نقش انتظار فرج در انسجام اسلامی گروه های سیاسی - اجتماعی ووظایف دولت زمینه ساز
نویسنده: مرتضی داوود پور
کارشناس ارشد جامعه شناسی، عضو گروه جامعه شناسی پژوهشکده مهدویت
مجله مشرق موعود - پاییز ۱۳۸۸ - شماره ۱۱
چکیده:
بحث ما در حوزه جامعه شناختی مسائل سیاسی است. انسجام اجتماعی در هر جامعه، تابع نظام فرهنگی آن جامعه است. باید گفت تعامل گروه های سیاسی برای نهادینه کردن ارزش های جامعه وحرکت آنها در راستای هم بستگی اجتماعی همواره دغدغه اندیشه ورزان بوده است.
آموزه های دینی وبه ویژه دکترین انتظار، نقش مهمی در انسجام اجتماعی گروه های سیاسی ایفا می کند. دولت زمینه ساز نیز که قدرت سیاسی را در دست دارد، مسئولیت جامعه پذیری را برعهده دارد.
اگر فرهنگ انتظار به طور صحیح در مدارس ومؤسسه ای علمی وآموزشی وبه طور کلی در جامعه، تبلیغ ونهادینه شود وارزش های آن از حوزة نظری به متن جامعه منتقل گردد، جامعه منتظر می تواند نهادها وساختار خود را متناسب با فرهنگ غنی انتظار سامان بخشد؛ در نتیجه نظام اجتماعی آن با انتظار، هم سو وو همراه خواهد شد. در چنین جامعه ای دولت زمینه ساز، ابزارهای رسیدن به جامعه موعود ومطلوب را در اختیار افراد قرار می دهد وآرمان های انتظار در اجتماع نهادینه می شود. به این ترتیب با حرکت به سوی هم بستگی وانسجام، تفرقه از جامعه رخت برمی بندد.
گروه های سیاسی، خود را نسبت به زمینه سازی تشکیل حکومت جهانی واحد مهدوی، مسئول می بینند. بنابراین، تعهدهای ویژه ای را بر اساس هنجارهای مهدوی، بر خویش لازم می دانند وسیره حضرت، یعنی وحدت گرایی را الگوی فعالیت های خود قرار می دهند. این گروه ها در جهت هم نوایی اجتماعی حرکت می کنند واز برکات آن بهرمند می شوند: کارآمدی وتعاون، ظلم ستیزی وعزت خواهی، مهرورزی، استحکام جامعه دینی و.... بنابراین، دولت زمینه ساز با نشر معارف مهدوی، هم نوایی فرهنگی وهنجاری را مطابق نظام ارزشی مهدوی در جامعه منتظر، پی گیری می کند.
مقدمه
بحث در جامعه شناختی سیاسی، بر خلاف نگاه فلسفی وفقهی که در آنها محقق بر پایه اصول ومبانی به تبیین مسائل می پردازد، نخست به توصیف وشناخت دقیق مسئله اقدام می کند، سپس به نظریه دست می یابد. این نگاه به پدیده های سیاسی، توصیفی است ومی کوشد به مدد چارچوب های نظری وتئوری های جامعه شناسی سیاسی، مسائل سیاسی را تجربه وتحلیل کند. در روی کرد جامعه شناختی، از الگوهای روش شناختی گوناگونی استفاده می شود. اهمیت مباحث جامعه پذیری بدان روی که به تحلیل رفتار سیاسی افراد وعوامل مؤثر بر آنها می پردازد، در عرصة جامعه شناسی کم بدیل است. در واقع از همین رهگذر است که ریشة روی کردهای افراد نسبت به پدیده های سیاسی حکومت واحزاب وبازتاب های متقابل آن بر اشخاص حقیقی وحقوقی در قالب نهادهای جامعه پذیری اجتماع، مانند خانواده، گروه هم سالان، مدرسه ووسایل ارتباط جمعی وحکومت، کار ویژه می شود. بنابراین، روش هایی که یک جامعه با آن ارزش ها وهنجارهای سیاسی را به اعضای خود منتقل می کند، همواره مورد توجه جامعه شناسی قرار گرفته است؛ زیرا شخصیت انسانی به وسیله کنش متقابل با دیگران شناخته می شود. از این کنش، می آموزیم چگونه خود را با جامعه هم آهنگ سازیم وزندگی خویش را قاعده مند کنیم. این فرآیند اجتماعی شدن در فرهنگ وساخت اجتماعی، برای هر فرد وجامعه به ویژه در حکومت دینی، امری حیاتی است؛ زیرا بدون اجتماعی شدن، نمی دانیم چه چیزی را ارزش بدانیم؛ چه کاری را انجام دهیم؛ چگونه فکر کنیم؛ چگونه سخن بگوییم ودر مقابل دیگران، چگونه پاسخ دهیم؛ اگرچه این فرآیند در حکومت دینی به صورت مستقیم وغیرمستقیم انجام می گیرد. مفهوم جامعه پذیری سیاسی نسبت به مفهوم جامعه پذیری، گستردگی کمتری دارد وتنها حوزة مسائل سیاسی را دربر می گیرد. از دید علمای علم سیاست، جامعه پذیری نیز فرآیند یادگیری مستمری است که در آن، افراد با نظام سیاسی آشنا می شوند وبا کسب تجربه وآگاهی به حقوق، وظایف ونقش های خود در جامعه پی می برند. جامعه پذیری سیاسی، روندی آموزشی است که با انتقال هنجارها ورفتار پذیرفتنی نظام سیاسی مستمری، از نسلی به نسل دیگر کمک می کند. بنابراین، هدف جامعه پذیری سیاسی تربیت یا پرورش افراد به صورتی است که اعضای کارآمد جامعه سیاسی باشند(۱).
ساختار سیاسی اسلام، ساختاری متکامل ومدنی است وشهروندان در آن محترم وصاحب رأی ونظرند. پس در دولت اسلامی، قدرت سیاسی، متأثر از اراده ملت است(۲).
از سویی، احزاب سیاسی در حیات اجتماعی، کارکردهای بسیاری دارند. آنها می توانند حرکات نابهنجار بخش های گوناگون جامعه را با هم هم آهنگ کنند(۳). دولت ها نیز در زمینه فعالیت های سیاسی وجهت دهی به آنها نقش مهمی دارند.
یکی از دغدغه های اندیشه ورزان، تعامل احزاب است وهمواره در پی راه کارهایی برای اتحاد وانسجام هستند.
پرسش اصلی ما در این مقاله این است: انتظار فرج در انسجام اسلامی گروه های سیاسی چه نقشی دارد؟ دولت زمینه ساز ظهور، در این زمینه چه وظایفی دارد؟
فرضیه ما هم این است: انتظار فرج، عامل هم بستگی فرهنگی ویگانگی هنجاری واجتماعی است ودولت مسئول جامعه پذیری آن است.
اهمیت بحث
در آموزه های دینی اسلام، واژة انتظار، مفهومی بس ژرف وپر ارج دارد. گویا زیباترین وکامل ترین جلوة خداوند است. به گونه ای که رسول خدا (صلّی الله علیه وآله وسلّم) می فرماید:
أفضل العبادة إنتظار الفرج(۴)؛
انتظار فرج، برترین عبادات است.
انتظار فرج، چونان منشوری چندضلعی است که زاویه های متعددی دارد ونسخة شفابخش دردهای اجتماعی وفردی امروز ماست. بنابراین، یکی از آموزه های دینی که نقش زیادی در اصلاح فرد وجامعه دارد، انتظار فرج است. ما بر این باوریم که تنها درمان دردهای بشر، رو آوردن به اسلامی است که در آن، امام زمان (علیه السلام) به روشنی الگوی رفتاری تلقی شوند وهمه دعوت ها، کوشش ها وخروش ها در جهت احیای تعالیم کتاب خدا وعترت پیامبر (صلّی الله علیه وآله وسلّم) قرار گیرد.
به انتظار فرج ودرخواست ظهور حضرت ولی عصر (علیه السلام) سفارش شده است تا مؤمنان همواره چشم به راه او باشند واین تشویق، تحقق همان پیوستگی روحی ووابستگی منتظران ظهور ورهبرشان است(۵).
فرهنگ انتظار، راه بردی است امیدبخش وسازنده که با دعوت مؤمنان به ظهور منجی مصلح وعدالت گستر الهی، بشر را به حکومت واحد جهانی آن مصلح عدالت گستر ووحدت دینی، وحدت نظام، وحدت قانون ووحدت جامعه بشری هدایت می کند.
مهم ترین اثر انتظار فرج، تجلی توحید وآثار سیاسی واجتماعی ناشی از آن است. از جمله اموری که تجلی توحید را در ظهور مهدی (علیه السلام) روشن می سازد، آن است که اهداف توحیدی الهی مانند وحدت حکومت، نظام، قانون، دین وجامعه به وسیلة آن حضرت تحقق می یابد. دولتی که در راستای اهداف مهدوی حرکت می کند، وظیفه دارد که بستر ها وزمینه های آن را فراهم سازد. بنابراین، در جهت نهادینه کردن فرهنگ انتظار وجامعه پذیر کردن آن در جامعه تلاش کند. یکی از مهم ترین حوزه ها، حوزه سیاست، وگروه های سیاسی واجتماعی است.
اگر دولت زمینه ساز، فرهنگ انتظار را به طور صحیح در جامعه نهادینه کند، به گونه ای که گروه های سیاسی - اجتماعی، خود را به آرمان های مهدوی متعهد بدانند ودر انتظار راستین وحقیقی امام زمان (علیه السلام) باشند. در فعالیت ها ورقابت های سیاسی، حضرت را ناظر بر اعمال خود می دانند وضمن رقابت، هم بستگی ملی - مذهبی را تعقیب می کنند. هم چنین در جهت بسترسازی وزمینه سازی حکومت مطلوب موعود، تلاش خواهند کرد.
در بیان اهمیت اتحاد، به سخنان مقام معظم رهبری اشاره می کنیم:
ملت ما باید هوشیار باشد، تلاش برای اتحاد کلمه ویک پارچگی ملی واتحاد امت اسلامی ادامه یابد. عاقلانه، خردمندانه ومدبرانه، بایستی این اتحاد را حفظ کرد...(۶).
ما اگر بخواهیم اتحاد ملی وانسجام اسلامی تحقق پیدا کند، باید بر اصولی که بین ما مشترک است، تکیه کنیم(۷).
گفتنی است از نظر ما، «وحدت» از جهت گرایش های سیاسی است؛ یعنی این که مسلمانان با هر نوع گرایش سیاسی که بر ذهن وروح آنان حاکم است، از لحاظ عملی زیر لوای اسلام به ویژه فرهنگ انتظار با یک دیگر متحد بشوند.
مفهوم شناسی
انتظار
- مصدر متعدی: چشم داشتن، چشم به راه بودن؛
- اسم مصدر: چشم داشت، چشم داشتگی؛
- نگرانی(۸)؛
- انتظره: ترقّبه وتوقّعه وتأنّی علیه(۹)؛
- منتظرش ماند، انتظارش را کشید(۱۰)؛
- الفرج (فرج): گشایش(۱۱).
انتظار فرج، انتظار گشایش وپیروزی حکومت عدل علوی،
بر حکومت های کفر وبیداد، به رهبری ولی عصر (علیه السلام) است. پس انتظار فرج، انتظار تحقق یافتن آرمان های بزرگ عدالت خواهی، اصلاح طلبی وظلم ستیزی به شمار می آید.
«انتظار یا آینده نگری به حالت کسی گفته می شود که از وضع موجود ناراحت است وبرای ایجاد وضع بهتری تلاش می کند»(۱۲).
انسجام(۱۳)
در لغت، به معنای جریان آب است. در بلاغت، صفت سخنی است که از پیچیدگی، تهی باشد وهم چون آب روان سرازیر شود. در معنای عام، ترکیبی هم ساز وساختمانی زیبا وترتیبی موزون(۱۴).
انسجام: به هم پیوستگی(۱۵)
این اصطلاح در جامعه شناسی، برای اشاره به صف بندی نزدیک اجزای یک جمع وبه موازات اصطلاح «یگانگی» به کار می رود. هم چنین به کنشی اشاره می کند که یک گروه، برای اعضای خود دارد وهمه نیرو های انگیزشی که احساس فرد را به گروه تحت تأثیر قرار می دهند - اعم از آن که در درون فرد یا بیرون از او ریشه یافته باشند - در نظر می گیرد(۱۶).
یگانگی اجتماعی(۱۷)
فرآیند تکمیل ویک پارچه کردن، که مرکب از ابعادی است هم چون:
۱. یگانگی فرهنگی = تناسب الگوهای هنجاری با یک دیگر.
۲. یگانگی هنجاری = مفصل بندی الگوهای هنجاری با فرآیند های انگیزشی به نحوی که منجر به هم رنگی شود.
۳. یگانگی ارتباطی = مشارکت وانتقال الگوهای هنجاری میان اعضای یک نظام اجتماعی.
۴. یگانگی کارکردی = پیوستگی ادعاها، انتظارها وکنش های آشکار(۱۸).
گروه اجتماعی(۱۹)
گروه: تعدادی از افراد که بر اساس روابط متقابل واحساس هم بستگی با یک دیگر همکاری وهم یاری دارند(۲۰).
مجموعه ای از افراد که به شیوه های منظم با یک دیگر کنش متقابل دارند، گروه اجتماعی اند(۲۱).
حزب سیاسی(۲۲): سازمانی که با هدف دست یابی به قدرت حکومتی واستفاده از آن قدرت برای تعقیب برنامه معیّنی تأسیس گردیده است(۲۳).
مکانیسم انسجام اجتماعی
از منابع اصلی انسجام اجتماعی، سطح رضایت مندی است که یک دولت در جامعه فراهم می آورد. هم چنین میزان باورهای اخلاقی وهم نوایی در آن فرهنگ است ومعنای آن، وجود تمایل به همکاری متقابل در میان افراد وگروه هاست(۲۴).
بنابراین، انسجام هنگامی به دست می آید که عواطف افراد به وسیله نماد های فرهنگی تنظیم شوند. جایی که کنش ها تنظیم شده وبه وسیله هنجارها هم آهنگ شده باشند(۲۵)؛ پس سیر ومکانیسم انسجام چنین است:
یکم. انسجام ساخت های اجتماعی، مستلزم نظامی از ارزش ها وعقاید است که منعکس کننده ونمادی کننده ساخت جمع است.
دوم. این ارزش ها وعقاید، مستلزم کنش های دوره ای مراسم است، که به طور واضح به سوی ثبوت مجدد این ارزش ها وعقاید، سخت گیری وساخت های اجتماعی متناسب را نمادی کند.
سوم. جماعت های بزرگ مانند یک ملت، نیازمند گروه های زیرمجموعه ای است تا در آن گروه ها، ارزش ها وعقاید را از راه اعمال ومناسک در میان جماعت واسطه ای تر افراد قرار داده وتجدید وتثبیت کنند.
در بحث ما، فرهنگ انتظار این ویژگی ها را دارد ودولت باید ساختار جامعه را متناسب با آن پی ریزی کند. از یک سو برای غنا بخشیدن به مناسک آن، برای مثال دعاهای مهدوی را در جامعه تبلیغ کند؛ مهدی باوری را در جامعه نهادینه نماید؛ مهدی یاوری را به ارزش اجتماعی تبدیل سازد وبه آن ارزش دهد. در غنای فرهنگی ارزش های مهدوی بکوشد ودر کنار آن از آسیب های فقر فرهنگی، که تهدید کننده انتظار راستین است، جلوگیری کند.
نظریه ها در هم بستگی
کارکردگرایی ساختی
اینان عنوان می کنند که جامعه به اهداف مشترک تبیین شده نیاز دارد؛ اهداف مشترک به ایجاد هم بستگی در جامعه کمک می کند. لذا هر گاه مردم، اهداف نامربوط وغیرمشخص را دنبال کنند، بروز بی نظمی در جامعه حتمی است.
پس جامعه به شیوه تنظیم معانی برای دست یابی به اهداف، نیازمند است ونظام هنجاری این کارکرد را اجرا می کند. بدون تنظیم نظام هنجاری، جامعه به بی ثباتی وبی نظمی وآسیب، مبتلا می شود(۲۶).
مبادله
پیتر بلا معتقد است که قدرت، منبعی است که جهت گیری وتعاون را ممکن می سازد. وی قدرت مشروع را اقتدار می نامد ورهبری را شکلی از قدرت می داند که مبتنی بر تلاش های او در حفظ گروه است. این رهبری وی را قادر می سازد حدود ووظایف اعضا را مشخص کند وخدماتی را که لازم است، از آنها بخواهد. همین سبب انسجام گروه ها خواهد شد؛ زیرا افراد وگروه ها فرامین رهبری را نوعی وظیفه می شمارند وهم آهنگی رهبری وگروه ها، سبب هم بستگی آنها می شود(۲۷).
تقابل های اجتماعی (تضاد)
گروه های انسانی، هنگامی که آگاهانه دور هم جمع شوند وقسمتی از ابزار شخصی ومنابع خود را در اختیار یک مرکزیت مشترک قرار دهند، قدرت لازم را برای پیش برد اهداف وعلاقه های گروهی، محقق می سازند. همین وضعیت مشترک علاقه ها را می توان ایجادکننده گروه بندی های اجتماعی دانست. تقابل با گروه های بیگانه، باعث تقویت ثبات وحدت گروه خودی می شود.
جورج زیمل (۱۸۸۵ - ۱۹۱۸) آلمانی، معتقد است که تقابل با تعاون، نوعی آمیختگی همیشگی را تداعی می کند. بدین معنا که انسان ها با هم توافق می کنند که بر اساس روی کرد ها وهنجارهای مشترک، کجا، چگونه وچه زمانی با هم به مقابله برخیزند. وی ادعا می کند که تقابل خارجی، باعث تحکیم هم بستگی گروه وتشدید تمرکز می شود(۲۸).
در مجموع، با توجه به شکل گیری های احزاب در قرن نوزدهم وبیستم، درمی یابیم که آن چه موجب هم بستگی آنها شده، عمدتاَ بر محور مشابهت های اجتماعی وگرایش های عقیدتی یا مخلوطی از هر دو است(۲۹).
حزب وایدئولوژی
ایدئولوژی را می توان به نظامی از افکار مرتبط با هم ونوعی جهان بینی تعبیر کرد که راهنمای عمل فرد یا گروهی خواهد بود که از آن پیروی می کنند. هم چنین پاسخی برای تمامی پرسش های آنها از متافیزیک تا امور سیاسی اجتماعی است. ارتباط حزب وایدئولوژی، به دو دلیل، امری طبیعی به شمار می رود:
یکم. آن که دوره تولد احزاب، به همان سان که دوره منازعه های طبقاتی بود، دوره برخورد های ایدئولوژیک نیز بود. از این رو نطفه های اولیه حزب با نوعی ایدئولوژی گره می خورد.
دوم. این که اگر احزاب به منزله واحد های لازم سیاسی به شمار می آیند، همه منتظر خواهند بود ببینند استراتژی آنها چیست؟ آیا استراتژی حزب بر پایه های فلسفی وجهان بینی درست، بنا شده است؟ به این ترتیب، اگر برای ایدئولوژی از نظر انسجام وفراگیری، درجاتی قائل باشیم، می توان چنین تصور کرد که هیچ خبری را نمی توان یافت که حامل هیچ اندیشه ای نباشد. ادموند برک معتقد است:
حزب، عبارت است از مجموعه سازمان یافته ای از انسان های متحد که قصد دارند منافع ملی را بر اساس اصول خاصی که بر سر آن با هم به توافق رسیده اند، محقق سازند(۳۰).
از سویی دیگر، دین اصل وحدت بخش وزمینه ساز هم بستگی است، که اگر نبود، اختلاف های فردی تنازعات سیاسی گروه های سیاسی واجتماعی، انسجام جامعه را از میان می برد. دین به گروه ها وانسان ها، جهت می دهد تا برای رسیدن به قدرت سیاسی از ابزارهای مشروع استفاده کنند وجامعه را به یک نظام اعتقادی مشترک فراخوانند وقدرت را نه هدف، بلکه ابزاری برای تکامل و«یگانگی» می داند. بنابراین، به تعبیر «دورکیم» از طریق مشارکت در مناسک ومراسم مذهبی، قدرت اخلاقی جامعه آشکار واحساسات اجتماعی تقویت می شوند(۳۱). پس دین به عنوان مجموعه ارزش ها وهنجار ها وباور ها، نقش مهمی در «هم بستگی اجتماعی» دارد.
اسلام وهم بستگی اجتماعی(۳۲)
اسلام در پی آن است که انسان ها بر اساس تأمین مصالح مادی ومعنوی شان، با هم متحد شوند وجامعه واحدی را تشکیل دهند. اسلام تلاش دارد که بر محوریت دین حق، اتحاد تحقق پیدا کند؛ لذا در قرآن آمده:
﴿وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِیعاً وَلاَ تَفَرَّقُوا﴾(۳۳)؛
وهمگی به ریسمان خدا چنگ زنید، وپراکنده نشوید.
در اسلام ارزش هم بستگی، به محوریت حق ومصالح معنوی است:
﴿وَلَا تَکونُوا کالَّذِینَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِن بَعْدِمَا جَاءَهُمُ الْبینَاتُ وَأُولئِک لَهمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ﴾(۳۴)؛
وچون کسانی مباشید که پس از آن که دلایل آشکار برایشان آمد، پراکنده شدند وبا هم اختلاف پیدا کردند، وبرای آنان عذابی سهمگین است.
قرآن منشأ اصلی تفرقه را تفرقه در دین معرفی می کند. بنابراین، هم بستگی از لوازم دعوت به صراط مستقیم است:
﴿وَأَنَّ هذَا صِرَاطِی مُسْتَقِیماً فَاتَّبِعُوهُ وَلَاتَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکمْ عَن سَبِیلِهِ﴾(۳۵)؛
و[بدانید] این است راه راست من؛ پس، از آن پیروی کنید. واز راهها [ی دیگر] که شما را از راه وی پراکنده میسازد پیروی مکنید.
پس دین اسلام، جامعه را به سوی هم بستگی دعوت می کند:
﴿وَأَلَّفَ بَینَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنْفَقْتَ مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً مَاأَلَّفْتَ بَینَ قُلُوبِهِمْ وَلکنَّ اللهَ أَلَّفَ بَینَهُمْ إِنَّهُ عَزِیزٌ حَکیمٌ﴾(۳۶)؛
ومیان دل هایشان الفت انداخت، که اگر آن چه در روی زمین است همه را خرج میکردی نمیتوانستی میان دل هایشان الفت برقرار کنی، ولی خدا بود که میان آنان الفت انداخت، چرا که او توانای حکیم است.
ولایت، مبنای وحدت
پذیرش ولایت خدا ورسول اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلّم)، سرچشمه «وحدت ویگانگی» ومودت میان مسلمانان است. ولایت اولی الامر، در واقع ادامه ولایت الهی وتسلیم شدن در برابر اوامر الهی است.
قرآن در موارد گوناگون، به ویژه در طرح توحید ونفی شرک، بر نقش محوری ولایت تأکید کرده است. تعبیر «حزب الله» از صریح ترین تعبیرها برای پذیرفتگان ولایت الهی، گواه بر آن است:
﴿إِنَّمَا وَلِیکمُ اللهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یقیمُونَ الصَّلَوةَ وَیؤْتُونَ الزَّکوةَ وَهُمْ رَاکعُونَ * وَمَن یتَوَلَّ اللهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللهِ همُ الْغالِبُونَ﴾(۳۷)؛
ولی شما، تنها خدا وپیامبر اوست وکسانی که ایمان آوردهاند: همان کسانی که نماز برپا میدارند ودر حال رکوع زکات میدهند * وهر کس خدا وپیامبر او وکسانی را که ایمان آوردهاند ولی خود بداند [پیروز است، چرا که] حزب خدا همان پیروزمندانند.
آموزه های اسلام درباره انسجام اجتماعی مسلمانان، همواره بر رفع اختلاف وتمسک به عروة الوثقی تأکید دارد. هم چنین مسلمانان را از تنازع وتفرقه به مسیر مستقیم فطرت وتوحید سوق می دهد. اعتصام به حبل الله، پایه واساس وحدت مسلمانان معرفی شده است: ﴿وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِیعاً وَلَا تَفَرَّقُوا﴾(۳۸).
امت اسلامی، «امت واحده» است: ﴿وَإِنَّ هذِهِ أُمَّتُکمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وأَنَا رَبُّکمْ فَاتَّقُونِ﴾(۳۹).
ائمة اطهار (علیهم السلام) در سیره ورویه خود، همواره مسلمانان را به اتحاد وهم بستگی دعوت ومؤمنان را به شرکت در جماعت عامه مسلمین تشویق وترغیب می کردند. آنان تفرقه را عامل هلاکت جامعه می دانستند. امام کاظم (علیه السلام) عامل هلاکت جامعه را «فراق الجماعة»(۴۰) (فاصله گرفتن وجدایی از جامعه وجماعت) بیان می کنند(۴۱).
انتظار وهم بستگی اجتماعی
هر جامعه ای همواره در پی عوامل هم نوایی واستحکام نظم اجتماعی است وعوامل اختلاف را طرد می کند. در مکتب تشیع، «فرهنگ انتظار» به منزله فراتئوری است که به همه ابعاد فردی واجتماعی توجه کرده وگروه ها واحزاب را جهت دهی وبه هم بستگی اجتماعی راهنمایی وتشویق می کند.
با فراگیر شدن این فرهنگ در جامعه، نه تنها بر تعداد منتظران عاشق مهدی (علیه السلام) افزوده می شود، بلکه پذیرش ارزش های مهدوی نیز همگانی می گردد، زیرا هم نوایی فرآیندی است روانی - اجتماعی که با کمک آن شخص، همان نگرش ها وارزش ها را می پذیرد که دیگر افراد صاحب نفوذ وگروه های سیاسی - اجتماعی در محیط اجتماعی وپیرامونش پذیرفته اند(۴۲).
انتظار فرج نیز امت اسلامی را بر اساس مهرورزی واخوت اسلامی به سوی سعادت اجتماعی در سایه تشکیل حکومت واحد جهانی سوق می دهد وبر تعمیق روحیه تعاون وانسجام می افزاید. تلاش وسازندگی های ناشی از انتظار فرج در زندگی عمومی جامعه تأثیر بسیار مثبت دارد؛ زیرا تربیت افراد وتجهیز آنان، جامعه را به سوی آرمان های متعالی پیش می برد وحرارت وجان تازه ای به منتظران می بخشد وروحیه پایداری ومقاومت را بالا برده در نتیجه، آسایش نسبی برای همگان فراهم می آورد.
فرهنگ انتظار، راه بردی است امیدبخش وسازنده که با دعوت مؤمنان به ظهور منجی مصلح وعدالت گستر الهی، بشر را به حکومت واحد جهانی آن مصلح عدالت گستر ووحدت دینی، وحدت نظام، وحدت قانون ووحدت جامعه بشری هدایت می کند.
انتظار موعود در ادیان الهی، امری فطرتی تلقی شده که از جمله در زبور داوود (علیه السلام) در کتاب های عهد قدیم وعهد جدید حضرت موسی وعیسی (علیهما السلام) ودر کتاب زند زرتشت پیامبر وکتاب آسمانی هندوان (باسک) ودر باورهای بوداییان ودیگر مذاهب گوناگون به همین جهت (فطری بودن) ذکر شده ودر قرآن کریم نیز وعده داده شده است.
مهم ترین اثر انتظار موعود در ادیان الهی، تجلی توحید وآثار سیاسی واجتماعی ناشی از آن است. از جمله اموری که تجلی توحید را در ظهور مهدی (علیه السلام) روشن می سازد، آن است که اهداف توحیدی الهی، مانند وحدت حکومت، نظام، قانون، دین وجامعه به وسیلة آن حضرت تحقق می یابد.
انتظار در جنبه های گوناگون حیات انسانی، آثاری ژرف می گذارد وبیشترین اثرگذاری آن در بعد تعهد ها ومسئولیت های اجتماعی واحساس دیگرخواهی وانسان دوستی، عینیت می یابد. انسان منتظر پیوندی گسست ناپذیر با اهداف وآرمان های امام منتظَر وموعود خود دارد ودر آن راستا گام برمی دارد. به این ترتیب، هم سان وهم سوی آن اهداف حرکت می کند وهمه جهت گیری ها وگرایش ها وگزینش هایش در آن چارچوب قرار می گیرد. از آن جا که سنّت وسلوک رفتار امامان معصوم (علیهم السلام) همواره دعوت به هم بستگی بوده است، سزاوار است که مریدان نیز همان راه را ادامه دهند.
با اعتقاد به مهدی منتظَر وحرکت در چارچوب اهداف حکومت واحد جهانی حضرت، منتظران ظهور، خاصه دولت زمینه ساز، باید در جهت رضای حضرت، مشی نمایند وانسجام جامعه منتظر را جزو مسئولیت های اجتماعی واز لوازم جدایی ناپذیر آن بدانند واز هر عمل سیاسی که به هم بستگی خللی وارد کند بپرهیزند(۴۳).
بشر در سایه انتظار، خواستار آن است که خیانت ها وجدایی ها از جامعه رخت بربندد. تضاد های سیاسی خودساخته، محو گردند وکره خاکی را خانه ای واحد قرار دهند. جامعه بشری، چون اعضای یک خانواده، نسبت به هم دل سوزی داشته باشند. حکومت در چارچوب مقررات واحد مذهبی ونظام واحد سیاسی عادلانه برقرار باشد؛ حکومتی که مروج وحدت، تعاون، همکاری ومهرورزی است.
پس انتظار، عاملی برای زمینه سازی جهت ایجاد، تحول، خودسازی وجامعه سازی است، وچشم داشتی به تعمیم انقلابی عظیم، با تکیه بر تلاش وکوششی است که در سایه آن، برادری، استقرار حق وعدل ووحدت در اندیشه، عمل وپیش رفت به سوی سعادت بشری متصور است.
انتظار ویگانگی هنجاری
با توجه به آیات وتأکیدات قرآن بر نبود تفرقه وهم چنین سنت وسیره عملی نبوی (صلّی الله علیه وآله وسلّم) وائمه اطهار (علیهم السلام)، دعوت به وحدت وانسجام ولزوم حفظ آن، تنها یک توصیه اجتماعی ونیاز مقطعی وتاکتیک سیاسی واقدام عملی برای حفظ منافع مشترک نیست، بلکه تلاش برای حفظ وحدت وپرهیز از تفرقه، واجب عینی است که ریشه در اعتقاد به وحدانیت الوهی دارد. به تعبیر جامعه شناسی، وحدت، هنجار پذیرفته شده ای از سوی مسلمانان به شمار می رود واسلوب ومتد رفتار پیامبر (صلّی الله علیه وآله وسلّم)، مؤید آن است. از میان برداشتن اختلاف قبیله های اوس وخزرج، ایجاد مسجد برای نماز جماعت وجمعه، پیمان اخوت بین مهاجر وانصار و... همه، نمونه هایی از وجود وپذیرش این هنجار اجتماعی است که به هم نوایی مسلمانان می انجامید.
در دوران غیبت حضرت ولیّ عصر (علیه السلام) نیز زمینه سازی تشکیل حکومت واحد جهانی از وظایف منتظران است. هم چنین برای آمادگی اجتماعی جامعه باید آموزه های منجی جهانی، فراگیر شود وشعاع نفوذ این اندیشه نه تنها در دل ها، بلکه در جوامع، گسترده ومنتشر گردد؛ بینش ها اصلاح شود، وهمه خود را برای رسالت عظیم تشکیل دولت بزرگ اسلامی مهیا کنند(۴۴).
انتظار ویگانگی فرهنگی
هر اجتماع، متشکل از افرادی است که با رفتارهای نظام یافته خود در جهت دست یابی به آرمان های مورد نظر، نهادهای گوناگونی را شکل می دهند که با هم، پیوندی تکوینی وضروری برقرار می کنند.
در انقلاب جهانی موعود نیز آرمان های جهانی وایده آل های مهدوی، در جان منتظران در قالب باور ومعرفت نوینی که به هستی پیدا می شود، جوانه می زند واز آن پس در قلمرو وآرمانی خاص، مراتب ظهور وبروز خود را تا مرحله حذف نظام تفرقه وتنازعات سیاسی موجود وتحقق حکومت جهانی حضرت ولیّ عصر (علیه السلام) ادامه می دهد.
از آن جا که وحدت وانسجام افراد در رفتارهای فردی واجتماعی، بر اساس آرمان ها وهدف های آن شکل می گیرد وآرمان ها خود نیز تابع نحوه شناخت افراد نسبت به انسان وجهان است، انسجام ودر نتیجه قدرت واقتدار نیروی مذهبی بر اساس معرفت مذهبی پدیدار می شود(۴۵).
بنابراین، باید جهان بینی واحدی بر جامعه حاکم باشد تا انسجام پولادین ووحدتی خلل ناپذیر در جامعه پدید آید تا امت واحده به معنای واقعی کلمه تحقق یابد. با توجه به این اصل، باید برنامه ای جامع بر جامعه حاکم باشد تا وحدت اجتماعی ماندگار گردد(۴۶).
در این جا در دو حوزه بحث می کنیم:
۱. مهدی موعود (علیه السلام)، منادی وحدت
حضرت حجت (علیه السلام) مأموریت دارد که ریشه نفاق وتفرقه را از بن برکند ومفاسد را از میان بردارد. پراکندگی ها را به وحدت وجمع مبدل سازد ونظام اجتماعی را بر اساس قوانین دین اسلام، انتظام بخشد وسروسامان دهد. حال که حضرت مهدی (علیه السلام) الگوی وحدت است وبه سوی وحدت دعوت می کند، دولت زمینه ساز نیز باید در جهت آن آرمان ها، زیرساخت های حکومتی را پایه ریزی نموده وفرهنگ انتظار را سرلوحه فعالیت های خود قرار دهد.
اللّهمّ إنّا نرغب إلیک فی دولة کریمة تعزّ بها الإسلام وأهله وتذّل بها النفاق وأهله(۴۷).
۲. تشکیل حکومت واحد
جهان در عصر مهدوی از هم بستگی وارتباط وسیعی بهره مند است. به گونه ای که ارتباط افراد آن صمیمی وبی غلّ وغشّ است ودولت اسلامی با بهره گیری از قانون قرآن وبه کاربستن دقیق آموزه های آن، بر زمین استقرار می یابد(۴۸). امام مهدی (علیه السلام) وحدتی واقعی بر اساس اصول توحید، پی ریزی می کند وهمه انسان ها را در زیر شعار یگانه ودین واحد گرد هم می آورد.
بنابراین، شیعه همواره در آماده باش برای تشکیل حکومت جهانی واحد، تحت رهبری حضرت ولیّ عصر (علیه السلام)، در انتظار به سر می برد. از همین روست که در تمام فعالیت های خود، باید این هدف را مدنظر قرار دهد.
پس انسجام ویگانگی فرهنگی به وسیله دعوت حضرت ولیّ عصر (علیه السلام) به اتحاد وبا تشکیل حکومت واحد جهانی، تحقق پیدا می کند. اهل بیت (علیهم السلام) در روایات بر این موضوع تأکید کرده اند. در روایتی از امیر المؤمنین (علیه السلام) چنین نقل شده است:
یا مالک بن ضمرة! کیف أنت إذا اختلفت الشّیعة....؟ فقلت یا أمیر المؤمنین! ما عند ذلک من خیر؟ قال: الخیر کلّه عند ذلک یا مالک! عند ذلک یقوم قائمنا... ثمّ یجمعهم علی أمر واحد(۴۹)؛
ای مالک بن ضمره! چگونه خواهی بود، هنگامی که شیعه اختلاف کنند؟ گفتم: یا امیر المؤمنین! در این زمان خیری نیست؟ حضرت فرمود: تمام نیکی در این روزگار است. ای مالک! در این زمان قائم ما قیام می کند وهمه را بر محور یک عقیده گرد هم می آورد.
آثار هم بستگی اجتماعی بین گروه های سیاسی - اجتماعی
انتظار فرج جهت دهنده قدرت در میان گروه های سیاسی - مذهبی است وآنان را به سوی امت واحده می کشاند. افراد جامعه را نیز با وجود علاقه ها وسلیقه های گوناگون، به یک دیگر نزدیک می کند. از عمده ترین آثار می توان به موارد زیر اشاره کرد:
۱. کارآمدی وتثبیت نظام سیاسی اسلام
در جامعه، هرچه انسجام ویک پارچگی بین افراد وگروه های سیاسی - مذهبی بیشتر باشد، آن نظام وجامعه از ثبات وکارآمدی بیشتری بهره مند است.
وحدت اسلامی بر توان مندی واستحکام جامعه در مواجه با دشواری ها، بحران ها وبرخورد با دشمنان خارجی می افزاید؛ قرآن کریم تأکید می کند که وحدت مایه استواری ونیرومندی، اما اختلاف، سبب شکست وسستی واز کف دادن قدرت وقوت است(۵۰).
۲. تعاون وهمکاری
در سایه هم گرایی میان گروه ها وافراد جامعه، روحیه تعاون وهمکاری برخاسته از فرهنگ وآموزه های انتظار، بیشتر فراگیر ونهادینه می شود. انتظار، افراد امت اسلامی را به سوی وضعیت آماده باش همیشگی برای پیوستن به سپاه ولی عصر (علیه السلام) وکسب آمادگی کامل برای جان بازی وفداکاری در راه تثبیت تسلط حضرت بر اوضاع وگسترش قلمرو حکومت وی فرامی خواند. بنابراین، بر تعمیق روحیة تعاون وانسجام وهم بستگی مؤمنان می افزاید(۵۱).
۳. استقلال، عزت واقتدار کشور
راه کار تضمین استقلال وعزت هر کشور، تابعی از هم بستگی افراد آن جامعه است. جامعه ای که فرهنگ انتظار در آن نهادینه شده باشد وگروه های سیاسی، خود را موظف به زمینه سازی ظهور امام زمان (علیه السلام) بدانند وقدرت را نیز وسیله وابزاری برای تشکیل امت واحده بدانند، همه در راه عزت وآبادانی آن در تلاش خواهند کرد. هم چنان که در دعای عهد در هر بامداد با امام خود عهد می بندند که آرمان ها واهداف حضرت را پی گیری کنند ودر جهت استقلال وعزت جامعه مسلمانان از هیچ کوششی دریغ ننمایند.
مردم در سایه اتحاد وهم بستگی می توانند موانع را از سر راه خود بردارند وبه مقصود واهداف متعالی برسند. حضرت علی (علیه السلام) می فرماید:
هیچ ملتی درباره انجام کاری با هم متحد نشد، جز این که نیرو گرفت وقدرت پیدا کرد وهیچ ملتی از این قدرت، بهره نگرفت، مگر این که خداوند گرفتاری آنان را برطرف کرد وآنها را از بلای ذلت نجات داد ومعالم ونشانه های دین را به آنها نمایاند(۵۲).
۴. ظلم ستیزی ومهرورزی
فرهنگ انتظار، آموزه ظلم ستیزی ودشمن ستیزی را در مؤمنان بارور می کند ودر موارد گوناگون به آن اهتمام می ورزد. در مقابل، در میان افراد جامعه اسلامی وگروه های سیاسی، مهرورزی را ترویج می دهد. به همین سبب، یک پارچه ومنسجم می شوند ومسیر ارتباط ودوستی با دشمنان را برای رسیدن به قدرت سد می کند(۵۳).
پس وحدت اسلامی، فراهم کننده قدرتی حقیقی است که پس از خداوند متعال، می تواند تکیه گاه استواری برای مسلمانان در رویارویی های فرهنگ ها باشد. انسجام اسلامی در پرتو فرهنگ غنی انتظار، می تواند زمینه های رشد وپیش رفت را در تمامی جنبه های مادی ومعنوی فراهم سازد. بنابراین، سرمشق بودن وتوانایی دیدگاه اسلامی را بر حل مشکلات اجتماعی اثبات می کند(۵۴).
مسئولیت های دولت زمینه ساز ظهور
۱. جامعه پذیری گروه های سیاسی - مذهبی
جامعه پذیری یا اجتماعی شدن، فعالیتی است که انسان بدون شخصیت خاص وبدون هویت خاص را که فردی غیراجتماعی وفاقد ویژگی مشخصی است، به فردی اجتماعی، دارای شخصیت مشخص وهویتی متمایز از دیگران تبدیل می کند. امروزه، از عمده ترین مسائلی که مورد توجه قرار می گیرد، بحث جامعه پذیری یا به عبارتی، آشنا کردن افراد یک جامعه با ارزش ها، هنجارها، قوانین وآداب ورسوم آن جامعه است. هر قدر جامعه پذیری در یک جامعه بهتر وموفق تر صورت گیرد، یگانگی اجتماعی بیشتر ودر پی آن انسجام اجتماعی مستحکمی میان مردم به وجود می آید. در نتیجه، افراد بهتر می توانند به اهداف از پیش تعیین شده خویش دست یابند وبه این ترتیب، جامعه به سوی توسعة پایدار حرکت می کند. از این روست که فعالیت جامعه پذیری وتمام بخش های آن، یعنی منابع، مکانیسم ها ومحتوای آن حایز اهمیت است(۵۵).
پس جامعه پذیری، فرآیندی است که انسان ها از راه آن، شیوه های زندگی را فرامی گیرند، شخصیت می یابند وآمادگی عمل کرد در جامعه را به دست می آورند. انسان ها از راه درونی ساختن فرآیند اجتماعی شدن، یاد می گیرند که چگونه باید نیازهای زیستی بنیادی شان را به شیوه ای از نظر اجتماعی مقبول، برآورده سازند(۵۶).
جامعه شناسان، چند چیز را از عوامل اجتماعی شدن برشمرده اند: خانواده، مدرسه، گروه هم سالان ورسانه های همگانی اجتماعی کردن، فرآیندی است که در آن، افراد جامعه، ارزش ها، عقاید والگوهای فکری وعملی جامعه خویش را فرامی گیرند. انتظار فرج، امید به آینده، پایان ظلم وستم وسیاهی ها، ختم نابرابری های اجتماعی، از میان رفتن نظام طبقاتی وفراگیر شدن عدالت، از آرزوهای بنیادین معتقدان به ادیان آسمانی است. در تفکر واندیشه اسلام نیز انتظار فرج قائم آل محمد (علیهم السلام)، عامل تحرک وپویایی جامعه در سطح بین المللی وجهانی است. لازمه عدالت اجتماعی، چه در بعد سیاسی یا اقتصادی آن، این است که حکومت وهمه قواعد وبرنامه هایش، برخاسته از متن اجتماع وبه دور از تبعیض باشد که زمینه های تحقق این نوع عدالت را رفتار حکومت وبرنامه ریزان وهمین طور رفتار شهروندان معین می سازد ودر آن امنیت، عزت وعلو مسلمانان دنبال می گردد.
جامعه پذیری از دو دیدگاه قابل توجه است:
۱. عینی: از دیدگاه جامعه ای که بر فرد اثر می گذارد. جامعه پذیری عینی، فرآیندی است که به موجب آن، دولت منتظر باید فرهنگ انتظار را نشر دهد، به گونه ای که بر اساس نظریه سرایت، واکنش ها در جامعه سرایت کند تا انتظار از حالت فردی درآمده وجمعی وفراگیر شود. بسترسازی این عمل نیز از وظایف مهمی است که متوجه علما ومسئولان فرهنگی است.
۲. ذهنی: از دیدگاه فردی که به تأثیر جامعه پاسخ می دهد(۵۷). فرد خود را با محیط اجتماعی - فرهنگی مورد نظر، سازگار می کند وارزش های پذیرفته شده این فرهنگ را در خود نهادینه می سازد. همان گونه که امام راحل فرمود که وجود امام زمان (علیه السلام) را بر خویش ناظر می بیند وخویشتن را متعهد می داند که در آن راستا حرکت کند.
ثمره این عدالت اجتماعی، عدالت فرهنگی، اقتصادی وقضایی خواهد بود؛ ولی توجه به عدالت اجتماعی در حکومت مهدوی باعث نخواهد شد که عدالت سیاسی فراموش شود، بلکه با توجه به مفهوم روی کرد به سیاست در دکترین مهدویت، عدالت سیاسی روی کردی غایت گرایانه وفضیلت گرایانه است. بر اساس آموزه های دینی، سعادت، غایت حرکت انسان است وبنیادی است شرعی واخلاقی که در آن مساوات، عدالت عام، تشریعی و... دنبال می شود. سعادت، خود الگویی برای توسعه سیاسی در جامعه مهدوی نیز دارد. از آن جمله می توان به مشارکت سیاسی فعال ومعتقد وتوسعه سیاسی عدالت محور اشاره کرد.
۲. کنترل اجتماعی
جامعه پذیری با کنترل اجتماعی ونظارت، رابطة مستقیمی دارد. چنان چه نظارت ضعیف باشد، به بی تأثیری یا کم تأثیری فرآیند اجتماعی کردن می انجامد(۵۸). وجود نظارت، منجر به تأثیر عمیق بر فرد در واکنش های فردی واجتماعی می گردد.
در فرهنگ انتظار نیز شخص منتظر، امام زمان (علیه السلام) را شاهد وناظر(۵۹) بر اعمال خود می بیند وخود را متعهد می کند که اعمال خویش را هم سو با حضرتش کند. انتظار فرج در جامعه، موجب وحدت خواهد شد وآن چه این وحدت را خدشه دار کند، اعم از کج روی وناهنجاری منتظران، طرد می شود.
دسته ای از جامعه شناسان، ریشه کج روی وناهنجاری ها را در جامعه جست وجو می کنند ونه افراد. بنابراین، در پی راه حل هایی هستند تا از ارتکاب روزافزون کج روی وجرایم جلوگیری کنند. آنان معترفند که مجازات وشکنجه، جلوی ارتکاب جرایم را نگرفته است وآموزش، در کنترل ومهار جرایم نقش اصلی را دارد(۶۰).
برخی دیگر از جامعه شناسان، برای تبیین عوامل مؤثر بر رفتار انحرافی بر اساس اجتماعی شدن نارسا، معتقدند که یکی از شیوه های برخورد با موضوع انحراف، تبیین نتیجه نارسایی های موجود بین فرهنگ وساختار اجتماعی جامعه است. جامعه نه فقط به لحاظ فرهنگی، هدف های مجاز ومعینی است، بلکه افزون بر آن، به لحاظ اجتماعی نیز ابزارهای تأییدشده ای برای رسیدن به آن اهداف است. هرگاه فرد به این وسایل دست پیدا نکند، احتمال بروز رفتار انحرافی وکج روی در او وجود خواهد داشت(۶۱). در نتیجه، هم بستگی جامعه از میان می رود.
اگر فرهنگ انتظار به طور صحیح در مدارس ومؤسسه های علمی وآموزشی وبه طور کلی، در جامعه تبلیغ ونهادینه شود وارزش های آن از حوزه نظری به متن جامعه منتقل گردد، جامعه منتظر می تواند نهادها وساختار خود را متناسب با فرهنگ غنی انتظار، سامان بخشد ونظام اجتماعی خود را با انتظار، هم سو وهمراه سازد. چنین جامعه ای ابزارهای رسیدن به جامعه موعود ومطلوب را در اختیار افراد قرار می دهد؛ آرمان های انتظار در اجتماع نهادینه می شود وبا پیش رفتن به سوی هم بستگی، تفرقه از جامعه رخت برمی بندد. برای نمونه، یکی از آموزه های انتظار، رعایت عدالت واجرای قوانین به صورت عادلانه برای همه است که از آرمان های موعود مهدوی به شمار می آید. حضرت علی (علیه السلام) می فرماید:
الحادی عشر من وُلدی هو المهدی الّذی یملأ الأرض عدلاً وقسطاً کما ملئت جوراً وظلماً(۶۲)؛
یازدهمین فرزند من، مهدی است؛ او کسی است که زمین را از عدل وداد پر می کند، پس از آن که از ستم وظلم پر شده است.
احساس عدالت اجتماعی، انگیزه مناسبی برای جلوگیری از ارتکاب جرم وناهنجاری است(۶۳). پس با گسترش فرهنگ انتظار در جامعه، می توان به هم نوایی رسید؛ زیرا اگر ارزش های متعالی آن فراگیر شود ومنتظران، گروه اکثریت در جامعه باشند، ارزش های انتظار نیز فراگیر وهم نوایی به دست می آید. هم نوایی، فرآیندی است روانی - اجتماعی که با آن، شخص همان نگرش ها، کردارها وعادات وآداب زندگی واندیشه ای را می پذیرد که افراد مسلط در محیط اجتماعی پیرامونش پذیرفته اند. بنابراین، هنجارها ومدل های رفتاری غالب، زمینه هم نوایی را فراهم می سازد. کنترل اجتماعی نیز که در جهت رعایت ارزش هایی یک سان ورفتاری مشابه اعمال می شود، عامل مهمی در ایجاد هم نوایی است(۶۴).
پس انتظار، تعهدآفرین وتحرک بخش است ومنتظران را به تکاپو وتلاش وامی دارد تا در برابر جامعه، احساس مسئولیت داشته باشند وزمینه های ناهنجاری دینی را از میان ببرند. دولت زمینه ساز ظهور هم با نظارت بر رفتار افراد وتهیه ابزارهای لازم جهت سالم سازی محیط اجتماعی، انجام دادن ناهنجاری را دشوار می کند تا هزینه ناهنجاری زیاد شود وکسی به این کار رغبت نداشته باشد. در مقابل، هنجارهای مهدوی را در جامعه نهادینه ودر جهت تثبیت آن، برنامه ریزی می کند. پس همه باید به وظایف خویش در قبال امام زمان (علیه السلام) وفادار باشیم تا به سعادت دیدار برسیم.
حضرت مهدی (علیه السلام) می فرماید:
لو أنّ أشیاعنا - وفّقهم الله لطاعته - علی اجتماع من القلوب فی الوفاء بالعهد علیهم، لما تأخّر عنهم الیمن بلقائنا ولتعجّلت لهم السّعادة بمشاهدتنا علی حقّ المعرفة وصدقها منهم بنا(۶۵).
نتیجه
مشخص شد که انسجام اجتماعی، فرایندی چند بعدی است واز یگانگی فرهنگی وهنجاری وارتباطی وکارکردی، تشکیل شده است. بنابراین، انسجام ساخت های اجتماعی مستلزم نظامی از ارزش ها وعقاید است که منعکس کننده ونمادی کننده ساخت جمع است.
انتظار فرج نقش مهمی در انسجام اجتماعی گروه های سیاسی ایفا می کند. اگر فرهنگ انتظار - که امری فطری است ودر اسلام وبه ویژه تشیع بر اهمیت آن تأکید شده - به گونه ای صحیح در مراکز علمی، آموزشی، مدارس وبه طور کلی در جامعه تبلیغ ونهادینه شود وارزش های آن از حوزه نظری به متن جامعه منتقل گردد، جامعه منتظم می تواند نهادها وساختار خود را متناسب با آن سامان بخشد ونظام اجتماعی خود را با انتظار هم سو وهمراه سازد.
بر اساس هنجارهای مهدوی، گروه های سیاسی خود را متعهد به آرمان های مهدوی دانسته وسیره وحدت گرایی را الگوی خود قرار می دهند وبرای تشکیل حکومت جهانی، به سوی هم نوایی اجتماعی مهدوی حرکت می کنند.
دولت زمینه ساز باید برای نهادینه کردن فرهنگ انتظار به چند نکته توجه داشته باشد:
یکم. برنامه ای منظم، جامع وراه بردی را برای خود تعریف کند که در آن، اهداف، مسیر حرکت وسیاست گذاری ها بر اساس دکترین انتظار طراحی شود.
دوم. در مرحله اجرا نیز با تخصیص منابع وتشکیل کارگروه های لازم، با همکاری حوزه علمیه قم، در هر بخش ووزارت خانه مربوطه، نظارت وکنترل مستمری بر فعالیت های مهدوی داشته باشد.
سوم. با نشر وگسترش نظام ارزشی مهدویت ومشخص کردن معیارها برای جامعه، در جهت تقویت باور جامعه به هنجارهای مهدویت ونهادینه شدن انتظار، از فقر فرهنگی در این زمینه کاسته وزمینه آسیب ها ودر دام افتادن را به روی فرصت طلبان ببندد وبا تشکیل کارگروه آسیب شناسی، فعالیت های هر کارگروه را همواره نقد وبررسی کند ودر راستای پیش گیری از فنابخشی به فرهنگ انتظار اجتماعی بکوشد.
پى نوشت ها:
ــــــــــــــــــــــ
(۱) نک: علی اخترشهر، مؤلفه های جامعه پذیری سیاسی در حکومت دینی، تهران: سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ واندیشه اسلامی، ۱۳۸۶ ش.
(۲) هادی علی، ساختار سیاسی اسلام وتعدد احزاب، ترجمه: حامد بهرامی، ص۱۴، تهران: نشر احسان، ۱۳۷۹ش.
(۳) حجت الله ایوبی، پیدایی وپایایی احزاب سیاسی در غرب، ص۱۵، تهران: انتشارات سروش، ۱۳۷۹ ش.
(۴) شیخ صدوق، کمال الدین وتمام النعمة، تحقیق: منصور پهلوان، ج۱، ص۲۸۷، قم: انتشارات جمکران، چاپ سوم، ۱۳۸۴ش.
(۵) سید محمد باقر صدر، امام مهدی حماسه ای از نور، مقدمه، تهران: مؤسسة الامام المهدی، ۱۳۹۸ق.
(۶) پیام نوروزی سال ۱۳۸۶.
(۷) سخن رانی در مشهد مقدس، فروردین ۱۳۸۶.
(۸) محمد معین، فرهنگ فارسی، ج۱، ص۳۶۴، تهران: انتشارات امیرکبیر، چاپ هشتم، ۱۳۷۱ش.
(۹) ابراهیم مصطفی و...، المعجم الوسیط، ج۱، ص۹۳۲، استانبول، انتشارات دارالدعوة، بی تا.
(۱۰) مألوف لوئیس، منجد الطلاب، ترجمه: محمد بندربیگی، ص۵۹۱، تهران: انتشارات اسلامی، چاپ نهم، ۱۳۷۲ش.
(۱۱) همان، ص۴۱۲.
(۱۲) ناصر مکارم شیرازی، حکومت جهانی مهدی، ص۸۵، قم: انتشارات نسل جوان، ۱۳۸۰ش.
(۱۳) Harmony.
(۱۴) جمیل صلیبا، واژه نامه فلسفه وعلوم اجتماعی، ترجمه: کاظم برگ نیسی وصادق سجادی، ص۵۱۸، شرکت سهامی انتشار، چاپ اول، ۱۳۷۰ش.
(۱۵) Cohesion.
(۱۶) جولیوس گولد، ویلیام کولب، فرهنگ علوم اجتماعی، ترجمه: محمدجواد زاهدی، ص۹۰۴، تهران: انتشارات مازیار، ۱۳۷۶ش.
(۱۷) Socialinte gration.
(۱۸) فرهنگ علوم اجتماعی، ص۹۳۲ - ۹۳۳.
(۱۹) Social Group.
(۲۰) محمد رسول گلشن فومنی، پویایی گروه وسنجش آن، ص۱۸، بی جا، نشر شیفته، ۱۳۷۲ش.
(۲۱) آنتونی گیدنز، جامعه شناسی، ترجمه: منوچهر صبوری، ص۷۸۵، تهران: نشر نی، چاپ چهارم، ۱۳۷۷ش.
(۲۲) Political Party.
(۲۳) جامعه شناسی، ص۸۱۰.
(۲۴) آلوین گولدنر، بحران جامعه شناسی غرب، ترجمه: فریده ممتاز، ص۳۱۲، تهران، بی نا، ۱۳۶۸ش.
(۲۵) جاناتان. اچ. ترنر، ال بیگلی، پیدایش نظریة جامعه شناختی، ترجمه: عبدالعلی لهسائی زاده، ص۴۴۶، شیراز: انتشارات نوید، ۱۳۸۴ش.
(۲۶) جورج ریتزر، نظریه های جامعه شناختی در دوران معاصر، ترجمه: محمدصادق مهدوی، ص۵۹ - ۶۰، تهران: دانشگاه شهید بهشتی، ۱۳۷۴ش.
(۲۷) غلام عباس توسلی، نظریه های جامعه شناسی، ص۴۲۴ - ۴۲۵، تهران: انتشارات سمت، ۱۳۶۹ ش.
(۲۸) لوئیس آ. کوزر، نظریه تقابل های اجتماعی، ترجمه: عبدالرضا نواح، ص۱۱ و۱۶۹، اهواز: نشر رسن، ۱۳۸۴ش.
(۲۹) احمد نقیب زاده، حزب سیاسی وعمل کرد آن در جوامع امروز، ص۴۴، تهران: نشر دادگستر ونشر میزان، ۱۳۷۸ش.
(۳۰) همان، ص۴۶.
(۳۱) ملکم همیلتون، جامعه شناسی دین، ترجمه: محسن ثلاثی، ص۱۷۶، تهران: انتشارات تبیان.
(۳۲) نک: محمدتقی مصباح یزدی، اخلاق در قرآن، ج۳، ص۹۹ - ۱۰۶، قم: مؤسسه آموزشی وپژوهشی امام خمینی (رحمه الله)، ۱۳۷۸ش.
(۳۳) سورة آل عمران، آیة ۱۰۳.
(۳۴) سورة آل عمران، آیة ۱۰۵.
(۳۵) سورة انعام، آیة ۱۵۳.
(۳۶) سورة انفال، آیة ۶۳.
(۳۷) سورة مائده، آیة ۵۵ - ۵۶.
(۳۸) سورة آل عمران، آیة ۱۰۳.
(۳۹) سورة مؤمنون، آیة ۵۲.
(۴۰) «ثلاثٌ موقباتٌ نکث الصّفقة وترک السّنة وفراق الجماعة». (محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۲، ص۲۶۶، بیروت: مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۴ق)
(۴۱) نک: سید احمد موثقی، استراتژی وحدت در اندیشه سیاسی اسلام، ج۱، ص۷۰ - ۷۳، قم: دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۵ش.
(۴۲) نک: فرهنگ علوم اجتماعی، ص۶۲.
(۴۳) نک: محمد حکیمی، عصر زندگی، ص۲۷۸ - ۲۸۴، قم: بوستان کتاب، چاپ پنجم، ۱۳۸۱ش.
(۴۴) نک: محمد فولادی، «استراتژی وحدت جهان اسلام در اندیشه امام خمینی (رحمه الله)»، مجله معرفت، سال هفدهم، ش۱۲۶، خرداد ۱۳۸۷ش.
(۴۵) نک: حمید پارسانیا، حدیث پیمانه، ص۲۱ - ۳۱، قم: نشر معارف، ۱۳۷۶ش.
(۴۶) عصر زندگی، ص۱۰۰.
(۴۷) شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، فراز های آخر دعای افتتاح.
(۴۸) نک: محمدتقی راشد محصل، نجات بخشی در ادیان، تهران: ص۱۷۷، مؤسسه مطالعات وتحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۹ش.
(۴۹) بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۱۵.
(۵۰) نک: سورة انفال، آیة ۴۵ - ۴۶؛ سورة انعام، آیة ۱۵۹.
(۵۱) در انتظار ققنوس، ص۲۳۷.
(۵۲) سید محمدباقر حکیم، وحدت اسلامی (از دیدگاه قرآن وسنت)، ترجمه: عبدالهادی فقهی زاده، ص۱۱۷، تهران: انتشارات تبیان، ۱۳۷۷ش.
(۵۳) نک: محمدصادق ربانی خوراسگانی، پایان نامة «بررسی کارکردهای اجتماعی انتظار حضرت مهدی (علیه السلام) در ایران معاصر»، مؤسسه آموزشی وپژوهشی امام خمینی (رحمه الله)، ش۵۷۸.
(۵۴) وحدت اسلامی، ص۳۱.
(۵۵) نک: مرتضی منادی، درآمدی جامعه شناختی بر جامعه پذیری، تهران: انتشارات جیحون، ۱۳۸۷ش.
(۵۶) بروس کوئن، درآمدی بر جامعه شناسی، ترجمه: محسن ثلاثی، ص۷۴، تهران: انتشارات توتیا، ۱۳۷۵ش.
(۵۷) عبدالحسین نیک گهر، مبانی جامعه شناسی، ص۲۴، تهران: نشر رایزن، ۱۳۶۹ش.
(۵۸) فاضل حسامی، جامعه پذیری در قرآن، با دخل وتصرف اندک.
(۵۹) صحیفه نور (مجموعه آثار امام خمینی (رحمه الله))، ج۲۰، ص۹۷ وج۲۱، ص۳۹۷، تهران: مؤسسه تنظیم ونشر آثار امام خمینی (رحمه الله)، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
(۶۰) محمد حسین فرجاد، آسیب شناسی اجتماعی وجامعه شناسی اغرافات، ص۱۷۵، تهران: انتشارات بدر، ۱۳۶۳ش.
(۶۱) درآمدی بر جامعه شناسی، ص۲۲۰.
(۶۲) محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۳۸، تهران: دارالکتب الاسلامیة، چاپ چهارم، بی تا.
(۶۳) هدایت الله ستوده، آسیب شناسی اجتماعی، ص۱۸۶، تهران: انتشارات آوای نور، چاپ ششم، ۱۳۷۹ش.
(۶۴) فرهنگ علوم اجتماعی، ص۶۲.
(۶۵) احمد بن علی طبرسی، الاحتجاج، ج۲، ص۴۹۸، مشهد: نشر مرتضی، ۱۴۰۳ق.