صفحه اصلى » مقاله هاى مهدوى » (۳۳۰) مهدودیت، رسالت نظام تعلیم وتربیت در شکل دهی جامعه مهدوی
مقاله هاى مهدوى

مقاله ها (۳۳۰) مهدودیت، رسالت نظام تعلیم وتربیت در شکل دهی جامعه مهدوی

بخش بخش: مقاله هاى مهدوى الشخص نویسنده: معصومه صمدی منبع منبع: مجله مصباح تاريخ تاريخ: ۱۸ / ۱ / ۱۳۹۷ هـ.ش نمایش ها نمایش ها: ۳۰۳۴ نظرات نظرات: ۰

مهدودیت، رسالت نظام تعلیم وتربیت در شکل دهی جامعه مهدوی

نویسنده: معصومه صمدی
مجله مصباح - آذر ودی ۱۳۸۵ - شماره ۶۶

چکیده
اعتقاد به ظهور منجی ومصلحی جهانی یا مهدویت ایده ای فراگیر وهمگانی است. این ایده ریشه قرآنی دارد. هم زمان با پیدایش تمدن در عرصهء زندگی اجتماعی، صعود به مدینه فاضله وفراهم نمودن زمینه برای حکومت عدل جهانی، ذهن انسان های نیک اندیش وتحت ستم را به خود معطوف نمود وتدریجا این ایده به صورت یک آرمان فراگیر تبدیل گردید. اعتقاد به ظهور منجی همواره مورد توجه ادیان توحیدی بوده است. در میان ادیان توحیدی، دین اسلام ودر بین مسلمانان شیعه تنها نحله ای است که به طور سازمان یافته ونظام مند به این موضوع پرداخته است. سئوالی که اینکه مطرح است این است که فلسفهء مهدویت (در شیعه) چیست؟ بنیان های فکری فلسفه مهدویت وره آورد آن چیست؟ ورسالت نظام تعلیم وتربیت در شکل دهی جامعه مهدوی چیست؟
ازاین رو هدف از این تحقیق آگاهی از فلسفه مهدویت، بنیان های فکری وره آورد آن ورسالت نظام تعلیم وتربیت در شکل دهی جامعه مهدوی در زمان غیبت است.
روش این پژوهش کیفی است وبرای رسیدن به اهداف پژوهش از سند کاوی به صورت تحلیل سند نیز سود جسته ایم. داده ها در این پژوهش به صورت مستمر مورد تحلیل وتفسیر قرار گرفته اند. یافته های حاصله حاکی از این است که در اندیشه اسلامی مهدویت بر محوریت خالق هستی مبتنی است. موضوع مهدویت یا نظام واحد عدل جهانی در حقیقت طرح جامع، علمی ونظام مند اسلامی است که توسط پیامبر خاتم (صلی الله علیه وآله) برای بشریت به ارمغان گذاشته شده است. ادامه آن حرکت واجرای کامل آن وظهور خاتم اوصیا حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که رسالت مهم تحقیق آرمان های فطری وتاریخی بشر را به عهده دارد، واگذار شده است. بنیان های فکری حکومت مهدوی برپایه توحید، امامت وعدالت استوار است رسالت نظام تعلیم وتربیت در شکل دهی جامعه مهدوی این است که اولا سیاستگذاران در درجه اول خود مهدویت را باور داشته باشند وپس از آن به تبیین مهدویت (آگاه نمودن فراگیران از مهدی (علیه السلام) ورسالت وی در برپایی حکومت عدل جهانی) وترویج مباحث مربوط به مهدویت اقدام نمایند. البته لازمه موفقیت نظام تعلیم وتربیت در تبیین وترویج موضوع مهدویت، بازنگری در حوزه محتوایی وروشی وترویجی است.

مقدمه

اعتقاد به ظهور منجی ومصلحی جهان ایده ای فراگیر وهمگانی است. به جز کسانی که به تاریخ نگاه بدبیانه ومنفی دارند، پیروان مکتب ها وادیان مختلف، ایدهء مهدویت به معنای مزبور را باور دارند. این ایده از نظر پیشینهء تاریخی نیز به عنوان یک طرح نوین اسلامی مطرح است که ریشهء قرآنی دارد زیرا ایدهء «نجات بخشی» و«منجی گرایی» گرچه سابقهء دیرین در تاریخ کهن بشر دارد ولی یک گرایش فطری انسانی است که در نهاد انسان ریشه دارد اما سمت وسو وخواستگاه این گرایش تاریخی وفطری را تنها در تفکر اسلامی، می توان به صورت منسجم جستجو نمود. این گرایش به مرور زمان در حال رشد وشکوفا شدن است که از این نظر می توان ایدهء منجی گرایی را وجه مشترک همه انسان ها وملل جهان به شمار آورد واز انبیای الهی به عنوان مبشّران وطراحان اصلی این ایده یاد نمود.
هم زمان با پیدایش هسته های اولیهء تمدنی در عرصهء زندگی اجتماعی، تشکیل حکومت عدل جهانی، ذهن انسان های نیک اندیش وتحت ستم را به خود معطوف نموده وتدریجا این ایده به صورت یک آرمان فراگیر تبدیل گردیده است.
در این زمینه در قرآن کریم آمده است:
«ونرید أن نمنّ علی الذین استضعفوا فی الأرض ونجعلهم ائمة ونجعلهم الواثین» (قصص/۴).
اراده ما بر این تعلق گرفته است که مستضفعان در زمین را مورد امتنان ولطف خود قرار داده آنان را پیشوایان بشر ووارثان زمین قرار دهیم.
گرچه پیروان هر دین وآیینی براساس تعالیم خود، نسبت به این مسئله تفسیر خاص خود را ارائه نموده اند اما نکته مهم وقابل توجه این است که هیچ گاه حافظهء تاریخ امت ها وملت ها، در این مورد، طرح مشخص ودورنمای روشنی، از خود نشان نداده است؛ اینجا است که معجزهء تفکر اسلامی وعظمت ابتکارات آن در«اندیشه مهدویت»به خوبی نمایان می گردد، زیرا اسلام تنها دینی است که برای بارور ساختن این ایده چارچوب روشن ونظام مندی ارائه نموده وبرای اولین بار نظریهء حکومت عدل جهان را فراروی بشریت قرار داده ووعده تحقیق آن را در آینده نزدیک مطرح نموده است وتحقیق آرمان های مورد انتظار بشر را مهم ترین رسالت خود اعلام نموده است.
از نظر شیعه، مهدی موعود در قرآن واحادیث متواتر نبوی، فردی شناخته شده است که هم اکنون نیز در میان ما حضور بالفعل وغائبانه دارد. نام ونام پدرش محمد ابن الحسن العسکری (علیه السلام) ونام مادرش «نرجس» واز تبار امام حسین (علیه السلام) می باشد. در پانزده شعبان سال ۲۵۵ هجری قمری در شهر سامرا متولد گردیده است. از دوران کودکی تا سال ۳۲۹ هجری قمری بناب ه مصالحی دوره غیبت صغری را سپری نموده است وچون حاکمان عباسی در پی قتل او بودند، خداوند وجود او را از دیدگان پنهان ساخت تا آخرین حجت الهی محفوظ بماند وآن گاه که شرایط ظهور وقیام او فراهم گردد، قیام کند وحکومت عدل جهانی را بر پا سازد (موسوی گیلانی، ۱۳۸۳). از این روحضرت در دوره غیبت کبری به سر می برد که بشریت عموما وجهان تشیّع خصوصا هم اکنون در انتظار به پایان رسیدن این ارتباط نامحسوس وغیر علنی وفرمان ظهور آن حضرت از سوی خداوند است تا ظلم وجور را از بین برده وقسط وعدل را حاکم بسازد. سؤالی که اینکه مطرح است این است که فلسفه مهدویت وبنیادهای آن چیست؟ ونظام تعلیم وتربیت در این زمینه چه رسالتی برعهده دارد؟
اهداف پژوهش
هدف کلی این پژوهش آگاهی از فلسفه مهدویت، بنیادهای آن ورسالت نظام تعلیم وتربیت در شکل دهی جامعه مهدوی است.
روش تحقیق
این پژوهش از نوع کیفی است وبرای رسیدن به اهداف پژوهش از سند کاوی به صورت تحلیل سند نیز استفاده شده است. داده های حاصله به طور مستمر مورد تحلیل وتفسیر قرار گرفته اند. لذا در این پژوهش ضمن مطالعه مستمر ابتدا داده ها به طور جداگانه مقوله بندی گردیده وسپس مقوله های مورد مطالعه کدگذاری، دسته بندی وآن گاه مورد تفسیر قرار گرفته اند.
مهدویت
سؤالی که مطرح است این است که منظور از مهدویت چیست؟ قبل از هر چیز باید بگوییم مهدویت یکی از زنده ترین وپویاترین آرمان های دینی است. زیرا افراد را در ارتباط با رخدادی قرار می دهد که در پیش است وبا توجه به این که وقت آن نامعین است هر آن ممکن است، واقع شود. بی تردید در طول تاریخ غیبت، مهدویت از جمله بزرگ ترین اعتقادات اسلامی بوده که در کنار فرهنگ عاشورا از عوامل سازندگی وشادابی دینی بوده است. در تاریخ شیعه بیشترین تجربه های معنوی وعرفانی واخلاقی موهون فرهنگ مهدوی وفرهنگ حسینی است. در تفکر شیعی بحث مهدویت یک بحث نظری صرف وبی ارتباط با زندگی واقعی نیست بلکه کاملا یک بحث زنده وکاربردی است که در متن زندگی جریان دارد واساسا با الگوپذیری، حرکت، شناخت وعمل همراه است. ارج گذاری شیعه به فرهنگ انتظار دقیقا در راستای الگوپذیری از این تفکر در عرصه های زندگی بوده است. در فرهنگ انتظار هیچ کدام از حوزه های زبانی، منطقه ای، نژادی، گروهی وغیره، جایگاهی ندارد. بکله موضوع کار، بشریت، گسترده وقلمرو کار جهانی است.
در فلسفه اسلامی، قاعده ای به نام قاعده تلازم حد وبرهان وجود دارد. به اقتضای این قاعده، هرگونه برهانی که بر مسئله ای اقامه شود، به شناخت (حد) بهتر آن خواهد انجامید وبالعکس (ابراهیمی دینانی، ۱۳۷۲). حال اگر بخواهیم شناخت مناسبی از مهدویت پیدا کنیم، یک راه این است که بنیادهای آن را مورد بررسی قرار دهیم.
در اندیشه شیعه مهدویت بر محوریت توحید، امامت وعدالت قرار دارد. مهدویت در شیعه زیرساز نظام اندیشهء سیاسی وعقیدتی است وطرح جامع علمی ونظام مند اسلامی است که توسط پیامبر برای بشریت به ارمغان گذاشته شده واجرای کامل آن به ظهور خاتم اوصیاء حضرت مهدی (علیه السلام) واگذار شده است. این جهت گیری، همان فلسفه اصلی وجود او است. ازاین رو فلسفه ظهور حضرت مهدی این است که وی که پیرو حرکت انبیاء است انسان را به مقام خلیفة اللهی برساند وجامعهء جهانی مهدوی (که به دنبال برقراری قسط وعدالت جهانی است) را موجب شود. سؤالی که اینک مطرح است این است که این جامعه جهانی که همه انتظار تحقق آن را دارند بر چه پایه ها وستونی استوار است یا به عبارتی بنیادهای جامعه مهدوی چیست؟
بنیادهای جامعه مهدوی (توحیدی)
در پاسخ به این سؤال که جامعه مهدوی یا جامعهء توحیدی بر چه بنیادهایی استوار است براساس آیات وروایات وارده باید گفت جامعه مهدوی یا توحیدی جامعه ای است که بنیادهای آن بر اصولی استوار شده است که عبارتند از:
توحید
از آن جا که حکومت جهانی مهدوی حکومتی است الهی، نخستین مبنا وشالودهء فکری وعقیدتی آن خداپرستی است، یعنی تصویر حکومت جهانی مهدوی (آن گونه که در شریعت اسلامی ترسیم شده) در گرو اعتقاد به وجود خداوند وپرستش او است. کسی که خدا را انکار کند واو را نپرستد، نمی تواند به حکومت جهانی مهدوی معتقد گردد؛ از این رو در حکومت جهانی مهدوی نیز همانند حکومت انبیا تلاش بر این است که با گشودن راه بندگی خدا ونفی هر معبودی جز او، انسان ها را به غایت تربیت سوق دهند. چنان که خدای متعال به پیامبر گرامی اش فرموده است:
«وما ارسلنا من قبلک من رسول الا نوحی الیه انه لا اله الا انا فاعبدون» (انبیا/۲۴). وپیش از تو هیچ پیامبری نفرستادیم مگر آن که به او وحی کردیم که خدایی جز من نیست، پس تنها مرا بپرستید.
یک یک انبیای الهی در این راه برپاخاستند ورسالت خود را اعلام کردند. چنان که در قرآن کریم سیر دعوت انبیاء این گونه بیان شده است:
«ان الله ربی وربکم فاعبدوه هذا صراط مستقیم» (آل عمران/۵۰).
همانا خدای یکتا- الله-پروردگار من وشماست. پس او را بپرستید، این است راه راست.
بنابراین در اسلام اساس همه اصلاحات توحید است. زیرا اخلاق فاضله خود به ضامنی نیاز دارد که آن را حفظ وحراست کند واین ضامن چیزی جز توحید نیست. ازاین رو حکومت مهدوی از ولایت ومشیت خداوند سرچشمه می گیرد، زیرا خداوند، آفریدگار ومالک انسان وجهان است وبالذات حق تصرف در امور بندگان خود را دارد، واز طرفی، افعال الهی-اعم از تکوینی وتشریعی-برمبنای علم وحکمت ورحمت استوار است وهیچ گونه عیب ونقصی در آن راه ندارد (مصباح یزدی، ۱۳۷۵). ازاین رو حکومت جهانی مهدوی حکومتی است که تجلّی کامل مشیت الهی در قالب حکومت ولایی در زندگی بشری است. به عبارت دیگر نخستین گام تئوریک، برای قبول حکومت جهانی مهدوی پذیرش جهان بینی الهی وتوحیدی است.
امامت
امامت، در قرآن کریم، از جایگاهی بس بالا ووالا برخوردار است. امام، به عنوان خلیفهء خداوند در زمین، کامل ترین انسان وفلسفهء خلقت به شمار آمده است. جایگاه رفیع امامت را از این جا می توان به دست آورد که خداوند حکیم، پس از آن که ابراهیم خلیل الله (علیه السلام) به مقام نبّوت ورسالت رسید مقام امامت را به وی اعطا کرد.
تحقق آرمان های مورد انتظار بشر در چارچوب موضوع «امامت» معنی ومفهوم پپدا می کند. ازاین رو مسئله مهدویت تبلور ونماد کامل مسئله «امامت» به شمار می آید ولذا طرح «موضوع مهدویت» بدون در نظر داشتن مبانی فکری بحث امامت، نه قابل درک است ونه قابل طرح (خسروپناه، ۱۳۸۲). حضرت مهدی قائم به امر ولایت است ومسئله ولایت وارتباط آن با نبوت دین این گونه است که ولایت یعنی تقرب به خدا، ولایت جنبهء حقی دین است. ولایت وتقرّب باید چنان باشد که دوستی میان فرد وخدا بدون فاصله باشد. هدف امام زمان این است که کاشف اسرار الهی وولایت است. چنان که در قرآن کریم آمده است:
«وعد الله الذین آمنوا منکم وعملو الصالحات لیستخلفنهم فی الارض کما استخلف الذین من قبلهم ولیمکنن لهم دینهم الذی ارتضی لهم و... » (نور/۵۴).
خداوند خلافت بر زمین را به مؤمنان وصالحان از شما امت اسلامی وعده کرده است چنان که به پیشینیان چنین خلافتی را عطا فرمود وتوانایی تحقق بخشیدن به دینی که برای آنان پسندیده است را به آنان خواهد داد.
هدف بعثت انبیاء در طول تاریخ، هدایت، رشد وبلوغ عقلانی انسان واحیای ارزش ها واوصاف متعالی انسانی در جامعه بوده است. در تفکر شیعی موضوع مهدویت در متن امامت، به معنای طراحی یک چارچوب عظیم الهی است که خداوند حکیم آن را به عنوان راهکار تدریجی حاکمیت مطلق اسلامی در روی زمین، مقرر فرموده تا انسان وجامعه بشری در فرآیند رشد وبلوغ تدریجی خود به طور یکپارچه از مائدهء الهی قرآن وسنت بهره مند گردند. از این روست که امامت یکی از بنیادهای نظری مهدویت وجامعه توحیدی یا جامعه مهدوی را تشکیل می دهد.
عدالت
هیچ چیز چون عدالت مقتضی تربیت نیست واین حقیقت به صراحت در سخنان پیشوای عدالت خواهان، علی (علیه السلام) آمده است:
«العدل حیات» (آمدی تمیمی، ۱۴۰۷: ۲۰).
«العدل وضع کل شیء فی موضعه» (سید رضی، ۱۳۷۸، حکمت ۴۳۷).
از ویژگی های حکومت عدل این است که استعدادها شکوفا می شود، خردها به کمال می رسد وحکمت وعلم فراگیر می شود. شاخصه ونمونهء اعلای این تربیت با ظهور حجت حق وخورشید مغرب، امام زمان عجل الله تعالی فرجه تحقق می یابد تا جایی که همه مردم علم وحکمت را می آموزند. از امام باقر (علیه السلام) روایت شده است که فرمود:
«تؤتون الحکمة فی زمانه حتی ان المرأه لتقضی فی بیتها بکتاب الله تعالی وسنة رسول الله صلی الله علیه وآله» (مجلسی، ۱۴۰۳: ۳۵۲)
در دولت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به همه مردم علم وحکمت می آموزند تا آن جا که زنان در خانه ها با کتاب خدا وسنت پیامبر (صلی الله علیه وآله) قضاوت می کنند.
اندیشهء حکومت جهان مهدوی، که پرچمدار عدالت وتعالی انسانی در سطح جهانی است، بر این اصل استوار است که انسان فطرتا عدالت خواه وتعالی جو است. اگرچه تاریخ بشر کارنامهء درخشانی در این باره نداشته وهمواره ستم گری وتباهی گرایی قدرت طلبان وسلطه گران راه را بر بسط عدالت وتعالی جوامع بشری بسته وعدالت خواهی وتعالی جویی قربانیان بی شماری داده است، ولی تمایل به عدالت وعشق به فضلیت هیچ گاه از زندگی بشر به کلی رخت بر نبسته وهمواره انسان های برجسته وبی شماری در این راه فداکاری کرده اند. امروز نیز چراغ عدالت هم چنان پرفروغ است، منتها در طول تاریخ انسان های شیطان سیرت با استفاده از جهالت واهرم های شیطانی دیگر مانع بسط وگسترش چنین روحیه واندیشه ای در جهان شده واجازه نداده اند این تمایل واندیشه به صورت یک عزم جهانی نمایان گردد. لذا این پدیدهء فرخنده در آیندهء تاریخ رخ خواهد داد وزمینه حکومت جهانی مهدوی فراهم خواهد شد. اگر عدالت در عرصه های مختلف فردی واجتماعی انسان تحقق یابد، چیزی جز توحید، وملکات انسانی تحقق نخواهد یافت. حال پس از آگاه مختصر از بنیادهای جامعهء مهدوی سؤالی که مطرح می شود این است که جامعهء مهدوی چه جامعه ای است ورسالت تعلیم وتربیت در شکل دهی این جامعه چیست؟
جامعه مهدوی
جامعه که از هماهنگی تمایلات واندیشه ها وتصرفات حول محور واحد تشکیل می یابد به طوری که تمایلات واراده هر فرد در فعل کلّ حضور دارد وشریک در فعل کلّ است. یعنی هویت جامعه، وحدت یافتن تعلق ها وپیدایش یک مرکب جدید است به طوری که وجود جامعه متقوم به وجود افراد وعناصر است ووجود قدرت عناصر هم متقوم به وجود جامعه است.
جامعهء آرمانی مهدوی جامعه ای آکنده از عدالت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی وقضایی است. عدالت، آزادی، امنیت، آسایش، آرامش، و... از کلید واژه های حیات انسانی واز آرزوهای آغازین حیات اجتماعی بشر بوده وهست. آن چه این واژه را در نظر انسان زیبا وبا شرافت جلوه می داده، آرزوی دیدن عدالت در تمام مناسبات حیات بوده است. عدالت مهدوی همان عدالت انبیا واولیا است که او وارث آدم، نوح، ابراهیم و...، محمد، علی، فاطمه و...: می باشد. وقتی از عدالت در فرهنگ انبیا سخن می گوییم، واژهء قسط هم دوشادوش آن به ذهن می آید. در آیات قرآن، پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلّم) به عنوان شأن رسالت وشریعتش امر به عدل شده است:
(وقل آمنت بما أنزل الله من کتاب وامرت لأعدل بینکم...) (شوروی/۱۵)
وبگو: به هر کتابی که خدا نازل کرده، ایمان آوردم ومأمور شدم که میان شما عدالت کنم...
عدالت مهدوی از معنای گسترده ای برخوردار است بر نیاز فردی، طبیعی وغریزی انسان، نیاز اجتماعی ونیاز تاریخی انسان نظر دارد ازاین رو عدالت در جامعه مهدوی در سه سطح تاریخی، اجتماعی وطبیعی (فردی) خود را به تمام مدعیان عدالت نشان می دهد.
در روایاتی که به توصیف عصر ظهور پرداخته، هر سه سطح عدالت مورد توجه قرار گرفته است. در روایتی از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است:
«إذا قام القائم حکم بالعدل وارتفع فی أیّامه الجور وأمنت به السبل وأخرجت الارض برکاتها وردّ کلّ حق إلی أهله ولم یبق أهل دین حتی یظهروا الاسلام وبعترفوا بالایمان...» (الصافی الگلپایگانی، ۱۴۲۱).
آن گاه که قائم قیام کند، به عدالت حکم راند ودر زمان او، ستم رخت بربندد وبه واسطه او، راه ها ایمن شود وزمین برکاتش را بیرون ریزد وهر حقی به صاحب آن برگردانده شود وپیروان تمام ادیان، اسلام را اظهار واعتراف به ایمان کنند....
در نظام قرب گرا وخدا محور، عدالت صرفا هدف نیست؛ بلکه راهی است برای تکامل قرب به سوی حق. استقرار عدالت در جامعه حق گرا مساوی است با نوسازی معنوی جامعه. چنین عدالتی از ویژگی های برخوردار است که عبارت است از:
-تکامل وگسترش دیانت ومعنویت (تکامل قرب)
-فقرزدایی به معنای عام آن در توزیع عادلانهء سهم تأثیر در حیات اجتماعی، توزیع عادلانه آموزش وفرهنگ وتوزیع عادلانه ثروت وامکانات
-تبعیض زدایی
-فضیلت مجاهدت وایثار اجتماعی
-فضیلت زهد اجتماعی
یکی از جلوه های زیبایی حکمرانان وصاحبان مناصب کلیدی در حکومت مهدی (علیه السلام) این است که هرچه مقام ومنزلت اجتماعی آنها در ادارهء جامعه بالاتر می رود، برخورداری آنها از امکانات وثروت جامعه کمتر می باشد. یعنی در حکومت مهدوی تکیه زدن بر جایگاه های بالاتر اجتماعی، همراه با زهد بیشتر اجتماعی است. ذکر القائم عند الرضا فقال:
«وما لباس القائم الاالغلیظ وما طعامه الا الجشب» (مجلسی، ۱۴۰۳: ۳۵۸).
از حضرت قائم (عج) نزد امام رضا (علیه السلام) یاد شد، پس حضرت فرمودند: ... نیست لباس وپوشش حضرت قائم (علیه السلام) به جز لباس زبر ونیست طعام وخوراک آن حضرت به جز خوراک غیر لذیذ.
دیگر ابعاد عدالت مهدوی، فراهم شدن امکان رشد واعتلای فرهنگی وآموزشی برای آحاد جامعه است. در زمان حضرت، عقل ها کانون واحد می یابند وهمه به مقتضای توانایی خود از دانش ومعرفت خوشه می چینند وحکمت می آموزند تا بتوانند آهنگ پرستش وعبودیت وفضائل اخلاقی کنند.
در روایتی از امام باقر (علیه السلام) در مورد رشد خرد وکانون یافتن عقول این گونه آمده است:
«اذا قام قائمنا وضع یده علی رؤوس العباد فجمع بها عقولهم وکملت بها احلامهم» (مجلسی، ۱۴۰۳: ۳۲۸).
آن گاه که قائم ما قیام کند دست خود را بر سر بندگان می نهد وبدین وسیله، عقول بندگان را جمع می کند وخردهای آنها را به کمال می رساند.
چنین جامعه ای بر محقق شدن به پیش نیازهایی نیازمند است. از آنجایی که جامعه از ترکیبی افراد شکل می گیرد بنابراین از الزامات جامعه آرامانی مهدوی تربیت مهدوی است. یعنی در صورتی که افراد مهدوی تربیت شوند یعنی از مهدی (علیه السلام) ورسالت عظیم وی آگاه شوند واو را باور کنند وباورهایشان در عمل نیز تجلی پیدا کند یعنی منتظر واقعی شوند می توان وجود جامعه مهدوی را انتظار داشت.
رسالت وتعلیم وتربیت در تربیت مهدوی
لازمه به تحقق بخشیدن به جامعه مهدوی تربیت مهدوی است. تربیت مهدوی در مفهوم خاص آن: مجموعه تدابیر واقدامات سنجیده ومنظم فرهنگی برای پرورش وتقویت ایمان وباورهای مهدوی در فراگیران است. برای رسیدن به این هدف اهمیّت، اولویت وضرورت انکار ناشدنی تبیین وترویج فرهنگ مهدویت در نظام دینی، ضرورت بحث را دو چندان می کند. ازاین رو رسالت نظام تعلیم وتربیت در جهت تحقق تربیت مهدوی را در دو حیطه تبیین وترویج مطرح می نماییم.
تبیین
منظور از تبیین ایجاد بصیرت در فراگیران نسبت به امام مهدی (علیه السلام) ورسالت وی در برپایی حکومت عدل جهانی است. نظام تعلیم وتربیت جهت تحقق این هدف، لازم است حقیقت مهدویت را سرلوحه اهداف خود قرار دهد. اهمیت معرفت وشناخت امام در متون روائی به حدی است که از پیامبر گرامی اسلامی وائمه معصومین نقل شده است که:
«من مات ولم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیه» (مجلسی، ۱۴۰۳: ۳۶۸).
هر کس بمیرد وامام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلی مرده است.
در روایتی دیگر آمده است: سمعت ابا جعفر (علیه السلام) یقول: «من مات ولیس له امام فمیتته میتة جاهلیه، ومن مات وهو عارف لامامه لم یحضره تقدم هذا الامر او تاخر، ومن مات وهو عارف لامامه کان کمن هو مع القائم فی فسطاطه» (کلینی، ۱۳۶۵: ۳۷۱).
شنیدم حضرت ابا جعفر، امام محمد باقر (علیه السلام) می فرماید: هر کس درحالی که امامی نداشته باشد بمیرد مردنش مردن جاهلیت است وهر آن که درحال شناختن امامش بمیرد پیش افتادن ویا تأخیر این امر دولت آل محمد او را زیان نرساند وهر کس بمیرد درحالی که امامش را شناخته همچون کسی است که در غیبت قائم (علیه السلام) با آن حضرت باشد.
در این که مهدی کیست؟ روایات فراوانی بر این نکته تأکید شده است که مهدی (علیه السلام) نام شخص معینی است. از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) نقل شده است که فرمود: «عن النبی (صلی الله علیه وآله) انه قال: المهدی رجل من عترتی یقاتل علی سنتی کما قاتلت انا علی الوحی» (الصافی الگلپایگانی، ۱۴۲۱: ۲۳۲).
مهدی، مردی از عترت من است که به خاطر برپایی سنت من می جنگد، چنان که من به خاطر وحی جنگیدم.
در روایات نه تنها بر این نکته شده است که باید به مهدی چون نام خاص فرد معینی اعتقاد ورزید که خداوند رسالت حاکمیت بخشیدن به حق وعدالت را به او واگذار کرده است بلکه بر این نکته نیز تأکید شده است که امام مهدی (علیه السلام) در کار سترگی که به انجام خواهد رساند کارگزار وفرمانبر خداست. در روایتی که حمران بن اعین نقل می کند، آمده است: «من حمران بن اعین... فقال: قد عرفت حیث تذهب، صاحبک المبدح البطن، ثم الحزاز براسه، ابن الارواع، رحم الله فلانا» (نعمانی، ۱۳۶۳: ۳۱۴).
از امام باقر (علیه السلام) سؤال کرده، به او عرض کردم: آیا قائم تو هستی؟ پس آن حضرت فرمود: زاده وتربیت یافته رسولم وخونخواهی کننده ام یا از من خونخواهی کنند، وآن چه خدا بخواهد، انجام می دهم...
در این روایت امام باقر (علیه السلام) ابتدا قائم را به معنای لغوی در مورد هریک از امامان شیعه به کار می برد ودر پایان حضرت مهدی را با ذکر برخی ویژگی ها از جمله، تعبیر «یفعل الله ما یشاء» آن چه خدا بخواهد (که معمولا برپاداشتن حدود الهی است) انجام می دهد، یاد می کند. بنابراین مسئله مهدویت در این روایت در فضایی مطرح شده است که تابعیت وعبودیت امام نسبت به خداوند در آن موج می زند.
نکتهء دیگر درباره معرفت نسبت به مهدویت، معرفت نسبت به دین وآموزه های اصیل دینی وپافشاری بر آن است. از جمله آموزه های اصیل مهدویت مرزشناسی است. تربیت مهدوی مستلزم این است که افراد توانایی بازشناسی مرزهای راستی از ناراستی ودرستی از نادرستی را بیابند.
چنان که روایت شده است که: «المفضل بن عمر الجمفی قال: ... قال یا ابا عبد الله، ثم نظر الی شمس داخلة فی الصفه، اتری هذه الشمس؟ فقال: نعم، فقال: لامرنا ابین من هذه الشمس» (نعمانی، ۱۳۶۳: ۲۱۹-۲۱۸).
هنگامی که امام صادق (علیه السلام) اشاره می کند که در دوران غیبت، وضعیت مؤمنان چون افراد یک کشتی واژگون شده زیرورو می شود. راوی سخت می هراسد وچاره می طلبد. در ادامه روایت چنین آمده است «... راوی گوید: پس من گریستم وبه حضرت عرض کردم (در چنین وضعی) ما چه کنیم؟ فرمود: ای ابا عبد الله- ودر این حال، به پرتو خورشید که به درون خانه وایوان می تابید، نظر افکند-آیا این خورشید را می بینی؟ عرض کردم: بلی، پس فرمود: مسلما کار ما روشن تر از این به زمینه سخن که در آن زیر وروشدن وبروز پرچم های اشتباه برانگیز مطرح شده، پاسخ بیانگر این است که اگر کسی مرزهای حق وباطل را بشناسد به سهولت می تواند حرکت کند.
دیگر نکته مهّم در معرفت نسبت به مهدویت ظهور مهدی (علیه السلام)، چون وعده الهی، افق روشنی برای بیدار نگاه داشتن امید وعدالت وکوشش کردن در راه تحقق آن وانتقاد کردن از حاکمیت های جاری است. لازمهء معرفت نسبت به این حقیقت، حق باوری است. حق باوری به معنای پذیرفتن معارف دینی است. منظور از معارف دینی، اندیشه های مسلم دینی است که معمولا نیز رازآمیز هستند. در مسئله مهدویت نیز حقیقت هایی وجود دارد که رازآمیز هستند وپذیرفتن آن ها لازمه تربیت دینی است. از جمله امور راز آمیز غیبت بلندمدت مهدی (علیه السلام) وقیام ناگهانی وی است. در احادیث، به هنگام اشاره به شکل زندگی مهدوی (علیه السلام)، شباهت وی با یوسف نبی (علیه السلام) مورد توجه قرار داده شده که برادران وی به هنگام مواجهه با او در زمان حاکمیتش در مصر، وی را نشناختند. «عن یزید الکناسی قال: سمعت ابا جعفر الباقر علیه السام یقول: «ان صاحب هذا الامر فیه شبه من یوسف، ابن امه سوداء، یصلح الله له امره فی لیله» (نعمانی، ۱۳۶۳: ۲۳۷).
یزید کناسی از قول امام محمد باقر (علیه السلام) می گوید: صاحب این امر را با یوسف شباهتی است. او فرزند کنیزی سیه چرده است، خداوند کار او را یک شبه برایش اصلاح می کند.
از پیامد چنین معرفتی نسبت به مهدویت این است که پیرو مهدی (علیه السلام) با تربیت شدن برای زیستن در چنین محیط بازی، از انتظار انفعالی به دور خواهد بود ودر اثر ارتباط سازنده با جریان های فکری انتظار پویا را نسبت به ظهور آشکار خواهد کرد. انتظار پویا به معنای فراهم ساختن فعالانه زمینه ظهور است. از آن جایی که فهم مسئله مهدویت، خود از جمله اموری است که مستلزم بذل فهم وباریک بینی وعقل ورزیی(۱) است لازم است نظام تعلیم وتربیت، در خصوص مهدویت نیز با ژرف اندیشی وباریک بینی عمل نماید واموری چون تبیین نقش های سازنده اعتقاد به مهدویت در جریان زندگی فردی، اجتماعی وتاریخی، ومسئولیت شیعه در دوران غیبت را محور فعالیت خود قرار دهد. لازم به ذکر است که لازمه موفقیت نظام تعلیم وتربیت در ایجاد چنین معرفتی نسبت به مهدویت این است که به بازنگری عملکرد خود در دو بعد محتوا وروش بپردازد.
۱-بعد محتوا
در حیطهء محتوایی نظام تعلیم وتربیت در ایجاد معرفت در فراگیران نسبت به مهدویت باید از دیدگاه های ایستا وغیر واقعی وقشری فاصله بگیرد. یکی از دیدگاه های رایج در معرفی مهدویت دیدگاه ایستا، دیدگاه ثابت، ساکن وانفعالی است. در حوزه مهدویت رواج دیدگاه ایستا به این معنی است که دو صف حق وباطل، هریک از پیروان خود به زندگی ادامه می دهند تا زمانی که ظهور رخ دهد وباطل مضمحل شود. در این فاصله پیروان حق باید انتظار بکشند تا حضرت ظهور کند. از این دیدگاه دوران غیبت به مثابه اتاق انتظار است. درحالی که مهدویت ناظر به غلبه نهایی حق بر باطل است چنان که در قرآن نیز به آن اشاره شده است:
«بل نقذف بالحق علی الباطل فیدمغه فاذا هو زاهق ولکم الویل مماتصفون» (انبیاء/۱۷)
بلکه حق را بر باطل فرو می افکنیم، پس آن را درهم می شکند وبه ناگاه آن نابود می شود. وای بر شما از آن چه وصف می کنید.
علاوه بر این دوران غیبت، دوران مواجهه با موفقیت های سخت ودشوار است. بنابراین داشتن دیدگاه ایستا وانفعالی دیدگاهی مردود است. در روایتی از جابر جعفی آمده است که می گوید: «عن جابر الجعفی قال: قلت لابی جعفر (علیه السلام) متی یکون فرجکم؟ فقال: هیهات هیهات لایکون فرجنا حتی تغربلواثم تغربلوا یقولها ثلاثا حتی یذهب الله تعالی الکدر ویبقی الصفو» (الصافی الگپایگانی، ۱۴۲۱: ۳۸۹).
به امام باقر (علیه السلام) عرض کردم: گشایش در کار شما کی خواهد بود؟ پس فرمود: هیهات وهیهات، گشایش در کار ما رخ نمی دهد تا آن که شما غربال شوید واین را سه بار فرمود، تا آن که خدای تعالی تیرگی را (از شما) زایل کند وشفافیت (در شما) به جای ماند. ازاین رو غربال شدن شفافیت وزایل شدن تیرگی با داشتن دیدگاه ایستا، ثابت وانفعالی همخوانی ندارد.
دیگر دیدگاه رایج در حوزه مهدویت، طرح غیر واقعی مهدویت است. منظور از معرفی غیر واقعی مهدویت، معرفی حضرت مهدی (علیه السلام) ورسالت وی فراتر از رسالت واقعی. از باب مثال در این دیدگاه رسالت مهدی بدین گونه معرفی می شود که وی عهده دار رسالتی سخت وسترگ جهت زدودن ظلم وبی عدالتی ونشاندن عدالت بر اریکه قدرت است واین رسالت را به تنهایی وتنها با مدد غیبی به انجام می رساند. این نکته حتی در روایات متعددی نیز مطرح شده است. از باب مثال: مفضل بن عمر قال: قلت لابی عبد الله (علیه السلام): «ما علامه القائم؟ قال اذا استدار الفلک، فقیل: مات او هلک؟ فی ای واد سلک؟ قلت: جعلت فداک ثم یکون ماذا؟ قال: لا یظهر الا بالسیف» (نعمانی، ۱۳۶۳: ۲۲۵).
مفضل بن عمر گوید: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: نشانه قائم چیست؟ فرمود: آن گاه روزگار گردش کند وگویند: او مرده یا هلاک شده؟ در کدامین سرزمین می گردد؟ عرض کردم: فدایت شوم سپس چه خواهد شد؟ فرمود: ظهور نمی کند مگر با شمشیر.
در نظر گرفتن این مسئولیت بزرگ برای مهدی (علیه السلام) کار را برای پیروان وی دشوار می کند وبه صورت اعراض کلی پیروان از مقصد ومقصود می شود. این درحالی است که خداوند مقرر نکرده است که آن حضرت این رسالت را به تنهایی وتنها با مدد غیبی به انجام برساند بلکه نظر بر آن بوده است که بشر در این گیرودار عظیم خود نیز تحول یابد ودر تعیین سرنوشت خویش نقش آفرینی کند.
دیگر دیدگاه رایج در حوزه مهدویت دیدگاه قشری گری است. دیدگاه قشری گری دیدگاهی خام وناپخته است وباعث می شود که افراد در دوران غیبت معارف وحکمت های دین را در حد فهم های قاصر خود محدود ومحصور نمایند.
امام صادق (علیه السلام) در این باره می فرماید: «القائم (علیه السلام) یلقی فی حربه مالم یلق رسول الله (صلی الله علیه وآله)، ان رسول الله (صلی الله علیه وآله) اتاهم وهم یعبدون حجاره منقوره وخشبا منحوته وان القائم یخرجون علیه فیتاولون علیه کتاب الله ویقاتلونه علیه» (نعمانی، ۱۳۶۳: ۴۲۴)
قائم (علیه السلام) در جریان پیکار خود با اموری روبه رو می شود که رسول خدا (صلی الله علیه وآله) با آن ها روبه رو نشده است. همانا رسول خدا (صلی الله علیه وآله) درحالی به سوی مردم آمد که آنان، بت های سنگی وچوب های تراشیده را می پرستیدند، ولی علیه قائم (علیه السلام) می شورند وکتاب خدا را علیه او تأویل می کنند وبر اساس آن با او می جنگند.
این تصورات وتصوراتی از این قبیل که در این مقاله مجال بررسی آن نیست تصوراتی هستند که از کژ فهمی نسبت به مهدویت نشأت یافته است وضررهای فراوانی متوجه تربیت مهدی می نماید. ازاین رو نظام تعلیم وتربیت در زمینه تربیت مهدوی همواره باید متوجه این کژفهمی ها باشد ودر هدف گذاری های خود در حوزه مهدویت از این کژفهمی ها فاصله بگیرد.
۲-بعد روش
دیگر رسالت تعلیم وتربیت مهدوی بازنگری در حوزه روشی است. یعنی نظام تعلیم وتربیت در صورتی در ایجاد معرفت نسبت به مهدویت در فراگیران موفق خواهد شد که علاوه بر این که در حوزه محتوا سعی در اتخاذ دیدگاهی واقعی داشته باشد در حوزه روشی که عمدتا معطوف به برنامه های درسی وکتاب های درسی است، نیز سنجیده وبا درایت عمل نماید ونکاتی را مدّنظر داشته باشد از جمله این که:
الف-استفاده از زبان روز
استفاده از زبان مهجور یعنی استفاده از زبان ومفاهیم بیگانه با زبان ومفاهیم مورد استفاده نسل جدید یا به عبارتی استفاده از زبان ومفاهیمی که نسل جدید نمی تواند با آنها ارتباط برقرار نماید. در طرح مسئله مهدویت گاهی نسل پیشین آن را در قالب نمادهایی عرضه می کند که نسل نو ارتباطی میان آنها ومسائل زمان خویش نمی یابد. درحالی که مسائل محوری واساسی مهدویت چنان است که باید با مسائل جاری هر نسل ارتباط داشته باشد به عبارتی مربی باید به زبان ومتناسب به اندیشه مخاطبان خود سخن بگوید. بنابراین مربیان می بایست تناسب وهماهنگی مباحث مهدویت را با زبان ونسل جدید بازشناسی کنند ومراقب باشند از پیروی از هواهای نفسانی فراگیران پیروی نکنند.
چنان که امام علی (علیه السلام) درباره آن حضرت می فرمایند:
«یعطف الهوی علی الهدی اذا عطفوا الهدی علی الهوی ویعطف الرای علی القرآن اذا عطفوا القران علی الرای» (نهج البلاغه، ۱۳۷۸، خطبه ۱۳۸).
هواهای نفسانی رابه متابعت هدایت الهی باز می گرداند، در روزگاری که هدایت الهی را به متابعت هواهای نفسانی درآورده باشند. آرا واندیشه ها را تابع قرآن گرداند، در روزگاری که قرآن را تابع آرا واندیشه های خود ساخته باشد.
جالب است که خود مهدی (علیه السلام) نیز نقش هادی را بازی خواهد کرد ودر ابلاغ رسالتش همواره سعی اش بر این خواهد بود که به زبان واندیشه مخاطبان خود سخن بگوید ودر ضمن از پیروی هواهای آنان نیز دوری گزیند.
ب-توجه به وسع علمی فراگیران
امام علی (علیه السلام) در حدیثی طولانی که در آن از مهدی (علیه السلام) یاد کرده است خطاب به حذیفه بن الیمان فرمود:
«یا حذیفه لا تحدث الناس بما لا یعلمون فیطغوا ویکفروا، ان من العلم صعبا شدیدا محلمه لو حملته الجبال عجزت عن حمله، ان علمنا اهل البیت سینکر وتقتل رواته...» (نعمانی، ۱۳۶۳، ۲۰۳).
ای حذیفه، با مردم آن چه را نمی دانند (نمی فهمند)، نگو که سرکشی کنند وکفر ورزند، همانا پاره ای از دانش ها، سخت وگرانبار است که اگر کوه ها آن را بر دوش کشند، از بردن آن ناتوانند...
در این سخن، توجه به وسع فهمی ودانشی افراد مورد تأکید قرار گرفته وبه صراحت آمده است که نادیده گرفتن آن موجب اعراض وکفر ورزی خواهد شد. حتی در یاوران نزدیک مهدی (علیه السلام) برخی وسع وطاقت بیشتری از خود نشان می دهند وبرخی وسع وطاقت کمتری، اما هرکدام متناسب با وسع خویش عمل می نمایند. پس توجه به وسع افراد در عرصه فهم وعمل، به منزلهء حفظ حرکت مستمر آنان در طریق تربیت وتحول است بسا که رعایت وسع یک فرد ضعیف، موجب شود که وی، به سهم خویش، در راه مهیا شدن برای ظهور مهدی (علیه السلام) گام بردارد اما عدم توجه به وسع فردی متوسط وخوب او را از راه به در برد (باقری، ۱۳۸۲).
ج-مرتبط ساختن اندیشه انتظار با زندگی امروز
مرتبط نمودن ظهور امام عصر علیه السلام به علم ما، متن زندگی ما، گرفتای ودرد ورنج ما، نیک بختی وبدبختی ما از دیگر رسالت های نظام تعلیم وتربیت در شکل دهی جامعه مهدوی است از این روست که باید در آن با دیده تعمق وروشنگری نگریسته شود. ازاین رو مسئله ظهور امام (علیه السلام) هنگامی که با واقعیت های زندگی ما مرتبط باشد بی گمان این مائیم که این واقعیت را تحقیق می بخشیم. در نتیجه ما دو گونه عملکرد در رابطه با ظهور می توانیم از خود بروز دهیم: یا آن که با اقدام وحرکت واتحاد ونظم تشکیلاتی وداد ودهش وفداکاری وامر به معروف زمینه قیام آن حضرت را فراهم کنیم یا آن که کار را به عهده دیگران بگذاریم وخود از هرگونه اقدامی شانه خالی کنیم واز رویارویی با مسئولیت ها بگریزیم.
د-به ترسیم قابلیت ها، کمالات وکرامات یاران حضرت مهدی (علیه السلام) پرداخته شود.
در کتاب های درسی جهت ایجاد معرفت در فراگیران لازم است به معرفی کمالات وقابلیت های یاران حضرت که با همراهی آنها وسرپرستی حکومت جهانی را به عهده می گیرد وزمین را پر از قسط وعدل می کند تا شیعیان در تمهید مقدمات ظهور، دچار سردرگمی وتحیر نشده وبا شناخت خصال وکمالات مورد نیاز در مجموعه یاران حضرت، قرار بگیرند، پرداخته شود.
ه-نظریه سازی فرهنگ مهدویت
تئوریزه کردن فرهنگ مهدویت از دیگر رسالت های نظام تعلیم وتربیت است. از آن جایی که امروزه تئوری های مختلفی در مورد پایان تاریخ مطرح است وتنور بحث «جهانی شدن» داغ می باشد، بایستی حکومت جهانی امام زمان (علیه السلام) را با عنوان بهترین تئوری وکارآمدترین گزینه برای پایان تاریخ، در کتاب های درسی به فراگیران معرفی کرد.
در سایه چنین عملکردی است که نهادهای فرهنگ ساز می توانند به بهترین وزیباترین شکل ممکن به ایفای نقش بپردازند، در فراگیران معرفت نسبت به مهدویت ایجاد کنند (از خصوصیت چنین معرفتی این است که درونی است ومعطوف به عمل است»، وراهکارهای ایجاد چنین تحول عظیم در فردای تاریخ بشر را به خوبی پیش بینی نمایند.
مهّم ترین اهمیّت های کارکردی تربیت مهدویت را می توان در ایجاد نشاط وامید، فاصله گرفتن از پژمردگی وروزمرگی ویأس، امیدوار به آینده بودن والگوی عمل داشتن و... نام برد. انسان مهدی باور هرگاه به برخی امور شک نماید یا با ابهامی مواجه شود، علاوه بر معیاری که در پشت سر رفتار معصومان گذشته است، معیاری نیز در آینده دارد. به عنوان مثال اگر با تهاجم برخی افکار واندیشه ها در برقراری وتأسیس جامعه اسلامی ونظام اسلامی به شک افتد، مهدویت ومدینه فاضله مهدوی می تواند معیار او باشد.
ترویج
دیگر رسالت نظام های فرهنگ ساز به ویژه نظام تعلیم وتربیت در حوزه تربیت مهدوی ترویج است. نظام تعلیم وتربیت در بخش ترویج می بایست به ایجاد ادبیات جدید در تبیین وانتشار معارف دینی بالاخص مسئله مهدویت بپردازد. در این راستا لازم ایت ادبیات وگفتمان تبلیغی شعرا، خطبا وواعظان ومداحان در تشریح ادبیات واهداف ظهور با نگاهی جهان شمول، جهت گیری وسامان یابد. روشن است که نهادینه شدن این عملکرد کاری است دشوار که نیاز به تمرین مستمر وکارکرد فرهنگی در سطوح مختلف جامعه؛ بخصوص در مراکز علمی، دانشگاهی، اماکن مذهبی، نهادها وارگانهای متولی امور فرهنگی و... دارد؛ چون کارکرد فرهنگی هم اندیشه ساز است وهم الگوپرداز، بویژه آن جا که مسئله ریشه دینی واعتقادی نیز داشته باشد.
نتیجه گیری
اعتقاد به ظهور منجی ومصلحی جهانی یا مهدویت ایده ای فراگیر وهمگانی است. این ایده ریشه قرآنی دارد وهم زمان با پیدایش تمدن وفراهم نمودن زمینه برای حکومت عدل جهانی، ذهن انسان های نیک اندیش را به خود معطوف نموده وتدریجا این ایده به صورت یک آرمان فراگیر تبدیل گردیده است. در میان ادیان توحیدی، دین اسلام ودر بین مسلمانان شیعه تنها نحله ای است که به طور سازمان یافته ونظام مند به این موضوع پرداخته است. براساس یافته های حاصله از این مطالعه فلسفه مهدویت در اندیشه اسلامی بر محوریت توحید وامامت وعدالت مبتنی است. موضوع مهدویت یا نظام واحد عدل جهانی توسط پیامبر خاتم (صلی الله علیه وآله) برای بشریت به ارمغان گذاشته شده است ادامه آن حرکت واجرای کامل آن را به ظهور خاتم اوصیا حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که رسالت مهّم تحقق آرمان های فطری وتاریخی بشر را به عهده دارد، واگذار شده است. جامعه مهدوی دارای دستاوردهایی است که عبارتند از برچیده شدن بساط محرمات الهی، جهان شمولی عدالت ومساوات، فراگیری امنیت، رفاه عمومی، تکامل عقول، تکامل علوم، رهایی بشریت از آتش فتنه های شیطانی، دوستی خالصانه، توسعه عمران وآبادانی. شکل گیری جامعه مهدوی به الزماتی نیازمند است. از الزامات تشکیل چنین جامعه ای این است که افراد به طور مهدوی تربیت شده باشند. این مهم حاصل نخواهد شد مگر این که در درجه اول سیاستگذاران آموزشی خود مهدویت را باور داشته باشند یا به عبارتی مهدوی تربیت شده باشند وپس از آن اهداف وبرنامه های تعلیم وتربیت را در دو حوزه تبیین وترویج مهدویت طراحی نمایند. منظور از تبیین ایجاد بصیرت در فراگیران نسبت به مهدی (علیه السلام) ورسالت وی در برپایی حکومت عدل جهانی است. منظور از ترویج نشر وانتشار معارف دینی در حوزه مهدویت است. لازمه موفقیت در حوزه تبیین بازنگری در دو حوزه محتوایی وروشی ودر حوزه ترویج نیز ایجاد ادبیات جدید در تبیین وانتشار معارف دینی بالاخص مسئله مهدویت لازم است. اهمیّت های کارکردی چنین تربیتی ایجاد نشاط وامید، فاصله گرفتن از پژمردگی وروزمرگی ویأس؛ امیدوار به آینده بودن والگوی عمل داشتن و... است.

منابع

قرآن کریم، ترجمه الهی قمشه ای ومهدی فولادوند (۱۳۷۴). انتشارات رشیدی. پیک به همراه انتشارات تابان. نهج البلاغه، سید شریف رضی (۱۳۷۸). ترجمه محمد آیتی، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
آمدی تمیمی، عبد الواحد (۱۴۰۷). شرح غررالحکم ودرر الحکم. ج ۲، با مقدمه وتصحیح وتعلیق میر جلال الدین حسینی ارموی (۱۳۶۰). تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ سوم.
ابراهیم دینانی، غلامحسین (۱۳۷۲). قواعد کلی فلسفی در فلسفه اسلامی. تهران: مؤسسّه مطالعات وتحقیقات فرهنگی، چاپ دوّم.
الصافی الگلپایگانی، لطف الله (۱۴۲۱). منتخب الاثر فی الامام الاثنی عشر. قم: مؤسسة السیدة المعصومه.
الکلینی، محمد بن یعقوب (۱۳۶۵). الکافی. تهران: دار الکتب الاسلامیه، ج ۱.
المجلسی، المولی محمد باقر (۱۴۰۳). بحار الانوار. بیروت موسسه الدفاء، ج ۸ وج ۵۲.
باقری، خسرو (۱۳۸۲). نگاهی دوباره به تعلیم وتربیت اسلامی، تهران: انتشارات مدرسه.
خسروپناه، عبد الحسین (۱۳۸۲). گستره شریعت، دفتر نشر معارف. تابستان، ج ۱.
مصباح یزدی، محمد تقی (۱۳۷۵). جامعه وتاریخ از دیدگاه قرآن. قم: دفتر نشر اسلامی.
موسوی گیلانی سید رضی (۱۳۸۳). دکترین مهدویت وراهکارهای توسعه فرهنگ مهدوی، ویژه نیمه شعبان، روزنامه همشهری، چهارشنبه ۸ مهرماه.
نعمانی، محمد (۱۳۶۳). غیبت. ترجمه جواد غفاری، تهران: کتابخانه صدوق. بازارسرای اردیبهشت.

پى نوشت ها:

ــــــــــــــــــــــ

(۱) عقل ورزی متفاوت از عقل گرایی است. عقل ورزی یعنی آگاه از توان ومحدودیت های عقل در دریافت حقیقت در عرصه دین. درحالی که عقل گرایی یعنی گرایش به این عقیده که عقل دارای هیچ حد وحدودی نیست وبه تنهایی قادر به دریافت امور حقیقی در عرصه دین است.

رتبه رتبه:
  ۰ / ۰.۰
نظرات
بدون نظرات

نام: *
كشور:
ايميل:
متن: *
بررسی کاربر: *
إعادة التحميل
 
شبكة المحسن عليه السلام لخدمات التصميم