آخرالزمان در فرهنگ مهدويت
خدامراد سليميان
بى ترديد، جز ذات بى پايان خداوندى که هم آغاز است وهم انجام، هر آغازى را انجام وهر شروعى را فرجامى است. زمان نيز مانند تمام مخلوقات الهى از اين قاعده مستثنا نيست. روزگارى بر دنيا سپرى شده که ديباچة کتاب زندگى دنيايى به شمار مى آيد وروزگارى نيز فصل پايانى اين کتاب خواهد بود. برگه هاى پايان کتاب زندگى انسان در زمين (آخر الزمان) خوانده مى شود.
آخر الزمان، اصطلاحى است که در فرهنگ اغلب اديان بزرگ دنيا به چشم مى خورد وبه ويژه در اديان ابراهيمى از برجستگى واهميت خاص برخوردار است. اين اصطلاح معمولاً به روزگار پايانى دنيا ورويدادهايى که ممکن است در اين بخش از زندگى جهان به وقوع بپيوندد، گفته مى شود. اديان بزرگ، درباره آخر الزمان پيش گويى هايى کرده اند. براى مثال در (انجيل) چنين آمده است (... واين را بدان که اوقات صعب در زمان آخر خواهد رسيد، زيرا که مردم خود دوست وزرپرست ومغرور ومتکبر وکفرگو ونافرمان والدين وحق ناشناس وبى دين وبى الفت وبى وفا وخبث کننده وبى پرهيز وبى حلم وبا خوبان بى اعتنا وخائن وکم حوصله وعبوس خواهند بود وعيش را برخدا ترجيح مى دهند. (۱)
در معارف ارزشمند اسلامى اين اصطلاح در دو معناى کلى به کار رفته است:
۱. مدت زمانى طولانى که با ولادت پيامبر اسلام (ص) آغاز وبا شروع رستاخيز بزرگ پايان مى يابد. از اين رو آن پيامبر الهى را پيامبر آخر الزمان نيز ناميده اند.
۲. مدت زمانى که با ولادت واپسين جانشين پيامبر اسلام (ص) حضرت مهدى (عج) آغاز مى شود. اين گسترة زمانى زمان غيبت وظهور را در برگرفته، با شروع قيامت به انجام مى رسد.
روايات اهل بيت (ع) نشان مى دهد:
الف) با سپرى شدن اين دوران، بساط زندگى دنيوى برچيده مى شود ومرحله اى جديد در نظام آفرينش آغاز مى گردد.
ب) آخر الزمان خود به دو مرحلة کاملاً متفاوت تقسيم مى شود:
نخست دورانى که انسان به مراحل پايانى انحطاط اخلاقى مى رسد وفساد وستم همه جوامع بشرى را فرا مى گيرد وواپسين اميدهاى بشرى به نا اميدى مى گرايد وديگر دورانى که عصر تحقق وعده هاى الهى است وبا قيام مصلح جهانى آغاز مى شود.
کليات عقايد مربوط به آخرالزمان تقريباً از سوى همه فرقه هاى بزرگ اسلام پذيرفته شده است، ولى در خصوص وابستگى اين تحولات به ظهور مهدى موعود ونيز هويت مهدى موعود اختلاف نظر وجود دارد. شيعيان دوازده امامى حضرت مهدى (ع) وحکومت جهانى او را حسن ختام حيات بشر در کره زمين واو را همان موعود امت ها مى دانند. در نظر آنان با ظهور حضرت مهدى (عج) برخى از ائمه ونيکان وصالحان ونيز بدان وتبهکاران تحت عنوان (رجعت) به دنيا باز مى گردند وزندگى دنيايى پايان مى يابد.
با گلگشت در کلمات نورانى معصومان (ع) واژه هايى را مى يابيم که بيانگر پيوند مهدويت وآخر الزمان است، اين واژه ها عبارت است از:
امام صادق (ع) پيشواى ششم مى فرمايد: رسول گرامى اسلام (ص) به على (ع) فرمود: آيا تو را بشارت ندهم؟ آيا تو را خبر ندهم؟ عرض کرد: بله يا رسول الله. آن حضرت فرمود: هم اينک جبرئيل نزد من بود ومرا خبر داد، قائمى که در آخر الزمان ظهور مى کند وزمين را پر از عدل وداد مى سازد، همان گونه که از ظلم وجور آکنده شده، از نسل تو واز فرزندان حسين (ع) است.(۲)
اين تعبير بيانگر حتمى بودن تحقق حوادثى است که پس از آن ذکر مى شود.
عبدالله بن مسعود مى گويد: رسول گرامى اسلامى (ص) فرمود: دنيا به پايان نرسد، مگر اين که امت مرا مردى رهبرى کند که از اهل بيت من است وبه او مهدى گفته مى شود.(۳)
وروشن است دنيا به پايان نمى رسد، مگر اين که بخش پايانى اش (آخر الزمان) را پشت سرگذارد.
پيامبر گرامى اسلام (ص) فرمود (قيامت برپا نمى شود تا آن که قيام کننده اى به حق از خاندان ما قيام کند، واين هنگامى است که خداوند به او اجازه فرمايد، وهرکس از او پيروى کند، نجات يابد وهرکس از او سرپيچد، هلاک خواهد شد...).(۴)
رسول خدا (ص) فرمود: روزها منقضى نگردد، تا اين که مردى از اهل بيت من برزمين حکومت کند که هم نام من است.(۵)
اميرمؤمنان (ع) بر فراز منبر در شهر کوفه چنين فرمود (اگر از دنيا بيش از يک روز باقى نماند، خداوند آن روز را چنان طولانى خواهد کرد که مردى از خاندانم برانگيخته شود).(۶)
پيامبراکرم (ص) فرمود: هنگام پايان زمان وآشکار شدن فتنه ها، مردى هست که به او مهدى گفته مى شود وبخشش بسيار دارد.(۷)
نشانه هاى آخر الزمان
اين محدوده ى زمانى نشانه هايى دارد که اصطلاحاً (علائم آخرالزمان) خوانده مى شود. علاوه بر اصطلاح رايج علائم آخر الزمان در فرهنگ مسلمانان، اصطلاح مشابه ديگرى به نام (اشراط الساعه) وجود دارد. اين اصطلاح که بيش تر نزد اهل سنت رايج است، به نشانه هاى وقوع قيامت اختصاص دارد، ولى رواياتى که ذيل اين عنوان ذکر شده، نشان مى دهد بسيارى از نشانه هاى آن چون نشانه هاى آخر الزمان است ومى توان بسيارى از نشانه هاى آخرالزمان را نشانه هاى قيامت دانست.
هماگونه که اشاره شد، آخرالزمان به دو بخش متفاوت تقسيم مى شود. براساس روايات، بخش اول بسيار دشوار خواهد بود. بخشى از مشخصه هاى اين عصر عبارت است از:
پيامبرگرامى اسلام (ص) ويژگى هاى انسان هاى اين دوران را اين گونه بر شمرده است: زمانى بر مردم خواهد آمد که دينشان درهم هايشان خواهد بود وزنان، قبله هايشان، براى طلا ونقره، رکوع وسجود به جا مى آورند. آ ن ها همواره در حيرت ومستى خواهند بود. نه بر مذهب مسلمانى اند ونه بر مسلک نصرانى.(۸)
رسول خدا (ص) فرمود: زمانى بر امت من مى آيد که در آن زمان، درون هاى مردم پليد مى شود، ولى ظواهرشان به طمع مال دنيا آراسته مى گردد.
به آن چه در پيشگاه خداوند است، دل نمى بندند، کارشان ريا وتظاهر است، خوف از خدا به دلشان راه نيابد وخداوند آن ها را به عذابى فراگير دچار سازد.
آن ها چون انسانى در حال غرق شدن، خداوند را مى خوانند، ولى خداوند دعايشان را مستجاب نمى کند.(۹)
يکى ديگر از ويژگى هاى دوران آخر الزمان، امتحاناتى است که انسان ها در اين دوران پشت سر مى گذارند. با اين آزمون ها مردم به دو گروه کاملاً متفاوت تقسيم مى شوند: موفق ها وناموفق ها.
اميرمؤمنان على (ع) دربارة نجات يافتگان اين دوران مى فرمايد: وآن زمانى است که از فتنه ها نجات نمى يابد، مگر مؤمنى که بى نام ونشان است. اگر در حضور باشند، شناخته نشوند واگر غايب گردند، کسى سراغ آن ها را نمى گيرد. آن ها براى سيرکنندگان در شب ظلمانى جامعه ما، چراغ هاى هدايت ونشانه هايى روشنند. نه مفسده جو هستند ونه فتنه انگيز، نه در پى اشاعة فحشايند ونه مردمى سفيه ولغوگو! اينانند که خداوند درهاى رحمتش را به رويشان باز مى کند وسختى ها ومشکلات را از آن ها برطرف مى سازد.(۱۰)
پى نوشت ها:
ــــــــــــــــــــــ
(۱) کتاب مقدس، ترجمه فاضل خان همدانى، نامه دوم پولس حوارى به تيموتيوس، باب سوم.
(۲) غيبت نعمانى، ابن ابى زينب، ص ۳۵۷.
(۳) شيخ طوسى، کتاب الغيبه، ج ۱۴۱، ص ۱۸۲.
(۴) شيخ صدوق، عيون اخبارالرضا (ع)، ج ۲، ص ۵۹.
(۵) طبرسى آملى، بشارت المصطفى لشيعه المرتضى، ص ۲۵۸.
(۶) کتاب الغيبه، ص ۴۶.
(۷) اربلى، کشف الغمه، ج ۳، ص ۲۰۶.
(۸) محدث نورى، مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص ۳۷۹.
(۹) شيخ کلينى،کافى، ج ۸، ص ۳۰۶۵.
(۱۰) نهج البلاغه، خطبه ۱۰۳.