قوله تعالی:
﴿وما جَعَلْنا أَصْحابَ النَّارِ إِلاَّ مَلائِکةً وَما جَعَلْنا عِدَّتَهُمْ إِلاَّ فِتْنَةً﴾ (المدثر: ۳۱)
ترجمه آیه:
(وما خازنان دوزخ را جز فرشتگانی (ویژه ی عذاب) وشمار آنان را جز برای آزمایش ومحنت کافران قرار ندادیم تا آنکه اهل کتاب یقین بدانند وایمان کسانی که ایمان دارند فزونی یابد ومؤمنان واهل کتاب دو دل نشوند وتا آنانکه در دلهایشان مرضی هست وکافران بگویند: خداوند از این مثل چه خواسته است؟ اینگونه، خداوند هر که را خواهد، در گمراهی واگذارد وهرکه را مشیّتش تعلّق گیرد، هدایت فرماید وسپاهیان خداوندگارت را جز وی کسی نمیداند واین آیات جز یادآوری برای بشر نیست).
متن روایت:
شرف الدین النجفی: فی الحدیث السابق عن عمرو بن شمر، عن جابر، عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: قوله تعالی: ﴿وما جَعَلْنا أَصْحابَ النَّارِ إِلاَّ مَلائِکةً﴾ قال: فالنار هو القائم (علیه السلام) الذی (قد) أنا رضوئه وخروجه لأهل المشرق والمغرب، والملائکة هم الذین یملکون علم آل محمد صلوات الله علیهم (أجمعین)، وقوله: ﴿وَما جَعَلْنا عِدَّتَهُمْ إِلاَّ فِتْنَةً لِلَّذِینَ کفَرُوا﴾ قال: یعنی المرجئة، وقوله: ﴿لِیسْتَیقِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکتابَ﴾ قال (علیه السلام): هم الشیعة وهم أهل الکتاب وهم الذین أوتوا الکتاب والحکم والنبوة.
وقوله (تعالی): ﴿وَیزْدادَ الَّذِینَ آمَنُوا إِیماناً وَلا یرْتابَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکتابَ﴾ أی لا یشک الشیعة فی شیء من أمر القائم (علیه السلام)، وقوله: ﴿وَلِیقُولَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ﴾ یعنی بذلک الشیعة وضعفاؤها (ضعفاء الشیعة) ﴿وَالْکافِرُونَ ما ذا أَرادَ الله بِهذا مَثَلاً﴾ فقال الله (عزَّ وجلَّ) لهم ﴿کذلِک یضِلُّ الله مَنْ یشاءُ وَیهْدِی مَنْ یشاءُ﴾ فالمؤمن یسلم والکافر یشک.
وقوله: ﴿وَما یعْلَمُ جُنُودَ رَبِّک إِلاَّ هُوَ﴾ فجنود ربک هم الشیعة هم شهداء الله (الشهداء لله) فی الأرض، وقوله: ﴿وَما هِی إِلاَّ ذِکری لِلْبَشَرِ﴾ ﴿لِمَنْ شاءَ مِنْکمْ أَنْ یتَقَدَّمَ أَوْ یتَأَخَّرَ﴾ (قال: یعنی الیوم قبل خروج القائم (علیه السلام) من شاء قبل الحق وتقدم إلیه، ومن شاء تأخر عنه)، وقوله: ﴿کلُّ نَفْسٍ بِما کسَبَتْ رَهِینَةٌ * إِلاَّ أَصْحابَ الْیمِینِ﴾ قال: هم أطفال المؤمنین، قال الله تبارک وتعالی: ﴿أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّیتَهُمْ﴾ قال: إنهم (آمنوا) بالمیثاق.
وقوله: ﴿کنَّا نُکذِّبُ بِیوْمِ الدِّینِ﴾ قال (علیه السلام): بیوم (الدین)(۱) خروج القائم (علیه السلام) وقوله: ﴿فَما لَهُمْ عَنِ التَّذْکرَةِ مُعْرِضِینَ﴾ قال: یعنی بالتذکرة ولایة أمیر المؤمنین علیه الصلاة والسلام، (وقوله): ﴿کأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُسْتَنْفِرَةٌ، فَرَّتْ مِنْ قَسْوَرَةٍ﴾ قال: کأنهم حمر وحشٍ فرت من الأسد حین رأته، وکذلک المرجئة إذا سمعت بفضل آل محمد (علیهم السلام) نفرت عن الحق، ثم قال الله تعالی: ﴿بَلْ یرِیدُ کلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ یؤْتی صُحُفاً مُنَشَّرَةً﴾ قال: یرید کل رجل من المخالفین (أن) ینزل علیهم (علیه) کتاباً من السماء، ثم قال الله تعالی: ﴿کلاَّ بَلْ لا یخافُونَ الآْخِرَةَ﴾ (قال) هی دولة القائم (علیه السلام).
ثم قال تعالی بعد أن عرفهم التذکرة (أنها) هی الولایة: ﴿کلاَّ إِنَّهُ تَذْکرَةٌ، فَمَنْ شاءَ ذَکرَهُ، وما یذْکرُونَ إِلاَّ أَنْ یشاءَ الله هُوَ أَهْلُ التَّقْوی وَأَهْلُ الْمَغْفِرَةِ﴾ قال (علیه السلام): فالتقوی فی هذا الموضع (هو)(۲) النبی (صلی الله علیه وآله) والمغفرة أمیر المؤمنین (علیه السلام)(۳).
ترجمه روایت:
شرف الدّین نجفی- در حدیثی که سابقا آوردیم- از عمرو بن شمر، از جابر، از امام ابو جعفر باقر (علیه السلام) آورده که آن حضرت درباره ی قول خدای -تعالی-: (وما خازنان دوزخ را جز فرشتگانی (مخصوص برای عذاب) قرار ندادیم) فرمود مراد از آتش، حضرت قائم (علیه السلام) است؛ آنکه پرتو نور وخروجش اهل مشرق ومغرب را روشن سازد وملائکه همانهایند که علم آل محمّد (صلوات الله علیهم) را در دست دارند.
اینکه فرموده است: (وشمار آنان را جز برای آزمایش ومحنت کافران قرار ندادیم).
(امام (علیه السلام)) فرمود: خداوند مرجئه را میفرماید: اینکه فرموده است: (تا آنکه اهل کتاب یقین بدانند) (حضرتش) فرمود: آنان شیعیانند وآنهایند که کتاب وحکم ونبوّت به ایشان داده شد.
فرموده ی خدای: (وایمان کسانی که ایمان دارند، فزونی یابد ودر دل اهل کتاب تردیدی واقع نگردد) یعنی: تا مبادا شیعیان در چیزی از امر حضرت قائم (علیه السلام) شک کنند.
اینکه فرمود: (وتا آنانکه در دلهایشان مرضی هست بگویند) منظور از آن شیعیان وضعفای ایشان است (و(نیز) کافران (بگویند): خداوند از این مثل چه خواسته است؟) آنگاه خدای -عزَّ وجلَّ- به آنان فرمود: (همچنین خداوند هر که را خواهد، به حالت گمراهی واگذارد وهرکه را مشیّتش تعلّق گیرد، رهبری وهدایت فرماید) پس مؤمن تسلیم میشود وکافر شک میکند. اینکه خداوند فرمود: (وسپاهیان خداوندگارت را جز خود او کسی نمیداند) سپاهیان خداوندگارت همان شیعیاناند. آنان گواهان خداوند در زمیناند واینکه فرمود: (واین آیات جز پند وتذکّری برای بشر نیست * تا هر که خواهد، (در ایمان خود) پیش رود یا عقب بماند)، [حضرتش فرمود یعنی روز پیش از خروج حضرت قائم (علیه السلام)، هر که خواهد حق را بپذیرد وبه سوی آن روی آورد وهرکه خواهد از آن عقب بیفتد.
اینکه فرمود: (هر کس در گرو عملی است که انجام داده، مگر یاران سوی راست) فرمود: آنان کودکان مؤمنانند. خدای تبارک وتعالی- فرماید: (وفرزندانشان در ایمان به آنها ملحق شدند) فرمود: آنان به پیمان ایمان آوردند وفرمودهی خداوند: (وهمانا ما روز پاداش را تکذیب میکردیم) امام (علیه السلام) فرمود: این روز روز خروج حضرت قائم (علیه السلام) است اینکه فرمود: (پس ایشان را چه میشود که از یادآوری اعراض میکنند؟) فرمود: منظور از "یادآوری" ولایت امیر المؤمنین (علیه الصلاة والسّلام) است اینکه فرمود: (انگار آنها خران گریزانی اند که از یک شیر ژیان فرار میکنند) فرمود میگوید گویی آنان خرانی وحشی اند که وقتی شیر را ببینند، از او بگریزند ومرجئه چنین اند که وقتی فضیلت آل محمّد (علیهم السلام) را بشنوند، از حق میگریزند سپس خدای -تعالی- فرمود: (بلکه هر کدام از آنان میخواهد صحیفه ای از سوی آسمان بر او باز آید) فرمود: هر یک از مخالفان میخواهد که بر آنان نوشته ای از آسمان نازل شود آنگاه خدای -تعالی- فرمود: (هرگز چنین نشود؛ بلکه از آخرت نمیترسند)، این دولت حضرت قائم (علیه السلام) است فرمود: سپس خدای متعال -پس از آنکه به آنان شناساند که "یادآوری" همان ولایت است- فرمود: (هرگز چنانکه پندارند نیست واین یادآوری است. پس هر آنکه خواهد متذکّر شود * وتذکّر نیابند مگر اینکه خدا خواهد که اوست شایسته ی پروا وسزاوار آمرزش).
امام (علیه السلام) فرمود تقوی (-پروا)، در اینجا، پیغمبر (صلّی الله علیه وآله وسلّم) است (که باید از مخالفت او پروا داشت) ومغفرت (-آمرزش)، امیر المؤمنین (علیه السلام).
پاورقی:
-----------------
(۱) در مأخذ نیست.
(۲) در مأخذ نیست.
(۳) تأویل الآیات الظاهرة - مخطوط.