جدّ حضرت داود (علیه السلام) باشد. (لغت نامه دهخدا، حرف راء، ص 86).
(31) تورات، کتاب اشعیای نبی، باب 11، پندهای 1 - 10، ص 1548، کتاب مقدّس.
(32) به بشارت دوم، عنوان هفتم، مراجعه فرمایید.
(33) بشارة الاسلام، ص 197، 247، منتخب الأثر، ص 474، مستدرک حاکم، ج 4 ص 514 وبحار الانوار، ج 52، ص 280، ح 6.
(34) تورات، کتاب اشعیای نبی، باب دوم، بندهای 2 - 4.
(35) کتاب مقدّس، کتاب اشعیای نبی، ص 1046 باب 32، بندهای 16 - 18.
(36) کتاب مقدّس، کتاب اشعیای نبی، ص 1090، باب 65، بندهای 23 - 25.
(37) وادی یهوشافاظ، نام صحرایی در نزدیکی بیت المقدّس است که اکنون وادی «قدرون» نامیده می شود. (لغت نامه دهخدا، حرف قاف، قدرون، ص 177).
(38) کتاب مقدّس، کتاب بوئیل نبی، ص 1327، باب 3، بندهای 2 و3.
(39) کتاب مقدّس، کتاب بوئیل نبی، ص 1328، باب 3، بندهای 12 و13.
(40) کتاب مقدّس، کتاب عاموس نبی، ص 1333، باب 4، بندهای 12 و13.
(41) افرایم: نام پسر دوم حضرت یوسف (علیه السلام) است.
(42) یهودا: نام پسر یعقوب وبرادر بزرگ یوسف از مادر دیگر به نام لیا - لایالیا - است، که حضرت داود وملوک بنی اسرائیل وحضرت عیسی (علیه السلام) از نسل او می باشند. (لغت نامه دهخدا، حرف یاء، یهودا).
(43) تورات، کتاب هوشع نبی، ص 1314، باب 5، بندهای 14 و15.
(44) همان، کتاب زکریای نبی، ص 1382، باب 14، بندهای 1 - 10.
(45) البدایة والنهایة، ابن کثیر، ج 1، ص 143.
(46) بحار الانوار، ج 53، ص 59، ح 47 - معانی الاخبار، ص 407.
(47) عقائد الامامیّه، ج 1 ص 270.
(48) ظاهراً این کلمه اشاره به همان آیه شریفه: (وَأَعِدُّوُا لَهُمْ مَّا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّة) می باشد.
(49) کتاب مقدّس، کتاب حزقیال نبی، ص 1265، باب 39، بند 17 - 23.
(50) قاموس کتاب مقدّس، ماده «پسر خواهر»، ص 219.
(51) کتاب مقدّس، کتاب حجّی نبی، ص 1367، باب 2، بندهای 6 - 9.
(52) کتاب مقدّس، کتاب صفینای نبی، ص 1363، باب 3، بندهای 5 - 9.
(53) کتاب مقدّس، کتاب دانیال نبی، ص 1309، باب دوازدهم، بندهای 1 - 12.
(54) کتاب مقدّس، انجیل متی، ص 41، باب 24، بندهای 1 - 8، 23 - 28،29 - 37 و42 - 46.
(55) کتاب مقدّس، انجیل متی، ص 44، باب 25، بندهای 31 - 34.
(56) انجیل متی، باب 19، بندهای 28 و29.
(57) کتاب مقدّس، انجیل مرقس، ص 77، باب 13، بندهای 1 - 9 و32 الی 37.
(58) کتاب مقدّس، انجیل لوقا، ص 116 باب 12، بندهای 35 و36 و37 - 40.
(59) انجیل لوقا، باب 21، بندهای 25 - 27.
(60) کتاب مقدّس، انجیل یوحنّا، ص 152، باب 5، بندهای 26 - 28.
(61) کتاب مقدّس، مکاشفه یوحنّا، ص 408، باب 12، بندهای 1 - 5 و7 - 10.
(62) کتاب مقدّس، مکاشفه یوحنّای رسول، ص 417، باب 19، بندهای 11 - 18.
(63) رساله پولس رسول به رومیان، ص 252، باب 8، بند 18.
(64) رساله پولس رسول به رومیان، ص 261، باب 15، بند 12.
(65) رساله اول پولس به تسالونیکیان، ص 330، باب 4، بندهای 15 - 17.
(66) بحار الانوار، ج 52، ص 181.
(67) بشارات عهدین، ص 237.
(68) بشارات عهدین، استدراکات، بعد از مقدّمه چاپ دوّم، ص 10 و11.
(69) لمعات النور، ج 1 ص 23 - 25.
(70) لغتنامه دهخدا، ص 6469، ستون 1.
(71) بشارات عهدین، ص 243.
(72) بشارات عهدین، ص 258، به نقل از جاماسب نامه.
(73) او خواهد آمد، ص 108.
(74) همان، به نقل از جاماسب نامه، ص 121 و122.
(75) بحار الأنوار، ج 51 ص 164.