وظايف سازمانها ونهادها در ترويج فرهنگ مهدويت
اشاره:
وظايف شيعه در برابر حضرت بقية الله عليه السلام، بر دوگونه است: وظايف فردى؛ وظايف جمعى. برخى از كارها، بر عهده ى افراد است وبعضى از وظايف، بر عهده ى نهادها وسازمان ها وتشكل ها.
نوشتار حاضر، وظيفه ى مردم ومراكزى مانند حوزه ومساجد وتكيه ها وصدا وسيما وعقيدتى - سياسى نيروهاى مسلح و... را شمرده است.
اللهم وانطقنى بالهدى والهمنى التقوى(۱)
اللهم كن لوليك الحجة بن الحسن، صلواتك عليه وعلى آبائه، فى هذه الساعة وفى كل ساعة وليا وحافظا وقائدا وناصرا ودليلا وعينا حتى تسكنه ارضك طوعا وتمتعه فيها طويلا.(۲)
پيش در آمد
مراكز دينى درباره ى حضرت مهدى عليه السلام چه كارهايى مى توانند انجام دهند؟
من، براى پاسخ دادن به اين پرسش، مراكز مختلف را در نظر گرفتم وبراى هر يك وظايفى را نوشتم. نام اين مراكز، چنين است: مساجد وتكايا؛ عقيدتى - سياسى نيروهاى مسلح؛ صدا وسيما؛ منبرى ها؛ مداح ها؛ سازمان ودفتر تبليغات؛ نهاد نمايندگى رهبرى در دانشگاه ها؛ اوقاف؛ حوزه هاى علميه؛ ومردم.
وظايف مردم
نام حضرت مهدى عليه السلام را ترويج دهند.
در قرآن آمده است:
(... يا ليتنى اتخذت مع الرسول سبيلا).(۳)
در اين جا، (سبيلا) به طور نكره آمده است. مردم، در روز قيامت، هيچ چيز ندارند جز اين كه مى گويند: (ما، اسم بچه مان، حسن وحسين بود). وهمين نخ باريك، اين ها را نجات مى دهد. اين (سبيلا) يعنى يك راه بسيار مختصر، مانند همين كه نام پسرش را (مهدى) مى گذارد.
نگوييد: (نام برادر من، مهدى است وبرادر خانم ام مهدى است، بنابراين، من نمى توانم نام پسرم را مهدى بگذارم).! چه طور اگر برادرتان تلفن وتلويزيون وفريزر داشته باشد، نمى گوييد، ديگر من نداشته باشم؟! چه اشكالى دارد كه در همه ى خانه ها، (فاطمه) باشد، (مهدى) باشد؟!
موقوفات براى امام حسين عليه السلام وحضرت ابوالفضل عليه السلام زياد است، ولى درباره ى قرآن وامام زمان عليه السلام زياد نيست.
براى كتاب هايى كه مربوط به امام زمان عليه السلام است، كسى بانى شود، مثلا، چند هزار جلد كتاب بخرد وبه افراد بدهد يا اين كه يك سرى كتاب بخرند وارزان تر بدهند.
حديث داريم كه اگر چيزى مى خواهى براى بچه ات بخرى، شب جمعه بده كه او با كلمه ى جمعه وياد امام زمان عليه السلام آشنا شود.
حديث تكان دهنده اى ديدم. امام فرمودند: (من، روزى صد بار شما را دعا مى كنم). خيلى بى انصافى است كه آقا، روزى صد دفعه ما را دعا كند، ولى ما يك (اللهم كن لوليك) هم نگوييم!
معلم از دانش آموزان بخواهد يك انشا براى آقا عليه السلام بنويسند. ما، در ستاد اقامه ى نماز، سه سال است اين كار را مى كنيم. امسال، ششصد هزار انشا نوشته بودند.
هديه ها وچشم روشنى ها، كتاب هايى درباره ى امام زمان عليه السلام باشد. هديه ى هر كس، كتابى مطابق نيازش باشد.
اين ها، نمونه ى كارهايى است كه مردم مى توانند انجام دهند.
وظايف عقيدتى - سياسى نيروهاى مسلح
سردوشى ها، در روز نيمه ى شعبان داده شود.
نيمه ى شعبان، نوع غذا ولباس هاى پادگان ها، فرق كند ومناسب جشن باشد.
كتاب هاى ساده ولى پر محتوايى، در نيمه ى شعبان ميان كادر، وكاركنان وسربازان، به مسابقه گذاشته شود.
در همه ى مراسم هاى صبحگاهى، نام امام زمان عليه السلام برده شود.
سربازان، بسيجيان، پاسداران،... سربازان امام زمان اند. اين مطلب به آنان گفته شود. اين، يك نوع تربيت است. قرآن مى گويد:
(... ملة ابيكم ابراهيم...)؛(۴)
پدر شما ابراهيم است.
در حديث نبوى آمده است:
(انا وعلى ابوا هذه الامة...).(۵)
اگر من احساس كنم، پدرم، حضرت ابراهيم پيامبر است، چه خواهد شد؟ اگر انسان احساس كند سرباز امام زمان عليه السلام است، چگونه خواهد بود؟ اين مسئله، خودش، يك تلقين است. بايد به مناسبت هاى مختلف، از مهدويت سخن گفت.
وظايف مساجد وتكايا
اين چراغانى ها وجشن ها را بايد به نسل نو منتقل كرد. اين، خيلى مهم است.
همان گونه كه عاشورا، ديگ هاى غذا بار مى گذارند، در نيمه ى شعبان نيز همه ى مردم اطعام شوند.
در مساجد، نيمه ى شعبان، احيا گرفته شود. در حديث آمده است: (كسى كه شب نيمه ى شعبان تا صبح نخوابد، آن وقتى كه همه ى دل ها مرده است، دل او زنده است). اگر همه، يك سمت رفتند، او، به سمت ديگر مى رود. در دانشگاه تهران، اين كار انجام شد وامسال(۶) نيز برگزار خواهد شد. جمعيت زيادى مى آيند. سخنرانى، ومقاله خوانى از سوى دانشجويان و... از برنامه هاى آنان است.
از بچه ها بخواهيم كه هر كس يك مقاله ى خوب بياورد ودر مسجد بخواند.
به مناسبت نيمه ى شعبان به فقرا وسال مندان كمك شود. حضرت امام رحمه الله در نوفل لوشاتو كه بودند، روز تولد حضرت مسيح، على نبينا وآله وعليه السلام، به همه ى همسايه هاى مسيحى سر زدند يا هديه فرستادند. امام رضا عليه السلام عيد غدير براى دوستان اش انگشتر مى فرستادند. در حديث آمده است: (رسول خدا صلى الله عليه وآله گاهى گوسفندى را ذبح مى كردند وگوشت اش را براى خانم هايى كه رفيق حضرت خديجه عليها السلام بودند، مى فرستادند. اين، بزرگ داشت است.
غرفه هاى كتاب ونوارهاى مفيد در اين زمينه ايجاد شود.
از افرادى كه به مسجد نمى آيند، دعوت شود. نيمه ى شعبان، وقت خوبى است كه آنان را به طور خصوصى دعوت كنيم. ممكن است لباس مناسبى براى مسجد نداشته باشد يا خداى نكرده نماز بلد نباشد وبالاخره مشكلى داشته باشد، ولى شيرينى خوردن وشعر گوش دادن كارى ندارد. اينان را خصوصى دعوت كنيم.
البته، مى توانيم كلاس هايى نيز در مساجد برگزار كنيم.
وظايف صدا وسيما
در صدا وسيما، هر شبكه، مى تواند كار خاصى انجام دهد. شبكه ى اول، اشعارى كه در مورد آقا است، بخواند وشبكه ى دوم، سؤالاتى كه در مورد آقا است پاسخ دهد وشبكه ى سوم، نامه ها وتوقيعات آقا را تفسير كند ويك شبكه، شعرا ونويسندگان درجه ى يك را كه درباره ى آقا شعر گفته اند، معرفى كند و...
شبكه هاى صدا وسيما، مى توانند هر صبح جمعه، يك برنامه ى ويژه داشته باشند. به لطف الهى، اين كار انجام شده است. شبكه ى دو، صبح جمعه، برنامه اى دارد به نام به سوى ظهور. معرفى كتاب، شعر، پاسخ به پرسش ها، و... از فعاليت هاى اين برنامه است.
جمعه، روز آقا است. شرح دعاهاى ندبه وعهد و... بايد در اين روز در برنامه ها قرار بگيرد، آن هم شرحى وزين وسنگين، نه اين كه بگوييم: (يا ابن الحسن! كجا هستى؟)! عشق، بايد در شان امام زمان عليه السلام باشد.
پشتيبانى از نمايش نامه ها وفيلم هايى كه درباره ى اصحاب امام زمان عليه السلام وسفراى ايشان وافرادى كه ايشان را ملاقات كرده اند، نوشته شده، ضرورى مى نمايد.
براى برنامه هاى برون مرزى، مى توان كارهايى كرد وبه زبان هاى مختلف، برنامه توليد كرد: اسپانيايى؛ ژاپنى؛ انگليسى؛ عربى؛ اردو؛...
تفسيرى را من به صدا وسيما مى دهم كه حدود پنج صفحه است. آن را به بيست وهفت زبان ترجمه مى كند. ما مى توانيم درباره ى امام زمان عليه السلام هم برنامه هاى برون مرزى را تحت پوشش قرار دهيم.
انجمن حجتيه، متلاشى شد. خانه ى خشتى را كه خراب مى كنيم، بايد يك خانه ى آجرى بسازيم. آن را خراب كرديم وچيزى به جاى آن نساختيم. ما يك تشكيلات راه انداختيم وامسال چهار ميليون بروشور، در باره ى سيماى مهدى عليه السلام، سيرت مهدى عليه السلام و... چاپ كرديم. آن بروشورها، يكى دو صفحه بيش تر نبود. نسل امروز، حوصله ى مطالعه ندارد. بايد مطلب را خلاصه وچكيده به او ارائه كرد. نسلى است كه ساندويچ مى خورد، چون حوصله ى پختن ندارد واخيرا، آب ميوه مى خورد، چون حوصله ى جويدن هم ندارد. از اصول تبليغ اين است كه ببينيم، شخص، چه مقدار حوصله دارد. قرآن مى فرمايد:
(... خفف الله عنكم وعلم ان فيكم ضعفا...)؛(۷)
... خداوند، به شما تخفيف داد، ودانست كه در شما ضعف است....
حالا كه شما ضعيف هستيد، خدا، كوتاه مى آيد. كارهايى كه ما چاپ كرديم، ساده اند. بخشى از كتاب خورشيد مغرب، نوشته ى استاد محمد رضا حكيمى است كه درباره ى تكليف ما، در عصر غيبت است. يك ميليون نسخه از آن، چاپ شده است. كارهايى هم در سطح آموزش وپرورش انجام مى دهيم وبه شبكه هاى صدا وسيما نامه فرستاديم كه اگر مى خواهيد نيمه ى شعبان را پوشش دهيد، ما، مطالبى براى تان مى فرستيم كه با هم فكرى هم، آن ها را كامل مى كنيم وارايه مى دهيم.
وظايف واعظان ومداحان
واعظان ومداحان، بايد در ميان خودشان، انتخابات راه بيندازند وآن كسى كه در وعظ وخطابه، از همه قوى تر است، انتخاب شود تا مسائل را مستدل وپخته مطرح كند. سخن رانى هاى ما، بايد همين محتواهاى قرآنى وحديث باشد. دعا وحديث بخوانيم. دعا را ساده نگيريد.
عوامل سقوط يك جامعه چيست؟ اگر حوزه ودانشگاه تحقيق كنند، عصاره ى همه ى رساله هاى علمى كه در مورد سقوط جامعه نوشته شده، در صفحه ى آخر دعاى ابوحمزه ى ثمالى است كه در مفاتيح الجنان آمده است. امام سجاد عليه السلام مى فرمايد: (خدايا! پناه مى برم به تو از عوامل سقوط). ايشان، عوامل سقوط را اين گونه مى شمارد:
اللهم! انى اعوذبك من الكسل والفشل والهم والجبن والبخل والغفلة والقسوة والذلة والمسكنة والفقر والفاقة وكل بلية...؛(۸)
خدايا! من، از تنبلى وناكامى واندوه وترس وبزدلى وبخل وغفلت وسنگ دلى وذلت وخوارى وبينوايى وفقر ونيازمندى وهر مصيبتى، به تو پناه مى برم....
عوامل سقوط يك جامعه، تن پرورى، جهل وبى سوادى، تفرقه، غفلت، عيش، فقر،... است.
وظايف نهاد نمايندگى رهبرى در دانشگاه ها
در كتاب معارف دانشگاه، به مسئله ى حكومت جهانى آينده، توجه شود. متاسفانه، در مباحث معارف دانشگاه دو مورد ديده نمى شد: يكى، بحث نماز وديگرى، امام زمان عليه السلام؛ يعنى، نه از عمود دين ونه از قطب عالم هستى، چيزى نوشته نشده است! اخيرا، بخشى از كتاب معارف دانشگاه را به بحث نماز ومسئله ى حكومت جهانى اختصاص داده اند.
كتاب هاى مفيد را با نرخ ارزان در اختيار دانشجويان بگذاريم.
از دانشجويان خوش قلم، تقاضا كنيم كه مسئله ى مهدويت را با استفاده از استعداد خود بيان كنند.
در خواب گاه ها، دعاى ندبه وسخنرانى هايى درباره ى امام زمان عليه السلام انجام شود.
بروشورهاى مفيد در شمارگان بالا منتشر شود.
اردوهاى زيارتى وموضوع پايان نامه ها وپاسخ به سؤالات، در اين زمينه باشد.
جشن فارغ التحصيلان دانشگاه، در نيمه ى شعبان برگزار شود.
دانشجويان با انواع كتاب هايى كه درباره ى امام زمان عليه السلام است، در قالب (نمايش گاه كتاب هاى مهدويت) آشنا شوند.
كانون هاى فرهنگى كه به اسم آقا است، ايجاد يا تقويت شود.
وظايف اداره ى اوقاف
اوقاف مهديه ها، بى سر وسامان است وبايد آن را سر وسامان داد.
هيئت هاى امنا، بايد متشكل از اقشار مختلف باشند: دانشگاهى؛ نسل نو؛ خانم ها؛....
در اين كاشى كارى ها كه به آن هنر معمارى مى گويند، بايد روايات مربوط به امام زمان عليه السلام با خط خوانا نوشته شود.
در نيمه ى شعبان، بخشى از امكانات وبودجه هاى اوقاف، درباره ى امام زمان عليه السلام باشد.
تابلوهاى جذابى در امام زاده ها مى توان نوشت.
مسجد جمكران بايد سر وسامان بگيرد. جمكران، مال خود امام عليه السلام است. در هفته، صدها هزار نفر به خاطر امام زمان عليه السلام به جمكران مى آيند.
نام گذارى مكان هاى مذهبى موقوفه به نام امام زمان عليه السلام.
وظايف حوزه وسازمان ودفتر تبليغات اسلامى
خرافه زدايى از مسئله ى مهدويت، وظيفه ى حوزه است. امروزه، بازار خرافه داغ شده است.
هر طلبه، سالى يك كتاب در باره ى آقا مطالعه كند. كتاب هاى مناسبى، در اين زمينه نوشته شده است.
اين جا محيط حوزه است. شما مى توانيد كارهاى سنگين ترى انجام دهيد.
بيش ترين چراغانى ها بايد در خانه ى علما باشد. ما، به لباسى كه پوشيده ايم، افتخار مى كنيم. ما، سرباز امام زمان عليه السلام هستيم. چراغانى مدرسه ى فيضيه، بايد بيش از قصابى ها ونانوايى ها باشد؛ چون، ما، منسوب به امام زمان عليه السلام هستيم. سهم امام زمان عليه السلام را ما مى خوريم، چراغانى اش را قصاب ها ونانواها مى كنند! ما، بايد بيش تر اظهار علاقه كنيم!
با مؤسساتى كه مربوط به آقا هستند ومؤسساتى كه براى آقا تحقيق مى كنند، آشنا شويم. انتقال تجربه، خيلى مهم است.
آشنايى با شبهات براى پاسخگويى بدان ها، امرى بسيار ضرورى است.
مردم را دعوت كنيم كه براى امام زمان عليه السلام، صدقه بدهند. ناخداى كشتى هستى، امام زمان عليه السلام است. براى سلامتى امام زمان عليه السلام بايد صدقه داد. آقا، وقتى مى بيند براى سلامتى اش صدقه مى دهم، در حق من دعا مى كند؛ چرا كه قرآن مى فرمايد:
(واذا حييتم بتحية فحيوا باحسن منها...)؛(۹)
هرگاه به شما تحيت گويند، پاسخ آن را بهتر از آن بدهيد....
اگر من، براى آقا كارى كنم، ايشان حتما، به من لطفى مى كند.
سازمان ودفتر تبليغات، بايد تهيه وتوزيع مواد علمى وكتاب ومجلات را انجام دهند. بدين صورت كه آمار طلاب را داشته باشند وهر سال، به مناسبت هاى مختلف، مثلا نيمه ى شعبان، آخرين كتاب ها را مجانى براى شان بفرستند؛ زيرا، روحانى، در نقاط دور دست، از كجا بداند كه چه كتاب هايى چاپ شده است.
بايد محققان را شناسايى كنند. معناى سازمان، همين است. ممكن است محققى باشد كه كسى هم او را نشناسد وتا كنون چهل يا پنجاه جلد كتاب خوب نوشته باشد. آقاى قرشى در اروميه، چهل وپنج جلد كتاب مفيد نوشته است وناشناخته هم هست!
بايد بگوييم هر كس مقاله ى تحقيقى دارد، بفرستد وما بايد او را يارى كنيم واز او يارى بطلبيم. ما، در ستاد اقامه ى نماز، همين كار را كرديم. گفتيم، هر كه شعر خوب دارد، بفرستد. بيش از هزار شعر خوب، جمع شد. دفتر ودستك هم نمى خواهد. اگر از مردم يارى بطلبيم، خودشان چيزهاى خوبى مى فرستند.
اعلام كرديم: (شيرين ترين نمازى كه خوانده ايد، كدام بوده است؟ آن را براى ما بنويسيد). چند گونى نامه آمد. در اين نامه ها، نامه هايى بود كه اگر همه ى مخ هاى صدا وسيما وحوزه ودانشگاه فكر كنند، چنين مطلبى نمى توانستند بنويسند. نامه اى از يك دختر يازده ساله است:
دختر يازده ساله اى هستم. با اتوبوس با پدر ومادرم مسافرت مى كردم. روى پا ايستاده بودم. ديدم خورشيد كم كم غروب مى كند. گفتم: (بابا! نماز نخواندم). گفت: (بايد بخوانى، اما الآن كه در بيابان نمى شود نماز خواند). گفتم: (قضا نشده؟ من مى توانم بخوانم). گفت: (بنشين! حرف نزن! چهل تا مسافر به خاطر تو نمى ايستند! ماشين را كه نگه نمى دارند!). گفتم: (بابا! خواهش مى كنم، شما با من مخالفت نكنيد، من نماز مى خوانم). قبول كرد.
يك شيشه آب آوردم. يك سطل زير صندلى اتومبيل بود. شاگرد شوفر گفت: (دختر چه كار مى كنى؟). گفتم: (من مى خواهم وضو بگيرم ومطمئن باش نمى گذارم آب توى اتوبوس بچكد).
راننده، از آينه نگاه كرد وگفت: (دختر چه مى كنى؟). گفتم: (آقا! وضو مى گيرم ونمى گذارم آبش بچكد). گفت: (من، اصلا به احترام تو مى ايستم).
راننده ايستاد. پياده شدم رفتم پايين ونماز خواندم. بعضى از مسافران هم كه نماز نخوانده بودند وشايد نمى خواندند، يكى يكى پايين آمدند وآن ها هم نماز خواندند.
اين، شيرين ترين نمازى بود كه خوانده ام.
اين دختر با اين كار، امام مردان وزنان سالخورده شد. قرآن هم همين را مى خواهد بگويد:
(... واجعلنا للمتقين اماما...)؛(۱۰)
... وما را براى پرهيزكاران، پيشوا گردان....
ما، امام لازم داريم! لازم نيست كه امام، حتما، رهبر انقلاب و... باشد. اين نامه را براى مسئولان صدا وسيما خواندم وگفتم، اگر از مردم بخواهيم، براى مان اين گونه كار كنند، چنين سناريوهايى به دست ما خواهد رسيد.
ايجاد نمايش گاه هايى از كتاب هاى مفيد نيز در اين زمينه كار خوبى است.
مى توانيم در نيمه ى شعبان هم اعزام يكى دو روزه از طلاب به سطح مناطق كشور داشته باشيم. اين ها، كار سازمان تبليغات است.
صدا وسيما را بايد حوزه تغذيه كند. نيمه ى شعبان رابطه برقرار كند كه (آقا! ما افراد مختلفى داريم كه مى توانند صحبت كنند).
از نقل مطالب سست جلوگيرى شود. كتاب هايى چاپ مى شود كه بايد از چاپ آن ها جلوگيرى كرد.
اهداى جوايز به طلبه هايى كه تلاش هاى برترى داشته اند، بايد آنان را با مسائل وشبهات جديد، آشنا كرد.
برگزارى نشست ها وحتى همايش هاى جهانى ودعوت شخصيت هاى جهانى.
يك دوره ى تخصصى مهدويت بايد گذاشته شود. البته، ما اين كار را با استفاده از استادان خوب حوزه ودانشگاه كرده ايم. گوينده اى كه مى خواهد درباره ى امام زمان عليه السلام صحبت كند، خودش بايد ده ها جلد كتاب در اين زمينه ديده باشد ودر جريان شبهات باشد.
امدادها وحمايت هايى كه آقا از بزرگان كرده و... بايد براى طلاب جوان گفته شود. همه ى طلبگى، نبايد درس وكلاس وامتحان باشد! در اسكناس، يك نخ است كه آن نخ به آن ارزش مى دهد. آن نخ، فراموش نشود.
در حوزه ها، دعاى ندبه را فراموش نكنيم.
گنجاندن سرفصل هاى مهدويت در رشته هاى تخصصى تبليغ وتفسير و... در هر رشته ى تخصصى، بخشى از مهدويت مطرح شود.
طلاب براى چراغانى، تشويق شوند. بعضى از طلاب، حاضرند صد تا مقاله بنويسند، ولى حاضر نيستند يك چراغانى كنند. طلبه، بايد عاشورا سينه بزند! بلد باشد گوسفند بكشد! فقط اهل (صبحكم الله) و(مساكم الله) نباشد! اين كارها را هم بكند. اين، مسئله ى مهمى است. حضرت ابراهيم، تبر دست گرفت.(۱۱) حضرت موسى، على نبينا وآله وعليه السلام، يك سيلى زد وطرف مرد.(۱۲) گاهى وقت ها بايد يك رگى در طلبه ها باشد.
بايد پايگاهى براى پاسخ گويى در قم باشد. با استفاده از اينترنت، واينترانت، به سؤالات درباره ى امام زمان عليه السلام وهمه ى شبهات پاسخ گفته شود.
اين ها، چيزهايى بود كه به عقل ناقص من مى آمد تا ببينم به عقل كامل شما چه مى آيد... به هر حال، آرزو بر پيرها عيب نيست تا چه رسد به جوانان! ما، يكى يكى، اين كارها را ان شاء الله دنبال مى كنيم وهر كارى بتوانيم، براى آقا انجام مى دهيم. اميدواريم كوتاهى ها را بر ما ببخشايند.
سخن پايانى
در حرم امام رضا عليه السلام شخصى از من پرسيد: (آقاى قرائتى! چند سال است طلبه اى؟). گفتم: (من، از چهارده سالگى طلبه شدم. الآن خيلى سال است. گفت: (اميرالمؤمنين عليه السلام وقتى ياران اش را مى ديد، لذت مى برد، آيا شما به گونه اى هستيد كه وقتى حضرت مهدى عليه السلام نگاه تان كند، لذت ببرد؟). گفتم: (نه؛ من، چنين توقعى هم ندارم، اما همين كه از ما غم زده نشود، كافى است). اين حرف را زد ورفت، ولى مرا منقلب كرد كه (آيا واقعا حضرت مرا دوست دارد يا نه؟).
ما، از در خانه ى امام زمان عليه السلام دورى نكنيم. آية الله وحيد خراسانى، جمله اى گفت كه من خيلى تكان خوردم. گفت: (اگر به يك سگ، چند تا استخوان چرب بدهى، هر چه هم سنگ به او بزنند، هيچ وقت از در خانه ى صاحب اش كنار نمى رود. ما كه سهم آقا را خورديم، نكند چند تا متلك بشنويم واز در خانه ى صاحب مان كنار رويم وامام زمان عليه السلام را رها كنيم! به لباس خودمان عشق بورزيم! به طلبگى مان افتخار كنيم!.
مردم كره ى زمين، سه دسته اند: يا توليد مى كنند يا توزيع يا مصرف. زنده باد طلبه كه اگر مخ اش كار كند وقوى باشد، توليد علم مى كند واگر مخى نداشته باشد كه فكر توليد كند، توليدات ديگران را ياد مى گيرد وتوزيع مى كند واگر نه فكر داشت ونه بيان، باز ياد مى گيرد وخودش عمل مى كند. وخوش به حال كسى كه هم مخ داشته باشد وهم زبان وهم عمل كند:
(عالم ينتفع بعلمه افضل من سبعين الف عابد؛(۱۳)
عالمى كه از علم اش استفاده مى شود، بهتر از هفتاد هزار عبادت كننده است).
خدايا! ما را نسبت به امام زمان عليه السلام، وفادار قرار بده! ايمانى بده كه هر حادثه اى پيش آمد، ما را از امام زمان عليه السلام دور نكند!
پى نوشت ها:
(۱) صحيفه ى سجاديه، دعاى ۲۰، فراز ۱۶.
(۲) بلدالامين، ج ۱، ص ۲۰۳؛ مفاتيح الجنان، اعمال شب بيست وسوم ماه مبارك رمضان.
(۳) فرقان (۲۵) : ۲۷:... اى كاش با رسول (خدا) راهى برگزيده بودم!
(۴) حج (۲۲) : ۷۸.
(۵) بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۹۵؛ شيخ صدوق، كمال الدين، ج ۱، ص ۲۶۱؛ ابن شهر آشوب، المناقب، ج ۳، ص ۱۰۵: من وعلى، پدران اين امت ايم....
(۶) سال ۱۳۸۰ ه.
(۷) انفال (۸) : ۶۶.
(۸) شيخ عباس قمى، مفاتيح الجنان، دعاى ابوحمزه ى ثمالى؛ شيخ طوسى، مصباح المتهجد، ص ۵۹۷، دعاء السحر في شهر رمضان.
(۹) نساء (۴) : ۸۶.
(۱۰) فرقان (۲۵) : ۷۴.
(۱۱) صافات (۳۷) : ۹۳ (فراغ عليهم ضربا باليمين)؛ سپس به سوى آنان رفت وضربه اى محكم با دست راست بر پيكر آنان فرود آورد (وجز بت بزرگ، همه را در هم شكست).
(۱۲) قصص (۲۸) : ۱۵ (... فوكزه موسى فقضى عليه...)؛... موسى، مشت محكمى بر سينه ى او زد وكار او را ساخت (وبر زمين افتاد ومرد...).
(۱۳) محمد بن يعقوب كلينى، كافى، ج ۱، ص ۳۳.