امام مهدی (علیه السلام) در نگاه امام خمینی (رحمه الله)
نویسنده: فرج الله هدایت نیا
فهرست مطالب
پیشگفتار
عید میلاد حضرت مهدی
خصائص المهدی
فلسفه غیبت
وظایف مسلمین در عصر غیبت
انتظار
انتظار به معنای غلط
انتظار به معنای صحیح
تشکیل حکومت
حکومت مهدوی
نوشته ها وگفته های (حضرت امام خمینی) (رحمه الله) به عنوان فقیه ودانشمند بزرگ ونیز به عنوان کسی که نهضت اسلامی را در جهان معاصر رهبری وبنیان گذار یک حکومت مبتنی بر قرآن وسنّت اهل بیت بوده وسرزمین ایران را کشور بقیه الله نامید، برای صاحبان فکر واندیشه از اعتبار وجایگاه ویژه ای برخوردار است؛ وبه همین مناسبت اصحاب بیان وبنان ونیز محققان ومؤلفان در هر مسأله رأی ودیدگاه حضرت امام (رحمه الله) را جویا می شوند.
موضوع امام زمان (عجل الله فرجه) ومسایل پیرامون آن، یکی از مهم ترین مباحث دینی است که آثار مکتوب فراوانی راجع به آن از گذشته های دور تا کنون بر جای مانده است وهر یک در حد وسع خود به آن موضوع پرداخته وشخصیت آن وجود بی بدیل را به بشر شناسانده اند.
بی گمان دیدگاه های حضرت امام (رحمه الله) راجع به امام زمان (عجل الله فرجه)، برای علاقمندان به آن دو بزرگوار - که یکی پیشوا است ودیگری پیرو - بسیار آموزنده است. همه می خواهند بدانند که امام خمینی (رحمه الله) درباره ی امام مهدی (عجل الله فرجه) - چه گفته وچه نظری داشته است.
در این مقاله سعی شده است تا نقطه نظرات امام راحل (رحمه الله) راجع به آن یار غائب (حضرت مهدی (عجل الله فرجه)) از مجموعه آثار برجای مانده از او استخراج ودسته بندی شود ودر اختیار علاقمندان قرار گیرد.
با مطالعه ی این مقاله می توان به پاسخ پرسش های زیر دست یافت:
1 - دیدگاه حضرت امام (رحمه الله) راجع به فلسفه ی غیبت امام زمان چیست؟
2 - نظر حضرت امام (رحمه الله) در مورد وظایف شیعیان در دوران غیبت حضرت مهدی (عجل الله فرجه) چیست؟
3 - انتظار وحقیقت آن در نگاه حضرت امام (رحمه الله) چگونه است؟
4 - حکومت وشرایط حاکم در دوران غیبت از نظر امام خمینی؛ چگونه است؟
5 - در حکومت حضرت مهدی (عجل الله فرجه) چه اقداماتی صورت می گیرد؟
ذکر نکاتی راجع به این مقاله ضروری است:
الف) به دلیل پیشگیری از حجیم شدن مقاله از طرح پاره ای از سخنان امام خمینی (رحمه الله) خودداری شده است، از این جهت مقاله ی حاضر دربردارنده ی همه ی سخنان حضرت امام (رحمه الله) راجع به موضوع نمی باشد.
ب)برای ایجاد نظم وسازمان منطقی درمطالب،سخنان حضرت امام (رحمه الله) که به مناسبتهای گوناگون ایراد شده، تقطیع شده وفقط به ذکر قسمت مورد نیاز بسنده شده است؛ همان گونه که در مورد آیه ها وروایت ها نیز از همین روش استفاده شده است.
ج) هدف این نوشتار طرح دیدگاه های حضرت امام (رحمه الله) راجع به امام زمان (عجل الله فرجه) بوده است؛ لذا از بیان برخی مسایل - هر چند مهم - که از حضرت امام خمینی (رحمه الله) مطلبی راجع به آن دیده نشده، خودداری شده است.
د) روش انتخاب شده در دسته بندی مطالب ونیز تیترها وعنوان های برگزیده سلیقه ی نگارنده است وموضوعیت ندارد.
امید است که این نوشتار گامی برای اقدام های بعدی وپژوهش های تفصیلی باشد.
عید میلاد حضرت مهدی
سالروز خجسته ی میلاد امام زمان (عجل الله فرجه) از اعیاد بزرگ اسلامی محسوب میشود وشیعیان برای آن احترام خاصّی قایل هستند، بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت امام خمینی (رحمه الله) درمورد عید میلاد حضرت مهدی (عجل الله فرجه) دو ویژگی ذکر کرده است.
بزرگ ترین عید اسلامی
ویژگی اول این است که عید تولد امام زمان (علیه السلام) از جهتی بزرگ تر از همه ی اعیاد، حتی بزرگ تر از عید ولادت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) است.
(اگر عید ولادت حضرت رسول (صلی الله علیه وآله) بزرگترین عید است برای مسلمین از باب این که موفّق به توسعه آن چیزهایی که می خواست توسعه بدهد، نشد، چون حضرت صاحب (علیه السلام) این معنا را اجرا خواهد کرد ودر تمام عالم، زمین را پر از عدل وداد خواهد کرد، به همه مراتب عدالت، به همه مراتب دادخواهی باید ما بگوییم که عید شیعیان، عید تولد حضرت مهدی (عجل الله فرجه) بزرگترین عید است...)(1).
(از این جهت این عید، عید بسیار بزرگی است که به یک معنا از عید ولادت حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) که بزرگترین اعیاد است، این عید به یک معنا بزرگتر است)(2).
عید تمام بشر
ویژگی دوم این است که عید میلاد حضرت مهدی (عجل الله فرجه) عید تمام بشر است، بخلاف سایر اعیاد اسلامی که عید مسلمین است:
(عید تولد حضرت مهدی (عجل الله فرجه) بزرگترین عید است برای تمام بشر، وقتی که ایشان ظهور کنند - انشاء الله خداوند تعجیل کند در ظهور او تمام بشر را از انحطاط بیرون میآورد، تمام کجی ها را راست می کند: یملأ الارض عدلاً بعدما ملئت جوراً)(3).(4)
(... از این جهت این عید، عید تمام بشر است؛ بعد از این که آن اعیاد، اعیاد مسلمین است، این عید، عید تمام بشر است. تمام بشر را ایشان هدایت خواهد کرد...).
سال ها پیش از آن که حضرت مهدی (عجل الله فرجه) متولد شود، پیامبر اسلام ضمن اشاره به زمان تولد او، آن را عید اعلام نموده است. در حدیثی از پیامبر نقل شده است: (من احیا لیلة العید، ولیلة النّصف من شعبان لم یمت قلبه یوم تموت القلوب)(5).
آری! ماه شعبان ماه بزرگی است، زیرا در سوم این ماه (بزرگ مجاهد عالم بشریت) یعنی امام حسین (علیه السلام) دیده به جهان گشود وعالم را غرق نور کرد ودر پانزدهم این ماه (منجی عالم بشریت) یعنی حضرت مهدی (عجل الله فرجه) متولد شد وعالمیان را غرق سرور کرد(6).
خصائص المهدی
خصایص وویژگی های حضرت مهدی (عجل الله فرجه) بیشتر از آن است که بتوان در این مقاله بیان نمود. در مجموعه سخنان حضرت امام (رحمه الله) به تعدادی از آن ها اشاره شده است که با ذکر بخشی از آن ها متبرک می شویم.
1 - خاتم الاوصیاء
یکی از ویژگی های امام زمان آنست که حضرت ایشان آخرین امام معصوم وبه عبارتی خاتم اوصیا است. در سخنان امام راحل آمده است:
(سالروز مبارک ولادت باسعادت وپربرکت حضرت خاتم الاوصیاء ومفخر الاولیاء حجت بن الحسن العسکری - ارواحنا لمقدمه الفداء - بر مظلومان دهر ومستضعفان جهان مبارک بود)(7).
این ویژگی ها اشاره به یک مطلب مهم دارد که در روایت های متعددی ذکر شده است؛ از جمله ی این روایت ها، حدیث زیر است:
قال رسول الله (صلی الله علیه وآله): (الائمة من بعدی اثناعشر اوّلهم أنت یا علی، وآخرهم القائم الذی یفتح الله - تعالی ذکره - علی یدیه مشارق الارض ومغاربها)(8).
بنابراین اوصیای پیامبر وجانشینان او دوازده نفرند که آخرین ایشان حضرت مهدی (عجل الله فرجه) است، پس او (خاتم الاوصیاء) است.
2 - خلیفة الله
یکی دیگر از ویژگی های امام عصر (علیه السلام) آنست که حضرتش، (خلیفة الله) است. این ویژگی نیز در بیان حضرت امام (رحمه الله) آمده است.
ایشان فرموده است:
(من خیلی ناراحت گاهی می شوم از این که مثلاً امام عصر (علیه السلام) را می گویند سلطان السّلاطین؛ خلیفة الله است)(9).
همان طور که می دانیم غرض از خلقت بشر این بود که (جانشین خدا) یعنی همان خلیفة الله باشد، آن گونه که در قرآن آمده است: (واذ قال ربّک للملائکة إنّی جاعل فی الارض خلیفة)(10)؛ وهنگامی که پرودگار تو به فرشتگان گفت: در زمین جانشین قرار خواهم داد.
از طرف دیگر، در روایت ها به حضرت مهدی (عجل الله فرجه) لقب (خلیفة الله) اعطا شده است. از جمله در روایتی که پیامبر فرمود: (یخرج المهدی وعلی رأسه غمامة فیها مناد ینادی هذا المهدی خلیفة الله فاتّبعوه)(11).
3 - مُصلح
مدعیان اصلاح طلب زیادند ولی اصلاح طلب واقعی حضرت مهدی (عجل الله فرجه) است. این ویژگی نیز در سخن امام راحل (رحمه الله) ذکر شده است.
(وآن روزی که انشاء الله تعالی، مصلح کل ظهور نماید، گمان نکنید که یک معجزه شود ویک روزه عالم اصلاح شود بلکه با کوشش ها وفداکاری ها ستمکاران سرکوب ومنزوی می شوند)(12).
(من امیدوارم که انشاء الله حضرت بقیة الله زودتر تشریف بیاورند واین طبیب واقعی بشر، با آن دم مسیحایی خود اصلاح کند این ها را)(13).
این که حضرت مهدی (عجل الله فرجه) روزی خواهد آمد و(اصلاحات) واقعی را آغاز می نماید، مستند آن روایت هایی است، از جمله روایتی که راجع به تفسیر آیه ی 17 سوره ی حدید آمده است:
(عن ابن عباس فی قوله تعالی اعلموا انّ الله یحیی الارض بعد موتها(14)، یعنی یصلح الارض بقائم آل محمد من بعد موتها یعنی من بعد جور اهل مملکتها..)(15).
4 - بقیة الله
حضرت مهدی (عجل الله فرجه) یادگار امامان وباقی مانده ی آنان است. او ذخیره ی خدا است که در قرآنش فرمود:
بقیت الله خیرٌ لکم ان کنتم مؤمنین(16)؛ بازمانده ی خدا برایتان بهتر است اگر ایمان داشته باشید.
امام خمینی (رحمه الله) از مقتدای خویش امام زمان به (بقیة الله) ونیز (ذخیره خدا) تعبیر کرده است.
(دست عنایت خدای تبارک وتعالی به سر این ملت کشیده شده است وایمان آن ها را تقویت فرموده است که یکی از علائم ظهور بقیة الله ارواحنا فداه است)(17).
(اگر مهدی موعود هم مثل سایر اولیاء به جوار حق می رفتند. دیگر کسی نبوده است که این اجراء عدالت را بکند، نمی توانسته، واین یک موجودی است که ذخیره شده است برای همچو مطلبی)(18).
در روایت ها آمده است، وقتی خواستید به امام زمان سلام بدهید، بگویید: (السّلام علیک یا بقیة الله فی أرضه)(19).
5 - قائم
از القاب مشهور ولی عصر (علیه السلام) این است که ایشان (قائم) هستند. امام راحل (رحمه الله) ضمن اشاره به این لقب می فرماید: (امیدوارم که ما همه... به آن وظایفی که اسلام، قرآن، تحت لوای حضرت صاحب (علیه السلام) برای ما تعیین فرموده اند عمل کنیم... شاید این وضعی که برای حضرت صاحب (علیه السلام) ذکر شده است. دنبال همین آیه شریفه که می فرماید:
(قل انّما اعظکم بواحدة ان تقوموا لله مثنی وفرادی...)(20) همه باید قیام بکنیم قیام واحد که بالاترین قیام همان قیام آن شخص واحد است وهمه قیام ها باید دنبال آن قیام باشد وقیام لله باشد... البته آن حضرت قیام لله می فرمایند..)(21).
علاوه بر آیه ای که در سخنان حضرت امام (رحمه الله) ذکر شد، در روایت آمده است: (پس از شهادت امام حسین (علیه السلام) فرشتگان ضجّه کنان از خدا پرسیدند: خدایا! آیا از قتل اباعبدالله چشم پوشی خواهی کرد؟ خدا ضمن اشاره به امام زمان (علیه السلام) که در حال ایستاده نماز می گذارد، فرمود: (بذلک القائم أنتقم منهم)، بوسیله ی آن قائم (ایستاده) از آن ها انتقام خواهم گرفت)(22).
6 - صاحب
ازویژگیها وصفت های امام زمان (علیه السلام) (صاحب) است که به تنهایی ویا به صورت (صاحب الزمان) استعمال میشود.
(در زمان حضرت صاحب (علیه السلام) هم که ایشان با تمام قدرت می خواهند عدل را اجرا نمایند..)(23).
(در زمان حضرت صاحب (علیه السلام) حکومت واحد می شود..)(24).
(آیا خلاف قرآن نیست که ما دیگر معصیت کنیم تا حضرت صاحب بیاید؟!)(25).
به کاربردن صفت (صاحب) برای آن وجود مبارک توسط هم عصران آن حضرت بوده است:
(عن نسیم الخادم، قال: دخلت علی صاحب الزمان (علیه السلام) بعد مولده بعشر لیال، فعطست عنده فقال لی: یرحمک الله)(26).
به امام زمان (صاحب عصر) نیز گفته می شود، آن گونه که در کلام امام راحل (رحمه الله) آمده است: (می گویند: والعصر، إنّ الانسان لفی خسر(27) امام زمان (علیه السلام) است. یعنی عصاره همه موجودات. قسم به عصاره همه موجودات یعنی قسم به انسان کامل - انّ الانسان لفی خسر)(28).
همچنین به آن حضرت(ولی عصر)میگویند که این ویژگی در سخنان حضرت امام (رحمه الله) نیز به کار رفته است(29). در بیانی نورانی از امام صادق (علیه السلام) کلمه ی (عصر) درسوره ی شریفه ی (والعصر) به عصر خروج امام زمان تفسیر شده است(30).
7 - منتظَر
امام زمان کسی است که عالم وآدم در انتظار اوست. همه منتظرند تا عدالت گستر جهان بیاید وبشر را نجات دهد. به همین دلیل حضرتش را (منتظَر) نامیده اند:
(مهدی منتظر در لسان ادیان وبه اتفاق مسلمین از کعبه ندا سر می دهد وبشریت را به توحید می خواند)(31).
در کلام نورانی امام صادق (علیه السلام) آمده است: (عن زرارة قال: سمعت اباعبدالله (علیه السلام) یقول: انّ للغلام غیبة قبل ان یقوم، قال: قلت: ولم؟ قال: یخاف - وأومأ بیده الی بطنه - ثمّ قال: یازراة وهو المنتظر وهو الّذی یشکّ فی ولادته)(32).
8 - خورشید هدایت
(نورانیت) از ویژگی های مشترک همه ی معصومین است که درباره ی آنان روایت های متعددی در این خصوص وارد شده است. در مورد حضرت مهدی (عجل الله فرجه) نیز روایت های متعددی وارد شده است. ابتدا جملاتی از حضرت امام (رحمه الله) وسپس روایت ذکر می شود.
(امید است که خداوند متعال آن روز فرخنده را به ظهور این مولود فرخنده هرچه زودتر فرا رساند وخورشید هدایت وامامت را طالع فرماید)(33).
در روایت نیز آمده است: (انّ قائمنا اذا اقام اشرقت الارض بنور ربّها، واستغنی العباد عن ضوء الشّمس وصار اللّیل والنّهار واحداً، وذهبت الظّلمة)(34).
9 - مهدی موعود (عجل الله فرجه)
از القاب مشهور آن حضرت، مهدی موعود (عجل الله فرجه) است که بیش از سایر کلمات، استعمال می شود. در بخشی از بیانات امام خمینی (رحمه الله) آمده است:
(من نمی توانم اسم رهبر روی ایشان بگذارم،بزرگتر از این است. نمی توانم بگویم که شخص اول است، برای این که دومی در کار نیست. ایشان را نمی توانیم ما با هیچ تعبیری تعبیر کنیم الاّ همین که مهدی موعود است. آنی است که خدا ذخیره کرده است برای بشر)(35).
در مورد وجه نام گذاری آن جناب به مهدی از (امام نهم) نقل شده است که فرمود:
(انّما سمّی المهدی مهدیاً لانّه یهدی لامرخفی، یهدی لما فی صدور الناس، یبعث الی الدّجال فیقتله لایدری فی ای شیء قتله)(36).
از امام خمینی (رحمه الله) عبارت ها وویژگی های دیگری نیز درباره ی امام عصر وجود دارد که نقل همه ی آن ها به طولانی شدن مقاله می انجامد. از قبیل: یگانه دادگستر ابدی، پرچمدار بزرگ رهایی، ناظر امور، منجی بشر و...
در کتاب دلائل الامامة نیز تعداد زیادی از القاب حضرت مهدی (عجل الله فرجه) نقل شده است که هر یک ناظر به یک صفت ویک ویژگی حضرت مهدی (عجل الله فرجه) است. هم چنین در (زیارت جامعه کبیره) نیز به برخی از صفات مشترک اهل بیت (علیهم السلام) اشاره شده است(37).
فلسفه غیبت
همان طور که می دانیم، امام زمان (علیه السلام) دو غیبت دارد: یکی غیبت صغری ودیگری غیبت کبری(38).
غیبت صغری مجموعاً 74 سال(39) طول کشیده است وپس از آن (ازسال 329 هـ. ق). غیبت کبری آغاز شده است که تا کنون وتا زمانی که بر ما پوشیده است ادامه خواهد یافت. آن چه در این سطور بیان می شود راز غیبت امام زمان وفلسفه ی آن است.
باید بین (فلسفه ی غیبت) و(آثار غیبت) تفاوت قایل شویم. این که امام زمان چرا غایب شده اند، با این مطلب که بر غیبت آن حضرت چه فوایدی مترتب می شود، تفاوت دارد.
راز غیبت در سخنان امام (رحمه الله) با ظرافت خاصّی بیان شده است. مجموعه کلمات امام (رحمه الله) در این باره را می توان در چند بند ویک نتیجه بیان نمود.
1 - هدف بعثت انبیا (اجرای قسط وعدل) بوده است:
(هر یک از انبیا که آمده اند برای اجرای عدالت آمدند ومقصدشان هم این بود که اجرای عدالت در همه عالم بکنند...)(40).
این که فلسفه ی بعثت انبیا (اجرای عدالت) بوده مستند قرآنی دارد. از نظر قرآن مجید بعثت انبیا اهدافی داشته است که یکی از مهم ترین آن اهداف این بوده که عدالت در همه جا گسترش یابد. در سوره ی (حدید) آمده است:
(لقد ارسلنا رسلنا بالبینات وانزلنا معهم الکتاب والمیزان لیقوم النّاس بالقسط)(41)؛ ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم وبا آن ها کتاب (آسمانی) ومیزان (شناسایی حق از باطل) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند.
2 - این هدف بزرگ ومقدّس (اجرای عدالت) به دلایلی تا کنون محقّق نشده است وما امروزه شاهد بی عدالتی در سراسر جهان هستیم:
(لکن موفّق نشدند، حتی رسول ختمی (صلی الله علیه وآله) که برای اصلاح بشر آمده بود، باز در زمان خودشان موفق نشدند به این معنا... لکن موانع اسباب این شد که نتوانستند اجرا بکنند..)(42).
عبارت مذکور صریح است در این که هدف فوق تا کنون محقق نشده است. الآن زمین پر از ظلم است ودر آینده ممکن است بیشتر هم بشود واین شاهد است بر این که انبیا موفق نشده اند عدالت را به اجرا در آورند؛ البته نه به دلیل ناتوانی انبیای الهی بلکه به خاطر فقدان شرایط مناسب ونیز کار شکنی مخالفین بوده است.
3 - هیچ کس قدرت ندارد که عدالت حقیقی را به اجرا درآورد، به جز انسان عادل وکامل، واو کسی جز امام زمان (علیه السلام) نیست:
(این پر کردن دنیا از عدالت، این را ما نمی توانیم بکنیم؛ اگر می توانستیم می کردیم، امّا چون نمی توانیم بکنیم ایشان باید بیایند..)(43).
البته ما باید هم چون انبیای الهی برای محو ظلم وگسترش عدالت تلاش کنیم واگر موفقیت کامل حاصل نمی شود، لااقل از میزان مظالم کاسته می گردد ولی اجرای کامل عدالت فقط به دست ید اللّهی حضرت مهدی (عجل الله فرجه) صورت خواهد گرفت.
4 - از آن جا که امام زمان آخرین وصی پیامبر است وپس از او دیگر امام معصومی نخواهد بود، بنابراین او باید تا عصر ظهور زنده بماند وعمر طولانی داشته باشد تا آن هدف والا را اجرا نماید:
(آن چیزیکه انبیاموفق نشدندبه آن، بااین که برای آن خدمت آمده بودند،خدای تبارک وتعالی ایشان (مهدی (عجل الله فرجه)) را ذخیره کرده است که همان معنایی که همه انبیاء آرزو داشتند، لکن موانع اسباب این شد که نتوانستند اجرا بکنند وهمه اولیاء آرزو داشتند وموفق نشدند که اجرا بکنند، به دست این بزرگوار اجرا بشود. این که این بزرگوار را طول عمر داده خدای تبارک وتعالی برای یک همچو معنایی، ما از آن می فهمیم که در بشر کسی نبوده است دیگر، قابل یک همچو معنایی نبوده است)(44).
5 - اگر امام زمان هم مانند پدران بزرگوار خود به طور معمولی وآشکارا در میان مردم زندگی می کرد وقابل دسترسی بود، هم چون آن بزرگواران معصوم توسط مخالفین به شهادت می رسید:
(اگر مهدی موعود (عجل الله فرجه) هم مثل سایر اولیا به جوار رحمت حق می رفتند، دیگر در بشر کسی نبوده است که این اجرای عدالت را بکند..)(45).
امامان معصوم (علیهم السلام) هر یک یا به سمّ ویا به شمشیر از دنیا رفته اند. مخالفان برای از میان برداشتن امام معصوم که مانع جدی در برابر افزون طلبی آنان است ابتدا از روش تطمیع ویا تهدید استفاده می کردند وچون ائمه با تطمیع ویا تهدید دست از هدف خود بر نمی داشتند، لذا به شهادت می رسیدند. به همین دلیل وقتی از پیامبر (صلی الله علیه وآله) می پرسند که چرا امام زمان غایب می شود، در پاسخ فرموده است: (یخاف القتل)(46).
6 - از آن چه گذشت این نتیجه حاصل می شود که فلسفه ی غیبت امام زمان (علیه السلام) (تضمین حیات او به منظور تحقق آرزوی انبیا واولیای الهی واجرای عدالت در زمان موعود) است. این که حضرت را (ذخیره الهی) می نامند اشاره به همین معناست.
(در زمان ظهور مهدی موعود (عجل الله فرجه) که خداوند ذخیره ی کرده است او را از باب این که هیچ کس در اولین وآخرین، این قدرت برایش نبوده است که تمام عالم را، عدالت را در تمام عالم گسترش بدهد..)(47).
وظایف مسلمین در عصر غیبت
از مباحث بسیار با اهمیت وآموزنده، وظایف مسلمانان وشیعیان در عصر غیبت آن یار سفر کرده است. این بخش از مطالب در کلام امام خمینی (رحمه الله) با تفصیل بیشتری آمده است. سخنان حضرت امام (رحمه الله) در ارتباط با موضوع فوق در دو بند کلّی تنظیم وتدوین می شود:
انتظار
همان طور که پیش از این اشاره شد، یکی از خصوصیات وصفات امام زمان (علیه السلام) (منتظر) است. یعنی کسی که جهان در انتظار اوست.
(ما همه انتظار فرج داریم وباید در این انتظار خدمت کنیم... انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است)(48).
انتظار برترین عمل می باشد(49) وعبادت محسوب می شود(50). در این مطلب بین شیعه اختلافی نیست، آن چه مهم است برداشت هایی است که از مفهوم انتظار وحقیقت آن ارائه می شود که متأسفانه برخی از آن ها غلط وانحرافی است. در زیر ضمن اشاره به تفسیرهای ناروا، حقیقت انتظار از دیدگاه امام خمینی (رحمه الله) بیان می شود.
انتظار به معنای غلط
امام خمینی (رحمه الله) به چندین برداشت نا صحیح از انتظار اشاره فرموده است که هر یک به طور جداگانه ذکر می شود:
1 - عده ای انتظار را در این می بینند که برای تعجیل در ظهور امام زمان دعا کنند. این گروه ضمن عمل به تکالیف دینی خود، نسبت به آن چه از خطاها ومعصیت ها در جامعه می بینند امر به معروف هم می کنند ولی هیچ اقدام عملی برای محو ظلم وستم انجام نمی دهند:
(بعضی انتظار فرج را به این می دانند که در مسجد، در حسینیه، در منزل بنشینند ودعا کنند وفرج امام زمان (علیه السلام) را از خدا بخواهند. اینها مردم صالحی هستند که یک همچو اعتقادی دارند. بلکه بعضی از آن ها را که من سابقاً می شناختم بسیار مرد صالحی بود، یک اسبی هم خریده بود، یک شمشیری هم داشت ومنتظر حضرت صاحب (علیه السلام) بود. این ها به تکالیف شرعی خودشان هم عمل می کردند ونهی از منکر هم می کردند وامر به معروف هم می کردند، لکن همین، دیگر غیر از این کاری ازشان نمی آمد وفکر این مهم که یک کاری بکنند نبودند)(51).
2 - عده ای فکر می کنند انتظار آنست که بنشینند ودعا کنند تا حضرت بیاید وخودش به مسایل رسیدگی کند. این عده گرچه به تکالیف فردی خود عمل می کنند ولی نسبت به مسایل جامعه بی تفاوت هستند. امام (رحمه الله) درباره این گروه وتفکرشان فرموده است:
(یک دسته دیگری بودند که انتظار فرج را می گفتند این است که ما کار نداشته باشیم به این که در جهان چه می گذرد، بر ملت ها چه می گذرد، بر ملّت ما چه می گذرد، به این چیزها ما کار نداشته باشیم، ما تکلیف های خودمان را عمل می کنیم، برای جلوگیری از این امور هم خود حضرت بیایند انشاء الله درست می کنند. دیگر ما تکلیفی نداریم. تکلیف ما همین است که دعا کنیم ایشان بیایند وکاری به کار آن چه در دنیا می گذرد یا در مملکت خودمان می گذرد نداشته باشیم. اینها هم یک دسته ای، مردمی بودند که صالح بودند)(52).
3 - عده ای گمان می کنند انتظار آنست که منتظر بمانیم جهان را ظلم وجور فرا بگیرد تا حضرت بیاید. این گروه مخالف امر به معروف ونهی از منکر بوده وآن را مغایر انتظار می دانند.
(یک دسته ای می گفتند که خوب! باید عالم پر (از) معصیت بشود تا حضرت بیاید. ما باید نهی از منکر نکنیم، امر به معروف هم نکنیم تا مردم هر کاری می خواهند بکنند. گناه ها زیاد بشود که فرج نزدیک بشود)(53).
4 - دسته ای دیگر فکر می کنند انتظار آنست که به گناه دامن بزنیم ودیگران را نیز به معصیت تشویق نماییم.
(یک دسته ای از این بالاتر بودند، می گفتند: باید دامن زد به گناه ها دعوت کرد مردم را به گناه تا دنیا پر از جور وظلم بشود وحضرت (علیه السلام) تشریف بیاورند. این هم یک دسته ای بودند که البته در بین این دسته منحرف هایی هم بودند، اشخاص ساده لوح هم بودند. منحرف هایی هم بودند که برای مقاصدی به این دامن می زدند)(54).
حضرت امام (رحمه الله) تأکید می نماید که دو دسته ی اول، انسان های سالم وصالحی هستند ولی تفکرشان غلط است، اما دسته ی اخیر، هم تفکرشان باطل است وهم خود منحرف یا ساده لوح هستند. هم چنین ایشان می فرماید: (انتظار به معنای غلط ساخته دست سیاسیون است تا مسلمین را از سیاست دور نگهدارند)(55).
انتظار به معنای صحیح
پس از بیان برداشت های انحرافی انتظار، اینک نوبت آن است که معنای حقیقی وسازنده ی انتظار از دیدگاه امام خمینی (رحمه الله) ذکر شود. از نظر ایشان انتظار به تنهایی کفایت نمی کند:
(همه انتظار داریم وجود مبارک ایشان را، لکن با انتظار تنها نمی شود بلکه با وضعی که بسیاری دارند انتظار نیست)(56).
از نظر امام راحل (رحمه الله) منتظر باید اعمالی را انجام دهد وشرایطی را تحصیل نماید تا انتظار حقیقتاً صدق نماید، در غیر این صورت صرف یک ادعاست. اعمالی که منتظران باید انجام دهند چنین است:
1 - خود سازی
بخش قابل توجهی از سخنان مرحوم امام (رحمه الله)، راجع به اینست که منتظر باید پیوسته خود را در محضر امام زمان وخدا ببیند ومعصیت نکند. به نظر او تزکیه ی نفس لازمه ی انتظار است:
(شما الآن تحت نظر خدا وتحت نظر امام زمان (علیه السلام) هستید. ملائکه شما را مراقبت می کنند، نامه اعمال شما را به امام زمان (علیه السلام) عرضه می دارند)(57).
(حالا ببینید که تحت مراقبت هستید. نامه اعمال ما می رود پیش امام زمان (علیه السلام) هفته ای دو دفعه (به حسب روایت). من می ترسم ما که ادعای این را داریم که تبع این بزرگوار هستیم، شیعه این بزرگوار هستیم، اگر نامه اعمال را ببیند ومی بیند تحت مراقبت خداست نعوذبالله شرمنده بشود... نکند که خدای نخواسته از من وشما وسایر دوستان امام زمان (علیه السلام) یک وقت چیزی صادر بشود که موجب افسردگی امام زمان (علیه السلام) باشد. مراقبت کنید از خودتان، پاسداری کنید از خودتان..)(58).
(اگر یک وقت نامه عمل یک روحانی را بردند وبه امام زمان (علیه السلام) دادند وآن ملائکه الهی که بردند دادند، گفتند که این هم روحانی شماست، این ها پاسداران اسلام شما، وامام زمان خجالت بکشد - نعوذ بالله)(59).
این که اعمال ما زیر نظر ائمه هست یا این که اعمال ما به آن ها عرضه می شود ریشه ی قرآنی ونیز روایی دارد. در قرآن آمده است:
(اعمَلوا فسیری اللهُ عملَکم ورسولُه والمؤمنون)(60)؛ عمل کنید زود است ببیند خدا کردار شما را وپیمبرش ومؤمنان.
در روایت ها آمده که مقصود از (مؤمنون) ائمّه ی معصوم هستند(61). پس خدا، رسول وامامان اعمال ما را می بینند. علاوه بر آن، نامه ی عمل ما هم به محضر آنان برده می شود.
از امام رضا (علیه السلام) نقل شده است: (أَما علمت أنّا معاشر الائمّة تُعرض علینا اعمال شیعتنا صباحاً ومساءاً؟)(62)؛ آیا نمی دانی اعمال شیعیان ما هر صبح وعصر بر ما امامان عرضه می گردد؟
2 - پاک سازی (جامعه)
مقصود از پاک سازی مبارزه با مظاهر گناه وپلیدی است. منتظر باید تلاش کند جامعه را از ظلم وستم پاک نماید واین شرط انتظار است. او باید برای رضای خدا، بر علیه زشتی ها قیام نماید.
(امیدوارم که ما همه... به آن وظایفی که اسلام، قرآن، تحت لوای حضرت صاحب الزمان (علیه السلام) برای ما تعیین فرموده اند عمل کنیم وصورت ها را محتوای واقعی به آن بدهیم والفاظ را معانی حقیقی، شاید این وصفی که برای حضرت صاحب (علیه السلام) ذکر شده است دنبال همین آیه شریفه که می فرماید که: (قل انّما أعظکم بواحدة ان تقوموا لله مثنی وفرادی)(63) همان قیام آن شخص واحد است وهمه قیام ها باید دنبال آن قیام باشد. خدای تبارک وتعالی می فرماید که: من فقط یک موعظه دارم به شما (قل انّما أعظکم بواحدة) به امت بگو که فقط من یک موعظه دارم به شما وآن موعظه این است که قیام کنید وقیام لله باشد، قیام لله کنید. البته آن حضرت قیام لله می فرمایند وآن للّهی که وآن خلوصی که برای ایشان هست برای دیگران نیست. لکن شیعه های بزرگوار آن حضرت هم باید پیروی از او بکنند در این که قیام کنند برای خدا)(64).
(به همه ما تکلیف است که باید مقابله کنیم با این دستگاه های ظالم خصوصاً دستگاه هایی که با اساس مخالفند)(65).
حضرت امام (رحمه الله) هم چنین درباره ی کسانی که می گویند: (من که دلم بیشتر نسوخته به اسلام از حضرت صاحب (علیه السلام)، خوب ایشان هم که می بینند این را، خود ایشان بیایند، چرا من بکنم؟) می فرماید: (این اشخاص می خواهند از تکلیف شانه خالی کنند این منطق اشخاصی است که می خواهند از زیر بار در بروند. اسلام این ها را نمی پذیرد. اسلام این ها را به هیچ چیز نمی شمرد..)(66).
بر اساس ادله ی مربوط به امر به معروف ونهی از منکر باید بر علیه مظاهر فساد وپلیدی مبارزه کرد وزمینه را برای ظهور حضرت فراهم نمود(67).
3 - آماده سازی
سومین وظیفه ی منتظر آنست که خود وجامعه را برای ظهور امام زمان ویاری او آماده نماید. (آمادگی وآماده سازی) از لوازم انتظار به معنای حقیقی کلمه است.
(ما باید فراهم کنیم کار را. فراهم کردن اسباب این است که کار را نزدیک بکنیم. کار را همچو بکنیم که مهیا بشود عالم برای آمدن حضرت (علیه السلام))(68).
(در بعضی روایات - که من حالا نمی دانم صحّت وسقمش را - هست که یکی از چیزهای مستحب این است که مؤمنین در حال انتظار اسلحه هم داشته باشند، اسلحه مهیا، نه این که اسلحه را بگذارند کنار وبنشینند منتظر. اسلحه داشته باشند برای این که با ظلم مقابله کنند، با جور مقابله کنند. تکلیف است، نهی از منکر است. به همه ما تکلیف است که باید مقابله کنیم..)(69).
در مورد آماده بودن منتظر، روایت زیر نقل می شود:
(عن ابی بصیر قال: قال ابوعبدالله (علیه السلام): لیعدّ (نّ) احدکم لخروج القائم ولو سهماً، فانّ الله اذا علم ذلک من نیته رجوت لأن ینسئ فی عمره حتی یدرکه، ویکون من اعوانه وانصاره)(70).
پس صرف این که کسی بگوید من در انتظار حضرت مهدی (عجل الله فرجه) هستم، او منتظر شناخته نمی شود، بلکه باید شرط های سه گانه ی آن، یعنی خودسازی، پاک سازی وآماده سازی را نیز تحصیل نماید. به عبارت دیگر، منتظر واقعی کسی است که خود را ساخته، برای پاک سازی جامعه از آلودگی تلاش وخود را برای یاری امام زمان آماده نموده است. این حقیقت انتظار در کلام امام خمینی (رحمه الله) است واین معنای از انتظار است که برترین اعمال وبهترین عبادت ها است.
(واگر نظر شماها مثل نظر بعضی عامی های منحرف آن است که برای ظهور آن بزرگوار باید کوشش در تحقق کفر وظلم کرد وتا عالم را ظلم فرا گیرد ومقدمات ظهور فراهم شود - فـ إنّا لله وانّا الیه راجعون)(71).(72)
تشکیل حکومت
از نظر امام خمینی (رحمه الله)، یکی از وظایف اساسی مسلمین در دوران غیبت امام معصوم تشکیل حکومت است. مؤمنین باید برای تحقق این هدف بزرگ با طواغیت زمان وسلاطین دوران مقابله نمایند وبساط حکومت آنان را برچینند وخود تشکیل حکومت دهند واحکام نورانی اسلام را اجرا نمایند. دیدگاه امام خمینی (رحمه الله) در ارتباط با حکومت، در چند بند بیان می شود.
الف) لزوم تشکیل حکومت
(اکنون که دوران غیبت امام (علیه السلام) پیش آمده وبناست احکام حکومتی اسلام باقی بماند واستمرار پیدا کند وهرج ومرج روا نیست، تشکیل حکومت لازم می آید. عقل هم به ما حکم می کند که تشکیلات لازم است، تا اگر به ما هجوم آوردند بتوانیم جلوگیری کنیم. اگر به نوامیس مسلمین تهاجم کردند دفاع کنیم. شرع مقدس هم دستور داده که باید همیشه در برابر اشخاصی که می خواهند به شما تجاوز کنند برای دفاع آماده باشید. برای جلوگیری از تعدّیات افراد نسبت به یکدیگر هم حکومت ودستگاه قضایی واجرایی لازم است. چون این امور به خودی خود صورت نمی گیرد. باید حکومت تشکیل داد، چون تشکیل حکومت واداره جامعه بودجه ومالیات می خواهد شارع مقدس بودجه وانواع مالیاتش را نیز تعیین نموده است: مانند خراجات، خمس، زکات وغیره)(73).
(از غیبت صغری تا کنون که هزار وچند صد سال می گذرد وممکن است صدهزار سال دیگر بگذرد ومصلحت اقتضا نکند که حضرت تشریف بیاورد، در طول این مدّت مدید احکام اسلام باید زمین بماند واجرا نشود؟ وهر که هر کاری خواست بکند؟ هرج ومرج است؟... اعتقاد به چنین مطالبی یا اظهار آن ها بدتر از اعتقاد واظهار منسوخ شدن اسلام است)(74).
امام خمینی (رحمه الله) در برابر کسانی که با تمسّک به برخی روایت ها می گویند: (هر دولتی که پیش از قیام قائم برپا شود باطل است)، یا (هر عَلَمی که قبل از قیام قائم برپا شود طاغوت است)(75) موضع گیری می کند وبه این اشخاص نسبت جهل می دهد وحرف های آن ها را نسنجیده می داند. ایشان می فرماید:
(این احادیث هیچ مربوط به تشکیل حکومت خدایی عادلانه که هر خردمند لازم می داند نیست بلکه در روایت اول، دو احتمال است، یکی آن که راجع به خبرهای ظهور ولی عصر (عجل الله فرجه) باشد ومربوط به علامات ظهور باشد وبخواهد بگوید علم هایی که به عنوان امامت قبل از قیام قائم بر پا می شود باطل است. چنان چه در ضمن همین روایات علامت های ظهور هم ذکر شده است واحتمال دیگر آن که از قبیل پیشگویی باشد از این حکومت هایی که در جهان تشکیل می شود تا زمان ظهور که هیچ کدام به وظیفه خود عمل نمی کنند وهمین طور هم تا کنون بوده..)(76).
(آن روایات (اشاره دارد) که هر کس عَلَم بلند کند با عَلَم مهدی، به عنوان (مهدویت) بلند کند، (باطل است))(77).
همچنین حضرت امام (رحمه الله) برایضرورت تشکیل حکومت در عصر غیبت دلایل متعددی ارائه نموده است(78).
ب) نوع حکومت
از دیدگاه امام (رحمه الله) حکومت مورد نظر اسلام، با هیچ یک از حکومت های رایج در دنیای کنونی سنخیتی ندارد. نه استبدادی ودیکتاتوری است ونه دموکراتیک ونه هیچ نوع دیگر، بلکه حکومت ویژه ای است که قابل مقایسه با هیچ حکومتی دیگر نیست. حکومت مورد نظر اسلام، (حکومت قانون الهی بر مردم) است.
(حکومت اسلامی هیچیک از انواع طرز حکومت های موجود نیست. مثلاً استبدادی نیست که رئیس دولت مستبد وخود رأی باشد... ونه مطلقه بلکه مشروط است. البته نه مشروط به معنای متعارف فعلی آن که تصویب قوانین تابع آراء اشخاص واکثریت باشد. مشروط از این جهت که حکومت کنندگان در اجرا واداره مقید به یک مجموعه شروط هستند که در قرآن کریم وسنّت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) معین گشته است. مجموعه شرط همان احکام وقوانین اسلام است که باید رعایت واجرا شود. از این جهت حکومت اسلامی حکومت قانون الهی بر مردم است)(79).
(فرق اساسی حکومت اسلامی با حکومت های مشروطه سلطنتی وجمهوری در همین است: در این که نمایندگان مردم، یا شاه، در این گونه رژیم ها به قانونگذاری می پردازند؛ در صورتی که قدرت قوّه مقنّنه واختیار تشریع در اسلام به خداوند متعال اختصاص یافته است(80).
قانون گذاری ندارد وهیچ قانونی جز حکم شارع را نمی توان به مورد اجرا گذاشت. به همین سبب، در حکومت اسلامی به جای مجلس قانونگذاری که یکی از سه دسته حکومت کنندگان را تشکیل می دهد، مجلس برنامه ریزی وجود دارد)(81).
ج) شرایط حاکم
از آن جا که حکومت مورد نظر اسلام، حکومت ویژه ای است، زمام دار وحاکم اسلامی نیز باید فرد ویژه ای باشد وشرایطی مخصوص را دارا باشد. عمده ی این شرایط، دو شرط: (علم به قانون الهی) و(عدالت) است.
(شرایطی که برای زمامدار ضروری است،مستقیماً ناشی از طبیعت طرز حکومت اسلامی است. پس از شرایط عامه، مثل عقل وتدبیر،دو شرط اساسی وجود داردکه عبارت انداز:1 - علم به قانون؛ 2 - عدالت)(82).
مقصود امام (رحمه الله) از عبارت (علم به قانون) علم به قانون الهی است، نه علم به قانون موضوعه که اصطلاحاً (حقوق دان) گفته می شود. حاکم اسلامی باید عالم به قانون اسلام واحکام شرع باشد واو کسی جز (فقیه) نیست.
(اگر خدا شخص معینی را برای حکومت در دوره غیبت تعیین نکرده است، لکن آن خاصیت حکومتی را که از صدر اسلام تا زمان حضرت صاحب (علیه السلام) موجود بود برای بعد از غیبت هم قرار داده است. این خاصیت که عبارت از علم به قانون وعدالت باشد در عدّه بی شماری از فقهای عصر ما موجود است. اگر با هم اجتماع کنند می توانند حکومت عدل عمومی در عالم تشکیل دهند)(83).
د) اقدام به تشکیل حکومت
امام خمینی (رحمه الله) در شرایطی مسایل راجع به حکومت در دوران غیبت را مطرح وطرح کلی آن را ارائه نمود که دیگران آن را غیر ممکن می دانستند. تفاوت دیدگاه حضرت امام (رحمه الله) با دیگر عالمان وبزرگان در این نکته است که آن حضرت به بیان صرف اکتفا نکرد وبرای تحقق حکومتی که زمینه ساز حکومت جهانی حضرت مهدی (عجل الله فرجه) باشد اقدامات عملی را آغاز نمود. با سلطنت در افتاد، مشکلات را به جان خرید وسرانجام حکومتی تشکیل داد وآن را مقدمه ی حکومت مهدوی (علیه السلام) نامید.
(از 22 بهمن 57 تا امروز که 15 خرداد 62 را در آغوش می گیریم ساعاتی محدود بیش نیست ولی تحوّلی که کمتر از صد سال بعید به نظر می رسید با تقدیر خدای بزرگ در این ایام محدود وساعات محدوده تحقق یافت وجلوه ای از وعده قرآن کریم نور افشانی کرد وچه بسا که این تحول ودگرگونی، در مشرق زمین وسپس مغرب واقطار عالم تحقق یابد. - ولیس من الله بمستنکر - که دهر را در ساعتی بگنجاند وجهان را به مستضعفان، این وارثان ارض بسپارد وآفاق را به جلوه الهی ولی الله الاعظم صاحب العصر (علیه السلام) روشن فرماید وپرچم توحید وعدالت الهی را در عالم بر فراز کاخ های سپید وسرخ مراکز ظلم والحاد وشرک به اهتزاز در آورد. (وما ذلک علی الله بعزیز)(84).(85)
امام راحل (رحمه الله) بارها از ایران به عنوان کشور بقیة الله یاد می کند ونیروهای نظامی وانتظامی ایران را سربازان امام زمان (علیه السلام) خطاب می کند. (اینجانب با یقین به آن که (ما النّصر الاّ من عند الله)(86) از آستین آنان بیرون آمد وکشور بقیة الله الاعظم (علیه السلام) را از چنگ گرگان آدمخوار که آلت هایی در دست ابرقدرتان خصوصاً آمریکای جهان خوار بیرون آورد... تشکر می کنم)(87).
حکومت مهدوی
امام مهدی (عجل الله فرجه) در وقت موعود قیام می کند وعالم را از پرتو نور جمالش منوّر می فرماید واین وعده ی خدا(88) تخلّف ناپذیر(89) است.
در این بخش از مقاله دورنمایی از حکومت مهدوی از دیدگاه امام خمینی (رحمه الله) ارائه می گردد.
الف) عکس العمل ها
آن گاه که آن عزیز سفر کرده بازگردد وآیه ی شریفه ی (استخلاف)(90) ووعده ی الهی را محقق نماید، عده ای در برابر آن حضرت موضع گیری می نمایند.
1 - تکفیر وتکذیب حضرت مهدی (عجل الله فرجه)
امام راحل (رحمه الله) در این خصوص فرموده است:
(در حکومت عدل بقیه الله هم عدالت جاری می شود، لکن حب های نفسانی در بسیاری از قشرها باقی است وهمان حب های نفسانی است که در بعضی روایات هست که حضرت مهدی (عجل الله فرجه) را تکفیر می کنند)(91).
از امام به حق جعفر صادق (علیه السلام) درباره ی آیه ی (اذا تتلی علیه آیاتنا قال اساطیر الاوّلین)(92) نقل شده است که فرمود: (یعنی تکذیبه بالقائم (علیه السلام) اذ یقول له لسنا نعرفک، ولست من ولد فاطمة (علیها السلام)، کما قال المشرکون لمحمّد (صلی الله علیه وآله))(93).
مضمون برخی از روایت های دیگر آنست که اگر مردم بدانند که وقتی امام (علیه السلام) بیاید چه می کند، بیشترشان دوست دارند که او را نبینند به خاطر آن چه که از مخالفین به قتل می رساند. حتی بسیاری از مردم می گویند او از آل محمد (صلی الله علیه وآله) نیست(94).
2 - مخالفت برخی فقیهان
بعضی از فقیهان ودانشمندان، وقتی اعمال امام زمان واقدامات آن حضرت را نمی پسندند با او به مخالفت بر می خیزند:
(در روایات قریب به این معنا دارد که بعضی فقهاء عصر با ایشان مخالفت می کنند)(95).
روایتی است طولانی که در بخشی از آن آمده است: (...و یسیر الی الکوفة، فیخرج منها ستّة عشر الفاً من البتریة، شاکین فی السّلاح قرّاء القرآن، فقهاء فی الدّین، قد قرّحوا جباههم، وشمّروا ثیابهم، وعمّهم النّفاق، وکلّهم یقولون: یابن فاطمة، ارجع لاحاجة لنا فیک، فیضع السّیف فیهم علی ظهر النّجف..)(96).
3 - مخالفت برخی از اصحاب قلم
پس از ظهور امام واقدام عملی آن حضرت برای از میان برداشتن نشانه های فساد، عده ای از قلم به دستان نیز با او به مخالفت بر می خیزند:
(شما بدانید که اگر امام زمان (علیه السلام) حالا بیاید، باز این قلم ها مخالفند با او)(97).
البته مخالفین هیچ قدرتی برای مقابله ندارند، در مقابل قدرت بی مثال امام زمان زبون وعاجزند.
(در زمان حضرت صاحب (علیه السلام) حکومت واحد می شود قدرت حکومت... عدالت یک عدالت اجتماعی در همه عالم می آید اما نه این که انسان ها بشوند یک انسان دیگر، انسان ها همان ها هستند که یک دسته شان خوبند ویک دسته شان بد، منتها آنهایی که بد هستند دیگر نمی توانند که کارهای خلاف بکنند)(98).
ب) اقدامات
بخشی دیگر از سخنان امام راحل (علیهم السلام) راجع به اقدامات امام زمان (عجل الله فرجه) است.
1 - اجرای احکام اسلام
برخی از احکام اسلام به دلیل موانع خارجی تاکنون اجرا نشده وبر زمین مانده است. این قبیل احکام همانند سایر دستورهای دین به دست تواتمند حضرت مهدی (عجل الله فرجه) اجرا خواهد شد. امام خمینی (رحمه الله) حضرت مهدی (عجل الله فرجه) را (قوه ی اجرایی اسلام) می نامد:
(ما که از امام مهدی (عجل الله فرجه) که قوه اجرایی اسلام است صحبت می کنیم... این بیچاره ها برای خدمت به اجانب یا نفهمیده تأویل می کنند که فلان گفته است که حضرت مهدی (عجل الله فرجه) تکمیل می کند شریعت را. این بسیار ناگوار است برای ما، ما حضرت مهدی (عجل الله فرجه) را یکی از افرادی می دانیم که تابع اسلام است. تابع پیغمبر اسلام است، لکن تابعی است که نور چشم پیغمبر اسلام است واجرا می کند این مطالبی را که حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) فرموده است)(99).
گرچه مضمون بعضی روایت ها آنست که امام زمان (عجل الله فرجه) با امر جدیدی ظهور می کند(100)، لکن مقصود این نیست که آن جناب دین وشریعت تازه ای (مغایر با شریعت جدش) می آورد، بلکه او همان دین اصیل پیامبر را می آورد. از آن جا که دین رسول خدا در طول زمان ودر گذر ایام دست خوش تغییرها وتحریف هایی شده است وامام همان دین خالص را می آورد، مردم می پندارند که این دین جدید است. در روایت های زیادی آمده است که حضرت مهدی (عجل الله فرجه) همان کاری را می کند که پیامبر کرده است(101). به سنّت پیامبر عمل می کند وشریعت پیامبر را احیا می نماید:
(قال رسول الله (صلی الله علیه وآله): القائم من ولدی اسمه اسمی وکنیته کنیتی وشمائله شمائلی وسنّته سنّتی یقیم النّاس علی ملّتی وشریعتی ویدعوهم الی کتاب الله عزّوجل)(102).
محتوای دعوت امام زمان همان کتاب خدا است ومردم را به سنّت وشریعت جدش امر می نماید.
2 - نابودی ستم گران
یکی از اقدام های مهدی موعود (عجل الله فرجه) آنست که زمین را از ستم گران، گردن کشان، منافقان وحیله گران پاک می کند.
(چه مبارک است زادروز ابرمردی که جهان را از شرّ ستمگران ودغلبازان تطهیر می نماید وزمین را پس از آن که ظلم وجور آن را فراگرفته پر از عدل وداد می نماید ومستکبران جهان را سرکوب ومستضعفان جهان را وارثان ارض می نماید..)(103).
(چه مسعود ومبارک است روزی که جهان از دغلبازی ها وفتنه انگیزی ها پاک شود... ومنافقان وحیله گران از صحنه خارج شوند... وکاخ های ستم وکنگره های بیداد فرو ریزد... وشیاطین وشیطان صفتان به انزوا گرایند وسازمان های دروغین حقوق بشر از دنیا برچیده شوند..)(104).
روایت های فراوانی وارد شده است مبنی بر این که حجة بن الحسن العسکری با دشمنان قتال می کند، کفار ومنافقین را نابود می کند، ناصبی ها(105) را هلاک می کند، از ظالمین انتقام می گیرد و... از جمله این که او با شمشیر قیام می کند: (... والقائم یسیر بالقتل)(106)، زمین را از اهل کفر وانکار پاک می کند: (ولکنّ القائم الّذی یطهّر الله به الارض من اهل الکفر والجحود..)(107)، تا آن جا که دیگر بجز پیروان دین محمد احدی باقی نماند: (ویقتل النّاس حتی لایبقی الاّ دین محمّد (صلی الله علیه وآله)..)(108). وزمین در اختیار صالحان قرار گیرد(109).
3 - محو ظلم وستم وگسترش عدل وداد
از اقدام های اساسی آن حجت الهی، حضرت مهدی (عجل الله فرجه) اینست که هر چه ظلم وستم است، با آن مبارزه می کند وبا قدرت خدایی هیچ اثری از آن باقی نمی گذارد؛ عدل وداد فراگیر می شود ودر حکومت مهدوی به کسی ستم نمی شود:
(چه مبارک است زادروز ابر مردی که جهان را از شرّ ستمگران ودغلبازان تطهیر می کند وزمین را پس از آن که ظلم وجور آن را فرا گرفته پر از عدل وداد می نماید... وقلم های ننگین وزبان های نفاق افکن شکسته وبریده شود وسلطان حق تعالی بر عالم پرتو افکن شود)(110).
روایت های مربوط به ظلم ستیزی وعدالت گستری حضرت مهدی (عجل الله فرجه) بیش از آنست که بتوان همه ی آن را نقل ویا حتی مأخذ آن را ذکر نمود. فقط به یک روایت اشاره می شود که از رسول گرامی اسلام نقل شده است:
(لا تقوم السّاعة حتّی تمتلئ الأرض ظلماً وعدواناً، قال ثمّ یخرج رجلٌ من عترتی او من اهل بیتی یملؤها قسطاً وعدلاً کما ملئت ظلماً وعدواناً)(111).
درباره ی این قسمت از سخنان امام خمینی (رحمه الله) دو نکته قابل ذکر است:
نکته ی اول) محو ظلم وستم یعنی چه؟
در روایت ها روی این مطلب تاکید شده است که در حکومت مهدوی ظلم وستم از بین می رود، مقصود از آن چیست؟ آیا مقصود اینست که هیچ کس ظلم نمی کند وبه حقوق هیچ کس تجاوز نمی شود؟ دیدگاه حضرت امام (رحمه الله) را می توان چنین بیان نمود.
از کارگزاران حضرت امام زمان ظلمی صادر نمی شود، چون افراد صالحی هستند. در صورت ظلم، ظالم تحت پی گرد قرار می گیرد ومجازات می شود. جرم وگناه در حکومت امام زمان به حداقل می رسد.
پس این گونه نیست که هیچ لغزش وخطایی وجود نداشته باشد.
(در زمان حضرت صاحب (علیه السلام) هم که ایشان با تمام قدرت می خواهند عدل را اجرا نمایند، با این ترتیب نمی شود که هیچ کس حتی خلاف پنهانی هم نکند وبالاخره همان ها هم که مخالف هستند حضرت صاحب را شهید می کنند ودر روایات قریب به این معنا دارد که بعضی فقهای عصر با ایشان مخالفت می کنند. پس اینطور نیست که خلاف فلان قاضی یا فلان فرماندار - واصولاً بعضی جهات منفی - خطری باشد. در زمان حضرت امیر هم قاضی اش وفرماندارش خلاف می کردند، این اجتناب ناپذیر است)(112).
(ولهذا می بینید فساد در آن وقت بود وحالا هم هست وتا آخر هم خواهد بود. بله، در زمان حضرت صاحب (علیه السلام) حکومت واحد می شود... امّا نه این که انسان ها بشوند یک انسان دیگر، انسان ها همان ها هستند که یک دسته شان خوبند، یک دسته شان بد، منتها آن هایی که بد هستند دیگر نمی توانند که کارهای خلاف بکنند)(113).
(در حکومت عدل بقیة الله هم عدالت جاری می شود. لکن حب های نفسانی در بسیاری از قشرها باقی است وهمان حبّ های نفسانی است که بعضی روایات هست که حضرت مهدی (عجل الله فرجه) را تکفیر می کنند)(114).
نکته ی دوم) عدالت در حکومت مهدی (عجل الله فرجه) چگونه است؟
همان طور که قبلاً گفته شد، یکی از اقدام های با ارزش امام زمان این است که او عدالت را اجرا می کند. امام خمینی (رحمه الله) در مورد عدالت مورد نظر توضیحاتی دارد. عدالت در زمان امام مهدی (عجل الله فرجه) همان چیزی است که هدف بزرگ انبیا وامامان بوده وآرزوی بر آورده نشده ی آنان است که به دست توان مند آخرین ستاره ی آسمان امامت اجرا می شود:
(هر یک از انبیاء که آمدند برای اجرای عدالت آمدند... لکن موفق نشدند... وآن کسی که به این معنا موفق خواهد شد وعدالت را در تمام دنیا اجرا خواهد کرد؛ نه آن هم این عدالتی که مردم عادی می فهمند که فقط قضیه عدالت در زمین برای رفاه مردم باشد بلکه عدالت در تمام مراتب انسانیت، انسان اگر هر انحرافی پیدا کند، انحراف عملی انحراف روحی، انحراف عقلی، برگرداندن این انحرافات را به معنای خودش این ایجاد عدالت است در انسان، اگر اخلاقش اخلاق منحرفی باشد، از این انحراف وقتی به اعتدال برگردد، این عدالت در او تحقق پیدا کرده است. اگر در عقاید یک انحرافاتی وکجی هایی باشد، برگرداندن آن عقاید کج به یک عقیده صحیح وصراط مستقیم، این ایجاد عدالت است در عقل انسان)(115).
بنابراین مراد از عدالت که ره آورد امام عصر (علیه السلام) است فقط برطرف شدن فاصله ی طبقاتی نیست - امروزه از کلمه ی عدالت فقط کم شدن فاصله ی بین فقیر وغنی اراده می شود - بلکه عدالت به معنای حقیقی کلمه که همان اعتدال در امور است؛ اعتدال در اخلاق، اقتصاد، عقاید، سیاست و... همان گونه که حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در تفسیر عدل فرموده است: (العدل یضع الامور مواضعها)(116).
ج) آثار
اقدام های اصلاحی حضرت مهدی (عجل الله فرجه) در دوران حکومتش اثرها وبرکت های فراوانی دارد که به برخی از آن ها در سخنان حضرت امام (رحمه الله) اشاره شده است. در زیر به دو مورد اشاره خواهد شد:
1 - ریزش برکات الهی
یکی از آثار اقدامات آن مصلح کل، حضرت مهدی (عجل الله فرجه) اینست که در دوران حکومت او خدا رحمت وبرکاتش را بر اهل زمین نازل می فرماید. بیان امام راحل (رحمه الله) در این خصوص چنین است:
(... پرچم عدالت ورحمت حق تعالی بر بسیط زمین افراشته گردد وتنها قانون عدل اسلامی بر بشریت حاکم شود وکاخ های ستم وکنگره های بیداد فرو ریزد وآن چه غایت بعثت انبیا علیهم صلوة الله وحامیان اولیاء (علیهم السلام) بود تحقق یابد وبرکات حق تعالی بر زمین نازل شود)(117).
مستند روایی این مطلب روایت هایی است، از جمله حدیث حضرت علی (علیه السلام) که در بخشی از آن آمده است:
(لو قد قام قائمنا لأنزلت السّماء قطرها، ولأخرجت الأرض نباتها)(118).
از دیدگاه قرآن کریم گناه، ظلم وستم مهم ترین مانع نزول برکات الهی است ودر طرف دیگر تقوی رمز نزول آن؛ همان گونه که فرمود: (ولو انّ اهل القری آمنوا واتّقوا لفتحنا علیهم برکات من السّماء والارض)(119).
حال که چنین است، وقتی که مهدی موعود (عجل الله فرجه) ظلم وستم را ریشه کن نماید وموانع نزول برکت را برطرف نماید، در این صورت بر اساس همان وعده ی الهی آسمان مأمور می شود ببارد وزمین هم برویاند.
2 - برداشته شدن مرزهای جغرافیایی
در سایه ی اقدام های اصلاحی امام زمان (علیه السلام) ریشه های اختلاف ودوگانگی از بین می رود وملت های مسلمان تبدیل به امت واحد اسلامی می شوند وحکومت جهانی مهدوی شکل می گیرد. همان طور که امام راحل (رحمه الله) فرمود:
(در زمان حضرت صاحب (علیه السلام) حکومت واحد می شود..)(120).
(به ما این وعده را داده اند که در یک وقتی که امام زمان سلام الله علیه ظهور کند، این اختلافات از بین می رود وهمه برادروار با هم هستند)(121).
یکیازمشکلات اساسی دنیای اسلام اینست که تجزیه وبه کشورهای کوچک مستقلی تبدیل شده است. این تجزیه، تفرقه را نیز به دنبال داشته است. آنان به جای آن که با وحدت، قدرت بزرگی تشکیل دهند ودر مقابل مستکبران بایستند وقدرت آنان را در هم بشکنند، متأسفانه تحت تأثیر مداخله های بیگانگان، تمام امکانات خود را برای تضعیف یکدیگر به کار می گیرند. امّا وقتی که حضرت مهدی (عجل الله فرجه) بیاید، این مرزها برداشته می شود، فرماندهی واحد با بهره گیری از تمام امکانات وبا قدرت الهی بساط ظلم وستم را بر خواهد چید. إن شاء الله تعالی وقد شاء الله تبارک وتعالی.
والسّلام علی المهدی (عجل الله فرجه) وعلی الخمینی (قدس سره) وعلی أنصارهما وأعوانهما اللّهم تقبّل منّا.
پاورقی:
-----------------
(1) خمینی، (امام) سید روح الله، صحیفه امام، ج 12، ص 481.
(2) همان، ص 482.
(3) این حدیث با عبارات گوناگون ولی با مضمون مشترک نقل شده است، از جمله:
(... یملأ الارض عدلاًکما ملئت قبله ظلماً...)، (یملأ الارض قسطاً وعدلاً کما ملئت ظلماً وجوراً)؛ (فیملأ الارض عدلاً وقسطاً، کما ملأها القوم ظلماً وجوراً)؛ برای اطلاع از احادیث مربوط مراجعه شود به:معجم احادیث الامام المهدی (علیه السلام)، (گردآوری)، مؤسسة المعارف الاسلامیة، ج 1، ص 104به بعد.
(4) صحیفه امام، ج 12، ص 482.
(5) معجم احادیث الامام المهدی (علیه السلام)، ج 2، ص 270.
(6) (... در سوم آن، بزرگ مجاهد عالم بشریت متولد شد ودر پانزده آن، حضرت مهدی (علیه السلام) موعود (علیه السلام) پا به عرصه وجود گذاشت). صحیفه امام، ج 12، ص 480.
(7) خمینی، (امام) سید روح الله، صحیفه نور (مجموعه سخنرانی ها وپیام های حضرت امام خمینی (رحمه الله))، (22جلدی)، مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، ج 15، ص 32.
(8) المجلسی، (العلامة) محمد باقر، بحار الانوار، المکتبة الاسلامیة، ج 52، ص 378، ح 184.
(9) خمینی، (امام) سید روح الله، صحیفه نور، ج 8، ص 149.
(10) البقرة: 2 / 30.
(11) المجلسی، (العلامة) محمدباقر، بحار الانوار، ج 51، ص 81؛ وبه همین مضمون: الطبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، مؤسسة البعثة، 1413 ق، ص 452: (...فانّه خلیفة الله عزّوجل وخلیفتی).
(12) وصیت نامه سیاسی الهی امام خمینی (رحمه الله)، قسمتی از بند (ع).
(13) خمینی، (امام) سید روح الله، صحیفه نور، ج 17، ص 49.
(14) الحدید: 57/17. یعنی: (بدانید همانا خدا زنده می کند زمین را پس از مرگش).
(15) المجلسی، (العلامة) محمدباقر، بحار الانوار، ج 51، ص 53، ح 32؛ الطوسی، (الشیخ) محمد بن حسن، الغیبة، مؤسسة المعارف الاسلامیة، ط. الثانی، 1417 ق، ص 175، ح 131.
(16) هود: 11 / 86. مراجعه شود به: العروسی الحویزی، علی بن جمعة، نور الثقلین، اسماعیلیان، قم، 1415 ق، ج 2، ص 390.
(17) خمینی، (امام) سید روح الله، صحیفه نور، ج 16، ص 87.
(18) همان، ج 12، ص 208.
(19) المجلسی، (العلامة) محمدباقر، بحار الانوار، ج 51، ص 36، ح 5.
(20) سبأ: 34 / 46. یعنی: (بگو: شما را به یک چیز اندرز می دهم وآن این که: دو نفر دو نفر یا یک نفر یک نفر برای خدا قیام کنید).
(21) خمینی، (امام) سید روح الله، صحیفه نور، ج 7، ص 36.
(22) المجلسی، (العلامة) محمدباقر، بحار الانوار، ج 51، ص 28 و29.
(23) خمینی، (امام) سید روح الله، صحیفه نور، ج 19، ص 180.
(24) همان، ج 20، ص 79.
(25) همان، ص 197.
(26) المجلسی، (العلامة) محمدباقر، بحار الانوار، ج 51، ص 5؛ ونیز ص 4، ح 6 (... انّه لما سقط صاحب الزمان (علیه السلام) من بطن امّه...) هم چنین مراجعه شود به: الحرّ العاملی، (الشیخ) محمد بن حسن، اثبات الهداة، (دوره ی سه جلدی)، ج 3، ص 441، ح 8 وص 442، ح 14.
(27) العصر: 103 / 1 و2. یعنی: (سوگند به عصر، همانا انسان در زیان است).
(28) خمینی، (امام) سید روح الله، صحفیه نور، ج 7، ص 225.
(29) خمینی، (امام) سید روح الله، صحفیه نور، ج 7، ص 225.
(30) عن المفضّل قال: (سألت الصّادق (علیه السلام) عن قول الله عزّوجل: (والعصر، انّ الانسان لفی خسر) قال (علیه السلام): العصر عصر خروج القائم (علیه السلام)) (المجلسی، (العلامة) محمدباقر، بحار الانوار، ج 24، ص 214، ح 1).
(31) خمینی، (امام) سید روح الله، صحیفه نور، ج 18، ص 88.
(32) الحرّ العاملی، (الشیخ) محمد بن حسن، اثبات الهداة، ج 3، ص 443، ح 18.
(33) خمینی، (امام) سید روح الله، صحیفه نور، ج 15، ص 22.
(34) الطبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص 454.
(35) خمینی، (امام) سید روح الله، صحیفه نور، ج 12، ص 208.
(36) الطبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص 466.
(37) مراجعه شود به: مفاتیح الجنان، (گردآوری: شیخ عباس قمی)، زیارت جامعه کبیره.
(38) (للقائم غیبتان: احدهما طویلة والاخری قصیرة..). (المجلسی، (العلامة) محمدباقر، بحار الانوار، ج 52، ص 155).
(39) البته این درصورتی استکه غیبت صغری از آغاز تولد حضرت مهدی (علیه السلام) حساب شود (المفید، (الشیخ) محمد بن محمد بن النعمان، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، آل البیت (علیهم السلام)، ج 2، ص 340) ولی اگر از زمان وفات امام عسکری (علیه السلام) محاسبه شود 69 سال خواهد بود.
(40) خمینی، (امام) سید روح الله، صحیفه نور، ج 12، ص 207.
(41) الحدید: 57 / 25.
(42) خمینی، (امام) سید روح الله، صحیفه نور، ج 12، ص 207.
(43) همان، ج 20، ص 198.
(44) پیشین، ج 12، ص 207.
(45) پیشین، ص 208.
(46) عن ابی عبدالله (علیه السلام) قال: (قال رسول الله: لابدّ للغلام من غیبة، فقیل له: ولم یا رسول الله؟ قال: یخاف القتل) (المجلسی، (العلامة) محمدباقر، بحار الانوار، ج 52، ص 90، ح 1؛ ونیز ر.ک: الطبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ج 3، ص 498).
(47) خمینی، (امام) سید روح الله، صحیفه نور، ج 12، ص 207.
(48) همان، ج 7، ص 255.
(49) قال رسول الله (صلی الله علیه وآله): (افضل اعمال امّتی انتظار فرج الله عزّوجل) (المجلسی، (العلامة) محمد باقر، بحار الانوار، ج 52، ص 122، ح 2).
(50) قال رسول الله (صلی الله علیه وآله):... وانتظار الفرج عبادة؛ همان.
(51) خمینی، (امام) سید روح الله، صحیفه امام، ج 21، ص 13.
(52) همان، ص 14 و13.
(53) پیشین، ص 14.
(54) پیشین.
(55) پیشین، ص 15.
(56) پیشین، ج 19، ص 154.
(57) خمینی، (امام) سید روح الله، صحیفه نور، ج 7، ص 203.
(58) همان، ص 267.
(59) همان، ص 253.
(60) التوبة: 9 / 105.
(61) مراجعه شود به: الطبرسی، (الشیخ) فضل بن حسن، مجمع البیان، دارالفکر، لبنان، 1414 ق، ج 5، ص 109؛ الطباطبائی، (العلامة) سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، جماعة المدرسین، قم، ج 10 - 9، ص 385؛ العروسی الحویزی، علی بن جمعة، نور الثقلین، ج 2، ص 262.
(62) المجلسی، (العلامة) محمدباقر، بحار الانوار، ج 43، 99.
(63) السبأ: 34 / 46. یعنی:(بگو: شما را به یک چیز اندرز می دهم، وآن این که:دو نفر دو نفر یا یک نفر یک نفر برای خدا قیام کنید).
(64) خمینی، (امام) سید روح الله، صحیفه نور، ج 7، ص 36.
(65) همان، ج 9، ص 202.
(66) همان، ج 2، ص 28.
(67) آیه ها وروایت ها درباره ی امر به معروف ونهی از منکر زیاد است، از جمله آیه های: 110 و114 سوره ی آل عمران.
(68) خمینی، (امام) سید روح الله، صحیفه نور، ج 20، ص 198.
(69) همان، ج 9، ص 202، به همین مضمون مراجعه شود به: همان، ج 15، ص 22.
(70) المجلسی، (العلامة) محمد باقر، بحار الانوار، ج 52، ص 366، ح 146.
(71) البقره: 2 / 156. یعنی: (ما از خدا هستیم وما بازگردنده به سوی او هستیم).
(72) وصیت نامه سیاسی الهی امام خمینی (رحمه الله)، بخشی از بند (ع).
(73) خمینی، (امام) سید روح الله، ولایت فقیه، مؤسسه تنظیم ونشر آثار امام خمینی (رحمه الله)، چ نهم، 1378 ش، ص 39.
(74) همان، ص 19.
(75) (کلّ رایة ترفع قبل قیام القائم فهی طاغوت)؛ (کل رایة ترفع قبل قیام القائم فصاحبها طاغوت) (الحرّ العاملی، (الشیخ) محمد بن حسن، اثبات الهداة، ج 3، ص 532، ح 461).
(76) خمینی، (امام) سید روح الله، کشف الاسرار، ص 225.
(77) خمینی، (امام) سید روح الله، صحیفه امام (رحمه الله)، ج 21، ص 14.
(78) مراجعه شود به: خمینی، (امام) سید روح الله، ولایت فقیه، ص ص 32 - 17.
(79) همان، ص 33.
(80) (إن الحکم الاّ لله): یوسف: 12 / 4.
(81) خمینی، (امام) سید روح الله، ولایت فقیه، ص 33.
(82) همان، ص 37.
(83) پیشین، ص ص 40 و39.
(84) فاطر: 17/35 ؛ یعنی: واین برای خدا مشکل نیست.
(85) خمینی، (امام) سید روح الله، صحیفه نور، ج 18، ص 12.
(86) آل عمران: 3 / 126. یعنی: (نیست پیروزی جز از نزد پروردگار).
(87) خمینی، (امام) سید روح الله، صحیفه نور، ج 16، ص 154.
(88) (وعد الله الّذین آمنوا منکم وعملوا الصّالحات لیستخلفنّهم فی الارض...) النور: 24 / 55.
(89) (ولن یخلف الله وعده) الحج: 22 / 47. (در همین رابطه مراجعه شود به:خمینی، (امام) سید روح الله، صحیفه نور، ج 19، ص 154).
(90) مقصود آیه ی 55 سوره ی شریفه ی نور است وهم چنین آیه ی 5 سوره ی شریفه ی قصص: (ونرید ان نمنّ علی الذّین استضعفوا فی الارض ونجعلهم ائمة ونجعلهم الوارثین) می باشد.
(91) خمینی، (امام) سید روح الله، صحیفه نور، ج 16، ص 105.
(92) القلم: 68 / 15. یعنی: (هرگاه آیه های ما بر او خوانده شود، گوید افسانه های پیشینیان است).
(93) مجمع احادیث الام المهدی (علیه السلام)، (گردآوری)، ج 5، ص 457.
(94) (لو یعلم النّاس ما یصنع القائم اذا خرج لاحبّ اکثرهم الاّیروه ممّا یقتل النّاس... حتّی یقول کثیر من النّاس لیس هذا من آل محمّد، لو کان من آل محمّد لرحم)، (میزان الحکمة، (گردآوری: محمد محمدی ری شهری)، مکتب الاعلام الاسلامی، 1367 ش، ج 1، ص 292، ح 1237).
(95) خمینی، (امام) سید روح الله، صحیفه نور، ج 19، ص 181.
(96) الطبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص ص 456 و455.
(97) خمینی، (امام) سید روح الله، صحیفه نور، ج 10، ص 27.
(98) همان، ج 20، ص 79.
(99) پیشین، ج 12، ص 286.
(100) (ابو خدیجة عن ابی عبدالله (علیه السلام) قال: اذا خرج القائم جاء بامر جدید کما دعا رسول الله فی بدو الاسلام الی امر جدید) (الحرّ العاملی، (الشیخ) محمد بن حسن، اثبات الهداة، ج 3، ص 555، ح 596).
(101) (... یصنع کما صنع رسول الله (صلی الله علیه وآله)..). (همان، ص 539، ح 499).
(102) پیشین، ص 482، ح 190.
(103) خمینی، (امام) سید روح الله، صحیفه نور، ج 15، ص 22.
(104) همان.
(105) (...اذا قام القائم عرض الایمان علی کلّ ناصب، فان دخل فیه حقیقة وإلاّ ضرب عنقه..). (معجم احادیث الامام المهدی، (گردآوری)، ج 3، ص 308 والحرّ العاملی، (الشیخ) محمد بن حسن، اثبات الهداة، ج 3، ص 450، ح 58).
(106) معجم احادیث الامام المهدی، (گردآوری)، ج 3، ص 303.
(107) المجلسی، (العلامة) محمدباقر، بحار الانوار،ج 53، ص 283 وبه همین مضمون: الحرّ العاملی، (الشیخ) محمد بن حسن، اثبات الهداة، ج 3، ص 478، ح 175.
(108) المجلسی، (العلامة) محمدباقر، بحارالانوار، ج 52، ص 291.
(109) الانبیاء: 21 / 105: (... انّ الارض یرثها عبادی الصّالحون).
(110) خمینی، (امام) سید روح الله، صحیفه نور، ج 15، ص 22.
(111) معجم احادیث الامام المهدی، (گردآوری)، ج 1، ص 104، ح 59.
(112) خمینی، (امام) سید روح الله، صحیفه نور، ج 19، ص ص 181 و180.
(113) همان، ج 20، ص 79.
(114) پیشین، ج 16، ص 105.
(115) پیشین، ج 13، ص 207.
(116) نهج البلاغة، (گردآوری: السید الشریف الرضی)، (طبق نسخه ی المعجم المفهرس)، مؤسسة النشر الاسلامی، ح 437.
(117) خمینی، (امام) سید روح الله، صحیفه نور، ج 15، ص 22.
(118) المجلسی، (العلامة) محمد باقر، بحار الانوار،ح10، ص 104وبه همین مضمون:الحرّ العاملی، (الشیخ) محمدبن حسن، اثبات الهداة، ج 3،ص 502، ح 294.
(119) الاعراف: 7 / 96. یعنی: (واگر مردم شهرها (وآبادی ها) ایمان می آوردند وپرهیزکاری پیشه می کردند، حتماً می گشودیم بر آنان برکت هایی را از آسمان وزمین).
(120) خمینی، (امام) سید روح الله، صحیفه نور، ج 20، ص 79.
(121) همان، ج 11، ص 31.