خانه مهدى عليه السلام كجاست؟
خدامراد سليميان
اشاره:
پنهان زيستى امام مهدى (ع) نه تنها چگونگى زندگى آن حضرت را در هاله اى از اسرار فرو برده كه بسيارى از موضوعات مربوط به حيات آن امام را نيز جزو امور پنهان نظام هستى قرار داده است.
يكى از مهم ترين اين امور پنهان، محل زندگى آن حضرت در طول غيبت ايشان است. از اين رو بسيارى علاقه مندند بدانند كه خورشيد پنهان در كدامين بخش از اين كره خاكى به گذران عمر مى پردازد وبه بيان ديگر كدامين قسمت از زمين اين منزلت را دارد؟
در اين مقاله تلاش شده كه به اين پرسش پاسخ داده شود.
ميليون ها انسان عاشق وشيفته صدها سال است كه در هر پگاه آدينه زبان به ندبه مى گشايند واين گونه مى سرايند:
اى كاش مى دانستم در چه جايى منزل گرفته اى وچه سرزمين ومكانى تو را دربر گرفته است! آيا در كوه رضوايى ويا جاى ديگرى ويا در ذى طوى هستى؟ دشوار است بر من كه مردمان را ببينم وتو ديده نشوى.(۱)
حال براى روشن شدن اين موضوع، پاى به گلستان كلام معصومين(ع) مى گشاييم وبا سيرى در كلام نورانى ايشان از آن انفاس قدسى براى حل اين معما استمداد مى طلبيم.
با يك نگاه كلى در اين بوستان پر طراوت به چهار دسته روايت در اين موضوع برمى خوريم كه هر يك، محل زندگى آن حضرت را در دوره اى از حيات پر بركت ايشان به تصوير كشيده است. اگر چه در مورد برخى دوره ها صراحت وروشنى بيشترى وجود دارد وبرخى از دوره ها بنا بر عللى به اجمال وابهام پاسخ داده شده است.
اين دوره ها عبارتند از:
۱. دوران زندگى با پدر بزرگوار خود امام حسن عسكرى (ع) (۲۵۵ـ۲۶۰ق)
شكى نيست كه آن امام همام در شهر سامرا ودر خانه پدرش امام حسن عسكرى (ع) ديده به جهان گشود وتا پايان عمر شريف پدر خود در كنار آن حضرت مى زيست.
اين دوران بنا بر قول مشهور از نيمه شعبان سال ۲۵۵ق آغاز ودر هشتم ربيع الاول سال ۲۶۰ق پايان يافت.
علاوه بر نقل موثق تاريخى، افراد فراوانى از اين حادثه بزرگ پرده برداشته اند:
شيخ صدوق(ره) در كتاب شريف كمال الدين وتمام النعمه ـ كه يكى از مهم ترين كتابهاى نگاشته شده در موضوع مهدويت است ـ داستان ولادت حضرت مهدى (ع) را اين گونه نقل كرده است:
حكيمه، دختر امام جواد(ع) گويد: امام حسن عسكرى (ع) مرا نزد خود فراخواند وفرمود: اى عمه! امشب افطار نزد ما باش كه شب نيمه شعبان است وخداى متعال امشب حجت خود را كه حجت او بر روى زمين است ظاهر سازد. گفتم: مادر او كيست؟ فرمود: نرجس. گفتم: فداى شما شوم اثرى در او نيست. فرمود: همين است كه به تو مى گويم. آمدم وچون سلام كردم ونشستم نرجس آمد كفش مرا بردارد وگفت: اى بانوى من وبانوى خاندانم، حالتان چطور است؟ گفتم: تو بانوى من وبانوى خاندان من هستى. از كلام من ناخرسند شد وگفت: اى عمه جان! اين چه فرمايشى است؟ بدو گفتم: اى دخترجان! خداى متعال امشب به تو فرزندى عطا فرمايدكه در دنيا وآخرت آقاست...(۲).
آن گاه به صورت مفصل داستان را ذكر كرده است. اين روايت از مهم ترين روايات درباره ولادت حضرت مهدى (ع) است ودلالت بر ولادت حضرت مهدى (ع) در خانه امام عسكرى (ع) در سامرا دارد.
(ضوء ابن على) از مردى از اهل فارس كه نامش را برده نقل مى كند كه:
به سامرا آمدم ودر خانه امام حسن عسكرى (ع) ملازم شدم. حضرت مرا طلبيد، من وارد شدم وسلام كردم. فرمود: براى چه آمده اى؟ عرض كردم: براى اشتياقى كه به خدمت شما داشتم. فرمود: پس دربان ما باش. من همراه خادمان، در خانه حضرت بودم، گاهى مى رفتم هر چه احتياج داشتند از بازار مى خريدم وزمانى كه در خانه، مردها بودند، بدون اجازه وارد مى شدم.
روزى (بدون اجازه) بر حضرت وارد شدم واو در اتاق مردها بود. ناگاه در اتاق حركت وصدايى شنيدم، پس فرياد زد: بايست. حركت مكن! من جرأت درآمدن وبيرون رفتن نداشتم، پس كنيزكى كه چيز سر پوشيده اى همراه داشت از نزد من گذشت. آنگاه مرا صدا زد كه درآى، من وارد شدم وكنيز را هم صدا زد. كنيز نزد حضرت بازگشت. حضرت به او فرمود: از آنچه همراه دارى روپوش بردار. كنيز از روى كودكى سفيد ونيكوروى پرده برداشت وخود حضرت روى شكم كودك را باز كرد، ديدم مويى سبز كه به سياهى آميخته بود از زير گلو تا نافش روئيده است. پس فرمود: اين است صاحب شما وبه كنيز امر فرمود كه او را ببرد.
پس من آن كودك را نديدم، تا امام حسن عسكرى (ع) وفات كرد.(۳)
نه تنها بستگان نزديك وخدمتگزاران بيت امامت، آن حضرت را در شهر سامرا ودر خانه امام عسكرى (ع) ديده اند كه بسيارى از ياران وخواص اصحاب امامت به شرف ديدار آن جمال چون آفتاب نائل آمده اند وهمگى حكايت از مدعاى زندگى امام مهدى (ع) در كنار پدر در شهر سامرا دارد.
(يعقوب بن منقوش) گويد:
بر امام حسن عسكرى (ع) وارد شدم واو بر سكويى در سرا نشسته بود وسمت راست او اتاقى بود كه پرده هاى آن آويخته بود. گفتم: اى آقاى من صاحب الامر كيست؟ فرمود: پرده را بردار. پرده را بالا زدم، پسر بچه اى به قامت پنج وجب بيرون آمد با پيشانى درخشان ورويى سپيد وچشمانى دُرّافشان ودو كف ستبر ودو زانوى برگشته. خالى برگونه راستش وگيسوانى بر سرش بود. آمد وبر زانوى پدرش ابو محمد نشست. آن گاه به من فرمود: اين صاحب شماست. سپس برخاست وامام بدو گفت: پسرم! تا وقت معلوم داخل شو واو داخل اتاق شد ومن بدو نگريستم. پس به من فرمود: اى يعقوب! به داخل بيت برو وببين آنجا كيست. من داخل شدم اما كسى را نديدم.(۴)
همچنين (احمد بن اسحاق) گويد:
بر امام حسن عسكرى (ع) وارد شدم ومى خواستم از جانشين پس از وى پرسش كنم. او آغاز سخن كرد وفرمود: اى احمد بن اسحاق خداى متعال از زمان آدم(ع) زمين را خالى از حجت نگذاشته است وتا روز قيامت نيز خالى از حجت نخواهد گذاشت. به واسطه اوست كه بلا را از اهل زمين دفع مى كند وبه خاطر اوست كه باران مى فرستد وبركت هاى زمين را بيرون مى آورد.
گفتم: اى فرزند رسول خدا، امام وجانشين پس از شما كيست؟ حضرت شتابان برخاست وداخل خانه شد وسپس برگشت در حالى كه بر شانه اش كودكى سه ساله بود كه صورتش مانند ماه شب چهارده مى درخشيد. فرمود: اى احمد بن اسحاق! اگر نزد خداى متعال وحجت هاى او گرامى نبودى اين فرزند را به تو نمى نمودم. او هم نام وهم كنيه رسول خدا (ص) است. كسى است كه زمين را پر از عدل وداد مى كند؛ همچنان كه پر از ظلم وجور شده باشد.اى احمد بن اسحاق! مثل او در اين امت، مثل خضر وذوالقرنين است. او غيبتى طولانى خواهد داشت كه هيچ كس در آن نجات نمى يابد، مگر كسى كه خداى متعال او را در اعتقاد به امامت ثابت بدارد ودر دعا به تعجيل فرج موفق سازد.
احمد بن اسحاق گويد: گفتم: اى مولاى من! آيا نشانه اى هست كه قلبم بدان اطمينان يابد؟ آن كودك به زبان عربى فصيح به سخن درآمد وفرمود: أنا بقيةالله فى أرضه والمنتقم من أعدائه. اى احمد بن اسحاق! پس از مشاهده، جست وجوى نشان مكن. احمد بن اسحاق گويد: من شاد وخرم بيرون آمدم.(۵)
بنا بر روايات فوق وده ها روايت ديگر ترديدى نخواهد ماند بر اينكه حضرت مهدى (ع) در طول حيات امام عسكرى (ع) همراه ايشان ودر شهر سامرا مسكن ومأواى داشته اند واگرچه در اين دوران نيز مخفيانه زندگى مى كرده اند ولى عده فراوانى از نزديكان وشيعيان ايشان را ديده اند.
۲. دوران غيبت صغرا (۲۶۰ تا ۳۲۹ق.)
غيبت صغرا عبارت است از دوران پنهان زيستى كوتاه مدت حضرت مهدى (ع) كه طبق نظر مشهور با شهادت امام حسن عسكرى (ع) (سال ۲۶۰ق.) آغاز شده وبا رحلت چهارمين نايب خاص آن بزرگوار (سال ۳۲۹ق.) به پايان رسيده است كه مجموعاً ۶۹ سال مى شود.
اگر چه به روشنى محل زندگى آن حضرت در اين دوران مشخص نيست ولى از روايات وقرائن به دست مى آيد كه اين مدت را حضرت عمدتاً در دو منطقه سپرى كرده اند: يكى منطقه عراق وديگر مدينه منوره كه البته روايات متعددى بر اين مطلب دلالت دارد.
از امام صادق(ع) در اين زمينه نقل شده است كه فرمود:
براى (حضرت) قائم(ع) دو غيبت است. يكى كوتاه وديگرى طولانى. در غيبت اول جز شيعيان مخصوص از جاى آن حضرت خبر ندارند ودر غيبت ديگر جز دوستان مخصوصش از جاى او خبر ندارند.(۶)
در دوران غيبت صغرا، از سفيران چهارگانه (نواب خاص) كسى نزديك تر به آن حضرت ذكر نشده است وايشان هم تماماً در عراق وهمواره با حضرت در ارتباط بوده اند وتوقيعات فراوانى از طرف حضرت به دست آنها شرف صدور يافته است. بنابراين مى توان گفت بخشى از عمر آن حضرت در اين دوران در عراق سپرى شده است.
دسته اى ديگر از روايات به صورت مطلق (بدون در نظر گرفتن صغرا وكبرا بودن غيبت) زندگى حضرت را در دوران غيبت در مدينه منوره ذكر كرده اند كه با توجه به روايات دسته نخست مى توان گفت بخشى از عمر آن حضرت نيز در مدينه سپرى شده است.
امام باقر(ع) در اين باره فرمود:
به ناگزير براى صاحب اين امر عزلت وگوشه گيرى خواهد بود... وطيبه (مدينه) چه منزلگاه خوبى است.(۷)
همين روايت در كتاب شريف اصول كافى با اندك تفاوتى از امام صادق(ع) اين گونه روايت شده است:
به ناچار صاحب الامر غيبت كند وبه ناچار در زمان غيبتش گوشه گيرى كند، چه خوب منزلى است طيبه (مدينه).(۸)
هم چنين ابوهاشم جعفرى مى گويد:
به امام عسكرى (ع) عرض كردم: بزرگوارى شما مانع مى شود تا از شما پرسش نمايم، پس اجازه بفرماييد سؤالى بپرسم. حضرت فرمود: بپرس. عرض كردم: اى آقاى من! آيا فرزندى داريد؟ فرمود: بله. گفتم: اگر اتفاقى رخ داد كجا او را پيدا كنيم؟ پس فرمود: در مدينه.(۹)
بنابراين جمع بين دو دسته روايات به اين صورت است كه آن حضرت در مدينه حضور داشته اند؛ ولى به خاطر ارتباطى كه آن حضرت با نواب خاص داشته اند بخشى از عمر خود را در عراق سپرى نموده اند.
۳. دوران غيبت كبرا
اصطلاحاً غيبت كبرا به مدت زمان پنهان زيستى حضرت مهدى (ع) گفته مى شود كه با وفات آخرين نايب خاص در سال ۳۲۹ق آغاز وهمچنان ادامه دارد وتنها خداوند متعال است كه پايان آن را مى داند.
اين دوران ويژگى هايى دارد كه آن را از دوران غيبت صغرا كاملاً متمايز مى سازد كه از جمله آن ويژگى ها كامل شدن غيبت آن حضرت است.به همان اندازه كه پنهان زيستى حضرت مهدى (ع) در اين دوران به كمال مى رسد ونيابت وسفارت همانند دوران غيبت صغرا وجود ندارد، محل زندگى آن حضرت نيز نامشخص تر مى شود ودر اين دوران است كه هرگز به طور قطع نمى توان مشخص نمود آن حضرت در كجا زندگى مى كند.البته روايات در اين باره به محل هاى مختلفى اشاره كرده اند كه برخى از آنها از اين قرارند:
الف) مدينه طيبه
همان طور كه قبلاً نيز اشاره شد برخى از روايات به صورت عام وبدون قيد زمان غيبت صغرا، مدينه را به عنوان جايگاه آن حضرت در دوران غيبت مورد اشاره قرار داده اند.
ب) ناحيه ذى طوى
ناحيه ذى طوى در يك فرسخى مكه وداخل حرم قرار دارد واز آنجا خانه هاى مكه ديده مى شود. برخى از روايات آن محل را به عنوان جايگاه حضرت مهدى (ع) در دوران غيبت معين كرده اند.
امام باقر(ع) در اين باره فرمود:
صاحب اين امر را در برخى از اين درّه ها غيبتى است وبا دست خود به ناحيه ذى طوى ـ كه نام كوهى است در اطراف مكه ـ اشاره نمود.(۱۰)
در برخى ديگر از روايات نيز ذكر شده كه حضرت مهدى (ع) قبل از ظهور در (ذى طوى) به سر مى برد وآن گاه كه اراده الهى بر ظهور آن حضرت تعلق گيرد از آنجا وارد مسجدالحرام مى شود.
امام باقر(ع) در اين باره فرموده اند:
قائم(ع) در ميان گروهى به شمار اهل بدر ـ سيصد وسيزده تن ـ از گردنه ذى طوى پايين مى آيند تا آنكه پشت خود را به حجرالاسود تكيه مى دهد وپرچم پيروز را به اهتزاز درمى آورد.(۱۱)
ج) دشت ها وبيابان ها
از برخى روايات نيز استفاده مى شود كه آن حضرت در طول غيبت كبرا محل خاصى ندارد وهمواره در سفر به سر مى برد.
از امام باقر(ع) نقل شده است كه وقتى شباهت هاى حضرت مهدى (ع) به انبيا را بيان نمودند چنين فرمودند:
واما شباهت حضرت مهدى (ع) به حضرت عيسى (ع) جهانگردى (ونداشتن مكانى خاص است).(۱۲)
در توقيعى كه از حضرت مهدى (ع) به نام شيخ مفيد صادر شده است، نيز به نامعلوم بودن مكان حضرت مهدى (ع) اشاره شده است.
در آن نوشته چنين آمده است:
... با اينكه ما براساس فرمان خداوند وصلاح واقعى ما وشيعيان مؤمن مان تا زمانى كه حكومت در دنيا در اختيار ستمگران است در نقطه اى دور وپنهان از ديده ها به سر مى بريم...(۱۳).
همچنين در پاره اى از ملاقات هاى معتبر كه در دوران غيبت كبرا نقل شده است، حضرت به اين نكته اشاره فرموده اند.
(على بن ابراهيم بن مهزيار) پس از نقل ملاقات خود با حضرت مهدى (ع) به نقل از ايشان چنين مى گويد: آن حضرت فرمود:
همانا پدرم ابو محمد با من عهد فرمودند كه در مجاورت قومى كه خداوند بر آنان غضب كرده است قرار نگيرم... وبه من فرمود كه در كوه ها ساكن نشوم مگر قسمت هاى سخت وپنهان آن ودر شهرها ساكن نشوم مگر شهرهاى متروكه وبى آب وعلف.(۱۴)
اين نامعلوم بودن محل زندگى آن حضرت در دوران غيبت كبرا سبب شده تا عده اى به گمانه زنى هايى بعضاً سست وواهى بپردازند وبه طرح محل هايى كه اثبات آنها كارى بس مشكل است روى آورند.
افسانه جزيره خضرا يا مثلث برمودا ومانند آن حكايت هايى است كه در تاريخ پر فراز وفرود اين اعتقاد رخ نموده است.
۴. دوران ظهور وحكومت مهدى (ع)
دوران ظهور كه درخشان ترين فراز تاريخ وبهترين دوران حيات انسانى است، ويژگى هاى فراوانى دارد كه از جمله مهم ترين آنها حاكميت آخرين معصوم وحجت الهى است. درباره محل زندگى حضرت مهدى (ع) وحكومت آن حضرت در عصر ظهور، روايات فراوانى وجود دارد. عمدتاً در اين روايات، مسجد سهله را منزل آن حضرت وشهر كوفه را به عنوان پايگاه حكومتشان معرفى كرده اند.
مسجد سهله شرافت بسيارى دارد؛ از جمله در روايات ذكر شده كه در اين مسجد، هزاران پيامبر به نماز ايستاده اند.
(صالح بن ابوالاسود) گويد: امام صادق(ع) سخن از مسجد سهله راند، آنگاه فرمود:
به درستى كه مسجد سهله منزل صاحب ماست آنگاه كه (پس از قيام) با اهل خود در آنجا فرود آيد.(۱۵)
هم چنين آن حضرت به ابابصير فرمود:
اى ابا محمد، گويا حضرت قائم را در مسجد سهله مى بينم كه با زن وفرزندانش در آن نازل مى شوند.
ابوبصير پرسيد: آيا مسجد سهله خانه اش خواهد بود؟ حضرت فرمود:
آرى، اين مسجد، منزل ادريس است. خداوند هيچ پيامبرى را برنينگيخت، مگر آنكه در اين مسجد نماز گزارد. هر كس در اين مسجد بماند مانند آن است كه در خيمه رسول خدا (ص) اقامت كرده است. هيچ مرد وزن مؤمنى نيست، مگر آنكه دلش به سوى آن مسجد پر مى كشد. روز وشبى نيست مگر آنكه فرشتگان به اين مسجد پناه مى برند ودر آن به عبادت خدا مى پردازند.
همان طور كه اشاره شد، كوفه نيز مركز حكومت مهدى (ع) قلمداد شده است. چگونگى زندگى در عصر ظهور به روشنى مشخص نشده ولى به نظر مى رسد تفاوت بسيارى با نحوه زندگى امروزى داشته باشد. تكامل علوم بشرى، كمال عقلانى بشر، توسعه خارق العاده امكانات ورفاه عمومى، امنيت فراگير بر كل كره زمين و... به طور قطع، ويژگى هايى را براى زندگى در آن زمان ايجاد خواهد نمود كه امروز درك دقيق آن براى ماكارى بس مشكل است.
از امام باقر(ع) نقل شده كه در بخشى از يك روايت طولانى فرمود:
آن گاه (حضرت مهدى (ع)) به سوى كوفه مى رود پس آنجا را براى منزل برمى گزيند وكوفه خانه او خواهد بود.(۱۶)
پى نوشت ها:
ــــــــــــــــــــــ
(۱) سيد بن طاووس، الاقبال، ص۲۹۸.
(۲) شيخ صدوق، كمال الدين وتمام النعمه، ترجمه منصور پهلوان، ج۲، ص۱۴۳.
(۳) محمد بن يعقوب كلينى، اصول كافى، ترجمه سيد جواد مصطفوى، ج۲، ص۱۱۹.
(۴) كمال الدين وتمام النعمه، ج۲، ص۱۶۴.
(۵) همان، ج۲، ص۸۰.
(۶) اصول كافى، ج۲، ص۱۴۱.
(۷) شيخ طوسى، كتاب الغيبة، ص۱۶۲.
(۸) اصول كافى، ج۲، ص۱۴۰؛ ابن ابى زينب، غيبت نعمانى، ص۱۸۸.
(۹) اصول كافى، ج۲، ص۱۱۸؛ شيخ مفيد، الارشاد، ج۲، ص۳۴۸؛ كتاب الغيبة، شيخ طوسى، ص۲۳۲.
(۱۰) غيبت نعمانى، ص۱۸۱.
(۱۱) همان، ص۳۱۵.
(۱۲) طبرى، دلائل إلامامه، ص۲۹۱.
(۱۳) علامه محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج۵۳، ص۱۷۴.
(۱۴) كتاب الغيبة، شيخ طوسى، ص۲۶۳.
(۱۵) شيخ طوسى، التهذيب، ج۲، ص۲۵۲.
(۱۶) كتاب الغيبة، شيخ طوسى، ص۴۷۵.