ابدال یا پیشکاران امام زمان (عجّل الله فرجه)
نویسنده: محمّد جواد مروجی طبسی
فرهنگ کوثر شماره ۵۹-۱۳۸۳
ماهنامه موعود شماره ۸۶-۱۳۸۷
دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر کز * * * دیو ودد ملولم وانسانم آرزوست
گفتم که یافت مینشود، گشتهایم ما * * * گفت آنچه یافت مینشود، آنم آرزوست
بر اساس برخی روایات اسلامی، گروهی از مردم جزو «ابدال» هستند؛ یعنی آنهایی که هرگز زمین از وجود پر برکتشان خالی نمی ماند. بدین جهت، برخی می پرسند اینان چه کسانی هستند، چند نفرند، از کدام شهر ودیارند، ویژگی های آنان کدام است، در کجا زندگی می کنند، وآیا در زمان غیبت امام مهدی (علیه السلام) نقشی دارند یا خیر؟
ماهیت ابدال
در این زمینه که ابدال چه کسانی هستند، نظرهای متفاوتی وجود دارد که در ذیل به آنها اشاره می شود:
الف - جانشینان پیامبران: یک نظر این است که ابدال، اوصیا وجانشینان پیامبران هستند، که پس از آنها زندگی می کردند. «خالدبن هیثم فارسی» می گوید: به امام رضا (علیه السلام) عرض کردم: مردم گمان می کنند که در روی زمین گروهی به نام ابدال وجود دارند، اینان کیانند؟ حضرت در پاسخ فرمودند:
«راست گفتند. منظور از ابدال، همان اوصیا وجانشینان هستند که خداوند پس از مرگ ورحلت هر پیامبری، آنها را بدل وجانشین او قرار می دهد تا اینکه به حضرت محمّد (صلّی الله علیه وآله وسلّم) آنها را خاتمه داد»(۱).
ب - امامان معصوم (علیهم السلام): عقیدة دیگر این است که ابدال، همان امامان معصوم (علیهم السلام) هستند. محدّث بزرگوار، شیخ عبّاس قمی می نویسد: «از دیگر روایات نیز به دست می آید که منظور از ابدال، امامان معصوم (علیهم السلام) هستند»(۲).
مرحوم محدّث قمی با ابراز تردید از اینکه ابدال شامل امامان معصوم (علیهم السلام) باشد، می نویسد:
«دعای روایت شده از امّ داوود، که از امام صادق (علیه السلام)، در نیمة رجب وارد شده است، دلالت دارد که ابدال غیر از امامان هستند، اگرچه صراحتی در این خصوص ندارد وممکن است بر تأکید حمل شود»(۳).
ودعای مورد نظر این است که حضرت می فرماید:
خداوندا! بر «ابدال»، «اوتاد»، «سیاح»، «عبّاد»، «مخلصان»، «زاهدان»، واهل کوشش وتلاش درود فرست ومحمد وخاندان او را به برترین دوردها وفراوان ترین بخشش ها مخصوص گردان(۴).
ج - یاران امامان: با باور عدّه ای ممکن است ابدال بر گروهی از یاران خاص ومقرّب امامان معصوم (علیهم السلام) اطلاق شود. چنان که شیخ عباس قمی به این موضوع اشاره کرده، می نویسد: «نیز احتمال دارد که یاران خاصّ امامان معصوم (علیهم السلام) باشند»(۵).
د - گروهی از صالحان: نظریه بعدی این است که ابدال، گروهی از صالحان هستند که هرگز زمین از وجود آنها خالی نمی گردد. چنان که «علاّمه طریحی» در این باره می نویسد:
«ابدال گروهی از مردم صالح ونیکوکاری هستند که هرگز زمین از وجود آنان خالی نمی گردد، وهرگاه یکی از آنها بمیرد، خداوند فرد دیگری را به جای او قرار می دهد»(۶).
ه - پیش خدمتان امام زمان (علیه السلام): احتمال پنجم اینکه ابدال بر گروهی از پیشکاران امام زمان (علیه السلام) اطلاق می شود که در زمان غیبت، آن حضرت را یاری می کنند وهر گاه یکی از آن افراد از دنیا برود، دیگری جای او را می گیرد. در این زمینه علاّمه مجلسی از امام محمّد باقر (علیه السلام) نقل می کند:
به ناچار برای صاحب این امر غیبتی هست ودر آن غیبت قدرت وقوّتی برای او لازم است که در آن زمان به وسیله سی نفر از همراهان، از وحشت وتنهایی بیرون می آید(۷).
و - جمع بندی اقوال: گرچه با تعدّد نظرات واحتمالات نمی توان جزم به یک احتمال به خصوص پیدا کرد، ولی برخی شواهد ومؤیدها وجود دارد که با ضعیف بودن برخی از این احتمال ها، برخی دیگر از قوّت بیشتری برخوردار خواهد بود.
بعید نیست احتمال پنجم با عنایت به روایت امام محمّدباقر (علیه السلام) که در این خصوص نقل گردید، تقویت شود؛ یعنی ابدال همان گروه سی نفری پیش خدمتان امام عصر هستند که تا روز ظهور، هر یک از این عدّه کم شود، خداوند شخص دیگری که اوصاف وویژگی های معینی را داشته باشد، به خدمت امام مهدی (علیه السلام) بگمارد.
تعداد ابدال
در مورد این موضوع که ابدال چند نفر هستند، در بین روایات، اختلاف وجود دارد وتعداد آنها بین سی تا هشتاد نفر بیان شده است که در اینجا به برخی از این روایات اشاره می کنیم:
الف - سی نفر: احمد بن حنبل در مسند خود از عبادة بن صامت از پیامبر خدا (صلّی الله علیه وآله وسلّم) نقل کرده است که فرمود:
«ابدال در این امّت سی نفر هستند، همانند حضرت ابراهیم خلیل الرّحمان وهر یک از اینان که بمیرد، خداوند فرد دیگری را جایگزین می کند»(۸).
ب - چهل نفر: طبرانی در المعجم الکبیر از ابن مسعود، از رسول خدا (صلّی الله علیه وآله وسلّم) نقل می کند که فرمود:
«پیوسته چهل نفر هستند که قلبشان همانند قلب ابراهیم است. خداوند به وسیلة آنها بلاها را از اهل زمین دور می گرداند که به آنان ابدال گفته می شود»(۹).
ج - شصت نفر: مرحوم محدّث قمی در سفینة البحار از ثعلبی نقل می کند که مردی از اهل عسقلان در دیداری که با الیاس داشته است از او می پرسد که ابدال چند نفر هستند؟ حضرت در پاسخ می فرماید: «شصت نفر هستند»(۱۰).
د - هفتاد نفر: فخرالدّین طریحی آورده است: ابدال گروهی هستند که خداوند به وسیلة آنان زمین را بر پا می دارد که تعدادشان هفتاد نفر است(۱۱).
ه - هشتاد نفر: در فردوس الأخبار از انس بن مالک چنین نقل شده است: «ابدال، چهل نفر مرد وچهل نفر زن هستند، وهر گاه یکی از مردان بمیرد، خداوند مرد دیگری را به جای او قرار می دهد، وهر گاه یکی از زنان بمیرد، زن دیگری را جایگزین می کند»(۱۲).
ویژگی های ابدال
در کتاب های شیعه وسنّی روایاتی وجود دارد که در آنها به نقل از پیامبر اسلام (صلّی الله علیه وآله وسلّم) به چند ویژگی از ویژگی های ابدال اشاره شده است:
الف - داشتن قلبی همانند قلب ابراهیم: این مطلب را عبادة بن صامت از پیامبر نقل کرد(۱۳).
شاید مراد پیامبر (صلّی الله علیه وآله وسلّم) از این تشبیه، این است که این چند نفر از نظر شدّت، صلابت، بردباری وایستادگی در برابر حمایت از دین خدا، همانند حضرت ابراهیم هستند وهیچ جریانی نمی تواند آنها را نسبت به دفاع از حریم دین، سست وبی تفاوت کند.
ب - سپر بلای انسان ها بودن: از ویژگی های ابدال این است که خداوند به وسیلة این وجودهای مقدّس، بلاها را از مردم دفع می کند. چنان که ابن مسعود از پیامبر نقل کرده که فرمود: «خداوند به وسیلة آنها بلاها را از مردم زمین دور می گرداند»(۱۴).
ج - راضی بودن به قضای خداوند: سه ویژگی دیگر برای ابدال نقل شده که پیامبر فرمود:
«راضی بودن به حکم وقضای خداوند، پیشه کردن صبر بر محارم خدا، خودداری کردن از آلوده شدن به حرام وخشمگین شدن برای خدا»(۱۵).
د - مواسات، احسان وعفو: از دیگر مشخصه های ابدال این است که پیامبر فرمود:
«گذشت وعفو می کنند از کسانی که به آنان ظلم کنند، نیکی واحسان می کنند به آنان که در حقّشان بدی کنند، ایثار ومواسات می کنند در آنچه که خداوند به آنان داده است»(۱۶).
ه - جود، سخا وخیرخواهی: ابن مسعود از پیامبر اسلام (صلّی الله علیه وآله وسلّم) چنین روایت کرده است: «بدانید که اینان (ابدال) هرگز این مقام را از خواندن نماز، گرفتن روزه وصدقه به دست نیاوردند.» عرض کردند: ای رسول خدا! پس به چه وسیله به این مقام رسیدند؟
پیامبر فرمود: «به وسیلة جود وبخشش وخیرخواهی مسلمانان»(۱۷).
ملیت ومحل اقامت ابدال
با توجه به روایات گذشته می توان گفت، ابدال نه از طایفه وملیت خاصّی هستند ونه از شهر ودیار به خصوصی؛ بلکه ممکن است یک یا چند نفر از ابدال از یک شهر ویک طایفه خاص باشند ونیز ممکن است هر یک از یک منطقه وشهری باشند.
به ویژه اگر ابدال را بر یاران امام زمان (علیه السلام) منطبق کنیم که بدون شک، در شهرهای مختلف زندگی می کنند، مگر بر نقل فخرالدّین طریحی در مجمع البحرین که چهل نفر از ابدال را از اهل شام وبقیه را از دیگر شهرها می داند. وی آورده است: «ابدال قومی هستند که خداوند به برکت آنها زمین را به پا می دارد وعددشان به هفتاد نفر است، چهل نفر در شام وسی نفر در سایر شهرها هستند...»(۱۸).
به هر حال، به طور قطع نمی توان گفت که جایگاه این افراد ونحوه تماس آنان با مردم، کجا وچگونه خواهد بود.
امکان پیوستن به ابدال
با توجه به برخی از احادیث، که ابدال در همة دوران ها وزمان ها ومکان ها وجود دارند، بی تردید می توان گفت هر کس با داشتن خصوصیات وویژگی های یاد شده می تواند از ابدال باشد؛ زیرا روی هیچ ملیت خاصّی تکیه نشده است. همانگونه که پیامبر (صلّی الله علیه وآله وسلّم) مردم را به این نکته توجّه داد که هرگز اینان به وسیلة نماز، روزه وزکات به این مقام نرسیده اند بلکه به وسیلة جود، سخا وخیرخواهی مسلمانان بوده است. وهمچنین در پاسخ برخی که عرض کردند: یا رسول الله! ما را بر اعمال وکردار اینان راهنمایی کن. فرمود: «با گذشت کردن از کسانی که در حقّشان ظلم کرده اند ونیز احسان در برابر بدی، مواسات در آنچه که خداوند به آنها داده است».
پس با داشتن چنین صفاتی می توان جزو ابدال شد، اگرچه خود فرد هم به چنین مسئله ای توجّه نداشته باشد. البته این، بدین معنی نیست که هر کس چنین ادّعایی کرد، باید از او پذیرفت!
پى نوشت ها:
ــــــــــــــــــــــ
(۱) سفینة البحار، ج ۱، ص ۶۴.
(۲) همان.
(۳) همان.
(۴) طریحی، مجمع البحرین، ص ۴۲۵، مادة «بدل».
(۵) علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۵۳.
(۶) سفینة البحار، ج ۱، ص ۶۴.
(۷) مفاتیح الجنان، ص ۲۶۴.
(۸) مسند احمد، ج ۵، ص ۳۲۲.
(۹) طبرانی، المعجم الکبیر، ج ۱۰، ص ۲۲۴.
(۱۰) سفینة البحار، ج ۱، ص ۲۸.
(۱۱) طریحی، همان، ص ۴۲۵.
(۱۲) فردوس الاخبار، ج ۱، ص ۱۱۹.
(۱۳) مسند احمد، ج ۵، ص ۳۲۲.
(۱۴) طبرانی، همان، ج ۱۰، ص ۳۲۴.
(۱۵) فردوس الاخبار، ج ۲، ص ۸۴.
(۱۶) حلیة الاولیاء، ج ۱، ص ۸.
(۱۷) طبرانی، همان، ج ۱، ص ۲۲۴.
(۱۸) طریحی، همان، ص ۴۲۵.