سیمای ماه دوازدهم در سی جزء قرآن

سیمای ماه دوازدهم در سی جزء قرآن

محمود اباذری
ناشر: انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود
نوبت چاپ: دوم/ زمستان1395

فهرست مطالب

تقدیم به...................5
پیشگفتار...................6
مقدمه...................11
جزء اول...................16
ایمان به حجّت غایب و قطعیت ظهور...................17
جزء دوم...................20
کابینه دولت موعود...................21
سنت ابتلاء و آزمایش...................25
غربال یاران...................28
جزء سوم...................32
کوثرِ «حکمت»...................33
جزء چهارم...................36
امدادهای غیبی...................37
مرزبانی از حق بویژه امامت ومهدویت...................40
جزء پنجم...................43
فرمانِ اطاعت از زمامداران معصوم الهی...................44
جزء ششم...................48
یارانی بی نظیر...................49
جزء هفتم...................52
نابودی ریشه ظلم و ظالمین...................53
جزء هشتم...................56
ضرب الاجل توبه و جبران آنچه از دست رفته...................57
جزء نهم...................59
بارش خیر و برکت...................60
جهاد در راه خدا و فراهم شدن زمینه یکتاپرستی و سعادت بشر...................63
جزء دهم...................66
اسلام دین واحد جهانی خواهد شد...................67
جزء یازدهم...................72
شایسته سالاری در امر هدایت...................73
جزء دوازدهم...................76
سلام بر بقیة الله...................77
جزء سیزدهم...................80
یوسفِ حضرت فاطمه...................81
استمرار هدایت الهی تا قیامت...................84
جزء چهاردهم...................87
پایان مهلت ابلیس...................88
جزء پانزدهم...................91
در چه کاروانی با کدام قافله سالار در مسیر زندگی خود، به پیش می روی؟!...................92
دلیل غیبت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و آثار وجودی او...................96
جزء شانزدهم...................102
جوجه را آخر پاییز می شمارند...................103
جزء هفدهم...................107
مدیریت جهانی عالم به وسیله شایسته ترین انسان ها...................108
عطر پاکی در سراسر عالم...................111
جزء هجدهم...................114
تحقق هدف خلقت با حاکمیت جهانی توحید ناب...................115
جزء نوزدهم...................118
ندای آسمانی...................119
جزء بیستم...................122
مضطرّ...................123
رجعت...................126
سنت زیبای نجات مستضعفان و نابودی مستکبران...................130
جزء بیست و یکم...................134
نعمت پنهان...................135
جزء بیست و دوم...................139
قرار آسمان و زمین...................140
جزء بیست و سوم...................143
دلیل غیبت حجت خدا...................144
جزء بیست و چهارم...................147
وضعیت جهان پس از ظهور و حدیثی شکفت انگیز...................148
جزء بیست و پنجم...................152
نزول حضرت عیسی مسیح (علیه السلام) ...................154
جزء بیست و ششم...................156
نشانه های قیامت...................158
جزء بیست و هفتم...................161
منتظران! به هوش باشید...................163
جایگاه انتظار و پاداش عظیم منتظران...................166
جزء بیست و هشتم...................170
اشتیاق و آرزوی یاری حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف)...................172
جزء بیست و نهم...................175
چرا مضطرّ و بی قرار اماممان نشده ایم؟!...................177
جزء سی ام...................181
صاحب و میزبان شب قدر...................184
نمایه موضوعی آیات مطرح شده...................188
فهرست برخی از منابع آیات مهدویت برای مطالعه بیشتر...................188
کتاب نامه...................189

-----------------

تقدیم به:
سید الأوصیاء، مظهر العجائب، اسد الله الغالب، قسیم الجنه و النار، نفس الرسول، زوج البتول، باب مدینه العلم، النَّبأ العظیم، ابو الائمه الطاهرین، مولی الموحدین، امیرالمؤمنین، یعسوب الدین، حبل الله المتین، قرآن ناطق، ابو الحسن علی بن ابی طالب (علیه السلام) آنکه فرمود: «اگر بخواهم می توانم بار چهل شتر را از شرح «بسم الله» فراهم سازم».(1)
-----------------

1- . «رَوَی ابْنُ عَبَّاسٍ عَنْهُ أَنَّهُ شَرَحَ لَهُ فِی لَیْلَهٍ وَاحِدَهٍ مِنْ حِینَ أَقْبَلَ ظَلَامُهَا حَتَّی أَسْفَرَ صَبَاحُهَا فِی شَرْحِ الْبَاءِ مِنْ بِسْمِ الله وَ لَمْ یَتَقَدَّمْ إِلَی السِّینِ وَ قَالَ لَوْ شِئْتُ لَأَوْقَرْتُ أَرْبَعِینَ بَعِیراً مِنْ شَرْحِ بِسْمِ الله»؛ (علامه مجلسی، بحارالانوار، ج40، ص186).

(٥)

پیشگفتار
قرآن و عترتِ رسول خدا (علیهم السلام)، دو امانت گرانبهایی است که در میان امت به ودیعت گذاشته شده است؛ چنانچه رسول خدا در حدیث ثقلین، پس از معرفی این دو امانت گرانبها فرمودند: «فَانْظُرُوا کَیْفَ تَخْلُفُونی فِیهِمَا؛ پس بنگرید درباره این دو؛ چگونه جانشینی برایم خواهید بود»(1).
«هنگامی که موسی خشمگین و اندوهناک به سوی قوم خود بازگشت، گفت: پس از من، بد جانشینانی برایم بودید (و آیین مرا ضایع کردید)!»(2)
برای اینکه سرنوشت ما همانند قوم ناسپاس بنی اسرائیل نباشد، لازم و ضروری است تا نهایت توجه به این دو امانت و آگاهی و شناخت و عمل خالصانه به سفارش های آن ها را داشته باشیم تا پس از ندای ((وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُون؛ آن ها را نگهدارید که باید بازپرسی شوند!))(3) پاسخ قابل قبولی داشته باشیم.
یکی از زیباترین و مهم ترین موضوعات در عرصه شناخت، موضوع «امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از دیدگاه قرآن» است. کتاب پیش رو بر آن است تا با یک نگاه کاربردی و با بهره گیری از روایات تفسیری و تبیینی اهل بیت (علیهم السلام)، تعدادی از آیات قرآن که ناظر به موضوع مهدویت است را انتخاب کند و با بیان چند نکته کاربردی در راه شناختِ وظیفه در دوران غیبت حجت خدا قدمی بردارد؛ بنابراین، در آغاز از هر جزء یک آیه انتخاب شد، سپس برای تکمیل موضوعات قرآنی مهدوی، ((أَتْمَمْناها بِعَشْر)) ده آیه دیگر نیز افزوده شد تا در این مجموعه چهل آیه مهدوی گرد آمده باشد.
زیبنده است در برنامه های جزءخوانی در ایام ماه مبارک رمضان، هر روز یک آیه مهدوی به طور اختصار بیان شود تا مجلسمان به نور و عطر ثقلین، منور و معطَّر و معرفتمان درباره این دو موضوع افزون گردد.
-----------------

1- . شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج1، ص234، باب22، ح45.
2- . «وَ لَمَّا رَجَعَ مُوسی إِلی قَوْمِهِ غَضْبانَ أَسِفاً قالَ بِئْسَما خَلَفْتُمُونی مِنْ بَعْدی»؛ (اعراف(7)، 150).
3- . صافات(37)،24.

(٦)

اگر موعود امت ها و امید مظلومان برای نجات بشریت، اصلاح عالم، تحقق عدالت جهانی، فراهم کردن زمینه سعادت دنیا و عقبایشان، به وسیله خارج کردن قرآن از مهجوریت و قرار دادنِ آن در متن زندگی، به آن اهداف بلند دست می یابد، و ما نیز هر جمعه ندبه کنان چنین می گوییم که: «أَیْنَ الْمُؤَمَّلُ لِإِحْیَاءِ الْکِتَابِ وَ حُدُودِهِ؛ کجاست آنکه آرزویش داریم برای زنده کردنِ قرآن و حدودش؟»، پس منتظران او نیز باید با محور قرار دادن قرآن در همه زندگی، شایستگی خود را برای یاری امامشان ثابت کنند.
به این ترتیب، در این مجموعه در آغاز هر جزء، نمونه ای از موضوعات قرآنی بیان شده تا أُنس ما با این نسخه شفابخش و روشنگرِ هر حقیقت و نقشه و معبر راه رستگاری، روز به روز بیشتر و بهتر گردد.
به امید آنکه با عمل به سفارش سیدالأوصیاء، امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه السلام) موجبات رضایت خاتم الأوصیاء بقیة الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را فراهم نماییم، آنجا که فرمودند:
قرآن را فرا گیرید که بهترین گفته هاست و در آن بیاندیشید که بهار قلب ها است، از نور آن شفا بجویید که شفای دل های بیمار است، آن را به نیکوترین وجه تلاوت کنید که سودبخش ترین سرگذشت ها است.(1)
پس، برآن باشیم تا با عمل به دستورات «رَبِیعُ الْقُلُوبِ» زمینه ظهور «رَبِیعِ الْأَنَام» را فراهم کنیم.(2)
محمود اباذری
قم، 25 ذی الحجه، سالروز ماجرای مباهله
مطابق با 17 مهر ماه 1394

-----------------

1- . «وَ تَعَلَّمُوا الْقُرْآنَ فَإِنَّهُ أَحْسَنُ الْحَدِیثِ وَ تَفَقَّهُوا فِیهِ فَإِنَّهُ رَبِیعُ الْقُلُوبِ وَ اسْتَشْفُوا بِنُورِهِ فَإِنَّهُ شِفَاءُ الصُّدُورِ وَ أَحْسِنُوا تِلَاوَتَهُ فَإِنَّهُ أَنْفَعُ الْقَصَص»؛ (نهج البلاغه، خ110).
2- . هرگونه پیشنهاد یا انتقاد خود درباره این کتاب را می توانید به وسیله پست الکترونیکی ذیل ارائه نمایید. Abazar12@chmail.ir , Abazari14@gmail.com

(٧)

مقدمه
خداوند متعال می فرماید: «(خدا) حکمت را به هر کس بخواهد، (و شایسته بداند) می دهد» برای اینکه اهمیت موضوع را بهتر دریابیم، چنین ادامه می دهد که: «و به هر کس حکمت داده شود، خیر فراوانی داده شده است» و در مرحله سوم برای بیان بزرگی این نعمت، اضافه می کند که «جز خردمندان، (این حقایق را درک نمی کنند، و) متذکر نمی گردند».(1)
به طور طبیعی این سؤال مطرح می شود که این خیر کثیر و این نعمت عظیم چیست که فقط صاحبان عقل و خِرد خالص قدر آن را می دانند و به آن دست می یابند؟
امام صادق می فرماید: «{مراد از حکمت} پیروی از خدا و شناخت امام است».(2)
به دلیل جایگاهِ والای معرفت امام است که مرحوم کلینی در بخش کتاب الحجه از کتاب کافی، بابی را تحت عنوان «بَابُ مَعْرِفَهِ الْإِمَامِ وَ الرَّدِّ إِلَیْه» مطرح می کند و در این باره چهارده روایت نقل می نماید، مرحوم علامه مجلسی نیز در جلد 23 بحارالانوار عنوان دقیق تری با تعبیر «باب وجوب معرفه الإمام»بیان می کند و به چهل روایت اشاره می نماید. امام باقر (علیه السلام) در حدیث ششم این باب می فرماید:
کسی که بمیرد و امامی نداشته باشد، مرگش مرگِ جاهلی است و مردم هیچ عذری ندارند تا اینکه امامشان را بشناسند و کسی که بمیرد در حالی که امامش را شناخته است، پیش افتادن این امر(فرج) یا به تأخیر افتادنش به او ضرری نمی رساند و کسی که

-----------------

1- . «یُؤْتِی الْحِکْمَهَ مَنْ یَشاءُ وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَهَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثیراً وَ ما یَذَّکَّرُ إِلاَّ أُولُوا الْأَلْباب»؛ (بقره(1)، 269).
2- . عن أبی بصیر عن أبی عبد الله (علیه السلام) فی قول الله عز و جل: «وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَهَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثِیراً» فقال طاعه الله و معرفه الامام»؛ (عروسی حویزی، نور الثقلین، ج1، ص 287، ذیل آیه شریفه 269 سوره بقره).

(١١)

بمیرد در حالی که امامش را شناخته است، همانند کسی است که با حضرت قائم در خیمه اش بوده باشد.(1)
از مطمئن ترین راه های شناخت حجت خداوند، مراجعه به قرآن است، بنابراین برای دستیابی به یک شناخت دقیق و عمیق درباره «امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از دیدگاه قرآن» باید خودِ قرآن شناخته شود. لذا فرمود:
بگو این قرآن برای کسانی که ایمان بیاورند، هدایت و شفا است و کسانی که ایمان نمی آورند، در حقیقت گوششان دچار سنگینی شده و همین قرآن مایه کوری آنان است.(2)
و در جای دیگر فرمود: «و ما آنچه از قرآن فرستیم، شفای دل و رحمت الهی بر اهل ایمان است، لیکن کافران را به جز زیان چیزی نخواهد افزود».(3)
اگر شناخت ما از قرآن ناقص باشد، قطعاً بهره لازم را از قرآن نخواهیم برد و در استفاده از آن به مشکل دچار خواهیم شد.
چشمه ای را با آب گوارا در نظر بگیرید که به اقیانوسی بیکران از همان جنس متصل باشد، ظاهر آن برای ساده اندیشان، محدود و تمام شدنی است، امّا حقیقت برای ژرف اندیشان چیز دیگری است.
قرآن چشمه ساری از حقایق و معارفِ پایان ناپذیر است که عقبه آن، در عالم غیب و در «لوح محفوظ» است. به این ویژگی قرآن با تعبیر «تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْء» اشاره شده است، آنجا که فرمود: «و ما این کتاب را بر تو نازل کردیم که بیانگر همه چیز و مایه

-----------------

1- . «عَنِ الْفُضَیْلِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ (علیه السلام) یَقُولُ مَنْ مَاتَ وَ لَیْسَ لَهُ إِمَامٌ فَمَوْتُهُ مِیتَهٌ جَاهِلِیَّهٌ وَ لَا یُعْذَرُ النَّاسُ حَتَّی یَعْرِفُوا إِمَامَهُمْ وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ لَا یَضُرُّهُ تَقَدُّمُ هَذَا الْأَمْرِ أَوْ تَأَخُّرُهُ وَ مَنْ مَاتَ عَارِفاً لِإِمَامِهِ کَانَ کَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِی فُسْطَاطِه»؛ (علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج 23، ص78).
2- . «...قُلْ هُوَ لِلَّذینَ آمَنُوا هُدی وَ شِفاءٌ وَ الَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ فی آذانِهِمْ وَقْرٌ وَ هُوَ عَلَیْهِمْ عَمًی...»؛ (فصلت(41)، 44).
3- . «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَهٌ لِلْمُؤْمِنینَ وَ لا یَزیدُ الظَّالِمینَ إِلاَّ خَساراً»؛ (اسراء(7)، 82).

(١٢)

هدایت، رحمت و بشارت برای مسلمانان است!».(1) در تبیین این حقیقت در حدیث گران بهای ثقلین در وصف قرآن چنین آمده است: «کِتَابَ الله حَبْلٌ مَمْدُودٌ مِنَ السَّمَاءِ إِلَی الْأَرْض...؛ کتاب خدا، ریسمانی کشیده شده از آسمان به سوی زمین است».(2)
یعنی سرِ دیگر این حقیقت در آسمان و عالم دیگری است در نتیجه، معارف قرآن به آنچه که ما می بینیم و می فهمیم پایان نمی یابد و هر آنچه را که بشر در عرصه هدایت و کمال در هر عصر و زمانی بدان نیاز دارد، دربر می گیرد.
در بیانی روشن تر آن گاه که در کنار دریا ایستاده اید، با دریایی از عظمت و شگفتی روبه رو هستید و به میزان توان و علاقه خود از آن بهره می برید و با نگاه کردن، شنا نمودن، قایق سواری و... از این نعمت الهی استفاده می کنید؛ اما آنچه که مهم است، این است که همه دریا این نیست.
دریا اعماقی نیز دارد که فقط غواصان توانمند به آن راه دارند و به وسیله آن ها می توان به گوشه هایی از عظمت اعماقِ آن، پی برد.
قرآن، نیز همانند دریا ظاهر و باطنی دارد. ظاهرش دریایی است از معارف که هر کس فراخور توان، توجه و تدبرش در قرآن و البته با توجه به اصول و قواعد فهم قرآن، می تواند ازآن بهره ببرد و علم تفسیر نیز به این بخش توجه دارد.
شایان ذکر است که شیوه بیانِ قرآن در این مرحله، این است که به بیان اصول و کلیات بسنده می کند و راه آگاهی از جزئیات را به مبیِّن الهی خود ارجاع می دهد؛ همان طور که اصل وجوب نماز، روزه، حج و مانند آن ها در قرآن آمده ولی همه امت اسلام، جزئیات آن ها را به وسیله سنت پی گیری می کنند.
موضوع مهدویت نیز به همین شکل است. اصل حاکمیت جهانی اسلام، مدیریت جهانی عالَم به وسیله «عِبادی الصَّالِحوُن»، نجات مظلومانِ عالم و نابودی مستکبران،

-----------------

1- . «وَ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْء وَ هُدی وَ رَحْمَهً وَ بُشْری لِلْمُسْلِمینَ»؛ (نحل(16)، 89).
2- .شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه و تمام النعمه، ج1، ص 236، باب22، ح50.

(١٣)

در قرآن آمده است، ولی جزئیات آن را باید در بیان معصومان (علیهم السلام) جستجو کرد، به همین دلیل خداوند فرموده است که قرآن ((تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْء؛ بیانگر همه چیز است)).(1)
و در آیه کریمه دیگری فرمود: ((وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ؛ و ما این ذکر [قرآن] را بر تو نازل کردیم، تا آنچه به سوی مردم نازل شده است برای آن ها روشن سازی و شاید اندیشه کنند!))(2).
همان طور که اشاره شد، قرآن ظاهری با معارف ناب دارد. اما واقعیتِ مهم تر این است که همه معارف قرآن به این ظاهر ختم نمی شود و همانند دریا که باطن و اعماقی پنهان از دید ما داشت، قرآن نیز باطن و اعماقی از معارف پایان ناپذیر دارد که به اقتضای آن موضوع، از دید ما پنهان شده است، خداوند در قرآن می فرماید:
«سوگند به جایگاه ستارگان. و این سوگندی است بسیار بزرگ، اگر بدانید که آن، قرآن کریمی است که در کتاب محفوظ و پنهانی جای دارد».(3)
که فقط غواصان الهی از آن خبر دارند و در ادامه می فرماید: «و جز پاکان نمی توانند به آن دست زنند [دست یابند]».(4)
این پاکان همان کسانی هستند که خداوند در سوره احزاب آنها را گرامی داشته است:
«خداوند فقط می خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملًا شما را پاک سازد».(5)
اکنون با توجه به آنچه گذشت، راز حدیث ثقلین مشخص می شود که فرمود: «من

-----------------

1- . نحل(16)، 89.
2- .«وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ»؛ (همان، 44).
3- . «فَلا أُقْسِمُ بِمَواقِعِ النُّجُومِ وَ إِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظیمٌ إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَریمٌ فی کِتابٍ مَکْنُونٍ»؛ (واقعه(16)، 75 تا 78).
4- . «لا یَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ»؛ (همان، 79).
5- . «إِنَّما یُریدُ الله لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیرا»؛ (احزاب(33)، 33).

(١٤)

دو چیز گرانبها را میان شما به امانت می گذارم» و اینکه چرا نمی توان گفت: «حَسْبُنَا کِتَابُ الله»!؟ و اگر در ادامه حدیث فرمود: «و این دو هرگز از هم جدا نمی شوند و پیوسته تا سر حوض کوثر با هم هستند» سرِّ آن نیز در همین نکته پنهان است.(1)
نتیجه:
1. در قرآن به ویژه درباره موضوعاتی که از سوی دشمنان نسبت به آن حساسیتِ ویژه ای وجود دارد، اصول و کلیات بیان می شود و برای پی بردن به جزئیات، راهی را که قرآن در آیات متعدد از جمله آیه 44 سوره نحل، سفارش نموده؛ یعنی رجوع به «مبینان الهی قرآن» باید طی کرد.
2. قرآن افزون بر ظاهر، باطنی نیز دارد که در کسب معرفت و شناخت از دیدگاه آن، باید به هر دو عرصه توجّه کرد و به وسیله بیانات امامان معصوم (علیهم السلام)، همان غواصان الهی قرآن، از لایه های درونی و به اصطلاح بطون و نهانِ این کتاب آسمانی آگاه شد، به ویژه اینکه بسیاری از معارف مهدویت در بطن و تأویل آیات مطرح شده و به وسیله رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت طاهرش (علیهم السلام)، از آن پرده برداشته شده و در اختیار ما قرار گرفته است.
اکنون بنابر آنچه گذشت، نمونه هایی از آیات مهدویت به منتظران موعود تقدیم می گردد.

-----------------

1- . قَالَ رَسُولُ الله (صلی الله علیه و آله و سلم): «إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمْ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِ لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِی أَحَدُهُمَا أَعْظَمُ مِنَ الآخَرِ کِتَابُ الله حَبْلٌ مَمْدُودٌ مِنَ السَّمَاءِ إِلَی الأَرْضِ وَعِتْرَتِی أَهْلُ بَیْتِی وَلَنْ یَتَفَرَّقَا حَتَّی یَرِدَا عَلَی الْحَوْضَ فَانْظُرُوا کَیْفَ تَخْلُفُونِی فِیهِمَا»؛ (ابوعیسی ترمذی، سنن ترمذی (یک جلدی) کتاب المناقب، باب32، مناقب اهل بیت النبی، ح3797، ص992).

(١٥)

جزء اول
این جزء سوره حمد و سوره بقره تا آیه 142 را دربر می گیرد.
در اولین سوره یا همان فاتحه الکتاب، راه و رسم حمد و ستایش الهی و راز و نیاز با او را به بندگانش می آموزد و بخشی از آن حمد و ثنای الهی و بخش دیگر، درخواست های بنده از آفریدگار خود می باشد به ویژه، قرار گرفتن در راه هدایت و حرکت کردن به دنبال قافله سالارِ این راه.
سوره بقره که طولانی ترین سوره قرآن و از سوره های مدنی است، به موضوعات مختلفی اشاره می کند. ابتدا چند آیه درباره پرهیزگاران، سپس دو آیه درباره کافران و به دنبال آن سیزده آیه پیرامون منافقان دارد و در ادامه از توحید، تحدّی، و اعجازِ قرآن سخن به میان می آید و از آیه 30 به بعد، موضوع خلقت انسان، ماجرای سجده فرشتگان و هبوط حضرت آدم و حوا مطرح می شود.
سپس از آیه 40 به بعد با بیان سرگذشت بنی اسرائیل، درس های مهم اعتقادی، اخلاقی، سیاسی و اجتماعی را به مسلمانان گوشزد می کند؛ از جمله:
وفای به عهد و پیمان الهی و پایبندی به حق(40 به بعد)، فراموش نکردن نعمت های الهی و عبرت گرفتن از خطاهای گذشته(49 به بعد)، حبّ دنیا و خیانت در دین(78 تا 81)، منتظران خاتم الانبیاء (صلی الله علیه و آله و سلم) و کفر ورزیدن به او؛ علل و عوامل (89

(١٦)

تا101)، هدف های شوم اهل کتاب و خوش خیالی برخی از ساده لوحان(105 به بعد).
برخی از آیات مهدویت در این جزء(1)
ردیف|سوره|آیه|موضوع
1|بقره|3|ایمان به حجت غایب و حتمیت ظهور
2|-|56 و 73|رجعت در اقوام گذشته(2)
3|-|114|خواری و ذلت دشمنان با قیام حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
4|-|115|وجه الله بودن حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و پر نمودن شرق و غرب عالم از عدل و داد
آیه منتخب:
ایمان به حجّت غایب و قطعیت ظهور:
((ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیبَ فیهِ هُدی لِلْمُتَّقینَ. الَّذینَ یؤْمِنُونَ بِالْغَیبِ؛ این کتاب که در آن هیچ شکی نیست، راهنمای پرهیزکاران است؛ کسانی که به غیب ایمان می آورند))(3).
راوی می گوید: از امام صادق درباره آیه ((الم ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدی لِلْمُتَّقِینَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ)) سؤال کردم، ایشان فرمودند: پرهیزگاران، پیروان حضرت علی هستند و (مراد از) «غیب»، حجت غائب است و شاهد آن قول خداوند است که می فرماید: «بگو: غیب تنها برای خدا است! شما در انتظار باشید، من هم با

-----------------

1- . جهت آشنایی بیشتر با این دسته از آیات می توانید به منابعی که در پایان کتاب معرفی خواهد شد، مراجعه کنید.
2- . این آیات صغرای قیاس و برهان وقوع رجعت در آخرالزمان قرار می گیرد. به آیه 83 از سوره نمل در جزء 20 از همین مجموعه مراجعه شود.
3- . بقره(2)، 2و3.

(١٧)

شما در انتظارم!».(1)
در روایت دیگری از ایشان آمده است: «ایمان به غیب، یعنی اقرار به قیام قائم که حق است».(2)
نکته ها:
الف) ایمان به غیب، مانند آستانه و درگاهی است که با ورود به آن، انسان از مرتبه حیوانی که به درک محسوسات محدود می شود، بیرون می آید و به مرتبه والای انسانیت وارد می شود و درمی یابد که وجود بزرگتر و فراگیرتر از دایره محسوسات است.(3)
ب) غیب مطلق، خداوند متعال است؛ او را با چشم سر نمی توان دید؛ نه در دنیا و نه در آخرت. مهم ترین ویژگی «متقین» این است که با تمام وجود، به آفریدگار هستی و آنچه او از آن خبر داده است، باور دارند. هم چنان که در آیه 162 سوره «نساء» به آن تصریح شده است.
ج) بر اساس روایات، یکی از مهم ترین مصداق های «غیب»، ایمان به «حجّت غایب» و یقین به «ظهور» اوست.
د) متقین مانند کسانی نیستند که می گویند: اگر امام وجود دارد، پس کجاست؟ و چرا او را نمی بینیم؟ بلکه با دلایل عقلی، قرآنی و روایی به یقین رسیده اند که خداوند هرگز هستی را بدون حجّت رها نمی کند و همان طور که بسیاری از انبیای الهی و

-----------------

1- . «عَنْ یَحْیَی بْنِ أَبِی الْقَاسِمِ قَالَ سَأَلْتُ الصَّادِقَ عَنْ قَوْلِ الله عَزَّ وَ جَلَ الم ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدی لِلْمُتَّقِینَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ فَقَالَ الْمُتَّقُونَ شِیعَهُ عَلِیٍّ وَ الْغَیْبُ فَهُوَ الْحُجَّهُ الْغَائِبُ.وَ شَاهِدُ ذَلِکَ قَوْلُ الله عَزَّ وَ جَلَ وَ یَقُولُونَ لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَیْهِ آیَهٌ مِنْ رَبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَیْبُ لِلَّهِ فَانْتَظِرُوا إِنِّی مَعَکُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِین»؛ (یونس(10)، 20؛ شیخ صدوق، کمال الدین وتمام النعمه، ج2، باب 1 (33)، ص340، ح20).
2- . «عَنْ دَاوُدَ بْنِ کَثِیرٍ الرَّقِّیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ الله فِی قَوْلِ الله عَزَّ وَ جَلَ «الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ» قَالَ: مَنْ أَقَرَّ بِقِیَامِ الْقَائِمِ أَنَّهُ حَقٌّ»؛ (همان، ح19).
3- . سید قطب، فی ظلال القرآن، ج 1، ص40.

(١٨)

اوصیای آن ها بر اساس حکمت الهی، مدتی از قوم خود غایب می شدند، اکنون نیز حجّت خداوند غایب است و سرانجام روزی ظهور خواهد کرد.(1)
ه-) از مهم ترین آسیب ها و خطراتی که منتظران را در دوران غیبت تهدید می کند، شک و تردید درباره وجود و ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است که ممکن است از دو موضوع سرچشمه گرفته باشد:
1. طولانی شدن غیب؛ 2. شبهه افکنی دشمنان.
متقین به خداوند و وعده های او ایمان دارند و از آنجاکه مژده و نوید ظهور حضرت را خودِ خداوند داده است، هرگز دچار شک و تردید نمی شوند و هم چنان چشم به راهِ مقدم نورانی وی باقی می مانند.
آن ها این چنین با محبوب خود نجوا می کنند:
پس اگر روزگار (غیبت) به طول انجامد و و زمان به درازا بکشد، بر یقین و محبت و اعتمادم به شما و چشم به راه بودنم نسبت به ظهورت و بر مرزبانیم (نسبت به این اعتقاد) با جان و مال و هر آنچه که خداوند به من عطا نموده است، افزوده خواهد شد.(2)

-----------------

1- . به سفارش امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) کتاب کمال الدین و تمام النعمه به وسیله مرحوم شیخ صدوق، با همین انگیزه تألیف شد و باب اول تا پانزدهم از جلد اول این کتاب درباره غیبت انبیاء گذشته است. چنانچه در مقدمه کتاب، بحث مهمی را درباره خلیفهالله و ضرورت وجود او و همچنین در پایان کتاب بحث زیبایی را درباره دوران فترتِ رسل مطرح می نماید و تأکید می کند که فاصله بین حضرت عیسی (علیه السلام) و حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، دوران فترت رسول بود نه فترت حجت.
2- . «فَلَوْ تَطَاوَلَتِ الدُّهُورُ وَ تَمَادَتِ الْأَعْمَارُ، لَمْ أَزْدَدْ فِیکَ إِلَّا یَقِیناً، وَ لَکَ إِلَّا حُبّاً، وَ عَلَیْکَ إِلَّا مُتَّکَلًا وَ مُعْتَمَداً، وَ لِظُهُورِکَ إِلَّا مُتَوَقَّعاً وَ مُنْتَظَراً، وَ لِجِهَادِی بَیْنَ یَدَیْکَ مُتَرَقَّباً، فَأَبْذُلُ نَفْسِی وَ مَالِی وَ وُلْدِی وَ أَهْلِی وَ جَمِیعَ مَا خَوَّلَنِی رَبِّی بَیْنَ یَدَیْک»؛(علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج99، ص99؛ مفاتیح الجنان، فرازی از زیارت حضرت در «زیارت سرداب مقدس»).

(١٩)

جزء دوم:
این جزء از آیه 142 سوره بقره آغاز می شود و به آیه 252 این سوره پایان می یابد.
خداوند در این آیات ابتدا از تغییر قبله سخن می گوید و سپس به موضوعات مختلفی می پردازد؛ ازجمله:
نعمتِ بزرگ وحی و نبوت و شکر این نعمت(150 تا 152)، صبر و نماز(153)، شهادت در راه خدا(154)، کتمان حقایق و جرم سنگین آن(159 تا 163)، آیات و نشانه های الهی در خلقت(164)، سرانجامِ ذلت بار پیروی از غیر خداوند(165 تا 167)، هشدار نسبت به سیاست گام به گام شیطان(168 تا 169)، تقلید کورکورانه(170تا171)، روزی حلال و شکر آن (172)، قصاص و راز آن (178 و 179)، وصیت (180 تا 182)، لیله المبیت (207)، راز گرفتاری ها (214)، سفارش به ایتام (220)، ملاک ردّ و قبول در ازدواج(221)، محافظت از نماز(238 تا 239).
برخی از آیات مهدویت در این جزء
ردیف|سوره|آیه|موضوع
5|بقره|148|اصحاب خاص
6|-|155 تا 157|آزمون های پیش از ظهور
7|-|210|امدادهای غیبی هنگام ظهور
8|-|243|رجعت در اقوام گذشته
9|-|249|غربال یاران

(٢٠)

آیه منتخب(1):
کابینه دولت موعود:
((وَ لِکُلٍّ وِجْهَهٌ هُوَ مُوَلِّیها فَاسْتَبِقُوا الْخَیْراتِ أَیْنَ ما تَکُونُوا یَأْتِ بِکُمُ الله جَمیعاً إِنَّ الله عَلی کُلِّ شَیْء قَدیر؛(1) هر طایفه ای قبله ای دارد که خداوند آن را تعیین کرده است. در نیکی ها و اعمال خیر، بر یکدیگر سبقت جویید! هر جا باشید، خداوند همه شما را (برای پاداش و کیفر در برابر اعمال نیک و بد، در روز رستاخیز،) حاضر می کند زیرا او بر هرکاری تواناست)).
امام سجاد (علیه السلام) می فرماید: «کسانی که از بسترشان ناپدید می شوند، 313 مرد به تعداد اهل (جنگ) بدر هستند. پس در مکه حاضر خواهند شد و این قول خداوند است که می فرماید: «أَیْنَ ما تَکُونُوا...» و آنان اصحاب حضرت قائم هستند».(2)
امام صادق (علیه السلام) نیز در این باره می فرماید: «قطعاً این آیه درباره ناپدپدشدگان از اصحاب قائم نازل شده است که می فرماید: «أَیْنَ ما تَکُونُوا یَأْتِ...» همانا آن ها شبانه از بسترهایشان ناپدید می شوند و صبح در مکه خواهند بود و بعضی از آنان در ابرها حرکت می کنند و با اسمش و اسم پدرش و ویژگی و نسبش شناخته می شوند. مفضل می گوید: به حضرت عرض کردم: فدایتان شوم کدامشان از نظر ایمان با عظمت تر هستند؟ امام (علیه السلام) فرمود: آنکه روز در ابرها حرکت می کند».(3)

-----------------

1- . بقره(2)، 148.
2- . «عَنْ سَیِّدِ الْعَابِدِینَ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ: الْمَفْقُودُونَ عَنْ فُرُشِهِمْ ثَلَاثُمِائَهٍ وَ ثَلَاثَهَ عَشَرَ رَجُلًا عِدَّهُ أَهْلِ بَدْرٍ فَیُصْبِحُونَ بِمَکَّهَ وَ هُوَ قَوْلُ الله عَزَّ وَ جَلَ أَیْنَ ما تَکُونُوا یَأْتِ بِکُمُ الله جَمِیعاً وَ هُمْ أَصْحَابُ الْقَائِمِ»؛ (شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج2، ص 654، باب 57 ما روی فی علامات...، ح21).
3- . «عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَال قَالَ أَبُو عَبْدِ الله لَقَدْ نَزَلَتْ هَذِهِ الْآیَهُ فِی الْمُفْتَقِدِینَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَ أَیْنَ ما تَکُونُوا یَأْتِ بِکُمُ الله جَمِیعاً إِنَّهُمْ لَیَفْتَقِدُونَ عَنْ فُرُشِهِمْ لَیْلًا فَیُصْبِحُونَ بِمَکَّهَ وَ بَعْضُهُمْ یَسِیرُ فِی السَّحَابِ یُعْرَفُ بِاسْمِهِ وَ اسْمِ أَبِیهِ وَ حِلْیَتِهِ وَ نَسَبِهِ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ أَیُّهُمْ أَعْظَمُ إِیمَاناً قَالَ الَّذِی یَسِیرُ فِی السَّحَابِ نَهَاراً»؛ (همان، ص673، باب 58 فی نوادر الکتاب، ح24).

(٢١)

نکته ها:
الف) در ادامه آیات مربوط به تغییر قبله، به دلیل شیطنت و شبهه افکنی یهودیان، خداوند در این آیه می فرماید: موضوع قبله چیزی نیست که این قدر مورد گفتگو واقع شود. هر امتی قبله ای دارد؛ مهم این است که در کارهای خیر از یکدیگر سبقت بگیرید؛ سپس برای تهدید دشمنان و امید بخشی به مؤمنان می فرماید: «خداوند شما را هر کجا باشید (در روز قیامت)، جمع خواهد نمود و او چنین قدرتی را دارد».
ب) روایت های زیادی به حقیقت نهفته در بطن و نهانِ این آیه توجه داده است و آن جمع شدنِ برق آسای اصحاب ویژه امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در آغاز ظهور است که به قدرت الهی در کمترین زمان در مکه جمع خواهند شد.
ج) آنچه از روایات متعدد در این باره به دست می آید، این است که این افراد که به تعداد اهل بدر هستند، از یاران ویژه و فرماندهان ارشدِ سپاه حضرت و به عبارت دیگر «کابینه» ایشان به شمار می آیند و دارای ویژگی های منحصر به فردی هستند؛ برخی از ویژگی آنان عبارت است از:
قدرت چهل مرد را دارند،(1) همه چیز حتی درندگان و مرغان هوا، مطیع آنان است.(2) باطن بین هستند و کافران ومنافقان را از چهره آن ها می شناسند،(3) وظیفه خود را در کف دست خود می بینند،(4) روی آب حرکت می کنند(5) و...
د) در آغاز ظهور، اولین کسی که با امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بیعت می کند، حضرت جبرئیل

-----------------

1- . کمال الدین و تمام النعمه، ج2، ص 673، باب 58 فی نوادر الکتاب، ح27.
2- . همان، ح26.
3- . بهاء الدین نیلی نجفی، منتخب الانوار المضیئه، ص195، الفصل الثانی عشر.
4- . ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص319، باب21، ح8.
5- . همان.

(٢٢)

است، سپس همین یارانِ ویژه با ایشان بیعت می نمایند.(1)
ه-) درباره این مسأله که آیا همه آنان تا زمان ظهور زنده هستند یا اینکه افرادی از آنان که از دنیا رفته اند و با ظهور حضرت، رجعت خواهند نمود، بیان صریحی دیده نشده؛ اما از ظاهر روایات،(2) چنین به دست می آید که برخی از آن ها از دنیا رفته اند و با ظهور حضرت به اذن الهی رجعت خواهند نمود. افزون بر اینکه هیچ دلیلی نیز بر عمر طولانی این افراد نداریم.
و) بنابر برخی روایات در میان آنان پنجاه زن وجود دارد؛ اکنون دو سؤال مطرح می شود که:
1. آیا این زنان، جزء 313 نفر هستند؟
2. نقش آن ها چیست؟ آیا آن ها نیز همانند مردان، فرماندهی و مدیریت امور را در دست خواهند داشت؟
در پاسخ سؤال اول باید گفت: تعبیر روایت این است که «فِیهِمْ خَمْسُونَ امْرَأَه» در بین آنان پنجاه زن هستند، نفرمود: «منهم خمسون امرأه» از آن ها پنجاه زن هستند تا دلالت کند که بخشی از 313 نفر زن هستند.
افزون بر آن، حکمت عدم ریاست و امامت زنان امری نیست که با گذشت زمان تغییر نماید؛ چرا که بر اساس فطرت و ساختار جسمی و روحی آنان، از سوی خدای حکیم این مسئولیت از دوش آن ها برداشته شده و مسئولیت مهم تر و حساس تری بر عهده آنان قرار داده شده است و آن، تربیت انسان است. نقش مادر در این باره منحصر به فرد است تا آنجا که فرزند یزید با دودمان خود متفاوت بود؛ زیرا مادری شایسته داشت و قطعاً این313 نفر نیز از اصحاب خاص امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، در پرتو تربیت مادرانی شایسته و پاکدامن به این عظمت دست یافته اند.
-----------------

1- . همان. ص314، باب20، ح6.
2- . الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد،ج2، ص386، فصل سیره الامام المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف).

(٢٣)

نکته مهم این است که واگذاری مسئولیت خانواده و امور سیاسی و اجتماعی به مردان هرگز به معنای برتری و فضیلت آن ها بر زنان نیست، بلکه بر اساس حکمت الهی به هر کدام از زن و مرد متناسب با ساختار جسمی و روحیشان، مسئولیت هایی واگذار شده است، اما مسأله فضیلت و برتری را ایمان و تقوا تعیین می کند، چرا که ((إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ الله أَتْقاکُم؛گرامی ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست)).(1)
و اما درباره سؤال دوم باید گفت در یک قیام و انقلاب جهانی، مأموریت هایی یافت می شود که لازم است زنان آن را بر عهده بگیرند، مانند: آنچه در گذشته اتفاق افتاده است؛ مثلِ مأموریت حساسِ انتقال عایشه از کوفه به مدینه که به وسیله بیست نفر از زنان انجام شد.(2)
بنابر روایات، این زنان به مداوای مجروهان و پرستاری بیماران می پردازند، همان گونه که در صدر اسلام در برخی از جنگ ها، مثل جنگ احد همراه رسول خدا به این امور می پرداختند.(3)
ز) یکی از شرایط ظهور، کامل شدن تعداد یاران خاص می باشد اما این، تنها شرط ظهور نیست بلکه ظهور شرایط دیگری نیز دارد که با فراهم شدن همه آن ها، به اذن الهی فرمان ظهور صادر خواهد شد.
گرچه ظاهر برخی از روایات(4) این است که با کامل شدن این تعداد، ظهور واقع خواهد شد؛ اما مهم این است که این افراد، شخصیت های بی مانندی هستند که از نظر ویژگی های ایمانی، بصیرت، مدیر و مدبر بودن و اوصافی مانند این، در مرتبه های

-----------------

1- . حجرات(49)، 13.
2- . ضامن المدنی، وقعه الجمل، ص149.
3- . «عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ، قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ الله یَقُولُ: یُکَرُّ مَعَ الْقَائِمِ ثَلَاثَ عَشْرَهَ امْرَأَهً قُلْتُ: وَ مَا یَصْنَعُ بِهِنَّ؟ قَالَ: یُدَاوِینَ الْجَرْحَی، وَ یَقُمْنَ عَلَی الْمَرْضَی، کَمَا کَانَ مَعَ رَسُولِ الله»؛ (محمد صبری، دلایل الامامه، ص484، ح 479 / 83).
4- . «عَنْ أَبِی عَبْدِ الله أَنَّهُ دَخَلَ عَلَیْهِ بَعْضُ أَصْحَابِهِ فَقَالَ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنِّی وَ الله أُحِبُّکَ وَ أُحِبُّ مَنْ یُحِبُّکَ یَا سَیِّدِی مَا أَکْثَرَ شِیعَتُکُمْ فَقَالَ لَهُ اذْکُرْهُمْ فَقَالَ کَثِیرٌ فَقَالَ تُحْصِیهِمْ فَقَالَ هُمْ أَکْثَرُ مِنْ ذَلِکَ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ الله أَمَا لَوْ کَمُلَتِ الْعِدَّهُ الْمَوْصُوفَهُ ثَلَاثَمِائَهٍ وَ بِضْعَهَ عَشَرَ کَانَ الَّذِی تُرِیدُون..»؛ (ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص 203، باب 12، ح4).

(٢٤)

بسیار بالایی قرار دارند؛ شخصیت هایی مانند: مالک اشتر، اصحاب امام حسین (علیه السلام)، امام خمینی(ره) و... سالیان سال باید بگذرد تا عالَم چنین شخصیت هایی به خود ببیند.
ح) یاران حضرت، به این تعداد پایان نمی یابد، بلکه حلقه بعدی، ده هزار نفر می باشند که با کامل شدن این عده، ایشان از مکه خارج خواهند شد،(1) سپس بر تعداد یارانش افزوده خواهد شد و هیچ محدودیتی برای پیوستن به ایشان وجود ندارد مگر آنچه از سوی خود انسان باشد و او را از یاری امام باز دارد؛ اموری مانند: حبّ ریاست، دنیاطلبی، جهل، سستی و ترس از مال و جان خود و ... .
ط) تلاش برای تربیت چنین یارانی، می تواند در تعجیل ظهور بسیار مؤثر باشد که در این باره، زنان نقش بی مانندی دارند و می توانند در جهت تربیت «مهدی یاوران» نقش خود را ایفا نمایند.
لازم است ملاک و معیارها در پذیرش و انتخاب همسر آینده و رسم و رسومات موجود برای تشکیل خانواده، به این سمت هدایت شود و خانواده هایی به وجود بیایند که زمینه و بستر تربیت «عِبادِیَ الصَّالِحُون» در آن فراهم شود.
آیه منتخب(2):
سنت ابتلاء و آزمایش:
((وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْء مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ. الَّذینَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصیبَهٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ. أُولئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَهٌ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُون؛ قطعاً همه شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، و کاهش در مال ها و جان ها و میوه ها آزمایش می کنیم و بشارت ده به استقامت کنندگان! آن ها که هرگاه مصیبتی به ایشان می رسد، می گویند: «ما از آنِ خداییم و به سوی او باز می گردیم!» این ها، همان ها

-----------------

1- . «عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ الثَّقَفِیِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ الْبَاقِرَ (علیه السلام) یَقُولُ: الْقَائِمُ مِنَّا مَنْصُورٌ بِالرُّعْب....فَإِذَا اجْتَمَعَ إِلَیْهِ الْعِقْدُ وَ هُوَ عَشَرَهُ آلَافِ رَجُلٍ خَرَج..»؛ (شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج1، ص331، باب32، ح 16).

(٢٥)

هستند که الطاف و رحمت خدا شامل حالشان شده و آن ها هستند هدایت یافتگان!)) (1)
امام صادق (علیه السلام) در این باره می فرماید:
همانا در پیش روی حضرت قائم، برای مؤمنین از سوی خداوند نشانه هایی خواهد بود. محمد بن مسلم عرض کرد: فدای شما شوم. آن نشانه ها چیست؟
فرمودند: آن قول خداوند است که فرمود: «وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ» یعنی پیش از قیام حضرت قائم شما مؤمنین را خواهم آزمود «بِشَیْء مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ؛ آنان را به چیزی از ترس از سوی پادشاهان از فرزندان فلان در آخر حکومتشان و گرسنگی با بالارفتن قیمت ها(تورم) «وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ» و کساد شدن تجارت و کمی سود و از دست دادن جان ها یعنی مرگی سریع و فراگیر (به گونه ای که مردم از دفنشان عاجز مانند) و نقصی در میوه ها یعنی کاهش برداشت محصول آزمایش می کند، «وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ» در این هنگام صبرکنندگان را به تعجیل قیام حضرت قائم بشارت دهید.
سپس حضرت فرمودند: «ای محمد! این تأویل آیه است و خداوند می فرماید:«وَ ما یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا الله وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْم؛ در حالی که تفسیر آن ها را جز خدا و راسخان در علم نمی دانند.(2)

-----------------

1- . بقره(2)، 155 تا 157.
2- . «عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ الله یَقُولُ: إِنَّ قُدَّامَ الْقَائِمِ عَلَامَاتٍ تَکُونُ مِنَ الله عَزَّ وَ جَلَّ لِلْمُؤْمِنِینَ. قُلْتُ: وَ مَا هِیَ جَعَلَنِی الله فِدَاکَ؟ قَالَ: ذَلِکَ قَوْلُ الله عَزَّ وَ جَلَ وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ یَعْنِی الْمُؤْمِنِینَ قَبْلَ خُرُوجِ الْقَائِمِ بِشَیْء مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ. قَالَ: یَبْلُوهُمْ بِشَیْء مِنَ الْخَوْفِ مِنْ مُلُوکِ بَنِی فُلَانٍ فِی آخِرِ سُلْطَانِهِمْ. وَ الْجُوعِ بِغَلَاءِ أَسْعَارِهِمْ. وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ؛ قَالَ: کَسَادُ التِّجَارَاتِ وَ قِلَّهُ الْفَضْلِ. وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَنْفُسِ؛ قَالَ: مَوْتٌ ذَرِیعٌ. وَ نَقْصٍ مِنَ الثَّمَرَاتِ؛ قَالَ: قِلَّهُ رَیْعِ مَا یُزْرَعُ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ عِنْدَ ذَلِکَ بِتَعْجِیلِ خُرُوجِ الْقَائِمِ. ثُمَّ قَالَ لِی: یَا مُحَمَّدُ! هَذَا تَأْوِیلُهُ؛ إِنَّ الله تَعَالَی یَقُولُ: وَ ما یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا الله وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْم»؛ (شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج2، ص649، باب57، ح3).

(٢٦)

نکته ها:
الف) در بسیاری از روایات برای ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، نشانه هایی بیان شده است(1) که می توان آن ها را به نشانه های دور و نزدیک، طبیعی و غیر طبیعی، حتمی و غیر حتمی تقسیم نمود.
ب) کارکرد این علائم و سرّ بیان آن ها از سوی امامان معصوم (علیهم السلام) را می توان این چنین خلاصه کرد:
1. معیار و نشانه ای برای شناخت موعود راستین از مدعیان دروغین.
همان گونه که فجر صادق، آیت و نشانه طلوع خورشید است؛ علائم حتمی نقش عمده ای در این باره دارند.
2. راهی برای تشخیص مدعیان دروغین و شناخت سکه های تقلبی از سکه اصل.
فجر کاذب، آیت مدعیان دروغین در دوران تاریک غیبت است.
حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، در بخشی از آخرین توقیع خود در پایان دوران غیبت صغرا، به علی بن محمد سمری، چهارمین نائب خویش، می فرماید:
و در بین شیعیانم کسانی خواهند آمد که ادعای مشاهده (ادعای نیابت خاص) می کنند، بدانید هر کس قبل از ندای آسمانی و خروج سفیانی ادعای مشاهده (نیابت خاص) نماید، او بسیار دروغگو و افترا زننده است.(2)
3. فراموش نشدنِ امام و ادامه زمینه سازی ظهور.
4. تقویت امید و رهایی از ناامیدی با تحقق نشانه های ظهور که به تدریج در طول دورانِ غیبت دیده شده و دیده می شوند؛ مانند نشانه: فرو رفتن علم در شهر نجف و

-----------------

1- . نعمانی، الغیبه ، باب 14 و 18؛ شیخ صدوق ؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج2، باب57؛ بحار، ج52، باب25.
2- . «وَ سَیَأْتِی شِیعَتِی مَنْ یَدَّعِی الْمُشَاهَدَهَ أَلَا فَمَنِ ادَّعَی الْمُشَاهَدَهَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْیَانِیِّ وَ الصَّیْحَهِ فَهُوَ کَاذِبٌ مُفْتَر»؛ (شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج2، ص 516، باب 45، ح44).

(٢٧)

ظهور و بروز آن از شهر قم و انتشار علوم از قم به دورترین نقاط عالم.(1)
5. تشخیص قیام های باطل از قیام های حق با توجه به معیارهایی که از سوی امامان معصوم (علیهم السلام) ارائه شده است.(2)
ج) گویا دوران غیبت، دورانِ نیروسازی برای برنامه جهانی اصلاح عالَم است که باید انسان ها در کوره حوادث و مشکلاتی مانند قحطی، ناامنی، از دست دادن مال و جان و مانند این امور قرار گیرند تا مشخص شود چه کسانی همچنان راست قامت و ثابت قدم بر حق باقی خواهند ماند و راضی به رضای خدای حکیمِ خود راه مستقیم عبودیت و بندگی او را ادامه خواهند داد و چه کسانی از غربالِ آزمون غیبت خارج خواهند شد.
د) از سوی خداوند به کسانی که بر سختی های دورانِ غیبت صبر می کنند، مژده داده شده که «عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَهٌ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُون» و اینان کسانی هستند که شایستگی یاری امام را خواهند داشت.
آیه منتخب (3):
غربال یاران:
((فَلَمَّا فَصَلَ طالُوتُ بِالْجُنُودِ قالَ إِنَّ الله مُبْتَلِیکُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَیْسَ مِنِّی وَ مَنْ لَمْ یَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّی إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَهً بِیَدِهِ فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلَّا قَلِیلًا مِنْهُمْ فَلَمَّا

-----------------

1- . «عَنِ الصَّادِقِ أَنَّهُ ذُکِرَ کُوفَهُ وَ قَالَ سَتَخْلُو کُوفَهُ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ یأزر [یَأْرِزُ] عَنْهَا الْعِلْمُ کَمَا تأزر [تَأْرِزُ] الْحَیَّهُ فِی جُحْرِهَا ثُمَّ یَظْهَرُ الْعِلْمُ بِبَلْدَهٍ یُقَالُ لَهَا قُمُّ وَ تَصِیرُ مَعْدِناً لِلْعِلْمِ وَ الْفَضْلِ حَتَّی لَا یَبْقَی فِی الْأَرْضِ مُسْتَضْعَفٌ فِی الدِّینِ حَتَّی الْمُخَدَّرَاتُ فِی الْحِجَالِ وَ ذَلِکَ عِنْدَ قُرْبِ ظُهُورِ قَائِمِنَا فَیَجْعَلُ الله قُمَّ وَ أَهْلَهُ قَائِمِینَ مَقَامَ الْحُجَّهِ وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَسَاخَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا وَ لَمْ یَبْقَ فِی الْأَرْضِ حُجَّهٌ فَیُفِیضُ الْعِلْمُ مِنْهُ إِلَی سَائِرِ الْبِلَادِ فِی الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ فَیَتِمُّ حُجَّهُ الله عَلَی الْخَلْقِ حَتَّی لَا یَبْقَی أَحَدٌ عَلَی الْأَرْضِ لَمْ یَبْلُغْ إِلَیْهِ الدِّینُ وَ الْعِلْمُ ثُمَّ یَظْهَرُ الْقَائِمُ وَ یَسِیرُ سَبَباً لِنَقِمَهِ الله وَ سَخَطِهِ عَلَی الْعِبَادِ لِأَنَّ الله لَا یَنْتَقِمُ مِنَ الْعِبَادِ إِلَّا بَعْدَ إِنْکَارِهِمْ حُجَّهً»؛ (علامه مجلسی، بحار، ج57، ص213، باب36 الممدوح من البلدان، ح23).
2- . «..فَإِنَّ زَیْداً کَانَ عَالِماً وَ کَانَ صَدُوقاً وَ لَمْ یَدْعُکُمْ إِلَی نَفْسِهِ إِنَّمَا دَعَاکُمْ إِلَی الرِّضَا مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ وَ لَوْ ظَهَرَ لَوَفَی بِمَا دَعَاکُمْ إِلَیْهِ إِنَّمَا خَرَجَ إِلَی سُلْطَانٍ مُجْتَمِعٍ لِیَنْقُضَه..»؛ (کلینی، کافی، ج8، ص 264، ح381).

(٢٨)

جاوَزَهُ هُوَ وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ قالُوا لا طاقَهَ لَنَا الْیَوْمَ بِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ قالَ الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا الله کَمْ مِنْ فِئَهٍ قَلِیلَهٍ غَلَبَتْ فِئَهً کَثِیرَهً بِإِذْنِ الله وَ الله مَعَ الصَّابِرِینَ؛ و هنگامی که طالوت سپاهیان را با خود بیرون برد، به آن ها گفت: «خداوند، شما را به وسیله یک نهر آب، آزمایش می کند پس کسانی که از آن بنوشند، از من نیستند و آن ها که جز یک پیمانه با دست خود بیشتر از آن نخورند، از من هستند. جز عده کمی، همگی از آن آب نوشیدند. سپس هنگامی که او و افرادی که با او ایمان آورده بودند، (و از بوته آزمایش سالم به در آمدند) از آن نهر گذشتند، (از کمی نفرات خود ناراحت شدند و عده ای) گفتند: «امروز، ما توانایی مقابله با (جالوت) و سپاهیان او را نداریم.» اما آن ها که می دانستند خدا را ملاقات خواهند کرد (و به روز رستاخیز ایمان داشتند) گفتند: «چه بسیار گروه های کوچکی که به فرمان خدا بر گروه های عظیمی پیروز شدند!» و خداوند، با صابران و استقامت کنندگان) است)).(1)
امام صادق (علیه السلام): اصحاب طالوت به نهر(آبی) که خداوند می فرماید: «مُبْتَلِیکُمْ بِنَهَرٍ» آزمایش شدند و اصحاب حضرت قائم نیز به مثل آن آزمایش خواهند شد».(2)
همچنین در حدیث دیگری از ایشان آمده است: حضرت قائم در کمتر از «فئه» قیام نمی کند و «فئه» کمتر از ده هزار نفر نیست.(3)
نکته ها:
الف) یکی از سنت های مهم الهی در این جهان، سنت ابتلاء و آزمایش است(عنکبوت: 1) تا آنجا که گاهی، ماهی دریا و صید بیابان مأمور امتحانِ بشر می شوند. (اعراف: 163 و مائده: 94).

-----------------

1- . بقره(2)، 249.
2- . «عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ الله قَالَ: إِنَّ أَصْحَابَ طَالُوتَ ابْتُلُوا بِالنَّهَرِ الَّذِی قَالَ الله تَعَالَی- مُبْتَلِیکُمْ بِنَهَرٍ وَ إِنَّ أَصْحَابَ الْقَائِمِ یُبْتَلَوْنَ بِمِثْلِ ذَلِکَ»؛ (ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص 316، باب20، ح13).
3- . «عن حماد بن عثمان قال: قال أبو عبد الله (علیه السلام) لا یخرج القائم (علیه السلام) فی أقل من الفئه- و لا یکون الفئه أقل من عشره آلاف»؛ (محمد عیاشی، تفسیر عیاشی، ج1، 134. حدیث دیگری نیز در این باره وجود دارد: علامه مجلسی، بحار، ج52، ص323).

(٢٩)

ب) یکی از سخت ترین ابتلائات، امتحان غیبتِ امام زمان (علیه السلام) است. امام صادق (علیه السلام) دراین باره می فرمایند:
«چاره ای نیست برای مردم از اینکه خالص شوند و (خوبان از بدان) جدا شوند و غربال شوند و مردم زیادی از غربالِ(امتحان غیبت) خارج می شوند».(1)
ج) از مهم ترین ویژگی های یاران امام زمان (علیه السلام)، اطاعت و فرمانبرداری از ایشان است و برای رسیدن به این مرحله امتحانات سختی را باید پشت سر گذاشت تا مشخص گردد چه کسانی لیاقت یاری حضرت را دارند؟
انسان می تواند با مدیریت غرائز و کنترل امیال و خواسته های نفسانی و سلمان گونه عمل کردن و ترجیح خواسته امام زمان بر خواسته خود(2)
بلکه پیشی گرفتن از یکدیگر در پی گیری نمودن خواسته های امام زمان(3)به ویژه در زمانی که مسابقه رفاه و تجمل و چشم هم چشمی ها دین و ایمان را نابود ساخته است، لیاقت خود را برای یاری حضرتش ثابت نماید.
چنانچه حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «خوشا به حال کسی که قائم ما اهل بیت را درک کند(زمان ظهورش باشد)، در حالی که که در دوران غیبت و پیش از ظهورش به او اقتدا کرده باشد».(4)
د) سختی آزمونِ اطاعت از امام را به خوبی در ماجرای حضرت خضر (علیه السلام) و

-----------------

1- . «عَنْ أَبِی عَبْدِ الله قَالَ: ...لَا بُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَنْ یُمَحَّصُوا وَ یُمَیَّزُوا وَ یُغَرْبَلُوا وَ یُسْتَخْرَجُ فِی الْغِرْبَالِ خَلْقٌ کَثِیرٌ»؛ (محمد کلینی، کافی، ج1، ص 370، کتاب الحجه، باب التمحیص و الامتحان، ح 2) احادیث دیگر این باب نیز بسیار مهم است.
2- «عَن أَبِی عَبْدِ الله الصَّادِقِ (علیه السلام) :..أَ تَدْرِی مَا کَثْرَهُ ذِکْرِی لَهُ قُلْتُ لَا قَالَ لِثَلَاثِ خِلَالٍ إِحْدَاهَا إِیثَارُهُ هَوَی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلَی هَوَی نَفْسِهِ وَ الثَّانِیَهُ حُبُّهُ الْفُقَرَاءَ وَ اخْتِیَارُهُ إِیَّاهُمْ عَلَی أَهْلِ الثَّرْوَهِ وَ الْعُدَدِ وَ الثَّالِثَهُ حُبُّهُ لِلْعِلْمِ وَ الْعُلَمَاء»؛ (علامه مجلسی، بحار، ج22، ص327).
3- . «... اللهمَّ اجْعَلْنِی مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ، الذَّابِّینَ عَنْهُ، الْمُسَارِعِینَ فِی حَوَائِجِهِ، الْمُمْتَثِلِینَ لِأَوَامِرِهِ، الْمُحَامِینَ عَنْهُ..»؛ (مفاتیح الجنان، فرازهایی از دعای عهد).
4- . «عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ الله (صلی الله علیه و آله و سلم): طُوبَی لِمَنْ أَدْرَکَ قَائِمَ أَهْلِ بَیْتِی وَ هُوَ یَأْتَمُّ بِهِ فِی غَیْبَتِهِ قَبْلَ قِیَامِه»؛ (شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج1، ص286، باب25، ح2).

(٣٠)

حضرت موسی (علیه السلام) می توان مشاهده کرد و دست آورد سفر معرفتی حضرت موسی (علیه السلام) را در جمله پایانی حضرت خضر (علیه السلام) می توان صید نمود، آنجا که فرمود: «و من آن (کارها) را خودسرانه انجام ندادم، این بود راز کارهایی که نتوانستی در برابر آن ها شکیبایی به خرج دهی!».(1) یعنی در برابرِ مأمور الهی باید تسلیم و فرمانبردار بود؛ زیرا او بر حق است و حق با اوست.(2)
ه-) بر اساس روایات، حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هنگام ظهور به کعبه تکیه می دهد و سیصد و سیزده نفر مرد(اصحاب خاص) نزد او جمع می شوند و اولین سخنی که می فرماید، این آیه از قرآن کریم است که: «بَقِیَّتُ الله خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ». سپس می فرماید: «منم بقیة الله در روی زمین و خلیفه خدا و حجتش بر شما. پس هیچ سلام کننده ای به او سلام نمی کند مگر اینکه می گوید: «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّهَ الله فِی أَرْضِهِ»، پس وقتی «عِقد» یعنی ده هزار نفر مرد نزد ایشان جمع شدند، (از مکه) خارج می شود».(3)

-----------------

1- . «وَ ما فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْری ذلِکَ تَأْویلُ ما لَمْ تَسْطِعْ عَلَیْهِ صَبْراً»؛ (کهف(18)، 82).
2- . «.. فَإِنَّهُمْ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَهُمْ لَا یُزَایِلُهُمْ وَ لَا یُزَایِلُونَه»؛ (ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص72، باب4، ح8).
3- . عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ الثَّقَفِیِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ الْبَاقِرَ یَقُول: «...فَإِذَا خَرَجَ أَسْنَدَ ظَهْرَهُ إِلَی الْکَعْبَهِ وَ اجْتَمَعَ إِلَیْهِ ثَلَاثُمِائَهٍ وَ ثَلَاثَهَ عَشَرَ رَجُلًا وَ أَوَّلُ مَا یَنْطِقُ بِهِ هَذِهِ الْآیَهُ بَقِیَّتُ الله خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ ثُمَّ یَقُولُ أَنَا بَقِیَّهُ الله فِی أَرْضِهِ وَ خَلِیفَتُهُ وَ حُجَّتُهُ عَلَیْکُمْ فَلَا یُسَلِّمُ عَلَیْهِ مُسَلِّمٌ إِلَّا قَالَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّهَ الله فِی أَرْضِهِ فَإِذَا اجْتَمَعَ إِلَیْهِ الْعِقْدُ وَ هُوَ عَشَرَهُ آلَافِ رَجُلٍ خَرَج»؛(کمال الدین و تمام النعمه، ج1، ص 331، باب 32، ح 16).

(٣١)

جزء سوم:
جزء سوم قرآن از آیه 253 سوره بقره آغاز و با آیه 91 سوره آل عمران پایان می یابد.
موضوعات این جزء عبارت است از:
سفارش به انفاق پیش از آنکه دیر شود(254) آیه الکرسی و دو آیه بعد از آن (255 تا 257) احتجاج زیبای حضرت ابراهیم (علیه السلام) با نمرود(258)، ماجرای شگفت انگیز عُزَیر نبی (علیه السلام) (259)، احیاء پرندگان به وسیله حضرت ابراهیم خلیل (علیه السلام) (260)، رباخواری و اعلام جنگ با خدا (275 تا 281)، آداب قرض دادن در بزرگ ترین آیه قرآن (282 تا 284) و سرانجام آیه «آمَنَ الرَّسُول» و سفارش روایات به تلاوت آن پس از انجام فریضه.
سوره آل عمران نیز از سوره های مدنی است که در ابتدا به موضوع توحید، وحی، نبوت و سرانجام بد کافران و فرجام نیک پرهیزکاران توجه می کند و با سفارش به مؤمنان درباره پرهیز از دوستی با کافران و همچنین توجه به سرای آخرت ادامه می یابد.
خداوند از آیه 35 به بعد، ماجرای ولادت حضرت مریم (علیها السلام) را یادآور می شود تا مادر یکی از پیامبران بزرگ الهی، حضرت عیسی مسیح (علیه السلام)، باشد و پایه های توحیدی موحدان با دیدن این آیت بزرگ الهی و مظهر قدرت حق محکم گردد؛ اما افسوس و صد افسوس که مردم قدر ندانستند و عده ای در پی قتل او برآمدند و حکمت الهی بر

(٣٢)

این تعلق گرفت که به آسمان ها برده شود و ذخیره ای برای نبرد نهایی حق و باطل بماند.
در آیه 61 ماجرای شگفت انگیزِ مباهله مطرح می شود و مقام رفیع اصحاب کساء جلوه می کند و تا پایان این جزء سفارش هایی برای اتمام حجت اهل کتاب ارائه می گردد.
برخی از آیات مهدویت در این جزء
ردیف|سوره|آیه|موضوع
10|بقره|259|رجعت در اقوام گذشته
11|-|269|ارزش و جایگاه معرفت و شناخت إمام
12|آل عمران|46|نزول حضرت عیسی (علیه السلام)
13|-|55|-
14|-|81|دوران رجعت
15|-|83|جهانی شدن دین اسلام با ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
آیه منتخب:
کوثرِ «حکمت»:
((یُؤْتِی الْحِکْمَهَ مَنْ یَشاءُ وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَهَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثِیراً وَ ما یَذَّکَّرُ إِلَّا أُولُوا الْأَلْبابِ؛(1) (خدا) حکمت را به هر کس بخواهد (و شایسته بداند) می دهد و به هر کس حمکت داده شود، خیر فراوانی داده شده است و جز خردمندان (این حقایق را درک نمی کنند و) متذکر نمی گردند)).
امام صادق (علیه السلام) درباره این بخش از آیه که خداوند می فرماید: «وَ مَنْ یُؤْتَ

-----------------

1- . بقره(2)، 269.

(٣٣)

الْحِکْمَهَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثِیراً» فرمودند: (مراد،) اطاعت خداوند و شناخت امام است.(1)
همچنین فرمودند: (مراد از حکمت) شناخت امام و دوری از گناهان کبیره است.(2)
نکته ها:
الف) تعبیر «مَنْ یَشاءُ» به طور عمده در قرآن به قابلیت قابل و نوع انتخاب، ظرفیت ها و قابلیت های انسان ناظر است.
یعنی فیض الهی برای همه ساری و جاری است، افراد باتوجه به میزان خواست و تلاش و ایجاد زمینه های دریافت فیوضات الهی از آن بهرمند می شوند و اگر انسانی به هدایت های الهی توجه نکند، در واقع گمراهی را انتخاب نموده است و به تعبیر قرآن «إِنَّ الله یُضِلُّ مَنْ یَشاءُ»(3) درباره او صدق می کند.
ب) در این آیه از «حکمت» به عنوان خیر کثیر و به تعبیر دیگر، «کوثر»، سخن به میان آمده است و تا آنجا اهمیت دارد که فقط صاحبان عقل و خرد ناب آن را درمی یابند و به دنبالش خواهند بود.(وَ ما یَذَّکَّرُ إِلَّا أُولُوا الْأَلْبابِ).
ج) از مهم ترین مصداق های حمکت که ریشه و مصادیقِ دیگر آن هم به شمار می آید، مسأله شناخت امام است. اگر کسی به این نعمت دست یافت، به خیر کثیر و کوثر دست یافته است و خیر و برکت و سعادت دو جهان را ازآن خود کرده است و اگر از این نعمت بزرگ محروم بود، حیات و مرگ او مانند حیات و مرگ مردم زمان جاهلیت است که هیچ بهره ای از حقیقت نداشتند.
البته باید توجه داشت که شناخت امام دارای درجات و مراتب بسیار زیادی است

-----------------

1- . «عن أبی بصیر عن أبی عبد الله فی قول الله عز و جل: «وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَهَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثِیراً» فقال: طاعه الله و معرفه الامام»؛ (عروسی حویزی، نور الثقلین، ج1، ص287).
2- . «عَنْ أَبِی عَبْدِ الله قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَهَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثِیراً . قَالَ مَعْرِفَهُ الْإِمَامِ وَ اجْتِنَابُ الْکَبَائِرِ الَّتِی أَوْجَبَ الله عَلَیْهَا النَّارَ»؛ (محمد کلینی، کافی، ج2، ص284، باب الکبائر، ح20).
3- . رعد(13)، 27؛ نحل(16)، 93؛ فاطر(35)، 8.

(٣٤)

که باید زمینه های علمی و عملی(1) برای دریافت درجه های بالاتر را ایجاد کرد و اولین درجه معرفت و شناختِ امام این است که بدانیم او همتای نبی خداست، البته پیامبر نیست و وارث اوست، پیروی از او پیروی از خدا و رسول خداست و تسلیم او بودن در همه امور و ارجاع آن ها به او و عمل به گفتار او واجب است، همچنین باید بدانیم پس از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) (به ترتیب)علی بن ابی طالب، حسن بن علی، حسین بن علی، علی بن الحسین، محمد بن علی، جعفربن محمد، موسی بن جعفر، علی بن موسی، محمد بن علی، علی بن محمد، حسن بن علی، و فرزندش حضرت حجت (علیهم السلام)، امام و حجت خدا می باشند.(2)
د) معرفت و شناخت امام، محبت و دوستی و به دنبال آن اطاعت و پیروی محض از آنان را درپی دارد و سرانجام سعادت و رستگاری در دنیا و آخرت را در پی خواهد داشت: (وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَهَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثِیراً).

-----------------

1- . زمینه های علمی: مطالعه کتاب های مفید و معتبر، شرکت در دوره های آموزشی مهدویت که به وسیله مراکز معتبر مهدوی زیر نظر حوزه علمیه برگزار می شود، مراجعه به سایت های مفید و معتبر مانند: سایت و... www.mahdi313.org. زمینه های عملی: دوری از گناه، به دست آوردن روزی حلال، انجام واجبات و رعایت اخلاق و آداب اسلامی و ... .
2- . «عِنْ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد...وَ أَدْنَی مَعْرِفَهِ الْإِمَامِ أَنَّهُ عِدْلُ النَّبِیِّ إِلَّا دَرَجَهَ النُّبُوَّهِ وَ وَارِثُهُ وَ أَنَّ طَاعَتَهُ طَاعَهُ الله وَ طَاعَهُ رَسُولِ الله وَ التَّسْلِیمُ لَهُ فِی کُلِّ أَمْرٍ وَ الرَّدُّ إِلَیْهِ وَ الْأَخْذُ بِقَوْلِهِ وَ یَعْلَمُ أَنَّ الْإِمَامَ بَعْدَ رَسُولِ الله عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ثُمَّ الْحَسَنُ ثُمَّ الْحُسَیْنُ ثُمَّ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ ثُمَّ أَنَا ثُمَّ مِنْ بَعْدِی مُوسَی ابْنِی ثُمَّ مِنْ بَعْدِهِ وَلَدُهُ عَلِیٌّ وَ بَعْدَ عَلِیٍّ مُحَمَّدٌ ابْنُهُ وَ بَعْدَ مُحَمَّدٍ عَلِیٌّ ابْنُهُ وَ بَعْدَ عَلِیٍّ الْحَسَنُ ابْنُهُ وَ الْحُجَّهُ مِنْ وُلْدِ الْحَسَن»؛ (خزاز رازی، کفایه الاثر، ص 263، باب ما جاء عن جعفر بن محمد).

(٣٥)

جزء چهارم:
چهارمین جزء قرآن با آیه 92 سوره آل عمران آغاز می شود و با آیه 23 سوره نساء پایان می یابد.
از جمله موضوعات مطرح شده، در این جزء عبارتند از:
چگونه جزء «ابرار» قرار گیریم؟(92)، هشدارِ گرایش و پیروی مؤمنان از اهل کتاب(98 تا 102)، تأکید بر وحدت و پرهیز از تفرقه (103 تا 105)، ترسیم صحنه ای عجیب از قیامت(106 تا 108)، راز برتری امت اسلام و خواری اهل کتاب(110 تا 112)، جنگ بدر و شگفتی های آن(121 تا 129)، شقاوت رباخواران و سعادت انفاق کنندگان(130 تا 134)، پذیرش توبه کنندگان(135 به بعد)، جنگ احد و راز شکست پس از پیروزی و درس های مهم این واقعه(137 تا 179)، بخل و سرانجام شومِ آن و اهمیت انفاق(180 تا 186)، پی بردن به معاد با تفکر در خلقت (190 به بعد)، برنده و بازنده در این عالم(196 به بعد) و سرانجام چهار سفارش حیاتی در آخرین آیه این سوره.
سوره نساء از جمله سوره های مدنی است که مباحث مهمی درباره خانواده، جامعه و مسائل مربوط به حکومت و اداره جامعه را در بر دارد.
این جزء در ابتدا درباره آغاز حیات انسان با آفرینش حضرت آدم و حوا، زیاد شدن نسل انسان و تشکیل خانواده و مسائل مربوط به آن از جمله ازدواج، ارث و احکام آن و همچنین انحرافات خانوادگی و راه درمان آن سخن می گوید، سپس با اشاره به توبه

(٣٦)

و بازگشت از خطا و سرانجام احکام ازدواج، پایان می پذیرد.
برخی از آیات مهدویت در این جزء
ردیف|سوره|آیه|موضوع
15|آل عمران|125|فرشتگان، بخشی از سپاهیان حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
16|-|142|آزمون دوران غیبت
17|-|200|مرزبانی از حق به ویژه امامت و مهدویت
آیه منتخب(1):
امدادهای غیبی:
((بَلی إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا وَ یَأْتُوکُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هذا یُمْدِدْکُمْ رَبُّکُمْ بِخَمْسَهِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِکَهِ مُسَوِّمینَ؛(1)آری، (امروز هم) اگر استقامت و تقوا پیشه کنید، و دشمن به همین زودی به سراغ شما بیاید، خداوند شما را به پنج هزار نفر از فرشتگان، که نشانه هایی با خود دارند، مدد خواهد داد!)).
امام باقر (علیه السلام) می فرماید:
«همانا فرشتگانی که در روی زمین در روز (جنگ) بدر حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را یاری نمودند، هنوز بالا نرفته اند و بالا نخواهند رفت تا اینکه صاحب این امر را یاری نمایند و آن ها پنج هزار فرشته هستند».(2)
امام صادق (علیه السلام) نیز چنین می فرمایند:
گویا به حضرت قائم می نگرم در نجفِ کوفه...که پرچم رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) خدا با اوست، جبرئیل آن را برایش می آورد و با آن

-----------------

1- . آل عمران(3)، 125.
2- . «عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ: إِنَّ الْمَلَائِکَهَ الَّذِینَ نَصَرُوا مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله و سلم) یَوْمَ بَدْرٍ فِی الْأَرْضِ مَا صَعِدُوا بَعْدُ وَ لَا یَصْعَدُونَ حَتَّی یَنْصُرُوا صَاحِبَ هَذَا الْأَمْرِ وَ هُمْ خَمْسَهُ آلَاف»؛ (محمد عیاشی، تفسیر العیاشی، ج 1، ص 197).

(٣٧)

پرچم، نه هزار و سیصد و سیزده فرشته فرود می آیند،(1) فرشتگانی که با حضرت نوح (علیه السلام) در کشتی بودند و فرشتگانی که با حضرت ابراهیم (علیه السلام) بودند، آنگاه که در آتش انداخته شد و آن هایی که با حضرت موسی (علیه السلام) بودند، آنگاه که دریا برایش شکافته شد و آن هایی که با حضرت عیسی (علیه السلام) بودند، آنگاه که به آسمان برده شد و چهار هزار فرشته نشانه دار که با رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بودند و سیصد و سیزده فرشته ای که در بدر با ایشان بودند...و (همه) آن ها منتظر قیام حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هستند.(2)
نکته ها:
الف) ظهور بر اساس سنت الهی مشروط به خواست و آمادگی مردم است؛(3)
اما آنگاه که این آمادگی همانند یاران حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) در جنگ بدر، با صداقت و راستی ایجاد شد، نصرت الهی و امدادهای غیبی نیز از زمین و آسمان مؤمنان را دربرخواهد گرفت.
ب) بنابر بسیاری از روایات، بخشی از سپاهیان حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)(4) تمام

-----------------

1- . ظاهر روایت اول و چند روایت دیگر این است که همه این فرشتگان در این عالم منتظر ظهور هستند، در حالی که روایت دوم بیانگر این است که آنان از آسمان فرود می آیند. شاید وجه جمع آن این باشد که هنگام ظهور به اذن الهی به آسمان خواهند رفت و طی مراسمی به همراهی جبرئیل، آن پرچم یعنی «رایت رسول خدا» که ویژگی های منحصر به فردی را داراست خواهند آورد. (ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص 307، باب19، ح2).
2- . «عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ الله یَقُولُ: کَأَنِّی أَنْظُرُ إِلَی الْقَائِمِ عَلَی نَجَفِ الْکُوفَهِ ...مَعَهُ رَایَهُ رَسُولِ الله ...یَأْتِیهِ بِهَا جَبْرَئِیلُ ...یَهْبِطُ بِهَا تِسْعَهُ آلَافِ مَلَکٍ وَ ثَلَاثُمِائَهٍ وَ ثَلَاثَهَ عَشَرَ مَلَکاً ...هُمُ الَّذِینَ کَانُوا مَعَ نُوحٍ فِی السَّفِینَهِ وَ الَّذِینَ کَانُوا مَعَ إِبْرَاهِیمَ حَیْثُ أُلْقِیَ فِی النَّارِ وَ هُمُ الَّذِینَ کَانُوا مَعَ مُوسَی لَمَّا فُلِقَ لَهُ الْبَحْرُ وَ الَّذِینَ کَانُوا مَعَ عِیسَی لَمَّا رَفَعَهُ الله إِلَیْهِ وَ أَرْبَعَهُ آلَافٍ مُسَوِّمِینَ کَانُوا مَعَ رَسُولِ الله وَ ثَلَاثُمِائَهٍ وَ ثَلَاثَهَ عَشَرَ مَلَکاً کَانُوا مَعَهُ یَوْمَ بَدْرٍ...وَ هُمْ یَنْتَظِرُونَ خُرُوجَ الْقَائِمِ»؛ (ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص 309، باب19، ح4).
3- . رعد(13)، 11؛ انفال(8)، 53؛ حدید(57) 25؛ محمد(47) 7؛ فصلت(41)،30 و... .
4- . ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص243، باب13، فی صفه جنوده و خیله، ح43.

(٣٨)

فرشتگانی هستند که برای یاری مؤمنان روی زمین آمده اند، همه آنان منتظر ظهورند و برای یاری حضرت آماده هستند.
ج) غفلت از نصرت الهی و امدادهای غیبی ممکن است به خودباختگی در برابر قدرت ظاهری دشمن بیانجامد و ما را از صلابت و استقامت در راه حق و ادامه زمینه سازی ظهور باز دارد، به همین دلیل است که قرآن می فرماید: «و سست نشوید! و غمگین نگردید! و شما برترید اگر ایمان داشته باشید!»(1) و در جای دیگر می فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده اید! اگر (آیین) خدا را یاری کنید، شما را یاری می کند و گام هایتان را استوار می دارد».(2)
د) از مصداق های دیگر نصرت الهی و امدادهای غیبی(3)
می توان به امور زیر اشاره کرد:
- پرچم ویژه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) که تا کنون فقط دو بار برافراشته شده، یکی در جنگ بدر و دیگری در جنگ جمل و مرحله سوم آن در هنگاه ظهور خواهد بود. این پرچم ویژگی های خاصی دارد، از جمله اینکه در دل دشمن رعب و وحشت بسیار زیادی ایجاد می کند که سبب شکست آن ها شده و کار را برای مؤمنان هموار می سازد. (4)
- عصا و سنگ مخصوص حضرت موسی؛آب و غدای سپاهیان حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در هنگام اتراق به اذن الهی از این سنگ تأمین خواهد شد.(5)
و هر آنچه که حضرت فرمان دهد، به اذن الهی به وسیله این عصا انجام خواهد شد.(6)

-----------------

1- . «وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنین»؛ (آل عمران(3)، 139).
2- . «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا الله یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَکُم»؛ (محمد(47)، 7).
3- . شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج2، ص673، باب58، ح26 به بعد؛ ابراهیم نعمانی، الغیبه، باب13 بخش آیاته و فعله و بخش فی صفه جنوده و باب 19 و باب20.
4- . ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص307، باب 19، ح1.
5- . همان، ص238، باب 13، بخش آیاته و فعله، ح28.
6- . شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج2، باب 58، ح 28.

(٣٩)

- انگشتر حضرت سلیمان با همان ویژگی ها،(1) سلاح های ویژه،(2)
همراهی جمادات با سپاهیان امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در نابودی دشمنان،(3)
پیراهن حضرت یوسف (علیه السلام) با همان ویژگی(4)
و... .
آیه منتخب(2):
مرزبانی از حق بویژه امامت ومهدویت:
((یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا الله لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُون؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! (در برابر مشکلات و هوس ها) استقامت کنید! و در برابر دشمنان (نیز) پایدار باشید و از مرزهای خود مراقبت کنید و از خدا بپرهیزید، شاید رستگار شوید!)).(5)
داوود رقی از امام صادق (علیه السلام) پرسید: معنای سلام بر رسول خدا چیست؟ حضرت فرمود:
آن گاه که خداوند متعال رسولش و جانشین رسولش و دخترش و دو فرزندش و همه ائمه و پیروانشان را آفرید، از آنان پیمان گرفت «أنْ یَصْبِرُوا وَ یُصَابِرُوا وَ یُرَابِطُوا وَ أَنْ یَتَّقُوا الله» و به آنان وعده داد که زمین را تسلیم آنان گرداند...«سلام» بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) یادآور آن پیمان و آن وعده است، به امید آنکه در این وعده شتاب شود.(6)

-----------------

1- . ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص 238، باب 13، ح28.
2- . همان، ح 45؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج2 ، ص 671، باب 58، ح19.
3- . همان، ص670، ح16.
4- . همان، ص674، ح29.
5- . آل عمران(3)، 200.
6- . «عَنْ دَاوُدَ بْنِ کَثِیرٍ الرَّقِّیِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ الله مَا مَعْنَی السَّلَامِ عَلَی رَسُولِ الله فَقَالَ إِنَّ الله تَبَارَکَ وَ تَعَالَی لَمَّا خَلَقَ نَبِیَّهُ وَ وَصِیَّهُ وَ ابْنَتَهُ وَ ابْنَیْهِ وَ جَمِیعَ الْأَئِمَّهِ وَ خَلَقَ شِیعَتَهُمْ أَخَذَ عَلَیْهِمُ الْمِیثَاقَ وَ أَنْ یَصْبِرُوا وَ یُصَابِرُوا وَ یُرَابِطُوا وَ أَنْ یَتَّقُوا الله وَ وَعَدَهُمْ أَنْ یُسَلِّمَ لَهُمُ الْأَرْضَ ...وَ إِنَّمَا السَّلَامُ عَلَیْهِ تَذْکِرَهُ نَفْسِ الْمِیثَاقِ وَ تَجْدِیدٌ لَهُ عَلَی الله لَعَلَّهُ أَنْ یُعَجِّلَهُ جَلَّ وَ عَزَّ وَ یُعَجِّلَ السَّلَامَ لَکُمْ بِجَمِیعِ مَا فِیهِ»؛ (محمد کلینی، کافی، ج1، ص 451، کتاب الحجه، ابواب التاریخ، باب مولد النبی، ح39».

(٤٠)

امام صادق (علیه السلام) هم چنین می فرماید:
««یَصْبِرُوا» یعنی بر آنچه در ماست(ولایت)، پایدار باشید، «یُصَابِرُوا» با یکدیگر در رویارویی علیه دشمن با ولیّتان پایدار بمانید، «یُرَابِطُوا» بر ثبات قدم و ماندنتان با امام محافظت نمایید».(1)
در حدیثی از امام باقر (علیه السلام) نیز آمده است:
««اصْبِرُوا» بر واجبات پایدار باشید، «وَ صابِرُوا» با همدیگر در برابر دشمن استقامت بورزید، «وَ رابِطُوا» با امام منتظَرتان، ملازمت و همراهی داشته باشید».(2)
نکته ها:
الف) درون مایه این آیه شریف آن چنان مهم است که از آغاز خلقت درباره آن، عهد و پیمان گرفته شده است و سلام بر رسول خدا یادآور آن پیمان و تجدید آن عهد و درخواست تعجیل در وعده الهی بر اساس ظهور نور عدالت و بندگی خالصانه بر سراسر گیتی است.
ب) یک انسان هم تکالیف و مسؤولیت های فردی دارد: «اصْبِرُوا» و هم تکالیف و مسئولیت های اجتماعی:«وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا».
ج) امروز دشمن با تمام وجود به مبارزه با حق به ویژه ولایت، امامت و مهدویت پرداخته است و با دروغ و نیرنگ، ایجاد شک و تردید، ترویج خرافات، حمایت از مدعیان و ارائه چهره ای غیر واقعی از امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، آن هم با زبان هنر و سینمای هالیوود در پی ویرانی، گمراهی و سرانجام نابودی حق است.

-----------------

1- . «عن الصادق: «اصبروا» علی الذی فینا، قلت: «و صابروا» قال: عدوکم مع ولیکم «و رابطوا قال: المقام مع إمامکم «وَ اتَّقُوا الله لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» قلت، تنزیل! قال: نعم»؛ (عروسی حویزی، نورالثقلین، ج1، ص426).
2- . «عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْبَاقِرِ (علیه السلام) فِی قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ- اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا فَقَالَ اصْبِرُوا عَلَی أَدَاءِ الْفَرَائِضِ وَ صابِرُوا عَدُوَّکُمْ وَ رابِطُوا إِمَامَکُمُ الْمُنْتَظَرَ»؛ (ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص199، باب11، ح13).

(٤١)

بنابراین، منتظران باید با بصیرتِ تمام و تلاش ادامه دار و تقویت معرفت و شناخت درباره امام، مرزبانی خود را از مرزهای اعتقادی به ویژه امامت و مهدویت به خوبی انجام دهند و پیوسته این آیات را جلوی چشم خود قرار دهند:
- «و سست نشوید! و غمگین نگردید! و شما برترید اگر ایمان داشته باشید!».(1)
- «ای کسانی که ایمان آورده اید! اگر (آیین) خدا را یاری کنید، شما را یاری می کند و گام هایتان را استوار می دارد».(2)
- «به یقین کسانی که گفتند: «پروردگار ما خداوند یگانه است!» سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل می شوند که: «نترسید و غمگین مباشید، و بشارت باد بر شما به آن بهشتی که به شما وعده داده شده است!».(3)

-----------------

1- . «وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنین»؛ (آل عمران(3)، 139).
2- . «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا الله یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَکُمْ»؛ (محمد(47)، 7).
3- . «إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا الله ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَهُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّهِ الَّتی کُنْتُمْ تُوعَدُون»؛ (فصلت(41)، 30).

(٤٢)

جزء پنجم:
آیه 24 سوره نساء، آغاز و آیه 147 این سوره پایان جزء پنجم قرآن است.
از جمله موضوعات این جزء عبارتند از:
ازدواج موقت(24 تا 28)، پرهیز از مال حرام و قتل نفس و چشم و هم چشمی ها(29 و32)، شاهد شاهدان(41 و 42)، انحراف اهل کتاب بر اثر دنیاطلبی (44 تا 55)، سرانجام کفر و ایمان (56 و 57)، امانت و مهم ترین ضامن هدایت امت (58 به بعد)، توسل و شفاعت (64)، نتیجه اطاعت از خدا و رسول (65 به بعد)، بی بصیرتی در برابر جریان نفاق (88 به بعد)، ضرورت تحقیق و بررسی (94)، ارزش و جایگاه هجرت (97 به بعد)، نماز مسافر و نماز خوف (101 تا 103)، وعده های راستین الهی و وعده های پوشالی شیطان(116 تا 126)، حق مدار بودن در زندگی (135)، حرمت نشستن در مجلس گناه حرام (140 به بعد)، شگرد منافقان و لزوم هشیاری مؤمنان (141 به بعد).
برخی از آیات مهدویت در این جزء
ردیف|سوره|آیه|موضوع
18|نساء|47|فرو رفتن لشکر سفیانی در منطقه بیداء
19|-|59|زمامداران معصوم در طول حیات بشر
20|-|69|همراهی با حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

(٤٣)

آیه منتخب:
فرمانِ اطاعت از زمامداران معصوم الهی:
((یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا الله وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فی شَیْء فَرُدُّوهُ إِلَی الله وَ الرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِالله وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ ذلِکَ خَیْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْویلا؛(1) ای کسانی که ایمان آورده اید! اطاعت کنید خدا را! و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولوالأمر [اوصیای پیامبر] را! و هر گاه در چیزی نزاع داشتید، آن را به خدا و پیامبر بازگردانید (و از آن ها داوری بطلبید) اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید! این (کار) برای شما بهتر و عاقبت و پایانش نیکوتر است)).
جابر بن عبد الله انصاری گوید:
هنگامی که آیه شریفه ((یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا الله وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ)) نازل گردید، خدمت حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) عرض کردم: ما خدا و رسول را شناختیم و اکنون می خواهیم بدانیم این اولوا الامر که طاعت آنان با طاعت خدا و رسول قرین شده، کدام افراد هستند؟ فرمود: «این افراد خلفای من هستند.
ای جابر! اینان پیشوایان مسلمین می باشند که پس از من خواهند آمد، اول آن ها علی بن ابی طالب است، ...پس از این ها همنام و صاحب کنیه من که حجت پروردگار و نشانه او در زمین است...از شیعیان و پیروان و دوستان خود غیبت خواهد کرد، و جز افرادی که در ایمان امتحان داده باشند، کسی در امامت او باقی نخواهد ماند؛ به خداوندی که مرا به راستی برانگیخته،
-----------------

1- . نساء(4)، 59.

(٤٤)

شیعیان از غیبت او استفاده خواهند کرد و از تابش انوار او مستفیض خواهند شد، همان طور که از خورشید بهره می برند حتی اگر در زیر ابر باشد».(1)
امام صادق در پاسخ این سؤال که چرا نام اهل بیت در قرآن نیست فرمودند: (خلاصه روایت) بر رسول خدا حکم نماز نازل شد، اما در قرآن به این مطلب که چه نمازی سه رکعتی یا چهار رکعتی است تصریح
نشد و این رسول الله بود (طبق فرمان إلهی در آیه 44 سوره نحل) که نماز را تفسیر کرد و همین طور زکات بر رسول خدا نازل شد، اما این مطلب که از هرچهل درهم یک درهمِ آن زکات است در قرآن نام برده نشده است و رسول خدا آن را برای مردم تفسیر نمود و حج نیز نازل شد، اما در قرآن نگفت هفت شوط طواف کنید و رسول خدا آن را تفسیر نمود. در مورد إمامت و ولایت هم همین طور است؛ اصلِ إمامت در آیه «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا الله وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم»(2) بیان شد و حضرت رسول مصادیق و جزئیات «أُولِی الْأَمْرِ» را در حدیث غدیر، ثقلین، منزلت و... بیان نموده است.(3)
-----------------

1- . جَابِرَ بْنَ عَبْدِ الله الْأَنْصَارِیَّ یَقُولُ لَمَّا أَنْزَلَ الله عَزَّ وَ جَلَّ عَلَی نَبِیِّهِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله و سلم) یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا الله وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ قُلْتُ یَا رَسُولَ الله عَرَفْنَا الله وَ رَسُولَهُ فَمَنْ أُولُو الْأَمْرِ الَّذِینَ قَرَنَ الله طَاعَتَهُمْ بِطَاعَتِکَ فَقَالَ (علیه السلام) هُمْ خُلَفَائِی یَا جَابِرُ وَ أَئِمَّهُ الْمُسْلِمِینَ مِنْ بَعْدِی أَوَّلُهُمْ عَلِیُّ بْنُ أَبِی ...ثُمَّ سَمِیِّی وَ کَنِیِّی حُجَّهُ الله فِی أَرْضِهِ وَ بَقِیَّتُهُ فِی عِبَادِهِ ابْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ ذَاکَ الَّذِی یَفْتَحُ الله تَعَالَی ذِکْرُهُ عَلَی یَدَیْهِ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا ذَاکَ الَّذِی یَغِیبُ عَنْ شِیعَتِهِ وَ أَوْلِیَائِهِ غَیْبَهً لَا یَثْبُتُ فِیهَا عَلَی الْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ إِلَّا مَنِ امْتَحَنَ الله قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ قَالَ جَابِرٌ فَقُلْتُ لَهُ یَا رَسُولَ الله فَهَلْ یَقَعُ لِشِیعَتِهِ الِانْتِفَاعُ بِهِ فِی غَیْبَتِهِ فَقَالَ إِی وَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالنُّبُوَّهِ إِنَّهُمْ یَسْتَضِیئُونَ بِنُورِهِ وَ یَنْتَفِعُونَ بِوَلَایَتِهِ فِی غَیْبَتِهِ کَانْتِفَاعِ النَّاسِ بِالشَّمْسِ وَ إِنْ تَجَلَّلَهَا سَحَاب»؛ (شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج1، ص253، باب23، ح3).
2- . نساء(4)، 59.
3- . «عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ الله ...فَقُلْتُ لَهُ إِنَّ النَّاسَ یَقُولُونَ فَمَا لَهُ لَمْ یُسَمِّ عَلِیّاً وَ أَهْلَ بَیْتِهِ فِی کِتَابِ الله عَزَّ وَ جَلَّ قَالَ فَقَالَ قُولُوا لَهُمْ إِنَّ رَسُولَ الله نَزَلَتْ عَلَیْهِ الصَّلَاهُ وَ لَمْ یُسَمِّ الله لَهُمْ ثَلَاثاً وَ لَا أَرْبَعاً حَتَّی کَانَ رَسُولُ الله هُوَ الَّذِی فَسَّرَ ذَلِکَ لَهُمْ وَ نَزَلَتْ عَلَیْهِ الزَّکَاهُ وَ لَمْ یُسَمِّ لَهُمْ مِنْ کُلِّ أَرْبَعِینَ دِرْهَماً دِرْهَمٌ حَتَّی کَانَ رَسُولُ الله ص هُوَ الَّذِی فَسَّرَ ذَلِکَ لَهُمْ وَ نَزَلَ الْحَجُّ فَلَمْ یَقُلْ لَهُمْ طُوفُوا أُسْبُوعاً حَتَّی کَانَ رَسُولُ الله ص هُوَ الَّذِی فَسَّرَ ذَلِکَ لَهُمْ وَ نَزَلَتْ أَطِیعُوا الله وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ وَ نَزَلَتْ فِی عَلِیٍّ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ فَقَالَ رَسُولُ الله فِی عَلِیٍّ مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلَاهُ وَ قَالَ ص أُوصِیکُمْ بِکِتَابِ الله وَ أَهْلِ بَیْتِی..»؛ (محمد کلینی، کافی، ج1، کتاب الحجه، باب ما نص الله و رسوله ...ص286، ح1؛ حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ذیل آیه 59 سوره نساء).

(٤٥)

نکته ها:
الف) اطاعت از خداوند فقط در پرتو اطاعت از رسولش و جانشینان الهی رسول امکان پذیر است«مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ الله».(1)
ب) در قرآن در موارد متعدد از اطاعت مطلق از دیگران نهی شده است،(2)
اما در این آیه از ما خواسته شده است به طور مطلق از «أُولِی الْأَمْرِ» اطاعت نماییم و این نیست مگر به خاطر عصمت آنان. «آنان بر حقند و حق پیوسته با آنان است، نه حق از آن ها جدا می شود و نه آن ها از حق جدا می شوند».(3) بنابراین، اطاعت از آن ها هرگز در تضادّ با اوامر خدا و رسول نخواهد بود.
از سوی دیگر، تبیین رسول درباره مصادیق«أُولِی الْأَمْرِ» جای هیچ تردیدی باقی نمی گذارد که معنای لغوی این واژه مراد نیست و مراد از آن، فقط کسانی هستند که به وسیله همان خدایی که رسول را تعیین نموده، تعیین شده اند و حکم آن ها ابلاغ شده است.
«ای پیامبر! آنچه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده است، کاملًا (به مردم) برسان! و اگر نکنی، رسالت او را انجام نداده ای! خداوند تو را از (خطرات احتمالی) مردم نگاه می دارد و خداوند، جمعیّت کافران (لجوج) را هدایت نمی کند».(4)
ج) ثبات قدم بر ولایت دوازدهمین «أُولِی الْأَمْرِ» و اطاعت از او و الگو قرار دادن وی از مهم ترین آزمون های دوران غیبت به شمار می آید: «یَغِیبُ عَنْ شِیعَتِهِ وَ
-----------------

1- . نساء(4)، 80.
2- . عنکبوت(29)، 8؛ شعراء(26)، 151؛ کهف(18)، 28؛ فرقان(25)، 52؛ احزاب(33)، 1؛ قلم(68)، 8 و10؛ انسان(76)، 24؛ علق(96)، 19؛ انعام(6)، 116.
3- . ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص72، باب4، ح8.
4- . «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ الله یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ الله لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرین»؛ (مائده(5)، 67).

(٤٦)

أَوْلِیَائِهِ غَیْبَهً لَا یَثْبُتُ فِیهَا عَلَی الْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ إِلَّا مَنِ امْتَحَنَ الله قَلْبَهُ لِلْإِیمَان» بنابراین فرمود: «خوشا به حال کسی که قائم اهل بیت مرا درک کند، به شرطی که در دوران غیبتش، او را مقتدا و الگوی خود قرار داده باشد».(1)
د) در دوران غیبت، می توان از پرتو انوار هدایت امام بهرمند شد؛ همانند بهره مندی از خورشید پشت ابر«وَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالنُّبُوَّهِ إِنَّهُمْ یَسْتَضِیئُونَ بِنُورِهِ وَ یَنْتَفِعُونَ بِوَلَایَتِهِ فِی غَیْبَتِهِ کَانْتِفَاعِ النَّاسِ بِالشَّمْسِ وَ إِنْ تَجَلَّلَهَا سَحَاب».
هـ) چگونه می توان از نور امام بهره مند شد؟
با قلبی پاک و پیروی از امام می توان در دوران غیبت و ظهور از نور او بهره مند شد.
امام باقر (علیه السلام) به ابا خالد کابلی فرمود:
به خدا قسم ای ابا خالد! نور امام در دل مؤمنان از خورشیدِ فروزان، نورانی تر است و آنان به خدا قسم دل مؤمنان را روشن می کنند و خداوند نورشان را از کسانی که بخواهد(لیاقتش را نداشته باشند) باز می دارد، در نتیجه دل آن ها تاریک خواهد ماند. به خدا قسم، ای ابا خالد! هیچ بنده ای ما را دوست نخواهد داشت و ولایت ما را نخواهد پذیرفت مگر اینکه خداوند قلبش را پاک و طاهر گرداند و او قلب بنده ای را طاهر نمی گرداند تا اینکه تسلیم ما باشد؛ پس وقتی این چنین بود، خداوند او را از حساب شدید و وحشت روز قیامت در امان خواهد داشت.(2)
-----------------

1- . شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج1، ص286، باب25.
2- . «...وَ الله یَا أَبَا خَالِدٍ لَنُورُ الْإِمَامِ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ أَنْوَرُ مِنَ الشَّمْسِ الْمُضِیئَهِ بِالنَّهَارِ وَ هُمْ وَ الله یُنَوِّرُونَ قُلُوبَ الْمُؤْمِنِینَ وَ یَحْجُبُ الله عَزَّ وَ جَلَّ نُورَهُمْ عَمَّنْ یَشَاءُ فَتُظْلِمُ قُلُوبُهُمْ وَ الله یَا أَبَا خَالِدٍ لَا یُحِبُّنَا عَبْدٌ وَ یَتَوَلَّانَا حَتَّی یُطَهِّرَ الله قَلْبَهُ وَ لَا یُطَهِّرُ الله قَلْبَ عَبْدٍ حَتَّی یُسَلِّمَ لَنَا وَ یَکُونَ سِلْماً لَنَا فَإِذَا کَانَ سِلْماً لَنَا سَلَّمَهُ الله مِنْ شَدِیدِ الْحِسَابِ وَ آمَنَهُ مِنْ فَزَعِ یَوْمِ الْقِیَامَهِ الْأَکْبَرِ»؛ (کلینی، کافی، ج1، ص194، باب ان الائمه نور الله عزّوجلّ).

(٤٧)

جزء ششم:
ششمین جزءِ کتاب خدا و معجزه جاویدان الهی با آیه 148 سوره نساء شروع و با آیه 81 سوره مائده پایان می یابد.
در بخش پایانی سوره نساء این مباحث به چشم می خورد:
تلاش دشمنان برای ایجاد تفرقه(150 به بعد)، برخورد نامناسب یهودیان با حضرت عیسی (علیه السلام) و صعود وی به آسمان ها (157 و 158).
سوره مائده یا همان سوره ولایت با 120 آیه و از آخرین سوره های مدنی است که مباحث بسیار مهمی را درباره ولایت و امامت دربر دارد. برخی از موضوعات مهم این سوره تا پایان جزء ششم عبارت است از:
وفای به پیمان(1)، اکمال دین و اتمام نعمت و ناامیدی کفار(3)، وضو و غسل و تیمم(6)، آنچه نباید فراموش کرد و قیام به قسط(7 و 8)، عهد و پیمان الهی و عاقبت عهدشکنی(12 به بعد)، خطر بزرگ انحراف از توحید (17 به بعد)، عبرت از خطاهای اهل کتاب(19 به بعد)، ماجرای هابیل و قابیل(27 تا 34)، وسیله تقرب به درگاه الهی(35)، نتیجه دوری از خدا(36 و 37)، حکم دزدی(38 به بعد)، آیه ولایت(55)، آیه غدیر(67).

(٤٨)

برخی از آیات مهدویت در این جزء
ردیف|سوره|آیه|موضوع
21|نساء|159|نزول حضرت عیسی (علیه السلام)
22|مائده|3|نا امیدی همه کفارِ عالَم با ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
23|-|54|مهدی یاوران
آیه منتخب:
یارانی بی نظیر:
((یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی الله بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّهٍ عَلَی الْمُؤْمِنینَ أَعِزَّهٍ عَلَی الْکافِرینَ یُجاهِدُونَ فی سَبیلِ الله وَ لا یَخافُونَ لَوْمَهَ لائِمٍ ذلِکَ فَضْلُ الله یُؤْتیهِ مَنْ یَشاءُ وَ الله واسِعٌ عَلیم؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! هر کس از شما، از آیین خود بازگردد، (به خدا زیانی نمی رساند) خداوند جمعیّتی را می آورد که آن ها را دوست دارد و آنان (نیز) او را دوست دارند، در برابر مؤمنان متواضع، و در برابر کافران سرسخت و نیرومندند. آن ها در راه خدا جهاد می کنند، و از سرزنش هیچ ملامت گری هراسی ندارند. این، فضل خداست که به هر کس بخواهد (و شایسته ببیند) می دهد و (فضل) خدا وسیع، و خداوند داناست)).(1)
امام صادق (علیه السلام) در این باره فرمود:
همانا صاحب این امر، یارانش برایش حفظ شده اند اگر همه مردم (از دین خدا) بروند، خداوند یارانش را برایش خواهد آورد و آن ها همان کسانی هستند که خداوند در وصفشان می فرماید: «و اگر اینان نسبت به آن کفر ورزند، (آیین حقّ زمین نمی ماند زیرا) کسان دیگری را نگاهبان آن می سازیم که نسبت به آن، کافر نیستند.»(یعنی تعبیر«قَوْماً لَیْسُوا بِها بِکافِرین» در وصف یاران
-----------------

1- . مائده(5)، 54.

(٤٩)

صاحب این امر است) و آن ها همان کسانی هستند که خداوند می فرماید: «خداوند جمعیّتی را می آورد که آن ها را دوست دارد و آنان (نیز) او را دوست دارند، در برابر مؤمنان متواضع و در برابر کافران سرسخت و نیرومندند.(1)
در تفسیر علی بن ابراهیم آمده است که این آیه درباره حضرت قائم و اصحابش نازل شده است.(2)
نکته ها:
الف) مهم ترین دغدغه مؤمن، ثبات قدم بر راه حق و حسن عاقبت است:(3)«مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ».
در روایت های بسیاری از جمله در باب 17 و باب 21 کتاب الغیبه مرحوم نعمانی هشدارهای لازم در این باره آمده است، برای نمونه در حدیث اول باب 21 این کتاب امام صادق (علیه السلام) می فرماید: «هنگامی که حضرت قائم قیام می کند،کسی که به نظر خویش از اهل این کار بود، از امر حضرت قائم بیرون می رود».(4)
پس بسیار شایسته و بایسته است که منتظران حضرتش پیوسته بر این دعای قرآنی مداومت داشته باشند:
«پروردگارا! دلهایمان را پس از آنکه ما را هدایت کردی، (از راه حق) منحرف مگردان! و از سوی خود، رحمتی بر ما ببخش، زیرا تو بخشنده ای!»(5)
ب) در راه زندگی انواع آسیب ها، دین و ایمان انسان را تهدید می کند؛ از جمله:
-----------------

1- . «عن سلیمان بن هارون العجلی، قال: سمعت أبا عبد الله (علیه السلام) یقول: «إن صاحب هذا الأمر محفوظ له [أصحابه]، لو ذهب الناس جمیعا أتی الله [له] بأصحابه، و هم الذین قال الله عز و جل: فَإِنْ یَکْفُرْ بِها هؤُلاءِ فَقَدْ وَکَّلْنا بِها قَوْماً لَیْسُوا بِها بِکافِرِینَ و هم الذین قال الله عز و جل فیهم: فَسَوْفَ یَأْتِی الله بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّهٍ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّهٍ عَلَی الْکافِرِینَ»؛ (هاشم بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص314، ذیل آیه).
2- . عروسی حویزی، نور الثقلین، ج1، ص641.
3- . یوسف(12)، 101؛ روم(35)، 10.
4- . ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص317.
5- . «رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنا وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ»؛ (آل عمران(3)، 8).

(٥٠)

- مدعیان دورغین؛
- جابه جایی حبّ و بغض ها و دشمنی با دوستان و دوستی با دشمنان حق؛
- تعلقات دنیا و بازماندن از یاری حق با جان و مال؛
- سعی در جلب رضایت دیگران به جای جلب رضایت خدواند و... .
امام حسین (علیه السلام) روز دوم محرم در کربلا فرمود: «رستگار نباشند امتی که رضایت و خشنودی خالق را دادند و خشنودی مخلوق را خریدند» (در پی جلب رضایت ابن زیاد و یزید هستند).(1)
ج) ویژگی یاران امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف):
- عشق به خدا(یُحِبُّونَهُ
- تواضع در برابر مؤمنان و سرسختی و خشونت در برابر دشمنان خدا(أَذِلَّهٍ عَلَی الْمُؤْمِنینَ أَعِزَّهٍ عَلَی الْکافِرینَ
- اهل جهاد در راه خدا(یُجاهِدُونَ فی سَبیلِ الله
- ثابت قدمی در راه حق و توجه نکردن به سرزنشِ سرزنش کنندگان(وَ لا یَخافُونَ لَوْمَهَ لائِمٍ).
د) دینِ خدا به یاری ما نیازی ندارد، بلکه توفیق یاری دین خدا از بزرگترین توفیقات و نعمت های الهی است که باید مراقب باشیم شایستگی آن را از دست ندهیم: «ذلِکَ فَضْلُ الله یُؤْتیهِ مَنْ یَشاءُ».
-----------------

1- . «فَلَمَّا وَرَدَ کِتَابُهُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ قَرَأَهُ رَمَاهُ مِنْ یَدِهِ ثُمَّ قَالَ: «لَا أَفْلَحَ قَوْمٌ اشْتَرَوْا مَرْضَاهَ الْمَخْلُوقِ بِسَخَطِ الْخَالِق»؛ (علامه مجلسی، بحار، ج44، ص383).

(٥١)

جزء هفتم:
این جزء با آیه 82 سوره مائده آغاز می شود و تا ابتدای آیه 111 سوره انعام ادامه می یابد.
موضوعات مهم در آیات پایانی سوره مائده به شرح ذیل است:
بدترین دشمنان اسلام(82)، احکام قسم(89)، راز حرمت شراب و قمار(90 به بعد)، آزمونی شگفت انگیز(94 تا 96)، سؤال بی جا(101)، خودشناسی(105)، آداب و احکام وصیت(106 به بعد)، نزول مائده آسمانی و دین توحیدی حضرت عیسی (علیه السلام) (112 به بعد).
سوره انعام با 165 آیه از سوره های مکی است که می توان از آن به عنوان سوره توحید و مبارزه با شرک یاد کرد، مهم ترین موضوعات آن عبارت است از:
نشانه های روشن توحید و سرانجام سرپیچی از آن (ابتدای سوره به بعد)، اسرار گرفتاری ها و مشکلات(42 به بعد)، آغوش باز اسلام برای پذیرش مؤمنان و رحمت واسعه الهی(54)، رابطه خداشناسی با وحی و نبوت(91)، مدعیان دروغین(93)، رفتن همانند آمدن(94)، توهین نکردن به مقدسات دیگران(108)، سرانجام وارونگی قلب(110).
برخی از آیات مهدویت در این جزء
ردیف|سوره|آیه|موضوع
24|انعام|45|ریشه کن شدن ظلم و ستم در دوران ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

(٥٢)

آیه منتخب:
نابودی ریشه ظلم و ظالمین:
((فَلَمَّا نَسُوا ما ذُکِّرُوا بِهِ فَتَحْنا عَلَیْهِمْ أَبْوابَ کُلِّ شَیْء حَتَّی إِذا فَرِحُوا بِما أُوتُوا أَخَذْناهُمْ بَغْتَهً فَإِذا هُمْ مُبْلِسُونَ.فَقُطِعَ دابِرُ الْقَوْمِ الَّذینَ ظَلَمُوا وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ؛ (آری،) هنگامی که (اندرزها سودی نبخشید و) آنچه را به آن ها یادآوری شده بود فراموش کردند، درهای همه چیز (از نعمت ها) را به روی آن ها گشودیم تا (کاملاً) خوشحال شدند (و به آن دل بستند) ناگهان آن ها را گرفتیم (و سخت مجازات کردیم)؛ در این هنگام همگی ناامید شدند (و درهای امید به روی آن ها بسته شد)).(1)
و (به این ترتیب) دنباله (زندگی) جمعیّتی که ستم کرده بودند، قطع شد. و ستایش ویژه خداوند، پروردگار جهانیان است.
امام باقر (علیه السلام) می فرماید:
قول خداوند که فرمود: «فَلَمَّا نَسُوا ما ذُکِّرُوا بِهِ» یعنی آنگاه که ولایت امام علی (علیه السلام) را رها کردند، در حالی که به آن مأمور بودند، «فَتَحْنا عَلَیْهِمْ أَبْوابَ کُلِّ شَیْء» درهای دنیا به روی آنان باز شد، «حَتَّی إِذا فَرِحُوا بِما أُوتُوا أَخَذْناهُمْ بَغْتَهً فَإِذا هُمْ مُبْلِسُونَ» مراد، قیام حضرت قائم است.(2)
نکته ها:
الف) اگر راهی را که خدای حکیم برای ما معین کرده است طی کنیم، سعادت دنیا و آخرت را به دست خواهیم آورد وگرنه ذلت دنیا و عذاب آخرت را خواهیم چشید:

-----------------

1- . انعام(6)، 44 – 45.
2- . سید هاشم بحرانی، البرهان، ج2، ص419.

(٥٣)

«فَلَمَّا نَسُوا ما ذُکِّرُوا بِهِ».
چنانچه وضعیتی که امت اسلام پس از رحلت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) تا به امروز به خود دیده است، نتیجه طی مسیر «سقیفه» به جای «غدیر» است و این وضعیت درست نخواهد شد مگر اینکه به این راه بازگردند.
ب) یکی از سنت های الهی، مجازات استدراجی است.
این مجازات به این روش است که خداوند گناهکاران و طغیانگران جسور و زورمند را فوراً مجازات نمی کند، بلکه درهای نعمت را به روی آن ها می گشاید، هر چه بیشتر در راه طغیان گام بر می دارند، نعمت خود را بیشتر می کند و این از دو حال خارج نیست، یا این نعمت ها تنبه و بیداری آنها را به دنبال دارد، که در این صورت برنامه «هدایت الهی» عملی شده و یا اینکه بر غرور و بی خبری آن ها می افزاید که در این صورت مجازات آن ها به هنگام رسیدن به آخرین مرحله دردناکتر است.(1)
امام علی (علیه السلام) در این باره می فرماید: «اگر پیوسته از سوی خداوند به سوی تو نعمت می آید، در حالی که تو اهل معصیت هستی، بترس».(2)
ج) برخورد امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) با ظلم و ظالمان خواهد بود و آن هم در جهت رهایی بشریت از ظلم آنان است. همانند طبیب حاذقی که تیغ تیز جراحی او برای قطع غده های چرکین در جهت درمان بیمار است.
د) منتظران با یادآوری پیوسته این وعده الهی، خود را از ناامیدی در امان می دارند و برای آن روز آماده می شوند و این چنین با مولای خود نجوا می کنند:
مولا جان! کی می شود تو ما را ببینی و ما تو را ببینیم؛(3) در حالی که پرچم یاری را برافراشته ای و مردم آن را ببینند، آیا می شود

-----------------

1- . ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 7، ص33.
2- . «یَا ابْنَ آدَمَ إِذَا رَأَیْتَ رَبَّکَ سُبْحَانَهُ یُتَابِعُ عَلَیْکَ نِعَمَهُ وَ أَنْتَ تَعْصِیهِ فَاحْذَرْه»؛ (نهج البلاغه، حکمت 25).
3- . «کی می شود در حالی که تو ما را می بینی، ماهم تو را ببینیم؟»، این جمله کنایه از ظهور است، یعنی کی می شود شاهد ظهورت باشیم؟

(٥٤)

روزی را ببینیم که دور تو را گرفته باشیم و تو امامت امت را بر عهده داشته باشی و زمین را از عدالت پر نموده و به دشمنانت ذلت و عذاب چشانده باشی و سرکشان و منکران حق را نابود کنی و ریشه مستکبران را قطع و اساس ستمگران را برکنی؟ و در این حال بگوییم: «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِ الْعالَمِین».(1)

-----------------

1- . «مَتَی تَرَانَا وَ نَرَاکَ وَ قَدْ نَشَرْتَ لِوَاءَ النَّصْرِ تُرَی أَ تَرَانَا نَحُفُّ بِکَ وَ أَنْتَ تَؤُمُّ الْمَلَأَ، وَ قَدْ مَلَأْتَ الْأَرْضَ عَدْلًا، وَ أَذَقْتَ أَعْدَاءَکَ هَوَاناً وَ عِقَاباً، وَ أَبَرْتَ الْعُتَاهَ وَ جَحَدَهَ الْحَقِّ، وَ قَطَعْتَ دَابِرَ الْمُتَکَبِّرِینَ، وَ اجَتَثَثْتَ أُصُولَ الظَّالِمِینَ، وَ نَحْنُ نَقُولُ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِ الْعالَمِین»؛ (مفاتیح الجنان، فرازهایی از دعای ندبه، علامه مجلسی، بحار، ج99، ص109).

(٥٥)

جزء هشتم:
این جزء با آیه 111 سوره انعام آغاز می شود و تا آیه 88 سوره اعراف ادامه می یابد.
در آیات پایانی سوره انعام این موضوعات دیده می شود:
عاقبت چشم و هم چشمی(116)، خوردنی حرام و خروج از راه حق(118 به بعد)، زنده کیست؟ (122)، تعیین حجت خدا با کیست؟(124)، نقش اعمال آدمی در خارج شدن از راه (128 و 129)، دکان احکام تراشی(136 به بعد)، جبر گرایی راهی برای توجیه خیره سری ها(148 به بعد)، همیشگی نبودن فرصت انتخاب(158)، چرا توحید در ربوبیت؟(164).
سوره اعراف نیز از جمله سوره های مکی است که بیشتر مسائل اعتقادی در آن وجود دارد و 206 آیه دارد که مهم ترین موضوعات آن تا پایان جزء هشتم عبارتند از:
وحی و نبوت و هشدار نسبت به بی توجهی به آن (1 تا 10)، مشکل ابلیس و فرجام آن (11 تا 18)، شگرد دشمن قسم خورده ما و مکر و حیله هایش(20 به بعد)، لجبازی پس از اشتباه و توجیه آن، یا توبه و اصلاح(23 به بعد)، عطش جهنمیان و التماس به... (50)، حیات دوباره گیاهان و آیت معاد(57).
برخی از آیات مهدویت در این جزء
ردیف|سوره|آیه|موضوع
25|انعام|158|قیام حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، ضرب الاجلی برای مستکبران

(٥٦)

آیه منتخب:
ضرب الاجل توبه و جبران آنچه از دست رفته:
((هَلْ یَنْظُرُونَ إِلاَّ أَنْ تَأْتِیَهُمُ الْمَلائِکَهُ أَوْ یَأْتِیَ رَبُّکَ أَوْ یَأْتِیَ بَعْضُ آیاتِ رَبِّکَ یَوْمَ یَأْتی بَعْضُ آیاتِ رَبِّکَ لا یَنْفَعُ نَفْساً إیمآن ها لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ کَسَبَتْ فی إیمآن ها خَیْراً قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُون؛ آیا جز این انتظار دارند که فرشتگان (مرگ) به سراغشان آیند، یا (حکم) خداوند به سوی آن ها بیاید، یا بعضی از آیات پروردگارت (و نشانه های رستاخیز)؟! اما آن روز که بعضی از آیات پروردگارت تحقّق پذیرد، ایمان آوردن افرادی که قبلًا ایمان نیاورده اند، یا در ایمانشان عمل نیکی انجام نداده اند، سودی به حال آن ها نخواهد داشت! بگو: «(اکنون که شما چنین انتظارات نادرستی دارید،) انتظار بکشید، ما هم انتظار (کیفر شما را) می کشیم!)). (1)
امام صادق (علیه السلام) در این باره می فرماید:
مراد از آیات، ائمه و منظور از آیتی که مورد انتظار است، حضرت قائم می باشد. پس آن روز کسی که پیش از قیامِ حضرت ایمان نیاورده باشد، ایمان آوردن او دیگر سودی ندارد؛ هرچند به امامان دیگر از اجداد حضرت ایمان آورده باشد.(2)
نکته ها:
الف) فرصت توبه و جبران گذشته همیشگی نیست؛ باید فرصت را غنیمت شمرد و پیش از آنکه دیر شود، بازگشت؛ چنانچه در حدیث آمده است: بگو: «روز پیروزی،

-----------------

1- . انعام(6)، 158.
2- . «عَنْ أَبِی عَبْدِ الله أَنَّهُ قَالَ: فِی قَوْلِ الله عَزَّ وَ جَلَ یَوْمَ یَأْتِی بَعْضُ آیاتِ رَبِّکَ لا یَنْفَعُ نَفْساً إِیمآن ها لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ فَقَالَ: الْآیَاتُ هُمُ الْأَئِمَّهُ وَ الْآیَهُ الْمُنْتَظَرَهُ الْقَائِمُ فَیَوْمَئِذٍ لا یَنْفَعُ نَفْساً إِیمآن ها لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلِ قِیَامِهِ بِالسَّیْفِ وَ إِنْ آمَنَتْ بِمَنْ تَقَدَّمَهُ مِنْ آبَائِه»؛(شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج2، ص336، باب33، ح8).

(٥٧)

(روز نزول عذابی که کافران را ریشه کن می سازد) ایمان آوردن، سودی به حال کافران نخواهد داشت و به آن ها هیچ مهلت داده نمی شود!».(1)
ب) امام زمان (علیه السلام) برای هدایت، سعادت و نجات همه بشریت می آید، حتی هدایت مستکبران! آری، او همانند حضرت موسی (علیه السلام) و هارون (علیه السلام) که خداوند با آنان فرمود: «به سوی فرعون بروید که طغیان کرده است! اما به نرمی با او سخن بگویید شاید متذکّر شود، یا (از خدا) بترسد!»(2)
با معاندان و ظالمان، اتمام حجت می کند و ضرب الاجل قرار می دهد و آنگاه که به فرمان الهی دست به شمشیر ببرد، دیگر ایمان کافران و معاندان سودی نخواهد داشت.
همانند فرعون، هنگامی که غرقاب دامن او را گرفت، گفت: «ایمان آوردم که هیچ معبودی، جز کسی که بنی اسرائیل به او ایمان آورده اند، وجود ندارد و من از مسلمین هستم!» (امّا به او خطاب شد:) الآن؟!! در حالی که قبلاً عصیان کردی، و از مفسدان بودی»!(3)
ج) افرادی از پیشوایان کفر و ظالمانِ امت های گذشته، برای روشن شدن حق و عبرت دیگران، رجعت داده می شوند در حالی که ایمان آوردن آن ها سودی به حالشان نخواهد داشت؛ زیرا در حال حیات، ایمان نیاوردند و فرصت را از دست دادند. در زیارت آل یس این گونه می خوانیم: «(و گواهی می دهم)که رجعت شما(اهل بیت) حق است، هیچ شکی در آن نیست، روزی که ایمان آوردن افرادی که قبلاً ایمان نیاورده اند یا در ایمانشان عمل نیکی انجام نداده اند، سودی به حالشان نخواهد داشت!».(4)

-----------------

1- . «قُلْ یَوْمَ الْفَتْحِ لا یَنْفَعُ الَّذینَ کَفَرُوا إیمانُهُمْ وَ لا هُمْ یُنْظَرُون»؛ (سجده(32)، 29؛ نساء(4)، 18).
2- . طه(20)، 43 و 44.
3- . یونس(15)، 90 و 91.
4- . «وَ أَنَّ رَجْعَتَکُمْ حَقٌّ لَا شَکَّ فِیهَا یَوْمَ لا یَنْفَعُ نَفْساً إِیمآن ها لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ کَسَبَتْ فِی إِیمآن ها خَیْراً»؛ (طبرسی، احتجاج، ج2، ص494).

(٥٨)

جزء نهم:
نهمین جزء قرآن، با آیه 88 سوره اعراف آغاز و با چهلمین آیه سوره انفال پایان می یابد.
مهم ترین موضوعات ادامه آیات سوره اعراف عبارتند از:
راز گرفتاری ها(94 و 95)، راه باز شدن درهای رحمت الهی(96)، غفلت از عذاب الهی(97 تا 102)، راه رستگاری(157 و 158)، عهد بندگی(172 تا 173)، عاقبت به شرّ شدن (175 تا 178)، دلیل جهنمی شدن مردم(179)، ثابت قدمان در راه حق(181)، راه نجات از وسوسه های شیطان(200 به بعد) تلاوت قرآن و دعا و آداب و چگونگی آن(204 تا 206).
سوره انفال دارای 75 آیه و از سوره های مدنی است و مباحث مهم مالی و مسائل سیاسی و اجتماعی را در بر دارد. نمونه ای از موضوعات آن تا پایان جزء چنین است:
مؤمنان راستین(2 تا 4)، ماجرای هجرت و اولین درگیری مسلحانه با سپاه کفر یعنی جنگ بدر(5 تا 26) اثر تقوا(29).

(٥٩)

برخی از آیات مهدویت در این جزء
ردیف|سوره|آیه|موضوع
26|اعراف|96|باز شدن درهای رحمت الهی در دوران حکومت واحد جهانی إسلام
27|-|128|وارثان عالَم
28|-|159|رجعت کنندگان
29|-|187|نامعلوم بودن زمان ظهور همانند قیامت
30|انفال|39|پاک شدن عالَم از فتنه در دوران حکومت جهانی امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
آیه منتخب (1):
بارش خیر و برکت:
((و لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُون؛(1) و اگر اهل شهرها و آبادی ها ایمان می آوردند و تقوا پیشه می کردند، برکات آسمان و زمین را بر آن ها می گشودیم؛ ولی (آن ها حق را) تکذیب کردند ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم)).
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در این باره فرمودند:
در زمان حضرت مهدی امتم به گونه ای (از نعمت ها) بهره مند می شوند که هرگز این چنین بهره مند نشده اند، آسمان پیوسته بر آن ها می بارد و زمین همه روییدنی های خود را می رویاند.(2)
امام علی (علیه السلام) نیز می فرمایند:
او (حضرت مهدی) خواسته ها را پیرو هدایت الهی قرار می دهد، هنگامی که مردم هدایت را تحت الشعاع خواسته های خویش

-----------------

1- . اعراف(7)، 96.
2- . «عَنْ أَبِی سَعِیدٍ الْخُدْرِیِّ عَنِ النَّبِیِّ قَالَ تَتَنَعَّمُ أُمَّتِی فِی زَمَنِ الْمَهْدِیِّ نِعْمَهً لَمْ یَتَنَعَّمُوا مِثْلَهَا قَطُّ یُرْسَلُ السَّمَاءُ عَلَیْهِمْ مِدْرَاراً وَ لَا تَدَعُ الْأَرْضُ شَیْئاً مِنْ نَبَاتِهَا إِلَّا أَخْرَجَتْه»؛ (علی اربلی، کشف الغمه، ج2، ص488، باب23).

(٦٠)

قرار دهند، و آن هنگام که مردم قرآن را به رأی و خواسته های خود تفسیر کنند، او آراء و نظرات را از قرآن می گیرد و پیرو آن می سازد...زمین میوه های دلش (طلا و نقره ها و معادنش) را برای او خارج خواهد ساخت، کلیدهایش را تسلیم وی خواهد کرد.(1)
در حدیثی از امام صادق (علیه السلام) آمده است:
هنگامی که حضرت قائم قیام نماید، به عدالت داوری می کند و در دورانش، ستم رخت بر می بندد و به واسطه او راه ها امن می شود و زمین برکاتش را خارج می سازد... پس کسی از شما در آن روز جایی را برای صدقات و نیکی هایش نمی یابد؛ چراکه بی نیازی همه را فرا گرفته است.(2)
نکته ها:
الف) «آسمان های هفتگانه و زمین و هر کس که در آن هاست، او را تسبیح می گویند و هیچ چیز نیست مگر اینکه در حال ستایش تسبیح او می گوید، ولی شما تسبیح آن ها را درنمی یابید».(3)
از آنجا که همه کائنات درباره خالق و آفریدگار خود شعور دارند، معصیت و نافرمانی او را بر نمی تابد و به آن واکنش نشان خواهند داد، به همین دلیل است که می فرماید: «و فساد، در خشکی و دریا به خاطر کارهایی که مردم انجام داده اند، آشکار شده است. خدا می خواهد نتیجه بعضی از اعمالشان را به آنان بچشاند، شاید (به سوی

-----------------

1- . «یَعْطِفُ الْهَوَی عَلَی الْهُدَی إِذَا عَطَفُوا الْهُدَی عَلَی الْهَوَی وَ یَعْطِفُ الرَّأْیَ عَلَی الْقُرْآنِ إِذَا عَطَفُوا الْقُرْآنَ عَلَی الرَّأْیِ...وَ تُخْرِجُ لَهُ الْأَرْضُ أَفَالِیذَ کَبِدِهَا وَ تُلْقِی إِلَیْهِ سِلْماً مَقَالِیدَهَا»؛ (نهج البلاغه، خطبه138).
2- . «عَنْ أَبِی عَبْدِ الله قَالَ إِذَا قَامَ الْقَائِمُ حَکَمَ بِالْعَدْلِ وَ ارْتَفَعَ فِی أَیَّامِهِ الْجَوْرُ وَ أَمِنَتِ بِهِ السُّبُلُ وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ بَرَکَاتِهَا...فَلَا یَجِدُ الرَّجُلُ مِنْکُمْ یَوْمَئِذٍ مَوْضِعاً لِصَدَقَتِهِ وَ لَا لِبِرِّهِ لِشُمُولِ الْغِنَی جَمِیعَ الْمُؤْمِنِینَ»؛ (علی اربلی، کشف الغمه فی معرفه الأئمه، ج 2، ص466، باب ذکر علامات قیام القائم و...).
3- . «تُسَبِّحُ لَهُ السَّماواتُ السَّبْعُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فیهِنَّ وَ إِنْ مِنْ شَیْء إِلاَّ یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لکِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبیحَهُم»؛ (اسراء(17)، 44).

(٦١)

حق) بازگردند!».(1)
ب) سنت و قانون الهی در این عالم، برای مؤمنان و کافران متفاوت است، بنابر این فرمود: «بگذار آن ها(کافران) بخورند و بهره گیرند و آرزوها آنان را غافل سازد؛ ولی به زودی خواهند فهمید!».(2)
وفرمود:
اگر (تمکّن کفّار از مواهب مادی) سبب نمی شد که همه مردم امت واحد (در گمراهی) شوند، ما برای کسانی که به (خداوند) رحمان کافر می شدند، خانه هایی قرار می دادیم با سقف هایی از نقره و نردبان هایی که از آن بالا روند و برای خانه هایشان درها و تخت هایی (زیبا و نقره ای) قرار می دادیم که بر آن تکیه کنند و انواع زیورها ولی تمام این ها بهره زندگی دنیاست و آخرت نزد پروردگارت از آن پرهیزگاران است!.(3)
اما گاهی مؤمنان را در همین دنیا به دلیل غفلت و معصیتشان گرفتار می سازد تا فریفته دنیا نشوند و «لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُون»(4) از خطای خود بازگردند و از عذاب ابدی در امان بمانند. بنابراین، گناهان گاهی سببِ محرومیت از روزی و مشکلات مالی می شود(5)
و گاهی شایستگی انجام کار خیر از جمله نماز شب را سلب می نماید.(6)
ج) هرگاه آسمان از بارش و زمین از رویشِ دریغ کرد و هرگاه دیدیم خیر و برکت

-----------------

1- . «ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذیقَهُمْ بَعْضَ الَّذی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُون»؛ (روم(30)، 41).
2- . «ذَرْهُمْ یَأْکُلُوا وَ یَتَمَتَّعُوا وَ یُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ»؛ (حجر(15)، 3).
3- . «وَ لَوْ لا أَنْ یَکُونَ النَّاسُ أُمَّهً واحِدَهً لَجَعَلْنا لِمَنْ یَکْفُرُ بِالرَّحْمنِ لِبُیُوتِهِمْ سُقُفاً مِنْ فِضَّهٍ وَ مَعارِجَ عَلَیْها یَظْهَرُونَ. وَ لِبُیُوتِهِمْ أَبْواباً وَ سُرُراً عَلَیْها یَتَّکِؤُنَ. وَ زُخْرُفاً وَ إِنْ کُلُّ ذلِکَ لَمَّا مَتاعُ الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ الْآخِرَهُ عِنْدَ رَبِّکَ لِلْمُتَّقین»؛ (زخرف(43)، 33 تا35).
4- . روم(30)، 41؛ سجده(32)، 21؛ اعراف(7)، 94.
5- . کلینی، کافی، ج2، ص271، باب الذنوب، ح11، 23 و 24.
6- . همان، ح16.

(٦٢)

و آرامش رو به کاستی گرفته، بدانیم در پیوندمان با خالق آسمان و زمین خللی ایجاد شده است، مشکل را در جای دیگری جستجو نکنیم که بر شدت آن خواهیم افزود، بلکه با توبه و بازگشت و اصلاح گذشته خود و تقویت عبودیت و بندگی و ترحم به ایتام و درماندگان، درهای رحمت الهی را به روی خود بگشاییم.
د) تحقق کاملِ گشایش برکت های آسمانی و زمینی در دوران ظهور خواهد بود؛ زیرا به فرموده خداوند «تنها مرا می پرستند و چیزی را شریک من نخواهند ساخت».(1)
بنابراین، با نابودی ظلم و ستم و روشن شدن عالم با نور عدالت و عبودیت خالصانه خداوند، خیر و برکت از زمین و آسمان مردم را دربر خواهد گرفت و غنای درون و برون شامل حال آنان خواهد شد، آن چنان که وقتی منادی حضرت ندا می دهد چه کسی نیاز به مال دارد؟ هیچ کس به پا نمی خیزد، جز یک نفر که او هم پشیمان می شود و می گوید: من هم که نیازی نداشتم، چرا حرص زدم و خود را از این جهت سرزنش می کند.(2)
آیه منتخب(2):
جهاد در راه خدا و فراهم شدن زمینه یکتاپرستی و سعادت بشر:
((وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّی لا تَکُونَ فِتْنَهٌ وَ یَکُونَ الدِّینُ کُلُّهُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ الله بِما یَعْمَلُونَ بَصیرٌ(3)؛ و با آن ها پیکار کنید تا فتنه [شرک و سلب آزادی] برچیده شود، و

-----------------

1- . «یَعْبُدُونَنی لا یُشْرِکُونَ بی شَیْئا»؛ (نور(24)، 55).
2- . «قَالَ رَسُولُ الله (صلی الله علیه و آله و سلم):ِ أُبَشِّرُکُمْ بِالْمَهْدِیِّ ...وَ یَمْلَأُ الله قُلُوبَ أُمَّهِ مُحَمَّدٍ غِنًی وَ یَسَعُهُمْ عَدْلُهُ حَتَّی یَأْمُرَ مُنَادِیاً یُنَادِی یَقُولُ مَنْ لَهُ فِی الْمَالِ حَاجَهٌ فَمَا یَقُومُ مِنَ النَّاسِ إِلَّا رَجُلٌ وَاحِدٌ فَیَقُولُ أَنَا فَیَقُولُ ائْتِ السَّدَّانَ یَعْنِی الْخَازِنَ فَقُلْ لَهُ إِنَّ الْمَهْدِیَّ یَأْمُرُکَ أَنْ تُعْطِیَنِی مَالًا فَیَقُولُ لَهُ احْثُ حَتَّی إِذَا جَعَلَهُ فِی حَجْرِهِ وَ أبَرْزَهُ نَدِمَ فَیَقُولُ کُنْتُ أَجْشَعَ أُمَّهِ مُحَمَّدٍ نَفْساً أَعْجَزَ عَمَّا وَسِعَهُمْ فَیَرُدُّهُ وَ لَا یَقْبَلُ مِنْهُ فَیُقَالُ لَهُ إِنَّا لَا نَأْخُذُ شَیْئاً أَعْطَیْنَاه»؛ (علی اربلی، کشف الغمه فی معرفه الأئمه (ط - القدیمه)، ج 2، ص483).
3- . انفال(8)، 39.

(٦٣)

دین (و پرستش) همه مخصوص خدا باشد! و اگر آن ها (از راه شرک و فساد بازگردند و از اعمال نادرست) خودداری کنند، (خداوند آن ها را می پذیرد) خدا به آنچه انجام می دهند بیناست)).
امام صادق (علیه السلام) در این باره می فرماید:
از پدرم (درباره این آیه) سؤال شد، فرمود: «هنوز این آیه محقق نشده است و اگر قائم ما قیام نماید، کسی که آن زمان باشد تحقق آن را خواهد دید و دین حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) تا آن جا که شب رسیده، خواهد رسید(تمام عالم را فرا می گیرد) آن چنان که در روی زمین هیچ شرکی باقی نخواهد ماند».(1)
نکته ها:
الف) هرکس سدّ راه هدایت و سعادت بشر شود، مانند این است که جلوی تابش خورشید را بگیرد و مانعی در راه آب به درختان ایجاد کند و از علم آموزی دانش پژوهان جلوگیری نماید، بنابراین هدف از جهاد، رفع موانع رستگاری انسان است و به حکم عقل و نقل امری واجب است.
به عبارت دیگر قرآن و حجت های الهی نقش طبیب را دارند، گرچه به ظاهر نسخه پزشک تلخ و دردآور باشد؛ ولی سرانجام، عافیت را در پی خواهد داشت.
ب) بزرگترین مانع پیشرفت بشر در راه تکامل، شرک و غفلت از خداست. در دوران ظهور با حاکمیت مطلقِ توحید، زیباترین و کامل ترین وضعیت رشد و تعالی بشر رقم خواهد خورد، آن چنان که بنابر سخن خداوند در قرآن کریم، «تنها مرا

-----------------

1- . «عَنْ زُرَارَهَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ الله سُئِلَ أَبِی عَنْ قَوْلِ الله قاتِلُوا الْمُشْرِکِینَ کَافَّهً کَما یُقاتِلُونَکُمْ کَافَّهً حَتَّی لَا یَکُونَ مُشْرِکٌ وَ یَکُونَ الدِّینُ کُلُّهُ لِلَّهِ ثُمَّ قَالَ إِنَّهُ لَمْ یَجِئْ تَأْوِیلُ هَذِهِ الْآیَهِ وَ لَوْ قَدْ قَامَ قَائِمُنَا سَیَرَی مَنْ یُدْرِکُهُ مَا یَکُونُ مِنْ تَأْوِیلِ هَذِهِ الْآیَهِ وَ لَیَبْلُغَنَّ دِینُ مُحَمَّدٍ مَا بَلَغَ اللَّیْلُ حَتَّی لَا یَکُونَ شِرْکٌ عَلَی ظَهْرِ الْأَرْضِ»؛ (محمد عیاشی، تفسیر عیاشی، ج2، ص56).

(٦٤)

می پرستند و چیزی را شریک من نخواهند ساخت».(1)
و خیر و برکت مادی و معنوی همه عالم را فرا خواهد گرفت؛ زیرا «و اگر اهل شهرها و آبادی ها ایمان می آوردند و تقوا پیشه می کردند، برکت های آسمان و زمین را بر آن ها می گشودیم».(2)
ج) هدفِ دین رشد و تربیت و سعادت انسان است، بنابراین اگر کسی راه خطا را پیموده و حتی اگر از روی جهل، بزرگترین جرم را مرتکب شده؛ یعنی به جنگ با ولیّ خدا برخاسته است، اگر پیش از آنکه دیر شود، صادقانه بازگردد و توبه کند و خطای خود را جبران نماید، پذیرفته خواهد شد: «فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ الله بِما یَعْمَلُونَ بَصیرٌ».

-----------------

1- . «....یَعْبُدُونَنی لا یُشْرِکُونَ بی شَیْئا»؛ (نور(24)، 55).
2- . «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْض»؛ (اعراف(7)، 96).

(٦٥)

جزء دهم:
آیات 41 سوره انفال تا آیه 92 سوره توبه، گستره جزء دهم می باشد.
مهم ترین مباحث آیه 41 به بعد سوره انفال عبارتند از:
خمس و احکام آن(41)، قدرناشناسی نعمت و نتیجه آن (53)، هراس دشمن با آمادگی همه جانبه مؤمنان(60)، قدرت ایمان (65 و 66)، مؤمنان راستین و مؤمن نماها(72 تا 75).
سوره توبه یا رسواگر منافقان از آخرین سوره هایی است که نازل شده و مباحث مهمی را در بر دارد؛ از جمله:
قابل اعتماد نبودن دشمنان(7 تا 10)، درجه عظیم مجاهدان و وضعیت عافیت طلبان(14 تا 22)، دلیل شکست در جنگ حنین(25 تا 27)، باور به رزاقیت خداوند (28 و 29)، ناکامی تلاش گسترده دشمنان و جهانی شدن دین اسلام(32 و 33)، عاقبت تکاثر(34 و 35)، ماه های دوازده گانه و چهار ماه حرام (36 و 37)، چسبیدن به زمین!؟ (38 و 39)، غار ثور و برخورد تیر دشمنان با سنگ!(40) آزمون بزرگ جنگ تبوک(41 به بعد)، مورد مصرف صدقات(60).
برخی از آیات مهدویت در این جزء:
ردیف|سوره|آیه|موضوع
31|توبه|16|ابتلائات پیش از ظهور
32|=|32 و 33|ناکامی دشمنان در جلوگیری از تحقق ظهور و جهانی شدن اسلام

(٦٦)

آیه منتخب:
اسلام دین واحد جهانی خواهد شد:
((یُریدُونَ أَنْ یُطْفِؤُا نُورَ الله بِأَفْواهِهِمْ وَ یَأْبَی الله إِلاَّ أَنْ یُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُون. هُوَ الَّذی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدی وَ دینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّه؛ آن ها می خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند؛ ولی خدا جز این نمی خواهد که نور خود را کامل کند، هر چند کافران ناخشنود باشند! او کسی است که رسولش را با هدایت و آیین حق فرستاد تا آن را بر همه آیین ها غالب گرداند)). (1)
امام کاظم (علیه السلام) می فرماید: «خداوند، هنگام قیام حضرت قائم دین حق را بر همه دین ها غالب می گرداند».(2)
از امام حسین (علیه السلام) نیز در این باره نقل شده است:
از ما (اهل بیت) دوازده مهدی خواهد بود، اولین آنان امیرالمؤمنین علی ابن ابی طالب (علیه السلام) و آخرین آنان نهمین فرزندم می باشد. او امامی است که حق را به پای می دارد، خداوند به واسطه او زمین را پس از مردنش زنده می گرداند و دین حق را به دست او بر همه دین ها غالب می گرداند، گرچه مشرکان از آن ناخشنود باشند. برای او غیبتی است که برخی در این زمان از دین بر می گردند و برخی بر دین ثابت قدم می مانند، پس مورد آزار و اذیت قرار می گیرند و به آن ها گفته می شود: اگر راست می گویید این وعده کی محقق می شود، بدانید کسی که در این دوران بر اذیت ها و تکذیب ها صبر کند، همانند رزمنده در راه خدا در رکاب رسول خداست.(3)

-----------------

1- . توبه(9)، 32 و 33 ؛ فتح(48)، 28 ؛ صف(61)، 8 و9.
2- . «عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَیْل عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْمَاضِی قَالَ:...قُلْتُ: لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ قَالَ: «یُظْهِرُهُ عَلَی جَمِیعِ الْأَدْیَانِ عِنْدَ قِیَامِ الْقَائِمِ»؛(کلینی، کافی، ج1، ص 432، کتاب الحجه، باب فیه نکت، ح 91).
3- . قَالَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ: مِنَّا اثْنَا عَشَرَ مَهْدِیّاً أَوَّلُهُمْ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ وَ آخِرُهُمُ التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِی وَ هُوَ الْإِمَامُ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ یُحْیِی الله بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ یُظْهِرُ بِهِ دِیْنَ الْحَقِ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ لَهُ غَیْبَهٌ یَرْتَدُّ فِیهَا أَقْوَامٌ وَ یَثْبُتُ فِیهَا عَلَی الدِّینِ آخَرُونَ فَیُؤْذَوْنَ وَ یُقَالُ لَهُمْ مَتی هذَا الْوَعْدُ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ أَمَا إِنَّ الصَّابِرَ فِی غَیْبَتِهِ عَلَی الْأَذَی وَ التَّکْذِیبِ بِمَنْزِلَهِ الْمُجَاهِدِ بِالسَّیْفِ بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ الله»؛(شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج1، ص 317، باب 30، ح 3).

(٦٧)

نکته ها:
الف) دشمنان حق، پیوسته در پی از بین بردن حق تلاش و کوشش می کنند:(یُریدُونَ...).
ب) از شیوه های مهم تلاش دشمن در جهت نابودی حق، شیوه جنگ نرم و تمسک به نیرنگ و فریب و دَجَل و دروغ است. او فضایی فتنه آلود ایجاد می کند تا حق و باطل در هم بیامیزند و قابل تشخیص نباشد و دو هدف عمده را دنبال می کند:
1. باطل جلوه دادن حق:
آن چنان که علمای دنیازده یهود در برابر بعثت خاتم الانبیاء (صلی الله علیه و آله و سلم) همین راه را پیمودند و با نگاه کردن به تورات (و وانمود نمودنِ این مطلب که آن چه را که می خوانند، در تورات نوشته است!) می گفتند: نشانه هایی که برای موعود، بیان شده چنین و چنان است و این نشانه ها با «محمد فرزند عبد الله» مطابقت ندارد؛ بنابراین قرآن از مکر آن ها پرده برمی دارد و می گوید: «و حق را با باطل نیامیزید! و حقیقت را با اینکه می دانید کتمان نکنید!».(1)
2. باطل(خود) را حق جلوه دادن:
دشمن آن چنان با ظرافت به این دو هدف جامه عمل می پوشاند که فقط افراد با بصیرت، تزویرشان را می بینند و از فریبشان در امان می مانند، لذا همه انبیاء امت خود را از خطر «دجّال» بر حذر داشته اند.
امیر المؤمنین در این رابطه می فرمایند:
آغاز پیدایش فتنه ها پیروی از هوا و هوسها و بدعتهایی است که با کتاب خدا مخالفت دارد و گروهی (چشم و گوش بسته یا هوا

-----------------

1- . «وَ لا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَ تَکْتُمُوا الْحَقَّ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُون»؛ (بقره(2)، 42).

(٦٨)

پرست آگاه) به پیروی آنان بر می خیزند و بر خلاف دین خدا از آن ها حمایت می کنند. اگر باطل از آمیختن با حق جدا می گردید بر کسانی که طالب حقّند پوشیده نمی ماند. و اگر حق از آمیزه باطل پاک و خالص می شد زبان دشمنان و معاندان از آن قطع می گشت. ولی بخشی از این گرفته می شود و بخشی از آن و این دو را به هم می آمیزند و اینجا است که شیطان بر دوستان و پیروان خود مسلّط می شود و «تنها کسانی که مشمول رحمت خدا بودند، از آن نجات می یابند»(1)
ج) در برابر اراده دشمن، خدایی که «فرمان او چنین است که هر گاه چیزی را اراده کند، تنها به آن می گوید: «موجود باش!»، آن نیز بی درنگ موجود می شود!»(2) اراده کرده است تا این نوری را که دشمنان در پی خاموش کردن آن هستند تا به آخر برساند و آن را از گزند آن ها در امان بدارد؛ هر چند آنان تمام قدرت خود را در رسیدن به هدف خود به کار گیرند: «وَ یَأْبَی الله إِلاَّ أَنْ یُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُون».
و اما بخش اول آیه 33، به «بعثت» ختمی مرتبت(أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدی وَ دینِ الْحَقِّ) و بخش دوم به «ظهور» ناظر است: (لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّه).
د) این آیه کامل کننده مطلب آیه پیشین است؛ یعنی خداوند می فرماید: خداوند کسی است که آن نوری را که دشمنان در پی نابودی آن هستند بر همه عالم حاکم و غالب قرار خواهد داد و این نور سرانجام سراسر جهان را در بر خواهد گرفت.
ه-) بر اساس سنت الهی، مردم در بعثت و ارسال رسول نقشی ندارند، چه بخواهند و چه نخواهند؛(3) خداوندِ حکیم رسول را با برنامه وحیانی می فرستد تا «پس از

-----------------

1- . «إِنَّمَا بَدْءُ وُقُوعِ الْفِتَنِ أَهْوَاءٌ تُتَّبَعُ وَ أَحْکَامٌ تُبْتَدَعُ یُخَالَفُ فِیهَا کِتَابُ الله وَ یَتَوَلَّی عَلَیْهَا رِجَالٌ رِجَالًا عَلَی غَیْرِ دِینِ الله فَلَوْ أَنَّ الْبَاطِلَ خَلَصَ مِنْ مِزَاجِ الْحَقِّ لَمْ یَخْفَ عَلَی الْمُرْتَادِینَ وَ لَوْ أَنَّ الْحَقَّ خَلَصَ مِنْ لَبْسِ الْبَاطِلِ انْقَطَعَتْ عَنْهُ أَلْسُنُ الْمُعَانِدِینَ وَ لَکِنْ یُؤْخَذُ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ وَ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ فَیُمْزَجَانِ فَهُنَالِکَ یَسْتَوْلِی الشَّیْطَانُ عَلَی أَوْلِیَائِهِ وَ یَنْجُو الَّذِینَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَ الله الْحُسْنی»؛ (نهج البلاغه، خطبه 50).
2- . «إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ»؛ (یس(36)، 82).
3- . «إِنَّا هَدَیْناهُ السَّبیلَ إِمَّا شاکِراً وَ إِمَّا کَفُورا»؛ (انسان(76)، 3).

(٦٩)

این پیامبران، حجتی برای مردم بر خدا باقی نماند، (و بر همه اتمام حجت شود و مردم بهانه ای نداشته باشند) و خداوند، توانا و حکیم است».(1)
البته در اجرای آنچه که رسول آورده است، تا آنجا که مردم همراهی کنند عدالت محقق می شود. راز پیروزی معجزه آسا در جنگ بدر و شکست در جنگ احد همین امر بود.
اما درباره ظهور، سنت الهی متفاوت است، زیرا که در برنامه اقامه قسط، سنت «لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط»(2) حاکم است و«خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملّتی) را تغییر نمی دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است، تغییر دهند!».(3)
و) در این آیه بیان شده است که روزی خواهد آمد که «دین اسلام دین واحد جهانی» خواهد شد: (لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّه) سپس در روایت های بسیاری جزئیات آن، از جمله رهبر و امام این قیام و انقلابِ جهانی یعنی «بقیه الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف)» بیان شده است که حدود 560 روایت از مجموع بیش از دو هزار روایت رسیده در این باب، از رسول خداست.(4)
ز) با توجه به آیه مورد بحث، همه امت اسلام در اصلِ «موعود» اتفاق نظر دارند؛ ولی در موجود بودن این موعود بین ما و بیشترِ اهل سنت اختلاف نظر وجود دارد. با این آیه می توان درباره وجود این موعود و به عبارت دیگر بر «موعود موجود» نیز استدلال کرد.
از کسانی که به وجود ایشان باور ندارند، می پرسیم حضرت مهدی که به اعتقاد شما هر وقت خداوند بخواهد به دنیا می آید و در وقت مقرر، ظهور می کند این «دین حق» را از کجا به دست می آورد؟! زیرا برای تحقق عدالت جهانی قطعاً لازم است همان دین جامعی که بر رسول نازل شده است را باید عیناً بدون کاستی در دست

-----------------

1- . «رُسُلاً مُبَشِّرینَ وَ مُنْذِرینَ لِئَلاَّ یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَی الله حُجَّهٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَ کانَ الله عَزیزاً حَکیماً»؛ (نساء(4)، 165).
2- . حدید(57)، 25.
3- . «إِنَّ الله لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِم»؛ (رعد(13)، 11).
4- . معجم احادیث امام مهدی (علیه السلام)، مؤسسه معارف اسلامی، نشر جمکران.

(٧٠)

داشته باشد.
اگر بخواهد آن را از خداوند بگیرد لازمه آن نقض ختم نبوت است و اگر بخواهد آن را از امت اسلام بگیرد، کدام قرائتِ از اسلام را از چه مذهبی بگیرد؟! چه کسی می تواند ادعا کند که تمام دین، ظاهر و باطن آن و احکام الله واقعی در همه موضوعات نزد اوست؟!
یگانه مذهبی که برای این سؤال، پاسخ قاطع و مناسب دارد، شیعه امامیه است که در پرتوی عقیده لزوم وجود «حجت حیّ» در هر زمان و به عبارت دیگر خالی نبودن زمین از حجت تا دامنه قیامت، پاسخ کامل به این سؤال داده است و معتقد است هر آنچه بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)نازل شده است، به حکم الهی از وصیی به وصی دیگر به ارث رسیده و هم اکنون نزد آخرین وصی و جانشین ایشان خاتم اوصیاء بقیه الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می باشد و یکی از آثار و برکات وجودی امام، حفظ این علوم و اسرار الهی است تا پس از ظهور در اختیار بشریت قرار گیرد.
امام باقر (علیه السلام) می فرماید:
(مردم) آبِ کم را می مکند و رود خروشان را رها کرده اند».پرسیدند: رود خروشان چیست؟ امام فرمود: «رسول خدا و علمی که خدای بزرگ به او عطا نمود، خداوند متعال همه سنت های پیامبران را از حضرت آدم تا خود حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) برای ایشان جمع کرد».پرسیدند: این سنت ها چیست؟ امام فرمود: «همه علم پیامبران و رسول خدا همه این علوم را به حضرت علی منتقل نمود.(1)

-----------------

1- . «قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ: یَمُصُّونَ الثِّمَادَ وَ یَدَعُونَ النَّهَرَ الْعَظِیمَ قِیلَ لَهُ وَ مَا النَّهَرُ الْعَظِیمُ قَالَ رَسُولُ الله (ص) وَ الْعِلْمُ الَّذِی أَعْطَاهُ الله إِنَّ الله عَزَّ وَ جَلَّ جَمَعَ لِمُحَمَّدٍ ص سُنَنَ النَّبِیِّینَ مِنْ آدَمَ وَ هَلُمَّ جَرّاً إِلَی مُحَمَّدٍ ص قِیلَ لَهُ وَ مَا تِلْکَ السُّنَنُ قَالَ عِلْمُ النَّبِیِّینَ بِأَسْرِهِ وَ إِنَّ رَسُولَ الله (ص) صَیَّرَ ذَلِکَ کُلَّهُ عِنْدَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ»؛ (کلینی، کافی، ج1، ص 221، کتاب الحجه، باب ان الائمه ورثه العلم، ح 6).

(٧١)

جزء یازدهم:
آیات پایانی سوره توبه، سوره یونس و پنج آیه ابتدای سوره هود در محدوده این جزء قرار دارد.
موضوعات مهم سوره توبه در این آیات عبارتنداز:
آثار و برکات زکات و واجبات مالی(103 و 104)، شاهدان اعمال(105)، مسجد قبا و مسجد ضرار (107 و 108)، بیعی سودمند (111 و 112)، همراهی با صادقان (119)، طلبه شدن (122)، تواضع و سستی در برابر مستکبران ممنوع (123)، رسولی بی نظیر (128 و 129).
سوره یونس با 109 آیه از سوره های مکی است و بیشترین تأکید آن بر مبدأ و معاد است و برخی از موضوعات آن به شرح زیر است:
بی جنبه!(12)، ریشه بهانه جویی کافران و گریز از ایمان (15)، توحید فطری (22 و 23)، مَثَل دنیا (24)، شایسته سالاری (35)، هل من مبارز!؟ (37 به بعد)، آرزوی ظالمان در قیامت (54)، شفای سینه ها (57 و 58)، تحت نظر! (61).
برخی از آیات مهدویت در این جزء:
ردیف|سوره|آیه|موضوع
33|یونس|39|رجعت

(٧٢)

آیه منتخب:
شایسته سالاری در امر هدایت:
((أَ فَمَنْ یَهْدی إِلَی الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمَّنْ لا یَهِدِّی إِلاَّ أَنْ یُهْدی فَما لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ؛ آیا کسی که به سوی حق هدایت می کند، برای پیروی شایسته تر است یا آن کس که خود هدایت نمی شود، مگر هدایتش کنند؟ شما را چه می شود، چگونه داوری می کنید؟!))(1)
راوی می گوید: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: وقتی می گوییم (پیش از ظهور) دو صیحه (ندای آسمانی)خواهد بود (اهل سنت) ما را سرزنش و تکذیب می نمایند و می گویند از کجا صیحه حق از صیحه باطل تشخیص داده می شود؟ حضرت فرمود: ...کسی که پیش از آن ندای حق، به آن ایمان داشته است، آن زمان نیز همان را تصدیق خواهد کرد، خداوند می فرماید: «أَ فَمَنْ یَهْدی إِلَی الْحَقِّ...».(2)
امام رضا (علیه السلام) نیز در این باره می فرماید:
خداوند انبیاء و ائمه را موفق می دارد و از خزانه علم و حکمت خود آنچه را که به دیگران نداده است، می دهد؛ بنابراین علم آنان برتر و بالاتر از علم اهل آن هاست، خداوند می فرماید: «أَفَمَنْ یَهْدِی إِلَی الْحَقِّ...».(3)

-----------------

1- . یونس(10)، 35.
2- . «عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ مَسْلَمَهَ الْجَرِیرِیِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ الله یُوَبِّخُونَّا وَ یُکَذِّبُونَّا أَنَّا نَقُولُ إِنَّ صَیْحَتَیْنِ تَکُونَانِ یَقُولُونَ مِنْ أَیْنَ تُعْرَفُ الْمُحِقَّهُ مِنَ الْمُبْطِلَهِ إِذَا کَانَتَا قَالَ: فَمَا ذَا تَرُدُّونَ عَلَیْهِمْ قُلْتُ: مَا نَرُدُّ عَلَیْهِمْ شَیْئاً قَالَ: قُولُوا یُصَدِّقُ بِهَا إِذَا کَانَ مَنْ یُؤْمِنُ بِهَا مِنْ قَبْلُ إِنَّ الله عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ: أَ فَمَنْ یَهْدِی إِلَی الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمَّنْ لا یَهِدِّی إِلَّا أَنْ یُهْدی فَما لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ»؛(کلینی، کافی، ج 8، ص 208، ح 252).
3- . «.. إِنَّ الْأَنْبِیَاءَ وَ الْأَئِمَّهَ ص یُوَفِّقُهُمُ الله وَ یُؤْتِیهِمْ مِنْ مَخْزُونِ عِلْمِهِ وَ حِکَمِهِ مَا لَا یُؤْتِیهِ غَیْرَهُمْ فَیَکُونُ عِلْمُهُمْ فَوْقَ عِلْمِ أَهْلِ الزَّمَانِ فِی قَوْلِهِ تَعَالَی أَ فَمَنْ یَهْدِی...»؛(همان، ج1، ص 202 ، کتاب الحجه، باب جامع فی فضل الامام).

(٧٣)

در حدیثی از امام باقر (علیه السلام) آمده است: «مراد از «مَنْ یَهْدِی إِلَی الْحَقِّ» حضرت محمد و پس از ایشان، آل محمد هستند و «من لا یهِدِّی» مخالفان اهل بیت از قریش و غیر قریش هستند».(1)
نکته ها:
الف) قطعاً «هادیِ» بشر، خداوند است اما به دلائل عقلی و نقلی که در بحث نبوت و امامت عامه ثابت شده است و حاکم بودن نظام اسباب و مسببات بر این عالم، امر هدایت، توسط افراد برگزیده الهی انجام می گیرد(2) و معنای بعثت و نبوت چیزی جز این نیست و استمرار این امر نیز توسط جانشینان بر حقشان تحت همین قانون قرار می گیرد.
ب) خداوند متعال در این آیه، در امر واسطه هدایت، بین دو نفر تقابل ایجاد نموده سپس عقل را به داوری فراخوانده که کدام یک از این دو نفر شایستگی امامت را دارند:
1. کسی که به سوی حق هدایت می کند؛ 2. کسی که برای هدایت شدن او به هدایت یک هدایت کننده ای نیازاست.
طبیعی است که همه إنسان ها وقتی به دنیا می آیند چیزی نمی دانند «و خداوند شما را از شکم مادرانتان خارج نمود در حالی که هیچ چیز نمی دانستید»(3)؛ ولی کم کم بر فهم وعقل آنها افزوده می شود و با هدایت هدایتگران الهی زمینه هدایت آنها فراهم می شود؛ در نتیجه، دسته اول باید کسانی باشند که هرگز حتی برای یک لحظه

-----------------

1- . عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ فِی قَوْلِهِ «أَ فَمَنْ یَهْدِی...» فَأَمَّا «مَنْ یَهْدِی إِلَی الْحَقِّ» فَهُمْ مُحَمَّدٌ وَ آلُ مُحَمَّدٍ مِنْ بَعْدِهِ- وَ أَمَّا «مَنْ لَا یَهِدِّی إِلَّا أَنْ یُهْدَی» فَهُوَ مَنْ خَالَفَ مِنْ قُرَیْشٍ وَ غَیْرِهِمْ أَهْلَ بَیْتِهِ مِنْ بَعْدِه»؛(عروسی حویزی، نور الثقلین، ج2، ص 303).
2- . «کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِم»؛ (ابراهیم(14)، 1).
3- . «وَ الله أَخْرَجَکُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ لا تَعْلَمُونَ شَیْئاً»؛ (نحل(16)، 78).

(٧٤)

گمراه نبوده باشند تا نیاز به هدایت داشته باشند؛ وگرنه در گروه دوم قرار خواهند گرفت.بنابراین با استفاده از این تقابل نتیجه می گیریم که دسته اول کسانی هستند که پیوسته در هدایت بوده اند؛ همانند حضرت عیسی (علیه السلام) که در آغاز تولد گفت: «من بنده خدا هستم و ...» و به عبارت دیگر ویژگی این دسته این است که از مقام والای عصمت برخوردارند.(1)
ج) به طورطبیعی عقل آدمی، کسانی که پیوسته تحت هدایت الهی (یَهْدی إِلَی الْحَقِّ) بوده اند را لایق می داند که سکان دار امر هدایت بشر و «أُولِی الْأَمْر» باشند نه کسانی که خود به هدایت این هادیان نیازمندند:(مَنْ لا یَهِدِّی إِلاَّ أَنْ یُهْدی).
قاضی ابوبکر باقلانی می گوید: بارها خلیفه دوم گفت اگر «علی» به داد ما نرسیده بود، هلاک شده بودیم.(2)
عجیب تر از آن، سخن ابن ابی الحدید است که می گوید : «سپاس خدایی را که مفضول(فرد پایین تر یعنی ابابکر) را بر فاضل(فرد بالاتر یعنی امام علی) مقدم داشت!» (3) !!! آیا با این سخن، حکمت و عدالت خداوند را زیر سؤال نبرده است؟!!!
د) لازمه این سؤال و داوری که در این آیه شریفه مطرح شد، این است که باید پیوسته چنین هدایت گرانی از سوی خداوند وجود داشته باشند تا ما مأمور به پیروی از آن ها باشیم؛ روایات وارد شده در شرح این آیه، همین امر را تأیید می کند.

-----------------

1- . علامه طباطبایی، المیزان، ج1، ص 274، ذیل آیه 124 سوره بقره.
2- . تمهید الاوائل و تلخیص الدلائل، ص 476؛ رک: تفاسیر اهل سنت، ذیل آیه 20 سوره نساء.
3- . «الحمد لله الذی قدّم المفضول علی الفاضل»؛ (ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 1، ص 3).

(٧٥)

جزء دوازدهم:
دوازدهمین جزء قرآن با آیه ششم سوره هود آغاز می شود و تا آیه 53 سوره یوسف ادامه می یابد.
سوره هود در اواخر دوران بعثت نازل شد و دارای 123 آیه می باشد و برای تقویت پایه های اعتقادی مسلمانان که زیر سخت ترین آزار و اذیت های مشرکان قرار دارند، سرگذشت پیشینیان از جمله پیروان اندک حضرت نوح، قوم هود، صالح ،ابراهیم ، لوط و موسی (علیهم السلام) بیان شده است تا درس ها و عبرت های لازم را دریافت نمایند.
مهم ترین موضوعات این سوره عبارتند از:
سعادت دنیا و عقبی در سایه تدّین به دین الهی(1 به بعد)، مدرسه دنیا و آزمون بندگی(7). کم ظرفیتی برخی از انسان ها(9 و 10)، تحدّی قرآن(13 و 14)، خوشی و لذات دنیا یا آخرت؟!انتخاب با شما(15 و 16)، کبر و غرور مانع هدایت(27)، به کوه پناه می برم!(43)، گناه مانع بارش باران(52)، راضی به ظلم همانند ظالم است(65)، زنی بی لیاقت!(81)، عاقبت کم فروشی(84 و 85)، بقیت الله(86)، خوشبخت و بدبخت!(105 تا 108)، تکیه به ظالمان!؟ (113)، امیدوار بخش ترین آیه(115).
سوره یوسف یکی از درس آموز ترین ماجراهای قرآنی برای خردمندان، با 111 آیه جزء سوره های مکی است. نمونه ای از موضوعات مهمِ آن به شرح زیر است:
حسادت، عامل سقوط(5)، این عالَم خدایی دارد(15)، گناه، گناه می آورد(18)، خدا با پاکان است(26 تا 28)، زندان دنیا یا زندان آخرت!؟(33)، خورشید همیشه پشت ابر

(٧٦)

نمی ماند!(51).
برخی از آیات مهدویت در این جزء:
ردیف|سوره|آیه|موضوع
34|هود|8|امت معدوده و اصحاب خاص امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
35|=|80|رکن شدید و اصحاب خاص امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
36|=|86|بقیه الله
آیه منتخب:
سلام بر بَقِیَّه الله:
((بَقِیَّتُ الله خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنین؛ آنچه خداوند برای شما باقی گذارده، برایتان بهتر است اگر ایمان داشته باشید!))(1)
امام صادق (علیه السلام) درباره چگونگی سلام به امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می فرمایند: اینگونه سلام می دهند: «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّهَ الله» سپس این آیه را تلاوت نمودند.(2)
امام باقر (علیه السلام) در این باره می فرماید:
...پس هنگامی که ظهور نماید به کعبه تکیه می دهد و 313 نفر(یاران خاص) نزد او جمع می شوند و اولین سخنی که بیان می کند، این آیه است: «بَقِیَّتُ الله خَیْرٌ لکم..» سپس می فرماید: منم بقیه الله در روی زمین و جانشین و حجت خدا بر شما، پس

-----------------

1- . هود(11)، 86.
2- . «عَنْ أَبِی عَبْدِ الله قَالَ: سَأَلَهُ رَجُلٌ عَنِ الْقَائِمِ یُسَلَّمُ عَلَیْهِ بِإِمْرَهِ الْمُؤْمِنِینَ قَالَ لَا ذَاکَ اسْمٌ سَمَّی الله بِهِ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ لَمْ یُسَمَّ بِهِ أَحَدٌ قَبْلَهُ وَ لَا یَتَسَمَّی بِهِ بَعْدَهُ إِلَّا کَافِرٌ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ کَیْفَ یُسَلَّمُ عَلَیْهِ قَالَ یَقُولُونَ: السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّهَ الله ثُمَّ قَرَأَ بَقِیَّتُ الله خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِین»؛ (کلینی، کافی، ج1، ص 412، کتاب الحجه، باب نادر، ح2).

(٧٧)

هیچ سلام کننده ای به او سلام نمی کند جز اینکه می گوید: السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّهَ الله فِی أَرْضِه.(1)
نکته ها:
الف) در ادامه سفارش های حضرت شعیب (علیه السلام) به مردم مَدین در پرهیز از مال حرام، بر خیر بودن مال حلال تاکید شده است. چنانچه در حدیث قدسی آمده است: «ای احمد! عبادت ده جزء است، نُه جزء آن در طلب حلال است؛ پس آنگاه که غذا و نوشیدنیت را پاک و حلال نمودی، در حفظ و حمایت من هستی».(2)
ب) امامان معصوم (علیهم السلام)، از اسرار آیه و لایه های درونی آن پرده برمی دارند و می فرمایند که مراد از «بَقِیَّت الله» به طور عام، همه اهل بیت (علیهم السلام) و به طور خاص، آخرین ذخیره و حجت الهی، حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است.
ج) نفهمیدن این حقیقت که امام خیر مطلق است و قدر ناشناسی مردم درباره اهل بیت (علیهم السلام) سبب شد تا وقتی نوبت به آخرین ذخیره الهی، حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) رسید؛ برای اینکه زمین از حجت خالی نماند، چاره ای جز غیبت ایشان باقی نماند و جهان به بلای غیبت گرفتار شد: «خداوند، هیچ نعمتی را که به گروهی داده، تغییر نمی دهد جز آنکه آن ها خودشان را تغییر دهند(کفران نعمت نمایند)».(3)
د) مال حرام سبب جدایی از «بَقِیَّه الله» می شود. امام حسین (علیه السلام) عصر عاشورا

-----------------

1- . «...فَإِذَا خَرَجَ أَسْنَدَ ظَهْرَهُ إِلَی الْکَعْبَهِ وَ اجْتَمَعَ إِلَیْهِ ثَلَاثُمِائَهٍ وَ ثَلَاثَهَ عَشَرَ رَجُلًا وَ أَوَّلُ مَا یَنْطِقُ بِهِ هَذِهِ الْآیَهُ بَقِیَّتُ الله خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ ثُمَّ یَقُولُ أَنَا بَقِیَّهُ الله فِی أَرْضِهِ وَ خَلِیفَتُهُ وَ حُجَّتُهُ عَلَیْکُمْ فَلَا یُسَلِّمُ عَلَیْهِ مُسَلِّمٌ إِلَّا قَالَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّهَ الله فِی أَرْضِه...»؛ (شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج1، ص 331، باب 32، ح 16).
2- . «.. یَا أَحْمَدُ إِنَّ الْعِبَادَهَ عَشَرَهُ أَجْزَاءٍ تِسْعَهٌ مِنْهَا طَلَبُ الْحَلَالِ فَإِذَا طَیَّبْتَ مَطْعَمَکَ وَ مَشْرَبَکَ فَأَنْتَ فِی حِفْظِی وَ کَنَفِی..»؛(علامه مجلسی، بحار، ج 74، ص 27).
3- . «ذلِکَ بِأَنَّ الله لَمْ یَکُ مُغَیِّراً نِعْمَهً أَنْعَمَها عَلی قَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ وَ أَنَّ الله سَمیعٌ عَلیم»؛ (انفال(8)، 53).

(٧٨)

خطاب به کوفیان فرمود: «شما عموماً امر مرا اطاعت نمی کنید، گوش به سخن من نمی دهید، زیرا شکم های شما از حرام پر شده و به قلب های شما مهر (قساوت) زده شده است. وای بر شما! چرا ساکت نمی شوید؟ وای بر شما! چرا گوش نمی دهید!؟».(1)
ه-) ایمان به خدا، ما را از ارزش و جایگاه امام، آگاه می کند. (إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنین) همان گونه که در دعای معرفت بیان شده است که از معرفت خدا به معرفت وحی و نبوت، و از این دو معرفت، به معرفتِ امام می رسیم؛ بنابراین اگر به این معرفت نرسیدیم، نشانگر این است که توحید ما مشکل دارد و باید بدانیم با جهلِ به امام، هیچ دین و حقیقتی نخواهیم داشت: (فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی). (2)

-----------------

1- . «قال لهم وَیْلَکُمْ مَا عَلَیْکُمْ أَنْ تُنْصِتُوا إِلَیَّ فَتَسْمَعُوا قَوْلِی وَ إِنَّمَا أَدْعُوکُمْ إِلَی سَبِیلِ الرَّشَادِ فَمَنْ أَطَاعَنِی کَانَ مِنَ الْمُرْشَدِینَ وَ مَنْ عَصَانِی کَانَ مِنَ الْمُهْلَکِینَ وَ کُلُّکُمْ عَاصٍ لِأَمْرِی غَیْرُ مُسْتَمِعٍ قَوْلِی فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُکُمْ مِنَ الْحَرَامِ وَ طُبِعَ عَلَی قُلُوبِکُمْ وَیْلَکُمْ أَ لَا تُنْصِتُونَ أَ لَا تَسْمَعُون»؛ (علامه مجلسی، بحار، ج 45، ص 8).
2- . «اللهمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِیَّکَ اللهمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ اللهمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی»؛ (کلینی، کافی، ج1، ص 337، کتاب الحجه، باب فی الغیبه، ح5.)

(٧٩)

جزء سیزدهم:
آیات پایانی سوره یوسف، رعد و ابراهیم را می توانید در محدوده جزء سیزدهم ببینید.
مهم ترین موضوعات آیات پایانی سوره یوسف عبارتند از:
خود را از لغزش در امان ندانستن و پناه بردن به خدا(53)، غفلت نکردن از او حتی برای یک لحظه و قراردادن خداوند به عنوان تکیه گاه به طور پیوسته (63 و 64)، پشت سر دیگران حرف زدن!(77)، حُرمت ناامیدی از رحمت الهی(87)، ریشه خطاها(89)، آنگاه که خورشیدِ حقیقت آشکار می شود(90)، جلوه مهر و محبت الهی(92)، واسطه در فیض الهی(96 تا 98)، نیمه پُرِ لیوان و ادب بندگی(101)، غفلت از نشانه های حق در آسمان و زمین(105)، در ناامیدی بسی امید است(110).
سوره رعد از جمله سوره های مکی و دارای 43 آیه است و برخی از موضوعات آن را می توان اینگونه برشمرد:
بی ستون یا با ستون اما غیر مرئی؟!(2)، هدایتگر الهی در طول زمان(7)، تا خودتان نخواهید نخواهم خواست!(11)، کف روی آب یا...(17)، کدام راه؟ سخت اما با فرجام نیک یا آسان، ولی...(19 تا27)، فقط با یاد او آرام می گیرد(28 و 29)، افق را بنگرید!(35)، این شاهد کیست؟(43).
چهاردهمین سوره قرآن را با 52 آیه، سوره ابراهیم می نامند که پیش از هجرت نازل شده است و این موضوعات را می توان در آن پیگیری کرد:

(٨٠)

نظام هدایت بشر(1)، روزهایی که هرگز نباید فراموش شوند!(5)، شکر نعمت یا کفران نعمت؟!(7)، در، همیشه روی یک پاشنه نمی چرخد!(13 و 14)، مانند کوه یا همانند خاکستری در برابر طوفان(18)، عجب صحنه ای!(21 و 22)، مَثَل توحید و شرک(24 تا 26)، به بندگانم بگو که..(31)، چه بسیار نعمت هایی که از آن خبر نداریم!(34)، از خدا چه بخواهیم؟(40)، دیر بیدار شدید!(44).
برخی از آیات مهدویت در این جزء
ردیف|سوره|آیه|موضوع
37|رعد|7|هادی زمان
38|ابراهیم|5|ایام الله: یوم الظهور، یوم الکره، یوم القیامه
آیه منتخب(1):
یوسفِ حضرت فاطمه (علیها السلام):
((فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَیْهِ قالُوا یا أَیُّهَا الْعَزیزُ مَسَّنا وَ أَهْلَنَا الضُّرُّ وَ جِئْنا بِبِضاعَهٍ مُزْجاهٍ فَأَوْفِ لَنَا الْکَیْلَ وَ تَصَدَّقْ عَلَیْنا إِنَّ الله یَجْزِی الْمُتَصَدِّقینَ. قالَ هَلْ عَلِمْتُمْ ما فَعَلْتُمْ بِیُوسُفَ وَ أَخیهِ إِذْ أَنْتُمْ جاهِلُونَ. قالُوا أَ إِنَّکَ لَأَنْتَ یُوسُفُ قالَ أَنَا یُوسُفُ وَ هذا أَخی قَدْ مَنَّ الله عَلَیْنا إِنَّهُ مَنْ یَتَّقِ وَ یَصْبِرْ فَإِنَّ الله لا یُضیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنین. قالُوا تَالله لَقَدْ آثَرَکَ الله عَلَیْنا وَ إِنْ کُنَّا لَخاطِئین. قالَ لا تَثْریبَ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ یَغْفِرُ الله لَکُمْ وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمین؛(1)

هنگامی که آن ها بر او [یوسف] وارد شدند، گفتند: «ای عزیز! ما و خاندان ما را ناراحتی فرا گرفته، و متاع کمی (برای خرید موادّ غذایی) با خود آورده ایم؛ پیمانه را برای ما کامل کن و بر ما تصدّق و

-----------------

1- . یوسف(12)، 88 - 92.

(٨١)

بخشش نما که خداوند بخشندگان را پاداش می دهد!» گفت: «آیا دانستید با یوسف و برادرش چه کردید، آن گاه که جاهل بودید؟!»گفتند: «آیا تو همان یوسفی؟!» گفت: «(آری،) من یوسفم، و این برادر من است! خداوند بر ما منّت گذارد. هر کس تقوا پیشه کند و شکیبایی و استقامت نماید؛ (سرانجام پیروز می شود) چرا که خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نمی کند!» گفتند: «به خدا سوگند، خداوند تو را بر ما برتری بخشیده و ما خطاکار بودیم!» (یوسف) گفت: «امروز ملامت و توبیخی بر شما نیست! خداوند شما را می بخشد و او مهربانترین مهربانان است!))
امام صادق (علیه السلام) در این باره می فرماید:
در حضرت قائم، شباهتی از حضرت یوسف وجود دارد... چگونه است که این امت انکار می نمایند که خداوند با حجتش آن گونه عمل نماید که با یوسف انجام داد که در بازارهایشان حرکت نماید و بر فرش هایشان گام نهد در حالی که او را نمی شناسند تا اینکه خداوند اجازه دهد خود را معرفی کند، همان گونه که به یوسف اجازه داد که خود را معرفی نماید تا اینکه به آنان گفت: «هَلْ عَلِمْتُمْ ما فَعَلْتُمْ ...».(1)
نکته ها:
الف) یکی از شیوه های بیان در قرآن، بیان غیر مستقیم است که با بیان سرگذشت پیشینیان، زمینه برای دریافتِ درس ها و عبرت ها، فراهم می شود. قرآن کتاب تاریخ، قصه، داستان و رمان نیست بلکه کتاب هدایت و نسخه شفا است.
تاریخی که قرآن بیان می کند، دارای دو ویژگی منحصر به فرد است:

-----------------

1- . «عَنْ سَدِیرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ الله یَقُولُ إِنَّ فِی الْقَائِمِ شَبَهٌ مِنْ یُوسُفَ....فَمَا تُنْکِرُ هَذِهِ الْأُمَّهُ أَنْ یَکُونَ الله عَزَّ وَ جَلَّ یَفْعَلُ بِحُجَّتِهِ مَا فَعَلَ بِیُوسُفَ أَنْ یَکُونَ یَسِیرُ فِی أَسْوَاقِهِمْ وَ یَطَأُ بُسُطَهُمْ وَ هُمْ لَا یَعْرِفُونَهُ حَتَّی یَأْذَنَ الله عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یُعَرِّفَهُمْ بِنَفْسِهِ کَمَا أَذِنَ لِیُوسُفَ حَتَّی قَالَ لَهُمْ هَلْ عَلِمْتُمْ ما فَعَلْتُمْ ..»؛ (شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج1، ص 144، باب 5 فی غیبه یوسف، ح 11).

(٨٢)

1. عین حقیقت و واقعیت است و باطل و دروغ در آن راهی ندارد.
2. فقط به آنچه که در راه رستگاری و سعادتمان مؤثر و مفید است می پردازد.
یکی از زیباترین ماجراها، سرگذشت حضرت یوسف (علیه السلام) و برادران اوست که نکات بسیار ارزشمندی از جمله در عرصه مهدویت دارد.(1)
ب) آیا گرفتاری بشر جز به خاطر قدرناشناسی و بدرفتاری با حجت خداست؟! (مَسَّنا وَ أَهْلَنَا الضُّرُّ) قرآن می فرماید: «و اگر اهل شهرها و آبادی ها ایمان می آوردند و تقوا پیشه می کردند، برکت های آسمان و زمین را بر آن ها می گشودیم».(2)
ج) قدرناشناسی درباره حجت خدا نتیجه چیزی جز جهل نیست: «قالَ هَلْ عَلِمْتُمْ ما فَعَلْتُمْ بِیُوسُفَ وَ أَخیهِ إِذْ أَنْتُمْ جاهِلُون». امام مانند خورشید است که ما به او نیاز داریم. امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در توقیعی فرموده اند: «خدا با ماست و هیچ نیازی به غیر او نداریم و حق با ماست؛ پس هرگز جدا شدن دیگران از ما موجب وحشتمان نمی شود».(3)
بنابراین، وقتی زراره از امام صادق (علیه السلام) پرسید: اگر زمان غیبت حضرت مهدی بودم، چه کنم؟ حضرت فرمودند: نسبت به این دعای معرفت مداومت داشته باش: «اللهمَّ عَرِّفْنِی...».(4)
د) غیبت امام، به معنای ناشناس بودن ایشان است، همانند حضرت یوسف (علیه السلام) که «برادران یوسف آمدند و بر او وارد شدند. او آنان را شناخت ولی آن ها او را نشناختند». تا آنکه به اذن الهی «گفت: «(آری،) من یوسفم».(5)
-----------------

1- . ر.ک: مقاله «یوسف زهراء»، آیتی، فصل نامه علمی ترویجی انتظارموعود، شماره 1.
2- . اعراف(7)، 96.
3- . «...لِأَنَّ الله مَعَنَا وَ لَا فَاقَهَ بِنَا إِلَی غَیْرِهِ وَ الْحَقُّ مَعَنَا فَلَنْ یُوحِشَنَا مَنْ قَعَدَ عَنَّا»؛(طوسی، کتاب الغیبه، ص285).
4- . کمال الدین و تمام النعمه، ج2، ص 343، باب 33، ح 24.
5- . یوسف(12)، 58 و 90.

(٨٣)

ه-) طوری عمل نکنیم که با دیدن حضرت از او شرمنده شویم: «قالُوا أَ إِنَّکَ لَأَنْتَ یُوسُفُ».
و) فرج، در پی صبرِ همراه با تقواست: «إِنَّهُ مَنْ یَتَّقِ وَ یَصْبِرْ فَإِنَّ الله لا یُضیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنین».
ز) حجت های الهی مظهر اسماء حسنای خدا و در پی سعادت و نجات ما هستند: (یوسف) گفت: «امروز ملامت و توبیخی بر شما نیست! خداوند شما را می بخشد و او مهربان ترین مهربانان است!» امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیز برای سعادت و نجات می آید نه برای کشتن! قهرِ او علیه ظالمان و مستکبران است.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در امتم قیام می کند، خداوند او را برای فریادرسی مردم می فرستد».(1)
آیه منتخب(2):
استمرار هدایت الهی تا قیامت:
((و یَقُولُ الَّذینَ کَفَرُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَیْهِ آیَهٌ مِنْ رَبِّه إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ؛ کسانی که کافر شدند، می گویند: «چرا آیه (و معجزه ای) از پروردگارش بر او نازل نشده؟!» تو فقط بیم دهنده ای! و برای هر گروهی هدایت کننده ای است (و این ها همه بهانه است، نه برای جستجوی حقیقت)!)).(2)
ابن عباس می گوید: «رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) دست خود را بر سینه خود گذاشت و فرمود: «من بیم دهنده هستم»؛ سپس به شانه حضرت علی (علیه السلام) اشاره نمود و فرمود: «تو

-----------------

1- . «یَخْرُجُ الْمَهْدِیُّ فِی أُمَّتِی یَبْعَثَهُ الله غِیَاثاً لِلنَّاس»؛ (علی اربلی، کشف الغمه، ج2، ص 470، باب ذکر علامات قیام القائم).
2- . رعد(13)، 7.

(٨٤)

هدایتگر هستی، ای علی! پس از من، هدایت یافتگان به واسطه تو هدایت می شوند».(1)
امام باقر (علیه السلام) درباره آیه «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ..» فرمود:
رسول خدا بیم دهنده است و از ما(اهل بیت) برای هر زمانی، هدایتگری وجود دارد که به سوی آنچه که پیامبر خدا آورده است، هدایت می کند. سپس هدایتگران پس از رسول خدا، حضرت علی (علیه السلام) و بعد جانشینانش یکی پس از دیگری هستند.(2)
نکته ها:
الف) ابتدای آیه به بهانه های واهی کافران اشاره می کند که با هدفِ تضعیف حق می گفتند: چرا آیه و معجزه ای بر او نازل نمی شود؟ (و این تعریضی بود به قرآن)
خداوند می فرماید: تو (از سوی خداوند)فقط انذار دهنده هستی (و آورنده چیزی هستی که او تو را مأمور به ابلاغ آن نموده است) و برای هر قومی هدایتگری وجود دارد یعنی یکی از سنت های مهمِ الهی این است «ما راه را به او (انسان) نشان دادیم، خواه شاکر باشد (و پذیرا گردد) یا ناسپاس!»(3)«تا پس از این پیامبران، حجتی برای مردم بر خدا باقی نماند، (و بر همه اتمام حجت شود) و خداوند، توانا و حکیم است».(4)
ب) قطعاً «هادی» خداوند است؛ بنابراین، فرمود: بگو: «آیا هیچ یک از معبودهای شما، به سوی حق هدایت می کند؟! بگو: «تنها خدا به حق هدایت می کند!»(5) اما این

-----------------

1- . «قال ابن عباس رضی الله عنهما: وضع رسول الله یده علی صدره فقال: «أنا المنذر» ثم أومأ إلی منکب علی رضی الله عنه و قال: أنت الهادی یا علی بک یهتدی المهتدون من بعدی»؛(فخرالدین رازی، مفاتیح الغیب، ج 19، ص 14).
2- . «الْعِجْلِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ فِی قَوْلِ الله عَزَّ وَ جَلَّ«إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ» فَقَالَ رَسُولُ الله ص الْمُنْذِرُ وَ لِکُلِّ زَمَانٍ مِنَّا هَادٍ یَهْدِیهِمْ إِلَی مَا جَاءَ بِهِ نَبِیُّ الله ثُمَّ الْهُدَاهُ مِنْ بَعْدِهِ عَلِیٌّ ثُمَّ الْأَوْصِیَاءُ وَاحِدٌ بَعْدَ وَاحِدٍ»؛(کلینی، کافی، ج 1، ص192، بَابُ أَنَّ الْأَئِمَّهَ هُمُ الْهُدَاهُ).
3- . «إِنَّا هَدَیْناهُ السَّبیلَ إِمَّا شاکِراً وَ إِمَّا کَفُوراً»؛(انسان(76)، 3).
4- . «رُسُلاً مُبَشِّرینَ وَ مُنْذِرینَ لِئَلاَّ یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَی الله حُجَّهٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَ کانَ الله عَزیزاً حَکیما»؛(نساء(4)، 164).
5- . «قُلْ هَلْ مِنْ شُرَکائِکُمْ مَنْ یَهْدی إِلَی الْحَقِّ قُلِ الله یَهْدی لِلْحَق»؛(یونس(10)، 35).

(٨٥)

هدایت در عالم ماده، بر اساس حکمت الهی و حاکمیت نظام اسباب و مسببات(1) و ضعف در قابلیت قابل، به وسیله واسطه های هدایت، یعنی حجت های الهی انجام می گیرد «و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما، (مردم را) هدایت می کردند».(2)
همچنین فرمود: «الر، (این) کتابی است که بر تو نازل کردیم، تا مردم را از تاریکی ها (شرک و ظلم و جهل) به سوی روشنایی (ایمان و عدل و آگاهی) به فرمان پروردگارشان در آوری، به سوی راه خداوند عزیز و حمید».(3)
ج) بر اساس آنچه که در آیه 35 سوره یونس آمده است،(4) این «هادی» کسی است که لحظه ای در گمراهی نبوده است و پیوسته تحت هدایت الهی قرار دارد، بنابراین به وسیله همان کسی تعیین می شود که مردم مأمور هستند تا از او پیروی کنند، همان که رسول را تعیین کرده و فرستاده است. به همین دلیل است که نفی و عدم پذیرش او به معنای ردّ خداست: «وَ أَنَّ مَنْ مَاتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِیتَهً جَاهِلِیَّه».
د) این آیه شریفه، دلالت می کند بر اینکه زمین هرگز از هدایت کننده ای که مردم را به حق هدایت می کند، خالی نخواهد بود که(این هادی) یا پیامبرِ بیم دهنده است و یا هدایت کننده ای غیر اوست که به امر و فرمان الهی هدایت می کند.(5)

-----------------

1- . «عَنْ أَبِی عَبْدِ الله أَنَّهُ قَالَ: أَبَی الله أَنْ یُجْرِیَ الْأَشْیَاءَ إِلَّا بِأَسْبَابٍ فَجَعَلَ لِکُلِّ شَیْء سَبَباً وَ جَعَلَ لِکُلِّ سَبَبٍ شَرْحاً وَ جَعَلَ لِکُلِّ شَرْحٍ عِلْماً وَ جَعَلَ لِکُلِّ عِلْمٍ بَاباً نَاطِقاً عَرَفَهُ مَنْ عَرَفَهُ وَ جَهِلَهُ مَنْ جَهِلَهُ ذَاکَ رَسُولُ الله وَ نَحْن»؛(کلینی، کافی، ج1، ص 183، باب معرفه الامام، ح 7).
2- . «وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّهً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا»؛(انبیاء(21)، 73).
3- . «الر کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلی صِراطِ الْعَزیزِ الْحَمید»؛(ابراهیم(14)، 1).
4- . مراجعه شود به آیه منتخب از جزء یازدهم، با عنوان «شایسته سالاری در امر هدایت».
5- . علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ج11، ص 305.

(٨٦)

جزء چهاردهم:
آغاز و پایانِ جزء چهاردهم، با دو سوره حِجر و نحل است.
سوره حجر با 99 آیه است که در مکه نازل شده و عناوین زیر را می توان درآن پیگیری کرد:
آنکه کاری به خدا ندارد، خدا هم..(3)، بادهای بارور کننده(22)، چه چیزی مانع سجده ابلیس شد؟!(32 و 33)، چه کسی از رحمت الهی ناامید می شود؟(56)، حتی اگر از کوه خانه ای امن بسازید ولی...(82)، چشم دوختن به داشته دیگران!؟(88).
سوره نحل با 128 آیه، ظاهراً بخشی از آیات آن پیش از هجرت و بخشی دیگر پس از هجرت نازل شده است و با بیان نعمت های الهی، روحیه شکرگزاری و بندگی را در انسان تقویت می کند، برخی از موضوعات آن عبارت است از:
بار سنگین گمراه کردن دیگران(25)، تیشه زدن به ریشه خود(28)، ارزش هجرت(41)، کلید فهم!(43)، شعار «حَسبُنا کتابُ الله» بر این آیه عرضه شود(44)، شرک پنهان!(53 و 54)، جهل تا کجا؟!(58 و 59)، زنبور عسل، شگفتی آفرینش!(68 و 69)، مِثلِ اول، اما..!(70)، تفاوت از زمین تا آسمان(76)، چه چیزی ماندنی است و چه چیزی..؟(96)، چگونه می توان از شرّش رهایی یافت؟(99 و 100)، تقیه(106)، عجب روزی است!(111)، نتیجه کفران نعمت(112)، خوردن و بد مستی یا خوردن و...(114)، صد بار اگر توبه شکستی باز آی!(119).

(٨٧)

برخی از آیات مهدویت در این جزء:
ردیف|سوره|آیه|موضوع
39|حجر|36 تا 38|ظهور، پایان مهلت ابلیس
40|نحل|1|ظهور، امر الهی
41|=|33 و 34|ظهور و رجعت
42|=|38|رجعت
آیه منتخب:
پایان مهلت ابلیس:
((قالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنی إِلی یَوْمِ یُبْعَثُونَ. قالَ فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرینَ. إِلی یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُوم؛(1) گفت: پروردگارا! مرا تا روز رستاخیز مهلت ده (و زنده بگذار!) فرمود: تو از مهلت یافتگانی! (امّا نه تا روز رستاخیز، بلکه) تا روز وقت معیّنی)).
امام صادق (علیه السلام) فرمود:«خداوند به ابلیس تا روز قیام قائم ما مهلت داد؛ پس آنگاه که ایشان قیام نماید، ابلیس در مسجد کوفه مقابل حضرت زانو می زند و می گوید: وای بر من از امروز!»(2).
نکته ها:
الف) باید از فرصت ها برای جبران خطاهای گذشته استفاده کرد نه برای لجاجت و پر کردن پیمانه گناه! دنیا و خوشی های آن، هرچه که باشد، بالاخره تمام می شود و

-----------------

1- . حجر(15)، 36 -38.
2- . «عن وهب بن جمیع مولی إسحاق بن عمار قال سألت أبا عبد الله عن قول إبلیس: «رَبِّ فَأَنْظِرْنِی إِلی یَوْمِ یُبْعَثُونَ. قالَ فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ إِلی یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ» قال:...إن الله أنظره إلی یوم یبعث فیه قائمنا فإذا بعث الله قائمنا کان فی مسجد الکوفه و جاء إبلیس حتی یجثو بین یدیه علی رکبتیه فیقول: یا ویله من هذا الیوم»؛(محمد عیاشی، تفسیر عیاشی، ج2، ص 242).

(٨٨)

روسیاهی برای ذغال می ماند.
ب) شیطان، خدا را و ربوبیت خدا را قبول داشت: «قالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنی»، معاد را نیز پذیرفته بود: «إِلی یَوْمِ یُبْعَثُونَ»؛ اما غرور و خودپسندی او سبب شد از توجه به حقیقت بازبماند و از اطاعت و فرمانبرداری حق سرپیچی کند.
امام صادق (علیه السلام) می فرماید:
شیطان به خداوند گفت: پروردگارا! قسم به عزّتت اگر مرا از سجده به آدم معاف کنی، تو را طوری عبادت می کنم که تا به حال احدی این چنین عبادت نکرده باشد! حق تعالی فرمود: من دوست دارم آنگونه که خواسته ام اطاعت شوم (نه آنگونه که خود می خواهید). (1)
به همین دلیل است که اگر کسی پس از رحلت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) راه ولایت و امامتِ اهل بیت (علیهم السلام) را نپذیرد و در راهیِ که خدا و رسولِ او تعیین کردند، قدم نگذارد: «مات میتهً جاهلیه». هر چند شبها را به تهجد و روزها را به روزه و هر سال با پای پیاده حج گذارد و بین رکن و مقام شهید شود بوی بهشت به مشامش نخواهد رسید؛ چرا که راه ابلیس را پیموده است.
ج) بی اعتنایی به وسوسه های شیطان و نه گفتن به خواسته های او و لبیک گفتن به خواسته های خداوند، ارزش کار و درجه و مقام انسان را افزون می کند و به عبارت دیگر هرچه موانع بندگی خداوند و جاذبه های راه غیرِ خدا بیشتر باشد، ارزش و پاداش بندگی بیشتر خواهد بود.
د) درباره اینکه پایان یافتن مهلت ابلیس به چه معناست؟ آیا حضرت مهدی او را خواهد کشت! یا امر به گونه دیگری خواهد بود، نمی توان اظهار نظر قطعی کرد.

-----------------

1- . عَنِ الصَّادِقِ قَالَ: «أُمِرَ إِبْلِیسُ بِالسُّجُودِ لآِدَمَ فَقَالَ یَا رَبِّ وَ عِزَّتِکَ إِنْ أَعْفَیْتَنِی مِنَ السُّجُودِ لآِدَمَ لَأَعْبُدَنَّکَ عِبَادَهً مَا عَبَدَکَ أَحَدٌ قَطُّ مِثْلَهَا قَالَ الله جَلَّ جَلَالُهُ إِنِّی أُحِبُّ أَنْ أُطَاعَ مِنْ حَیْثُ أُرِیدُ»؛(علامه مجلسی، بحار، ج2، ص 262).

(٨٩)

شاید بتوان گفت مراد این است که با ظهور حضرت، و رشد عقلی بشر و نابودی مستکبران،(اعوان و انصار ابلیس) بازار او کساد می شود و این مانند مرگ و عذاب برای اوست؛ چنانچه در روایات آمده است که با بعثت حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم)، شیطان از شدت ناراحتی نعره زد، همچنین با طولانی کردن سجده یا ازدواج به موقع نوجوان و... او فریاد و نعره می زند. دیدن عبودیت و بندگی خالصانه خداوند، آن هم در گستره جهانی، برای او کُشنده و ضجرآور است. والله العالم.

(٩٠)

جزء پانزدهم:
پانزدهمین جزء قرآن با سوره اسراء آغاز می شود و با آیه 75 سوره کهف پایان می گیرد.
سوره اسراء که به نام بنی اسرائیل و سبحان نیز خوانده می شود، 111 آیه دارد و از سوره های مکی است. برخی از موضوعاتی که می توان در این سوره ملاحظه کرد، عبارت است از:
معراج(1)، نقشه راه سعادت(9)، شتابزده(11)، هر کسی مسئول عملکرد خویش است(15)، انتخاب کن! اما قبل از آن بیاندیش(18 و 19)، یک واو فاصله(23)، ریخت و پاش(26 و 27)، میانه روی(29)، چه خطای بزرگی! و چه راه بدی!(31 و 32)، از کوه بلندتری؟!(37)، ولی شما تسبیحشان را نمی فهمید!(44). آنکه در جدایی می دمد(53)، قافله سالارت کیست؟(71)، چگونه می توان به این مقام والا رسید؟(79)، برون، نمایانگر درون(84)، آنچه که می دانی در برابر آنچه که نمی دانی هیچ است، «دانستم که ندانستم!»(85)، رابطه زمین و آسمان قطع شدنی نیست! اگر فرشتگان هم در روی زمین زندگی می کردند ما رسولی برایشان می فرستادیم(95).
سوره کهف با 110 آیه از سوره های مکی است که در تقویت ایمان، صبر و استقامت مؤمنانِ تحت ظلم و ستم قریش، نقش عمده ای داشت. پاره ای از موضوعات این سوره به شرح زیر است:
چقدر دلسوز!(6). آزمون های مدرسه دنیا برای شاگردان آن (7)، مشغول شدن به

(٩١)

حاشیه ها و غفلت از...(22) آیه «ان شاء الله»(23 و 24)، با چه کسانی نشست و برخاست داشته باشیم؟(28)، مستی مال و ثروت!(35)، این دیگر از کجا پیدایش شد!؟(49)، دشمن را دوست گرفتن!؟(50).
برخی از آیات مهدویت در این جزء:
ردیف|سوره|آیه|موضوع
43|اسراء|تمام سوره|مهدی یاوران
44|=|4 تا 6|زمینه سازان
45|کهف|65|به بعد غیبت
و آثار وجودی حجت غایب:
آیه منتخب(1):
در چه کاروانی با کدام قافله سالار در مسیر زندگی خود، به پیش می روی؟!
((یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ فَمَنْ أُوتِیَ کِتابَهُ بِیَمینِهِ فَأُولئِکَ یَقْرَؤُنَ کِتابَهُمْ وَ لا یُظْلَمُونَ فَتیلاً.وَ مَنْ کانَ فی هذِهِ أَعْمی فَهُوَ فِی الْآخِرَهِ أَعْمی وَ أَضَلُّ سَبیلا؛(1) (به یاد آورید) روزی را که هر گروهی را با پیشوایشان می خوانیم! کسانی که نامه عملشان به دست راستشان داده شود، آن را (با شادی و سرور) می خوانند و به قدر رشته شکاف هسته خرمایی به آنان ستم نمی شود! اما کسی که در این جهان (از دیدن چهره حق) نابینا بوده است، در آخرت نیز نابینا و گمراهتر است!)).
جابر از امام باقر (علیه السلام) نقل می کند که حضرت فرمود:
وقتی آیه «یَوْمَ نَدْعُوا..» نازل شد، مسلمانان گفتند: ای رسول خدا! آیا شما امام همه مردم نیستید؟ حضرت فرمود: من رسول خدا به سوی همه مردم هستم، ولی پس از من، پیشوایانی از

-----------------

1- . اسراء(17)، 71 و 72.

(٩٢)

سوی خدا از اهل بیتم برای مردم خواهند بود. (برای امر امامت) به پا می خیزند اما مورد تکذیب و ظلم پیشوایان کفر و گمراهی قرار می گیرند، پس کسی که ولایت و پیروی آنان را داشته باشد و آنان را تصدیق نماید، او از من و با من خواهد بود و (در قیامت)مرا ملاقات خواهد کرد. آگاه باشید کسی که به آنان ظلم کند و آن ها را تکذیب نماید، او از من و با من نیست و من از او بیزارم.(1)
امام صادق (علیه السلام) نیز می فرماید:
ای فضیل! امامِ خودت را بشناس که اگر امامت را شناختی این امر(فرج و ظهور) جلو بیافتد یا عقب بیافتد، ضرری متوجه تو نخواهد شد و کسی که امامش را بشناسد و پیش از اینکه صاحب این امر قیام نماید، بمیرد مانند کسی خواهد بود که در لشکر ایشان حضور داشته باشد. نه! بلکه مانند کسی است که زیر پرچمش باشد و بلکه مانند کسی است که در رکاب رسول خدا به شهادت رسیده باشد.(2)
ایشان همچنین فرمود: «مراد از«بِإِمامِهِمْ» امامی است که پیش رویشان است و او قائم اهل زمانش می باشد(یعنی مراد، امامی است که از سوی خداوند برای آنان قرار

-----------------

1- . «عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ قَالَ قَالَ: لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآیَهُ«یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ» قَالَ الْمُسْلِمُونَ یَا رَسُولَ الله أَ لَسْتَ إِمَامَ النَّاسِ کُلِّهِمْ أَجْمَعِینَ قَالَ فَقَالَ رَسُولُ الله أَنَا رَسُولُ الله إِلَی النَّاسِ أَجْمَعِینَ وَ لَکِنْ سَیَکُونُ مِنْ بَعْدِی أَئِمَّهٌ عَلَی النَّاسِ مِنَ الله مِنْ أَهْلِ بَیْتِی یَقُومُونَ فِی النَّاسِ فَیُکَذَّبُونَ وَ یَظْلِمُهُمْ أَئِمَّهُ الْکُفْرِ وَ الضَّلَالِ وَ أَشْیَاعُهُمْ فَمَنْ وَالاهُمْ وَ اتَّبَعَهُمْ وَ صَدَّقَهُمْ فَهُوَ مِنِّی وَ مَعِی وَ سَیَلْقَانِی أَلَا وَ مَنْ ظَلَمَهُمْ وَ کَذَّبَهُمْ فَلَیْسَ مِنِّی وَ لَا مَعِی وَ أَنَا مِنْهُ بَرِیء»؛(کلینی، کافی، ج1، ص 215، باب ان الائمه فی کتاب الله..، ح1).
2- . «عَنِ الْفُضَیْلِ بْنِ یَسَارٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ الله عَنْ قَوْلِ الله تَبَارَکَ وَ تَعَالَی: «یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ» فَقَالَ یَا فُضَیْلُ اعْرِفْ إِمَامَکَ فَإِنَّکَ إِذَا عَرَفْتَ إِمَامَکَ لَمْ یَضُرَّکَ تَقَدَّمَ هَذَا الْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ وَ مَنْ عَرَفَ إِمَامَهُ ثُمَّ مَاتَ قَبْلَ أَنْ یَقُومَ صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ کَانَ بِمَنْزِلَهِ مَنْ کَانَ قَاعِداً فِی عَسْکَرِهِ لَا بَلْ بِمَنْزِلَهِ مَنْ قَعَدَ تَحْتَ لِوَائِهِ قَالَ وَ قَالَ بَعْضُ أَصْحَابِهِ بِمَنْزِلَهِ مَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ رَسُولِ الله»؛(همان، ص 371، کتاب الحجه، باب انه من عرف امامه).

(٩٣)

داده شده است».(1)
نکته ها:
الف) هر انسانی باید ببیند در این دنیا دنباله رو چه کسی است؟ و چه کسی را امام و مقتدای خود قرار داده تا در قیامت پشت سر او باشد و جایی برود که امامش می رود. بنابراین، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
خوشا به حال کسی که قائم اهل بیتم را درک کند(زمان ظهورش باشد) در حالی که در دوران غیبت و پیش از ظهورش به او اقتدا کرده باشد... او از همراهان و دوستان و گرامی ترین امتم در روز قیامت نزد من خواهد بود.(2)
ب) آنچه سبب می شود عده ای بلغزند و از امامِ حق، فاصله گرفته و دنباله رو امام دیگری غیر از آنچه که خداوند قرار داده است، قرار بگیرند می تواند یکی از امور زیر باشد:
1. امام حق، در پی رشد و تربیت ما و درمان درد های ماست و در راه رشد و درمان، طبیب بر اساس میل و خواست ما، نسخه نمی نویسد! (بر خلاف طبیب نماها).
امام علی (علیه السلام) در این باره می فرماید:
سوگند به خدا «عقیل» برادرم را دیدم که به شدت فقیر شده بود و از من می خواست که یک مَن از گندم های شما را به او ببخشم. کودکانش را دیدم که از گرسنگی موهایشان ژولیده و رنگشان بر اثر فقر دگرگون گشته، گویا صورتشان با نیل رنگ شده بود.«عقیل» باز هم اصرار کرد... (اما من برای بیداری و هشداریش)آهنی را در آتش گداختم، سپس آن را به بدنش

-----------------

1- . «عَنْ عَبْدِ الله بْنِ سِنَانٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ الله «یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ» قَالَ: إِمَامِهِمُ الَّذِی بَیْنَ أَظْهُرِهِمْ وَ هُوَ قَائِمُ أَهْلِ زَمَانِه»؛(کلینی، کافی، کتاب الحجه، ص 537، باب ان الائمه کلهم قائمون).
2- . شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج1، ص 286، باب 25.

(٩٤)

نزدیک ساختم، تا با حرارت آن عبرت گیرد، ...به او گفتم: هان ای «عقیل» ...تو از این رنج می نالی و من از آتشِ سوزان نالان نشوم؟ از این سرگذشت، شگفت آورتر داستان کسی است که نیمه شب ظرفی سرپوشیده پر از حلوای خوش طعم و لذیذ، به در خانه ما آورد،...به او گفتم: ...از راه آیین خدا وارد شده ای که مرا بفریبی... به خدا سوگند اگر اقلیم های هفتگانه با آنچه در زیر آسمان ها است به من بدهند که خداوند را با گرفتن پوست جوی از دهان مورچه ای نافرمانی کنم، هرگز نخواهم کرد و این دنیای شما از برگ جویده ای که در دهان ملخی باشد، نزد من خوارتر و بی ارزشتر است.(1)
اما معاویه اطرافیان خود را با کیسه های درهم و دینار به سوی خود می کِشاند و آنگونه که مردم می پسندیدند، نسخه می پیچید!
2. شیفته قدرت و مال دنیا بودن. آنچنان که طلحه و زبیر را از امام خود جدا کرد و کوفیان را در برابر امام قرار داد.
3. بی بصیرتی و جهل به مقام و منزلت و عصمت امام. آن چنان که خوارج را از امام خویش بازداشت.
یعنی به جای اینکه امام را معیار و شاخصِ حق و باطل بدانیم، بخواهیم کار او را با فکر و عقل خود بسنجیم! و توقع داشته باشیم که امام آنگونه که ما تشخیص داده ایم، عمل کند.
ج) کسی که امام تعیین شده از سوی خداوند را نپذیرد و او را امام نبیند، در روز قیامت کور وارد محشر می شود: «وَ مَنْ کانَ فی هذِهِ أَعْمی فَهُوَ فِی الْآخِرَهِ أَعْمی وَ أَضَلُّ سَبیلا» و قطعاً اهل جهنم خواهد بود و حدیث متواترِ «مَنْ مَاتَ وَ لَا یَعْرِفُ إِمَامَهُ مَاتَ مِیتَهً جَاهِلِیَّه» ناظر به همین آیه است.

-----------------

1- . نهج البلاغه، خطبه 224.

(٩٥)

آیه منتخب(2):
دلیل غیبت امام زمان و آثار وجودی او:
((...وَ أَمَّا الْجِدارُ فَکانَ لِغُلامَیْنِ یَتیمَیْنِ فِی الْمَدینَهِ وَ کانَ تَحْتَهُ کَنْزٌ لَهُما وَ کانَ أَبُوهُما صالِحاً فَأَرادَ رَبُّکَ أَنْ یَبْلُغا أَشُدَّهُما وَ یَسْتَخْرِجا کَنزَهُما رَحْمَهً مِنْ رَبِّکَ وَ ما فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْری ذلِکَ تَأْویلُ ما لَمْ تَسْطِعْ عَلَیْهِ صَبْراً؛(1) و اما آن دیوار، از آن دو نوجوان یتیم در آن شهر بود و زیر آن، گنجی متعلق به آن دو وجود داشت و پدرشان مرد صالحی بود و پروردگار تو می خواست که آن ها به حد بلوغ برسند و گنجشان را استخراج کنند. این رحمتی از پروردگارت بود و من آن (کارها) را خودسرانه انجام ندادم. این بود راز کارهایی که نتوانستی در برابر آن ها شکیبایی به خرج دهی!»
امام صادق (علیه السلام) فرمود:
برای صاحب این امر غیبتی است که چاره ای از آن نیست و هر اهل باطلی در این دوران(غیبت) به شک و تردید دچار می شود. عبد الله بن فضل هاشمی می گوید: فدای شما گردم دلیل (این غیبت) چیست؟ امام فرمود: «برای مسأله ای است که اجازه بیان آن را نداریم! عرض کردم: حکمت غیبت ایشان چیست؟ فرمود: حمکت غیبتِ ایشان، همان حکمت غیبت سایر حجت های الهی است که غایب شدند. و حکمت آن تا پس از ظهور او مشخص نمی گردد، همان گونه که حکمت کارهایی که حضرت خضر انجام داد؛ یعنی سوراخ کردن کشتی و کشتن پسر بچه و ساختن دیوار، در (پایان کار) و وقت جداییشان، مشخص شد. ای پسر فضل! همانا این امر(غیبت) کاری است از کارهای خداوند و
-----------------

1- . کهف(18)، 82.

(٩٦)

سرّی است از اسرار او و غیبی است از غیب الهی و آنگاه که دانستیم خدای بزرگ حکیم است پس باید بپذیریم که همه کارهایش حکمتی دارد، هر چند جهت و دلیل آن را ندانیم.(1)
نکته ها:
الف) غیبت حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، به غیبت حجت های الهی (علیهم السلام) تشبیه شده است و می دانیم که غیبتِ آنان به معنای «ناشناس بودنِ» ایشان بود، همان طور که «برادران یوسف (علیه السلام) (در پی موادّ غذایی به مصر) آمدند و بر او وارد شدند. او آنان را شناخت؛ ولی آن ها او را نشناختند»(2) حضرت خضر (علیه السلام) نیز به صورت ناشناس در میان مردم مأموریت های الهی خود را انجام می داد.
درباره امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیز از امام صادق (علیه السلام) روایت شده است که «مردم او را می بینند؛ ولی نمی شناسند».(3)
ب) از جلوه های عبودیت و بندگی خداوند، تسلیم بودن در برابر خواسته های حکیمانه اوست که قطعاً خیر و صلاح بندگانش را در نظر گرفته است. فرمود: «در شگفتم از انسانی که تسلیم خداست. خداوند هر حکمی در حق او بکند برای او خیر

-----------------

1- . «عَنْ عَبْدِ الله بْنِ الْفَضْلِ الْهَاشِمِیِّ قَالَ سَمِعْتُ الصَّادِقَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ یَقُولُ إِنَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَیْبَهً لَا بُدَّ مِنْهَا یَرْتَابُ فِیهَا کُلُّ مُبْطِلٍ فَقُلْتُ وَ لِمَ جُعِلْتُ فِدَاکَ قَالَ لِأَمْرٍ لَمْ یُؤْذَنْ لَنَا فِی کَشْفِهِ لَکُمْ قُلْتُ فَمَا وَجْهُ الْحِکْمَهِ فِی غَیْبَتِهِ قَالَ وَجْهُ الْحِکْمَهِ فِی غَیْبَتِهِ وَجْهُ الْحِکْمَهِ فِی غَیْبَاتِ مَنْ تَقَدَّمَهُ مِنْ حُجَجِ الله تَعَالَی ذِکْرُهُ إِنَّ وَجْهَ الْحِکْمَهِ فِی ذَلِکَ لَا یَنْکَشِفُ إِلَّا بَعْدَ ظُهُورِهِ کَمَا لَمْ یَنْکَشِفْ وَجْهُ الْحِکْمَهِ فِیمَا أَتَاهُ الْخَضِرُ (علیه السلام) مِنْ خَرْقِ السَّفِینَهِ وَ قَتْلِ الْغُلَامِ وَ إِقَامَهِ الْجِدَارِ لِمُوسَی إِلَی وَقْتِ افْتِرَاقِهِمَا یَا ابْنَ الْفَضْلِ إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ أَمْرٌ مِنْ أَمْرِ الله تَعَالَی وَ سِرٌّ مِنْ سِرِّ الله وَ غَیْبٌ مِنْ غَیْبِ الله وَ مَتَی عَلِمْنَا أَنَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ حَکِیمٌ صَدَّقْنَا بِأَنَّ أَفْعَالَهُ کُلَّهَا حِکْمَهٌ وَ إِنْ کَانَ وَجْهُهَا غَیْرَ مُنْکَشِفٍ»؛(شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج2، ص 482، باب 44 فی الغیبه، ح11).
2- . «وَ جاءَ إِخْوَهُ یُوسُفَ فَدَخَلُوا عَلَیْهِ فَعَرَفَهُمْ وَ هُمْ لَهُ مُنْکِرُون»؛(یوسف(12)، 58).
3- . «قَالَ أَبُو عَبْدِ الله: إِنَّ فِی صَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ سنن [سُنَناً] مِنَ الْأَنْبِیَاءِ ...وَ أَمَّا سُنَّتُهُ مِنْ یُوسُفَ فَالسِّتْرُ یَجْعَلُ الله بَیْنَهُ وَ بَیْنَ الْخَلْقِ حِجَاباً یَرَوْنَهُ وَ لَا یَعْرِفُونَهُ...»؛(شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج2، ص 350، باب 33، ح 46).

(٩٧)

است؛ اگر (حکم کند) با قیچی قطعه قطعه شود، برایش خیر است و اگر(حکم کند) حاکم و پادشاه شرق و غرب عالم شود، برایش خیر است».(1)
وقتی امام حسن مجتبی (علیه السلام) با معاویه صلح کرد عده ای بر ایشان وارد شدند و به سرزنش او پرداختند. حضرت در پاسخ فرمود:
وای بر شما! نمی دانید، به خدا قسم آنچه را که انجام دادم، برای شیعیانم از آنچه که خورشید بر آن تابیده و غروب نموده است بهتر بود. آیا نمی دانید همانا من امام شما هستم که پیرویم بر شما واجب است؟ و به تصریح رسول خدا، یکی از دو سرور اهل بهشتم؟ گفتند: بله. فرمود: آیا نمی دانید همانا خضر وقتی کشتی را سوراخ کرد و دیوار را ساخت و پسر بچه را کشت، این کار مورد خشم حضرت موسی (علیه السلام) قرار گرفت؛ زیرا حکمت آن را نمی دانست در حالی که این کارها نزد خدای تعالی از روی حکمت و درست بود(و همه این کارها به حکم الهی بود؟!).(2)
ج) از نشانه های مؤمن این است که دغدغه او فقط دو چیز است:
1. شناخت درستِ وظیفه؛
2. عمل با جدیت و خالصانه به وظیفه.
سپس «هنگامی که تصمیم گرفتی، (قاطع باش! و) بر خدا توکل کن! زیرا خداوند

-----------------

1- . «عَنْ أَبِی عَبْدِ الله قَالَ: عَجِبْتُ لِلْمَرْءِ الْمُسْلِمِ لَا یَقْضِی الله عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ قَضَاءً إِلَّا کَانَ خَیْراً لَهُ وَ إِنْ قُرِضَ بِالْمَقَارِیضِ کَانَ خَیْراً لَهُ وَ إِنْ مَلَکَ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا کَانَ خَیْراً لَهُ»؛(کلینی، کافی، ج2، ص 62، باب الرضاء بالقضاء، ح8).
2- . «لَمَّا صَالَحَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ مُعَاوِیَهَ بْنَ أَبِی سُفْیَانَ دَخَلَ عَلَیْهِ النَّاسُ فَلَامَهُ بَعْضُهُمْ عَلَی بَیْعَتِهِ فَقَالَ ع وَیْحَکُمْ مَا تَدْرُونَ مَا عَمِلْتُ وَ الله الَّذِی عَمِلْتُ خَیْرٌ لِشِیعَتِی مِمَّا طَلَعَتْ عَلَیْهِ الشَّمْسُ أَوْ غَرَبَتْ أَ لَا تَعْلَمُونَ أَنَّنِی إِمَامُکُمْ مُفْتَرَضُ الطَّاعَهِ عَلَیْکُمْ وَ أَحَدُ سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّهِ بِنَصٍّ مِنْ رَسُولِ الله عَلَیَّ قَالُوا بَلَی قَالَ أَ مَا عَلِمْتُمْ أَنَّ الْخَضِرَ لَمَّا خَرَقَ السَّفِینَهَ وَ أَقَامَ الْجِدَارَ وَ قَتَلَ الْغُلَامَ کَانَ ذَلِکَ سَخَطاً لِمُوسَی بْنِ عِمْرَانَ إِذْ خَفِیَ عَلَیْهِ وَجْهُ الْحِکْمَهِ فِی ذَلِکَ وَ کَانَ ذَلِکَ عِنْدَ الله تَعَالَی ذِکْرُهُ حِکْمَهً وَ صَوَابا...»؛(شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج1، ص 316، باب 29، ح2).

(٩٨)

متوکلان را دوست دارد».(1)
د) غیبتِ حجّت و ولی خدا، هرگز با کار و تلاش و خیر و برکت داشتن منافات ندارد، همان طور که حضرت خضر (علیه السلام) با وجود غیبت و ناشناس بودن، گاهی در دریا و گاهی در خشکی، گاهی به داد دنیای مردم و گاهی به داد دین مردم می رسید.
امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیز به عنوان حجّت خدا لحظه ای آرام و قرار ندارد و در پی انجام مأموریت های الهی خود می باشد بلکه می توان گفت هر خیر و برکتی هست به یمن وجود و تلاش اوست که واسطه فیض الهی است و هر سال «فرشتگان و روح در آن شب(قدر) به اذن پروردگار خود برای (تقدیر) هر کاری نازل می شوند».(2) و همه امور عالم به اذن خداوند متعال به خلیفه و حجّتش سپرده می شود.
ه-) نکته دارای اهمیت در اینجا این است که حجّت خدا بر اساس میل و خواست خود عمل نمی کند، بلکه مأمور خداوند است و مجری برنامه های حکیمانه اوست؛ لذا اینکه کجا به داد کسی برسد یا نرسد، براساس حکمت الهی است و یکی از اموری که در این رابطه تعیین کننده است نقش قابلیت قابل است. برای نمونه وقتی پدر و مادری دین و ایمان خود را به خدا سپرده اند و حسن عاقبت را صادقانه از او خواسته اند، اکنون در پی اجابت خواسته آن ها، هر آنچه که عاقبتشان را به خطر اندازد، به فضل و رحمت الهی از سر راه آن ها برداشته می شود؛ حتی اگر فرزند آن ها باشد و در عوض نعمتی به آن ها داده می شود که هرگز با آنچه که داشتند، قابل قیاس نیست. همان طور که در ماجرای مطرح شده در سوره کهف، خداوند فرزند پسر این خانواده را از آنان گرفت و به جای آن فرزند دختری به آنان داد که از نسل او هفتاد پیامبر برخاستند و در پی راضی بودن به رضای معبودِ خود، خیر و برکتی بزرگ شامل

-----------------

1- «فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَی الله إِنَّ الله یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلین»؛ (آل عمران(3)، 159).
2- . «تَنَزَّلُ الْمَلائِکَهُ وَ الرُّوحُ فیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ»؛(قدر(97)، 4).

(٩٩)

حالشان شد.(1)
در بیان نورانی از امیرالمؤمنین (علیه السلام) آمده است: «ولی با دوری از گناه، تلاش، (در راه انجام وظیفه)، پاکدامنی و درستکاری مرا یاری نمایید».(2) کلام زیبای امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیز چنین است: «پس تقوای الهی را رعایت کنید و ما را در نجاتتان از فتنه ای که شما را در بر گرفته است، یاری کنید»(3) ناظر به همین حقیقت است؛ یعنی با رعایت تقوا و عمل به سفارش حجت های الهی، شایستگی خود را در بهره مند شدن از امداد و نصرت آن ها به دست آوریم.
و) حضرت موسی (علیه السلام) با هدف رشد و کمال نزد حضرت (علیه السلام) خضر آمد و «گفت: آیا از تو پیروی کنم تا از آنچه به تو تعلیم داده شده و مایه رشد و صلاح است، به من بیاموزی؟» و قول داد«به خواست خدا مرا شکیبا خواهی یافت و در هیچ کاری مخالفت فرمان تورا نخواهم کرد!» اما چرا در عمل این اتفاق نیفتاد؟
حضرت خضر (علیه السلام) در پایان سفر، پس از تشریح حکمت آنچه که انجام داده بود، گفت: «من آن (کارها) را خودسرانه انجام ندادم. این بود راز کارهایی که نتوانستی در برابر آن ها شکیبایی به خرج دهی!».
معنای این سخن این است که تصمیم پیروی از مأمور الهی با سنجش کارهای او با دانسته های خود و قرار دادن شاخصِ حق، در جای دیگر قابل جمع نیست.
مهم ترین پیام این بخش برای منتظران بقیه الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) این است که با ظهور

-----------------

1- . تفاسیر روائی، کهف(18)، 80.
2- . «وَ لَکِنْ أَعِینُونِی بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ وَ عِفَّهٍ وَ سَدَاد»؛(نهج البلاغه، نامه 45).
3- . «فَاتَّقُوا الله جَلَّ جَلَالُهُ وَ ظَاهِرُونَا عَلَی انْتِیَاشِکُمْ مِنْ فِتْنَهٍ قَدْ أَنَافَتْ عَلَیْکُم»؛(طبرسی، احتجاج، ج2، ص 497).

(١٠٠)

ایشان، این باور را جلوی چشم خود قرار دهند که «او با حق است و حق با اوست»(1) و معیار و شاخص حق را در خود امام ببینند نه در جای دیگر وگرنه مصداق این روایت قرار خواهند گرفت. «هنگامی که حضرت قائم قیام می کند، کسانی از ولایتش خارج می شوند که توقع این بود اینان جزء یارانش باشند».(2)

-----------------

1- . رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در بخشی از خطبه غدیر درباره جانشینان معصوم خود فرمودند: «فَإِنَّهُمْ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَهُمْ لَا یُزَایِلُهُمْ وَ لَا یُزَایِلُونَه؛آنان با حق هستند و حق با آنان است نه حق از آنان جدا می شود و نه آنان از حق جدا می شوند»؛ (براهیم نعمانی، الغیبه ، ص72، باب4، ح8).
2- . همان، ص317، باب21، ح1.

(١٠١)

جزء شانزدهم:
جزء شانزدهم قرآن، با ادامه آیات 76 به بعدِ سوره کهف آغاز می شود و با سوره های مریم و طه ادامه می یابد.
به راستی دست آورد این سفر معرفتی چه بود؟(82)، آیت کوچکی از آیت بزرگ قسیم الجنه و النار(86 تا 88)، زیانکارترین زیانکاران!(103).
سوره مریم با 98 آیه در ردیف سوره های مکی است و با بیان سرگذشت پیشینیان، نکات مهم اعتقادی، اخلاقی و تربیتی را به ما گوشزد می کند، برخی از موضوعات این سوره عبارت است از:
آن چه نشدنی را شدنی می کند! (3 به بعد)، نبوت در خردسالی(12)، اعتقادات، اخلاق و احکام از زبان نوزاد!(30 تا 33)، گمراهی نسل جدید(59)، همه شما قطعاً در لبه پرتگاه جهنم قرار می گیرید؛ شک نکنید!(71).
سوره طه نیز از سوره های مکی است و 135 آیه دارد، فرشتگان در وصف آن گفته اند: «خوشا به حال امتی که این سوره بر آن ها نازل می گردد، خوشا به دل هایی که این آیات را در خود پذیرا می شود و خوشا به زبان هایی که این آیات بر آن جاری می گردد».(1) نمونه ای از موضوعات این سوره به شرح زیر است:

-----------------

1- . ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 13، ص 152.

(١٠٢)

چه شیرین است سخن گفتن با محبوب(17 و 18)، شرح صدر، شرط موفقیت(25)، جایگاه حضرت هارون نسبت به حضرت موسی (علیه السلام)(29 به بعد)، با او به نرمی سخن بگویید!(42 تا 44)، شگفتا چه ایمانی!(71 تا 75)، خطر طغیان پس از نعمت(80 و 81)، و چه زود هر چه داشتند بر باد دادند و در آزمون انتظار مردود شدند!(85 به بعد)، عاقبت به خیری مهم ترین خواسته انسان مؤمن(96 و 97)، «وَ قَدْ خابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْما»(111)، چگونه می توان دوست را از دشمن تشخیص داد؟(120)، برخورد امروز من با تو، بر اساس برخورد دیروز تو با من است!(126).
برخی از آیات مهدویت در این جزء:
ردیف|سوره|آیه|موضوع
46|مریم|54|رجعت
47|=|75 و 76|انتقام حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از دشمنان
48|طه|135|صراط سَوی = حضرت قائم
آیه منتخب:
جوجه را آخر پاییز می شمارند:
((قُلْ کُلٌّ مُتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحابُ الصِّراطِ السَّوِیِّ وَ مَنِ اهْتَدی؛(1) بگو: «همه (ما و شما) در انتظاریم! (ما در انتظار وعده پیروزی، و شما در انتظار شکست ما!) حال که چنین است، انتظار بکشید! امّا به زودی می دانید چه کسی از اصحاب صراط مستقیم و چه کسی هدایت یافته است!))
امام کاظم از پدر بزرگوارشان درباره این آیه شریفه چنین نقل می کند که حضرت فرمود: «صراط سوی» همان قائم است و هدایت یافته کسی است که به پیروی از

-----------------

1- . طه(20)، 135.

(١٠٣)

ایشان توفیق یابد و مثل این آیه در کتاب خدا آیه «وَ إِنِّی لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدی»(1) است؛ یعنی کسی که به ولایت ما هدایت یابد».(2)
نکته ها:
الف) انتظار ویژگی بشر است، همه چشم به راه رسیدنِ به مقصود خود هستند و هر کسی خود را حق و بقیه را باطل می داند «امّا آن ها کارهای خود را در میان خویش به پراکندگی کشاندند و هر گروهی به راهی رفتند (و عجب اینکه) هر گروه به آنچه نزد خود دارند خوشحالند!»(3)دشمنان نیز با تلاش خود منتظر دست یافتن به هدف های خود می باشند.
اما بندگان صالح خدا و منتظران راستینِ موعود امت ها بقیه الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) با توجه به وعده قطعی الهی براساس نابودی ظالمان و نجات مظلومان با همه وجود تحقق این وعده را باور دارند و سرانجام مشخص می شود چه کسی بر حق است و چه کسی باطل.
ب) خداوند، انسان را به این عالم آورده است که با اختیار خود حق را بشناسد و آن را دنبال کند، آنچه که مهم است، این است که مؤمنان نباید درباره نابودی دشمنانِ حق و نزول عذاب از سوی خداوند شتاب کنند ممکن است ظلم ظالمان سال ها طول بکشد تا در پرتو آن:
- میزان تلاشی که آن ها برای مبارزه با ظلم می کنند، روشن شود؛

-----------------

1- . همان، 82.
2- . «عَنْ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ فِی قَوْلِ الله عَزَّ وَ جَلَ «فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحابُ الصِّراطِ السَّوِیِّ وَ مَنِ اهْتَدی» قَالَ الصِّرَاطُ السَّوِیُ هُوَ الْقَائِمُ وَ الْهُدَی مَنِ اهْتَدَی إِلَی طَاعَتِهِ وَ مِثْلُهَا فِی کِتَابِ الله عَزَّ وَ جَلَ «وَ إِنِّی لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدی» قَالَ إِلَی وَلَایَتِنَا»؛(سید هاشم بحرانی، البرهان، ج 3، ص 792).
3- . «فَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُمْ بَیْنَهُمْ زُبُراً کُلُّ حِزْبٍ بِما لَدَیْهِمْ فَرِحُون»؛(مؤمنون(23)، 53) و «مِنَ الَّذینَ فَرَّقُوا دینَهُمْ وَ کانُوا شِیَعاً کُلُّ حِزْبٍ بِما لَدَیْهِمْ فَرِحُون»؛(روم(30)، 32).

(١٠٤)

- صبر و استقامت مؤمنان سنجیده شود تا در سایه آن، به درجات والا برسند؛
- بر کافران اتمام حجت شود: «آن ها که کافر شدند، (و راه طغیان پیش گرفتند،) تصور نکنند اگر به آنان مهلت می دهیم، به سودشان است! ما به آنان مهلت می دهیم فقط برای اینکه بر گناهان خود بیفزایند و برای آن ها عذاب خوارکننده ای (آماده شده) است!»(1)
امام صادق (علیه السلام) فرمود:
به خدا قسم آنچه که به آن چشم دوخته اید(فرج) نخواهد آمد تا اینکه غربال شوید. نه، به خدا قسم آنچه که به آن چشم دوخته اید، نخواهد آمد تا اینکه خالص گردید. نه، به خدا قسم آنچه که به آن چشم دوخته اید، نخواهد آمد تا اینکه (خوب از بد) جدا شوید. نه، به خدا قسم آنچه که به آن چشم دوخته اید، نخواهد آمد مگر پس از ناامیدی! نه، به خدا قسم آنچه که به آن چشم دوخته اید، نخواهد آمد و تا اینکه آنکه بناست شقی شود، شقی شود، و آنکه قراراست سعادتمند شود، سعادتمند شود(یعنی در کوره حوادث و فشارهای دشمن، باطن ها آشکار شود.(2)
ج) یکی از اسرار غیبت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، همین است که با سختی این دوران، منتظران راستین از مدعیان انتظار، شناخته شوند و مشخص شود: «مَنْ أَصْحابُ الصِّراطِ السَّوِیِّ وَ مَنِ اهْتَدی».
علی بن جعفر (علیه السلام) از برادرش، موسی بن جعفر (علیه السلام) نقل می کند که فرمود:

-----------------

1- . «وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذینَ کَفَرُوا أَنَّما نُمْلی لَهُمْ خَیْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلی لَهُمْ لِیَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهین»؛(آل عمران(3)، 178).
2- . «لَا وَ الله لَا یَکُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَیْهِ أَعْیُنَکُمْ حَتَّی تُغَرْبَلُوا لَا وَ الله لَا یَکُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَیْهِ أَعْیُنَکُمْ حَتَّی تُمَحَّصُوا لَا وَ الله لَا یَکُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَیْهِ أَعْیُنَکُمْ حَتَّی تُمَیَّزُوا لَا وَ الله مَا یَکُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَیْهِ أَعْیُنَکُمْ إِلَّا بَعْدَ إِیَاسٍ لَا وَ الله لَا یَکُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَیْهِ أَعْیُنَکُمْ حَتَّی یَشْقَی مَنْ یَشْقَی وَ یَسْعَدَ مَنْ یَسْعَدُ»؛(کلینی، کافی، ج1، ص 370، کتاب الحجه، باب التمحیص، ح 6).

(١٠٥)

وقتی پنجمین از فرزند هفتمین غایب شد، بر شما باد بر حفظ دینتان. مبادا کسی دینتان را از شما بگیرد... همانا چاره ای برای غیبتِ صاحب این امر نیست تا اینکه افرادی که به او باور داشتند، از او بر می گردند. همانا این غیبت امتحانی است از سوی خداوند که بندگانش را با آن آزموده است.(1)

-----------------

1- . «عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍقَالَ: إِذَا فُقِدَ الْخَامِسُ مِنْ وُلْدِ السَّابِعِ فَالله الله فِی أَدْیَانِکُمْ لَا یُزِیلُکُمْ عَنْهَا أَحَدٌ یَا بُنَیَّ إِنَّهُ لَا بُدَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ مِنْ غَیْبَهٍ حَتَّی یَرْجِعَ عَنْ هَذَا الْأَمْرِ مَنْ کَانَ یَقُولُ بِهِ إِنَّمَا هِیَ مِحْنَهٌ مِنَ الله عَزَّ وَ جَلَّ امْتَحَنَ بِهَا خَلْقَه»؛(کلینی، کافی، ج1، ص 336، کتاب الحجه، باب فی الغیبه، ح2).

(١٠٦)

جزء هفدهم:
هفدهمین جزء قرآن سوره های انبیاء و حج را دربرمی گیرد.
سوره انبیاء با 112 آیه، از جمله سوره های مکی است. این سوره با هشدار به غفلت از روز رستاخیز آغاز می گردد و با پیام رسول خدا درباره مبدأ و معاد پایان می پذیرد. موضوعات زیر را می توان در این سوره مشاهده کرد:
بازی تا کی؟(2)، کلید فهم(7)، نظم و انسجام عالم دلیلی بر توحید(22)، شفاعت همگانی نیست(28)، اعجاز علمی قرآن(30)، هر کدام در مدار خود شناورند(33)، وقتی آمد دیگر مهلتی در کار نیست(38 تا 40)، «ربَّنا عامِلنا بفضلک و لا تُعامِلنا بِعَدلک»(47)، یک نفر در برابر هزاران نفر! کدام یک باختند و کدامیک برنده شدند؟(70)، اسوه صبر و استقامت(83 و 84)، مسابقه(90)، چه کسانی از آتش خشم و قهر الهی در امان خواهند بود؟(100 تا 103)، مدیریتِ جهان به وسیله شایسته ترین انسان ها(105).
سوره حج با 78 آیه از سوره های مدنی به شمار می آید و با هشدار درباره زلزله بزرگ قیامت آغاز می شود و با چند سفارش مهم پایان می یابد؛ از جمله موضوعات این سوره عبارتنداز:
تقوا تنها راهِ نجات از عذاب سختِ الهی(1 و 2)، آیتی بر عالَم آخرت(5)، از این بدتر می شود؟!(11)، کسی فکر خودکشی به سرش می زند که خدا را یاور خود نمی بیند!(15)، وای به حال کسی که از جمادات و حیوانات عقب بماند!(18)، لباسی از

(١٠٧)

آتش یا لباسی از ابریشم!؟(19 تا 23)، آنان که با یاد خدا، دلهایشان از شدت اشتیاق می لرزد(34 و 35)، «وَ لَیَنْصُرَنَّ الله مَنْ یَنْصُرُه»(40)، اگر قدرتی یافتید چه خواهید کرد؟(41)، نابینایی عیب نیست! کور دلی عار است(46)، او چه کرده و ما چه می کنیم!؟(65 و 66).
برخی از آیات مهدویت در این جزء:
ردیف|سوره|آیه|موضوع
49|انبیاء|95|رجعت
50|=|105|وراثت صالحان
51|حج|39|اذن الهی مبنی بر رویارویی با ظالمان
52|=|41|فراگیر شدن عبودیت و بندگی در سرتاسر عالم
53|=|45|غیبت امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
54|=|60|عاشورا و ظهور
55|=|65|امانِ اهل زمین
آیه منتخب(1):
مدیریت جهانی عالم به وسیله شایسته ترین انسان ها:
((وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُون. إِنَّ فی هذا لَبَلاغاً لِقَوْمٍ عابِدین؛(1) در «زبور» بعد از ذکر (تورات) نوشتیم: «بندگان شایسته ام وارث (حکومت) زمین خواهند شد! در این، ابلاغ روشنی است برای جمعیّت عبادت کنندگان!))
امام باقر (علیه السلام) می فرماید: «آن ها(عِبادِیَ الصَّالِحُون) یاران حضرت قائم در

-----------------

1- . انبیا(21)، 105.

(١٠٨)

آخرالزمان هستند».(1)
از ایشان درباره «عِبادِیَ الصَّالِحُون» پرسیدند، امام در پاسخ فرمود: «ما هستیم». همچنین از «لِقَوْمٍ عابِدین» سؤال شد، امام فرمود: «شیعیان ما هستند».(2)
نکته ها:
الف) در این آیه، موضوع مژده و نوید ظهور و حکومت صالحان، با نهایت تأکید بیان شده است؛ زیرا که یکی از مهم ترین حربه های دشمنان مهدویت، ایجاد شک و تردید و تزلزل اعتقادی است.
در آیه 32 توبه تعبیرِ «وَ یَأْبَی الله إِلاَّ أَنْ یُتِمَّ نُورَه»(3) در آیه 55 نور تعبیرِ «وَعَدَ الله» و در آیه 5 قصص عبارتِ «وَ نُرید» آمده است. در این آیه با دو عامل تاکید یعنی «لَقَدْ» و استفاده از واژه «کَتَبْنا» که بیانگر قطعیت است(4) و یادآوری پیشگویی این حقیقت در کتاب های آسمانی بر قطعیت و حتمیت این وعده، تأکید شده است.
ب) واژه «الْأَرْضَ» به طور مطلق بیان شده و همه عالم را در برمی گیرد، و با توجه به نشانه های موجود در آیه(5) و تبیین روایی امامان معصوم (علیهم السلام)، جای هیچ

-----------------

1- . «عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ قَالَ: قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَ «أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ» هُمْ أَصْحَابُ الْمَهْدِیِ فِی آخِرِ الزَّمَانِ»؛ (عروسی حویزی، نور الثقلین، ج3، 464).
2- . «عن سفیان بن إبراهیم الجریری، عن أبی صادق، قال سألت أبا جعفر عن قول الله عز و جل: «وَ لَقَدْ کَتَبْنا...» قال: هم نحن؟ قال: قلت: إِنَّ فِی هذا لَبَلاغاً لِقَوْمٍ عابِدِینَ. قال: هم شیعتنا»؛ (سید هاشم بحرانی، البرهان، ج 3، ص 847).
3- . این بیان، نهایت تاکید را در بر دارد؛ یعنی «خدا جز این نمی خواهد که نور خود را کامل کند». به عبارت دیگر یعنی اگر خداوند هیچ کاری نکند، این کار را خواهد کرد.
4- . «و یعبّر عن الإثبات و التّقدیر و الإیجاب و الفرض و العزم بِالْکِتَابَهِ، و وجه ذلک أن الشیء یراد، ثم یقال، ثم یُکْتَبُ، فالإراده مبدأ، و الکِتَابَهُ منتهی. ثم یعبّر عن المراد الذی هو المبدأ إذا أرید توکیده بالکتابه التی هی المنتهی»؛ (راغب اصفهانی، مفردات، ص 699، ذیل واژه کتب).
5- . علامه طباطبایی، المیزان، ج14، ص 330؛ فضل طبرسی، مجمع البیان،ج7، ص 106؛ تفسیر روح المعانی، ج9، ص 98.

(١٠٩)

تردیدی باقی نمی ماند که در این آیه مژده حاکمیت جهانی صالحان به رهبری اباصالح المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مورد توجه و اهمیت است.
ج) به بیان برخی از بزرگان(1) تعبیر «ابا صالح» درباره حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) برگرفته از همین آیه است؛(2) چرا که امام و مقتدای عبادی الصالحون، حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است.
د) «منتظرانِ مصلح، خود باید صالح باشند» کسی که در خانه یا محل کار یا... اهل ظلم است، چگونه می تواند یاور امام صالحان باشد؟! چنانچه امام صادق (علیه السلام) فرمود: «کسی که می خواهد از یاران حضرت قائم باشد باید منتظر باشد، و از گناه دوری کرده به اخلاق پسندیده عمل کند در حالی که چشم به راه ظهور او می باشد».(3)
اگر تحققِ این وعده تا کنون به تأخیر افتاده است، به همین دلیل است که «عبادی الصالحونِ» مورد نظر برای یک قیام و انقلاب جهانی تأمین نشده است؛ یارانی چون: مقداد، مالک اشتر، داوود رقی، هارون مکی، امام خمینی(ره)، یارانی چون اصحاب امام حسین (علیه السلام) که جان خود را در راه امام فدا کردن اما دغدغه آن ها این است که نکند کوتاهی کرده باشند! و آخرین جمله آن ها خطاب به مولایشان این است: «ای فرزند رسول خدا! آیا وفا کردم؟»(4)
ه-) در دوران غیبت، مادران؛ بالاترین نقش را در تربیت «مهدی یاوران» می توانند بر دوش بگیرند و قدم های بلندی در مسیر زمینه سازی ظهور بردارند.
و) بلاغ، به معنای پیام روشن است و پیام آیه 106 این است که تمام مطلب به طور روشن و شفاف برای شما بیان شد؛ اما گویا ما توجه لازم را در دریافت این پیام نداشته ایم: «إِنَّ فی هذا لَبَلاغاً لِقَوْمٍ عابِدین».

-----------------

1- . فصل نامه علمی- ترویجی انتظارموعود، شماره 12، ص 21.
2- . چون هیچ مستند روائی اساس بر اینکه کنیه ایشان، اباصالح است،نداریم.
3- . «عَنْ أَبِی عَبْدِ الله...قَالَ: مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَکُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ وَ لْیَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ»؛ (ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص 200، باب 11، ح16).
4- . علامه مجلسی، بحار، ج45، ص 22.

(١١٠)

آیه منتخب(2):
عطر پاکی در سراسر عالم:
((الَّذینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاهَ وَ آتَوُا الزَّکاهَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَهُ الْأُمُور؛(1) همان کسانی که هر گاه در زمین به آن ها قدرت بخشیدیم، نماز را برپا می دارند، و زکات می دهند و امر به معروف و نهی از منکر می کنند و پایان همه کارها از آن خداست!))
امام باقر (علیه السلام) درباره آیه «الَّذِینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ..» می فرماید:
این آیه برای آل محمد (علیهم السلام) است و خداوند شرق و غرب عالم را در اختیار و سیطره حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و اصحابش قرار می دهد و دین را غلبه می دهد و همانطور که نابخردی ها، حق را میراند، بدعت های باطل را به وسیله او و اصحابش نابود خواهد ساخت تا آنجا که اثری از ظلم دیده نشود.(2)
امام حسین (علیه السلام) و امام موسی بن جعفر (علیه السلام) درباره قول خداوند که «الَّذِینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ...»، فرمودند:«این آیه درباره ما اهل بیت است».(3)
نکته ها:
الف) نماز، مظهر ارتباط با خالق و زکات و انفاق، مظهر ارتباط با همنوع است و در ده ها آیه از قرآن، این دو در کنار هم از ویژگی مؤمنان و پرهیزکاران شمرده شده

-----------------

1- . حج(22)، 41.
2- . «عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ فِی قَوْلِهِ: الَّذِینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ- أَقامُوا الصَّلاهَ وَ آتَوُا الزَّکاهَ» وَ هَذِهِ الْآیَهُ لِآلِ مُحَمَّدٍ إِلَی آخِرِ الْآیَهِ- وَ الْمَهْدِیُّ وَ أَصْحَابُهُ یُمَلِّکُهُمُ الله مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا- وَ یُظْهِرُ الدِّینَ- وَ یُمِیتُ الله بِهِ وَ أَصْحَابِهِ الْبِدَعَ الْبَاطِلَ- کَمَا أَمَاتَ السَّفَهُ الْحَقَّ حَتَّی لَا یُرَی أَثَرٌ لِلظُّلْم»؛(علی قمی، تفسیر، ج2، ص 87).
3- . «مُوسَی بْنُ جَعْفَرٍ وَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ فِی قَوْلِهِ تَعَالَی «الَّذِینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاهَ» قَالَ هَذِهِ فِینَا أَهْلَ الْبَیْت»؛(ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج4، ص 47).

(١١١)

است و مانند دو بالی است که سالکان إلی الله به وسیله آن راه قرب الهی را طی می کنند و سعادت و رستگاری انسان به هر دو گره خورده است.
ب) امر به معروف و نهی از منکر به معنای پیوند سرنوشت انسان ها به یکدیگر است که همچون مسافران کشتی باید در سالم به مقصد رسیدن، یکدیگر را یاری کنند؛ این هشدار رسول بزرگ خداست که فرمود: «وقتی امتم امر به معروف و نهی از منکر را به هم بسپارند (از انجام ِ آن شانه خالی کنند)، باید آماده جنگی با خداوند متعال باشند [در انتظار عذابی شدید باشند]».(1) مولا امیرالمؤمنین (علیه السلام) نیز درباره اهمیت آن فرمود: «تمام اعمال نیک و حتی جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهی از منکر همچون قطره ای در مقابل یک دریای پهناور است».(2)
ج) در طول تاریخ در تقابل حق و باطل، حجت های الهی در پی اقامه نماز و ایتاء زکات و احیاء ارزش ها و نابودی باطل قیام کردند، چنانچه در زیارت آنان می گوییم: «وَ أَقَمْتُمُ الصَّلَاهَ وَ آتَیْتُمُ الزَّکَاهَ وَ أَمَرْتُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتُمْ عَنِ الْمُنْکَر»(3) و در مقابل، «آن ها(دشمنانِ حق) می خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند».(4)
د) در تقابل نهایی حق و باطل، سرانجام دین مورد رضایت خدا بر سراسر گیتی حاکمیت پیدا می کند(5) و مدیریت جهانی عالم به دست «عِبادِیَ الصَّالِحُون» خواهد افتاد(6) و همه مستضعفان و مظلومان جهان، وارث مستکبران خواهند شد(7) و در نتیجه

-----------------

1- . «کَانَ رَسُولُ الله یَقُولُ إِذَا أُمَّتِی تَوَاکَلَتِ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ فَلْیَأْذَنُوا بِوِقَاعٍ مِنَ الله تَعَالَی».
2- . «وَ مَا أَعْمَالُ الْبِرِّ کُلُّهَا وَ الْجِهَادُ فِی سَبِیلِ الله عِنْدَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیِ عَنْ الْمُنْکَرِ إِلَّا کَنَفْثَهٍ فِی بَحْرٍ لُجِّی»؛(نهج البلاغه، حکمت، 274).
3- . مفاتیح الجنان، فرازی از زیارت جامعه کبیره.
4- . توبه(9)، 32.
5- . همان، 33؛ فتح(48)، 48 ؛ صف(61)، 9.
6- . انبیا(21)، 105.
7- . قصص(28)، 5.

(١١٢)

«نماز را برپا می دارند و زکات می دهند و امر به معروف و نهی از منکر می کنند»؛ چرا که «پایان همه کارها از آن خداست».
ه-) از آنجا که سنت الهی بر این جاری شده است تا این وعده الهی با خواستِ مردم محقق شود؛ بنابراین هر کسی باید در هر موقعیتی که قرار دارد، در اندازه توان شایستگی خود را برای یاری امام، با تلاش در جهت اقامه نماز، احیای زکات و امر به معروف و نهی از منکر ثابت کند و در خانه، محله، اداره و شهرِ خود این امر را به انجام برساند تا به فضل الهی با ظهور «بقیه الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف)» وعده «وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها»(1) تحقق یابد.

-----------------

1- . زمر(39)، 69.

(١١٣)

جزء هجدهم:
جزء هجدهم قرآن سوره های مؤمنون، نور و آیاتی از سوره فرقان را در برمی گیرد.
سوره مؤمنون با 118 آیه مکی است و با تأکید بر فلاح و رستگاری مؤمنان آغاز می شود و با توجه به رستگار نشدن کافران و یک دعای زیبای قرآنی پایان می پذیرد، برخی از موضوعات این سوره عبارتند از:
ویژگی های برجسته مؤمنان که سبب رستگاریشان می شود(1 تا 9)، هر خوردنی مسئولیتی به دنبال دارد(51)، چه کسانی برنده اند؟ و به سوی خوبی ها می شتابند؟(55 تا 61)، آنچه که ما را از راه سعادت خارج می کند(74)، وقتی گرفتار می شویم درباره ریشه و منشأ آن بیاندیشم(76)، چه کم هستند شکرگزاران این نعمت های وصف ناشدنی!(78)، بدی را با خوبی بزن(96)، «قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ.لَعَلِّی أَعْمَلُ صالِحاً فیما تَرَکْت»(99 و 100)، بسیار قابل توجه برای مؤمنان(109 تا 111).
سوره نور یا همان سوره عفت و پاکدامنی با 64 آیه پس از هجرت نازل شده است و به این موضوعات می پردازد:
در انتخاب همسر بسیار مراقب باشید(3)، مجازاتی سخت برای اتهام بی عفتی!(4)، چرا اینقدر زود باوریم!؟ و با آبروی دیگران بازی می کنیم؟!(12)، اگر گناهی را که اتفاق افتاده، هر جا که رسیدی بگویی، مصداق این آیه خواهی بود!(19)، سیاست گام به گام(21)، باید اهل عفو وگذشت باشی، زیرا...(22)، آداب ورود به خانه دیگران(27 و

(١١٤)

28)، از نگاه آغاز می شود(30 و 31). آیه حجاب(31)، ازدواج آسان و سفارش الهی(32)، عفت و پاکدامنی راهِ سعادت دنیا و عقبی(33)، آیه نور و تجلی نور خدا بر روی زمین(35 تا 38)، سراب(39)، ما سمیعیم و بصیریم و هشیم - با شما نامحرمان ما خامشیم(41)، وصفش خیره کننده است تا چه رسد به خودش!(55).
پایان بخش این جزء 20 آیه از سوره فرقان است:
شاخص تشخیص حق از باطل(1)، چه بی راهه می روند! (3 تا 5)، تو فقط اراده کن و بخواه(16).
برخی از آیات مهدویت در این جزء
ردیف|سوره|آیه|موضوع
56|نور|35|ویژگی حضرت(کوکب درّی)
57|=|53|اصحاب(کیفیت اطلاع از ظهور امام)
58|=|55|وعده حاکمیت توحید ناب بر سراسر عالم
آیه منتخب:
تحقق هدف خلقت با حاکمیت جهانی توحید ناب:
((وَعَدَ الله الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دینَهُمُ الَّذِی ارْتَضی لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنی لا یُشْرِکُونَ بی شَیْئاً وَ مَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُون؛(1) خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، وعده داده که قطعاً آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد، همان گونه که به پیشینیان آن ها خلافت روی زمین را بخشید و دین و آیینی را که برای آنان پسندیده، پابرجا و

-----------------

1- . نور(24)، 55.

(١١٥)

ریشه دار خواهد ساخت و ترسشان را به امنیّت و آرامش تبدیل می کند، آنچنان که فقط مرا می پرستند و چیزی را شریک من نخواهند ساخت و کسانی که پس از آن کافر شوند، آن ها فاسقانند)).
امام سجاد (علیه السلام) بعد از تلاوت این آیه شریفه فرمود:
به خدا قسم آن ها شیعیان ما اهل بیت هستند. خداوند به دست مردی از ما اهل بیت که او مهدی این امت است، این کار را انجام خواهد داد و او همان کسی است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: اگر از عمر دنیا فقط یک روز باقی مانده باشد، خداوند آن روز را آن قدر طولانی می گرداند تا مردی از خاندانم که همنام من است، امور را برعهده گیرد و زمین را پر از عدل و داد نماید همان گونه که از ظلم و ستم پر شده است.» (یعنی عدالتش همه عالم را فرا می گیرد آنگونه که ظلم همه جا را فراگرفته است).(1)
امام صادق (علیه السلام): «این آیه درباره حضرت قائم و اصحابش نازل شده است».(2)
نکته ها:
الف) آنچه را خداوند وعده داده باشد، قطعاً واقع خواهد شد؛ زیرا که خلف وعده نقص است و نقص در خداوند راه ندارد. به همین دلیل فرمود: «إِنَّ الله لا یُخْلِفُ الْمیعادَ».(3)
ب) تعبیر «وَعَدَ الله» و ورود لام قسم بر سر افعالِ آیه، و نون تاکید ثقیله در

-----------------

1- . «عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ أَنَّهُ قَرَأَ هَذِهِ الْآیَهَ وَ قَالَ هُمْ وَ الله شِیعَتُنَا أَهْلَ الْبَیْتِ یَفْعَلُ الله ذَلِکَ بِهِمْ عَلَی یَدَیْ رَجُلٍ مِنَّا وَ هُوَ مَهْدِیُّ هَذِهِ الْأُمَّهِ الَّذِی قَالَ رَسُولُ الله فِیهِ لَوْ لَمْ یَبْقَ مِنَ الدُّنْیَا إِلَّا یَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ الله ذَلِکَ الْیَوْمَ حَتَّی یَأْتِیَ رَجُلٌ مِنْ عِتْرَتِی اسْمُهُ اسْمِی یَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً»؛(عروسی حویزی، نور الثقلین، ج 3، ص 620).
2- . سید هاشم بحرانی، البرهان، ج4، ص 89.
3- . آل عمران(3)، 9.

(١١٦)

پایان آن، همگی بیانگر اهمیت و حتمیت استخلاف و حاکمیتِ جهانی کسانی است که خیر و صلاح بر بینش، گفتار و کردار آن ها حاکم است.
ج) مراد از تمکین دین، فراگیر شدنِ دین و جامه عمل پوشیدن احکام و دستوراتِ آن، در گستره جهانی است و در بیان صاحب مجمع البیان مراد از آن، همان «لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّه» است که در آیه 33 توبه مطرح شد.(1)
د) منظور از دین مورد رضای خدا همان اسلام است که در روز غدیر کامل شد: «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دینا»؛(2) یعنی اسلامی که تکلیف ادامه و بقای آن به وسیله همان کسی تعیین می شود که حکمِ بعثت و آغاز آن به دست او بود و جانشینِ رسول را همان کسی تعیین می کند که خودِ رسول را فرستاد.
ه-) تعبیر «لَیُبَدِّلَنَّهُمْ» بیانگر شدت فشار و ظلم مستکبران در دوران غیبت به مؤمنان است و نکره بودن «أَمْناً» مفیدِ برقراری امنیت مطلق و همه جانبه است، یعنی امنیت مادی، معنوی، شغلی و... .
و) هدف نهایی ظهور، حاکمیت توحید ناب و خالص است: «یَعْبُدُونَنی لا یُشْرِکُونَ بی شَیْئاً» که در پرتو آن خیر و برکت مادی و معنوی همه را در بر می گیرد و بشر می تواند تا اعلی علیین پر بکشد، البته جبر حاکم نمی شود؛ بنابراین فرمود: «وَ مَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُون».

-----------------

1- . فضل طبرسی، مجمع البیان، ج 7، ص 239.
2- . مائده(5)، 3.

(١١٧)

جزء نوزدهم:
جزء نوزدهم قرآن با آیه 21 سوره فرقان آغاز می شود و پس از عبور از سوره شعراء با آیه 55 سوره نمل پایان می پذیرد.
برخی از موضوعات سوره فرقان در یک نگاه به شرح زیر است:
از شدت پشیمانی دو دست خود را گاز می گیرد(27 تا 29)، گلایه و شکایت رسول خدا (30)، اجر رسالت (57)، روز و شب برای چیست؟ و چه باید کرد؟(62)، ویژگی های بندگان شایسته الهی(63 تا 76)، اگر دعای شما نبود...(77)،
سوره شعراء سوره ای مکی با 227 آیه است که سرگذشت امت های پیشین را به امت اسلام یادآور می شود تا درس ها و عبرت های لازم را دریابند. برخی از عناوین این سوره را می توان این گونه بیان کرد:
دلسوزی رسول خدا وتلاش در راه ایمان آوردن مردم(3)، اگر با خدا هستی از هیچ چیز نگران نباش(12 تا 15)، فقط و فقط این کالا آنجا قیمت دارد و دگر هیچ(89)، آرزوی بازگشت به دنیا(102)، عاقبت تلخ همجنس بازان (165 تا 174)، شیطان با چه کسانی همنشین می شود(221 و 222).
55 آیه از سوره نمل بخش پایانی این جزء را تشکیل می دهد و این موضوعات را می توان را در آن بررسی کرد:
غفلت از آخرت زیانی بی مانند را برای انسان رقم می زند(4 و 5)، چرا با اینکه به حقانیتش یقین داشتند، او را نپذیرفتند؟!(14)، راز و نیازی با نهایت تواضع(199)، وقتی

(١١٨)

خبری می شنویم باید..(27)، چه رازی در این امتحان نهفته بود؟(35)، به راستی چه چیزی عامل هدایتش شد؟(44)، کلید رحمت(46).
برخی از آیات مهدویت در این جزء
ردیف|سوره|آیه|موضوع
59|شعراء|4|ندای آسمانی
60|=|21|دلیل غیبت
آیه منتخب:
ندای آسمانی:
((إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَیْهِمْ مِنَ السَّماءِ آیَهً فَظَلَّتْ أَعْناقُهُمْ لَها خاضِعینَ؛(1) اگر ما اراده کنیم، از آسمان بر آنان آیه ای نازل می کنیم که گردنهایشان در برابر آن خاضع گردد!))
از امیرالمؤمنین (علیه السلام) درباره آیه «فَاخْتَلَفَ الْأَحْزابُ مِنْ بَیْنِهِمْ»(2)سؤال شد، امام فرمود: «با (تحقق)سه نشانه منتظر فرج باشید؛ اختلاف بین اهل شام، پرچم های سیاه از خراسان و صدای آسمانی در ماه مبارک رمضان». سپس فرمود: «آیا قول خداوند را در قرآن نشنیده اید «إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَیْهِمْ...» این نشانه ایست که دختران را از داخل(خانه) بیرون می کشد و خفته ها رابیدار و بیدارها را به وحشت می اندازد».(3)

-----------------

1- . شعراء(26)، 4.
2- . مریم(19)، 37؛ زخرف(43)، 65.
3- . «عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ قَالَ: سُئِلَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَی«فَاخْتَلَفَ الْأَحْزابُ مِنْ بَیْنِهِمْ» فَقَالَ انْتَظِرُوا الْفَرَجَ مِنْ ثَلَاثٍ فَقِیلَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ وَ مَا هُنَّ فَقَالَ اخْتِلَافُ أَهْلِ الشَّامِ بَیْنَهُمْ وَ الرَّایَاتُ السُّودُ مِنْ خُرَاسَانَ وَ الْفَزْعَهُ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ فَقِیلَ وَ مَا الْفَزْعَهُ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ فَقَالَ أَ وَ مَا سَمِعْتُمْ قَوْلَ الله عَزَّ وَ جَلَّ فِی الْقُرْآنِ «إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَیْهِمْ مِنَ السَّماءِ آیَهً فَظَلَّتْ أَعْناقُهُمْ لَها خاضِعِینَ» هِیَ آیَهٌ تُخْرِجُ الْفَتَاهَ مِنْ خِدْرِهَا وَ تُوقِظُ النَّائِمَ وَ تُفْزِعُ الْیَقْظَانَ»؛(ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص 251، باب 14، ح 8).

(١١٩)

امام صادق (علیه السلام) به نقل از پدر بزرگوارش فرمود: «به خدا قسم این(نداء آسمانی به اسم حضرت قائم) در قرآن روشن است: «إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَیْهِمْ...».(1)
همچنین فرمود: «برای حضرت قائم پنج نشانه وجود دارد: ظهور سفیانی، یمانی، ندای آسمانی، کشته شدن نفس زکیه و خسف در (منطقه) بیداء».(2)
نکته ها:
الف) هر حقیقتی، آیه و نشانه ای دارد؛ همه موجودات آیت وجود خدایند. معجزه، آیت و نشانه حقانیت صاحبِ آن و بندگی خدا نشانه هدایت و گناه نشانه گمراهی است.(3) ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیز از این قاعده مستثنی نیست. آن هم پس از مدتی بسیار طولانی که از غیبت او می گذرد و صدها نفر در این زمان ادعای مهدویت داشته اند، به طور طبیعی اقتضای حکمت این است که خداوند حکیم برای این امر، نشانه هایی روشن قرار دهد. یکی از نشانه های حتمی ظهور، ندای آسمانی است که در این آیه شریفه با توجه به روایات فراوان اشاره شده است.
ب) بر اساس روایات، این ندا در شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان در همان سالی که قرار است ظهور محقق شود، به وسیله جبرئیل انجام می شود و همه مردم عالم، هر کس به زبان خود آن را می شنود.(4)
ج) زراره بن اعین به امام صادق (علیه السلام) می گوید: من در قضیه حضرت قائم در شگفتم، چگونه ممکن است با آن عجایب(معجزات) که دیده می شود، مانند خسف در

-----------------

1- . «عَنْ أَبِی عَبْدِ الله ...أَنِّی قَدْ سَمِعْتُ أَبِی یَقُولُ: وَ الله إِنَّ ذَلِکَ فِی کِتَابِ الله عَزَّ وَ جَلَّ لَبَیِّنٌ حَیْثُ یَقُولُ: «إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَیْهِمْ مِنَ السَّماءِ آیَهً فَظَلَّتْ أَعْناقُهُمْ لَها خاضِعِینَ»؛(همان، ص 260، ح 19).
2- . «عَنْ أَبِی عَبْدِ الله أَنَّهُ قَالَ: لِلْقَائِمِ خَمْسُ عَلَامَاتٍ ظُهُورُ السُّفْیَانِیِّ وَ الْیَمَانِیِّ وَ الصَّیْحَهُ مِنَ السَّمَاءِ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّکِیَّهِ وَ الْخَسْفُ بِالْبَیْدَاءِ»؛(همان،ص 252، ح 9).
3- . «قَالَ الصَّادِقُ: مَنْ کَانَ ذَاکِراً لِلَّهِ عَلَی الْحَقِیقَهِ فَهُوَ مُطِیعٌ وَ مَنْ کَانَ غَافِلًا عَنْهُ فَهُوَ عَاصٍ وَ الطَّاعَهُ عَلَامَهُ الْهِدَایَهِ وَ الْمَعْصِیَهُ عَلَامَهُ الضَّلَالَه»؛(علامه مجلسی، بحار، ج 90، ص 158).
4- . رک: ابراهیم نعمانی، الغیبه، باب 14.

(١٢٠)

بیداء و ندای آسمانی، کسی پیدا شود و با ایشان بجنگد؟! حضرت در پاسخ وی فرمود: «شیطان آنان را رها نمی کند تا اینکه ندا دهد ندایی شبیهِ به آن، با هدف ایجاد تردید».(1)
د) یکی از موضوعات مهم در آخرالزمان، پیچیدگی تقابل حق و باطل در این دوران است؛ چرا که با پیشرفت علم و تکنولوژی و سوء استفاده دشمن از این ابزار، موضوع جابه جایی حق و باطل و ایجاد شک و تردید در حق، بسیار پیچیده شده است تا جایی که می توان گفت دشمن با ابزار فوق مدرن ندای آسمانی را شبیه سازی می کند و عده ای را در تشخیص حق به مشکل دچار می کند.
ه-) وقتی مفضل بن عمر درباره همین موضوع یعنی مشکلِ تشخیص حق از باطل گریه می کند و راه چاره می جوید، امام صادق (علیه السلام) نگاهی به خورشید می اندازد و می فرماید: «به خدا قسم امر ما از این خورشید واضح تر است».(2)
یعنی اگر مشکلی باشد، از خود ماست. ضعف معرفت، حبّ دنیا به ویژه ریاست طلبی، مال حرام و مانند این امور ممکن است ما را از امام خود جدا کند.

-----------------

1- . «عَنْ زُرَارَهَ بْنِ أَعْیَنَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ الله عَجِبْتُ أَصْلَحَکَ الله وَ إِنِّی لَأَعْجَبُ مِنَ الْقَائِمِ کَیْفَ یُقَاتَلُ مَعَ مَا یَرَوْنَ مِنَ الْعَجَائِبِ مِنْ خَسْفِ الْبَیْدَاءِ بِالْجَیْشِ وَ مِنَ النِّدَاءِ الَّذِی یَکُونُ مِنَ السَّمَاءِ فَقَالَ إِنَّ الشَّیْطَانَ لَا یَدَعُهُمْ حَتَّی یُنَادِیَ کَمَا نَادَی بِرَسُولِ الله ص یَوْمَ الْعَقَبَهِ»؛(نعمانی، الغیبه ، ص 265، باب 14، ح 29).
2- . «الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ... فَبَکَیْتُ ثُمَّ قُلْتُ (یا ابا عبد الله!)فَکَیْفَ نَصْنَعُ قَالَ فَنَظَرَ إِلَی شَمْسٍ دَاخِلَهٍ فِی الصُّفَّهِ فَقَالَ یَا أَبَا عَبْدِ الله (کنیه مفضل، ابا عبد الله بوده)تَرَی هَذِهِ الشَّمْسَ قُلْتُ نَعَمْ فَقَالَ وَ الله لَأَمْرُنَا أَبْیَنُ مِنْ هَذِهِ الشَّمْسِ»؛(کلینی، کافی، ج1، ص 336، کتاب الحجه، باب فی الغیبه، ح3).

(١٢١)

جزء بیستم:
جزء بیستم از اواسط سوره نمل یعنی از آیه 56 آغاز می شود و پس از سوره قصص با رسیدن به آیه 45 سوره عنکبوت پایان می پذیرد. برخی از موضوعات آیات پایانی سوره نمل عبارتنداز:
نمک خوردن و نمکدان شکستن(60 با بعد)، رجعت(83)، با نفخ صور همه می میرند مگر کسی که...(87)، چه کسانی از وحشت قیامت در امانند(89).
سوره قصص با 88 آیه از سوره های مکی است و با توجه به شباهت وضعیت مسلمانان در مکه به بنی اسرائیل که تحت ظلم فرعونیان قرار داشتند، برای دادن امید و درس عبرت به آن ها در آغاز سوره، ماجرای فرعون و در پایان سوره ماجرای قارون را یادآور می شود، برخی از موضوعات این سوره به شرح زیر است:
سنت تخلف ناپذیر نجات مظلومان(5)، نمونه ای از فرمان تکوینی خداوند متعال(12)، این جمله را به خاطر داشته باشید(21)، خوبی کن تا خوبی ببینی(24)، چه با وقار و متانت راه می رود(25)، آواره ای که عزیز و سربلند شد چون...(28)، هوا پرستی نیز با خداپرستی سازگار نیست(50)، یک صحنه و دو نوع دید و نگاه(79 و 80)، آخرت ازآنِ کسانی است که...(83)، آخرین پیام این سوره«وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُون».
سوره عنکبوت نیز با 69 آیه مکی است که 45 آیه آغازین آن بخش پایانی جزء بیستم را رقم می زند و برخی از موضوعات آن را این چنین می توان یادآور شد:
سنت امتحان(2)، سفارش الهی درباره پدر و مادر(8)، تو بیا گناهش با من!(12)،

(١٢٢)

سفر با هدف مبدأ و معادشناسی(20)، نسل و ذریه ای پاک، پاداش دنیوی صالحان(27)، چه بی لیاقت!(33)، چه زیاد است عبرت ها و کم است عبرت گیرنده!(40).
برخی از آیات مهدویت در این جزء
ردیف|سوره|آیه|موضوع
61|نمل|62|مضطرِّ عالم
62|=|82|رجعت
63|=|83|رجعت
64|=|93|رجعت
65|قصص|5|نجات مظلومان عالم و نابودی مستکبران
66|=|85|رجعت
آیه منتخب(1):
مضطرّ:
((أمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ وَ یَجْعَلُکُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ أَ إِلهٌ مَعَ الله قَلیلاً ما تَذَکَّرُونَ؛(1) یا کسی که دعای مضطرّ را اجابت می کند و گرفتاری را برطرف می سازد، و شما را خلفای زمین قرار می دهد آیا معبودی با خداست؟! کمتر متذکّر می شوید!))
محمد بن مسلم از امام باقر (علیه السلام) نقل می کند که ایشان درباره آیه شریفه «أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ..» فرمود:
این آیه درباره حضرت قائم نازل شده است و جبرئیل بر روی ناودان(طلا) به صورت پرنده ای سفید است و اولین کسی است

-----------------

1- . نمل(27)، 62.

(١٢٣)

که با حضرت بیعت می کند و سیصد و سیزده نفر (از اصحاب خاص) نیز بیعت می کنند.(1)
همچنین فرمود: «و او(حضرت قائم) همان مضطرّی است که خداوند می فرماید: «أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ..» (این آیه) درباره او و برای او نازل شده است».(2)
امام صادق (علیه السلام) می فرماید:
(این آیه) در باره قائم از آل محمد نازل شده است؛ به خدا قسم او مضطرّ است، آنگاه که نزد مقام(حضرت ابراهیم) دو رکعت نماز گزارد و خدا را بخواند، پس او را اجابت نماید و سوء (گرفتاری و ظلم) را برطرف کند و خداوند او را خلیفه و جانشین خود بر زمین قرار می دهد.(3)
نکته ها:
الف) گرچه خداوند دعای همه را- هر گاه شرایطش جمع باشد- اجابت می کند؛ ولی در این آیه مخصوصا روی عنوان «مضطر» تکیه شده است، به این دلیل که یکی از شرایط اجابت دعا آن است که انسان چشم از عالم اسباب بکلی برگیرد و تمام قلب و روحش را در اختیار خدا قرار دهد، همه چیز را از آن او بداند و حل هر مشکلی را به دست او ببیند، و این درک و دید در حال اضطرار دست می دهد.
درست است که عالم، عالم اسباب است، و مؤمن نهایت تلاش و کوشش خود را

-----------------

1- . «عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ فِی قَوْلِهِ تَعَالَی أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ قَالَ نَزَلَتْ فِی الْقَائِمِ وَ کَانَ جَبْرَئِیلُ (علیه السلام) عَلَی الْمِیزَابِ فِی صُورَهِ طَیْرٍ أَبْیَضَ فَیَکُونُ أَوَّلَ خَلْقِ الله مُبَایَعَهً لَهُ أَعْنِی جَبْرَئِیلَ وَ یُبَایِعُهُ النَّاسُ الثَّلَاثُمِائَهِ وَ ثَلَاثَهَ عَشَر»؛(ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص 314ع، باب 20، ح 6).
2- . «قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ وَ هُوَ وَ الله الْمُضْطَرُّ الَّذِی یَقُولُ الله فِیهِ«أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ وَ یَجْعَلُکُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ» فِیهِ نَزَلَتْ وَ لَهُ»؛(همان، ص 182، باب 10، ح 30).
3- . «عَنْ أَبِی عَبْدِ الله قَالَ نَزَلَتْ فِی الْقَائِمِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ ، هُوَ وَ الله الْمُضْطَرُّ إِذَا صَلَّی فِی الْمَقَامِ رَکْعَتَیْنِ وَ دَعَا الله فَأَجَابَهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ وَ یَجْعَلُهُ خَلِیفَهً فِی الْأَرْض»؛(علی قمی، تفسیر، ج2، ص 129).

(١٢٤)

در این زمینه به کار می گیرد؛ ولی هرگز در جهانِ اسباب گم نمی شود، همه را از برکت ذات پاک او می بیند، «دیده ای نافذ و سبب سوراخ کن دارد که اسباب را از بیخ و بن بر می کند» و در پشت حجاب اسباب ذات «مسبب الاسباب» را می بیند و همه چیز را از او می خواهد. آری، اگر انسان به این مرحله برسد، مهمترین شرط اجابت دعا را فراهم ساخته است.(1)
ب) قطعاً دعای امام زمان تمام شرایط اجابت را دارد؛ اما تا مردم به طور حقیقی خواهان این امر نباشند، خداوند اذن ظهور نخواهد داد چنانچه در روایت آماده است: «و اگر پیروان ما که خداوند آنان را برای پیرویش موفق سازد، از روی شناخت و صادقانه در وفای به عهدی که بر آن هاست متحد و یکدل می شدند، برکت دیدار ما از آنان به تأخیر نمی افتاد و در سعادت مشاهده(ظهور) ما شتاب می شد».(2)
ج) آنگاه که مردم با آگاهی از خسارت های جبران ناپذیر غیبت و ظلم و ستم مستکبران، مضطرانه خدا را خواندند و فرج را خواستار شدند، حجت و ولی خدا با حالت اضطرار دست به دعا بر می دارد و بر طرف شدن سوء(غیبت) را از درگاه ایزد منان می خواهد، آنگاه فرمان «قُم بِاذنِ الله» صادر می شود.
د) بر خواص جامعه به ویژه حوزویان لازم است با تقویت و تعمیق شناخت مردم درباره امام و به تصویر کشیدن خسارت های مادی و معنوی غیبت حجت خدا، در راه تعجیلِ فرج قدم های بلندی بردارند تا هرچه زودتر تحقق وعده الهی را شاهد باشیم که «وَ یَکْشِفُ السُّوءَ وَ یَجْعَلُکُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ».

-----------------

1- . ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج15، ص520.
2- . «وَ لَوْ أَنَّ أَشْیَاعَنَا وَفَّقَهُمْ الله لِطَاعَتِهِ عَلَی اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْیُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَهُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَی حَقِّ الْمَعْرِفَهِ وَ صِدْقِهَا»؛(طبرسی، احتجاج، ج2، ص 499).

(١٢٥)

آیه منتخب(2):
رجعت:
((وَ یَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ کُلِّ أُمَّهٍ فَوْجاً مِمَّنْ یُکَذِّبُ بِآیاتِنا فَهُمْ یُوزَعُونَ؛(1) (به خاطر آور) روزی را که ما از هر امّتی، گروهی را از کسانی که آیات ما را تکذیب می کردند محشور می کنیم و آن ها را نگه می داریم تا به یکدیگر ملحق شوند!))
امام صادق (علیه السلام) از حماد پرسید: مردم(اهل سنت) در باره آیه «یَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ کُلِّ أُمَّهٍ فَوْجاً»چه می گویند؟ عرض کرد: می گویند این(حشر) در قیامت است. حضرت فرمود: اینگونه که می گویند نیست! این آیه درباره رجعت است (اگر آیه درباره قیامت باشد) آیا خداوند از هر امتی گروهی را محشور می نماید و بقیه را رها می کند؟! همانا آیه قیامت این آیه است «وَ حَشَرْناهُمْ فَلَمْ نُغادِرْ مِنْهُمْ أَحَداً».(2)
نکته ها:
الف) یکی از مسلمات مذهب شیعه که اجماع بر آن اقامه شده است وآیات و روایات فراوانی بر آن دلالت دارد،(3) وقوع رجعت در آخرالزمان است؛ یعنی «همانا خداوند متعال، گروهی از اموات را به همان وضعیتی که بوده اند، باز می گرداند؛ پس به

-----------------

1- . نمل(27)، 83.
2- . «عن حماد عن أبی عبد الله (علیه السلام) قال: ما یقول الناس فی هذه الآیه: «یَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ کُلِّ أُمَّهٍ فَوْجاً»؟ قلت: یقولون آن ها فی القیامه قال: لیس کما یقولون آن ها فی الرجعه، أ یحشر الله فی القیامه من کل فوجا و یدع الباقین؟ انما آیه القیامه: «وَ حَشَرْناهُمْ فَلَمْ نُغادِرْ مِنْهُمْ أَحَداً»؛(کهف(18)،47؛ عروسی حویزی، تفسیر نور الثقلین، ج4، ص 100).
3- . رک: شیخ حر عاملی، ایقاظ الهجعه بالبرهان علی الرجعه.

(١٢٦)

عده ای از آن ها عزت می بخشد و عده ای دیگر را ذلیل می کند».(1)
ب) رجعت بارها در امت های گذشته اتفاق افتاده است(2) و بر اساس روایت مشهور نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)، هر آنچه که در امت های پیشین اتفاق افتاده در این امت هم واقع خواهد شد(3) مگر اینکه دلیل معتبری بر استثناء آن رسیده باشد و درباره رجعت نه تنها دلیلی بر نفی آن وجود ندارد، بلکه دلایل متواتری بر اثبات آن موجود است.(4)
ج) یکی از آیاتی که به روشنی بر وقوع رجعت در امت اسلام دلالت دارد، آیه بالاست. برخی از شواهد این استدلال عبارت است از:
1. «مِن» در آیه تبعیضیه است و دلالت بر حشر گروهی از هر امتی دارد که در این صورت نمی تواند به قیامت مربوط باشد.
2. مراد از «آیات» که مورد تکذیب اینان قرار گرفته، عام است و تکذیب حجت های الهی از جمله اهل بیت (علیهم السلام) و همچنین کتاب های آسمانی از جمله قرآن را در برمی گیرد؛ بنابراین امام صادق (علیه السلام) فرمود: «مراد از آیات، امیر المؤمنین و ائمه هستند».(5)
3. آیه قبل از این آیه، به «دابه الارض» مربوط است که بر اساس آنچه در تفاسیر و روایات آمده، از اشراط الساعه و نشانه های قیامت است و به قبل از قیامت مربوط می شود و در همین دنیا اتفاق می افتد. از سویی دیگر، در آیه 87 از نفخ صور، پایان یافتن دنیا، برپایی قیامت و حساب رسی اعمال سخن به میان می آید. طبعاً سیر

-----------------

1- . «إنّ الله تَعالی یرُدُّ قَوْماً مِنَ الاَمْواتِ إلی الدُّنْیا فی صُوَرِهِمْ الَّتی کانُوا عَلَیها فیعِزّ مِنْهم فَرِیقاً وَ یذِلُّ فَرِیقاً»؛(شیخ مفید، أوائل المقالات، ص78).
2- . بقره(2)، 55 و 56، 73، 243، 259؛ مائده(5)، 110.
3- . «وَ قَالَ النَّبِیُّ یَکُونُ فِی هَذِهِ الْأُمَّهِ کُلُّ مَا کَانَ فِی بَنِی إِسْرَائِیلَ حَذْوَ النَّعْلِ بِالنَّعْلِ وَ حَذْوَ الْقُذَّهِ بِالْقُذَّهِ»؛(شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج1، ص 203، باب فرض الصلاه، ح 609؛ مصنف عبد الرزاق، ج11، ص369، باب سنن من کان قبلکم، ح 20 763 به بعد).
4- . اعلم یا أخی إنی لا أظنک ترتاب بعد ما...»؛(علامه مجلسی، بحار، ج 53، ص 122 به بعد).
5- . علی قمی، تفسیر، ج2، ص 130.

(١٢٧)

منطقی آیات می طلبد که آیه 83 به همین عالم مربوط باشد نه به قیامت.
4. قرآن برای تبیین آیات در آیه 44 سوره نحل ما را به بیان رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) ارجاع می دهد و به حکم غدیر و حدیث ثقلین و ده ها حدیث دیگر، پس از ایشان اهل بیت بزرگوارشان این امر را برعهده دارند و در روایات بسیاری از امامان معصوم (علیهم السلام) به ارتباط این آیه با موضوع رجعت تصریح شده است.
د) در این آیه شریفه، به رجعت تکذیب کنندکان اشاره می شود و در آیات دیگر(1) و روایت های زیادی به رجعت خوبان نیز اشاره شده است؛ از جمله آیه «وَ مِنْ قَوْمِ مُوسی أُمَّهٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یَعْدِلُون؛(2) و از قوم موسی، گروهی هستند که به سوی حق هدایت می کنند و به حق و عدالت حکم می نمایند».
مفضل بن عمر از امام صادق (علیه السلام) روایت می کند که امام فرمود:
حضرت قائم از پشت کوفه 27 مرد را خارج می کند (به اذن الهی آنان را زنده می گرداند)، پانزده نفر از قوم حضرت موسی (علیه السلام) کسانی که (قرآن می فرماید) «یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یَعْدِلُونَ» و هفت نفر از اهل کهف، یوشع بن نون(وصی حضرت موسی)، سلمان، ابادجانه انصاری، مقداد و مالک اشتر؛ پس اینان در محضر امام از یاران و حاکمان خواهند بود.(3)
ه-) درباره فلسفه و حکمتِ رجعت، می توان امور زیر را برشمرد:
- تبیینِ حق با اقرار و اعتراف خودِ ظالمان؛
- مجازات سخت ظالمان و به تصویر کشیدن عاقبت ظلم و ستم تا راهی برای

-----------------

1- . غافر(45)، 51.
2- . اعراف(7)، 159.
3- . «رَوَی الْمُفَضَّلُ بْنُ عُمَرَ عَنْ أَبِی عَبْدِ الله قَالَ یُخْرِجُ الْقَائِمُ مِنْ ظَهْرِ الْکُوفَهِ سَبْعَهً وَ عِشْرِینَ رَجُلًا خَمْسَهَ عَشَرَ مِنْ قَوْمِ مُوسَی الَّذِینَ کَانُوا یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یَعْدِلُونَ وَ سَبْعَهً مِنْ أَهْلِ الْکَهْفِ وَ یُوشَعَ بْنَ نُونٍ وَ سَلْمَانَ وَ أَبَا دُجَانَهَ الْأَنْصَارِیَّ وَ الْمِقْدَادَ وَ مَالِکاً الْأَشْتَرَ فَیَکُونُونَ بَیْنَ یَدَیْهِ أَنْصَاراً وَ حُکَّاما»؛ (شیخ مفید، ارشاد، ج2، ص386، فصل سیره الامام المهدی).

(١٢٨)

عینیت بخشیدن به عدالت باشد؛
- قدرت نمائی حق؛
- مدال عظیمِ یاری امام، برای منتظران واقعی؛
- شفای دل اهل ایمان؛(1)
- فراهم شدن زمینه رشد و تعالی و تقرب الی الله برای مؤمنانی که به دلیل ظلم ظالمان، از دسترسی به معصوم محروم بوده اند.
و) رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) راه دست یابی به چنین توفیق والایی را این چنین بیان کردند: «ای سلمان! تو و امثال تو و کسانی که از روی حقیقت شناخت ولایتِ آنان(جانشینانم) را داشته باشد، همه آنان را خواهید دید»(2) یعنی در دوران رجعت, توفیقِ رجعت شامل حالتان خواهد شد و این حقیقت در بیان نورانی امام صادق (علیه السلام) چنین آمده است: سلمان سه ویژگی داشت اول اینکه خواسته مولایش امیرالمؤمنین، علی بن ابی طالب (علیه السلام)، را بر خواسته خود مقدم می داشت، دوم اینکه نیازمندان را دوست می داشت و آنان را بر ثروتمندان ترجیح می داد و سوم اینکه علم و عالمان را دوست می داشت.(3)

-----------------

1- . «وَ إِنْ أَدْرَکَنِی الْمَوْتُ قَبْلَ ظُهُورِکَ فَإِنِّی أَتَوَسَّلُ بِکَ إِلَی الله سُبْحَانَهُ أَنْ یصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ یجْعَلَ لِی کَرَّهً فِی ظُهُورِکَ وَ رَجْعَهً فِی أَیامِکَ لِأَبْلُغَ مِنْ طَاعَتِکَ مُرَادِی وَ أَشْفِی مِنْ أَعْدَائِکَ فُؤَادِی»؛ (ای امام زمان) اگر پیش از ظهور شما مرگ مرا در برگرفت، پس من به وسیله شما به خداوند سبحان متوسل می شوم که بر محمد و آلش درود بفرستد و رجعتی برای من در دوران ظهور شما و رجعتی در دوران شما(اهل بیت) قرار دهد، تا به خواسته ام در پیروی از شما دست یابم و دلم (با مجازات) دشمنان شفا یابد»؛(علامه مجلسی، بحار، ج53،ص 95).
2- . «قَالَ یَا سَلْمَانُ إِنَّکَ مُدْرِکُهُمْ وَ أَمْثَالُکَ وَ مَنْ تَوَلَّاهُمْ بِحَقِیقَهِ الْمَعْرِفَه»؛(علامه مجلسی، بحار، ج 25، ص7).
3- . «عَنْ مَنْصُورٍ بُزُرْجَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ الله الصَّادِقِ مَا أَکْثَرَ مَا أَسْمَعُ مِنْکَ سَیِّدِی ذِکْرَ سَلْمَانَ الْفَارِسِیِّ فَقَالَ لَا تَقُلْ سَلْمَانَ الْفَارِسِیَّ وَ لَکِنْ قُلْ سَلْمَانَ الْمُحَمَّدِیَّ أَ تَدْرِی مَا کَثْرَهُ ذِکْرِی لَهُ قُلْتُ لَا قَالَ لِثَلَاثِ خِلَالٍ إِحْدَاهَا إِیثَارُهُ هَوَی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) عَلَی هَوَی نَفْسِهِ وَ الثَّانِیَهُ حُبُّهُ الْفُقَرَاءَ وَ اخْتِیَارُهُ إِیَّاهُمْ عَلَی أَهْلِ الثَّرْوَهِ وَ الْعُدَدِ وَ الثَّالِثَهُ حُبُّهُ لِلْعِلْمِ وَ الْعُلَمَاء»؛(علامه مجلسی، بحار، ج22، ص327).

(١٢٩)

بنابراین، با آراستنِ خود به این صفات برجسته می توان امید داشت تا در زمره رجعت کنندگان قرار گیریم.
پروردگارا! اگر مرگ را که برای بندگانت یک امر حتمی قرار داده ای، میان من و آن حضرت جدایی انداخت، مرا از قبرم بیرون آور تا در حالی که کفنم را پوشیده و شمشیرم را از غلاف درآورده و نیزه ام را به دست گرفته ام در میان آن ها که در شهر حاضرند یا آنان که کوچ می کنند، قرار گیرم و دعوت کننده آن حضرت را اجابت کنم.(1)
آیه منتخب(3):
سنت زیبای نجات مستضعفان و نابودی مستکبران:
((وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ؛(2) ما می خواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم!))
امام علی (علیه السلام) می فرماید:
دنیا پس از چموشی - همچون شتری که از دادن شیر به دوشنده اش خودداری می کند و برای بچه اش نگه می دارد - به ما روی می آورد. سپس آن حضرت این آیه را تلاوت کرد: «وَ نُریدُ...».(3)
همچنین درباره این آیه شریفه فرمود:

-----------------

1- . مفاتیح الجنان، فرازی از دعای عهد.(همان،بحار،ج53،ص95).
2- . قصص(28)، 5.
3- . «لَتَعْطِفَنَ الدُّنْیَا عَلَیْنَا بَعْدَ شِمَاسِهَا عَطْفَ الضَّرُوسِ عَلَی وَلَدِهَا وَ تَلَا عَقِیبَ ذَلِکَ: «وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ ...»؛(نهج البلاغه، حکمت 209).

(١٣٠)

اینان آل محمدر (علیهم السلام) هستند که پس از مشقتی که (از سوی مستکبران) خواهند کشید، خداوند مهدیشان را می فرستد و آنان را عزت و دشمنانشان را ذلت و خواری می بخشد.(1)
در روایتی از امام صادق (علیه السلام) آمده است:
پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به امیرالمؤمنین (علیه السلام) و امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) نگاه کردند، گریستند و فرمودند: شما پس از من مستضعف خواهید شد. مفضل می گوید: به امام عرض کردم معنای(رسول خدا از این سخن) چیست؟ فرمود: معنای سخن حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) این است که شما پس از من امام هستید؛ خداوند می فرماید: «وَ نُرِیدُ أَنْ...» این آیه تا روز قیامت در ما جاری است(ائمه از ما خواهند بود).(2)
حکیمه خاتون می گوید:
وقتی حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به دنیا آمدند، ایشان را به نزد پدر بزرگوارشان آوردم. حضرت فرمود: فرزندم سخن بگو! آنگاه به قدرت الهی(عیسی گونه) لب به سخن گشود و گفت: «بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُن...».(3)

-----------------

1- . «عَنْ عَلِیٍّ فِی قَوْلِهِ تَعَالَی «وَ نُرِیدُ أَنْ ...» قَالَ: هُمْ آلُ مُحَمَّدٍ یَبْعَثُ الله مَهْدِیَّهُمْ بَعْدَ جَهْدِهِمْ فَیُعِزُّهُمْ وَ یُذِلُّ عَدُوَّهُمْ»؛(شیخ طوسی، الغیبه، ص184، فصل1، کلام علی الواقفه).
2- . «عن مفضل بن عمر قال: سمعت أبا عبد الله (علیه السلام) یقول: ان رسول الله (صلی الله علیه و آله) نظر الی علی و الحسن و الحسین (علیهم السلام) فبکی و قال: أنتم المستضعفون بعدی. قال المفضل: فقلت له: ما معنی ذلک یا ابن رسول الله؟ قال قال: معناه انکم الائمه بعدی ان الله عز و جل یقول: «وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ» فهذه الآیه جاریه فینا الی یوم القیامه»؛(عروسی حویزی، نور الثقلین، ج4، ص 110).
3- . همان، ص 111.

(١٣١)

نکته ها:
الف) این آیه بیانگر سنت قطعی الهی براساس نجات مظلومان و نابودی ظالمان است که با تعبیر«وَ نُرِیدُ أَنْ..» که به اراده تکوینی او ناظر است، نهایت تأکید درباره قطعیت آن انجام شده است.
ب) مراد از «منّت»، عظیم و بزرگ بودن این نعمت است که در قرآن این تعبیر درباره نعمت های بزرگی چون توحید(1)، وحی و نبوت(2)، نجات از عذاب(3) و رهایی مظلومان به کار رفته است. به عبارت دیگر، «أَنْ نَمُنَّ» یعنی «أَنْ نُنعِم نِعمهً عظیمه».
ج) مراد از مستضعفان در این آیه، بندگان صالح خدا و جوانمردانی هستند که به جرم پایبندی به حق و ارزش های والای انسانی مورد ظلم فراعنه زمان خود واقع می شوند و در رأس این مستضعفان، امیرالمؤمنین (علیه السلام) و بقیه اهل بیت (علیهم السلام) قرار دارند؛ زیرا حق مداران، فقط به حق و حفظ آن می اندیشند و در این راه، از مال و جان خود نیز می گذرند. چنانچه امیرالمومنین فرمود:«برای اینکه حق بماند، پس صبر نمودم در حالی که گویا خاری در چشم و استخوانی در گلو دارم».(4)
طبعاً کسانی که به هیچ قانون و عهد و پیمانی پایبند نیستند و به چیزی جز حفظ مقام و موقعیت خود نمی اندیشند، در ظاهر به پیش می روند و قدرت را در دست می گیرند؛ اما خاتم اوصیاء، بقیة الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، از سوی خداوند مأموریت می یابد تا با پایان یافتن مهلت ظالمان، برخورد جهانی و فراگیر با آنان داشته باشد و ریشه آن ها را بخشکاند: «فَقُطِعَ دابِرُ الْقَوْمِ الَّذینَ ظَلَمُوا وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ».(5)

-----------------

1- . «بَلِ الله یَمُنُّ عَلَیْکُمْ أَنْ هَداکُم لِلْإیمان»؛(حجرات(49)، 17).
2- . «لَقَدْ مَنَّ الله عَلَی الْمُؤْمِنینَ إِذْ بَعَثَ فیهِمْ رَسُولا..»؛(آل عمران(3)، 164؛ نساء(5)، 94؛ ابراهیم(14)، 11).
3- . «فَمَنَّ الله عَلَیْنا وَ وَقانا عَذابَ السَّمُوم»؛(طور(52)، 27؛ قصص(28)، 82).
4- . «فَصَبَرْتُ وَ فِی الْعَیْنِ قَذًی وَ فِی الْحَلْقِ شَجًا»؛(نهج البلاغه، خطبه 3).
5- . انعام(6)، 45. بحث آن در آیه مربوط به جزء هفتم گذشت.

(١٣٢)

د) در دوران غیبت، باید پایبندی خود را به حق در عمل ثابت کنیم و تحت هیچ شرایطی از راه حق یعنی صداقت و امانت داری، عفت و پاکدامنی، رحم و مروت، به دست آوردن روزی حلال و یاری دین خارج نشویم، هر چند لازم شود در این راه هزینه بپردازیم و چه بسا از حق مسلم خود محروم شویم.
آنچه که مهم است این که ما به این عالم آمده ایم تا عبودیت و بندگی خود را در عمل ثابت کنیم و باید بدانیم که استقامت بر حق زیباترین بندگی است، افزون بر آن قطعاً سرانجام نیک ازآنِ پرهیزگاران است، همانطور که در روایت آمده است: «از خدا یاری جویید، و استقامت پیشه کنید که زمین از آن خداست و آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد، واگذار می کند و سرانجام (نیک) برای پرهیزکاران است!»(1)

-----------------

1- . «قالَ مُوسی لِقَوْمِهِ اسْتَعینُوا بِالله وَ اصْبِرُوا إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ یُورِثُها مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ الْعاقِبَهُ لِلْمُتَّقینَ»؛ (اعراف(7)، 128).

(١٣٣)

جزء بیست و یکم:
جزء بیست و یکم با آیه 46 سوره عنکبوت، آغاز می شود و با گذر از سوره های روم، لقمان، سجده با آیه سی ام از این سوره به پایان می رسد، از موضوعات دیگر سوره عنکبوت عبارت است از:
معیار انتخاب محل زندگی(56)، هر جانی آن را خواهد چشید(57)، اگر واقعاً بخواهی راه را نشانت می دهند(69).
سوره روم با شصت آیه از سوره های مکی است که موضوعات مهمی را در بر دارد؛ از جمله:
یک پیشگوئی که درست به موقع به وقوع پیوست(2 تا 5)، گناه، گناه می آورد تا آنجا که...(10)، حق خویشان، درماندگان و ماندگان در راه را بپردازید(38)، ربا یا زکات و انفاق؟! آثار بد گناه در دریا و خشکی(41)، دریاب پیش از آنکه دیر شود(43)، از سوی او رحمت از سوی ما...؟(46)، وعده یاری مؤمنان(47).
سوره لقمان نیز با 34 آیه از سوره های مکی است وسفارش های حکیمانه لقمان به فرزندش را یادآور می شود.
ستونی نامرئی(10)، ارزش پدر و مادر نزد حق تعالی«أَنِ اشْکُرْ لی وَ لِوالِدَیْک»(14)، هیچ چیز از نظرش دور نمی ماند پس مواظب کارهایت باش(16)، فرزند عزیزم این چنین باش!(17 تا 19)، چقدر درباره خودت اندیشیده ای؟(20)، ریسمان محکم نجات(22)، اگر تمام درختان مداد و تمام دریاها مرکب شوند...(27).

(١٣٤)

سوره سجده یا همان سوره «الم تنزیل» در ترتیب چینش سوره های قرآنی، اولین سوره از سوره های سجده دار است و با خواندن یا شنیدن آیه پانزدهم آن، سجده واجب می شود و این سوره را نمی توان در نماز خواند. سوره سجده سی آیه دارد و از جمله سوره های مکی است. برخی از موضوعات آن به شرح زیر است:
آیا از دست ملک الموت هم می توان گریخت(11)، چه دیر فهمیدند!(13)، پاداش بزرگ نماز شب(15 به بعد)، از آنان روی بگردان تا...(30).
سوره احزاب با 73 آیه مدنی است و یادآور یکی از حوادث مهم تاریخ اسلام است، برای تلاوت و آموزش این سوره به خانواده فضیلت بزرگی بیان شده است، نمونه ای از موضوعات آن عبارت است از:
باید ها و نبایدها در اطاعت(1)، فرزند خوانده احکام فرزند را ندارد(4)، بهشت را به بها دهند نه به بهانه(7 و 8)، زلزله اعتقادی (11)، غربالی برای تشخیص مؤمنان از منافقان(12 و 13)، یک صحنه و دو نگاه(آیه 12 و 22)، آفرین بر سبک بالان عاشق(23).
برخی از آیات مهدویت در این جزء
ردیف|سوره|آیه|موضوع
67|لقمان|20|إمام غایب (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
68|سجده|21|ظهور امام و انتقام از ظالمان
69|=|30|=
آیه منتخب:
نعمت پنهان:
((أَ لَمْ تَرَوْا أَنَّ الله سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ أَسْبَغَ

(١٣٥)

عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَهً وَ باطِنَهً وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یُجادِلُ فِی الله بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ لا هُدی وَ لا کِتابٍ مُنیر؛(1) آیا ندیدید خداوند آنچه را در آسمان ها و زمین است مسخّر شما کرده، و نعمتهای آشکار و پنهان خود را به طور فراوان بر شما ارزانی داشته است؟! ولی بعضی از مردم بدون هیچ دانش و هدایت و کتاب روشنگری درباره خدا مجادله می کنند!))
راوی از امام کاظم (علیه السلام) درباره این آیه پرسید، حضرت فرمود: نعمت آشکار، امام آشکار است و نعمت پنهان، امام غایب است. راوی در ادامه پرسید: مگر کسی از ائمه غایب خواهد شد؟ حضرت فرمود: بله، شخص او از چشمان مردم غایب می شود؛ ولی یاد او از دل های مؤمنان غایب نمی شود. او دوازدهمین از ماست و خداوند هر سختی را برای او آسان و هر دشواری را برایش رام و گنج های زمین را برایش آشکار و هر دوری را نزدیک و هر گردنکشی را به دستش نابود می گرداند. او فرزند سرور کنیزان است که ولادتش بر مردم مخفی می ماند و ذکر نام او(م ح م د) برایشان جایز نیست تا اینکه خداوند او را آشکار کند و زمین را پر از عدل و داد نماید آنگونه که از ظلم و ستم پر شده است.(2)

-----------------

1- . لقمان(31)، 20.
2- . «عَنْ أَبِی أَحْمَدَ مُحَمَّدِ بْنِ زِیَادٍ الْأَزْدِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ سَیِّدِی مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ عَنْ قَوْلِ الله عَزَّ وَ جَلَ «وَ أَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَهً وَ باطِنَهً» فَقَالَ النِّعْمَهُ الظَّاهِرَهُ الْإِمَامُ الظَّاهِرُ وَ الْبَاطِنَهُ الْإِمَامُ الْغَائِبُ فَقُلْتُ لَهُ وَ یَکُونُ فِی الْأَئِمَّهِ مَنْ یَغِیبُ قَالَ نَعَمْ یَغِیبُ عَنْ أَبْصَارِ النَّاسِ شَخْصُهُ وَ لَا یَغِیبُ عَنْ قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ ذِکْرُهُ وَ هُوَ الثَّانِی عَشَرَ مِنَّا یُسَهِّلُ الله لَهُ کُلَّ عَسِیرٍ وَ یُذَلِّلُ لَهُ کُلَّ صَعْبٍ وَ یُظْهِرُ لَهُ کُنُوزَ الْأَرْضِ وَ یُقَرِّبُ لَهُ کُلَّ بَعِیدٍ وَ یُبِیرُ بِهِ کُلَّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ وَ یُهْلِکُ عَلَی یَدِهِ کُلَّ شَیْطَانٍ مَرِیدٍ ذَلِکَ ابْنُ سَیِّدَهِ الْإِمَاءِ الَّذِی تَخْفَی عَلَی النَّاسِ وِلَادَتُهُ وَ لَا یَحِلُّ لَهُمْ تَسْمِیَتُهُ حَتَّی یُظْهِرَهُ الله عَزَّ وَ جَلَّ فَیَمْلَأَ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلماً»؛(شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج 2، ص 368، باب 34، ح 6).

(١٣٦)

امام باقر (علیه السلام) فرمود:
نعمت آشکار، رسول خدا و معارف توحیدی است که آورد و نعمت باطنه، ولایت و مودت ما اهل بیت (علیهم السلام) است که عده ای آن نعمت آشکار را معتقد شدند؛ ولی نعمت پنهان را از دست دادند و خداوند این آیه را نازل کرد: «ای فرستاده (خدا)! آن ها که در راه کفر شتاب می کنند و با زبان می گویند: «ایمان آوردیم» و قلب آن ها ایمان نیاورده، تو را اندوهگین نسازند!»(1) پس رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) هنگام نزول این آیه خوشحال شد؛ زیرا خداوند ایمانشان را جز با ولایت و محبت ما نمی پذیرد.(2)
نکته ها:
الف) این آیه از دسته آیاتی است که ما را به تفکر و تعقل دعوت می نماید، آن هم در موضوع حیاتی و مهمی مثل خودشناسی که اساس همه معرفت هاست.(3)
ب) نوع دید و نگاه دین اسلام به انسان بسیار دارای اهمیت است. می فرماید: آیا در این موضوع اندیشیده ای که خداوند همه آنچه که در آسمان ها و زمین است را برای تو مسخَّر و رام کرده است؟! یعنی ای انسان! اگر تمام عالم در اختیار تو قرار داده شده است، آیا هیچ فکر کرده ای که تو برای چه آفریده شده ای؟!

-----------------

1- . «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ لا یَحْزُنْکَ الَّذینَ یُسارِعُونَ فِی الْکُفْرِ مِنَ الَّذینَ قالُوا آمَنَّا بِأَفْواهِهِمْ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ»؛(مائده(5)، 41).
2- . «عَنْ شَرِیکٍ عَنْ جَابِرٍ قَالَ: قَالَ رَجُلٌ عِنْدَ أَبِی جَعْفَرٍ «وَ أَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَهً وَ باطِنَهً» قَالَ أَمَّا النِّعْمَهُ الظَّاهِرَهُ فَهُوَ النَّبِیُّ وَ مَا جَاءَ بِهِ مِنْ مَعْرِفَهِ الله عَزَّ وَ جَلَّ وَ تَوْحِیدِهِ وَ أَمَّا النِّعْمَهُ الْبَاطِنَهُ فَوَلَایَتُنَا أَهْلَ الْبَیْتِ وَ عَقْدُ مَوَدَّتِنَا فَاعْتَقَدَ وَ الله قَوْمٌ هَذِهِ النِّعْمَهَ الظَّاهِرَهَ وَ الْبَاطِنَهَ وَ اعْتَقَدَهَا قَوْمٌ ظَاهِرَهً وَ لَمْ یَعْتَقِدُوهَا بَاطِنَهً فَأَنْزَلَ الله «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ لا یَحْزُنْکَ الَّذِینَ یُسارِعُونَ فِی الْکُفْرِ مِنَ الَّذِینَ قالُوا آمَنَّا بِأَفْواهِهِمْ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ» فَفَرِحَ رَسُولُ الله عِنْدَ نُزُولِهَا إِذْ لَمْ یَقْبَلِ الله تَبَارَکَ وَ تَعَالَی إِیمَانَهُمْ إِلَّا بِعَقْدِ وَلَایَتِنَا وَ مَحَبَّتِنَا»؛(عروسی حویزی، نور الثقلین، ج4، ص 212).
3- . ر.ک: علامه طباطبایی، المیزان، ج 6، ص163، ذیل آیه 105 سوره مائده.

(١٣٧)

ج) امام، نعمت است،(1) آن هم اساس و رأس همه نعمت ها که اگر کسی این نعمت را نشناسد، همه نعمت ها را از دست داده است؛ چرا که انسانیت ما و دست یابی به اهداف خلقتمان، در گرو بهره مندی از این نعمت عظمای الهی است. به همین دلیل شیعه و اهل سنت از حضرت رسول روایت کرده اند: «مَنْ مَاتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِیتَهً جَاهِلِیَّه».
آری، جز در پرتو قافله سالاریِ امام معصوم هرگز نمی توان در طی راه کمال و سیر الی الله موفق بود: «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا سَبِیلَ الله الَّذِی مَنْ سَلَکَ غَیْرَهُ هَلَک» و «یا بَابَ الله الَّذِی لَا یُؤْتَی إِلَّا مِنْه».
د) انسان، در پرتو خودشناسی به جایی می رسد که در راه کمال و سعادت، نیازِ به وجود امام و اطاعت از ایشان را از وجود آب و هوا و نور خورشید ضروری تر و لازم تر می بیند و به تعبیر مرحوم کلینی، اضطرار به حجت پیدا می کند.(2)
اما با کمال تأسف، «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یُجادِلُ فِی الله بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ لا هُدی وَ لا کِتابٍ مُنیر» انسان ها کمتر به خود زحمتِ تفکر و تعقل را می دهند و بدون توجه به فطرت خداجوی و عقل و دانش خدادادیشان و غفلت از آموزه های وحیانی و رهنمودهای حجت های الهی، بی دلیل از راه حق روی بر می تابند و دنباله رو باطل می شوند.

-----------------

1- . برای اطلاع بیشتر مراجعه کنید به روایات وارده شده در شرح آیات: انفال(8)، 53؛ صافات(37)، 24؛ تکاثر(102)، 8.
2- . کلینی، کافی، ج1،ص 168، ابتدای کتاب الحجه.

(١٣٨)

جزء بیست و دوم:
جزء بیست و دوم با آیه 31 سوره احزاب آغاز می شود و پس از پشت سرگذاشتن سوره های سبأ و فاطر با آیه 27 سوره یس پایان می یابد.
برخی از موضوعات دیگر سوره احزاب عبارت است از:
مقام والای عصمت اهل بیت (علیهم السلام) (33)، مرد و زن دوشادوش هم در راه کمال و بندگی(35)، آنجا که خدا و رسولش حکمی کنند دیگر کسی حق مخالفت ندارد(36)، مأموریتی سنگین برای از بین بردن یک رسم جاهلی(37)، سفارش هایی جالب و شنیدنی(53)، خدا و فرشتگان چنین می کنند؛ شما هم...(56)، کسانی که خدا و رسولش را بیازارند...(57)، حجاب و فلسفه آن(59)، آیا اینگونه هستیم؟«قُولُوا قَوْلاً سَدیدا»(70).
سوره سبأ با 54 آیه از سوره های مکی است و آیات آن، دور محور توحید، معاد، وحی و نبوت می باشد، بخشی از موضوعات آن را می توان این چنین برشمرد:
بعید شمردن معاد و پاسخ قرآن(7 به بعد)، چه شد که سیل ویرانگر آمد و همه چیز را...(15 تا 17)، شفاعت حساب و کتاب دارد(23)، چگونه می توان به مقام والای قرب الهی دست یافت(37)، من ضمانت می کنم(39)، اگر چیزی خواستم برای خودتان بود(47).
سوره فاطر که نام دیگر آن ملائکه است با 45 آیه از جمله سوره های مکی است که می توان به این عناوین از موضوعات گوناگون در این سوره اشاره کرد:

(١٣٩)

چه گریز زیبایی!(9)، گم شده ات فقط و فقط پیش اوست(10)، مهم این است که تو هنرمند و شناگر خوبی باشی(12)، اگر این را می فهمیدیم دیگر غمی نبود(15)، صحنه ای که هیچ کس به دادت نمی رسد، حتی نزدیک ترین بستگانت (18)، عالِم کیست؟(28)، تجارتی سودمند که هرگز خسارتی در آن نیست(29 و 30)، جزءِ کدام یک از این سه دسته ای؟(32)، خوب گوش کن چه فریادی می شنوی!(37)، از ادعا تا واقعیت(42).
سوره یس یا همان قلب قرآن با 83 آیه از سوره های مکی است و اکنون برخی از موضوعاتش را به نظاره می نشینیم:
کسی که خودش بخواهد، می تواند از وحی و نبوت بهره ببرد و الا...(1 تا 11)، او که بود؟ و چه گفت؟(20)، ...
برخی از آیات مهدویت در این جزء
ردیف|سوره|آیه|موضوع
70|سبأ|51|نشانه های ظهور، خسف
71|فاطر|41|خالی نبودن زمین از حجت الهی
آیه منتخب:
قرار آسمان و زمین:
((إِنَّ الله یُمْسِکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ أَنْ تَزُولا وَ لَئِنْ زالَتا إِنْ أَمْسَکَهُما مِنْ أَحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ إِنَّهُ کانَ حَلیماً غَفُورا؛(1) خداوند آسمان ها و زمین را نگاه می دارد تا از نظام خود منحرف نشوند و هر گاه منحرف گردند، کسی جز او نمی تواند آن ها را نگاه دارد، او بردبار و غفور است!))

-----------------

1- . فاطر(35)، 41.

(١٤٠)

امام رضا (علیه السلام) می فرماید:
ما حجت های خدا در میان خلقش و جانشینانش در بین بندگانش و اُمناء او بر سرّش هستیم و ما حقیقت تقوا و ریسمان محکم و شاهدان خدا و ستون های (دینش) در بین مخلوقاتش هستیم. خداوند به وسیله ما آسمان ها و زمین را نگه می دارد و به وسیله ما باران نازل و رحمت منتشر می شود و زمین از قائمی از ما، چه آشکار و چه ترسان(غایب)، خالی نخواهد بود و اگر روزی از حجت خالی شود، با ساکنانش مضطرب (نابود) خواهد شد؛ همان طور که دریا اهلش را مضطرب می کند.(1)
نکته ها:
الف) حکمت خداوند متعال در عالم ماده بر حاکمیت نظام اسباب و مسببات تعلق گرفته است؛ بنابراین، امام صادق (علیه السلام) فرمود:
خداوند امتناع نموده از اینکه امور را جاری کند مگر به وسیله اسباب، پس برای هر چیزی سببی قرار داد... کسی که این سبب (و واسطه) را بشناسد، خدا را شناخته و کسی که به آن جاهل باشد، (در واقع) جاهل به خداست. آن سبب، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و ما (اهل بیت) هستیم.(2)
همان طور که در هر خانه، واسطه رساندن ما یحتاج اهل آن، پدر خانه است، مشیت

-----------------

1- . «قَالَ الرِّضَا (علیه السلام): نَحْنُ حُجَجُ الله فِی خَلْقِهِ وَ خُلَفَاؤُهُ فِی عِبَادِهِ وَ أُمَنَاؤُهُ عَلَی سِرِّهِ وَ نَحْنُ کَلِمَهُ التَّقْوَی وَ الْعُرْوَهُ الْوُثْقَی وَ نَحْنُ شُهَدَاءُ الله وَ أَعْلَامُهُ فِی بَرِیَّتِهِ بِنَا یُمْسِکُ الله السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ أَنْ تَزُولا وَ بِنَا یُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَ یَنْشُرُ الرَّحْمَهَ وَ لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ مِنَّا ظَاهِرٍ أَوْ خَافٍ وَ لَوْ خَلَتْ یَوْماً بِغَیْرِ حُجَّهٍ لَمَاجَتْ بِأَهْلِهَا کَمَا یَمُوجُ الْبَحْرُ بِأَهْلِهِ»؛(شیخ صدوقی، کمال الدین و تمام النعمه، ج1، ص202، باب 21، ح 6).
2- . «عَنْ أَبِی عَبْدِ الله أَنَّهُ قَالَ: أَبَی الله أَنْ یُجْرِیَ الْأَشْیَاءَ إِلَّا بِأَسْبَابٍ فَجَعَلَ لِکُلِّ شَیْء سَبَباً وَ جَعَلَ لِکُلِّ سَبَبٍ شَرْحاً وَ جَعَلَ لِکُلِّ شَرْحٍ عِلْماً وَ جَعَلَ لِکُلِّ عِلْمٍ بَاباً نَاطِقاً عَرَفَهُ مَنْ عَرَفَهُ وَ جَهِلَهُ مَنْ جَهِلَهُ ذَاکَ رَسُولُ الله ص وَ نَحْن»؛(کلینی، کافی، ج1، ص 183، کتاب الحجه، باب معرفه الامام، ح 7).

(١٤١)

خداوند بر این تعلق گرفته است که فیض او در خانه عالم دنیا به وسیله این واسطه افاضه شود.
ب) از سوی دیگر، چون عالم ماده در نهایت محدودیت و ضعف است و خداوند بی اندازه و در نهایت علو و رفعت است، چاره ای جز واسطه نیست. از همین رو فرمود: «بگو: (حتی) اگر در روی زمین فرشتگانی (زندگی می کردند، و) با آرامش گام برمی داشتند، ما فرشته ای را به عنوان رسول بر آن ها می فرستادیم!»(1)
همانطور که به دلیل قدرت زیاد نیروگاه برق و محدودیت وسایل برقی، واسطه ای به نام ترانس قرار داده می شود.
ویژگی واسطه بین زمین و آسمان و خالق و مخلوق، این است که از سویی در نهایت عظمت و کمال است و کامل ترین ومقرب ترین موجود نسبت به خداوند است؛ بنابراین می تواند به طور مستقیم کسب فیض نماید و از سوی دیگر، چون مخلوق و محدود است، می تواند با مخلوقات دیگر ارتباط برقرار کند.
ج) هم اکنون واسطه فیض الهی حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است و منتظرانش در فراق او این چنین زمزمه می کنند: «أَیْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَیْنَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ».(2)

-----------------

1- . «قُلْ لَوْ کانَ فِی الْأَرْضِ مَلائِکَهٌ یَمْشُونَ مُطْمَئِنِّینَ لَنَزَّلْنا عَلَیْهِمْ مِنَ السَّماءِ مَلَکاً رَسُولا»؛(اسراء(17)، 95؛ ر.ک: علامه طباطبایی، المیزان، ج13، ص 205).
2- . مفاتیح الجنان، فرازی از دعای ندبه.

(١٤٢)

جزء بیست و سوم:
جزء بیست و سوم با آیه 28 سوره یس آغاز می شود، سوره های صافات و ص را در بر می گیرد و با آیه 31 زمر به پایان می رسد. ادامه موضوعات سوره یس عبارتند از:
بخورید نوش جانتان، اما...(35)، هر کدام در مدار خود شناورند(40)، همان صحنه ای که اشک امام سجاد (علیه السلام) را جاری کرده است(51 به بعد)، امان از آن وقتی که ندا بیاید: مجرمان جدا شوید(59)، انسان یا زنده است یا کافر(70).
سوره صافات با 182 از سوره های آیه مکی است و بخش مهمی از آن به تاریخ انبیا اختصاص دارد، نمونه ای از موضوعات آن به شرح زیر است:
ای وای بر ما! این همان روزی است که آن را قبول نداشتیم(20)، اگر می خواهید کاری کنید، برای چنین چیزی به پا خیزید(61)، تو هم می توانی چنین باشی(80)، برای خدا چه آماده کرده ای؟(84)، تدبیرشان چه بود و چه شد؟(98)، عجیب تر از پدر، پسر را ببین!(102)، اگر حاجی به اینجا برسد، چه می شود؟(105)، اگر به تسبیح الهی نمی پرداخت تا قیامت در شکم ماهی زندانی می شد!(143 به بعد).
سوره ص با 88 آیه از جمله سوره های مکی است و شباهت زیادی با سوره صافات دارد. خداوند در سوره به موضوعات زیر می پردازد:
شگفتا این چنین با باطل خو گرفته اند!(5)، پیام مهم این ماجرا که هر روز با آن مواجهیم(21 به بعد)، مسئولین درس بگیرند(40)، چه خوب بنده ای بود(44)، «لا

(١٤٣)

مَرْحَباً بِهِم»(59)، خودپسندی او را زمین زد!(76).
سوره زمر با 75 آیه مکی است و دور محور اعتقادات می چرخد، نمونه ای از موضوعات آن عبارت است از:
عبادت غیر خدا به هر انگیزه ای که باشد، باطل است(3)، عجب کم ظرفیتیم، زود خود را گم می کنیم(8)، مراد از علم(99)، این کاخ های چند طبقه ازآن کیست؟(20).
برخی از آیات مهدویت در این جزء
ردیف|سوره|آیه|موضوع
72|ص|17|به «قدرت مطلق امام مهدی» تأویل شده است
آیه منتخب:
دلیل غیبت حجت خدا:
((یا حَسْرَهً عَلَی الْعِبادِ ما یَأْتیهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ؛(1) افسوس بر این بندگان که هیچ پیامبری برای هدایت آنان نیامد مگر اینکه او را استهزا می کردند!))
امام صادق (علیه السلام) می فرماید:
یک روایت را بفهمی، بهتر است از ده روایت که (نفهمی) و نقل کنی. برای هر حقّی حقیقتی است و برای هر راه درستی نوری است و ما فردی از پیروان خود را فقیه (دین شناس) محسوب نمی کنیم تا اینکه (اگر حدیثی از باب توریه و تقیه و امثال آن) اشتباه برای او گفته شود، اشتباه را بفهمد. همانا امیرالمؤمنین بر

-----------------

1- . یس(36)، 30.

(١٤٤)

منبر کوفه فرمود: «در پیش روی شما فتنه های تاریک، کور و گرفته ایست که فقط «نُومه» از آن نجات می یابند. پرسیدند: «نومه» چه کسانی هستند؟ فرمود: کسی که مردم را می شناسد؛ ولی مردم او را نمی شناسند و بدانید همانا زمین از حجتِ خدای بزرگ خالی نمی ماند ولی خداوند به سبب ظلم و ستم مردم و گناهانشان، او را از دیدگانشان پنهان می دارد و اگر لحظه ای زمین از حجت خدا خالی بماند، اهلش را فرو خواهد برد. حجت خدا مردم را می شناسد؛ ولی مردم او را نمی شناسند مانند حضرت یوسف که مردم را می شناخت ولی آنان او را نمی شناختند، سپس این آیه را تلاوت کردند: «یا حَسْرَهً عَلَی الْعِبادِ...».(1)
نکته ها:
الف) از اساسی ترین دلایل غیبت حجت خدا، قدرناشناسی مردم است و بقیه موارد هم به همین دلیل باز می گردد؛ زیرا اگر مردم قدر اهل بیت (علیهم السلام) را دانسته بودند و راه غدیر را در پیش می گرفتند دیگر بنی امیه و بنی عباس و مانند آنان به قدرت نمی رسیدند تا خوف قتل اهل بیت (علیهم السلام) در میان باشد و یکی پس از دیگری شهید شوند و برای حفظ جان آخرین ذخیره الهی راهی جز غیبت نماند!
بنابراین فرمود: «این، به دلیل آن است که خداوند، هیچ نعمتی را که به گروهی داده تغییر نمی دهد، جز آنکه آن ها (با قدرناشناسی و کفران نعمت) خودشان را تغییر

-----------------

1- . «عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمرَ قَالَ أَبُو عَبْدِ الله خَبَرٌ تَدْرِیهِ خَیْرٌ مِنْ عَشْرٍ تَرْوِیهِ إِنَّ لِکُلِّ حَقٍّ حَقِیقَهً وَ لِکُلِّ صَوَابٍ نُوراً ثُمَّ قَالَ إِنَّا وَ الله لَا نَعُدُّ الرَّجُلَ مِنْ شِیعَتِنَا فَقِیهاً حَتَّی یُلْحَنَ لَهُ فَیَعْرِفَ اللَّحْنَ إِنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ قَالَ عَلَی مِنْبَرِ الْکُوفَهِ إِنَّ مِنْ وَرَائِکُمْ فِتَناً مُظْلِمَهً عَمْیَاءَ مُنْکَسِفَهً لَا یَنْجُو مِنْهَا إِلَّا النُّوَمَهُ قِیلَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ وَ مَا النُّوَمَهُ قَالَ الَّذِی یَعْرِفُ النَّاسَ وَ لَا یَعْرِفُونَهُ وَ اعْلَمُوا أَنَّ الْأَرْضَ لَا تَخْلُو مِنْ حُجَّهٍ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَکِنَّ الله سَیُعْمِی خَلْقَهُ عَنْهَا بِظُلْمِهِمْ وَ جَوْرِهِمْ وَ إِسْرَافِهِمْ عَلَی أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ خَلَتِ الْأَرْضُ سَاعَهً وَاحِدَهً مِنْ حُجَّهٍ لِلَّهِ لَسَاخَتْ بِأَهْلِهَا وَ لَکِنَّ الْحُجَّهَ یَعْرِفُ النَّاسَ وَ لَا یَعْرِفُونَهُ کَمَا کَانَ یُوسُفُ یَعْرِفُ النَّاسَ وَ هُمْ لَهُ مُنْکِرُونَ ثُمَّ تَلَا یا حَسْرَهً عَلَی الْعِبادِ ما یَأْتِیهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُن»؛(ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص 141، باب 10، ح2).

(١٤٥)

دهند».(1)
ب) قدر حجت الهی را ندانستن و پیروی نکردنِ از وی، چیزی جز ندامت، برایمان نخواهد داشت: «یا حَسْرَهً عَلَی الْعِبادِ».
ج) تنها راه پایان یافتن غیبت، این است که بفهمیم «بَقِیَّتُ الله خَیْرٌ لَکُم» و با امامِ خود، عهد و عقد و بیعتی ببندیم که با مال و جانمان از او حمایت نماییم.
د) از مهم ترین راه های رسیدن به این حقیقت، این است که با اندیشیدن در خسارت های مادی و معنوی که امت اسلام و همچنین امت های دیگر، در اثر قدرناشناسی حجت های الهی تحمل کردند، بر بصیرت خود بیافزاییم تا بی قرار امام زمانمان شویم و راه را برای ظهورش هموار کنیم.

-----------------

1- . «ذلِکَ بِأَنَّ الله لَمْ یَکُ مُغَیِّراً نِعْمَهً أَنْعَمَها عَلی قَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِم»؛(انفال(8)، 53).

(١٤٦)

جزء بیست و چهارم:
جزء بیست و چهارم با آیه 32 سوره زمر آغاز می گردد، پس از سوره غافر به سوره فصلت می رسد و با رسیدن به آیه 46 از این سوره، پایان می یابد. برخی از موضوعات سوره زمر به شرح زیر است:
ریشه نگرانی ها و ترس های بی جای ما چیست؟(26)، یک هشدار برای آنان که هرچه دلشان بخواهد، انجام می دهند!(39)، وه! این چه عذابی است که حاضر می شوند تمام دارایی خود را بدهند تا...اما...(47)، چکاب خود با این آیه(49)، این درگه ما درگه نومیدی نیست، صد بار اگر...(53)، روسیاهان!(60)، با دمیده شدن در صور همه جان می دهند مگر...(68)، چه زیبا و دیدنی است(69).
سوره مبارکه غافر که نام دیگر آن مؤمن است، با 85 آیه از جمله سوره های مکی و جزء سُور هفتگانه حوامیم(1) است، برخی از موضوعات آن عبارت است از:
ارحم الراحمین در جایگاه رحمت و اشد المعاقبین در جایگاه عذاب(3)، فرشتگان نیز برایتان طلب رحمت می کنند(7)، «یَوْمَ التَّلاق»(15)، آمدن موعود و منجی و ابتلاء و امتحان مؤمنان(23 به بعد)، و این چنین دجالان حقیقت را وارونه جلوه می دهند!(26)، مؤمن آل فرعون و تقیه(28)، امان از چنین روزی«یَوْمَ التَّناد»(32)،

-----------------

1- . «حوامیم» به سوره هایی گفته می شود که با «حم» آغاز می گردد و به ترتیب سوره های زیر را در برمی گیرد: غافر، فصلت، شوری، زخرف، دخان، جاثیه،احقاف.

(١٤٧)

روزی که شاهدان به پا خیزند(50)، با چنین پروردگاری برخود ببالید(64)، شنیدنش لرزه به تن انسان می اندازد تا چه رسد به...(71)، آیا داستان همه انبیاء در قرآن آمده است؟(78).
سوره فصلت و به عبارت دیگر سوره «حم سجده» دومین سوره سجده دار قرآنی با 54 آیه است و از جمله سوره های حوامیم به شمار می رود، از موضوعات آن می توان به موارد زیر اشاره کرد:
چرا علیه خودمان گواهی می دهید؟(21)، اگر این چنین باشید، فرشتگان بر شما نازل می شوند(30)، نیکوترین گفتار(33). آنچه که دشمنی را تبدیل به دوستی می کند(34)، در رویارویی با وسوسه های شیطان چه کنیم؟(36)، هرچه می خواهید انجام دهید؛ اما بدانید او به همه کارهایتان بیناست(40)، یک نسخه با دو ویژگی کاملاً متفاوت(44).
برخی از آیات مهدویت در این جزء
ردیف|سوره|آیه|موضوع
73|زمر|69|عالَم پس از ظهور
74|غافر|11|رجعت
75|=|51|رجعت
آیه منتخب:
وضعیت جهان پس از ظهور و حدیثی شکفت انگیز:
((وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها ...؛(1) و زمین (در آن روز) به نور پروردگارش

-----------------

1- . زمر(39)، 69. توضیح آن در آیه منتخب از جزء 24 خواهد آمد.

(١٤٨)

روشن می شود)).
امام صادق (علیه السلام) می فرماید: زمانی که قائم ما قیام کند، زمین به نور پروردگارش روشن می گردد، مردم از نور خورشید بی نیاز می شوند، شب و روز یکی می شود، تاریکی از میان می رود، انسان هزار سال عمر می کند، هر سال برای او فرزند پسری به دنیا می آید...به فرزندش لباس می پوشاند، پس هرچه او بزرگ می شود، لباس هم بزرگ می شود و به هر رنگی که بخواهد در می آید.(1)
نکته ها:
الف) بسیاری از آیات قرآن به قیامت ناظر است؛ اما با وجود این، بر اساس روایات به ظهور و رجعت نیز ناظر می باشد. سرّ آن را مرحوم علامه طباطبایی در المیزان تبیین کرده است: ظهور، رجعت و قیامت از یک جهت با هم وجه اشتراک دارند و از جهت دیگر با هم متفاوتند: اشتراک آن ها در تجلی و ظهور و غلبه حق و آشکار شدن واقعیت ها است و اما در شدت و ضعفِ این ظهور و بروزِ حق، با هم متفاوت هستند. تجلی حق در رجعت، بیش از ظهور است و در قیامت به اوج خود می رسد.(2)
ب) امام جلوه نور خدا و مظهر کامل اسماء و صفات حسنای اوست؛ بنابراین در آیه نور می فرماید: «الله نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْض... فی بُیُوتٍ أَذِنَ الله أَنْ تُرْفَع...»(3) در منابع زیادی آمده است که مردی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) پرسید: مراد از این خانه ها چیست؟(خانه چه کسی است؟) حضرت فرمود: خانه پیامبران. ابابکر (با اشاره

-----------------

1- . «عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ الْجُعْفِیِّ، قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ الله یَقُولُ: إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا، وَ اسْتَغْنَی الْعِبَادُ عَنْ ضَوْءِ الشَّمْسِ، وَ صَارَ اللَّیْلُ وَ النَّهَارُ وَاحِداً، وَ ذَهَبَتِ الظُّلْمَهُ، وَ عَاشَ الرَّجُلُ فِی زَمَانِهِ أَلْفَ سَنَهٍ، یُولَدُ لَهُ فِی کُلِّ سَنَهٍ غُلَامٌ،...یَکْسُوهُ الثَّوْبُ فَیَطُولُ عَلَیْهِ کُلَّمَا طَالَ، وَ یَتَلَوَّنُ عَلَیْهِ أَیَّ لَوْنٍ شَاءَ»؛ (محمد طبری، دلائل الامامه، ص 454، ح 433. نزدیک به این مضمون در منابع بسیاری آمده است؛ از جمله شیخ طوسی، الغیبه، ص 468، فصل 8).
2- . علامه طباطبایی، المیزان، ج2، ص 106 تا 110 در شرح آیه 210 از سوره بقره.
3- . نور(24)، 35 و 36.

(١٤٩)

به خانه حضرت علی) پرسید: این خانه نیز از همان خانه هاست؟ فرمود: بله! بلکه از برترین آن هاست.(1)
اکنون می توان سرّ آغاز دعای عهد را با جمله «اللهمَ رَبَ النُّورِ الْعَظِیمِ...أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرَضُونَ» دریافت.
ج) با ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و حاکمیت تمام عیار توحید بر سراسر عالم، قطعاً وضعیت عالم دگرگون خواهد شد، آن چنان که شاید امروز نتوانیم به درستی آن را درک کنیم. قرآن می فرماید: «و اگر اهل شهرها و آبادی ها، ایمان می آوردند و تقوا پیشه می کردند، برکات آسمان و زمین را بر آن ها می گشودیم».(2)
مقام معظم رهبری (دام ظله العالی) در این باره می فرماید:
... آن وقت است که استعدادهای انسان ظهور خواهد کرد. هنوز این دانشی که بشر تا امروز پیدا کرده، در برابر استعدادهایی که خدا در وجود بشر گذاشته، صفر است. من، شاید یک وقتی گفته باشم و شما شنیده باشید. دانشمندانی که در این رشته های علمی متخصّصند و با همین واقعیت های واقعی و علمی سر و کار دارند، این نظریه را داده اند و این واقعیّت را کشف کرده اند که در وجود انسان، [توآن هایی است که هنوز استفاده نشده است.] اگر بشر بتواند پنجاه درصد از استعداد تمرکز را مورد استفاده قرار دهد، تمام این وسائل ارتباطی که در دنیا هست، بیکار و بیهوده می شود! ... امّا اگر آن پنجاه درصد از نیروی تمرکزی که در شما است، به کار بیافتد، می توانید با آن طرف دنیا، بدون این ارتباطات

-----------------

1- . «عن أنس بن مالک، و عن بریده، قالا: قرأ رسول الله: فِی بُیُوتٍ أَذِنَ الله أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ فقام إلیه رجل، فقال: أی بیوت هذه، یا رسول الله؟ قال: «بیوت الأنبیاء». فقام إلیه أبو بکر، فقال: یا رسول الله، هذا البیت منها؟ و أشار إلی بیت علی و فاطمه: قال: «نعم، من أفضلها»؛(سید هاشم بحرانی، البرهان، ج4، ص 76).
2- . اعراف(7)، 96.

(١٥٠)

تماس بگیرید و با هر کسی که می خواهید، در آن سوی کرهِ زمین حرف بزنید، فکرتان را بگویید، فکر او را تحویل بگیرید! این، نیروی انسان است! ما، این نیروها را کشف نکرده ایم! از این قبیل نیروها در وجود بشر زیاد است: «وَ فِیکَ انْطَوَی الْعَالَمُ الْأَکْبَر» این عالَمِ اکبر، آن روز باید بروز پیدا کند، و روز ظهورش، آن وقت است... .(1)
د) آری، در دوران غیبت نیز به میزانی که ایمان قوی تر و عمل صالح و خالصانه تری داشته باشیم، خانه و جامعه ما را خیر و برکت و رحمت بیشتری در بر خواهد گرفت.

-----------------

1- . فصل نامه علمی- ترویجی انتظار موعود، شماره 8، ص 5.

(١٥١)

جزء بیست و پنجم
جزء بیست و پنجم با آیات پایانی سوره فصلت؛ یعنی از آیه 47 این سوره آغاز می شود، سپس سوره های شوری، زخرف، دخان و جاثیه را در بر می گیرد. ادامه موضوعات سوره فصلت عبارت است از:
کم ظرفیت، ناسپاس و خوش خیال!؟(50)، آیات درونی و بیرونی برای پی بردن به حق(53).
سوره شوری از سوره های مکی است و 53 آیه دارد. برخی از موضوعات این سوره به شرح زیر است:
وحی از سوی مالک آسمان ها و زمین، ضرورت عالم خلقت(2 و 3)، استقامت و پایداری بر حق(15)، خودت انتخاب کن اما در عاقبتش بیاندیش(20)، در باغ های بهشت با هرچه که بخواهی خوش و خرم باش ای فرمانبردار حق!(22)، اجر رسالت(23)، چرا همه دعاهایمان مستجاب نمی شود؟!(27)، ریشه و سرچشمه گرفتاری ها در زندگی(30)، این آیه را با خطی خوانا به صورت تابلویی زیبا در خانه خود بیاویزیم(36)، «اسْتَجیبُوا لِرَبِّکُمْ مِنْ قَبْلِ أَن...»(47).
سوره زخرف با 89 آیه از سوره های مکی است و از جمله سُور حوامیم به شمار می آید، برخی از موضوعات آن عبارت است از:
به خاطر یک بی نماز درِ مسجد را نمی بندند(5)، از سرنوشت گذشتگان، چراغی برای انتخاب راه آینده خود بسازیم(7 به بعد)، پیوند بهار و معاد در سراسر قرآن(11)،

(١٥٢)

آداب سفر(13)، اگر ضعف ایمان مؤمنان نبود، خانه کافران را از طلا و نقره قرار می دادم «وَ الْآخِرَهُ عِنْدَ رَبِّکَ لِلْمُتَّقین» (33 تا 35)، اگر دلت از یاد خدا خالی شد، بدان...(36)، خط مشی مؤمنان(43 و 44)، آنان که ارزش را فقط در مال و ثروت می بینند!(51)، دوستان امروز، دشمنان فردا (67)، همه خوبی ها و لذت ها یک جا جمع شده!(70 و 71)، برخورد با جاهلان(89).
سوره دخان با 59 آیه از سوره های مکی است و آیات آغازین آن با سوره قدر هماهنگ است، برخی از موضوعات این سوره از این قرار است:
پس از دقیقه نود(12 و 13)، همه چیز را گذاشتند و رفتند، نه آسمان بر آن ها گریست و نه زمین!(25 به بعد)، هدفمند بودن خلقت(38 و 39)، غذای گنهکاران(43 به بعد).
سوره جاثیه با 37 آیه از سوره های مکی است و به موضوعات زیر می پردازد:
انجام خوبی ها، همه اش به سود خودت و ارتکاب بدی ها همه اش به ضرر خودت(15)، آیا مرگ و زندگی صالحان و فاسدان همانند هم است؟!(21)، مادی گرایان!(24)، نیم خیز و منتظر!(28)، اگر امروز او را فراموش کردی، فردا او نیز...(34).
برخی از آیات مهدویت در این جزء
ردیف|سوره|آیه|موضوع
76|شوری|24|قیام امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
77|=|41 و 42|انتقام امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از ظالمان
78|=|45|خواری دشمنان با قیام امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
79|=|61|نزول حضرت عیسی (علیه السلام) و قیام امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از نشانه های قیامت(تفاسیر اهل سنت)
80|=|66|ظهور
81|دخان|3 و 4|صاحب شب قدر

(١٥٣)

آیه منتخب:

نزول حضرت عیسی مسیح (علیه السلام):
((وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَهِ فَلا تَمْتَرُنَّ بِها وَ اتَّبِعُونِ هذا صِراطٌ مُسْتَقیم؛(1) و او [مسیح] سبب آگاهی بر روز قیامت است. (زیرا نزول عیسی (علیه السلام) گواه نزدیکی رستاخیز است) هرگز در آن تردید نکنید و از من پیروی کنید که این راه مستقیم است!))
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «کَیْفَ أَنْتُمْ إِذَا نَزَلَ ابْنُ مَرْیَمَ فِیکُمْ وَ إِمَامُکُمْ مِنْکُم؛ چگونه خواهید بود آنگاه که حضرت عیسی (علیه السلام) میان شما فرود آید؛ ولی امام و پیشوا از میان شما باشد» (حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)).(2)
امام صادق (علیه السلام):
مردم (اهل سنت) درباره اولی العزم و صاحبتان امیرالمؤمنین (علیه السلام) چه می گویند؟ راوی گفت: احدی را بر اولی العزم مقدم نمی دارند. حضرت فرمود: خداوند درباره حضرت موسی (علیه السلام) می فرماید: «وَ کَتَبْنا لَهُ فِی الْأَلْواحِ مِنْ کُلِّ شَیْء مَوْعِظَهً»(3) و نگفت: «وَ کَتَبنا لهُ فِی الالواحِ کلَّ شئٍ مَوعِظهً»(4) و درباره حضرت عیسی (علیه السلام) فرمود: «وَ لِأُبَیِّنَ لَکُمْ بَعْضَ الَّذِی تَخْتَلِفُونَ فِیهِ»(5) و نگفت: «و لِاُبینَ لکم کلَّ شئٍ» ولی درباره امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: «قُلْ کَفی بِالله شَهِیداً بَیْنِی وَ بَیْنَکُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ»(6) و فرمود: «وَ لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلَّا فِی کِتابٍ مُبِینٍ» و تمام علم

-----------------

1- . زخرف(43)، 61.
2- . ابی عبد الله بخاری، صحیح بخاری، ج2 ص 256، چاپ دارالمعرفه، بیروت؛ علی اربلی، کشف الغمه، ج2، ص 479، باب 7 فی بیان انه یصلی بعیسی.
3- . اعراف(7)، 145.
4- . یعنی: با «من» تبعیض آمده است و بعضی از آنچه که موعظه است، به او داده شد.
5- . زخرف(43)، 63.
6- . یعنی: «من» تبعیض ندارد و تمام علم کتاب به ایشان داده شده است.

(١٥٤)

این کتاب نزد اوست.(1)
نکته ها:
الف) از مسلمات میان امت اسلام، نزول حضرت عیسی (علیه السلام) و اقتدای در نماز به حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است.(2) و این امر بیانگر برتری حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نسبت به ایشانست.
ب) از اعتقادات مشترک میان امت اسلام و مسیحیت، نزول حضرت عیسی (علیه السلام) است و یکی از اسرار و حکمت های زنده نگه داشتن حضرت عیسی (علیه السلام) این است که با اقتدای به حضرت مهدی (علیه السلام) و دعوت از بشریت به ویژه جمعیت میلیاردی مسیحیت در ایمان آوردن به حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) سبب می شود تا بسیاری از مردم هدایت شوند و به وی ایمان آورند.

-----------------

1- . نور الثقلین، ج4، ص 611.
2- . ر.ک: عروسی حویزی، تفاسیر اهل سنت در شرح آیه نساء و همین آیه و همچنین شرح های صحیح بخاری در ادامه روایت بالا.

(١٥٥)

جزء بیست و ششم:
جزء بیست و ششم سوره های احقاف، محمد،فتح، حجرات، ق و ذاریات تا آیه سی ام را در برمی گیرد.
سوره احقاف هفتمین و آخرین سوره از سوره های حوامیم است که براساس ترتیب چینش قرآنی پشت سر هم قرار گرفته اند. این سوره 35 آیه دارد و از سوره های مکی است، نام آن برگرفته از نام سرزمین قوم عاد است و به معنای شن های روانی است که در اثر وزش باد جابه جا می شوند و به شکل های گوناگونی در می آیند، برخی از موضوعات مهم این سوره عبارت است از:
خط مشی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)(9)، اگر این چنین هستید، هیچ غمی نداشته باشید(13)، سفارش الهی به پدر و مادر و بهترین دعای فرزند(15)، فرزند ناخلف(17)، سرانجام لذت گرایی و به دنبال خواهش های نفسانی بودن(20).
سوره محمد که نام دیگر آن قتال است، از سوره های مدنی است و 38 آیه دارد. رویکرد اصلی این سوره دفاع جانانه از حق، مبارزه با ستمگران و بیان ویژگی های باند نفاق است، برخی از موضوعات آن به شرح زیر است:
این یا آن؟ در عاقبتش بیاندیش، آنگاه انتخاب کن(1 تا 3)، سودی سرشار با معامله جان خود با خدا(4 تا 6)، سنت الهی و وعده یاری(7)، خوب است این آیه را به همراه ترجمه آن در مساجد، تکیه ها و خانه های خود نصب کنیم و پیوسته مورد توجه داشته باشیم(12)، گلایه خداوند و تدبر نکردن در قرآن(24)، از ترفند های مهم

(١٥٦)

شیطان(25)، بزدلان(35)، بخل و کوته نظری(38).
سوره فتح نیز مدنی است و 29 آیه دارد. مساله جلوگیری مشرکان از انجام عمره و ماجرای بیعت رضوان و صلح حدیبیه مطرح شده است و برخی از نکات مهم این سوره به قرار زیر است:
آرامشی بی مانند برای مؤمنان(4)، بیعت با خدا از راه بیعت با رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)(10)، بیعت شجره و آثار و برکت های بی مانند(18 به بعد)، دین اسلام، دین واحد جهانی خواهد شد(28).
سوره حجرات یا سوره اخلاق و آداب از سوره های مدنی است و هجده آیه دارد. این سوره از نکته های اخلاقی لبریز است که برخی از آن ها به شرح زیر است:
آداب برخورد با حجت الهی(1 به بعد)، اگر کسی خبری برای شما آورد...(6)، اگر دو گروه از مؤمنان به جنگ با یکدیگر برخیزند، تکلیف دیگران چیست؟(10)، «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَه»(10)، تمسخر، عیب جویی و دیگری را با لقب زشت صدا زدن جزء اخلاق رذیله است(11)، آیا حاضرید گوشت برادر مرده خود را بخورید؟ پس چرا...؟(12)، ملاک برتری انسان نزد خدا(13)، تفاوت اسلام و ایمان(14 به بعد).
سوره ق مکی است و 45 آیه دارد و دور محور معاد می چرخد، بخشی از مضامین این سوره به شرح زیر است:
دردی که هیچ دوایی ندارد(19)، آنگاه که باید باز بود، بسته بود!؟(22)، سیر شدی؟(30)، با چه قلبی آمده ای؟ منیب یا...؟(33).
سوره ذاریات مکی است و شصت آیه دارد، نمونه ای از موضوعات این سوره عبارت است از:
سحرخیزان(17 و 18)، مژده ای باور نکردنی!(28).

(١٥٧)

برخی از آیات مهدویت در این جزء
ردیف|سوره|آیه|موضوع
80|محمد|4|وضعیت جهان پس از ظهور
81|فتح|25|دلیل غیبت
82|=|28|حکومت واحد جهانی إسلام
83|ق|41 و 42|ندای آسمانی
آیه منتخب:
نشانه های قیامت:
((فَهَلْ یَنْظُرُونَ إِلاَّ السَّاعَهَ أَنْ تَأْتِیَهُمْ بَغْتَهً فَقَدْ جاءَ أَشْراطُها فَأَنَّی لَهُمْ إِذا جاءَتْهُمْ ذِکْراهُمْ؛(1) آیا آن ها [کافران] جز این انتظاری دارند که قیامت ناگهان فرا رسد (آن گاه ایمان آورند)، در حالی که هم اکنون نشانه های آن آمده است اما هنگامی که بیاید، تذکّر (و ایمان) آن ها سودی نخواهد داشت!))
امام علی (علیه السلام) می فرمایند:
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بیان کردند که پیش از قیامت ده(نشانه) خواهد بود که چاره ای از آن نیست: سفیانی، دجال، دابه، خروج حضرت قائم، طلوع خورشید از مغرب، نزول حضرت عیسی (علیه السلام)، خسفی در مشرق و خسفی در جزیره العرب و آتشی که از انتهای عدن خارج می شود و مردم را به سوی محشر می فرستد.(2)

-----------------

1- . محمد(47)، 18.
2- . «عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ قَالَ قَالَ رَسُولُ الله: عَشْرٌ قَبْلَ السَّاعَهِ لَا بُدَّ مِنْهَا السُّفْیَانِیُّ وَ الدَّجَّالُ وَ الدُّخَانُ وَ الدَّابَّهُ وَ خُرُوجُ الْقَائِمِ وَ طُلُوعُ الشَّمْسِ مِنْ مَغْرِبِهَا وَ نُزُولُ عِیسَی وَ خَسْفٌ بِالْمَشْرِقِ وَ خَسْفٌ بِجَزِیرَهِ الْعَرَبِ وَ نَارٌ تَخْرُجُ مِنْ قَعْرِ عَدَنَ تَسُوقُ النَّاسَ إِلَی الْمَحْشَر»؛(شیخ طوسی، کتاب الغیبه، ص 436، فصل 7، ذکر طرف من العلامات).

(١٥٨)

نکته ها:
الف) از زمان بعثت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) خدا تا پایان دنیا با عنوان دوره «آخرالزمان» یاد می شود که طبعاً هرچه زمان می گذرد و به قیامت نزدیک تر می شویم، اتصاف زمان به آخرالزمان پررنگ تر می شود.
ب) در روایت های زیادی برای ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و همچنین برپایی قیامت نشانه هایی بیان شده است، اولی را «علائم ظهور» و دومی را «اشراط الساعه» می نامندو نسبت بین این نشانه ها عموم و خصوص مطلق است، یعنی همه نشانه های ظهور، نشانه های قیامت هم به شمار می آید؛ ولی قیامت، نشانه های اختصاصی نیز دارد که پس از ظهور اتفاق می افتد و به ظهور ارتباطی ندارد.
ج) در روایت های فریقین، ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و نزول حضرت عیسی (علیه السلام) به عنوان اشراط الساعه و نشانه های قیامت بیان شده، البته این امر به این معنا نیست که ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در پایان دنیا اتفاق می افتد و با ظهور ایشان قیامت برپا می شود؛ زیرا پایان یک امر، نسبی است و بعثت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و معجزه «شقّ القمر» نیز از نشانه های قیامت یاد شده است.(1) بر اساس روایات، دوران حاکمیت عدل جهانی یک دوره طولانی است.
مقام معظم رهبری(دام ظله) می فرمایند:
من، بارها این را گفته ام. بعضی خیال می کنند حضرت که آمدند، آخر دنیا است! نه، تازه شروع دنیا و شروع تاریخ بشریّت، آن وقت است! این مدّتی که از عمر بشریّت گذشته، چند هزار سالی است که بشر در این سنگلاخ ها و در این بیابان ها و کویرهای وحشت ناک، همین طور سینه خیز و با زحمت رفته تا خودش را به جادهِ اتوبانِ وسیعِ عریضِ آسفالته برساند و از آنجا

-----------------

1- . سید هاشم بحرانی، تفسیر البرهان، ج 5، ص 214، در شرح سوره قمر(54)، 1؛ ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج21، ص 449، در شرح سوره محمد(47)، 18.

(١٥٩)

زندگی تاریخی خود را تازه شروع کند. آن جاده را حضرت افتتاح می کنند. حرکت تاریخی انسان، آن وقت است.(1)
د) در بیانات رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) موارد زیادی از نشانه های مشترک بین ظهور و قیامت، بیان شده است که برخی از آن ها عبارت است از: ضایع کردن نماز، گرم شدن بازار دین فروشی، به دنبال خواسته های نفسانی بودن، تغییر ارزش ها(معروف، منکر و منکر معروف می شود)، ریاست زنان،(2) دروغ گویی زرنگی تلقی می شود، پرداخت زکات ضرر به شمار می آید، ظلم فرزندان به پدر و مادر، ورود زنان به همراه مردان به بازار کار، رواج ناشکری و کفران نعمت، فخرفروشی در لباس، شبیه شدن مردان به زنان و زنان به مردان، رواج ربا و رشوه، زیاد شدن طلاق، جاری نشدن حد، زیاد شدن ساز و آواز، به حج رفتن برای تفریح و تجارت و... .(3)

-----------------

1- . فصل نامه علمی- ترویجی انتظار، شماره 8، ص5.
2- . یعنی با وارد کردن زن به مشاغل و مسئولیت های به ظاهر جذاب و سودآور، او را از وظیفه مهم، حساس و بی بدیلش یعنی تربیت فرزند باز می دارند و فرزندان به جای اینکه در دامن پر مهر مادر تربیت شوند، در مهدها بزرگ می شوند. انسان از دامن مادر به معراج می رود و شخصیت های امین و قوی کسانی بوده اند که مادری لایق و پاکدامن داشته اند و در دامن او تربیت یافته اند.
3- . مجلسی، بحار، ج6، ص 306.

(١٦٠)

جزء بیست و هفتم:
جزء بیست و هفتم سوره های ذاریات از آیه 31 به بعد، طور، نجم، قمر، الرحمن، واقعه، و حدید را در برمی گیرد.
برخی از موضوعات سوره ذاریات عبارت است از:
«فَفِرُّوا إِلَی الله»(50)، هدف از خلقت انسان و أجنِّه(56).
سوره طور مکی است و 49 آیه دارد و به موضوعات زیر می پردازد:
پنج سوگند برای بیان یک حقیقت(1 به بعد)، سوخت آتش جهنم، همان گناه انسان در دنیاست(16).
سوره نجم بنابر چینش سوره های قرآن، سومین سوره از سوره های سجده دار است که آیه پایانی آن سجده دارد. این سوره مکی است و دارای 62 آیه می باشد، از جمله موضوعات آن می توان به موارد زیر اشاره کرد:
عصمت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) (3)، بالاترین بیان در شأن و عظمت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)(7 تا 9)، مشروط بودن شفاعت به اذن الهی(26)، خدا نکند ما این گونه باشیم!(29 و 30)، خودستایی!؟(32)، «لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعی»(39)، اگر باور دارید که حقیقت این است، پس «فَاسْجُدُوا لِلَّهِ وَ اعْبُدُوا »(42 به بعد).
نام پنجاه و چهارمین سوره قرآن، قمر است و 55 آیه دارد. از جمله موضوعات آن عبارت است از:
معجزه بزرگ دو نیم شدن ماه(1)، چه صحنه دلخراشی!(48)، چه عظمت و

(١٦١)

شکوهی!«فی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلیکٍ مُقْتَدِرٍ»(55).
سوره الرحمن و به عبارت دیگر، سوره رحمت و نعمت از سوره های مکی است و 78 آیه دارد. جمله زیبای«فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ» 31 بار در این سوره تکرار شده است. برخی از موضوعات آن به شرح زیر است:
برنامه ریزی دقیق و حساب شده برای کمال انسان پیش از خلقت انسان(1 به بعد)، همه هستی فرمانبردار حق است، پس تو هم این گونه باش(5 به بعد)، روزی که نمی توان جرم را پنهان کرد(41) .
سوره واقعه با 96 آیه مکی است و همانطور که از نامش پیداست، به واقعه سخت قیامت می پردازد و با تقسیم انسان ها به سه دسته، به بیان ویژگی های هر یک می پردازد که نمونه ای از موضوعات آن را در ذیل شاهد خواهید بود:
روزی که عده ای را سربلند و عده دیگر را سرافکنده می کند(3)، در کدام دسته از این سه گروه قرار داریم؟(7 تا 10)، خوشگذرانی کار دستشان داد(45)، توحید را در زراعت بنگر(63)، آیا درباره آبی که می نوشید تا به حال اندیشیده اید؟(68)، چه قسم بزرگی!(75)، غواصان دریای بی پایانِ معارف قرآن(77 به بعد)، امان از آن وقتی که به گلویمان برسد!(83).
سوره حدید از جمله سوره های «مسبحات»(1) است که 29 آیه دارد و مدنی است، این سوره آیاتی برای ژرف اندشان در بر دارد که می توان از موضوعات در آن به موارد زیر اشاره کرد:
خوبی و خوب بودن هر چه سخت تر باشد، ارزشمند تر است(10)، آنان که در گردنه های زندگی مانده اند، یاری کن تا...(11)، روزی که فقط با نور می توان حرکت کرد، حال اگر...(12 تا 15)، پس کی می خواهی عوض شوی؟!(16)، مبدأ و معاد در

-----------------

1- . مسبحات سوره هایی است که با" سبح للَّه" یا" یسبح للَّه" آغاز می شود و آن پنج سوره است: حدید، حشر، صف، جمعه و تغابن.

(١٦٢)

آیینه بهار(17)، شگفتا از این مقام وصف ناپذیر(19)، مسابقه ای با جایزه بی مانند(21)، حقیقت زهد(23)، آثار تقوا در همین دنیا(28)، مراقب باش تا راه به دست آوردن او را گم نکنی!(29).
برخی از آیات مهدویت در این جزء
ردیف|سوره|آیه|موضوع
84|الرحمن|41|ویژگی دوران ظهور
85|حدید|16|وظایف منتظران
86|=|17|احیاء عالم با عدالت مهدوی
87|=|19|جایگاه منتظران
آیه منتخب(1):
منتظران! به هوش باشید:
((أَ لَمْ یَأْنِ لِلَّذینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ الله وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَ لا یَکُونُوا کَالَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلُ فَطالَ عَلَیْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ کَثیرٌ مِنْهُمْ فاسِقُون. اعْلَمُوا أَنَّ الله یُحْیِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها قَدْ بَیَّنَّا لَکُمُ الْآیاتِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُون؛(1) آیا وقت آن نرسیده است که دل های مؤمنان در برابر ذکر خدا و آنچه از حقّ نازل کرده است، خاشع گردد؟! و مانند کسانی نباشند که در گذشته به آن ها کتاب آسمانی داده شد، سپس زمانی طولانی بر آن ها گذشت و قلب هایشان قساوت پیدا کرد و بسیاری از آن ها گنهکارند! بدانید خداوند زمین را پس از مرگ آن زنده می کند! ما آیات (خود) را برای شما بیان کردیم، شاید اندیشه کنید!))

-----------------

1- . حدید(57)، 16و 17.

(١٦٣)

امام صادق (علیه السلام) می فرماید:
آیه «ألَمْ یَأْنِ...» درباره مردم زمان غیبت نازل شده است و مراد از «امد» زمان غیبت است. سپس فرمود: آیا نشنیده ای قول خداوند را که می فرماید: «اعْلَمُوا أَنَّ الله..» یعنی با عدالت حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) آن را زنده می کند بعد مردنش به وسیله ظلم و ستم پیشوایان گمراه. (1)
نکته ها:
الف) تعبیر «أَ لَمْ یَأْنِ» که به معنای «آیا وقت آن نرسیده است» می باشد، در واقع گلایه و هشداری به امت اسلام است نسبت به وعده ای که به آنان داده شده است تا مبادا همان راهی را بروند که اهل کتاب رفتند: «فَطالَ عَلَیْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ کَثیرٌ مِنْهُمْ فاسِقُون».
ب) دلیل اینکه اهل کتاب و به عبارت دیگر «منتظران خاتم الانبیاء» با تحقق وعده الهی نه فقط ایمان نیاوردند بلکه «هنگامی که این کتاب و پیامبری را که از پیش شناخته بودند نزد آن ها آمد، به او کافر شدند»(2) این موارد را می توان اشاره کرد:
- حسادت؛(3)
- دلبستگی و حرص شدید نسبت به دنیا؛(4)
- جهل درباره معیار حق و باطل بودن حجت خدا و تعیین تکلیف برای او؛(5)

-----------------

1- . «عن أَبِی عَبْدِ الله جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ أَنَّهُ قَالَ: نَزَلَتْ هَذِهِ الْآیَهُ الَّتِی فِی سُورَهِ الْحَدِیدِ «وَ لَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ ...» فِی أَهْلِ زَمَانِ .. وَ قَالَ إِنَّمَا الْأَمَدُ أَمَدُ الْغِیبَهِ ثُمَّ قَالَ: أَ لَا تَسْمَعُ قَوْلَهُ تَعَالَی فِی الْآیَهِ التَّالِیَهِ لِهَذِهِ الْآیَهِ «اعْلَمُوا أَنَّ الله یُحْیِ الْأَرْضَ ...» أَیْ یُحْیِیهَا الله بِعَدْلِ الْقَائِمِ عِنْدَ ظُهُورِهِ بَعْدَ مَوْتِهَا بِجَوْرِ أَئِمَّهِ الضَّلَالِ»؛ (ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص 24 و 25).
2- . بقره(2)، 89.
3- . همان، 90.
4- . همان، 96.
5- . همان، 97 و 98.

(١٦٤)

- برخورد ابزاری با دین و پذیرش سلیقه ای آن و... ؛(1)
- خود برتر بینی و روحیه استکباری.(2)
ج) پیام آیه شریفه این است که ای «منتظران خاتم الاوصیاء»! شما مانند «منتظران خاتم الانبیاء» نباشید: «فَلَمَّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا کَفَرُوا بِه».
بنابراین، باید یکی از مهم ترین دغدغه های منتظران، «آسیب شناسی جامعه منتظر» باشد و با عبرت گرفتن از جوامع منتظرِ پیشین، خود را از این آسیب ها در امان نگه دارند و با تمام وجود برای یاری امام خود آماده باشند.
د) در یک جمله می توان گفت که وظیفه منتظرانِ امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از دیدگاه این آیه، این است که «أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ الله وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ» باشند، هرگز از یاد خدا و توجه به او و پیروی از آنچه که خداوند از آنان خواسته، غفلت نکنند، با تمام وجود مراقب باشند که توجه به جسم، آن ها را از توجه به روح و روان و توجه به دنیا، آن ها را از توجه به آخرت، و توجه به خَلقِ خدا و چشم و هم چشمی ها آن ها را از توجه به خالق خویش باز ندارد و حق محوری اساس کارشان باشد.
ه-) امام برای احیا، عمران و آبادی عالم می آید(یُحْیِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها) و برخورد قهرآمیز او نیز علیه مستکبران و در جهت رهایی بشر و احیای عالم است. با ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، دل هایی که با گناه و محبت دنیا مرده، با یاد خدا و معرفت توحیدی و بندگی خالصانه زنده و سرسبز می شود.

-----------------

1- . همان، 91.
2- . همان، 94.

(١٦٥)

آیه منتخب(2):
جایگاه انتظار و پاداش عظیم منتظران:
((وَ الَّذینَ آمَنُوا بِالله وَ رُسُلِهِ أُولئِکَ هُمُ الصِّدِّیقُونَ وَ الشُّهَداءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَ نُورُهُمْ وَ الَّذینَ کَفَرُوا وَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا أُولئِکَ أَصْحابُ الْجَحیم؛(1) کسانی که به خدا و رسولانش ایمان آوردند، صدّیقین و شهدا نزد پروردگارشان هستند. برای آنان است پاداش (اعمال) شان و نور (ایمان) شان و کسانی که کافر شدند و آیات ما را تکذیب کردند، آن ها دوزخیانند)).
منهال قصاب می گوید:
به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم از خداوند بخواهید تا شهادت را روزیم کند. پس ایشان فرمود: مؤمن شهید است. سپس این آیه را تلاوت نمودند: «وَ الَّذینَ آمَنُوا بِالله وَ رُسُلِهِ...».(2)
حارث بن مغیره می گوید:
محضر امام باقر (علیه السلام) بودیم، پس فرمود: کسی از شماها که آگاه به این امر(ظهور حضرت قائم) و چشم به راه آن باشد و در این کار خیر و نیکی را در نظر بگیرد، به خدا قسم همانند کسی است که در رکاب حضرت قائم با شمشیر جهاد کرده است؛ سپس فرمود: بلکه به خدا قسم همانند کسی است که با شمشیر در رکاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) جهاد نموده است؛ سپس فرمود: بلکه به خدا قسم همانند کسی است که با رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در خیمه اش به شهادت رسیده باشد و در کتاب خدا درباره شما(منتظران) آیه ای

-----------------

1- . حدید(57)، 19.
2- . «عَنْ مِنْهَالٍ الْقَصَّابِ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ الله ادْعُ الله أَنْ یَرْزُقَنِی الشَّهَادَهَ فَقَالَ الْمُؤْمِنُ شَهِیدٌ ثُمَّ تَلَا وَ الَّذِینَ آمَنُوا بِالله وَ رُسُلِهِ أُولئِکَ هُمُ الصِّدِّیقُونَ وَ الشُّهَداءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَ نُورُهُمْ»؛(استرآبادی، تأویل الآیات الظاهره، ص 639).

(١٦٦)

است. عرض کردم: کدام آیه(در مورد ماست؟) فدای شما شوم! فرمود: قول خداوند که می فرماید: «وَ الَّذینَ آمَنُوا بِالله وَ رُسُلِهِ...» سپس فرمود: به خدا قسم شما نزد پروردگارتان صادق و شهید گشته اید.(1)
راوی می گوید: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: فدای شما شوم! سنّم زیاد شده است(پیر شده ام) و استخوان هایم سست گشته و اجلم نزدیک شده است و می ترسم پیش از اینکه این امر(ظهور حق) را درک کنم، مرگم فرا رسد.حضرت به من فرمود: ای ابا حمزه! آیا نظرت این است که فقط هر کسی که (در راه خدا) کشته شود، شهید است؟ عرض کردم: بله فدای شما شوم. پس فرمود: ای ابا حمزه! کسی که به ما ایمان آورد و سخن ما را تأیید کند و منتظر امر ما باشد، همانند کسی است که زیر پرچم حضرت قائم کشته شود؛ بلکه به خدا قسم (مثل این است که) زیر پرچم رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)(کشته شود).(2)
نکته ها:
الف) واژه «صِدِّیق» از ریشه صدق، صیغه مبالغه و به معنای کسی است که هرگز دروغ نمی گوید، و صدق برای او ملکه شده است و صداقت و راستی، اعتقاد،

-----------------

1- . «عَنِ الْحَارِثِ بْنِ الْمُغِیرَهِ قَالَ کُنَّا عِنْدَ أَبِی جَعْفَرٍ فَقَالَ الْعَارِفُ مِنْکُمْ هَذَا الْأَمْرَ الْمُنْتَظِرُ لَهُ الْمُحْتَسِبُ فِیهِ الْخَیْرَ کَمَنْ جَاهَدَ وَ الله مَعَ قَائِمِ آلِ مُحَمَّدٍ بِسَیْفِهِ ثُمَّ قَالَ بَلْ وَ الله کَمَنْ جَاهَدَ مَعَ رَسُولِ الله ص بِسَیْفِهِ ثُمَّ قَالَ بَلْ وَ الله کَمَنْ اسْتُشْهِدَ مَعَ رَسُولِ الله ص فِی فُسْطَاطِهِ وَ فِیکُمْ آیَهٌ مِنْ کِتَابِ الله قُلْتُ وَ أَیُّ آیَهٍ جُعِلْتُ فِدَاکَ قَالَ قَوْلُ الله عَزَّ وَ جَلَ وَ الَّذِینَ آمَنُوا بِالله وَ رُسُلِهِ أُولئِکَ هُمُ الصِّدِّیقُونَ وَ الشُّهَداءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَ نُورُهُمْ ثُمَّ قَالَ صِرْتُمْ وَ الله صَادِقِینَ شُهَدَاءَ عِنْدَ رَبِّکُمْ»؛ (استرآبادی، تأویل الآیات الظاهره، ص 640).
2- . «مَا رَوَاهُ صَاحِبُ کِتَابِ الْبِشَارَاتِ مَرْفُوعاً إِلَی الْحُسَیْنِ بْنِ أَبِی حَمْزَهَ عَنْ أَبِیهِ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ الله جُعِلْتُ فِدَاکَ قَدْ کَبِرَ سِنِّی وَ دَقَّ عَظْمِی وَ اقْتَرَبَ أَجَلِی وَ قَدْ خِفْتُ أَنْ یُدْرِکَنِی قَبْلَ هَذَا الْأَمْرِ الْمَوْتُ قَالَ فَقَالَ لِی یَا أَبَا حَمْزَهَ أَ وَ مَا تَرَی الشَّهِیدَ إِلَّا مَنْ قُتِلَ قُلْتُ نَعَمْ جُعِلْتُ فِدَاکَ فَقَالَ لِی یَا أَبَا حَمْزَهَ مَنْ آمَنَ بِنَا وَ صَدَّقَ حَدِیثَنَا وَ انْتَظَرَ أَمْرَنَا کَانَ کَمَنْ قَتَلَ تَحْتَ رَایَهِ الْقَائِمِ بَلْ وَ الله تَحْتَ رَایَهِ رَسُولِ الله»؛(همان).

(١٦٧)

نیت، گفتار و عملش را در بر گرفته است و با عملش، گفتارش را تأیید می کند.(1) «شُهَداءُ» جمع شهید و از ماده شهود و در لغت به معنای «حضور همراه مشاهده» می باشد و به دو معنی آمده است:
1. شاهد و گواه(2)
2. کسی که در راه خداوند جانش را تقدیم کند؛ چرا که در میدان مبارزه علیه باطل حضور می یابد و با جان فشانی خود حقانیت حق را تصدیق می کند.(3)
ب) قرار گرفتن تعبیر «الصِّدِّیقُونَ» وَ «الشُّهَداءُ» در کنار یکدیگر و مطلق بودنِ «أَجْرُهُمْ» و «نُورُهُمْ » بیانگر بزرگی جایگاه و اجر و پاداش افراد مورد نظر در آیه شریفه است.
ج) این آیه شریفه، از دو جریان سخن می گوید که در طول تاریخ
یکی، در پی احیای حق و عدالت و دیگری، به دنبال خاموش کردن آن بوده اند: جریان هابیل و قابیل، جریان حق و باطل، جریان مؤمنان و مستکبران.
در این میان، کسانی که زیر فشارهای سنگینِ مستکبران، تسلیم نمی شوند و با صبر و استقامت و با جان و مال خود به دفاع از حق بر می خیزند، «صِدِّیق» و «شَهید» خواهند بود و خداوند پاداش بزرگی برای آن ها در نظرگرفته است.
ه-) سخت ترین فشارها و تهدیدات بر مؤمنان، و بالاترین جاذبه های مادی در دور کردن آن ها از حق، در مصاف نهایی حق و باطل خواهد بود چه در دوران غیبتِ رهبر این قیام و چه در دوران ظهور او. بنابراین، باید مؤمنان در تشخیص درست و به موقع حق و در پایبندی به آن به داد یکدیگر برسند «یکدیگر را به حق سفارش کرده

-----------------

1- . راغب اصفهانی، مفردات، ص 479، واژه صدق.
2- . بقره(2)، 282؛ نحل(16)، 84 و 89 و... .
3- . نساء(4)، 69. در قرآن واژه شهید بیشتر درباره شاهد و گواه به کار رفته است و از شهادت با تعابیری مانند: «قُتِلُوا فی سَبیلِ الله» و«وَ مَنْ یُقاتِلْ فی سَبیلِ الله فَیُقْتَلْ أَوْ یَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتیهِ أَجْراً عَظیما»، یاد شده است.

(١٦٨)

و یکدیگر را به شکیبایی و استقامت توصیه نمایند!»(1)
به همین دلیل است که فرمود: «ای علی! شگفت انگیزترین ایمان و با عظمت ترین یقین از آن مردمانی است در آخر الزمان که پیامبرشان را ندیده اند و حجت (و امامشان) نیز غایب است؛ اما به سیاهی(نوشته های) روی سفیدی(کاغذ) ایمان آورده اند».(2)
یعنی هرچند خود ما را ندیده اند اما با شنیدن سخنان ما و عمل به آن دارای ایمانی راسخ و استوار خواهند بود.
آری، پایبندی به حق، هرچه دشوارتر باشد، ارزش بیشتری خواهد داشت. در دورانی که چشم و هم چشمی ها دین و ایمان ها را بر باد داده است؛ نفسانیات، شهوترانی ها، شرکت در مسابقات رفاه و تجمل برنده شدن در این مسابقه، فکر همه را به خود مشغول کرده است، مراقبت دل از قساوت و پیروی کردن از قرآن و عترت، هنر است و راز مقام والای منتظران راستین نیز در همین حقیقت نهفته است.
امام سجاد (علیه السلام) فرمود: «کسی که در دورانِ غیبتِ قائم ما، بر ولایتمان ثابت قدم باشد، اجر و پاداش هزار شهید از شهدای بدر و احد را خواهد داشت».(3)

-----------------

1- . «وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ»؛ (عصر(103)، 3).
2- . «أَنَّ رَسُولَ الله قَالَ لَهُ یَا عَلِیُّ وَ اعْلَمْ أَنَّ أَعْجَبَ النَّاسِ إِیمَاناً وَ أَعْظَمَهُمْ یَقِیناً قَوْمٌ یَکُونُونَ فِی آخِرِ الزَّمَانِ لَمْ یَلْحَقُوا النَّبِیَّ وَ حَجَبَتْهُمُ الْحُجَّهُ فَآمَنُوا بِسَوَادٍ عَلَی بَیَاضٍ»؛(شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ، ص288، باب 25، ح 8).
3- . «عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ سَیِّدُ الْعَابِدِینَ: مَنْ ثَبَتَ عَلَی مُوَالاتِنَا فِی غَیْبَهِ قَائِمِنَا أَعْطَاهُ الله عَزَّ وَ جَلَّ أَجْرَ أَلْفِ شَهِیدٍ مِنْ شُهَدَاءِ بَدْرٍ وَ أُحُدٍ»؛(همان، ص 323ع باب 31، ح 7).

(١٦٩)

جزء بیست و هشتم:
جزء بیست و هشتم سوره های مجادله، حشر، ممتحنه، صف، جمعه، منافقون، تغابن، طلاق و تحریم را در برگرفته و نکته جالب توجه این است که همه سوره های این جزء مدنی است.
سوره مجادله 22 آیه دارد که برخی موضوعات آن به شرح زیر است:
عالم محضر خداست(7)، سفارش هایی درباره نجوا کردن و درگوشی سخن گفتن(7 تا 10)، چه کنیم خداوند به ما وسعت در زندگی و عزت و سربلندی عطا کند؟(11)، آیه ای که فقط یک نفر به آن عمل کرد(12 و 13)، دوستی با دشمنان خدا و رسول، با ایمان سازگاری ندارد هر چند پدر و فرزندت باشند!(22).
سوره حشر دارای 24 آیه است و به موضوعات زیر می پردازد:
عبرتی برای خردمندان(2)، بزرگداشت کسانی که هیچ کینه ای از هیچ مؤمنی در دل ندارند(10)، «وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ» (18)، اگر این قرآن بر کوه نازل می شد!(21).
سوره ممتحنه سیزده آیه دارد و مضامین مختلفی را در برمی گیرد؛ از جمله:
آنگاه که «مؤمنان راه را گم کنند!(1)، ساده لوح نباشید(2)، آنچه که روز قیامت به درد نمی خورد(3)، خط مشی ابراهیم (علیه السلام) و همراهانش(4)، سیاست خارجی از دیدگاه قرآن(8 و 9)، بیعت زنان با رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)(12).
سوره صف چهارده آیه دارد که از موضوعات آن می توان به موارد زیر اشاره

(١٧٠)

کرد:
چرا سخنی می گویید که خود عمل نمی کنید(2 و 3)، کسانی که خدا آنان را دوست دارد(4)، پروژه پیچیده دشمنان در حق ستیزی(8)، نقش بر آب شدن همه توطئه های دشمنان و حاکمیت جهانی اسلام(9)، تجارتی الهی (10 به بعد)، در پرونده ما چیزی با عنوان یاری حق ثبت شده است؟(14).
سوره جمعه دارای 11 آیه است و به موارد زیر اشاره می کند:
کتاب خدا را بخوانیم و عمل نکنیم همانند دراز گوشی خواهیم بود که کتاب حمل می کند(5)، چرا عده ای از مرگ گریزانند؟(7)، رها کردن داد و ستد به هنگام نماز(9)، معامله ای کودکانه!(11).
سوره منافقون یازده آیه دارد که از موضوعات آن عبارت است از:
هشدار به امت اسلام نسبت به باند نفاق(1 به بعد)، گناهی که حتی استغفار رسول خدا هم برای آن اثری ندارد(6)، هرگز به نماز نگوییم کار دارم!(9).
سوره تغابن دارای هجده آیه است، و درباره موار زیر سخن می گوید:
او سنگ تمام گذاشته، این شما هستید که...(2 و 3)، روزی که زیان و ضررها آشکار می شود(9)، تو صادقانه بیا، بقیه اش با ما(11)، مراقب اطرافیانتان باشید(14)، کاهی بدهید در برابرش کوهی می دهد(17).
سوره طلاق دوازده آیه دارد که از موضوعات آن می توان به این موارد اشاره کرد:
سفارشی درباره همسران(6)، اگر مشکل مالی دارید، انفاق کنید تا...(7)، سرانجام سرپیچی از فرمان حق(8 تا 10).
سوره تحریم در برگیرنده دوازده آیه است که به موضوعات زیر می پردازد:
همسرانی قدرناشناس!(1 به بعد)، از کجا فهمیدی که من...؟(3)، خود و خانواده خود را از آتش عذاب الهی نگه دارید(6)، توبه نصوح(8)، در بهترین شرایط می توان بدترین شد و در بدترین شرایط می توان بهترین شد(10 تا 12).

(١٧١)

برخی از آیات مهدویت در این جزء
ردیف|سوره|آیه|موضوع
88|صف|8 و9|مهدی ستیزان و حکومت واحد جهانی اسلام
89|=|13|مژده ظهور
آیه منتخب:
اشتیاق و آرزوی یاری حضرت قائم:
((...وَ مَنْ یَتَّقِ الله یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً. وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی الله فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ الله بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ الله لِکُلِّ شَیْء قَدْراً؛(1) و هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند کار را بر او آسان می سازد! و او را از جایی که گمان ندارد، روزی می دهد و هر کس بر خدا توکّل کند، کفایت امرش را می کند. خداوند فرمان خود را به انجام می رساند و خدا برای هر چیزی اندازه ای قرار داده است!))
عبد الحمید واسطی به امام باقر (علیه السلام) عرض کرد: به خدا قسم ما به خاطر انتظار این امر(فرج) بازار را رها کرده ایم تا جایی که چیزی نمانده که از فقر و بیچارگی دست تکدی پیش مردم دراز کنیم.فرمود: ای عبد الحمید! آیا گمان می کنی اگر کسی خود را وقف راه خدا کند، خداوند راه روزی به روی او نمی گشاید؟ آری والله! خداوند حتماً در رحمت خود را به روی او خواهد گشود. خدا رحمت کند کسی که خود را در اختیار ما گذاشته است. خدا رحمت کند آن کس که امر ما را زنده نگاه دارد...عرض کردم: اگر من پیش از آنکه به شرف ملاقات قائم شما فائز گردم، بمیرم، چگونه خواهم بود؟ فرمود: هر کدام از شما که می گوید:

-----------------

1- . طلاق(65)، 2و 3.

(١٧٢)

اگر قائم آل محمد را ببینم به یاری او برمی خیزم، مانند کسی است که در رکاب او شمشیر بزند و کسی که در رکاب وی شهید شود، مانند این است که دو بار شهید شده است.(1)
نکته ها:
الف) فرج و گشایش در امور، در گرو تقوا و اطاعت و بندگی خداست؛ به همین دلیل حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به منتظرانش سفارش می کند:
ما به اخبار و اوضاع شما احاطه و اشراف داریم و چیزی از اخبارتان از ما پنهان نمی ماند. ما رعایت حال شما را فروگذار نکرده ایم و شما را از یاد نبرده ایم که اگر جز این بود، سختی ها شما را در بر می گرفت و دشمنان شما را نابود می کردند؛ پس تقوای الهی را پیشه خود سازید و(با این کار) ما را در نجاتتان از فتنه ها یاری کنید.(2)
ب) آنچه که مهم است و باید دغدغه منتظران باشد، انجام وظیفه است. اگر به وظیفه خود عمل کردیم و پیش از ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از دنیا رفتیم، به بیان امام صادق (علیه السلام) پاداش کسانی را خواهیم داشت که در رکاب ایشان خواهند بود.(3)
و اگر پیش از مردنمان، حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ظهور کردند، نورٌ علی نورٌ می شود و

-----------------

1- . «عَنْ عَبْدِ الْحَمِیدِ الْوَاسِطِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ قَالَ: قُلْتُ لَهُ أَصْلَحَکَ الله لَقَدْ تَرَکْنَا أَسْوَاقَنَا انْتِظَاراً لِهَذَا الْأَمْرِ حَتَّی لَیُوشِکُ الرَّجُلُ مِنَّا أَنْ یَسْأَلَ فِی یَدِهِ فَقَالَ یَا [أَبَا] عَبْدِ الْحَمِیدِ أَ تَرَی مَنْ حَبَسَ نَفْسَهُ عَلَی الله لَا یَجْعَلُ الله لَهُ مَخْرَجاً بَلَی وَ الله لَیَجْعَلَنَّ الله لَهُ مَخْرَجاً رَحِمَ الله عَبْداً أَحْیَا أَمْرَنَا ...قُلْتُ فَإِنْ مِتُّ قَبْلَ أَنْ أُدْرِکَ الْقَائِمَ قَالَ إِنَّ الْقَائِلَ مِنْکُمْ إِذَا قَالَ إِنْ أَدْرَکْتُ قَائِمَ آلِ مُحَمَّدٍ نَصَرْتُهُ کَالْمُقَارِعِ مَعَهُ بِسَیْفِهِ وَ الشَّهَادَهُ مَعَهُ شَهَادَتَانِ.»؛(کلینی، کافی، ج8، ص 80، ح 37).
2- . «إِنَّا غَیْرُ مُهْمِلِینَ لِمُرَاعَاتِکُمْ وَ لَا نَاسِینَ لِذِکْرِکُمْ وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَنَزَلَ بِکُمُ اللَّأْوَاءُ وَ اصْطَلَمَکُمُ الْأَعْدَاءُ فَاتَّقُوا الله جَلَّ جَلَالُهُ وَ ظَاهِرُونَا عَلَی انْتِیَاشِکُمْ مِنْ فِتْنَهٍ قَدْ أَنَافَتْ عَلَیْکُم»؛(طبرسی، احتجاج، ج2، ص 497).
3- . «... فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ کَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَکَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا هَنِیئاً لَکُمْ أَیَّتُهَا الْعِصَابَهُ الْمَرْحُومَهُ»؛(ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص 200).

(١٧٣)

کسی که وظیفه دوران غیبت را به خوبی انجام داده باشد، امید است که در انجام وظیفه دوران ظهور نیز بدرخشد.

(١٧٤)

جزء بیست و نهم:
جزء بیست و نهم یازده سوره را در بر می گیرد، که همه این سوره ها به جز سوره انسان مکی است. اولین سوره آن، مُلک و آخرین آن، مرسلات می باشد:
سوره ملک با سی آیه به موضوعات زیر می پردازد:
آزمونِ مدرسه دنیا(2)، ای کاش به سخن حق گوش کرده بودیم!(10)، آهسته یا بلند تفاوتی نمی کند، او همه چیز را می داند(13)، مسافرخانه(15)، آیت پرواز پرندگان(19)، چه کم هستند شکرگزاران!(23)، اگر همه چیز باشد اما آب نباشد!! پس چرا...؟(30).
سوره قلم با 52 آیه از موضوعات زیر سخن می گوید:
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، صاحبِ اخلاقی بزرگ(4)، تساهلِ امت اسلام در دین، آرزوی دشمنان(9)، آزمون باغداران(17 به بعد)، چه خوب است زود به اشتباهمان پی ببریم و از خطا باز گردیم(31 و 32)، همانند صاحب حوت نباش!(48).
سوره الحاقه 52 آیه دارد و به موارد زیر می پردازد:
چه صحنه شاد و دیدنی!(19 به بعد)، آرزوی مرگ با دریافت کارنامه(25)، او را به غل و زنجیر بکشید(30)، عاقبت بی تفاوت بودن درباره درماندگان(34).
موضوعات سوره معارج با 44 آیه عبارت است از:
«إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریبا»(6 و 7)، این چه عذابی است که حاضر است برای نجات خود، فرزند، همسر، برادر و... بدهد تا عذاب نشود!؟؟ (11 به بعد)،

(١٧٥)

مشتریان خود را می شناسد و صدا می زند(17)، نمازگزاران چه کسانی هستند؟(22 به بعد)، آرزوگرایان بی عمل(38).
سوره نوح دارای 28 آیه است، از جمله موضوعات آن می توان به موارد زیر اشاره کرد:
آثار استغفار(10 تا 12)، «ما لَکُمْ لا تَرْجُونَ لِلَّهِ وَقارا»(13)، این چنین دعا کنیم(28).
سوره جن با 28 آیه از این مضامین سخن می گوید:
نتیجه استقامت بر حق(16)، بهره حجت های الهی از علم غیب الهی(26 و 27).
سوره مزمل بیست آیه دارد و به موارد زیر می پردازد:
سوخت گیری در سحرگاهان و حرکت در روز(1 به بعد)، روزی که کودکان را پیر می کند!(17)، این چنین باید بود(20).
موضوعات سوره مدثر با 56 آیه عبارت است از:
چرا مأموران جهنم نورده نفرند؟(31)، چه چیزی باعث شد که جهنمی شوید؟(42)، سوره قیامت چهل آیه دارد و از موضوعات زیر برخوردار است:
قسم به نفس سرزنش گر(2)، چرا عده ای قیامت را انکار می کنند؟(5 و 6)، آیا می توان گریخت؟(10).
سوره انسان دارای 31 آیه است، موضوعات آن به شرح زیر است:
ویژگی ابرار(5 به بعد)، پاداش آنان که توقع هیچ پاداشی نداشتند(22)، بنگر دنباله رو چه کسی هستی!(24)، نماز شب(26)، عشق به دنیا و غفلت از روزی سنگین!(27)، نعمتِ اختیار همیشگی نیست، پس...(30).
سوره مرسلات از مضامین زیر سخن می گوید:
چندین قسم برای بیان یک حقیقت(1 تا 7)، همانند شترانی زرد رنگ(33).

(١٧٦)

برخی از آیات مهدویت در این جزء
ردیف|سوره|آیه|موضوع
90|ملک|30|هشدار وقوع غیبت حجت خدا
91|معارج|44|ذلت دشمنان در هنگام ظهور
92|مدثر|10-8|ندای آسمانی
آیه منتخب
چرا مضطرّ و بی قرار اماممان نشده ایم؟!
((قُلْ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُکُمْ غَوْراً فَمَنْ یَأْتیکُمْ بِماءٍ مَعین؛(1) بگو: «به من خبر دهید اگر آب های (سرزمین) شما در زمین فرو رود، چه کسی می تواند آب جاری و گوارا در دسترس شما قرار دهد؟!)).
در جنگ بدر عمار خود را به حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) رساند و از مجاهدت های بی مانند امام علی (علیه السلام) گفت. حضرت فرمود: آری، او از من است و من از اویم، او جانشین من است... و ائمه از نسل اویند و مهدی امت از جمله آنان است. عمار پرسید: مهدی کیست؟ حضرت فرمود: ...او نهمین فرزند حسین (علیه السلام) است که غایب خواهد شد و این قول خداست که می فرماید: «قُلْ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ...» غیبتی طولانی خواهد داشت و عده ای از (ولایت) او باز می گردند و عده ای ثابت قدم می مانند... او هم نام و شبیه ترین افراد به من است.(2)

-----------------

1- . ملک(67)، 30.
2- . «عن عمار، قال: کنت مع رسول الله فی بعض غزواته، و قتل علی أصحاب الألویه و فرق جمعهم، و قتل عمرو بن عبد الله الجمحی، و قتل شیبه بن نافع، أتیت رسول الله فقلت له: یا رسول الله، إن علیا قد جاهد فی الله حق جهاده. فقال: لأنه منی و أنا منه، و إنه وارث علمی، ...ألا إنه أبو سبطی، و الأئمه من صلبه، یخرج الله تعالی الأئمه الراشدین من صلبه، و منهم مهدی هذه الأمه. فقلت: بأبی و أمی یا رسول الله، من هذه المهدی؟ قال: یا عمار، إن الله تبارک و تعالی عهد إلی أنه یخرج من صلب الحسین أئمه تسعه، و التاسع من ولده یغیب عنهم، و ذلک قوله عز و جل: قُلْ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُکُمْ غَوْراً فَمَنْ یَأْتِیکُمْ بِماءٍ مَعِینٍ تکون له غیبه طویله، یرجع عنها قوم و یثبت علیها آخرون، فإذا کان فی آخر الزمان یخرج فیملأ الدنیا قسطا و عدلا کما ملئت جورا و ظلما، و یقاتل علی التأویل کما قاتلت علی التنزیل، و هو سمیی و أشبه الناس بی»؛(سید هاشم بحرانی، البرهان، ج5، 448).

(١٧٧)

امام محمد باقر (علیه السلام) می فرماید: «معنای آیه این است که بگو بیندیشید اگر امامتان غایب شد به گونه ای که ندانید او کجاست پس چه کسی امامی ظاهری برایتان خواهد آورد که اخبار آسمان ها و زمین و حلال و حرام خداوند را برای شما بیان کند».(1)
نکته ها:
الف) تفسیر آیه درباره نعمت بی بدیل آب است. اگر همه چیز داشته باشیم؛ اما خداوند نعمت آب را از ما بگیرد، چه اتفاقی می افتد؟ این بیان می تواند درمان درد کشنده غفلت باشد. دردی که اگر درمان نشود مورد خشم و سرزنش الهی قرار می گیرد «آن ها همچون چهارپایانند، بلکه گمراهتر! اینان همان غافلانند».(2)
ب) روایات زیادی، از معنای عمیق تری پرده می دارد و آن اینکه اگر روزی امام زمانمان غایب شود، چه خواهیم کرد؟ این هشدار از آغاز به امت اسلام داده شد اما متاسفانه به آن توجهی نشد!
ج) دلیل غایب شدن امام، خود مردم هستند، زیرا اگر خداوند بدون اینکه مردم نقشی در این باره داشته باشند، حجّت خود را غایب کند، این سؤال معنایی ندارد.

-----------------

1- . عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ فِی قَوْلِ الله عَزَّ وَ جَلَ «قُلْ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُکُمْ غَوْراً فَمَنْ یَأْتِیکُمْ بِماءٍ مَعِینٍ» فَقَالَ هَذِهِ نَزَلَتْ فِی الْقَائِمِ یَقُولُ إِنْ أَصْبَحَ إِمَامُکُمْ غَائِباً عَنْکُمْ لَا تَدْرُونَ أَیْنَ هُوَ فَمَنْ یَأْتِیکُمْ بِإِمَامٍ ظَاهِرٍ یَأْتِیکُمْ بِأَخْبَارِ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ وَ حَلَالِ الله جَلَّ وَ عَزَّ وَ حَرَامِهِ ثُمَّ قَالَ وَ الله مَا جَاءَ تَأْوِیلُ هَذِهِ الْآیَهِ وَ لَا بُدَّ أَنْ یَجِیء تَأْوِیلُهَا»؛ (شیسخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج1، ص 326، باب 32، ح 3).
2- . «...أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُون»؛(اعراف(7)، 179؛ نحل(16)، 108).

(١٧٨)

بنابراین تا حقیقتاً قدرشناس حجّت خداوند نشویم، خبری از ظهور نخواهد بود.(1)
د) معنای این سؤال که «اگر امامتان غایب شد، چه خواهید کرد؟» این است که با غیبت امام ، ما دچار خسران و ضرر جبران ناپذیری خواهیم شد، گرچه امامِ غایب همانند خورشید پنهان دارای آثار و برکات زیادی برای ما و همه هستی است، اما با وجود این بخش زیادی از فواید امام به عدم غیبتِ او وابسته است که با غیبتش از آن محروم خواهیم شد.
اگر این خسارت بزرگ را درک می کردیم، به اضطرار می رسیدیم و بلا برطرف می شد؛ زیرا «آیا کسی که دعای مضطرّ را اجابت می کند و گرفتاری را برطرف می سازد و شما را خلفای زمین قرار می دهد آیا معبودی با خداست؟! کمتر متذکّر می شوید!»(2)
ه-) یکی از القاب زیبای ائمه (علیهم السلام) به طور عام و لقب امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به طور خاص، «ماء معین» است که از همین آیه شریفه گرفته شده است و تشبیه امام به آب، بیانگر نکات ظریف و عمیقی است از جمله اینکه:
هیچ کس نمی تواند خود را از امام بی نیاز بداند، همان طور که نمی توان خود را از آب بی نیاز دانست. غفلت و دوری از امام موجب مرگ انسانی ما می شود، همان طور که دوری از آب، مرگ جسمی ما را به دنبال خواهد داشت. به همین دلیل است که فریقین از وجود رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل کرده اند که «اگر کسی بمیرد و امام خود را نشناخته باشد، به مرگ جاهلی از دنیا رفته است».(3)

-----------------

1- . زیرا اگر بدون اینکه در مردم تغییری ایجاد شود، دوباره آن نعمتی را که بر اثر قدر ناشناسی از آنان گرفته شده بود، باز گرداند خلاف حکمت خواهد بود. این نکته به خوبی از آیاتی مانند آیه 11 سوره رعد و 53 سوره انفال استفاده می شود.
2- . «أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ وَ یَجْعَلُکُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ أَ إِلهٌ مَعَ الله قَلیلاً ما تَذَکَّرُونَ»؛ (نمل(27)، 62).
3- . کلینی، کافی، ج1، ص376.

(١٧٩)

امام رضا (علیه السلام) فرمود: «چه بسیارند زنان مؤمنِ دلسوخته و چه بسیارند مردان مؤمن دلسوخته و غمگین هنگام از دست دادن(غیبت) «ماء معین».(1)
این حدیث نورانی، میزان و معیاری است برای اینکه دریابیم اهل ایمان هستیم یا نه؟! آیا تا کنون شده است که به دلیل غیبت و دوری از امامان غمگین شویم و در فراق او بسوزیم؟

-----------------

1- . «... کَم مِنْ حَرَّی مُؤْمِنَهٍ وَ کَمْ مِنْ مُؤْمِنٍ مُتَأَسِّفٍ حَرَّانَ حَزِینٍ عِنْدَ فِقْدَانِ الْمَاءِ الْمَعِینِ»؛ (شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج2، ص371، باب3 (35)، ح3).

(١٨٠)

جزء سی ام:
جزء سی ام 37 سوره را در برمی گیرد که همه آن ها به جز سوره بینه، زلزال و نصر مکی است. نمونه ای از موضوعات این جزء عبارتنداز:
نبأ: «یَوْمَ الْفَصْل» وعده گاه همگان(17)، جهنم کمینگاهی برای سرکشان(21)، پیروزی بزرگ برای پرهیزکاران(31)، روزی که می بینی هر آنچه را که در دنیا انجام داده ای(40).
نازعات: سرانجام دنیا طلبی(38)، نتیجه مدیریت خواهش های نفسانی(40).
عبس: باید در غذای خود به دقت بنگری(24)، روزی که انسان از عزیزترین کسانش می گریزد!(34)، چهره های نورانی و چهره های غبارآلود(38 به بعد).
تکویر: به کدامین گناه کشته شد؟(9)، آنگاه که هر آنچه که انجام داده ای حاضر می بینی!(14).
انفطار: آیا از کَرَم خدا پلی برای نافرمانیش ساخته ایم؟(6)، روزی که دیگر هیچ اختیاری در کار نیست!(19).
مطففین: وای بر کم فروشان!(1)، آیا اینان گمان نمی کنند قبر و قیامتی در کار است؟(4)، چرک گناه روی دل ها را گرفته، پس حق را...(14)، رقابت در دست یافتن به این نعمت ها شایسته است(26)، روزی، مجرمان به مؤمنان می خندیدند و مسخره می کردند، اما روزی خواهد آمد که مؤمنان به آنان می خندند(29 به بعد).
انشقاق: نامه ات را به دست راستت خواهند داد یا از پشت سر؟؟!(7 به بعد)،

(١٨١)

پاداشی بی پایان(25).
بروج: مرگ بر شکنجه گرانِ مؤمنان(4)، او بسیار آمرزنده و دوستدار بندگانش است(14).
طارق: خوب بنگر از چه آفریده شده ای؟(5)، روزی که نهان ها آشکار گردد(9)، هرگز شوخی نیست!(14).
اعلی: بر خود ببال با پروردگاری بلند مرتبه(1)، قطعاً کسی که به تزکیه خود پرداخت، رستگار است(14)، شما راهی را می روید غیر از آنچه که باید بروید!(16).
غاشیه: خسته و کوفته! تازه اول کار است(3)، چهره هایی در ناز و نعمت(8)، آیا در آفرینشِ شتر، کوه ها و زمین دقت کرده ای؟(17 به بعد).
فجر: قسم به سپیده دم و شب های دهگانه و تاق و جفت و قسم به شب، آنگاه که پایان می پذیرد...(1 به بعد)، نه از نعمتش مغرور باش و نه از سلب نعمت مایوس!(15 و 16)، آن روز انسان همه چیز را می فهمد اما دیگر...(23)، کاش برای حیات و زندگیم چیزی فرستاده بودم(24)، ای صاحب نفس مطمئنه! به سوی پروردگارت بازگرد در حالی که هم تو از اوخشنودی و هم او از تو خشنود است(27 به بعد).
بلد: ما انسان را در رنج آفریدیم(1)(4)، آیا می پندارد کسی او را نمی بیند؟(7)، چقدر قدرشناس نعمت های الهی هستیم؟(8 به بعد)، چگونه می توان از گردنه های سخت و صعب العبور قیامت گذشت؟(11 به بعد).
شمس: بیش از ده قسم برای...(1 به بعد).
لیل: عاقبت بخل و خود برتربینی(8)، شما را از آتشی که زبانه می کشد، بیم می دهم(14)، تقوا، لباس امان(17).

-----------------

1- . دنیا زمینه رشد و شکوفایی انسان است همانند بذر که زیر خاک قرار داده می شود تا زمینه رشد آن آماده گردد.

(١٨٢)

ضحی: خداوند هرگز تو را وانگذاشته!(3)، مبادا یتیمی را تحقیر یا نیازمندی را از خود برانی!(9 و 10).
انشراح: قطعاً در پی سختی، آسانی است(5)، از کار مهمی فارغ شدی، به مهم دیگری بپرداز و به سوی پروردگارت توجه کن(7 و 8).
تین: ما انسان را در بهترین صورت و نظام آفریدیم(4)، دنیا خط شروعِ رشد و تکامل با دو بال ایمان و عمل صالح(5 و 6).
علق: چه زود خود را گم می کند!(6)، آیا نمی داند که خداوند او را می بیند؟(14)، سجده، پلکان عروج(19).
قدر: شبی برتر از هزار ماه(3)، نزول هیأتی بلندپایه از سوی پروردگار عالمیان در شب قدر(4).
بینه: اتمام حجت با دلایل روشن(1)، بدترین و بهترین مخلوقات چه کسانی هستند؟(6 و 7).
زلزال: روزی که زمین خبرهایش را بازگو می کند(4)، گروه گروه می آیند تا اعمال خود را ببیند(6)، اگر به اندازه ذره ای کار خوب یا بد انجام داده باشی آن را می بینی!(7 و 8).
عادیات: ارزش جهاد در راه خدا(1 به بعد)، ریشه همه گرفتاری ها!(9).
قارعه: آنچه که داری در ترازوی سنجش اعمال، وزنی دارد یا...(6 به بعد).
تکاثر: مسابقه رفاه و تجمل! تکاثر یا کوثر؟(1)، روزی که از نعمت ها بازخواست خواهد شد(8).
عصر: همه در خسرانند مگر گروهی که چهار ویژگی داشته باشند.
همزه: وای بر آنان که تمام همّ وغمشان جمع آوری مال است.
فیل: جلوه ای از قهر و غضب الهی.
قریش: اگر همه چیز از اوست، پس چرا...؟
ماعون: آنکه نه به فکر یتیمان باشد و نه به فکر درماندگان...(2 به بعد)، وای بر

(١٨٣)

کاهل نمازان!(4 به بعد).
کوثر: سه پیشگویی بزرگ در کوتاه ترین سوره قرآن.
کافرون: سازش با دشمنانِ حق، معنی ندارد.
نصر: سپاس به درگاه الهی به دلیل تحقق وعده هایش.
مسد: زن و شوهر نگون بخت!
توحید(اخلاص): شناسنامه خداوند.
فلق: پیام مهمِ «پناه بردن به پروردگار سپیده دم».
ناس: اگر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) این چنین به خدا پناه می برد، پس ما... .
برخی از آیات مهدویت در این جزء
ردیف|سوره|آیه|موضوع
93|نازعات|14-12|رجعت
94|انشقاق|19|حکمت غیبت امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
95|طارق|17-15|ظهور، پایان مهلت دشمنان
96|شمس|3|ظهور
97|لیل|2|ظهور
98|قدر|4|صاحب شب قدر
99|=|5|ظهور خورشید هدایت
100|||عصر دوران غیبت و زمان ظهور
آیه منتخب
صاحب و میزبان شب قدر:
((تَنَزَّلُ الْمَلائِکَهُ وَ الرُّوحُ فیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ؛(1) فرشتگان و «روح» در آن شب به اذن پروردگارشان برای (تقدیر) هر کاری نازل می شوند)).

-----------------

1- . قدر(91)، 4.

(١٨٤)

امام علی (علیه السلام) می فرماید:
شب قدر در هر سال وجود دارد و امر سال در این شب نازل می شود و برای این امر پس از رسول خدا والیانی وجود دارد. ابن عباس پرسید این ها چه کسانی هستند؟ فرمود: من و یازده نفر از صلب من.(1)
امام جواد (علیه السلام) می فرماید: «فضیلت کسی که ایمان به «إنّا أنزلنا» و تفسیر آن دارد، بر کسی که چنین ایمانی ندارد همانند برتری انسان بر بهائم است».(2)
نکته ها:
الف) همه امت اسلام بر ادامه شب قدر تا قیامت اتفاق نظر دارند(3) و تعبیر «تَنَزَّلُ» نیز که فعل مضارع است، بیانگر ادامه این حقیقت است.
ب) مشهور میان مفسران شیعه و اهل سنت این است که مراد از «الرُّوحُ» جبریل امین است که به دلیل سعه وجودی و مقام رفیعش هر کسی ظرفیت پذیرش و

-----------------

1- . «عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ الثَّانِی أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ قَالَ لِابْنِ عَبَّاسٍ: إِنَّ لَیْلَهَ الْقَدْرِ فِی کُلِّ سَنَهٍ وَ إِنَّهُ یَنْزِلُ فِی تِلْکَ اللَّیْلَهِ أَمْرُ السَّنَهِ وَ لِذَلِکَ الْأَمْرِ وُلَاهٌ بَعْدَ رَسُولِ الله ص فَقَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ مَنْ هُمْ قَالَ أَنَا وَ أَحَدَ عَشَرَ مِنْ صُلْبِی أَئِمَّهٌ مُحَدَّثُونَ»؛ (کلینی، کافی، ج1، ص 532، کتاب الحجه، ابواب التاریخ، باب ما جاء فی الائمه، ح 11).
2- . «ثُمَّ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ: فَضْلُ إِیمَانِ الْمُؤْمِنِ بِجُمْلَهِ- إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ وَ بِتَفْسِیرِهَا عَلَی مَنْ لَیْسَ مِثْلَهُ فِی الْإِیمَانِ بِهَا کَفَضْلِ الْإِنْسَانِ عَلَی الْبَهَائِمِ»؛(کلینی، کافی، ج1، ص251، کتاب الحجه، باب فی شأن انا انزلناه، ح7). یعنی کسی که شب قدر و صاحب آن را نشناسد، در واقع إمام زمان خود را و«حجّت حیّ» را نشناخته است و کسی که امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلی از دنیا رفته است. مرگ عصاره حیات است و کسی که مرگش جاهلی باشد؛ یعنی حیاتش جاهلی بوده و بهره ای از اسلام و ندارد.
3- . «قال الإمام أحمد بن حنبل: حدثنا یحیی بن سعید عن عکرمه بن عمار، حدثنی أبو زمیل سماک الحنفی، حدثنی مالک بن مرثد بن عبد الله، حدثنی مرثد قال: سألت أبا ذر قلت: کیف سألت رسول الله عن لیله القدر؟ قال: أنا کنت أسأل الناس عنها قلت: یا رسول الله، أخبرنی عن لیله القدر أ فی رمضان هی أو فی غیره؟ قال: «بل هی فی رمضان» قلت: تکون مع الأنبیاء ما کانوا فإذا قبضوا رفعت أم هی إلی یوم القیامه؟ قال: «بل هی إلی یوم القیامه»؛ (ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج8 ص 429 ؛ جلال الدین سیوطی، تفسیر الدرالمنثور، ج6 ص373 ذیل آیه 4 سوره قدر).

(١٨٥)

نزولش را ندارد.
ج) یک هیأت بلند پایه به محوریت جبرئیل از سوی خداوند متعال در شب قدرِ هر سال، برای ابلاغ مقدرات عالم، در همه امور نازل می شوند. طبعاً این میهمانان الهی میزبان الهی را می طلبند که خلیفه الله در روی زمین و واسطه فیض الهی باشد.
د) این مطلب که نزول فرشتگان در شب قدر به جهت ابلاغ درود و سلام خدا به بندگان صالح خدا یا به دلیل استغفار برای آنان در این شب بسیار با عظمت است و مانند این سخنان، هرگز با تعبیر «مِنْ کُلِّ أَمْرٍ» سازگاری ندارد، افزون بر اینکه قرآن ما را به تبیین معصومان ارجاع می دهد(1) و بیش از یک صد روایت در تفاسیر روائی مانند نور الثقلین، البرهان، صافی و...ذیل این سوره آمده و جزئیات آن را روشن کرده است.
بر اساس آیاتی که در این مجموعه گذشت، می توان گفت:
امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)؛ صاحبِ شب قدر، واسطه فیض الهی(2)، هادی امت(3)، اولی الامر(4)، نعمت الهی(5) ماء معین و بقیه الله(6) است.

-----------------

1- . نحل(16)، 44.
2- . فاطر(35)، 41.
3- . یونس(10)، 35؛ رعد(13)، 7.
4- . نساء(4)، 59.
5- . لقمان(31، 20.
6- . ملک(67)، 30؛ هود(11)، 86.

(١٨٦)

نمایه موضوعی آیات مطرح شده(1)
@1

ردیف|موضوع|سوره و آیه
1|ولایت و امامت حجت حی وساطت در فیض|نساء: 59، یونس: 35، رعد: 7، اسراء: 71، فاطر: 41؛ قدر:4
2|معرفتِ امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)|بقره: 269
3|القاب و ویژگی های امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)|هود: 86، لقمان: 20، ملک: 30
4|غائب بودنِ امام، عللِ غیبتِ امام، آثار وجودی امام|بقره: 3، یوسف: 88 تا 92، کهف: 82، لقمان: 20، یس: 30، ملک: 30
5|انتظار، وظایف، پاداش بزرگِ منتظران|آل عمران: 200، حدید: 16، حدید: 19، طلاق: 2و 3
6|نشانه های ظهور، رابطه آن با نشانه های قیامت|بقره: 155 و 156، شعراء: 4، محمد: 18
7|اصحاب، ویژگی ها، آزمون ها و ابتلائات، وظایف|بقره: 148، بقره: 249، مائده: 54، طه: 135، کهف: 82
8|قطعیتِ ظهور، امدادهای غیبی، حکومت واحد جهانی اسلام، وضعیت عالم پس از ظهور و...|بقره: 3، آل عمران: 125، انعام: 44 و 45، انعام: 158، اعراف: 96، انفال: 39، توبه: 32 و 33، حجر: 36، انبیاء: 105، حج: 41، نور: 55، نمل: 62، قصص: 5، زمر: 69، حدید: 17
9|رجعت|نمل: 83
10|نزول حضرت عیسی (علیه السلام)|زخرف: 61

-----------------

1- . با مراجعه به فهرست آغاز کتاب می توانید توضیحاتِ لازم را درباره موضوعات مطرح شده ببینید.

(١٨٧)

فهرست برخی از منابع آیات مهدویت برای مطالعه بیشتر:
1. معجم احادیث امام مهدی، جلد 5 از چاپ پنج جلدی و جلد 7 از چاپ هشت جلدی، نشر مؤسسه معارف اسلامی قم.
2. سیمای حضرت مهدی در قرآن، ترجمه المحجه فیما نزل فی القائم الحجه، سید مهدی حائری قزوینی.
3. بررسی تطبیقی تفسیر آیات مهدویت و شخصیت شناسی امام مهدی در دیدگاه فریقین، فتح اله نجارزادگان، نشر سمت.
4. امام مهدی در قرآن، مهدی یوسفیان، انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود.
5. پرتوی از آیه های مهدوی، حجه الاسلام قرائتی، به کوشش حسن ملائی، انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی.
6. امام مهدی و نماد های قرآنی، حسن دهشیری و رحمت جعفری، قم، نشر روح.
7. قافله سالار، محمود اباذری، انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود.
همچنین می توانید با تهیه نرم افزار «مهدویت» از مجموعه نرم افزارهای مرکز تحقیقات کامپیوتری نور و استفاده از گزینه «آیات در کُتُب» و انتخاب آیه مورد نظر، از شرح و توضیحی که در بیش از 300 کتاب مهدوی موجود در این نرم افزار، در اختیار شما قرار می گیرد، اطلاعات لازم را به دست آورید.

(١٨٨)

کتابنامه

قرآن مجید
نهج البلاغه
مفاتیح الجنان
- ابن ابی زینب نعمانی، محمد بن ابراهیم؛ الغیبه، تهران، صدوق، 1397ق.
- ابن ابی الحدید، عبدالحمید بن هبه الله؛ شرح نهج البلاغه، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، 1404ق.
- ابن شهر آشوب مازندرانی؛ محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، قم، علامه، 1379ق.
- ابن کثیر، اسماعیل بن منصور؛ تفسیرالقرآن العظیم، دارالکتب الاسلامیه، بیروت، منشورات محمد علی بیضون ، 1419ق.
- اربلی، علی بن عیسی؛ کشف الغمه فی معرفه الائمه، تبریز، بنی هاشمی، 1381ق.
- افندی آلوسی، محمود؛ تفسیر روح المعانی، لبنان، دارالکتب العلمیه، بی تا.
- باقلانی مالکی، ابوبکر؛ تمهید الاوائل و تلخیص الدلائل، لبنان، موسس الکتب التقافیه، 1987.
- بحرانی، سیدهاشم؛ تفسیر البرهان، بنیاد بعثت، تهران، 1416ق.
- بخاری، ابی عبد الله محمد بن اسماعیل بن ابراهیم؛ صحیح بخاری، دارالکتب الاسلامیه، بیروت، منشورات محمد علی بیضون، 1419ق.
- بنیاد فرهنگی حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و مرکز تخصصی مهدویت؛ فصل نامه تخصصی انتظار، قم.
- بهاء الدین نیلی نجفی، علی بن عبد الکریم؛ منتخب الانوار المضیئه، قم، مطبعه الخیام، 1360ش.
- ترمذی، ابو عیسی محمد بن عیسی بن سوره؛ سنن الترمذی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1421ق.
- حر عاملی، محمد بن حسن؛ الإیقاظ من الهجعه بالبرهان علی الرجعه، قم، دلیل ما، 1380 ش.

(١٨٩)

- حسکانی، عبیدالله بن احمد؛ شواهدالتنزیل، تهران، وزارت ارشاد اسلامی، 1411ق.
- حسینی استرآبادی، سید شرف الدین علی؛ تأویل الایات الظاهره، قم، جامعه مدرسین، 1409 ق.
- خزاز رازی، علی بن محمد؛ کفایه الاثر فی النص علی الائمه الاثنی عشر، بیدار، قم، 1401 ق.
- راغب اصفهانی، حسین بن محمد؛ المفردات، دارالمعرفه، بیروت، 1412ق.
- سید بن قطب بن ابراهیم؛ فی ظلال القرآن، دار الشروق، بیروت، 1412 ق.
- سیوطی، جلال الدین؛ تفسیر الدر المنثور، کتابخانه آیه الله مرعشی نجفی، قم، 1404ق.
- صدوق، محمد بن علی بن الحسین بن بابویه قمی؛ کمال الدین و تمام النعمه، اسلامیه، تهران، 1395ق.
- ------------------- ؛ من لایحضره الفقیه، جامعه مدرسین، قم، 1413ق.
- طباطبایی، سیدمحمد حسین؛ المیزان فی تفسیر القرآن، جامعه مدرسین، قم، 1417ق.
- طبرسی، فضل بن حسن؛ مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، ناصرخسرو، تهران، 1372ش.
- طبرسی، احمد بن علی ؛ الاحتجاج علی اهل اللجاج، مرتضی، مشهد، 1403ق.
طبری، محمد بن جریر؛ دلائل الامامه، تحقیق: مؤسسه البعثه، قم، بعثت، 1413ق.
- طوسی، محمد بن حسن؛ کتاب الغیبه للحجه، دارالمعارف الاسلامیه، قم، 1411ق.
-عبد الرزاق بن همام الصنعانی ابو بکر؛ المصنف، المجلس العلمی، جنوب افریقیا، 139 ق.
- عروسی حویزی، عبدعلی بن جمعه؛ تفسیر نورالثقلین، اسماعیلیان، قم، 1415ق.
- عیاشی، محمد بن مسعود؛ تفسیرعیاشی، علمیه، تهران، 1380ق.
- فخرالدین رازی، ابوعبد الله محمد بن عمر؛ مفاتیح الغیب، دارإحیاء التراث العربی، بیروت، 1420ق.
- قمی، علی بن ابراهیم؛ تفسیر القمی، تحقیق: موسوی جزائری، قم، طیب، دار الکتاب، 1404ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق؛ الکافی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1407ق.

(١٩٠)

- کورانی و همکاران، علی؛ معجم احادیث الامام المهدی، المعارف الاسلامیه، قم، 1411ق.
- مجلسی، محمدباقر؛ بحارالانوار، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، 1403ق.
- المدنی، ضامن بن شدقم بن علی ؛ وقعه الجمل، نشر محمد، قم، 1420 ق.
- مفید، محمد بن محمد؛ اوائل المقالات، کنگره شیخ مفید، قم، 1413ق.
- ................................؛ الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد،............................ .
- مکارم شیرازی ناصر و دیگران؛ تفسیرنمونه، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1374ش.
- نافع الحمیری یمنی صنعانی، ابوبکر عبدالرزاق؛ مصنف عبدالرزاق، هند، المجلس العلمی، 1403.

(١٩١)