صحیفه امام مهدی (علیه السلام)
نویسنده: جواد قیومی اصفهانی
فهرست
مقدمه مؤلف
ولادت آن اختر تابناک
امامت آن بزرگوار
غیبت کبرای آن حضرت
مهدی در سائر مذاهب
وظیفه ما در دوران غیبت
نیایش ها وادعیه آن حضرت
در تسبیح وتنزیه خداوند در روز هجدهم ماه تا آخر آن
در امور دنیا وآخرت
برای نیازمندان وبیماران وسائر مومنان
برای گشایش کارها
برای بخشیده شدن گناهان شیعیانشان
ادعیه آن حضرت در صلوات بر پیامبر وخاندانش
در صلوات بر پیامبر وخاندانش
در صلوات بر پیامبر وخاندانش، به نام آل یس
ادعیه آن حضرت در مورد نماز وآنچه بدان ارتباط دارد
برای توجه نمودن به نماز بعد از گفتن تکبیر
در رکوع نمازهای واجب
در قنوت
در حال قنوت
در تعقیب نمازهای واجب
در استخاره
در استخاره
در نماز حاجت واستخاره
ادعیه آن حضرت در رفع شدائد ومهمات
در شدائد ومهمات، معروف به دعای علوی مصری
در کارهای مهم، معروف به دعای عبرات
برای رهایی از دشواریها
ادعیه آن حضرت در زوال اندوهها وقضاء حوائج
در برطرف شدن غصه ها
در برطرف شدن غصه ها، بعد از نماز آن حضرت
برای برطرف شدن غصه ها واندوه ها
برای برطرف شدن غم واندوه، معروف به دعای فرج
برای برطرف شدن اندوه
برای برآورده شدن حاجات، معروف به دعای سهم اللیل
برای برآورده شدن حاجات
ادعیه آن حضرت در پنهان شدن از دشمنان ودفع خطرات
در پنهان شدن از دشمنان
برای حفاظت از شرور
برای درمان بیماریها
ادعیه آن حضرت در ماه رجب
در هر روز از ماه رجب
در هر روز از ماه رجب
در هر روز از ماه رجب
در زیارت مخصوص ماه رجب
در روز مبعث
در روز مبعث وعید فطر وقربان وجمعه، معروف به دعای ندبه
ادعیه آن حضرت در ماه مبارک رمضان
در شبهای ماه مبارک رمضان، معروف به دعای افتتاح
بعد از نماز صبح در روز عید فطر
ادعیه آن حضرت در امور متفرقه
در ایام غیبت
در هنگام ولادت
برای کسی که داخل مقام ایشان می شود
برای تعجیل در ظهورش
برای تعجیل در ظهورش
بعد از ظهورش، آنگاه که از وادی السلام می گذرد
ادعیه آن حضرت در زیارات
در زیارت حضرت علی در روز یکشنبه
در روز عاشورا
گزیده ای از گفتار آن حضرت
سخنان آن حضرت
در توصیف خود
در توصیف خود
در توصیف حجتهای خداوند
در اینکه خدا با آنان است
در اینکه حق با آنان ودر آنان است
در اینکه آنان ساخته شده های خداوند می باشند
در اینکه قلبهای آنان کانون اراده الهی است
در رد امور به آنان
در عدم انحراف به سوی غیر آنان
در مورد عدم طلب معرفت الهی از غیر ایشان
در مورد ستم کنندگان به ایشان
در مورد کسانی که از آنان بیزاری می جویند
در مورد کسانی که او را انکار می کنند
در مورد کسانی که او را می آزارند
در مورد کسانی که اموال ایشان را به ناحق تصاحب می کنند
در مورد علت گرفتن خمس
در علت غیبت ایشان
در کیفیت بهره وری مردم از ایشان در زمان غیبت
در کیفیت بهره بردن از ایشان در دوران غیبت
در کیفیت بهره بردن از ایشان در زمان غیبت
روات واحادیث دوران غیبت
در مورد رجوع به روات احادیث در دوران غیبت
در مورد کسانی که مدعی دیدن آن حضرت می شوند
در آگاهی او به شیعیانش
در رعایت حال شیعیانش
در اینکه ظهور او به دست خداست
در عدم تعیین وقت برای ظهور
در اینکه غلبه حق ونابودی باطل در ظهور اوست
در سپردن زمان ظهور به خدا
در وظیفه مردم در زمان غیبت
در علت تأخیر در ظهور
در علت عدم توفیق دیدار او
در دعا برای تعجیل در فرج او
در نهی از انجام گناهان
در اینکه زمین از حجت الهی خالی نیست
در تحقق پیروزی حق ونابودی باطل
در اینکه قدرت خداوند سرکوب نمی گردد
در پناه بردن به خدا از بعضی از امور
در مورد اینکه خلقت بیهوده نیست
در مورد کسی که طالب هدایت است
در فضیلت نماز
اشعاری در مدح امام زمان
بر دل تیره ام ای چشمه خورشید بتاب
گفتم فراق تا کی گفتا که تا تو هستی
تو قدم به چشم من نه، بنشین کنار جویی
لطف آنچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمایی
خوبان همه در معنی اسم وتو مسمائی
سوخت ز سوز ساز تو مفتقر نوال تو
بهر خدا کن به ظهورت شتاب
ولادت آن اختر تابناک
در پگاه نیمه شعبان سال 255 هجری آفتاب عالمتابی رخ نمود که پرتوهای پرتوانش رمق درکالبد انسانیت دمید ومایه هستی کائنات گردید.
سرانجام وعده های الهی علیرغم اقدامات منکران حضرتش به وقوع پیوست وحضرت مهدی (علیه السلام) متولد گردید، وکوششهای خلفای اموی وعباسی ومخالفین آن حضرت که مذبوحانه برای خاموش کردن نور خدا قیام کرده بودند، مفتضحانه به ناکامی کشیده شد.
چرا که هر گاه اراده خداوندی بر امری تعلق گیرد کسی توان گردنکشی ومبارزه با آنرا نخواهد داشت، آیا ممکن است وعده های قطعی الهی تحقق نپذیرد، وشیادان زورگو، عنان گسیخته با مقدّرات وسرنوشت رقم خورده الهی به پیکار برخیزند؟
باری در سحرگاه نیمه شعبان سال 255 هجری امام حسن عسکری (علیه السلام) سیمای ملکوتی ودرخشان فرزندش را دید، سیمای فرزندی که سالیان دراز زندگانی خواهد کرد وتمام وعده ها وبشارات الهیه را تحقق خواهد بخشید.
امامت آن بزرگوار
آن حضرت فرزند خود را دور از دسترس دشمنان واغیار قرار می داد، وتنها گهگاه شیعیان با فضیلت به حضورش بار می یافتند، تا آنکه در سال 260 هجری امام حسن عسکری (علیه السلام) رحلت فرموده وامر ولایت الهی به آخرین گوهر تابناک خاندان پیامبر، حضرت صاحب الامر (علیه السلام) رسید.
هر چند آن بزرگوار در میان خلق ظاهر نمی شدند اما افراد مورد اعتمادی مرتب خدمت ایشان رسیده ومشکلات شیعیان را عرض نموده وراهنمائیها وفرامین آن پرتو فروزنده الهی را به مردم ابلاغ می کردند، این اشخاص که از نظر ایمان وپرهیزکاری واعتماد ووثوق، سرآمد مسلمانان آن دوره بودند، واسطه بین مردم وآن حضرت بشمار می رفتند وراهنماییها وارشادات ایشان را به مردم می رساندند.
از میان نواب آن حضرت چهار نفر مشهورتر وخاصتر می باشند، که واسطه بین ایشان وعموم مردم بوده وبه نواب اربعه معروفند وعبارتند از:
عثمان بن سعید عمری، محمدبن عثمان بن سعید عمری، حسین بن روح نوبختی، علی بن محمد سیمری.
غیبت کبرای آن حضرت
نواب اربعه سالیانی واسطه فیض بین امام ومردم بودند، تا آنکه در سال 329 هجری این طومار بسته شد وبراساس مشیت الهی غیبت کبرای آن حضرت آغاز گردید، همان غیبتی که از مدتها پیش پیامبر وامامان شیعه بدان خبر داده بوده، ومسلمانان در آن دوره آزمایش می شوند، تا هنگامیکه حضرتش بفرمان پروردگار توانا ظهور کرده ولباس تحقق بر آرمانهای الهی بپوشاند.
از سال 329 هجری که غیبت کبری آغاز می گردد باب نیابت خاصه آن حضرت مسدود می شود، ودر دوران غیبت هر کسی ادعای بابیت ونیابت کند بنا به تصریح خود ایشان دروغگوست.
در احادیث ائمه (علیهم السلام) فائده امام را در زمان غیبت به فائده خورشید، آن هنگام که در پس ابرها قرار دارد تشبیه کرده اند، همچنانکه خورشید در پس ابر نیز سبب حیات وبقای جانداران است امام در حجاب غیبت نیز مایه هستی ودوام جهان آفرینش است.
در زمان غیبت بسیاری از افراد به خدمت حضرتش بار یافته وبه زیارت آن بزرگوار فائز گشته اند، اما هیچک ادعای نیابت ننموده اند.
آری! ایشان آفتاب را به چشمان خود دیده اند وقلبهاشان مالامال از ایمان به امام عصر (علیه السلام) شده است.
این افتخار ویژه برخی از دانشمندان والامقام شیعه نبوده بلکه بسیاری از مردم پارسا وعامی نیز به این افتخار نائل آمده اند، حتی با کمال تعجب کسانی را می بینیم که در گناهان واعمال ناشایست غوطه ور بوده اند اما پس از آنکه واقعاً پشیمان شده وتوبه کرده اند وقلبشان از محبت مولای خود لبریز شده به این شرافت کبری رستگار شده اند.
همچنین در دوران غیبت برای افراد وبزرگانی از علمای اسلام توقیعهایی از جانب آن حجت برحق صادر گردیده که در آنها حل دشواریها ومسائل جدید ذکر وراهنماییهای لازم آمده است.
شیعه هم اکنون در دوران غیبت کبرای امام خود بسر برده وحساسترین لحظات خود را می گذراند.
در احادیث آنگاه که از غیبت ولی عصر (علیه السلام) صحبت می شود، به شدّت ودشواری این امتحان الهی که همان عدم حضور امام است اشاره شده، چگونگی ایمان این شیعیان را با ایمان آورندگان انگشت شمار نوح پیامبر، که پس از امتحان دشوار بر آن حضرت باقی ماندند، تشبیه شده است.
مهدی در سائر مذاهب
البته شیعه در این عقیده تنها نیست، بلکه او در این راه پیشتاز کاروانی است که دین باوران ودیگر مردمان را نیز با مسافتهای کم وزیاد بدنبال دارد، زیرا که آرمان پیروزی صالحان در انجام جهان وپیدائی راهبری یگانه ورهنمایی الهی، فصل مشترک تمام یا بیشتر باورداران به مذاهب راستین خدایی است، وآنچه که شیعه را به کاروان سالاری این قافله رسانده، روشنی افزونتر زوایای این عقیده وچهره درخشان آن در این مکتب می باشد، که ویژگیهای (راهبری)، (رهبری)، (هنگامه ظهور) ودیگر مسائل تشکیل آن حکومت جهانی در تمامی ابعاد آن طرح شده است، واز اینرو است که انتظاری واقعی با برخورداری از آمادگی وتحرک در شیعه بوجود آورده است.
جمعی از متفکران بشر در گذشته وحال طرحهایی مشابه را برای آینده پیشنهاد می کنند، که (مدینه فاضله افلاطون) نموداری بر عقیده مندی گذشتگان، (اتوپیا)، (جورجیا) و(کشور خورشید) نمودی از تلاش جاری بشر در تدارک وطرح ریزی آن آینده بهشت گونه است. چرا که تکنولوژی پیشرفته نتوانسته است او را غنی سازد بلکه بر سرگردانی ویأس او افزوده، ومی یابد که نیازمند رهبری است تا نابسامانیش را به سامان رساند، وشیعه پیشتاز کاروانیانی است که حل نهایی مسائل جامعه اسلامی را در سایه راهبری الهی می جویند.
وظیفه ما در دوران غیبت
ما اکنون در زمان غیبت کبرای آن حضرت قرار گرفته ایم، وظیفه ما چیست وچه مسئولیتهائی بر دوش ما است؟
بی گمان اولین وظیفه ما آشنائی با خود آن حضرت است، او را شناخته وبه او مأنوس باشیم، شناسایی آن حضرت بقدری پر اهمیت وحساس است که در حدیثی از پیامبر خدا چنین می خوانیم:
(هر کس از دنیا رود، در حالیکه نسبت به امام زمانش عرفان وشناخت نداشته باشد، همچون کسی است که در دوران جاهلیت مرده است).
مرگ در دوران جاهلیت یعنی از اسلام وایمان بی بهره بودن، وپیداست آن کسی که امام زمانش را نشناخته باشد در زمره بی ایمانان معرفی شده است.
وظیفه دیگر شیعیان در زمان غیبت مسئله انتظار فرج است که ائمه (علیهم السلام) مکرراً بدان اشاره فرموده اند.
(منتظر) کسی است که خود را برای ظهور امام خود آماده کند، ویژگیها وصفات یاوران آن حضرت را دارا باشد واز بذل جان ومال خویش در راه او دریغ نورزد، از اینرو ست که امام صادق (علیه السلام) می فرماید:
(آنکس که منتظر امر ماست همانند کسی است که در راه خدا در خون خود غوطه ور باشد).
در حدیثی دیگر از آن حضرت در شأن یاوران حضرتش چنین آمده است:
(هر که شور یاوری قائم را دارد باید انتظار کشد، در حال انتظار پرهیزکارانه عمل کند ورفتار نیکو وشایسته پیش گیرد، این چنین فردی اگر هم مرگ را در آغوش کشد، وقائم، پس از مرگش قیام نماید، پاداشی همچون یاران ویاوران حضرت را خواهد داشت، پس بکوشید ومنتظر باشید، (واین کوشش وانتظار) گوارایتان باد ای گروه آمرزیده!)
پس از خدا بخواهیم تا از منتظران امام زمانمان باشیم، اعمال ورفتارمان نیز نشان دهنده درستی ادعایمان باشد، ابتدا خود در مسیر شناسایی حضرتش گام برداریم، وسپس دیگران را نیز دلالت کنیم، منکران ومخالفان حضرتش را ارشاد وراهنمائی نماییم، ویژگیهای یاوران حضرت مهدی (علیه السلام) را داشته وهر لحظه منتظر باشیم تا آن حضرت ظهور کرده، آنگاه جان بی ارزش خودرا با فداکردن در قدومش ارزشمند وگرانقدر نماییم.
آری! شیعه در زمان غیبت باید پیوسته در سرش شور او، قلبش مالامال از عشق به او، سینه اش لبریز از محبت او، اندیشه اش جانفشانی در رکاب او، آرزویش دیدار او، دعایش صلوات بر او، نیایشش گشایش فرج او، وجودش یکپارچه سوزوگداز، وهستی اش شعله ای زبانه کشیده از عشق او باشد.
واین اثر تلاشی است هرچند ناچیز در جهت شناساندن هرچه بیشتر آنحضرت با این آرزو که تحفه ای باشد درویشانه به پیشگاه سلیمان زمانه.
جعلنا الله بحقه من الفائزین بلقائه فی غیبته ومن انصاره واعوانه بعد ظهوره
جواد قیومی اصفهانی
1/ 4/ 1373
در تسبیح وتنزیه خداوند در روز هجدهم ماه تا آخر آن
دعاؤه (علیه السلام) فی التسبیح لله سبحانه فی الیوم الثامن عشر من الشهر إلی آخره:
سُبْحانَ الله عَدَدَ خَلْقِهِ، سُبْحانَ الله رِضی نَفْسِهِ، سُبْحانَ الله مِدادَ کَلِماتِهِ، سُبْحانَ الله زِنَةَ عَرْشِهِ، وَالْحَمْدُ لله مِثْلَ ذلِکَ.
دعای آن حضرت در تسبیح وتنزیه خداوند، در روز هجدهم ماه تا آخر آن:
پاک ومنزّه است خداوند به تعداد مخلوقاتش، پاک ومنزه است خداوند تا آنگاه که خشنود گردد، پاک ومنزه است خداوند بشمارش موجوداتش، پاک ومنزه است خداوند به اندازه وزن عرش او، وحمد وسپاس مخصوص خداوند است همانند این مقادیر.
در امور دنیا وآخرت:
دعاؤه (علیه السلام) فی مطالب الدّنیا والآخرة:
اللهمَّ ارْزُقْنا تَوْفیقَ الطَّاعِةِ، وبُعْدَ الْمَعْصِیةِ، وصِدْقَ النِّیةِ، وَعِرْفانَ الْحُرْمَةِ، وَاَکْرِمْنا بِالْهُدی وَالْاِسْتِقامَةِ، وَسَدِّدْ اَلْسِنَتَنا بِالصَّوابِ وَالْحِکْمَةِ، وَامْلَأْ قُلُوبَنا بِالْعِلْمِ وَالْمَعْرِفَةِ، وَطَهِّرْ بُطُونَنا مِنَ الْحَرامِ وَالشُّبْهَةِ، وَاکْفُفْ اَیدِینا عَنِ الظُّلْمِ وَالسَّرِقَةِ، وَاغْضُضْ اَبْصارَنا عَنِ الْفُجُورِ وَالْخِیانَةِ، وَاسْدُدْ اَسْماعَنا عَنِ اللَّغْوِ وَالْغِیبَةِ.
وَتَفَضَّلْ عَلی عُلَمائِنا بِالزُّهْدِ وَالنَّصیحَةِ، وَعَلَی الْمُتَعَلِّمینَ بِالْجُهْدِ وَالرَّغْبَةِ، وَعَلَی الْمُسْتَمِعینَ بِالْاِتِّباعِ وَالْمَوْعِظَةِ، وعَلی مَرْضَی الْمُسْلِمینَ بِالشِّفاءِ وَالرّاحَةِ، وَعَلی مَوْتاهُمْ بِالرَّأْفَةِ والرَّحْمَةِ، وَعَلی مَشایخِنا بِالْوَقارِ وَالسَّکینَةِ، وَعَلَی الشَّبابِ بِالْاِنابَةِ وَالتَّوْبَةِ، وَعلَی النِّساءِ بِالْحَیاءِ وَالْعِفَّةِ.
وَعَلَی الْاَغْنِیاءِ بِالتَّواضُعِ وَالسَّعَةِ، وَعَلَی الْفُقَراءِ بِالصَّبْرِ وَالْقَناعَةِ، وَعَلَی الْغُزاةِ بِالنَّصْرِ وَالْغَلَبَةِ، وَعلَی الْاُسَراءِ بِالْخَلاصِ وَالرَّاحَةِ، وَعَلَی الْاُمَراءِ بِالْعَدْلِ وَالشَّفَقَةِ، وَعَلَی الرَّعِیةِ بِالْاِنْصافِ وَحُسْنِ السّیرَةِ.
وَبارِکْ لِلْحُجَّاجِ وَالزُّوَّارِ فِی الزَّادِ والنَّفَقَةِ، وَاقْضِ ما اَوْجَبْتَ عَلَیهِمْ مِنَ الْحَجِّ وَالْعُمْرَةِ، بِفَضْلِکَ وَرَحْمَتِکَ، یا اَرْحَمَ الرَّاحِمین.
دعای آن حضرت در امور دنیا وآخرت:
بارالها! بما توفیق فرمانبرداری، وپرهیز از گناه ونافرمانی، ونیت پاک وبی آلایش، وشناخت ومعرفت به آنچه نزد تو ارزشمند است، عطا فرما، وما را به هدایت وپایداری گرامی دار، وزبان ما را به صدق وصواب بر کلام حکیمانه وشایسته گویا ساز، ودل ما را از علم ومعرفت لبریز فرما، وشکم ما را از طعام حرام وشبهه ناک پاک بگردان، ودست ما را از ظلم وتعدّی وتجاوز بازدار، وچشم ما را از گناه وخیانت محفوظ بدار، وگوش ما را از شنیدن سخنان بیهوده وغیبت مسدود گردان.
وبه دانشمندان ما زهد وبی رغبتی به دنیا ونصیحت وخیرخواهی، وبه دانش آموزان ما جدّیت وشوق ورغبت، وبه شنوندگان پیروی وپندپذیری، وبه بیماران مسلمان شفا وآسایش، وبه مردگان آنان رأفت ورحمت، وبه پیرمردان ما وقارومتانت، وبه جوانان بازگشت بسوی تو وتوبه، وبه زنان حیا وعفت عنایت کن.
وبه ثروتمندان تواضع وسعه صدر، وبه فقیران صبر وقناعت، وبه رزمندگان نصرت وپایداری، وبه اسیران آزادی وآسایش، وبه امیران وفرماندهان دادگری ومهربانی، وبه مردم انصاف وسرشت نیک عطا فرما.
وبه توشه وسرمایه حجاج وزائران برکت عنایت کن، وحج وعمره ای که برآنان واجب ساخته ای را ادا فرما، به فضل ورحمتت ای مهربانترین مهربانان.
برای نیازمندان وبیماران وسائر مومنان:
دعاؤه (علیه السلام) للفقراء والمرضی والأحیاء والأموات:
اِلهی بِحَقِّ مَنْ ناجاکَ، وبِحَقِّ مَنْ دَعاکَ فی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ، تَفَضَّلْ عَلی فُقَراءِ الْمُؤْمِنینَ والْمُؤْمِناتِ بِالْغِنی وَالثَّرْوَةِ، وعَلی مَرْضَی الْمُؤْمِنینَ والْمُؤْمِناتِ بِالشِّفاءِ وَالصِّحَّةِ، وعَلی اَحْیاءِ الْمُؤْمِنینَ والْمُؤْمِناتِ بِاللُّطْفِ وَالْکَرَمِ، وعَلی اَمْواتِ الْمُؤمِنینَ والْمُؤمِناتِ بِالْمَغْفِرَةِ وَالرَّحْمَةِ، وعَلی غُرَباءِ الْمُؤمِنینَ والْمُؤمِناتِ بِالرَّدِّ اِلی اَوْطانِهِمْ سالِمینَ غانِمینَ، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَالِهِ اَجْمَعینَ.
دعای آن حضرت برای نیازمندان وبیماران وسائر مؤمنان:
پروردگارا! تو را سوگند می دهم بحق کسی که با تو مناجات می کند، وبحق آنکه در خشکی ودریا تو را می خواند، بر مردان وزنان مؤمن فقیر بی نیازی وثروتمندی، وبه بیماران از زنان ومردان مؤمن شفا وتندرستی، وبه زندگان از آنان لطف وبخشایش، وبه درگذشتان آنان آمرزش ورحمت، وبه دورماندگان از وطن از ایشان بازگشت به وطنهایشان همراه باسلامتی وموفقیت، تفضّل فرما، بحق محمد وتمام خاندان او.
برای گشایش کارها:
دعاؤه (علیه السلام) لطلب فتح الاُمور المتضایقة:
یا مَنْ اِذا تَضایقَتِ اْلاُمُورُ فَتَحَ لَنا باباً لَمْ تَذْهَبْ اِلَیهِ اْلاَوْهامُ، فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَالِ مُحَمَّدٍ وَافْتَحْ لِاُمُوری الْمُتَضایقَةِ باباً لَمْ یذْهَبْ اِلَیهِ وَهْمٌ، یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.
دعای آن حضرت برای گشایش کارها:
ای آنکه پس از بسته شدن کارها راه گشایشی از برای ما می گشاید که اوهام بدان راه ندارد، پس بر محمد وخاندانش درود فرست وبرای اموری که مرا در تنگنا قرار داده راه گشایشی قرارده که اندیشه ای بدان راه ندارد، ای مهربانترین مهربانان.
برای بخشیده شدن گناهان شیعیانشان:
دعاؤه (علیه السلام) لغفران ذنوب شیعتهم:
اللهمَّ اِنَّ شیعَتَنا خُلِقَتْ مِنْ شُعاعِ اَنْوارِنا، وبَقِیةِ طینَتِنا، وَقَدْ فَعَلُوا ذُنُوباً کَثیرَةً، اِتِّکالاً عَلی حُبِّنا ووِلایتِنا.
فَاِنْ کانَتْ ذُنُوبُهُمْ بَینَکَ وبَینَهُمْ، فَاصْفَحْ عَنْهُمْ، فَقَدْ رَضینا، وما کانَ مِنْها فیما بَینَهُمْ، وقاصِّ بِها عَنْ خُمْسِنا، وَاَدْخِلْهُمُ الْجَنَّةَ، وزَحْزِحْهُمْ عَنِ النَّارِ، ولاتَجْمَعْ بَینَهُمْ وَبَینَ اَعْدائِنا فی سَخَطِکَ.
دعای آن حضرت برای بخشیده شدن گناهان شیعیان:
پروردگارا! شیعیان ما از شعاع انوارمان وباقیمانده طینت ما آفریده شده اند، وایشان براساس تکیه بر محبت وولایت ما گناهان بسیاری را انجام داده اند.
اگر گناهانشان بین تو وایشان مانع ایجادکرده از آنان درگذر، ما از ایشان خشنود شده ایم، وخطاهایی که بین خودشان مرتکب شده اند را در برابر خمس ما برایشان ببخشای، وآنان را در بهشت وارد ساز واز دوزخ دورگردان، وایشان را شامل غضبی که بر دشمنانمان روا می داری، قرارنده.
ادعیه آن حضرت در صلوات بر پیامبر وخاندانش
در صلوات بر پیامبر وخاندانش
دعاؤه (علیه السلام) فی الصلوات علی النبی وآله (علیهم السلام):
بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحیمِ، اللهمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ سَیدِ الْمُرْسَلینَ وخاتَمِ النَّبِیینَ وحُجَّةِ رَبِّ الْعالَمینَ، الْمُنْتَجَبِ فِی الْمیثاقِ، الْمُصْطَفی فِی الظِّلالِ، الْمُطَهَّرِ مِنْ کُلِّ آفَةٍ، الْبَریءِ مِنْ کُلِّ عَیبٍ، الْمُؤَمَّلِ لِلنَّجاةِ، الْمُرْتَجی لِلشَّفاعَةِ، الْمُفَوَّضِ اِلَیهِ دینُ الله.
اللهمَّ شَرِّفْ بُنْیانَهُ، وعَظِّمْ بُرْهانَهُ، واَفْلِجْ حُجَّتَهُ، وَارْفَعْ دَرَجَتَهُ، وَاَضِئْ نُورَهُ، وَبَیضْ وَجْهَهُ، وَاَعْطِهِ الْفَضْلَ والْفَضیلَةَ، وَالْوَسیلَةَ والدَّرَجَةَ الرَّفیعَةَ، وَابْعَثْهُ مَقاماً مَحْمُوداً، یغْبِطُهُ بِهِ اْلاَوَّلُونَ وَالْاخِرُونَ.
وَصَلِّ عَلی امیر المؤمنین ووارِثِ الْمُرْسَلینَ وقائِدِ الْغُرِّ الْمُحَجَّلینَ، وَسَیدِ الْوَصِیینَ، وَحُجَّةِ رَبِّ الْعالَمینَ، وَصَلِّ عَلَی الْحَسَنِ بْنِ عَلِی اِمامِ الْمُؤْمِنینَ ووارِثِ الْمُرْسَلینَ وحُجَّةِ رَبِّ العالَمینَ، وصَلِّ عَلی الْحُسَینِ بْنِ عَلِی اِمامِ الْمُؤْمِنینَ، ووارِثِ الْمُرْسَلینَ وحُجَّةِ رَبِّ العالَمینَ، وصَلِّ عَلی عَلِی بْنِ الْحُسَینِ اِمامِ الْمُؤْمِنینَ ووارِثِ الْمُرْسَلینَ وحُجَّةِ رَبِّ العالَمینَ.
وَصَلِّ عَلی مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی اِمامِ الْمُؤْمِنینَ، ووارِثِ الْمُرْسَلینَ وحُجَّةِ رَبِّ الْعالَمینَ، وصَلِّ عَلی جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ اِمامِ الْمُؤْمِنینَ، ووارِثِ الْمُرْسَلینَ وحُجَّةِ رَبِّ الْعالَمینَ، وَصَلِّ عَلی مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ اِمامِ الْمُؤْمِنینَ، ووارِثِ الْمُرْسَلینَ وَحُجَّةِ رَبِّ الْعالَمینَ.
وَصَلِّ عَلی عَلِی بْنِ مُوسی اِمامِ الْمُؤْمِنینَ، ووارِثِ الْمُرْسَلینَ وَحُجَّةِ رَبِّ الْعالَمینَ، وصَلِّ عَلی مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی اِمامِ الْمُؤْمِنینَ، ووارِثِ الْمُرْسَلینَ وَحُجَّةِ رَبِّ الْعالَمینَ، وَصَلِّ عَلی الْحَسَنِ بْنِ عَلِی اِمامِ الْمُؤمِنینَ ووارِثِ الْمُرْسَلینَ وَحُجَّةِ رَبِّ الْعالَمینَ.
وَصَلِّ اللهمَّ عَلی الْخَلَفِ الْهادِی الْمَهْدِی اِمامِ الْمُؤْمِنینَ، ووارِثِ الْمُرْسَلینَ وَحُجَّةِ رَبِّ الْعالَمینَ.
اللهمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ واَهْلِ بَیتِهِ الْاَئِمَّةِ الْهادینَ، والْعُلَماءِ الصَّادِقینَ، الْاَبْرارِ الْمُتَّقینَ، دَعائِمِ دینِکَ، واَرْکانِ تَوْحیدِکَ، وَحُجَجِکَ عَلی خَلْقِکَ، وخُلَفائِکَ فی اَرْضکَ، الَّذینَ اخْتَرْتَهُمْ لِنَفْسِکَ، وَاصْطَفَیتَهُمْ عَلی عِبادِکَ، وَارْتَضَیتَهُمْ لِدینِکَ، وخَصَصْتَهُمْ بِمَعْرِفَتِکَ، وجَلَّلْتَهُمْ بِکَرامَتِکَ، وغَشَّیتَهُمْ بِرَحْمَتِکَ، ورَبَّیتَهُمْ بِنِعْمَتِکَ، وَغَذَّیتَهُم بِحِکْمَتِکَ، واَلْبَسْتَهُمْ نُورَکَ، وَرَفَعْتَهُمْ فی مَلَکُوتِکَ، وحَفَفْتَهُمْ بِمَلائِکَتِکَ، وشَرَّفْتَهُمْ بِنَبِیکَ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وآلِهِ.
اللهمَّ صَلِّ عَلَیهِ وعَلَیهِمْ، صَلاةً کَثیرَةً دائِمَةً طَیبَةً، لایحیطُ بِها اِلاَّ اَنْتَ، وَلا یسَعُها اِلاَّ عِلْمُکَ، ولایحْصیها اَحَدٌ غَیرُکَ.
اللهمَّ وصَلِّ عَلی وَلِیکَ، الْمُحْیی سُنَّتَکَ، الْقائِمِ بِاَمْرِکَ، الدَّاعی اِلَیکَ، الدَّلیلِ عَلَیکَ، حُجَّتِکَ عَلی خَلْقِکَ، وخَلیفَتِکَ فی اَرْضِکَ، وشاهِدِکَ عَلی عِبادِکَ.
اللهمَّ اَعِزَّ نَصْرَهُ، ومُدَّ فی عُمْرِهِ، وزَینِ الْاَرْضَ بِطُولِ بَقائِهِ، اللهمَّ اکْفِهِ بَغْی الْحاسِدینَ، واَعِذْهُ مِنْ شَرِّ الْکائِدینَ وازْجُرْ عَنْهُ اِرادَةَ الظَّالِمینَ، وخَلِّصْهُ مِنْ اَیدِی الْجَبَّارینَ.
اللهمَّ اَعْطِهِ فی نَفْسِهِ وذُرِّیتِهِ، وشیعَتِهِ ورَعِیتِهِ، وَخاصَّتِهِ وعامَّتِهِ، وعَدُوِّهِ وجَمیعِ اَهْلِ الدُّنْیا، ما تَقِرُّ بِهِ عَینَهُ، وتَسُرُّ بِهِ نَفْسَهُ، وبَلِّغْهُ اَفْضَلَ ما اَمَّلَهُ فی الدُّنْیا وَالْاخِرَةِ، اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیء قَدیرٌ.
اللهمَّ جَدِّدْ بِهِ مَا امْتَحی مِنْ دینِکَ، وَاَحْیی بِهِ ما بُدِّلَ مِنْ کِتابِکَ، واَظْهِرْ بِهِ ما غُیرَ مِنْ حُکْمِکَ، حَتّی یعُودَ دینُکَ بِهِ، وعَلی یدَیهِ، غَضّاً جَدیداً، خالِصاً مُخْلَصاً، لاشَکَّ فیهِ وَلا شُبْهَةَ مَعَهُ، وَلا باطِلَ عِنْدَهُ ولا بِدْعَةَ لَدَیهِ.
اللهمَّ نَوِّرْ بِنُورِهِ کُلَّ ظُلْمَةٍ، وهُدَّ بِرُکْنِهِ کُلَّ بِدْعَةٍ وَاهْدِمْ بِعِزَّتِهِ کُلَّ ضَلالَةٍ، وَاقْصِمْ بِهِ کُلَّ جَبَّارٍ، واَخْمِدْ بِسَیفِهِ کُلَّ نارٍ، وَاَهْلِکْ بِعَدْلِهِ کُلَّ جائِرٍ، واَجْرِ حُکْمَهُ عَلی کُلِّ حُکْمٍ، وَاَذِلَّ بِسُلْطانِهِ کُلَّ سُلْطانٍ.
اللهمَّ اَذِلَّ کُلَّ مَنْ ناواهُ، واَهْلِکْ کُلَّ مَنْ عاداهُ، وَامْکُرْ بِمَنْ کادَهُ، وَاسْتَأْصِلْ مَنْ جَحَدَهُ حَقَّهُ، وَاسْتَهانَ بِاَمْرِهِ، وَسَعی فی اِطْفاءِ نُورِهِ، واَرادَ اِخْمادَ ذِکْرِهِ.
اللهمّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفی وَعَلِی الْمُرْتَضی، وَفاطِمَةَالزَّهْراءِ وَالْحَسَنِ الرِّضا والحُسَینِ الْمُصَفَّی وجَمیعِ الْاَوْصِیاءِ، مَصابیحِ الدُّجی، واَعْلامِ الْهُدی، وَمَنارِ التُّقی، والْعُرْوَةِ الْوُثْقی، والْحَبْلِ الْمَتینِ، والصِّراطِ الْمُسْتَقیمِ.
وَصَلِّ عَلی وَلِیکَ ووُلاةِ عَهْدِهِ، والْاَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ، وَمُدَّ فی اَعْمارِهِمْ، وَزِدْ فیاجالِهِمْ، وَبَلِّغْهُمْ اَقْصی آمالِهِمْ دیناً ودُنْیاً وآخِرَةً، اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیء قَدیرٌ.
دعای آن حضرت در درود بر پیامبر وخاندانش:
بنام خداوند بخشنده بخشایشگر، پروردگارا! درود فرست بر محمد برترین فرستاده شده وآخرین پیامبر وحجّت پروردگار جهانیان، کسی که در عالم ذرّو میثاق انتخاب گردیده، ودر عالم اشباح وسایه ها برگزیده شده است، کسی که از هر آفتی دور، واز هر عیبی منزّه می باشد، آنکه امید نجات وشفاعت به او بوده، ودین خداوند باو واگذار شده است.
بار الها! بنیادش را بلند، ودلیلش را محکم، وحجّتش را روشن، ودرجه اش را بلند، ونورش را درخشنده، ورویش را سپیدگردان، وبه او فضل ومرتبه ای بلند، ورفعت ومقامی برتر عطا فرما، واو را در مرتبه پسندیده ای مبعوث گردان که اوّلین وآخرین بر او غبطه خورند.
[خداوندا!] ودرود فرست بر علی امیرمؤمنان ووارث رسولان وپیشوای سپیدرویان وسید اوصیاء وحجت پروردگار جهانیان، ودرود فرست بر حسن بن علی پیشوای مؤمنان ووارث رسولان وحجت
پروردگار جهانیان، ودرود فرست بر حسین بن علی پیشوای مؤمنان ووارث رسولان وحجت پروردگار جهانیان.
ودرود فرست بر محمد بن علی پیشوای مؤمنان ووارث رسولان وحجت پروردگار جهانیان، ودرود فرست بر جعفر بن محمد پیشوای مؤمنان ووارث رسولان وحجت پروردگار جهانیان، ودرود فرست بر موسی بن جعفر پیشوای مؤمنان ووارث رسولان وحجت پروردگار جهانیان.
ودرود فرست بر علی بن موسی پیشوای مؤمنان ووارث رسولان وحجت پروردگار جهانیان، ودرود فرست بر محمد بن علی پیشوای مؤمنان ووارث رسولان وحجّت پروردگار جهانیان، ودرود فرست بر علی بن محمد پیشوای مؤمنان ووارث رسولان وحجت پروردگار جهانیان، ودرود فرست بر حسن بن علی پیشوای مؤمنان ووارث رسولان وحجت پروردگار جهانیان.
ودرود فرست بر خلف صالح هدایتگر وهدایت شده، پیشوای مؤمنان ووارث رسولان وحجت پروردگار جهانیان.
پروردگارا! درود فرست بر محمد وخاندانش، امامان هدایتگر هدایت شده، دانشمندان راستگوی، نیکان تقوی پیشه، ستونها وپایه های توحیدت، وبازگو کنندگان وحیت، وحجتهای تو بر آفریدگانت، وجانشینان
تو در زمینت، کسانی که برای خویش اختیار کرده وبربندگانت برگزیدی، وبرای دینت پسندیده، وبه شناختت اختصاص دادی، وجامه کرامتت را براندامشان پوشانده، ومشمول رحمتشان گردانیدی، وبه نعمتت پرورش داده، وایشان را سرشار از حکمت خود نمودی، ونور خویش را برایشان پوشانده ودر اوج ملکوتت بالابردی، وبوسیله فرشتگانت آنان را احاطه نموده وبه پیامبرت شرافتشان بخشیدی.
خداوندا! بر محمّد وخاندانش درود فرست، درودی جاودانه وبسیار پاکیزه که جزذات تو آنرا احاطه نکند، وجز علم تو آنرا درنیابد، وشمارش آن در توان کسی جز تو نباشد.
بار الها! درود فرست برولیت که احیاگر سنّتت، بپاخاسته به امرت، دعوت کننده بسویت، دلالت کننده برتو، وحجت تو بر خلقت، وخلیفه ات در زمینت، وگواه وشاهد تو بربندگانت می باشد.
پروردگارا! پیروزیش را محکم، وعمرش را طولانی نما، وزمین را باطولانی شدن عمرش زینت بخش، خداوندا! از تجاوز حسودان او را نگهدار، واز شرنیرنگ بازان در پناه خویش مصونش دار، وخواسته های [شوم] ستمگران را از او دور فرما، واو را از دست سرکشان رهاساز.
بارالها! در مورد خود وفرزندانش، وشیعیان ودوستدارانش، وخاص وعام او، ودشمنش وتمام اهل دنیا، به او آنچه که
چشمش را بآن روشن ساخته ودلش را با آن خرسند گردانی، عطا فرما، واو را به برترین آرزویش در دنیا وآخرت برسان، که تو بر هرچیز توانائی.
پروردگارا! به [ظهور] او آنچه از دینت محو شده را تجدیدگردان، وهرچه از کتابت تحریف شده را احیاکن، واحکامی که تغییر یافته را آشکار ساز، تا اینکه دین تو باو وبردست او دوباره تازگی وشادابی وخلوص وبی پیرایگی یابد، که شکی در آن نبوده وشبهه ای به آن راه نیافته، وباطلی کنارش نمانده، وبدعتی در پیشگاهش یافت نشود.
خداوندا! به نور او هرتاریکی را روشن، وبه استواری او هر بدعتی را از جای برکن، وهرگمراهی را با قدرتش منهدم نما، هر سرکشی را با او درهم شکن، وبا شمشیرش هرآتشی را خاموش ساز، وهر ستمگر را بعدالت او هلاک گردان، وحکمش را بر هر فرمانی برتری ده، وهر سلطه ای را برای حکومتش خوار فرما.
بار الها! هر آنکه با او ستیزه کند را ذلیل کن وهر که با او دشمنی ورزد را هلاک گردان، ونیرنگ هر که به او نیرنگ زند را بی اثر ساز، وهر که حقش را انکا رنماید، وامرش را سبک شمارد، ودر پی خاموش کردن نورش تلاش کند، وقصد فرونشاندن نامش را داشته باشد را از ریشه برکن.
خدایا! درود فرست برمحمد مصطفی، وعلی مرتضی، وفاطمه زهرا، وحسن راضی به قضایت، وحسین برگزیده، وتمام اوصیاء وجانشینان پیامبر، چراغهای روشنگر تاریکی، ونشانه های هدایت، وپرتوهای تقوی، ودستگیره محکم وریسمان قوی وراه راست.
ودرود فرست برولی خودت ووالیان عهد او وامامان از فرزندانش، وعمر هایشان را طولانی کرده وبر اجلهایشان بیفزای، وآنان را به آخرین مرحله آرزوها یشان در دنیا وآخرت برسان، که براستی تو بر هر چیز توانائی.
در صلوات بر پیامبر وخاندانش، به نام آل یس:
دعاؤه (علیه السلام) فی الصلوات علی النّبی وآله (علیهم السلام)، المسمّی بدعاء آل یس:
عنه (علیه السلام) فی حدیث: اذا اردتم التوجه بنا الی الله تعالی والینا، فقولوا کما قال الله تعالی:
سَلامٌ عَلی الِ یس، اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا داعِی الله وَرَبَّانِی ایاتِهِ، اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا بابَ الله وَدَیانَ دینِهِ، اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا خَلیفَةَ الله وَناصِرَ حَقِّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا حُجَّةَ الله وَدَلیلَ اِرادَتِهِ.
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا تالِی کِتابِ الله وَتَرْجُمانَهُ، اَلسَّلامُ عَلَیکَ فیانآءِ لَیلِکَ وَاَطْرافِ نَهارِکَ، اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا بَقِیةَ الله فی اَرْضِهِ، اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا میثاقَ الله الَّذی اَخَذَهُ وَوَکَّدَهُ، اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا وَعْدَ الله الَّذی ضَمِنَهُ.
اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیهَا الْعَلَمُ الْمَنْصُوبُ وَالْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ والْغَوْثُ وَالرَّحْمَةُ الْواسِعَةُ، وَعْداً غَیرَ مَکْذُوبٍ.
اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تَقُومُ، اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تَقْعُدُ، اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تَقْرَأُ وَتُبَینُ، اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تُصَلّی وَتَقْنُتُ، اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تَرْکَعُ وَتَسْجُدُ، اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تُهَلِّلُ وَتُکَبِّرُ، اَلسَّلامُ عَلَیکَ حین تَحْمَدُ وَتَسْتَغْفِرُ، اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تُصْبِحُ وَتُمْسی، اَلسَّلامُ عَلَیکَ فِی اللَّیلِ اِذا یغْشی وَالنَّهارِ اِذا تَجَلّی.
اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیهَا الْاِمامُ الْمَأمُونُ، اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیهَا الْمُقَدَّمُ الْمَأْمُولُ، اَلسَّلامُ عَلَیکَ بِجَوامِعِ السَّلامِ.
اُشْهِدُکَ یا مَوْلای اَنّی اَشْهَدُ اَنْ لااِلهَ اِلاَّ الله وَحْدَهُ لاشَریکَ لَهُ، وَاَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، لاَحَبیبَ اِلاَّ هُوَ وَاَهْلُهُ.
وَاُشْهِدُکَ اَنَّ عَلِیاً امیر المؤمنین حُجَّتُهُ، وَالْحَسَنَ حُجَّتُهُ، وَالْحُسَینَ حُجَّتُهُ، وَعَلِی بْنَ الْحُسَینِ حُجَّتُهُ، وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلِی حُجَّتُهُ، وَجَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ، وَمُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ حُجَّتُهُ، وَعَلِی بْنَ مُوسی حُجَّتُهُ، وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلِی حُجَّتُهُ، وَعَلِی بْنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ، وَالْحَسَنَ بْنَ عَلِی حُجَّتُهُ، وَاَشْهَدُ اَنَّکَ حُجَّةُ الله.
اَنْتُمُ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ، وَاَنَّ رَجْعَتَکُمْ حَقٌّ لارَیبَ فیها، یوْمَ لاینْفَعُ نَفْساً ایمانُها لَمْ تَکُنْ امَنَتْ مِنْ قَبْلُ، اَوْ کَسَبَتْ فی ایمانِها خَیراً، وَاَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ، وَاَنَّ ناکِراً وَنَکیراً حَقٌّ، وَاَشْهَدُ اَنَّ النَّشْرَ حَقٌّ، وَالْبَعْثَ حَقٌّ، وَاَنَّ الصِّراطَ حَقٌّ، وَالْمِرْصادَ حَقٌّ، وَالْمیزانَ حَقٌّ، وَالْحَشْرَ حَقٌّ، وَالْحِسابَ حَقٌّ، وَالْجَنَّةَ وَالنَّارَ حَقٌّ، وَالْوَعْدَ وَالْوَعیدَ بِهِما حَقٌّ.
یا مَوْلای شَقِی مَنْ خالَفَکُمْ، وَسَعِدَ مَنْ اَطاعَکُمْ، فَاشْهَدْ عَلی ما اَشْهَدْتُکَ عَلَیهِ، وَاَنَا وَلِی لَکَ، بَرئٌ مِنْ عَدُوِّکَ فَالْحَقُّ ما رَضَیتُمُوهُ، وَالْباطِلُ ما اَسْخَطْتُمُوهُ، وَالْمَعْرُوفُ ما اَمَرْتُمْ بِهِ، وَالْمُنْکَرُ ما نَهَیتُمْ عَنْهُ.
فَنَفْسی مُؤْمِنَةٌ بِالله، وَحْدَهُ لاشَریکَ لَهُ، وَبِرَسُولِهِ، وَبِامیر المؤمنین، وَبِکُمْ یا مَوْلای، اَوَّلِکُمْ وَاخِرِکُمْ، وَنُصْرَتی مُعَدَّةٌ لَکُمْ، وَمَوَدَّتی خالِصَةٌ لَکُمْ، امینَ امینَ.
الدعاء عقیب هذا القول:
اللهمَّ اِنّی اَسْأَلُکَ اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ، نَبِی رَحْمَتِک، وَکَلِمَةِ نُورِکَ، وَاَنْ تَمْلَأَ قَلْبی نُورَ الْیقینِ، وَصَدْری نُورَ الْایمانِ، وَفِکْری نُورَ الثَّباتِ، وَعَزْمی نُورَ الْعِلْمِ، وَقُوَّتی نُورَ الْعَمَلِ، وَلِسانی نُورَ الصِّدْقِ، وَدینی نُورَ الْبَصائِرِ مِنْ عِنْدِکَ، وَبَصَری نُورَ الضِّیاءِ، وَسَمْعی نُورَ الْحِکْمَةِ، وَمَوَدَّتی نُورَ الْمُوالاةِ لِمُحَمَّدٍ وَآلِهِ (علیهم السلام)، حَتّی اَلْقاکَ، وَقَدْ وَفَیتُ بِعَهْدِکَ وَمیثاقِکَ، فَتُغَشِّینی رَحْمَتُکَ یا وَلِی یا حَمیدُ.
اللهمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ، حُجَّتِکَ فی اَرْضِکَ، وَخَلیفَتِکَ فی بِلادِکَ، وَالدَّاعی اِلی سَبیلِکَ، وَالْقائِمِ بِقِسْطِکَ وَالسَّائِرِ بِاَمْرِکَ.
وَلِی الْمُؤْمِنینَ، وَبَوارِافِرینَ، وَمُجَلِّی الظُّلْمَةِ، وَمُنیرِ الْحَقِّ، وَالنَّاطِقِ بِالْحِکْمَةِ وَالصِّدْقِ، وَکَلِمَتِکَ التَّامَّةِ فی اَرْضِکَ، الْمُرْتَقِبِ الْخائِفِ، وَالْوَلِی النَّاصِحِ.
سَفینَةِ النَّجاةِ، وَعَلَمِ الْهُدی، وَنُورِ اَبْصارِ الْوَری، وَخَیرِ مَنْ تَقَمَّصَ وَارْتَدی، وَمُجَلِّی الْغَمَّاءِ، الَّذی یمْلَأُ الْاَرْضَ عَدْلاً وَقِسْطاً، کَما مُلِئَتْ ظُلْماً وَجَوْراً، اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیء قَدیرٌ.
اللهمَّ صَلِّ عَلی وَلِیکَ وَابْنِ اَوْلِیائِکَ، الَّذینَ فَرَضْتَ طاعَتَهُمْ، وَاَوْجَبْتَ حَقَّهُمْ، وَاَذْهَبْتَ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَطَهَّرْتَهُمْ تَطْهیراً، اللهمْ انْصُرْهُ وَانْتَصِرْ بِهِ لِدینِکَ، وَانْصُرْ بِهِ اَوْلِیاءَکَ وَاَوْلِیاءَهُ، وَشیعَتَهُ وَاَنْصارَهُ، وَاجْعَلْنا مِنْهُمْ.
اللهمَّ اَعِذْهُ مِنْ شَرِّ کُلِّ باغٍ وَطاغٍ، وَمِنْ شَرِّ جَمیعِ خَلْقِکَ، وَاحْفَظْهُ مِنْ بَینِ یدَیهِ وَمِنْ خَلْفِهِ، وَعَنْ یمینِهِ وَعَنْ شِمالِهِ، وَاحْرُسْهُ وَامْنَعْهُ مِنْ اَنْ یوصَلَ اِلَیهِ بِسُوءٍ، وَاحْفَظْ فیهِ رَسُولَکَ وَآلَ رَسُولِکَ، وَاَظْهِرْ بِهِ الْعَدْلَ، وَاَیدْهُ بِالنَّصْرِ، وَانْصُرْ ناصِریهِ، وَاخْذُلْ خاذِلیهِ.
وَاقْصِمْ بِهِ جَبابِرَةَ الْکُفْرِ، وَاقْتُلْ بِهِ الْکُفَّارَ وَالْمُنافِقینَ وَجَمیعَ الْمُلْحِدینَ، حَیثُ کانُوا، مِنْ مَشارِقِ الْاَرْضِ وَمَغارِبِها، بَرِّها وَبَحْرِها، وَامْلَأْ بِهِ الْاَرْضَ عَدْلاً، وَاَظْهِرْ بِهِ دینَ نَبِیکَ مُحَمَّدٍ (صَلَّی الله عَلَیهِ والِهِ).
وَاجْعَلْنی اللهمَّ مِنْ اَنْصارِهِ وَاَعْوانِهِ، وَاَتْباعِهِ وَشیعَتِهِ، وَاَرِنی فی آلِ مُحَمَّدٍ (علیهم السلام) ما یأْمُلُونَ، وَفی عَدُوِّهِمْ ما یحْذَرُونَ، اِلهَ الْحَقِّ آمینَ، یا ذَاالْجَلالِ وَالْاِکْرامِ، یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.
دعای آن حضرت در صلوات بر پیامبران وخاندانش، بنام آل یس:
سلام بر آل یاسین [خاندان پیامبر]، سلام بر تو ای دعوت کننده خلق بسوی خدا، ومظهر آیات الهی وآئینه صفات ربّانی حق متعال، سلام بر تو ای درگاه [رحمت] خدا، وبر پا دارنده دین او، سلام بر تو ای جانشین خدا ونصرت بخش [دین] او، سلام بر تو ای حجت خدا ورهنمای بندگان به مقاصد الهی وخواسته های پروردگار.
سلام بر تو ای تلاوت کننده کتاب خدا ومفّسرآن، سلام بر تو در تمام ساعات شب وروزت، سلام بر تو ای باقیمانده حجتهای او در زمین، سلام بر تو ای عهد وپیمان خداوند که پروردگار آنرا [در عالم ارواح] از خلق گرفت وآنرامحکم وموکّدگردانید، سلام برتو ای وعده تضمین شده خداوند.
سلام بر تو ای پرچم افراشته، وعلم موهوبی الهی، وپناه خلق، ورحمت واسعه خدا، که وعده او [در ظهور وقیام تو] هرگز تخلّف پذیر نیست.
سلام بر تو آنگاه که قیام می کنی، سلام بر تو آن هنگام که می نشینی، سلام بر تو آنزمان که [قرآن را] خوانده وتفسیر می کنی، سلام بر تو هنگامیکه به نماز ایستاده وقنوت می خوانی، سلام بر تو در آن هنگام که به رکوع وسجده می روی، سلام بر تو هنگامیکه لا اله الا الله والله اکبر می گوئی، سلام بر تو در آن هنگام که به ستایش خدا واستغفار می پردازی، سلام بر تو در صبحگاهان وشامگاهانت، سلام بر تو در شب وروز.
سلام بر تو ای امام ایمنی بخش، سلام بر تو ای مقدم وای مورد آرزوی مشتاقان، سلام بر تو با تمام جوانب ومراتب سلام وتحیت.
ای مولای من! ترا گواه می گیرم بر اینکه شهادت می دهم که هیچ خدائی جز خدای یکتا نیست، وهیچ شریکی ندارد، واینکه حضرت محمد بنده خدا وفرستاده اوست، وخداوند غیر او وخاندانش حبیب ودوستی ندارد.
ای مولایم! وترا گواه می گیرم که حجتّهای خداوند: امیر المؤمنین، وحسن، وحسین، وعلی بن حسین، ومحمد بن علی، وجعفربن محمد، وموسی بن جعفر، وعلی بن موسی، ومحمد بن علی، وعلی بن محمد، وحسن بن علی می باشند، وشهادت می دهم که تو حجت خداوندی.
شما اولین وآخرین [موجود] می باشید، ورجعت شما حق است ودر آن هیچ شکی نمی باشد، در آنروز که ایمان هیچکس - اگر پیش از آن روز ایمان نیاورده باشد یا ایمانش باعث کسب خیر نشده باشد - به او سودی نمی دهد، وشهادت می دهم که مرگ حق است، سنجش اعمال حق است، حشر حق است، محاسبه حق است، بهشت وجهنم حق است، وعده به بهشت وترساندن از جهنم حق است.
ای مولایم! شقی وبدبخت کسی است که با شما خاندان رسالت مخالفت کند، وکسی سعادتمند است که طاعت شما را گردن نهد، پس ای مولایم گواهی ده بر آنچه ترا بر آن گواه گرفتم، ومن دوست تو وبیزار از دشمنت می باشم، حق آنست که شما آنرا بپسندید، وباطل آنکه شما بر آن خشم آورید، کار نیکو آنست که شما بدان امر نمائید، وعمل زشت عملی است که شما از آن نهی کنید.
پس من به خدای یکتای بی شریک ایمان دارم، وبه پیامبرش وبه امیر مؤمنان وبه همه شما معتقدم، ای مولای من به فرد اول وآخر شما اعتقاد داشته ویاریم برای شما مهیا است، ودوستیم نسبت به شما خالصانه است، خداوندا همه این دعاهایم را مستجاب فرما.
دعای بعد از این زیارت:
خداوندا! از تو می خواهم که بر پیامبر رحمتت وکلمه نورانیت درود فرستی، ودلم را از نور یقین، وسینه ام را از نور ایمان، وفکر واندیشه ام را از نور نیات خالصانه، وعزم واراده ام را از نور علم، وتوانم را از نور عمل، وزبانم را از نور صدق وراستی، ودینم را از نور بصیرتها از جانب خود، چشمم را از نور دیدن، گوشم را از نور شنیدن، ودوستیم را از نور دوستی وولایت محمد وخاندانش - که بر تمامی آنان سلام باد - لبریز فرما، تا اینکه ترا ملاقات کنم، در حالیکه بعهد وپیمانت وفا کرده باشم، وتونیز مرا غرق در رحمت خود گردانی، ای مولا وای ستوده.
بارالها! بر محمد [امام زمان]، حجّتت در زمینت، جانشینت در شهرهایت، دعوت کننده خلق براهت، قیام کننده به اجرای عدالت، وبرانگیزنده مردم به امر تو، درود فرست.
او دوست وسرپرست مؤمنان، نابود کننده کافران، فروغ بخش ظلمت وتاریکی، آشکار کننده حق، گویا بحکمت وراستی، کلمه تو در زمینت، مراقب ودر انتظار [فرمانت] وخائف وترسان می باشد.
مولای خیر خواه، کشتی نجات، ونشانه وراهنمای هدایت، ونوردیدگان خلائق، وبهترین فرد که ردای [امامت] پوشید، وبینا کننده نابینایان است، واو کسی است که زمین را از عدل وداد پر می کند، همانگونه که از ظلم وستم لبریز شده باشد، وتو بر هر چیز توانائی.
خداوندا! درود فرست بر ولیت وفرزند اولیائت، آنانکه به اطاعتشان امر کرده وحق آنانرا واجب ساخته، وپلیدی ونقص را از ساحت ایشان زدودی، وپاک ومنزهشان قرار دادی، بارالها! اورا یاری کن وبسبب او دینت را یاری بخش، وبواسطه او دوستانت، وشیعیان ودوستانش ویارانش را امداد نما، ومارا نیزاز آنان قرارده.
خدایا! تو آن بزرگوار را از شرّ هر فرد سرکش وطغیانگر، واز شرّ همه خلق خود در پناهت حفظ نما، وآن حضرت را از پیش رو واز پشت سر، وطرف راست وچپ محفوظ دار، واز رسیدن هر امر ناگوار وآسیب نگهدار، وبسبب او پیامبر وخاندانش را محافظت کرده، وبواسطه او عدل را ظاهر کن، اورا با کمک خود تأیید کرده، یارانش را یاری فرما، وآنانکه از یاری او سرباز زنند را بخودشان واگذار.
وجبّاران کافر را بواسطه او درهم شکن، کافران ومنافقان را توسط او بقتل برسان، وتمام ملحدان را درشرق وغرب زمین، ودر سرزمینها ودریاهای جهان، بوسیله حضرتش نابود ساز، وبه ظهورش زمین را پر از عدل وداد کن، ودین پیامبرت - که درود خدا بر او وخاندانش باد - آشکار فرما.
پروردگارا! مرا ازیاران وانصار وپیروان وشیعیان آن حضرت قرار ده، وآنچه را که خاندان پیامبر آرزومندند، وآنچه که دشمنانشان از آن در هراسند را به من [با ظهور مولایم] بنمایان، ای خدای حق دعایم را مستجاب فرما، ای صاحب جلالت وبزرگواری وبخشش، وای مهربانترین مهربانان.
وفی روایة:
سَلامٌ عَلی آلِ یس، ذلِکَ هُوَ الْفَضْلُ الْمُبینُ، وَالله ذُوالْفَضْلِ الْعَظیمِ، لِمَنْ یهْدیهِ صِراطَهُ الْمُسْتَقیمَ، قَدْ آتاکُمُ الله یا آلَ یس خِلافَتَهُ وَعِلْمَ مَجاری اَمْرِهِ، فیما قَضاهُ وَدَبَّرَهُ، وَرَتَّبَهُ وَاَرادَهُ فی مَلَکُوتِهِ، فَکَشَفَ لَکُمُ الْغِطاءَ.
وَاَنْتُمْ خَزَنَتُهُ وَشُهَداؤُهُ، وَعُلَماؤُهُ وَاُمَناؤُهُ، وَساسَةُ الْعِبادِ وَاَرْکانُ الْبِلادِ، وَقُضاةُ الْاَحْکامِ وَاَبْوابُ الاْیمانِ، وَسُلالَةُ النَّبِیینَ وَصَفْوَةُ الْمُرْسَلینَ، وَعِتْرَةُ خِیرَةِ رَبِّ الْعالَمینَ.
وَمِنْ تَقْدیرِهِ مَنائِحُ الْعَطاءِ بِکُمْ اِنْفاذُهُ مَحْتُوماً مَقْرُوناً، فَما شَیء مِنَّا اِلاَّ وَاَنْتُمْ لَهُ السَّبَبُ، وَاِلَیهِ السَّبیلُ، خِیارُهُ لِوَلِیکُمْ نِعْمَةٌ، وَانْتِقامُهُ مِنْ عَدُوِّکُمْ سَخَطَةٌ، فَلا نَجاةَ وَلامَفْزَعَ اِلاَّ اَنْتُمْ، وَلامُذْهِبَ عَنْکُمْ، یا اَعْینَ الله النَّاظِرَةَ، وَحَمَلَةَ مَعْرِفَتِهِ، وَمَساکِنَ تَوْحیدِهِ فی اَرْضِهِ وَسَمائِهِ.
وَاَنْتَ یا مَوْلای وَیا حُجَّةَ الله وَبَقِیتَهُ، کَمالُ نِعْمَتِهِ، وَوارِثُ اَنْبِیائِهِ وَخُلَفائِهِ، ما بَلَغْناهُ مِنْ دَهْرِنا، وَصاحِبُ الرَّجْعَةِ لِوَعْدِ رَبِّنَا الَّتی فیها دَوْلَةُ الْحَقِّ وَفَرَجُنا، وَنَصْرُ الله لَنا وَعِزُّنا.
اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیهَا الْعَلَمُ الْمَنْصُوبُ، وَالْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ، وَالْغَوْثُ وَالرَّحْمَةُ الْواسِعَةُ، وَعْداً غَیرَ مَکْذُوبٍ، اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا صاحِبَ الْمَرْأی وَالْمَسْمَعِ، الَّذی بِعَینِ الله مَواثیقُهُ، وَبِیدِ الله عُهُودُهُ، وَبِقُدْرَةِ الله سُلْطانُهُ.
اَنْتَ الْحَکیمُ الَّذی لاتُعَجِّلُهُ الْغَضَبَةُ، وَالْکَریمُ الَّذی لاتُبْخِلُهُ الْحَفیظَةُ، وَالْعالِمُ الَّذی لاتَجْهَلُهُ الْحَمِیةُ، مُجاهَدَتُکَ فِی الله ذاتُ مَشِیةِ الله، وَمُقارَعَتُکَ فِی الله ذاتُ انْتِقامِ الله، وَصَبْرُکَ فِی الله ذُو اَناةِ الله، وَشُکْرُکَ لله ذُومَزیدِ الله وَرَحْمَتِهِ.
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَحْفُوظاً بِالله، الله نُورُ اَمامِهِ وَوَرائِهِ، وَیمینِهِ وَشِمالِهِ، وَفَوْقِهِ وَتَحْتِهِ، اَلسَّلامُ علَیکَ یا مَخْزُوناً فی قُدْرَةِ الله نُورُ سَمْعِهِ وَبَصَرِهِ، اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا وَعْدَ الله الَّذی ضَمِنَهُ، وَیا میثاقَ الله الَّذی اَخَذَهُ وَوَکَّدَهُ، اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا داعِی الله وَدَیانَ دینِهِ، اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا خَلیفَةَ الله وَناصِرَ حَقِّهِ.
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا حُجَّةَ الله وَدَلیلَ اِرادَتِهِ، اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا تالِی کِتابِ الله وَتَرْجُمانَهُ، اَلسَّلامُ عَلَیکَ فی آناءِ اللَّیلِ وَالنَّهارِ، اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا بَقِیةَ الله فی اَرْضِهِ، اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تَقُومُ، اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تَقْعُدُ، اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تَقْرَأُ وَتُبَینُ، اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تُصَلِّی وَتَقْنُتُ.
اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تَرْکَعُ وَتَسْجُدُ، اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تُعَوِّذُ وَتُسَبِّحُ، اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تُهَلِّلُ وَتُکَبِّرُ، اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تَحْمَدُ وَتَسْتَغْفِرُ، اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تُمَجِّدُ وَتَمْدَحُ، اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تُمْسی وَتُصْبِحُ.
اَلسَّلامُ عَلَیکَ فِی اللَّیلِ اِذا یغْشی وَفِی النَّهارِ اِذا تَجَلّی، اَلسَّلامُ عَلَیکَ فِی الْاخِرَةِ وَالْاُولی، اَلسَّلامُ عَلَیکُمْ یا حُجَجَ الله وَرُعاتَنا، وَهُداتَنا وَدُعاتَنا، وَقادَتَنا وَاَئِمَّتَنا، وَسادَتَنا وَمَوالینا.
اَلسَّلامُ عَلَیکُمْ اَنْتُمْ نُورُنا، وَاَنْتُمْ جاهُنا اَوْقاتِ صَلَواتِنا، وَعِصْمَتُنا بِکُمْ لِدُعائِنا وَصَلاتِنا، وَصِیامِنا وَاسْتِغْفارِنا، وَسائِرِ اَعْمالِنا.
اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیهَا الْاِمامُ الْمَأْمُونُ، اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیهَا الْاِمامُ الْمَأْمُولُ، اَلسَّلامُ عَلَیکَ بِجَوامِعِ السَّلامِ.
اَشْهَدْ یا مَوْلای اَنّی اَشْهَدُ اَنْ لااِلهَ اِلاَّ الله وَحْدَهُ لاشَریکَ لَهُ، وَاَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، لاحَبیبَ اِلاَّ هُوَ وَاَهْلُهُ.
وَاَنَّ امیر المؤمنین حُجَّتُهُ، وَاَنَّ الْحَسَنَ حُجَّتُهُ، وَاَنَّ الْحُسَینَ حُجَّتُهُ، وَاَنَّ عَلِی بْنَ الْحُسَینِ حُجَّتُهُ، وَاَنَّ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِی حُجَّتُهُ، وَاَنَّ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ، وَاَنَّ مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ حُجَّتُهُ، وَاَنَّ عَلِی بْنَ مُوسی حُجَّتُهُ، وَاَنَّ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِی حُجَّتُهُ، وَاَنَّ عَلِی بْنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ، وَاَنَّ الْحَسَنَ بْنَ عَلِی حُجَّتُهُ، وَاَنْتَ حُجَّتُهُ، وَاَنَّ الْاَنْبِیاءَ دُعاةٌ وَهُداةُ رُشْدِکُمْ.
اَنْتُمُ الْاَوَّلُ وَالْاخِرُ وَخاتِمَتُهُ، وَاَنَّ رَجْعَتَکُمْ حَقٌّ لاشَکَّ فیها، وَلا ینْفَعُ نَفْساً ایمانُها لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ اَوْ کَسَبَتْ فی ایمانِها خَیراً.
وَاَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ، وَاَنَّ مُنْکَراً وَنَکیراً حَقٌّ، وَاَنَّ النَّشْرَ حَقٌّ، وَالْبَعْثَ حَقٌّ، وَاَنَّ الصِّراطَ حَقٌّ، وَاَنَّ الْمِرْصادَ حَقٌّ وَاَنَّ الْمیزانَ حَقٌّ، وَالْحِسابَ حَقٌّ، وَاَنَّ الْجَنَّةَ حَقٌّ، وَالنَّارَ حَقٌّ، وَالْجَزاءَ بِهِما لِلْوَعْدِ وَالْوَعیدِ حَقٌّ، وَاَنَّکُمْ لِلشَّفاعَةِ حَقٌّ، لاتُرَدُّونَ، وَلاتَسْبِقُونَ بِمَشِیةِ الله وَبِاَمْرِهِ تَعْمَلُونَ.
وَلله الرَّحْمَةُ وَالْکَلِمَةُ الْعُلْیا، وَبِیدِهِ الْحُسْنی، وَحُجَّةُ الله النُّعْمی، خَلَقَ الْجِنَّ وَالْاِنْسَ لِعِبادَتِهِ، اَرادَ مِنْ عِبادِهِ عِبادَتَهُ، فَشَقِی وَسَعیدٌ، قَدْ شَقِی مَنْ خالَفَکُمْ، وَسَعِدَ مَنْ اَطاعَکُمْ.
وَاَنْتَ یا مَوْلای فَاشْهَدْ بِما اَشْهَدْتُکَ عَلَیهِ، تُخْزِنُهُ وَتَحْفَظُهُ لی عِنْدَکَ، اَمُوتُ عَلَیهِ وَاُنْشِرُ عَلَیهِ، وَاَقِفُ بِهِ وَلِیاً لَکَ، بَریئاً مِنْ عَدُوِّکَ، ماقِتاً لِمَنْ اَبْغَضَکُمْ، وادّاً لِمَنْ اَحْبَبْتُمْ.
فَالْحَقُّ ما رَضَیتُمُوهُ، وَالباطِلُ ما سَخِطْتُمُوهُ، وَالْمَعْرُوفُ ما اَمَرْتُمْ بِهِ، وَالْمُنْکَرُ ما نَهَیتُمْ عَنْهُ، وَالْقَضاءُ الْمُثْبَتُ مَا اسْتَأْثَرَتْ بِهِ مَشِیتُکُمْ، وَالْمَمْحُوُّ مالاَاسْتَأْثَرَتْ بِهِ سُنَّتُکُمْ.
فَلا اِلهَ اِلاَّ الله وَحْدَهُ لاشَریکَ لَهُ، وَمُحَمَّدٌ عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، عَلِی امیر المؤمنین حُجَّتُهُ، الْحَسَنُ حُجَّتُهُ، الْحُسَینُ حُجَّتُهُ، عَلِی حُجَّتُهُ، مُحَمَّدٌ حُجَّتُهُ، جَعْفَرٌ حُجَّتُهُ، مُوسی حُجَّتُهُ، عَلِی حُجَّتُهُ، مُحَمَّدٌ حُجَّتُهُ، عَلِی حُجَّتُهُ، الْحَسَنُ حُجَّتُهُ، وَاَنْتَ حُجَّتُهُ، وَاَنْتُمْ حُجَجُهُ وَبَراهینُهُ.
اَنَا یا مَوْلای مُسْتَبْشِرٌ بِالْبَیعَةِ الَّتی اَخَذَ الله عَلَی، شَرْطُهُ قِتالاً فی سَبیلِهِ، اِشْتَری بِهِ اَنْفُسَ الْمُؤْمِنینَ، فَنَفْسی مُؤْمِنَةٌ بِالله وَحْدَهُ لاشَریکَ لَهُ وَبِرَسُولِهِ، وَبِامیر المؤمنین، وَبِکُمْ یا مَوالِی، اَوَّلِکُمْ وَآخِرِکُمْ، وَنُصْرَتی لَکُمْ مُعَدَّةٌ، وَمَوَدَّتی خالِصَةٌ لَکُمْ، وَبَراءَتی مِنْ اَعْدائِکُمْ، اَهْلِ الْحَرَدَةِ وَالْجِدالِ ثابِتَةٌ لِثارِکُمْ، اَنَا وَلِی وَحیدٌ، وَالله اِلهَ الْحَقِّ یجْعَلُنی کَذلِکَ، آمینَ آمینَ.
مَنْ لی اِلاَّ اَنْتَ فیما دِنْتُ، وَاعْتَصَمْتُ بِکَ فیهِ، تَحْرُسُنی فیما تَقَرَّبْتُ بِهِ اِلَیکَ، یا وِقایةَ الله وَسِتْرَهُ وَبَرَکَتَهُ، اَغْنِنی اَدْنِنی اَدْرِکْنی، صِلْنی بِکَ وَلاتَقْطَعْنی.
اللهمَّ بِهِمْ اِلَیکَ تَوَسُّلی وَتَقَرُّبی، اللهمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَصِلْنی بِهِمْ وَلاتَقْطَعْنی، بِحُجَّتِکَ اَعْصِمْنی وَسَلامَکَ عَلی آلِ یس مَوْلای، اَنْتَ الْجاهُ عِنْدَالله رَبِّکَ وَرَبّی اِنَّهُ حَمیدٌ مَجیدٌ.
اللهمَّ اِنّی اَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذی خَلَقْتَهُ مِنْ ذلِکَ، وَاسْتَقَرَّ فیکَ، فَلایخْرُجُ مِنْکَ اِلی شَیء اَبَداً، اَیا کَینُونُ اَیا مُکَوِّنُ، اَیا مُتَعالُ اَیا مُتَقَدِّسُ، اَیا مُتَرَحِّمُ اَیا مُتَرَئِّفُ اَیا مُتَحَنِّنُ.
اَسْأَلُکَ کَما خَلَقْتَهُ غَضّاً، اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ نَبِی رَحْمَتِکَ، وَکَلِمَةِ نُورِکَ، وَوالِدِ هُداةِ رَحْمَتِکَ، وَامْلَأْ قَلْبی نُورَ الْیقینِ، وَصَدْری نُورَ الاْیمانِ، وَفِکْری نُورَ الثَّباتِ، وَعَزْمی نُورَ التَّوْفیقِ، وَذَکائی نُورَ الْعِلْمِ، وَقُوَّتی نُورَ الْعَمَلِ، وَلِسانی نُورَ الصِّدْقِ، وَدینی نُورَ الْبَصائِرِ مِنْ عِنْدِکَ، وَبَصَری نُورَ الضِّیاء، وَسَمْعی نُورَ وَعْی الْحِکْمَةِ، وَمَوَدَّتی نُورَ الْمُوالاةِ لِمُحَمَّدٍ وَآلِهِ (علیهم السلام)، وَنَفْسی نُورَ قُوَّةِ الْبَراءَةِ مِنْ اَعْداءِ مُحَمَّدٍ وَاَعْداءِ آلِ مُحَمَّدٍ.
حَتّی اَلْقاکَ وَقَدْ وَفَیتُ بِعَهْدِکَ وَمیثاقِکَ، فَلْتَسَعْنی رَحْمَتُکَ یا وَلِی یا حَمیدُ، بِمَرْآکَ وَمَسْمَعِکَ یا حُجَّةَ الله دُعائی، فَوَفِّنی مُنَجِّزاتِ اِجابَتی، اَعْتَصِمُ بِکَ، مَعَکَ مَعَکَ مَعَکَ سَمْعی وَرِضای، یا کَریمُ.
ودر روایت دیگر این دعا اینگونه آمده است:
سلام بر آل یاسین [خاندان پیامبر]، واین فضل آشکاری است، وخداوند برای کسی که او را به راه راست هدایت کند صاحب فضل عظیم وبزرگ است، ای آل یس خداوند خلافت خود ودانش مقدّراتش در آنچه در جهان تدبیر فرموده وحکم کرده واراده نموده، را بشما ارزانی داشت، وحجابها را برای شما بر طرف نمود.
وشما خازنان علم او، وگواهان ودانایان وامینان او، وسیاستمداران بندگان، وارکان شهرها ومجریان احکام، ودرهای ایمان، وفرزندان پیامبران، وبرگزیدگان رسولان وخاندان برگزیده پروردگار جهانیان می باشید.
واز تقدیرات الهی عطای محتوم ولازم اوست برای شما، هیچ چیزی نمی باشد جز آنکه سبب وعلت آن شما هستند وراه آن بسوی شماست، اختیار الهی برای دوستان شما نعمت، وغضب او انتقام خداوند از دشمنانتان می باشد، راه نجات وفراری جز شما نبوده وغیر از شما راه فراری نیست، ای چشمان بینای الهی، وحاملان دانش او، وجایگاههای توحید او در زمین وآسمانش.
وتو ای مولای من وای حجت الهی باقیمانده کمال نعمت او، وجانشین پیامبران وخلفای او در تمامی زمانها، ورجعت کننده، که تحقق بخش وعده الهی در حکومت حق وگشایش ما، ویاریگر ما وعزت بخش ما می باشی.
سلام بر تو ای پرچم افراشته، وای دانش سرشار، وپناه ورحمت گسترده، ووعده ای که متحقق خواهد شد، سلام بر تو ای بینا وشنوا، که مواثیق او در دیدگاه خدا وعهدهایش بدست او وسلطنتش بیاری اوست.
تو حکیمی هستی که غضب او را در انجام کار به تعجیل وانمی دارد، وبزرگواری هستی که نگاهداشتن چیزی اورا بخیل نمی کند، ودانایی هستی که تعصّب تو را به جهل دچار نمی سازد، جهاد تو در راه خدا با مشیت الهی توام، ومقاومت تو در راه او انتقام او، وصبر تو در راهش او صبر الهی، وشکر تو در بردارنده رحمت وفضل الهی برای توست.
سلام بر توای که در حفاظت خدایی، خداوند نور پیشاپیش وپشت سر، وسمت راست وچپ، وبالا وپائین او می باشد، سلام بر تو ای که نور دیدن وشنیدنش در قدرت الهی نگاهداری شده است. سلام بر تو ای وعده ضمانت شده الهی، ای کسی که پیمان او گرفته شده ومؤکد گردیده است، سلام بر تو ای خواننده بسوی خدا وآئینه صفات او، سلام بر تو ای خلیفه الهی ویاور حق.
سلام بر تو ای حجت الهی ودلیل اراده او، سلام بر تو ای خواننده کتاب الهی ومبین آن، سلام بر تو در تمامی لحظات شب وروز، سلام بر تو ای باقیمانده خدا در زمینش، سلام بر تو آنگاه که بر می خیزی، سلام بر تو آنهنگام که می نشینی، سلام بر تو در زمانیکه می خوانی وتفسیر می کنی، سلام بر تو هنگامی که نماز خوانده وقنوت می گیری.
سلام بر تو آنهنگام که به رکوع وسجده می روی، سلام بر تو آنزمان که به خدا پناه برده واو را می ستایی، سلام بر تو آنگاه که به وحدانیت او گواهی داده واورا تکبیر می گویی، سلام بر تو هنگامی که حمد وستایش او گفته واستغفار می کنی، سلام بر تو در آنزمان که به تمجید وتسبیح خدا می پردازی.
سلام بر تو در شامگاهان وصبحگاهان، سلام بر تو آنگاه که تاریکی شب فرا می رسد، وآنگاه که روشنائی روز در جهان پهنه می گستراند، سلام بر تو در دنیا وآخرت، سلام بر شما ای حجتهای الهی وحافظان ما، وهدایتگران ما وخوانندگان ما بسوی او، ورهنمایان وپیشوایان ما.
سلام بر شما، شما نور ما وآبروی ما در هنگام نماز، وحافظان ما می باشید، ودعاهایمان ونمازها وروزه ها واستغفارها، وتمامی اعمالمان از شما می باشد.
سلام بر تو ای امام امین، سلام بر تو ای امام آرزو کرده شده، سلام بر تو با تمامی جوانب سلام.
ای مولایم! گواهی بده که من شهادت می دهم به وحدانیت خداوند وعدم شریک برای او، واینکه محمد بنده وفرستاده اوست، دوستی برای خدا جز او وخاندانش نمی باشد.
واینکه امیر المؤمنین وحسن وحسین، وعلی بن حسین ومحمد بن علی وجعفر بن محمد، وموسی بن جعفر وعلی بن موسی، ومحمد بن علی وعلی بن محمد، وحسن بن علی وتو، حجتهای الهی می باشید، وپیامبران خوانندگان وهدایتگران راه شمایند.
شما اول وآخر وپایان می باشید، رجعت شما حق بوده وشکی در آن نیست، و[در آن روز] که ایمان هیچکس - اگر پیش از آنروز ایمان نیاورده باشد یا در آن خیری کسب نکرده باشد - به او سودی نمی دهد.
ومرگ حق است وحسابگران در قبر منکر ونکیر حق می باشند، برانگیختن ومبعوث شدن حق بوده، وصراط وکمینگاه الهی، ومیزان وحسابرسی حق است، وبهشت وجهنم حق وپاداش به ایندو بخاطر وعده ووعید الهی حق است، وشفاعت شما حق است ورد نخواهد شد، از مشیت الهی سبقت نگرفته وبه فرمان او عمل می کنید.
ورحمت وقدرت از آن اوست، ونیکی ونعمت بدست اوست، جن وانس را برای بندگی خلق کرده واز بندگانش همین انتظار را دارد گروهی شقّی وعده ای سعادتمند می شود، شقی کسی است که با شما مخالفت نموده وپیروان شما سعادتمند می باشند.
وتو ای مولای من بر آنچه تو را گواه گرفتم گواه باش، نزد خود از آن نگاهبانی کن، تابر آن مرده وبر آن برانگیخته شوم، وبراساس آن بعنوان دوست تو وبیزار از دشمنانت، ومتنفر از کسانی که بدخواه شمایند، ودوستدار دوستدارانت معرفی گردم.
حق چیزی است که شما از آن خشنود باشید وباطل امری است که مبغوض شما باشد، کار نیک کاری است که بدان امر کرده، وکار زشت عملی است که از آن نهی نموده باشید، وحکم ثابت الهی حکمی است که اراده شما بدان تعلق گرفته، وحکم تغییر پذیر حکمی است که بر اساس راه شما نباشد.
پس معبود حقی جز خدا نبوده وشریکی برای او نیست، ومحمد بنده ورسول اوست، وعلی امیر المؤمنین وحسن وحسین، وعلی ومحمد وجعفر، وموسی وعلی ومحمد، وعلی وحسن وتو، حجت خدائید، شما حجج الهی وبرهان ودلیل او هستید.
ای مولایم! از بیعتی که خداوند از من گرفته، وآن مرگ در راه اوست، که جان مؤمنین را بدان خریده باشد خرسند می باشم، پس جانم به خداوند بزرگ که شریکی ندارد وبه رسول او وبه امیر المؤمنین وبه شما ای موالیان من، به اولین وآخرین شما، مؤمن می باشد ویاری من برای شما آماده ومحبّتم تنها برای شماست، وبیزاریم از دشمنانتان که اهل نبرد وجدالند ثابت وبرای انتقام آماده است، من دوستدار شما هستم، وخداوند معبود حق مرا اینگونه قرار می دهد، خداوندا، اجابت فرما، اجابت فرما.
در آنچه بدان معتقد شدم، وبدان چنگ زدم جز تو کسی را ندارم، مرا در آنچه بتو نزدیک شدم نگاهبان باش، ای نگاهبان الهی وحجاب او وبرکت او مرا بی نیاز گردان، نزدیک گردان، مرا دریاب، مرا بخود متصل گردان ومنقطع نساز.
پروردگارا! توسّلم ونزدیکیم بسوی تو به آنان است، پروردگارا بر محمد وخاندانش درود فرست ومرا به آنان متصل ساز ومنقطع نکن، وبه حجّتت مرا نگهبان باش، وسلام تو بر آل یس، مولای من تو نزد خدایت وخدای من آبرومند می باشی، تو ستوده وبزرگواری.
پروردگارا! از تو می خواهم بنامت که بدان خلق کرده، ودر تو بوده ونزد فرد دیگری نیست، ای جاودان، ای خالق، ای برتر، ای منّزه، ای مهربان، ای روؤف، ای نیکی کننده.
از تو می خواهم همچنانکه او را تازه آفریدی، بر محمد پیامبر رحمتت ومخلوق نورانیت، وجدّ هدایتگران رحمتت درود فرستی، وقلبم را از نور یقین وسینه ام را از نور ایمان، وفکرم را از نور ثبات، وتصمیمم را از نور توفیق، واندیشه ام را از نور علم، ونیرویم را از نور عمل، وزبانم را از نور صدق وراستی، ودینم را از نور بصیرت، ودیدگانم را از نور دیدن، وگوشم را از نور پذیرش حکمت، ودوستیم را از نور دوستی محمد وخاندانش، وجانم را از نور بیزاری از دشمنانشان پر گردان.
تا آنگاه که تو را دیدار کنم، ودر حالیکه به عهد ومیثاقت وفا کرده باشم، وپس رحمتت را شامل من گردان، ای دوست، ای ستوده، ای حجت الهی، دعایم در معرض دید تو ودر معرض شنوایی توست، پس حاجتهایم را متحقق ساز، بتو پناه برده، با توام با توام با توام، شنیدنم وخشنودیم، ای بزرگوار.
ادعیه آن حضرت در مورد نماز وآنچه بدان ارتباط دارد
برای توجه نمودن به نماز بعد از گفتن تکبیر:
دعاؤه (علیه السلام) للتوجّه للصّلاة بعد التکبیر:
وَجَّهْتُ وَجْهِی لِلَّذی فَطَرَ السَّمواتِ والْاَرْضَ حَنیفاً مُسْلِماً، عَلی مِلَّةِ اِبْراهیمَ ودینِ مُحَمَّدٍ وَهُدی اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ، وما اَنَا مِنَ الْمُشْرِکینَ.
اِنَّ صَلاتی ونُسُکیحْیای ومَماتی لله رَبِّ الْعالَمینَ، لا شَریکَ لَهُ، وبِذلِکَ اُمِرْتُ واَنَا مِنَ الْمُسْلِمینَ.
اللهمَّ اجْعَلْنی مِنَ الْمُسْلِمینَ، اَعُوذُ بِالله السَّمیعِ الْعَلیمِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ.
دعای آن حضرت برای توجّه نمودن به نماز بعد از گفتن تکبیر:
چهره ام را بسوی کسی قرار می دهم که آسمانها وزمین را خلق کرد، در حالیکه در راه مستقیم قرار داشته وتسلیم او هستم، وبه دین حضرت ابراهیم ومحمد وهدایت حضرت علی قرارداشته ونسبت بخدا شریکی قرارنداده ام.
نماز واعمالم وزندگی ومرگم برای پروردگار جهانیان بوده، شریکی برای او نیست وبدین امر مأمورشده ام واز مسلمانان هستم.
پروردگارا! مرا از مسلمانان قرارده، از شر شیطان رانده شده به خداوند شنوای دانا پناه می برم.
در رکوع نمازهای واجب:
دعاؤه (علیه السلام) بعد ذکر الرکوع فی الفرائض:
اللهمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَالِ مُحَمَّدٍ وَتَرَحَّمْ عَلی عَجْزِنا، وَاَغِثْنا بِحَقِّهِمْ.
دعای آن حضرت بعد از ذکر رکوع در نمازهای واجب:
پروردگارا! بر محمد وخاندانش درود فرست، وبر ناتوانی ما رحم نما، وبه حق آنان بفریادمان برس.
در قنوت:
دعاؤه (علیه السلام) فی القنوت:
اللهمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، واَکْرِمْ اَوْلِیاءَکَ بِاِنْجازِ وَعْدِکَ، وبَلِّغْهُمْ دَرَکَ ما یأْمُلُونَ مِنْ نَصْرِکَ، واکْفُفْ عَنْهُمْ بَأْسَ مَنْ نَصَبَ الْخِلافَ عَلَیکَ، وتَمَرَّدَ بِمَنْعِکَ عَلی رُکُوبِ مُخالَفَتِکَ، وَاسْتَعانَ بِرِفْدِکَ عَلی فَلِّ حَدِّکَ، وَقَصَدَ لِکَیدِکَ بِاَیدِکَ، ووَسِعْتَهُ حِلْماً لِتَأْخُذَهُ عَلی جَهْرَةٍ، اَوْ تَسْتَأْصِلَهُ عَلی غُرَّةٍ.
فَاِنَّکَ اللهمَّ قُلْتَ وقَوْلُکَ الْحَقُّ: (حَتَّی اِذا اَخَذَتِ الْاَرْضُ زُخْرُفَها وازَّینَتْ وَظَنَّ اَهْلُها اَنَّهُمْ قادِرُونَ عَلَیها اَتیها اَمْرُنا لَیلاً اَوْ نَهاراً فَجَعَلْناها حَصیداً کَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِاْلاَمْسِ کَذلِکَ نُفَصِّلُ الایاتِ لِقَوْمٍ یتَفَکَّرُونَ)، وَقُلْتَ: (فَلَمَّا اسَفُونا اِنْتَقَمْنا مِنْهُمْ).
وَاِنَّ الْغایةَ عِنْدَنا قَدْ تَناهَتْ، واِنَّا لِغَضَبِکَ غاضِبُونَ، واِنَّا عَلی نَصْرِ الْحَقِّ مُتَعاصِبُونَ، وَاِلی وُرُودِ اَمْرِکَ مُشْتاقُونَ، ولِاِنْجازِ وَعْدِکَ مُرْتَقِبُونَ، ولِحُلُولِ وَعیدِکَ بِاَعْدائِکَ مُتَوَقِّعُونَ.
اللهمَّ فَأْذَنْ بِذلِکَ، وَافْتَحْ طُرُقاتِهِ، وَسَهِّلْ خُرُوجَهُ، وَوَطِّئْ مَسالِکَهُ، وَاشْرَعْ شَرائِعَهُ، وَاَیدْ جُنْدَهُ واَعْوانَهْ، وَبادِرْ بَأْسَکَ الْقَوْمَ الظَّالِمینَ، وَابْسُطْ سَیفَ نَقِمَتِکَ عَلی اَعْدائِکَ الْمُعانِدینَ، وخُذْ بِالثَّارِ، اِنَّکَ جَوادٌ مَکَّارٌ.
دعای آن حضرت در قنوت:
پروردگارا! بر محمّد وخاندانش درود فرست، واولیائت را با قطعی ساختن وعده ات گرامی دار، وآنان را به آنچه از یاریت امید دارند برسان، ودشمنی کسی که به مخالفت تو برخاسته، واز محرّمات تو سرکشی نموده وآنها را انجام داده، وبا کمک عنایات ونعمتهای تو در صدد از هم گسستن حدّت برآمده، وبا همان نعمتهایت قصد نیرنگ با تو را نموده، وبردباری تو شامل حال او گردیده، را از ایشان بازدار، تا او را آشکار برگیری، یا در حالیکه مغرور شده باشد از ریشه برآوری.
پروردگارا! بدرستیکه تو فرموده ای وفرموده است حق است: (آنگاه که زمین سبزی وزینت بخود گرفت واهل آن گمان کردند بر آن قادر هستند امر ما درشب یا روز فرارسید پس آن را نابود ساختیم گویا که دیروز هیچ سبزه ای وجود نداشته، این چنین آیات را برای گروهی که اندیشه کنند شرح می دهیم)، ونیز فرموده ای: (پس چون ما را به خشم آوردند از آنان انتقام گرفتیم).
وبراستی که آخرین فرصت نزد ما بسرآمده، وما برای خشم تو غضبناک، بریاری حق هماهنگ، وبه آمدن فرمانت مشتاق، وبرای تحقّق یافتن وعده ات در انتظار بسر برده، وفرود آمدن عذابت را بر دشمنانت خواهانیم.
بارالها! پس در آن امر بما اذن ده، وراههایش را بگشای، ونحوه بیرون آمدن از آن را آسان گردان، وزمینه های پیمودنش را فراهم نما، وراههای آنرا برویمان بگشای، وسپاهیان ویاورانش را تأیید فرما، وعذابت را بر ستمگران زودتر برسان، وشمشیر نعمتت را بردشمنان معاندت بگستران، وانتقام خونها را بگیر که تو بسیار بخشنده ومکر کننده ای.
در حال قنوت:
دعاؤه (علیه السلام) فی حال القنوت:
اللهمَّ مالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشاءُ، وتَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشاءُ، وتُعِزُّ مَنْ تَشاءُ، وتُذِلُّ مَنْ تَشاءُ، بِیدِکَ الْخَیرُ اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ.
یا ماجِدُ یا جَوادُ، یا ذَاالْجَلالِ والْاِکْرامِ، یا بَطَّاشُ یاذَاالْبَطْشِ الشَّدیدِ، یا فَعَّالاً لِما یریدُ، یا ذَا الْقُوَّةِ الْمَتینِ، یارَؤُوفُ یا رَحیمُ، یا لَطیفُ، یا حَی حینَ لا حَی.
اللهمَّ اَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الْمَخْزُونِ الْمَکْنُونِ، الْحَی الْقَیومِ، الَّذی اسْتَأْثَرْتَ بِهِ فی عِلْمِ الْغَیبِ عِنْدَکَ، ولَمْ یطَّلِعْ عَلَیهِ اَحَدٌ مِنْ خَلْقِکَ.
وَاَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذی تُصَوِّرُ بهِ خَلْقَکَ فی الْاَرْحامِ کَیفَ تَشاءُ، وبِهِ تَسُوقُ اِلَیهِمْ اَرْزاقَهُمْ فی اَطْباقِ الظُّلُماتِ مِنْ بَینِ الْعُرُوقِ والْعِظامِ.
وَاَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذی اَلَّفْتَ بِهِ بَینَ قُلُوبِ اَوْلِیائِکَ، وَاَلَّفْتَ بَینَ الثَّلْجِ والنَّارِ، لا هذا یذیبُ هذا، ولا هذا یطْفِیء هذا.
وَاَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذی کَوَّنْتَ بِهِ طَعْمَ الْمِیاهِ، وَاَسْأَلُکَ بِاسْمِکَِ الَّذی اَجْرَیتَ بِهِ الْماءَ فی عُرُوقِ الْنَباتِ بَینَ اَطْباقِ الثَّری، وَسُقْتَ الْماءَ اِلی عُرُوقِ الْاَشْجارِ بَینَ الصَّخْرَةِ الصَّمَّاءِ.
وَاَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذی کَوَّنْتَ بِهِ طَعْمَ الثِّمارِ واَلْوانَها، وَاَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذی بِهِ تُبْدِیء وتُعیدُ، وَاَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الْفَرْدِ الْواحِدِ الْمُتَفَرِّدِ بِالْوَحْدانِیةِ، الْمُتَوَحِّدِ بِالصَّمَدانِیةِ وَاَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذی فَجَّرْتَ بِهِ الْماءَ مِنَ الصَّخْرَةِ الصَّمَّاءِ، وَسُقْتَهُ مِنْ حَیثُ شِئْتَ، وَاَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذی خَلَقْتَ بِهِ خَلْقَکَ، وَرَزَقْتَهُمْ کَیفَ شِئْتَ، وَکَیفَ شاؤُوا.
یا مَنْ لاتُغَیرُهُ الْاَیامُ وَاللَّیالی، اَدْعُوکَ بِما دَعاکَ بِهِ نُوحٌ حینَ ناداکَ فَاَنْجَیتَهُ وَمَنْ مَعَهُ، وَاَهْلَکْتَ قَوْمَهُ، وَاَدْعُوکَ بِما دَعاکَ بِهِ اِبْراهیمُ خَلیلُکَ حینَ ناداکَ فَاَنْجَیتَهُ وَجَعَلْتَ النَّارَ عَلَیهِ بَرْداً وسَلاماً.
وَاَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذی اِذا دُعیتَ بِهِ اَجَبْتَ، یا مَنْ لَهُ الْخَلْقُ والْاَمْرُ، یا مَنْ اَحاطَ بِکُلِّ شَیء عِلْماً، وَاَحْصی کُلَّ شَیء عَدَداً.
یا مَنْ لا تُغَیرُهُ الْاَیامُ وَاللَّیالی، ولا تَتَشابَهَ عَلَیهِ الْاَصْواتُ، ولا تَخْفی عَلَیهِ اللُّغاتُ، ولا یبْرِمُهُ اِلْحاحُ الْمُلِحّینَ.
اَسْأَلُکَ اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ والِ مُحَمَّدٍ، خِیرَتِکَ مِنْ خَلْقِکَ، فَصَلِّ عَلَیهِمْ بَاَفْضَلِ صَلَواتِکَ، وصَلِّ عَلی جَمیعِ النَّبِیینَ والْمُرْسَلینَ، الَّذینَ بَلَّغُوا عَنْکَ الْهُدی، وعَقَدُوا لَکَ الْمَواثیقَ بِالطَّاعَةِ، وصَلِّ عَلی عِبادِکَ الصَّالِحینَ.
یا مَنْ لا یخْلِفُ الْمیعادَ، اَنْجِزْ لی ما وَعَدْتَنی، وَاجْمَعْ لی اَصْحابی وصَبِّرْهُمْ، وَانْصُرْنی عَلی اَعْدائِکَ وَاَعْداءِ رَسُولِکَ، وَلا تُخَیبْ دَعْوَتی، فَاِنّی عَبْدُکَ اِبْنُ عَبْدِکَ اِبْنُ اَمَتِکَ، اَسیرٌ بَینَ یدَیکَ.
سَیدی اَنْتَ الَّذی مَنَنْتَ عَلَی بِهذَا الْمَقامِ، وتَفَضَّلْتَ بِهِ عَلَی دُونَ کَثیرٍ مِنْ خَلْقِکَ.
اَسْأَلُکَ اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، واَنْ تُنْجِزَ لی ما وَعَدْتَنی، اِنَّکَ اَنْتَ الصَّادِقُ، ولا تُخْلِفُ الْمیعادَ، وَاَنْتَ عَلی کُلِّ شَیء قَدیرٌ.
دعای آن حضرت در حال قنوت:
پروردگارا! ای صاحب ملک هستی، بهر کس که خواهی ملک وسلطنت داده، واز هر که خواهی جامه ملک بدر می کنی، هر که را خواهی عزیز گردانده، وهر کسی را که بخواهی ذلیل می گردانی، خیرونیکی دردست توست، براستی که تو بر هر چیز توانائی.
ای بزرگوار، ای بخشنده، ای صاحب جلالت وعظمت، ای بسیار سخت گیرنده وصاحب قدرت، ای کسی که هر چه اراده کند انجام پذیرد، ای صاحب نیروی جاودانه، ای مهربان، ای زنده در هنگامیکه هیچ زنده ای وجود نداشته باشد، ای زنده.
پروردگارا! از تو می خواهم به آن اسم پنهان وپوشیده که در عالم غیب نزد خودت قرارداده ای، وهیچ یک از مخلوقاتت برآن آگاهی ندارند، واز تو می خواهم به آن اسم که به آن مخلوقاتت را هرگونه که بخواهی در رحمها شکل می دهی، وبه آن اسم روزیهایشان را در چند طبقه تاریک از میان رگها واستخوانها می فرستی.
واز تو می خواهم به آن نامت که با آن میان دلهای دوستانت الفت داده، ونیز بین یخ وآتش هماهنگی برقرار کرده ای، که نه این آن را آب می کند ونه آن این را خاموش می سازد.
وتو را می خوانم به آن نامت که با آن طعم آبها را پدید آورده ای، وتو را می خوانم به آن نامت که با آن آب را در ریشه های گیاهان میان طبقات خاک جاری ساخته ای، وآب را به رگ وریشه در ختان در میان سنگ خارا فرستاده ای.
واز تو می خواهم به آن نامت که به آن طعم میوه ها ورنگ آنها را پدید آورده ای، واز تو می خواهم به آن نامی که با آن پدید آورده وباز می گردانی، وتو را می خوانم به آن اسم یکتای بی همتای. تو که در وحدانیت یکتاست ودر بی نیازی بی همتا. وتو را می خوانم به آن نامت که با آن آب را از سنگ سخت شکافته واز هرجا که اراده نمودی جاری ساخته ای، وتو را می خوانم به آن نامت که با آن خلقت را آفریدی، وهر گونه که خواسته ای وهر طوری که خواسته اند روزیشان داده ای.
ای کسی که روزها وشبها او را تغییر ندهند، تو را می خوانم به آنچه نوح تو را با آن خواند، آن هنگام که تو را مخاطب قرارداد، پس او وهمراهانش را نجات داده وقومش را هلاک نمودی.
وتو را می خوانم به آنچه خلیل تو ابراهیم با آن تو را خواند، آنگاه که تو را مخاطب قرارداد، پس او را نجات داده وآتش را بروی سرد وسلامت نمودی.
وتو را می خوانم به آنچه کلیم تو موسی تو را با آن خواند، پس دریا (رودنیل) را شکافتی واو وبنی اسرائیل را نجات داده وفرعون وقومش را درآن غرق ساختی.
وتو را می خوانم به آنچه روح تو عیسی تو را با آن خواند، آنگاه که تو را مخاطب قرار داد، پس او را از دشمنان نجات داده وبسوی خودت بالا بردی، وتو را می خوانم به آنچه حبیب تو وبرگزیده وپیامبرت محمد، تو را با آن خواند، پس دعایش را اجابت کرده واز احزاب وگروهها نجاتش دادی وبر دشمنانت یاریش نمودی.
واز تومی خواهم به آن نامت که هرگاه با آن خوانده شوی اجابت می فرمایی، ای کسی که خلق وامر از آنِ توست، ای آنکه دانش او همه چیز را فراگرفته، ای آنکه تعداد همه چیز را می داند.
ای آنکه روزها وشبها او را تغییر ندهند، وصداها بر او مشتبه نگردد، زبانها بر او پوشیده نمی ماند، واصرار کنندگان او را به ستوه درنیاورند.
از تو درخواست می کنم که بر برگزیدگان خلقت محمد وخاندانش با برترین درودهایت درود فرستی، وبرتمامی پیامبران وفرستگانت که هدایت را از جانب تو تبلیغ کرده وپیمانهای اطاعتت را محکم نمودند، درود فرستی، وبربندگان صالحت درود فرست.
ای آنکه خلف وعده نمی کنی، وعده ای راکه بمن داده ای تحقق بخش واصحابم را برایم جمع کرده وآنان را صبور گردان، ومرا بردشمنانت ودشمنان فرستاده ات یاری بخش، ودعایم را ناامید مگردان، که من بنده تو فرزند بنده ات، فرزند کنیزت هستم، اسیر درگاه توام.
ای آقای من توهستی که این مقام را بر من منّت نهاده ای واز میان بسیاری از مخلوقاتت بر من تفضّلْ فرموده ای.
از تو درخواست می کنم، که بر محمد وخاندانش درود فرستی وآنچه بمن وعده کرده ای را تحقّق بخشی، بدرستی که گفتارت صادق بوده وخلف وعده نمی کنی، وبر هر چیز توانائی.
در تعقیب نمازهای واجب:
دعاؤه (علیه السلام) فی تعقیب الفرائض:
اللهمَّ سَرِّحْنی عَنِ الْهُمُومِ وَالْغُمُومِ وَوَحْشَةِ الصَّدْرِ وَوَسْوَسَةِ الشَّیطانِ، بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.
دعای آن حضرت بعد از نمازهای واجب:
پروردگارا! مرا از غم واندوه وبیمناک بودن ووسوسه های شیطان رهایی بخش، برحمتت ای مهربانترین مهربانان.
در استخاره:
دعاؤه (علیه السلام) فی الاستخاره:
عنه (علیه السلام): یکتب فی رقعتین: خیرة من الله ورسوله لفلان بن فلان، ویکتب فی احداهما: افعل، وفی الاخری: لا تفعل، ویترک فی بُندقتین من طین، ویرمی فی قدح فیه ماء، ثمّ یتطهّر ویصلّی رکعتین، ویدعو عقیبهما:
اللهمَّ اِنّی اَسْتَخیرُکَ خِیارَ مَنْ فَوَّضَ اِلَیکَ اَمْرَهُ، وَاَسْلَمَ اِلَیکَ نَفْسَهُ، وتَوَکَّلَ عَلَیکَ فی اَمْرِهِ، وَاسْتَسْلَمَ بِکَ فیما نَزَلَ بِهِ اَمْرُهُ.
اللهمَّ خِرْلی، ولا تَخِرْ عَلَی، واَعِنّی ولاتُعِنْ عَلَی، وَمَکِّنّی ولا تُمَکِّنْ مِنّی، وَاهْدِنی لِلْخَیرِ، وَلاتُضِلَّنی، وَارْضِنی بِقَضائِکَ، وبارِکْ لی فی قَدَرِکَ، اِنَّکَ تَفْعَلُ ما تَشاءُ، وتُعْطی ما تُریدُ.
اللهمَّ اِنْ کانَتِ الْخِیرَةُ لی فی اَمْری هذا، وهُوَ کَذا وَکَذا، فَمَکِّنّی مِنْهُ وَاَقْدِرْنی عَلَیهِ، وامِرْنی بِفِعْلِهِ، واَوْضِحْ لی طَریقَ الْهِدایةِ اِلِیهِ.
وَاِنْ کانَ اللهمَّ غَیرَ ذلِکَ فَاصْرِفْهُ عَنّی اِلَی الَّذی هُوَ خَیرٌ لی مِنْهُ، فَاِنَّکَ تَقْدِرُ ولا اَقْدِرُ، وَتَعْلَمُ ولا اَعْلَمُ، وَاَنْتَ عَلاَّمُ الْغُیوبِ، یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.
ثم تسجد سجدة وتقول فیها:
اَسْتَخیرُ الله خِیرَةً فی عافِیةٍ مأئة مرة.
ثم ترفع رأسک وتتوقّع البنادق، فاذا خرجت الرقعة من المآء فاعمل بمقتضاها، ان شاء الله تعالی.
دعای آن حضرت در استخاره:
از آن حضرت روایت شده که فرمود: در دو کاغذ می نویسی: اختیار خداوند وپیامبرش برای فلان پسر فلان، ودریکی می نویسی: بکن، ودر دیگری: نکن، سپس آنها را در دو گلوله گِلی قرار داده ودر قدح آبی می اندازی، آنگاه وضو گرفته ودو رکعت نماز می گذاری، وپس از آن این دعا را می خوانی:
پروردگارا! از تو طلب خیر می کنم، طلب خیر کسی که امورش را بتو واگذار کرده ودر آنها بتو توکّل می کند، ودر آنچه بر او وارد شده تسلیم تو می باشد.
خداوندا! برای من خیر را اختیار کن نه شر، ومرا یاری نما واز خودت دور نساز، وبمن قدرت عنایت فرما، وبسوی خیر هدایتم کن وگمراهم ننما، ونسبت به قضا وقدرت راضی نموده، ومقدّراتت را بر من مبارک گردان، تو هر چه بخواهی انجام داده وآنچه را بخواهی عطا می فرمایی.
خداوندا! اگر خیر وصلاح من در این کار - که این چنین است - می باشد، مرا بر انجام آن یاری ده وقادرساز، وامر به انجام آن بنما، وراه هدایت را برایم تبیین فرما.
خدایا! واگر غیر از این می باشد، توجّه مرا بسوی کاری که خیر من در آنست، معطوف کن، بدرستکه تو قادر بوده ومن توانانیستم، وآگاه بوده ومن آگاه نیستم، وتو دانای پنهانی ها هستی، ای مهربانترین مهربانان.
آنگاه سجده کرده وصدبار می گویی:
از خداوند طلب خیر همراه با سلامتی می کنم.
پس سر برداشته در انتظار بیرون آمدن کاغذها از گلوله های گِلی باش، هر کدام که بیرون آمد به مقتضایش عمل نما.
در استخاره:
دعاؤه (علیه السلام) فی الاستخارة:
عنه (علیه السلام): یقرء فاتحة الکتاب عشر مرّات، واقلّه ثلاث مرات والأدون منه مرّة، ثم یقرء: (انّا اَنْزَلْناهُ) عشر مرّات، ثم یقرء هذا الدعاء ثلاث مرّات:
اللهمَّ اِنّی اَسْتَخیرُکَ لِعِلْمِکَ بِعَواقِبِ الْاُمُورِ، وَاَسْتَشیرُکَ بِحُسْنِ ظَنّی بِکَ فی الْمَأْمُولِ والْمَحْذُورِ.
اللهمَّ اِنْ کانَ الْاَمْرُ الْفُلانی قَدْ نیطَتْ بِالْبَرَکَةِ اَعْجازُهُ وَبَوادیهِ، وحُفَّتْ بِالْکَرامَةِ اَیامُهُ ولَیالیهِ، فَخِرْلی فیهِ، خِیرَةً تَرُدُّ شُمُوسَهُ ذَلُولاً، وتَقْعَصُ اَیامَهُ سُرُوراً.
اللهمَّ اِمَّا اَمْرٌ فَاَأْتَمِرُ واِمَّا نَهْی فَاَنْتَهی، اللهمَّ اِنّی اَسْتَخیرُکَ بِرَحْمَتِکَ خِیرَةً فی عافِیةٍ.
ثم یقبض علی قطعة من السبحة ویضمر حاجته ویخرج، ان کان عدد تلک القطعة زوجاً، فهو افعل، وان کان وتراً لا تفعل، او بالعکس.
دعای آن حضرت در استخاره:
از آن حضرت نقل شده: ده مرتبه سوره حمد را می خوانی – وحد اقل آن سه بار است وکمتر از آن یکمرتبه می باشد - پس ده بار (اِنَّا اَنْزَلْناهُ) را خوانده، آنگاه سه بار این دعا را می خوانی:
خداوندا! از تو طلب خیر می کنم، بجهت آنکه تو به سرانجام کارها دانائی، وبا تو مشورت می کنم بجهت گمان نیکویم بتو در آنچه بدان آرزومند وهراسانم.
بارالها! اگر این کار فلانی از اموری است که آغاز وانجامش با برکت توأم، وروزها وشبهایش بکرامت قرین گشته، خداوندا برایم در آن خیر را اختیار فرما، که سختی هایش را به آسانی وروزهایش را به شادمانی خاتمه دهی.
پروردگارا! اگر امر است فرمانبری نموده، واگر نهی است خود داری کنم، خدا یا از تو طلب خیر می کنم، با رحمتت، خیرجوئی در سلامتی کامل.
آنگاه نیت کرده وقسمتی از تسبیح را بدست می گیری أگر تعداد آن قطعه زوج است آن کار را انجام ده واگر فرد است انجام نده، یا بالعکس.
در نماز حاجت واستخاره:
دعاؤه (علیه السلام) فی صلاة الحاجة والاستخارة:
بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحیمِ، اللهمَّ اِنّی اَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذی عَزَمْتَ بِهِ عَلَی السّمواتِ والْاَرضِ فَقُلْتَ لَهُما: اِئْتِیا طَوْعاً اَوْ کَرْهاً، قالَتا: اَتَینا طائِعینَ، وبِاسْمِکَ الَّذی عَزَمْتَ بِهِ عَلی عَصا مُوسی، فَاِذا هِی تَلْقَفُ ما یأْفِکُونَ.
وَاَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذی صَرَفْتَ بِهِ قُلُوبَ السَّحَرَةِ اِلَیکَ حَتَّی قالُوا: آمَنَّا بِرَبِّ الْعالَمینَ، رَبِّ مُوسی وهارُونَ، اَنْتَ الله رَبُّ الْعالَمینَ، وَاَسْأَلُکَ بِالْقُدْرَةِ الَّتی تَبْلی بِها کُلُّ جَدیدٍ، وتَجَدَّدُ بِها کُلُّ بالٍ.
وَاَسْأَلُکَ بِکُلِّ حَقٍّ هُوَ لَکَ، وبِکُلِّ حَقٍّ جَعَلْتَهُ عَلَیکَ، اِنْ کانَ هذا الْاَمْرُ خَیراً لی فی دِینی ودُنْیای وآخِرَتی، اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، وتُسَلِّمَ عَلَیهِمْ تَسْلیماً، وتُهَیأَهُ لی، وتُسَهِّلَهُ عَلَی، وتَلَطَّفَ لی فیهِ، بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.
وَاِنْ کانَ شَرّاً لی فی دینی ودُنْیای وآخِرَتی اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وتُسَلِّمَ عَلَیهِمْ تَسْلیماً، واَنْ تَصْرِفَهُ عَنی بِما شِئْتَ، وکَیفَ شِئْتَ، وتُرْضِینی بِقَضائِکَ، وتُبارِکَ لی فی قَدَرِکَ، حَتَّی لا اُحِبَّ تَعْجیلَ شَیء اَخَّرْتَهُ، ولا تَأْخیرَ شَیء عَجَّلْتَهُ.
فَاِنَّهُ لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاَّ بِکَ، یا عَلِی یا عَظیمُ، یا ذَاالْجَلالِ والْاِکْرامِ.
دعای آن حضرت در نماز حاجت واستخاره:
بنام خداوند بخشنده مهربان، پروردگارا از تو می خواهم بنامی که بر آسمانها وزمین حکم رانده وبه آنان گفتی: با ختیار یااکراه منقاد ومطیع گردید، گفتند: مطیع توهستیم، وبنامت که بر عصای موسی حکم رانده، پس آنگاه آنچه ساخته بودند را بلعید.
واز تو می خواهم بنامت که قلبهای ساحران را بسوی خود معطوف داشته تا آنجا که گفتند: به پروردگار جهانیان ایمان آوردیم، پروردگار موسی وهارون، تو پروردگار جهانیان هستی، واز تو می خواهم با قدرتی که هر چیز جدید بدان فرسوده شده، وهر شیء فرسوده متجدّد می گردد.
واز تو می خواهم بتمام حقوقی که برای توست وحقوقی که برای خود قرار داده ای، اگر این کار در دین ودنیا وآخرتم خیر بدنبال دارد، بر محمد وخاندانش درود وسلام فرستی وآنرا بر من آماده کرده وسهل وآسان گردانی، وبر من در آن لطف ومرحمت نمائی، بدرستیکه تو بهترین رحم کنندگانی.
واگر بر آن در دین ودنیا وآخرتم شرّ مترتب می باشد بر محمد وخاندانش درود وسلام فرستی، واین کار را بهر نحو وبهر چه که می خواهی از من دورداری، ومرا نسبت به قضایت راضی گردانده ومقدّراتت را بر من مبارک گردانی، تا اینکه تعجیل آنچه آنرا به تأخیر انداخته ای وتأخیر آنچه تعجیل آنرا مقدّر کرده ای را خواستارنباشم.
بدرستیکه هیچ توان ونیرویی جز با کمک تو وجود ندارد، ای برتر، ای بزرگوار، ای دارای جلالت واکرام.
ادعیه آن حضرت در رفع شدائد ومهمات
در شدائد ومهمات، معروف به دعای علوی مصری:
دعاؤه (علیه السلام) فی الشدائد والمهمّات، المسمّی بدعاء العلوی المصری:
عن محمد بن علی العلوی الحسینی المصری قال: اصابنی غمّ شدید، ودهمنی امر عظیم، من قبل رجل من اهل بلدی من ملوکه، فخشیته خشیة لم ارج لنفسی منها مخلصاً.
فقصدت مشهد ساداتی وآبائی (علیهم السلام) بالحائر - الی ان قال:
فترائی لی قائم الزمان وولی الرحمان علیه وعلی آبائه افضل التحیة والسّلام، فأتانی وانا بین النّائم والیقظان، فقال لی: یا بنی خفت فلاناً؟ فقلت: نعم، ارادنی بکیت وکیت، فالتجأت الی ساداتی (علیهم السلام) اشکو الیهم لیخلّصونی منه.
فقال لی: هلاّ دعوت الله ربّک وربّ آبائک بالادعیة الّتی دعا بها اجدادی الا نبیاء (علیهم السلام) حیث کانوا فی الشدّة فکشف الله عزَّ وجلَّ عنهم ذلک، قلت: وبماذا دعوه لأدعوه به؟
قال (علیه السلام): اذا کان لیلة الجمعة فقم واغتسل وصلّ صلاتک، فاذا فرغت من سجدة الشکر فقل وانت بارک علی رکبتیک، وادع بهذا الدعاء مبتهلاً:
رَبِّ مَنْ ذَا الَّذی دَعاکَ فَلَمْ تُجِبْهُ، ومَنْ ذَا الَّذی سَأَلکَ فَلَمْ تُعْطِهِ، مَنْ ذَا الَّذی ناجاکَ فَخَیبْتَهُ، اَوْ تَقَرَّبَ اِلَیکَ فَاَبْعَدْتَهُ.
رَبِّ هذا فِرْعَوْنُ ذُو الْاَوْتادِ، مَعَ عِنادِهِ وکُفْرِهِ وعُتُوِّهِ وَادِّعائِهِ الرُّبُوبِیةَ لِنَفْسِهِ، وعِلْمِکَ بِاَنَّهُ لا یتُوبُ ولا یرْجِعُ وَلا یؤُوبُ، وَلا یؤْمِنُ وَلا یخْشَعُ، اِسْتَجَبْتَ لَهُ دُعاءَهُ، وَاَعْطَیتَهُ سُؤْلَهُ، کَرَماً مِنْکَ وَجُوداً وقِلَّةَ مِقْدارٍ لِما سَأَلَکَ عِنْدَکَ، مَعَ عِظَمِهِ عِنْدَهُ.
اَخْذاً بِحُجَّتِکَ عَلَیهِ، وتَأْکیداً بِها حینَ فَجَرَ وکَفَرَ، وَاسْتَطالَ عَلی قَوْمِهِ وتَجَبَّرَ، وبِکُفْرِهِ عَلَیهِمُ افْتَخَرَ، وَبِظُلْمِهِ لِنَفْسِهِ تَکَبَّرَ، وبِحِلْمِکَ عَنْهُ اسْتَکْبَرَ، فَکَتَبَ وحَکَمَ عَلی نَفْسِهِ، جُرْأَةً مِنْهُ، اَنَّ جَزاءَ مِثْلِهِ اَنْ یغْرَقَ فی الْبَحْرِ، فَجَزَیتَهُ بِما حَکَمَ بِهِ عَلی نَفْسِهِ.
اِلهی واَنَاَ عَبْدُکَ، اِبْنُ عَبْدِکَ وَابْنُ اَمَتِکَ، مُعْتَرِفٌ لَکَ بِالْعُبُودِیةِ، مُقِرٌّ بِاَنَّکَ اَنْتَ الله خالِقی لااِلهِ لی غَیرُکَ، وَلارَبَّ لی سِواکَ، مُقِرُّ بِاَنَّکَ رَبّی وَاِلَیکَ اِیابی، عالِمٌ بِاَنَّکَ عَلی کُلِّ شَیء قَدیرٌ، تَفْعَلُ ما تَشاءُ، وتَحْکُمُ ما تُریدُ، لا مُعَقِّبَ لِحُکْمِکُ، وَلارادَّ لِقَضائِکَ، وَاَنَّکَ وَّلُ وَالْاخِرُ، وَالظَّاهِرُ وَالْباطِنُ.
لَمْ تَکُنْ مِنْ شَیء، وَلَمْ تَبِنْ عَنْ شیء، کُنْتَ قَبْلَ کُلِّ شَیء، واَنْتَ الْکائِنُ بَعْدَ کُلِّ شَیء، والْمُکَوِّنُ لِکُلِّ شَیء، خَلَقْتَ کُلَّ شَیء بِتَقْدیرٍ، واَنْتَ السَّمیعُ الْبَصیرُ. وَاَشْهَدُ اَنَّکَ کَذلِکَ، کُنْتَ وتَکُونُ، واَنْتَ حَی قَیومٌ، لا تَأْخُذُکَ سِنَةٌ ولا نَوْمٌ، ولا تُوصَفُ بِالْاَوْهامِ ولا تُدْرَکُ بِالْحَواسِّ، ولا تُقاسُ بِالْمِقْیاسِ، ولا تُشَبَّهُ بِالنَّاسِ، واِنَّ الْخَلْقَ کُلَّهُمْ عَبیدُکَ واِماؤُکَ، وَاَنْتَ الرَّبُّ ونَحْنُ الْمَرْبُوبُونَ، وَاَنْتَ الْخالِقُ ونَحْنُ الْمَخْلُوقُونَ، وَاَنْتَ الرَّازِقُ ونَحْنُ الْمَرْزُوقُونَ.
فَلَکَ الْحَمْدُ یا اِلهی اِذْ خَلَقْتَنی بَشَراً سَوِیاً، وجَعَلْتَنی غَنِیاً مَکْفِیاً بَعَدَ ما کُنْتُ طِفْلاً صَبِیاً، تَقُوتُنی مِنَ الثَّدْی لَبَناً مَریئاً، وَغَذَّیتَنی غَذاءً طَیباً هَنیئاً، وَجَعَلْتَنی ذَکَراً مِثالاً سَوِیاً.
فَلَکَ الْحَمْدُ حَمْداً اِنْ عُدَّ لَمْ یحْصَ، واِنْ وُضِعَ لَمْ یتَّسِعْ لَهُ شَیء، حَمْداً یفُوقُ عَلی جَمیعِ حَمْدِ الْحامِدینَ، وَیعْلُو عَلی حَمْدِ کُلِّ شَیء، وَیفْخُمُ وَیعْظُمُ عَلی ذلِکَ کُلِّهِ، وَکُلَّما حَمِدَ الله شَیء.
وَالْحَمْدُ لله کَما یحِبُّ الله اَنْ یحْمَدَ، وَالْحَمْدُ لله عَدَدَ ما خَلَقَ، وَزِنَةَ ما خَلَقَ، وَزِنَةَ اَجَلِّ ما خَلَقَ، وَزِنَةَ اَخَفِّ ما خَلَقَ، وَبِعَدَدِ اَکْبَرِ ما خَلَقَ، وبِعَدَدِ اَصْغَرِ ما خَلَقَ.
وَالْحَمْدُ لله حَتّی یرْضی رَبُّنا وبَعْدَ الرِّضا، واَسْأَلُهُ اَنْ یصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ واَنْ یغْفِرَ لی ذَنْبی، واَنْ یحْمَدَ لی اَمْری، ویتُوبَ عَلَی، اِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحیمُ.
اِلهی وَاِنّی اَدْعُوکَ واَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذی دَعاکَ بِهِ صَفْوَتُکَ اَبُونا آدَمُ، وهُوَ مُسیءٌ ظالِمٌ حینَ اَصابَ الْخَطیئَةَ، فَغَفَرْتَ لَهُ خَطیئَتَهُ، وتُبْتَ عَلَیهِ، وَاسْتَجَبْتَ دَعْوَتَهُ، وکُنْتَ مِنْهُ قَریباً یا قَریبُ اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَغْفِرَ لی خَطیئَتی وتَرْضی عَنّی، فَاِنْ لَمْ تَرْضَ عَنّی فَاعْفُ عَنّی، فَاِنّی مُسیءٌ ظالِمٌ خاطِئٌ عاصٍ، وقَدْ یعْفُو السَّیدُ عَنْ عَبْدِهِ، ولَیسَ بِراضٍ عَنْهُ، واَنْ تُرْضِی عَنّی خَلْقَکَ وَتُمیط عَنّی حَقَّکَ.
اِلهی واَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذی دَعاکَ بِهِ اِدْریسُ، فَجَعَلْتَهُ صِدّیقاً نَبِیاً، ورَفَعْتَهُ مَکاناً عَلِیاً، وَاسْتَجَبْتَ دُعاءَهُ وَکُنْتَ مِنْهُ قَریباً یا قَریبُ، اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ والِ مُحَمَّدٍ واَنْ تَجْعَلَ مَآبی اِلی جَنَّتِکَ، ومَحَلّی فیرَحْمَتِکَ، وَتُسْکِنَنی فیها بِعَفْوِکَ، وَتُزَوِّجَنی مِنْ حُورِها بِقُدْرَتِکَ یا قَدیرُ.
اِلهی وَاَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذی دَعاکَ بِهِ نُوحٌ اِذْ نادی رَبَّهُ وهُوَ اِنّی مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ، فَفَتَحْتَ اَبْوابَ السَّماءِ بِماءٍ مُنْهَمِرٍ، وفَجَّرْتَ الْاَرْضَ عُیوناً، فَالْتَقَی الْماءُ عَلی اَمْرٍ قَدْ قُدِرَ، وَنَجَّیتَهُ عَلی ذاتِ اَلْواحٍ ودُسُرٍ.
فَاسْتَجَبْتَ دُعاءَهُ وکُنْتَ مِنْهُ قَریباً یا قَریبُ، اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ واَنْ تُنْجِینی مِنْ ظُلْمِ مَنْ یریدُ ظُلْمی، وتَکُفَّ عَنّی شَرَّ کُلِّ سُلْطانٍ جائِرٍ، وَعَدُوٍّ قاهِرٍ، ومُسْتَخِفٍّ قادِرٍ، وجَبَّارٍ عَنیدٍ، وکُلِّ شَیطانٍ مَریدٍ، واِنْسِی شَدیدٍ، وکَیدِ کُلِّ مَکیدٍ، یا حَلیمُ یا وَدُودُ.
اِلهی واَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذی دَعاکَ بِهِ عَبْدُکَوَنَبِیکَ صالِحُ، فَنَجَّیتَهُ مِنَ الْخَسْفِ، واَعْلَیتَهُ عَلی عَدُوِّهِ، وَاستَجَبْتَ دُعاءَهُ، وکُنْتَ مِنْهُ قَریباً یا قَریبُ، اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ والِ مُحَمَّدٍ واَنْ تُخَلِّصَنی مِنْ شَرِّ ما یریدُ بی اَعْدائی بِهِ، ویبْغی بیحُسَّادی، وتَکْفِینِیهِمْ بِکِفایتِکَ، وَتَتَوَلاَّنی بِوِلایتِکَ، وتَهْدی قَلْبی بِهُداکَ، وتُؤَیدَنی بِتَقْواکَ، وتُبَصِّرَنی بِما فیهِ رِضاکَ، وتُغْنِینی بِغِناکَ یا حَلیمُ.
اِلهی واَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذی دَعاکَ بِهِ عَبْدُکَ ونَبِیکَ وَخَلیلُکَ اِبْراهیمُ، حینَ اَرادَ نَمْرُودُ اِلْقاءَهُ فِی النَّارِ، فَجَعَلْتَ النَّارَ عَلَیهِ بَرْداً وسَلاماً، وَاسْتَجَبْتَ دُعاءَهُ، وَکُنْتَ مِنْهُ قَریباً، یا قَریبُ اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ واَنْ تُبَرِّدَ عَنّی حَرَّ نارِکَ، وتُطْفِیء عَنی لَهیبَها، وتَکْفِینی حَرَّها، وتَجْعَلَ نائِرَةَ اَعْدائی فی شِعارِهِمْ ودِثارِهِمْ، وَتَرُدَّ کَیدَهُمْ فینُحُورِهِمْ، وتُبارِکَ لی فیما اَعْطَیتَنیهِ، کَما بارَکْتَ عَلَیهِ وعَلی آلِهِ، اِنَّکَ اَنْتَ الْوَهَّابُ الْحَمیدُ الْمَجیدُ.
اِلهی وَاَسْأَلُکَ بِالْاِسْمِ الَّذی دَعاکَ بِهِ اِسْماعیلُ، فَجَعَلْتَهُ نَبِیاً ورَسُولاً، وجَعَلْتَ لَهُ حَرَمَکَ مَنْسَکاً ومَسْکَناً وَمَأْوی، وَاسْتَجَبْتَ لَهُ دُعاءَهُ رَحْمَةً مِنْکَ وکُنْتَ مِنْهُ قَریباً یا قَریبُ، اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، واَنْ تَفْسَحَ لی فی قَبْری، وتَحُطَّ عَنّی وِزْری، وتَشُدَّلی اَزْری، وتَغْفِرَلی ذَنْبی.
وَتَرْزُقَنی التَّوْبَةَ بِحَطِّ السَیئاتِ وتَضاعُفِ الْحَسَناتِ، وکَشْفِ الْبَلِیاتِ، ورِبْحِ التِّجاراتِ، ودَفْعِ مَعَرَّةِ السِّعایاتِ، اِنَّکَ مُجیبُ الدَّعَواتِ، ومُنْزِلُ الْبَرَکاتِ، وقاضِی الْحاجاتِ، ومُعْطِی الْخَیراتِ، وجَبَّارُ السَّماواتِ.
اِلهی واَسْأَلُکَ بِما سَأَلَکَ بِهِ اِبْنُ خَلیلِکَ الَّذی نَجَّیتَهُ مِنَ الذَّبْحِ، وفَدَیتَهُ بِذِبْحٍ عَظیمٍ، وقَلَّبْتَ لَهُ الْمِشْقَصَ، حَتی ناجاکَ مُوقِناً بِذِبْحِهِ، راضِیاً بِاَمْرِ والِدِهِ.
وَاسْتَجَبْتَ لَهُ دُعاءَهُ، وَکُنْتَ مِنْهُ قَریباً یا قَریبُ، اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، واَنْ تُنْجِینی مِنْ کُلِّ سُوءٍ وَبَلِیةٍ، وتَصْرِفَ عَنّی کُلَّ ظُلْمَةٍ وَخَیبَةٍ وتَکْفِینی ما اَهَمَّنی مِنْ اُمُورِ دُنْیای وآخِرَتی، وما اُحاذِرُهُ واَخْشاهُ، ومِنْ شَرِّ خَلْقِکَ اَجْمَعینَ بِحَقِّ آلِ یس.
اِلهی وَاَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذی دَعاکَ بِهِ لُوطٌ، فَنَجَّیتَهُ واَهْلَهُ مِنْ الْخَسْفِ والْهَدْمِ والْمُثُلِ، والشِّدَّةِ والْجُهْدِ، وَاَخْرَجْتَهُ واَهْلَهُ مِنَ الْکَرْبِ الْعَظیمِ، وَاسْتَجَبْتَ دُعاءَهُ، وکُنْتَ مِنْهُ قَریباً یا قَریبُ، اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ واَنْ تَأْذَنَ بِجَمْعِ ما شُتِّتَ مِنْ شَمْلی، وتَقِرَّعَینی بِوَلَدی وَاَهْلی ومالی، وتُصْلِحَ لی اُمُوری وتُبارِکَ لی فی جَمیعِ اَحْوالی، وتُبَلِّغَنی فی نَفْسی آمالی.
وَتُجیرَنی مِنَ النَّارِ، وتَکْفِینی شَرَّ الْاَشْرارِ، بِالْمُصْطَفِینَ الْاَخْیارِ الْاَئِمَّةِ الْاَبْرارِ ونُورِ الْاَنْوارِ، مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّیبینَ الطَّاهِرینَ الْاَخْیارِ الْاَئِمَّةِ الْمَهْدِیینَ والصَّفْوَةِ الْمُنْتَجَبینَ، صَلَواتُ الله عَلَیهِمْ اَجْمَعینَ، وتَرْزُقَنی مُجالَسَتَهُمْ، وتَمُنَّ عَلَی بِمُرافَقَتِهِمْ، وتُوَفِّقَ لی صُحْبَتَهُمْ، مَعَ اَنْبِیاءِکَ الْمُرْسَلینَ، ومَلائِکَتِکَ الْمُقَرَّبینَ، وَعِبادِکَ الصَّالِحینَ، واَهْلِ طاعَتِکَ اَجْمَعینَ، وحَمَلَةِ عَرْشِکَ وَالْکَرُّوبِیین.
اِلهی واَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذی سَأَلَکَ بِهِ یعْقُوبُ، وقَدْ کُفَّ بَصَرُهُ، وشُتِّتَ شَمْلُهُ، وفُقِدَ قُرَّةُ عَینِهِ اِبْنُهُ، فَاسْتَجَبْتَ لَهُ دُعاءَهُ، وجَمَعْتَ شَمْلَهُ، واَقْرَرْتَ عَینَهُ، وکَشَفْتَ ضُرَّهُ.
وَکُنْتَ مِنْهُ قَریباً یا قَریبُ، اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ والِ مُحَمَّدٍ واَنْ تَأْذَنَ لی بِجَمْعِ ما تَبَدَّدَ مِنْ اَمْری، وتَقِرَّ عَینی بِوَلَدی واَهْلی ومالی، وَتُصْلِحَ لی شَأْنی کُلَّهُ، وتُبارِکَ لی فی جَمیعِ اَحْوالی، وتُبَلِّغَنی فی نَفْسی آمالی، وتُصْلِحَ لی اَفْعالی، وتَمُنَّ عَلَی یا کَریمُ یا ذَا الْمَعالی، بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.
اِلهی واَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذی دَعاکَ بِهِ عَبْدُکَ ونَبِیکَ یوسُفُ، فَنَجَّیتَهُ مِنْ غَیابَتِ الْجُبِّ، وکَشَفْتَ ضُرَّهُ، وکَفَیتَهُ کَیدَ اِخْوَتِهِ، وجَعَلْتَهُ بَعْدَ الْعُبُودِیةِ مَلِکاً، وَاسْتَجَبْتَ دُعاءَهُ، وکُنْتَ مِنْهُ قَریباً یا قَریبُ اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ والِ مُحَمَّدٍ واَنْ تَدْفَعَ عَنّی کَیدَ کُلِّ کائِدٍ، وشَرَّ کُلِّ حاسِدٍ، اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیء قَدیرٌ.
اِلهی وَاَسْأَلُکَ بِاسْمِکِ الَّذی دَعاکَ بِهِ عَبْدُکَ ونَبِیکَ مُوسَی بْنُ عِمْرانَ، اِذْ قُلْتَ تَبارَکْتَ وَتَعالَیتَ: (ونادَیناهُ مِنْ جانِبِ الطُّورِ الْاَیمَنِ وقَرَّبْناهُ نَجِیاً)، وضَرَبْتَ لَهُ طَریقاً فی الْبَحْرِیبَساً، ونَجَّیتَهُ ومَنْ تَبِعَهُ مِنْ بَنی اِسْرائیلَ واَغْرَقْتَ فِرْعَونَ وَهامانَ وَجُنُودَهُما، وَاسْتَجَبْتَ لَهُ دُعاءَهُ وَکُنْتَ مِنْهُ قَریباً یا قَریبُ.
اَسْأَلُکَ اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ والِ مُحَمَّدٍ واَنْ تُعیذَنی مِنْ شَرِّ خَلْقِکَ، وتُقَرِّبَنی مِنْ عَفْوِکَ، وتَنْشُرَ عَلَی مِنْ فَضْلِکَ ما تُغْنِینی بِهِ عَنْ جَمیعِ خَلْقِکَ، ویکُونَ لی بَلاغاً اَنالُ بِهِ مَغْفِرَتَکَ ورِضْوانَکَ، یا وَلِیی ووَلِی الْمُؤْمِنینَ.
اِلهی وَاَسْأَلُکَ بِالْاِسْمِ الَّذی دَعاکَ بِهِ عَبْدُکَ ونَبِیکَ داوُدُ، فَاسْتَجَبْتَ لَهُ دُعاءَهُ، وسَخَّرْتَ لَهُ الْجِبالَ یسَبِّحْنَ مَعَهُ بِالْعَشِی والْاِبْکارِ، والطَّیرُ مَحْشُورَةٌ کُلٌّ لَهُ اَوَّابٌ، وَشَدَدْتَ مُلْکَهُ، وآتَیتَهُ الْحِکْمَةَ وفَصْلَ الْخِطابِ، واَلَنْتَ لَهُ الْحَدیدَ، وعَلَّمْتَهُ صَنْعَةَ لُبُوسٍ لَهُمْ، وغَفَرْتَ ذَنْبَهُ.
وَکُنْتَ مِنْهُ قَریباً یا قَریبُ، اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ والِ مُحَمَّدٍ واَنْ تُسَخِّرَ لی جَمیعَ اُمُوری، وتُسَهِّلَ لی تَقْدیری، وتَرْزُقَنی مَغْفِرَتَکَ وعِبادَتَکَ، وتَدْفَعَ عَنّی ظُلْمَ الظَّالِمینَ وکَیدَ الْکائِدینَ وَمَکْرَ الْماکِرینَ، وسَطَواتِ الْفَراعِنَةِ الْجَبَّارینَ، وَحَسَدَ الْحاسِدینَ، یا اَمانَ الْخائِفینَ وجارَ الْمُسْتَجِیرینَ، وثِقَةَ الْواثِقینَ، وذَریعَةَ الْمُوْمِنینَ، ورَجاءَ الْمُتَوَکِّلینَ، ومُعْتَمِدَ الصَّالِحینَ یا اَرْحَمَ الرَّاحمینَ.
اِلهی وَاَسْأَلُکَ اللهمَّ بِالْاِسْمِ الَّذی سَأَلَکَ بِهِ عَبْدُکَ وَنَبِیکَ سُلَیمانُ بْنُ داوُدَ، اِذْ قالَ: (رَبِّ هَبْ لی مُلْکاً لا ینْبَغی لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدی اِنَّکَ اَنْتَ الْوَهَّابُ). فَاسْتَجَبْتَ لَهُ دُعاءَهُ، واَطَعْتَ لَهُ الْخَلْقَ، وحَمَلْتَهُ عَلی الرِّیحِ، وعَلَّمْتَهُ مَنْطِقَ الطِّیرِ وسَخَّرْتَ لَهُ الشَّیاطینَ، مِنْ کُلِّ بَنّاءٍ وغَوَّاصٍ، واخَرینَ مُقَرَّنینَ فی الْاَصْفادِ، هذا عَطاؤُکَ لا عَطاءُ غَیرِکَ.
وَکُنْتَ مِنْهُ قَریباً یا قَریبُ اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ والِ مُحَمَّدٍ واَنْ تَهْدِی لی قَلْبی، وتَجْمَعَ لی شَمْلی، وتَکْفِینی هَمّی، وتُؤْمِنَ خَوْفی، وتَفُکَّ اَسْری، وَتَشُدَّ اَزْری، وَتُمَهِّلَنی وتُنَفِّسَنی، وَتَسْتَجیبَ دُعائی وتَسْمَعَ نِدائی، ولا تَجْعَلْ فی النَّارِ مَأْوای، ولاَ الدُّنْیا اَکْبَرَ هَمّی، واَنْ تُوَسِّعَ عَلَی رِزْقی، وتُحْسِنَ خُلْقی، وتُعْتِقَ رَقَبَتی، فَاِنَّکَ سَیدی ومَوْلای ومُؤَمَّلی.
اِلهی واَسْأَلُکَ اللهمِّ بِاسْمِکَ الَّذی دَعاکَ بِهِ اَیوبُ لَمَّا حَلَّ بِهِ الْبَلاءُ بَعْدَ الصِّحَّةِ، ونَزَلَ السُّقْمُ مِنْهُ مَنْزِلَ الْعافِیةِ، والضّیقُ بَعْدَ السَّعَةِ، فَکَشَفْتَ ضُرَّهُ، وَرَدَدْتَ عَلَیهِ اَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ، حینَ ناداکَ داعِیاً لَکَ، راغِباً اِلَیکَ، راجِیاً لِفَضْلِکَ، شاکِیاً اِلَیکَ: (رَبِّ اِنّی مَسَّنِی الضُّرُّ واَنْتَ اَرْحَمُ الرَّاحِمینَ).
فَاسْتَجَبْتَ لَهُ دُعاءَهُ، وکَشَفْتَ ضُرَّهُ، وَکُنْتَ مِنْهُ قَریباً یا قَریبُ، اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ والِ مُحَمَّدٍ واَنْ تَکْشِفَ ضُرّی، وتُعافِینی فی نَفْسی واَهْلی ومالی ووَلَدی وَاِخْوانی فیکَ، عافِیةً باقِیةً شافِیةً، کافِیةً وافِرَةً، هادِیةً نامِیةً، مُسْتَغْنِیةً عَنِ الْاَطِبَّاءِ وَالْاَدْوِیةِ، وتَجْعَلَها شِعاری وَدِثاری، وتُمَتِّعَنی بِسَمْعی وَبَصَری، وتَجْعَلَهُما الْوارِثَینِ مِنی، اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیء قَدیرٌ.
اِلهی وَاَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذی دَعاکَ بِهِ یونُسُ بْنُ مَتّی فی بَطْنِ الْحُوتِ، حینَ ناداکَ فی ظُلُماتٍ ثَلاثٍ: اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمینَ واَنْتَ اَرْحَمُ الرَّاحِمینَ.
فَاسْتَجَبْتَ لَهُ دُعاءَهُ، وَاَنْبَتَّ عَلَیهِ شَجَرَةً مِنْ یقْطینٍ، وَاَرْسَلْتَهُ اِلی مِأئَةِ اَلْفٍ اَوْ یزیدُونَ، وَکُنْتَ مِنْهُ قَریباً یا قَریبُ، اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ وَالِ مُحَمَّدٍ واَنْ تَسْتَجیبَ دُعائی وَتُدارِکَنی بِعَفْوِکَ، فَقَدْ غَرِقْتُ فی بَحْرِ الظُّلْمِ لِنَفْسی وَرَکِبَتْنی مَظالِمُ کَثیرَةٌ لِخَلْقِکَ عَلَی، وصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ والِ مُحَمَّدٍ وَاسْتُرْنی مِنْهُمْ، وَاَعْتِقْنی مِنَ النَّارِ، وَاجْعَلْنی مِنْ عُتَقائِکَ وطُلَقائِکَ مِنَ النَّارِ فیمَقامی هذا، بِمَنِّکَ یا مَنَّانُ.
اِلهی وَاَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذی دَعاکَ بِهِ عَبْدُکَ ونَبِیکَ عِیسَی بْنُ مَرْیمَ، اِذْ اَیدْتَهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ، وَاَنْطَقْتَهُ فی الْمَهْدِ، فَاَحْیی بِهِ الْمَوْتی، واَبْرَأَ بِهِ الْاَکْمَهَ، وَالْاَبْرَصَ بِاِذْنِکَ، وَخَلَقَ مِنَ الطّینِ کَهَیئَةِالطَّیرِ فَصارَ طائِراً بِاِذْنِکَ، وکُنْتَ مِنهُ قَریباً یا قَریبُ، اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ والِ مُحَمَّدٍ واَنْ تُفَرِّغَنی لِما خَلَقْتَ لَهُ، ولا تَشْغَلْنی بِما قَدْتَکَفَّلْتَهُ لی، وتَجْعَلَنی مِنْ عِبادِکَ، وزُهَّادِکَ فِی الدُّنْیا، ومِمَّنْ خَلَقْتَهُ لِلْعافِیةِ، وهَنَّأْتَهُ بِها مَعَ کَرامَتِکَ، یا کَریمُ یا عَلِی یا عَظیمُ.
اِلهی وَاَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذی دَعاکَ بِهِ آصِفُ بْنُ بَرْخِیا عَلی عَرْشِ مَلِکَةِ سَبَأ، فَکانَ اَقَلَّ مِنْ لَحْظَةِ الطَّرْفِ، حَتَّی کانَ مُصَوَّراً بَینَ یدَیهِ، فَلَمَّا رَأَتْهُ قیلَ اَهکَذا عَرْشُکِ قالَتْ کَاَنَّهُ هُوَ.
فَاسْتَجَبْتَ دُعاءَهُ وکُنْتَ مِنْهُ قَریباً یا قَریبُ، اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ والِ مُحَمَّدٍ واَنْ تُکَفِّرَ عَنّی سَیئاتی، وتَقَبَّلَ مِنّی حَسَناتی، وتَقَبَّلَ تَوْبَتی، وتَتُوبَ عَلَی، وتُغْنِی فَقْری، وتَجْبُرَ کَسْری، وتُحْیی فُؤادی بِذِکْرِکَ، وتُحْیینی فیعافِیةٍ، وتُمیتَنی فیعافِیةٍ.
اِلهی وَاَسْأَلُکَ بِالْاِسْمِ الَّذی دَعاکَ بِهِ عَبْدُکَ ونَبِیکَ زَکَرِیا، حینَ سَأَلَکَ داعِیاً راجِیاً لِفَضْلِکَ، فَقامَ فی الْمِحْرابِ ینادی نِداءً خَفِیاً، فَقالَ: (رَبِّ هَبْ لی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیاً یرِثُنی ویرِثُ مِنْ آلِ یعْقُوبَ واجْعَلْهُ رَبِّ رَضِیاً).
فَوَهَبْتَ لَهُ یحْیی واسْتَجَبْتَ لَهُ دُعاءَهُ، وکُنْتَ مِنْهُ قَریباً یا قَریبُ، اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ والِ مُحَمَّدٍ واَنْ تَبْقِی لی اَوْلادی، واَنْ تُمَتِّعَنی بِهِمْ وتَجْعَلَنی واِیاهُمْ مُؤْمِنینَ لَکَ، راغِبینَ فی ثَوابِکَ، خائِفینَ مِنْ عِقابِکَ، راجینَ لِما عِنْدَکَ، آیسینَ مِمَّا عِنْدَ غَیرِکَ، حَتَّی تُحْیینا حَیاةً طَیبَةً، وَتُمیتَنا میتَةً طَیبَةً، اِنَّکَ فَعَّالٌ لِما تُریدُ.
اِلهی وَاَسْأَلُکَ بِالْاِسْمِ الَّذی سَأَلَکَ بِهِ اِمْرَأَةُ فِرْعَوْنَ اِذْ قالَتْ: (رَبِّ اِبْنِ لی عِنْدَکَ بَیتاً فی الْجَنَّةِ ونَجِّنی مِنْ فِرْعَوْنَ وعَمَلِهِ ونَجِّنی مِنَ الْقَومِ الْظَّالِمینَ).
فَاسْتَجَبْتَ لَها دُعاءَها وکُنْتَ مِنْها قَریباً یا قَریبُ، اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ والِ مُحَمَّدٍ واَنْ تَقِرَّ عَینی بِالنَّظَرِ اِلی جَنَّتِکَ واَوْلِیائِکَ، وتَفْرَحَنی بِمُحَمَّدٍ وَالِهِ، وتُؤْنِسَنی بِهِ وَبِآلِهِ، وبِمُصاحَبَتِهِمْ ومُرافَقَتِهِمْ، وتَمَکَّنَ لی فیها، وتُنْجِینی مِنَ النَّارِ وما اُعِدَّ لِاَهْلِها مِنَ السَّلاسِلِ والْاَغْلالِ والشَّدائِدِ والْاَنْکالِ واَنْواعِ الْعَذابِ بِعَفْوِکَ.
اِلهی وَاَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذی دَعَتْکَ عَبْدَتُکَ وَصَدیقَتُکَ، مَرْیمُ الْبَتُولُ واُمُّ الْمُسیحِ الرَّسُولِ، اِذْ قُلْتَ: ﴿وَمَرْیمُ ابْنَتَ عِمْرانَ الَّتی اَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فیهِ مِنْ رُوحِنا وصَدَّقَتْ بِکَلِماتِ رَبِّها وکُتُبِهِ وکانَتْ مِنَ الْقانِتینَ﴾.
فَاسْتَجَبْتَ دُعاءَها، وکُنْتَ مِنْها قَریباً یا قَریبُ، اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ والِ مُحَمَّدٍ، واَنْ تُحْصِنَنی بِحِصْنِکَ الْحَصینِ، وتَحْجُبَنی بِحِجابِکَ الْمَنیعِ، وتَحْزُرَنی بِحِزْرِکَ الْوَثیقِ، وتَکْفِینی بِکِفایتِکَ الْکافِیةِ، مِنْ شَرِّ کُلِّ طاغٍ، وَظُلْمِ کُلِّ باغٍ، ومَکْرِ کُلِّ ماکِرٍ، وَغَدْرِ کُلِّ غادِرٍ، وسِحْرِ کُلِّ ساحِرٍ، وجَوْرِ کُلِّ سُلْطانٍ جائِرٍ، بِمَنْعِکَ یا مَنیعُ.
اِلهی وَاَسْأَلُکَ بِالْاِسْمِ الَّذی دَعاکَ بِهِ عَبْدُکَ ونَبِیکَ وَصَفِیکَ وخِیرَتُکَ مِنْ خَلْقِکَ، وَاَمینُکَ عَلی وَحْیکَ، وَبَعیثُکَ اِلی بَرِیتِکَ، ورَسُولُکَ اِلی خَلْقِکَ، مُحَمَّدٌ، خاصَّتُکَ وخالِصَتُکَ، (صَلَّی الله عَلَیهِ والِهِ) وَسَلَّمُ.
فَاسْتَجَبْتَ دُعاءَهُ واَیدْتَهُ بِجُنُودٍ لَمْ یرَوْها، وجَعَلْتَ کَلِمَتَکَ الْعُلْیا، وکَلِمَةَ الَّذینَ کَفَرُوا السُّفْلی، وکُنْتَ مِنْهُ قَریباً یا قَریبُ اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ والِ مُحَمَّدٍ، صلاةً زاکِیةً، طَیبَةً نامِیةً، باقِیةً مُبارَکَةً، کَما صَلَّیتَ عَلی اَبیهِمْ اِبْراهیمَ وَالِ اِبْراهیمَ، وبارِکْ عَلَیهِمْ کَما بارَکْتَ عَلَیهِمْ، وسَلِّمْ عَلَیهِمْ کَما سَلَّمْتَ عَلَیهِمْ، وَزِدْهُمْ فَوْقَ ذلِکَ کُلِّهِ زِیادَةً مِنْ عِنْدِکَ.
وَاخْلُطْنی بهِمْ، وَاجْعَلْنی مِنْهُمْ، وَاحْشُرْنی مَعَهُمْ، وفی زُمْرَتِهِمْ حَتّی تُسْقِینی مِنْ حَوْضِهِمْ، وتُدْخِلَنی فیجُمْلَتِهِمْ، وتَجْمَعَنی واِیاهُمْ، وتَقِرَّ عَینی بِهِمْ، وتُعْطِینی سُؤْلی، وَتُبَلِّغَنی امالی فی دینی ودُنْیای واخِرَتی، ومَحْیای وَمَماتی، وتُبَلِّغَهُمْ سَلامی، وتَرُدَّ عَلَی مِنْهُمُ السَّلامَ، وَ(علیهم السلام) ورَحْمَةُ الله وبَرَکاتُهُ.
اِلهی اَنْتَ الَّذی تُنادی فیاَنْصافِ کُلِّ لَیلَةٍ: هَلْ مِنْ سائِلٍ فَاُعْطِیهُ، اَمْ هَلْ مِنْ داعٍ فَاُجیبَهُ، اَمْ هَلْ مِنْ مُسْتَغْفِرٍ فَاَغْفِرَ لَهُ، اَمْ هَلْ مِنْ راجٍ فَاُبَلِّغَهُ رَجاءَهُ، اَمْ هَلْ مِنْ مُؤَمِّلٍ فَاُبَلِّغَهُ اَمَلَهُ.
ها اَنَا سائِلُکَ بِفِنائِکَ، وَمِسْکینُکَ بِبابِکَ، وضَعیفُکَ بِبابِکَ، وَفَقیرُکَ بِبابِکَ، وَمُؤَمِّلُکَ بِفِنائِکَ، اَسْأَلُکَ نائِلَکَ، وَاَرْجُو رَحْمَتَکَ، واُؤَمِّلُ عَفْوَکَ، وَاَلْتَمِسُ غُفْرانَکَ.
فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ والِ مُحَمَّدٍ واَعْطِنی سُؤْلی، وبَلِّغْنی اَمَلی وَاجْبُرْ فَقْری، وَارْحَمْ عِصْیانی، وَاعْفُ عَنْ ذُنُوبی، وَفُکَّ رَقَبَتی مِنْ مَظالِمَ لِعِبادِکَ رَکِبَتْنی، وقَوِّ ضَعْفی، واَعِزَّ مَسْکَنَتی، وثَبِّتْ وطْأَتی.
وَاغْفِرْ جُرْمی، وَاَنْعِمْ بالی، واَکْثِرْ مِنَ الْحَلالِ مالی، وَخِرْ لی فیجَمیعِ اُمُوری وَاَفْعالی، وَرَضِّنی بِها، وارْحَمْنی ووالِدَی وما وَلَدا، مِنَ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ، وَالْمُسْلِمینَ وَالْمُسْلِماتِ، الْاَحْیاءِ مِنْهُمْ والْاَمْواتِ، اِنَّکَ سَمیعُ الدَّعَواتِ.
وَاَلْهِمْنی مِنْ بِرِّهِما ما اسْتَحِقُّ بِهِ ثَوابَکَ والْجَنَّةَ، وَتَقَبَّلْ حَسَناتِهِما، وَاغْفِرْ سَیئاتِهِما، واجْزِهِما بِاَحْسَنَ ما فَعَلا بی ثَوابَکَ والْجَنَّةَ.
اِلهی وَقَدْ عَلِمْتُ یقیناً اَنَّکَ لا تَأْمُرُ بِالظُّلْمِ ولا تَرْضاهُ، ولا تُمیلُ اِلَیهِ ولا تَهْواهُ، ولا تُحِبُّهُ ولا تَغْشاهُ، وَتَعْلَمُ ما فیهِ هؤُلاءِ الْقَوْمِ مِنْ ظُلْمِ عِبادِکَ، وبَغْیهِمْ عَلَینا، وتَعَدّیهِمْ بِغَیرِ حَقٍّ ولا مَعْرُوفٍ، بَلْ ظُلْماً وعُدْواناً، وزُوراً وبُهْتاناً.
فَاِنْ کُنْتَ جَعَلْتَ لَهُمْ مُدَّةً لابُدَّ مِنْ بُلُوغِها، اَوْ کَتَبْتَ لَهُمْ اجالاً ینالُونَها، فَقَدْ قُلْتَ وقَولُکَ الْحَقُّ ووَعْدُکَ الصِّدْقُ: (یمْحُو الله ما یشاءُ ویثْبِتُ وعِنْدَهُ اُمُّ الْکِتابِ).
فَاَنا اَسْأَلُکَ بِکُلِّ ما سَأَلَکَ بِهِ اَنْبِیاؤُکَ ورُسُلُکَ، وَاَسْأَلُکَ بِما سَأَلَکَ بِهِ عِبادُکَ الصَّالِحُونَ وملائِکَتُکَ الْمُقَرَّبُونَ اَنْ تَمْحُوَ مِنْ اُمِّ الکِتابِ ذلِکَ، وتَکْتُبَ لَهُمُ الْاِضْمِحْلالَ والْمَحْقَ.
حَتَّی تُقَرِّبَ اجالَهُمْ، وتَقْضِی مُدَّتَهُمْ، وتُذْهِبَ اَیامَهُمْ، وَتُبَتِّرَ اَعْمارَهُمْ، وتُهْلِکَ فُجَّارَهُمْ، وتُسَلِّطَ بَعْضَهُمْ عَلی بَعْضٍ، حَتَّی لا تَبْقِی مِنْهُمْ اَحَداً، ولا تُنْجِی مِنْهُمْ اَحَداً، وتُفَرِّقَ جُمُوعَهُمْ، وتَکِلَّ سِلاحَهُمْ، وَتُبَدِّدَ شَمْلَهُمْ، وتُقَطِّعَ اجالَهُمْ، وتُقَصِّرَ اَعْمارَهُمْ، وتُزَلْزِلَ اَقْدامَهُمْ، وتُطَهِّرَ بِلادَکَ مِنْهُمْ، وتُظْهِرَ عِبادَکَ عَلَیهِمْ.
فَقَدْ غَیرُوا سُنَّتَکَ، ونَقَضُوا عَهْدَکَ، وهَتَکُوا حَریمَکَ، واَتَوْا ما نَهَیتَهُمْ، وَعَتَوْا عُتُوّاً کَبیراً، وَضَلُّوا ضَلالاً بَعیداً.
فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ والِ مُحَمَّدٍ واذِنْ لِجَمْعِهِمْ بِالشَّتاتِ، ولِحَیهِمْ بِالْمَماتِ، ولِاَزْواجِهِمْ بِالنَّهَباتِ، وخَلِّصْ عِبادَکَ مِنْ ظُلْمِهِمْ، وَاقْبِضْ اَیدِیهُمْ عَنْ هَضْمِهِمْ، وَطَهِّرْ اَرْضَکَ مِنْهُمْ، واذِنْ بِحَصْدِ نَباتِهِمْ، وَاسْتِئْصالِ شافَتِهِمْ، وَشَتاتِ شَمْلِهِمْ، وهَدْمِ بُنْیانِهِمْ، یا ذَاالْجَلالِ والْاِکْرامِ.
وَاَسْأَلُکَ یا اِلهی واِلهَ کُلِّ شَیء، ورَبّی ورَبَّ کُلِّ شَیء، وَاَدْعُوکَ بِما دَعاکَ بِهِ عَبْداکَ وَرَسُولاکَ، ونَبِیاکَ وَصَفِیاکَ، مُوسی وَهارُونَ، حینَ قالا داعِیینِ لَکَ، راجِیینِ لِفَضْلِکَ: (رَبَّنا اِنَّکَ اتَیتَ فِرْعَوْنَ وَمَلَأَهُ زینَةً وَاَمْوالاً فِی الْحَیوةِ الدُّنْیا رَبَّنا لِیضِلُّوا عَنْ سَبیلِکَ رَبَّنَا اطْمِسْ عَلی اَمْوالِهِمْ وَاشْدُدْ عَلی قُلُوبِهِمْ فَلا یؤْمِنُوا حَتَّی یرَوُا الْعَذابَ الْاَلیمَ).
فَمَنَنْتَ وَاَنْعَمْتَ عَلَیهِما بِالْاِجابَةِ لَهُما، اِلی اَنْ قَرَعْتَ سَمْعَهُما بِاَمْرِکَ اللهمَّ رَبِّ: (قَدْ اُجیبَتْ دَعْوَتُکُما فَاسْتَقیما وَلا تَتَّبِعانِ سَبیلَ الَّذینَ لا یعْلَمُونَ).
اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ والِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَطْمِسَ عَلی اَمْوالِ هؤُلاءِ الظَّلَمَةِ، واَنْ تُشَدِّدَ عَلی قُلُوبِهِمْ، وَاَنْ تَخْسِفَ بِهِمْ بَرَّکَ، واَنْ تُفَرِّقَهُمْ فی بَحْرِکَ، فَاِنَّ السَّماواتِ وَالْاَرْضَ وما فیهِما لَکَ، وَاَرِ الْخَلْقَ قُدْرَتَکَ فیهِمْ، وبَطْشَکَ عَلَیهِمْ، فَافْعَلْ ذلِکَ بِهِمْ، وعَجِّلْ ذلِکِ لَهُمْ.
یا خَیرَ مِنْ سُئِلَ وخَیرَ مَنْ دُعِی، وَخَیرَ مَنْ تَذَلَّلَتْ لَهُ الْوُجُوهُ، ورُفِعَتْ اِلَیهِ الْاَیدی، ودُعِی بِالْاَلْسُنِ وَشُخِصَتْ اِلَیهِ الْاَبْصارُ، وَاَمَّتْ اِلَیهِ الْقُلُوبُ، ونُقِلَتْ اِلَیهِ الْاَقْدامُ، وَتُحُوکِمُ اِلَیهِ فی الْاَعْمالِ.
اِلهی واَنَا عَبْدُکَ اَسْأَلُکَ مِنْ اَسْمائِکَ بِاَبْهاها، وکُلُّ اَسْمائِکَ بَهِی، بَلْ اَسْأَلُکَ بِاَسْمائِکَ کُلِّها اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ والِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تُرْکِسَهُمْ عَلی اُمِّ رُؤُوسِهِمْ فی زُبْیتِهِمْ، وَتُرْدیهِمْ فی مَهْوی حُفْرَتِهِمْ، وَارْمِهِمْ بِحَجَرِهِمْ، وَذَکِّهِمْ بِمَشاقِصِهِمْ، وَاکْبُبْهُمْ عَلی مَناخِرِهِمْ، وَاخْنُقْهُمْ بِوَتْرِهِمْ، وَارْدُدْ کَیدَهُمْ فینُحُورِهِمْ، وَاَوْبِقْهُمْ بِنَدامَتِهِمْ.
حَتَّی یسْتَخْذِلُوا، وَیتَضاءَلُوا بَعْدَ نِخْوَتِهِمْ، وَینْقَمِعُوا وَیخْشَعُوا بَعْدَ اسْتِطالَتِهِمْ، اَذِلاَّءَ مَأْسُورینَ فی رِبْقِ حَبائِلِهِمْ، الَّتی کانُوا یؤَمِّلُونَ اَنْ یرَوْنا فیها وتُرِینا قُدْرَتَکَ فیهِمْ، وَسُلْطانَکَ عَلَیهِمْ، وَتَأْخُذَهُمْ اَخْذَ الْقُری وهِی ظالِمَةٌ، اِنَّ اَخْذَکَ الْاَلیمُ الشَّدیدُ، اَخْذَ عَزیزٍ مُقْتَدِرٍ، فَاِنَّکَ عَزیزٌ مُقْتَدِرٌ، شَدیدُ الْعِقابِ، شَدیدُ الْمِحالِ.
اللهمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ والِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ ایرادَهُمْ عَذابَکَ الَّذی اَعْدَدْتَهُ لِلظَّالِمینَ مِنْ اَمْثالِهِمْ، والطَّاغینَ مِنْ نُظَرائِهِمْ وَارْفَعْ حِلْمَکَ عَنْهُمْ، وَاحْلُلْ عَلَیهِمْ غَضَبَکَ الَّذی لا یقُومُ لَهُ شَیء، وَأْمُرْ فی تَعْجیلِ ذلِکَ بِاَمْرِکَ الَّذی لا یرَدُّ وَلا یؤَخَّرُ.
فَاِنَّکَ شاهِدُ کُلِّ نَجْوی، وَعالِمُ کُلِّ فَحْوی، وَلا تَخْفی عَلَیکَ مِنْ اَعْمالِهِمْ خافِیةٌ، وَلا یذْهَبُ عَنْکَ مِنْ اَعْمالِهِمْ خائِنَةٌ، وَاَنْتَ عَلاَّمُ الْغُیوبِ، عالِمٌ بِما فِی الضَّمائِرِ وَالْقُلُوبِ.
اللهمَّ وَاَسْأَلُکَ واُنادیکَ بِما ناداکَ بِهِ سَیدی، وَسَأَلَکَ بِهِ نُوحٌ اِذْ قُلْتَ تَبارَکْتَ وتَعالَیتَ: (وَلَقَدْ نادانا نُوحٌ فَلَنِعْمَ الْمُجیبُونَ).
اَجَلِ اللهمَّ یارَبِّ، اَنْتَ نِعْمَ الْمُجیبُ، وَنِعْمَ الْمَدْعُوُّ، وَنِعْمَ الْمَسْؤُولُ، وَنِعْمَ الْمُعْطی، اَنْتَ الَّذی لا تُخَیبُ سائِلَکَ، وَلا تُمِلُّ دُعاءَ مَنْ اَمَّلَکَ، وَلاتَتَبَرَّمُ بِکَثْرَةِ حَوائِجِهِمْ اِلَیکَ، ولا بِقَضائِها لَهُمْ، فَاِنَّ قَضاءَ حَوائِجِ جَمیعِ خَلْقِکَ اِلَیکَ، فی اَسْرَعِ لَحْظٍ مِنْ لَمْحِ الطَّرْفِ، واَخَفُّ عَلَیکَ، واَهْوَنُ مِنْ جَناحِ بَعُوضَةٍ.
وَحاجَتی اِلَیکَ یا سَیدی ومَوْلای ومُعْتَمَدی وَرَجائی اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ والِ مُحَمَّدٍ واَنْ تَغْفِرَ لی ذَنْبی، فَقَدْ جِئْتُکَ ثَقیلَ الظَّهْرِ، بِعَظیمِ ما بارَزْتُکَ بِهِ مِنْ سَیئاتی، وَرَکِبَنی مِنْ مَظالِمِ عِبادِکَ ما لا یکْفینی، ولا یخَلِّصُنی مِنْهُ غَیرُکَ، ولا یقْدِرُ عَلَیهِ ولا یمْلِکُهُ سِواکَ.
فَامْحُ یا سَیدی کَثْرَةَ سَیئاتی بِیسیرِ عَبَراتی، بَلْ بِقَساوَةِ قَلْبی، وجُمُودِ عَینی، لابَلْ بِرَحْمَتِکَ الَّتی وَسِعَتْ کُلَّ شَیء، واَنَا شَیء فَلْتَسَعْنی رَحْمَتُکَ.
یا رَحْمانُ یارَحیمُ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ، لا تَمْتَحِنّی فی هذِهِ الدُّنْیا بِشَیء مِنَ الْمِحَنِ، ولا تُسَلِّطْ عَلَی مَنْ لا یرْحَمُنی، وَلاتُهْلِکْنی بِذُنُوبی، وعَجِّلْ خَلاصی مِنْ کُلِّ مَکْرُوهٍ، وَادْفَعْ عَنی کُلَّ ظُلْمٍ، وَلا تَهْتِکْ سِتْری، ولا تَفْضَحْنی یوْمَ جَمْعِکَ الْخَلائِقَ لِلْحِسابِ، یا جَزیلَ الْعَطاءِ وَالثَّوابِ.
اَسْأَلُکَ اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ والِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تُحْیینی فیحَیاةِ السُّعَداءِ، وتُمیتَنی میتَةَ الشُّهَداءِ، وتَقْبِلَنی قَبُولَ الْاَوِدَّاءِ، وتَحْفَظَنی فی هذِهِ الدُّنْیا الدَّنِیةِ مِنْ شَرِّ سَلاطینِها وفُجَّارِها، وشِرارِها وَمُحِبّیها، وَالْعامِلینَ لَها فیها.
وَقِنی شَرَّ طُغاتِها وَحُسَّادِها، وَباغِی الشَّرِّ فیها، حَتَّی تَکْفِینی مَکْرَ الْمَکَرَةِ، وَتَفْقَأَ عَنّی اَعْینَ الْکَفَرَةِ، وتُفْحِمَ عَنّی اَلْسُنَ الْفَجَرَةِ، وَتَقْبِضَ لی عَلی اَیدِی الظَّلَمَةِ، وتُؤْمِنَ لی کَیدَهُمْ، وتُمیتَهُمْ بِغَیظِهِمْ، وتَشْغَلَهُمْ بِأَسْماعِهِمْ وَاَبْصارِهِمْ وَاَفْئِدَتِهِمْ.
وَتَجْعَلَنی مِنْ ذلِکَ کُلِّهِ فی اَمْنِکَ واَمانِکَ، وَحِرْزِکَ وَسُلْطانِکَ وحِجابِکَ، وَکَنَفِکَ وعِیاذِکَ وَجِوارِکَ، اِنَّ وَلِیی الله الَّذی نَزَّلَ الْکِتابَ، وهُوَ یتَوَلَّی الصَّالِحینَ.
اللهمَّ بِکَ اَعُوذُ، وَبِکَ اَلُوذُ، ولَکَ اَعْبُدُ، وَاِیاکَ اَرْجُو، وَبِکَ اَسْتَعینَ، وَبِکَ اَسْتَکْفی، وَبِکَ اَسْتَغیثُ، وَبِکَ اَسْتَقْدِرُ، وَمِنْکَ اَسْأَلُ، اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ والِ مُحَمَّدٍ ولا تَرُدَّنی اِلاَّ بِذَنْبٍ مَغْفُورٍ، وَسَعْی مَشْکُورٍ، وَتِجارَةٍ لَنْ تَبُورَ، وَاَنْ تَفْعَلَ بی ما اَنْتَ اَهْلُهُ، وَلا تَفْعَلَ بیما اَنَا اَهْلُهُ، فَاِنَّکَ اَهْلُ التَّقْوی واَهْلُ الْمَغْفِرَةِ، وَاَهْلُ الْفَضْلِ والرَّحْمَةِ.
اِلهی وقَدْ اَطَلْتُ دُعائی، واَکْثَرْتُ خِطابی، وَضیقُ صَدْری حَدانی عَلی ذلِکَ کُلِّهِ، وَحَمَلَنی عَلَیهِ، عِلْماً مِنّی بِاَنَّهُ یجْزیکَ مِنْهُ قَدْرَ الْمِلْحِ فی الْعَجینِ، بَلْ یکْفیکَ عَزْمُ اِرادَةٍ، واَنْ یقُولَ الْعَبْدُ بِنِیةٍ صادِقَةٍ وَلِسانٍ صادِقٍ: (یا ربِّ)، فَتَکُونَ عِنْدَ ظَنِّ عَبْدِکَ بِکَ، وقَدْ ناجاکَ بَعَزْمِ الْاِرادَةِ قَلْبی.
فَاسْأَلُکَ اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ والِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تُقْرِنَ دُعائی بِالْاِجابَةِ مِنْکَ، وتُبَلِّغَنی ما أَمَّلْتُهُ فیکَ، مِنَّةً مِنْکَ وَطَوْلاً، وقُوَّةً وحَوْلاً، وَلا تُقیمَنی مِنْ مَقامی هذا اِلاَّ بِقَضائِکَ جَمیعَ ما سَأَلْتُکَ، فَاِنَّهُ عَلَیکَ یسیرٌ، وَخَطَرُهُ عِنْدی جَلیلٌ کَثیرٌ، وَاَنْتَ عَلَیهِ قَدیرٌ، یا سَمیعُ یا بَصیرُ.
اِلهی وهذا مَقامُ الْعائِذِ بِکَ مِنَ النَّارِ، والْهارِبِ مِنْکَ اِلَیکَ مِنْ ذُنُوبٍ تَهَجَّمَتْهُ، وعُیوبٍ فَضَحَتْهُ، فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ والِ مُحَمَّدٍ وَانْظُرْ اِلَی نَظْرَةَ رَحْمَةٍ اَفُوزُ بِها اِلی جَنَّتِکَ، واَعْطِفْ عَلَی عَطْفَةً اَنْجُو بِها مِنْ عِقابِکَ.
فَاِنَّ الْجَنَّةَ والنَّارَ لَکَ وبِیدِکَ، ومَفاتیحَهُما وَمَغالیقَهُما اِلَیکَ، واَنْتَ عَلی ذلِکَ قادِرٌ، وهُوَ عَلَیکَ هَینٌ یسیرٌ، وَافْعَلْ بی ما سَأَلْتُکَ یا قَدیرُ، ولاحَوْلَ ولاقُوَّةَ اِلاَّ بِالله الْعَلِی الْعَظیمِ، وحَسْبُنَا الله ونِعْمَ الْوَکیلُ.
دعای آن حضرت در شدائد ومهمات، معروف به دعای علوی مصری:
از محمد بن علی علوی حسینی مصری روایت شده که گفت: از طرف یکی از رهبران کشور دچار مشکل بزرگی شده وغم شدیدی مرا فراگرفت، بطور یکه راه فراری از آن متصور نبود.
تصمیم گرفتم به کربلا رفته ومشکلم را با امام حسین (علیه السلام) در میان گذارم، تا آنجا که گوید:
در بین خواب وبیداری امام زمان وخلیفه الهی (علیه السلام) را دیدم که فرمود: ای فرزندم از فلان شخص ترسیدی؟ گفتم: آری، قصد آزارم را دارد، به اولیائم متوّسل شدم تا مرا نجات دهند.
فرمود: چرا خدایت وخدای پدرانت را بدعای پیامبران نمی خوانی، که آنان این دعارا در هنگام شدّت وسختی خوانده وخداوند ناراحتیشان را بر طرف نمود، گفتم: با چه دعائی خدایشان را خواندند تا همان دعا را بخوانم؟
فرمود: شب جمعه از خواب برخیز وغسل کرده ونماز گذار، پس از انجام سجده شکر این دعا را درحالی که نشسته ای با تضرّع وزاری بخوان:
پروردگارا! چه کسی تو را خواند وتو دعایش را اجابت نکردی، وچه کسی از تو درخواست نمود وبه او عطا نفرمودی، وچه کسی با تو مناجات کرد واو را ناامید ساختی، یا خود را بتو نزدیک نمود واو را دور ساختی.
خدایا! این فرعون جبّار است که با عناد وکفر وسر پیچی وادّعای ربوبیتش، وبا علم به اینکه تو به نمی کند، وبازگشت نمی نماید، وایمان نمی آورد، وخاضع نمی گردد، دعایش را اجابت کرده وخواسته اش را برآوردی، بجهت بزرگواری وجود وبخششت وکم ارزش بودن خواسته اش در مقابل عظمت تو.
تا بر علیه او حجّت ودلیل داشته وآنرا تأکید نمائی، در آنهنگام که گناه کرده وکفر می ورزد، بر قومش برتری جسته، وظلم وتعدّی نموده وبسبب کفرش بر آنان افتخار می کند، وبراثر ستمگریش در حق خویش تکبر نموده، وبجهت بردباریت خود برتربین گردید، وبسبب جرأت وجسارتش بر علیه خویش چنین حکم کرد که مجازات او غرق شدن در آبست، واو را بدانچه خود بر علیه خویش حکم نمود مجازات کردی.
پروردگارا! ومن بنده تو، پسر بنده تو وپسر کنیز تو بوده ومعترف
به بندگی تو هستم، به خداوندی تو اقرار می کنم وجز تو معبود وپروردگاری ندارم، وبه اینکه تو پروردگارم بوده وبازگشتم بسوی توست اعتراف می کنم، می دانم که تو بر هرکار قادری، آنچه بخواهی انجام داده وبه آنچه می خواهی حکم می کنی، بازخواست نشده ومانعی در انجام فرامینت ایجاد نمی شود، تو اول وآخر وظاهر وباطن می باشی.
از چیزی خلق نشده واز چیزی جدانمی باشی، قبل از هر موجودی بوده وبعد از همه خواهی بود، وایجاد کننده هرموجود بوده، همه چیزها را با محاسبه پدیدآورده ای، وتو شنوا وبینائی.
وگواهی می دهم که این چنین بوده وخواهی بود، وتوزنده وپایداری، خواب وچرت ترا نمی گیرد وبا اوهام توصیف نشده وباحواس درک نمی شوی، با مقیاسات قیاس نشده وبه مردم تشبیه نمی گردی، تمامی مردمان بندگان وکنیزان تواند، وتو پروردگار وما پرورش یافتگان توایم، تو آفریدگار وما آفریده های تو، وتوروزی دهنده وما از تو روزیمان را دریافت می داریم.
پروردگارا! تو را سپاس که مرا بصورت بشر خلق کردی، وبعد از آنکه کودکی بیش نبودم مرا بی نیاز گرداندی، از پستان شیر گوارایی بمن روزی کرده واز غذای پاک وپاکیزه بمن خوراندی، مرا مرد نمونه وسالمی قراردادی.
تو را سپاس، سپاسی که بشمارش درنیاید ودر مکانی نگنجد، سپاسی که از تمامی سپاس سپاسگزاران برتر بوده واز سپاس هرچیز والاتر باشد، وعظیم تر وفراتر از تمامی اینها وهر چیز که سپاس الهی را بگوید باشد.
وسپاس مخصوص خداوند است آنگونه که خدا دوست دارد سپاسگزاری شود، وسپاس از آن اوست به تعداد مخلوقات ووزن آنها، ووزن سنگین ترین وسبکترین آنها، وبشمارش بزرگترین وکوچکترین مخلوقاتش.
وسپاس مخصوص خداست تا خشنود گردد وبعد از آن نیز، واز او می خواهم که بر محمد وخاندانش درود فرستد ومرا مورد آمرزش قرار دهد وکلامم را سپاس گفته وبر من ببخشاید، بدرستیکه او تو به پذیر ومهربان است.
پروردگارا! تو را می خوانم بنامت که برگزیده ات پدر ما حضرت آدم، در هنگام انجام خطا واحساس گناه تو را بدان نام خواند، وتو خطایش را بخشیده وتوبه اش را پذیرفتی ودعایش را مستجاب کرده، وبه او نزدیک بودی، ای نزدیک، واز تو می خواهم که بر محمد وخاندانش درود فرستاده وخطایم را ببخشی واز من خشنود شوی، واگر از من خشنود نمی باشی مرا که گناهکار وخطاکار وستمکار به خویش هستم، ببخشی، چرا که مولا بنده اش را مورد بخشایش قرار می دهد در حالیکه از او خشنود نیست، ونیز مخلوقاتت را از من خشنود گردانی وضرر شان را از من دور داری.
خداوندا! وتو را می خوانم بنامت که ادریس تورا بدان نام خواند، واو را پیامبری راستگو قرار داده، ومقام بلندی را به او عطا کرده، ودعایش را مستجاب نمودی، وبه او نزدیک بودی ای نزدیک، بر محمد وخاندانش درود فرست وپایانم را به بهشت وجایگاهم را در رحمتت قرارده، وبا عفوت مرا در بهشت ساکن گردان، وبه قدرتت ای قادر مرا از حورالعین تزویج کن.
بارالها! واز تو می خواهم بنامت که نوح در هنگامی که شکست خورده ویاری می خواست تو را بدان نام خواند، وتوبا ران سیل آسا را برایش فروفرستاده، واز زمین چشمه ها جوشید وآب به اندازه مشخصی بالا آمد وتو او را در کشتی نجات دادی.
ودعایش رااجابت کرده وبه او نزدیک بودی ای نزدیک، بر محمد وخاندانش درود فرست واز ظلم هر ستمگر مرا رها ساخته، وشرّ پاد شاهان زورگو ودشمن متسلّط وخوار شمرنده قدرتمند، وجبّار کینه توز، وهر شیطان رانده شده وانسان خشمگین ونیز کید هر حیله گر را از من دور دار، ای بردبار ای مهربان.
خدایا! واز تو می خواهم بنامت که بنده وپیامبرت صالح تو را بدان نام خواند، واو را از فرورفتن در زمین نجات داده وبردشمنش پیروز گردانده، ودعایش را اجابت فرمودی، وبه او نزدیک بودی ای نزدیک، بر محمد وخاندانش درود فرستاده ومرا از شرّ دشمنان وحسد حسودان نجات داده، ومرا بکفایت خود کفایت کرده وبه سرپرستی خود سرپرستی فرمائی، وبه هدایتت قلبم را هدایت وبه تقوایت یاریم گردانی، ومرا بدانچه خشنودی تو در آنست راهنمایی فرموده وبه بی نیازیت بی نیاز نمائی، ای مهربان.
بارالها! واز تو می خواهم بنامت که بنده وپیامبر ودوستت ابراهیم در هنگامی که نمرود او رادر آتش انداخت تورا بدان نام خواند، وآتش را بر او سرد وآرام گردانده ودعایش را اجابت کردی، وبه او نزدیک بودی ای نزدیک، بر محمد وخاندانش درود فرستاده وآتش دوزخت را بر من سرد گردانده وزبانه های آنرا خاموش واز گرمای آن مرا نجات دهی، وآتش دشمنانم را بخود شان بازگردانده، وکید شان را دامنگیرشان بنمایی، وآنچه بمن عطا فرموده ای را بر من مبارک گردانی، همچنانکه بر او وپیروانش مبارک گرداندی، بدرستیکه تو بخشنده ستوده وبرتری.
خداوندا! واز تو می خواهم بنامت که اسماعیل تو را بدان نام خواند، واو را پیامبر وفرستاده قرارداده، وحرمت را محلّ عبادت وجایگاه آرامش او نمودی، وبا رحمتت دعایش را اجابت کرده، وبه او نزدیک بودی، ای نزدیک، بر محمد وخاندانش درود فرستاده وقبرم را وسیع وگناهانم را آمرزیده، وپشتم را محکم، وخطاهایم را ببخشی.
ومرا موفق به توبه نمایی، بهمراه بخشش گناهان، ومضاعف نمودن نیکیها، وبرطرف شدن مشکلات، وسود دهی تجارتها، ودفع آثار گناهان، بدرستیکه شنوای دعاها، ونازل کننده برکات، ودهنده حاجات، وعطا کننده خیرات، وقدرتمند آسمانهایی.
پروردگارا! واز تو می خواهم بنامت که فرزند دوستت [اسماعیل] که او را از کشته شدن نجات داده وفدیه بزرگی را در مقابلش قراردادی، وکارد را برایش برگرداندی، ودر حالیکه یقین به مرگ داشت واز کار پدرش خشنود بود با تو مناجات نموده.
وتو دعایش را مستجاب وبه او نزدیک بودی ای نزدیک، بر محمد وخاندانش درود فرستاده ومرا از هربدی وناراحتی رها ساخته، وهر ظلمت وناامیدی را از من دورگردانی، وتمام امور دنیا وآخرتم وآنچه ازآن در هراسم، وشرّ تمامی مخلوقاتت را کفایت فرمائی، بحقّ خاندان پیامبر.
پروردگارا! واز تو می خواهم بنامت که لوط تو را بدان نام خواند، او وخاندانش را از فرورفتن در زمین ونابودی وهر رنج وشدّتی رهانیدی، وآنان را از سختی ومشکلات خارج ساخته ودعایش را اجابت کرده، وبه او نزدیک بودی، ای نزدیک، بر محمد وخاندانش درود فرستاده وپراکندگی هایم را مبدّل به اجتماع، وچشمانم را به فرزندان وخانواده واموالم شادمان سازی، وامورم را اصلاح وتمامی احوالم را مبارک گردانده وتمامی آروزهایم را برآوری.
ومرا از آتش رهاساخته وشرّ اشرار را کفایت فرمائی، بحقّ برگزیدگان نیکان، پیشوایان بزرگوار ونور انوار، محمد وخاندان پاک وپاکیزه وپیشوایان هدایتگر وبرگزیده، که درود تو بر تمامی آنان باد، ومارا همنشین ایشان گردان، وهمراهی با آنان را برما منّت گذار، وبما توفیق هم صحبتی با ایشان را عنایت نما، همراه پیامبران فرستاده شده وفرشتگان مقرّب وبندگان صالح وفرمانبران درگاهت، وحاملان عرش وفرشتگان درگاهت.
بارالها! واز تو می خواهم بنامت که یعقوب، در هنگامی که چشمانش کور وزندگیش پراکنده وفرزندش گم شده بود، تو را بدان نام خواند، وتو دعایش را اجابت وخانواده اش را مجتمع وچشمانش را روشن ومشکلش را بر طرف نمودی.
وبه او نزدیک بودی ای نزدیک، بر محمد وخاندانش درود فرست وپریشانی زندگیم را برطرف، وچشمانم را به فرزندان وخانواده واموالم روشن، وکارهایم را اصلاح، وتمامی لحظات زندگیم را مبارک گردانی، وآروزهایم را برآورده وکارهایم را اصلاح نمایی، وبرمن منت گذار، ای بزرگوار، ای صاحب اخلاق نیکو، برحمتت ای مهربانترین مهربانان.
خداوندا! واز تو می خواهم بنامت که بنده وپیامبرت یوسف تو را بدان نام خواند، واو را از تاریکیهای چاه نجات داده، ومشکلش راحل نموده، وکید ومکر برادرانش را بر طرف، واو را بعد از بندگی پادشاه نمودی، ودعایش را مستجاب کرده، وبه او نزدیک بودی ای نزدیک، بر محمد وخاندانش درود فرستاده ومکر هر حیله گر وشرّ هر حسودی را از من برطرف سازی، تو بر هرکار قادر وتوانائی.
پروردگارا! واز تو می خواهم بنامت که بنده وپیامبرت موسی بن عمران، آنگاه که فرمودی: (واز جانب طور امین او را خوانده وبخود نزدیک نمودیم)، تو را خواند، وراه خشکی در بین دریا برایش مهیا ساخته واو وپیروانش از بنی اسرائیل را نجات، وفرعون وهامان ویارانشان را غرق نمودی، ودعایش را اجابت، وبه او نزدیک بودی ای نزدیک.
از تو می خواهم که بر محمد وخاندانش درود فرستاده ومرا از شرّ مخلوقاتت در امان قرار داده، وعفوت را شامل من گردانی، وفضل خود را برمن ارزانی داری، تا از تمامی مخلوقاتت بی نیاز گردم ومشمول غفران وخشنودی تو بشوم، ای سرپرست من وسرپرست مؤمنین.
بارالها! واز تو می خواهم بنامی که بنده وپیامبرت داود تو را بدان نام خواند، ودعایش را اجابت، وکوهها را مسخّر او گرداندی، که همراه او صبحگاه وشامگاهگان تسبیح گفته، وپرندگان در تسخیر او بوده، وپادشاهیش را محکم نموده، وحکمت وقضاوت به او عطا کردی، وآهن را برایش نرم، وصنعت ساختن سپر را به او تعلیم نموده، وخطایش را بخشیدی.
وبه او نزدیک بودی ای نزدیک، بر محمد وخاندانش درود فرست وتمام کارهایم را مسخّرم گردان، ومقدّرات را بر من آسان نما، وغفران وبندگیت را روزیم نما، وظلم ستمکاران وکید دشمنان ومکر حیله گران وقدرتنمائی جبّاران زمان وحسد حسودان را از من دورنما، ای امنیت بخش وحشت زدگان، وای همسایه پناه خواهان، وای محلّ وثوق معتمدان، ای دستگیره مؤمنان، وای امید امیدواران، وای معتمد صالحان، ای مهربان مهربانان.
پروردگارا! واز تو می خواهم بنامی که بنده وپیامبرت سلیمان بن داود آنگاه که گفت: (پروردگارا سلطنت وپادشاهی بزرگی بمن عطا فرما که بعد از من به کسی عنایت نمی نمایی بدرستیکه تو عطا کننده هستی)، تو را بدان نام خواند.
ودعایش را اجابت ومخلوقات را مطیع او گردانده، وباد را مرکب او قرارداده، وزبان پرندگان را به او تعلیم نمودی، وجنّ را مسخّر او کردی، که گروهی بنّاء وعدّه ای غوّاص وبعضی را به اسارت در آورد، این فضل واحسان تو بود نه عنایت شخص دیگری.
وبه او نزدیک بودی ای نزدیک، بر محمد وخاندانش درود فرست، وقلبم را هدایت کرده، وجانم را از پراکندگی دور دار، وامورم را کفایت وترسم را امنیت بخش، واسارتم را مبدّل به رهایی کرده وپشتم را قوی گردان، وبمن مهلت ده، ودعایم را اجابت وسخنم را بشنو، وجهنّم را جایگاه ودنیا را مهمترین مقصد من قرارمده، وروزیم را گسترده واخلاقم را نیکو ومرا از اسارت رهایی بخش، تو آقا ومولا وآروزی منی.
پروردگارا! واز تو می خواهم بنامت که ایوب در هنگامی که بعد از سلامتی بلا، وبعد از عافیت بیماری، وبعد از گشایش زندگی سختی بر او مسلّط شد، تو را بدان نام خواند، پس نا راحتیش را بر طرف وخانواده وهمانند آنرا بدو بخشیدی، در هنگامی که تو را مشتاقانه وبا امیدواری به فضلت خواند وناراحتیش را بر تو عرضه داشت وگفت: (پروردگارا رنج وبلا مرا فراگرفته وتو مهربانترین مهربانان هستی).
پس دعایش را اجابت وناراحتیش را برطرف وبدونزدیک بودی ای نزدیک، بر محمد وخاندانش درود فرست وناراحتیم را برطرف ودر جانم وخانواده، واموال وفرزندان وبرادرانم سلامتی وعافیت عطا کن، عافیتی که جاودانه، کامل، هدایتگر، رشد کننده، وبی نیاز کننده از پزشک ودارو باشد، وآن را در پوست وگوشتم قرارده، ومرا از گوشها وچشمانم بهره مند ساز وتا لحظه مرگ آنها را در سلامتی کامل قرارده، تو بر هرکار قادر وتوانائی.
بارالها! واز تو می خواهم بنامت که یونس بن متی در شکم ماهی ودر سه تاریکی، تو را بدان نام خواند وگفت: جز تو معبودی نیست وپاک ومنزّهی ومن از ستمکاران هستم وتو مهربانترین مهربانانی.
پس دعایش را اجابت وبوته کدویی را برایش رویاندی، واو را بسوی صد هزار انسان یا بیشتر فرستادی، وبه او نزدیک بودی ای نزدیک، بر محمد وخاندانش درود فرست ودعایم را اجابت، ومرا مشمول عفوت گردان، که در دریای ظلم به خویشتن غرق شده، ودیون بسیاری ازمخلوقاتت برذمّه من می باشد، وبر محمد وخاندانش درود فرست ومرا از آنان پوشیده دار واز آتش جهنم رهایی بخش ودر این لحظه از آزادشدگان ورهایی یافتگان از آن قرارده، به منّتت ای منت گذار.
پروردگارا! واز تو می خواهم بنامت که بنده وپیامبرت عیسی بن مریم، هنگامی که او را به روح القدس تأیید کرده ودر گاهواره به سخن درآوردی، تو را بدان نام خواند، پس به فرمان تو مردگان را زنده وبیماران را شفا، واز گِل همانند پرنده خلق کرده، وبا فرمانت پرنده به پرواز درآمده، وبه او نزدیک بودی ای نزدیک، بر محمد وخاندانش درود فرست ومرا برای آن کار که خلق کرده ای فارع گردان، وبدانچه متکّفل آن شده ای مشعول نساز، ومرا از بندگان وزاهدان دردنیا واز کسانی که ایشان را برای سلامتی خلق کرده وآنانرا بدان گرامی داشته ای قرارده، ای بزرگوار ای برتر ای والاتر.
بارالها! واز تو می خواهم بنامت که آصف بن برخیا برای آوردن تخت ملکه سبا تو را بدان نام خواند، وکمتر از چشم برهم نهادن آنرا منتقل نمود، تا اینکه در جلوی دیدگانش قرار گرفت، آنگاه که آنرا دید گفته شد: آیا تخت تو همین است؟ گفت: گویا همین باشد.
پس دعایش را اجابت وبه او نزدیک بودی ای نزدیک، بر محمد وخاندانش درود فرست وگناهانم را بر من ببخشای، ونیکیهایم را قبول، وتوبه ام را پذیرفته، وفقرم را مبدّل به بی نیازی، وشکستگیم را جبران فرما، وقلبم را بنامت زنده ومرا در سلامتی زنده بدار وبمیران.
خداوندا! واز تو می خواهم بنامی که بنده وپیامبرت زکریا تو را بدان نام خواند، در هنگامی که خواهنده وامیدوار به فضل وبخششت، در محراب عبادت با صدای آهسته تو را مخاطب قرار داد وگفت: (پروردگارا بمن فرزندی عطا فرما که وارث من وخاندان یعقوب باشد واز او خشنود باش).
پس به او یحیی را بخشیده ودعایش را اجابت کرده، وبه او نزدیک بودی ای نزدیک، بر محمد وخاندانش درود فرستاده وفرزندانم را برایم باقی گذار ومرا از آنان بهره مند ساز، ومن وایشان را از مؤمنین به او، ومشتاقان ثوابت، وترسندگان از عقابت، وامیدواران به آنجه نزد توست، ومأیوسان از آنچه نزد غیر توست قرارده، تا اینکه ما را زنده نگاه داری به زندگانی پاکیزه، وبمیرانی مردن پاکیزه، تو بر هر کار قادری.
پروردگارا! واز تو می خواهم بنامی که همسر فرعون تو را بدان نام خواند، آنگاه که گفت: (پروردگارا خانه ای دربهشت برایم آماده نما، ومرا از فرعون وکار او رهاساز واز گروه ستمکاران نجات ده).
پس دعایش را اجابت وبه او نزدیک بودی، ای نزدیک، بر محمد وخاندانش درود فرستاده وچشمانم را با دیدن بهشت واولیائت روشن وبه محمد وخاندانش مرا شادمان گردان، وبا آنان وهمنشینی ونزدیکی با ایشان مرا مأنوس نما، ومرا در بهشت مستقر کرده، واز آتش وآنچه برای اهل آن از غلّ وزنجیرها وانواع عذابها وعقابها آماده نموده ای با عفوت نجات ده.
خداوندا! واز تو می خواهم بنامت که بنده وراستگویت مریم بتول ومادر حضرت عیسی تو را بدان نام خواند، آنگاه که گفتی: (ومریم دختر عمران که فرجش را محافظت نموده ومادر آن از روحمان دمیدیم وکلمات پرودگارش وکتابهای او را تصدیق کرده واز عابدان گردید).
ودعایش را اجابت وبه او نزدیک بودی ای نزدیک، بر محمد وخاندانش درود فرست ومرا در پناه محکم خود قرار ده ودر حجاب خود مستور بدار، وبه حرز محکم خود محفوظ نما، وبه کفایت کافی ات مرا از شرّ هرستمگر، وظلم هر تجاوزگر، ومکر هر حیله گر، ونیرنگ هر نیرنگ باز، وسحر هر ساحر، وستم هر سلطان ستمگر کفایت فرما، به قدرتت ای قدرتمند.
پروردگارا! واز تو می خواهم بنامی که بنده وپیامبر، وبر گزیده ومنتخبت از مخلوقاتت، وامین بر وحیت، ومبعوث به بندگانت، وفرستاده ات بسوی مردم، محمد، بنده ویژه وخالص تو که درودهایت بر او وخاندانش باد تو را بدان نام خواند.
پس دعای او را اجابت وبه لشکریانی که دیده نمی شد او را یاری کردی، وحقّ را برتر وباطل را ضعیف وخوار گرداندی، وبه او نزدیک بودی ای نزدیک، بر محمد وخاندانش درود فرست، درودی پاک وپاکیزه، ورشد کننده وجاودانه ومبارک، همچنانکه بر جدّشان ابراهیم وخاندانش درود فرستاده، وبرایشان مبارک گرداندی، وسلام فرست برایشان همچنانکه بر آنان سلام فرستادی، واز جانب خود برایشان افزون فرما.
ومرا در زمره ایشان وبهمراه آنان قرارده وبا آنها ودر زمره ایشان محشور فرما، تا اینکه از حوض آنان مرا سیراب کرده، ودر زمره آنان داخل فرمائی، وبا آنان مجتمع گردانده وچشمانم را به ایشان روشن گردانی، وخواسته ام را اجابت وآرزوهایم را در دین ودنیا وآخرت وزندگی ومرگ عطا فرمایی، وسلامم را به آنان رسانده وجواب سلام ایشان را بمن برگردانی، ودرود ورحمت وبرکتهایت برایشان باد.
خداوندا! تو کسی هستی که در نیمه های هر شب ندا می کنی: آیا خواهنده ای هست که به او عطا کنم، آیا خواننده ای هست که دعایش را اجابت کنم، آیا استغفار کننده ای هست که اورا ببخشم، آیا امیدواری هست که امیدش را بر آورم، آیا آرزومندی هست تا او را به آرزویش برسانم.
من در درگاه تو ایستاده وخواهنده تو ام، بیچاره درگاهت هستم، ناتوان وفقیر توام، آرزومند درگاهت، امیدوار فضل ورحمتت، وآرزومند عفو ومغفرتت، وخواهنده غفران وببخش توام.
پس بر محمّد وخاندانش درود فرست وخواسته ام را عطا، وآرزویم را برآور، فقرم را جبران، وبه عصیان وسر کشی ام رحم نما، واز گناهانم درگذر، وآنچه از بندگانت بر ذمّه من هست را بر من ببخشای، وضعفم را تقویت، وبیچارگی ام را مبدّل به عزّت، وجایگاهم را محکم گردان، وگناهم را مورد بخشایش قرار ده، وفکرم را رشد، ومالم را از حلال افزون فرما.
ودر تمام کارها واعمالم خیر مقدر کن، ومرا بدان راضی وخشنود گردان، ومرا وپدر ومادرم وفرزندانشان، ازآنان ومردان مؤمن ومسلمان،
زنده یا مرده ایشانرا بیامرز، تو شنونده دعاها می باشی.
واز نیکی کردن به پدر ومادرآنچه مرا مستحقّ ثواب تو وبهشتت می کند بمن الهام کنی، نیکیهای ایشان را قبول وگناهانشان را ببخشای، وایشان را در مقابل بهترین عملی که نسبت بمن انجام داده اند پاداش وبهشت عطا کن.
خداوندا! یقین دارم که به ستم کردن امر نکرده وبدان خشنود نمی باشی، ومیل به آن نداشته وآنرا نمی خواهی ودوست نداری، این گروه را می بینی که به ظلم وستم بندگانت، وتعدّی وتجاوز بنا حق وظالمانه ودشمنانه وخصمانه بر علیه ما مشغولند.
اگر برای ایشان مدّت وزمانی تعیین کرده ای که باید آنرا بپایان رسانند، یا اجلهایی را بر ایشان معین ساخته ای که باید بدانها برسند، خود فرموده ای وسخن تو حق ووعده ات صادق است که: (خداوند آنچه بخواهد را محویا تثبیت می کند وکتاب تغییر ناپذیر نزد اوست).
پس من از تو می خواهم بتمامی آنچه پیامبران ورسولانت ترا بدانها خواسته اند، واز تو می خواهم بدآنچه بندگان صالحت وفرشتگان مقرّبت از تو طلب کرده اند، که این مقدّرات را از کتاب تغییر ناپذیرت محو کرده، وبر ایشان اضمحلال ونابودی را رقم زنی.
تا اجلهایشان نزدیک ومدتشان بسر آمده وایامشان بپایان رسیده وعمر شان تمام شود، وفاسقانشان نابود وگروهی از ایشان را برگروه دیگر مسلّط فرمایی، تا احدی از ایشان باقی نمانده ورستگار نگردد، اجتماعشان را پراکنده، وسلاحشان راسست، گروهشان را متفرّق، واجلهایشان را مقطوع، وعمرشان را کوتاه، وقدمهایشان را متزلزل گردانده، وشهرهایت را از آنان پاک گردان وبندگانت را بر آنان مسلّط فرما.
چرا که ایشان سنّتت را تغییر داده وعهدت را شکسته وحرمتت را هتک کرده اند، وآنچه نهی کرده ای را انجام داده، وبسیار سرکشی نموده وبه گمراهی عمیقی فرو رفته اند.
پس بر محمّد وخاندانش درود فرست وبه پراکندگی اجتماعشان، ومرگ زندگانشان، وغارت همسرانشان فرمان بده، وبندگانت را از ستم ایشان رها ساخته وقدرتشان را از تجاوز نمودن سلب کن، وزمینت را از آنان پاک گردان، وبه نابودی زراعتشان واز بین رفتن اموالشان، وپراکندگی گروهشان، ونابودی ساختمانهایشان فرمان بده، ای صاحب جلالت وبزرگواری.
ای معبود من ومعبود هر چیز، وپروردگار من وپروردگار هر چیز، از تو می خواهم، وتو را می خوانم به آنچه دوبنده ورسول وپیامبر وبرگزیده ات، موسی وهارون، تو را بدان خواندند، در زمانی که تو را با امید به فضلت مخاطب قرارداده وگفتند:
(پروردگارا به فرعون ویارانش زمینت واموال بسیاری را در زندگی دنیا دادی، پروردگار تا از راهت مردم را گمراه کنند، پروردگارا اموالشان را نابود وقلبهایشان را قسی گردان تا آنگاه که عذاب دردناک جهنم را ندیده اند ایمان نیاورند).
پس بر این دو نفر به اجابت دعایشان منّت نهاده ونعمت عطا کردی، تا آنکه فرمانت را به ایشان ابلاغ فرمودی که: (دعای شما اجابت شد پس پایدار باشید وراه نادانان را پی نگیرید).
[از تو می خواهم] که بر محمّد وخاندانش درود فرستی واموال این گروه ظالم را سلب، وقلبشان را قسی، وایشان را در زمین فرو برده، ودر دریا غرقشان سازی، چرا که آسمانها وزمین، وآنچه در آنهاست از آن توست، قدرت ونیرویت را در قبال ایشان بمردم بنمایان، واین کار را نسبت به ایشان انجام ده، ودر این عمل تسریع فرما.
ای بهترین فردی که مورد سئوال واقع شده، وبهترین فردی که خوانده شده، وبرترین فردی که در برابرش خضوع انجام گرفته، ودستها بسویش بالا رفته، وزبانها او را نامیده، وچشمها به او دوخته شده، وقلبها به او مایل گردیده، وگامها بسوی او برداشته شده، ومحاسبه اعمال بدست اوست.
پروردگارا! ومن بنده توام، از تو می خواهم به برترین نامهایت، وتمام نامهایت برتر است، بلکه از تو می خواهم به تمامی نامهایت، که بر محمّد وخاندانش درود فرستاده وایشان را در خانه هایشان هلاک گردانده ونابود نمایی، وآنان را با تیرهای بلا سنگباران کن، وبصورت بر زمین انداز، وکید ومکرشان را به خودشان بازگردان، وایشان را به پشیمانیشان مؤاخذه کن.
تا پس از نخوت وغرور ذلیل وخوار شده، وبعد از تکبّر وزورگوئی خاشع وهلاک گردند، ذلیلانی که اسیر درچنگال دامهایی هستند که امید داشتند ما را در آنها ببینند، وقدرت ونیروی خود را بر علیه ایشان بمانشان ده، وهمانند گروههای ظالم وستمگر ایشان را عذاب فرما، بدرستیکه مؤاخذه تو دردناک وشدید، ومؤاخذه شخص قدرتمند وتوانا می باشد، همانا تو قدرتمند وتوانائی، عقابت شدید وعذابت دردناک است.
پروردگارا! بر محمد وخاندانش درود فرست وعذابی که برای ستمگرانی همانند ایشان، ومسخره کنندگان مشابه آنان آماده ساخته ای، را در حقّ ایشان تسریع فرما، وبردباریت را از ایشان زائل، وغضبت که هیچکس را یارای مقاومت در برابر آن نیست را برایشان فروریز، وبا فرمانت که تخلّف پذیر نمی باشد دستور در تسریع این امور را صادر کن بدرستیکه تو شاهد هر سخن ودانای هر گفتاری، وهیچیک از اعمال مخفی شان از دید تو پنهان نمی باشد، وهیچ کار خائنانه آنان از دید تو زائل نمی گردد، وتو دانای پنهانی ها، وآگاه به ضمائر وقلبهائی.
پروردگارا! واز تو می خواهم وتو را می خوانم به آنچه آقایم نوح از تو خواست وتو را خواند، آنگاه که گفتی: (وبه تحقیق نوح ما را خواند وما بهترین اجابت کنندگان هستیم).
آری، پروردگارا تو والاترین اجابت کننده، وبهترین خوانده شده، وبهترین خواسته شده، ووالاترین عطاکننده می باشی، تو کسی هستی که خواهنده ات ناامید نشده ودعای آرزومندت تو را ملول نکند، کثرت حوائج وانجام آنها تو را سست نمی کند، بدرستیکه انجام خواست تمامی مخلوقاتت برای تو سریعتر از چشم برهم نهاندن وخفیف تر وسبکتر از بال مگس می باشد.
وای آقایم ومولایم ومعتمدم وامیدم، حاجتم بسوی تو آنستکه بر محمّد وخاندانش درود فرستاده وگناهانم را ببخشی، بسوی تو آمده ام در حالیکه پشتم از گناهان بزرگ سنگین شده، وحقوق فراوانی از بندگانت بر عهده من است که راه رهایی از آن جز بوسیله تو میسّر نیست، وکسی جز تو بر آن قادر نبوده وبر آن توانا نیست.
ای آقایم! کثرت گناهانم را به اشکهای اندکم ببخشای، بلکه به قساوت قلب وخشکی چشمم، نه، بلکه برحمتت که تمامی اشیاء را فراگرفته است، ومن نیز چیزی هستم وباید مرا نیز فراگیرد.
ای رحمان ای رحیم ای مهربانترین مهربانان، در این دنیا مرا به بلائی امتحان مفرما، کسی را که بر من رحم نمی کند بر من مسلّط مکن، ومرا بگناهانم هلاک نساز، ورهائیم را از هر زشتی آسان فرما، وهر ستمی را از من دورکن، وحجابم را ندر، وروزی که تمامی مخلوقاتت را برای حساب جمع می کنی مرا مفتضح منما، ای دارنده عطا وثواب بسیار.
از تو می خواهم که بر محمّد وخاندانش درود فرستی ودر زندگانی سعادتمندان زنده، ودر مرگ شهیدان مرا بمیرانی، وهمچون دوستانت مرا قبول کرده، ودر این دنیای پست مرا از شرّ پادشاهان وگناهکاران واشرار ودوستدارانشان محافظت فرمائی.
وشرطاغیان وحسودان وشرجویان ودوستان آنان را از من نگاهداری، تا مرا از مکر حیله گران کفایت کرده وچشمان کافران رااز من دور داری، وزبان گناهکاران را از من لال، ودستهای ستمگران را از من باز داشته، ومرا از کیدشان رهائی بخشی، وایشان را به ناراحتیشان بمیرانی، وبه گوشها وچشمان وقلبهایشان مشغول سازی.
ودر تمام اینها مرا در امنیت وآسایش وحرز وپادشاهی، وحجاب وحفاظت وحراست خود قرارده، وبدرستیکه سر پرست من خداست که کتاب را نازل کرد واو سر پرست رستگاران است.
پروردگارا! بتو پناه برده وبتو متوسّل می گردم، وبرای تو عبادت کرده وامیدم بتوست، واز تو یاری می جویم، واز تو طلب کفایت می کنم، وبتو پناهنده می گردم، وبتو توانا می شوم، واز تو می خواهم که بر محمّد وخاندانش درود فرستاده ومرا جز باگناهان بخشیده، وسعی وتلاش ستایش شده، وتجارتی که نابودی ندارد باز نگردانی، وآنچه شایسته توست ونه آنچه من شایسته آنم را بمن عطا فرمائی، بدرستیکه تو ا هل تقوی وبخشش واهل فضل ورحمت می باشی.
خداوندا! دعایم را طولانی وگفتارم را بدرازا کشاندم، وسینه تنگم مرا بدین جاکشاند، ومرا بدان وادار نمود، در حالیکه می دانستم باندازه نمک در خمیر دعا کفایت می کند، بلکه تصمیم جزم کافی است، واینکه انسان با نیتی صادقانه وبازبان راست بگوید: پروردگارا، وتو درجایگاه گمان بنده ات بتو می باشی، وقلبم با تصمیم جازم تو را خوانده است.
پس از تو می خواهم که بر محمد وخاندانش درود فرستاده ودعایم را مقرون به اجابت گردانده، وآنچه از تو آرزومندم را بمن عطا کنی، که منّت نهادنی است از طرف تو بر من وفضل وعنایت توست، ومن جایگاهم را تغییرندهم جز به انجام تمامی خواسته هایم، بدرستیکه این کار بر تو آسان وارزش آن نزدمن بسیار زیاد است، وتو برآن قادر وتوانائی، ای شنوا وای بینا.
بارالها! واین جایگاه پناهنده تو از آتش، وفرار کننده ای از خودبسوی تو از گناهانی که او را فراگرفته، وعیبهائی که او را مفتضح کرده است می باشد، پس بر محمّد وخاندانش درود فرست ونظر رحمتت را بر من افکن، تا با آن بسوی بهشتت رهنمون شده، ومرا مشمول لطفت قرارده تا از عقابت رهایی یابم.
بدرستیکه بهشت وجهنم برای تو وبدست تو وکلیدهای باز وبسته شدنش نزد توست، وتو بر آن قادری وبرای تو سهل وآسان می باشد، وای توانا آنچه خواسته ام را عطا فرما، وقدرت ونیرویی جز با نیروی خداوند برتر ووالاتر نبوده، وخدا ما را کافی است، واو بهترین وکیل است.
در کارهای مهم، معروف به دعای عبرات:
دعاؤه (علیه السلام) فی المهمّات، المسمّی بدعاء العبرات:
اللهمَّ اِنّی اَسْأَلُکَ یا راحِمَ الْعَبَراتِ، ویا کاشِفَ الْکُرُباتِ، ویا کاشِفَ الزَّفَراتِ، اَنْتَ الَّذی تَقْشَعُ سَحائِبَ الْمِحَنِ وقَدْ اَمْسَتْ ثِقالاً، وتَجْلُو ضَبابَ الْفِتَنِ وقَدْ سَحِبَتْ اَذْیالاً، وتَجْعَلُ ذَرْعَها هَشیماً، وبُنْیانَها هَدیماً، وعِظامَها رَمیماً، وتَرُدُّ الْمَغْلُوبَ غالِباً، وَالْمَطْلُوبَ طالِباً، وَالْمَقْهُورَ قاهِراً، وَالْمَقْدُورَ عَلَیهِ قادِراً.
فَکَمْ یا اِلهی مِنْ عَبْدٍ ناداکَ: رَبِّ اِنّی مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ، فَفَتَحْتَ مِنْ نَصْرِکَ لَهُ اَبْوابَ السَّماءِ بِماءٍ مُنْهَمِرٍ، وَفَجَّرْتَ لَهُ مِنْ عَوْنِکَ عُیوناً، فَالْتَقَی الْماءُ عَلی اَمْرٍ قَدْ قُدِرَ، وَحَمَلْتَهُ مِنْ کِفایتِکَ عَلی ذاتِ اَلْواحٍ ودُسُرٍ.
یا مَنْ اِذا وَلِجَ الْعَبْدُ فِی لَیلٍ مِنْ حَیرَتِهِ بَهیمٌ، وَلَمْ یجِدْ لَهُ صَریخاً یصْرُخُهُ مِنْ وَلِی حَمیمٍ، وَجَدَ مِنْ مَعُونَتِکَ صَریخاً مُغیثاً، ووَلِیاً یطْلُبُهُ حَثیثاً، ینْجیهِ مِنْ ضیقِ اَمْرِهِ وَحَرَجِهِ، وَیظْهِرُ لَهُ اَعْلامَ فَرَجِهِ.
اللهمَّ فَیا مَنْ قُدْرَتُهُ قاهِرَةٌ، ونَقَماتُهُ قاصِمَةٌ لِکُلِّ جَبَّارٍ، دامِغَةٌ لِکُلِّ کَفُورٍ خَتَّارٍ، اَسْأَلُکَ نَظْرَةً مِنْ نَظَراتِکَ رَحیمَةً تَجْلی بِها عَنّی ظُلْمَةً عاکِفةً مُقیمَةً، مِنْ عاهَةٍ جَفَّتْ مِنْهَا الضُّرُوعُ، وَتَلِفَتْ مِنْهَا الزُّرُوعُ، وانْهَلَّتْ مِنْ اَجْلِها الدُّمُوعُ، وَاشْتَمِلَ لَها عَلَی الْقُلُوبِ الْیأْسُ، وَجَرَتْ بِسَبَبِها الْاَنْفاسُ.
اِلهی فَحِفْظاً حِفْظاً لِغَرائِزَ غَرْسُها وشُرْبُها بِیدِالرَّحْمانِ، وَنَجاتُها بِدُخُولِ الْجِنانِ، اَنْ تَکُونَ بِیدِ الشَّیطانِ تُحَزُّ، وَبِفَأْسِهِ تُقْطَعُ وتُجَزُّ.
اِلهی فَمَنْ اَوْلی مِنْکَ بِأَنْ یکُونَ عَنْ حَریمِکَ دافِعاً، وَمَنْ اَجْدَرُ مِنْکَ بِاَنْ یکُونَ عَنْ حِماکَ مانِعاً.
اِلهی اِنَّ الْامْرَ قَدْ هالَ فَهَوِّنْهُ، وخَشُنَ فَأَلِنْهُ، وَاِنَّ الْقُلُوبَ کاعَتْ فَطَمِّنْها، وَالنُّفُوسَ اِرْتاعَتْ فَسَکِّنْها.
اِلهی اِلهی تَدارَکْ اَقْداماً زَلَّتْ، واَفْهاماً فیمَهامَةِ الْحَیرَةِ ضَلَّتْ، اِنْ رَأَتْ جَبْرَکَ عَلی کَسیرِها، وَاِطْلاقَکَ لِاَسیرِها، وَاِجارَتَکَ لِمُسْتَجیرِها، اَجْحَفَ الضُّرُ بِالْمَضْرُورِ، ووَلَبّی داعیهِ بِالْوَیلِ وَالثُّبُورِ.
فَهَلْ تَدَعُهُ یا مَوْلای فَریسَةَالْبَلاءِ وهُوَ لَکَ راجٍ، اَمْ هَلْ یخُوضُ لُجَّةَ الْغَمَّاءِ وَهُوَ اِلَیکَ لاجٍ.
مَوْلای اِنْ کُنْتُ لا اَشُقُّ عَلی نَفْسی فی التُّقی، ولا اَبْلُغُ فی حَمْلِ اَعْباءِ الطَّاعَةِ مَبْلَغَ الرِّضا، وَلا اَنْتَظِمُ فی سِلْکِ قَومٍ رَفَضُوا الدُّنْیا.
فَهُمْ خُمْصُ الْبُطُونِ مِنَ الطَّوی، ذُبُلُ الشِّفاهِ مِنَ الظَّما، عُمْشُ الْعُیونِ مِنَ الْبُکاءِ، بَلْ اَتَیتُکَ بِضَعْفٍ مِنَ الْعَمَلِ، وَظَهْرٍ ثَقیلٍ بِالْخَطایا والزَّلَلِ، ونَفْسٍ لِلرَّاحَةِ مُعْتادَةٌ، وَلِدَواعِی الشَّرِّ مُنْقادَةٌ.
اَفَما یکْفینی یا رَبِّ وَسیلَةً اِلَیکَ، وذَریعَةً لَدَیکَ، اَنَّنی لِاَوْلِیاءِ دینِکَ مُوالٍ، وفی مَحَبَّتِهِمْ مُغالٍ، وَلِجَلْبابِ الْبَلاءِ فیهِمْ لابِسٌ، ولِکِتابِ تَحَمُّلِ الْعَناءِ بِهِمْ دارِسٌ.
اَما یکْفِینی اَنْ اَرُوحَ فیهِمْ مَظْلُوماً، واَغْدُوَ مَکْظُوماً، وَاَقْضِی بَعْدَ هُمُومٍ هُمُوماً، وبَعْدَ وُجُومٍ وُجُوماً.
اَما عِنْدَکَ یا مَوْلای بِهذِهِ حُرْمَةٌ لا تَضیعُ، وذِمَّةٌ بِاَدْناها یقْتَنِعُ، فَلِمَ لاتَمْنَعُنی یا رَبِّ وَها اَنَا ذا غَریقٌ، وَتَدَعُنی هکَذا واَنَا بِنارِ عَدُوِّکَ حَریقٌ.
مَوْلای اَتَجْعَلُ لِاَوْلِیائِکَ لِاَعْدائِکَ طَرائِدَ، ولِمَکْرِهِمْ مَصائِدَ، وتُقَلِّدُهُمْ مِنْ خَسْفِهِمْ قَلائِدَ، وَاَنْتَ مالِکُ نُفُوسِهِمْ لَوْ قَبَضْتَها جَمَدُوا، وفی قَبْضَتِکَ مَوادُّ اَنْفاسِهِمْ لَوْ قَطَعْتَها خَمَدُوا.
فَما یمْنَعُکَ یارَبِّ اَنْ تَکْشِفَ بَأْسَهُمْ، وتَنْزِعَ عَنْهُمْ فی حِفْظِکَ لِباسَهُمْ، وتُعَرّیهِمْ مِنْ سَلامَةٍ بِها فی اَرْضِکَ یسْرَحُونَ، وفی مَیدانِ الْبَغْی عَلی عِبادِکَ یمْرَحُونَ.
اِلهی اَدْرِکْنی ولَمَّا یدْرِکْنی الْغَرَقُ، وتَدارَکْنی ولَمَّا غَیبَ شَمْسی الشَّفَقَ.
اِلهی کَمْ مِنْ خائِفٍ اِلْتَجَأَ اِلی سُلْطانٍ فَآبَ عَنْهُ مَحْفُوفاً بِاَمْنٍ وَاَمانٍ، اَفَاَقْصُدُ اَعْظَمَ مِنْ سُلْطانِکَ سُلْطاناً، اَمْ اَوْسَعَ مِنْ اِحْسانِکَ اِحْساناً، اَمْ اَکْثَرَ مِنْ اِقْتِدارِکَ اِقْتِداراً، اَمْ اَکْرَمَ مِنْ اِنْتِصارِکَ اِنْتِصاراً.
ما عُذْری یا اِلهی اِذا حَرِمْتَ مِنْ حُسْنِ الْکِفایةِ سائِلَکَ، اَنْتَ الَّذی لا یخَیبُ امِلَکَ، ولا یرُدُّ سائِلَکَ.
اِلهی اِلهی اَینَ رَحْمَتُکَ الَّتی هِی نُصْرَةُ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الْاَنامِ، واَینَ اَینَ کِفایتُکَ الَّتی هِی جُنَّةُ الْمَسْتَهْدِفینَ لِجَوْرِ الْاَیامِ، اِلَی اِلَی بِها یا رَبِّ نَجِّنی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ، اِنّی مَسَّنِی الضُّرُّ، واَنْتَ اَرْحَمُ الرَّاحِمینَ.
مَوْلای تَری تَحَیری فیاَمْری، وَانْطِوای عَلی حُرْقَةِ قَلْبی وحَرارَةِ صَدْری، فَجُدْ لی یا رَبِّ بِما اَنْتَ اَهْلُهُ فَرَجاً وَمَخْرَجاً، ویسِّرْلی نَحْوَ الْیسْرِ مَنْهَجاً.
وَاجْعَلْ مَنْ ینْصِبُ الْحِبالَةَ لی لِیصْرَعَنی بِها صَریعاً فیما مَکَرَ، ومَنْ یحْفِرُ لِی الْبِئْرَ لِیوقِعَنی فیما حَفَرَ، وَاصْرِفْ عَنِّی مِنْ شَرِّهِ ومَکْرِهِ، وفِسادِهِ وضُرِّهِ ما تَصْرِفُهُ عَنِ الْقَوْمِ الْمُتَّقینَ.
اِلهی عَبْدُکَ عَبْدُکَ، اَجِبْ دَعْوَتَهُ، وضَعیفُکَ ضَعیفُکَ فَرِّجْ غُمَّتَهُ، فَقَدِ انْقَطَعَ بِهِ کُلُّ حَبْلٍ اِلاَّ حَبْلُکَ، وتَقَلَّصَ عَنْهُ کُلُّ ظِلٍّ اِلاَّ ظِلُّکَ.
مَوْلای دَعْوَتی هذِهِ اِنْ رَدَدْتَها اَینَ تُصادِفُ مَوْضِعَ الْاِجابَةِ، ومَخْیلَتی هذِهِ اِنْ کَذِبْتَها اَینَ تُلاقی مَوْضِعَ الْاِصابَةِ، فَلا تَرُدَّ عَنْ بابِکَ مَنْ لا یعْرِفُ غَیرَهُ باباً، ولا تَمْنَعْ دُونَ جِنابِکَ مَنْ لا یعْرِفُ سِواهُ جِناباً.
اِلهی اِنَّ وَجْهاً اِلَیکَ بِرَغْبَتِهِ تَوَجَّهَ، فَالرَّاغِبُ خَلیقٌ بِاَنْ لا یخیبَهُ، واِنَّ جَبیناً لَدَیکَ بِابْتِهالِهِ سَجَدَ، حَقیقٌ اَنْ یبْلُغَ الْمُبْتَهِلَ ما قَصَدَ، واِنَّ خَدّاً عِنْدَکَ بِمَسْأَلَتِهِ تَعَفَّرَ جَدیرٌ اَنْ یفُوزَ السَّائِلُ بَمُرادِهِ ویظْفَرَ.
هذا یا اِلهی تَعْفیرُ خَدّی وَابْتِهالی فی مَسْأَلَتِکَ وَجِدّی، فَلَقِّ رَغَباتی بِرَحْمَتِکَ قَبُولاً، وسَهِّلْ اِلَی طَلِباتی بِرَأْفَتِکَ وُصُولاً، وذَلِّلْ لی قُطُوفَ ثَمَرَةِ اِجابَتِکَ تَذْلیلاً.
اِلهی واِذا قامَ ذُو حاجَةٍ فی حاجَتِهِ شَفیعاً، فَوَجَدْتَهُ مُمْتَنِعَ النَّجاحِ، سَهْلَ الْقِیادِ مُطیعاً، فَاِنّی اَسْتَشْفِعُ اِلَیکَ بِکَرامَتِکَ، والصَّفْوَةِ مِنْ اَنْبِیائِکَ، الَّذینَ بِهِمْ اَنْشَأْتَ ما یقِلُّ وَیظلُّ، ونَزَلْتَ ما یدُقُّ ویجِلُّ.
اَتَقَرَّبُ اِلَیکَ بِاَوَّلِ مَنْ تَوَّجْتَهُ تاجَ الْجَلالَةِ، واَحْلَلْتَهُ مِنَ الْفِطْرَةِ مَحَلَّ السُّلالَةِ، حُجَتِّکَ فیخَلْقِکَ، واَمینِکَ عَلی عِبادِکَ، مُحَمَّدٍ رَسُولِکَ، وبِمَنْ جَعَلْتَهُ لِنُورِهِ مَغْرِباً وَعَنْ مَکْنُونِ سِرِّهِ مُعْرِباً: سَیدِ الْاَوْصِیاءِ، واِمامِ الْاَتْقِیاءِ، یعْسُوبِ الدّینِ، وقائِدِ الْغُرِّ الْمُحَجَّلینَ، اَبِی الْاَئِمَّةِ الرَّاشِدینَ، عَلِی امیر المؤمنین.
وَاَتَقَرَّبُ اِلَیکَ بِخِیرَةِ الْاَخْیارِ، واُمِّ الْاَنْوارِ، والْاِنْسِیةِ الْحَوْراءِ، الْبَتُولِ الْعَذْراءِ، فاطِمَةَ الزَّهْراءِ، وبِقُرَّتَی عَینِ الرَّسُولِ، وثَمَرَتَی فُؤادِ الْبَتُولِ، السَّیدَینِ الْاِمامَینِ: اَبی مُحَمَّدٍالْحَسَنِ وَاَبی عَبْدِ الله الْحُسَینِ.
وَبِالسَّجَّادِ زَینِ الْعِبادِ، ذِی الثَّفَناتِ، راهِبِ الْعَرَبِ، عَلِی بْنِ الْحُسَینِ، وبِالْاِمامِ الْعالِمِ، والسَّیدِ الْحاکِمِ، النَّجْمِ الزَّاهِرِ، والْقَمَرِ الْباهِرِ، مَوْلای مُحَمَّدِبْنِ عَلِی الباقِرِ.
وَبِالْاِمامِ الصَّادِقِ، مُبَینِ الْمُشْکِلاتِ، مُظْهِرِ الْحَقائِقِ، الْمُفْحِمِ بِحُجَّتِهِ کُلَّ ناطِقٍ، مُخْرِسِ اَلْسِنَةِ اَهْلِ الْجِدالِ، مُسَکِّنِ الشَّقاشِقِ، مَوْلای جَعْفَرِبْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ.
وَبِالْاِمامِ التَّقِی، والْمُخْلِصِ الصَّفِی، وَالنُّورِ الاَحْمَدِی، والنُّورِ الْاَنْوَرِ، والضِّیاءِ الْاَزْهَرِ، مَوْلای مُوسی بْنِ جَعْفَرٍ، وَبِالْاِمامِ الْمُرْتَضی، والسَّیفِ الْمُنْتَضی مَوْلای عَلِی بْنِ مُوسی الرِّضا.
وَبِالْاِمامِ الْاَمْجَدِ، وَالْبابِ الْاَقْصَدِ، والطَّریقِ الْاَرْشَدِ، وَالْعالِمِ الْمُؤَیدِ، ینْبُوعِ الْحِکَمِ، ومِصْباحِ الظُّلَمِ، سَیدِالْعَرَبِ والْعَجَمِ، الْهادی اِلی الرَّشادِ، والْمُوفَّقِ بِالتَّأییدِ والسِّدادِ، مَوْلانا مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی الْجَوادِ.
وَبِالْاِمامِ مِنْحَةِ الْجَبَّارِ، ووالِدِ الْاَئِمَّةِ الْاَطْهارِ، عَلِی بْنِ مُحَمَّدٍ، الْمَوْلُودِ بِالْعَسْکَرِ، الَّذی حَذَّرَ بَمَواعِظِهِ وَاَنْذَرَ، وَبِالْاِمامِ الْمُنَزَّهِ عَنِ الْمَاثمِ، الْمُطَهَّرِ مِنَ الْمَظالِمِ، الْحِبْرِ الْعالِمِ، بَدْرِ الظَّلامِ، ورَبیعِ الْاَنامِ، التَّقِی النَّقِی، الطَّاهرِ الزَکِی مَوْلای اَبا مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِی الْعَسْکَرِی.
وَاَتَقَرَّبُ اِلَیکَ بِالْحَفیظِ الْعَلیمِ، الَّذی جَعَلْتَهُ عَلی خَزائِنِ الْاَرْضِ، والْاَبِ الرَّحیمِ، الَّذی مَلَّکْتَهُ اَزِمَّةَ الْبَسْطِ وَالْقَبْضِ، صاحِبِ النَّقیبَةِ الْمَیمُونَةِ، وقاصِفِ الشَّجَرَةِ الْمَلْعُونَةِ.
مُکَلِّمِ النَّاسِ فی الْمَهْدِ، والدَّالِّ عَلی مِنْهاجِ الرُّشْدِ، الْغائِبِ عَنِ الْاَبْصارِ، الْحاضِرِ فی الْاَمْصارِ، الْغائِبِ عَنِ الْعُیونِ، الْحاضِرِ فی الْاَفْکارِ، بَقِیةِ الْاَخْیارِ، الْوارِثِ لِذِی الْفِقارِ، الَّذی یظْهَرُ فیبَیتِ الله ذی الْاَسْتارِ، الْعالِمِ الْمُطَهَّرِ الْحُجَّةِ بْنِ الحَسَنِ عَلَیهِمْ اَفْضَلُ التَّحِیاتِ، وَاَعْظَمُ الْبَرَکاتِ، واَتَمُّ الصَّلَواتِ.
اللهمَّ فَهؤُلاءِ مَعاقِلی اِلَیکَ فی طَلِباتی ووَسائِلی، فَصَلِّ عَلَیهِمْ صَلاةً لایعْرِفُ سِواکَ مَقادیرَها، وَلا یبْلُغُ کَثیرُ الْخَلائِقِ صَغیرَها، وَکُنْ لی بِهِمْ عِنْدَ اَحْسَنِ ظَنّی، وحَقِّقْ لی بِمَقادیرِکَ بَهِیةَ التَّمَنّی.
اِلهی لارُکْنَ لی اَشَدُّ مِنْکَ فَآوی اِلی رُکْنٍ شَدیدٍ، ولا قَوْلَ لی اَسَدُّ مِنْ دُعائِکَ فَاَسْتَظْهِرُکَ بِقَوْلٍ سَدیدٍ، وَلا شَفیعَ لیاِلَیکَ اَوْجَهُ مِنْ هؤُلاءِ فَآتیکَ بِشَفیعٍ ودیدٍ.
فَهَلْ بَقِی یارَبِّ غَیرَ اَنْ تُجیبَ وتَرْحَمَ مِنّی الْبُکاءَ وَالنَّحیبَ، یا مَنْ لااِلهَ سِواهُ، یا مَنْ یجیبُ الْمُضْطَرَّ اِذا دَعاهُ.
یا راحِمَ عَبْرَةِ یعْقُوبَ، یا کاشِفَ ضُرِّ اَیوبَ، اِغْفِرْ لی وَارْحَمْنی وَانْصُرْنی عَلی الْقَوْمِ الکافِرینَ، وَافْتَحْ لی فَتْحاً وَاَنْتَ خَیرُ الْفاتِحینَ، یا ذَا القُوَّةِ الْمَتینِ، یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.
دعای آن حضرت در کارهای مهم، معروف به دعای عبرات:
پروردگارا! از تو می خواهم ای رحم کننده بر اشکها، وای برطرف کننده غمها، وای تسلّی بخش دردها، توئی که ابرهای تیره محنتها ودردها که سنگینی نموده را زدوده، وابرهای فتنه وآشوب که فراگیرشده رازائل می سازی، وگیاهان آنرا نابود، وساختمانهایش را منهدم، واستخوانها را پوسیده می کنی، ستم کشیده را مسلّط، وطلب شده را طلب کننده، ومظلوم را زورمند، وکسی که در معرض تعرّض می باشد را قادر می گردانی.
بار الها! چه بسیار بنده ای که تو را نداکرده: پروردگارا مورد ستم واقع شده ام مرا یاری کن، پس تو برای یاری او بارانی سیل آسا از آسمان برایش فروفرستادی، وچشمه هایی را گشوده وآب به اندازه مشخصی بالا آمد، واز نگاهبانیت او را بر روی کشتی حمل نمودی.
ای آنکه هر گاه بنده در تاریکی شب متحیرانه تو را بخواند، ودوست مهربانی برای یاری وپناه نداشته باشد، از یاری تو پناه ودادرسی می یابد، ودوستی که او را بسوی خود خوانده، واز سختی رهائیش داده، وراههای گشایش را برایش می نمایاند.
خداوندا! ای آنکه قدرتش برتر، وعقابش برای جباران ستمگر دردناک، وبرای هر کافر درهم کوبنده است، از تو می خواهم که نظر رحمتی بر من افکنی، که تاریکی پایداری که بر اثر بیماری بر من مسلط شده، وسینه ها از وجود شیر تهی، وزراعتها نابود، واشکها خشک، وقلبها مأیوس، وجانها بسببش از بین می رود را زائل سازی.
بارالها! اغراض وامیالی که ایجاد وبقاء آن بدست توست، ورهایی از آنها تنها با داخل شدن به بهشت میسّر می باشد را از دسترسی شیطان وهلاکت ونابودی بدست آن رهائی بخش.
پروردگارا! چه کسی سزاوارتر از توست که از حریمت دفاع کند، وچه کسی شایسته تر از توست که از محرّماتت ممانعت بعمل آورد.
بار الها! کارم سخت شده آنرا آسان نما، ومرا برنج انداخته آنرا سهل گردان، وقلبها به لرزه درآمده آنرا تسلّی بخش، وجانها را وحشت فراگرفته آنرا آرام گردان.
خداوندا! خداوندا! گامهای لغزیده وافکار حیرت زده وگمراه را تدارک کن، اگر جبران شکستگی اش را ببیند، ورهایی اسارتش وپناه خواهی پناهنده اش را بنگرد، از ناراحتی متضرّر شود وناله وفریاد سردهد.
پس ای مولایم آیا او که امیدوار بتوست را در چنگال بلا رها می کنی، آیا او که بتو پناهنده است را در دریای بیکران غوطه ور باقی می گذاری.
مولایم! اگر در تقوی وخویشتن داری خود را برنج نمی اندازم، ودر عبادت وبندگی به مقام وخشنودی تو نرسیده ام، ودر زمره گروهی قرارنگرفته ام که دنیارا رها ساخته اند.
شکمهایشان از گرسنگی به کمر چسبیده، ولبها از تشنگی خشک، ودیدگان از اشک کور گردیده است، بلکه با اعمالی اندک وگناهان وخطاهای بسیار وجانی که براحتی خود کرده وبه کارهای زشت عادت نموده نزد تو آمده ام.
پروردگارا! آیا برای رسیدن بتو وچنگ زدن بریسمانت کفایت نمی کند که دوستدار اولیاء تو ومحبّ آنان بوده، وهمانند ایشان خود را برای تحمّل بلاها آماده ساخته، ورنج وناراحتی مرا فراگرفته است.
آیا کفایت نمی کند که در میان ایشان مظلوم بوده وخشم خود را فرو می نشانم ودر غمها وغصه ها غوطه ور می باشم.
خدایا! آیا این اعمال احترامی برایم نزد تو نمی آورد که زائل نشود، وذمّه ای که مرا از بلاها در امان دارد، پس پروردگارا چرا مرا که در گناهان غرق شده ام را بازنمی داری، ومرا که به آتش دشمنت سوخته ام را رها می سازی.
مولایم! آیا برای دوستانت نزد دشمنانت راههای خطر را گشوده، وبرای نیرنگهایشان آنانرا کمینگاه قرارداده، وایشان را در اختیار آنان قرار می دهی، در حالیکه تو مالک جانهایشان می باشی، که اگر آنرا قبض کنی نابود می شوند، وتمامی اعضاء وجودشان در قدرت توست، که اگر رهایشان سازی خاموش می گردند.
پروردگارا! چه چیز تو را مانع می شود که از ظلمشان جلوگیری ونگاهبانیت را از آنان بازداری، وسلامتی که با آن در زمین تو می گردند ودر میدان تجاوز بربندگانت جولان می دهند را از آنان زائل سازی.
پروردگارا! مرا در یاب تازمانیکه غرق نشده ام، مرا دریاب تا آنگاه که شمس وجودم افول ننموده است.
خداوندا! چه بسیار کسانی که از ترس به سلطانی پناه برده وبا امنیت وآرامش مراجعت نموده اند، آیا به کسی برتر از تو درفرمانروایی، یا برتر از تو در فضل واحسان، یا افزونتر از تو در قدرت واقتدار، یا گرامیتر از تو دریاری وکمک رجوع کنم.
خدایا! اگر خواهنده ات را ازیاریت منع کنی عذرم چیست، در حالیکه تو آرزومندت را نا امید نکرده وخواهنده ات را رد نمی کنی.
پروردگارا! پروردگارا! کجاست رحمت تو که یاریگر بندگان مستضعف توست؟ وکجاست نگاهبانیت که پناه ستمکشان از جبّاران زمان است؟
پروردگارا! بسوی من، بسوی من لطف ورحمتت را متوّجه ساز، مرا از گروه ستمگران رهایی بخش، که مورد ستم واقع شده ام، وتو مهربانترین مهربانانی.
مولایم! تحیرم را در کارم، وناراحتیم را در سوزش قلب وحرارت سینه ام می بینی، پروردگارا! به آنچه تو شایسته آنی راه گشایش وفرجی بمن عطا فرما، وراه سهل وآسانی را برایم مهیا ساز.
وکسی را که برای بدام انداختن من دام نهاده تا نابودم کند مکر وفریبش را بخودش بازگردان، وکسی را که چاهی برایم کنده تا مرا در آن بیندازد خودش را در آن افکن، وشرّ ومکر وفساد وضررهای او را که از پرهیزگارانت باز می داری را از من بازدار.
پروردگارا! بنده تو بنده توست، دعایش را اجابت نما، وناتوان توست ناتوان توست، غم واندوهش را برطرف ساز، بدرستیکه تمام دستاویزها جز دستاویز تو از او قطع شده، وتمام پناهگاهها جز پناهگاه تو از او زائل شده است.
مولایم! این دعایم را اگر رد کنی جایگاه اجابت دیگری نمی یابد، وگمانم بتو را اگر تکذیب کنی کجا صدق آن بثبوت رسد، پس کسی را که درگاه دیگری را نمی شناسد از درِخانه ات نران، وکسی را که جز با تو آشنانیست را از خودت دورنساز.
خداوندا! چهره ای که با امید بسویت آمده شایسته بی توجهّی نیست، وپیشانی ای که در مقابل تو بسجده افتاده سزاوار رسیدن به مقصود است، وگونه ای که بانیازمندی روی زمین نهاده شده شایسته است که خواهنده به مراد ومقصودش نائل آید.
بارالها! این بخاک نهادن گونه ام وتضرّعم در خواست از تو وتلاش من است، برحمتت امیدهایم را محقّق ساز، وبه رأفتت انجام خواسته هایم را سهل وآسان گردان، وچیدن ثمرات اجابت دعاهایم را بمن بنمایان.
خدایا! آنگاه که نیازمندی در مقابل تو ایستاده وتو را شفیع قراردهد وتو او را شخصی بیایی که دعایش امکان اجابت ندارد، ولی مطیع ومنقاد می باشد، من از تو طلب شفاعت می کنم به بزرگواریت وبزرگواری پیامبران برگزیده ات، که بخاطر آنان موجودات را خلق کرده، واز آسمان نازل فرمودی آنچه فرو فرستادی.
بتو نزدیکی می جویم به اوّلین فردی که تاج جلالت بر سر اونهادی، وجایگاه نیکوی از خلقت را به او بخشیدی، حجّتت در خلقت وامینت در بین بندگانت، محمد، فرستاده ات، وبه امیر المؤمنین علی خاستگاه نور او وبیانگر سرّاو، سید اوصیاء وپیشوای متقین، رهنمای دین، پیشوای سپیدرویان در قیامت، پدر امامان رهنما.
وبتو نزدیکی می جویم به برگزیده برگزیدگان، ومادر انوار مقدّسه، وانسیه حوراء، بتول عذراء، فاطمه زهرا، وبه دو نور دیده پیامبر ودو میوه قلب زهرا، دوسید ودو امام ابی محمد حسن وابی عبدالله حسین.
وبه علی بن حسین السجاد، زینت بندگان، راهب عرب، وکسی که در اثر کثرت عبادت بر جبینش علامت سجده رقم خورده بود، وبه مولایم محمد بن علی الباقر، امام دانا وسید حاکم، ستاره پرفروغ وماه تابان.
وبه امام راستگو جعفر بن محمد الصادق، مبین مشکلات ونمایانگر حقایق، پاسخ گوینده بهر گوینده بادلیل وبرهان، بسکوت وادارنده هر جدال کننده، ساکن کننده هر حرکت.
وبه مولایم موسی بن جعفر، امام پرهیزکار، وخالص ومخلص، ونور احمدی ونور انور وپرتو شکوفا، وبه مولایم علی بن موسی الرضا، امام مرتضی، وشمشیر از نیام برکشیده.
وبه مولایم محمد بن علی الجواد، امام گرامیتر، درگاه امیدواران وراه روشن، ودانای مؤید، سرچشمه حکمتها وچراغ تاریکیها، سید عرب وعجم هدایتگر به راه راست، وموفق به تأیید وتسدید.
وبه امام علی بن محمد که در پادگان متوّلد شد، عطای خداوند وپدر پیشوایان پاک که با پندها بشارت داد وترساند، وبه مولایم ابی محمد حسن بن علی العسکری امام منزه از گناه، پاکیزه از هر ستم وظلم، دانای دانایان، ماه تابان، وبهارمردمان، متقی وبخشنده پاکیزه وپاک.
وبتو نزدیکی می جویم به نگهبان دانایی که او را برخزینه های زمین قرارداده، وپدر مهربانی که بسط وقبض را درید قدرت اونهادی، دارای مناقب نیکو، درهم کوبنده درخت ملعونه.
سخنگو با مردم در گاهواره، ورهنمای بسوی راه راست، پوشیده از دیدگان، حاضر در شهرها، پوشیده از دیدهای تیز اوهام وافکار، باقیمانده نیاکان، وارث شمشیر ذوالفقار، کسی که درخانه خداوند ظاهر می شود، دانای پاکیزه حجة بن الحسن، که بهترین تحیتّها وبرترین برکتها وکاملترین درودها بر ایشان باد.
پروردگارا! اینان پناهان من درخواسته هایم ووسائل من هستند، پس برایشان درود فرست، درودی که جز تو اندازه اش را نداند وانبوه خلق وبه امام علی بن محمد که در پادگان متوّلد شد، عطای خداوند وپدر پیشوایان پاک که با پندها بشارت داد وترساند، وبه مولایم ابی محمد حسن بن علی العسکری امام منزه از گناه، پاکیزه از هر ستم وظلم، دانای دانایان، ماه تابان، وبهارمردمان، متقی وبخشنده پاکیزه وپاک.
وبتو نزدیکی می جویم به نگهبان دانایی که او را برخزینه های زمین قرارداده، وپدر مهربانی که بسط وقبض را درید قدرت اونهادی، دارای مناقب نیکو، درهم کوبنده درخت ملعونه.
سخنگو با مردم در گاهواره، ورهنمای بسوی راه راست، پوشیده از دیدگان، حاضر در شهرها، پوشیده از دیدهای تیز اوهام وافکار، باقیمانده نیاکان، وارث شمشیر ذوالفقار، کسی که درخانه خداوند ظاهر می شود، دانای پاکیزه حجة بن الحسن، که بهترین تحیتّها وبرترین برکتها وکاملترین درودها بر ایشان باد.
پروردگارا! اینان پناهان من درخواسته هایم ووسائل من هستند، پس برایشان درود فرست، درودی که جز تو اندازه اش را نداند وانبوه خلق به اندکی از آن راه نبرد، وبهترین گمانم را در مورد ایشان تحقّق بخش، وبرترین آرزویم را به منصه ظهور برسان.
خدایا! دستگیره محکمی جز تو ندارم که بدان چنگ زنم، وگفتار ارزشمندتری جز خواندن تو ندارم تا بدان دلگرم باشد، وشفیعانی آبرومندتر جز این گروه ندارم تا نزد تو آورم.
پروردگارا! آیا راه دیگری جز اجابت دعایم ورحم نمودن براشکها وناله هایم باقی مانده است، ای کسی که جز او خدایی نیست، ای اجابت کننده مضطرّ وبیچاره آنگاه که او را بخواند.
ای رحم کننده بر اشکهای یعقوب، وای برطرف کننده ناراحتی ایوب، مرا بیامرز ومشمول رحمتت قرارده، وبرگروه کافر یاری نما، وراه گشایشی بر من عطاکن وتو بهترین راه گشایی، ای دارای نیروی قوی وای مهربانترین مهربانان.
برای رهایی از دشواریها:
دعاؤه (علیه السلام) للخلاص من الشدائد:
اَنْتَ الله الَّذی مَبْدَءُ الْخَلْقِ ومُعیدُهُمْ، اَنْتَ الله الَّذی لااِلهَ اِلاَّ اَنْتَ مُدَبِّرُ الْاُمُورِ وباعِثُ مَنْ فی القُبُورِ، واَنْتَ الله الَّذی لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ الْقابِضُ الْباسِطُ، واَنْتَ الله الَّذی لااِلهَ اِلاَّ اَنْتَ وارِثُ الْاَرْضِ وَمَنْ عَلَیها.
اَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذی اِذا دُعیتَ بِهِ اَجَبْتَ، واِذا سُئِلْتَ بِهِ اَعْطَیتَ، واَسَاَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَاَهْلِ بَیتِهِ، وبِحَقِّهِمُ الَّذی اَوْجَبْتَهُ عَلی نَفْسِکَ، اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ والِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَقْضِی لی حاجَتی، السَّاعَةَ السَّاعَةَ، یا سَیداهُ یا مَوْلاهُ یا غِیاثاهُ.
اَسْاَلُکَ بِکُلِّ اسْمٍ سَمَّیتَهُ بِهِ نَفْسَکَ، واسْتَأْثَرْتَ بِهِ فی عِلْمِ الْغَیبِ عِنْدَکَ، اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ والِ مُحَمَّدٍ واَنْ تُعَجِّلَ خَلاصَنا مِنْ هذِهِ الشِّدَّةِ، یا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ والْاَبْصارِ، یا سَمیعَ الدُّعاءِ، اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیء قَدیرٌ، بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.
دعای آن حضرت برای رهائی از دشواریها:
تو خداوندی هستی که آغازگر خلق واعاده کننده آنانی، تو خدائی هستی که جز تو خدائی نیست، تدبیر کننده کارها ومبعوث کننده دفن شده های در قبرها می باشی، وتو خدائی هستی که خداوندی جز تو نیست قبض کننده وگستراننده ای، وتو خدائی هستی که خداوندی جز تونیست، وارث زمین وهرچه در آنست می باشی.
از تو می خواهم بنامت که هرگاه بدان خوانده شوی اجابت کرده، وهرگاه بدان سئوال شوی عطا می کنی، واز تو می خواهم بحق محمّد وخاندانش، وبحق ایشان که برخود لازم نموده ای، اینکه بر محمد وخاندانش درود فرستاده، ودر این ساعت در این ساعت حاجتم را برآوری، ای آقایم ای مولایم ای پناهم.
از تو می خواهم بهر نامی که خود را بدان نام نامیده ای، ودر علم غیبت بدان خود را مخصوص نموده ای، اینکه بر محمّد وخاندانش درود فرستاده ودر رهایی ما از این مشکل تعجیل فرمائی، ای دگرگون کننده قلبها ودیدگان، ای شنونده دعاها، تو بر هر کار قادری، برحمتت ای مهربانترین مهربانان.
ادعیه آن حضرت در زوال اندوهها وقضاء حوائج
در برطرف شدن غصه ها:
دعاؤه (علیه السلام) فی تفریج الهموم:
اللهمَّ عَظُمَ الْبَلاءُ، وبَرِحَ الْخَفاءُ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ، وَانْکَشَفَ الْغِطاءُ، وضاقَتِ الْاَرْضُ ومُنِعَتِ السَّماءُ، وَاِلَیکَ یارَبِّ الْمُشْتَکی، وعَلَیکَ الْمُعَوَّلُ فی الشِّدَّةِ والرَّخاءِ.
اللهمَّ فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ والِ مُحَمَّدٍ، اُولِی الْاَمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَینا طاعَتَهُمْ، وعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ، فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ.
یا مُحَمَّدُ یا عَلِی، اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیای، وانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرای، یا مَوْلای یا صاحِبَ الزَّمانِ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی.
دعای آن حضرت در برطرف شدن غصه ها:
پروردگارا! بلا وآزمایش بزرگ وراز پنهان آشکار شد، وامید به ناامیدی گرائید، وحجاب دریده شد، وزمین تنگ گردید، وآسمان [رحمتش را] منع نمود، پروردگارا بسوی توست شکایتم، ودرسختی وآسانی تکیه ام بر توست.
خدایا! بر والیان امرت، محمد وخاندانش، که امر به اطاعتشان نموده، وبدینوسیله ما را به منزلت ومقامشان آشنا ساختی، درود فرست، پس بحق ایشان برما گشایشی عطا فرما، گشایشی سریع همچون چشم برهم نهادن یا نزدیکتر از آن.
ای محمد ای علی، مرا کفایت کنید چرا که شما کفایت کننده من هستید، مرا یاری نمائید چرا که شما یاریگر من می باشید، ای مولایم ای صاحب الزمان، بفریاد رس، بفریاد رس، بفریاد رس، مرا دریاب، مرا دریاب، مرا دریاب.
در برطرف شدن غصه ها، بعد از نماز آن حضرت:
دعاؤه (علیه السلام) فی تفریج الهموم وکشف الکروب، بعد صلاته (علیه السلام):
قال السید بن طاووس: صلاة الحجة القائم (علیه السلام) رکعتین، تقرأ فی کلّ رکعة الفاتحة الی: (اِیاکَ نَعْبُدُ واِیاکَ نَسْتَعینُ)، ثم تقول مرة: (اِیاکَ نَعْبُدُ واِیاکَ نَسْتَعینُ)، ثم تتم الفاتحة وتقرأ بعدها الاخلاص مرّة واحدة، وتدعو عقیبها فتقول:
اللهمَّ عَظُمَ الْبَلاءُ، وبَرِحَ الْخَفاءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاءُ وَضاقَتِ الْاَرْضُ بِما وَسَعَتِ السَّماءُ، واِلَیکَ یارَبِّ الْمُشْتَکی، وعَلَیکَ الْمُعَوَّلُ فی الشِّدَّةِ والرَّخاءِ.
اللهمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ والِ مُحَمَّدٍ الَّذینَ اَمَرْتَنا بِطاعَتِهِمْ، وعَجِّلِ اللهمَّ فَرَجَهُمْ بِقائِمِهِمْ، وَاَظْهِرْ اِعْزازَهُ.
یا مُحَمَّدُ یاعَلِی یا عَلِی یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فِاِنَّکُما کافِیای، یا مُحَمَّدُ یا عَلِی یا عَلِی یامُحَمَّدُ اُنْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرای، یا مُحَمَّدُ یا عَلِی یا عَلِی یا مُحَمَّدُ اِحْفَظانی فَاِنَّکُما حافِظای.
یا مَوْلای یا صاحِبَ الزَّمانِ، یا مَوْلای یاصاحِبَ الزَّمانِ یا مُولای یاصاحِبَ الزَّمانِ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی، اَلْاَمانَ اَلْاَمانَ اَلْاَمانَ.
دعای آن حضرت در برطرف شدن غصه ها ورفع ناراحتیها، بعد از نماز آن حضرت:
سید بن طاووس می گوید: نماز امام (علیه السلام) دورکعت است، در هر رکعت سوره حمد را تا آیه (اِیاکَ نَعْبُدُ وَاِیاکَ نَسْتَعینُ) قرائت می کنی، آنگاه صد مرتبه این آیه را تکرار می کنی، سپس سوره را تمام کرده وبعد از آن سوره توحید را می خوانی، بعد از تمام شدن نماز این دعا را می خوانی:
بارالها! بلا ومصائب ما بزرگ گردید، وپرده از روی کارها برداشته شد، امیدمان به نا امیدی گرائید، وزمین در مقابل پهناوری آسمان برما تنگ آمده، وتنها تو یاور ومددکار، ومرجع شکایت ما می باشی، ویگانه اعتماد ما در هر سختی وآسانی بر لطف توست.
خداوندا! بر محمّد وخاندانش درود فرست، کسانی که اطاعتشان را برما واجب نموده ای، وبار خدایا گشایش آنان را باظهور قائم ایشان تعجیل بخش، وبر عزّت او بیفزای.
ای محمد ای علی، ای علی ای محمد مرا کفایت کنید که شما کفایت کننده من هستید، ای محمد ای علی، ای علی ای محمد مرایاری نمائید که شما یاری دهنده من می باشید، ای محمد ای علی، ای علی ای محمد، مرا نگاهبان باشید که شما نگاهبان من هستید.
ای مولای من ای صاحب الزمان، ای مولای من ای صاحب الزمان، ای مولای من ای صاحب الزمان، بفریاد رس، بفریادرس، بفریادرس، مرادریاب، مرادریاب، مرادریاب، امان ده، امان ده، امان ده.
برای برطرف شدن غصه ها واندوه ها:
دعاؤه (علیه السلام) لتفریج الهموم والغموم:
یا نُورَ النُّورِ، یا مُدَبِّرَ الْاُمُور، یا باعِثَ مَنْ فی الْقُبُورِ، صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ والِ مُحَمَّدٍ وَاجْعَلْ لی ولِشیعَتی مِنَ الضّیقِ فَرَجاً ومِنَ الْهَمِّ مَخْرَجاً، واَوْسِعْ لَنَا الْمَنْهَجَ، وَاَطْلِقْ لَنا مِنْ عِنْدِکَ ما یفَرِجُّ، وَافْعَلْ بِنا ما اَنْتَ اَهْلُهُ یا کَریمُ.
دعای آن حضرت برای برطرف شدن غصه ها واندوه ها:
ای نور ای تدبیر کننده امور، ای برانگیزاننده هر که در قبرها قراردارد، برمحمّد وخاندانش درود فرست وبرای من وشیعیانم در مقابل سختی گشایش، ودر مقابل هم وغمّ راه رهایی عطا فرما، وراه را بر من گسترده قرارده، وآنچه باعث گشایش کارما می باشد از جانب خودت عنایت کن، وآنچه توشایسته آنی در قبال ما انجام ده، ای بزرگوار.
برای برطرف شدن غم واندوه، معروف به دعای فرج:
دعاؤه (علیه السلام) فی تفریج الهموم والغموم، المسمی بدعاء الفرج:
عن ابی الحسین بن ابی البغل الکاتب قال: تقلّدت عملاً من ابی منصور بن الصالحان، وجری بینی وبینه ما اوجب استتاری، فطلبنی واخافنی، فمکثت مستتراً خائفاً.
ثم قصدت مقابر قریش لیلة الجمعة - الی ان قال -:
فبینما انا کذلک اذ سمعت وطئة عند مولانا موسی (علیه السلام)، واذا برجل یزور - الی ان قال - فقال لی: یا ابا الحسین بن ابی البغل أین أنت عن دعاءالفرج، فقلت: وما هو یا سیدی؟ فقال: تصلّی رکعتین وتقول:
یا مَنْ اَظْهَرَ الْجَمیلَ وسَتَرَ الْقَبیحَ، یا مَنْ لَمْ یؤاخِذْ بِالْجَریرَةِ، وَلَمْ یهْتِکِ السِّتْرَ، یا عَظیمَ الْمَنِّ، یا کَریمَ الصَّفْحِ یا حَسَنَ التَّجاوُزِ، یا واسِعَ الْمَغْفِرَةِ، یا باسِطَ الْیدَینِ بِالرَّحْمَةِ، یا مُنْتَهی کُلِّ نَجْوی، یا غایةَ کُلِّ شَکْوی، یا عَوْنَ کُلِّ مُسْتَعینٍ، یا مُبْتَدِئاً بِالنِّعَمِ قَبْلَ اسْتِحْقاقِها.
یا رَبَّاهُ - عشر مرّات، یا سَیداهُ - عشر مرّات، یا مَوْلَیاهُ - عشر مرّات، یا غایتاهُ - عشر مرّات، یا مُنْتَهی رَغْبَتاهُ - عشر مرات.
اَسْأَلُکَ بِحَقِّ هذِهِ الْاَسْماءِ، وَبِحَقِّ مُحَمَّدٍ وآلِهِ الطَّاهِرینَ (علیهم السلام)، اِلاَّ ما کَشَفْتَ کَرْبی، ونَفَّسْتَ هَمّی، وَفَرَّجْتَ عَنّی، واَصْلَحْتَ حالی.
وتدعو بعد ذلک بما شئت وتسأل حاجتک.
ثم تضع خدّک الایمن علی الأرض وتقول مائة مرة فی سجودک:
یا مُحَمَّدُ یا عَلِی، یا عَلِی یا مُحَمَّدُ، اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیای، وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرای.
وتضع خدّک الأیسر علی الارض وتقول مائة مرّة: اَدْرِکْنی، وتکرّرها کثیراً، وتقول: اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ، حتّی ینقطع نفسک، وترفع رأسک.
فان الله بکرمه یقضی حاجتک ان شاءالله تعالی.
دعای آن حضرت برای برطرف شدن غم واندوه، معروف بدعای فرج:
از ابی الحسین بن ابی بغل کاتب روایت شده: از طرف ابی منصور بن صالحان مسئولیتی را بعهده گرفتم، بین من واو موضوعی اتّفاق افتاد که باعث شد خود را از دیدگانش مخفی کنم، او بدنبال من فرستاد ومرا ترسانید، مدّتی مخفیانه زندگی می کردم.
در شب جمعه ای به قبرستان قریش رفتم - تا آنجا که گوید:
در آن حال بودم که کنار قبر حضرت کاظم (علیه السلام) صدای پای زائری را شنیدم - تا آنجا که گوید - بمن فرمود: ای اباالحسین بن ابی بغل چرا دعای فرج را نمی خوانی؟ گفتم: ای آقایم آن دعا کدامست؟ فرمود: دورکعت نماز گذارده ومی گویی:
ای کسی که کار زیبا را آشکارو کار زشت را پوشانید، ای آنکه بر جنایت توبیخ ومؤاخذه ننموده وحجابها را نمی درد، ای آنکه منّتش بزرگ وچشم پوشیش گرامی وگذشتش بزرگوارانه است، ای صاحب گذشت نیکو، ای آمرزنده گسترده، ای آنکه دو دست رحمتش گشوده، وای دانای هر سخن اسرار آمیز، ای مرجع هر شکایت ویاور هر ضعیف، ای آغاز گر نعمت قبل از استحقاق داشتن به آن.
ای پروردگار - ده بار، ای آقائم - ده بار، ای مولایم - ده بار، ای هدفم - ده بار، ای نهایت آرزویم - ده بار.
از تو می خواهم بحق این نامها وبحق محمّد وخاندان پاکش - که بر تمامی آنان درود باد - ناراحتیم را برطرف وغم واندوهم را زائل وبر من گشایش عطا نموده، وحالم را اصلاح فرمائی.
بعد از آن هر دعائی را خواسته باشی خوانده وحاجتت را ذکر می کنی.
آنگاه گونه راستت را برزمین نهاده وصدبار در سجده می گویی:
ای محمد ای علی، ای علی ای محمد، مرا کفایت کنید که شما کفایت کننده من هستید، ومرا یاری نمائید که شما یاریگر من می باشید.
وگونه چپ خود را بر زمین نهاده وصد بار می گویی: مرا دریاب، وآنرا بسیار تکرار کن، ومی گویی: پناهم ده پناهم ده، تا آنگاه که نفست قطع شود، وسرت را برمی داری.
خداوند به بزرگواریش حاجتت را بر می آورد.
برای برطرف شدن اندوه:
دعاؤه (علیه السلام) لتفریج الهموم:
اللهمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ ورَبَّ الْکُرْسِی الرَّفیعِ، وَرَبّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، ومُنْزِلَ التَّوْراةِ والْاَنْجیلِ والزَّبُورِ وَرَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَمُنْزِلَ الْفُرْقانِ الْعَظیمِ، ورَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ والْاَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ.
اَنْتَ اِلهُ مَنْ فِی السَّماءِ، واِلهُ مَنْ فِی الْاَرْضِ، لا اِلهَ فیهِما غیرُکَ، وَاَنْتَ جَبَّارُ مَنْ فِی السَّماءِ وجَبَّارُ مَنْ فِی الْاَرْضِ، لا جَبَّارَ فیهِما غیرُکَ، وَاَنْتَ خالِقُ مَنْ فِی السَّماءِ وَخالِقُ مَنْ فی الْاَرْضِ، لا خالِقَ فیهِما غَیرُکَ، واَنْتَ حَکَمُ مَنْ فی السَّماءِ، وحَکَمُ مَنْ فی الْاَرْضِ، لا حَکَمَ فیهِما غَیرَکَ.
اللهمَّ اِنّی اَسْأَلُکَ بِوَجْهِکَ الْکَریمِ، وبِنُورِ وَجْهِکَ الْمُشْرِقِ الْمُنیرِ، ومُلْکِکَ الْقَدیمِ، یا حَی یا قَیومُ، اَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذی اَشْرَقَتْ بِهِ السَّماواتُ والْاَرَضُونَ، وبِاسْمِکَ الَّذی یصْلَحُ عَلَیهِ الْاَوَّلُونَ والْاخِرُونَ.
یا حَیاً قَبْلَ کُلِّ حَی، ویا حَیاً بَعْدَ کُلِّ حَی، ویا حَیاً حَینَ لا حَی، یا مُحِْیی الْمَوتی، یا حَی یا لا اِلهَ الاَّ اَنْتَ، یا حَی یاقَیومُ.
اَسْأَلُکَ اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ والِ مُحَمَّدٍ وَارْزُقْنی مِنْ حَیثُ اَحْتَسِبُ وَمِنْ حَیثُ لا اَحْتَسِبُ، رِزْقاً واسِعاً حلالاً طَیباً، واَنْ تُفَرِّجَ عَنّی کُلَّ غَمٍّ وکُلَّ هَمٍّ، واَنْ تُعْطِینی ما اَرْجُوهُ وامِلُهُ، اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیء قَدیرٌ.
دعای آن حضرت برای برطرف شدن اندوه:
خداوند! ای پروردگار نور بس بزرگ وپروردگار عرش بلند، وپروردگار دریای جوشان، ونازل کننده تورات وانجیل وزبور، وپروردگار سایه وگرما، ونازل کننده زبور وقرآن کریم، وپروردگار فرشتگان مقرّب وپیامبران ورسولان.
تو پروردگار آنچه در آسمان وزمین است می باشی، ودر ایندو معبودی جز تو نیست، وتو بر هر چه در آسمان وزمین است قادری، در این دو قدرت تنها از آن توست، وتو آفریدگار آنچه در آسمان وزمین است می باشی، وآفریدگاری جز تو در آسمانها وزمین وجود ندارد، وتو حاکم بر هرچه در آسمانها وزمین است می باشی ودر آسمانها وزمین حاکمی جز تو وجود ندارد.
پروردگارا! از تو می خواهم بحق آبروی گرامیت، وبحق نور جمال پرفروغت، وفرمانروائی دیرینه ات، ای زنده ای پایدار، از تو می خواهم بنامت که آسمانها وزمینها را بدان پرفروغ ساخته، وبنامت که اوّلین وآخرین را بدان اصلاح می کنی.
ای زنده قبل از هر زنده، وای زنده بعد از هر زنده، وای زنده آنگاه که موجود زنده ای وجود ندارد، وای احیا کننده مردگان، ای زنده، ای که جز تو خدائی نیست، ای زنده ای پایدار.
از تو می خواهم که بر محمّد وخاندانش درود فرستاده، واز جایگاهی که بفکرمی کنم، واز جایگاهی که بفکرم نمی رسد روزی وسیع حلال پاکیزه ای را نصیبم گردانی، وهر غم واندوهی را از من برطرف کنی، وآنچه بدان امیدوارم را بمن عطا نمائی، بدرستیکه تو بر هرکار قادری.
برای برآورده شدن حاجات، معروف به دعای سهم اللیل:
دعاؤه (علیه السلام) لقضاء الحوائج، المسمی بسهم اللیل:
اللهمَّ اِنّی اَسْأَلُکَ بِعَزیزِ تَعْزیزِ اِعْتِزازِ عِزَّتِکَ، بِطُولِ حَوْلِ شَدیدِ قُوَّتِکَ، بِقَدْرِ مِقْدارِ اِقْتِدارِ قُدْرَتِکَ، بِتَأْکیدِ تَحْمیدِ تَمْجیدِ عَظَمَتِکَ، بِسُمُوِّ نُمُوِّ عُلُوِّ رَفْعَتِکَ.
بَدَیمُومِ قَیومِ دَوامِ مُدَّتِکَ، بِرِضْوانِ غُفْرانِ اَمانِ رَحْمَتِکَ، بِرَفیعِ بَدیعِ مَنیعِ سَلْطَنَتِکَ، بِسُعاةِ صلاةِ بَساطِ رَحْمَتِکَ، بِحَقائِقِ الْحَقِّ مِنْ حَقِّ حَقِّکَ، بِمَکْنُونِ السِّرِّ مِنْ سِرِّ سِرِّکَ، بِمَعاقِدِ الْعِزِّ مِنْ عِزِّ عِزِّکَ.
بِحَنینِ اَنینِ تَسْکینِ الْمُریدینَ بَحَرَقاتِ خَضَعاتِ زَفَراتِ الْخائِفینَ، بِآ مالِ اَعْمالِ اَقْوالِ الْمُجْتَهِدینَ، بِتَخَشُّعِ تَخَضُّعِ تَقَطُّعِ مَراراتِ الصَّابِرینَ، بِتَعَبُّدِ تَهَجُّدِ تَجَلُّدِ الْعابِدینَ.
اللهمَّ ذَهَلَتِ الْعُقُولُ، وَانْحَسَرَتِ الْاَبْصارُ، وضاعَتِ الْاَفْهامُ، وحارَتِ الْاَ وْهامُ، وَقَصُرَتِ الْخَواطِرُ، وبَعُدَتِ الظُّنُونُ، عَنْ اِدْراکِ کُنْهِ کَیفِیةِ ما ظَهَرَ مِنْ بَوادی عَجائِبِ اَصْنافِ بَدائِعِ قُدْرَتِکَ، دُونَ الْبُلُوغِ اِلی مَعْرِفَةِ تَلَاْلُئِ لَمَعاتِ بُرُوقِ سَمائِکَ.
اللهمَّ مُحَرِّکَ الْحَرَکاتِ، وُمُبْدِئَ نَهایةِ الْغایاتِ، وَمُخْرِجَ ینابیعِ تَفْریعِ قُضْبانِ النَّباتِ، یا مَنْ شَقَّ صُمَّ جَلامیدِ الصُّخُورِ الرَّاسِیاتِ، واَنْبَعَ مِنها ماءً مُغیثاً حَیاةً لِلْمَخْلُوقاتِ، فَاَحْیا مِنْها الْحَیوانَ وَالنَّباتَ، وَعَلِمَ ما اخْتَلَجَ فی سِرِّ اَفْکارِهِمْ مِنْ نُطْقِ اِشاراتِ خَفِیاتِ لُغاتِ النَّمْلِ السَّارِحاتِ.
یا مَنْ سَبَّحَتْ وهَلَّلَتْ، وقَدَّسَتْ وکَبَّرَتْ، وسَجَدَتْ لِجَلالِ جَمالِ اَقْوالِ عَظیمِ عِزَّةِ جَبَرُوتِ مَلَکُوتِ سَلْطَنَتِهِ مَلائِکَةُ السَّبْعِ السَّماواتِ.
یا مَنْ دارَتْ فَاَضاءَتْ، واَنارَتْ لِدَوامِ دَیمُومِیةِ النُّجُومِ الزَّاهِراتِ، واَحْصی عَدَدَ الْاَحْیاءِ والْاَمْواتِ، صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ والِ مُحَمَّدٍ خَیرِ الْبَرِیاتِ، وَافْعَلْ بِی کَذا وکَذا.
دعای آن حضرت برای برآورده شدن حاجات، معروف بدعای سهم اللیل:
پروردگارا! از تو می خواهم به عزّت وسربلندی عزّت واقتدارت، به نعمت وتوان بسیار نیرویت، به اندازه مقدار اقتدار قدرتت، به تأکید ستایش وتمجید عظمتت، به برتری رشد علوّ رفعتت.
به جاودانگی وپایداری وتداوم مدّتت، به خشنودی وبخشش وامان ورحمتت، به رفعت وقدرت واقتدار سلطنتت، به تلاشگران وستایشگران بساط رحمتت، به حقایق حقّ از حقّت، به راز پنهان از اسرارت، به جایگاههای عزّت از عزّتت.
به مهربانی وتضرّع وسکون ناله زنان در خضوع وخشوعت، به آروزها وکارها وگفتار تلاشگران، به خشوع وخضوع وانقطاع صابران، به عبادت وبندگی ورنج عبادتگران.
پروردگارا! عقول حیران، وچشمها متحیر، وفهمها عاجز، اوهام در حیرت، افکار ناتوان، وگمانها از ادراک کنه کیفیت آنچه از عجائب مخلوقاتت ظاهر شده دورمانده اند، چه برسد به رسیدن به معرفت وشناخت پرتوهای انوار آسمانهایت.
خداوندا! ای بحرکت درآورنده حرکات وآغازگرنهایت پایانها، وخارج کننده سرچشمه های جوشش نباتات، ای آنکه سنگهای سخت وصخره های بر افراشته را شکافت، واز آن آبی را جاری ساخت که زندگی مخلوقات درگرو آنست، وحیوانات ونباتات را زنده نموده، گفتارهای پنهان وزبان مورچه های تلاشگر را دانست.
ای آنکه فرشتگان هفت آسمان برای جلال وجمال وعظمت عزّت وجبروت وفرمانروایی او تسبیح گو وتهلیل گو وتکبیر گو بوده، واو را از هر عیب منزّه می کنند.
ای آنکه ستارگان پرفروغ برای تداوم جاودانگی او نورانی وپرفروغ گشته اند، وعدد زندگان ومردگان را می داند، بر محمد وخاندانش بهترین مخلوقاتت درود فرست، وحاجتهایم را عطا فرما.
برای برآورده شدن حاجات:
دعاؤه (علیه السلام) لقضاء الحوائج فی لیلة الجمعة:
عن البزوفری: خرج عن الناحیة المقدسة: من کانت له الی الله تعالی حاجة، فلیغتسل لیلة الجمعة بعد نصف اللیل، ویأتی مصلّاه، ویصلّی رکعتین، یقرأ فی الرکعة الاولی الحمد، فاذا بلغ (اِیاکَ نَعْبُدُ واِیاکَ نَسْتَعینُ) یکرّرها مائة مرة، ویتمّم فی المأة الی آخر السورة.
ویقرأ سورة التوحید مرةّ واحدة، ویسبّح فیهما سبعة سبعة، ویصلّی الرکعة الثّانیة علی هیئة الاولی، ویدعو بهذا الدعاء:
اللهمَّ اِنْ اَطَعْتُکَ فَالْمَحْمِدَةُ لَکَ، واِنْ عَصَیتُکَ فَالْحُجَّةُ لَکَ، مِنْکَ الرَّوْحُ ومِنْکَ الْفَرَجُ، سُبْحانَ مَنْ اَنْعَمَ وشَکَرَ، سُبْحانَ مَنْ قَدَرَ وغَفَرَ.
اللهمَّ اِنْ کُنْتُ قَدْ عَصَیتُکَ فَاِنّی قَدْ اَطَعْتُکَ فی اَحَبِّ الْاَشْیاءِ اِلَیکَ، وهُوَ الْاِیمانُ بِکَ، لَمْ اَتَّخِذْ لَکَ وَلَداً ولَمْ اَدْعُ لَکَ شَریکاً، مَنّاً مِنْکَ بِهِ عَلَی لا مَنّاً مِنی بِهِ عَلَیکَ.
وَقَدْ عَصَیتُکَ یا اِلهی عَلی غَیرِ وَجْهِ الْمُکابَرَةِ، ولاَ الْخُرُوجِ عَنْ عُبُودِیتِکَ، ولاَ الْجُحُودِ بِرُبُوبِیتِکَ، وَلکِنْ اَطَعْتُ هَوای واَزلَّنی الشَّیطانُ.
فَلَکَ الْحُجَّةُ عَلَی والْبَیانُ، فَاِنْ تُعَذِّبْنی فَبِذُنُوبی غَیرَ ظالِمٍ، واِنْ تَغْفِرْ لی وتَرْحَمْنی، فَاِنَّکَ جَوادٌ کَریمٌ، یا کَریمُ یا کَریمُ - حتّی تنقطع النّفس.
ثمَّ یقول:
یا امِناً مِنْ کُلِّ شَیء، وکُلُّ شَیء مِنْکَ خائِفٌ حَذِرٌ، اَسْأَلُکَ بِاَمْنِکَ مِنْ کُلِّ شَیء، وخَوْفِ کُلِّ شَیء مِنْکَ اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ والِ مُحَمَّدٍ واَنْ تُعْطِینی اَماناً لِنَفْسی وَاَهْلی وَوُلْدی وسائِرِ ما اَنْعَمْتَ بِهِ عَلَی، حَتَّی لا اَخافَ اَحَداً ولا اَحْذَرَ مِنْ شَیء اَبَداً، اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیء قَدیرٌ، وحَسْبُنا الله ونِعْمَ الْوَکیلُ.
یا کافی اِبْراهیمَ نَمْرُودَ، ویا کافی مُوسی فِرْعَونَ، وَیاکافی مَحَمَّدٍ (صَلَّی الله عَلَیهِ والِهِ) الْاَحْزابَ، اَسْأَلُکَ اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ والِ مُحَمَّدٍ واَنْ تَکْفِینی شَرَّ فُلانَ بْنِ فُلانٍ.
ثمّ یسجد ویسأل حاجته.
دعای آن حضرت برای برآورده شدن حاجات:
از بزوفری روایت شده که گوید: از ناحیه مقدّسه چنین صادرشد: هر کسی حاجتی دارد، شب جمعه بعد از نیمه شب غسل کرده ودر مصلاّیش قرارگرفته ودو رکعت نماز گذارد، در رکعت اوّل سوره حمد را بخواند، آنگاه که به ﴿ایاکَ نَعْبُدُ وَاِیاکَ نَسْتَعینُ﴾ رسید آنرا صدبارتکرار کند، وبا آخرین دفعه سوره را تمام کند.
وسپس سوره توحید را یکبار خوانده وذکر رکوع وسجده را 7 بار بگوید، رکعت دوم را نیز اینگونه بخواند آنگاه بگوید:
پروردگارا! اگر تو را اطاعت کردم حمد وسپاس از آنِ توست، واگر عصیان تو را نمودم حجّت ودلیل تو را شاید، نشاط وگشایش از جانب توست، پاک ومنزه است آنکه نعمت ارزانی داشت وشکر گذارد، پاک ومنزّه است آنکه توانا شد وبخشید.
بارالها! اگر عصیان تو را نمودم در بهترین امور نزدتو، یعنی ایمان بتو واعتقاد بعدم وجود شریک وفرزندی برایت، مطیع توگردیدم، این امر منّتی است از تو بر من نه منّتی باشد از من بر تو.
پروردگارا! گناه کردن من نه از جنبه تکذیب تو، ونه از جنبه خروج از ساحت عبودیت وبندگی تو، ونه بجهت انکار ربوبیت تو می باشد، بلکه پیروی هوای نفس کرده وشیطان مرا فریب داد.
حجّت ودلیل برای توست، اگر در مقابل گناهانم مرا عذاب کنی ستمگر نبوده، واگر مرا آمرزیده ومشمول رحمتت گردانی بدرستیکه توبخشنده وبزرگواری، ای بزرگوار ای بزرگوار... تا آنکه نفس تمام شود.
سپس بگوید:
ای آنکه از هر چیز در امانی وهمه اشیاء از تو هراسان ودر وحشتند، از تو می خواهم بحق در امان بودنت از هر چیز وهراس هرچیز از تو، بر محمّد وخاندانش درود فرستاده وبمن درجان وخانواده وفرزندان وآنچه بمن ارزانی داشته ای امنیتی عطا فرمایی که از هیچکس نترسیده واز کسی بیمی بخود راه ندهم، تو برهرکار توانائی، وخداوند برای ما کافی بوده واو بهترین وکیل است.
ای کفایت کننده ابراهیم در مقابل نمرود، وای کفایت کننده موسی در مقابل فرعون، وای کفایت کننده محمّد - که درود خدا بر او وخاندانش باد - در مقابل گروههای مختلف، از تو می خواهم که بر محمّد وخاندانش درود فرستی، ومرا از شر فلان پسر فلان رهایی بخشی.
سپس بسجده رفته وحاجت خود را بطلبد.
ادعیه آن حضرت در پنهان شدن از دشمنان ودفع خطرات
در پنهان شدن از دشمنان:
دعاؤه (علیه السلام) فی الاحتجاب:
اللهمَّ احْجُبْنی عَنْ عُیونِ اَعْدائی، واجْمَعْ بَینی وبَینَ اَوْلِیائی، واَنْجِزْ لی ما وَعَدْتَنی، وَاحْفَظْنی فی غَیبَتی، اِلی اَنْ تَأْذَنَ لی فی ظُهُوری.
وَاَحْی بی ما دَرَسَ مِنْ فُرُوضِکَ وسُنَنِکَ، وعَجِّلْ فَرَجی، وسَهِّلْ مَخْرَجی، وَاجْعَلْ لی مِنْ لَدُنْکَ سُلْطاناً نَصیراً، وَافْتَحْ لی فَتْحاً مُبیناً، وَاهْدِنی صِراطاً مَسْتَقیماً.
وَقِنی جَمیعَ ما اُحاذِرُهُ مِنَ الظَّالِمینَ، وَاحْجُبْنی عَنْ اَعْینِ الباغِضینَ، النَّاصِبینَ الْعَداوَةَ لِاَهْلِ بَیتِ نَبِیکَ، وَلایصِلُ مِنْهُمْ اِلی اَحَدٍ بِسُوءٍ.
فَاِذا اَذِنْتَ فی ظُهُوری، فَاَیدْنی بِجُنُودِکَ، وَاجْعَلْ مَنْ یتَّبِعُنی لِنُصْرَةِ دینِکَ مُؤَیدینَ، وفی سَبیلِکَ مُجاهِدینَ، وَعَلی مَنْ اَرادَنی واَرادَهُمْ بِسُوءٍ مَنْصُورینَ، ووَفِّقْنی لِاِقامَةِ حُدُودِکَ، وَانْصُرْنی عَلی مَنْ تَعَدّی مَحْدُودَکَ.
وَانْصُرِالْحَقَّ، واَزْهِقِ الْباطِلَ، اِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً، وَاَوْرِدْ عَلَی مِنْ شیعَتی واَنْصاری مَنْ تَقِرُّ بِهِمُ الْعَینُ، ویشَدُّ بِهِمُ الْاَزْرُ، وَاجْعَلْهُمْ فی حِرْزِکَ واَمْنِکَ، بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.
دعای آن حضرت در پنهان شدن از دشمنان:
پروردگارا! مرا از دیدگان دشمنانم پوشیده دار، وبین من ودوستانم جمع فرما، وآنچه بمن وعده داده ای را تحقق بخش، ومرا در زمان غیبتم، تا آنگاه که اجازه ظهور دهی حفظ فرما.
وآنچه از احکامت که در گذشت روزگار بفراموشی سپرده شده را بوسیله من زنده کن، ظهورم را نزدیک ورهائیم را آسان فرما، واز جانب خودت قدرت ونیرو بمن عطا کن، وپیروزی روشنی نصیبم فرما، مرا به راه مستقیم هدایت کن.
وآنچه از ستمگران در هراسم را از من دور ساز، واز دیدگان کینه توزان، وکسانی که بغض ودشمنی خاندان پیامبر را بدل دارند، مرا پوشیده دار، تا از آنان به کسی آسیبی نرسد.
پس آنگاه که اجازه ظهور دادی مرا بالشکریانت یاری کن، وهر که دریاری دینت بامن همراهی کند ودر راهت بجهاد برخیزد تأیید فرما، وبر دشمنانم ودشمنانشان آنان را یاری کن، ومرا برای برپاداشتن احکامت موفّق بدار، وبرهر که از حدودت تجاوز نموده یاری نما.
حق را پیروز وباطل را نابودساز، چرا که باطل نابود شدنی است، وبه شیعیان ویارانم آنچه ایشان را خوشحال می کند وبر پشتیبانیشان می افزاید عطا کن، وایشان را در حفاظت وحراست خود قرار ده، بحق رحمتت ای مهربانترین مهربانان.
برای حفاظت از شرور:
دعاؤه (علیه السلام) فی الاحتراز:
بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحیمِ، یا مالِکَ الرِّقابِ، ویا هازِمَ الْاَحْزابِ، یا مُفَتِّحَ الْاَبْوابِ، یا مُسَبِّبَ الْاَسْبابِ، سَبِّبْ لَنا سَبَباً لا نَسْتَطیعُ لَهُ طَلَباً، بِحَقِّ لا اِلهَ الاَّ الله، مُحَمَّدٌ رَسُولُ الله، صَلَّی الله عَلَیهِ وعَلی الِهِ اَجْمَعینَ.
دعای آن حضرت برای حفاظت از شرور:
بنام خداوند بخشنده مهربان، ای مالک جانهای مردم، وای درهم کوبنده لشکریان باطل، ای گشاینده دربها، ای سبب بخش اسباب، راهی را بمابنمایان که بدان قادر نیستیم، بحق خداوندی خود ورسالت پیامبرت، که درود تو بر او وخاندانش باد.
برای درمان بیماریها:
دعاؤه (علیه السلام) للشفاء من الامراض:
علّمه (علیه السلام) لرجل کان به علّة، فأمره بکتابته وغسله وشربه:
بِسْمِ الله دَواء، والْحَمْدُ لله شِفاء، وَلا اِلهَ الاَّ الله کِفاء، هُوَ الشَّافی شِفاء، وهُوَ الکافی کِفاء، اَذْهِبِ الْبَأْسَ بِرَبِّ النَّاسِ، شِفاءٌ لا یغادِرُهُ سُقْمٌ، وصَلَّی الله عَلی مُحَمَّدٍ والِهِ النُّجَباءِ.
دعای آن حضرت برای درمان بیماریها:
آن حضرت این دعا را به شخص بیماری آموخت که آنرا بنویسد ودر آب قراردهد وآب را بنوشد:
بنام خداوند که درمان نزد اوست، وسپاس خدای را سزاست که شفاء از اوست، خدائی که معبودی جز او نیست وهمین برایم کافی است، او شفا دهنده است، او کفایت کننده می باشد، بحق خودت ناراحتی را دورساز، با درمانی که دردی در آن نباشد، وبر محمد وخاندانش درود فرست.
در هر روز از ماه رجب دعاؤه (علیه السلام):
فی کلّ یوم من شهر رجب:
اللهمَّ یاذَا الْمِنَنِ السَّابِغَةِ، وَالْالاءِ الْوازِعَةِ، والرَّحْمَةِ الْواسِعَةِ، وَالْقُدْرَةِ الْجامِعَةِ، والنِّعَمِ الْجَسیمَةِ، والْمَواهِبِ الْعَظیمَةِ، والْأَیادی الْجَمیلَةِ، والْعَطایا الْجَزیلَةِ.
یامَنْ لا ینْعَتُ بِتَمْثیلٍ، ولایمَثَّلُ بِنَظیرٍ، ولا یغْلَبُ بِظَهیرٍ، یامَنْ خَلَقَ فَرَزَقَ، واَلْهَمَ فَأَنْطَقَ، وَابْتَدَعَ فَشَرَعَ، وَعَلا فَارْتَفَعَ، وقَدَّرَ فَأَحْسَنَ، وصَوَّرَ فَأَتْقَنَ، وَاحْتَجَّ فَاَبْلَغَ، وَاَنْعَمَ فَأَسْبَغَ، وَاَعْطی فَأَجْزَلَ، ومَنَحَ فَأَفْضَلَ.
یا مَنْ سَما فی العِزِّ فَفاتَ خَواطِرَ الْاَبْصارِ وَدَنا فی اللُّطْفِ فَجازَ هَواجِسَ الْاَفْکارِ، یا مَنْ تَوَحَّدَ بِالْمُلْکِ فَلا نِدَّ لَهُ فی مَلَکُوتِ سُلْطانِهِ، وتَفَرَّدَ بِالْالاءِ وَالْکِبْرِیاءِ، فَلا ضِدَّ لَهُ فیجَبَرُوتِ شَأْنِهِ.
یا مَنْ حارَتْ فی کِبْرِیاءِ هَیبَتِهِ دَقائِقُ لَطائِفِ الْاَوْهامِ، وَانْحَسَرَتْ دُونَ اِدْراکِ عَظَمَتِهِ خَطائِفُ اَبْصارِ الْاَنامِ، یا مَنْ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِهَیبَتِهِ، وَخَضَعَتِ الرِّقابُ لِعَظَمَتِهِ، ووَجِلَتِ الْقُلُوبُ مِنْ خیفَتِهِ.
اَسْأَلُکَ بِهذِهِ الْمِدْحَةِ الَّتی لا تَنْبَغی اِلاَّ لَکَ، وبِما وَأَیتَ بِهِ عَلی نَفْسِکَ لِداعیکَ مِنَ الْمُؤْمِنینَ، وبِما ضَمِنْتَ الْاِجابَةَ فیهِ عَلی نَفْسِکَ لِلدَّاعینَ.
یا اَسْمَعَ السَّامِعینَ، وَاَبْصَرَ النَّاظِرینَ، واَسْرَعَ الْحاسِبینَ، یا ذَاالْقُوَّةِ الْمَتینِ، صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ والِ مُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِیینَ وعَلی اَهْلِ بَیتِهِ.
واقْسِمْ لی فی شَهْرِنا هذا خَیرَ ما قَسَمْتَ، وَاحْتِمْ لی فی قَضائِکَ خَیرَ ما حَتَمْتَ، واخْتِمْ لی بِالسَّعادَةِ فی مَنْ خَتَمْتَ، واَحْینی ما اَحْییتَنی مَوفُوراً، وَاَمِتْنی مَسْرُوراً ومَغْفُوراً.
وَتَوَلَّ اَنْتَ نَجاتی مِنْ مُسائَلَةِ الْبَرْزَخِ، وادْرَأْ عَنّی مُنْکَراً ونَکیراً، واَرِ عَینی مُبَشِّراً وبَشیراً، وَاجْعَلْ لی اِلی رِضْوانِکَ وجِنانِکَ مَصیراً، وعَیشاً قَریراً، ومُلْکاً کَبیراً، وصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ والِهِ کَثیراً.
دعای آن حضرت در هر روز از ماه رجب:
پروردگارا! ای دارای منّتهای کامل ونعمتهای بازدارنده از حرام ورحمت پهناور، وقدرت کامل بر هر چیز، ونعمتهای بزرگ، وموهبتهای عظیم، وبخششهای نیکو، وعطاهای برجسته.
ای خدائی که با مثال زدن بوصف درنیاید، ومانندی برایش متصوّر نشود، وبهیچ قدرتی مغلوب نگردد، ای کسی که آفرید وروزی داد، والهام کرده وبسخن درآورد، وابداع کرد وشروع به آفرینش نمود، ومقامش برتر از اندیشه گردید، ومقدّر کرد ونیکو تقدیر نمود، وصورت گری نمود ومحکم تصویرکرد، واحتجاج نمود ورسانید، ونعمتهای گسترده وعطاهای بسیار وبخششهای فراوان عنایت کرد.
ای کسی که چنان عزیز گردیده که چشمهای بینای دل بدان راه نیابد، وآنچنان نزدیک شده است، تا آنجا که از دغدغه های افکار فراتر رود، ای آنکه درپادشاهی وسلطنت یگانه باشد، واز اینرو در قلمرو حاکمیتش رقیبی ندارد، ودر بخششها وعطاهایش متفرد است واز اینرو درشأن وجلالت ضدّی برایش متصور نگردد.
ای آنکه در بزرگی وهیبتش او هام متحیر گردیده، ودر ادراک کمترین مرتبه عظمتش دیده صاحب نظران عاجز شده، ای کسی که در مقابل هیبتش آدمیان متواضع، ودر قبال عظمتش گردنها خاضع، ودلها از ترس او هراسان شده است.
از تو می خواهم بحقّ این ستایشی که تنها شایسته توست، وبحق وعده هایی که بر خود لازم نموده ای که به دعا کنندگان با ایمانت عطا کنی، وبه آنچه اجابت آنرا برای دعا کنندگان بر خود ضمانت کردی.
ای شنواترین شنوندگان وای بیناترین بینندگان، وای سریعترین حسابرسان، ای دارای اقتدار کامل، بر محمّد خاتم پیامبران وخاندانش درود فرست.
ودر این ماه بهترین بهره را نصیبم فرما ودر مقدّراتت بهترین آنها را برایم مقدّر کن، ودر زمره افرادی که سر انجامشان به خیر منتهی می شود مرا قرار ده، وتا آنگاه که مرا زنده قرار دادی زندگیم را باوسعت وفراوانی مقدّر فرما، ومرا خرسند وآمرزیده بمیران.
حسابرسی برزخ مرا خود بعهده گیر، نکیر ومنکر را از من دور، فرشتگان بشارت (بشیرو مبشّر) را بمن بنمایان، وراهم را بسوی بهشت ورضوانت قرار ده، همراه با زندگی نیکو وفرمانروایی بزرگ، وبر محمد وخاندانش بسیار درود فرست.
در هر روز از ماه رجب:
دعاؤه (علیه السلام) فی کل یوم من شهر رجب:
اللهمَّ اِنّی اَسْأَلُکَ بِمَعانی جَمیعِ مایدْعُوکَ بِهِ وُلاةُ اَمْرِکَ، اَلْمَأْمُونُونَ عَلی سِرِّکَ، الْمُسْتَسِرُّونَ بِاَمْرِکَ، الْواصِفُونَ لِقُدْرَتِکَ، الْمُعْلِنُونَ لِعَظَمَتِکَ.
اَسْأَلُکَ بِما نَطَقَ فیهِمْ مِنْ مَشِیتِکَ، فَجَعَلْتَهُمْ مَعادِنَ لِکَلِماتِکَ، واَرْکاناً لِتَوْحیدِکَ وایاتِکَ ومَقاماتِکَ، الَّتی لا تَعْطیلَ لَها فی کُلِّ مَکانٍ، یعْرِفُکَ بِها مَنْ عَرَفَکَ.
لا فَرْقَ بَینَکَ وبَینَها، اِلاَّ اَنَّهُمْ عِبادُکَ وخَلْقُکَ، فَتْقُها ورَتْقُها بِیدِکَ، بَدْؤُها مِنْکَ وعَوْدُها اِلَیکَ، اَعْضادٌ واَشْهادٌ، وَمُناةٌ واَذْوادٌ، وحَفَظَةٌ وَرُوَّادٌ، فَبِهِمْ مَلَأْتَ سَمائَکَ واَرْضَکَ حَتَّی ظَهَرَ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ.
فَبِذلِکَ اَسْأَلُکَ، وبِمَواقِعِ الْعِزِّ مِنْ رَحْمَتِکَ، وَبِمَقاماتِکَ وَعَلاماتِکَ اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ واِلهِ وَاَنْ تَزیدَنی ایماناً وَتَثْبیتاً.
یا باطِناً فی ظُهُورِهِ، ویا ظاهِراً فی بُطُونِهِ، یا مُفَرِّقاً بَینَ النُّورِ وَالدَّیجُورِ، یا مَوْصُوفاً بِغَیرِ کُنْهٍ، ومَعْرُوفاً بِغَیرِ شِبْهٍ، حادَّ کُلِّ مَحْدُودٍ، وشاهِدَ کُلِّ مَشْهُودٍ، ومُوجِدَ کُلِّ مَوْجُودٍ، ومُحْصی کُلِّ مَعْدُودٍ، وفاقِدَ کُلِّ مَفْقُودٍ، لَیسَ دُونَکَ مِنْ مَعْبُودٍ، اَهْلَ الْکِبْرِیاءِ وَالْجُودِ.
یا مَنْ لا یکَیفُ بِکَیفٍ، ولا یأَینُ بِأَینٍ، یا مُحْتَجِباً عَنْ کُلِّ عَینٍ، یا دَیمُومُ یا قَیومُ، وعالِمَ کُلِّ مَعْلُومٍ، صَلِّ عَلی عِبادِکَ الْمُنْتَجَبینَ، وبَشَرِکَ الْمُحْتَجَبینَ، ومَلائِکَتِکَ الْمُقَرَّبینَ، وبُهَمِ الصَّافّینَ الحافّینَ.
وَبارِکْ لَنا فی شَهْرِنا هذا الْمُرجَّبِ الْمُکَرَّمِ وما بَعْدَهُ مِنْ اَشْهُرِ الْحُرُمِ، واَسْبِغْ عَلَینا فیهِ النِّعَمَ واَجْزِلْ لَنا فیهِ الْقِسَمَ واَبْرِرْ لَنا فیهِ الْقَسَمَ.
بِاسْمِکَ الْاَعْظَمِ الْاَجَلِّ الْاَکْرَمِ، الَّذی وَضَعْتَهُ عَلَی النَّهارِ فَأَضاءَ، وَعَلَی اللَّیلِ فَأَظْلَمَ، وَاغْفِرْ لَنا ما تَعْلَمُ مِنَّا وَلا نَعْلَمُ، وَاعْصِمْنا مِنَ الذُّنُوبِ خَیرَ الْعِصَمِ واکْفِنا کَوافِی قَدَرِکَ، وامْنُنْ عَلَینا بِحُسْنِ نَظَرِکَ.
وَلا تَکِلْنا اِلی غَیرِکَ، ولا تَمْنَعْنا مِنْ خَیرِکَ، وبارِکْ لَنا فیما کَتَبْتَهُ لَنا مِنْ اَعْمارِنا، وَاَصْلِحْ لَنا خَبیئَةَ اَسْرارِنا، وَاَعْطِنا مِنْکَ الْاَمانَ، وَاسْتَعْمِلْنا بِحُسْنِ الْایمانِ، وبَلِّغْنا شَهْرَ الصِّیامِ وما بَعْدَهُ مِنَ الْاَیامِ والْاَعْوامِ، یا ذَاالْجَلالِ وَالْاِکْرامِ.
دعای آن حضرت در هر روز از ماه رجب:
بار الها! از تو می خواهم به حقیقت تمامی آن [نام] ها که والیان امرت با تو بدانها رازونیاز می کنند، [والیانی که] امانتدار راز تو، وشادمان از فرمان تواند، نشانگر توانائی تو، وروشنگر بزرگی تو می باشند.
از تو می خواهم بحقّ آنچه از خواست تو که در باره آنان بروز وصدور یافت، پس ایشان را گنجینه همیشگی جلوه های خود، وپایه استوار یکتا شناسی خویش، ونشانه شگفت خویشتن قرار دادی، وپایگاه خودت ساختی [آنچنانکه] هیچ کجا بدون آن نماند، وهر کس ترا شناخته بوسیله آنها می شناسد.
میان تو وآنها تفاوتی نیست مگر اینکه آنان بنده وآفریده تو اند، که پراکندگی وپیوستگی آنها بدست توست، وآغاز شان از تو وباز گشتشان بسوی توست، آنان یاوران وگواهان، وآزمایشگران ومدافعان، ونگهداران، وپیشروان [مردم] هستند، پس آسمان وزمین خود را از [نور] ایشان پر ساختی، تا آشکار گشت که جز تو خدائی نیست.
پس بحق این [کلمه توحید] وبجایگاههای گرانمایه بخشایش تو، وبه پایگاهها ونشانه هایت، از تو می خواهم که بر محمد وخاندانش درود فرستی وبر ایمان وپایداری من بیفزائی.
ای آنکه در اوج پیدائی خود پنهانی، ودرنهایت پوشیدگی وپنهانی خود آشکاری، ای جدا سازنده روشنائی از تاریکی، ای [خدائی] که ستوده می شوی امّا حقیقت ذات تو نشاندار نمی گردد، وشناخته می شوی امّا همانندی برایت یافت نمی گردد، ای محدود کننده هر چیز حد پذیر، وبیننده هر چیز دیده شده، وهستی بخش هر هستی یافته، وشمارنده هر چیز شمارش پذیر، ونابود کننده هر نابود شده، جز تو کسی سزاوار پرستش نیست، تو دارای بزرگمنشی وبخشندگی هستی.
ای کسی که بهیچ گونه ای کیفّیت نیابی، ودر هیچ مکانی جای نگیری، ای که از تمامی دیده ها در پرده ای، ای همیشه ماندنی، ای بپادارنده جاوید نظام جهان، ودانای همه دانسته ها، درود فرست بر بندگان برگزیده ات وانسانهای پوشیده وگمنامت، وفرشتگان ویژه بارگاهت، وسپاهیان دلیر گرداگرد صف کشنده.
ودر این ماه شکوهمند گرامی (رجب) وماههای حرام بعد، بر ما خیر وبرکت عطا فرما، ونعمت ها را بر ما تمام وکامل فرو ریز، وروزی ما را فراوان نما، وسوگند ما را راست گردان.
بحقّ نام بسیار بسیار بزرگ وگرامی تو، که چون آنرا بر روزنهادی روشن گردید، وآنگاه که بر شب فرو افکندی تاریک گشت، وآنچه از [لغزشهای] ما که می دانی وما بدانهاآگاه نیستیم را ببخشای، وما را از گناهان با نیکو ترین باز دارنده ها نگاهدار، وبا مقدّرات کفایتگرت بی نیاز گردان، وبا خوشبینی ونیک اندیشی خود بر ما منّت گزار.
وما را بغیر خودت وا مگذار، واز احسان خود ما را باز مدار، وبه سالهای زندگی ما که مقدّر فرموده ای برکت عطا کن، ورازهای پوشیده ما را نیکو گردان، وبما از سوی خود امنیت بخش، وبا ایمان نیکو بکار گیر، ومارا بماه رمضان وروزها وسالهای بعدآن برسان، ای دارای نهایت بزرگی وبخشندگی.
در هر روز از ماه رجب:
دعاؤه (علیه السلام) فی کل یوم من شهر رجب:
اللهمَّ اِنّی اَسْأَلُکَ بِالْمَولُودَینِ فی رَجَبٍ، مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی الثَّانی وَابْنِهِ عَلِی بْنِ مُحَمَّدِ الْمُنْتَجَبِ، واَتَقَرَّبُ بِهِما اِلَیکَ خَیرَ الْقُرَبِ.
یا مَنْ اِلَیهِ الْمَعْرُوفُ طُلِبَ، وفیما لَدَیهِ رُغِبَ، اَسْأَلُکَ سُؤالَ مُقْتَرِفٍ مُذْنِبٍ، قَدْ اَوْبَقَتْهُ ذُنُوبُهُ، واَوْثَقَتْهُ عُیوبُهُ، فَطالَ عَلَی الْخَطایا دُؤُبُهُ، ومِنَ الرَّزایا خُطُوبُهُ.
یسْأَلُکَ التَّوْبَةَ، وحُسْنَ الْاَوْبَةِ، والنُّزُوعَ عَنِ الْحَوْبَةِ، ومِنَ النَّارِفَکاکَ رَقَبَتِهِ، وَالْعَفْوَ عَمَّا فیرَبْقَتِهِ، فَأَنْتَ یا مَولای اَعْظَمُ اَمَلِهِ وثِقَتِهِ.
اللهمَّ وَاَسْأَلُکَ بِمَسائِلِکَ الشَّریفَةِ، ورَسائِلِکَ الْمُنیفَةِ، اَنْ تَتَغَمَّدَنی فی هذا الشَّهْرِ بِرَحْمَةٍ مِنْکَ واسِعَةٍ، وَنِعْمَةٍ وازِعَةٍ، وَنَفْسٍ بِما رَزَقْتَها قانِعَةٍ، اِلی نُزُولِ الْحافِرَةِ، ومَحَلِّ الْاخِرَةِ، وما هِی اِلَیها صائِرَةٌ.
دعای آن حضرت در هر روز از ماه رجب:
خدایا! از تو می خواهم بحق دو مولود در ماه رجب محمد بن علی دوّم [امام جواد] وفرزند برگزیده اش علی بن محمد، وبه آنها نزد تو بهترین تقرّب را می جویم.
ای کسی که نیکی از او خواسته شود، وبدآنچه نزد اوست همه مشتاقند، از تو می خواهم خواست بنده گناهکار وخطا کار که گناهانش او را بهلاکت انداخته وعیبهایش او را اسیر نموده است، بر انجام کار خطا عادت کرده وزندگیش تو أم با غم واندوه ورنج است.
پذیرش نیکوی توبه اش وخودداری از انجام خطا وگناه، ورهایی از آتش دوزخ وبخشش آنچه در ذمّه دارد را از تو در خواست می کند، وتو مولای من بزرگترین آرزو ومحل وثوق او می باشی.
بار خدایا! واز تو می خواهم بحق مسائل شریفت ووسیله ارزشمندت، که در این ماه مرا غرق رحمتهای واسع ونعمتهای گوناگون خود نموده وجانم را بدانچه داده ای قانع گردانی، تا آن زمان که در قبر ومنزل آخرت وآنجا که همه بدان سو می رود قرار گیرم.
در زیارت مخصوص ماه رجب:
دعاؤه (علیه السلام) فی زیارة مختصة بشهر رجب:
اَلْحَمْدُ لله الَّذی اَشْهَدْتَنا مَشْهَدَ اَوْلِیائِهِ فیرَجَبٍ، وَاَوْجَبَ عَلَینا مِنْ حَقِّهِمْ ما قَدْ وَجَبَ، وصَلَّی الله عَلی مُحَمَّدٍ الْمُنْتَجَبِ وعَلی اَوْصِیائِهِ الْحُجُبِ.
اللهمَّ فَکَما اَشْهَدْتَنا مَشْهَدَهُمْ، فَاَنْجِزْ لَنا مَوْعِدَهُمْ، وَاَوْرِدْنا مَوْرِدَ هُمْ، غَیرَ مَحَلِّئینَ عَنْ وِرْدٍ فی دارِ الْمُقامَةِ وَالْخُلْدِ.
وَالسَّلامُ عَلَیکُمْ. اِنّی قَدْ قَصَدْتُکُمْ وَاعْتَمَدْتُکُمْ بِمَسْأَلَتی وحاجَتی، وهِی فَکاکُ رَقَبَتی مِنَ النَّارِ، وَالْمَقَرُّ مَعَکُمْ فی دارِ الْقَرارِ مَعَ شیعَتِکُمُ الْاَبْرارِ، والسَّلامُ عَلَیکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَی الدَّارِ.
اَنا سائِلُکُمْ وامِلُکُمْ فیما اِلَیکُمُ التَّفْویضُ، وعَلَیکُمُ التَّعْویضُ، فَبِکُمْ یجْبَرُ الْمَهیضُ، ویشْفِی الْمَریضُ، وما تَزْدادُ الْاَرْحامُ وما تَغیضُ.
اِنّی لِسِرِّکُمْ مُؤْمِنٌ، ولِقَوْلِکُمْ مُسَلِّمٌ، وعَلَی الله بِکُمْ مُقْسِمٌ، فی رَجْعی بِحَوائِجی وقَضائِها وَاِنْجاحِها واِبْراحِها، وبِشُؤْنی لَدَیکُمْ وصَلاحِها، والسَّلامُ عَلَیکُمْ، سَلامَ مُوَدِّعٍ ولَکُمْ حَوائِجُهُ مُودِعٌ.
یسْأَلُ الله اِلَیکُمُ الْمَرْجَعَ، وسَعْیهُ اِلَیکُمْ غَیرَ مُنْقَطِعٍ، وَاَنْ یرْجِعَنی مِنْ حَضْرَتِکُمْ خَیرَ مَرْجَعٍ، اِلی جِنابٍ مُمْرِعٍ، وَخَفْضِ عَیشٍ مُوَسَّعٍ، ودَعَةٍ وَمَهَلٍ اِلی حینِ الْاَجَلِ، وَخَیرِ مَصیرٍ ومَحَلٍّ، فی النَّعیمِ الْاَزَلِ وَالْعَیشِ الْمُقْتَبَلِ، ودَوامِ الْاُکُلِ، وشُرْبِ الرَّحیقِ والسَّلْسَلِ، وعَلٍ ونَهَلٍ، لا سَأَمَ مِنْهُ وَلا مَلَلَ.
وَرَحْمَةُ الله وبَرَکاتُهُ وَتَحِیاتُهُ عَلَیکُمْ حَتَّی الْعَوْدِ اِلی حَضْرَتِکُمْ، وَالْفَوْزِ فِی کَرَّتِکُمْ، والْحَشْرِ فی زُمْرَتِکُمْ، وَرَحْمَةُ الله وَبَرَکاتُهُ عَلَیکُمْ وصَلَواتُهُ وتَحِیاتُهُ، وهُوَ حَسْبُنا وَنِعْمَ الْوَکیلُ.
دعای آن حضرت در زیارت مخصوص ماه رجب:
ستایش خداوند را سزاست که ما را در محل حضور بندگان ویژه اش در ماه رجب حاضر کرد، وآنچه از حق آنها که واجب بود را بر ما فرض نمود، ودرود فرستد خدای بر محمد بر گزیده شده وبر جانشینان باحیای وی.
خداوندا! همچنانکه حاضر کردی ما را در محل حضورگاه آنان، پس وعده ایشان را تحقّق بخش وما را در محل ورودشان وارد ساز، بدون آنکه از ورود به خانه اقامت وبهشت جاوید رانده شویم.
سلام بر شما، من قصد شما کرده ودر بر آورده شدن حاجتم به شما اعتماد نمودم، وآن عبارتست از رهایی کامل از آتش دوزخ وهمسایگی شما در خانه ابدی به همراه شیعیان نیکوکارتان، وسلام بر شما، برای آنکه صبر کردید پس چه خوبست سر انجام این خانه.
من نیازمند شما وامیدوار بشمایم در آنچه بشما تفویض شده وعوض دادنش بر شماست، چه اینکه استخوان پیاپی شکسته بشما متّصل شده ومریض به شما شفایابد ونیز آنچه رحمها بیفزایند وفرو برند.
من به اسرار شما مؤمن وبه گفتارتان تسلیم می باشم، وبه خدا بشما سوگند یاد می کنم که از سوی شما باحاجتهایم وبر آورده شدن وموفقیت آمیز بر آوردن وگرامی شمردن آنها، باز گشتم نمایم، ونیز در اینکه از سویتان با کارهای مهم در پیش شما واصلاح آنها باز گردم.
وسلام بر شما، سلام فرد وداع کننده که حوائجش را بشما سپرده است، از خدا می خواهد باز آمدن وشتافتن بدون انقطاع بسوی شما، واینکه مرا از حضورشما با بهترین نحو بسوی در گه پرخیر وبرکت، وزندگی باوسعت وآسوده تازمان مرگ باز گرداند، وبا نوید بهترین بازگشت گاه، در میان نعمت ازلی ودر زندگانی آینده جاودانه، وخوردن همیشگی ونوشیدن شراب ناب وآب بس گوارا ونوشیدنیهای دفعه دفعه ویکدفعه، پی ستوه وملال در آنجا.
ورحمت وبرکات وبخشایش الهی بر شما، تا وقت باز آمدن بحضورتان، ورستگاری در زمان رجعتتان، ومحشور شدن در زمره شما، ورحمت خدا وبرکات ودرودها وتحیات الهی بر شما، واو مارا کافی بوده وچه نیکو نماینده ای است.
در روز مبعث:
دعاؤه (علیه السلام) فی یوم المبعث:
خرج من جهة ابی القاسم الحسین بن روح: انّ الصلاة یوم سبعة وعشرین من رجب اثنتا عشرة رکعة، یقرأ فی کلّ رکعة فاتحة الکتاب وما تیسّر من السور، ویسلِّم ویجلس ویقول بین کل رکعتین:
اَلْحَمْدُ لله الَّذی لَمْ یتَّخِذْ وَلَداً، وَلَمْ یکُنْ لَهُ شَریکٌ فی الْمُلْکِ، ولَمْ یکُنْ لَهُ وَلِی مِنَ الذُّلِّ وَکَبِّرْهُ تَکْبیراً.
یا عُدَّتی فی مُدَّتی، ویا صاحِبی فی شِدَّتی، ویا وَلِیی فی نِعْمَتی، یا غِیاثی فیرَغْبَتی، یا مُجیبی فی حاجَتی، یا حافِظی فی غَیبَتی، یا کالِئی فی وَحْدَتی، یا اُنْسی فی وَحْشَتی.
اَنْتَ السَّاتِرُ عَوْرَتی، فَلَکَ الْحَمْدُ، وَاَنْتَ الْمُقیلُ عَثْرَتی، فَلَکَ الْحَمْدُ، واَنْتَ الْمُنَفِّسُ صَرْعَتی، فَلَکَ الْحَمْدُ.
صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَالِهِ وَاسْتُرْ عَوْرَتی، وَامِنْ رَوْعَتی، واَقِلْنی عَثْرَتی، وَاصْفَحْ عَنْ جُرْمی، وتَجاوَزْ عَنْ سَیئاتی فی اَصْحابِ الْجَنَّةِ، وَعْدَ الصِّدْقِ الَّذی کانُوا یوعَدُونَ.
فاذا فرغت من الصلاة والدعاء قرأت الحمد و(قُل هُوَ الله اَحَدٌ) و(قُلْ یا اَیهَا الْکافِرُونَ) والمعوّذتین و(اِنَّا اَنْزَلْناهُ فیلَیلَةِ الْقَدْرِ)، وآیة الکرسی سبعاً سبعاً، ثم تقول:
الله الله رَبّی لا اُشْرِکُ بِهِ شَیئاً - سبع مرّات، ثم ادع بما احببت.
دعای آن حضرت در روز مبعث:
توسط ابی القاسم حسین بن روح - نائب سوم امام - از امام زمان (علیه السلام) روایت شده که فرمود: در روز 27 رجب دوازده رکعت نماز می گذاری، در هر رکعت حمد وهر سوره ای که میسر باشد خوانده، وتشهد گفته وسلام می گویی ومی نشینی وبین هر دو رکعت می گوئی:
ستایش خدای راست که فرزندی نگرفته ودر فرمانروائی شریکی برایش نیست، وسر پرستی از خواری ندارد واو را بسیار بزرگ شمار.
ای توشه ام تا پایان عمرم، ای یارم در سختی، ای سر پرستم در نعمتم، ای فریاد رسم در وقت میل ورغبت، ای علّت موفقیتم در حاجتم، ای نگهبانم در غیابم، ای کفایت کننده ام در تنهائیم، ای همدمم در وحشتم.
توئی پوشاننده عورتم، پس ستایش مخصوص توست، وتوئی نادیده گیرنده لغزشم، پس ستایش از آن توست، وتوئی نیک بر دارنده ام بهنگام افتادگیم، پس ستایش تو را سزاست.
درود فرست بر محمد وخاندانش وعورتم را بپوشان، وپریشانی خاطرم را امنیت بخش ولغزشم را نادیده گیر، واز گناهم چشم بپوش، واز بدیهایم درگذر، ومرا در زمره بهشتیان قرارده بحکم وعده راستی که مشمول آنان شده بود.
وآنگاه که از نماز ودعا فارغ شدی، هر یک از سوره های حمد واخلاص وسوره کافرون وناس وفلق وانا انزلناه وآیةالکرسی را هفت بار می خوانی سپس می گوئی:
خداست خداست پروردگارم، وشریک با او قائل نشوم، ومی خواهی هرچه را که می خواهی.
در روز مبعث وعید فطر وقربان وجمعه، معروف به دعای ندبه:
دعاؤه (علیه السلام) فی الاعیاد الاربعة، المسمّی بدعاء الندبة:
اَلْحَمْدُ لله الَّذی لا اِلهَ اِلاَّ هُوَ، ولَهُ الْحَمْدُ رَبُّ الْعالَمینَ، وَصَلَّی الله عَلی مُحَمَّدٍ نَبِیهِ والِهِ وَسَلَّمَ تَسْلیماً.
اللهمَّ لَکَ الْحَمْدُ عَلی ماجَری بِهِ قَضاؤُکَ فیاَوْلِیائِکَ، اَلَّذینَ اسْتَخْلَصْتَهُمْ لِنَفْسِکَ ودینِکَ، اِذِ اخْتَرْتَ لَهُمْ جَزیلَ ما عِنْدَکَ، مِنَ النَّعیمِ الْمُقیمِ، الَّذی لا زَوالَ لَهُ ولاَ اضْمِحْلالَ، بَعْدَ اَنْ شَرَطْتَ عَلَیهِمُ الزُّهْدَ فی دَرَجاتِ هذِهِ الدُّنْیا الدَّنِیةِ، وزُخْرُفِها وَزِبْرِجِها، فَشَرَطُوا لَکَ ذلِکَ، وَعَلِمْتَ مِنْهُمُ الْوَفاءَ بِهِ.
فَقَبِلْتَهُمْ وقَرَّبْتَهُمْ، وقَدَّرْتَ لَهُمُ الذِّکْرَ الْعَلِی والثَّناءَ الْجَلِی، واَهْبَطْتَ عَلَیهِمْ مَلائِکَتَکَ، وکَرَّمْتَهُمْ بِوَحْیکَ، ورَفَدْتَهُمْ بِعِلْمِکَ، وجَعَلْتَهُمُ الذَّریعَةَاِلَیکَ، والْوَسیلَةَ اِلی رِضْوانِکَ.
فَبَعْضٌ اَسْکَنْتَهُ جَنَّتَکَ اِلی اَنْ اَخْرَجْتَهُ مِنْها، وبَعْضٌ حَمَلْتَهُ فی فُلْکِکَ ونَجَّیتَهُ ومَنْ امَنَ مَعَهُ مِنَ الْهَلَکَةِ بِرَحْمَتِکَ، وبَعْضٌ اِتَّخَذْتَهُ لِنَفْسِکَ خَلیلاً، وسَأَلَکَ لِسانَ صِدْقٍ فی الْاخَرینَ فَاَجَبْتَهُ، وَجَعَلْتَ ذلِکَ عَلِیاً.
وَبَعْضٌ کَلَّمْتَهُ مِنْ شَجَرَةٍ تَکْلیماً، وَجَعَلْتَ لَهُ مِنْ اَخیهِ رِدْءاً ووَزیراً، وَبَعْضٌ اَوْلَدْتَهُ مِنْ غَیرِ أَبٍ، واتَیتَهُ الْبَیناتِ وأَیدْتَهُ بِرُوحِ القُدُسِ.
وَکُلٌّ شَرَعْتَ لَهُ شَریعَةً، ونَهَجْتَ لَهُ مِنْهاجاً، وتَخَیرْتَ لَهُ اَوْصِیاءً، مُسْتَحْفِظاً بَعْدَ مُسْتَحْفِظٍ، مِنْ مُدَّةٍ اِلی مُدَّةٍ، اِقامَةً لِدینکَ وحُجَّةً عَلی عِبادِکَ، ولِئَلاَّ یزُولَ الْحَقُّ عَنْ مَقَرِّهِ، ویغْلِبَ الْباطِلُ عَلی اَهْلِهِ، ولایقُولَ اَحَدٌ لَوْلا اَرْسَلْتَ اِلَینا رَسُولاً مُنْذِراً، واَقَمْتَ لَنا عَلَماً هادِیاً، فَنَتَّبِعَ ایاتِکَ، مِنْ قَبْلِ اَنْ نَذِلَّ ونَخْزی.
اِلی اَنْ اِنْتَهَیتَ بِالْاَمْرِ اِلی حَبیبِکَ ونَجیبِکَ مُحَمَّدٍ (صَلَّی الله عَلَیهِ والِهِ)، فَکانَ کَما اِنْتَجَبْتَهُ سَیدَ مَنْ خَلَقْتَهُ، وَصَفْوَةَ مَنِ اصْطَفَیتَهُ، واَفْضَلَ مَنِ اجْتَبَیتَهُ، واَکْرَمَ مَنِ اعْتَمَدْتَهُ.
قَدَّمْتَهُ عَلی اَنْبِیائِکَ، وبَعَثْتَهُ اِلَی الثَّقَلَینِ مِنْ عِبادِکَ، وَاَوْطَأْتَهُ مَشارِقَکَ ومَغارِبَکَ، وسَخَّرْتَ لَهُ الْبُراقَ، وَعَرَجْتَ بِهِ اِلی سَمائِکَ، واَوْدَعْتَهُ عِلْمَ ما کانَ وما یکُونُ اِلی اِنْقِضاءِ خَلْقِکَ.
ثُمَّ نَصَرْتَهُ بِالرُّعْبِ، وحَفَفْتَهُ بِجَبْرَئیلَ وَمیکائیلَ وَالْمُسَوَّمینَ مِنْ مَلائِکَتِکَ، ووَعَدْتَهُ اَنْ تُظْهِرَ دینَهَ عَلَی الدّینِ کُلِّهِ، ولَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ.
وَذلِکَ بَعْدَ اَنْ بَوَّأْتَهُ مُبَوَّأَ صِدْقٍ مَنْ اَهْلِهِ، وجَعَلْتَ لَهُ ولَهُمْ اَوَّلَ بَیتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ، لَلَّذی بِبَکَّةَ مُبارَکاً، وهُدی لِلْعالَمینَ، فیهِ ایاتٌ بَیناتٌ، مَقامُ اِبْراهیمَ، ومَنْ دَخَلَهُ کانَ امِناً، وَقُلْتَ: (اِنَّما یریدُ الله لِیذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیتِ ویطَهِّرَ کُمْ تَطْهیراً).
وَجَعَلْتَ اَجْرَ مُحَمَّدٍ (صَلَّی الله عَلَیهِ والِهِ) مَوَدَّتَهُمْ فیکِتابِکَ، وقُلْتَ: (قُلْ لا اَسْأَلُکُمْ عَلَیهِ اَجْراً اِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی)، وقُلْتَ: (ما سَأَلْتُکُمْ مِنْ اَجْرٍ فَهُوَ لَکُمْ)، وَقُلْتَ: (ما اَسْأَلُکُمْ عَلَیهِ مِنْ اَجْرٍ اِلاَّ مَنْ شاءَ اَنْ یتَّخِذَ اِلی رَبِّهِ سَبیلاً)، فَکانُوا هُمُ السَّبیلُ اِلَیکَ، وَالْمَسْلَکُ اِلی رِضْوانِکَ.
فَلَمَّا انْقَضَتْ اَیامُهُ اَقامَ وَلِیهَ عَلِی بْنَ اَبی طالِبٍ صَلَواتُکَ عَلَیهِما والِهِما هادِیاً، اِذْکانَ هُوَ الْمُنْذِرُ ولِکُلِّ قَومٍ هادٍ، فَقالَ وَالْمَلَأُ اَمامَهُ: مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِی مَوْلاهُ، اللهمَّ والِ مَنْ والاهُ، وعادِ مَنْ عاداهُ، وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ، وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ.
وَقالَ: مَنْ کُنْتُ اَنَا نَبِیهُ فَعَلِی اَمیرُهُ، وقالَ: اَنَا وعَلِی مِنْ شَجَرَةٍ واحِدَةٍ وسائِرُ النَّاسِ مِنْ شَجَرٍ شَتّی.
وَاَحَلَّهُ مَحَلَّ هارُونَ مِنْ مُوسی، فَقالَ: اَنْتَ مِنّی بِمَنْزِلَةِ هارُونَ مِنْ مُوسی اِلاَّ اَنَّهُ لا نَبِی بَعْدی، وَزَوَّجَهُ ابْنَتَهُ سَیدَةَ نِساءِ الْعالَمینَ، واَحَلَّ لَهُ مِنْ مَسْجِدِهِ ما حَلَّ لَهُ، وَسَدَّ الْاَبْوابَ اِلاَّ بابَهُ.
ثُمَّ اَوْدَعَهُ عِلْمَهُ وحِکْمَتَهُ، فَقالَ: اَنَا مَدینَةُ الْعِلْمِ وعَلِی بابُها، فَمَنْ اَرادَ الْمَدینَةَ فَلْیأْتِها مِنْ بَابِها، ثُمَّ قالَ لَهُ: اَنْتَ اَخی ووَصِیی ووارِثی، لَحْمُکَ مِنْ لَحْمی، وَدَمُکَ مِنْ دَمی، وَسِلْمُکَ سِلْمی، وحَرْبُکَ حَرْبی، والْایمانُ مُخالِطٌ لَحْمَکَ ودَمَکَ، کَما خالَطَ لَحْمی ودَمی، واَنْتَ غَداً عَلَی الْحَوضِ خَلیفَتی، واَنْتَ تَقْضی دَینی وتُنْجِزُ عِداتی، وشیعَتُکَ عَلی مَنابِرَ مِنْ نُورٍ مُبْیضَّةً وُجوُهُهُمْ وَهُمْ جیرانی، ولَوْلا اَنْتَ یا عَلِی لَمْ یعْرَفِ الْمُؤْمِنُونَ بَعْدی.
وَکانَ بَعْدَهُ هُدی مِنَ الضَّلالِ، ونُوراً مِنَ الْعَمی، وحَبْلَ الله الْمَتینِ، وصِراطَهُ الْمُسْتَقیمَ، لایسْبَقُ بِقَرابَةٍ فی رَحِمٍ، ولا بِسابِقَةٍ فی دینٍ، ولا یلْحَقُ فی مَنْقَبَةٍ مِنْ مَناقِبِهِ، یحْذُو حَذْوَ الرَّسُولِ (صَلَّی الله عَلَیهِ والِهِ)، ویقاتِلُ عَلَی التَّأویلِ، ولا تَأْخُذُهُ فِی الله لَوْمَةُ لائِمٍ، قَدْ وَتَرَ فیهِ صَنادیدَ الْعَرَبِ، وَقَتَلَ اَبْطالَهُمْ، وناوَشَ ذُؤْبانَهُمْ، وَاَوْدَعَ قُلُوبَهُمْ اَحْقاداً بَدْرِیةً وخَیبَرِیةً وحُنَینِیةً وغَیرَ هُنَّ.
فَاَضَبَّتْ عَلی عِداوَتِهِ، واَکَبَّتْ عَلی مُنابَذَتِهِ، حَتّی قَتَلَ النَّاکِثینَ والْقاسِطینَ والْمارِقینَ، ولَمَّا قَضی نَحْبَهُ وَقَتَلَهُ اَشْقَی الْاخَرینَ، یتْبَعُ اَشْقَی الْاَوَّلینَ، لَمْ یمْتَثَلْ أَمْرُ رَسُولِ الله (صَلَّی الله عَلَیهِ والِهِ) فی الْهادینَ بَعْدَ الْهادینَ، وَالْاُمَّةُ مُصِرَّةٌ عَلی قَتْلِهِ، مُجْتَمِعَةٌ عَلی قَطیعَةِ رَحِمِهِ واِقْصاءِ وُلْدِهِ، اِلاَّ الْقَلیلُ مِمَّنْ وفی لِرِعایةِ الْحَقِّ فیهِمْ.
فَقُتِلَ مَنْ قُتِلَ، وسُبِی مَنْ سُبِی، واُقْصِی مِنْ اُقْصِی، وَجَرَی الْقَضاءُ لَهُمْ بِما یرْجی لَهُ حُسْنُ الْمَثُوبَةِ، اِذْ کانَتِ الْاَرْضُ لله یورِثُها مَنْ یشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَالْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقینَ، وَسُبْحانَ رَبِّنا اِنْ کانَ وَعْدُ رَبِّنا لَمَفْعُولاً، ولَنْ یخْلِفَ الله وَعْدَهُ، وَهُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ.
فَعَلَی الْاَطائِبِ مِنْ اَهْلِ بَیتِ مُحَمَّدٍ وعَلِی صَلَّی الله عَلَیهِما والِهِما، فَلْیبْکِ الْباکُونَ، واِیاهُمْ فَلْینْدُبِ النَّادِبُونَ، ولِمِثْلِهِمْ فَلْتُذْرَفِ الدُّمُوعُ، وَلْیصْرُخِ الصَّارِخُونَ، وَیضِجَّ الضَّاجُّونَ، ویعِجَّ الْعاجُّونَ.
اَینَ الْحَسَنُ، اَینَ الْحُسَینُ، اَینَ اَبْناءُ الْحُسَینِ، صالِحٌ بَعْدَ صالِحٍ، وَصادِقٌ بَعْدَ صادِقٍ، اَینَ السَّبیلُ بَعْدَ السَّبیل، اَینَ الْخِیرَةُ بَعْدَ الْخِیرَةِ.
اَینَ الشُّمُوسُ الطَّالِعَةُ، اَینَ الْاَقْمارُ الْمُنیرَةُ، اَینَ الْاَنْجُمُ الزَّاهِرَةُ، اَینَ اَعْلامُ الدّینِ وقَواعِدُ الْعِلْمِ.
اَینَ بَقِیةُ الله الَّتی لا تَخْلُو مِنَ الْعِتْرَةِ الطَّاهِرَةِ، اَینَ الْمُعَدُّ لِقَطْعِ دابِرِ الظَّلَمَةِ، اَینَ الْمُنْتَظَرُ لِاِقامَةِ الْاَمْتِ وَالْعِوَجِ، اَینَ الْمُرْتَجی لِاِزالَةِ الْجَوْرِ وَالْعُدْوانِ.
اَینَ الْمُدَّخَرُ لِتَجْدیدِ الْفَرائِضِ والسُّنَنِ، اَینَ الْمُتَخَیرُ لِاِعادَةِ الْمِلَّةِ والشَّریعَةِ، اَینَ الْمُؤَمَّلُ لِاِحْیاءِ الْکِتابِ وَحُدُودِهِ، اَینَ مُحْیی مَعالِمِ الدّینِ واَهْلِهِ.
اَینَ قاصِمُ شَوْکَةِ الْمُعْتَدینَ، اَینَ هادِمُ اَبْنِیةِالشِّرْکِ وَالنِّفاقِ، اَینَ مُبیدُ اَهلِ الْفُسُوقِ والْعِصْیانِ والطُّغْیانِ، اَینَ حاصِدُ فُرُوعِ الْغَی والشِّقاقِ، اَینَ طامِسُ اثارِ الزَّیغِ وَالْاَهْواءِ، اَینَ قاطِعُ حَبائِلِ الْکِذْبِ والْاِفْتِراءِ.
اَینَ مُبیدُ الْعُتاةِ والْمَرَدَةِ، اَینَ مُسْتَأْصِلُ اَهْلِ الْعِنادِ وَالتَّضْلیلِ والْاِلْحادِ، اَینَ مُعِزُّ الْاَوْلِیاءِ ومُذِلُّ الْاَعْداءِ، اَینَ جامِعُ الْکَلِمَةِ عَلَی التَّقْوی.
اَینَ بابُ الله الَّذی مِنْهُ یؤْتی، اَینَ وَجْهُ الله الَّذی اِلَیهِ یتَوَجَّهُ الْاَوْلِیاءُ، اَینَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَینَ اَهْلِ الْاَرْضِ وَالسَّماءِ، اَینَ صاحِبُ یوْمِ الْفَتْحِ وناشِرُ رایةِ الْهُدی، اَینَ مُؤَلِّفُ شَمْلِ الصَّلاحِ والرِّضا.
اَینَ الطَّالِبُ بِذُحُولِ الْاَنْبِیاءِ واَبْناءِ الْاَنْبِیاءِ، اَینَ الطَّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاءِ، اَینَ الْمَنْصُورُ عَلی مَنِ اعْتَدی عَلَیهِ وَافْتَری، اَینَ الْمُضْطَرُّ الَّذی یجابُ اِذا دَعی.
اَینَ صَدْرُ الْخَلائِقِ ذُوالْبِرِّ والتَّقْوی، اَینَ ابْنُ النَّبِی الْمُصْطَفی، وَابْنُ عَلِی الْمُرْتَضی، وَابْنُ خَدیجَةَ الْغَرَّاءِ، وَابْنُ فاطِمَةَ الْکُبْری.
بِأَبی أَنْتَ واُمّی ونَفْسی لَکَ الْوِقاءُ والْحِما، یابْنَ السَّادَةِ الْمُقَرَّبینَ، یابْنَ النُّجَباءِ الْاَکْرَمینَ، یابْنَ الْهُداةِ الْمَهْدِیینَ، یابْنَ الْخِیرَةِ الْمُهَذَّبینَ، یابْنَ الْغَطارِفَةِالْاَنْجَبینَ، یابْنَ الْخَضارِمَةِ الْمُنْتَجَبینَ، یابْنَ الْقَماقِمَةِ الْاَکْرَمینَ، یابْنَ الْاَطائِبِ الْمُعَظَّمینَ الْمُطَهَّرینَ.
یابْنَ الْبُدُورِ الْمُنیرَةِ، یابْنَ السُّرُجِ الْمُضیئَةِ، یابْنَ الشُّهُبِ الثَّاقِبَةِ، یابْنَ الْاَنْجُمِ الزَّا هِرَةِ، یابْنَ السُّبُلِ الْواضِحَةِ، یابْنَ الْاَعْلامِ اللاَّئِحَةِ، یابْنَ الْعُلُومِ الْکامِلَةِ.
یابْنَ السُّنَنِ الْمَشْهُورَةِ، یابْنَ الْمَعالِمِ الْمَأْثُورَةِ، یابْنَ الْمُعْجِزاتِ الْمَوْجُودَةِ، یابْنَ الدَّلائِلِ الْمَشْهُودَةِ، یابْنَ الصِّراطِ الْمُسْتَقیمِ، یابْنَ النَّبَاَ الْعَظیمِ، یابْنَ مَنْ هُوَ فی اُمِّ الْکِتابِ لَدَی الله عَلِی حَکیمٌ.
یابْنَ الْایاتِ والْبَیناتِ، یابْنَ الدَّلائِلِ الظَّاهِراتِ، یابْنَ الْبَراهینِ الْباهِراتِ، یابْنَ الْحُجَجِ الْبالِغاتِ، یابْنَ النِّعَمِ السَّابِغاتِ.
یابْنَ طه وَالْمُحْکَماتِ، یابْنَ یس وَالذَّارِیاتِ، یابْنَ الطُّورِ وَالْعادِیاتِ، یابْنَ مَنْ دَنا فَتَدَلّی، فَکانَ قابَ قَوْسَینِ اَوْ اَدْنی، دُنُوّاً وَاقْتِراباً مِنَ الْعَلِی الْاَعْلی.
لَیتَ شِعْری، اَینَ اسْتَقَرَّتْ بِکَ النَّوی، بَلْ اَی اَرْضٍ تُقِلُّکَ اَوْثَری، اَبِرَضْوی اَمْ غَیرِها اَمْ ذی طُوی.
عَزیزٌ عَلَی اَنْ اَرَی الْخَلْقَ ولا تُری، ولا اَسْمَعُ لَکَ حَسیساً وَلا نَجْوی، عَزیزٌ عَلَی اَنْ تُحیطَ بِکَ دُونَی الْبَلْوی، ولا ینالُکَ مِنّی ضَجیجٌ ولا شَکْوی.
بِنَفْسی اَنْتَ مِنْ مُغَیبٍ لَمْ یخْلُ مِنَّا، بِنَفْسی اَنْتَ مِنْ نازِحٍ ما نَزَحَ عَنَّا، بِنَفْسی اَنْتَ اُمْنِیةُ شائِقٍ یتَمَنّی، مِنْ مُؤْمِنٍ وَمُؤْمِنَةٍ ذَکَرا فَحَنَّا.
بِنَفْسی اَنْتَ مِنْ عَقیدِ عِزٍّ لا یسامی، بِنَفْسی اَنْتَ مِنْ اَثیلِ مَجْدٍ لایجازی، بِنَفْسی اَنْتَ مِنْ تِلادِ نِعَمٍ لا تُضاهی، بِنَفْسی اَنْتَ مِنْ نَصیفِ شَرَفٍ لا یساوی.
اِلی مَتی اُحارُ فیکَ یا مَوْلای، واِلی مَتی، وَاَی خِطابٍ اَصِفُ فیکَ، واَی نَجْوی، عَزیزٌ عَلَی اَنْ اُجابَ دُونَکَ واُناغی، عَزیزٌ عَلَی اَنْ اَبْکِیکَ ویخْذُلُکَ الْوَری، عَزیزٌ عَلَی اَنْ یجْرِی عَلَیکَ دُونَهُمْ ماجَری.
هَلْ مِنْ مُعینٍ فَاُطیلَ مَعَهُ الْعَویلَ والْبُکاءَ، هَلْ مِنْ جَزُوعٍ فَاُساعِدَ جَزَعَهُ اِذا خَلا، هَلْ قُذِیتْ عَینٌ فَساعَدَتْها عَینی عَلَی الْقَذی، هَلْ اِلَیکَ یابْنَ اَحْمَدَ سَبیلٌ فَتُلْقی، هَلْ یتَّصِلُ یومُنا مِنْکَ بِغَدِهِ فَخَضْلی.
مَتی نَرِدُ مَناهِلَکَ الرَّوِیةَ فَنَرَوّی، مَتی نَنْتَقِعُ مِنْ عَذْبِ مائِکَ فَقَدْ طالَ الصَّدی، مَتی نُغادیکَ ونُراوِحُکَ فَتَقِرُّ عُیونُنا، مَتی تَرانا ونَراکَ وقَدْ نَشَرْتَ لِواءَ النَّصْرِ تُری.
اَتَرانا نَحُفُّ بِکَ وَاَنْتَ تَاُمُّ الْمَلَأَ، وقَدْ مَلَأْتَ الْاَرْضَ عَدْلاً، واَذَقْتَ اَعْدائَکَ هَواناً وعِقاباً، وَاَبَرْتَ الْعُتاةَ وَجَحَدَةَ الْحَقِّ، وقَطَعْتَ دابِرَ الْمُتَکَبِّرینَ، وَاجْتَثَثْتَ اُصُولَ الظَّالِمینَ، ونَحْنُ نَقُولُ اَلْحَمْدُ لله رَبِّ الْعالَمینَ.
اللهمَّ اَنْتَ کَشَّافُ الْکُرَبِ والْبَلْوی، واِلَیکَ اسْتَعْدی فَعِنْدَکَ الْعَدْوی، واَنْتَ رَبُّ الْاخِرَةِ وَالْاُولی.
فَأَغِثْ یا غِیاثَ الْمُسْتَغیثینَ، عُبَیدَکَ الْمُبْتَلی، واَرِهِ سَیدَهُ یا شَدیدَ الْقُوی، واَزِلْ عَنْهُ بِهِ الْاَسا وَالْجَوا، وبَرِّدْ غَلیلَهُ یا مَنْ عَلَی الْعَرْشِ اسْتَوی، ومَنْ اِلَیهِ الرُّجْعی وَالْمُنْتَهی.
اللهمَّ ونَحْنُ عُبَیدُکَ التَّائِقُونَ اِلی وَلِیکَ الْمُذَکِّرِ بِکَ وبِنَبِیکَ، خَلَقْتَهُ لَنا عِصْمَةً ومَلاذاً، واَقَمْتَهُ لَنا قِواماً وَمَعاذاً، وجَعَلْتَهُ لِلْمُؤْمِنینَ مِنَّا اِماماً، فَبَلِّغْهُ مِنَّا تَحِیةً وسَلاماً، وزِدْنا بِذلِکَ یارَبِّ اِکْراماً، وَاجْعَلْ مُسْتَقَرَّهُ لَنا مُسْتَقَرّاً ومُقاماً، واَتْمِمْ نِعْمَتَکَ بِتَقْدیمِکَ اِیاهُ اَمامَنا، حَتّی تُورِدَنا جَنانَکَ ومَرافَقَةَ الشُهَداءِ مِنْ خُلَصائِکَ.
اللهمَّ صَلِّ عَلی حُجَّتِکَ ووَلِی اَمْرِکَ، وصَلِّ عَلی جَدِّهِ مُحَمَّدٍ رَسُولِکَ السَّیدِ الْاَکْبَرِ، وصَلِّ عَلی عَلِی اَبیهِ السَّیدِ الْاَصْغَرِ، وحامِلِ اللِّواءِ فی الْمَحْشَرِ، وساقی اَوْلِیائِهِ مِنْ نَهْرِ الْکَوْثَرِ، وَالْاَمیرِ عَلی سائِرِ الْبَشَرِ، الَّذی مَنْ امَنَ بِهِ فَقَدْ ظَفَرَ ومَنْ لَمْ یؤْمِنْ بِهِ فَقَدْ خَطَرَ وکَفَرَ.
صَلَّی الله عَلَیهِ وعَلی اَخیهِ، وعَلی نَجْلِهِما الْمَیامینَ الْغُرَرِ، ما طَلَعَتْ شَمْسٌ وما اَضَاءَ قَمَرٌ، وعَلی جَدَّتِهِ الصِّدّیقَةِ الْکُبْری فاطِمَةَ الزَّهْراءِ، بِنْتِ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفی، وَعَلی مَنِ اصْطَفَیتَ مِنْ ابائِهِ الْبَرَرَةِ، وعَلَیهِ اَفْضَلَ وَاَکْمَلَ وَاَتَمَّ واَدْوَمَ واَکْبَرَ واَوْفَرَ ما صَلَّیتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اَصْفِیائِکَ وخِیرَتِکَ مِنْ خَلْقِکَ، وصَلِّ عَلَیهِ صَلاةً لا غایةَ لِعَدَدِها، وَلانِهایةَ لِمَدَدِها، ولا نَفادَ لِأَمَدِها.
اللهمَّ واَقِمْ بِهِ الْحَقَّ، واَدْحِضْ بِهِ الْباطِلَ، واَدِلْ بِهِ اَوْلِیائَکَ، واَذْلِلْ بِهِ اَعْدائَکَ، وصِلِ اللهمَّ بَینَنا وبَینَهُ وُصْلَةً تُؤَدّی اِلی مُرافَقَةِ سَلَفِهِ، وَاجْعَلْنا مِمَّنْ یأْخُذُ بِحُجْزَتِهِمْ، ویمْکُثُ فیظِلِّهِمْ، واَعِنَّا عَلی تَأْدِیةِ حُقُوقِهِ اِلَیهِ، والْاِجْتِهادِ فی طاعَتِهِ، وَالْاِجْتِنابِ عَنْ مَعْصِیتِهِ.
وَامْنُنْ عَلَینا بِرِضاهُ، وَهَبْ لَنا رَأْفَتَهُ ورَحْمَتَهُ، ودُعاءَهُ وخَیرَهُ، ما نَنالُ بهِ سَعَةً مِنْ رَحْمَتِکَ، وفَوْزاً عِنْدَکَ، وَاجْعَلْ صَلاتَنا بِهِ مَقْبُولَةً، وذُنُوبَنا بِهِ مَغْفُورَةً، ودُعائَنا بِهِ مُسْتَجاباً، وَاجْعَلْ اَرْزاقَنا بِهِ مَبْسُوطَةً، وهُمُومَنا بِهِ مَکْفِیةً، وحَوائِجَنا بِهِ مَقْضِیةً، واَقْبِلْ اِلَینا بِوَجْهِکَ الْکَریمِ، وَاقْبَلْ تَقَرُّبَنا اِلَیکَ.
وَانْظُرْ اِلَینا نَظْرَةً رَحیمَةً، نَسْتَکْمِلُ بِهَاالْکَرامَةَ عِنْدَکَ، ثُمَّ لاتَصْرِفُها عَنَّا بِجُودِکَ، وَاسْقِنا مِنْ حَوْضِ جَدِّهِ (صَلَّی الله عَلَیهِ والِهِ)، بِکَأْسِهِ وبِیدِهِ، رَیاً رَوِیاً هَنیئاً سائِغاً، لا ظَمَأ بَعْدَهُ، یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.
دعای آن حضرت در روز مبعث وعید فطر وقربان وجمعه، معروف بدعای ندبه:
حمد وسپاس مخصوص خداوند است که هیچ معبود حقّی جز او نیست، وحمد او را سزاست که پروردگار جهانیان است، ودرود وسلام خداوند بر آقای ما محمد پیامبر او وخاندانش باد.
خداوندا! حمد توراست بر آنچه حکم تو در مورد اولیائت جاری شد، کسانی که برای خود ودینت خالص کردی، آنگاه که برای ایشان فراوانی نعمتهایت را انتخاب فرمودی، نعمتهای پایداری که نیستی واز هم گسستگی در آنها راه نمی یابد، پس از آنکه بر آنان شرط نمودی که نسبت به درجات وزر وزیورهای این دنیای فانی زهد ورزند، پس ایشان این شرط را پذیرفتند ودانستی که بدان وفادار خواهند ماند.
از اینرو ایشان را قبول فرموده ومقرّب درگاه خویش ساختی، ویاد بلند وستایش آشکاری را بر ایشان مقدرنمودی، وفرشتگانت را بر آنان فروفرستاده، وبوحی خویش گرامیشان داشتی، وبه علم خود یاریشان فرمودی، وایشان را سببهایی بسوی خویش ووسیله ای برای راهیابی به خشنودی خود قراردادی.
آنگاه یکی از ایشان را در بهشت خودت ساکن گرداندی تا آنکه از آن بیرونش بردی، ویکی را در کشتی [نجات] خودنشاندی واو وهمراهان با ایمانش را برحمت خویش از هلاکت نجات دادی، ودیگری را خلیل ودوست خود نمودی، واز تو زبانی راستین در خواست کرد، خواهش او را اجابت کرده وآن زبان راستین را بلند مرتبه قراردادی.
وبا دیگری از درختی سخن گفتی وبرای او از [وجود] برادرش پشتوانه ووزیری قراردادی، ودیگری را بدون پدر ایجاد نمودی ودلائل روشنی باو داده وبه روح القدس تأییدش کردی.
واز برای هرکدام آئینی پدید آوردی وشیوه ای ارائه دادی، وبرای هریک از آنان جانشینانی اختیار کردی که یکی پس از دیگری نگهبان آن آئین باشند، ومدّت معینی این مسئولیت را بعهده گیرند، تادینت پایدار وحجّت بربندگانت تمام گردد، وحق از جایگاهش کنارزده نشود، وباطل بر اهلش چیره نگردد، وتا اینکه کسی [در روز قیامت] نگوید: چرا فرستاده هشدار دهنده ای بسوی ما نفرستادی ونشانه راهنمائی برایمان برپای نداشتی، تا پیش از آنکه به ذلت وخواری واقع شویم از آیاتت پیروی کنیم.
تا اینکه امر [دین] را بدوست وبرگزیده ات محمد - که درود تو بر او وخاندانش باد - سپردی، پس او همچنانکه او را برگزیدی آقای مخلوقاتت، وعصاره برگزیدگانت، وبرترین منتخبانت، وگرامی ترین معتمدانت بود.
او را بر پیامبران برتری داده وبسوی جن وانس برانگیختی، شرق وغرب زمین را در زیر گامهایش گذرانده وبُراق را برایش مسخرّساخته، واو را به آسمانها بالابردی، وعلم آنچه بود وآنچه خواهد بود تاهنگام به آخر رسیدن آفرینشت را به او سپردی.
سپس بوسیله هراس [افکندن در دل دشمنان] یاریش کردی، وجبرئیل ومیکائیل وفرشتگان نشاندارت را در پیرامونش قراردادی، واو را وعده فرمودی که دینش را بر همه دینها چیره وآشکار سازی، هر چند که مشرکین را ناخوش آید.
وآن پس از این بود که جایگاه راستینی از جهت خاندانش برایش قراردادی، وبرای او وخاندانش نخستین خانه ای که برای مردم نهاده شده بود را مقرر ساختی، [خانه ای که] درمکه است با برکت وهدایتگر جهانیان، در آنست نشانه ای روشن ومقام ابراهیم، که هر کس در آن وارد شود ایمن خواهد بود، وفرمودی: (بدرستی که خداوند می خواهد رجس وپلیدی را از شما اهل بیت دورسازد وشما را پاک گرداند پاک کردنی بسزا).
آنگاه پاداش پیامبر - که درود تو بر او وخاندانش باد - را موّدت به آنان مقرر ساخته، ودر کتابت فرمودی: (بگو ای پیامبر که بر رسالت خود پاداشی جز مودّت در حق نزدیکانم از شما نمی خواهم)، وفرمودی: (آنچه بعنوان مزد رسالت از شما خواستم بسود خود شماست)، وفرمودی: (من از شما مزدی نمی خواهم مگر اینکه کسی بخواهد بسوی پروردگارش راهی در پیش گیرد)، پس آنان [خاندان پیامبر] راه بسوی تو ووسیله رسیدن به خشنودی تو بودند.
چون [روزگار رسالت پیامبر و] دوران عمرش سپری گشت ولی خودش علی بن ابی طالب - که درود تو بر ایشان وخاندانشان باد - را برای هدایتگری قرارداد، چرا که او هشدار دهنده بود وبرای هرقوم هدایتگری می باشد، پس در حالیکه انبوه جمعیت در پیشاپیش او بودند چنین گفت: هر کسی را من مولی هستم علی مولای اوست، بارالها دوست بدار هرکه از او پیروی کند، ودشمن دار هرکه را با او به ستیز برخیزد، وپیروزمند گردان هر که یاریش کند، وخوارنما هر که خوارش نماید.
وفرمود: هر کسی که من پیامبر او هستم علی امیر او می باشد، وفرمود: من وعلی از یک درخت هستیم وسائر مردم از درختهای گوناگون.
واو را نسبت به خود همانند منزلت هارون به موسی قرارداده وفرمود: تو نسبت بمن در منزلت ورتبه هارون نسبت به موسی هستی مگر اینکه پیامبری پس از من نیست، ودخترش بزرگ زنان جهانیان را به او تزویج کرد، وآنچه از مسجدش برایش حلال بود را برای اوحلال کرد، وتمام دربها [که بمسجد بازمی شد] را جز درب [منزل] او را بست، آنگاه علم وحکمتش را در او بودیعت سپرد وفرمود: من شهر علم هستم وعلی درب آنست، هر که حکمت می خواهد باید که از آن درب داخل شود، وباو فرمود:
تو برادر، ووصی ووارث من هستی، گوشت تو از گوشت من، خون تو از خون من، همدردی با تو همدردی بامن، وجنگ با تو جنگ با من است، وایمان با گوشت وخون تو آمیخته، همچنانکه باگوشت وخون من آمیزش یافته است، وتو [در روز قیامت] بر حوض کوثر بامن وجانشین منی، وتو اداکننده قرض من وتحقّق بخش وعده هایم می باشی، وشیعیان تو در بهشت بر منبرهایی از نور وبا چهره هایی سپید پیرامون من بوده وهمسایگان منند، ای علی اگر تو نبودی پس از من مؤمنین شناخته نمی شدند.
پس [امیر مؤمنان] بعد از او هدایتگر از گمراهی، روشنگر از نابینائی، ریسمان محکم الهی، وراه راست او بود، کسی در نزدیکی به پیامبر از او مقدم تر، ودر دین از او باسابقه تر نبود، به منقبتی از مناقب او کسی دست نمی یافت، در جای پای پیامبر گام نهاده، وبراساس تأویل قرآن [با پیمان شکنان] جنگ می کرد، در راه خدا ملامت هیچ ملامت کننده ای در او اثر نداشت، در راه خدا گردنکشان عرب را بیکس گذارده وپهلوانان آنان را کشت، وگرگهایشان را بهلاکت رسانید، پس دردلهای آنان از جهت جنگهای بدر وخیبر وحنین وغیر آنها کینه ها برجای گذارد.
از اینرو به دشمنیش برخاسته ودر پی نابودی او متّحد شدند، تا آنکه پیمان شکنان ومنحرفان وسرکشان را بقتل رسانید، وآنگاه که دورانش سپری گشت وشقی ترین افراد در متأخرین بعد از شقی ترین آنان در گذشتگان، ایشان را بقتل رسانید، فرمان پیامبر - که درود خداوند بر او وخاندانش باد - در موردهدایتگران پی در پی اطاعت نگردید، وامّت بر دشمنی با او اصرار داشته ومتّحد شدند که رحم او را قطع نموده وفرزندانش را [از شهر ودیارشان] دور سازند، جز عدّه اندکی از [امت] که بعلت رعایت حق در موردشان وفادارماندند.
پس کشته شد هر آنکه کشته شد، واسیر گردید هر که به اسارت درآمد، وتبعید شد هر آنکه تبعید گردید، وسرنوشت برای آنان بگونه ای جریان یافت که امید پادش نیک برای آن هست، چه اینکه زمین از آن خداوند است بهر کسی از بندگانش که بخواهد آنرا به ارث می دهد وسرانجام کار با تقوا پیشگان است، وخداوند از هر گونه نقص وآلایش منزّه است ووعده خداوند حتمی است، وبهیچوجه تخلّفی در وعده الهی نیست، واوست خدای عزیز وحکیم.
پس بر پاکیزگان از خاندان محمد وعلی - که درود خداوند بر آنان وخاندانشان باد - باید که گریه کنندگان بگریند، ومویه کنندگان مویه کنند، وبخاطر چنان بزرگوارانی باید که اشکها ریخته شود، ومی بایست فریاد زنندگان فریاد زنند، وضجّه کنندگان ضجه کنند، وناله سردهندگان ناله سردهند.
حسن کجاست؟ حسین کجاست؟ فرزندان حسین کجایند؟ نیکویی بعد از نیکویی، وراستگویی پس از راستگویی دیگر؟ کجاست راه [خداوند] پس از راه دیگر؟ کجاست برگزیده ای بعد از برگزیده ای؟ کجایند خورشیدهای پرتو افکن؟ کجایند ماههای درخشنده؟ کجایند ستارگان تابناک؟ کجایند نشانه های دین وپایه های علم؟
کجاست آن حضرت بقیةالله که از عترت هدایتگر بیرون نیست؟ کجاست آن آماده شده برای برکندن دنباله ستمگران؟ کجاست آن انتظار کشیده شده برای برطرف ساختن کژی ها وانحرافات؟ کجاست آن که برای زائل کردن ستم وتجاوز امید باوست؟
کجاست آنکه برای تجدید کردن واجبات وسنّتها وذخیره شده؟ کو آنکه برای برگرداندن آئین وشریعت برگزیده شده؟ کو آنکه برای زنده کردن کتاب خدا وحدود آن آرزو باوست؟ کجاست آن زنده کننده نشانه های دین واهل آن؟
کجاست درهم شکننده شوکت وعظمت تجاوزگران؟ کجاست خراب کننده بناهای شرک ونفاق؟ کجاست نابود کننده اهل فسق وگناه؟ کجاست دورکننده شاخه های گمراهی ودو دستگی؟ کجاست فانی کننده اهل سرکشی وطغیان؟
کجاست ریشه کن کننده اهل عناد وگمراهی والحاد؟ کجاست عزت دهنده دوستان وخوار کننده دشمنان؟ کجاست متحد کننده کلمه برمبنای تقوی؟
کجاست آن دری که از طریق آن به خداوند راه یافته می شود؟ کجاست آن وجه الله که اولیای خدا به سوی او روی همی آورند؟ کجاست آن سبب پیوسته میان اهل زمین وآسمان؟ کجاست صاحب روز پیروزی وبر افراننده پرچمهای هدایت؟ کجاست آنکه پراکندگی صلاح وخشنودی را فراهم می آورد؟
کجاست آن طلب کننده خون پیامبران وفرزندان آنان؟ کجاست آن انتقام گیرنده خون کشته شده در سرزمین کربلا؟ کجاست آن پیروزمند بر هر که بر حریم او تجاوز کرده وتهمت زند؟ کجاست آن مضطرّ وناچاری که هرگاه دعا کند اجابت می شود؟ کجاست آن صدر نشین جهانیان صاحب نیکی وتقوی؟ کجاست فرزند پیامبر مصطفی وفرزند علی مرتضی وفرزند خدیجه بزرگوار وفرزند فاطمه زهرا.
پدر ومادرم فدایت وجانم سپر بلای تو وحمایت کننده تو باد، ای فرزند آقایان مقرّب، ای فرزند اصیلترین وبزرگوارترین اهل عالم، ای زاده هدایتگران ره یافته، ای زاده برگزیدگان پاکیزه، ای فرزند شریفترین مردمان، ای فرزند نیکوترین پاکان، ای فرزند جوانمردان برگزیده، ای فرزند گرامی ترین بزرگواران.
ای زاده ماههای تابان، ای زاده چراغهای درخشان، ای زاده شهابهای تابان، ای زاده ستارگان فروزان، ای فرزند راههای روشن بسوی خدا، ای فرزندنشانه های آشکار، ای زاده علوم کامل.
ای زاده سنّتهای مشهور، ای فرزند آثار ثبت شده، ای فرزند معجزات موجود، ای فرزند رهنمایان مشهود خلق، ای فرزند صراط مستقیم، ای فرزند نبأ عظیم، ای فرزندکسی که در علم حق نزد خداوند داری برجسته ترین مقامها وحکمتهای الهی است.
ای فرزند آیات روشن پروردگار، ای فرزند دلائل آشکار حق، ای زاده برهانهای واضح حیرت انگیز، ای فرزند حجتّهای بالغه الهی، ای فرزند نعمتهای تمام خداوند.
ای فرزند طه ومحکمات، ای فرزند یس وذاریات، ای فرزند طور وعادیات، ای فرزند آن بزرگواری که آنقدر نزدیک شد وپیش رفت تا اینکه همچون نزدیکی دو سر کمان یا نزدیکتر به خداوند علی اعلی نزدیک شد.
ای کاش می دانستم که دوری تو را به کجا کشانده، وکدام سرزمین یا خاک تو را در بردارد، آیا در زمین رضوی یا غیر آن یاذی طوی مسکن داری؟
بسیار دشوار است بر من که همه خلق را ببینم وتو دیده نشوی، وهیچ صدائی وسخنی هر چند آهسته هم از تو نشنوم، بسیار سخت است بر من که بلاها تو را بدون من احاطه کند واز من بتوناله وشکایتی نرسد.
جانم فدای تو باد ای پنهان شده ای که از مادور نیستی، جانم بقربان تو ای دور از وطنی که از مادور نشده، جانم فدای تو باد ای آروزی مشتاقان ومورد تمنّای هر مرد وزن اهل ایمان که بیاد تو ناله می زنند.
جانم فدایت باد ای بسته به عزّتی که هیچکس به آن نتواند رسید، جانم فدایت باد ای صاحب مجد وشرف که همانندی ندارد، جانم فدایت باد ای صاحب نعمتهای دیرینه که نظیری برایش نیست، جانم فدایت باد ای رمز شرافت که احدی با آن برابری نتواند کرد.
ای مولایم تاکی در فراقت ناله برکشم [تاکی در انتظارت حیران بمانم]، باکدام گفتار تورا بستایم، وچگونه وبا چه زبانی آهسته باتو سخن گویم؟ بسیار دشوار است بر من که از غیر تو پاسخ داده شوم وهم سخن گردم، بسیار سخت است بر من که بر فراقت بگریم ومردم تو را واگذارند، بر من سخت ودشوار است که بر تو ونه بر دیگران بگذرد آنچه گذشته است.
آیا کسی هست که مرا یاری دهد تا با اوهم ناله شوم ومدّتی طولانی باهم بگرییم، آیازاری کننده ای وجود دارد که او را در حال تنهائی در زاریش یاری دهم، آیا چشم متألّم از فرط گریه ای هست که چشم من او را برگریستن همراهی کند، ای فرزند پیامبر آیا راهی بسوی تو هست که با تو ملاقاتی صورت گیرد [یا آن راه یافته شود]، آیا این روز [تاریک غیبت] به فردای دیدار جمالت می رسد که ما بهره مند شویم.
کی شود که بر چشمه های سیراب کننده ات برآییم وسیراب گردیم؟کی شود که از آب زلال [ظهور] تو برخوردار شویم که تشنگیمان طولانی شده؟ کی شود که هر بامداد وشامگاه به دیدارت مشرّف شویم ودیده هایمان روشن گردد؟ کی تو ما را وما تو را ببینیم در حالیکه پرچم پیروزی را برافراشته وآشکارا دیده شوی.
آیا می شود که پیرامونت گرد آمده باشیم وتو رهبری مردم را عهده دار شده باشی، در حالیکه جهان را از عدل وداد پرکرده، ودشمنانت را خواری وعقوبت چشانده و، سرکشان ومنکران حق را نابود فرموده باشی، ومتکبران را ریشه کن ساخته وستمگران را از بُن براندازی وما بگوئیم: حمد مخصوص پروردگار جهانیان است.
بار خدایا! تو بر طرف کننده غمها وبلاهاهستی، بدرگاهت شکایت می آوریم که دادگری نزد توست، وتوئی پروردگار آخرت ودنیا.
ای فریاد رس پناهندگان، بنده کوچک مصیبت زده را داد رسی کن، وآقایش را به او بنمایان، ای خداوند بسیار قدرتمند، وبظهورش غم واندوه وسوزدل را از این بنده ضعیف دور گردان، ودل تفتیده را خنک فرما، ای آنکه برعرش استوار بوده وبازگشت همه بسوی اوست.
بارخدایا! وما بندگان توایم که مشتاق ظهور ولیت هستیم، آنکه یادآور تو وپیامبر توست، او را برای نگاهبانی وپاسداری آفریدی وقوام وپناهگا همان قراردادی، وبرای مؤمنان او را به امامت منصوب فرمودی پس تحیت وسلام ما را به حضرتش برسان وبدینوسیله گرامی داشتت را نسبت بما افزون فرما، وقرارگاه او را جایگاه ومنزل ما قرارده، ونعمتت را تمام کن، به اینکه او را پیش روی ما آوری، تا آنکه به بهشتهایت واردمان فرمائی وباشهیدان خالص وبرگزیده ات رفیق وهمنشین نمایی.
بار خدایا! بر حجّتت وولی امرت درود فرست وبرحضرت محمد، جدّ او، رسولت، بزرگ آقای عالم، درود فرست، ونیز بر پدرش آقای کوچک وبدست گیرنده پرچم در روز محشر، وسیراب کننده دوستانش از حوض کوثر، وامیر بر تمامی انسانها، کسی که هر که به او ایمان آورد پیروزمند، وهر که او را انکار کرد امر عظیمی را مرتکب گردیده وکافر شده است.
خداوندا! برپیامبر وبر برادرش امیر المؤمنین وبر فرزندان سپیدروی آنان، درود فرست، تا آنگاه که خورشید پر تو افشانی کرده وماه می درخشد، ونیز بر جدّه اش صدیقه کبری فاطمه زهرا دختر پیامبر برگزیده، وبر برگزیدگان از پدران نیکویش وبرخود او، بهتر وکاملتر وتمامتر وجاودانه تر وبیشتر وفزونتر از آنچه که بر فردی از برگزیدگان ونیکان از خلقت درود فرستاده ای، بر اینان درود فرست، وبر او درود فرست درود فرستادنی که شماره اش را پایان نباشد وامدادش خاتمه نپذیرد، وزمانش هیچگاه سپری نگردد.
بار خدایا! وبوجود آن حضرت حق را بپادار وباطل را ازمیان بردار، ودوستانت را به او بدولت وسلطنت برسان، ودشمنانت را به او خوارگردان، خداوندا بین ما واو پیوندی برقرار کن که به همنشینی پدرانش [دربهشت] بیانجامد، وما را از کسانی قرارده که بدامان آنان چنگ زنند ودر سایه آنان زیست کنند، وما را یاری فرما تاحقوق او را اداکرده ودر اطاعتش اهتمام ورزیم واز نافرمانیش اجتناب نمائیم.
وبرضایت وخشنودی آن بزرگوار از ما برما منت گذار ورأفت ومهر ودعا وخیر آن جناب را بما موهبت فرما، تا بوسیله آن برحمت پهناور تودست یابیم ونزد تورستگارگردیم، وببرکت او نماز ما را قبول فرماو به او گناهانمان را بیامرز ودعایمان را مستجاب کن وروزیمان را فراخ گردان، وهمّ وغمّ ما را چاره کن، وحاجتهایمان را برآورده ساز، با وجه کریم خویش بما توجّه کن، وتقرّب ما را بسوی خود بپذیر.
وبا رحمت خویش بر ما نظر افکن تا با آن به کمال گرامی داشت تو راه بریم، آنکه دیگر هرگز آنرا به جود وکرم خود از ما مگیر، وما را از حوض جدش پیامبر، به جام او وبدست او سیراب گردان، سیراب شدنی کامل وخوش وگوارا وخوب، که هرگز پس از آن تشنگی نباشد، ای مهربانترین مهربانان.
ادعیه آن حضرت در ماه مبارک رمضان
در شبهای ماه مبارک رمضان، معروف به دعای افتتاح:
دعاؤه (علیه السلام) فی کلّ لیلة من شهر رمضان، المسمی بدعاء الافتتاح:
اللهمَّ اِنّی اَفْتَتِحُ الثَّناءَ بِحَمْدِکَ، واَنْتَ مُسَدِّدٌ لِلصَّوابِ بِمَنِّکَ، واَیقَنْتُ اَنَّکَ اَرْحَمُ الرَّاحِمینَ فی مَوْضِعِ الْعَفْوِ والرَّحْمَةِ، واَشَدُّ الْمُعاقِبینَ فی مَوْضِعِ النَّکالِ والنَّقِمَةِ، واَعْظَمُ الْمُتَجَبِّرینَ فی مَوْضِعِ الْکِبْرِیاءِ والْعَظَمَةِ.
اللهمَّ اَذِنْتَ لی فی دُعائِکَ ومَسْأَلَتِکَ، فَاسْمَعْ یا سَمیعُ مِدْحَتی، واَجِبْ یا رَحیمُ دَعْوَتی، واَقِلْ یا غَفُورُ عَثْرَتی.
فَکَمْ یا اِلهی مِنْ کُرْبَةٍ قَدْ فَرَّجْتَها، وهُمُومٍ قَدْ کَشَفْتَها، وعَثْرَةٍ قَدْ اَقَلْتَها، ورَحْمَةٍ قَدْ نَشَرْتَها، وحَلْقَةِ بَلاءٍ قَدْ فَکَکْتَها.
اَلْحَمْدُلله الَّذی لَمْ یتَّخِذْ صاحِبَةً ولا وَلَداً، ولَمْ یکُنْ لَهُ شَریکٌ فِی الْمُلْکِ، ولَمْ یکُنْ لَهُ وَلِی مِنَ الذُّلِّ وکَبِّرْهُ تَکْبیراً.
اَلْحَمْدُلله بِجَمیعِ مَحامِدِهِ کُلِّها عَلی جَمیعِ نِعَمِهِ کُلِّها، اَلْحَمْدُ لله الَّذی لامُضادَّ لَهُ فی مُلْکِهِ، ولا مُنازِعَ لَهُ فی اَمْرِهِ.
اَلْحَمْدُ لله الَّذی لا شَریکَ لَهُ فیخَلْقِهِ، ولا شَبیهَ لَهُ فی عَظَمَتِهِ، اَلْحَمْدُ لله الْفاشی فِی الْخَلْقِ اَمْرُهُ وحَمْدُهُ الظَّاهِرِ بِالْکَرَمِ مَجْدُهُ، الْباسِطِ بِالْجُودِ یدَهُ، الَّذی لاتَنْقُصُ خَزائِنُهُ، ولا تَزیدُهُ کَثْرَةُ الْعَطاءِ اِلاَّ جُوداً وکَرَماً، اِنَّهُ هُوَ الْعَزیزُ الْوَهَّابُ.
اللهمَّ اِنّی اَسْأَلُکَ قَلیلاً مِنْ کَثیرٍ مَعَ حاجَةٍ بی اِلَیهِ عَظیمَةً، وغِناکَ عَنْهُ قَدیمٌ، وَهُوَ عِنْدی کَثیرٌ، وهُوَ عَلَیکَ سَهْلٌ یسیرٌ.
اللهمَّ اِنَّ عَفْوَکَ عَنْ ذَنْبی، وتَجاوُزَکَ عَنْ خَطیئَتی، وَصَفْحَکَ عَنْ ظُلْمی، وسِتْرَکَ عَنْ قَبیحِ عَمَلی، وحِلْمَکَ عَنْ کَثیرِ جُرْمی، عِنْدَ ما کانَ مِنْ خَطای وعَمْدی، اَطْمَعَنی فی اَنْ اَسْأَلَکَ ما لا اَسْتَوجِبُهُ مِنْکَ، الَّذی رَزَقْتَنی مِنْ رَحْمَتِکَ، واَرَیتَنی مِنْ قُدْرَتِکَ، وعَرَّفْتَنی مِنْ اِجابَتِکَ.
فَصِرْتُ اَدْعُوکَ امِناً، واَسْأَلُکَ مُسْتَأْنِساً، لا خائِفاً ولا وَجِلاً، مُدِلاًّ عَلَیکَ فیما قَصَدْتُ فیهِ اِلَیکَ، فَاِنْ اَبْطَأَ عَنّی عَتَبْتُ بِجَهْلی عَلَیکَ، ولَعَلَّ الَّذی اَبْطَأَ عَنّی هُوَ خَیرٌ لی لِعِلْمِکَ بِعاقِبَةِ الْاُمُورِ، فَلَمْ اَرَمَوْلی کَریماً اَصْبَرَ عَلی عَبْدٍ لَئیمٍ مِنْک عَلَی.
یا رَبِّ، اِنَّک تَدْعُونی فَاُوَلّی عَنْکَ، وَتَتَحَبَّبُ اِلَی فَاَتَبَغَّضُ اِلَیکَ، وَتَتَوَدَّدُ اِلَی فَلا اَقْبَلُ مِنْکَ، کَأَنَّ لِی التَّطَوُّلَ عَلَیکَ، فَلَمْ یمْنَعْکَ ذلِکَ مِنَ الرَّحْمَةِ لی، والْاِحْسانِ اِلَی، وَالتَفَضُّلِ عَلَی بِجُودِکَ وکَرَمِکَ، فَارْحَمْ عَبْدَکَ الْجاهِلَ، وَجُدْ عَلَیهِ بِفَضْلِ اِحْسانِکَ، اِنَّکَ جَوادٌ کَریمٌ.
اَلْحَمْدُ لله مالِکِ الْمُلْکِ، مُجْرِی الْفُلْکِ، مُسَخِّرِ الرِّیاحِ، فالِقِ الْاِصْباحِ، دَیانِ الدّینِ، رَبِّ الْعالَمینَ.
اَلْحَمْدُ لله عَلی حِلْمِهِ بَعْدَ عِلْمِهِ، والْحَمْدُ لله عَلی عَفْوِهِ بَعْدَ قُدْرَتِهِ، والْحَمْدُ لله عَلی طُولِ اَناتِهِ فی غَضَبِهِ، وهُوَ قادِرٌ عَلی ما یریدُ.
اَلْحَمْدُ لله خالِقِ الْخَلْقِ، باسِطِ الرِّزْقِ، فالِقِ الْاِصْباحِ، ذِی الْجَلالِ والْاِکْرامِ، والْفَضْلِ والْاِنْعامِ، الَّذی بَعُدَ فَلایری، وقَرُبَ فَشَهِدَ النَّجْوی، تَبارَکَ وَتَعالی.
اَلْحَمْدُ لله الَّذی لَیسَ لَهُ مُنازِعٌ یعادِلُهُ، ولا شَبیهٌ یشاکِلُهُ، ولا ظَهیرٌ یعاضِدُهُ، قَهَرَ بِعِزَّتِهِ الْاَعِزَّاءَ، وتَواضَعَ لِعَظَمَتِهِ الْعُظَماءُ، فَبَلَغَ بِقُدْرَتِهِ ما یشاءُ.
اَلْحَمْدُ لله الَّذی یجیبُنی حینَ اُنادیهِ، ویسْتُرُ عَلَی کُلَّ عَوْرَةٍ واَنَا اَعْصیهِ، ویعَظِّمُ النِّعْمَةَ عَلَی فَلااُجازیهِ، فَکَمْ مِنْ مُوهِبَةٍ هَنیئَةٍ قَدْ اَعْطانی، وَعَظیمَةٍ مَخُوفَةٍ قَدْکَفانی، وبَهْجَةٍ مُونِقَةٍ قَدْ اَرانی، فَاُثْنی عَلَیهِ حامِداً واَذْکُرُهُ مُسَبِّحاً.
اَلْحَمْدُ لله الَّذی لا یهْتَکُ حِجابُهُ، وَلا یغْلَقُ بابُهُ، ولا یرَدُّ سائِلُهُ، ولا یخَیبُ امِلُهُ، اَلْحَمْدُ لله الَّذی یؤْمِنُ الْخائِفینَ، وینَجِّی الصَّالِحینَ، ویرْفَعُ الْمُسْتَضْعَفینَ ویضَعُ المُسْتَکْبِرینَ، ویهْلِکُ مُلُوکاً ویسْتَخْلِفُ اخَرینَ.
وَالْحَمْدُ لله قاصِمِ الْجَبَّارینَ، مُبیرِ الظَّالِمینَ، مُدْرِکِ الهارِبینَ، نَکالِ الظَّالِمینَ، صَریخِ الْمُسْتَصْرِخینَ، مَوْضِعِ حاجاتِ الطَّالِبینَ، مُعْتَمَدِ الْمُؤْمِنینَ.
اَلْحَمْدُ لله الَّذی مِنْ خَشْیتِهِ تَرْعَدُ السَّماءُ وسُکَّانُها، وَتَرْجُفُ الْاَرْضُ وعُمَّارُها، وتَمُوجُ الْبِحارُ ومَنْ یسْبَحُ فی غَمَراتِها، اَلْحَمْدُلله الَّذی هَدانا لِهذا وما کُنَّا لِنَهْتَدِی لَوْلا اَنْ هَدانَا الله.
اَلْحَمْدُ لله الَّذی یخْلُقُ ولَمْ یخْلَقْ، ویرْزُقُ ولا یرْزَقُ، وَیطْعِمُ ولا یطْعَمُ، ویمیتُ الْاَحْیاءَ ویحْیی الْمَوتی، وهُوَ حَی لا یمُوتُ بِیدِهِ الْخَیرُ، وهُوَ عَلی کُلِّ شَیء قَدیرٌ.
اللهمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ ورَسُولِکَ، واَمینِکَ وَصَفِیکَ، وَحَبیبِکَ وَخِیرَتِکَ مِنْ خَلْقِکَ، وَحافِظِ سِرِّکَ ومُبَلِّغِ رِسالاتِکَ، اَفْضَلَ واَحْسَنَ، واَجْمَلَ واَکْمَلَ، واَزْکی واَنْمی، واَطْیبَ واَطْهَرَ، واَسْنی واَکْثَرَ ما صَلَّیتَ وَبارَکْتَ، وتَرَحَّمْتَ وتَحَنَّنْتَ وسَلَّمْتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ عِبادِکَ وَاَنْبِیائِکَ ورُسُلِکَ وَصَفْوَتِکَ، واَهْلِ الْکَرامَةِ عَلَیکَ مِنْ خَلْقِکَ.
اللهمَّ وَصَلِّ عَلی عَلِی اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ، ووَصِی رَسُولِ رَبِّ الْعالَمینَ، عَبْدِکَ، ووَلِیکَ واَخی رَسُولِکَ، وحُجَّتِکَ عَلی خَلْقِکَ، وَایتِکَ الْکُبْری والنَّبَأِ الْعَظیمِ.
وَصَلِّ عَلَی الصِّدّیقَةِ الطَّاهِرَةِ فاطِمَةَ، سَیدَةِ نِساءِ الْعالَمینَ، وصَلِّ عَلی سِبْطَی الرَّحْمَةِ واِمامَی الْهُدی الْحَسَنِ وَالْحُسَینِ، سَیدَی شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ.
وَصَلِّ عَلی اَئِمَّةِ الْمُسْلِمینَ، عَلِی بْنِ الْحُسَینِ، ومُحَمَّدِ بْنِ عَلِی، وَجَعْفَرِبْنِ مُحَمَّدٍ، ومُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ، وعَلِی بْنِ مُوسی، ومَحَمَّدِبْنِ عَلِی، وعَلِی بْنِ مُحَمَّدٍ، والْحَسَنِ بْنِ عَلِی، وَالْخَلَفِ الْهادی الْمَهْدِی، حُجَجِکَ عَلی عِبادِکَ، وَاُمَنائِکَ فی بِلادِکَ، صَلاةً کَثیرَةً دائِمَةً.
اللهمَّ وَصَلِّ عَلی وَلِی اَمْرِکَ، الْقائِمِ الْمُؤَمَّلِ، وَالْعَدْلِ الْمُنْتَظَرِ، وحُفَّهُ بَمَلائِکَتِکَ الْمُقَرَّبینَ، واَیدْهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ، یا رَبَّ الْعالَمینَ.
اللهمَّ اجْعَلْهُ الدَّاعی اِلی کِتابِکَ، والْقائِمِ بِدینِکَ، اِسْتَخْلِفْهُ فِی الْاَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفْتَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِ، مَکِّنْ لَهُ دینَهُ الَّذِی ارْتَضَیتَهُ لَهُ، اَبْدِلْهُ مِنْ بَعْدِ خَوفِهِ اَمْناً، یعْبُدُکَ لا یشْرِکُ بِکَ شَیئاً.
اللهمَّ اَعِزَّهُ وَاَعْزِزْ بِهِ، وَانْصُرْهُ وانْتَصِرْ بِهِ، وَانْصُرْهُ نَصْراً عَزیزاً وَافْتَحْ لَهُ فَتْحاً یسیراً، وَاجْعَلْ لَهُ مِنْ لَدُنْکَ سُلْطاناً نَصیراً، اللهمَّ اَظْهِرْ بِهِ دینَکَ وسُنَّةَ نَبِیکَ، حَتَّی لا یسْتَخْفی بِشَیء مِنَ الْحَقِّ مَخافَةَ اَحَدٍ مِنَ الْخَلقِ.
اللهمَّ اِنَّا نَرْغَبُ اِلَیکَ فیدَوْلَةٍ کَریمَةٍ، تُعِزُّ بِها الْاِسْلامَ واَهْلَهُ، وتُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ واَهْلَهُ، وتَجْعَلُنا فیها مِنَ الدُّعاةِ اِلی طاعَتِکَ، والْقادَةِ اِلی سَبیلِکَ، وتَرْزُقُنا بِها کَرامَةَ الدُّنْیا والْاخِرَةِ، اللهمَّ ما عَرَّفْتَنا مِنَ الْحَقِّ فَحَمِّلْناهُ، وما قَصُرْنا عَنْهُ فَبَلِّغْناهُ.
اللهمَّ الْمُمْ بِهِ شَعَثَنا وَاشْعَبْ بِهِ صَدْعَنا، وارْتُقْ بِهِ فَتْقَناوَ کَثِّرْ بِهِ قِلَّتَنا، واَعْزِزْ بِهِ ذِلَّتَنا، واَغْنِ بِهِ عائِلَنا، وَاقْضِ بِهِ عَنْ مَغْرَمِنا، وَاجْبُرْ بِهِ فَقْرَنا، وسُدَّ بِهِ خَلَّتَنا، وَیسِّرْ بِهِ عُسْرَنا، وبَیضْ بِهِ وُجُوهَنا، وفُکَّ بِهِ اَسْرَنا، واَنْجِحْ بِهِ طَلِبَتَنا، واَنْجِزْ بِهِ مَواعیدَنا، واسْتَجِبْ بِهِ دَعْوَتَنا، وَاَعْطِنا بِهِ سُؤْلَنا، وَبَلِّغْنا بِهِ مِنَ الدُّنْیا والْاخِرَةِ امالَنا، واَعْطِنا بِهِ فَوقَ رَغْبَتِنا.
یا خَیرَ الْمَسْؤولینَ، واَوْسَعَ الْمُعْطینَ، اِشْفِ بِهِ صُدُورَنا، وَاَذْهِبْ بِهِ غَیظَ قُلُوبِنا، واهْدِنا بِهِ لِمَا اخْتُلِفَ فیهِ مِنَ الْحَقِّ بِاِذْنِکَ، اِنَّکَ تَهْدی مَنْ تَشاءُ اِلی صِراطٍ مُسْتَقیمٍ، وَانْصُرنا بِهِ عَلی عَدُوِّکَ وعَدُوِّنا، اِلهَ الْحَقِّ امینَ.
اللهمّ اِنَّا نَشْکُواِلَیکَ فَقْدَنَبِینا صَلَواتُکَ عَلَیهِ والِهِ وَغَیبَةَ ولِینا وکَثْرَةَ عَدُوِّنا، وقِلَّةَ عَدَدِنا، وشِدَّةَ الْفِتَنِ بِنا، وَتَظاهُرَ الزَّمانِ عَلَینا، وصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ والِهِ، واَعِنَّا عَلی ذلِکَ بِفَتْحٍ مِنْکَ تُعَجِّلُهُ، وبِضُرٍّ تَکْشِفُهُ، ونَصْرٍ تُعِزُّهُ، وَسُلْطانِ حَقٍّ تُظْهِرُهُ، ورَحْمَةٍ مِنْکَ تُجَلِّلُناها، وعافِیةٍ مِنْکَ تُلْبِسُناها، بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.
دعای آن حضرت در شبهای ماه مبارک رمضان، معروف بدعای افتتاح:
پروردگارا! باستایش تو ثناء خود را آغاز می کنم، در حالیکه تو بامنّتت راه درست را تحکیم می گردانی، ویقین دارم که در موضع عفو ورحمت مهربانترین مهربانان، ودر مقام عقاب وانتقام سخت ترین مجازات کنندگان، ودر جایگاه کبریا وعظمت بزرگترین جبّارانی.
بارالها! تو بمن اجازه دادی که بدرگاهت دعا کرده وحاجت طلبم، پس ای شنوا مدحم را بشنو، وای رحیم دعایم را اجابت فرما، وای آمرزنده از لغزشم درگذر، ای خدایم چه بسیار اندوههایی که برطرف کردی، وغصّه ها که از جانم زدودی، ولغزشها که نادیده گرفته، ورحمت ها که منتشر نموده، وزنجیرهای بلا را از هم گسستی.
ستایش مخصوص خداوندی است که همسر وفرزندی او را نیست، ودر سلطنت وپادشاهی شریکی نداشته، وسرپرستی از روی ذلّت وخواری ندارد واو را بسیار بزرگ شمار.
ستایش از آن خداوند است با تمامی ستودنی هایش برتمامی نعمتهایش، ستایش خدای راست که در سلطنتش ضدّ ومخالفی ندارد، ودر تدبیر وکارهایش کشمکش کننده ای نیست.
ستایش از آن خداوندی است که در آفرینش او را شریکی نبوده، ودر عظمت همانندی ندارد، سپاس خدای راست که امر وستایشش در میان مردم روشن، وبزرگواریش به لطف وکرمش پدیدار، ودست عنایتش به جود وبخشش گشاده است، گنجینه های رحمتش نقصان نپذیرد، وکثرت عطا جز بر جود وکرامتش نیفزاید، که او بسیار با عزّت وبخشش است.
خداوندا! اندکی از بسیار را از تو درخواست می کنم، با آنکه به آن سخت نیازمندم، وتو از آن حاجت از آغاز بی نیاز بودی، و[همان اندک حاجت] نزد من بسیار وادایش برای تو سهل وآسان است.
خدایا! آمرزش تو از گناهم وگذشتت از خطاهایم، وچشم پوشیت ازظلم، وپرده پوشیت بر عمل زشتم وحلم وبردباریت برجرم وگناه بسیارم، که به خطا وعمد انجام دادم، مرا به طمع انداخت که از تو چیزی را درخواست کنم که مستحقّ آن نیستم، همان که تو به رحمت خویش روزیم گردانیدی واز روی قدرتت آنرا بمن نمایاندی، واز اجابتت بمن شناساندی.
از اینرو چنان شده ام که تو را با آرامش می خوانم، وبا انس ورغبت وبدون ترس وبیم از تو حاجت می طلبم، وباز بر تو آنچه می خواستم را تقاضا نمودم، پس اگر حاجتم را دیربرآوردی از نادانی بر تو عتاب کردم، ودر صورتیکه چه بسا بعلّت علمی که به سرانجام کارها داری تأخیر درانجام حاجتهایم برایم بهتر بوده است، پس من هیچ مولای بزرگواری را صبورتر بربنده پستی از تو برخود ندیده ام.
پروردگارا! مرادعوت می کنی در حالیکه از تو روی می گردانم، وتو محبت می نمایی ومن بغض وعناد می ورزم، بامن دوستی وشفقت می فرمایی ومن از تو نمی پذیرم، گویا بر تو منّت می گذارم، این ناسپاسی من مانع از رحمت واحسان نمودن تو برمن وفضل وعنایت براساس جود وکرمت نشده است، پس به این بنده نادانت رحم کن وبه فضل واحسانت بر من ببخشای که تو بسیار بخشنده وکریمی.
ستایش مخصوص خداست که مالک ملک وجود است، روان ساز کشتیها، رام کننده بادها، پدیدآورنده صبحگاهان از شب، وحاکم روز جزا، وپروردگار جهانیان است.
ستایش از آن خداست بر حلم او پس از علمش، وستایش از آن خداست بر عفوش پس از قدرتش، وستایش خدای راست بر حلم وبردباری طولانی او در مقام غضبش، در حالیکه بر هرچه خواهد تواناست.
ستایش مخصوص خداست که آفریننده خلق وگستراننده روزی، وپدید آرنده صبحگاهان، وصاحب جلالت وبزرگواری وفضل وانعام است، آن خدائی که از نظرها دور است واز اینرو دیده نخواهد شد، وبهمه نزدیک است، واز این جهت بر رازهای پنهان شاهد وگواه می باشد، اوست بزرگوار وبلند مرتبه.
ستایش از آنِ خدائی است که کسی در مقابلش به نزاع برنخیزد، وشبیهی با او همگون نگردد، پشتیبانی مددکار او نشود، عزیزان در مقابل عزّتش مقهور، وبزرگان در پیشگاه عظمتش متواضعند، وباقدرتش برهرچه خواهد می رسد.
ستایش خدای راست که چون او را نداکنم جواب دهد وهر عیب ونقصی را بر من بپوشاند، در حالیکه معصیت او رامی کنم، ونعمت بزرگ برمن می بخشد، ومن متقابلاً شکرش نمی گذارم، پس چه بسیار موهبتهای گرانبهائی که بمن عطا کرده وچه امور هولناکی که از من دفع نموده وشادمانیهای شگفت انگیز که بمن نمایانده، پس من هم او را به ستایش ثناگفته وبه پاکی ومنزه بودن از هر عیب ونقصی یاد کنم.
ستایش مخصوص خداوندی است که حجاب او دریده نشود، درگاه [لطفش] بسته نشود، نیازمندش رد نگرد، وآرزومندش محروم نگردد، ستایش خدای راست که بیم ناکان را ایمنی بخشد، وصالحان را نجات دهد ومستضعفان را بلند گرداند، وگردنکشان را خوار سازد، وپادشاهان را هلاک کرده ودیگران را برجای آنان نشاند.
ستایش از آن خدائی است که درهم کوبنده سرکشان، هلاک کننده ستمگران، دریابنده گریزندگان، به کیفر رساننده ظالمان، فریادرس فریادخواهان، مرجع حاجت نیازمندان، معتمد مؤمنان است.
ستایش مخصوص خداوندی است که آسمان وساکنانش از ترس او دربیم واضطرابند، وزمین واهلش برخود می لرزند، ودریا وهر آنچه در اعماقش شناور است به جوش وخروش می افتند، ستایش خدای راست که ما را به این [راه ایمان وولایت] هدایت کرد واگر خدای ما را هدایت نمی فرمود ما خود بدان ره نمی یافتیم.
ستایش مخصوص خداست که جهان راخلق کرده وبرای او خالقی نیست، همه را روزی می دهد وخود روزی نمی خواهد، وطعام وخوراک می دهد وخود بدان نیازمند نیست، وزنده ها را می میراند ومردگان را زنده می کند وخود زنده جاودانه است، هر خیر ونیکی بدست اوست وبر هر چیز تواناست.
خدایا! بر محمد بنده وفرستاده ات، وامین وبرگزیده ات، ودوست وانتخاب شده از میان خلقت ونگاهبان سرّ تو ورساننده رسالتهایت، درود فرست، برترین ونیکوترین وزیباترین وکاملترین وپاکترین وروزافزونترین وپسندیده ترین وپاکیزه ترین، ودرخشانترین وبیشترین درود وبرکت ورحمت وسلام که بر هریک از بندگان خاصّ خود وپیامبران ورسولان وخاصّان واهل کرامت برتو از میان خلقت فرستادی.
بار خدایا! ودرود فرست بر علی امیر مؤمنان وجانشین رسول پروردگار جهانیان وبنده وولی وبرادر رسولت وحجت تو برخلقت وآیت کبرایت وخبر بزرگ عالم آفرینش.
ودرود فرست بر صدیقه طاهره حضرت فاطمه برترین بانوی جهان، ودرود فرست بر دو نوه پیامبر رحمت ودوپیشوای هدایت امام حسن وامام حسین، دوسید جوانان اهل بهشت.
ودرود فرست بر امامان وپیشوایان اسلام حضرت علی بن حسین ومحمد بن علی وجعفر بن محمد وموسی بن جعفر وعلی بن موسی ومحمد بن علی وعلی بن محمد وحسن بن علی وزاده او امام هدایتگر هدایت شده، که حجت های تو بربندگانت وامینان تو در شهرهایت هستند، درود بسیار ودائم.
پروردگارا! درود فرست بر ولی امرت قائم مورد آرزو، وعدل مورد انتظار، واو را به سپاه فرشتگان مقربّت فراگیر وبه روح القدس تأیید فرما، ای پروردگار جهانیان.
بارالها! او را این چنین قرارده که دعوت کننده به کتاب آسمانی تو وقیام کننده به ترویج دین توباشد، واو را خلیفه خود در زمین گردان، چنانکه پیشینیان او را امام وخلیفه گرداندی، واو را برای [برپائی] دینت که مورد پسند تو می باشد در زمین جایگزین فرما وخوف وترس او را به ایمنی مبدل گردان، تا تورا بپرستد ودر هیچ امری با تو شریک نگیرد.
خداوندا! او را عزّت بخش وبوسیله او [مؤمنان را] عزیزگردان، واو را یاری کن وبوسیله او [مؤمنان را] یاری فرما، واو را نصرت کامل باعزت عطا فرموده وگشایشی آسان به او عنایت کن، واز جانب خود او را سلطنت وقدرت تفضّل فرما، خدایا! به دست او دینت وسنّت پیامبرت را آشکار ساز تا آنکه دیگر چیزی از حق وحقیقت از ترس فردی از خلقت مخفی نماند.
بارالها! ما از تو امید تحقق دولت گرانقدرت را داریم، که اسلام واهلش را به آن عزّت بخشی، ونفاق واهل نفاق را با او ذلیل گردانی، وما را در آن دولت حقّه از دعوت کنندگان به طاعتت وپیشوایان راه هدایتت قراردهی، وبواسطه آن بزرگوار کرامت دنیا وآخرت را روزی مافرمائی، پروردگارا! آنچه از حق که بما شناساندی ما را بعمل آن وادار، وآنچه کوتاه آمدیم ما را بمقام معرفت آن برسان.
خدایا! به برکت وجود آن امام همام پریشانی ما را برطرف، پراکندگی امور مان را اصلاح، گسیختگی ما را به اتحاد، کمی عدّه ما را به کثرت، ذلّتمان را به عزّت مبدل گردان، وخاندان ما را بی نیاز، ودِینهایمان را ادا، وفقر ما را جبران، ونقائص ما را برطرف، وسختی ما را آسان، ومارا سپیدرو بنما، واسیرانمان راآزاد، وخواسته های ما را روا، ووعده هائی را که بمادادی وفا، ودعاهای مارا مستجاب، ودرخواستهای ما را عطانما، وبه لطف وعنایات حضرتش ما را به آروزهایی که در دنیا وآخرت داریم برسان، وبحق او فوق آنچه مایلیم را بما عنایت فرما.
ای بهترین سئوال شدگان، وای گشاده ترین عطاکنندگان، بوسیله او سینه های ما را شفابخش، وخشم دلهایمان را فرونشان، وما را با وجود همه اختلافات به حق هدایت فرما، که تو البتّه هر که را بخواهی براه راست هدایت می فرمایی، وبوسیله او ما را بر دشمنانت ودشمنانمان یاری نما، ای خدای حق این دعا را به کرمت مستجاب فرما، آمین.
بارالها! ما بدرگاه تو از فقدان پیامبرت که سلام ودرود بر او، واز غیبت امام، وبسیاری دشمن وکمی عددمان، وفتنه های سخت برما، وغلبه محیط روزگار برما، برتوشکوه می بریم، پس بر محمد وخاندانش درود فرست وما را در همه این امور یاری کن، بفتح زود رسی از جانب خود، وبه برطرف ساختن رنج وسختی، ونصرت باعزت وسلطنت حقه که آنرا آشکار گردانی، ورحمتی از تو، که برهمه شامل نمائی، ولباس عافیت که بر ما بپوشانی، به حق رحمتت ای مهربانترین مهربانان.
بعد از نماز صبح در روز عید فطر:
دعاؤه (علیه السلام) بعد صلاة الفجر فی یوم الفطر:
اللهمَّ اِنّی تَوَجَّهْتُ اِلَیکَ بِمُحَمَّدٍ اَمامی، وعَلِی مِنْ خَلْفی وعَنْ یمینی، واَئِمَّتی عَنْ یساری، اَسْتَتِرُ بِهِمْ مِنْ عَذابِکَ، واَتَقَرَّبُ اِلَیکَ زُلْفی، لا اَجِدُ اَحَداً اَقْرَبَ اِلَیکَ مِنْهُمْ، فَهُمْ اَئِمَّتی، فَامِنْ بِهِمْ خَوفی مِنْ عِقابِکَ وسَخَطِکَ، واَدْخِلْنی بِرَحْمَتِکَ فی عِبادِکَ الصَّالِحینَ.
اَصْبَحْتُ بِالله مُؤْمِناً مُخْلِصاً عَلی دینِ مُحَمَّدٍ وسُنَّتِهِ، وعَلی دینِ عَلِی وسُنَّتِهِ، وعَلی دینِ الْاَوْصِیاءِ وسُنَّتِهِمْ، امَنْتُ بِسِرِّهِم وعَلانِیتِهِمْ، واَرْغَبُ اِلَی الله فیما رَغِبَ فیهِ مُحَمَّدٌ وعَلِی وَالْاَوْصِیاءُ.
وَلا حَوْلَ ولا قُوَّةَ اِلاَّ بِالله، ولا عِزَّةَ ولا مَنْعَةَ ولا سُلْطانَ، اِلاَّ لله الْواحِدِ القَهَّارِ، العَزیزِ الجَبَّارِ، تَوَکَّلْتُ عَلَی الله، ومَنْ یتَوَکَّلْ عَلَی الله فَهُوَ حَسْبُهُ، اِنَّ الله بالِغُ اَمْرِهِ.
اللهمَّ اِنّی اُریدُکَ فَاَرِدْنی، واَطْلُبُ ما عِنْدَکَ فَیسِّرْهُ لی، وَاقْضِ لی حَوائِجی، فَاِنَّکَ قُلْتَ فیکِتابِکَ وقَوْلِکَ الحَقِّ: ﴿شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی اُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدی لِلنَّاسِ وَبَیناتٍ مِنَ الْهُدی والْفُرْقانِ﴾.
فَعَظَّمْتَ حُرْمَةَ شَهْرِ رَمَضانَ بِما اَنْزَلْتَ فیهِ مِنَ الْقُرْآنِ، وخَصَّصْتَهُ وعَظَّمْتَهُ بِتَصْییرِکَ فیهِ لَیلَةَ الْقَدْرِ، فَقُلْتَ: ﴿لَیلَةُ الْقَدْرِ خَیرٌ مِنْ اَلْفِ شَهْرٍ تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ والرُّوحُ فیها بِاِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ اَمْرٍ سَلامٌ هِی حَتَّی مَطْلَعِ الْفَجْرِ﴾.
اللهمَّ وَهذِهِ اَیامُ شَهْرِ رَمَضانَ قَدِانْقَضَتْ ولَیالیهِ قَدْ تَصَرَّمَتْ، وقَدْ صِرْتُ مِنْهُ یا اِلهی اِلی ما اَنْتَ اَعْلَمُ بِهِ مِنّی، وَاَحْصی لِعَدَدِهِ مِنْ عَدَدی.
فَاَسْأَلُکَ یا اِلهی بِما سَأَلَکَ بِهِ عِبادُکَ الصَّالِحُونَ اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ والِ مُحَمَّدٍ واَنْ تَتَقَبَّلَ مِنی ما تَقَرَّبْتُ بِهِ اِلَیکَ، وَتَتَفَضَّلَ عَلَی بِتَضْعیفِ عَمَلی، وقَبُولِ تَقَرُّبی وَقُرُباتی، وَاسْتِجابَةِ دُعائی، وَهَبْ لی مِنْکَ عِتْقَ رَقَبَتی مِنَ النَّارِ، ومُنَّ عَلَی بِالْفَوْزِ بِالْجَنَّةِ، والْاَمْنِ یوْمَ الْخَوْفِ مِنْ کُلِّ فَزَعٍ ومِنْ کُلِّ هَوْلٍ اَعْدَدْتَهُ لِیوْمِ الْقِیامَةِ.
اَعُوذُ بِحُرْمَةِ وَجْهِکَ الْکَریمِ، وَحُرْمَةِ نَبِیکَ وحُرْمَةِ الصَّالِحینَ، اَنْ ینْصَرِمَ هذا الْیومُ، ولَکَ قِبَلی تَبِعَةٌ تُریدُ اَن تُؤاخِذَنی بِها، اَوْ ذَنْبٌ تُریدُ اَنْ تُقایسَنی بِهِ، وتَشْقِینی وَتَفْضَحَنی بِهِ، اَوْ خِطیئَةٌ تُریدُ اَنْ تُقایسَنی بِها، وتَقْتَصَّها مِنی لَمْ تَغْفِرْها لی، وَاَسْأَلُکَ بِحُرْمَةِ وَجْهِکَ الْکَریمِ، الفَعَّالِ لِما یریدُ، الَّذی یقُولُ لِلشَّیء کُنْ فَیکُونُ، لااِلهَ اِلاَّ هُوَ.
اللهمَّ اِنّی اَسْأَلُکَ بِلا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ اِنْ کُنْتَ رَضیتَ عَنّی فی هذَا الشَّهْرِ اَنْ تَزیدَنی فیما بَقِی مِنْ عُمْری رِضاً، واِنْ کُنْتَ لَمْ تَرْضَ فی هذَا الشَّهْرِ فَمِنَ الْانَ فَارْضَ عَنّی السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ، وَاجْعَلْنی فی هذِهِ السَّاعَةِ، وفی هذا الْمَجْلِسِ مِنْ عُتَقائِکَ مِنَ النَّارِ وطُلَقائِکَ مِنْ جَهَنَّمَ، وَسُعداءِ خَلْقِکَ بِمَغْفِرَتِکَ ورَحْمَتِکَ، یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.
اللهمَّ اِنّی اَسْأَلُکَ بِحُرْمَةِ وَجْهِکَ الْکَریمِ، اَنْ تَجْعَلَ شَهْری هذا خَیرَ شَهْرِ رَمَضانَ عَبَدْتُکَ فیهِ، وصُمْتُهُ لَکَ، وتَقَرَّبْتُ بِهِ اِلَیکَ، مُنْذُ اَسْکَنْتَنی الْاَرْضَ، اَعْظَمَهُ اَجْراً، واَتَمَّهُ نِعْمَةً، وَاَعَمَّهُ عافِیةً، واَوْسَعَهُ رِزْقاً، واَفْضَلَهُ عِتْقاً مِنَ النَّارِ، واَوْجَبَهُ رَحْمَةً، واَعْظَمَهُ مَغْفِرَةً، واَکْمَلَهُ رِضْواناً، واَقْرَبَهُ اِلی ما تُحِبُّ وتَرْضی.
اللهمَّ لا تَجْعَلْهُ اخِرَ شَهْرِ رَمَضانَ صُمْتُهُ لَکَ، وَارْزُقْنی الْعَوْدَ ثُمَّ الْعَوْدَ حَتَّی تَرْضی وبَعْدَ الرِّضا، وحَتّی تُخْرِجَنی مِنَ الدُّنْیا سالِماً، واَنْتَ عَنّی راضٍ واَنَا لَکَ مَرْضِی.
اللهمَّ اجْعَلْ فیما تَقْضی وتُقَدِّرُ مِنَ الْاَمْرِ الْمَحْتُومِ، الَّذی لا یرَدُّ ولا یبَدَّلُ، اَنْ تَکْتُبَنی مِنْ حُجَّاجِ بَیتِکَ الْحَرامِ، فی هذَا الْعامِ وفی کُلِّ عامٍ، اَلْمَبْرُورِ حَجُّهُمْ، الْمَشْکُورِ سَعْیهُمْ، الْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمْ، الْمُتَقَبَّلِ عَنْهُمْ مَناسِکُهُمْ، الْمُعافینَ عَلی اَسْفارِهِمْ، الْمُقْبِلینَ عَلی نُسُکِهِمْ، الْمَحْفُوظینَ فی اَنْفُسِهِمْ واَمْوالِهِمْ وذَراریهِمْ، وکُلِّ ما اَنْعَمْتَ بِهِ عَلَیهِمْ.
اللهمَّ اَقْلِبْنی مِنْ مَجْلِسی هذا، فی شَهْری هذا، فی یوْمی هذا، فی ساعَتی هذِهِ، مُفْلِحاً مُنْجِحاً، مُسْتَجاباً لی، مَغْفُوراً ذَنْبی، مُعافاً مِنَ النَّارِ، ومُعْتَقاً مِنْها، عِتْقاً لارِقَّ بَعْدَهُ اَبَداً وَلا رَهْبَةً، یا رَبَّ الْاَرْبابِ.
اللهمَّ اِنّی اَسْأَلُکَ اَنْ تَجْعَلَ فیما شِئْتَ واَرَدْتَ، وَقَضَیتَ وَقَدَّرْتَ، وَحَتَمْتَ واَنْفَذْتَ، اَنْ تُطیلَ عُمْری، وَتُنْسِئَ فیاَجَلی، واَنْ تُقَوِّی ضَعْفی، واَنْ تُغْنِی فَقْری، وَاَنْ تَجْبُرَ فاقَتی، واَنْ تَرْحَمَ مَسْکَنَتی، واَنْ تُعِزَّ ذُلّی واَنْ تَرْفَعَ ضَعَتی، واَنْ تُغْنِی عائِلَتی، واَنْ تُونِسَ وَحْشَتی، واَنْ تُکْثِرَ قِلَّتی، وَاَنْ تُدِرَّ رِزْقی، فی عافِیةٍ ویسْرٍ وخَفْضٍ.
وَاَنْ تَکْفِینی ما اَهَمَّنی مِنْ اَمْرِ دُنْیای واخِرَتی، ولا تَکِلْنی اِلی نَفْسی فَاَعْجِزَ عَنْها، ولا اِلَی النَّاسِ فَیرْفَضُونی، واَنْ تُعافِینی فی دینی وبَدَنی، وَجَسَدی ورُوحی، وَوَلَدی واَهْلی، واَهْلِ مَوَدَّتی واِخْوانی وَجیرانی، مِنَ الْمُؤمِنینَ والْمُؤمِناتِ، والمُسْلِمینَ وَالْمُسْلِماتِ، اَلْاَحْیاءِ مِنْهُمْ والْاَمْواتِ، واَنْ تَمُنَّ عَلَی بِالْاَمْنِ والْاِیمانِ ما اَبْقَیتَنی.
فَاِنَّکَ وَلِیی ومَولای، وثِقَتی ورَجائی، ومَعْدِنُ مَسْأَلَتی، ومَوضِعُ شَکْوای ومُنْتَهی رَغْبَتی.
فَلا تُخَیبْنی فی رَجائی، یا سَیدی ومَولای، ولا تَبْطُلْ طَمَعی ورَجائی، فَقَدْتَوَجَّهْتُ اِلَیکَ بِمُحَمَّدٍ والِ مُحَمَّدٍ، وَقَدَّمْتُهُمْ اِلَیکَ اَمامی واَمامَ حاجَتی، وطَلِبَتی وتَضَرُّعی وَمَسْأَلَتی، فَاجْعَلْنی بِهِمْ وَجیهاً فی الدُّنْیا والْاخِرَةِ ومِنَ الْمُقَرَّبینَ.
فَاِنَّکَ مَنَنْتَ عَلَی بِمَعْرِفَتِهِمْ، فَاخْتِمْ لی بِهِمُ السَّعادةَ، اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیء قَدیرٌ.
وفی روایة:
مَنَنْتَ عَلَی بِهِمْ، فَاخْتِمْ لی بِالسَّعادَةِ والسَّلامَةِ، وَالْاَمْنِ وَالْایمانِ، والْمَغْفِرَةِ والرِّضْوانِ، والسَّعادَةِ وَالْحِفْظِ.
یا الله، اَنْتَ لِکُلِّ حاجَةٍ لَنا، فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ والِهِ وَعافِنا، ولا تُسَلِّطْ عَلَینا اَحَداً مِنْ خَلْقِکَ لا طاقَةَ لَنا بِهِ، وَاکْفِنا کُلَّ اَمْرٍ مِنْ اَمْرِ الدُّنْیا وَالْاخِرَةِ، یا ذَاالْجَلالِ وَالْاِکْرامِ، صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ والِ مُحَمَّدٍ کَاَفْضَلِ ما صَلَّیتَ وَبارَکْتَ، وتَرَحَّمْتَ وتَحَنَّنْتَ عَلی اِبْراهیمَ والِ اِبْراهیمَ، اِنَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ.
دعای آن حضرت بعد از نماز صبح در روز عید فطر:
پروردگارا! بسوی تو روی می آورم در حالیکه پیامبر پیشاپیشم، وعلی پشت سر وسمت راستم، وامامانم در سمت چپم می باشند، با آنان از عذابت خود را مستور داشته، وبه تو نزدیکی می جویم وهیچ کسی را جز ایشان به تونزدیکتر نیافته ام، آنان امامانم می باشند، هراسم از عقابت وغضبت را با ایشان مبدّل به امنیت می کنم، برحمتت مرا در زمره بندگان صالحت قرار ده.
مؤمن به خداوند ومخلص بر آئین او، وبر دین محمد وسنّتش، وبر دین علی وسنتش، وبر دین جانشینان او وسنّتشان می باشم، به آشکار ونهانشان ایمان آورده وبه آنچه محمد وعلی وجانشینانشان رغبت جسته اند مایلم.
وحول وقوّه ای جز با عنایت خدا نیست، وعزّت وسلطنت جز برای خدای واحد قهار عزیز جبّار نمی باشد، هرکه بر خدا توکّل کند او را کفایت می کند وخداوند کارش را به انجام می رساند.
پروردگارا! تو را خواهانم به من توجّه بنما، وآنچه نزد توست را جویا هستم پس برایم سهل وآسان گردان، وحاجتهایم را تحقّق بخش، تو در کتابت وگفتار حقّت چنین گفتی: (ماه رمضان که قرآن درآن ماه برای هدایت مردم بهمراه نشانه های هدایت نازل شده است).
احترام این ماه را با نزول قرآن در آن واختصاصش به این ماه بزرگ داشته ونیز با قراردادن شب قدر در آن بر حرمتش افزودی، وگفتی: (شب قدر از هزار ماه بهتر است، فرشتگان وروح در آن شب به اذن پروردگارشان بهر امری نزول کرده وتا طلوع فجر سلام می باشد).
بارالها! روزهای ماه رمضان بپایان رسیده وشبهایش تمام گشته است، ودر این ماه کارهایی را انجام داده ام که تو بدانها آگاهتر وشمارش آنرا بهتر می دانی.
خداوندا! از تو می خواهم به آنچه بندگان صالحت تو را خواندند بر محمد وخاندانش درود فرستاده، وآنچه باعث نزدیکی من بتو می شود
را از من بپذیری، وبر من به مضاعف کردن عملم وقبول اعمال واستجابت دعایم لطف نمایی، ورهائیم از آتش را برمن عنایت کنی، وبرمن منت گذار با رستگاریم با نائل شدن به بهشت وامنیت از هر اضطراب وناراحتی که برای روز قیامت آماده ساخته ای.
به احترام بزرگواریت واحترام پیامبرت واحترام فرزانگان بتو پناه می برم، که امروز بگذرد در حالیکه گناهی بر من باقیمانده باشد که بخواهی مرا برآن مؤاخذه گردانی، یا بخواهی در مقابل آن مرا شقی گردانده ومفتضح نمایی، یا خطائی که بخواهی در مقابل آن از من قصاص کنی وبرمن نیامرزی، واز تو می خواهم به احترام بزرگواریت که بر هرکار که اراده کنی قادری، وتنها به اراده تو نیازمند است وبا اراده ات تحققّ می یابد، وخدائی جز تو نیست.
پروردگارا! از تو می خواهم بوحدانیتت، اگر در این ماه از من خشنود شده ای برخشنودی خود از من در باقیمانده عمرم بیفزای، واگر در این ماه از من راضی وخشنود نگردیده ای، در همین ساعت، همین ساعت، همین ساعت از من خشنود شو، ودر این ساعت، واین جایگاه، مرا از رها شدگان از آتش جهنم، وآزادشدگان از عذاب دوزخ، ومخلوقات با سعادت خود قرارده، به آمرزش ورحمتت ای مهربانترین مهربانان.
خداوندا! از تو می خواهم به احترام بزرگواریت که این ماه را بهترین ماه رمضانی قراردهی که از آغاز زندگی تا کنون تو را در آن عبادت کرده وروزه گرفته ودر آن بتو نزدیک شده ام، پاداش بیشتر، نعمتهای فراوانتر، وسلامتی فزونتر، روزی گسترده تر، رهایی از آتش بیشتر، استحقاق رحمت فزاینده تر، آمرزش فراوانتر، خشنودی کاملتر، وبه آنچه تو دوست داشته وخشنود می باشی نزدیکتر باشم.
بارالها! این ماه را آخرین ماه رمضانی که برای تو روزه گرفته ام قرار نداده، ومرا به ماههای رمضان دیگر نیز برسان، تا اینکه از من خشنود شده واز آن فراتر رود، تا آنکه مرا از دنیا با سلامت خارج سازی، در حالیکه از من خشنود بوده ومن از تو شادمانم.
پروردگارا! در مقدراتت که تقدیر می کنی وقابل تغییر وتبدیل نمی باشد، در این سال وهر سال مرا از حجّاج خانه ات قرار ده، در حالیکه حجّشان پذیرفته، تلاششان ستوده، گناهانشان آمرزیده، اعمالشان مقبول، سفرهاشان باسلامتی بوده، وبا اشتیاق اعمالشان را انجام داده، ودر جانهاشان واموالشان وفرزندانشان وآنچه به آنان نعمت داده ای نگهداری شده باشند.
خدایا! از این جایگاه ودر این ماه ودر این روز ودر این ساعت، مرا رستگار، پیروزمند، با دعاهای اجابت شده، آمرزیده، رها شده از آتش قرارده، رهاشدنی که اسارت ووحشتی در پی نداشته باشد، ای پروردگار پرورندگان.
پروردگارا! از تو می خواهم که در آنچه می خواهی، واراده کرده وتقدیر می کنی، وحکم می نمایی، وواجب نموده وانفاذ می کنی، عمرم را طولانی، مرگم را متأخر، ضعفم را تقویت، وفقرم را مبدل به بی نیازی کرده، وبر بیچارگیم رحم نموده وآن را جبران کنی، وذلّتم را مبدل به عزّت وافتادگیم را برطرف گردانی، خانواده ام را بی نیاز نموده، ووحشتم را مبدّل به انس، وکمی عدّه ام را مبّدل به کثرت، وروزی ام را در سلامتی وراحتی بسیار گردانی.
وامور مهم دنیا وآخرتم را کفایت نموده، ومرا بخود واگذار ننمائی تا ناتوان نشوم، ومرا به مردم واگذار نکن تا مرا از خود دور سازند، ومرا در دینم وبدنم وجسدم وروحم وفرزندانم وخانواده ام ودوستانم وبرادران وهمسایگانم، از زنان ومردان مؤمن مسلمان، از زنده ومرده، سلامت بداری، وتاآنگاه که زنده هستم بر من به امنیت وایمان منّت نهی.
تو سر پرستم ومولایم ومحل وثوق وامیدم، وجایگاه خواستهایم ومحل نیازهایم وپایان آمالم می باشی.
ای آقایم ومولایم! مرا در آرزویم نا امید مساز، وطمع وآمیدم را تحقق بخش، بوسیله محمد وخاندانش بتو روی آورده، وایشان را پیشاپیش خود وآرزوها وخواسته ها وتضرّع وزاریم قرار دادم، وچهره ام را بوسیله ایشان در دنیا وآخرت سپید، ومرا از زمره مقرّبین درگاهت قرار ده.
تو به شناخت ایشان بر من منت نهاده ای، پس بوسیله ایشان عاقبتم را به سعادتمندی خاتمه ببخش، چرا که تو بر هرکار قادر وتوانائی.
ودر روایت دیگر آمده:
تو به ایشان بر من منت نهاده، پس پایان عمرم را با سعادت وسلامت وامنیت، وایمان وآمرزش، وخشنودی وسعادت وحفاظت خاتمه بخش.
خدایا! تو جایگاه حاجتهای ما هستی، پس بر محمد وخاندانش درود فرست وما را سلامت دار، وکسی را که طاقت اورا نداریم بر ما مسلط مکن، وامور دنیا وآخرت مارا کفایت فرما، تو صاحب جلالت وبزرگواری هستی، بر محمد وخاندانش درود فرست، برترین درود وبرکت ورحمت ومهربانی وعطوفتی که بر ابراهیم وخاندانش مبذول داشتی، تو ستوده وگرامی هستی.
در ایام غیبت:
دعاؤه (علیه السلام) فی ایام الغیبة:
اللهمَّ عَرِّفْنی نَفْسَکَ، فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی نَفْسَکَ لَمْ اَعْرِفْ رَسُولَکَ، اللهمَّ عَرِّفْنی رَسُولَکَ، فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی رَسُولَکَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَکَ، اللهمَّ عَرِّفْنی حُجَّتَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دینی، اللهمَّ لاتُمِتْنی مَیتَةَ الْجاهِلِیةِ، وَلاتُزِغْ قَلْبی بَعْدَ اِذْ هَدَیتَنی.
اللهمَّ فَکَما هَدَیتَنی لِوِلایةِ مَنْ فَرَضْتَ طاعَتَهُ عَلَی، مِنْ وِلایةِ وُلاةِ اَمْرِکَ بَعْدَ رَسُولِکَ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وآلِهِ، حَتّی والَیتُ وُلاةَ اَمْرِکَ امیر المؤمنین، وَالْحَسَنَ والْحُسَینَ، وَعَلِیاً ومُحَمَّداً، وجَعْفَراً ومُوسی، وَعَلِیاً ومُحَمَّداً، وَعَلِیاً وَالْحَسَنَ، وَالْحُجَّةَ الْقائِمَ الْمَهْدِی، صَلَواتُکَ عَلَیهِمْ اَجْمَعینِ.
اللهمَّ فَثَبِّتْنی عَلی دینِکَ، وَاسْتَعْمِلْنی بِطاعَتِکَ، وَلَینْ قَلْبی لِوَلِی اَمْرِکَ، وَعافِنی مِمَّا امْتَحَنْتَ بِهِ خَلْقَکَ، وَثَبِّتْنی عَلی طاعَةِ وَلِی اَمْرِکَ، الَّذی سَتَرْتَهُ عَنْ خَلْقِکَ، فَبِاِذْنِکَ غابَ عَنْ بَرِیتِکَ، وَاَمْرَکَ ینْتَظِرُ.
وَاَنْتَ الْعالِمُ غَیرُ مُعَلَّمٍ، بِالْوَقْتِ الَّذی فیهِ صَلاحُ اَمْرِ وَلِیکَ، فِی الْاِذْنِ لَهُ بِاِظْهارِ اَمْرِهِ، وَکَشْفِ سِتْرِهِ، وَصَبِّرْنی عَلی ذلِکَ، حَتّی لا اُحِبَّ تَعْجیلَ ما اَخَّرْتَ، ولا تَأْخیرَ ما عَجَّلْتَ، وَلا اَکْشِفَ عَمَّا سَتَرْتَهُ، ولا اَبْحَثَ عَمَّا کَتَمْتَهُ، ولا اُنازِعَکَ فیتَدْبیرِکَ، وَلا اَقُولَ: لِمَ وَکَیفَ وَما بالُ وَلِی اَمْرِ الله لا یظْهَرُ، وَقَدِ امْتَلَأَتِ الْاَرْضُ مِنَ الْجَوْرِ، وَاُفَوِّضُ اُمُوری کُلَّها اِلَیکَ.
اللهمَّ اِنّی اَسْأَلُکَ اَنْ تُرِینی وَلِی اَمْرِکَ، ظاهِراً، نافِذاً لِاَمْرِکَ، مَعَ عِلْمی بِاَنَّ لَکَ السُّلْطانَ، وَالْقُدْرَةَ وَالْبُرْهانَ، وَالْحُجَّةَ والْمَشِیةَ والْاِرادَةَ، وَالْحَوْلَ وَالْقُوَّةَ، فَافْعَلْ ذلِکَ بی وبِجَمیعِ الْمُؤْمِنینَ، حَتَّی نَنْظُرَ اِلی وَلِیکَ ظاهِرَ الْمَقالَةِ، وَاضِحَ الدِّلالَةِ، هادِیاً مِنَ الضَّلالَةِ، شافِیاً مِنَ الْجَهالَةِ.
اَبْرِزْ یا رَبِّ مُشاهَدَتَهُ وثَبِّتْ قَواعِدَهُ، وَاجْعَلْنا مِمَّنْ تَقِرُّ عَینُنا بِرُؤْیتِهِ، واَقِمْنا بِخِدْمَتِهِ، وتَوَفَّنا عَلی مِلَّتِهِ، وَاحْشُرْنا فی زُمْرَتِهِ.
اللهمَّ اَعِذْهُ مِنْ شَرِّ جَمیعِ ما خَلَقْتَ، وبَرَأْتَ وذَرَأْتَ واَنْشَأْتَ وصَوَّرْتَ، وَاحْفَظْهُ مِنْ بَینِ یدَیهِ ومِنْ خَلْفِهِ، وَعَنْ یمینِهِ وعَنْ شِمالِهِ، ومِنْ فَوْقِهِ وَمِنْ تَحْتِهِ، بِحِفْظِکَ، الَّذی لا یضیعُ مَنْ حَفِظْتَهُ بِهِ، وَاحْفَظْ فیهِ رَسُولَکَ ووَصِی رَسُولِکَ.
اللهمَّ ومُدَّ فی عُمْرِهِ، وزِدْ فی اَجَلِهِ، واَعِنْهُ عَلی ما اَوْلَیتَهُ وَاسْتَرْعَیتَهُ، وَزِدْ فی کَرامَتِکَ لَهُ، فَاِنَّهُ الْهادی الْمَهْدِی، الْقائِمُ الْمُهْتَدِی، الطَّاهِرُ التَّقِی الزَّکِی، الرَضِی الْمَرْضِی الصَّابِرُ الْمُجْتَهِدُ الشَّکُورُ.
اللهمَّ ولا تَسْلُبْنا الْیقینَ لِطُولِ الْاَمَدِ فی غَیبَتِهِ وَانْقِطاعِ خَبَرِهِ عَنَّا، وَلاتُنْسِنا ذِکْرَهُ وَانْتِظارَهُ والْایمانَ بِهِ، وقُوَّةَ الْیقینِ فی ظُهُورِهِ، والدُّعاءَ لَهُ وَالصَّلاةَ عَلَیهِ، حَتّی لایقَنِّطَنا طُولُ غَیبَتِهِ مِنْ ظُهُورِهِ وقِیامِهِ، ویکُونَ یقینُنا فی ذلِکِ کَیقینِنا فی قِیامِ رَسُولِکَ، وما جاءَ بِهِ مِنْ وَحْیکَ وَتَنْزِیلِکَ.
وَقَوِّ قُلُوبَنا عَلَی الْایمانِ بِهِ، حَتَّی تَسْلُکَ بِنا عَلی یدِهِ مِنْهاجَ الْهُدی، وَالْمَحَجَّةَ الْعُظْمی، والطَّریقَةَ الْوُسْطی، وَقَوِّنا عَلی طاعَتِهِ، وثَبِّتْنا عَلی مُشایعَتِهِ، وَاجْعَلْنا فیحِزْبِهِ واَعْوانِهِ وَاَنْصارِهِ، والرَّاضینَ بِفِعْلِهِ.
وَلا تَسْلُبْنا ذلِکَ فی حَیاتِنا، ولا عِنْدَ وَفاتِنا حَتّی تَوَفَّانا، ونَحْنُ عَلی ذلِکَ غَیرُ شاکّینَ ولاناکِثینَ، ولا مُرْتابینَ ولا مُکَذِّبینَ.
اللهمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَاَیدْهُ بِالنَّصْرِ، وَانْصُرْ ناصِریهِ، وَاخْذُلْ خاذِلیهِ، ودَمْدِمْ عَلی مَنْ نَصَبَ لَهُ وَکَذَّبَ بِهِ، وَاَظْهِرْ بِهِ الْحَقَّ، وَاَمِتْ بِهِ الْجَوْرَ، وَاسْتَنْقِذْ بِهِ عِبادَکَ الْمُؤْمِنینَ مِنَ الذُّلِّ، وَانْعَشْ بِهِ الْبِلادَ وَاقْتُلْ بِهِ جَبابِرَةَ الْکُفْرِ، وَاقْصِمْ بِهِ رُؤُوسَ الضَّلالَةِ، وَذَلِّلْ بِهِ الْجَبَّارینَ وَالْکافِرینَ، وَاَبِرْ بِهِ الْمُنافِقینَ وَالنَّاکِثینَ، وَجَمیعَ الْمُخالِفینَ وَالْمُلْحِدینَ فی مَشارِقِ الْاَرْضِ وَمَغارِبِها، وَبَحْرِها وَبَرِّها، وَسَهْلِها وَجَبَلِها، حَتّی لاتَدَعَ مِنْهُمْ دَیاراً، وَلاتُبْقِی لَهُمْ اثاراً، وَطَهِّرْ مِنْهُمْ بِلادَکَ، واشْفِ مِنْهُمْ صُدُورَ عِبادِکَ.
وَجَدِّدْ بِهِ مَا امْتَحی مِنْ دینِکَ، وَاَصْلِحْ بِهِ ما بُدِّلَ مِنْ حُکْمِکَ، وَغُیرَ مِنْ سُنَّتِکَ حَتّی یعُودَ دینُکَ بِهِ وَعَلی یدِهِ، غَضّاً جَدیداً صَحیحاً، لا عِوَجَ فیهِ وَلا بِدْعَةَ مَعَهُ، حَتّی تُطْفِئَ بِعَدْلِهِ نیرانَ الْکافِرینَ.
فَاِنَّهُ عَبْدُکَ الَّذِی اسْتَخْلَصْتَهُ لِنَفْسِکَ، وَارْتَضَیتَهُ لِنُصْرَةِ دینِکَ، وَاصْطَفَیتَهُ بِعِلْمِکَ، وَعَصَمْتَهُ مِنَ الذُّنُوبِ، وَبَرَّأْتَهُ مِنَ الْعُیوبِ، وَاَطْلَعْتَهُ عَلَی الْغُیوبِ، وَاَنْعَمْتَ عَلَیهِ، وَطَهَّرْتَهُ مِنَ الرِّجْسِ، وَنَقَّیتَهُ مِنَ الدَّنَسِ.
اللهمَّ فَصَلِّ عَلَیهِ وَعَلی آبائِهِ الْائِمَّةِ الطَّاهِرینَ، وَعَلی شیعَتِهِمُ الْمُنْتَجَبینَ، وَبَلِّغْهُمْ مِنْ آمالِهِمْ اَفْضَلَ ما یأْمُلُونَ، وَاجْعَلْ ذلِکَ مِنَّا خالِصاً مِنْ کُلِّ شَکٍّ وَشُبْهَةٍ، وَرِیاءٍ وَسُمْعَةٍ، حَتّی لا نُریدَ بِهِ غَیرَکَ وَلا نَطْلُبَ بِهِ اِلاَّ وَجْهَکَ.
اللهمَّ اِنَّا نَشْکُو اِلَیکَ فَقْدَ نَبِینا، وغَیبَةَ وَلِینا وَشِدَّةَ الزَّمانِ عَلَینا، ووُقُوعَ الْفِتَنِ بِنا، وَتَظاهُرَ الْاَعْداءِ عَلَینا، وَکَثْرَةَ عَدُوِّنا وَقِلَّةَ عَدَدِنا، اللهمَّ فَافْرُجْ ذلِکَ بِفَتْحٍ مِنْکَ تُعَجِّلُهُ، وَنَصْرٍ مِنْکَ تُیسِّرُهُ، وَاِمامِ عَدْلٍ تُظْهِرُهُ، اِلهَ الْحَقِّ رَبَّ الْعالَمینَ.
اللهمَّ اِنّا نَسْأَلُکَ اَنْ تَأْذَنَ لِوَلِیکَ، فیاِظْهارِ عَدْلِکَ فیعِبادِکَ، وَقَتْلِ اَعْدائِکَ فیبِلادِکَ، حَتّی لا تَدَعَ لِلْجَوْرِ دِعامَةً اِلاَّ قَصَمْتَها، وَلابَنِیةً اِلاَّ اَفْنَیتَها، وَلا قُوَّةً اِلاَّ اَوْهَنْتَها، وَلاَرُکْناً اِلاَّ هَدَدْتَهُ، وَلا حَدّاً اِلاَّ فَلَلْتَهُ، وَلا سِلاحاً اِلاَّ کَلَلْتَهُ، وَلا رایةً اِلاَّ نَکَّسْتَها، وَلاشُجاعاً اِلاَّ قَتَلْتَهُ، وَلا جَیشاً اِلاَّ خَذَلْتَهُ.
اِرْمِهِمْ یارَبِّ بِحَجَرِکَ الدَّامِغِ، وَاضْرِبْهُمْ بِسَیفِکَ الْقاطِعِ، وبِبَأْسِکَ الَّذی لا یرُدُّ عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمینَ، وَعَذِّبْ اَعْداءَکَ وَاَعْداءَ دینِکَ وَاَعْداءَ رَسُولِکَ، بِیدِ وَلِیکَ وَاَیدی عِبادِکَ الْمُؤْمِنینَ.
اللهمَّ اکْفِ وَلِیکَ وَحُجَّتَکَ فیاَرْضِکَ هَوْلَ عَدُوِّهِ، وَکِدْ مَنْ کادَهُ، وَامْکُرْ بِمَنْ مَکَرَ بِهِ، وَاجْعَلْ دائِرَةَ السُّوءِ عَلی مَنْ اَرادَ بِهِ سُوءاً، وَاقْطَعْ عَنْهُ مادَّتَهُمْ وَاَرْعِبْ بِهِ قُلُوبَهُمْ، وَزَلْزِلْ بِهِ اَقْدامَهُمْ، وَخُذْهُمْ جَهْرَةً وَبَغْتَةً.
شَدِّدْ عَلَیهِمْ عِقابَکَ، وَاَخْزِهِمْ فی عِبادِکَ، وَالْعَنْهُمْ فیبِلادِکَ، وَاَسْکِنْهُمْ اَسْفَلَ نارِکَ، وَاَحِطْ بِهِمْ اَشَدَّ عَذابِکَ، وَاَصْلِهِمْ ناراً وَاحْشُ قُبُورَ مَوْتاهُمْ ناراً، وَاَصِلْهُمْ حَرَّ نارِکَ، فَاِنَّهُمْ اَضاعُوا الصَّلاةَ، وَاتَّبَعُوا الشَّهَواتِ، وَاَذَلُّوا عِبادَکَ.
اللهمَّ وَاَحْی بِوَلِیکَ الْقُرْآنَ، وَاَرِنا نُورَهُ سَرْمَداً لا ظُلْمَةَ فیهِ، وَاَحْی بِهِ الْقُلُوبَ الْمَیتَةَ، وَاشْفِ بِهِ الصُّدُورَ الْوَغِرَةَ، وَاجْمَعْ بِهِ الْاَهْواءَ الْمُخْتَلِفَةَ عَلَی الْحَقِّ، وَاَقِمْ بِهِ الْحُدُودَ الْمُعَطَّلَةَ، وَالْاَحْکامَ الْمُهْمَلَةَ، حَتّی لا یبْقی حَقٌّ اِلاَّ ظَهَرَ، وَلا عَدْلٌ اِلاَّ زَهَرَ، وَاجْعَلْنا یارَبِّ مِنْ اَعْوانِهِ، ومِمَّنْ یقَوّی سُلْطانَهُ، وَالْمُؤْتَمِرینَ لِأَمْرِهِ، وَالرَّاضینَ بِفِعْلِهِ، وَالْمُسَلِّمینَ لِأَحْکامِهِ، وَمِمَّنْ لاحاجَةَ اِلَی التَّقِیةِ مِنْ خَلْقِکَ.
اَنْتَ یا رَبِّ الَّذی تَکْشِفُ السُّوءَ، وَتُجیبُ الْمُضْطَرَّ اِذا دَعاکَ، وَتُنْجِی مِنَ الْکَرْبِ الْعَظیمِ، فَاکْشِفِ الضُّرَّ عَنْ وَلِیکَ، وَاجْعَلْهُ خَلیفَةً فی اَرْضِکَ کَما ضَمِنْتَ لَهُ.
اللهمَّ وَلاتَجْعَلْنا مِنْ خُصَماءِ آلِ مُحَمَّدٍ، وَلاتَجْعَلْنا مِنْ اَعْداءِ آلِ مُحَمَّدٍ، وَلاتَجْعَلْنی مِنْ اَهْلِ الْحَنَقِ وَالْغَیظِ عَلی آلِ مُحَمَّدٍ، فَاِنِّی اَعُوذُ بِکَ مِنْ ذلِکَ فَاَعِذْنی، وَاَسْتَجیرُ بِکَ فَاَجِرْنی.
اللهمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاجْعَلْنی بِهِمْ فائِزاً عِنْدَکَ فِی الدُّنْیا وَالْاخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبینَ.
دعای آن حضرت در ایام غیبت:
بارالها! خودت را بمن بشناسان، بدرستی که اگر خود را بمن نشناسانی پیامبرت را نخواهم شناخت، بارالها پیامبرت را بمن بشناسان، که اگر پیامبرت را بمن نشناسانی حجت تورا نتوانم شناخت، بارالها! حجّت خود را بمن بشناسان که اگر حجّتت را بمن نشناسانی از دینم گمراه می گردم، خداوندا مرا به مرگ جاهلیت نمیران، ودلم را [از حق] پس از آنکه هدایتم فرمودی منحرف مگردان.
پروردگارا! همچنانکه مرا به ولایت کسانی که طاعتشان را بر من واجب فرموده ای، از والیان امرت بعد از پیامبرت - که درود تو بر او ایشان باد - هدایت کرده ای، ومن ولایت والیان امرت را در دل گرفتم، [ولایت] امیر مؤمنان، وحسن وحسین، وعلی ومحمد، وجعفر وموسی، وعلی ومحمد، وعلی وحسن، وحجت قائم مهدی، که درود تو بر تمامی ایشان باد.
پروردگارا! مرا بر دینم پایدار ساز، وبه طاعتت بکار گیر، ودلم را برای ولی امرت نرم ساز، واز آنچه خلقت را آزموده ای مرا معاف دار، وبر طاعت ولی امرت ثابت قدم بدار، کسی که اورا از خلق خویش پنهان کرده ای، پس به اذن تو از مردم غائب گردیده ودر انتظار فرمان توست.
وتودانایی بدون آنکه از کسی فرا گرفته باشی، که کدامین زمان امر [قیام] ولی تو صلاحیت دارد، که او را اجازه فرمائی تا امر خویش را آشکار سازد وپرده [غیبت] از خود برگیرد؛ پس مرا بر آن غیبت شکیبایی ده، تا تسریع در آنچه تو تأخیر انداخته وتأخیر در آنچه تو تقدیم نموده ای را خواستار نباشم، واز آنچه تو پوشیده داشته ای پرده برنگیرم، ودر آنچه کتمان فرموده ای کاوش نکنم، وبا تدبیرات وتصمیمات توبه ستیز بر نخیزم، ونگویم چرا وچگونه وبه چه علت ولی امرت آشکار نمی شود، وحال آنکه زمین از ستم پر گشته است، وتمام امور خویش را بتو واگذار نمایم.
بارالها! از تو می خواهم که آشکارا ودر حالیکه امرت جاری شده باشد ولی امرت را بمن بنمایانی، با آگاهیم به اینکه چیرگی وقدرت، ودلیل وبرهان، وخواست واراده وتوان ونیرو از آنِ توست، پس آنچنان لطفی در حق من وتمام مؤمنین بفرما تا به ولی تو که درودهایت بر او وخاندانش باد بنگریم، در حالیکه گفتارش آشکار، دلالتش روشن، هدایتگر از گمراهی، شفا دهنده از نادانی آمده باشد.
پروردگارا! دیدارش را آشکار ساز، پایگاههایش را استوار گردان، وما را از کسانی قرارده که دیده آنها به دیدارش روشن می شود، ومارا به خدمت او بدار، وبر کیش او بمیران، ودر زمره او محشور گردان.
خداوندا! او را از شرّ هر آنچه آفریده ای، وپدیدار نموده ای، وبوجود آورده ای، وایجاد کرده ای، وصورتگری فرموده ای، در پناه خویش قرار ده، واز پیش رو وپشت سر، واز سمت راست وچپ، واز طرف بالا وپائین، محفوظش بدار، به حفظ خودت که هر کس را با آن نگاهبان باشی گم نشود وبا او رسولت وجانشین رسولت را حفظ فرما.
بارالها! وعمرش را طولانی، وبر اجل او بیفزای، واو را بر آنچه وآنکه ولایت وسرپرستی داده ای یاری کن، ودر گرامی داشتت نسبت به او بیفزای، که اوست هدایتگر راه یافته، وبپاخاسته هدایت شده، پاکیزه با تقوای منزّه [از هر عیب ونقص]، پاکیزه صفات، دارای مقام رضا وخشنودی خداوند، بردبار، تلاشگر، سپاسگزار.
خداوندا! وبه سبب طولانی شدن دوران غیبت او، وقطع گردیدن خبرش از ما، یقینمان را زائل مکن، ویادش را از خاطرمان مبر، وانتظار وایمان به او، ویقین داشتن به ظهورش، ودعا برای حضرتش، ودرود فرستادن بر او را از ما مگیر، تا طولانی شدن غیبتش ما را از ظهور وقیامش ناامید نسازد، وباورمان در مورد آن همچون باور داشتنمان نسبت به قیام فرستاده ات - که درود تو بر او وخاندانش باد - بوده باشد، [ونیز همانند یقینمان] بر آنچه از وحی وتنزیلت آورده محکم بماند.
ودلهایمان را برایمان باو نیرو بخش، تا مارا بدست او در مسیر هدایت رهنما باشی، وبه برترین دلیل ومیانه ترین راه نائل سازی، وما را بر فرمانبرداری از او وپیروی از فرامینش یاری فرما، ومارا در حزب او ودر زمره یاران وانصارش، واز خشنودان به کارهای حضرتش قرار ده.
واین [عقائد] را در زندگی وهنگام مرگ از ما سلب مفرما، تا اینکه ما را بمیرانی در حالیکه بر همین باور باشیم بی آنکه در شک افتیم ونه پیمان شکنیم ونه در تردید واقع شویم، ونه دروغ بشماریم.
ارالها! فرجش را نزدیک وبه یاریت او را تأیید فرما، ویارانش را یاری ده، ومخالفانش را خوار وذلیل گردان، وآنانکه با او به ستیز برخاسته وتکذیبش می کنند را نابود کن، وحق را باو آشکار وباطل را باو نابود ساز، وبا [ظهور] او بندگان مؤمنت را از مذلّت وخواری رهائی بخش، وشهرهای جهان را به او شاداب گردان، وسرکشان کفرپیشه را بقتل برسان، وسران گمراهی را درهم بشکن، وجبّاران وکافران عالم را به او خوار گردان منافقین وپیمان شکنان وتمام مخالفان وملحدان را در شرق وغرب زمین، وخشکی ودریا، وکوه ودشت آن نابود کن، تا اینکه هیچیک از آنان را باقی مگذاری واثری از آنان بر جای نماند، واز لوث وجودشان بلاد خویش را پاک سازی، وسینه های بندگانت را از آنان شفاده.
وبوجود اوآنچه از دینت محو شده را دوباره تجدید کن، وبه [حکومت] او آنچه از حکمت تبدیل گشته واز سنتت تغییر یافته را اصلاح فرما، تا دین تو به [وجود] او وبر دست او تازه وبدون هیچ کژی وبدعتی باز گردد، وبا عدالت او آتشهای کافران را خاموش سازی.
بدرستیکه اوست بنده تو که برای خودت خالص گردانیده ای، وبمنظور یاری پیامبرت انتخاب فرموده ای، وبه علم خویش او را برگزیده ای، واز گناهان محفوظ ومعصومش ساخته ای، واز عیبها مبرّایش نموده ای، وبر غیبهای وپنهانیها آگاهش ساخته، وبر وی نعمت ارزانی داشته ای، واز پلیدی پاکیزه واز آلودگی بر کنارش قرار داده ای.
خداوندا! پس بر او وبر پدرانش، پیشوایان پاکیزه، وبر شیعیان برگزیده شان درود فرست، وآنان را به برترین آرزوهایشان برسان، وآنرا از هر گونه شک وشبهه وریا وشهرت طلبی خالص گردان، تا منظوری جز تو نداشته باشیم وغیر از رضای تو چیزی را نخواهیم.
بارالها! فقدان پیامبرمان، وغیبت ولی وسرپرستمان، وقوع فتنه ها در میانمان، واتحاد دشمنان بر علیه ما، وکمی افرادمان را بدرگاه تو شکوه میکنیم، خداوندا! پس آن را با پیروزی زودرس ویاری شکست ناپذیر از جانب خودت، وظهور پیشوای دادگر، گشایش ده ای پروردگار جهانیان.
بارخدایا! ما از تو می خواهیم که به ولی خودت به آشکار نمودن عدل تو در میان بندگانت، وکشتن دشمنانت در سرزمینت فرمان دهی، تا ای پروردگار برای ستم هیچ پایه واساسی را وامگذاری مگر آنکه آنرا درهم بشکنی، وهیچ بنیانی را جز آنکه نابود سازی، وهیچ نیرویی را مگر آنکه سست گردانی، وهیچ پایه ای را جز اینکه ویران کنی، وهیچ برّندگی را مگر آنکه بی اثر نمایی، وهیچ سلاحی را جز اینکه کند گردانی، وهیچ پرچمی را مگر اینکه سرنگون کنی، وهیچ قهرمانی را مگر اینکه بر خاک هلاکت افکنی، وهیچ ارتشی را جز آنکه خوار وزبون سازی.
پروردگارا! وآنان را با سنگ [قهر وغضبت] سنگباران کن، واز دم شمشیر برّان انتقامت بگذران، وبه عقوبت وغضبت که از مردمان مجرم بازنمی داری هلاکشان گردان، ودشمنان خودت ودشمنان دینت ودشمنان فرستاده ات را بدست ولی خویش ودست بندگان مؤمنت عذاب فرما.
بار خدایا! ولی وحجتت در زمینت را از بیم دشمنش ایمن دار، وهر آنکس با وی مکر وحیله کند باو مکر کن، وبا هر که باوی نیرنگ بازد نیرنگ باز، وتمام بدیها را بربدخواهانش واردساز، واساس وبنیان فسادشان را از وجود مبارک او دور گردان، ودلهایشان را نسبت به آن جناب مرعوب وترسناک ساز، وگامهای ایشان را برای حضرتش لرزان فرما، وآشکارا وناگهانی آنان را [به عذابت] بگیر.
عقوبتت را بر آنان شدید گردان، ودر میان بندگانت خوارشان ساز، ودر بلاد خویش لعنتشان کن، ودر پست ترین دَرَکهای جهنم جایشان ده، وسخت ترین عذابت را بر آنان فرود آور، وبه آتششان بسوزان، وگورهای مردگانشان را پر از آتش کن، وایشان را به دوزخ واصل ساز که آنان نماز را ضایع گذارده واز امیال وشهوات پیروی کرده، وبندگانت را خوار ساختند.
بارخدایا! وبه وجود ولی خودت قرآن را زنده کن، ونور سرمدش را آنگونه که هیچ تاریکی در آن راه نیابد بما بنمایان، وبه [ظهور] آن بزرگوار دلهای مرده را زنده، وسینه های مؤمنین که از فراق او مجروح شده را شفا ده، وپراکندگی آراء را بوسیله او بر حق جمع گردان، وبه [دست با کفایت] او حدود تعطیل شده واحکام متروک مانده را بر پای دار، تا هیچ حقی نماند.
جز آنکه آشکار گردد، وهیچ عدلی جز آنکه درخشان شود.
پروردگارا! وما را از یاران وتقویت کنندگان حکومتش، وممتثلین امرش، وخشنودان از فعلش، وتسلیم شوندگان نسبت به فرمانهایش قرار ده، واز کسانی که هیچ نیازی به تقّیه نداشته واز خلق تو بیمی بدل راه ندهند.
پروردگارا! تویی آنکه بدی را بر طرف ساخته وبیچاره را هرگاه تو را بخواند اجابت نموده واز بلای سخت نجات می دهی، پس هرگونه گزند را از ولی خویش بر طرف فرما، وچنانکه برایش تضمین کرده ای او را خلیفه خود در زمین قرارده.
بار خدایا! مرا از ستیزه جویان با آل محمد واز دشمنان آنان، ونیز در شمار کینه توزان وخشم کنندگان برایشان قرار مده، که البته من از این امر به تو پناه می برم، پس مرا پناه ده، وبه درگاهت پناهنده می شوم پس مرا در حمایت خود بدار.
بار خدایا! بر محمد وخاندانش درود فرست ومرا بوجود آنان نزد خودت در دنیا وآخرت رستگار وپیروزگردان، واز مقربان درگاهت قرار ده، پروردگار جهانیان دعایم را مستجاب فرما.
در هنگام ولادت:
دعاؤه (علیه السلام) حین ولادته:
اللهمَّ اَنْجِزْ لی وَعْدی، وَاَتْمِمْ لی اَمْری، وَثَبِّتْ وَطْأَتی، وَامْلَأِ الْاَرْضَ بی عَدْلاً وَقِسْطاً.
دعای آنحضرت در هنگام ولادت:
پروردگارا! وعده ام را تحقق بخش، وامرم را بپایان رسان، وجایگاهم را محکم نما، وجهان را با من لبریز از عدل وقسط فرما.
برای کسی که داخل مقام ایشان می شود:
دعاؤه (علیه السلام) لمن دخل مقامه:
عنه (علیه السلام): ما من رجل دخل مقامی بالادب یتأدّب، ویسلّم علی وعلی الائمة، وصلّی علی وعلیهم اثنی عشر مرّة، ثم صلّی رکعتین بسورتین، وناجی الله بهما المناجاة، الاّ اعطاه الله تعالی ما یسأله، احدها المغفرة:
اللهمَّ قَدْ اَخَذَ التَّأْدیبُ مِنّی حَتّی مَسَّنِی الضُّرُّ وَاَنْتَ اَرْحَمُ الرَّاحِمینَ، وَاِنْ کانَ مَااقْتَرَفْتُهُ لذُّنُوبِ اَسْتَحِقُّ بِهِ اَضْعافَ اَضْعافَ ما اَدَّبْتَنی بِهِ، وَاَنْتَ حَلیمٌ ذُو اَناةٍ، تَعْفُو عَنْ کَثیرٍ، حَتّی یسْبِقَ عَفْوُکَ وَرَحْمَتُکَ عَذابَکَ.
دعای آنحضرت برای کسی که داخل مقام ایشان می شود:
از آنحضرت روایت شده: هر کسی با ادب داخل مقام من شود وبر من وامامان (علیهم السلام) دوازده مرتبه درود وسلام فرستد، سپس دو رکعت نماز با دو سوره بخواند، واین دعا را قرائت کند، خداوند آنچه بخواهد به او می دهد، یکی از آنها آمرزش او است:
پروردگارا! عقوبتت در باره من مرا بدانجا رسانید که به بیچارگی افتادم وتو مهربانترین مهربانانی، واگر چه بجهت گناهانم مستحق چندین برابر این عقوبتت می باشم، وتو بردبار وصبور بوده وگناهان بسیار را می بخشی، تا آنجا که عفو ورحمتت بر عذابت پیشی گرفته است.
برای تعجیل در ظهورش:
دعاؤه (علیه السلام) لتعجیل ظهوره:
عن محمد بن عثمان: آخر عهدی به (علیه السلام) عند بیت الله الحرام وهو یقول:
اللهمَّ اَنْجِزْ لی ما وَعَدْتَنی.
دعای آنحضرت برای تعجیل در ظهورش:
از نائب دوم آن حضرت، محمد بن عثمان روایت شده که گفت: آخرین مرتبه ای که آنحضرت را دیدم کنار خانه کعبه بوده که می فرمود:
پروردگارا! وعده هایی که بمن داده ای را تحقق بخش.
برای تعجیل در ظهورش:
دعاؤه (علیه السلام) لتعجیل ظهوره:
قال محمد بن عثمان: رأیته (علیه السلام) متعلقاً بأستار الکعبة فی المستجار، وهو یقول:
اللهمَّ انْتَقِمْ بی مِنْ اَعْدائِکَ.
دعای آنحضرت برای تعجیل در ظهورش:
نائب دوم آن حضرت گوید: آنحضرت را دیدم که پرده خانه کعبه را در مستجار گرفته ومی گوید:
پروردگارا! با من از دشمنانت انتقام گیر.
بعد از ظهورش، آنگاه که از وادی السلام می گذرد:
دعاؤه (علیه السلام) بعد ظهوره، حین عبر من وادی السلام:
عن علی (علیه السلام): کانّنی بالقائم قد عبر من وادی السلام الی مسیل السّهلة، علی فرس محجّل له شمراخ یزهر، یدعو ویقول فی دعائه:
لااِلهَ اِلاَّ الله حَقّاً حَقّاً، لااِلهَ اِلاَّ الله ایماناً وَصِدْقاً، لااِلهَ اِلاَّ الله تَعَبُّداً وَرِقّاً، اللهمَّ مُعِزَّ کُلِّ مُؤْمِنٍ وَحیدٍ، وَمُذِلَّ کُلِّ جَبَّارٍ عَنیدٍ، اَنْتَ کَنَفی حینَ تُعْیینِی الْمَذاهِبُ، وَتُضَیقُ عَلَی الْاَرْضُ بِما رَحُبَتْ، اللهمَّ خَلَقْتَنی وَکُنْتَ غَنِیاً عَنْ خَلْقی، وَلَوْلا نَصْرُکَ اِیای لَکُنْتُ مِنَ الْمَغْلُوبینَ.
یا مُنْشِرَ الرَّحْمَةِ مِنْ مَواضِعِها، وَمُخْرِجَ الْبَرَکاتِ مِنْ مَعادِنِها، وَیا مَنْ خَصَّ نَفْسَهُ بِشُمُوخِ الرَّفْعَةِ، وَاَوْلِیاؤُهُ بِعِزِّهِ یتَعَزَّزُونَ، یا مَنْ وَضَعَتْ لَهُ الْمُلُوکُ نِیرَ الْمَذَلَّةِ عَلی اَعْناقِها، فَهُمْ مِنْ سَطْوَتِهِ خائِفُونَ.
اَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذی فَطَرْتَ بِهِ خَلْقَکَ، فَکُلٌّ لَهُ مُذْعِنُونَ، اَسْأَلُکَ اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تُنْجِزَ لی اَمْری، وَتُعَجِّلَ لی فِی الْفَرَجِ، وَتَکْفِینی وَتُعافِینی، وَتَقْضِی حَوائِجی، السَّاعَةَ السَّاعَةَ، اللَّیلَةَ اللَّیلَةَ، اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیء قَدیرٌ.
دعای آنحضرت بعد از ظهورش، آنگاه که از وادی السلام می گذرد:
از علی (علیه السلام) روایت شده: گویا قائم (علیه السلام) را بر روی اسب سپید موئی می بینم که از وادی السلام بسوی مسجد سهله می رود، ودعا می خواند، در بین دعاهایش چنین می گوید:
محقّقاً محققاً معبودی جز خداوند نیست، معبودی جز خداوند نیست، صادقانه به او ایمان داریم، معبودی جز خداوند شایسته عبودیت وبندگی نیست، پروردگارا! ای عزیز کننده هرمؤمن تنها، وای ذلیل کننده هرستمگر کینه توز، تو پشتیبانم هستی آنگاه که راهها بر من بسته شده وزمین با همه وسعت بر من تنگ می گردد، بار الها! مرا آفریدی در حالیکه از خلقتم بی نیاز بودی، واگر یاری تو نبود من شکست می خوردم.
ای منتشر کننده رحمت از جایگاههای آن، وخارج کننده برکتها از مواضع آن، وای آنکه خودت را به رفعت مخصوص گردانده، واولیائش بعزّت او عزیز می گردند، ای آنکه پادشاهان برای او طوق ذلت برگردن نهاده اند، واز سطوت وهیبت او ترسانند.
از تو می خواهم بنامت که مخلوقاتت را خلق کردی، وهمه آنان در پیشگاهت خاضعند، از تو می خواهم که بر محمد وخاندانش درود فرستاده وامرم را تحقّق بخشی، ودر فرجم تعجیل فرمایی، ومرا کفایت کرده وسلامت داری، حوائجم را ادانمائی، در همین ساعت، همین ساعت، همین شب همین شب، بدرستیکه تو برهرکار قادری.
در زیارت حضرت علی در روز یکشنبه:
دعاؤه (علیه السلام) فی زیارة امیر المؤمنین (علیه السلام) فی یوم الأحد:
اَلسَّلامُ عَلَی الشَّجَرَةِ النَّبَوِیةِ، وَالدَّوْحَةِ الْهاشِمِیةِ الْمُضیئَةِ، الْمُثْمِرَةِ بِالنُّبُوَّةِ، الْمُونِعَةِ بِالْاِمامَةِ، السَّلامُ عَلَیکَ وَعَلی ضَجیعَیکَ آدَمَ وَنُوحٍ.
اَلسَّلامُ عَلَیکَ وَعَلی اَهْلِ بَیتِکَ الطَّیبینَ الطَّاهِرینَ، اَلسَّلامُ عَلَیکَ وَعَلَی الْمَلائِکَةِ الْمُحْدِقینَ بِکَ وَالْحافّینَ بِقَبْرِکَ.
یا مَوْلای یا امیر المؤمنین، هذا یوْمُ الْاَحَدِ وَهُوَ یوْمُکَ وَبِاسْمِکَ، وَاَنَا ضَیفُکَ فیهِ وَجارُکَ، فَاَضِفْنی یا مَوْلای وَاَجِرْنی، فَاِنَّکَ کَریمٌ تُحِبُّ الضِّیافَةَ وَمَأْمُورٌ بِالْاِجارَةِ.
فَافْعَلْ ما رَغِبْتُ اِلَیکَ فیهِ، وَرَجَوْتُهُ مِنْکَ، بِمَنْزِلَتِکَ وَآلِ بَیتِکَ عِنْدَالله، وَبِمَنْزِلَتِهِ عِنْدَکُمْ، وَبِحَقِّ ابْنِ عَمِّکَ رَسُولِ الله (صَلَّی الله عَلَیهِ والِهِ) وَسَلَّمَ وَعَلَیکُمْ اَجْمَعینَ.
دعای آنحضرت در زیارت علی (علیه السلام) در روز یکشنبه:
سلام بر شاخسار نبوی، ودرخت تنومند وشکوفای هاشمی، بارور بنبوّت شاداب وسرسبز بامامت، سلام [بر تو] ودو پیامبری که در کنارت آرمیده اند.
سلام بر تو وبر خاندان پاکزاد پاکیزه ات، سلام بر تو وبر فرشتگان پیرامونت وآنانکه گراگرد قبرت می چرخند.
مولایم ای امیر مؤمنان این روز روز یکشنبه است، وآن روز مخصوص وبنام توست ومن در آن مهمان وپناهنده بتوام، پس ای مولایم مرا پذیرائی نماو پناهم ده، زیرا تو کریمی ومهمانوازی را دوست داشته وبه پناه دادن مأموری.
پس آنچه را که بسوی تو مایلم وبتو امیدوارم را انجام ده، بحقّ ارزش تو وخاندانت نزد خداوند ومنزلت او نزد شما، وبحق پسر عمویت پیامبر خدا که درود خدا بر او وبر تمامی خاندانش باد.
در روز عاشورا:
دعاؤه (علیه السلام) فی زیارة الحسین (علیه السلام) یوم عاشوراء:
اَلسَّلامُ عَلی آدَمَ صِفْوَةِ الله مِنْ خَلیقَتِهِ، اَلسَّلامُ عَلی شیثَ وَلِی الله وَخِیرَتِهِ، اَلسَّلامُ عَلی اِدْریسَ الْقائِمِ لله بِحُجَّتِهِ، اَلسَّلامُ عَلی نُوحٍ الْمُجابِ فی دَعْوَتِهِ.
اَلسَّلامُ عَلی هُودٍ الْمَمْدُودِ مِنَ الله بِمَعُونَتِهِ، اَلسَّلامُ عَلی صالِحٍ الَّذی تَوَّجَهُ الله بِکَرامَتِهِ، اَلسَّلامُ عَلی اِبْراهیمَ الَّذی حَباهُ الله بِخُلَّتِهِ.
اَلسَّلامُ عَلی اِسْماعیلَ الَّذی فَداهُ الله بِذِبْحٍ عَظیمٍ مِنْ جَنَّتِهِ، اَلسَّلامُ عَلی اِسْحاقَ الَّذی جَعَلَ الله النُّبُوَّةَ فی ذُرِّیتِهِ، اَلسَّلامُ عَلی یعْقُوبَ الَّذی رَدَّ الله عَلَیهِ بَصَرَهُ بِرَحْمَتِهِ، اَلسَّلامُ عَلی یوسُفَ الَّذی نَجَّاهُ الله مِنَ الْجُبِّ بِعَظَمَتِهِ.
اَلسَّلامُ عَلی مُوسَی الَّذی فَلَقَ الله الْبَحْرَ لَهُ بِقُدْرَتِهِ، اَلسَّلامُ عَلی هارُونَ الَّذی خَصَّهُ الله بِنُبُوَّتِهِ، اَلسَّلامُ عَلی شُعَیبٍ الَّذی نَصَرَهُ الله عَلی اُمَّتِهِ، اَلسَّلامُ عَلی داوُودَ الَّذی تابَ الله عَلَیهِ مِنْ خَطیئَتِهِ.
اَلسَّلامُ عَلی سُلَیمانَ الَّذی ذَلَّتْ لَهُ الْجِنُّ بِعِزَّتِهِ، اَلسَّلامُ عَلی اَیوبَ الَّذی شَفاهُ الله مِنْ عِلَّتِهِ، اَلسَّلامُ عَلی یونُسَ الَّذی اَنْجَزَ الله لَهُ مَضْمُونَ عِدَتِهِ، اَلسَّلامُ عَلی عُزَیرَ الَّذی اَحْیاهُ الله بَعْدَ میتَتِهِ.
اَلسَّلامُ عَلی زَکَرِیا الصَّابِرِ فی مِحْنَتِهِ، اَلسَّلامُ عَلی یحْیی الَّذی اَزْلَفَهُ الله بِشَهادَتِهِ، اَلسَّلامُ عَلی عیسی رُوحِ الله وَکَلِمَتِهِ.
اَلسَّلامُ عَلی مُحَمَّدٍ حَبیبِ الله وَصَفْوَتِهِ، اَلسَّلامُ عَلی امیر المؤمنین عَلِی بْنِ اَبی طالِبٍ، الْمَخْصُوصِ بِاُخُوَّتِهِ، اَلسَّلامُ عَلی فاطِمَةَ الزَّهْراءِ اِبْنَتِهِ، اَلسَّلامُ عَلی اَبی مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ وَصِی أَبیهِ وَخَلیفَتِهِ، اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَینِ الَّذی سَمِحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ.
اَلسَّلامُ عَلی مَنْ اَطاعَ الله فی سِرِّهِ وَعَلانِیتِهِ، اَلسَّلام عَلی مَنْ جُعِلَ الشِّفاءُ فی تُرْبَتِهِ، اَلسَّلامُ عَلی مَنِ الْاِجابَةُ تَحْتَ قُبَّتِهِ، اَلسَّلامُ عَلی مَنِ الْاَئِمَّةُ مِنْ ذُرِّیتِهِ.
اَلسَّلامُ عَلی ابْنِ خاتَمِ الْاَنْبِیاءِ، اَلسَّلامُ عَلَی ابْنِ سَیدِ الْاَوْصِیاءِ، اَلسَّلامُ عَلَی ابْنِ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ، اَلسَّلامُ عَلَی ابْنِ خَدیجَةَ الْکُبْری، اَلسَّلامُ عَلَی ابْنِ سِدْرَةِ الْمُنْتَهی، اَلسَّلامُ عَلَی ابْنِ جَنَّةِ الْمَأْوی، اَلسَّلامُ عَلَی ابْنِ زَمْزَمَ وَالصَّفا.
اَلسَّلامُ عَلَی الْمَرَمَّلِ بِالدِّماءِ، اَلسَّلامُ عَلَی الْمَهْتُوکِ الْخِباءِ، اَلسَّلامُ عَلی خامِسِ اَصْحابِ اَهْلِ الْکِساءِ، اَلسَّلامُ عَلی غَریبِ الْغُرَباءِ، اَلسَّلامُ عَلی شَهیدِ الشُّهَداءِ، اَلسَّلامُ عَلی قَتیلِ الْاَدْعِیاءِ، اَلسَّلامُ عَلی ساکِنِ کَرْبَلاءَ.
اَلسَّلامُ عَلی مَنْ بَکَتْهُ مَلائِکَةُ السَّماءِ، اَلسَّلامُ عَلی مَنْ ذُرِّیتُهُ الْاَزْکِیاءُ، اَلسَّلامُ عَلی یعْسُوبِ الدّینِ، اَلسَّلامُ عَلی مَنازِلِ الْبَراهینِ، اَلسَّلامُ عَلَی الْاَئِمَّةِ السَّاداتِ، اَلسَّلامُ عَلَی الْجُیوبِ الْمُضَرَّجاتِ، اَلسَّلامُ عَلَی الشِّفاهِ الذَّابِلاتِ.
اَلسَّلامُ عَلَی النُّفُوسِ الْمُصْطَلِماتِ، اَلسَّلامُ عَلَی الْاَرْواحِ الْمُخْتَلِساتِ، اَلسَّلامُ عَلَی الْاَجْسادِ الْعارِیاتِ، اَلسَّلامُ عَلَی الْجُسُومِ الشَّاحِباتِ.
اَلسَّلامُ عَلَی الدِّماءِ السَّائِلاتِ، اَلسَّلامُ عَلَی الْأَعْضاءِ الْمُقَطَّعاتِ، اَلسَّلامُ عَلَی الرُّؤُوسِ الْمُشالاتِ، اَلسَّلامُ عَلَی النِّسْوَةِ الْبارِزاتِ.
اَلسَّلامُ عَلی حُجَّةِ رَبِّ الْعالَمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیکَ وَعَلی ابائِکَ الطَّاهِرینَ، اَلسَّلامُ عَلَیکَ وَعَلی اَبْنائِکَ الْمُسْتَشْهَدینَ، اَلسَّلامُ عَلَیکَ وَعَلی ذُرِّیتِکَ النَّاصِرینَ، اَلسَّلامُ عَلَیکَ وَعَلَی الْمَلائِکَةِ الْمُضاجِعینَ.
اَلسَّلامُ عَلَی الْقَتیلِ الْمَظْلُومِ، اَلسَّلامُ عَلی اَخیهِ الْمَسْمُومِ، اَلسَّلامُ عَلی عَلِی الْکَبیرِ، اَلسَّلامُ عَلَی الرَّضیعِ الصَّغیرِ.
اَلسَّلامُ عَلَی الْاَبْدانِ السَّلیبَةِ، السَّلامُ عَلَی الْعِتْرَةِ الْقَریبَةِ، اَلسَّلامُ عَلَی الْمِجْدَلینَ فِی الْفَلَواتِ، اَلسَّلامُ عَلَی النَّازِحینَ عَنِ الْاَوْطانِ.
اَلسَّلامُ عَلَی الْمَدْفُونینَ بِلا أَکْفانٍ، اَلسَّلامُ عَلَی الرُّؤُوسِ الْمُفَرَّقَةِ عَنِ الْاَبْدانِ، اَلسَّلامُ عَلَی الْمُحْتَسَبِ الصَّابِرِ.
اَلسَّلامُ عَلَی الْمَظْلُومِ بِلا ناصِرٍ، اَلسَّلامُ عَلی ساکِنِ التُّرْبَةِ الزَّاکِیةِ، اَلسَّلامُ عَلی صاحِبِ الْقُبَّةِ السَّامِیةِ، اَلسَّلامُ عَلی مَنْ طَهَّرَهُ الْجَلیلُ، اَلسَّلامُ عَلی مَنِ افْتَخَرَ بِهِ جَبْرَئیلُ، اَلسَّلامُ عَلی مَنْ ناغاهُ فِی الْمَهْدِ میکائیلُ.
اَلسَّلامُ عَلی مَنْ نُکِثَتْ ذِمَّتُهُ، اَلسَّلامُ عَلی مَنْ هُتِکَتْ حُرْمَتُهُ، اَلسَّلامُ عَلی مَنْ اُریقَ بِالظُّلْمِ دَمُهُ، اَلسَّلامُ عَلَی الْمُغَسَّلِ بِدَمِ الْجُراحِ، اَلسَّلامُ عَلَی الْمُجَدَّعِ بِکَأْساتِ الرِّماحِ.
اَلسَّلامُ عَلَی الْمُضامِ الْمُسْتَباحِ، اَلسَّلامُ عَلَی الْمَنْحُورِ فِی الْوَری، اَلسَّلامُ عَلی مَنْ دَفَنَهُ اَهْلُ الْقُری، اَلسَّلامُ عَلَی الْمَقْطُوعِ الْوَتینِ، اَلسَّلامُ عَلَی الْمُحامی بِلا مُعینٍ.
اَلسَّلامُ عَلَی الشَّیبِ الْخَضیبِ، اَلسَّلامُ عَلَی الْخَدِّ التَّریبِ، اَلسَّلامُ عَلَی الْبَدَنِ السَّلیبِ، اَلسَّلامُ عَلَی الثَّغْرِ الْمَقْرُوعِ بِالْقَضیبِ، اَلسَّلامُ عَلَی الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ، اَلسَّلامُ عَلَی الْاَجْسامِ الْعارِیةِ فِی الْفَلَواتِ، تَنْهَشُها الذِّئابُ الْعادِیاتُ، وَتَخْتَلِفُ اِلَیهَا السِّباعُ الضَّارِیاتُ.
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَوْلای، وَعَلَی الْمَلائِکَةِ الْمَرْفُوفینَ حَوْلَ قُبَّتِکَ، الْحافّینَ بِتُرْبَتِکَ، الطَّائِفینَ بِعَرْصَتِکَ، الْوارِدینَ لِزِیارَتِکَ، اَلسَّلامُ عَلَیکَ فَاِنّی قَصَدْتُ اِلَیکَ وَرَجَوْتُ الْفَوْزَ لَدَیکَ.
اَلسَّلامُ عَلَیکَ، سَلامَ الْعارِفِ بِحُرْمَتِکَ، الْمُخْلِصِ فی وِلایتِکَ، الْمُتَقَرِّبِ اِلَی الله بِمَحَبَّتِکَ، الْبَری مِنْ اَعْدائِکَ، سَلامَ مَنْ قَلْبُهُ بِمُصابِکَ مَقْرُوحٌ، وَدَمْعُهُ عِنْدَ ذِکْرِکَ مَسْفُوحٌ، سَلامَ الْمَضْجُوعِ الْحَزینِ الْوالِهِ الْمُسْتَکینِ.
سَلامَ مَنْ لَوْکانَ مَعَکَ بِالطُّفُوفِ لَوَقاکَ بِنَفْسِهِ حَدَّ السُّیوفِ، وَبَذَلَ حُشاشَتَهُ دُونَکَ لِلْحُتُوفِ، وَجاهَدَ بَینَ یدَیکَ، وَنَصَرَکَ عَلی مَنْ بَغی عَلَیکَ، وَفَداکَ بِرُوحِهِ وَجَسَدِهِ، وَمالِهِ وَوَلَدِهِ، وَرُوحُهُ لِرُوحِکَ فِداءٌ، وَاَهْلُهُ لِاَهْلِکَ وِقاءٌ.
فَلَئِنْ اَخَّرَتْنی الدُّهُورُ، وَعاقَنی عَنْ نَصْرِکَ الْمَقْدُورُ، وَلَمْ أَکُنْ لِمَنْ حارَبَکَ مُحارِباً، وَلِمَنْ نَصَبَ لَکَ الْعَداوَةَ مُناصِباً، فَلَأَ نَدُبَنَّکَ صَباحاً وَمَساءً، وَلَاَبْکِینَّ لَکَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً، حَسْرَةً عَلَیکَ، وَتَأَسُّفاً عَلی ما دَهاکَ وَتَلَهُّفاً، حَتّی اَمُوتَ بِلَوْعَةِ الْمُصابِ وَغُصَّةِ الْاِکْتِیابِ.
اَشْهَدُ اَنَّکَ قَدْ اَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَیتَ الزَّکاةَ، وَاَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیتَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَالْعُدْوانِ، وَاَطَعْتَ الله وَماعَصَیتَهُ، وَتَمَسَّکْتَ بِهِ وَبِحَبْلِهِ فَأَرْضَیتَهُ وَخَشِیتَهُ، وَراقَبْتَهُ وَاسْتَجَبْتَهُ.
وَسَنَنْتَ السُّنَنَ، وَاَطْفَأْتَ الْفِتَنَ، وَدَعَوْتَ اِلَی الرَّشادِ، وَاَوْضَحْتَ سُبُلَ السِّدادِ، وَجاهَدْتَ فِی الله حَقَّ الْجِهادِ.
وَکُنْتَ لله طائِعاً، وَلِجَدِّکَ مُحَمَّدٍ (صَلَّی الله عَلَیهِ والِهِ) تابِعاً، وَلِقَوْلِ اَبیکَ سامِعاً، وَاِلی وَصِیةِ اَخیکَ مُسارِعاً، وَلِعِمادِ الدّینِ رافِعاً، وَلِلطُّغْیانِ قامِعاً، وَلِلطُّغاةِ مُقارِعاً، وَلِلْاُمَّةِ ناصِحاً.
وَفی غَمَراتِ الْمَوْتِ سابِحاً، وَلِلْفُسَّاقِ مُکافِحاً، وَبِحُجَجِ الله قائِماً، وَلِلْاِسْلامِ وَالْمُسْلِمینَ راحِماً، وَلِلْحَقِّ ناصِراً، وَعِنْدَ الْبَلاءِ صابِراً، وَلِلدّینِ کالِئاً، وَعَنْ حَوْزَتِهِ مُرامیاً.
تَحُوطُ الْهُدی وَتَنْصُرُهُ، وَتَبْسُطُ الْعَدْلَ وَتَنْشُرُهُ، وَتَنْصُرُ الدّینَ وَتُظْهِرُهُ، وَتَکُفُّ الْعابِثَ وَتَزْجُرُهُ، وَتَأْخُذُ لِلدَّنِی مِنَ الشَّریفِ، وَتُساوی فِی الْحُکْمِ بَینَ الْقَوِی وَالضَّعیفِ.
کُنْتَ رَبیعَ الْاَیتامِ وَعِصْمَةَ الْاَنامِ، وَعِزَّ الْاِسْلامِ، وَمَعْدِنَ الْاَحْکامِ، وَحَلیفَ الْاِنْعامِ، سالِکاً طَرائِقَ جَدِّکَ وَاَبیکَ، مُشْبِهاً فِی الْوَصِیةِ لِأَخیکَ.
وَفِی الذِّمَمِ، رَضِی الشِّیمِ، ظاهِرَ الْکَرَمِ، مُتَهَجِّداً فِی الظُّلَمِ، قَویمَ الطَّرائِقِ، کَریمَ الْخَلائِقِ، عَظیمَ السَّوابِقِ، شریفَ النَّسَبِ، مُنیفَ الْحَسَبِ، رَفیعَ الرُّتَبِ، کَثیرَ الْمَناقِبِ، مَحْمُودَ الضَّرائِبِ، جَزیلَ الْمَواهِبِ، حَلیمٌ رَشیدٌ مُنیبٌ، جَوادٌ عَلیمٌ شَدیدٌ، اِمامٌ شَهیدٌ، اَوَّاهُ مُنیبٌ، حَبیبٌ مَهیبٌ.
کُنْتَ لِلرَّسُولِ (صَلَّی الله عَلَیهِ والِهِ) وَلَداً، وَلِلْقُرآنِ مُنْقِذاً، وَلِلْاُمَّةِ عَضُداً، وَفِی الطَّاعَةِ مُجْتَهِداً، حافِظاً لِلْعَهْدِ وَالْمیثاقِ، ناکِباً عَنْ سُبُلِ الْفُسَّاقِ، وَباذِلاً لِلْمَجْهُودِ، طَویلَ الرُّکُوعِ وَالسُّجُودِ.
زاهِداً فِی الدُّنْیا زُهْدَ الرَّاحِلِ عَنْها، ناظِراً اِلَیها بِعَینِ الْمُسْتَوْحِشینَ مِنْها، آمالُکَ عَنْها مَکْفُوفَةٌ، وَهِمَّتُکَ عَنْ زینَتِها مَصْرُوفَةٌ، وَاَلْحاظُکَ عَنْ بَهْجَتِها مَطْرُوفَةٌ، وَرَغْبَتُکَ فِی الْاخِرَةِ مَعْرُوفَةٌ، حَتّی اِذَا الْجَوْرُ مَدَّ باعَهُ، وَاَسْفَرَ الظُّلْمُ قِناعَهُ وَدَعَا الْغَی اَتْباعَهُ، وَاَنْتَ فی حَرَمِ جَدِّکَ قاطِنٌ، وَلِلظَّالِمینَ مُباینٌ، جَلیسُ الْبَیتِ وَالْمِحْرابِ، مُعْتَزِلٌ عَنِ اللَّذَّاتِ والشَّهَواتِ، تُنْکِرُ الْمُنْکَرَ بِقَلْبِکَ وَلِسانِکَ، عَلی حَسَبِ طاقَتِکَ وَاِمْکانِکَ.
ثُمَّ اقْتَضاکَ الْعِلْمُ لِلْاِنْکارِ، وَلَزِمَکَ اَنْ تُجاهِدَ الْفُجَّارَ، فَسِرْتَ فی اَوْلادِکَ وَاَهالیکَ، وَشیعَتِکَ وَمَوالیکَ، وَصَدَعْتَ بِالْحَقِّ وَالْبَینَةِ، وَدَعَوْتَ اِلَی الله بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ، وَاَمَرْتَ بِاِقامَةِ الْحُدُودِ، وَالطَّاعَةِ لِلْمَعْبُودِ، وَنَهَیتَ عَنِ الْخَبائِثِ وَالطُّغْیانِ، وَواجَهُوکَ بِالظُّلْمِ وَالْعُدْوانِ.
فَجاهَدْتَهُمْ بَعْدَ الاْیعازِ لَهُمْ، وَتَأْکیدِ الْحُجَّةِ عَلَیهِمْ، فَنَکَثُوا ذِمامَکَ وبَیعَتَکَ، وَاَسْخَطُوا رَبَّکَ وَجَدَّکَ، وَبَدَؤُوکَ بِالْحَرْبِ، فَثَبَّتَّ لِلطَّعْنِ وَالضَّرْبِ، وَطَحَنْتَ جُنُودَ الْفُجَّارِ، وَاقْتَحَمْتَ قَسْطَلَ الْغُبارِ، مُجالِداً بِذِی الْفِقارِ، کَأَنَّکَ عَلَی الْمُخْتارِ.
فَلَمَّا رَأَوْکَ ثابِتَ الْجَأْشِ، غَیرَ خائِفٍ وَلاخاشٍ، نَصَبُوا لَکَ غَوائِلَ مَکْرِهِمْ، وَقاتَلُوکَ بِکَیدِهِمْ وَشَرِّهِمْ، وَاَمَرَ اللَّعینُ جُنُودَهُ، فَمَنَعُوکَ الْماءَ وَوُرُودَهُ، وَناجَزُوکَ الْقِتالَ، وَعاجَلُوکَ النِّزالَ، وَرَشَقُوکَ بِالسِّهامِ وَالنِّبالِ، وَبَسَطُوا اِلَیکَ اَکُفَّ الْاِصْطِلامِ.
وَلَمْ یرْعَوْا لَکَ ذِماماً، وَلاراقَبُوا فیکَ اثاماً، فی قَتْلِهِمْ اَوْلِیاءَکَ، وَنَهْبِهِمْ رِحالَکَ، وَاَنْتَ مُقَدَّمٌ فِی الْهَبَواتِ، وَمُحْتَمِلٌ لِلْأَذِیاتِ، قَدْ عَجَبَتْ مِنْ صَبْرِکَ مَلائِکَةُ السَّماواتِ.
فَأَحْدَقُوا بِکَ مِنْ کُلِّ الْجِهاتِ، أَثْخَنُوکَ بِالْجِراحِ، وَحالُوا بَینَکَ وَبَینَ الرِّواحِ، وَلَمْ یبْقَ لَکَ ناصِرٌ، وَاَنْتَ مُحْتَسِبٌ صابِرٌ، تَذُبُّ عَنْ نِسْوَتِکَ وَاَوْلادِکَ.
حَتّی نَکَسُوکَ عَنْ جَوادِکَ، فَهَوَیتَ اِلَی الْاَرْضِ جَریحاً، تَطَؤُکَ الْخُیولُ بِحَوافِرِها، اَوْ تَعْلُوکَ الطُّغاةُ بِبَواتِرِها.
قَدْ رَشَحَ لِلْمَوْتِ جَبینُکَ، وَاخْتَلَفَتْ بِالْاِنْقِباضِ وَالْاِنْبِساطِ شِمالُکَ وَیمینُکَ، تُدیرُ طَرْفاً خَفِیاً اِلی رَحْلِکَ وَبَیتِکَ، وَقَدْ شُغِلْتَ بِنَفْسِکَ عَنْ وَلَدِکَ وَاَهالیکَ، وَاَسْرَعَ فَرَسُکَ شارِداً، اِلی خِیامِکَ قاصِداً، مُحَمْحِماً باکِیاً.
فَلَمَّا رَأَینَ النِّساءُ جَوادَکَ مَخْزِیاً، وَنَظَرْنَ سَرْجَکَ عَلَیهِ مَلْوِیاً، بَرَزْنَ مِنَ الْخُدُورِ، ناشِراتِ الشُّعُورِ عَلَی الْخُدُودِ، لاطِماتِ الْوُجُوهِ، سافِراتٍ، وَبِالْعَویلِ داعِیاتٍ، وَبَعْدَ الْعِزِّ مُذَلَّلاتٍ، وَاِلی مَصْرَعِکَ مُبادِراتٍ.
وَالشِّمْرُ جالِسٌ عَلی صَدْرِکَ، وَمُولِغٌ سَیفَهُ عَلی نَحْرِکَ، قابِضٌ عَلی شَیبَتِکَ بِیدِهِ، ذابِحٌ لَکَ بِمُهَنَّدِهِ، قَدْ سَکَنَتْ حَواسُّکَ، وَخَفِیتْ اَنْفاسُکَ، وَرُفِعَ عَلَی الْقَناةِ رَأْسُکَ، وَسُبِی اَهْلُکَ کَالْعَبیدِ، وَصُفِدُوا فِی الْحَدید.
فَوْقَ اَقْتابِ الْمَطِیاتِ، تَلْفَحُ وُجُوهُهُمْ حَرَّ الْهاجِراتِ، یساقُونَ فِی الْبَراری وَالْفَلَواتِ، اَیدیهِمْ مَغْلُولَةٌ اِلَی الْاَعْناقِ، یطافُ بِهِمْ فِی الْاَسْواقِ.
فَالْوَیلُ لِلْعُصاةِ الْفُسَّاقِ، لَقَدْ قَتَلُوا بِقَتْلِکَ الْاِسْلامَ، وَعَطَّلُوا الصَّلاةَ وَالصِّیامَ، وَنَقَضُوا السُّنَنَ وَالْاَحْکامَ، وَهَدَمُوا قَواعِدَ الاْیمانِ، وَحَرَّفُوا ایاتِ الْقُرآنِ، وَهَمْلَجُوا فِی الْبَغْی وَالْعُدْوانِ.
لَقَدْ اَصْبَحَ رَسُولُ الله (صَلَّی الله عَلَیهِ والِهِ) مَوْتُوراً، وَعادَ کِتابُ الله عَزَّ وَجَلَّ مَهْجُوراً، وَغُودِرَ الْحَقُّ اِذْ قُهِرْتَ مَقْهُوراً.
وَفُقِدَ بِفَقْدِکَ التَّکْبیرُ وَالتَّهْلیلُ، وَالتَّحْریمُ وَالتَّحْلیلُ، وَالتَّنْزیلُ وَالتَّأْویلُ، وَظَهَرَ بَعْدَکَ التَّغْییرُ وَالتَّبْدیلُ، وَالْاِلْحادُ وَالتَّعْطیلُ، وَالْأَهْواءُ وَالْاَضالیلُ، وَالْفِتَنُ وَالْاَباطیلُ.
فَقامَ ناعیکَ عِنْدَ قَبْرِ جَدِّکَ الرَّسُولِ (صَلَّی الله عَلَیهِ والِهِ)، فَنَعاکَ اِلَیهِ بِالدَّمْعِ الْهَطُولِ، قائِلاً: یا رَسُولَ الله قُتِلَ سِبْطُکَ وَفَتاکَ، وَاسْتُبیحَ اَهْلُکَ وَحِماکَ، وَسُبِیتْ بَعْدَکَ ذَراریکَ، وَوَقَعَ الْمَحْذُورُ بِعِتْرَتِکَ وَذَویکَ.
فَانْزَعَجَ الرَّسُولُ، وَبَکی قَلْبُهُ الْمَهُولُ، وَعَزَّاهُ بِکَ الْمَلائِکَةُ وَالْاَنْبِیاءُ، وَفُجِعَتْ بِکَ اُمُّکَ الزَّهْراءُ، وَاخْتُلِفَتْ جُنُودُ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ، تُعَزِّی اَباکَ امیر المؤمنین، وَاُقیمَتْ لَکَ الْمَآتِمُ فی اَعْلا عِلّیینَ، وَلُطِمَتْ عَلَیکَ الْحُورُ الْعِینُ.
وَبَکَتِ السَّماءُ وَسُکَّانُها، وَالْجِنانُ وَخُزَّانُها، وَالْهِضابُ وَاَقْطارُها، وَالْبِحارُ وَحیتانُها، وَالْجِنانُ وَوِلْدانُها، وَالْبَیتُ وَالْمَقامُ، وَالْمَشْعَرُ الْحَرامُ، وَالْحِلُّ وَالْاِحْرامُ.
اللهمَّ فَبِحُرْمَةِ الْمَکانِ الْمُنیفِ، صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَاحْشُرْنی فی زُمْرَتِهِمْ، وَاَدْخِلْنی الْجَنَّةَ بِشَفاعَتِهِمْ.
اللهمَّ اِنّی اَتَوَسَّلُ اِلَیکَ یا اَسْرَعَ الْحاسِبینَ، وَیا اَکْرَمَ الْاَکْرَمینَ، وَیا اَحْکَمَ الْحاکِمینَ، بِمُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِیینَ، رَسُولِکَ اِلَی الْعالَمینَ اَجْمَعینَ.
وَبِأَخیهِ وَابْنِ عَمِّهِ الْاَنْزَعِ الْبَطینِ، الْعالِمِ الْمَکینِ، عَلِی امیر المؤمنین، وَبِفاطِمَةَ سَیدَةِ نِساءِ الْعالَمینَ، وَبِالْحَسَنِ الزَّکِی عِصْمَةِ الْمُتَّقینَ، وَبِأَبی عَبْدِالله الْحُسَینِ اَکْرَمِ الْمُسْتَشْهَدینَ، وَبِأَوْلادِهِ الْمَقْتُولینَ، وَبِعِتْرَتِهِ الْمَظْلُومینَ، وَبِعَلِی بْنِ الْحُسَینِ زَینِ الْعابِدینَ.
وَبِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِی قِبْلَةِالْاَوَّابینَ، وَجَعْفَرِبْنِ مُحَمَّدٍ اَصْدَقِ الصَّادِقینَ، وَمُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ مُظْهِرِ الْبَراهینَ، وَعَلِی بْنِ مُوسی ناصِرِ الدّینِ، وَمُحَمَّدِ بْنِ عَلِی قُدْوَةِ الْمُهْتَدینَ، وَعَلِی بْنِ مُحَمَّدٍ اَزْهَدِ الزَّاهِدینَ، وَالْحَسَنِ بْنِ عَلِی وارِثِ الْمُسْتَخْلَفینَ، وَالْحُجَّةِ عَلَی الْخَلْقِ اَجْمَعینَ، اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقینَ الْاَبَرّینَ، آلِ طه وَیس، وَاَنْ تَجْعَلَنی فِی الْقِیامَةِ مِنَ الْامِنینَ الْمُطْمَئِنِّینَ الْفائِزینَ، الْفَرِحینَ الْمُسْتَبْشِرینَ.
اللهمَّ اکْتُبْنی فِی الْمُسْلِمینَ، وَاَلْحِقْنی بِالصَّالِحینَ، وَاجْعَلْ لی لِسانَ صِدْقٍ فِی الْاخَرینَ، وَانْصُرْنی عَلَی الْباغینَ، وَاکْفِنی کَیدَ الْحاسِدینَ، وَاصْرِفْ عَنّی مَکْرَ الْماکِرینَ، وَاقْبِضْ عَنّی اَیدِی الظَّالِمینَ، وَاجْمَعْ بَینی وَبَینَ السَّادَةِ الْمَیامینَ فی اَعْلا عِلّیینَ، مَعَ الَّذینَ اَنْعَمْتَ عَلَیهِمْ مِنَ النَّبِیینَ، وَالصِّدّیقینَ وَالشُّهَداءِ وَالصَّالِحینَ، بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.
اللهمَّ اِنّی اُقْسِمُ عَلَیکَ بِنَبِیکَ الْمَعْصُومِ، وَبِحُکْمِکَ الْمَحْتُومِ، وَنَهْیکَ الْمَکْتُومِ، وَبِهذَا الْقَبْرِ الْمَلْمُومِ، الْمُوَسَّدِ فی کَنَفِهِ الْاِمامُ الْمَعْصُومُ، الْمَقْتُولُ الْمَظْلُومُ، اَنْ تَکْشِفَ مِنَ الْغُمُومِ، وَتَصْرِفَ عَنّی شَرَّ الْقَدَرِ الْمَحْتُومِ، وَتُجیرَنی مِنَ النَّارِ ذاتِ السُّمُومِ.
اللهمَّ جَلِّلْنی بِنِعْمَتِکَ، وَرَضِّنی بِقِسَمِکَ، وَتَغَمَّدْنی بِجُودِکَ وَکَرَمِکَ، وَباعِدْنی مِنْ مَکْرِکَ وَنَقِمَتِکَ، اللهمَّ اعْصِمْنی مِنَ الزَّلَلِ، وَسَدِّدْنی فِی الْقَوْلِ وَالْعَمَلِ، وَافْسَحْ لی فی مُدَّةِ الْاَجَلِ، وَاعْفِنی مِنَ الْأَوْجاعِ وَالْعِلَلِ، وَبَلِّغْنی بِمَوالِی وَبِفَضْلِکَ اَفْضَلَ الْأَمَلِ.
اللهمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاقْبَلْ تَوْبَتی، وارْحَمْ عَبْرَتی، وَاَقِلْنی عَثْرَتی، وَنَفِّسْ کُرْبَتی، وَاغْفِرْلی خَطیئَتی، وَاَصْلِحْ لی فی ذُرِّیتی.
اللهمَّ لاتَدَعْ لی فی هذَا الْمَشْهَدِ الْمُعَظَّمِ، وَالْمَحَلِّ الْمُکَرَّمِ، ذَنْباً اِلاَّ غَفَرْتَهُ، وَلاعَیباً اِلاَّ سَتَرْتَهُ، وَلاغَمّاً اِلاَّ کَشَفْتَهُ، وَلارِزْقاً اِلاَّ بَسَطْتَهُ، وَلاجاهاً اِلاَّ عَمَّرْتَهُ، وَلافَساداً اِلاَّ اَصْلَحْتَهُ، وَلاَ أَمَلاً اِلاَّ بَلَّغْتَهُ، وَلادُعاءً اِلاَّ اَجَبْتَهُ، وَلامُضَیقاً اِلاَّ فَرَّجْتَهُ، وَلاشَمْلاً اِلاَّ جَمَعْتَهُ.
وَلا اَمْراً اِلاَّ اَتْمَمْتَهُ، وَلامالاً اِلاَّ کَثَّرْتَهُ، وَلاخُلْقاً اِلاَّ حَسَّنْتَهُ، وَلااِنْفاقاً اِلاَّ اَخْلَفْتَهُ، وَلاحالاً اِلاَّ عَمَّرْتَهُ، وَلاحَسُوداً اِلاَّ قَمَعْتَهُ، وَلاعَدُوّاً اِلاَّ اَرْدَیتَهُ، وَلاشَرّاً اِلاَّ کَفَیتَهُ، وَلامَرَضاً اِلاَّ شَفَیتَهُ، وَلابَعیداً اِلاَّ اَدْنَیتَهُ، وَلاشَعْثاً اِلاَّ لَمَمْتَهُ، وَلاسُؤالاً اِلاَّ اَعْطَیتَهُ.
اللهمَّ اِنّی اَسْأَلُکَ خَیرَ الْعاجِلَةِ وَثَوابَ الْاجِلَةِ، اللهمَّ اَغْنِنی بِحَلالِکَ عَنِ الْحَرامِ، وَبِفَضْلِکَ عَنْ جَمیعِ الْاَنامِ، اللهمَّ اِنّی اَسْأَلُکَ عِلْماً نافِعاً، وَقَلْباً خاشِعاً، وَیقیناً شافِیاً، وَعَمَلاً زاکِیاً، وَصَبْراً جَمیلاً، وَأَجْراً جَزیلاً.
اللهمَّ ارْزُقْنی شُکْرَ نِعْمَتِکَ عَلَی، وَزِدْ فیاِحْسانِکَ وَکَرَمِکَ اِلَی، وَاجْعَلْ قَوْلی فِی النَّاسِ مَسْمُوعاً، وَعَمَلی عِنْدَکَ مَرْفُوعاً، وَاَثَری فِی الْخَیراتِ مَتْبُوعاً، وَعَدُوّی مَقْمُوعاً.
اللهمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الْاَخْیارِ، فی اناءِ اللَّیلِ وَاَطْرافِ النَّهارِ، وَاکْفِنی شَرَّ الْاَشْرارِ، وَطَهِّرْنی مِنَ الذُّنُوبِ وَالْاَوْزارِ، وَاَجِرْنی مِنَ النَّارِ، وَاَحِلَّنی دارَالْقَرارِ، وَاغْفِرْلی وَلِجَمیعِ اِخْوانی فیکَ، وَاَخَواتی الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ، بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.
ثمّ توجّه الی القبلة، وصلّ رکعتین، واقرأ فی الاولی وفی الثانیة الحشر، واقنت وقل:
لااِلهَ اِلاَّ الله الْحَلیمُ الْکَریمُ، لااِلهَ اِلاَّ الله الْعَلِی الْعَظیمُ، لااِلهَ اِلاَّ الله رَبُّ السَّماواتِ السَّبْعِ وَالْاَرَضینَ السَّبْعِ، وَما فیهِنَّ وَما بَینَهُنَّ، خِلافاً لِأَعْدائِهِ، وَتَکْذیباً لِمَنْ عَدَلَ بِهِ، وَاِقْراراً لِرُبُوبِیتِهِ، وَخُضُوعاً لِعِزَّتِهِ، الْاَوَّلُ بِغَیرِ اَوَّلٍ، وَالْاخِرُ بِغَیرِ آخِرٍ، الظَّاهِرُ عَلی کُلِّ شَیء بِقُدْرَتِهِ، الْباطِنُ دُونَ کُلِّ شَیء بِعِلْمِهِ وَلُطْفِهِ.
لا تَقِفُ الْعُقُولُ عَلی کُنْهِ عَظَمَتِهِ، وَلاتُدْرِکُ الْاَوْهامُ حَقیقَةَ ماهِیتِهِ، وَلاتَتَصَوَّرُ الْاَنْفُسُ مَعانِی کَیفِیتِهِ، مُطَّلِعاً عَلَی الضَّمائِرِ، عارِفاً بِالسَّرائرِ، یعْلَمُ خائِنَةَ الْاَعْینِ وَما تُخْفِی الصُّدُورُ.
اللهمَّ اِنّی اُشْهِدُکَ عَلی تَصْدیقی رَسُولِکَ (صَلَّی الله عَلَیهِ والِهِ) وَایمانی بِهِ، وَعِلْمی بِمَنْزِلَتِهِ، وَاِنّی أشْهَدُ اَنَّهُ النَّبِی الَّذی نَطَقَتِ الْحِکْمَةُ بِفَضْلِهِ وَبَشَّرَتِ الْاَنْبِیاءُ بِهِ، وَدَعَتْ اِلَی الْاِقْرارِ بِما جاءَ بِهِ، وَحَثَّتْ عَلی تَصْدیقِهِ بِقَوْلِهِ تَعالی:
(الَّذی یجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْریةِ وَالْاِنْجیلِ یأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَینْهیهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ وَیحِلُّ لَهُمُ الطَّیباتِ وَیحَرِّمُ عَلَیهِمُ الْخَبائِثَ وَیضَعُ عَنْهُمْ اِصْرَهُمْ وَالْاَغْلالَ الَّتی کانَتْ عَلَیهِمْ).
فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ رَسُولِکَ اِلَی الثَّقَلَینِ، وَسَیدِ الْاَنْبِیاءِ الْمُصْطَفِینَ، وَعَلی اَخیهِ وَابْنِ عَمِّهِ، اللَّذَینِ لَمْ یشْرِکا بِکَ طَرْفَةَ عَینٍ اَبَداً، وَعَلی فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَیدَةِ نِساءِ الْعالَمینَ.
وَعَلی سَیدَی شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ الْحَسَنِ وَالْحُسَینِ، صَلاةً خالِدَةَ الدَّوامِ، عَدَدَ قَطْرِ الرِّهامِ، وَزِنَةَ الْجِبالِ وَالْاکامِ، ما اَوْرَقَ السَّلامُ وَاخْتُلِفَ الضِّیاءُ وَالظَّلامُ، وَعَلی آلِهِ الطَّاهِرینَ، الْاَئِمَّةِ الْمُهْتَدینَ، الذَّائِدینَ عَنِ الدّینِ، عَلِی وَمُحَمَّدٍ، وَجَعْفَرٍ وَمُوسی، وَعَلِی وَمُحَمَّدٍ، وَعَلِی وَالْحَسَنِ وَالْحُجَّةِ، الْقُوَّامِ بِالْقِسْطِ، وَسُلالَةِ السِّبْطِ.
اللهمَّ اِنّی اَسْأَلُکَ بِحَقِّ هذَا الْاِمامِ فَرَجاً قَریباً، وَصَبْراً جَمیلاً، وَنَصْراً عَزیزاً، وَغِنی عَنِ الْخَلْقِ، وَثَباتاً فِی الْهُدی، وَالتَّوْفیقَ لِما تُحِبُّ وَتَرْضی، وَرِزْقاً واسِعاً حَلالاً طَیباً، مَریئاً دارّاً سائِغاً، فاضِلاً، مُفْضِلاً، صَبّاً صَبّاً، مِنْ غَیرِ کَدٍّ وَلانَکَدٍ، وَلامِنَّةٍ مِنْ اَحَدٍ، وَعافِیةً مِنْ کُلِّ بَلاءٍ وَسُقْمٍ وَمَرَضٍ، وَالشُّکْرَ عَلَی الْعافِیةِ وَالنَّعْماءِ.
وَاِذا جاءَ الْمَوْتُ، فَاقْبِضْنا عَلی اَحْسَنِ ما یکُونُ لَکَ طاعَةً، عَلی ما اَمَرْتَنا مُحافِظینَ، حَتّی تُؤَدِّینا اِلی جَنَّاتِ النَّعیمِ، بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.
اللهمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاَوْحِشْنی مِنَ الدُّنْیا، وَآنِسْنی بِالْاخِرَةِ، فَاِنَّهُ لایوحَشُ مِنَ الدُّنْیا اِلاِّ خَوْفُکَ، وَلایؤْنَسُ بِالْاخِرَةِ اِلاَّ رَجاؤُکَ.
اللهمَّ لَکَ الْحُجَّةُ لاعَلَیکَ، وَاِلَیکَ الْمُشْتَکی لا مِنْکَ، فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَاَعِنّی عَلی نَفْسِی الظَّالِمَةِ الْعاصِیةِ، وَشَهْوَتِی الْغالِبَةِ، وَاخْتِمْ لی بِالْعافِیةِ.
اللهمَّ اِنَّ اِسْتِغْفاری اِیاکَ، وَأَنَا مُصِرٌّ عَلی ما نَهَیتَ، قِلَّةُ حَیاءٍ، وَتَرْکی الْاِسْتِغْفارَ مَعَ عِلْمی بِسَعَةِ حِلْمِکَ، تَضْییعٌ لِحَقِّ الرَّجاءِ.
اللهمَّ اِنَّ ذُنُوبی تُؤْیسُنی اَنْ اَرْجُوَکَ، وَاِنَّ عِلْمی بِسَعَةِ رَحْمَتِکَ یمْنَعُنی اَنْ اَخْشاکَ، فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَصَدِّقْ رَجائی لَکَ، وَکَذِّبْ خَوْفی مِنْکَ، وَکُنْ لی عِنْدَ اَحْسَنِ ظَنّی بِکَ، یا اَکْرَمَ الْاَکْرَمینَ.
اللهمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاَیدْنی بِالْعِصْمَةِ، وَاَنْطِقْ لِسانی بِالْحِکْمَةِ، وَاجْعَلْنی مِمَّنْ ینْدَمُ عَلی ما ضَیعَهُ فیاَمْسِهِ، وَلایغْبَنُ حَظُّهُ فی یوْمِهِ، وَلایهِمُّ لِرِزْقِ غَدِهِ.
اللهمَّ اِنَّ الْغَنِی مَنِ اسْتَغْنی بِکَ وَافْتَقَرَ اِلَیکَ، وَالْفَقیرُ مَنِ اسْتَغْنی بِخَلْقِکَ عَنْکَ، فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَاَغْنِنی عَنْ خَلْقِکَ بِکَ، وَاجْعَلْنی مِمَّنْ لایبْسُطُ کَفّاً اِلاَّ اِلَیکَ.
اللهمَّ اِنَّ الشَّقِی مَنَ قَنَطَاَمامَهُ التَّوْبَةُ وَوَراءَهُ الرَّحْمَةُ، وَاِنْ کُنْتُ ضَعیفَ الْعَمَلِ فَاِنّی فیرَحْمَتِکَ قَوِی الْأَمَلِ، فَهَبْ لی ضَعْفَ عَمَلی لِقُوَّةِ أَمَلی.
اللهمَّ اِنْ کُنْتَ تَعْلَمُ اَنَّ فیعِبادِکَ مَنْ هُوَ اَقْسی قَلْباً مِنّی، وَاعْظَمُ مِنّی ذَنْباً، فَاِنّی اَعْلَمُ اَنَّهُ لامَوْلی اَعْظَمُ مِنْکَ طَوْلاً، وَاَوْسَعُ رَحْمَةً وَعَفْواً، فَیامَنْ هُوَ اَوْحَدُ فیرَحْمَتِهِ، اِغْفِرْلِمَنْ لَیسَ بِأَوْحَدَ فی خَطیئَتِهِ.
اللهمَّ اِنَّکَ اَمَرْتَنا فَعَصَینا، وَنَهَیتَ فَمَا انْتَهَینا، وَذَکَرْتَ فَتَناسَینا، وَبَصَّرْتَ فَتَعامَینا، وَحَذَّرْتَ فَتَعَدَّینا، وَما کانَ ذلِکَ جَزاءُ اِحْسانِکَ اِلَینا، وَاَنْتَ اَعْلَمُ بِما اَعْلَنَّا وَاَخْفَینا، وَاَخْبَرُ بِما نَأْتی وَما اَتَینا، فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَلاتُؤاخِذْنا بِما أَخْطَأْنا وَنَسینا، وَهَبْ لَنا حُقُوقَکَ لَدَینا، وَاَتِمَّ اِحْسانَکَ اِلَینا، وَاَسْبِلْ رَحْمَتَکَ عَلَینا.
اللهمَّ اِنَّا نَتَوَسَّلُ اِلَیکَ بِهذَا الصِّدّیقِ الْاِمامِ، وَنَسْأَلُکَ بِالْحَقِّ الَّذی جَعَلْتَهُ لَهُ، وَلِجَدِّهِ رَسُولِکَ، وَلِأَبَوَیهِ عَلِی وَفاطِمَةَ، اَهْلِ بَیتِ الرَّحْمَةِ، اِدْرارَ الرِّزْقِ الَّذی بِهِ قِوامُ حَیاتِنا، وَصَلاحُ اَحْوالِ عِیالِنا، فَأَنْتَ الْکَریمُ الَّذی تُعْطی مِنْ سَعَةٍ وَتَمْنَعُ مِنْ قُدْرَةٍ، وَنَحْنُ نَسْأَلُکَ مِنَ الرِّزْقِ ما یکُونُ صَلاحاً لِلدُّنْیا وَبَلاغاً لِلْاخِرَةِ.
اللهمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَاغْفِرْلَنا وَلِوالِدَینا، وَلِجَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ، وَالْمُسْلِمینَ وَالْمُسْلِماتِ، الْاَحْیاءِ مِنْهُمْ وَالْاَمْواتِ، وَآتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَفِی الْاخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنا عَذابَ النَّارِ.
ثم ترکع وتسجد وتجلس وتتشهد وتسلّم، فاذا سبّحت فعفّر خدّیک وقل:
سُبْحانَ الله وَالْحَمْدُلله وَلااِلهَ اِلاَّ الله وَالله اَکْبَرُ - اربعین مرّة.
واسأل الله العصمة والنجاة، والمغفرة والتوفیق بحسن العمل والقبول، لما تتقرب به الیه وتبتغی به وجهه.
وقف عند الرأس ثمّ صلّ رکعتین علی ما تقدم، ثم انکبّ علی القبر وقبّله وقل:
زادَ الله فی شَرَفِکُمْ وَالسَّلامُ عَلَیکُمْ وَرَحْمَةُالله وَبَرَکاتُهُ.
وادع لنفسک ولوالدیک ولمن أردت.
دعای آنحضرت در روز عاشورا:
سلام بر آدم برگزیده خداوند از میان مخلوقاتش، سلام بر شیث ولی خدا وبرگزیده اش، سلام بر ادریس قیام کننده برای خدا به حجت وگواهش، سلام بر نوح اجابت شده در دعایش.
سلام بر هود همواره تأیید شده از طرف پروردگارش، سلام بر صالح برسردارنده تاج کرامت از طرف مولایش، سلام بر ابراهیم برگزیده شده به دوستی از طرف پروردگارش.
سلام بر اسماعیل رها شده از طرف خداوندبا ذبح بزرگی از بهشتش، سلام بر اسحاق که خداوند نبوت را در فرزندان او نهاد، سلام بر یعقوب که خداوند با رحمت خود چشمش را به او باز گرداند، سلام بر یوسف که خداوند با عظمتش او را از چاه نجات داد.
سلام بر موسی که با قدرت الهی دریا برایش شکافته شد، سلام برهارون که خداوند او را به نبوّتش مخصوص ساخت، سلام بر شعیب که خداوند او را بر امتّش پیروز گردانید، سلام بر داوود که خداوند از خطایش در گذشت.
سلام بر سلیمان که با عزّت خداوندی جن مسخّر او گردید، سلام بر ایوب که خداوند او را از بیماری شفا داد، سلام بر یونس که خداوند وعده حتمی اش را برایش متحقق ساخت، سلام بر عزیر که خداوند او را بعد از مرگ زنده کرد.
سلام بر زکریا که بر بلاها صبور بود، سلام بر یحیی که خداوند او را به شهادت مفتخر ساخت، سلام برروح خدا وکلمه او حضرت عیسی.
سلام بر محمد حبیب الهی وبرگزیده او، سلام بر امیر مؤمنان علی بن ابی طالب برادر مخصوصش، سلام بر فاطمه زهرا دخترش، سلام بر ابی محمد حسن وصی وجانشین پدرش، سلام بر حسین که جانش را تقدیم کرد.
سلام بر کسی که در آشکار ونهان اطاعت خداوند را نمود، سلام بر کسی که خداوند شفاء را در تربت او قرار داد، سلام بر کسی که اجابت دعا زیر گنبد اوست، سلام بر کسی که امامان از فرزندان او هستند.
سلام برفرزند خاتم پیامبران، سلام برفرزند امیرمؤمنان، سلام بر فرزند فاطمه زهرا، سلام بر فرزند خدیجه کبری، سلام بر فرزند سدره منتهی، سلام بر فرزند بهشت جاودان، سلام بر فرزند زمزم وصفا.
سلام بر بخون غلطیده، سلام بر حجاب دریده، سلام بر پنجمین فردآل عبا، سلام بر غریب غریبان، سلام بر سیدالشهداء، سلام بر کشته زنازادگان، سلام بر ساکن کربلا.
سلام بر آنکه فرشتگان آسمان بر او گریستند، سلام بر آنکه فرزندانش پاکان جهانند، سلام بر پیشوای دین، سلام بر مواضع برهانهای الهی، سلام بر پیشوایان بزرگوار، سلام بر خونین جامگان، سلام بر لبهای خشکیده.
سلام بر بدنهای بزنجیر کشیده واسیر شده، سلام بر روحهای به پنهانی برده شده، سلام بر پیکرهای عریان، سلام بر جسمهای نحیف ورنگ باخته.
سلام بر خونهای ریخته، سلام بر اعضاء قطعه قطعه شده، سلام بر سرهای بالای نیزه رفته، سلام بر زنان سر برهنه گردیده.
سلام بر حجت پروردگار جهانیان، سلام بر تو وبر پدران پاکیزه ات،
سلام بر تو وبر فرزندان شهیدت، سلام بر تو وبر فرزندان یاریگرت، سلام بر تو وبر فرشتگان ملازم آرامگاهت.
سلام بر کشته مظلوم، سلام بر برادر مسمومش، سلام بر علی اکبر، سلام بر فرزند شیرخوارش.
سلام بر بدنهای مسلوب وعریان، سلام بر خاندان نزدیک، سلام بر جنگاوران بیابان، سلام بر دور افتادگان از وطن خویش.
سلام بر مدفونهای بی کفن، سلام بر سرهای جدا شده از بدن، سلام بر صبورِ وبردبار در مصائب.
سلام بر مظلوم بدون یاور، سلام بر ساکن خاک پاک، سلام بر صاحب گنبد بلند، سلام بر آنکه خداوند او را پاک نمود، وسلام بر آنکه جبرئیل بدو افتخار کرد، سلام بر آنکه میکائیل در گاهواره با او سخن گفت.
سلام بر پیمان شکسته، سلام بر حرمت از هم دریده، سلام بر آنکه به ستم خونش ریخته شد، سلام برغسل داده شده به خون زخمها، سلام برآب داده شده به جامهای تیره.
سلام بر مظلومی که خونش مباح شد، سلام بر سر بریده، سلام بر مدفون بدست روستائیان، سلام بر رگ بریده گردن، سلام بر مدافع بدون یاور.
سلام بر سپید موی غرقه بخون، سلام بر گونه های خاک آلوده، سلام بر بدن عریان، سلام بر دندانهای کوبیده شده با چوب خیزران، سلام بر سر بالای نیزه رفته، سلام بر جسمهای عریان رها شده در بیابان، که گرگهای درنده بر آنها حمله برده وحیوانات وحشی بر سر آنها فرود آمدند.
سلام بر تو ای مولای من وبر فرشتگانی که گرداگرد قبر تو بوده وقبرت را در میان گرفته اند، پیرامون مزارت گردهم آمده اند، وبه زیارت تو می آیند، سلام بر تو، بدرستیکه بسوی تو آمده وآرزومند رستگاری نزد توام.
سلام بر تو، سلام آگاه به حرمت واحترامت، خالص در ولایت ودوستی ات، خواهان نزدیکی بخدا با محبتّت، بیزار از دشمنانت، سلام بر کسی که قلبش در مصیبت مجروح، اشکهایش هنگام ذکر نام تو ریزان است، سلام مصیبت زده محزون وشیدای فروتن.
سلام کسی که اگر در کربلا با تو بود در مقابل شمشیرهای برّان تو را حفاظت کرده، وبا قیمانده روحش را در مقابل تو بمرگ تقدیم می کرد، در پیشاپیش تو بجهاد برمی خواست وبر علیه دشمنانت تو را یاری می نمود، وروح وجان ومال وفرزندش را فدای تو می کرد، روحش فدای روحت وخاندانش نگاهدار ومدافع خاندانت.
اگر روزگار زندگیم بتأخیر افتاد ومقدّرات مرا از یاریت بازداشت، ودر مقابل دشمنانت نجنگیدم، وبا مخالفانت نبرد ننمودم، بخاطر تو وآنچه بر تو وارد شده، هر صبح وشام برایت ناله کرده بجای اشک خون می گریم، تا آنگاه که با حسرت واندوه وغصّه جان دهم.
گواهی می دهم که نماز را بر پاداشته وزکات را ادا کردی، به نیکی فرمان داده واز منکر وبدی بازداشتی، خداوند را فرمان برده وسرپیچی نکردی، وبه او وریسمانش چنگ زده واو را خشنود نمودی، خشیت او را بدل گرفته ومراقبت او را نموده واو امرش را اجابت کردی.
سنّتها را انجام داده وآشوبها را فرو نشاندی، به پاکی وراستی خوانده وراههای صلاح را روشن ومبین ساختی، ودر راه خدا به بهترین وجه جهاد وکوشش نمودی.
مطیع پروردگارت وپیرو جدّت پیامبر، که درود خدا بر او وخاندانش باد، بودی، سخن پدرت را شنیده ووصیت وسفارش برادر را به انجام رساندی، بر پا دارنده پایه واساس دین، ودرهم کوبنده طغیان وسرکشی، سخت گیر وکوبنده بر آشوبگران وطغیانگران ونصیحتگر امت بودی.
ستایشگر در گردابهای مرگ، درگیر با فاسقین، بر پا دارنده حجتهای الهی، مهربان در مقابل اسلام ومسلمین ویاور حق، وصبور وبردبار در هنگام بلا، ومحافظ دین ونگاهبان آن بودی.
نگاهبان هدایت ویاور آن، گستراننده عدالت ویاریگر دین ونمایانگر آن بودی، بازیچه شمرنده دین را از کارش بازداشته واو را منع نمودی، حق زیردستان را از موالیشان گرفته، وبین قوی وضعیف در قضاوت به مساوات رفتار کردی.
پرورنده یتیمها وملجأمردم، وعزت اسلام، ومعدن احکام، وهمپیمان بخشش وانعام، رهرو راه جدّت وپدرت، وهمانند برادرت وصی پدرت بودی.
وفا دار به ذمّه ها، متخلّق به اخلاق نیکو، بسیار بخشنده، شب زنده دار، برپاگر روشها، دارنده اخلاق نیکو، سوابق درخشان، نسب وحسب شریف وارزشمند، رتبه برتر، منقبتهای فراوان، سرشتهای ستوده، عطای ارزشمند، بردبار، رشید، بخشنده، بسیار دانا، پیشوای شهید، آموزشگر بازگشت کننده وتوبه کننده، مهربان، با هیبت.
فرزند برای پیامبر ونجات دهنده برای قرآن، ویاور امت بودی،
درطاعت الهی کوشا وحافظ عهد ومیثاق، وکناره گیرنده از راههای فاسقین، وتلاشکر تا حد توان بوده، ورکوع وسجده های طولانی داشتی.
زاهد در دنیا همچون شخص کوچ کننده از آن، نگرنده به آن بدیده ترسندگان از آن، بازداشته شده از آن آرزوهایش، برگرفته شده همتش از زینتهایش، نگرنده زرق وبرقهایش با گوشه چشم بوده، ورغبت ومیلت به آخرت شناخته شده بود، تا آنگاه که ظلم وبیداد دست از آستین بیرون آورد وبا سلاح به میدان آمد، وگمراهان در ضلالت خود غرق شدند، در حالیکه تو در حرم جدت ساکن، واز ستمگران دوری گزیده بودی، در خانه ومحراب بسر برده، واز امیال وشهوات برکنارد، با قلب وزبان به مقدار توان زشتی را زشت می شمردی.
آنگاه که موقعیت مقتضی گردید پرچم مخالفت برداشته، وبا مخالفان کارزار کردی، با فرزندان وخاندان وپیروان ودوستان براه افتاده، وبا حکمت وپند واندرزهای نیکو بسوی خداوند خوانده، وبه برپاداشتن حدود وفرمانبری از معبود امر نمودی، واز پلیدی وسرکشی بازداشته وبا ظلم وستم مقابله کردی.
پس از آنکه آنان را از کار خود بازداشته، وحجّت ودلیل را برایشان تاکید نمودی، با آنان کارزار کردی، بیعتت را شکسته وبر پروردگار وجدّت خشم نموده وباتو جنگیدند، بر زخم زبانها وضربه ها ایستادگی کرده، ولشکریان ستمگر را درهم کوبیدی، در گرد وغبار بر خاسته در میدان کارزار باذوالفقاری وارد شدی که گویاعلی مرتضی در آنجا حضور دارد.
آنگاه که ترا پایدار وثابت قدم وشجاع یافتند، با شرارت وکینه توزی قدم به میدان گذارده، با حیله وبدی خود با تو جنگیدند، وآن شخص ملعون به لشکریانش دستور حمله داد، ترا از آب ووارد شدن به آن بازداشته وبجنگ وکارزار کشاندند، وبراین امر شتاب ورزیدند، تیرها وسنگها را بطرف تو پرتاب کرده ودستهای جنایتکارشان را برای نابودیت گشودند.
احترام ترا حفظ نکرده، واز عواقب کارهایشان در کشتن فرزندان وتاراج اموالت نهراسیدند، تو پیشقدم در سختی ها وتحمّل کننده آزار واذیتها بودی، فرشتگان آسمانی از صبر وشکیبائی ات در شگفت شدند.
پس از هر سو تو را محاصره کرده وزخمهای عمیقی بر تو وارد ساختند، در حالیکه برای تو یاوری نمانده بود میان تو وشب مانع شدند، تو متحمل رنجها وصبور وشکیبا بودی، واز زنان وفرزندانت دفاع می نمودی.
تا اینکه تو را از اسبت انداخته ومجروح بر زمین افتادی، اسبها با سمهایشان بر تو تازیدند وستمگران وسرکشان شمشیرهای برّانشان را بر تو فرود آوردند.
پیشانیت برای مرگ عرق کرده بود، وبه راست وچپ کشیده می شدی با گوشه چشم بسوی خیمه هایت نگریسته وفرزندان وخاندانت تو را بخود مشغول ساخته بود، واسبت گریزان در حالیکه می گریست وشیهه می زد بسوی خیمه ها شتافت.
هنگامی که زنان اسبت را با حالت شرمساری دیده وبه زین واژگونش نظر افکندند، با موهای پریشان وشیون کنان وناله کنان از خیمه ها بیرون آمدند، ودر حالیکه پس از عزّت وشکوه خوار وذلیل شده بودند بسوی قتلگاه شتافتند.
در حالیکه شمر بر روی سینه ات نشسته وشمشیرش را بر گودی زیر گلوی تو فرو برده ومحاسنت را با دستش گرفته بود، سرت را با شمشیر خود برید، در آن حال آرامش خود را حفظ کرده ونفسهایت پنهان شده بود، سرت بر بالای نیزه قرار داشت وخانواده ات همچون بندگان اسیر، ودر غل وزنجیر قرار گرفتند.
در فراز پالانهای چهارپایان چهره هاشان از گرمای ظهر تابستان می سوخت، ودر بیابانها ودشتهای پهناور پیش برده می شدند، دستهایشان به گردنهاشان آویخته ودر بازارها آنان را می گرداندند.
پس وای بر سرکشان گنهکار، به کشتنت اسلام را کشتند ونماز وروزه را بیهوده ومهمل گذاردند، سنّتها واحکام را شکسته وپایه های ایمان را نابود کردند، آیات قرآن را تحریف ودر فساد ودشمنی سخت تلاش نمودند.
آنگاه که تو کشته شدی بتحقیق که انتقام خون کشته شده رسول خدا - که درود خدا بر او وخاندانش باد - ناگرفته ماند، وکتاب خدارها شده وبه حق خیانت گردید.
با نابودیت تکبیر وتهلیل، وتحریم وتحلیل، وتنزیل وتأویل از میان رفت، پس از تو تغییر وتبدیل وبی دینی وکفرو خواهشهای نفسانی، وگمراهی ها وآشوبها، وبیهودگی ها وباطلها آشکار گردید.
خبر دهنده مرگت در کنار قبر جدت رسول خدا - که درود خدا بر او وخاندانش باد - برخاست واشک ریزان خبر مرگت را به او داد، در حالیکه می گفت: ای رسول خدا! فرزند وجوانت کشته شد، خانواده ونزدیکانت بیچاره شدند، وفرزندانت پس از تو اسیر گردیدند وخانواده وافرادت در گرفتاری بلا افتادند.
پس پیامبر آشفته خاطر شده وقلب گریانش گریست، وبخاطر تو فرشتگان وپیامبران به او تسلیت گفتند، وبخاطر تو مادرت زهرا سوگوار ومصیبت زده شد، فرشتگان مقرّب برای سوگواری وتسلیت گفتن به پدرت امیر مؤمنان نزد او می رفتند، وبرایت در اعلی علّیین مجلس عزا وماتم بر پا شد، وبخاطر تو حورالعین بر خود سیلی زدند.
آسمان وساکنانش، وبهشت ها وخزانه دارانش، وکوههای گسترده بر روی زمین وکرانه هایش، ودریاها وماهیانش، وجنّیان وفرزندانشان، وخانه خدا ومقام ابراهیم، ومشعر الحرام وحل واحرام برای تو گریستند.
پروردگارا! به احترام این جایگاه بلند بر محمد وخاندانش درود فرست ومرا در زمره ایشان قرار ده، وبه شفاعت ایشان وارد بهشت کن.
خدایا! همانا من بتو متوسل می شوم، ای سریعترین حسابگران، وای کریمترین کریمان، وای حکم کننده ترین حکم کنندگان، به حقّ محمد خاتم پیامبران، فرستاده ات بسوی تمامی جهانیان.
وبه برادر وپسرعمویش، جدا شده از شرک ودوگانه پرستی، انباشته از دانش وایمان، آن دانشمند بر خوردار از مقام بلند، علی امیر مؤمنان، وبحق فاطمه برترین بانوی جهان، وبحق حسن پاکیزه، نگاهبان تقوا پیشگان، وبحق حسین بزرگوارترین شهادت جویان، وبحق فرزندان کشته شده اش، وبخاندان مورد ظلم واقع شده اش، وبه علی بن حسین زینت عبادت کنندگان.
وبه محمد بن علی قبله گاه بازگشت کنندگان، وجعفر بن محمد ما راستگوترین راستگویان، وموسی بن جعفر آشکار کننده برهانها، وعلی بن موسی یاور آئین، ومحمد بن علی پیشوا وپیشتاز هدایت کنندگان، وعلی بن محمد پارساترین پارسایان وحسن بن علی وارث جانشینان وحجت بر تمامی آفریدگان، که بر محمد وخاندانش، آن راستگویان نیکوکار درود فرستی ومرا در روز قیامت از امان یافتگان، آسوده گان ورستگاران وشادمانان وبشارت یافتگان قرار دهی.
خدایا! نام مرا در زمره مسلمانان قرار ده، وبه صالحان بپیوند، ونامم را برزبان اقوام آینده نیکو وسخنم را دلپذیر گردان، ومرا برستمگران فاسد یاری کرده، واز حیله حسودان نگاهدار، وفریب فریبگران را از من دور ساز، ودستان ستمگران را از من کوتاه نما، ومیان من وآقایان نیکوکاران در اعلی علّیین جمع گردان، بهمراه پیامبران وتصدیق کنندگان وشهیدان وصالحان، که به آنان نعمت ارزانی داشتی، به رحمتت ای رحم کننده ترین رحم کنندگان.
بارالها! ترا بحقّ پیامبرمعصومت وبحق حکم حتمی ونهی پوشیده ات، وبحق این قبرکه به زیارتش روی آورده، وامام معصومی که مظلومانه شهید شده ودرآن جای داده شده، سوگند می دهم که مرا از اندوهها بدر آورده، بی وشرّ وبدی قضا وقدرت را از من بازداری، واز آتش گرم دوزخ رهایم سازی.
خدایا! به نعمت خودت بزرگوارم گردان، وبعطایت از من خشنود شو، وبجود وکرم وبخششت از من پرده پوشی کن، ومرا از فریب وانتقامت دور دار، بارالها! مرا از لغزش بازدار ودر گفتار وعمل استوار گردان وعمرم را طولانی ساز، واز دردها وبیماریها سلامت دار، وبحق اولیائم وبه فضلت مرا به بهترین آرزوها نائل گردان.
پروردگارا! بر محمد وخاندانش درود فرست وتوبه ام را بپذیر، وبر گریه ام رحم نما، ولغزشم را جبران کرده، وسختی ام را آسان فرما، واشتباهم را پوشانده، وفرزندانم را نیکو وصالح گردان.
بار خدایا! در این شهادتگاه پر عظمت ومکان پر کرامت برایم گناهی را مگذار مگر آنکه آنرا ببخشی، ونه عیبی مگر آنرا بپوشانی، ونه اندوهی مگر آنرا اصلاح بنمائی، ونه رزقی را مگر آنکه افزون گردانی، ونه منزلت ومقامی را مگر آنکه آنرا بگسترانی، ونه فساد وتباهی را مگر آنکه اصلاحش بنمائی، ونه آرزوئی را مگر اینکه آنرا به تحقّق رسانی، ونه دعا ونیایشی را مگر آنکه آنرا بپذیری، ونه تنگنائی را مگر آنکه آنرا بگشائی، ونه تفرّق وپراکندگی را مگر اینکه به اجتماع مبدّل گردانی.
ونه کاری را مگر آنکه به انجامش برسانی، ونه سرمایه ای را مگر آنکه آنرا افزون بنمائی، ونه اخلاقی را مگر آنکه نیکویش گردانی، ونه انفاق وبخششی را مگرآنکه مضاعف نمائی، ونه دگرگونی حالی را مگرآنکه آبادش کرده، ونه حسودی را مگر آنکه از میانش برده، ونه دشمنی را مگر آنکه آنرا درهم شکنی، ونه شر وبدی را مگر آنکه آنرا کفایت کنی، ونه بیماری را مگر آنکه شفایش دهی، ونه دور افتاده ای را مگر آنکه نزدیکش گردانی، ونه پراکندگی را مگر آنکه مجتمع بنمائی، ونه خواستی را مگر آنکه متحقق سازی.
خداوندا! از تو بهترین روی آوردنی وثواب آینده را خواستارم، بارالها! مرا با حلالت از حرامت، وبفضل وبخششت از تمامی آفریدگانت بی نیاز گردان، پروردگارا! از تو دانش بهره دهنده، وقلب خاشع، ویقین کامل، وکردار پاکیزه، وصبر زیبا وپاداش فراوان می خواهم.
خدایا! سپاسگزاری نعمتهایت را بر من ارزانی دار، واحسان وکرم وبخشش بی حسابت را بر من افزون فرما، وسخنم را در میان انسانها مسموع ودانشم را نزد خود بلند پایه گردان، واثر مرا در خیرات پیوسته، ودشمنم را خوار وزبون وشکست خورده قرار ده.
خداوندا! بر محمد وخاندان برگزیده اش در تمامی لحظات شب وروز درود فرست، ومرا از شرّ بدان نگاهدار، واز گناه وپلیدی پاکیزه، وآتش جهنم را از من دور ساز، وخانه بهشت را بر من حلال، ومن وتمامی برادران وخواهران مؤمن، که در راه تو آنها را یافته ام را برحمتت مورد آمرزش قرار ده، ای رحم کننده ترین رحم کنندگان.
سپس روبسوی قبله کرده ودورکعت نمازبگذار، در رکعت اول سوره سورة الانبیاء، انبیاء ودر رکعت دوم سوره حشر را قرائت نما، آنگاه قنوت گرفته وبگو:
معبود حقی جز خداوند بردبارو بزرگوار وجود ندارد، معبود حقی جز خداوند برتر وبالاتر نیست، معبود حقّی جز پروردگار آسمانهای هفتگانه وزمینهای هفتگانه وآنچه در آنها ودر میان آنهاست، نمی باشد، در حالیکه با دشمنان او مخالف واز منحرفین او بیزار بوده، وبه ربوبیت او اقرار، ودر برابر عزّت او خضوع می کنم، او اوّل وابتدائی است که آغازی ندارد، پایانی است که انتهاء ندارد، بر هر چیز با قدرتش غالب، وبادانش از درون هر چیز آگاه است.
عقلها را به کنه عظمتش راهی نیست، وگمانها ووهمها حقیقت هستی اش را نمی یابند، وجانها در درک کیفیت او عاجزند، بر درونها آگاه وبر پنهانی ها آشناست، خیانت چشمها وآنچه سینه ها پنهان داشته اند را می داند.
پروردگارا! تو را بر تصدیق پیامبرت وایمان به او وآگاهیم نسبت به مقام ومنزلتش گواه می گیرم، وشهادت می دهم که او همان پیامبری است که حکمت به فضلش بسخن در آمده، وپیامبران به او بشارت داده، وبه اقرار بدآنچه آورده فرا خوانده، وبه تصدیق نمودن ایشان تشویق نموده اند، همانگونه که این آیه حاکی از آن است:
(کسی که نام او که در تورات وانجیل نوشته شده است را می یابند، به نیکی فرمان داده، واز زشتی بازشان می دارد، پاکیزه را برای آنان حلال وناپاکی هارا حرام می کند، گرفتاری ها وزنجیرهایی که در آنها گرفتارند را از ایشان باز می گشاید)
پس بر محمد فرستاده ات به جن وانس، وبرترین پیامبرانت، وبر برادر وپسرعمویش، همان دو نفری که حتی یک چشم بر هم زدن بر تو شرک نورزیدند، وبر فاطمه برترین بانوی جهان درود فرست.
وبر دو آقای جوانان اهل بهشت حسن وحسین درود فرست، درودی جاودانه وپیوسته، به تعداد قطرات بارانهای نم نم کننده پیوسته، وبوزن وسنگینی کوها وتپّه ها، وسنگهای خاکستری رنگ، حرکت نورها وسایه ها، وبر خاندان پاکیزه اش وامامان هدایت شده ومدافعان از دین، علی ومحمد وجعفر، وموسی وعلی ومحمد، وعلی وحسن وحجت، بپادارندگان عدالت ونوادگان دختری پیامبر.
خداوندا! بحق این امام از تو گشایشی نزدیک، وشکیبائی زیاد، ویاری با عزّت، وبی نیازی از خلق، وپایداری در هدایت، وموفقیت بر آنچه امر کرده ای وبدان خشنودی، وروزی گسترده حلال پاکیزه تازه نیکوی گوارا، وفزون یافته ومداوم، بدون زحمت وسختی وبی هیچ منّتی ازکسی را خواستارم، ونیز سلامتی از هربلاو ودرد وبیماری، وسپاسگزاری برسلامتی ونعمتها را خواهانم.
وهر گاه که زمان مرگمان فرا رسد جانمان را در بهترین حالت ممکن که در فرمانبری تو بوده ونگاهبان فرامینت باشیم بگیر، تا اینکه ما را به بهشت های با نعمت وارد کنی، به رحمتت ای رحم کننده ترین رحم کنندگان.
بارالها! بر محمد وخاندانش درود فرست، ومرا از دنیا بر حذر وبه آخرت مأنوس دار، همانا چیزی جز خوف وترس از تو [مارا] از دنیا بوحشت نینداخته وچیزی جز امیدواری به تو [ما را] به آخرت مأنوس نمی دارد.
پروردگارا! حجت ودلیل از آن توست ونه بر علیه تو، وشکوه وشکایت بسوی توست ونه از جهت تو، پس بر محمد وخاندانش درود فرست ومرا بر نفس بسیار ستمگر وعصیانگر، وشهوت چیره شونده ام یاری فرما، وعاقبتم را به عافیت ونیکی بپایان رسان.
خداوندا! طلب بخشایشم، در حالیکه بر آنچه نهی فرموده ای اصرار وپافشاری می کنم، بر اساس کم حیائی ام بوده، وترک آمرزش طلبی ام از تو، با اینکه به بردباری گسترده ات آگاهم، زائل کردن امیدواری است.
بارالها! گناهانم مرا از امیدواری بتو مأیوس ساخته، وآگاهیم به گستردگی رحمتت مانع از خشیت من از تو شده است، پس بر محمد وخاندانش درود فرست وامیدواریم بخودت را متحقق، ووحشتم از تورا زائل فرما، همانگونه که از توانتظار دارم برایم باش، ای بزرگوارترین بزرگواران.
پروردگارا! بر محمد وخاندانش درود فرست ومرا به عصمت تأیید فرما، وزبانم را به حکمت گویا کن، ومرا از کسانی قرار ده که بخاطر آنچه در شب گذشته ضایع ساخته پشیمان بوده، وازبهره روزش محروم ومغبون نمی گردد، ودراندوه روزی فردایش نباشد.
خدایا! بی نیاز کسی است که از تو بی نیازی جویدو محتاج تو باشد، ونیازمند کسی است که از آفریدگانت طلب بی نیازی کند، پس بر محمد وخاندانش درود فرست ومرا از خلقت به خودت بی نیاز کن، واز کسانی قرار ده که دستش را جز بسوی تو نگشاید.
خدایا! بدبخت وتیره بخت کسی است که در حالیکه پیشاپیش او توبه وپشت سرش رحمت است نا امید باشد، واگر عملم اندک است امیدم در رحمت تو بسیار می باشد، پس کمی کردارم را به فراوانی آرزویم ببخشای.
بارخدایا! اگر می دانی که در میان بندگانت سنگ دلتر از من وپر گناهتر از من نیست، همانا من هم می دانم که مولا وآقائی از نظر فضیلت وبرتری بزرگتر از تو، ورحیم تر از تو، وچشم پوشتر از تو وجود ندارد، پس ای کسیکه در رحمتش یکتا ست از کسی که در ارتکاب گناه تنها نیست چشم پوشی کنی.
بارالها! فرمانمان دادی سرپیچی کردیم، نهیمان فرمودی وما نپذیرفتیم، متذکر مان کردی وما فراموش نمودیم، چشم بصیرت عطا کردی وما خود را به کوری زدیم، بر حذرمان داشتی پس تجاوز کردیم، این پاداش احسان تو بر ما نبود، وتو بد آنچه آشکار داشته وپنهان نمودیم آگاهی، واز آنچه آورده ومی آوریم باخبری، پس بر محمد وخاندانش درود فرست ومارا بدآنچه خطا کرده وفراموش کردیم بازخواست منما، حقوقی که نزد ما می باشد را بر ما ببخشای، واحسان خود را بر ما بپایان رسان ورحمتت را بر ما فروریز.
پروردگارا! بوسیله این امام بسیار راستگو بتو متوسل شده، وبحقّی که برای او وجدّش فرستاده ات، وپدر ومادرش علی وفاطمه خاندان رحمت، قرار دادی، از تو روزی پیوسته، که قوام زندگی ماو آسایش خاندانمان در گرو آنست، را خواهانم، پس تو آن کریم وبخشنده ای هستی که از روی فراخی وگستردگی عطا کرده، وبا قدرت باز می داری، وما رزقی که مصلحت دنیا در آن بوده ورسیدن به آخرت در آنست را از تو درخواست می کنیم.
خداوندا! بر محمد وخاندانش درود فرست، وما وپدر ومادرمان وهمه زنان ومردان مؤمن ومسلمان، زنده ومرده ایشان را بیامرز، ودر دنیا وآخرت بما نیکوئی ارزانی فرما، وما را از عذاب آتش نگاهدار.
سپس برکوع برو وسجده کن وبنشین وتشهّد گفته وسلام بگو، پس آنگاه که تسبیح حضرت زهرا (علیها السلام) را گفتی گونه ات را بر زمین گذار وچهل بار بگو:
پاک ومنزه است خداوند، وسپاس مخصوص اوست، ومعبودی جز او نمی باشد، وخدا بزرگتر از آنست که بوصف در آید.
خداوند پرهیز از گناه ونجات از آتش جهنم، وآمرزش وتوفیق برای کردارهای نیکو، وپذیرش آنچه بوسیله آن بسوی حضرتش نزدیک شده وخشنودی او را بدست آوری، را در خواست کن.
ودر بالای سر بایست ودورکعت نماز را همانگونه که گذشت بجای آور، سپس بر روی قبر خم شو وآنرا ببوس وبگو:
خداوند شرف شما را افزون گرداند، وسلام ورحمت وبرکتهای خداوند بر شما باد.
وآنگاه برای خودت وپدر ومادرت وهر که بخواهی دعا کن.
گزیده ای از گفتار آن حضرت
سخنان آن حضرت
در توصیف خود:
قوله (علیه السلام) فی وصف نفسه:
اَنَا الْمَهْدِی، اَنَا قائِمُ الزَّمانِ، اَنَا الَّذی اَمْلَأُها عَدْلاً کَما مُلِئَتْ جَوْراً.
سخن آن حضرت در توصیف خود:
منم مهدی، منم قائم، منم آنکه زمین را از عدالت پر گرداند، همانگونه که از ستم لبریز شده باشد.
در توصیف خود:
قوله (علیه السلام) فی وصف نفسه:
اَنَا بَقِیةُ الله فی اَرْضِهِ، وَالْمُنْتَقِمُ مِنْ اَعْدائِهِ.
سخن آن حضرت در توصیف خود:
منم باقیمانده حجتهای الهی در زمین، منم انتقام گیرنده از دشمنان خداوند.
در توصیف حجتهای خداوند:
قوله (علیه السلام) فی وصف حجج الله تعالی:
عَصَمَهُمُ الله مِنَ الذُّنُوبِ، وبَرَأَهُمْ مِنَ الْعُیوبِ، وَطَهَّرَهُمْ مِنَ الدَّنَسِ، وَنَزَّهَهُمْ مِنَ اللَّبْسِ، وَجَعَلَهُمْ خُزَّانَ عِلْمِهِ، وَمُسْتَوْدَعَ حِکْمَتِهِ، وَمَوْضِعَ سِرِّهِ، وَاَیدَهُمْ بِدَلائِلَ.
سخن آن حضرت در توصیف حجتهای خداوند:
خداوند ایشان را از گناهان دور، واز عیبها وزشتیها منزّه، واز آلودگی پاک، واز اشتباه وخطا مبرّا ومحفوظ داشته، وآنان را نگاهبانان گنجینه علم خویش، وامانتدار حکمت خود، ورازدار اسرارش قرار داده، وبا دلائل روشن تأیید وپشتیبانی نموده است.
در اینکه خدا با آنان است:
قوله (علیه السلام) فی انّ الله معهم:
اِنَّ الله مَعَنا، فَلا فاقَةَ بِنا اِلی غَیرِهِ، وَالْحَقُّ مَعَنا فَلَنْ یوحِشَنا مَنْ قَعَدَ عَنَّا.
سخن آن حضرت در اینکه خدا با آنان است:
خدا با ماست، وبا بودن او نیازی به دیگری نداریم، وحق با ماست، واز اینکه کسی از ما روی گرداند ترس ووحشتی نداریم.
در اینکه حق با آنان ودر آنان است:
قوله (علیه السلام) فی انّ الحق معهم وفیهم:
وَلْیعْلَمُوا اَنَّ الْحَقَّ مَعَنا وَفینا، وَلا یقُولُ ذلِکَ سِوانا اِلاَّ کَذَّابٌ مُفْتَرٌ، وَلا یدَّعیهِ غَیرُنا اِلاَّ ضالٌّ غَوِی.
سخن آن حضرت در اینکه حق با آنان ودر آنان است:
وباید بدانند که براستی حق با ما ونزد ماست، وغیر از ما هر کسی این سخن را بگوید دروغگو وتهمت زننده می باشد، وجز گمراه وگمراه کننده غیر از ما کسی ادّعای آن را نمی کند.
در اینکه آنان ساخته شده های خداوند می باشند:
قوله (علیه السلام) فی انهم صنایع ربهم:
نَحْنُ صَنایعُ رَبِّنا وَالْخَلْقُ بَعْدُ صَنایعُنا.
سخن آن حضرت در اینکه آنان ساخته شده های خداوند می باشند:
ما ساخته شده های پروردگار مان هستیم، وآفرینش بعد از ما ساخته شده های ماست.
در اینکه قلبهای آنان کانون اراده الهی است:
قوله (علیه السلام) فی ان قلوبهم وعاء مشیة الله عزَّ وجلَّ:
قُلُوبُنا اَوْعِیةٌ لِمَشِیةِ الله، فَاِذا شاءَ شِئْنا.
سخن آن حضرت در اینکه قلبهای آنان کانون اراده الهی است:
دلهای ما ظرف مشیت واراده الهی است، پس هر گاه او بخواهد ما خواهیم خواست.
در رد امور به آنان:
قوله (علیه السلام) فی التسلیم لهم ورد الامور الیهم:
اِتَّقُوا الله وَسَلِّمُوا لَنا، وَرُدُّوا الْاَمْرَ اِلَینا، فَعَلَینا الْاِصْدارُ کَما کانَ مِنَّا الْایرادُ، وَلاتُحاوِلُوا کَشْفَ ما غُطِّی عَنْکُمْ.
سخن آن حضرت در ردّ امور به آنان:
از خدا بترسید وتسلیم ما شوید، وکار را بما واگذار نمائید، وبرماست که شما را از سرچشمه سیراب بیرون آوریم، چنانکه بردن شما بسوی چشمه بوسیله ما بوده است، ودر پی کشف آنچه از شما پوشیده شده است نروید.
در عدم انحراف به سوی غیر آنان:
قوله (علیه السلام) فی عدم المیل الی غیرهم:
ولا تَمیلُوا عَنِ الْیمینِ وَتَعْدِلُوا اِلَی الْیسارِ، وَاجْعَلُوا قَصْدَکُمْ اِلَینا بِالْمَوَدَّةِ عَلَی السُّنَّةِ الْواضِحَةِ.
سخن آن حضرت در عدم انحراف بسوی غیر آنان:
از راه راست به راه چپ منحرف نشوید، وبا مودت ودوستی نسبت بما حرکت مستقیم خود را بر آئینی روشن استوار سازید.
در مورد عدم طلب معرفت الهی از غیر ایشان:
قوله (علیه السلام) فیمن طلب معرفة الله من غیر طریقتهم:
طَلَبُ الْمَعارِفِ مِنْ غَیرِ طَریقِنا اَهْلَ الْبَیتِ مُساوِقٌ لِاِنْکارِنا.
سخن آن حضرت در مورد طلب معرفت از غیر ایشان:
یافتن معارف جز از راه ما خاندان پیامبر، برابر با انکار ما می باشد.
در مورد ستم کنندگان به ایشان:
قوله (علیه السلام) فیمن ظلمهم:
مَنْ ظَلَمَنا کانَ فی جُمْلَةِ الظَّالِمینَ لَنا، وَکانَتْ لَعْنَةُ الله عَلَیهِ، لِقَوْلِهِ عَزَّ وَجَلَّ: (اَلا لَعْنَةُ الله عَلَی الظَّالِمینَ).
سخن آن حضرت در مورد ستم کنندگان به ایشان:
هر کس بما ستم روا دارد در زمره ستمکاران بما خواهد بود، ومشمول لعنت الهی می گردد، زیرا که خداوند فرموده است: (آگاه باشید که لعنت الهی بر گروه ستمکاران می باشد).
در مورد کسانی که از آنان بیزاری می جویند:
قوله (علیه السلام) فیمن یبرأون منه:
کُلُّ مَنْ نَبْرَأُ مِنْهُ، فَاِنَّ الله یبْرَأُ مِنْهُ وَمَلائِکَتَهُ وَرُسُلَهُ وَاَوْلِیائُهُ.
سخن آن حضرت در مورد کسانی که از آنان بیزاری می جویند:
از هر کس که ما از او اظهار برائت کنیم، خداوند وفرشتگان الهی وپیامبران واولیائش نیز از او بیزار خواهد بود.
در مورد کسانی که او را انکار می کنند:
قوله (علیه السلام) فیمن انکره:
لَیسَ بَینَ الله عَزَّ وَجَلَّ وَبَینَ اَحَدٍ قَرابَةٌ، وَمَنْ اَنْکَرَنی فَلیسَ مِنّی.
سخن آن حضرت در مورد کسانی که او را انکار می کنند:
بین خدا وهیچ کس خویشاوندی نیست، وهر که مرا انکار کند از من نمی باشد.
در مورد کسانی که او را می آزارند:
قوله (علیه السلام) فیمن آذاهم:
قَدْ آذانا جُهَلاءُ الشّیعَةِ وَحُمَقاؤهُمْ، وَمَنْ دینُهُ جَناحُ الْبَعُوضَةِ اَرْجَحُ مِنْهُ.
سخن آن حضرت در مورد کسانی که او را می آزارند:
نادانان وکم خردان شیعه وکسانی که پروبال پشه از دینداری آنان برتر ومحکم تر است، مارا آزار می دهند.
در مورد کسانی که اموال ایشان را به ناحق تصاحب می کنند:
قوله (علیه السلام) فیمن اکل من اموالهم:
مَنْ اَکَلَ مِنْ اَمْوالِنا شَیئاً فَاِنَّما یأْکُلُ فی بَطْنِهِ ناراً وَسَیصْلی سَعیراً.
سخن آن حضرت در مورد کسانی که اموال ایشان را بناحق تصاحب می کنند:
هر کس بناحق چیزی از اموال ما را تصاحب کند، براستی درون خویش را از آتش انباشته است وبزودی به رو در آتش افکنده خواهد شد.
در مورد علت گرفتن خمس:
قوله (علیه السلام) فی علة اخذ الخمس:
اَمَّا اَمْوالُکُمْ فَلا نَقْبَلُها اِلاَّ لِتَطَهَّرُوا، فَمَنْ شاءَ فَلْیصِلْ وَمَنْ شاءَ فَلْیقْطَعْ.
سخن آن حضرت در علت گرفتن خمس:
اموال شما را نمی پذیریم مگر بخاطر اینکه پاک شوید، پس هر که می خواهد بپردازد، وهر کس که می خواهد نپردازد.
در علت غیبت ایشان:
قوله (علیه السلام) فی علة الغیبة:
لَمْ یکُنْ اَحَدٌ مِنْ آبائی اِلاَّ وَقَدْ وَقَعَتْ فی عُنُقِهِ بَیعَةٌ لِطاغِیةِ زَمانِهِ، وَاِنّی اَخْرُجُ حینَ اَخْرُجُ وَلا بَیعَةَ لِاَحَدٍ مِنَ الطَّواغیتِ فی عُنُقی.
سخن آن حضرت در علت غیبت ایشان:
هیچ یک از پدران من نبودند مگر اینکه بیعتی از طغیانگران زمانش را برگردن داشته است، ومن ظهور می کنم، ودر هنگام ظهور، بیعت احدی از گردنکشان وطاغیان بر گردنم نیست.
در کیفیت بهره وری مردم از ایشان در زمان غیبت:
قوله (علیه السلام) فی وجه الانتفاع به فی الغیبة:
وَجْهُ الْاِنْتِفاعِ بی فی غَیبَتی، فَکَالْاِنْتِفاعِ بِالشَّمْسِ اِذا غَیبَها عَنِ الْاَبْصارِ السَّحابُ.
سخن آن حضرت در کیفیت بهره وری مردم از ایشان در زمان غیبت:
کیفیت بهره وری از من در دوران غیبتم، همچون بهره وری از خورشید در هنگامی که ابرها آنرا از دیدگان می پوشانند، می باشد.
در کیفیت بهره بردن از ایشان در دوران غیبت:
قوله (علیه السلام) فی وجه الانتفاع به فی زمن الغیبة:
اِنّی اَمانٌ لِاَهْلِ الْاَرْضِ کَما اَنَّ النُّجُومَ اَمانٌ لِاَهْلِ السَّماءِ.
سخن آن حضرت در کیفیت بهره بردن از ایشان در دوران غیبت:
من برای اهل زمین موجب امان وامنیت می باشم، همچنانکه ستارگان برای اهل آسمان اینگونه هستند.
در کیفیت بهره بردن از ایشان در زمان غیبت:
قوله (علیه السلام) فی وجه الانتفاع به فی زمن الغیبة:
بی یدْفَعُ الله عَزَّ وَجَلَّ الْبَلاءَ عَنْ اَهْلی وَشیعَتی.
سخن آن حضرت در کیفیت بهره بردن از ایشان در زمان غیبت:
خداوند بوسیله من بلا را از خاندان وشیعیانم دور می سازد.
در مورد رجوع به روات احادیث در دوران غیبت:
قوله (علیه السلام) فی الرجوع الی رواة الاحادیث فی زمن الغیبة:
وَاَمَّا الْحَوادِثُ الْواقِعَةُ فَارْجِعُوا فیها اِلی رُواةِ اَحادیثِنا، فَاِنَّهُمْ حُجَّتی عَلَیکُمْ وَاَنا حُجَّةُ الله عَلَیهِمْ.
سخن آن حضرت در مورد رجوع به روات احادیث در دوران غیبت:
وامّا در رویدادهای تازه پس به راویان حدیث ما رجوع کنید که آنان حجت من بر شما ومن حجت خدا بر آنها می باشم.
در مورد کسانی که مدعی دیدن آن حضرت می شوند:
قوله (علیه السلام) فیمن ادعی المشاهدة فی زمن الغییة:
مَنِ ادَّعَی الْمُشاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْیانی وَالصَّیحَةِ، فَهُوَ کَذَّابٌ مُفْتَرٌ.
سخن آن حضرت در مورد کسانی که مدّعی دیدن آن حضرت می شوند:
هر که پیش از خروج سفیانی وصیحه آسمانی ادعای دیدار مرا بنماید، دروغگو وتهمت زننده می باشد.
در آگاهی او به شیعیانش:
قوله (علیه السلام) فی علمه باخبار الشیعة فی زمن الغیبة:
فَاِنَّا نُحیطُ عِلْماً بِاَنْبائِکُمْ، وَلا یعْزُبُ عَنَّا شَیء مِنْ اَخْبارِکُمْ.
سخن آن حضرت در آگاهی او به شیعیانش:
ما بر اخبار واحوال شما آگاهیم وهیچ چیز از اوضاع شما بر ما پوشیده ومخفی نمی باشد.
در رعایت حال شیعیانش:
قوله (علیه السلام) فی رعایة حال شیعته فی زمن الغیبة:
اِنَّا غَیرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ وَلا ناسینَ لِذِکْرِکُمْ، وَلَوْلا ذلِکَ لَنَزَلَ بِکُمُ اللَّأْواءُ وَاصْطَلَمَکُمُ الْاَعْداءُ.
سخن آن حضرت در رعایت حال شیعیانش:
ما از رسیدگی وسرپرستی شما کوتاهی واهمال نکرده ویادشما را از خاطر نبرده ایم که اگر جز این بود دشواریها ومصیبتها بر شما فرود می آمد ودشمنان شما را ریشه کن می نمودند.
در اینکه ظهور او به دست خداست:
قوله (علیه السلام) فی ان ظهوره الی الله عزَّ وجلَّ:
فَلاظُهُورَ اِلاَّ بَعْدَ اِذْنِ الله تَعالی ذِکْرُهُ، وَذلِکَ بَعْدَ طُولِ الْاَمَدَ، وَقَسْوَةِ الْقُلُوبِ، وَامْتِلاءِ الْاَرْضِ جَوْراً.
سخن آن حضرت در اینکه ظهور او بدست خداست:
ظهوری نیست مگر بعد از اجازه خداوند متعال، واین اجازه بعد از مدتی دراز وتیرگی دلها وپر شدن زمین از ظلم وجور تحقق می یابد.
در عدم تعیین وقت برای ظهور:
قوله (علیه السلام) فی عدم تعیین وقت للظهور:
اَمَّا ظُهُورُ الْفَرَجِ فَاِنَّهُ اِلَی الله تَعالی ذِکْرُهُ، کَذِبَ الْوَقَّاتُونَ.
سخن آن حضرت در عدم تعیین وقت ظهور:
اما ظهور فرج، آن به اراده الهی بوده، وکسانی که برای ظهور وقتی را تعیین می کنند، دروغگو می باشند.
در اینکه غلبه حق ونابودی باطل در ظهور اوست:
قوله (علیه السلام) فی انّ غلبة الحق واضمحلال الباطل یقع بعد ظهوره:
اِذْ اَذِنَ الله فِی الْقَوْلِ ظَهَرَ الْحَقُّ وَاضْمَحَلَّ الْباطِلُ وَانْحَسَرَ عَنْکُمْ.
سخن آن حضرت در اینکه غلبه حق ونابودی باطل در ظهور اوست:
آنگاه که خدا بما اجازه عمل دهد، حق آشکار وباطل نابود می گردد.
در سپردن زمان ظهور به خدا:
قوله (علیه السلام) فی ایکال امر الظهور الی الله عزَّ وجلَّ:
اَغْلِقُوا اَبْوابَ السُّؤالِ عَمَّا لایعْنیکُمْ، وَلا تَتَکَلَّفُوا عِلْمَ ماقَدْ کَفَیتُمْ.
سخن آن حضرت در سپردن زمان ظهور به خدا:
از آنچه که به حالتان فائده ای ندارد سؤال نکنید، وخود را برای دانستن آنچه که از شما نخواسته اند به مشقّت نیندازید.
در وظیفه مردم در زمان غیبت:
قوله (علیه السلام) فی تکلیف العباد فی زمن الغیبة:
فَلْیعْمَلْ کُلُّ امْرِیء مِنْکُمْ بِما یقْرُبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنا، وَیتَجَنَّبُ مایدنیهِ مِنْ کَراهَتِنا وَسَخَطِنا، فَاِنَّ اَمْرَنا بَغْتَةٌ فُجْأَةٌ حینَ لا تَنْفَعُهُ تَوْبَةٌ، وَلا ینْجیهِ مِنْ عِقابِنا نَدَمٌ عَلی حَوْبَةٍ.
سخن آن حضرت در وظیفه مردم در زمان غیبت:
پس هر یک از شما باید کاری بکند که وی را به محبت ودوستی ما نزدیک می کند، واز آنچه که خوشایند ما نبوده وباعث کراهت وخشم ماست دوری گزیند، زیرا فرمان وامر ما ناگهان فرا می رسد، در هنگامیکه توبه وبازگشت برای او سودی ندارد، وپشیمانی او از گناه، از کیفر ما نجاتش نمی بخشد.
در علت تأخیر در ظهور:
قوله (علیه السلام) فی علة تاخیر الظهور:
لَوْ اَنَّ اَشْیاعَنا - وَفَّقَهُمُ الله لِطاعَتِهِ - عَلی اجْتِماعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیهِمْ، لَما تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْیمْنُ بِلِقائِنا وَلَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعادَةُ بِمُشاهَدَتِنا عَلی حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَصِدْقِها مِنْهُمْ بِنا.
سخن آن حضرت در علت تأخیر در ظهور:
اگر چنانچه شیعیان ما - که خداوند توفیق طاعتشان دهد - در راه ایفای پیمانی که بر دوش دارند همدل می شدند، میمنت ملاقات ما از ایشان به تأخیر نمی افتاد، وسعادت دیدار ما زودتر نصیب آنان می گشت، دیداری بر مبنای شناختی راستین، وصداقتی از آنان نسبت بما.
در علت عدم توفیق دیدار او:
قوله (علیه السلام) فی علة عدم التوفیق لزیارته:
ما یحْبِسُنا عَنْهُمْ اِلاَّ ما یتَّصِلُ بِنا مِمَّا نُکْرِهُهُ وَلا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ.
سخن آن حضرت در علت عدم توفیق دیدار او:
ما را از ایشان دور نمی دارد، مگر آن دسته از کردارهای آنان که مارا ناپسند وناخوشایند است، واز آنان روا نمی داریم.
در دعا برای تعجیل در فرج او:
قوله (علیه السلام) فی الدعاء لتعجیل الفرج:
اَکْثِرُوا الدُّعاءَ بِتَعْجیلِ الْفَرَجِ، فَاِنَّ ذلِکَ فَرَجُکُمْ.
سخن آن حضرت در دعا برای تعجیل در فرج او:
برای تعجیل فرج بسیار دعا کنید، که فرج شما در همان است.
در نهی از انجام گناهان:
قوله (علیه السلام) فی النهی عن اجتناب المعاصی:
اَلْعاقِبَةُ - بِجَمیلِ صُنْعِ الله سُبْحانَهُ - تَکُونُ حَمیدَةً لَهُمْ، مَا اجْتَنَبُوا الْمَنْهِی عَنْهُ مِنَ الذُّنُوبِ.
سخن آن حضرت در نهی از انجام گناهان:
فرجام کار - با دخالت وساخت نیکوی خداوند - مادامی که شیعیان از گناهان دوری گزینند، پسندیده ونیکو خواهد بود.
در اینکه زمین از حجت الهی خالی نیست:
قوله (علیه السلام) فی ان الارض لا تخلو من حجة:
اِنَّ الْاَرْضَ لاتَخْلُو مِنْ حُجَّةٍ، اِمَّا ظاهِراً واِمَّا مَغْمُوراً.
سخن آن حضرت در اینکه زمین از حجت الهی خالی نیست:
همانا زمین از حجت الهی خالی نمی ماند، خواه آشکار باشد یا پنهان.
در تحقق پیروزی حق ونابودی باطل:
قوله (علیه السلام) فی تحقق اتمام الحق وزهوق الباطل:
اَبَی الله عَزَّ وَجَلَّ لِلْحَقِّ اِلاَّ اِتْماماً، وَلِلْباطِلِ اِلاَّ زُهُوقاً.
سخن آن حضرت در تحقق پیروزی حق ونابودی باطل:
خداوند از اینکه حق را نا تمام گذارد وباطل را از بین نبرد، ابا دارد.
در اینکه قدرت خداوند سرکوب نمی گردد:
قوله (علیه السلام) فی ان اقدار الله لا یغلب:
اِقْدارُ الله عَزَّ وَجَلَّ لا تُغالَبُ، وَاِرادَتُهُ لا تُرَدُّ، وَتَوْفیقُهُ لا یسْبَقُ.
سخن آن حضرت در اینکه قدرت خداوند سرکوب نمی گردد:
تقدیرهای خداوند بزرگ مغلوب نمی شود، واراده او سرکوب نمی گردد، وبر توفیق او هیچ چیز پیشی نمی گیرد.
در پناه بردن به خدا از بعضی از امور:
قوله (علیه السلام) فی التعویذ من بعض الامور:
اَعُوذُ بِالله مِنَ الْعُمْرِ بَعْدَ الْجَلاءِ، ومِنَ الضَّلالَةِ بَعْدَ الْهُدی وَمِنْ مُوبِقاتِ الْاَعْمالِ، وَمُرْدِیاتِ الْفِتَنِ.
سخن آن حضرت در پناه بردن بخدا از بعضی از امور:
پناه می برم به خدا از نابینائی پس از روشنائی، واز گمراهی پس از هدایت، واز رفتار هلاکت بار وفتنه های نابود کننده.
در مورد اینکه خلقت بیهوده نیست:
قوله (علیه السلام) فی ان الخلق لا یکون عبثاً:
اِنَّ الله تَعالی لَمْ یخْلُقِ الْخَلْقَ عَبَثاً وَلا اَهْمَلَهُمْ سُدی.
سخن آن حضرت در مورد اینکه خلقت بیهوده نیست:
براستی خدای متعال مردم را بیهوده نیافریده وبیکاره رها نساخته است.
در مورد کسی که طالب هدایت است:
قوله (علیه السلام) فیمن طلب الرشاد والهدایة:
اِنِ اشْتَرْشَدْتَ اُرْشِدْتَ، وَاِنْ طَلِبْتَ وَجَدْتَ.
سخن آن حضرت در مورد کسیکه طالب هدایت است:
اگر خواستار هدایت ورشد باشی ارشاد خواهی شد، واگر جویا شوی می یابی.
در فضیلت نماز:
قوله (علیه السلام) فی فضل الصلاة:
ما اَرْغَمَ اَنْفَ الشَّیطانِ شَیء اَفْضَلُ مِنَ الصَّلاةِ، فَصَلِّها وَاَرْغِمِ الشَّیطانَ اَنْفَهُ.
سخن آن حضرت در فضیلت نماز:
هیچ چیز بمانند نماز، بینی شیطان را بخاک نمی ساید، پس نماز بگذار وبینی ابلیس را بخاک بمالان.
بر دل تیره ام ای چشمه خورشید بتاب
دلبرا گر بنوازی بنگاهی ما را * * * خوشتر است ار بدهی منصب شاهی ما را
بمن بی سر وپا گوشه چشمی بنما * * * که محال است جزاین گوشه پناهی ما را
بر دل تیره ام ای چشمه خورشید بتاب * * * نبود بدتر از این روز سیاهی ما را
از ازل در دل ما تخم محبّت کشتند * * * نبود بهتر از این مهر گیاهی ما را
گرچه از پیشگه خاطر عاطر دوریم * * * هم مگر یاد کند لطف تو گاهی ما را
با غم عشق که کوهیست گران بر دل ما * * * عجب است ار نخرد دوست بکاهی ما را
نه دل آشفته تر وشیفته تر از دل ماست * * * نه جز آن خاطر مجموع گواهی ما را
مفتقر راه بمعموره حسن تو نبرد * * * بده ای پیر خرابات تو راهی ما را
(کمپانی)
گفتم فراق تا کی گفتا که تا تو هستی
گفتم که روی خوبت، از من چرا نهان است؟ * * * گفتا تو خود حجابی، ور نه رُخَم عیان است
گفتم که از که پرسم، جانانشان کویت؟ * * * گفتا نشان چه پرسی؟ آن کوی بی نشان است!
گفتم مرا غم تو، خوشتر ز شادمانی * * * گفتا که در ره ما، غم نیز شادمان است!
گفتم که سوخت جانم، از آتش نهانم * * * گفت آنکه سوخت او را، کی نادی فغان است
گفتم فراق تا کی؟ گفتا که تا تو هستی * * * گفتم نفس همین است؟ گفتا سخن همان است
گفتم که حاجتی هست، گفتا بخواه از ما * * * گفتم غمم بیفزا گفتا که رایگان است
گفتم ز (فیض) بپذیر این نیم جان که دارد * * * گفتا نگاه دارش، غمخانه تو جان است
(فیض کاشانی)
تو قدم به چشم من نه، بنشین کنار جویی
همه هست آرزویم که ببینم از تورویی * * * چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی
به کسی جمال خود را ننموده ای وبینم * * * همه جا به هر زبانی بود از تو گفتگویی
غم ورنج ودرد ومحنت، همه مستعد قتلم * * * تو ببر سر از تن من، ببر از میانه گویی
به ره تو بس که نالم، ز غم تو بس که جویم * * * شده ام ز ناله نالی، شده ام ز مویه مویی
همه خوشدل این که مطرب، بزند به تار چنگی * * * من از این خوشم که چنگی بزنم به تار مویی
چه شود که راه یابد، سوی آب تشنه کامی * * * چه شود که کام جوید، ز لب تو کام جویی
شود این که از ترّحم، دمی از سحاب رحمت * * * من خشک لب هم آخر، ز تو تر کنم گلویی
بشکست اگر دل من به فدای چشم مستت * * * سرخمّ می سلامت، شکند اگر سبویی
همه موسم تفرّج به چمن روند وصحرا * * * تو قدم به چشم من نه، بنشین کنار جویی
(رضوانی شیرازی)
لطف آنچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمایی
ای پادشه خوبان، داد از غم تنهایی * * * دل بی تو به جان آمد، وقتست که بازآیی
در آرزوی رویت، بنشسته بهر راهی * * * صد زاهد وصد عابد، سرگشته سودایی
مشتاقی ومهجوری، دور از تو چنانم کرد * * * کز دست، نخواهد شد، پایان شکیبایی
ای درد توام درمان، در بستر ناکامی * * * وی یاد توام مونس، در گوشه تنهایی
فکر خود ورای خود، در امر تو کی گنجد * * * کفر است دراین وادی خود بینی وخودرأیی
در دایره فرمان، ما نقطه تسلیمیم * * * لطف آنچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمایی
گستاخی وپرگویی، تا چند کنی ای (فیض) * * * بگذر تو ازاین وادی، تن ده به شکیبایی
(فیض کاشانی)
خوبان همه در معنی اسم وتو مسمائی
ای شاهد عالم سوز در حسن ودلارائی * * * وی شمع جهان افروز در جلوه وزیبائی
حسن تو تجلّی کرد در طور دل عشّاق * * * چون سینه سینا شد هر سرّ سویدائی
عشق رخ تو آتش در خرمن هستی زد * * * شد هر شررش شوری در هر سر وسودائی
مرغان چمن هر یک در نغمه بیاد تو * * * بلبل بغزلخوانی طوطی بشکر خائی
ما سوخته هجریم افروخته هجریم * * * آموخته هجریم با صبر وشکیبائی
دلداده روی تو آشفته موی تو * * * سرگشته کوی تو چون واله وشیدائی
ای خاک درت برتر ز آئینه اسکندر * * * اقلیم ملاحت را امروزه تو دارائی
ای سرو قدت رعنا اندر چمن خوبی * * * خوبان همه در معنی اسم وتو مسمّائی
از مفتقر دلریش کاری نرود از پیش * * * جز آنکه بلطف خویش این عقده تو بگشائی
(کمپانی)
سوخت ز سوز ساز تو مفتقر نوال تو
صورت شاهد ازل جلوه گراز جمال تو * * * معنی حسن لم یزل در خور خط وخال تو
جام جهان نمای جم ساغر درد نوش تو * * * طلعت لیلی قِدَم آینه مثال تو
کوکب درّی فلک شمع در سرای تو * * * سرمه دیده ملک خاک ره نعال تو
عرصه فرش ساحت گوشه نشین گدای تو * * * قبّه عرش حلقه منطقه جلال تو
دفتر علم ومعرفت نسخه حکمت وادب * * * نقطه مهملی است در دائره کمال تو
ماه دو هفته بنده حسن یگانه روی تو * * * پیر خرد بمعرفت کودک خردسال تو
رفرف عقل پیر اگر از سرسدره بگذرد * * * باز نمی رسد باوّل قدم خیال تو
نخله طور اگر گهی دم زند انا اللهی * * * داد سماع می دهد مطرب خوش مقال تو
گلشن جان نمی دهد چون تو گلی دگر نشان * * * خلد جنان نپرورد سرو باعتدال تو
خضر اگر چه زندگی ز آب حیات یافته * * * باز کند دوندگی در طلب زلال تو
ای بفدای ناز تو وان دل دلنواز تو * * * سوخت ز سوز ساز تو مفتقر نوال تو
(کمپانی)
بهر خدا کن به ظهورت شتاب
ای خجل از طلعت تو آفتاب * * * چند کنی روی نهان در حجاب
غوث جهان مهدی صاحب زمان * * * فیض خدا عالِم علم کتاب
ای تو امید همه مستضعفان * * * ای تو پناه همه ازشیخ وشاب
خلیفة اللهی وعین کمال * * * مبّین حکمت وفصل الخطاب
پیش جلال تو جلال عقول * * * کم بود از ذرّه بر آفتاب
بحر محیطی تو وما قطره ایم * * * آب حیاتی تو وما ها سراب
ما همه فرعیم وتو اصل اصیل * * * ما همه قشریم وتو لُب لُباب
گیرد اگر خصم بد اختر زمین * * * هست به میدان تو کم از ذُباب
کی رسد آن دور طلائی که تو * * * زعدل وانصاف کنی فتح باب
آه از این غیبت طولانیت * * * واین همه رنج والم بی حساب
کی شب هجران تو گردد سحر * * * کی فتد از آن رخ زیبا نقاب
پر شده عالم ز فساد وفتن * * * گشته ز آشوب وز طغیان خراب
از ستم خیل اَبَر ظالمان * * * خلق گرفتار فساد وعذاب
شرع پیمبر شده متروک ونیست * * * گردش احوال بوفق صواب
دین خدا بین که محرف شده * * * عرضه به مردم بنما دین ناب
کار بشر می نرود بر نظام * * * تا ننهی پای تو اندر رکاب
حال ضعیفان ستمدیده بین * * * بهر خدا کن به ظهورت شتاب
ای سر خوبان ونکویان همه * * * ای خلف حضرت ختمی مآب
(لطفی صافی) بلقائی نما * * * مفتخر وروزبه وکامیاب
از خطر وهول قیامت دهید * * * برگ نجاتش ز عقاب وعتاب
(لطف الله صافی)