زمان و مکان دعا برای حضرت صاحب الزمان (علیه السلام)
برگرفته از کتاب مکیال المکارم
آیت الله محمدتقی موسوی الاصفهانی1262 - 1308
مترجم مهدی حائری قزوینی 1334
ناشر: قم - مسجد مقدس جمکران 1385
چاپ سوم: 1389
فهرست
مقدمه ناشر...................9
اوقات و حالات تاکید شده برای دعا...................11
1 - بعد از هر نماز واجب...................11
2 - بعد از نماز ظهر...................22
3 - بعد از نماز عصر...................28
4 - بعد از نماز صبح...................31
5 - بعد از هر دو رکعت از نماز شب...................31
6 - در قنوت نمازها...................33
7 - در حال سجده...................59
8 - در سجده شکر...................61
9 - هر صبح و شام...................61
10 - آخرین ساعت از هر روز...................66
11 - روز پنج شنبه...................68
12 - شب جمعه...................70
13 - روز جمعه...................71
14 - روز نوروز...................77
15 - روز عرفه...................77
16 - روز عید فطر...................77
17 - روز اضحی (قربان)...................79
18 - روز دحو الأرض (گسترده شدن زمین)...................81
19 - روز عاشورا...................82
20 - شب نیمه شعبان...................83
21 - روز نیمه شعبان...................84
22 - تمام ماه رمضان...................85
23 - شب ششم ماه رمضان...................90
24 - روز هشتم ماه رمضان...................92
25 - شب دوازدهم ماه رمضان...................93
26 - روز سیزدهم ماه رمضان...................94
27 - روز هیجدهم و شب نوزدهم ماه رمضان...................96
28 - روز بیست و یکم ماه رمضان...................96
29 - بعد از ذکر مصیبت سید الشهداء...................101
30 - بعد از زیارت آن حضرت...................101
31 - پس از گریستن از ترس خدای تعالی...................102
32 - پس از تجدید هر نعمت و زوال هر محنت...................103
33 - هنگام وارد شدن غم و اندوه...................103
34 - در سختی ها و گرفتاریها...................104
35 - پس از نماز تسبیح...................105
36 - پیش از دعا برای خود و خانواده خود...................105
37 - روز غدیر...................106
38 - مطلق أوقات شریفه و شبها و روزهای متبرکه...................108
39 - هنگام حضور در مجلس مخالفین و غاصبین حقوق امامان...................109
40 - چهل روز مداومت به دعا برای فرج...................110
41 - ماه محرّم...................111
مکان هایی که دعا در آن ها بیشتر تاکید شده...................112
1 - مسجد الحرام...................112
2 - عرفات...................113
3 - سرداب...................113
4 - جاهای منسوب به آن حضرت...................113
5 - حرم حضرت سید الشهداء...................115
6 - حرم مولایمان حضرت رضا...................116
7 - حرم عسکریین...................116
8 - حرم هر یک از امامان...................117
بسمه تعالی
السلام علی القائم المنتظر و العدل المشتهر
در جهان امروز که با تبلیغ بی دینی و افکار انحرافی توسط مدّعیان جهان تک قطبی و حقوق بشر دروغین، جوانان مسلمان و دیگر ادیان را به بیراهه می کشانند، امید به منجی موعود و مهدی منتظَر، چراغ هدایت پویندگان راه حق و حقیقت خواهد بود. لذا برآن شدیم کتاب گران سنگ مکیال المکارم در فوائد دعا برای حضرت قائم (عجّل الله فرجه الشریف) تألیف عالم فاضل مرحوم حضرت آیت الله سیّد محمّد تقی موسوی اصفهانی - رضوان الله علیه - که توسط حضرت حجه الاسلام والمسلمین حاج سیّد مهدی حائری قزوینی - زید عزّه - ترجمه گردیده است، را در پنج جلد و موضوعات مختصر به زیور طبع بیاراییم. امید است در عصر کنونی که انقلاب اسلامی ندای رسای منادیان دین حق و اسلام ناب محمدی (صلی الله علیه وآله) را به گوش جهانیان رسانده و می رساند، انجام وظیفه ای کرده باشیم.
مدیریت انتشارات مسجد مقدس جمکران
اوقات و حالات تأکید شده برای دعا
از مواردی که دعا برای حضرت صاحب الزمان (عجّل الله فرجه الشریف) و درخواست ظهور آن جناب از درگاه خداوند، سفارش و تأکید بیشتری شده، و از آیات و روایات و دلیل عقل، شواهدی بر آن ها هست در ذیل می آید:
1 - بعد از هر نماز واجب:
شاهد بر این معنی این که: در تعدادی از دعاهای روایت شده از امامان معصوم (علیه السلام) این امر آمده است، از جمله: - در اصول کافی مرسلاً از حضرت ابوجعفر ثانی (امام جواد (علیه السلام)) روایت است که فرمود: هر گاه از نماز واجبی فراغت یافتی بگو: «رَضِیتُ بِالله رَبّاً وَبِمُحَمَّدٍ (صلی الله علیه وآله) وَسَلَّمَ نَبِیّاً، وَبِالإِسْلامِ دِیناً، وَبِالقُرْآنِ کِتاباً، وَبِفُلانٍ وَفُلانٍ أَئِمَّهً. اللهمَّ وَلِیَّکَ فُلانَ فَاحْفَظْهُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ، وَعَنْ یَمینِهِ وَعَنْ شِمالِهِ، وَمِنْ فَوْقِهِ وَمِنْ تَحْتِهِ، وَامْدُدْ لَهُ فِی عُمُرِهِ وَاجْعَلْهُ القائِمَ بِأَمْرِکَ وَالمُنْتَظَرَ (وَالمُنْتَصِرَ) لِدِینِکَ و أَرِهِ ما یُحِبُّ وَتَقَرُّ بِهِ عَیْنُهُ فِی نَفْسِهِ وَذُرِّیَّتِهِ وَفِی أَهْلِهِ وَمالِهِ، وَفِی شِیعَتِهِ وَفِی عَدُوِّهِ، وَأَرِهِمْ مِنْهُ ما
یَحْذَرُونَ، وَأَرِهِ فِیهِمْ ما یُحِبُّ وَتَقَرُّ بِهِ عَیْنُهُ، وَاشْفِ صُدُورَنا وَصُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِینَ».(1)
همین حدیث را شیخ صدوق در کتاب «من لا یحضره الفقیه» از آن حضرت به طور مرسل چنین روایت کرده که فرمود: هرگاه از نماز واجبی فراغت یافتی پس بگو: «رَضِیتُ بِالله رَبّاً وَبِالإِسْلامِ دِیناً، وَبِالقُرْآنِ کِتاباً، وَبِمُحَمَّدٍ (صلی الله علیه وآله) وَسَلَّمَ نَبِیّاً، وَبِعَلِیٍّ وَلِیّاً، وَالحَسَنِ وَالحُسَیْنِ وَعَلِیِّ بْنِ الحُسَیْنِ وَمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَمُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَعَلِیِّ بْنِ مُوسی وَمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَالحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ وَالحُجَّهِ بْنِ الحَسَنِ (علیهم السلام) أَئِمَّهً. اللهمَّ وَلِیَّکَ الحُجَّهَ فَاحْفَظْهُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ، وَعَنْ یَمِینِهِ وَعَنْ شِمالِهِ، وَمِنْ فَوْقِهِ وَمِنْ تَحْتِهِ، وَامْدُدْ لَهُ فِی عُمُرِهِ، وَاجْعَلْهُ القائِمَ بِأَمْرِکَ وَالمُنْتَصِرَ لِدِینِکَ، وَأَرِهِ ما یُحِبُّ وَتَقَرُّ بِهِ عَیْنُهُ فِی نَفْسِهِ وَذُرِّیَّتِهِ وَفِی أَهْلِهِ وَمالِهِ وَفِی شِیعَتِهِ وَفِی عَدُوِّهِ، وَأَرِهِمْ مِنْهُ ما یحذَرُونَ وَأَرِهِ فِیهِمْ ما یُحِبُّ(2) وَتَقَرُّ بِهِ عَیْنُهُ، وَاشْفِ صُدُورَنا وَصُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِینَ» (3)
[خلاصه ترجمه دعا چنین است] خداوند را به پروردگاری پذیرفتم و اسلام را به
------------
1- 1. اصول کافی. 2 / 548.
2- 2. در بعضی نسخه ها (تُحِبُّ) به صیغه مخاطب آمده و خطاب به خداوند است. و (تَقَرُّ) احتمال دارد به فتح تاء و قاف باشد فاعل برای آن حضرت، و به احتمال دیگر به ضم تاء و کسر قاف به صیغه خطاب به خداوند و فاعل آن ضمیری مستتر در آن باشد. و احتمال سوم آن است که به ضم تاء و فتح قاف به صیغه مجهول باشد. (مؤلف)
3- 3. من لا یحضره الفقیه، 1 / 327.
عنوان دین و قرآن را کتاب آسمانی و محمّد (صلی الله علیه وآله) را پیغمبر و علی را ولیّ خود و حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و حجه بن الحسن (علیهم السلام) را به امامت پذیرفتم. پروردگارا! ولیّ تو حضرت حجّت است، پس او را از پیش روی و پشت سر و از سمت راست و چپ، و از بالا و پایین حفظ کن، و عمرش را امتداد بخش، و او را قائم به امر خویش قرار ده که برای دینت یاری طلبد، و آنچه دوست می دارد و دیده اش به آن روشن گردد، نسبت به خودش و خاندانش و نوادگانش و دارایی اش و پیروانش، و نسبت به دشمنش به او بنمایان و دشمنانش را به آنچه هراس دارند [از نابودی شان به دست او]دچار گردان، و بدین وسیله درد سینه های ما و سینه های مؤمنین را شفا ببخشای.
می گویم: فلان و فلان که در روایت کافی آمده کنایه از امامان گذشته (علیهم السلام) است و منظور از «اللهمَّ وَلِیُّکَ فُلانَ» کنایه از مولای ما صاحب الزمان (علیه السلام) می باشد که شیخ صدوق (رحمه الله) نام های شریف آن ها را با صراحت آورده، و این حدیث دلالت می کند بر این که دعا برای تعجیل فرج بعد از هر نماز واجب، مؤکّد است.
شاهد دیگر بر این امر روایتی است که در بحار به نقل از کتاب «الاختیار سید ابن الباقی» از امام صادق (علیه السلام) آمده که فرمود: هر کس بعد از هر نماز فریضه، این دعا را بخواند، امام (م ح م د) بن الحسن - علیه وعلی آبائه السلام - را در بیداری یا خواب خواهد دید: «بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اللهمَّ بَلِّغْ مَوْلانا صاحِبَ
الزَّمانِ أَیْنَما کانَ وَحَیْثُما کانَ مِنْ مَشارِقِ الأَرْضِ وَمَغارِبِها، سَهْلِها وَجَبَلِها عَنِّی وَعَنْ والِدَیَّ وَعَنْ وُلْدِی وَإِخْوانِی التَّحِیَّهَ وَالسَّلامَ عَدَدَ خَلْقِ الله وَزِنَهَ عَرْشِ الله، وَما أَحْصاهُ کِتابُهُ وَأَحاطَ بِهِ عِلْمُهُ. اللهمَّ إِنِّی أُجَدِّدُ لَهُ فِی صَبِیحَهِ هذَا الیَوْمِ وَما عِشْتُ فِیهِ مِنْ أَیّامِ حَیاتِی عَهْداً وَعَقْداً وَبَیْعَهً لَهُ فِی عُنُقِی لا أَحُولُ عَنْها وَلا أَزُولُ أَبَداً، اللهمَّ اجْعَلْنِی مِنْ أَنْصارِهِ وَالذّابِّینَ عَنْهُ وَالمُمْتَثِلِینَ لِأَوامِرِهِ وَنَواهِیهِ فِی أَیّامِهِ وَالمُسْتَشْهَدِینَ بَیْنَ یَدَیْهِ. اللهمَّ إِنْ حالَ بَیْنِی وَبَیْنَهُ المَوْتُ الَّذِی جَعَلْتَهُ عَلی عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً فَأَخْرِجْنِی مِنْ قَبْرِی مُؤْتَزِراً کَفَنِی شاهِراً سَیْفِی مُجَرِّداً قَناتِی مُلَبِّیاً دَعْوَهَ الدّاعِی فِی الحاضِرِ وَالبادِی. اللهمَّ أَرِنِی الطَّلْعَهَ الرَّشِیدَهَ وَالغُرَّهَ الحَمِیدَهَ، وَاکْحُلْ بَصَرِی بِنَظْرَهٍ مِنِّی إِلَیْهِ، وَعَجِّلْ فَرَجَهُ وَسَهِّلْ مَخْرَجَهُ. اللهمَّ اشْدُدْ أَزْرَهُ وَقَوِّ ظَهْرَهُ وَطَوِّلْ عُمُرَهُ وَاعْمُرِ اللهمَّ بِهِ بِلادَکَ وَأَحْیِ بِهِ عِبادَک فَإِنَّکَ قُلْتَ وَقَوْلُکَ الحَقُّ، ظَهَرَ الفَسادُ فِی البَرِّ وَالبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النّاسِ، فَأَظْهِرِ اللهمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ المُسَمّی بِاسْمِ رَسُولِکَ (صلی الله علیه وآله) حَتّی لا یَظْفَرَ بِشَیْءٍ مِنَ الباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ وَیُحِقَّ الله الحَقَّ بِکَلِماتِهِ وَیُحَقِّقَهُ. اللهمَّ اکْشِفْ هذِهِ الغُمَّهَ عَنْ هذِهِ الأُمَّهِ بِظُهُورِهِ إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیداً وَنَریهُ قَرِیباً، وَصَلَّی الله عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ»؛ بار خدایا! به مولای ما صاحب الزمان، هر کجا که هست و به هر سوی رو می کند از مشارق و مغارب زمین، هموار ها و ناهموار های آن، از طرف من و والدینم و فرزندانم و برادرانم تحیّت و سلام برسان، به تعداد خلق خدا و به وزن عرش الهی و آنچه کتابش شمارش نموده، و علمش به آن احاطه کرده است، پروردگارا! من در صبح این روز و تا زنده هستم در همه روزهای زندگانی ام پیمان و عقد و بیعتی از برای او در گردنم تجدید
و تازه می کنم که نه از آن روی گردانم و نه هیچ گاه آن ها را بشکنم، پروردگارا! مرا از یاران و مدافعان از حریمش، و فرمانبرداران اوامر و نواهی آن بزرگوار در ایام حکومتش و شهید شدگان در پیشگاهش قرار ده. بار ا لها! اگر میانه من و او با مرگ که بر بندگانت امر قطعی و حتمی تقدیر فرموده ای، جدایی افتاد پس [هنگام ظهورش مرا از قبر بیرون آور در حالی که کفنم را به کمر بسته و شمشیرم را کشیده و نیزه ام را برهنه نموده باشم، دعوت آن دعوت کننده حق را در شهر و بیابان لبیک گویم. پروردگارا! آن رخسار زیبای رشید و[صاحب] جبین ستوده را نشانم ده، و دیده ام را با سرمه نگاهی به او روشنایی بخش، و فرجش را تعجیل و برنامه قیامش را آسان فرمای. پروردگارا! به او نیرو عطا کن و پشتش را محکم ساز و عمرش را طولانی نمای و به وجود او سرزمین هایت را آباد گردان و بندگانت را حیات ده که تو فرموده ای و قول تو حق است: فساد در خشکی و دریا بر اثر کردارهای مردم آشکار شد پس ای پروردگار! آشکار کن ولیّ خودت و فرزند دختر پیامبرت را که همنام او است تا از باطل چیزی باقی نگذارد، و خداوند حق را با کلمات خویش اثبات و محقَّق دارد. بار الها! این غم بزرگ [غیبت] را با ظهور او از این امت برطرف ساز، که آن ها (مخالفین) ظهورش را دور می پندارند و ما آن را نزدیک می بینیم و درود خداوند بر محمد و آل او باد.
مؤلّف می گوید: نظیر این دعا در بخش هشتم ان شاء الله تعالی خواهد آمد.
و از جمله شواهد بر تأکید داشتن دعا برای فرج آن حضرت، پس از هر نماز واجب روایتی است که در مکارم الاخلاق آمده، روایت است که هر کس این دعا را بعد از هر نماز واجب بخواند و بر آن مواظبت نماید، آن قدر عمر
خواهد کرد تا از زندگی سیر شود، و به دیدار حضرت صاحب الامر (عجّل الله فرجه الشریف) مشرّف خواهد شد، دعا چنین است: «اللهمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. اللهمَّ إِنَّ رِسُولَکَ الصّادِقَ المُصَدَّقَ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَآلِهِ قالَ إِنَّکَ قُلْتَ ما تَرَدَّدْتُ فِی شَیءٍ أَنَا فاعِلُهُ کَتَرَدُّدِی فِی قَبْضِ رُوحِ عَبْدِیَ المُؤْمِنِ یَکْرَهُ المَوْتَ وَأَنَا أَکْرَهُ مَسآئَتَهُ. اللهمَّ فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ لِأَوْلِیآئِکَ الفَرَجَ وَالنَّصْرَ وَالعافِیَهَ وَلا تَسُؤْنِی فِی نَفْسِی وَلا فِی فُلانٍ. قالَ: وَتَذْکُرُ مَنْ شِئْتَ»؛(1) خدایا! بر محمد و آل محمد درود فرست، پروردگارا! به درستی که رسول راستگوی تصدیق شده تو - که درود تو بر او و آلش باد - فرمود که تو فرموده ای: من در هیچ امری که انجام دهنده آنم، تردّد نکرده ام همچون تردّد در قبض روح بنده مؤمن خودم، او مرگ را اکراه دارد و من خوش ندارم او را ناراحت کنم. پروردگارا! پس بر محمد و آل محمد درود فرست و برای اولیای خودت فرج و نصرت و عافیت را تعجیل فرمای، و مرا نه در مورد خودم و نه در مورد فلانی بدی مرسان. فرمود: و به جای کلمه فلانی هر کسی را بخواهی نام می بری.(2)
می گویم: و علامه مجلسی در بخش صلاه «بحار» به نقل از کتاب «فلاح السائل» عالم ربّانی سید علی بن طاووس آورده که گفته: از مهمّات برنامه های مستحبّی برای کسی که طول عمر می خواهد این که بعد از هر نماز از تعقیباتش این باشد: که ابومحمد هارون بن موسی از ابوالحسین علی بن یعقوب عجلی کسایی از علی بن الحسن بن فضال از جعفر بن محمد بن
------------
1- 4. مکارم الاخلاق، طبرسی، 331.
2- 5. مکارم الاخلاق، طبرسی، 284.
حکیم از جمیل بن درّاج روایت کرده که گفت: مردی بر حضرت ابو عبد الله صادق (علیه السلام) وارد شد و عرض کرد: ای آقای من! سنّم بالا رفته و خویشانم مرده اند، و من می ترسم که مرگ مرا دریابد در حالی که کسی را نداشته باشم تا با او انس بگیرم و به او مراجعه نمایم.
امام (علیه السلام) فرمود: از برادران ایمانی تو کسی هست که از قرابت نسب یا سبب به تو نزدیک تر است، و أُنس تو به او از أُنست به خویشانت بیشتر است، با این حال بر تو باد دعا، و این که پس از هر نماز بگویی: «اللهمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. اللهمَّ إِنَّ الصّادِقَ الأَمِینَ (علیه السلام) قالَ: إِنَّکَ قُلْتَ: ما تَرَدَّدْتُ فِی شَیْءٍ أَنَا فاعِلُهُ کَتَرَدُّدِی فِی قَبْضِ رُوحِ عَبْدِیَ المُؤْمِنِ یَکْرَهُ المَوْتَ وَأَکْرَهُ مَسآئَتَهُ. اللهمَّ فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ لِأوْلِیائِکَ الفَرَجَ وَالنَّصْرَ وَالعافِیَهَ وَلا تَسُؤْنِی فِی نَفْسِی وَلا فِی أَحَدٍ مِنْ أَحِبَّتِی»؛ و اگر خواهی یک یک بستگانت را نام ببر، و یا به طور پراکنده یا همه را یک جا یاد کن. آن مرد می گوید: به خدا قسم! آن قدر عمر کردم تا این که از زندگی خسته شدم.
ابومحمد هارون بن موسی گوید: محمد بن الحسن بن شمون بصری این دعا را می خواند و صد و بیست و هشت سال با فراخی عمر کرد. تا از زندگی ملول شد و این دعا را ترک کرد، سپس از دنیا رفت، خدایش رحمت کند.(1)
و نیز مجلسی به نقل از «دعوات راوندی» و «مکارم الاخلاق» و «مصباح شیخ طوسی» و «جنّه الامان» و «بلد الامین» این عبارت را آورده: روایت شده
------------
1- 6. بحار الانوار، 86 / 7، فلاح السائل، 167.
که هر کس این دعا را بعد از هر نماز فریضه به جای آورد و بر آن مواظبت نماید، آن قدر زنده می ماند که از زندگی ملول گردد.
می گویم: در بخش گذشته؛ مکرمت بیست و هشتم، جهت این که این دعا درخواست تعجیل فرج مولایمان حضرت حجت (علیه السلام) است را بیان نمودیم، و دلایل این مطلب را آوردیم.
توضیح:
این که فرمود: «ما تَرَدَّدْتُ فِی شَیْءٍ أَنَا فاعِلُهُ»؛ نظیر این تعبیر در چند روایت در «اصول کافی» و غیر آن آمده. شیخ بهایی در «شرح الاربعین» گفته: نسبت تردّد خاطر، به خدای تعالی که این حدیث متضمن آن است، چنان که مخفی نیست محتاج به توجیه و تأویل است و بر چند وجه تأویل آن کرده اند:
اول:
در دلِ عبارت کلامی باشد که در ظاهر کلام نیامده، [اصطلاحاً آن را مقدَّر گویند]بدین صورت: «لَوْ جازَ عَلَیَّ التَّرَدُّدُ ما تَرَدَّدْتُ فِی شَیْءٍ...»؛ اگر بر من تردّد [و تردید] روا می بود، تردُّد [و آمد و شد خاطر]نمی داشتم هرگز در چیزی مثل تردّدی که در وفات مؤمن می داشتم.
دوم:
آن که چون عادت بر این جاری شده است که در مسائه [و ناخشنود کردن]کسی که احترام و عزّت او را لازم دانند، و خاطر را تعلق به او باشد، مثل دوست نزدیک و یار موافق تردّد خاطر به هم رسد و در ناخشنودی کسی که او را نزد این شخص قدر و منزلتی نباشد مثل دشمن و مار و عقرب و امثال آن تردّد خاطر به هم نرسد، بلکه چون به خاطر بگذرد که بدی به او رسیده، در خاطر جای می یابد بی آن که تردد و آمد و شد خاطری دست دهد، می تواند بود که تعبیر کنند از توقیر و احترام او، به حصول تردّد در حال مسائه او، و از
خواری و مذلّت او، به عدم حصول تردّد در آن حال، بنابراین می تواند بود که مراد حضرت عزّت تعالی شأنه از این کلام - والله اعلم - آن باشد که هیچ کس از مخلوقات مرا نزد من قدر و منزلت و حرمتی نیست مثل قدر و منزلت بنده مؤمن و حرمت او؛ پس کلام از قبیل استعاره تمثیلیه تواند بود که معنی آن ضمن شرح بعض احادیث سابق یاد شده است.
سوم:
در حدیث از طریق خاصّه و عامّه وارد است که خدای تعالی در وقت احتضار بنده مؤمن، لطف و نوازش و بشارت به دخول بهشت و امثال آن، آن قدر بر او ظاهر می سازد که کراهت مرگ از طبیعت او زایل می شود و او را رغبت تمام به انتقال از این عالم فانی به عالم باقی به هم می رسد، و به سبب آن ایذا و تشویش او از درد مرگ و سختی های آن کاسته می شود به گونه ای که او را نهایت رضا به مردن به هم می رسد و رغبت تمام به آن حاصل می گردد، پس تشبیه کرده است خدای تعالی این معامله را به معامله کسی که اراده کرده باشد به دوست خود سختی برساند به قصد آن که در پی آن، نفع عظیمی به او عاید شود، پس تردد داشته باشد در آن که به چه نحو این اَلَم و رنج را به او رساند که به او آزار بسیاری نرسد، و همیشه مرغّبات و محسّنات می گفته باشد، و نفعی که آن اَلَم در عقب دارد، ذکر می کرده باشد تا آن که او را به آن، رغبت تمام به هم رسد و اَلَم مذکور را بر خود راحت انگارد، و در این صورت نیز کلام از قبیل استعاره تمثیلیه خواهد بود.(1)
------------
1- 7. شرح الاربعین / 417.
و نیز بر مقصود دلالت دارد آنچه در کتاب «جمال الصالحین» از مولای ما حضرت صادق (علیه السلام) روایت آمده که فرمود: از جمله حقوق ما بر شیعیان این است که بعد از فریضه، دست بر چانه بگیرند و سه مرتبه بگویند: «یا رَبَّ مُحَمَّدٍ عَجِّلْ فَرَجَ آلِ مُحَمَّدٍ، یا رَبَّ مُحَمَّدٍ احْفَظْ غَیْبَهَ مُحَمَّدٍ، یا رَبَّ مُحَمَّدٍ انْتَقِمْ لِاِبْنَهِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه وآله) وَسَلَّمَ» (1)؛ ای پروردگار محمد! فرجِ آل محمد را زودتر گردان. ای پروردگار محمد! [دینت را در]پنهانی محمد حفظ کن. ای پروردگار محمد! برای دختر محمد انتقام بگیر.
تتمّه ای پرسود:
اکنون که از روایات نقل شده دلالت بر مقصود بیان گشت، بدان که سرّ مطلب در این است که حقیقت عبادت و اصل آن و شرط قبولی اش معرفت امام (علیه السلام) و دوستی او است، پس لازم است که مؤمن بعد از هر نماز حقیقت ایمان خود و راستی ولایش را نسبت به مولایش ابراز دارد، و با دعا برای او و تقاضای تعجیل فرجش از درگاه خدای - عزّوجل - ارادتش را اظهار نماید، تا نمازش با سبب قبولی مقترن گردد، و آنچه در بخش اول و پنجم آوردیم و نیز آنچه در بخش هشتم خواهد آمد بر این مطلب دلالت دارد، اضافه بر روایاتی که در تفسیر فرموده خدای تعالی: «أَلْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ» (2)؛ امروز دین شما را کامل ساختم. و نیز فرموده خدای تعالی: «أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یا حَسْرَتی عَلی ما فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ الله» (3)؛ این که کسی بگوید دریغا بر
------------
1- 8. جمال الصالحین، تعقیبات مشترکه - خطی -.
2- 9. قرآن کریم؛ سوره مائده، آیه 3.
3- 10. سوره زمر، آیه 56.
آنچه در جنب الله کوتاهی ورزیدم. و تفسیر آیات دیگر آمده - که جمع آوری و ضبط همه آن ها دشوار یا غیر ممکن است - و همین طور است در روزه و حج و عبادت های دیگر، لذا صلوات بر محمد و آل او (علیهم السلام) و دعا برای فرج مولایمان (علیه السلام) در روزها و شب های ماه رمضان وارد شده است.
در اینجا خوش دارم حدیث شریفی که در تفسیر «البرهان» روایت شده بیاورم که در تفسیر فرموده خدای تعالی: «أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یا حَسْرَتی عَلی ما فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ الله» به سند خود از حضرت ابوجعفر باقر (علیه السلام) آمده که فرمود: ما جنب الله هستیم، و ما برگزیده خداوند می باشیم، و ما اختیار شده الهی هستیم، و میراثهای پیغمبران به ما سپرده شده، و ما اُمنای خدای - عزّوجلّ - می باشیم، و ماییم حجت های الهی و ماییم ریسمان خداوند [حبل الله]و ماییم رحمت خداوند بر خلق او و ماییم کسانی که خداوند به ما [آفرینش]را آغاز کرده و به ما ختم فرماید، و ما هستیم امامان هدایت، و ماییم چراغ های [زداینده]تاریکی، و روشن کنندگان راه هدایت، و ماییم نشانه ای که برای اهل دنیا معروف است، و ماییم پیشی گرفتگان و ماییم آخرین [اولیا] هر آن که به ما تمسک جُست، به مقصد رسید و هر کس از ما کناره گرفت در [طوفان بلا]غرق شد و ماییم رهبران روسفیدان و ماییم محرم [راز]خداوند، و ما هستیم راه و صراط مستقیم به سوی خدای - عزّوجلّ - و ماییم کسانی که خداوند بر خلق خود نعمت بخشیده و ماییم شیوه [حق پرستی] و ماییم کانون نبوّت، و ما هستیم جایگاه رسالت و ماییم اصول دین و به سوی ما فرشتگان آمد
و شد کنند، و ماییم چراغ برای کسی که به ما روشنی جوید و ماییم راه برای هر آن کس که به ما اقتدا کند و ماییم هدایت کنندگان به بهشت، و ما هستیم گیره های اسلام و ماییم پُل ها و ماییم گذرگاه هایی که هر کس بر شیوه ما سیر کند برنده است و هر کس از ما عقب بیفتد نابود شده است، و ما هستیم رکن اعظم و ماییم کسانی که رحمت به وجودمان نازل می گردد و به سبب ما باران بر شما می بارد و ماییم کسانی که خداوند به خاطر ما عذاب را از شما برطرف می سازد؛ پس هر کس نسبت به ما بینش یافت و ما و حقّ ما را شناخت و به امر ما ملتزم شد، پس او از ما است و به ما باز می گردد.(1)
سرّ دیگری نیز برای تأکید دعا کردن در آن حال برای آن حضرت (عجّل الله فرجه الشریف) به خاطر می رسد، این که در روایات متعددی آمده که: هر مؤمنی را پس از هر نماز واجب دعای مستجاب شده ای است.
این روایات در کتاب وسائل الشیعه و کتب دیگری آمده است، پس شایسته است مؤمن کامل که مولایش را از جان و فرزندانش عزیزتر می داند آن دعای مستجاب را درباره او قرار دهد، و آن حضرت را بر خود مقدَّم دارد.
2 - بعد از نماز ظهر:
از اوقاتی که دعا برای تعجیل فرج مولایمان صاحب الزمان - عجل الله فرجه الشریف - تأکید بیشتری دارد بعد از نماز ظهر است: دلیل و شاهد بر این معنی
------------
1- 11. تفسیر البرهان، 4 / 80.
روایتی است که در «بحار» و «مستدرک» و «جمال الصالحین» از امام صادق (علیه السلام) آمده: هر کس بعد از نماز صبح و ظهر بگوید: «اللهمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ»، نمی میرد تا این که قائم (علیه السلام) را دیدار کند.(1) این حدیث در بخش سابق نیز گذشت.
و نیز بر این معنی دلالت دارد آنچه در بخش صلاه بحار به نقل از «فلاح السائل» سیّد اجل علی بن طاووس قدس سره آمده، سیّد فرمود: از مهمّات در تعقیب نماز ظهر اقتدا کردن به امام صادق (علیه السلام) است در دعا برای حضرت مهدی (علیه السلام) که رسول خدا (صلی الله علیه وآله) در روایات صحیح مژده به آمدنش داده و این که در آخر الزمان ظهور خواهد کرد. چنان که ابومحمد هارون الدنبلی، از ابوعلی محمد بن الحسن بن محمد بن جمهور قمی، از پدرش محمّد بن جمهور، از احمد بن الحسین سُکّری، از عبّاد بن محمد مداینی روایت کرده که گفت: بر حضرت ابوعبد الله امام صادق (علیه السلام) در مدینه وارد شدم، هنگامی که از نماز واجب ظهر فراغت یافت در حالی که دست هایش را به سمت آسمان بلند کرده بود می گفت: «أَیْ سامِعَ کُلِّ صَوْتٍ، أَیْ جامِعَ کُلِّ فَوْتٍ، أَیْ بارِئَ کُلِّ نَفْسٍ بَعْدَ المَوْتِ، أَیْ باعِثُ، أَیْ وارِثُ، أَیْ سَیِّدَ السّاداتِ، أَیْ إِلهَ الآلِهَهِ، أَیْ جَبّارَ الجَبابِرَهِ، أَیْ مالِکَ (مَلِکَ) الدُّنْیا وَالآخِرَهِ، أَیْ رَبَّ الأَرْبابِ، أَیْ مَلِکَ المُلُوکِ، أَیْ بَطّاشُ، أَیْ ذَا البَطْشِ الشَّدیدِ، أَیْ فَعّالاً لِما یُرِیدُ، أَیْ مُحْصِیَ عَدَدَ الأَنْفاسِ وَنَقْلَ الأَقْدامِ، أَیْ مَنِ السِّرُّ عِنْدَهُ عَلانِیَهٌ، أَیْ مُبْدِئُ، أَیْ مُعِیدُ! أَسْأَلُکَ بِحَقِّکَ عَلی خِیَرَتِکَ مِنْ خَلْقِکَ،
------------
1- 12. بحار الانوار، 86 / 77.
وَبِحَقِّهِمُ الَّذِی أوْجَبْتَ لَهُمْ عَلی نَفْسِکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَیْتِهِ وَأَنْ تَمُنَّ عَلَیَّ السّاعَهَ بِفَکاکِ رَقَبَتِی مِنَ النّارِ وَأَنْجِزْ لِوَلِیِّکَ وَابْنِ نَبِیِّکَ الدّاعِی إِلَیْکَ بِابْنِکَ وَأَمِینِکَ فِی خَلْقِکَ وَعَیْنِکَ فِی عِبادِکَ وَحُجَّتِکَ عَلی خَلْقِکَ عَلَیْهِ صَلَواتُکَ وَبَرَکاتُکَ وَعْدَهُ، اَللُهُمَّ أَیِّدْهُ بِنَصْرِکَ وَانْصُرْ عَبْدَکَ وَقَوِّ أَصْحابَهُ وَصَبِّرْهُمْ وَافْتَحْ لَهُمْ مِنْ لَدُنْکَ سُلْطاناً نَصِیراً وَعَجِّلْ فَرَجَهُ وَأَمْکِنْهُ مِنْ أَعْدآئِکَ وَأَعْدآءِ رَسُولِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمِینَ» (1)؛ ای شنونده هر صدا! ای جمع کننده هر از دست رفته! ای برآورنده هر جنبنده پس از مرگ! ای برانگیزنده! ای وارث! ای آقای آقایان! ای خدای خداوندگاران! ای درهم شکننده جبّاران! ای مالک (پادشاه) دنیا و آخرت! ای پروردگار پروردگاران! ای پادشاه پادشاهان! ای سخت کوبنده! ای به شدّت مؤاخذه کننده! ای آن که هر چه بخواهد انجام دهد! ای شمارنده نفس های خلق و گام زدن ها! ای کسی که سرّ نزد او آشکار است! ای پدید آورنده موجودات! ای بازگردانند ه آن ها! از تو می خواهم به حقّ خودت بر برگزیدگان خلقت و به حقّی که برای آنان بر خودت واجب شمرده ای که بر محمد و خاندانش درود فرستی و همین حالا بر من منت نهی و گردنم از آتش رها گردد، و وعده ولیّ خود و فرزند پیامبرت دعوت کننده به سویت و به اجازه ات، و امین تو در خلایق و چشم تو در بندگانت و حجّت تو بر خلقت که درود و برکاتت بر او باد، وعده ای را که به او داده ای وفا کن، بار الها! به نصرتت تأییدش کن، و بنده ات را یاری فرما و یارانش را نیرو بخش
------------
1- 13. بحار الانوار، 86 / 62: فلاح السائل، 170.
و شکیبایشان گردان و برای آنان از جانب خود حجّتی قرار ده که همیشه یار شان باشد و فرجش را تعجیل کند، و بر دشمنانت و دشمنان پیامبرت توانایی بخش، ای بخشنده ترین بخشندگان!
راوی گفت: فدایت شوم! آیا چنین نیست که برای خودت دعا کردی؟ فرمود: برای نور آل محمد (علیهم السلام) و سابق ایشان و انتقام گیرنده از دشمنانشان به امر خداوند، دعا کردم. عرضه داشتم: خداوند مرا فدایت سازد، هنگام خروجش کی خواهد بود؟ فرمود: هرگاه کسی که خلق و امر به دست او است (= خدا) بخواهد. گفتم: پس آیا نشانه ای پیش از آن هست؟ فرمود: آری. نشانه های متعددی دارد. گفتم: مانند چه؟ فرمود: بیرون شدن پرچمی از مشرق و پرچمی از مغرب و فتنه ای که اهل زوراء(1) را فرا می گیرد، و خروج مردی از فرزندان عمویم زید در یمن، و غارت شدن پرده کعبه. و خداوند آنچه بخواهد انجام می دهد.
علاّمه مجلسی در «بحار» گفته(2)، و در «مصباح شیخ طوسی» و «بلد الامین» و «جنّه الامان» و «الاختیار» آمده: از اموری که به تعقیب نماز ظهر اختصاص دارد: «یا سامِعَ کُلِّ صَوْتٍ...» تا آخر دعا می باشد، و در همه این منابع به جای (أَیْ) (یا) آمده است.
می گویم: هر چند که سند حدیث به حسب اصطلاح ضعیف است ولی به
------------
1- 14. زورا نام بغداد است، گاهی به ری هم اطلاق شده است.
2- 15. بحار الانوار، 86 / 63.
مقتضای قاعده تسامح (= آسان گرفتن در دلایل اعمال مستحبی) که در اصول فقه به اثبات رسیده، انجام آن به جا است، به همین جهت است که مشایخ علمای ما - که نامشان برده شد - بر آن اعتماد کرده اند.
به هر حال ازاین حدیث و دعای یاد شده چند مطلب استفاده می شود:
اول:
استحباب دعا درباره حضرت حجت (علیه السلام) و درخواست تعجیل فَرَج آن حضرت بعد از نماز ظهر.
دوم:
مستحب بودن بلند کردن دست ها هنگام دعا کردن برای آن حضرت (علیه السلام).
سوم:
استحباب شفاعت خواستن از امامان (علیهم السلام) و درخواست خود را با سوگند دادن به حق ایشان پیش از دعا و تقاضای حاجت.
چهارم:
استحباب مقدم داشتن حمد و ثنای الهی پیش از عرض حاجت.
پنجم:
استحباب مقدم داشتن درود و صلوات بر محمد و آل او (علیه السلام) پیش از طلب حاجت.
ششم:
پاک کردن دل از گناهان به وسیله استغفار و مانند آن، تا از لوث آلودگی ها پاکیزه شود و آماده اجابت گردد، که درخواست مغفرت و آزادی از آتش بر این امر دلالت دارد. و امّا امامان (علیهم السلام) در مواردی درخواست مغفرت می کرده اند با این که - به دلایل عقلی و نقلی و به اجماع - معصوم بودنشان ثابت است. وجوهی در توجیه آن بیان کرده اند که این جا مجال ذکر آن ها نیست.
هفتم:
این که منظور از ولی - هرگاه که به طور مطلق یاد شود - در سخنان و دعاهای امامان (علیهم السلام) وجود مقدس مولایمان صاحب الزمان (علیه السلام) است، در بخش پنجم نیز دلالت بر این معنی گذشت.
هشتم:
استحباب دعا کردن درباره اصحاب و یاران آن حضرت (علیه السلام).
نهم:
این که امام (علیه السلام) شاهد و ناظر کارها و افعال بندگان است، و همیشه آن ها را مشاهده می کند، دلیل بر این معنی جمله: «وَعَیْنِکَ فِی عِبادِکَ» می باشد، شواهد دیگری بر این مطلب نیز قبلاً گذشت.
دهم:
این که از جمله القاب مولایمان حضرت حجت (علیه السلام): نور آل محمد (علیهم السلام) می باشد، در روایات نیز شواهدی بر این امر هست که محقق نوری برخی از آن ها را در کتاب «النجم الثاقب» (1) خود آورده است.
یازدهم:
این که امام عصر (عجّل الله فرجه الشریف) پس از امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسین، از همه امامان - صلوات الله علیهم اجمعین - افضل است، بعضی از روایات نیز این مطلب را تأیید می کند.
دوازدهم:
این که خداوند متعال زمان آن حضرت را تأخیر انداخته و او را برای انتقام گرفتن از دشمنان خود و دشمنان پیغمبرش ذخیره نموده، و روایات در این باره در حدّ تواتر است.
سیزدهم:
این که زمان ظهور آن جناب از امور مخفی است که مصلحت الهی مقتضی پنهان بودن آن است، روایات در این مورد نیز به تواتر رسیده است.
------------
1- 16. النجم الثاقب، 63.
چهاردهم:
نشانه های یادشده در این حدیث از علائم حتمیّه نیست، زیرا که امام صادق (علیه السلام) در آخر سخن خود فرموده اند: و خداوند آنچه بخواهد انجام می دهد.
3 - بعد از نماز عصر:
سومین وقتی که دعا برای تعجیل فرج حضرت صاحب الامر (عجّل الله فرجه الشریف) تأکید شده بعد از نماز عصر است.
و دلیل بر این معنی روایتی است که در کتاب «فلاح السائل» سیّد اجل علی بن طاووس قدس سره آمده، مرحوم سید فرموده: از مهمّات پس از نماز عصر، اقتدا کردن به مولایمان موسی بن جعفر امام کاظم (علیه السلام) در دعا کردن برای مولایمان حضرت مهدی - صلوات الله علیه - است، چنان که محمد بن بشیر ازدی، از احمد بن عمر بن موسی کاتب، از حسن بن محمد بن جمهور قمی، از پدرش محمد بن جمهور، از یحیی بن الفضل نوفلی روایت کرده که گفت: در بغداد بر حضرت ابوالحسن موسی بن جعفرعلیهما السلام وارد شدم هنگامی که نماز عصر را پایان داده بود، آن گاه دست هایش را به سوی آسمان بلند کرد و شنیدم که می گفت: «أَنْتَ الله لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ الأَوَّلُ وَالآخِرُ وَالظّاهِرُ وَالباطِنُ، وَأَنْتَ الله لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ إِلَیْکَ زِیادَهُ الأَشْیآءِ وَنُقْصانُها، وَأَنْتَ الله لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ خَلَقْتَ الخَلْقَ بِغَیْرِ مَعُونَهٍ مِنْ غَیْرِکَ وَلا حاجَهٍ إِلَیْهِمْ، وَأَنْتَ الله لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ مِنْکَ المَشِیَّهُ وَإِلَیْکَ البَدْءُ، وَأَنْتَ الله لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ قَبْلُ القَبْلِ و خالِقُ القَبْلِ، وَأَنْتَ الله لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ بَعْدُ البَعْدِ و خالِقُ
البَعْدِ، وَأَنْتَ الله لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ تَمْحُو ما تَشآءُ وَتُثْبِتُ وَعِنْدَکَ أُمُّ الکِتابِ، وَأَنْتَ الله لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ غایَهُ کُلِّ شَیْءٍ وَوارِثُهُ، وَأَنْتَ الله لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ لا یَعْزُبُ عَنْکَ الدَّقِیقُ وَلَا الجَلِیلُ، وَأَنْتَ الله لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ لا تَخْفی عَلَیْکَ اللُّغاتُ وَلا تَتَشابَهُ عَلَیْکَ الأَصْواتُ، کُلَّ یَوْمٍ أَنْتَ فِی شَأْنٍ لا یَشْغَلُکَ شَأْنٌ عَنْ شَأْنٍ، عالِمُ الغَیْبِ وَأَخْفی دَیّانُ الدِّینِ، مُدَبِّرُ الأُمُورِ، باعِثُ مَنْ فِی القُبُورِ، مُحْیِی العِظامِ وَهِیَ رَمِیمٌ. أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ المَکْنُونِ الَمخْزُونِ الحَیِّ القَیُّومِ الَّذِی لا یُخَیَّبُ مَنْ سَأَلَکَ بِهِ أَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، وَأَنْ تُعَجِّلَ فَرَجَ المُنْتَقِمِ لَکَ مِنْ أَعْدآئِکَ وَأَنْجِزْ لَهُ ما وَعَدْتَهُ، یا ذَا الجَلالِ وَالإِکْرامِ»
تویی خداوند هیچ معبود حقّی غیر از تو نیست، اوّل و آخر و ظاهر و باطن هستی؛ و تویی خداوند هیچ معبود حقّی جز تو نیست، زیاد و کم اشیاء به تو برمی گردد؛ و تویی خداوند هیچ خدایی غیر از تو نیست، مخلوقات را آفریدی بی آن که از غیر خودت کمک بگیری یا نیازی به آن ها داشته باشی؛ تویی خداوند هیچ خدایی جز تو نیست، مشیّت از تو و ابتدا کردن از تو است؛ و تویی خداوند هیچ معبودی جز تو نیست، پیش از قبل و آفریننده قبل هستی؛ و تویی خداوند هیچ معبودی جز تو نیست، بعد از بعد و آفریننده بعدی، آنچه را بخواهی محو می کنی و آنچه را می خواهی اثبات می نمایی، و نزد تو است اُمّ الکتاب؛ تویی خداوند هیچ خدایی جز تو نیست، پایان و وارث هر شیء هستی؛ تویی خداوند هیچ معبودی جز تو نیست، هیچ کم و زیاد و ریز و درشتی از تو پنهان نمی باشد؛ تویی خداوند هیچ معبودی جز تو نیست، لغت ها بر تو مخفی نمی ماند و صداها بر تو مشتبه نمی شود، هر روز تو در کاری هستی و هیچ کاری از کار
دیگر تو را مشغول نمی دارد، غیب و پنهان تر از آن را دانا هستی، نگهبان دین و تدبیر کننده امور، برانگیزنده مردگان از قبرها، زنده کننده استخوان های پوسیده ای؛ از تو می خواهم به نام در پرده مخزون حیّ قیّومت که هر کس تو را به آن بخواند ناامید نمی شود؛ این که بر محمد و آل او درود بفرستی و فرج انتقام گیرنده برای تو از دشمنانت را به زودی برسانی و آنچه به او وعده کرده ای وفا فرمایی، ای صاحب جلال و اکرام.
راوی گوید: عرض کردم: دعا برای چه کسی بود؟ فرمود: او مهدی آل محمد (علیهم السلام) است. سپس فرمود: پدرم قربان آن فربه شکم، پیوسته ابرو، باریک ساق، که شانه هایش پهن است، گند م گونی که باوجود آن از اثر شب زنده داری به زردی نیز آمیخته است، پدرم فدای کسی که شب خود را با رکوع و سجود به شمارش ستارگان می گذارند، پدرم قربان کسی که در راه خدا هیچ ملامت کننده ای بر او اثر نمی کند، چراغ تاریکی، پدرم فدای کسی باد که قائم به امر خداوند است.
عرضه داشتم: خروج او کی اتفاق می افتد؟ فرمود: هرگاه سپاهیان را در انبار در کرانه فرات و دجله مشاهده کردی، و پل کوفه منهدم و بعضی از خانه های کوفه سوزانده شد، پس هرگاه آن ها را دیدی خداوند آنچه خواهد انجام دهد، هیچ چیز بر امر خداوند غالب و چیره نگردد، و هیچ حکم او را تأخیر نیندازد.(1)
------------
1- 17. فلاح السائل، 199.
4 - بعد از نماز صبح:
از مواقعی که دعا برای تعجیل فرج تأکید بیشتری دارد، پس از نماز صبح است و دلیل بر این معنی - اضافه بر آنچه در بعد از نماز ظهر گذشت - روایتی است که مجلسی در کتاب «مقباس» در تعقیب نماز صبح آورده که: پس از نماز صبح پیش از آن که حرفی بزند صدبار بگوید: «یا رَبِّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَ آلِ مُحَمّدٍ وَأَعْتِقْ رَقَبَتِی مِنَ النّارِ»
پروردگارا! بر محمد و آل او درود فرست و گشایش کار آل محمد را زودتر برسان و گردنم را از آتش [دوزخ]رهایی بخش.
5 - بعد از هر دو رکعت از نماز شب:
شاهد بر این است یاد شدن خصوص این عنوان در دعایی که علمای بزرگوار ما - که خدای شان رحمت کند - در تعدادی از کتاب های معتبر آن را روایت کرده اند و بعضی از اصحاب این دعا را ضمن دعاهایی که بعد از دو رکعت اول نماز شب وارد شده آورده اند. دعا این است: «اللهمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ وَلَمْ یُسْأَلْ مِثْلُکَ، أَنْتَ مَوْضِعُ مَسْأَلَهِ السّائِلِینَ وَمُنْتَهی رَغْبَهِ الرّاغِبِینَ، أَدْعُوکَ وَلَمْ یُدْعَ مِثْلُکَ، وَأَرْغَبُ إِلَیْکَ وَلَمْ یُرْغَبْ إِلی مِثْلِکَ، أَنْتَ مُجِیبُ دَعْوَهِ المُضْطَرِّینَ وَأَرْحَمُ الرّاحِمِینَ. أَسْأَلُکَ بِأَفْضَلِ المَسائِلِ وَأَنْجَحِها وَأَعْظَمِها، یا الله یا رَحْمنُ یا رَحِیمُ، وَبَأَسْمآئِکَ الحُسْنی وَأَمْثالِکَ العُلْیا وَنِعَمِکَ الَّتِی لا تُحْصی وَبَأَکْرَمِ أَسْمآئِکَ عَلَیْکَ وَأَحَبِّها إِلَیْکَ وَأَقْرَبِها مِنْکَ وَسِیلَهً وَأَشْرَفِها عِنْدَکَ مَنْزِلَهً وَأَجْزَلِها لَدَیْکَ ثَواباً
وَأَسْرَعِها فِی الأُمُورِ إِجابَهً، وَبِاسْمِکَ المَکْنُونِ الأَکْبَرِ الأَعَزِّ الأَجَلِّ الأَعْظَمِ الأَکْرَمِ الَّذِی تُحِبُّهُ وَتَهْویهُ وَتَرْضی بِهِ عَمَّنْ دَعاکَ بِهِ فَاسْتَجَبْتَ لَهُ دُعآئَهُ، وَحَقٌّ عَلَیْکَ أَنْ لا تَحْرِمَ سآئِلَکَ وَلا تَرُدَّهُ وَبِکُلِّ اسْمٍ هُوَ لَکَ فِی التَّوْریهِ وَالإِنْجِیلِ وَالزَّبُورِ وَالقُرْآنِ العَظِیمِ وَبِکُلِّ اسْمٍ دَعاکَ بِهِ حَمَلَهُ عَرْشِکَ وَمَلآئِکَتُکَ وَأَنْبِیَآؤُکَ وَرُسُلُکَ وَأَهْلُ طاعَتِکَ مِنْ خَلْقِکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تُعَجِّلَ فَرَجَ وَلِیَّکَ وَابْنِ وَلِیِّکَ، وَتُعَجِّلَ خِزْیَ أَعْدآئِهِ»
پروردگارا! من از تو سؤال می کنم و همچون تویی سؤال نشده (مثلی برای تو نیست تا سؤال گردد)، تو در خواستگاه سؤال کنندگان و آخرین مورد روی آوردن توجّه کنندگانی. تو را می خوانم و هیچ کس چون تو خوانده نشده. و به تو امید می بندم که مثل تویی نیست تا به او توجه گردد. تو اجابت کننده دعای بیچارگانی و مهربان ترین مهربانانی. از تو درخواست می کنم به برترین و مقبول ترین و عظیم ترین مسایل، ای خدا! ای بخشنده! ای مهربان! و به نیکوترین اسم هایت و برترین نمونه هایت و نعمت های بیرون از شمارت و به گرامی ترین اسم هایت و محبوب ترین آن ها نزد تو و نزدیک ترین آن ها از جهت وسیله به سوی تو و والاترین آن ها از لحاظ منزلت نزد تو و پربارترین آن ها از جهت ثواب و پاداش تو و سریع ترین آن ها در اجابت امور. و تو را سوگند به اسم مکنونت! آن اسم اکبر اعزّ اجلّ اکرم که آن را دوست می داری و به آن توجّه و عنایت داری و به آن از هرکه تو را بخواند راضی می شوی و دعایش را مستجاب فرمایی و بر تو است که سائلت را محروم ننمایی و او را رد نکنی. و تو را سوگند! به هر اسمی که برای تو است در تورات و انجیل و زبور و قرآن عظیم و به هر اسمی که حاملان
عرشت و فرشتگانت و پیامبرانت و فرستادگانت و فرمانبرداران از آفریدگانت تو را به آن می خوانند که بر محمد و آل محمد درود بفرستی و این که فرج و گشایش کار ولیّ خود و فرزند ولیّ ات را زود برسانی و در خواری و رسوایی دشمنانش تعجیل فرمایی و ما را از اصحاب و یارانش قرار دهی و به وجود او امیدمان را روزی فرمایی و به برکت عنایت او دعای مان را مقرون به اجابت نمایی.
می گویم: در کتاب «جمال الصالحین» جملاتی اضافه بر این در دعای فوق دیدم: «وَتَجْعَلَنا مِنْ أَصْحابِهِ وَأَنْصارِهِ وَتَرْزُقَنا بِهِ رَجائَنا وَتسْتَجِیبَ بِهِ دُعائَنا»؛
6 - در قنوت نمازها:
شاهد بر این دعاهای امامان (علیهم السلام) برای تعجیل فرج، در تعدادی از قنوت هایی است که از آن ها روایت شده، ما آنچه در این باره از ایشان (علیهم السلام) به دست ما رسیده در این جا می آوریم، توفیق از خدا است:
یک:
سید اجل علی بن طاووس قدس سره در کتاب «مهج الدعوات» ضمن حدیثی که از ترس طولانی شدن مطلب از آوردن آن خودداری کردیم، از امام زین العابدین (علیه السلام) چنین آورده: «اللهمَّ إِنَّ جِبِلَّهَ البَشَرِیَّهِ وَطِباعَ الإِنْسانِیَّهِ وَما جَرَتْ عَلَیْهِ تَرْکِیباتُ النَّفْسِیَّهِ وَانْعَقَدَتْ بِهِ عُقُودُ النَّشَئَهِ تَعْجِزُ عَنْ حَمْلِ وارِداتِ الأَقْضِیَهِ إِلّا ما وَفَّقْتَ لَهُ أَهْلَ الاِصْطِفآءِ وَأَعَنْتَ عَلَیْهِ ذَوِی الاِجْتِباءِ. اللهمَّ وَإِنَّ القُلُوبَ فِی قَبْضَتِکَ وَالمَشِیَّهَ لَکَ فِی مِلْکَتِکَ وَقَدْ تَعْلَمُ أَیْ رَبِّ مَا الرَّغْبَهُ إِلَیْهِ فِی کَشْفِهِ واقِعَهٌ لِأَوْقاتِها بِقُدْرَتِکَ وَاقِفَهٌ بِحَدِّکَ مِنْ إِرادَتِکَ وَإِنِّی لَأَعْلَمُ أَنَّ لَکَ دارَ جَزآءٍ مِنَ الخَیْرِ وَالشَّرِّ مَثُوبَهً وَعُقُوبهً، وَأَنَّ لَکَ یَوْماً تَأْخُذُ فِیهِ بِالحَقِّ وَأَنَّ أَناتَکَ
أَشْبَهُ الأَشْیآءِ بِکَرَمِکَ وَأَلْیَقُها بِما وَصَفْتَ بِهِ نَفْسَکَ فِی عَطْفِکَ وَتَرَوُّفِکَ وَأَنْتَ بِالمِرْصادِ لِکُلِّ ظالِمٍ فِی وَخِیمِ عُقْباهُ وَسُوءِ مَثْواهُ اللهمَّ و اَنَّکَ قَدْ أوْسَعْتَ خَلْقَکَ رَحْمَهُ و حِلْماً و قَدْ بُدِّلَتْ أحکامُکَ و غُیِّرَتْ سُنَنُ نَبِیِّکَ وَتَمَرَّدَ الظّالِمُونَ عَلی خُلَصآئِکَ وَاسْتَباحُوا حَرِیمَکَ وَرَکِبُوا مَراکِبَ الاِسْتِمْرارِ عَلَی الجُرْأَهِ عَلَیْکَ. اللهمَّ فَبادِرْهُمْ بِقَواصِفِ سَخَطِکَ وَعَواصِفِ تَنْکِیلاتِکَ وَاجْتِثاثِ غَضَبِکَ، وَطَهِّرِ البِلادَ مِنْهُمْ وَاعْفُ عَنْها آثارَهُمْ وَاحْطُطْ مِنْ قاعاتِها وَمَظانِّها مَنارَهُمْ وَاصْطَلِمْهُمْ بِبَوارِکَ حَتّی لا تُبْقِ مِنْهُمْ دِعامَهً لِناجِمٍ وَلا عَلَماً لِآمٍّ وَلا مَناصاً لِقاصِدٍ وَلا رائِداً لِمُرْتادٍ. اللهمَّ امْحُ آثارَهُمْ وَاطْمِسْ عَلی أَمْوالِهِمْ وَدِیارِهِمْ وَامْحَقْ أَعْقابَهُمْ وَافْکُکْ أَصْلابَهُمْ وَعَجِّلْ إِلی عَذابِکَ السَّرْمَدِ انْقِلابَهُمْ وَأَقِمْ لِلْحَقِّ مَناصِبَهُ وَاقْدَحْ لِلرُّشادِ زِنادَهُ وَأَثِرْ لِلثّارِ مُثیرَهُ وَأَیِّدْ بِالعَوْنِ مُرْتادَهُ وَوَفِّرْ مِنَ النَّصْرِ زادَهُ حَتّی یَعُودَ الحَقُّ بِجِدَّتِهِ وَیُنِیرَ مَعالِمَ مَقاصِدِهِ وَیَسْلُکَهُ أَهْلُهُ بِالأَمَنَهِ حَقَّ سُلُوکِهِ إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ»
پروردگارا! به راستی که اصل خلقت بشری و طبیعت انسانی، و آنچه ترکیبات نفسانی بر آن نهاده شده و بندهای آفرینش به آن بسته است، از تحمل آنچه از قضا ها فرا می رسد عاجزند، مگر آنچه برگزیدگانت را بدان موفق فرموده و نخبگانت را بر پذیرش آن یاری داده ای. پروردگارا! همانا دل ها در قبضه قدرت تو است، مشیّت و خواست در اختیار تو. و ای پروردگار! تو می دانی که توجه ما به درگاهت از برای برطرف کردنش (=قضا) در جای خودش از قدرت تو واقع نیست، و در محدوده اراده و خواست تو نیفتاده است، [شرایط و زمینه های لازم برای برطرف کردنش فراهم نمی باشد]، و من می دانم که تو را سرای جزا دادن هر خیر و شرّی هست، پاداش و کیفر، و تو را روزی است که در آن به خاطر حق مؤاخذه خواهی فرمود، و همانا بردباری تو،
شبیه ترین چیزها به کَرَمت و سزاوارترین شیء به آنچه خودت را در عطف و رأفت وصف کرده ای می باشد. و تو در کمین هر ستمگری هستی که عاقبت کارش وخیم و منزلگاهش سخت خواهد بود. پروردگارا! و به راستی که تو رحمت و بردباری ات را بر تمامی خلقت فراگیر ساخته ای، در حالی که احکام و دستوراتت عوض شد، و سنّت های فرستاده ات تغییر کرد، و ستمگران بر خالصانت سرکشی کردند، و هتک حریمت را مباح شمردند، و پیوسته با تجرّی بر ساحت کبریایی تو تاختند. پروردگارا! پس با خشم شکننده ات و طوفان های عقوبتت و غضب ریشه کن کننده ات آن ها را برگیر، و جهان را از لوث وجودشان پاک گردان، و آثارشان را از آن محو کن، و از صحنه ها و مخفیگاه های زمین نشانه های آنان را بر افکن، و با هلاک خویش آن ها را از بیخ برکَن، تا برای آن ها هیچ زمینه ای برای روییدن باقی نگذاری و نشانی برای رهروی به سوی آنان نگه نداری و راه خلاصی برایش ننهی و جایی برای جوینده ای ترک نگویی، پروردگارا! آثارشان را محو فرمای و ثروت ها و دیار شان را نابود ساز، و جانشینانشان را هلاک گردان، و اصلاب شان را از هم جدا کن، و به عذاب جاودانی ات افتادنشان را زودتر برسان و مناصب حق را بر پایدار، و آتش راهنمایی را فروزان دار، و برای خونخواهی تهییج کننده آن را برانگیز، و خواسته آن را با کمک خویش تأیید کن، و نصرتش را افزون فرمای تا حق با همان تازگی اش باز گردد، و نشانه های پیمودنش روشن شود، و اهل حق با ایمنی راه آن را بپیمایند، و حقّ پیمودنش را ادا نمایند، به راستی که تو بر هر چیزی توانایی.(1)
------------
1- 18. مهج الدعوات، 49.
می گویم: بر پژوهنده روشن بین مأنوس با کلمات ائمه اطهار (علیهم السلام) پوشیده نیست که این دعا برای ظهور مولای غایب از نظرمان حضرت مهدی - ارواحنا فداه - می باشد، و درخواست فرج آن بزرگوار از درگاه پروردگار است، قرائن متعددی نیز در آن هست که اهل اعتبار آن ها را می شناسند.
اگر بگویید: شاید منظور از عبارت: «وبرای خونخواهی تهییج کننده آن را برانگیز» مختار باشد.
می گویم: بی تردید مراد از آن، حضرت صاحب الزمان است، دعاها و اخبار چندی نیز بر آن دلالت می کند که در قنوت روایت شده از آن بزرگوار - که خداوند فرجش را نزدیک فرماید - خواهد آمد.
دو:
قنوتی که در حدیث مزبور از مولایمان ابو جعفر باقر (علیه السلام) روایت شده: «یا مَنْ یَعْلَمُ هَواجِسَ السَّرائِرِ وَمَکامِنَ الضَّمآئِرِ وَحَقآئِقَ الخَواطِرِ، یَا مَنْ هُوَ لِکُلِّ غَیْبٍ حاضِرٌ وَلِکُلِّ مَنْسِیٍّ ذاکِرٌ، وَعَلی کُلِّ شَیْءٍ قادِرٌ وَإِلَی الکُلِّ ناظِرٌ، بَعُدَ المَهَلُ وَقَرُبَ الأَجَلُ وَضَعُفَ العَمَلُ وَأَرابَ الأَمَلُ وَآنَ المُنْتَقَلُ، وَأَنْتَ یا الله الآخِرُ کَما أَنْتَ الأَوَّلُ مُبِیدُ ما أَنْشَأْتَ وَمُصَیِّرُهُمْ إِلَی البِلی وَمُقَلِّدُهُمْ أَعْمَالَهُمْ وَمُحَمِّلُها ظُهُورَهُمْ إِلی وَقْتِ نُشُورِهِمْ مِنْ بَعْثَهِ قُبُورِهِمْ عِنْدَ نَفْخَهِ الصُّورِ و انْشِقاقِ السَّماءِ بِالنُّورِ و الْخُرُوجِ بِالمَنْشَرِ إِلی ساحَهِ الَمحْشَرِ لا تَرْتَدُّ إِلَیْهِمْ أَبْصارُهُمْ وَأَفْئِدَتُهُمْ هَوآءٌ مُتَراطِمِینَ فِی غُمَّهٍ مِمّا أسْلَفُوا و مُطالَبِینَ بِما احْتَقَبُوا و مُحاسَبِینَ هُناکَ عَلی ما ارْتَکَبُوا، اَلصَّحائِفُ فِی الأَعْناقِ مَنْشُورَهٌ وَالأَوْزارُ عَلَی الظُّهُورِ مَأْزُورَهٌ لَا انْفِکاکَ وَلا مَناصَ وَلا مَحِیصَ عَنِ القِصَاصِ، قَدْ أَفْحَمَتْهُمُ الحُجَّهُ وَحَلُّوا فِی حَیْرَهِ الَمحَجَّهِ
وَهَمْسِ الضَّجَّهِ، مَعْدولٌ بِهِمْ عَنِ الَمحَجَّهِ إِلّا مَنْ سَبَقَتْ لَهُ مِنَ الله الحُسْنی فَنَجا مِنْ هَوْلِ المَشْهَدِ وَعَظِیمِ المَوْرِدِ وَلَمْ یَکُنْ مِمَّنْ فِی الدُّنْیا تَمَرَّدَ وَلا عَلی أَوْلِیآءِ الله تَعَنَّدَ وَلَهُمُ اسْتَعْبَدَ وَعَنْهُمْ بِحُقُوقِهِمْ تَفَرَّدَ، اللهمَّ فَإِنَّ القُلُوبَ قَدْ بَلَغَتِ الحَناجِرَ، وَالنُّفُوس قَدْ عَلَتِ التَّراقِیَ، وَالأَعْمارَ قَدْ نَفِدَتْ بِالاِنْتِظارِ لا عَنْ نَقْصِ اسْتِبْصارٍ وَلا عَنْ اِتِّهامِ مِقْدارٍ وَلکِنْ لِما تُعانِی مِنْ رُکُوبِ مَعاصِیکَ وَالخِلافِ عَلَیْکَ فِی أَوامِرِکَ وَنَوَاهِیکَ وَالتَّلَعُّبِ بِأَوْلیآئِکَ وَمُظَاهَرَهِ أَعْدآئِکَ. اللهمَّ فَقَرِّبْ ما قَدْ قَرُبَ، وَأَوْرِدْ ما قَدْ دَنی وَحَقِّقْ ظُنُونَ المُوقِنِینَ، وَبَلِّغِ المُؤْمِنِینَ تَأْمِیلَهُمْ مِنْ إِقامَهِ حَقِّکَ وَنَصْرِ دِینِکَ وَإِظْهارِ حُجَّتِکَ وَالاِنْتِقامِ مِنْ أَعْدآئِکَ»
ای کسی که می داند چه در دل همی گذرد، و چه در باطن ها همی پنهان گردد و در خاطره ها چه نهفته است، ای آن که هر پنهانی را شاهد و ناظر، و هر فراموش شده ای را ذاکر، و بر هر کاری قادر، و به همه چیز ناظر هستی! مدارا به طول انجامید و اجل نزدیک گردید، و عمل به سستی گرایید، و امید به نهایت رسید، و هنگام منتقل شدن فرا رسید. و تو ای پروردگار! آخِری چنان که اول هستی، آنچه ایجاد فرموده ای فنا دهنده ای، و خلایق را به فرسودگی می رسانی، و کارهای شان را به عهده شان وا می گذاری، و مسؤولیت شان را بر پشتشان قرار می دهی، تا وقت پراکنده شدنشان در برانگیخته شدن از قبرهای شان هنگام دمیدن در صور، و شکفته شدن آسمان به نور، و بیرون گشتن با پراکندگی به صحنه محشر، در حالی که چشم هایشان خیره مانده و دل های شان در اضطراب افتاده باشد. از کارهای گذشته خود در غم فرومانده و از گناهانی که بر دوش دارند بازخواست شوند، و آنجا است که از آنچه مرتکب
گردیده اند پای حساب روند، پرونده ها در گردن آویخته، و سنگینی معاصی بر پشت ها فرو ریخته، نه از او جدا گردد و نه راه خلاصی هست و نه گریزی از قصاص، به راستی که دلایل، لب هایشان را بسته باشد، و در سرگردانی بین راه، و پنهانی ناله، وامانده و از راه میانه دور افتاده اند، مگر آن که پیش تر نیکی به او رسیده باشد. که از هول آن صحنه و بزرگی حادثه ورود به آن نجات خواهد یافت، [و نیز باید که]در دنیا سرکشی نکرده و با اولیای خدا لجاجت نورزیده و از آن ها دوری ننموده و حقوقشان را از آن خود نشمرده باشد. بار الها! به راستی که دل ها به گلو ها رسید، و جان ها بر لب آمد، و عمرها در انتظار پایان یافت، و این نه از کمی بینش و نه از جهت متّهم ساختن تقدیر است، بلکه به خاطر آنچه از گناهانی که واقع می شود و با تو در اوامر و نواهی ات مخالفت می گردد، و به بازی گرفتن دوستانت و چیرگی دشمنانت می باشد؛ پروردگارا! پس آنچه نزدیک شده نزدیک تر گردان و آنچه نزدیک رسیده برسان، و آرزوهای باور داران را تحقّق بخش و امید مؤمنین را از برپایی حقّت و یاری دینت و آشکار نمودن حجّتت و انتقام گرفتن از دشمنانت به ثمر برسان.(1)
سه:
قنوت حضرت ابوجعفر محمد بن علی جواد - که درود خداوند بر او و پدران و فرزندان گرامی اش باد - در حدیث یاد شده آمده است: «مَنائِحُکَ مُتَتابِعَهٌ وَأَیادِیکَ مُتَوالِیَهٌ وَنِعَمُکَ سَابِغَهٌ، وَشُکْرُنا قَصِیرٌ وَحَمْدُنَا یَسِیرٌ، وَأَنْتَ بِالتَّعَطُّفِ عَلی مَنِ اعْتَرَفَ جَدِیرٌ. اللهمَّ وَقَدْ غُصَّ أَهْلُ الحَقِّ بِالرِّیقِ وَارْتَبَکَ أَهْلُ الصِّدْقِ فِی المَضِیقِ، وَأَنْتَ اللهمَّ بِعِبادِکَ وَذَوِی الرَّغْبَهِ إِلَیْکَ شَفِیقٌ وَبَإِجابَهِ دُعآئِهِمْ وَتَعْجِیلِ الفَرَجِ عَنْهُمْ
------------
1- 19. مهج الدعوات؛ 51.
حَقِیقٌ. اللهمَّ فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمِّدٍ وَبادِرْنا مِنْکَ بِالعَوْنِ الَّذِی لا خِذْلانَ بَعْدَهُ وَالنَّصْرِ الَّذِی لا باطِلَ یَتَکَأدَهُ وَأَتِحْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ مَتاحاً فَیّاحاً یَأْمَنُ فِیهِ وَلِیُّکَ وَیُخَیَّبُ فِیهِ عَدُوُّکَ وَتُقَامُ فِیهِ مَعالِمُکَ وَتَظْهَرُ فِیهِ أَوامِرُکَ وَتَنْکَفُّ فِیهِ عَوادِی عِداتِکَ. اللهمَّ بادِرْنا مِنْکَ بِدارَ الرَّحْمَهِ وَبادِرْ أَعْدآئَکَ مِنْ بَأْسِکَ بِدارَ النَّقِمَهِ. اللهمَّ أَعِنّا وَأَغِثْنا وَارْفَعْ نِقْمَتَکَ عَنّا وَأَحِلَّها بِالقَوْمِ الظّالِمِینَ»
موهبت هایت پی در پی و عنایت هایت پیوسته و نعمت هایت تمام و شکر ما کوتاه و حمد ما اندک و تو بر بذل عطوفت بر کسی که اقرار کند، شایسته ای. پروردگارا! و البتّه اهل حق را گلو ها بسته شد و اهل صدق در تنگنا پریشان گردیدند. و تو ای پروردگار! به بندگان و رغبت کنندگان به سویت مهربان هستی و به اجابت دعای آن ها و زود رسانیدن گشایش بر آن ها شایسته ای. پروردگارا! پس بر محمد و آل محمد درود فرست و به زودی از جانب خود کمکی به ما رسان که پس از آن خواری نباشد، و نصرتی عطا کن که هیچ باطلی آن را دشوار نسازد، و از سوی خود برای ما زمینه فراخی فراهم فرمای تا در آن ولیّ تو در امان و دشمنت ناامید شود، و در آن، فراخ نای نشانه هایت بر پای گشته، و اوامرت آشکار شده و دشمنی های دشمنانت ترک گردد. پروردگارا! از جانب خود به رحمت پیشی گیر، و با نقمت خویش از عذابت بر دشمنانت مبادرت ورز. پروردگارا! ما را یاری فرمای و به فریاد مان برس و عقوبت خویش را از ما بردار و بر قوم ستمگران فرود آور.(1)
می گویم: شاهد بر این که دعای فوق از برای تعجیل فرج مولایمان
------------
1- 20. مهج الدعوات؛ 59.
صاحب الزمان - که درود خدا بر او و خاندانش باد - می باشد؛ این است که امور یاد شده در آن جز با ظهور آن جناب و آشکار شدن آن آفتاب تحقّق نخواهد یافت. چنان که در اخبار و احادیث این معنی بیان شده است. آری در زمان حکومت آن حضرت تقیّه برداشته می شود و اولیای خدا امنیّت یابند و دشمنان ناامید گردند و معالم دین خدا برقرار و اوامرش آشکار می شود.
چهار:
قنوت دیگری از همان حضرت (علیه السلام) در حدیث مشارالیه آمده، و آن مشتمل است بر دعا برای منتظرین ظهور صاحب الامر (عجّل الله فرجه الشریف) و دوستان و دعاکنندگان در حقّ آن حضرت، قنوت چنین است: «اللهمَّ أَنْتَ الأَوَّلُ بِلا أَوَّلِیَّهٍ مَعْدُودَهٍ، وَالآخِرُ بِلا آخِرِیَّهٍ مَحْدُودَهٍ، أَنْشَأْتَنا لا لِعِلَّهٍ اِقْتِساراً، وَاخْتَرَعْتَنا لا لِحاجَهٍ اِقْتِداراً، وَابْتَدَعْتَنا بِحِکْمَتِکَ اخْتِیاراً، وَبَلَوْتَنا بِأَمْرِکَ وَنَهْیِکَ اخْتِباراً وَأَیَّدْتَنا بِالآلاتِ، وَمَنَحْتَنا بِالأَدَواتِ، وَکَلَّفْتَنَا الطّاقَهَ وَجَشَّمْتَنَا الطّاعَهَ، فَأَمَرْتَ تَخْیِیراً وَنَهَیْتَ تَحْذِیراً وَخَوَّلْتَ کَثِیراً وَسَأَلْتَ یَسِیراً، فَعُصِیَ أَمْرُکَ فَحَلُمْتَ وَجُهِلَ قَدْرُکَ فَتَکَرَّمْتَ، فَأَنْتَ رَبُّ العِزَّهِ وَالبَهآءِ وَالعَظَمَهِ وَالکِبْرِیآءِ وَالإِحْسانِ وَالنَّعْمآءِ وَالمَنِّ وَالآلآءِ وَالإِنْجازِ وَالوَفآءِ، لا تُحِیطُ القُلُوبُ لَکَ بِکُنْهٍ وَلا تُدْرِکُ الأَوْهامُ لَکَ صِفَهً وَلا یُشْبِهُکَ شَیْءٌ مِنْ خَلْقِکَ وَلا یُمَثَّلُ بِکَ شَیْءُ مِنْ صَنِیعَتِکَ، تَبارَکْتَ أَنْ تُحَسَّ أَوْ تُمَسَّ أَوْ تُدْرِکَکَ الحَواسُّ الخَمْسُ وَأَنّی یُدْرِکُ مَخْلُوقٌ خالِقَهُ وَتَعالَیْتَ یا إِلهِی عَمّا یَقُولُ الظّالِمُونَ عُلُوّاً کَبِیراً. اللهمَّ أَدِلْ لَأَوْلِیآئِکَ مِنْ أَعْدآئِکَ الظّالِمِینَ الباغِینَ النّاکِثِینَ القاسِطِینَ المارِقِینَ الَّذِینَ أَضَلُّوا عِبادَکَ وَحَرَّفُوا کِتابَکَ وَبَدَّلُوا أَحْکامَکَ وَجَحَدُوا حَقَّکَ وَجَلَسُوا مَجالِسَ أَوْلِیآئِکَ جُرْأَهً عَلَیْکَ وَظُلْماً مِنْهُمْ
لِأَهْلِ بَیْتِ نَبِیِّکَ عَلَیْهِمْ سَلامُکَ وَصَلَواتُکَ وَرَحْمَتُکَ وَبَرَکاتُکَ، فَضَلُّوا خَلْقَکَ وَهَتَکُوا حِجابَ سِتْرِکَ عَنْ عِبادِکَ، وَاتَّخَذُوا اللهمَّ مالَکَ دُوَلاً وَعِبادَکَ خَوَلاً، وَتَرَکُوا اللهمَّ عالَمَ أَرْضِکَ فِی بَکْمآءَ عَمْیآءَ ظَلْمآءَ مُدْلَهِمَّهٍ، فَأَعْیُنُهُمْ مَفْتُوحَهٌ وَقُلُوبُهُمْ مَعْمِیَّهٌ وَلَمْ تُبْقِ لَهُمُ اللهمَّ عَلَیکَ مِنْ حُجَّهٍ لَقَدْ حَذَّرْتَ اللهمَّ عَذابَکَ وَبَیَّنْتَ نَکالَکَ وَوَعَدْتَ المُطِیعِینَ إِحْسانَکَ وَقَدَّمْتَ إِلَیْهِمْ بِالنُّذُرِ، فَآمَنَتْ طآئِفَهٌ. فَأَیِّدِ اللهمَّ الَّذِینَ آمَنُوا عَلی عَدُوِّکَ وَعَدُوِّ أَوْلِیآئِکَ فَأَصْبَحُوا ظاهِرِینَ وَإِلَی الحَقِّ داعِینَ وَلِلإِمامِ المُنْتَظَرِ القآئِمِ بِالقِسْطِ تابِعینَ. وَجَدِّدِ اللهمَّ عَلی أَعْدآئِکَ وَأَعْدائِهِمْ نارَکَ وَعَذابَکَ الَّذِی لا تَدْفَعُهُ عَنِ القَوْمِ الظّالِمِینَ. اللهمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَقَوِّ ضَعْفَ الُمخْلِصِینَ لَکَ بِالَمحَبَّهِ، المُشایِعِینَ لَنا بِالمُوالاهِ، المُتِّبِعِینَ لَنا بِالتَّصْدِیقِ وَالعَمَلِ، المُوازِرِینَ لَنا بِالمُواساهِ فِینا، الُمحِبِّینَ ذِکْرَنَا عِنْدَ اجْتِماعِهِمْ. وَشُدَّ اللهمَّ رُکْنَهُمْ وَسَدِّدْ لِهُمُ اللهمَّ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَیْتَهُ لَهُمْ وَأَتْمِمْ عَلَیْهِمْ نِعْمَتَکَ وَخَلِّصْهُمْ وَاسْتَخْلِصْهُمْ، وَسُدَّ اللهمَّ فَقْرَهُمْ، وَالْمُمِ اللهمَّ شَعْثَ فاقَتِهِمْ وَاغْفِرِ اللهمَّ ذُنُوبَهُمْ وَخَطایاهُمْ، وَلا تُزِغْ قُلُوبَهُمْ بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَهُمْ وَلا تُخَلِّهِمْ یا رَبِّ بِمَعْصِیَتِهِمْ وَاحْفَظْ لَهُمْ ما مَنَحْتَهُمْ مِنَ الطَّهَارَهِ بِوِلایَهِ أَوْلِیآئِکَ وَالبَرآئَهِ مِنْ أَعْدآئِکَ إِنَّکَ سَمِیعٌ مُجِیبٌ وَصَلَّی الله عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّیِّبِینَ الطّاهِرِینَ»
پروردگارا! تو اوّل هستی بی آن که اوّلیّتِ تو از جهت عدد باشد و آخر هستی (بازگشت همه چیز به تو است) بی آن که آخریّتِ تو را حدّ و مرزی باشد. ما را ایجاد فرمودی نه به خاطر علّتی، بدون این که اختیاری در آن داشته باشیم و ما را آفریدی نه از روی نیاز [به ما و با آن]، قدرت نمایی کردی و با حکمت خویش ما را از روی اختیار
پدید آوردی و به جهت آزمایش ما به اوامر و نواهی ات دچار مان ساختی و با ابزارها تأیید مان کردی. و وسایل به ما عنایت نمودی، و به مقدار توانمان تکلیف دادی، و فرمانبرداری از دستوراتت را بر عهده مان نهادی. پس با اختیار دادن [نه به اجبار] امر فرمودی و به جهت هشدار دادن نهی کردی، و بسیار نعمت بخشیدی، و[عبادت]اندکی خواستی، آن گاه دستورت سرپیچی شد پس بردباری کردی، و قدر تو ناشناخته ماند و بزرگواری نمودی، پس تو پروردگار عزّت و تابش و عظمت و کبریا و احسان و نعمت و نیکی و مواهب معنوی و بخشش ها و عطا ها، و برآوردن و وفا کردن هستی، دل ها هیچ نهایتی از تو را نیابند، و اوهام صفتی از تو درک ننمایند، و هیچ چیز از آفریدگانت به تو شباهت ندارد، و هیچ چیزی از ساخته هایت به تو مانند نگردد، برتر از آنی که احساس یا لمس شوی یا حوّاس پنجگانه تو را درک نماید، و کی می شود مخلوقی آفریننده اش را درک کند، و خدایا تو بسیار منزه تر و برتر از آنی که ستمگران می گویند، بار الها! دوستانت را بر دشمنانِ ستمگر تبهکار پیمان شکن بیدادگرت یاری کن بر آن هایی که بندگانت را گمراه و کتابت را تحریف [و معنی آن را بر خلاف واقع توجیه و احکامت را تغییر دادند [و برخلاف آن عمل کردند]و حقّت را انکار نمودند و با تجرّی نسبت به تو به جای اولیای تو نشستند و به خاندان پیامبرت - که سلام و درود و رحمت و برکاتت بر آن ها باد - ظلم کردند، پس گمراه شده و خلق تو را به گمراهی کشاندند، و پرده پوششت را از بندگانت بر گرفتند. و ای پروردگار! مال تو را در میان خود گردانیدند و بندگانت را به بردگی کشانیدند. و ای پروردگار جهان! زمینت را در گنگی و کوری و تاریکی سخت رها نمودند، چشم هایشان باز و دل های شان نابینا
است، و ای پروردگار برای آن ها دلیلی علیه خودت باقی نگذاشتی، پروردگارا عذابت را هشدار دادی و عقابت را بیان فرمودی و به فرمانبرداران، احسانت را وعده کردی، و بیم دهندگان را به سوی آنان فرستادی پس عده ای ایمان آوردند، پس ای پروردگار! ایمان آورندگان را بر دشمنت و دشمن اولیائت تأیید فرمای تا آشکار گردند و به حق دعوت کنند، و از امامِ مُنتَظَرِ برپا کننده عدل و داد پیروی نمایند. و ای پروردگار! آتشت را و عذابت را که از گروه ستمگران دور نمی داری بر دشمنانت و دشمنان آن ها تجدید کن. پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود فرست و ناتوانی اخلاص داران در محبت تو که با همدردی با ما از ما پیروی کنند که هنگام گردهم آیی شان یاد ما را دوست می دارند، ناتوانی اینان را نیرو بخش، خدایا! ارکان شان را محکم گردان. خدایا! دینی که برای آنان پسندیده ای بر ایشان استوار ساز و نعمتت را بر آنان تمام فرمای و آنان را [از دست ستمگران]خلاص کن و[برای خویش] برگزین. خدایا! فقر آن ها را بربند. خدایا! پریشان حالی نیازمندی شان را به سامان رسان. خدایا! گناهانشان را بیامرز و خطا هایشان ببخشای و پس از آن که هدایتشان کرده ای دل هایشان را از حق بَر متابان. و ای پروردگار! آن ها را در [منجلاب]معصیتت رها مگردان و آنچه به آن ها عنایت فرموده ای از پاکیزگی به سبب ولایت اولیائت و بیزاری از دشمنانت برای آنان نگهدار. تو شنوای اجابت کننده هستی. درود خداوند بر محمد و آل پاکیزه و بی آلایشش باد.(1)
پنج:
قنوت مولایمان ابوالحسن علی بن محمد امام هادی (علیهما السلام) که در همان حدیث روایت شده، و آن چنین است: «یا مَنْ تَفَرَّدَ بِالرُّبُوبِیَّهِ وَتَوَحَّدَ بِالوَحْدانِیَّهِ،
------------
1- 21. بحارالانوار، 85 / 225 و 226.
یا مَنْ أَضآءَ بِاسْمِهِ النَّهارُ وَأَشْرَقَتْ بِهِ الأَنْوارُ وَأَظْلَمَ بِأَمْرِهِ حِنْدِسُ اللَّیْلِ وَهَطَلَ بِغَیْثِهِ وابِلُ السَّیْلِ، یا مَنْ دَعاهُ المُضْطَرُّونَ فَأَجابَهُمْ وَلَجَأَ إِلَیْهِ الخآئِفُونَ فَآمَنَهُمْ وَعَبَدَهُ الطّآئِعُونَ فَشَکَرَهُمْ وَحَمِدَهُ الشّاکِرُونَ فَأَثابَهُمْ ما أَجَلَّ شَأْنَکَ وَأَعْلا سُلْطانَکَ وَأَنْفَذَ أَحْکامَکَ، أَنْتَ الخالِقُ بِغَیْرِ تَکَلُّفٍ وَالقاضِی بِغَیْرِ تَحَیُّفٍ، حُجَّتُکَ البالِغَهُ وَکَلَمِتُکَ الدّامِغَهُ بِکَ اعْتَصَمْتُ وَتَعَوَّذْتُ مِنْ نَفَثاتِ العَنَدَهِ وَرَصَداتِ المُلْحِدَهِ الَّذِینَ أَلْحَدُوا فِی أَسْمآئِکَ وَرَصَدُوا بِالمَکارِهِ لِأَوْلِیآئِکَ وَأَعَانُوا عَلی قَتْلِ أَنْبِیآئِکَ وَأَصْفِیآئِکَ وَقَصَدُوا لِإِطْفآءِ نُورِکَ بِإِذاعَهِ سِرِّکَ وَکَذَّبُوا رُسُلَکَ وَصَدُّوا عَنْ آیاتِکَ وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِکَ وَرَسُولِکَ وَدُونَ المُؤْمِنِینَ وَلِیجَهً رَغْبَهً عَنْکَ، وَعَبَدُوا طَواغِیتَهُمْ وَجَوابِیتَهُمْ أَوْلَیْتَهُمْ بَدَلاً مِنْکَ فَمَنَنْتَ عَلی أَوْلِیآئِکَ بِعَظِیمِ نَعْمَآئِکَ وَجُدْتَ عَلَیْهِمْ بِکَرِیمِ آلآئِکَ وَأَتْمَمْتَ لَهُمْ ما أَوْلَیْتَهُمْ بِحُسْنِ جَزآئِکَ حِفْظاً لَهُمْ مِنْ مُعانَدَهِ الرُّسُلِ وَضَلالِ السُّبُلِ وَصَدَقَتْ لَهُمْ بِالعُهُودِ أَلْسِنَهُ الإِجابَهِ وَخَشَعَتْ لَکَ بِالعُقُودِ قُلُوبُ الإِنابَهِ. أَسْأَلُکَ اللهمَّ بِاسْمِکَ الَّذِی خَشَعَتْ لَهُ السَّمواتُ وَالأَرْضُ وَأَحْیَیْتَ بِهِ مَواتَ الأَشْیآءِ وَأَمَتَّ بِهِ جَمِیعَ الأَحْیآءِ وَجَمَعْتَ بِهِ کُلَّ مُتَفَرِّقٍ وَفَرَّقْتَ بِهِ کُلَّ مُجْتَمِعٍ وَأَتْمَمْتَ بِهِ الکَلِماتَ وَأَرَیْتَ بِهِ کُبْرَی الآیاتِ وَتُبْتَ بِهِ عَلَی التَّوّابِینَ وَأَخْسَرْتَ بِهِ عَمَلَ المُفْسِدِینَ فَجَعَلْتَ عَمَلَهُمْ هَبآءً مَنْثُوراً وَتَبَّرْتَهُمْ تَتْبِیراً أَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَآل مُحَمَّدٍ وَأَنْ تَجْعَلَ شِیعَتِی مِنَ الَّذِینَ حُمِّلُوا فَصَدَّقُوا وَاسْتُنْطِقُوا فَنَطَقُوا آمِنِینَ مَأْمُونِینَ. اللهمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ لَهُمْ تَوْفِیقَ أَهْلِ الهُدی وَأَعْمالَ أَهْلِ الیَقِینِ وَمُنَاصَحَهَ أَهْلِ التَّوْبَهِ وَعَزْمَ أَهْلِ الصَّبْرِ وَتَقِیَّهَ أَهْلِ الوَرَعِ وَکِتْمانَ الصِّدِّیقِینَ حَتّی یَخافُوکَ اللهمَّ مَخافَهً تَحْجُزُهُمْ عَنْ مَعاصِیکَ، وَحَتّی یَعْمَلُوا بِطاعَتِکَ لِیَنالُوا کَرامَتَکَ، وَحَتّی یُناصِحُوا لَکَ وَفِیکَ
خَوْفاً مِنْکَ، وَحَتّی یُخْلِصُوا لَکَ النَّصِیحَهَ فِی التَّوْبَهِ حُبّاً لَکَ فَتُوجِبَ لَهُمْ مَحَبَّتَکَ الَّتِی أَوْجَبْتَها لِلتَّوّابِینَ، وَحَتّی یَتَوَکَّلُوا عَلَیْکَ فِی أُمُورِهِمْ کُلِّهَا حُسْنَ ظَنٍّ بِکَ، وَحَتّی یُفَوِّضُوا إِلَیْکَ أُمُورَهُمْ ثِقَهً بِکَ اللهمَّ لا تُنالُ طاعَتُکَ إِلّا بِتَوْفِیقِکَ وَلا تُنالُ دَرَجَهٌ مِنْ دَرَجاتِ الخَیْرِ إِلّا بِکَ. اللهمَّ یا مالِکَ یَوْمِ الدِّینِ العالِمَ بِخَفایا صُدُورِ العالَمِینَ. طَهِّرِ الأَرْضَ مِنْ نَجَسِ أَهْلِ الشِّرْکِ وَاخْرِصِ الخَرّاصِینَ عَنْ تَقَوُّلِهِمْ عَلی رَسُولِکَ الإِفْکَ. اللهمَّ اقْصِمِ الجَبّارِینَ وَأَبِرِ المُفْتَرِینَ وَأَبِدِ الأَفّاکِینَ الَّذِینَ إِذا تُتْلی عَلَیْهِمْ آیاتُ الرَّحْمنِ قالُوا أَساطِیرُ الأَوَّلِینَ وَأَنْجِزْ لِی وَعْدَکَ إِنَّکَ لا تُخْلِفُ المِیعادَ وَعجِّلْ فَرَجَ کُلِّ طالِبٍ مُرْتادٍ إِنَّکَ لَبِالمِرْصادِ لِلْعِبادِ وَأَعُوذُ بِکَ مِنْ کُلِّ لَبْسٍ مُلْبُوسٍ وَمِنْ کُلِّ قَلْبٍ عَنْ مَعْرِفَتِکَ مَحْبُوسٍ وَمِنْ کُلِّ نَفْسٍ تَکْفُرُ إِذا أَصابَها بُؤْسٌ، وَمِنْ کُلِّ واصِفِ عَدْلٍ عَمَلُهُ عَنِ العَدْلِ مَعْکُوسٌ، وَمِنْ طالِبٍ لِلْحَقِّ وَهُوَ عَنْ صِفاتِ الحَقِّ مَنْکُوسُ، وَمِنْ مُکْتَسِبِ إِثْمٍ بِإِثْمِهِ مَرْکُوسٌ، وَمِنْ وَجْهٍ عِنْدَ تَتابُعِ النِّعَمِ عَلَیْهِ عَبُوسٌ، أَعُوذُ بِکَ مِنْ ذلِکَ کُلِّهِ، وَمِنْ نَظِیرِهِ وَأَشْباهِهِ وَأَمْثالِهِ، إِنَّکَ عَلِیٌّ عَلِیمٌ حَکِیمٌ» (1)
ای کسی که در پروردگاری بی مانند ی و در یگانگی یکتا هستی. ای آن که به نام او روز روشنی یافت و نور ها به او درخشید و به فرمان او شب را تاریکی فرا گرفت و به باران او سیل شدید جاری شد. ای آن که بیچارگان او را خواندند، پس آن ها را اجابت فرمود و ترسناکان به او پناهنده شدند، پس آن ها را در امان قرار داد و اهل طاعت او را عبادت کردند، پس آن ها را پاداش عنایت کرد و شکرگزاران حمد او را به جای آوردند، پس به آن ها ثواب داد. چه شأن بزرگ و قلمرو وسیع و دستورات نافذی داری. تو
------------
1- 22. مهج الدعوات؛ 61 و 62.
آفریدگاری بدون رنج، و قضاوت کننده بدون ستم هستی. دلیلت رسا و کلمه ات هلاک کننده است. به تو تمسُّک جستم و پناهنده شدم از دم های اهل عناد و کمینگاه های صاحبان الحاد؛ آنان که در اسماء تو ملحد شدند و برای اذیت به اولیائت کمین کردند و بر کشتن پیامبران و برگزیدگانت همدیگر را یاری دادند و با افشای سرّ تو قصد خاموش کردن نورت را نمودند و فرستادگانت را تکذیب کردند و از آیاتت جلوگیری نمودند و غیر تو و فرستاده ات و غیر مؤمنین را برای خود برگزیدند، به خاطر روی گرداندن از تو و طاغوت های خود و جبت هایشان را به جای تو پرستیدند، پس تو بر اولیای خویش نعمت های بزرگ را منّت نهادی و مواهب گرامی خود را بر آن ها بخشیدی، و آنچه به آن ها عطا فرموده ای با پاداش نیکت تمام کردی، تا آن ها را از مخالفت با فرستادگانت و گم شدن در راه ها حفظ نمایی و زبان اجابت آن ها به راستی پیمان های تو را پذیرا شده و دل های متوجه شان قرارها را با خشوع برگرفته. خداوندا! تو را می خوانم به آن اسمت که آسمان ها و زمین برایش خشوع کرده و به آن، مرده های اشیاء را زنده فرموده ای و تمام زندگان را می میرانی و هر پراکنده ای را جمع و هر جمع شده ای را پراکنده سازی، و به آن، کلمات را تمام کرده ای و آیات بزرگ را نشان داده ای و با آن، بر توبه کنندگان بازگشته ای و عمل مفسدین را تباه ساخته ای پس عمل آن ها را همچون غبار پراکنده ای و آن ها را هلاک نموده ای. [تو را به این اسمت می خوانم]که بر محمد و آل محمد درود فرستی و شیعیانم را از کسانی قرار دهی که مسؤولیت برعهده شان نهاده شد، پس تصدیق کردند و استنطاق گشته، آن گاه نطق نمودند، در امان و مورد اطمینان باشند. پروردگارا! من از تو برای آن ها توفیق اهل
هدایت و کارهای اهل یقین و اخلاص اهل توبه و قصد اهل صبر و تقیّه اهل ورع و پرهیزکاری و پنهان کاری صدّیقین را خواهانم تا از تو ای پروردگار! چنان بترسند که آنان را از گناهانت بازدارد، و تا به طاعت تو عمل کنند که به گرامی داشتت نایل آیند، و تا این که برای تو و در راه تو از ترس تو اخلاص و خیرخواهی کنند، و تا این که در توبه نصوح خود به خاطر محبّت تو از راه خلوص نیّت درآیند، پس دوستی آن ها را [بر خودت]واجب فرمایی آن دوستی ات را که برای توبه کنندگان واجب ساخته ای، و تا این که از روی حسن ظنّ به تو در تمامی امورشان بر تو توکّل نمایند و از روی اطمینان به تو همه شؤون خود را به تو واگذار کنند. بار الها! طاعت تو جز به توفیقت به دست نیاید و هیچ درجه ای از درجات خیر جز به عنایت تو تحصیل نگردد. پروردگارا! ای مالک روز جزا! دانای به آنچه در سینه های عالمیان نهفته! زمین را از نجاست اهل شرک پاک سازی کن و دروغگویان را از جهت این که بر فرستاده ات تهمت زنند، از میان بردار. بار خدایا! ستمگران را درهم بشکن و مفتریان را نابود گردان و تهمت زنندگان را هلاک فرمای؛ آنان را که هرگاه آیات خدای رحمان بر ایشان تلاوت شود گویند: داستان های پیشینیان است و وعده ام را تحقّق بخش، به درستی که تو وعده را خلاف نمی کنی و فرج و گشایش امر هر خواهند ه تلاشگر را [که پیوسته مترقّب فرجش هست]زودتر برسان که برای بندگانت در کمین هستی. پناه به تو می برم از هر شبهه ای که واقع را بپوشاند، و از هر دلی که از شناخت تو زندان شده باشد، و از نفسی که چون سختی و رنج ببیند کفر می ورزد، و از هر توصیف کننده عدالتی که عملش برعکس عدالت است، و از هر طلب کننده حقّی که از صفات حق دور باشد، و از مرتکب گناهی که در گناهش واژگونه
است، و از چهره ای که هنگام تداوم نعمت ها بر او عبوس و گرفته است. به تو پناه می برم از همه این ها و از نظیر و اشباه و امثال این امور، به راستی که تو والای دانای حکیم هستی.
شش:
قنوت مولایمان ابومحمد امام حسن عسکری (علیه السلام) که در همان حدیث روایت شده، و شیخ طوسی آن را در مستحبّات قنوت نماز وتر ذکر کرده، ولی از حدیث مشار إلیه معلوم می شود و به دست می آید که از دعاهای مطلق باشد که به وقت معیّنی اختصاص ندارند. سیّد ابن طاووس در مهج الدعوات گفته: «و او (علیه السلام) در قنوت خود چنین دعا نموده و به اهل قم امر فرموده آن را بخوانند، هنگامی که از موسی بن بغی شکایت کردند». این قنوت را ان شاء الله تعالی در بخش آینده کتاب خواهیم آورد.
هفت:
قنوت مولای عزیزمان حضرت حجّت (عجّل الله فرجه الشریف) که در همان حدیث آمده است: اللهمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَکْرِمْ أَوْلِیآئَکَ بِإِنْجازِ وَعْدِکَ وَبَلِّغْهُمْ دَرْکَ ما یُأَمِّلُونَهُ مِنْ نَصْرِکَ، وَاکْفُفْ عَنْهُمْ بَأْسَ مَنْ نَصَبَ الخِلافَ عَلَیْکَ وَتَمَرَّدَ بِمَنْعِکَ عَلی رُکُوبِ مُخالَفَتِکَ وَاسْتَعانَ بِرِفْدِکَ عَلی فَلِّ حَدِّکَ وَقَصَدَ لِکَیْدِکَ بأَیْدِیکَ وَوَسَعْتَهُ حِلْماً لِتَأْخُذَهُ عَلی جَهْرَهٍ أَوْ تَسْتَأْصِلَهُ عَلی غَرَّهٍ، فَإِنَّکَ اللهمَّ قُلتَ وَقَوْلُکَ الحَقُّ: حَتّی إِذَا أَخَذَتِ الأَرْضُ زُخْرُفَها وَازَّیَّنَتْ وَظَنَّ أَهْلُها أَنَّهُمْ قادِرُونَ عَلَیْها أَتاها أَمْرُنا لَیْلاً أَوْ نَهاراً فَجَعَلْناها حَصِیداً کَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالأَمْسِ کَذلِکَ نُفَصِّلُ الآیاتِ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ، وَقُلْتَ: فَلَمّا آسَفُونا انْتَقَمْنا مِنْهُمْ وَإِنَّ الغایَهَ عِنْدَنَا قَدْ تَناهَتْ وَإِنّا لِغَضَبِکَ غاضِبُونَ، وَإِنّا عَلی نَصْرِ الحَقِّ مُتَعاضِبُونَ، وَإِلی وُرُودِ أَمْرِکَ
مُشْتاقُونَ، وَلِاِنْجازِ وَعْدِکَ مُرْتَقِبُونَ، وَلِحُلُولِ وَعِیدِکَ بِأَعْدآئِکَ مُتَوَقِّعُونَ. اللهمَّ فَأْذَنْ بِذلِکَ وَافْتَحْ طُرُقاتِهِ وَسَهِّلْ خُرُوجَهُ وَوَطِّئ مَسالِکَهُ وَاشْرَعْ شَرایِعَهُ وَأَیِّدْ جُنُودَهُ وَأَعْوانَهُ وَبَادِرْ بَأْسَکَ القَوْمَ الظّالِمِینَ، وَابْسُط سَیْفَ نَقِمَتِکَ عَلی أَعْدآئِکَ المُعانِدِینَ، وَخُذْ بِالثّارِ إِنَّکَ جَوادٌ مَکّارٌ»؛ خدایا! بر محمد و آل محمد درود فرست و اولیائت را با منجّز نمودن وعده ات گرامی بدار، و آن ها را به آنچه از یاری ات امید دارند برسان، و زیان کسانی را که برخلاف تو برخیزند از ایشان دور گردان، و اذیت کسی را که بر ممنوعیّت ارتکاب مخالفتت سرکشی نموده و با کمک عنایات و نعمت های تو درصدد از هم گسستن حدّ تو برآمده و با همان نعمت های تو قصد نیرنگ با تو کرده از آن ها بازدار، که تو او را با بردباری فرا گرفته ای تا او را آشکارا برگیری، یا در حالی که مغرور شده باشد از ریشه برآوری، که البتّه ای پروردگار! تو فرموده ای و فرموده ات حقّ است: «تا این که زمین سبزی و زینت به خود گرفت و اهل آن پنداشتند که بر آن توان دارند، امر ما در شب یا روز آن را فرا رسید، پس آن را درو کردیم انگار که دیروزش هیچ سبزه ای نداشته، این چنین آیات را برای قومی که اندیشه کنند تفصیل می دهیم» و نیز فرموده ای: «پس چون ما را به خشم آوردند، از آن ها انتقام گرفتیم» و به راستی که آخرین فرصت نزد ما به سر آمده و ما برای خشم تو غضبناک هستیم، و ما بر یاری حق هم داستانیم و به آمدن فرمانت مشتاقیم و برای تحقّق یافتن وعده ات در انتظاریم و حلول عذابت را بر دشمنانت متوقّعیم. بار الها! پس در آن امر ما را اذن بده و راه هایش را بگشای و نحوه بیرون شدنش را آسان کن و زمینه های پیمودنش را فراهم ساز و راه های آیین هایش را بگشای و سپاهیان و یاورانش را تأیید
فرمای و عذابت را به ستمگران زودتر برسان و شمشیر نقمتت را بر دشمنان معاندت بگستران و خونخواهی کن که تو بخشنده بسیار مکر کننده ای.
هشت:
قنوت دیگری نیز از همان حضرت در همان حدیث آمده: «اللهمَّ مالِکَ المُلْکِ تُؤْتِی المُلْکَ مَنْ تَشَآءُ وَتَنْزِعُ المُلْکَ مِمَّنْ تَشآءُ، وَتُعِزُّ مَنْ تَشآءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشآءُ، بِیَدِکَ الخَیْرُ إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ، یا ماجِدُ یا جَوادُ یا ذَا الجَلالِ وَالإِکْرامِ، یا بَطّاشُ یا ذَا البَطْشِ الشَّدِیدِ، یا فَعّالاً لِما یُرِیدُ، یا ذَا القُوَّهِ المَتِینِ، یا رَؤُوفُ یا رَحِیمُ، یا لَطِیفُ یَا حَیُّ حِینَ لا حَیَّ، أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَمخْزُونِ الحَیِّ القَیُّومِ الَّذِی اسْتَأْثَرْثَ بِهِ فِی عِلْمِ الغَیْبِ عِنْدَکَ لَمْ یَطَّلِعْ عَلَیْهِ أَحَدٌ مِنْ خَلْقِکَ، وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی تُصَوِّرُ بِهِ خَلْقَکَ فِی الأَرْحامِ کَیْفَ تَشآءُ وَبِهِ تَسُوقُ إِلَیْهِمْ أَرْزاقَهُمْ فِی أَطْباقِ الظُّلُمَاتِ مِنْ بَیْنِ العُرُوقِ وَالعِظامِ، وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی أَلَّفْتَ بِهِ بَیْنَ قُلُوبِ أَوْلِیآئِکَ وَبِهِ أَلَّفْتَ بَیْنَ الثَّلْجِ وَالنَّارِ، لا هذا یُذیبُ هذا وَلا هذا یُطْفِیءُ هذا، وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی کَوَّنْتَ بِهِ طَعْمَ المِیاهِ، وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذی أَجْرَیْتَ بِهِ المآءَ فِی عُرُوقِ النَّباتِ بَیْنَ أَطْباقِ الثَّری وَسُقْتَ المآءَ إِلی عُرُوقِ الأَشْجارِ بَیْنَ الصَّخْرَهِ الصَّمّآءِ، وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی کَوَّنْتَ بِهِ طَعْمَ الِّثمارِ وَأَلْوانِها، وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی بِهِ تُبْدِئُ وَتُعِیدُ، وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الفَرْدِ الواحِدِ المُتَفَرِّدِ بِالوَحْدانِیَّهِ المُتَوَحِّدِ بِالصَّمَدانِیَّهِ، وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی فَجَّرْتَ بِهِ المآء مِنَ الصَّخْرَهِ الصَّمّآء وَسُقْتَهُ مِنْ حَیْثُ شِئْتَ، وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی خَلَقْتَ بِهِ خَلْقَکَ وَرَزَقْتَهُمْ کَیْفَ شِئْتَ وَکَیْفَ شآؤُا، یا مَنْ لا تُغَیِّرُهُ الأَیّامُ وَاللَّیالِی أَدْعُوکَ بِما دَعاکَ بِهِ نُوحٌ حِینَ ناداکَ فَأَنْجَیْتَهُ وَمَنْ مَعَهُ وَأَهْلَکْتَ قَوْمَهُ وَأَدْعُوکَ بِما دَعاکَ بِهِ اِبْراهِیمُ خَلِیلُکَ حِینَ ناداکَ فَأَنْجَیْتَهُ
وَجَعَلْتَ النّارَ عَلَیْهِ بَرْداً وَسَلاماً وَأَدْعُوکَ بِما دَعاکَ بِهِ مُوسی کَلِیمُکَ حِینَ ناداکَ فَفَلَقْتَ لَهُ البَحْرَ فَأَنْجَیْتَهُ وَبَنِی اِسْرائِیلَ وَأَغْرَقْتَ فِرْعَوْنَ وَقَوْمَهُ فِی الیَمِّ و أَدْعُوکَ بِما دَعاکَ بِهِ عِیسی حِینَ ناداکَ فَنَجَّیْتَهُ مِنْ أَعْدَائِهِ، وَإِلَیْکَ رَفَعْتَهُ وَأَدْعُوکَ بِما دَعاکَ بِهِ حَبِیبُکَ وَصَفِیُّکَ وَنَبِیُّکَ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه وآله) فَاسْتَجَبْتَ لَهُ، وَمِنَ الأَحْزَابِ نَجَّیْتَهُ وَعَلی أَعْدآئِکَ نَصَرْتَهُ وَأَسْألُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی إِذا دُعِیتَ بِهِ أَجَبْتَ، یا مَنْ لَهُ الخَلْقُ وَالأَمْرُ، یا مَنْ أَحاطَ بِکُلِّ شَیْءٍ عِلْماً وَأَحْصی کُلَّ شَیْءٍ عَدَداً، یا مَنْ لا تُغَیِّرُهُ الأَیّامُ وَاللَّیالِی وَلا تَتَشابَهُ عَلَیْهِ الأَصْواتُ وَلا تَخْفی عَلَیْهِ اللُّغاتُ وَلا یُبْرِمُهُ إِلْحاحُ المُلِحِّینَ، أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلی جَمِیعِ النَّبِیِّینَ وَالمُرْسَلِینَ الَّذِینَ بَلَّغُوا عَنْکَ الهُدی وَأَعْقَدُوا لَکَ المَواثِیقَ بِالطّاعَهِ، وَصَلِّ عَلی عِبادِکَ الصّالِحِینَ، یا مَنْ لا یُخْلِفُ المِیعادَ أَنْجِزْ لِی ما وَعَدْتَنِی وَاجْمَعْ لِی أَصْحابِی وَصَبِّرهُمْ وَانْصُرْنی عَلی أَعْدآئِکَ وَأَعْدآءِ رَسُولِکَ، وَلا تُخَیِّبْ دَعْوَتی فَإِنِّی عَبْدُکَ ابْنُ عَبْدِکَ ابْنُ أَمَتِکَ أَسِیرٌ بَیْنَ یَدَیْکَ، سَیِّدِی أَنْتَ الَّذِی مَنَنْتَ عَلَیَّ بِهذَا المَقامِ وَتَفَضَّلْتَ بِهِ عَلَیَّ دُونَ کَثِیرٍ مِنْ خَلْقِکَ، أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأنْ تُنجِزَ لِی مَا وَعَدْتَنِی إِنَّکَ أَنْتَ الصّادِقُ لا تُخْلِفُ المِیعادَ وَأَنْتَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ» (1)
پروردگارا! ای صاحب ملک هستی! مُلک و سلطان به هر کسی بخواهی می دهی و جامه ملک از هر که خواهی بیرون می کنی و هر کس را بخواهی عزیز میگردانی و هر آن که را خواهی ذلیل سازی، خیر و نیکی در دست تو است، به راستی که تو بر هر چیزی توانایی، ای بزرگوار! ای جواد! ای صاحب جلال و عظمت و احسان و کرامت!
------------
1- 23. مهج الدعوات: 68.
ای بسیار سخت گیرنده و صاحب بَطشِ شدید! ای آن که هر چه اراده کند انجام دهد! ای صاحب قدرت و نیروی ابدی! ای رؤوف و ای مهربان! ای زنده هنگامی که هیچ زنده ای نباشد! از تو می خواهم به آن اسم پنهان و مستور زنده پاینده ابدی که در عالم غیب نزد خودت قرار داده ای، که هیچ کس از خَلْقَت بر آن اطلاع نیافته، و از تو می خواهم به آن اسم تو که به آن، خلایقت را هر طور که خواهی در رحم ها شکل می دهی و به آن اسم، روزی هایشان را در چند طبقه تاریکی از میان رگ ها و استخوان ها می فرستی، و از تو می خواهم به آن نامت که با آن میان دل های دوستانت الفت داده ای و بین یخ و آتش الفت داده ای که نه این آن را آب می کند و نه آن این را خاموش می سازد، و تو را می خوانم به آن اسمت که به آن، مزه آب ها را ایجاد کرده ای، و تو را می خوانم به آن نامت که با آن، آب را به رگ و ریشه درختان در میان سنگ خارا فرستاده ای، و از تو درخواست دارم به حقّ آن نامت که به آن، مزه میوه ها و رنگ های آن ها را پرداخته ای، و از تو می خواهم به آن نامی که با آن ایجاد نموده و باز میگردانی، و تو را می خوانم به آن اسم یکتای بی همتای تو که در وحدانیّت یکتا است و در بی نیازی بی همتا، و تو را می خوانم به آن نامت که با آن، آب را از سنگ سخت شکافته و از هر جا خواسته ای جاری ساخته ای، و تو را می خوانم به آن اسمت که با آن، خلقت را آفریدی و هرگونه که خواسته ای و هر طور که خواسته اند روزی شان داده ای، ای کسی که روزها و شب ها او را تغییر ندهند، تو را می خوانم به آنچه نوح تو را به آن خواند هنگامی که ندایت کرد پس او و هر که با او بود نجات دادی، و قومش را هلاک کردی، و دعایت می کنم به آنچه ابراهیم خلیلت تو را به آن دعا نمود، هنگامی که تو را خواند پس او را
نجات دادی و آتش را بر وی سرد و سلامت ساختی، و تو را می خوانم به آنچه موسی کلیمت، تو را به آن خواند، پس دریا (رود نیل) را شکافتی آن گاه او و بنی اسرائیل را نجات دادی و فرعون و قومش را در دریا غرق ساختی، و تو را می خوانم به آنچه عیسی روح تو به آن، تو را خواند آن گاه که به درگاهت ندا کرد، پس از دشمنانش نجاتش دادی و به سوی خودت بالایش بردی، و تو را می خوانم به آنچه حبیب تو و برگزیده و پیامبرت محمد (صلی الله علیه وآله) تو را به آن خواند، پس دعایش را به اجابت رساندی و از حزب ها نجاتش دادی و بر دشمنانت یاری اش دادی، و از تو می خواهم به آن اسمت که هرگاه به آن خوانده شوی اجابت می فرمایی، ای کسی که خَلْق و امر از آن تو است، ای آن که علمش همه چیز را فراگرفته، ای آن که شماره همه چیز را می داند، ای آن که روزها و شب ها او را تغییر ندهند و صداها بر او مشتبه و لغت ها بر او پوشیده نماند، و اصرار اصرار کنندگان او را به ستوه نیاورد.
از تو درخواست می کنم که درود بفرستی بر محمد و آل محمد (علیهم السلام) برگزیدگان از خلقت، پس با برترین درودهایت بر آن ها درود فرست، و بر تمام پیغمبران و فرستادگان درود فرست که هدایت را از جانب تو تبلیغ کردند و پیمان های اطاعتت را محکم بستند، و بر بندگان صالحت درود فرست ای آن که وعده خلافی نمی کنی وعده ای که به من داده ای تحقق بخش و اصحابم را برایم جمع گردان و صبر شان ده، و مرا بر دشمنانت و دشمنان فرستاده ات یاری بخش و دعایم را ناامید مگردان، که من بنده تو، فرزند بنده ات، فرزند کنیزت هستم، اسیر درگاه توام، ای آقای من! تو هستی که این مقام را بر من منّت نهاده ای و از میان بسیاری از خلایقت بر من تفضّل فرموده ای. از
تو درخواست دارم که بر محمد و آل محمد (علیهم السلام) درود فرستی و آنچه به من وعده کرده ای تحقق بخشی، به درستی که تو راستگوی هستی و خُلف وعده ننمایی و تو بر هر چیزی توانایی.
نُه:
مؤلّف کتاب «مستدرک» به نقل از کتاب «الذکری» اثر شیخ شهید نقل کرده و گفته است: ابن ابی عقیل برگزیده دعایی را که از امیرالمؤمنین (علیه السلام) در قنوت روایت شده که آن حضرت چنین دعا می کرد: «اللهمَّ إِلَیْکَ شُخِصَتِ الأَبْصارُ وَنِقُلَتِ الأَقْدَامُ وَرُفِعَتِ الأَیْدِی وَمُدَّتِ الأَعْناقُ وَأَنْتَ دُعِیتَ بِالأَلْسُنِ وَإِلَیْکَ سِرُّهُمْ وَنَجْویهُمْ فِی الأَعْمالِ، رَبَّنَا افْتَحْ بَیْنَنا وَبَیْنَ قَوْمِنا بِالحَقِّ وَأَنْتَ خَیْرُ الفاتِحِینَ، اللهمَّ إِنّا نَشْکُوا إِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنا وَغَیْبَهَ إِمامِنا وَقِلَّهَ عَدَدِنا وَکَثرَهَ أَعْدآئِنا وَتَظاهُرَ الأَعْدآءِ عَلَیْنا وَوُقُوعَ الفِتَنِ بِنا، فَفَرِّجْ ذَلِکَ اللهمَّ بِعَدْلٍ تُظْهِرُهُ وَإِمامِ حَقٍّ نَعْرِفُهُ إِلهَ الحَقِّ آمِینَ رَبَّ العالَمِینَ» (1)
خدایا! دیده ها به سوی تو (به منظور عفو و رحمت) بازمانده و گام ها به جانب تو برداشته شده و دست ها بلند گردیده و گردن ها کشیده شده و تو به زبان ها خوانده شدی و سرّ و پنهانی بندگان نزد تو (آشکار است) که چه می کنند، پروردگارا! بین ما و قوم مان به حق حکم فرمای که تو بهترین حکم کنندگانی، بار خدایا! راستی که ما به تو شکایت می کنیم فقدان پیامبرمان و غایب بودن امام مان و کمی افرادمان و بسیاری دشمنانمان و دست به هم دادنشان را بر ما و افتادن فتنه ها در میان مان را؛ پس ای پروردگار! گشایش
------------
1- 24. مستدرک الوسائل، 1 / 319 {چاپ جدید، 4/404} الذکری، 184.
این ها را با عدالتی که آشکار سازی و امام بر حقّی که می شناسیم فراهم گردان، ای خدای حق اجابت فرما.
وی گفته: و به من رسیده که امام صادق (علیه السلام) شیعیانش را امر می کرد این دعا را در قنوت نماز بعد از کلمات فرج «= لا إله إلّا الله الحلیم الکریم...» بخوانند.
ده:
در همان کتاب به نقل از «مصباح» شیخ طوسی آورده: و مستحب است که در نماز صبح بعد از قرائت و پیش از رکوع، قنوت به جای آورد و بگوید: «لا إِله إِلَّا الله الحَلِیمُ الکَرِیمُ لا إِلهَ إِلاَّ الله العَلِیُّ العَظِیمُ، سُبْحانَ الله رَبِّ السَّمواتِ السَّبْعِ وَرَبِّ الأَرَضِینَ السَّبْعِ وَما فِیهِنَّ وَما بَیْنَهُنَّ وَرَبِّ العَرْشِ العَظِیمِ، وَالحَمْدُ للهِ رَبِّ العالَمِینَ. یا الله الَّذِی لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَهُوَ السَّمِیعُ العَلِیمُ، أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تُعَجِّلَ فَرَجَهُمْ. اللهمَّ مَنْ کانَ أَصْبَحَ وَثِقَتُهُ وَرَجآؤُهُ غَیْرُکَ فَأَنْتَ ثِقَتِی وَرَجآئِی فِی الأُمُورِ کُلِّها، یا أَجْوَدَ مَنْ سُئِلَ وَیا أَرْحَمَ مَنِ اسْتُرْحِمَ، اِرْحَمْ ضَعْفِی وَقِلَّهَ حِیلَتِی، وَامْنُنْ عَلَیَّ بِالجَنَّهِ طَوْلاً مِنْکَ، وَفُکَّ رَقَبَتِی مِنَ النّارِ، وَعافِنِی فِی نَفْسِی وَفِی جَمِیعِ أُمُورِی کُلِّها، بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمِینَ» (1)
هیچ خدایی نیست جز خدای حلیم کریم، هیچ معبودی نیست جز خدای والای بزرگ، منزّه است خداوند، پروردگار آسمان های هفتگانه و پروردگار زمین های هفتگانه و آنچه داخل آن ها و آنچه مابین آن ها است و پروردگار عرش باعظمت، و حمد مخصوص خداوند پروردگار عالمیان است، ای خدایی که هیچ چیز مثل او
------------
1- 25. مستدرک الوسائل، 1 / 319؛ {چاپ جدید، 4/405}؛ مصباح المتهجد، 176.
نیست و او است شنوای دانا! از تو سؤال می کنم که بر محمد و آل محمد (علیهم السلام) درود فرستی و این که گشایش کار و فرج آن ها را زودتر برسانی. بار الها! هر کس صبح کند در حالی که امید و پشتیبان دیگری جز تو گرفته باشد، تو در همه امور پشت و امید منی، ای بخشنده ترین سؤال شوندگان و ای رحم کننده ترین کسی که از او رحم خواسته شده، به ناتوانی و کمی چاره ام رحم کن و به فضل خویش به بهشت بر من منّت گذار و گردنم را از [یوغ]آتش بگشای و مرا در نفس و وجود خودم و همه امورم نگهداری کن به رحمت خود، ای مهربان ترین مهربانان.
یازده:
شیخ صدوق در «من لا یحضره الفقیه» برای قنوت وِتر و جمعه آورده است، وی گفته: امام باقر (علیه السلام) فرمود: قنوت در روز جمعه تمجید خداوند و درود فرستادن بر پیغمبر خدا (صلی الله علیه وآله) و کلمات فرج است، سپس این دعا،و قنوت نماز وتر همچون قنوت روز جمعه ات می باشد و پیش از آن که برای خودت دعا کنی می گویی: «اللهمَّ تَمَّ نُورُکَ فَهَدَیْتَ فَلَکَ الحَمْدُ، رَبَّنا وَعَظُمَ حِلْمُکَ فَعَفَوْتَ فَلَکَ الحَمْدُ، رَبَّنا وَبَسَطْتَ یَدَیْکَ فَأَعْطَیْتَ فَلَکَ الحَمْدُ، رَبَّنا وَجْهُکَ أَکْرَمُ الوُجُوهِ وَجاهُکَ أَکْرَمُ الجاهِ وَجِهَتُکَ خَیْرُ الجِهاتِ وَعَطِیَّتُکَ أَفْضَلُ العَطِیّاتِ وَأَهْنَؤُها تُطاعُ، رَبَّنا فَتُشْکَرُ وَتُعْصی رَبَّنا فَتَغْفِرُ لِمَنْ شِئْتَ فَلَکَ الحَمْدُ، تُجِیبُ المُضْطَرَّ وَتَکْشِفُ الضُّرَّ وَتُنْجِی مِنَ الکَرْبِ العَظِیمِ وَتَقْبَلُ التَّوبَهَ وَتَشْفِی السَّقِیمَ وَتَعْفُو عَنِ المُذْنِبِ لا یَجْزِی أَحَدٌ بآلآئِکَ وَلا یَبْلُغُ نَعْمآئَکَ [نَعْماکَ]قَوْلُ قائلٍ، اللهمَّ إِلَیْکَ رُفِعَتِ الأَصْواتُ وَنُقِلَتِ الأَقْدامُ وَمُدَّتِ الأَعْناقُ وَرُفِعَتِ الأَیْدِی وَدُعِیتَ بِالأَلْسُنِ وَتُقُرِّبَ إِلَیْکَ بِالأَعْمالِ، رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا وَارْحَمْنا وَافْتَحْ بَیْنَنا وَبَیْنَ قَوْمِنا
بِالحَقِّ وَأَنْتَ خَیْرُ الفاتِحِینَ. اللهمَّ إِلَیْکَ نَشْکُو فَقْدَ نَبِیِّنا وَغَیْبَهَ وَلِیِّنا وَشِدَّهَ الزَّمانِ عَلَیْنا وَوُقُوعَ الفِتَنِ وَتَظاهُرَ الأَعْداءِ وَکَثْرَهَ عَدُوِّنا وَقِلَّهَ عَدَدِنا، فَافْرُجْ ذلِکَ یا رَبِّ عَنّا بِفَتْحٍ مِنْکَ تُعَجِّلُهُ وَنَصْرٍ مِنْکَ تُعِزُّهُ وَإِمامِ عَدْلٍ تُظْهِرُهُ إِلهَ الحَقِّ آمِینَ» (1)
پروردگارا! نور تو در حدّ تمام رسید که هدایت کردی. حمد تو را است پروردگارا! و حلم تو بزرگ است که عفو نموده ای. حمد تو را است پروردگارا! ذات تو گرامی ترین ذات ها و عظمت تو برترین عظمت ها و جهت [راه به سوی تو]بهترین جهت ها است و بخشش تو از ارزنده ترین عطایا و گوارا ترین آن ها می باشد. پروردگارا! اطاعت می شوی آن گاه [به اطاعت کننده]احسان می کنی و چون معصیت شوی ای پروردگار ما! هر کس را بخواهی میبخشی، پس حمد تو را است! به فریاد [شخص]ناچاری می رسی و گرفتاری را برطرف می سازی و از اندوه بزرگ نجات می دهی و توبه را می پذیری و بیمار را شفا میبخشی و از گنهکار می گذری، احدی را توان سپاس نعمت های تو نیست و آن ها را شماره نتوان کرد و به زبان نشود آورد. بار خدایا! صداها به سوی تو بالا رفته و گام ها در راهت برداشته شد و گردن ها کشیده و دست ها بلند و به زبان ها خوانده شده ای و با اعمال به درگاهت تقرب جسته ایم. پروردگارا! پس ما را بیامرز و بر ما رحمت آور و میان ما و قوم مان به حق حکم فرمای که تو بهترین حکم کنندگانی. بار الها! به تو شکوه می کنیم فقدان پیامبرمان و غایب بودن ولیّ مان و سختی زمانه بر ما و افتادن فتنه ها در میانمان و همدستی دشمنان و بسیاری دشمنانشان و کمی افرادمان، پس این ها را از ما برطرف گردان ای پروردگار! با فتح و پیروزی از سوی
------------
1- 26. من لا یحضره الفقیه، 1 / 487 و جمال الاسبوع، 415.
خودت به زودی بر ما گشایشی ده و یاری ای که از تو آن را عزّت بخشی و امام عادلی که آشکار سازی فرج برسان. ای خدای حق! مستجاب فرمای.
پس از آن هفتاد مرتبه می گویی: «أَسْتَغْفِرُ الله وَأَتُوبُ إِلَیْهِ».
می گویم: این دعا را به روایت سیّد اجل ابن طاووس آوردم چون کامل تر و تمام تر است.
دوازده:
قنوتی است که سیّد اجل در کتاب «جمال الأسبوع بکمال العمل المشروع»، از مقاتل بن مقاتل(1) آورده که گفت: حضرت ابوالحسن الرضا (علیه السلام) فرمود: در قنوت نماز جمعه چه می گویید؟ عرض کردم: آنچه مردم می گویند. امام (علیه السلام) به من فرمود: آنچه آن ها می گویند تو مگوی، ولی بگو: «اللهمَّ أَصْلِحْ عَبْدَکَ وَخَلِیفَتَکَ بِما أَصْلَحْتَ بِهِ أَنْبِیآئَکَ وَرُسُلَکَ وَحُفَّهُ بِمَلآئِکَتِکَ وَأَیِّدْهُ بِرُوحِ القُدُسِ مِنْ عِنْدِکَ وَاسْلُکْهُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَداً یَحْفَظُونَهُ مِنْ کُلِّ سُوءٍ وَأَبْدِلْهُ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِ أَمْناً یَعْبُدُکَ لا یُشْرِکُ بِکَ شَیْئاً وَلا تَجْعَلْ لِأَحَدٍ مِنْ خَلْقِکَ عَلی وَلِیِّکَ سُلْطاناً وَائْذَنْ لَهُ فِی جِهادِ عَدُوِّکَ وَعَدُوِّهِ وَاجْعَلْنِی مِنْ أَنْصارِهِ إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ» (2)
بار خدایا! کار [ظهور] بنده و خلیفه ات [امام مهدی] را سامان ده به آنچه کار پیامبران و فرستادگانت را سامان دادی و فرشتگانت را پیرامونش قرار ده و او را به روح
------------
1- 27. می گویم: از این حدیث استفاده می شود که مقاتل بن مقاتل واقفی نبوده. روایت دیگری نیز بر این معنی دلالت دارد که در کتاب رجال کبیر آمده است. {مؤلف}
2- 28. جمال الاسبوع، 413.
القدس از سوی خویش تأیید فرمای و از پیش روی و پشت سرش نگهبانان بگمار که او را از هر بدی حفاظت کنند، و پس از دوران ترس، او را در عوض امنیتی فراهم آور که تو را بپرستد و هیچ گونه شرکی نسبت به تو نداشته باشد، و برای هیچ یک از خلقت بر ولیّ ات تسلّطی قرار مده و او را برای جهاد دشمنت و دشمن خودش رخصت فرمای و مرا از یارانش قرار ده، به درستی که تو بر هر چیزی توانایی.
می گویم: از روایات یاد شده روشن گشت که دعا برای حضرت صاحب الزمان (علیه السلام) در مطلق قنوت ها تأکید دارد، چون از جمله حالت هایی است که در آن ها امید می رود دعاها مستجاب گردد، به ویژه در قنوت جمعه و وتر و نماز صبح از خدای تعالی می خواهیم که توفیق آن را به ما عنایت فرماید و با این عمل اجر بزرگی به ما روزی نماید.
7 - در حال سجده:
هفتمین هنگامی که دعا برای تعجیل فَرَج تأکید بیشتری دارد حالت سجده برای خدای متعال است، زیرا که نزدیک ترین حالات به خدای قاضی الحاجات است، چنان که روایات از امامان برحق (علیهم السلام) در این باره رسیده، پس شایسته است که بنده در حال سجده مهم ترین حاجت ها را بخواهد و به آن اهتمام ورزد، به خصوص در سجده شکر به جهت توجه داشتن و ملتفت بودن به این که هر چه خداوند به ما نعمت بخشیده به برکت مولایمان صاحب الزمان است - که درود خداوند بر او و پدران پاکیزه اش باد - و به خاطر این که دعا برای
ولی نعمت و واسطه فیض و رحمت، از مهم ترین اقسام شکر می باشد، چنان که در بخش گذشته بیان داشتیم و شاهد بر این، روایتِ آن در خصوص سجده شکر است در کتاب «تحفه الابرار» به نقل از «مقنعه» شیخ مفید (رحمه الله) آمده: آنچه در سجده شکر گفته می شود این دعا است: «اللهمَّ إِلَیْکَ تَوَجَّهْتُ وَبِکَ اعْتَصَمْتُ وَعَلَیْکَ تَوَکَّلْتُ، اللهمَّ أَنْتَ ثِقَتِی وَرَجآئِی فَاکْفِنِی ما أَهَمَّنِی وَما لَمْ یُهِمُّنِی وَما أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنِّی، عَزَّ جارُکَ وَجَلَّ ثَنآؤُکَ وَلا إِلهَ غَیْرُکَ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ...»
پروردگارا! به سوی تو روی آوردم و به تو پیوستم و بر تو تکیه و اعتماد کردم. پروردگارا! تو پناه و امید منی، پس کفایت کن آنچه مرا اندوهگین ساخته و آنچه اندوهگین نساخته و آنچه تو بهتر از من، آن را می دانی؛ پناهنده به تو عزّت یافت و ثنای تو والا است و هیچ خدایی جز تو نیست، بر محمد و آل محمد (علیهم السلام) درود فرست و گشایش امر آن ها را زودتر برسان...
اضافه بر این که این کار تأسّی جستن و اقتدا کردن به خود آن حضرت - که درود و سلام خداوند بر او باد - می باشد، چنان که در اخبار با صراحت آمده که آن بزرگوار برای این امر هنگام ولادتش در سجده دعا کرده، که این کار بر اهمیّت آن و تعلیم به دوستان و شیعیانش دلالت دارد.
رئیس محدثین شیخ صدوق در کتاب کمال الدین به سند خود از جناب حکیمه ضمن حدیثی طولانی آورده که گفت: ناگهان او (= نرجس والده امام عصر) را دیدم آنچنان نوری او را فراگرفته که دیدگانم را پوشانید، و ناگهان
دیدم نوزاد - که بر او و پدرانش سلام باد - صورتش را به حالت سجده بر زمین نهاده و بر زانو تکیه داده و دو انگشت سبّابه اش را بلند کرده و می گوید: گواهی می دهم که جز «الله» خدایی نیست و این که جدّم محمد رسول خدا است و پدرم امیر مؤمنان است. سپس یک یک امامان را بر شمرد تا به خودش رسید، آن گاه گفت: خدایا آنچه به من وعده داده ای انجام ده، و کار و برنامه ام را به مرحله تمام برسان، و گامم را استوار گردان و زمین را به [ظهور] من پر از عدل و داد فرمای(1)...
8 - در سجده شکر:
پس از رکعت چهارم نماز شب: یکی از علمای ما در کتاب آداب نماز شب گفته: از آداب آن چنین است که در سجده بعد از رکعت چهارم صد بار گفته شود: ما شآءَ الله. سپس بگوید: «یا رَبِّ أَنْتَ الله ما شِئْتَ مِنْ أَمْرٍ یَکُونُ فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاجْعَلْ لِی فِیما تَشآءُ أَنْ تُعَجِّلَ فَرَجَ آلِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه وآله) وَسَلَّمَ وَعَجِّلْ فَرَجِی وَفَرَجَ إِخْوانِی مَقْرُوناً بِفَرَجِهِمْ وَتَفْعَلَ بِی ما أَنْتَ أَهْلُهُ»
پروردگارا! تو خدایی، هر چه می خواهی می شود، پس بر محمد و آل محمد (علیهم السلام) درود فرست و از آنچه خواسته باشی برایم قرار ده، این که گشایش کار آل محمد را زودتر برسانی و گشایش کار من و برادران [دینی ام]را مقارن با فرج آن ها تعجیل فرمایی و آنچه از تو سزاوار است با من انجام دهی.
------------
1- 29. کمال الدین، 2 / 428.
9 - هر صبح و شام:
عقل و نقل بر پسندیده بودن این دعا در هر صبح و شام گواهند، که هر عاقل عارفی بدون تردید خوبی اهتمام ورزیدن به این عمل را می داند تا اندکی از حقوق آن جناب را ادا نموده باشد و پرونده اعمال خویش را هر شب و روز نزد حافظان گرامی زینت دهد، چنان که می بینید بردگان و خدمت گزاران چگونه هر بامداد و شبانگاه نزد آقایان و ارباب های خود حاضر می شوند و مراتب خدمت گزاری و سپاس گزاری را به جای می آورند، پس ما سزاوارتریم که چنین برنامه ای داشته باشیم، زیرا که می دانیم تمام آنچه خدای - عزّوجلّ - از نعمت های گوناگون و احسان های از حدّ برون به ما عنایت فرموده به برکت مولایمان صاحب الزمان (علیه السلام) است چنان که با دلایل روشنی این مطلب را به اثبات رساندیم، پس شایسته است که خود را با تمام وجود، هر صبح و شام در خدمتش حاضر نمایی، و بدانی که تو از چشم و گوش او دور نیستی.
چنان که نامه آن حضرت به شیخ مفید این مطلب را بازگو می کند که ضمن سخنان خود فرموده: «إِنّا غَیْرُ مُهْمِلِینَ لِمُراعاتِکُمْ وَلا ناسِینَ لِذِکْرِکُمْ، وَلَوْلا ذلِکَ لَنَزَلَ بِکُمُ اللَّأْواءُ وَاصْطَلَمَکُمُ الأَعْداءُ...»؛ و همانا ما شما را وا نمی گذاریم و یاد شما را فراموش نمی کنیم، و اگر این نبود البته که گرفتاری ها شما را فرا می گرفت و دشمنان ریشه کن تان می کردند...
پس گوش های دلت را باز کن و آماده خدمتگزاری اش باش و فرمانش را
اطاعت نمای که به خاطر اجابت دعوتش به تو امر فرموده، چنان که در بخش گذشته آوردیم که آن حضرت (علیه السلام) به دوستانش دستور فرموده: «وَأَکْثِرُوا الدُّعآءَ بِتَعْجِیلِ الفَرَجِ فَإِنَّ ذلِکَ فَرَجَکُمْ...»؛ و بسیار دعا کنید برای تعجیل فرج، که همان فرج شما است. همین مقدار تذکّر در این باره بس است، و خداوند تعالی خود راهنما و هادی بندگان می باشد.
و اما دلیل نقل: این امر در دعای مخصوص به هر صبح و شام از مولایمان حضرت صادق (علیه السلام) وارده شده، که ثقه الاسلام کلینی (رحمه الله) در اصول کافی به سند خود از فرات بن الأحنف از حضرت ابی عبد الله صادق (علیه السلام) روایت کرده که فرمود: هر چه را واگذاری این را ترک مکن که در هر صبح و شام بگویی: «اللهمَّ إِنِّی أَصْبَحْتُ أَسْتَغْفِرْکَ فِی هذَا الصَّباحِ وَفِی هذَا الیَوْمِ لِأَهْلِ رَحْمَتِکَ وَأَبْرَءُ إِلَیْکَ مِنْ أَهْلِ لَعْنَتِکَ. اللهمَّ إِنِّی أَصْبَحْتُ أَبْرَءُ إِلَیْکَ فِی هذَا الیَوْمِ وَفِی هذَا الصَّباحِ مِمَّن نَحْنُ بَیْنَ ظَهْرانِیهِمْ مِنَ المُشْرِکِینَ وَمِمّا کانُوا یَعْبُدُونَ، إِنَّهُمْ کانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فاسِقِینَ. اللهمَّ اجْعَلْ ما أَنْزَلْتَ مِنَ السَّمآءِ إِلَی الأَرْضِ فِی هذَا الصَّباحِ وَفِی هذَا الیَوْمِ بَرَکَهً عَلی أَوْلِیآئِکَ وَعِقاباً عَلی أَعْدآئِکَ. اللهمَّ والِ مَنْ والاکَ وَعادِ مَنْ عاداکَ. اللهمَّ اخْتَمْ لِی بِالأَمْنِ وَالإِیمانِ کُلَّما طَلَعَتْ شَمْسٌ أَوْ غَرُبَتْ. اللهمَّ اغْفِرْ لِی وَلِوالِدَیَّ وَارْحَمْهُما کَما رَبَّیانِی صَغِیراً. اللهمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَالمُؤْمِناتِ وَالمُسْلِمِینَ وَالمُسْلِماتِ اَلأَحْیآءِ مِنْهُمْ وَالأَمْواتِ. اللهمَّ إِنَّکَ تَعْلَمُ مُنْقَلَبَهُمْ وَمَثْواهُمْ. اللهمَّ احْفَظْ إِمامَ المُسْلِمِینَ بِحِفْظِ الإِیمانِ وَانْصُرْهُ نَصْراً عَزِیزاً وَافْتَحْ لَهُ فَتْحاً یَسِیراً وَاجْعَلْ لَهُ وَلَنا مِنْ لَدُنْکَ سُلْطاناً نَصِیراً. اللهمَّ الْعَنْ فُلاناً وَفُلاناً وَالفِرَقَ
الُمخْتَلِفَهَ علی رَسُولِکَ وَوُلاهِ الأَمْرِ بَعْدَ رَسُولِکَ وَالأَئِمَّهِ مِنْ بَعْدِهِ وَشِیعَتِهِمْ، وَأَسْأَلُکَ الزِّیادَهَ مِنْ فَضْلِکَ وَالإِقْرارَ بِما جآءَ بِهِ مِنْ عِنْدِکَ وَالتَّسْلِیمَ لِأَمْرِکَ وَالُمحافَظَهَ عَلی ما أَمَرْتَ بِهِ لا أَبْتَغِی بِهِ بَدَلاً وَلا أَشْتَرِی بِهِ ثَمَناً قَلِیلاً. اللهمَّ اهْدِنِی فِیمَنْ هَدَیْتَ وَقِنِی شَرَّ ما قَضَیْتَ، إِنَّکَ تَقْضِی وَلا یُقْضی عَلَیْکَ وَلا یَذِلُّ مَنْ والَیْتَ تَبارَکْتَ وَتَعالَیْتَ، سُبْحانَکَ رَبِّ البَیْتِ تَقَبَّلْ مِنِّی دُعآئِی، وَما تَقَرَّبْتُ بِهِ إِلَیْکَ مِنْ خَیْرٍ فَضاعِفْهُ لِی أَضْعافاً کَثِیرهً وَآتِنا مِنْ لَدُنْکَ [رَحْمَهً وَ]أَجْراً عَظِیماً، رَبِّی ما أَحْسَنَ مَا ابْتَلَیْتَنِی وَأَعْظَمَ ما أَعْطَیْتَنِی وَأَطْوَلَ ما عافَیْتَنِی وَأَکْثَرَ ما سَتَرْتَ عَلَیَّ، فَلَکَ الحَمدُ یا إِلهِی کَثِیراً طَیِّباً مُبارَکاً عَلَیْهِ مِلْءَ السَّمواتِ وَمِلْءَ الأَرْضِ وَمِلْءَ ما یَشآءُ رَبِّی کَما یُحِبُّ وَیَرْضی وَکَما یَنْبَغِی لِوَجْهِ رَبِّی ذِی الجَلالِ وَالإِکْرامِ»
خداوندا! من صبح کردم در حالی که در این صبح و در این روز برای اهل رحمتت از تو مغفرت می خواهم و از اهل لعنتت به سوی تو بیزاری می جویم. بار خدایا! من صبح کردم در حالی که در این صبح گاه به سوی تو بیزاری می جویم از مشرکانی که ما در لابلای آن ها هستیم و از آنچه آن ها می پرستند، به درستی که آنان مردمان بد فاسقی می باشند. بار خدایا! آنچه در این صبح و در این روز از سوی آسمان به زمین نازل فرموده ای بر دوستانت برکت و بر دشمنانت عقوبت قرار ده. خداوندا! هر آن که تو را دوست می دارد با او دوستی کن و با هر که با تو دشمنی می ورزد دشمنی کن. خداوندا! عاقبت کار مرا هرگاه که آفتاب برآید یا غروب کند، با امن و ایمان به پایان رسان. خداوندا! مرا و والدینم را بیامرز و آن ها را رحم کن همچنان که از کودکی پرورشم دادند. بار خدایا! تو خود می دانی که چه دگرگونی ها یابند و عاقبت کارشان چه خواهد
شد. خداوندا! امام مسلمانان را به حفظ ایمان نگاهدار و او را به پیروزی شکست ناپذیری برسان و برای او راه فتح و ظفر را به آسانی بگشای و برای او و ما از سوی خویش حکومت یاری شده ای قرار ده. خداوندا! فلانی و فلانی و گروه های مخالف علیه فرستاده ات و علیه والیان امر بعد از رسولت، و علیه امامان پس از او و شیعیانشان را لعنت کن، و از تو می خواهم که از فضل خود بر من بیفزای و[توفیق]اقرار به آنچه از سوی تو آمده و تسلیم امر تو بودن و رعایت آنچه فرمان داده ای که چیز دیگری جای آن نپذیرم و آن را به قیمت اندک نگیرم به من عطا کنی. خداوندا! مرا در میان آن کس که هدایت کرده ای هدایت فرمای و از شرّ آنچه آفریده ای مصون بدار، به درستی که تو حتم می کنی و بر تو حتم نمی شود و هر آن که را سرپرستی کرده ای خوار نگردد، تو بزرگوار و والا هستی، منزّهی ای پروردگار خانه [کعبه]! دعایم را از من بپذیر و به هر خیری که به آن به سوی تو تقرّب جسته ام به چندین برابر بیفزای و از سوی خویش به ما رحمت و اجر عظیم عنایت فرمای. ای پروردگار! چه نیکو مرا آزموده ای و چه بزرگ است آنچه به من عطا فرموده ای و زمانی طولانی عافیتم داده ای و بسیار [خطا هایم]را بر من پوشانده ای، پس حمد تو را است ای خدای من! حمد بسیار پاکیزه بابرکت [به مقداری که] آسمان ها را پُر کند و زمین را فرا گیرد و آنچه را که پروردگارم بخواهد پُر کند همچنان که دوست می دارد و می پسندد و چنان که شایسته پروردگار صاحب جلال و بزرگواری من است.
می گویم: و نیز شاهد بر آنچه یاد کردیم دعای عهد است که در بخش هشتم این کتاب ان شاء الله تعالی خواهد آمد، و نیز مؤیّد آن است آنچه در
مورد دعا برای تعجیل فرج بعد از نماز صبح گذشت. (دقت کنید)
هم چنین مؤیّد آن است آنچه درباره عرضه کردن اعمال در هر صبح و شام بر امامان (علیهم السلام) و دعای آنان در آن هنگام برای شیعیانشان وارد شده، بنابراین شایسته است که مؤمن نیز به دعا کردن در حق امام (علیه السلام) اشتغال ورزد، روایت در این باره بسیار است که در کافی و بصائر و البرهان و کتاب های دیگر علمای بزرگوار مان آمده است. و نیز مؤیّد آن است آنچه در مورد تشویق بر ذکر و دعا هنگام صبح و شام وارد گردیده؛ زیرا که این دعا از بهترین انواع دعاها است، به جهت دلایلی که در مطالب گذشته این کتاب توجّه داده ایم و خداوند به راه راست و شیوه درست هدایت می کند.
10 - آخرین ساعت از هر روز:
باید توجّه داشت که روز به دوازده قسمت تقسیم می شود و هر قسمت را یک ساعت نامیده اند که هر ساعت آن منسوب به یکی از امامان برحق (علیهم السلام) است، و به جهت توسّل و عرض حاجت به آن امامی که ساعت منسوب به او است دعای مخصوصی دارد، این دعاها را علمای نیکوکار ما در کتاب هایی که برای بیان اعمال شب و روز تألیف نموده اند آورده اند، و یادآور شده اند که ساعت آخر به امام عصر و پیشوای غایب از نظر (عجّل الله فرجه الشریف) اختصاص دارد و این دعا را برای آن ساعت ذکر کرده اند: «یا مَنْ تَوَحَّدَ بِنَفْسِهِ عَنْ خَلْقِهِ، یا مَنْ غَنی عَنْ خَلْقِهِ بَصُنْعِهِ، یا مَنْ عَرَّفَ نَفْسَهُ خَلْقَهُ بِلُطْفِهِ، یا مَنْ سَلَکَ
بِأَهْلِ طاعَتِهِ مَرْضاتِهِ، یا مَنْ أَعانَ أَهْلَ مَحَبَّتِهِ عَلی شُکْرِهِ، یا مَنْ مَنَّ عَلَیْهِمْ بِدِینِهِ وَلَطُفَ لَهُمْ بِنآئِلِهِ، أَسْأَلُکَ بِحَقِّ وَلِیِّکَ الخَلَفِ الصّالِحِ بَقِیَّتِکَ فِی أَرْضِکَ المُنْتَقِمِ لَکَ مِنْ أَعْدآئِکَ وَأَعْدآءِ رَسُولِکَ وَبَقِیَّهِ آبآئِهِ الصّالِحِینَ «مُحَمَّدِ بْنِ الحَسَنِ» وَأَتَضَرَّعُ إِلَیْکَ بِهِ وَأُقَدِّمُهُ بَیْنَ یَدَیْ حَوآئِجِی وَرَغْبَتِی إِلَیْکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَأَنْ تَفْعَلَ بِی کَذا وَکَذا وَأَنْ تُدْرِکَنِی وَتُنْجِیَنِی مِمّا أَخافُ وَأَحْذَرُ وَأَلْبِسْنِی بِهِ عافِیَتَکَ وَعَفْوَکَ فِی الدُّنْیا وَالآخِرَهِ، وَکُنْ لَهُ وَلِیّاً وَحافِظاً وَناصِراً وَقائِداً وَکالِئاً وَساتِراً حَتّی تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعَاً وَتُمَتِّعَهُ فِیها طَوِیلاً یا أَرْحَمَ الرّاحِمِینَ، وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّهَ إِلّا بِالله العَلِیِّ العَظِیمِ، فَسَیَکْفِیکَهُمُ الله وَهُوَ السَّمِیعُ العَلِیمُ. اللهمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ أُولِی الأَمْرِ الَّذِینَ أَمَرْتَ بِطاعَتِهِمْ، وَأُولِی الأَرْحامِ الَّذِینَ أَمَرْتَ بِصِلَتِهِمْ، وَذَوِی القُرْبَی الَّذِینَ أَمَرْتَ بِمَوَدِّتِهِمْ، وَالمَوالِی الَّذِینَ أَمَرْتَ بِعِرْفانِ حَقِّهِمْ، وَأَهْلَ البَیْتِ الَّذِینَ أَذْهَبْتَ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَطَهَّرْتَهُمْ تَطْهِیراً أَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تَفْعَلَ بِی کَذا وَکَذا»؛(1) ای آن که به خود از خلقش یگانه است! ای [خدایی] که به صنع خویش از آفریدگانش بی نیاز است! ای آن که از روی لطف خود را به خلقش شناسانید! ای آن که اهل طاعتش را به راهی که رضای او است بُرد! ای آن که اهل محبتش را بر شکرش یاری فرمود! ای کسی که بر آن ها با فرستادن دینش منّت نهاد و با بخشندگی اش به آنان لطف کرد! از تو می خواهم به حق ولیّ ات، خلف صالح بازمانده تو در زمینت و منتقم برای تو از دشمنانت و دشمنان فرستاده ات و سایر پدران صالحش، - محمد بن الحسن - و به سوی تو به او زاری می نمایم و او را به پیشگاه تو برای
------------
1- 30. بحار الانوار، 86 / 340.
درخواست حوایج و خواسته هایم پیش می آورم این که بر محمد و آل محمد درود فرستی و با من چنین و چنان(1) نمایی و مرا در یابی و از آنچه می ترسم و دوری می جویم نجات دهی، به حقّ او جامه عافیت و گذشتت را در دنیا و آخرت بر من بپوشانی و او را ولیّ و نگهدار و یار و پیشوا و حمایت کننده و پوشاننده باش تا (وقتی که) او را در زمینت با طوع و رغبت سکونت [و حکومت]دهی و مدّتی طولانی او را در زمین بهره مند سازی، ای مهربان ترین مهربانان! و هیچ جنبش و توانایی نیست مگر به خدای بزرگ باعظمت. پس خداوند از [شرّ و اذیت] آن ها (دشمنان) شما را در امان می دارد که او شنوای دانا است، خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد، والیان امرت که دستور داده ای اطاعت شوند و اهل رَحِم (خویشاوندان نزدیک) که امر فرموده ای (مردم) پیوند شان را حفظ کنند و ذوی القربی (= نزدیکان و خاصّان پیغمبر) که حکم کرده ای به مودّت شان، و آقایانی که دستور داده ای حقّشان شناخته شود و اهل البیت که پلیدی را از آنان دور ساخته ای و آن ها را کاملاً پاک نموده ای [از تو می خواهم]این که بر محمد و آل محمد درود فرستی و در حقّ من چنین و چنان کنی.(2)
11 - روز پنج شنبه:
شاهد بر اهتمام در آن به دعا کردن برای تعجیل فرج مولایمان صاحب الزمان - علیه الصلاه والسلام - روایتی است که سیّد ابن طاووس در کتاب «جمال
------------
1- 31. در این دو جا، به جای چنین و چنان حوائج خود را یاد کن {محمد موسوی}.
2- 32. در این دو جا، به جای چنین و چنان حوائج خود را یاد کن {محمد موسوی}.
الاسبوع» آورده: و از وظایف روز پنج شنبه این که مستحبّ است انسان بر پیغمبر - که درود خداوند بر او و خاندانش باد - هزار بار صلوات بفرستد، و مستحبّ است که بگوید: «اللهمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهْمْ»؛ خدایا بر محمد و آل محمد درود فرست و گشایش امر حکومتشان را زودتر برسان. وی افزوده: و در روایت دیگری است که: صد بار می گویی که فضیلت بسیار دارد: «اللهمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَأَهْلِکْ عَدُوَّهُمْ مِنَ الجِنِّ وَالإِنْسِ مِنَ الأَوَّلِینَ وَالآخِرِین»
بار خدایا! بر محمد و آل محمد درود فرست و فرج آن ها را زودتر برسان و دشمنانشان را از جنّ و انس از اوّلین و آخرین هلاک گردان.(1)
و نیز شاهد بر این مطلب است آن که در اخبار آمده: روز پنج شنبه کارها بر پیغمبر و امامان معصوم - علیهم الصلاه والسلام - عرضه می شود، و در بعضی از آن اخبار است که: امام برای دوستان خودش دعا می کند.
می گویم: پس شایسته است که شخص مؤمن در برابر احسان مولایش همان طور رفتار کند و در دعا کردن به آن بزرگوار اقتدا نماید و اخبار عرضه اعمال بر پیغمبر و امامان بسیار است که در اصول کافی و بصائر الدرجات و تفسیر البرهان و کتاب های دیگر(2) آمده، از بیم طولانی شدن مطلب از ذکر آن ها خودداری کردیم.
------------
1- 33. جمال الاسبوع، 179.
2- 34. کافی، 1 / 219، بصائر الدرجات، 424، تفسیر البرهان، 2 / 157.
12 - شب جمعه:
تأکید و اهتمام دعا برای امام منتظَر (علیه السلام) در آن از چند مطلب استفاده می شود:
یکم:
اختصاص روز جمعه به آن حضرت از چند جهت که ان شاء الله تعالی به آن ها اشاره خواهیم کرد، بنابراین شایسته است که در شب آن، برای آن جناب دعا شود.
دوم:
شب جمعه، شبِ عرضه شدن اعمال می باشد، بنا به روایتی که مؤلّف کتاب «لطائف المعارف» آورده است.
سوم:
در بعضی از کتاب های معتبر شیعه امامیه روایت آمده که از جمله اعمال شب جمعه آن است که صد بار گفته شود: «اللهمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَأَهْلِکْ عَدُوَّهُمْ مِنَ الجِنِّ وَالإِنْسِ مِنَ الأَوَّلِینَ وَالآخِرِین» (1) و شیخ ابوجعفر طوسی (رحمه الله) در کتاب «مختصر المصباح» هنگام یادآوری وظایف شب جمعه گوید: و بر پیغمبر (صلی الله علیه وآله) چنین درود می فرستی: «اللهمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَأَهْلِکْ عَدُوَّهُمْ مِنَ الجِنِّ وَالإِنْسِ مِنَ الأَوَّلِینَ وَالآخِرِین» صد بار یا آن قدر که امکان داشته باشد.
چهارم:
آنچه حاجی نوری در کتاب «النجم الثاقب» نقل کرده که خواندن دعای ندبه در شب جمعه - همچون صبح جمعه - مستحبّ است(2).
پنجم:
اخباری که سفارش و تأکید و ترغیب دارند که شب جمعه دعا شود،
------------
1- 35. بحارالانوار، 89 / 289.
2- 36. النجم الثاقب، 467.
به ضمیمه آنچه در استحباب مقدم داشتن مؤمن مولایش را در دعا دلالت دارند.
ششم:
فحوای روایاتی که در مورد امر کردن به دعا برای مؤمنین و مؤمنات در آن شب رسیده این است که آن حضرت (علیه السلام) از همه مؤمنین سزاوارتر است که درباره اش دعا کنند.
13 - روز جمعه:
در تمام ساعت های آن به طور عموم و به خصوص پس از نماز صبح و هنگام ظهر و هنگام رفتن به مسجد و بعد از نماز عصر و در قنوت نماز ظهر آن روز و در قنوت نماز جمعه و در خطبه نماز جمعه و در آخرین ساعت روز جمعه، گواه بر آنچه گفتیم آن است که دعا برای آن حضرت در آن اوقات مخصوص از امامان معصوم (علیهم السلام) وارد شده است:
الف) بعد از نماز صبح:
در بحار دعای طولانی ای هست که در کتاب «ابواب الجنّات فی آداب الجمعات» آن را آورده ایم، و آن دعای شریفی است که سزاوار است بر آن مداومت گردد و محلّ شاهد از آن این عبارت ها است: «اللهمَّ وَکُنْ لِوَلِیِّکَ فِی خَلْقِکَ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقآئِداً وَناصِراً حَتّی تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ مِنْها (فِیها) طَوِیلاً وَتَجْعَلَهُ وَذُرِّیَّتَهُ فِیهَا الأَئِمَّهَ الوارِثِینَ، وَاجْمَعْ لَهُ شَمْلَهُ وَأَکْمِلْ لَهُ أَمْرَهُ وَأَصْلِحْ لَهُ رَعِیَّتَهُ وَثَبِّتْ رُکْنَهُ وَأَفْرِغِ الصَّبْرَ [النَّصْرَ]مِنْکَ عَلَیْهِ حَتّی یَنْتَقِمَ فَیَشْتَفِی وَیَشْفِی حَزازاتِ قُلُوبٍ نَغِلَهٍ وَحَراراتِ صُدُورٍ وَغِرَهٍ وَحَسَراتِ
أَنْفُسٍ تَرِحَهٍ مِنْ دِمآءٍ مَسْفُوکَهٍ وَأَرْحامٍ مَقْطُوعَهٍ وَطاعَهٍ مَجْهُولَهٍ قَدْ أَحْسَنْتَ إِلَیْهِ البَلآءَ وَوَسَّعْتَ عَلَیْهِ الآلآءَ وَأَتْمَمْتَ عَلَیْهِ النَّعْمآءَ فِی حُسْنِ الحِفْظِ مِنْکَ لَهُ. اللهمَّ اکْفِهِ هَوْلَ عَدُوِّهِ وَأَنْسِهِمْ ذِکْرَهُ وَأَرِدْ مَنْ أَرادَهُ وَکِدْ مَنْ کادَهُ وَامْکُرْ بِمَنْ مَکَرَ بِهِ وَاجْعَلْ دائِرَهَ السَّوْءِ عَلَیْهِمْ...» و در آخر آن آمده: «اللهمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهْمْ» اگر می توانی هزار مرتبه بگو.
بار الها! و برای ولیّ خود در بین خلایقت [امام قائم (عجّل الله فرجه الشریف)]سرپرست و نگهدار و پیشوا و یاور بوده باش تا او را بر سراسر زمین، فرمانروای مطاع گردانی و دورانی دراز او را از آن (در آن) بهره مند سازی و او و ذرّیه اش را در آن رهبران وارث قرار دهی و پراکندگی اش را جمع فرمای و امر (حکومتش) را کامل گردان و رعیّتش را برای وی فراهم ساز و شوکتش را استوار کن و صبر و بردباری از سوی خودت بر او فرو ریز، تا انتقام گرفته و دلش آرام یابد و دردهای قلوب کینه گرفته ای را شفا بخشد و داغ های سینه های گداخته ای را سرد گرداند و حسرت جان های اندوهبار را پایان دهد، از جهت خون های بناحق ریخته شده و پیوندهای گسسته و طاعت مجهول مانده [جهل و بی خبری از وجوب اطاعت امامان برحق (علیهم السلام)]گرفتاری را بر او نیکو گردانیدی و مواهب خویش را بر او گستردی و نعمت هایت را بر او تمام نمودی با نگهداری نیکویت نسبت به او. خداوندا! هراس از دشمن را از او دور گردان و یادش را از خاطره آنان (دشمنان) محو ساز و هر آن که برای او بدی خواهد با او بدی کن و هر که برای او حیله می کند با آن فرد حیله کن و بدی را برای ایشان قرار ده.
می گویم: به شهادت روایاتی که سابقاً آوردیم گشایش امر امامان (علیهم السلام)
و بلکه فرج تمام اولیای خداوند فقط با فرج و ظهور آن حضرت - صلوات الله علیه - انجام می گردد، اضافه بر این پیش تر آوردیم که مستحبّ است هر روز بعد از نماز صبح و نماز ظهر گفته شود: «اللهمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ».
ب) هنگام زوال ظهر:
شاهد بر این مطلب، حدیث شریفی است که در مکرمت بیست و سوم روایت آوردیم مشتمل بر این که: حضرت خاتم النبیین و ائمه معصومین (علیهم السلام) هنگام زوال جمعه برای امر قیام حضرت مهدی (عجّل الله فرجه الشریف) دعا می کنند.
ج) هنگام رفتن به مسجد:
آنچه هنگام رفتن به نماز عید (فطر و قربان) مستحب است، در موقع به مسجد رفتن روز جمعه نیز وارد شده که مشتمل بر دعا برای امام قائم (علیه السلام) است، و به خواست خداوند در همین باب در جای خود آن دعا را خواهیم آورد.
د) بعد از نماز عصر:
در کتاب «جمال الاسبوع» به سند خود از عبد الله بن سنان روایت کرده که حضرت ابی عبد الله (امام صادق (علیه السلام)) فرمود: چون روز قیامت شود خدای تعالی روزها را برانگیزاند و پیشاپیش آن ها روز جمعه را همچون عروس با کمال و جمالی که برای شخص صاحب دین و مال برند مبعوث سازد، آن گاه بر درب بهشت می ایستد و روزها پشت سرش می ایستند، پس برای هر کس که در آن روز بر محمّد و آل محمّد (علیهم السلام) بسیار درود فرستاده شفاعت می نماید. ابن سنان گوید: پرسیدم: در این مورد چه
مقدار، بسیار است؟ و در کدام وقت روز جمعه بهتر است؟ فرمود: صد بار و بعد از عصر باشد. پرسیدم: چگونه درود فرستم؟ فرمود: می گویی: «اللهمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ» صد مرتبه این را می گویی.(1)
و نیز گفتار سیّد اجل علی بن طاووس قدس سره در کتاب «جمال الاسبوع» هنگام روایت، دعایی که از شیخ جلیل عثمان بن سعید رضی الله عنه آورده، بر این مطلب دلالت دارد که به خواست خدای تعالی در بخش آینده خواهیم آورد.
ه) در قنوت ظهر و نماز جمعه:
در بحث تأکید دعا برای آن حضرت در قنوت، آنچه بر این مطلب دلالت دارد گذشت.
و) در خطبه نماز جمعه:
گواه بر تأکید آن، روایت محمد بن مسلم از امام ابوجعفر باقر (علیه السلام) می باشد. به کتاب های «کافی» و «وافی» (2) در این باره مراجعه و دقت شود.
ز) آخرین ساعت روز جمعه:
بر این معنی دلالت دارد این که در بعضی از دعاها که خواندنشان پس از دعای سمات وارد شده خصوص این دعا آمده است، چنان که در کتاب «جمال الصالحین» این دعا ذکر شده: «اللهمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِحُرْمَهِ هذا الدُّعآءِ وَبِما فاتَ مِنْهُ مِنَ الأَسْمآءِ وَبِما یَشْتَمِلُ عَلَیْهِ مِنَ التَّفْسِیرِ وَالتَّدْبِیرِ الَّذِی لا یُحِیطُ بِهِ إلاّ أَنْتَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ محمَّدٍ وَأَنْ تُعَجِّلَ فَرَجَهُمْ فِی عافِیَهٍ وَتُهْلِکَ أَعْدآئَهُمْ فِی الدُّنْیا وَالآخِرَهِ، وَأَنْ تَرْزُقَنا بِهِمْ خَیْرَ ما نَرْجُو وَخَیْرَ ما لا نَرْجُو وَتَصْرِفَ بِهِمْ عَنّا أَعْدآئَهُمْ فِی الدُّنْیا وَالآخِرَهِ، وَأَنْ تَرْزُقَنا بِهِمْ خَیْرَ
------------
1- 37. جمال الاسبوع، 450.
2- 38. کافی، 3 / 422؛ الوافی، 8 / 1149.
ما نَرْجُو وَخَیْرَ ما لا نَرْجُو وَتَصْرِفَ بِهِمْ عَنّا شَرَّ ما نَحْذَرُ وَشَرَّ ما لا نَحْذَرُ، إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ وَأَنْتَ أَکْرَمُ الأَکْرَمِینَ»؛ خدایا! تو را به حُرمت این دعا و به آنچه از نام ها در آن گذشت و به آنچه از تفسیر و تدبیر دربر گرفته که جز تو کسی بر آن ها احاطه ندارد، سوگند! از تو می خواهم که بر محمد و آل محمد (علیهم السلام) درود فرستی و فرج آن ها را با عافیت زودتر برسانی و دشمنانشان را در دنیا و آخرت هلاک (و عذاب) نمایی و به (برکت) آن ها بهترین چیزهایی که امید داریم و بهترین چیزهایی که امید نداریم به ما روزی فرمایی و به خاطر آن ها بدی هایی که از آن ها بیم داریم و آنچه بیم نداریم از ما دور سازی، به درستی تو بر هر چیزی توانایی و تو گرامی ترین کریمانی.
و در بعضی از کتاب های معتبر دعای دیگری یاد شده که پس از دعای سمات خوانده شود، و در آن بر مطلب مورد بحث دلالت هست، آن دعا چنین است: «اللهمَّ بِحَقِّ هذَا الدُّعآءِ وَبِحَقِّ هذِهِ الأَسْمآءِ الَّتِی لا یَعْلَمُ تَفْسِیرَها وَلا یَعْلَمُ باطِنَها غَیْرُکَ اِفْعَلْ بِی ما أَنْتَ أَهْلُهُ وَلا تَفْعَلْ بِی ما أَنَا أَهْلُهُ وَانْتَقِمْ لِی مِنْ ظالِمِی وَعَجِّلْ فَرَجَ آلِ مُحَمِّدٍ وَهَلاکَ أَعْدآئهِمْ مِنَ الجِنِّ وَالإِنْسِ، وَاغْفِرْ لِی ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِی وَما تَأَخَّرَ وَوَسِّعْ عَلَیَّ مِنْ حَلالِ رِزْقِکَ وَاکْفِنِی مَؤُنَهَ اِنْسانِ سَوْءٍ وَشَیْطانِ سَوْءٍ، إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ، وَالحَمْدُ لله رَبِّ العالَمِینَ»؛ خدایا! تو را سوگند می دهم به حقّ این دعا و به حقّ این نام ها که تفسیر آن ها و باطن آن ها را جز تو کسی نمی داند، آنچه تو شایسته آنی با من کن و به آنچه سزای من است با من رفتار منمای و برای من از ستم کننده به من انتقام بگیر و گشایش امر [حکومت]آل محمد (علیهم السلام) را زودتر برسان و دشمنانشان را از جنّ و انس هرچه زودتر هلاک گردان و گناه دور
و نزدیک مرا بر من ببخش و روزی حلالت را بر من توسعه دِه و رنج آدمِ بد و شیطان پلید را از من دور گردان که به راستی تو بر هر چیز توانایی و حمد خدای را که پروردگار عالمیان است.
و بر تأکید دعا برای آن حضرت (علیه السلام) در روز جمعه دلالت می کند، ورود خواندن دعای ندبه در این روز و دو عید (فطر و قربان) که ان شاء الله تعالی در باب آتی، آن را خواهیم آورد، و بسا کسی که در کتاب های اخباری که از امامان معصوم (علیهم السلام) آمده کاوش کند، شواهد دیگری برای این مطلب به دست آرد، و خداوند به شیوه راست هدایت می کند.
تکمیل:
بدان که روز جمعه از چند جهت به مولایمان حضرت حجّت (علیه السلام) اختصاص و انتساب دارد، که مقتضی اهتمام ورزیدن بیشتر در این روز به دعا کردن برای آن بزرگوار است، ما آن جهات را در کتاب «ابواب الجنّات فی آداب الجمعات» آورده ایم، در اینجا نیز برای تذکر اهل خِرَد به آن ها اشاره می کنیم:
اوّل: واقع شدن ولادت باسعادت آن حضرت در این روز.
دوم: در این روز مقام مقدّس امامت به او - روحی فداه - منتقل گردیده.
سوم: ظهور و آشکار شدن آن جناب در این روز واقع خواهد شد.
چهارم: در این روز بر دشمنانش پیروز می گردد.
پنجم: در این روز خداوند برای آن بزرگوار و پدران گرامی اش پیمان گرفته است.
ششم: روزی است که خدای تعالی آن حضرت را، به لقب قائم اختصاص داد.
هفتم: این کلمه از جمله القاب شریف آن جناب می باشد. وجوه دیگری
نیز در آن کتاب آورده ایم که هر کس مایل است از آن ها مطلع گردد به آن مراجعه کند.(1)
14 - روز نوروز:
روز نوروز هم از جمله اوقاتی است که در آن ها، دعا برای آن حضرت (علیه السلام) و درخواست ظهور و فرجش از درگاه خداوند تأکید گردیده است، روایت معلی بن خنیس - که در بحار(2) و زاد المعاد(3) مذکور می باشد - بر این معنی دلالت دارد، و تأکید آن از جاهای مختلف آن روایت استفاده می شود، که دقت در آن به خواست خداوند تعالی مطلب را روشن می سازد.
15 - روز عرفه:
شاهد بر آن، دعای امام چهارمین حضرت سیّد الساجدین (علیه السلام) است که در صحیفه سجّادیه یاد شده، و نیز دعای مولایمان حضرت صادق (علیه السلام) است که در کتاب های «اقبال» (4) و «زاد المعاد» روایت آمده است.
16 - روز عید فِطر:
شاهد بر آن، ورود این معنی در دعایی است که در کتاب «اقبال» (5) هنگام
------------
1- 39. ابواب الجنّات فی آداب الجمعات {آیین جمعه} 339.
2- 40. بحارالانوار، 52 / 308.
3- 41. زاد المعاد، 523.
4- 42. اقبال الاعمال، 350؛ زاد المعاد، 280
5- 43. اقبال الاعمال، 283.
مهیا شدن برای رفتن به نماز عید فطر یا قربان روایت شده است، و آن را به زودی خواهیم آورد. و نیز دعایی که در اثنای رفتن به نماز عید فطر روایت گردیده، گواه بر این است. سید ابن طاووس (رحمه الله) گفته: فصلی در آنچه از دعاهای بین راه ذکر می کنیم: بیرون شدنت را با این دعا آغاز کن، تا آن گاه که با امام جماعت نماز را شروع نمایی، و اگر نرسیدی که همه دعا را بخوانی پس از نماز آن را قضا کن: «اللهمَّ إِلَیْکَ وَجَّهْتُ وَجْهِی... تا این که فرمود: اللهمَّ صَلِّ عَلی وَلِیِّکَ المُنْتَظِرِ أَمْرَکَ المُنْتَظَرِ لِفَرَجِ أَوْلِیآئِکَ. اللهمَّ اشْعَبْ بِهِ الصَّدْعَ وَارْتُقْ بِهِ الفَتْقَ وَأَمِتْ بِهِ الجَوْرَ وَأَظْهِرْ بِهِ العَدْلَ وَزَیِّنْ بِطُولِ بَقآئِهِ الأَرْضَ وَأَیِّدْهُ بِنَصْرِکَ وَانْصُرْهُ بِالرُّعْبِ وَقوِّ ناصِرَهُمْ وَاخْذُلْ خاذِلَهُمْ وَدَمْدِمْ عَلی مَنْ نَصَبَ لَهُمْ وَدَمِّرْ عَلی مَنْ غَشَّهُمْ...»؛ خدایا! روی به سوی تو کردم... خداوندا! بر ولیّ خودت که در انتظار امرت نشسته و مورد انتظار فرج و گشایش کار دوستانت می باشد درود بفرست، خدایا! گسیختگی را به او رفو کن و پراکندگی را به او فراهم گردان و ستم را به او بمیران و عدالت را به او به ظهور رسان و زمین را با عمر طولانی اش زینت ببخشای و به یاری ات تأییدش فرمای و او را به وسیله رُعب [هراس افتادن در دل دشمنانش نصرت دِه، و هر آن که یاری کننده آن ها [خاندان پیغمبر]است تقویت کن و هر کس خواری شان خواهد خوارش گردان و هر که در پی جنگ با آنان شد هلاک فرمای و هر آن که با ایشان خیانت نماید نابود کن...
و نیز استحباب خواندن دعای ندبه در آن روز، بر این مطلب دلالت دارد. همچنین از امام صادق (علیه السلام) وارد شده که: هیچ روز عید فطر و اضحی (قربان)
نیست مگر این که اندوهی برای امامان (علیهم السلام) تجدید می گردد، چون که حقّ خود را در دست غصب کنندگان می بینند.(1)
می گویم: بنابراین شایسته است که مؤمن برای ظهور مولایش الحاح و اصرار داشته باشد، واو را در جهت برطرف شدن اندوه امامان خود یاری نماید.
17 - روز اضحی (= قربان):
تمام آنچه در مورد روز عید فطر گفتیم، بر این مطلب هم دلالت دارد. و امّا دعایی که هنگام بیرون رفتن به سوی نماز عید وارد شده، آن است که در کتاب «اقبال» به سند خود از ابوحمزه ثمالی از حضرت ابوجعفر باقر (علیه السلام) آورده که فرمود: در جمعه و دو عید، هرگاه آماده بیرون رفتن برای نماز شوی دعا کن پس بگو: «اللهمَّ مَنْ تَهَیَّأَ فِی هذَا الیَوْمِ أَوْ تَعَبَّأَ أَوْ أَعَدَّ وَاسْتَعَدَّ لِوِفادَهٍ إِلی مَخْلُوقٍ رَجآءَ رِفْدِهِ وَجآئِزَتِهِ وَنَوافِلِهِ فَإِلَیْکَ یا سَیِّدِی کانَتْ وِفادَتی وَتَهْیِئَتِی وَإِعْدادِی وَاسْتِعْدادِی رَجآءَ رِفْدِکَ وَجَوآئِزِکَ وَنَوَافِلِکَ. اللهمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَرَسُولِکَ وَخِیَرَتِکَ مِنْ خَلْقِکَ وَعَلی أَمِیرِ المُؤمنِینَ وَوَصِیِّ رَسُولِکَ وَصَلِّ یا رَبِّ عَلی أَئِمَّهِ المُؤْمِنِینَ الحَسَنِ وَالحُسَیْنِ وَعَلِیٍّ وَمُحَمَّدٍ وَجَعْفَرٍ وَمُوسی وَعَلِیٍّ وَمُحَمَّدٍ وَعَلِیٍّ وَالحَسَنِ وَصاحِبِ الزَّمانِ. اللهمَّ افْتَحْ لَهُ فَتْحاً یَسِیراً وَانْصُرْهُ نَصْراً عَزِیزاً. اللهمَّ أَظْهِرْ بِهِ دِینَکَ وَسُنَّهَ رَسُولِکَ حَتّی لا یَسْتَخْفِیَ بِشَیْءٍ مِنَ الحَقِّ مَخافَهَ أَحَدٍ مِنَ
------------
1- 44. مضمون این روایت در فروع کافی آمده و نیز در کتاب علل الشرایع، شیخ صدوق / 389 از امام باقر (علیه السلام) روایت شده است.
الخَلْقِ. اللهمَّ إِنّا نَرْغَبُ إِلَیْکَ فِی دَوْلَهٍ کَرِیمَهٍ تُعِزُّ بِهَا الإِسْلامَ وَأَهْلَهُ وَتُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَأَهْلَهُ، وَتَجْعَلُنا فِیها مِنَ الدُّعاهِ إِلی طاعَتِکَ وَالقادَهِ إِلی سَبِیلِکَ وَتَرْزُقُنا بِها کَرامَهَ الدُّنْیا وَالآخِرَهِ. اللهمَّ ما أَنْکَرْنا مِنْ حَقٍّ فَعَرِّفْناهُ وَما قَصُرْنا عَنْهُ فَبَلِّغْناهُ. وَتَدْعُو الله تَعالی لَهُ وَعَلی عَدوِّه وَتَسْأَلُ حاجَتَکَ وَیَکُونُ آخِرُ کَلامِکَ: اللهمَّ اسْتَجِبْ لَنا، اللهمَّ اجْعَلْنا مِمَّنْ تُذُکِّرَ فِیهِ فَیَذَّکَّرُ»؛ بار خدایا هر کس در چنین روزی مهیّا و یا آماده شده، یا خود را مستعد کرد برای ورود بر مخلوقی به امید بخشش و جایزه و عطا های او، پس ای آقای من! توجّه و ورود و آمادگی و انتظارم به امید بخشش ها و جایزه ها و عنایت های تو است، خداوندا! بر محمد بنده و فرستاده و برگزیده از خلقت درود بفرست و نیز بر امیر مؤمنان و جانشین فرستاده ات (درود فرست) و ای پروردگار! بر امامان مؤمنین حسن و حسین و علی و محمد و جعفر و موسی و علی و محمد و علی و حسن و صاحب الزمان (علیهم السلام)(1) درود فرست. خدایا! فتحی به آسانی برایش قرار دِه و او را با عزّت پیروز گردان. بار خدایا به او دین و سنّت رسولت را آشکار ساز تا دیگر چیزی از حق را از بیم احدی از خلق پنهان ننماید. خداوندا! ما به سویت زاری می کنیم در جهت خواهش دولتی گرامی که در آن اسلام و اهل آن را عزیز گردانی و به آن نفاق و اهل آن را خوار سازی و ما را در آن دولت از دعوت کنندگان به سوی طاعتت و راهبران به سمت راهت قرار دهی و به آن گرامیداشت دنیا و آخرت را به ما روزی فرمایی. خداوندا! آنچه از حق ندانسته ایم به ما بشناسان و به آنچه از آن قصور داشته ایم برسان.
------------
1- 45. در متن حدیث عبارت چنین است: «و نام آن ها را می بری تا این که به صاحب خود حضرت صاحب الزمان (علیه السلام) می رسی» و ما نام های مبارک را آوردیم {مترجم}.
وبرای آن حضرت دعا و بر دشمنانش نفرین کن و حاجتت را بخواه و آخرین سخنت این باشد که: خدایا! دعای ما را به اجابت برسان. خدایا! ما را از کسانی قرار ده که دراین روز مورد یادآوری قرار گرفتند وبه یادشان آمد.
18 - روز دحو الارض (گسترده شدن زمین):
و آن روز بیست و پنجم ماه ذی القعده است، و دلیل بر اهتمام به دعا برای مولایمان صاحب الزمان (علیه السلام) در این روز و درخواست زودتر رسیدن فرج آن حضرت از درگاه خداوند خالق منّان، دعایی است که در کتاب های «اقبال» و «زاد المعاد» (1) نقل شده است. و برای این درخواست در این روز نکات ارزنده ای به خاطر رسیده که برای تشویق بندگان خدا یاد می کنیم:
1 - روزی است که خداوند در مانند آن وعده فرموده که آن جناب -صلوات الله علیه - را ظاهر گرداند و هنگامی که مؤمن می بیند چنین روزی در این سال فرا رسید و امامش ظهور ننمود، اندوهش تجدید و غصه اش شدید می گردد و عقل و ایمانش او را بر دعا کردن برای آن حضرت و درخواست تعجیل امر فَرَجش وا می دارند.
2 - این که در چنین روزی رحمت گسترش می یابد و دعا مستجاب می شود - چنان که در روایت آمده - پس مؤمن که امامش را از جانش عزیزتر می داند، و او را از اولاد و خاندان و عشیره خویش بیشتر دوست می دارد،
------------
1- 46. اقبال الاعمال: 312؛ زاد المعاد: 236.
دعای خالصانه خود را به برطرف شدن غم و اندوه مولایش اختصاص می دهد.
3 - این روزی است که خدای تعالی بر او نعمت داده، این که زمین را گسترانیده تا زندگی کند و سکونت نماید و لذت برد و از آنچه در زمین هست و از آن برمی آید و بر آن فرو می ریزد بهره گیرد و به آن ها زیست کند و چون بداند که تمام این ها به برکت مولایش انجام می شود - چنان که در بخش سوم کتاب توجّه دادیم - بر خود حتم و لازم می شمارد که از آن حضرت به وسیله دعا مراتب سپاسگزاری را انجام دهد، چون که او است واسطه تمام این نعمت ها، و هرگاه این را توجّه داشت در دعا مسامحه و سهل انگاری نخواهد کرد.(1)
4 - در این روز به یاد خدا بودن و ذکر او - عزّوجلّ - را بر زبان داشتن تأکید و ترغیب شده است، و بی تردید دعا کردن درباره مولایمان صاحب الزمان (علیه السلام) از بهترین مصادیق این عنوان می باشد.
19 - روز عاشورا:
دلیل بر این، دعایی است که در «اقبال» و «مزار بحار» و «زاد المعاد» به روایت عبدالله بن سنان از امام صادق (علیه السلام) رسیده، و در اوّل آن دعا آمده است: «اللهمَّ عَذِّبِ الفَجَرَهَ الَّذِینَ شاقُّوا رَسُولَکَ...»؛ پروردگارا! فاجرانی که با فرستاده تو
------------
1- 47. گویم: و هنگامی که این روز شد خداوند به برکت او و برکت پدرانش زمین را برای کامل گردانیدن مادیات گسترانید همچنان که در این روز به ظهور حضرتش مادیات و معنویات کامل می گردد پس مؤمن باید در این روز تعجیل ظهورش را از صاحب عنایات - خداوند متعال - درخواست کند و اینکه خداوند او را از فائزان به انواع سعادت ها قرار دهد. {محمد موسوی}.
به مخالفت برخاستند عذاب کن... و سرّش این است که در چنین روزی آن همه مصیبت و محنت بر مولایمان سالار شهیدان (علیه السلام) وارد آمده و خدای - عزّوجلّ - وعده فرموده که از ظلم کنندگان بر آن حضرت به وسیله مولای قائم ما (عجّل الله فرجه الشریف) انتقام گیرد، چنان که در روایات به این مطلب تصریح شده است، بنابراین هرگاه مؤمن در روز عاشورا مصیبت های امام مظلوم را به یاد آورد و دانست که خدای تعالی برای او انتقام گیرنده ای را تعیین فرموده، ایمان و علاقه اش به آن حضرت او را به دعا کردن و ظهور آن منتقِم را خواستن برمی انگیزاند که صمیمانه قیام امام عصر (عجّل الله فرجه الشریف) را از خدای قادر بخواهد، لذا این درخواست در دعای مشار اِلیه آمده است. و نیز به همین جهت است که در بخش گذشته گفتیم: هر کس برای این امر بزرگ دعا کند، به پاداشی نایل می شود که جز خدای تعالی کسی آن را نمی داند، و آن خونخواهی برای امام مظلوم شهید - صلوات الله وسلامه علیه - است.
20 - شب نیمه شعبان:
زیرا که شب میلاد مسعود حضرت صاحب الزمان (علیه السلام) است، پس شایسته است که اهل ایمان در آن شب به دعاگویی برای آن جناب اشتغال ورزند، و در روایات هم آمده که در این شب دعاها مستجاب می شود.
می گویم: سابقاً بیان کردیم که این دعا نزد اهل خِرَد مهم ترین دعاها است و سزاوار است که در مواقع استجابت بر همه دعاها و خواسته ها آن را مقدّم دارند و مؤیّد آنچه گفتیم این که مؤلّف «جمال الصالحین» در دعاهای این شب
از مولایمان حضرت حجت (علیه السلام) دعای ارزنده ای آورده که سر آغازش چنین است: «اللهمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ سَیِّدِ المُرْسَلِینَ ِ وَخاتَمِ النَّبِیِّینَ...». ما این دعا را در اوّل بخش هفتم خواهیم آورد و اهتمام به آن را در همه مواقع بیان خواهیم کرد.
و نیز شاهد بر آنچه گفتیم، دعایی است که در «اقبال» و «زاد المعاد» یاد گردیده و اوّلش چنین است: «اللهمَّ بحقِّ لَیْلَتِنا هذِهِ وَمَوْلُودِها...»؛ بار خدایا! تو را به حقّ این شب و آن که در این شب تولّد یافته... که از این عبارت می توانی عظمت و اهمّیت این شب را در یابی، پس مبادا عمرت در این شب به غفلت و بی خبری بگذرد و خدمت کردن به آن جناب را در آن واگذاری و برای کسی که از برکت ولادتش این شب آن طور اهمّیت یافته دعا ننمایی، و شایسته است که فرمایش مولایمان حضرت صادق (علیه السلام) را درباره آن جناب یاد بیاوری که: «وَلَوْ أَدْرَکْتُهُ لَخَدَمْتُهُ أَیّامَ حَیاتِی»؛ و اگر زمان او را درک می کردم تمام روزهای زندگی ام را در راه او قرار می دادم. اضافه بر این که این دعا از جمله اقسام شکرانه آن نعمت بزرگ یعنی ولادت امام قائم (علیه السلام) است، و نیز - چنان که در بعضی از روایات که در مستدرک الوسائل منقول است آمده - شبی است که اعمال [بر امام (علیه السلام)]عرضه می شود.
21 - روز نیمه شعبان:
آنچه در مورد شب نیمه شعبان گفتیم، در اینجا نیز صادق است، اضافه بر این که دعا کردن در شب و روز نیمه شعبان اقتدا کردن به آن حضرت و تأسی جستن به او است، که هنگامی که از مادر متولّد شد، سر به سجده نهاد و برای
این امر دعا کرد: «اللهمَّ أَنْجِزْ لِی وَعْدِی وَأَتْمِمْ لِی أَمْرِی وَثَبِّتْ وَطْأَتِی وَامْلَأِ الأَرْضَ بِی عَدْلاً وَقِسْطاً»؛ خداوندا! وعده ام را تحقّق بخش و امر (قیامم) را تمام گردان و گامم را استوار ساز و زمین را به (ظهور) من پر از عدل و داد کن.
22 - تمام ماه رمضان:
به خصوص در شب های آن ماه شریف؛ زیرا که این ماه بهار دعا کردن است و این هم بهترین دعاها می باشد، از همین روی از خود آن حضرت - که خداوند فرجش را برساند - امر و اهتمام به دعای افتتاح در شب های این ماه رسیده است، بنابراین از خواندن آن غافل مشو که جدّاً دعایی است نفیس، و جامع مطالب دنیا و آخرت می باشد.
و نیز مؤیّد این مطلب است، آن که رئیس محدّثین، شیخ بزرگوار صدوق (رحمه الله) در کتاب «فضائل شهر رمضان» به سند خود از حضرت امام رضا (علیه السلام) آورده که درباره خوبی های ماه رمضان فرمود: کارهای نیک در ماه رمضان پذیرفته شود و بدی ها آمرزیده گردد، هر کس در ماه رمضان یک آیه از کتاب خدای - عزّوجلّ - بخواند، چنان است که کسی در ماه های دیگر ختم قرآن کند، و هر که در این ماه به روی برادر مؤمنش بخندد، روز قیامت او را ملاقات ننماید جز این که در روی او خنده آورد و وی را به بهشت مژده دهد، و هر کس در این ماه مؤمنی را یاری کند، خدای تعالی او را هنگام گذشتن از صراط یاری نماید روزی که پاها در آن خواهد لغزید، و هر آن که در این ماه
خشم خود را فرو گیرد، خداوند روز قیامت خشم خود را از او بازدارد، و هر که در این ماه ستم دیده ای را یاری نماید، خداوند او را بر هر کسی که در دنیا با وی دشمنی ورزد یاری فرماید و روز قیامت هنگام سنجش اعمال و حساب نیز یاری اش کند.
ماه رمضان؛ ماه برکت، ماه رحمت، ماه مغفرت و ماه توبه و بازگشت [به درگاه خداوند]است، و هر کس در ماه رمضان آمرزیده نشود، پس در چه ماهی آمرزیده خواهد شد! پس، از خداوند بخواهید که روزه را از شما بپذیرد و آن را آخرین بار شما قرار ندهد، و این که شما را در این ماه برای فرمانبرداری اش توفیق بخشد و از نافرمانی اش محفوظ بدارد، که او بهترین سؤال شدگان است.(1)
می گویم: در باب پنجم گفتیم که دعا برای تعجیل فرج و گشایش امر مولایمان حضرت حجت (عجّل الله فرجه الشریف) از اقسام یاری و کمک می باشد، که در این جهت شریف، یاری کردن مؤمن تأکید شده، این که در این ماه مبارک به آن عمل گردد، و بدون شک یاری کردن امام (علیه السلام) بهترین و تمام ترین اصناف یاری کردن است.
و گواه بر آنچه ذکر شد از اهتمام به آن در ماه رمضان، دعایی است که در کتاب «اقبال» و «زاد المعاد» از امام چهارم سید العابدین و فرزندش ابوجعفر باقر (علیهما السلام) روایت آمده که اوّلش چنین است: «اللهمَّ هذا شَهْرُ رَمَضانَ...» و در آن
------------
1- 48. بحارالانوار، 96 / 341.
آمده: «أَسْأَلُکَ أَنْ تَنْصُرَ خَلِیفَهَ مُحَمَّدٍ وَوصِیَّ مُحَمَّدٍ وَالقآئِمَ بِالقِسْطِ مِنْ أَوْصِیآءِ مُحَمَّدٍ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمْ أَعْطِفْ عَلَیْهِمْ نَصْرَکَ...»
خدایا! این ماه رمضان است... از تو می خواهم که جانشین محمد و وصیّ محمد و قیام کننده به عدالت از اوصیاء محمد - که درودهایت بر او و ایشان باد - را یاری نمایی، یاری ات را بر آنان معطوف بدار.
و نیز شاهد بر آن است روایتی که ثقه الاسلام محمد بن یعقوب کلینی قدس سره در کتاب «الصوم فروع کافی» از محمد بن عیسی به سند خود از امامان (علیهم السلام) آورده که فرمودند: این دعا را شب بیست و سوم ماه رمضان در حال سجده و برخاستن و نشستن و در هر حال تکرار می کنی، و نیز هر قدر که می توانی و هرگاه که به یادت آمد در دوران زندگی ات، پس از حمد خدای تبارک و تعالی و درود بر پیغمبر (صلی الله علیه وآله) بگو: «اللهمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ فُلانِ بْنَ فُلانٍ فِی هذِهِ السّاعَهِ وَفِی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَناصِراً وَدَلِیلاً وَقآئِداً وَعَیْناً حَتّی تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فِیها طَوِیلاً»؛(1) خداوندا! برای ولیّ خودت فلان فرزند فلان(2) در این ساعت و هر ساعت سرپرست و نگهدار و یاور و راهنما و پیشوا و مددکار باش، تا این که او را در زمین خویش (فرمانروای) مطاع گردانی و در آن دوران بهره مند سازی.
می گویم: این حدیث شریف دلالت دارد بر این که دعا برای آن امر بزرگ
------------
1- 49. الکافی، 4 / 162.
2- 50. در هر زمانی شیعیان نام امام عصر و نام پدرش را می گفتند و در زمان ما باید گفت: حجت بن الحسن - علیه وعلی آبائه السلام -. {مترجم}
(زودتر شدن ظهور) در شب بیست و سوم ماه رمضان مهم تر و مؤکّدتر است از وقت ها و زمان های دیگر، همچنان که در ماه رمضان از سایر ماه ها تأکید بیشتری دارد، به جهت این که جهات استجابت و روی آوردن به درگاه خداوند و پاداش در آن شب جمع است، و نیز فرشتگان و روح در آن شب فرود می آیند و درهای فتح و رحمت آن قدر گشوده می شود که در شب های دیگر گشوده نشوند، بلکه از صریح بعضی از روایات به دست می آید که آن شب، همان شب قدر است که از هزار ماه بهتر می باشد، چنان که ثقه الاسلام محمد بن یعقوب کلینی قدس سره در کتاب «اصول کافی، باب النوادر، کتاب فضل القرآن» به سند خود از حضرت امام صادق (علیه السلام) از پیغمبر (صلی الله علیه وآله) آورده که فرمود: قرآن در بیست و سوم ماه رمضان فرود آمد(1). این حدیث به ضمیمه این که خدای - عزّوجلّ - فرمود: «إِنّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَهِ القَدْرِ» (2)؛ ما (قرآن) را در شب قدر فرو فرستادیم. دلالت دارد بر این که شب قدر، همان شب بیست و سوم ماه رمضان است، و این برای اهل بینش واضح است.
و محقق نوری (رحمه الله) در کتاب «النجم الثاقب» دعای مزبور را به گونه مبسوطی از کتاب «المضمار» تألیف سیّد علمای بزرگوار - آن که شایسته است عموم اهل بینش به او اقتدا کنند - سید علی بن طاووس (رحمه الله) نقل کرده است، دعا چنین است: «اللهمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ القآئِمِ بِأَمْرِکَ الحُجَّهِ بْنِ الحَسَنِ المَهْدِیِّ عَلَیْهِ وَعَلی آبآئِهِ أَفْضَلُ الصَّلاهِ وَالسَّلامِ فِی هذِهِ السّاعَهِ وَفِی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقآئِداً
------------
1- 51. اصول کافی، 2 / 629.
2- 52. سوره قدر، آیه 1.
وَناصِراً وَدَلِیلاً وَمَؤَیِّداً (مُرِیداً) حَتّی تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فِیها طُولاً وَعَرْضاً وَتَجْعَلَهُ وَذُرِّیَّتَهُ مِنَ الأَئِمَّهِ الوارِثِینَ. اللهمَّ انْصُرْهُ وَانْتَصِرْ بِهِ وَاجْعَلِ النَّصْرَ مِنْکَ لَهُ وَعَلی یَدِهِ وَاجْعَلِ النَّصْرَ لَهُ وَالفَتْحَ عَلی وَجْهِهِ وَلا تُوَجِّهِ الأَمْرَ إِلی غَیْرِهِ. اللهمَّ اظْهِرْ بِهِ دِینَکَ وَسُنَّهَ نَبِیِّکَ (صلی الله علیه وآله) حَتّی لا یَسْتَخْفِیَ بِشَیْءٍ مِنَ الحَقِّ مَخافَهَ أَحَدٍ مِنَ الخَلْقِ. اللهمَّ إِنِّی أَرْغَبُ إِلَیْکَ فِی دَوْلَهٍ کَرِیمَهٍ تُعِزُّ بِهَا الإِسْلامَ وَأَهْلَهُ وَتُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَأَهْلَهُ، وَتَجْعَلُنا فِیها مِنَ الدُّعاهِ إِلی طاعَتِکَ وَالقادَهِ إِلی سَبِیلِکَ وَآتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَهً وَفِی الآخِرَهِ حَسَنَهً وَقِنا عَذابَ النّارِ وَاجْمَعْ لَنا خَیْرَ الدّارَیْنِ وَاقْضِ عَنّا جَمِیعَ ما تُحِبُّ فِیهِما، وَاجْعَلْ لَنا فِی ذلکَ الخِیَرهَ بِرَحْمَتِکَ وَمَنِّکَ فِی عافِیَهٍ آمِینَ رَبَّ العالَمِینَ وَزِدْنا مِنْ فَضْلِکَ وَیَدِکَ المَلَاءَ، فَإِنَّ کُلَّ مُعْطٍ یَنْقُصُ مِنْ مُلْکِه وَعَطآؤُکَ یَزِیدُ فِی مُلْکِکَ»؛ خداوندا! برای ولیّ قائم به امرت حجت بن الحسن مهدی - که بر او و بر پدرانش بهترین درود و سلام باد - در این ساعت و در همه ساعت ها سرپرست و نگهبان و پیشوا و یاور و راهنما و تأیید کننده (یا خواهان) باش تا این که بر سراسر زمینت فرمانروای مطاعش سازی و از کران تا کران گیتی برخوردارش نمایی و او و فرزندانش را از امامانِ وارث قرار دهی. خدایا! او را یاری نموده، به وسیله او پیروزی را برای [دین]خویش تحقّق بخش و نصرت خود را برای او و به دست او فراهم آور و یاری را به او اختصاص دِه و فتح و پیروزی را به روی او بگشای و امر (حکومت) را به غیر او متوجه مساز. خداوندا! دینت و سنّت پیغمبرت - که درود و سلامت بر او و خاندانش باد - را به او آشکار کن، تا چیزی از حق را از بیم احدی از خلق مخفی ندارد. خدایا! من به درگاه تو زاری می کنم به جهت دولتی گرامی، که اسلام و اهل آن را
به آن عزت دهی و نفاق و اهل آن را خوار گردانی، و ما را در آن دولت از دعوت کنندگان به سوی طاعتت قرار داده و در شمار راهنمایان به راهت منظور داری و در دنیا حسنه ای و در آخرت حسنه ای به ما عنایت فرمای و ما را از عذاب آتش نگهدار و خیر دنیا و آخرت را برای ما فراهم ساز و تمام آنچه در آن ها دوست داری برای ما قرار ده و اختیار آن را برایمان محفوظ بدار به رحمت و منّت خودت و با عافیت اجابت فرمای، ای پروردگار عالمیان! و از فضل و نعمتت بر ما بیفزای [و پیمانه مان را]پر کن، که هر بخشنده ای از دارایی اش کاسته می شود، ولی عطای تو در ملکت می افزاید.
23 - شب ششم ماه رمضان:
از دعایی که در «اقبال» از کتاب محمد بن ابی قره نقل شده به دست می آید، دعا این است: «اللهمَّ لَکَ الحَمْدُ وَإِلَیْکَ المُشْتَکی اللهمَّ أَنْتَ الواحِدُ القَدِیمُ والآخِرُ الدّآئِمُ وَالرَّبُّ الخالِقُ وَالدَّیّانُ یَوْمَ الدِّینِ تَفْعَلُ ما تَشآءُ بِلا مُغالَبَهٍ، وَتُعْطِی مَنْ تَشآءُ بِلا مَنٍّ، وَتَمْنَعُ ما تَشآءُ بِلا ظُلْمٍ، وَتُداوِلُ الأَیّامَ بَیْنَ النّاسِ وَیَرْکَبُونَ طَبَقاً عَنْ طَبَقٍ، أَسْأَلُکَ یا ذَا الجَلالِ وَالإِکْرامِ وَالعِزَّهِ الَّتِی لا تُرامُ، وَأَسْأَلُکَ یا الله، وَأَسْأَلُکَ یا رَحْمنُ، أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تُعَجِّلَ فَرَجَ آلِ مُحَمَّدٍ وَفَرَجَنا بِفَرَجِهِمْ وَتَقْبَلَ صَوْمِی، وَأَسْأَلُکَ خَیْرَ ما أَرْجُو مِنْکَ وَأَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ ما أَحْذَرُ، إِنْ أَنْتَ خَذَلْتَ فَبَعْدَ الحُجَّهِ وَإنْ أَنْتَ عَصَمْتَ فَبِتَمامِ النِّعْمَهِ، یا صاحبَ مُحَمَّدٍ یَوْمَ حُنَیْنٍ وَصاحِبَهُ وَمُؤَیِّدَهُ یَوْمَ بَدْرٍ وَخَیْبَرٍ وَالمَواطِنَ الَّتِی نَصَرْتَ فِیها نَبِیَّکَ عَلَیْهِ وَآلِهِ السَّلامُ، یا مُبِیرَ الجَبّارِینَ وَیا عاصِمَ النَّبِیِّینَ! أَسْأَلُکَ وَأُقْسِمُ عَلَیْکَ بِحَقِّ یس
والقُرْآنِ الحَکِیمِ وَبِحَقِّ طه وَسایِرِ القُرْآنِ العَظِیمِ أَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تُحْصِرَنِی عَنِ الذُّنُوبِ وَالخَطایا وَأَنْ تَزِیدَنِی فِی هذَا الشَّهْرِ العَظِیمِ تَأیِیداً تَرْبُطُ بِهِ عَلی جَأْشِی وَتَسُدَّ بِهِ عَلی خِلَّتِی. اللهمَّ إِنِّی أَدْرَءُ بِکَ فِی نُحُورِ أَعْدآئِی لا أَجِدُ لِی غَیْرَکَ،ها أَنَا بَیْنَ یَدَیْکَ فَاصْنَعْ بِی ما شِئْتَ لا یُصِیبُنی إلاّ ما کَتَبْتَ لِی أَنْتَ حَسْبِی وَنِعْمَ الوَکِیلُ»؛(1) پروردگارا! حمد مخصوص تو است و تنها به تو شکایت می آوریم. خدایا! تو یکتای قدیم و آخرِ دائم هستی، و پروردگار آفریننده و جزا دهنده روز قیامتی [که هیچ عملی را از خیر و شرّ وامگذاری]آنچه خواهی بی چون و چرا انجام می دهی و به هر که خواهی بدون منّت میبخشی و هر چه را می خواهی بدون این که ستم کرده باشی منع می کنی و روزگار را بین مردم میگردانی و آن ها در پی یکدیگر احوال گوناگون می یابند. از تو می خواهم ای صاحب جلال و کرامت و عزّتی که جوینده ای برایش نیست! و از تو می خواهم ای الله! و از تو می خواهم ای مهربان! از تو می خواهم که برمحمد و آل محمد (علیهم السلام) درود فرستی و این که فرج آل محمد (علیهم السلام) را زودتر رسانی و گشایش امر ما را با فرج آنان تعجیل فرمایی و روزه ام را بپذیری. و از تو مسألت دارم بهترین چیزی را که از تو امیدوارم. و به تو پناه می برم از بدترین چیزی که از آن بر حذرم. اگر تو خوار کنی، پس از برپا نمودن حجّت و دلیل است، و اگر حفظ فرمایی، پس به جهت تمام نمودن نعمت می باشد. ای یاور محمد (صلی الله علیه وآله) روز حُنین و یاور و تأیید کننده اش در روز بدر و خیبر و جاهایی که در آن ها پیغمبرت را یاری کردی - بر او و آلِ او سلام باد - ای نابود کننده ستمگران و ای حفظ کننده پیغمبران! و از تو می خواهم
------------
1- 53. إقبال الاعمال، 128.
و تو را سوگند به حقّ یس و قرآن حکیم، وبه حق طه و سایر [آیات]قرآن عظیم، این که برمحمد و آل محمد (علیهم السلام) درود فرستی و مرا از گناهان و خطاها مصون داری و در این ماه بزرگ تأیید بیشتری به من بیفزایی که به آن اضطرابم را آرام سازی و کاستی هایم را جبران نمایی. خداوندا! من به [قدرت] تو بر گلوی دشمنانم می زنم، برای خودم جز تو نمی یابم. اینک منم در پیشگاه تو، پس آنچه می خواهی با من کن، که جز آنچه تو بر من نوشته ای به من نرسد، تو مرا بسنده ای و بهترین وکیل هستی.
24 - روز هشتم ماه رمضان:
اهتمام به آن از دعایی که در «اقبال» روایت شده به دست می آید و دعا این است: «اللهمَّ إِنِّی لا أَجِدُ مِنْ أَعْمالِی عَمَلاً أَعْتَمِدُ عَلَیْهِ وَأَتَقَرَّبُ بِهِ إِلَیْکَ أَفْضَلَ مِنْ وِلایَتِکَ وَوِلایَهِ رَسُولِکَ وَآلِ رَسُولِکَ الطَّیِّبِینَ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ. اللهمَّ إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ بِمُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَتَوَجَّهُ بِهِمْ إِلَیْکَ فَاجْعَلْنِی عِنْدَکَ یا إِلهِی بِکَ وَبِهِمْ وَجِیهاً فِی الدّنْیا وَالآخِرَهِ وَمِنَ المُقَرَّبِینَ فَإِنِّی قَدْ رَضِیتُ بِذلِکَ مِنْکَ تُحْفَهً وَکَرامَهً فَإِنَّهُ لا تُحْفَهَ وَلَا کَرامَهَ أَفْضَلَ مِنْ رِضْوانِکَ وَالتَّنَعُّمِ فِی دارِکَ مَعَ أَوْلِیآئِکَ وَأَهْلِ طاعَتِکَ. اللهمَّ أَکْرِمْنِی بِوِلایَتِکَ وَاحْشُرْنِی فِی زُمْرَهِ أَهْلِ وِلایَتِکَ. اللهمَّ اجْعَلْنِی فِی وَدآیِعِکَ الّتِی لا تَضِیعُ وَلا تَرُدَّنِی خآئِباً بِحَقِّکَ وَحَقِّ مَنْ أَوْجَبْتَ حَقَّهُ عَلَیْکَ، وَأَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَتُعَجِّلَ فَرَجَ آلِ مُحَمَّدٍ وَفَرِجِی مَعَهُمْ وَفَرَجَ کُلِّ مُؤْمِنٍ وَمُؤْمِنَهٍ بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمِینَ»؛(1) خدایا! من از کارهایم
------------
1- 54. إقبال الاعمال، 133.
عملی که بر آن تکیه کنم و به آن به سوی تو تقرّب جویم، نمی یابم که از ولایتِ تو و ولایت (دوستی و پیروی) فرستاده ات و خاندان پاک فرستاده ات - که درود تو بر او و آنان باد - بهتر باشد. خدایا! من به درگاه تو به محمد و آل محمد (علیهم السلام) تقرّب می جویم و به آن ها به سوی تو روی می آورم، پس مرا نزد خود، ای خدای من! به حقّ خودت و به حقّ آن ها، در دنیا و آخرت با قدر و منزلت قرار ده و از نزدیکان درگاهت به شمار آور، که به درستی من راضی ام که آن را از تو هدیه و گرامی داشتی بگیرم، چون که هیچ تحفه و گرامی داشتی بهتر از رضا و خشنودی تو و برخورداری از نعمت ها در سرای [ابدی] تو با دوستان و اهل اطاعتت نیست. خداوندا! مرا به ولایت خویش گرامی بدار و در شمار اهل ولایتت محشور گردان. خدایا! مرا در بین سپرده های خودت که گم نمی شوند قرار ده و مرا ناامید بر مگردان، به حقّ خودت و حقّ هر آن که حقّش را بر خودت واجب دانسته ای، و از تو می خواهم که بر محمد و آل محمد (علیهم السلام) درود فرستی و فرج آل محمد (علیهم السلام) را زودتر برسانی و گشایش کار مرا با آن ها تعجیل فرمایی، و نیز فرج هر مؤمن و مؤمنه را زودتر بیاوری، به مهربانی ات ای مهربان ترین مهربانان.
25 - شب دوازدهم ماه رمضان:
و شاهد بر اهتمام به آن، دعایی است که در کتاب مزبور یاد شده که: «اللهمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِمَعاقِدِ العِزِّ مِنْ عَرْشِکَ وَمُنْتَهَی الرَّحْمَهِ مِنْ کِتابِکَ، وَبِاسْمِکَ الأَعْظَمِ وَکَلِماتِکَ التّآمَّهِ الَّتِی لا یُجاوِزُهُنَّ بَرُّ وَلا فاجِرٌ فَإِنَّکَ لا تَبِیدُ وَلا تَنْفَدُ أَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَتَقَبَّلْ مِنِّی وَمِنْ جَمِیعِ المُؤْمِنِینَ وَالمُؤْمِناتِ صِیامَ شَهْرِ رَمَضانَ
وَقِیامَهُ وَتَفُکَّ رِقابَنا مِنَ النّارِ. اللهمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاجعَل قَلْبِی بآرّاً وَعَمَلِی سآرّاً و رِزْقِی دآرّاً و حَوْضَ نَبِیِّکَ عَلَیْهِ و آلِهِ السَّلامُ لِی قَراراً و مُسْتَقَرّاًوَ تُعَجِّلَ فَرَجَ آلِ مُحَمَّدٍ فِی عافِیَهٍ یا أَرْحَمَ الرّاحِمِینَ»؛(1) خدایا! من از تو درخواست می کنم به پایگاه های عزّت از عرش تو، و اوج رحمت از کتاب تو، و به اسم اعظم تو، و کلمات تمام یافته ات که هیچ نیک و بدی از حوزه آن ها بیرون نیست، که به درستی تو را نیستی و پایانی نمی باشد، این که بر محمد و آل محمد (علیهم السلام) درود فرستی و از من و تمام مردان و زنان باایمان روزه ماه رمضان و شب زنده داری های آن را بپذیری و ما را از آتش دوزخ برهانی. خداوندا! بر محمد و آل محمد (علیهم السلام) درود فرست و دل مرا نیک و کارم را خشنود کننده و روزی ام را پیوسته و فراخ گردان و حوض پیغمبرت - که بر او و خاندانش سلام باد - را قرارگاه من ساز و در کنار آن مرا مستقرّ فرمای و گشایش امر آل محمد (علیهم السلام) را با عافیت زودتر برسان، ای مهربان ترین مهربانان.
26 - روز سیزدهم ماه رمضان:
دعای آن چنین است: «اللهمَّ إِنِّی أُدِینُکَ بِطاعَتِکَ وَوِلایَتِکَ، وَوِلایَهِ مُحَمَّدٍ نَبِیِّکَ (صلی الله علیه وآله) وَسَلَّمَ، وَوِلایَهِ أَمِیرِ المُؤْمِنِینَ (علیه السلام) حَبِیبِ نَبِیّکَ، وَوِلایَهِ الحَسَنِ وَالحُسَیْنِ سِبْطَیْ نَبِیِّکَ وَسَیِّدَیْ شَبابِ أَهْلِ جَنَّتِکَ، وَأُدِینُکَ یا رَبِّ بِوِلایَهِ عَلِیِّ بْنِ الحُسَیْنِ وَمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَمُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَعَلِیِّ بْنِ مُوسی وَمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَالحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ وَسَیِّدِی وَمَوْلایَ
------------
1- 55. اقبال الاعمال، 141.
صاحِبِ الزَّمانِ، أُدِینُکَ یا رَبِّ بِطاعَتِهِمْ وَوِلایَتِهِمْ وَبِالتَّسْلِیمِ بِما فَضَّلْتَهُمْ راضِیاً غَیْرَ مُنْکِرٍ وَلا مُسْتَکْبِرٍ [مُتَکَبِّرٍ] عَلی [مَعْنی ما أَنْزَلْتَ فِی کِتابِکَ. اللهمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَادْفَعْ عَنْ وَلِیِّکَ وَخَلِیفَتِکَ وَلِسانِکَ وَالقآئِمِ بِقِسْطِکَ وَالمُعَظِّمِ لِحُرْمَتِکَ وَالمُعَبِّرِ عَنْکَ وَالنّاطِقِ بِحُکْمِکَ وَعَیْنِکَ النّاظِرَهِ وَأُذُنِکَ السّامِعَهِ وَشاهِدِ عِبادِکَ وَحُجَّتِکَ عَلی خَلْقِکَ وَالُمجاهِدِ فِی سَبِیلِکَ وَالُمجْتَهِدِ فِی طاعَتِکَ وَاجْعَلْنِی وَوالِدَیَّ وَما وَلَدا وَوُلْدِی مِنَ الَّذِینَ یَنْصُرُونَهُ وَیَنْتَصِرُونَ بِهِ فِی الدُّنْیا وَالآخِرَهِ، اِشْعَبْ بِهِ صَدْعَنا وَارْتُقْ بِهِ فَتْقَنا. اللهمَّ أَمِتْ بِهِ الجَوْرَ وَدَمْدِمْ بِمَنْ نَصَبَ لَهُ وَاقْصِمْ رُؤُوسَ الضَّلالَهِ حَتّی لا تَدَعَ عَلَی الأَرْضِ مِنْهُمْ دَیّاراً»؛(1) بار الها! من تو را دینداری می کنم با اطاعتت و ولایتت و ولایت محمد پیامبرت (صلی الله علیه وآله)، و ولایت امیر مؤمنان (علیه السلام) دوست پیامبرت، و ولایت حسن و حسین دو نواده پیامبرت و دو سرور جوانان اهل بهشتت، و تو را دینداری می کنم ای پروردگار! به ولایت علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و آقا و مولایم صاحب الزمان - (علیهم السلام) – دینداری ات می کنم ای پروردگار! به اطاعت و ولایت ایشان و تسلیم بودن به آنچه آنان را برتری داده ای، با خشنودی بدون این که منکر باشم یا تکبر ورزم، به همان گونه که در کتابت نازل فرموده ای. بار الها! بر محمد و آل محمد (علیهم السلام) درود فرست و از ولیّ و خلیفه و زبان گویایت و بپاخاسته [برای اجرای]دادگری ات و تعظیم کننده حرمتت و بازگو کننده از سوی تو و گوینده حکم تو و چشم بیننده و گوش شنونده تو و گواه بندگانت و حجّت تو
------------
1- 56. اقبال الاعمال، 144.
بر خلقت و جهادگر در راهت و تلاشگر در طاعتت، هر گونه بلا را دفع کن و او را در امانتِ گم ناشدنی خویش قرار ده و با سپاهیان پیروزت تأیید فرمای و او را یاری نموده و از او حمایت کن و مرا و والدینم و آنچه متولد کرده اند و فرزندانم را از کسانی قرار ده که او را یاری می کنند و به او یاری می گیرند در دنیا و آخرت، پراکندگی مان را به او فراهم آور و جدایی های ما را به او منسجم گردان. ای خدا! به (ظهور) او ستم را بمیران و هر کس با او بستیزد نابودش ساز و سران گمراهی را پشت بشکن، تا این که احدی از آن ها را روی زمین به جای نگذاری.
27 - روز هیجدهم و شب نوزدهم ماه رمضان:
اهتمام به این دعا در آن مواقع، از ملاحظه دعاهای وارد شده منقول در «اقبال» به دست می آید، و خداوند در هر حال یاری کننده است.
28 - روز بیست و یکم ماه رمضان:
به ویژه پس از انجام نماز صبح؛ و بر این معنی دلالت می کند آنچه سید اجل علی بن طاووس در کتاب «اقبال» به سند خود، از حماد بن عثمان آورده که گفت: شب بیست و یکم ماه رمضان بر حضرت ابی عبد الله (امام صادق (علیه السلام)) وارد شدم، آن حضرت به من فرمود: ای حمّاد! غسل کرده ای؟ عرض کردم: آری، فدایت شوم! پس حصیری خواست سپس فرمود: نزدیک من بیا و نماز بگزار. و پیوسته نماز می خواند و من در کنارش نماز میگزاردم،
تا این که از همه نمازهای مان فراغت یافتیم، آن گاه به دعا کردن پرداخت و من بر دعایش آمین می گفتم تا این که سپیده دم فرا رسید، پس آن جناب اذان و اقامه گفت و بعضی از غلامان خود را فراخواند، جلو ایستاد و ما پشت سرش قرار گرفتیم و نماز صبح را به جای آورد، در رکعت اوّل سوره فاتحه الکتاب و سوره قدر، و در رکعت دوم سوره فاتحه الکتاب و سوره توحید را قرائت کرد. و چون از تسبیح و تحمید و تقدیس و ثنای خدای تعالی فراغت یافتیم و بر رسول خدا (صلی الله علیه وآله) درود فرستادیم و برای تمام مؤمنین و مؤمنات و مسلمین و مسلمات اوّلین و آخرین دعا کردیم، آن حضرت به سجده افتاد، ساعتی طولانی جز نفس کشیدن چیزی از او نمی شنیدم، سپس شنیدم که می گفت: «لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ مُقَلِّبَ القُلُوبِ وَالأَبْصارِ، لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ خالِقَ الخَلْقِ بِلا حاجَهٍ فِیکَ إِلَیْهِمْ، لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ مُبْدِئَ الخَلْقِ لا یَنْقُصُ مِنْ مُلْکِکَ شَیْءٌ. لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ باعِثَ مَنْ فِی القُبُورِ، لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ مُدَبِّرَ الأُمُورِ، لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ دَیّانَ الدِّینِ وَجَبّارَ الجَبابِرَهِ، لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ مُجْرِیَ المآءِ فِی الصَّخْرَهِ الصَّمّاء، لا إِلهَ إلّا أَنْتَ مُجْرِیَ المآءِ فِی النَّباتِ، لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ مُکَوِّنَ طَعْمِ الثِّمارِ، لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ مُحْصِی عَدَدِ القَطْرِ وَما تَحْمِلُهُ السَّحابُ، لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ مُحْصِی عَدَدِ ما تَجْرِی بِهِ الرِّیاحُ فِی الهَوآءِ، لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ مُحْصِی ما فِی البِحارِ مِنْ رَطْبٍ وَیابِسٍ، لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ مُحْصِی ما یَدُبُّ فِی ظُلُماتِ البِحارِ وَفِی أَطْباقِ الثَّری أَسْأَلُکَ بِکُلِّ اسْمٍ سَمّاکَ الَّذِی سَمَّیْتَ بِهِ نَفْسَکَ، أَوِ اسْتَأْثَرْتَ بِهِ فِی عِلْمِ الغَیْبِ عِنْدَکَ وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی إِذا دُعِیتَ بِهِ أَجَبْتَ وَإِذَا سُئِلْتَ بِهِ أَعْطَیْتَ، وَأَسْأَلُکَ بِحَقِّکَ عَلی مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَیْتِهِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِمْ وَبَرَکاتُکَ
وَبِحَقِّهِمُ الَّذِی أَوْجَبْتَهُ عَلی نَفْسِکَ وَأَنَلْتَهُمْ بِهِ فَضْلَکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَرَسُولِکَ الدّاعِی إِلَیْکَ بِإِذْنِکَ وَسِراجِکَ السّاطِعِ بَیْنَ عِبادِکَ فِی أَرْضِکَ وَسَمآئِکَ وَجَعَلْتَهُ رَحْمَهً لِلْعالَمِینَ وَنُوراً اِسْتَضآءَ بِهِ المُؤْمِنُونَ فَبَشَّرَنا بِجَزِیلِ ثَوابِکَ وَأَنْذَرَنا الأَلِیمَ مِنْ عَذابِکَ، أَشْهَدُ أَنَّهُ قَدْ جآءَ بِالحَقِّ مِنْ عِنْدِ الحَقِّ وَصَدَّقَ المُرْسَلِینَ، وَأَشْهَدُ أَنَّ الَّذِینَ کَذَّبُوهُ ذائِقُوا العَذابِ الأَلِیمِ، أَسْأَلُکَ یا الله یا الله یا الله، یا رَبّاهُ یا رَبّاهُ یا رَبّاهُ، یا سَیِّدِی یا سَیِّدِی یا سَیِّدِی، یا مَوْلایَ یا مَوْلایَ یا مَوْلایَ، أَسْأَلُکَ فِی هذِهِ الغَداهِ أَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ [وَآلِ مُحَمَّدٍ] وَأَنْ تَجْعَلَنِی مِنْ أَوْفَرِ عِبادِکَ وَسآئِلِیکَ نَصِیباً وَأَنْ تَمُنَّ عَلَیَّ بِفَکاکِ رَقَبَتِی مِنَ النّارِ، یا أَرْحَمَ الرّاحِمِینَ، وَأَسْأَلُکَ بِجَمِیعِ ما سَأَلْتُکَ وَما لَمْ أَسْأَلْکَ مِنْ عَظِیمِ جَلالِکَ ما لَوْ عَلِمْتُهُ لَسَأَلْتُکَ بِهِ أَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَیْتِهِ وَأَنْ تَأْذَنَ لِفَرَجِ مَنْ بِفَرَجِهِ فَرَجُ أَوْلِیآئِکَ وَأَصْفِیآئِکَ مِنْ خَلْقِکَ وَبِهِ تُبِیدُ الظّالِمِینَ وَتُهْلِکُهُمْ، عَجِّلْ ذلِکَ یا رَبَّ العالَمِینَ وَاعْطِنِی سُؤْلِی یا ذَا الجَلالِ وَالإِکْرامِ فِی جَمِیعِ ما سَأَلْتُکَ لِعاجِلِ الدُّنْیا وَآجِلِ الآخِرَهِ، یا مَنْ هُوَ أَقْرَبُ إِلَیَّ مِنْ حَبْلِ الوَرِیدِ أَقِلْنِی عَثْرَتِی وَأَقْلِبْنِی بِقَضآءِ حَوآئِجِی یا خالِقِی وَیا رازِقِی وَیا باعِثِی وَیا مُحْیِی عِظامِی وَهِیَ رَمِیمٌ، صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاسْتَجِبْ لِی دُعآئِی یا أَرْحَمَ الرّاحِمِینَ»؛ هیچ معبودِ حقّی جز تو نیست، دگرگون کننده دل ها و دیده هایی. هیچ خدایی جز تو نیست آفریننده خلق بی آن که نیازی در تو به آن ها باشد. هیچ خدایی جز تو نیست آغازگر آفرینش، از ملک تو چیزی کاسته نمی شود. هیچ معبود حقّی جز تو نیست برانگیزنده هر آن که در گورها است. هیچ معبود حقّی جز تو نیست تدبیر کننده امور (هستی). هیچ معبود حقّی جز تو نیست جزا دهنده و درهم
کوبنده ستمگران. هیچ معبود حقّی جز تو نیست روان کننده آب در سنگ سخت. هیچ معبود حقّی جز تو نیست جاری کننده آب در [میان]گیاهان. هیچ معبود حقّی جز تو نیست چگونگی دهنده مزه میوه ها. هیچ معبود حقّی جز تو نیست آگاه به تعداد قطره ها و آنچه ابرها حمل می کنند. هیچ معبود حقّی جز تو نیست آگاه به شماره آنچه بادها در هوا می پراکنند. هیچ معبود حقّی جز تو نیست دانای به شماره آنچه در دریاها از تر و خشک هست. هیچ معبود حقّی جز تو نیست شمارش کننده هر جنبنده ای که در تاریکی های دریاها و در طبقات خاک هست. از تو می خواهم به اسم تو که خودت را به آن نامیده ای یا در علم غیب خویش آن را به خود اختصاص داده ای. و تو را می خوانم به هر اسمی که احدی از خلقت، تو را به آن نامید، پیغمبر یا صِدّیق یا شهیدی یا کسی از فرشتگانت. و تو را می خوانم به آن نامی که هر گاه به آن خوانده شوی، اجابت می کنی و چون به آن سؤال گردی، می بخشی. و از تو می خواهم به حقّ تو، بر محمد و اهل بیت او - که درودها و برکاتت بر آن ها باد - و به حقّ آن ها که بر خودت آن را واجب ساخته ای و به سبب آن ایشان را به فضل خویش نایل فرموده ای، این که درود فرستی بر محمّد بنده ات و فرستاده ات دعوت کننده به فرمان تو به سوی تو، و چراغ درخشان تو در بین بندگانت در زمین و آسمانت، و او را رحمت برای عالمیان و نوری برای روشنایی گرفتن مؤمنان قرار دادی. پس، به پاداش فراوانت ما را مژده داد و از عذاب دردناکت ما را ترسانید، گواهی می دهم که او حق را از طرف حق آورد و فرستادگانت را تصدیق نمود، و شهادت می دهم که آن هایی که او را تکذیب کردند، عذاب دردناک را خواهند چشید. از تو می خواهم ای الله! ای الله! ای الله! ای پروردگار! ای پروردگار! ای پروردگار! ای
آقای من! ای آقای من! ای آقای من! ای مولای من! ای مولای من! ای مولای من! در این صبحگاه از تو می خواهم که بر محمد و آل او (علیهم السلام) درود فرستی و مرا از پُر قسمت ترین بندگان و درخواست کنندگانت قرار دهی، و بر من منّت نهی که گردنم را از آتش دوزخ برهانی، ای مهربان ترین مهربانان! و از تو می خواهم به تمام آنچه از تو سؤال نمودم و آنچه از تو درخواست نکردم از جلالتِ عظیم تو که اگر آن را می دانستم به آن از تو درخواست می کردم این که بر محمد و خاندان او درود فرستی و فرج کسی را که به فرج او، دوستان و برگزیدگان از خلقت گشایش یابند، را اجازه فرمایی و به (دست) او ستمگران را نابود و هلاک گردانی. زودتر آن را برسان، ای پروردگار عالمیان! و درخواستم را به من عطا کن، ای صاحب جلال و بزرگواری! آنچه را درخواست نمودم برای دنیای نزدیک و آخرت پس از این به من عنایت کن، ای آن که از رگ گردن به من نزدیک تری! لغزشم را جبران کن و با برآورده شدن حاجاتم مرا [از درگاهت]بازگردان، ای آفریدگار من! ای روزی دهنده به من! ای برانگیزاننده من! ای آن که استخوان های پوسیده ام را زنده خواهی کرد! بر محمد و آل محمد (علیهم السلام) درود بفرست و دعایم را به اجابت برسان، ای مهربان ترین مهربانان!.
هنگامی که از دعا فراغت یافت سر برداشت، عرضه داشتم: فدایت گردم تو دعا می کنی برای فرجِ کسی که به فرج او برگزیدگان و اولیای خداوند گشایش یابند، آیا تو خود آن کس نیستی؟ فرمود: نه. آن شخص قائم آل محمد (علیهم السلام) است. گفتم: آیا برای خروج او نشانه ای هست؟ فرمود: آری. کسوف خورشید هنگام برآمدنش دو سوم ساعت از روز گذشته، و خسوف
ماه شب بیست و سوم، و فتنه ای که بر اهل مصر سایه بلا افکند، و قطع شدن رود نیل، به آنچه برایت بیان نمودم بسنده کن و شب و روزت را در انتظار مولایت باش، که خداوند هر روز در کاری است، و هیچ کاری از کار دیگر او را باز ندارد، او الله پروردگار عالمیان است، و نگهداری دوستانش به او می باشد و آن ها نسبت به او بیمناکند.(1)
29 - بعد از ذکر مصیبت سیّد الشهداء (علیه السلام):
زیرا که این دعا نوعی یاری نمودن آن حضرت (علیه السلام) است. چنان که در بخش پیشین در مکرمت چهل و هفتم یادآور شدیم، و مؤیّد آن این است که یکی از دوستان صالح من یاد کرد این که: مولایمان حضرت حجّت (علیه السلام) را در خواب دیده بود، پس آن حضرت مضمون چنین مطلبی را فرموده بود که: من برای مؤمنی که مصیبت جدّ شهیدم را یادآور شود، سپس برای تعجیل فرج و تأیید من دعا نماید، دعا می کنم.
30 - بعد از زیارت آن حضرت (علیه السلام):
یعنی: پس از زیارت مولایمان صاحب الزمان (علیه السلام)، که شهید در کتاب «الدروس» به این مطلب تصریح کرده است.
می گویم: و شاهد بر این است آن که پس از زیارت هایی که برای آن
------------
1- 57. اقبال الاعمال، 200 - 201.
بزرگوار روایت شده، دعا برای آن حضرت هم - به طور خاصّ - رسیده است، که همه یا قسمتی از آن ها را در بخش هشتم کتاب ان شاء الله تعالی خواهیم آورد.
و نیز شاهد بر این، عقل و عرف می باشد، زیرا که بین مردم چنین متعارف است که چون در پیشگاه بزرگان حاضر شوند، برای آنان دعا می کنند. پس شایسته است که مؤمن آشنا به شیوه متداول بین مردم، چون خود را در پیشگاه مولایش حاضر می نماید تا او را زیارت کند، از این امر غافل نماند، به ویژه آن که بداند این کار موافق تمایل قلبی و مطابق با خواسته او است، به مقتضای توقیع رسیده از ناحیه مقدّس او که پیش تر روایت را آوردیم که فرموده: «وَأَکْثِرُوا الدُّعآءَ بِتَعْجِیلِ الفَرَجِ»؛ و بسیار دعا کنید برای زودتر رسیدن فرج.
31 - پس از گریستن از ترس خدای تعالی:
زیرا که این هنگام نزدیک ترین حالات است و جای استجابت دعاها می باشد، پس شایسته است که مؤمن با دعا کردن برای مولایش او را یاد کند تا اندکی از حقوق واجب آن حضرت را ادا کرده باشد.
و شاهد بر این است آنچه در وسائل - ابواب قواطع الصلاه - از محمد بن علی بن الحسین - شیخ صدوق قدس سره - به سندش از منصور بن یونس بزرج آمده که: از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم درباره کسی که در نماز واجب، خودش را به گریستن بزند تا این که گریه کند [چه صورت دارد؟] فرمود: به خدا سوگند!
روشنی چشم است، و فرمود: اگر چنین حالی دست داد، مرا در آن حال یاد کن. می گویم: پوشیده نیست که این امر، به خاطر آن است که امام زمان او بود و بر وی حق داشت، پس برای هر مؤمنی شایسته است که این را نسبت به امام زمان خودش عمل کند، تا با دل و زبان، حقّ آن امام (علیه السلام) را ادا کرده باشد.
32 - پس از تجدید هر نعمت و زوال هر محنت:
زیرا که امام عصر (علیه السلام) واسطه تمام نعمت ها است، و به برکت او هر محنت و رنج از ما دور می گردد، و پیش تر گفتیم که دعا برای واسطه نعمت، یکی از اقسام شکرانه نعمت است که در آن ترغیب شده. و از اینجا است که صلوات فرستادن بر محمد و آل محمد (علیهم السلام) را نیز هنگام تجدید نعمت ها ترجیح می دهیم، زیرا که آن ها اولیای نعمت ها هستند، چنان که در زیارت جامعه و روایات مستفیضه بلکه متواتره آمده است.
33 - هنگام وارد شدن غم و اندوه:
چون از جمله آثار و نتایج دعا برای آن حضرت (علیه السلام) آن است که: او درباره دعا کننده دعا می نماید - چنان که گذشت - پس دعای آن جناب سبب زایل شدن و بر طرف گشتن غم و اندوه دعا کننده می شود، و به جهت آنچه در چند روایت پیش تر آوردیم که امام (علیه السلام) در حزن و اندوه دوستانش اندوهگین می شود، و بی تردید در آن هنگام برای آن ها دعا می کند - چنان که در روایت
نیز اشاره شده -، پس شایسته است که دوستانش به او تأسّی جویند و اقتدا نمایند و برای بر طرف شدن همّ و غمش دعا کنند، به اضافه این که گاهی همّ و غم آن جناب مایه همّ دوستانش می گردد - چنان که در بعضی از روایات آمده - و در این هنگام دعا برای او بیشتر تأکید می یابد.
و می توان برای این مطلب تأیید گرفت از فرموده آن حضرت (علیه السلام)، در توقیعی که پیش تر آوردیم: «وَأَکْثِرُوا الدُّعآءَ بِتَعْجِیلِ الفَرَجِ فَإِنَّ ذلِکَ فَرَجُکُمْ». بنابر این که اسم اشاره (ذلک) به دعا برگردد، یعنی: این دعا سبب فرج و گشایش امر شما می شود و موجب راحتی شما از هر گونه شدّت و غم می گردد ان شاء الله تعالی.
34 - در سختی ها و گرفتاری ها:
شایسته است در مواقع سختی و گرفتاری برای تعجیل فرج آن حضرت بسیار دعا کرد، به جهت چند وجه:
اول:
این که مایه دعای آن جناب می شود - چنان که گذشت -.
دوم:
این که سبب دعای فرشتگان می گردد، زیرا که آن ها درباره کسی که در حقّ مؤمن غایب دعا کند دعا می نمایند - چنان که گذشت - و دعای آن ها - ان شاء الله تعالی - به اجابت می رسد.
سوم:
فرموده آن حضرت: «و بسیار دعا کنید برای تعجیل فرج، که همان فرج شما است» بنابر آنچه در گذشته بیان داشتیم.
چهارم
این که دعا برای آن حضرت گونه ای از توسّل به او است - که درود خداوند بر او باد - و آن بزرگوار وسیله نجات از سختی ها و بلیّات می باشد.
35 - پس از نماز تسبیح:
یعنی نماز جعفر بن ابی طالب (علیهما السلام)، به ویژه اگر آن را روز جمعه به جای آوری، و شاهد بر آن دعایی است که از مولایمان حضرت کاظم (علیه السلام) رسیده که در کتاب جمال الاسبوع(1) و غیر آن روایت گردیده. خداوند ما و سایر مؤمنین را به انجام آن توفیق دهد ان شاء الله تعالی.
36 - پیش از دعا برای خود و خانواده خود:
و دلیل بر این است آنچه در مکرمت چهاردهم یاد آور شدیم، اضافه بر این که مقتضای حقیقت ایمان همین است، چنان که در حدیث نبوی روایت آمده و حاصلش این است: مؤمن [در حقیقت] مؤمن نخواهد بود تا این که رسول خدا (صلی الله علیه وآله) را از خودش عزیزتر بداند، و خاندان پیغمبر را از خاندان خود عزیزتر بداند، و آنچه آن حضرت را مهموم ساخته از همّ خودش بالاتر باشد.
و بدون تردید دعا برای تعجیل فرج مولایمان صاحب الزمان (علیه السلام) از امور مهم است و دل ها به آن شفا می یابد، پس برای مؤمن شایسته است که پیش از
------------
1- 58. جمال الاسبوع، 292.
دعا برای خودش و خاندانش به آن آغاز نماید، تا حق رسول خدا و خاندان او - صلوات الله علیهم اجمعین - را رعایت کرده باشد.
37 - روز غدیر:
چون روزی است که خداوند در آن امیر مؤمنان و ائمه طاهرین (علیهم السلام) را به ولایت بر مؤمنین و جانشینی خاتم پیغمبران (صلی الله علیه وآله) اختصاص داد و آن ولایت را مولایمان صاحب الزمان از پدران معصومش (علیهم السلام) ارث می برد، پس چون مؤمن در این روز تسلّط غاصبین و چیره شدن ستمگران را مشاهده کند و مخفی بودن حافظ دین را بنگرد، ایمان و دوستی اش نسبت به آن حضرت، او را وا می دارند که برای زودتر شدن فرج دعا کند و ظهور آن جناب را از درگاه خداوند بخواهد و آسان شدن قیام و خروجش را مسألت نماید که روز تجدید پیمان بستن و عهد کردن [برای ولایت امامان (علیهم السلام)] است و دعا برای فرج صاحب الزمان از جمله مصادیق آن می باشد.
و شاهد بر تأکید آن دعا در روز غدیر، ورود آن به طور خاصّ در دعایی است که در کتاب های اقبال و زاد المعاد(1) یاد شده، اوّل آن دعا چنین است: «اللهمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ نَبِیِّکَ وَعَلِیٍ ّ وَلِیِّکَ وَالشَّأْنِ وَالقَدْرِ الَّذِی خَصَصْتَهُما بِهِ دُونَ خَلْقِکَ»؛ خدایا! به حقّ محمد پیامبرت و علی ولیّ ات و شأن و منزلتی که از بین خلایقت به آن ها اختصاص داده ای از تو می خواهم... و در آخر آمده: «اللهمَّ فَرِّج
------------
1- 59. اقبال الاعمال، 1/492؛ زاد المعاد: 342.
عَنْ أهلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ نِبِیِّکَ وَاکْشِفْ عَنْهُمْ و بِهِمْ عَن المُؤمنینَ الکُرُباتِ اللهمَّ امْلاءِ الأرْضَ بِهِمْ عَدْلاً کَما مُلِئَتْ ظُلْماً و جَوْراً وَأنجِزَ لَهُمْ ما وَعَدْتَهُمْ إنَّکَ لا تُخْلِفُ المیعادَ»؛ خدایا! بر خاندان محمد پیامبرت فَرَج و گشایش دِه و از آن ها و نیز از مؤمنین به سبب آن ها محنت ها و غم ها را بر طرف ساز، خداوندا زمین را به وجود آن ها پر از عدل کن چنان که از ظلم و جور پر شده است، و آنچه به ایشان وعده فرموده ای تحقق بخش به درستی که تو خُلف وعده نمی کنی.
و نیز مستحب است در این روز از خدای تعالی بخواهی که تو را از یاران آن حضرت - که خداوند ظهور و فرجش را زودتر گرداند - قرار دهد، که در دعای شریف طولانی در کتاب «اقبال» یاد شده، و در آخر آن دعا آمده: «اللهمَّ اِنِّی أَسْأَلُکَ بِالحَقِّ الَّذِی جَعَلْتَهُ عِنْدَهُمْ، وَبِالَّذی فَضَّلْتَهُمْ عَلَی العالَمِینَ جَمِیعاً أَنْ تُبارِکَ لَنا فِی یَوْمِنا هذَا الَّذِی أَکْرَمْتَنا فِیهِ بِالوَفآءِ لِعَهْدِکَ الَّذِی عَهَدْتَ إِلَیْنا وَالمِیثاقِ الَّذِی واثَقْتَنا بِهِ مِنْ مُوالاتِ أَوْلِیآئِکَ وَالبَرآئَهِ مِنْ أَعْدآئِکَ، وَتَمُنَّ عَلَیْنا بِنِعْمَتِکَ وَتَجْعَلَهُ عِنْدَنا مُسْتَقَرّاً ثابِتاً وَلا تَسْلُبْناهُ أَبَداً وَلا تَجْعَلْهُ عِنْدَنا مُسْتَوْدَعاً فَإِنَّکَ قُلْتَ: «فَمُسْتَقَرٌّ وَمُسْتَوْدَعٌ» فَاجْعَلْهُ مَسْتَقَرّاً ثابِتاً وَارْزُقْنا نَصْرَ دِینِکَ مَعَ وَلِیٍّ هادٍ مِنْ أَهْلِ بَیْتِ نَبِیِّکَ قآئِماً رَشِیداً هادِیاً مَهْدِیّاً مِنَ الضَّلالَهِ إِلَی الهُدی وَاجْعَلْنا تَحْتَ رایَتِهِ وَفِی زُمرَهِ شُهَدآءَ مَقْتُولِینَ فِی سَبِیلِکَ وَعَلی نُصْرَهِ دِینِکَ»؛ خداوندا! از تو می خواهم به حقّی که نزد آنان (خاندان پیغمبر) قرار داده ای و به آنچه بر تمام جهانیان برتری شان بخشیده ای، این که این روز را بر ما مبارک سازی، این روز که ما را در آن، به جهت وفای به عهد که با ما بسته ای و پیمانی که از ما گرفته ای، گرامی مان داشته ای، پیمان دوستی و پیروی اولیائت و بیزاری از دشمنانت، [و از تو می خواهم] که با نعمتت بر ما منّت نهی
و آن را نزد ما قرار یافته پایدار نمایی و هیچ گاه این نعمت (ولایت) را از ما مگیر و آن را نزد ما به طور امانت قرار مده، که تو فرموده ای: (پس قرار یافته است و امانت سپرده شده) پس آن را برقرار و پایدار کن، و یاری دینت را در خدمت ولیّ هدایت کننده ای از خاندان پیغمبرت به ما روزی فرمای، آن هنگام که به ارشاد بپاخیزد و هدایتگر هدایت شده از گمراهی به سوی راه راست بوده باشد، و ما را زیر پرچم او و در شمار شهیدان راستینی که در راه تو و به خاطر یاری دینت کشته شده باشند، قرار بده.
و نزدیک به این عبارت در دعای یاد شده در «زاد المعاد» آمده، و آنچه آوردیم برای اهل بینش و هدایت خواهان بسنده است.
38 - مطلق اوقات شریفه و شبها و روزهای متبرکه:
و دلیل بر این است آنچه در «مزار بحار» به سند خود، از فیض بن المختار از ششمین امام بر حق - که درود های خداوند آمرزنده بر آن ها باد -، آورده: درباره زیارت حضرت ابی عبد الله الحسین (علیه السلام) از امام صادق (علیه السلام) چنین سؤال شد: آیا زیارت را وقتی هست که از وقت دیگر بهتر باشد؟ فرمود: او را - که درود خداوند بر او باد - در هر وقت و به هر هنگام زیارت کنید که زیارت او بهترین موضوع است، هر کس آن را بسیار انجام دهد خیر بسیار برای خود فراهم آورده، و هر که آن را کم تر انجام دهد خیر کمتری برایش خواهد بود، و در اوقات شریفه زیارت تان را قرار دهید که کارهای نیک در آن ها چند برابر است، و آن اوقات هنگام فرود آمدن فرشتگان برای زیارت او است...
می گویم: محل شاهد، فرموده آن حضرت (علیه السلام) است که: «کارهای نیک در
آن ها چند برابر است» چون بدون تردید، دعا از بهترین عبادت ها است، به خصوص دعای یاد شده - یعنی درخواست تعجیل فَرَج و ظهور برای امام مظلوم غایب (علیه السلام) - و آنچه ذکر کردیم همچون نوری بر فراز کوه طور روشن و آشکار است.
39 - هنگام حضور در مجلس مخالفین و غاصبین حقوق امامان:
هرگاه در مجلس مخالفین و غصب کنندگان حقوق ائمه طاهرین (علیهم السلام) حضور یافتی، برای تعجیل ظهور امام عصر (عجّل الله فرجه الشریف) دعا کن؛ به جهت روایتی که در «کامل الزیارات» در باب زیارت های امام حسین (علیه السلام) آمده که: یونس بن ظبیان به حضرت ابی عبد الله (امام صادق (علیه السلام)) عرضه داشت: فدایت شوم؛ من در مجالس این قوم یعنی فرزندان س ا ب ع (بنی عباس) شرکت می کنم، چه بگویم؟ فرمود: هر گاه در مجالس آن ها حضور یافتی و به یاد ما افتادی، پس بگو: «اللهمَّ أَرِنَا الرَّخآءَ وَالسُّرُورَ فَإِنَّکَ تَأْتِی عَلی کُلِّ ما تُرِیدُ...»؛ خداوندا! زندگی فراخ و خوشحالی را به ما بنمایان که تو هر چه را بخواهی توانی آورد...
پوشیده نیست که این دعا برای حصول فرج و ظهور دولت حق است و این دعای جامعی است، چنان که به این مطلب توجه دادند با عبارت: «فَإِنَّکَ تَأْتِی عَلی کُلِّ ما تُرِیدُ». و مخفی مباد که این دعا به این عبارت به جهت تقیّه است، بنابراین خصوصیتی ندارد که همین تعبیر گفته شود، بلکه محبوبیت
دعا برای فرج آن ها و اهتمام ورزیدن به آن، هنگام حضور یافتن در مجالس مخالفین به هر گونه ای که برای مؤمن میسّر باشد، از این عبارت به دست می آید که شخص مؤمن برای حصول فرج ایشان و ظهور دولتشان، که خدای - عزّوجلّ - وعده فرموده، به درگاه او توجّه و نیایش نماید، که او به بندگان نزدیک است و دعایشان را به اجابت می رساند.
40 - چهل روز مداومت به دعا برای فرج:
زیرا که مداومت کردن به هر عبادتی تا چهل روز اثر خاصّ و فواید ویژه ای دارد، از همین روی ترغیب به آن در اخبار رسیده از امامان معصوم (علیهم السلام) به طور عموم و خصوص آمده است.
امّا به طور عام:
در حدیث معروفی از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله) در چند کتاب معتبر روایت شده که: «هر آن بنده ای که تا چهل روز عمل خالصانه ای برای خدا انجام دهد، خداوند چشمه های حکمت از دلش بر زبانش جاری سازد(1)». و به این مضمون یا نزدیک به آن چندین روایت وارد شده است.
و امّا به طور خاص:
همان است که در بحار به نقل از تفسیر عیّاشی، از فضل بن ابی قره آمده که گفت: شنیدم ابوعبد الله امام صادق (علیه السلام) می فرمود: «خداوند به ابراهیم وحی کرد که برای تو فرزندی متولّد خواهد شد، پس [ابراهیم (علیه السلام)] این را به ساره باز گفت، ساره [با شگفتی]پرسید: آیا خواهم
------------
1- 60. بحارالانوار، 70/242.
زایید در حالی که پیرزنی هستم؟! پس خداوند به [ابراهیم]وحی فرمود که: او [ساره]خواهد زایید و فرزندانش چهارصد سال اذیت خواهند کشید، به جهت این که سخن مرا جواب گفت. امام صادق (علیه السلام) فرمود: پس چون اذیت و رنج بر بنی اسرائیل به طول انجامید، چهل روز به درگاه خداوند ناله و گریه کردند، پس خداوند به موسی و هارون وحی فرمود که آن ها را از دست فرعون خلاص کند، که صد و هفتاد سال آزار را از آن ها کاست. راوی گوید: سپس حضرت ابوعبد الله امام صادق (علیه السلام) فرمود: همچنین شما هم اگر انجام دهید البته خداوند بر ما گشایش خواهد داد، ولی اگر این گونه نباشید، این امر تا آخرین حدّ خود به طول خواهد انجامید.
می گویم: آنچه مربوط به شرح این حدیث می باشد، در باب گذشته بیان شد. و نیز بر این مطلب دلالت می کند: ترغیب به خواندن دعای عهد که از امام صادق (علیه السلام) روایت گردیده است، که تا چهل روز خوانده شود، از آن غفلت مکن.
41 - ماه محرّم:
و هر روزی که در آن ظلمی از دشمنان بر امامان برحق (علیهم السلام) واقع شده، زیرا که ایمان و محبّت شخص مؤمن نسبت به ایشان، و حزن و اندوهش بر مصیبت های آنان، او را برمی انگیزاند که در پی خونخواهی و انتقام جویی و دادخواهی امامان (علیهم السلام) باشد، و این امور در چنین زمان هایی فراهم نمی گردد، مگر با درخواست زودتر شدن ظهور و تعجیل فرج مولایمان صاحب الزمان (علیه السلام)، چنان که پوشیده نیست.
مکان هایی که دعا در آن ها بیشتر تأکید شده مکان هایی که دعا در آن ها بیشتر تأکید شده
بدان که همان طور که دعا برای تعجیل فرج مولایمان حضرت حجّت (علیه السلام) در زمان های مخصوصی تأکید شده، همچنین در جاهای معیّنی نیز مؤکّد است، یا از جهت تأسّی جستن و اقتدا کردن به آن حضرت (علیه السلام) و یا به خاطر روایت شدن آن از امامان بزرگوار و یا از روی اعتبارات عقلی که نزد اهل فهم مقبول می باشد، از جمله آن اماکن:
1 - مسجد الحرام:
و شاهد بر آن - اضافه بر این که گمان مستجاب شدن دعا در آن مکان قوی است، پس شایسته است آنچه می دانیم نزد خدای - عزّوجلّ - و اولیائش اهمیت دارد و سودش به عموم دوستانش می رسد، اهتمام ورزیم - دعای آن حضرت در آن جا است، که شیخ صدوق (رحمه الله) در کتاب «کمال الدین» روایت آورده، و می گوید: حدیث کرد ما را محمد بن موسی بن المتوکل، گفت: حدیث آورد برای ما عبد الله بن جعفر حمیری که گفت: از محمد بن عثمان عَمْری (رحمه الله) پرسیدم: آیا صاحب این امر را دیده ای؟ گفت: آری. و آخرین باری که او را دیدم کنار بیت الله الحرام بود، در حالی که می گفت: «اللهمَّ أَنْجِزْ لِی ما وَعَدْتَنِی»؛ خداوندا! وعده ای را که به من داده ای تحقّق بخش.
و نیز شیخ صدوق (رحمه الله) گفته: حدیث آورد ما را محمد بن موسی بن المتوکل، گفت: حدیث آورد ما را عبد الله بن جعفر حمیری، گفت: شنیدم
محمد بن عثمان عَمْری می گفت: او - که درود خداوند بر وی باد - را دیدم در حالی که کنار رکن مستجار، به دامن کعبه چنگ زده بود و می گفت: «اللهمَّ انْتَقِمْ لِی مِنْ أَعْدآئِی»؛ خدایا! برای من از دشمنانم انتقام بگیر.
2 - عرفات:
در همان محلّی که حاجیان توقّف می کنند، و دلیل بر آن، وارد بودنش در دعایی است که از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که در آن جا خوانده شود، این دعا در کتاب «زاد المعاد» مذکور است، مردمان نیک سیرت به آن مراجعه کنند.
3 - سرداب:
یعنی سرداب غیبت در شهر سامرّا، و شاهد بر اهتمام به دعا در آن محل مقدّس، ادعیه و زیاراتی است که در کتب زیارات وارد شده، شاید قسمتی از آن ها را در باب هشتم بیاوریم ان شاء الله تعالی.
4 - جاهای منسوب به آن حضرت (علیه السلام):
اماکن شریف و مقدّسی که آن جناب در آن ها توقف کرده و به آن جا ها قدم نهاده، مانند مسجد کوفه، مسجد سهله، مسجد صعصعه، مسجد جمکران و غیر آن ها. چون شیوه اهل مودّت و عادت صاحبان محبت است که هرگاه جای درنگ و محلّ توقّف محبوب خویش را بنگرند، به یاد خوبی های او
افتند و از فراقش متألّم شوند، و درباره اش دعا کنند، بلکه به محلّ توقّف و منزلگاه او مأنوس گردند، چنان که گفته شده:
أَمُرُّ عَلی جِدارِ دِیارِ لَیْلی * * * أُقَبِّلُ ذَا الجِدارَ وَذَا الدِّیارا
فَما حُبُّ الدِّیارِ شَغَفْنَ قَبْلِی * * * وَلکِنْ حُبُّ مَنْ سَکَنَ الدِّیارا
بر دیوارهای دیار لیلی می گذرم، دیوارها و دیارش را می بوسم. محبت شهر و دیار دلم را شیفته ننموده، ولی محبت آن که در این دیار سکونت گرفته، دلم را شیدا کرده است.
و نیز در همین معنی گفته شده:
وَمِنْ مَذْهَبِی حُبُّ الدِّیارِ لِأَهْلِها * * * وَلِلنّاسِ فِیما یَعْشِقُونَ مَذاهِبُ
و از شیوه من، دوست داشتن شهر و دیاری به خاطر اهل آن است و مردم در آنچه عشق می ورزند، شیوه های گوناگونی دارند.
پس شایسته است که مؤمن مخلص هرگاه به سرداب مبارک وارد شد، یا یکی از اماکن توقف آن حضرت را زیارت کرد، به یاد صفای مولایش باشد و ویژگی های جمال و جلال و کمال آن بزرگوار را در خاطر بیاورد و توجه کند که آن جناب از ظلم و تجاوز اهل عناد و گمراهان در چه وضعی به سر می برد و از تصوّر آن احوال کاملاً متأثّر گردد و از درگاه خدای قادر متعال بخواهد که گشایش امر قیام مولایش را آسان کند و امید او را از جهت دفع دشمنان و یاری دوستانش برآورده سازد.
اضافه بر این که، آن اماکن مقدّسه و جاهای یاد شده، محل های عبادت
و دعای آن حضرت (علیه السلام) می باشند، بنابراین سزاوار است که مؤمن دوستدار آن جناب به او تأسّی کند، زیرا که دعا برای تعجیل فرج وبر طرف شدن غم واندوه از چهره انورش از بهترین عبادت ها ومهم ترین دعاها است.
5 - حرم حضرت سید الشهداء (علیه السلام):
و از جمله جاهایی که دعا برای تعجیل فرج در آن ها مؤکّد است، حرم مطهر مولای شهید مظلوممان حضرت ابی عبد الله الحسین (علیه السلام) است، چون هرگاه مؤمن در حرم شریف آن حضرت، انواع ظلم و مصیبتی که بر او و خاندان گرامی اش وارد آمده، در ذهن مجسّم کند و بداند که خونخواه آن جناب و انتقام گیرنده از دشمنان و ستم کنندگان به او، مولایمان صاحب الزمان (علیه السلام) است، عقل و مودّتش او را خواهند برانگیخت که برای تعجیل فرج و ظهور آن حضرت دعا نماید و با تضرع و زاری، این امر را از درگاه الهی بخواهد.
و شاهد بر این است، آنچه در روایت ابوحمزه ثمالی در باب هفتاد و نهم «کامل الزیارات»، از امام صادق (علیه السلام) آمده که در جایی از آن زیارت فرموده: پس از درود فرستادن بر حسین (علیه السلام)، بر همه امامان (علیهم السلام) درود می فرستی، همچنان که بر حسن و حسین (علیها السلام) درود فرستادی، و می گویی: خداوندا! به آن ها کلمات خویش را تمام گردان و وعده ات را به ایشان تحقق بخش... (1).
و در جای دیگر، از همان زیارت فرموده:... سپس گونه ات را بر آن بگذار
------------
1- 61. کامل الزیارات، 405.
و بگو: «اللهمَّ رَبَّ الحُسَیْنِ اِشْفِ صَدْرَ الحُسَیْنِ. اللهمَّ رَبَّ الحُسَیْنِ اُطْلُبُ بِدَمِ الحُسَیْنِ...»؛(1) خداوندا! ای پروردگار حسین! سینه حسین را شفا بده. خداوندا! ای پروردگار حسین! برای حسین خونخواهی کن. جهت دلالت این عبارت روشن است، چون مولایمان حضرت حجّت (علیه السلام) است که برای حسین (علیه السلام) خونخواهی می کند و با انتقام گرفتن از دشمنانش، سینه اش را شفا می دهد.
6 - حرم مولایمان حضرت رضا (علیه السلام):
به جهت وارد بودن آن، در زیارتی که در «کامل الزیارات» (2) روایت گردیده که در آن زیارت پس از درود فرستادن بر یکایک امامان (علیهم السلام) آمده: «اللهمَّ صَلِّ عَلی حُجَّتِکَ وَوَلِیِّکَ وَالقآئِمِ فِی خَلْقِکَ صَلاهً نامِیَهً باقِیَهً تُعَجِّلُ بِها فَرَجَهُ وَتَنْصُرُهُ بِها...»؛ خداوندا! بر حجّت و ولیّ ات و قائم در خلقت درود بفرست، درودی روزافزون و پایدار که به آن فرجش را زودتر کنی و به آن پیروزش گردانی.
7 - حرم عسکریین (علیهما السلام):
در شهر سُرّ من رأی (سامرّا)؛ و شاهد بر آن است، آنچه در زیارتی که در همان کتاب(3) برای ایشان روایت آمده که: «اللهمَّ عَجِّلْ فَرَجَ وَلِیِّکَ وَابْنَ وَلِیِّکَ، وَاجْعَلْ فَرَجَنا مَعَ فَرَجِهِمْ یا أَرْحَمَ الرّاحِمِینَ»؛ پروردگارا! فرج و گشایش [امر
------------
1- 62. کامل الزیارات، 414.
2- 63. کامل الزیارات، 517.
3- 64. کامل الزیارات، 521.
حکومت] ولیّ ات و فرزند ولیّ ات را زودتر برسان و گشایش وضع ما را با فرجِ ایشان قرار ده، ای مهربان ترین مهربانان.
8 - حرم هر یک از امامان (علیهم السلام):
زیرا که این دعا از بهترین وسایل نزدیک شدن و تقرّب جستن به ایشان است و مایه مسرت و خشنودی آنان می باشد. و شاهد بر این است، آنچه در کتاب «کامل الزیارات» در باب زیارت همه امامان (علیهم السلام) روایت شده است. بلکه می توان گفت: این دعا از مهم ترین وظایف مردم در هر جایی که ویژگی و احترامی دارد می باشد، که خداوند - تعالی شأنه - فرموده: «فِی بُیُوتٍ أَذِنَ الله أَنْ تُرْفَعَ وَیُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ» (1)
در خانه هایی که خداوند دستور فرموده رفعت یابند و در آن ها نام او یاد شود. که این دعا از بهترین ذکرها و محبوب ترین آن ها نزد صاحبان بصیرت و مهم ترین آن ها نزد اهل عبرت است، پس باید که در همه اوقات از شب و روز به آن اهتمام ورزند.
------------
1- 65. سوره نور، آیه 36.
فهرست منشورات مسجد مقدّس جمکران
1 - قرآن کریم (وزیری، کیفی، جیبی)
2 - کلیات مفاتیح الجنان(وزیری، جیبی)
3 - منتخب مفاتیح الجنان (جیبی)
4 - نهج البلاغه /(وزیری، جیبی)
5 - صحیفه سجادیه
6 - ادعیه و زیارات امام زمان (علیه السلام)
7 - آئینه اسرار
8 - آثار گناه در زندگی و راه جبران
9 - آخرین پناه
10 - آخرین خورشید پیدا
11 - آشنایی با چهارده معصوم (1و2)
12 - آقا شیخ مرتضی زاهد
13 - آیین انتظار (مختصر مکیال المکارم)
14 - ارتباط با خدا
15 - از زلال ولایت
16 - اسلام شناسی و پاسخ به شبهات
17 - امامت، غیبت، ظهور
18 - امامت و غیبت از دیدگاه علم کلام
19 - امامت و ولایت در امالی شیخ صدوق
20 - امام رضا، امام مهدی و حضرت معصومه (علیهم السلام)(روسی)
21 - امام رضا (علیه السلام) در رزمگاه ادیان
22 - امام شناسی و پاسخ به شبهات
23 - انتظار بهار و باران
24 - انتظار و انسان معاصر
25 - اهّمیت اذان و اقامه
26 - با اولین امام در آخرین پیام
27 - بامداد بشریت
28 - بهتر از بهار/کودک
29 - پرچمدار نینوا
30 - پرچم هدایت
31 - پیامبر اعظم (صلی الله علیه وآله) و تروریسیم و خشونت طلبی
32 - پیامبر اعظم (صلی الله علیه وآله) و جهاد و برده داری
33 - پیامبر اعظم (صلی الله علیه وآله) و حقوق اقلیت ها و ارتداد
34 - پیامبر اعظم (صلی الله علیه وآله) و حقوق زن
35 - پیامبر اعظم (صلی الله علیه وآله) و صلح طلبی
36 - تاریخ امیر المؤمنین (علیه السلام) / دو جلد
37 - تاریخ پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله)/دو جلد
38 - تاریخچه مسجد مقدس جمکران/(فارسی،عربی،اردو،انگلیسی)
39 - تاریخ سید الشهداء (علیه السلام)
40 - تجلیگاه صاحب الزمان (علیه السلام)
41 - تشرف یافتگان (چهار دفتر)
42 - جلوه های پنهانی امام عصر (علیه السلام)
43 - چهارده گفتار /ارتباط معنوی با حضرت مهدی (علیه السلام)
44 - چهل حدیث /امام مهدی (علیه السلام) در کلام امام علی (علیه السلام)
45 - چهل حدیث برگزیده از پیامبر اعظم (صلی الله علیه وآله)
46 - حضرت مهدی (علیه السلام) فروغ تابان ولایت
47 - حکمت های جاوید
48 - ختم سوره های یس و واقعه
49 - خزائن الاشعار (مجموعه اشعار)
50 - خورشید غایب (مختصر نجم الثاقب)
51 - خوشه های طلایی (مجموعه اشعار)
52 - دار السلام
53 - داستان هایی از امام زمان (علیه السلام)
54 - داغ شقایق (مجموعه اشعار)
55 - در انتظار منجی (روسی)
56 - در جستجوی نور
57 - در کربلا چه گذشت؟ (ترجمه نفس المهموم)
58 - دفاع از حریم امامت و ولایت(مختصر شب های پیشاور)
59 - دلشده در حسرت دیدار دوست
60 - دین و آزادی
61 - رجعت یا حیات دوباره
62 - رسول ترک
63 - روزنه هایی از عالم غیب
64 - زیارت ناحیه مقدّسه
65 - سحاب رحمت
66 - سخنرانی مراجع در مسجد جمکران
67 - سرود سرخ انار
68 - سقّا خود تشنه دیدار
69 - سلفی گری (وهابیت) و پاسخ به شبهات
70 - سیاحت غرب
71 - سیمای امام مهدی (علیه السلام) در شعر عربی
72 - سیمای جهان در عصر امام زمان (علیه السلام)(دوجلدی)
73 - سیمای مهدی موعود (علیه السلام) در آئینه شعر فارسی
74 - شرح زیارت جامعه کبیره (ترجمه الشموس الطالعه)
75 - شمس وراء السحاب/ عربی
76 - صبح فرا می رسد
77 - ظهور حضرت مهدی (علیه السلام)
78 - عاشورا تجلّی دوستی و دشمنی
79 - عریضه نویسی
80 - عطر سیب
81 - عقد الدرر فی أخبار المنتظر (علیه السلام)/عربی
82 - علی (علیه السلام) مروارید ولایت
83 - علی (علیه السلام) و پایان تاریخ
84 - غدیرخم (روسی، آذری لاتین)
85 - غدیرشناسی و پاسخ به شبهات
86 - فتنه وهابیت
87 - فدک ذوالفقار فاطمه (علیها السلام)
88 - فریادرس
89 - فرهنگ اخلاق
90 - فرهنگ تربیت
91 - فرهنگ درمان طبیعی بیماری ها(پخش)
92 - فوز اکبر
93 - فریادرس
94 - قصه های تربیتی
95 - کرامات المهدی (علیه السلام)
96 - کرامت های حضرت مهدی (علیه السلام)
97 - کمال الدین وتمام النعمه (دو جلد)
98 - کهکشان راه نیلی (مجموعه اشعار)
99 - گردی از رهگذر دوست (مجموعه اشعار)
100 - گفتمان مهدویت
101 - گنجینه نور و برکت، ختم صلوات
102 - مام فضیلت ها
103 - مشکاه الانوار
104 - مفرد مذکر غائب
105 - مکیال المکارم (دو جلد)
106 - منازل الآخره، زندگی پس از مرگ
107 - منجی موعود از منظر نهج البلاغه
108 - منشور نینوا
109 - موعودشناسی و پاسخ به شبهات
110 - مهدی (علیه السلام) تجسّم امید و نجات
111 - مهدی منتظر (علیه السلام) در اندیشه اسلامی
112 - مهدی موعود (علیه السلام)، ترجمه جلد 13 بحار - دو جلد
113 - مهربان تر از مادر / نوجوان
114 - مهر بیکران
115 - میثاق منتظران (شرح زیارت آل یس)
116 - ناپیدا ولی با ما/(فارسی،ترکی استانبولی، انگلیسی، بنگالا)
117 - نجم الثاقب
118 - نجم الثاقب (دوجلدی)
119 - ندای ولایت
120 - نشانه های ظهور او
121 - نشانه های یار و چکامه انتظار
122 - نگاهی به مسیحیت و پاسخ به شبهات
123 - نماز شب
124 - نهج الکرامه گفته ها و نوشته های امام حسین (علیه السلام)
125 - و آن که دیرتر آمد
126 - واقعه عاشورا و پاسخ به شبهات
127 - وظایف منتظران
128 - ویژگی های حضرت زینب (علیها السلام)
129 - هدیه احمدیه/(جیبی، نیم جیبی)
130 - همراه با مهدی منتظر
131 - یاد مهدی (علیه السلام)
132 - یار غائب از نظر(مجموعه اشعار)
133 - ینابیع الحکمه/عربی - پنج جلد
جهت تهیه و خرید کتاب های فوق، می توانید با نشانی:
قم - صندوق پستی 617، انتشارات مسجد مقدّس جمکران مکاتبه و یا با شماره تلفن های 7253700، 7253340 - 0251 تماس حاصل نمایید.
کتاب های درخواستی بدون هزینه پستی برای شما ارسال می گردد.
سایر نمایندگی های فروش:
تهران: 66939083، 66928687 - 021
یزد: 6246489، 2-6280671 - 0351
فریدون کار: 14 - 5664212 - 0122