المسار:
فارسی » مقاله هاى مهدوى
الفهرس
مقاله هاى مهدوى

(۷) ديباچه اى بر پديده شناسى نظام سياسى مهدوى

ديباچه اى بر پديده شناسى نظام سياسى مهدوى

اشاره

اين نوشتار ديباچه اى بر پديده شناسى نظام سياسى مهدوى است. هستى شناسى (حقيقت)، چيستى شناسى (ماهيت) وچگونگى شناسى (واقعيت)، مراتب سه گانه ى مهدوى شناسى محسوب مى گردند كه در مطلق مدينه فاضله ومدينه فاضله مهدوى، مورد بررسى قرار گرفته است وافق هاى جديدى در فلسفه سياسى، فرا روى پژوهشگران وانديشوران نهاده است.

گزينه:

مهدويت ونظام مهدوى، پديده اى (سياسى ومدنى) است. همچنين پديده اى (حقيقى ويقينى) محسوب مى گردد. پديده اى (عينى، عملى وتحقّق يافتنى) نيز مى باشد. بدين ترتيب پديده (مدنى مهدوى)، داراى مراتب سه گانه وجودى - حقيقت، ماهيت وواقعيت - است. اين مراتب سه گانه پديده وپديده شناسى مهدويت عبارت است از:

1. حقيقت يا هستى وچرايى مهدويت ونظريه آن (اعم از ضرورت، مبادى وعلل وغايات)؛

2. ماهيت يا چيستى، مفاهيم وحدود آن؛

3. واقعيت عينى ووقوع عملى سير مهدويت ونظام وساختار مهدوى يا چگونگى آن (سازكار وراهبرد وروش اجرايى وعملياتى آن).

پس هستى شناسى، چيستى شناسى وچگونگى شناسى يا پديدارشناسى (مهدوى ومهدويت)، مراتب سه گانه (پديده شناسى مهدوى) محسوب مى گردند؛ يعنى، به ترتيب شناخت هستى وحقيقت سير مهدويت وساختار مهدوى يا ضرورت، علل وغايات آن، با (رهيافت عقلى، استدلالى وفلسفى سياسى ومدنى) انجام مى پذيرد. شناخت ماهيت يا چيستى مفاهيم وحدود مهدويت، با (رهيافت وحيانى، استنادى ودينى) يا (مكتبى، سياسى ومدنى) قابل دستيابى است. در شناخت واقعيت عينى ووقوع عملى وسازكارها وراهبردهاى نمودى ونهادهاى مهدوى ومهدويت نيز، نقّادى نظريات ونظامات سياسى، بررسى وسير در تاريخ وجغرافياى جهان سياسى وسياست وعطف توجّه به ابتلائات بشر واجتماعات بشرى، در فهم ودرك هر چه روز آمدتر وكارآمدتر آن، كارساز مى باشد.

درآمد: نظريه ونظام مدنى وسياسى فاضلى، در دو سطح قابل بررسى است:

يك. مطلق مدينه فاضله؛

دو. مدينه فاضله مطلق يا مدينه ونظام سياسى كامل وبرتر (نظام مدنى حقيقى ويقينى كه (مراد نظام فاضلى مهدوى) است). مدينه فاضله - به خصوص مدينه فاضله مهدوى - بسان هر پديده سياسى ومدنى ديگرى، داراى سه مرتبه وجودى بوده وبر اين اساس داراى سه مرتبه شناختى، معرفتى ونظرى سياسى است:

يكم. حقيقت يا هستى وچرايى مدينه فاضله وهستى مدينه ى فاضله مهدوى؛

دوم. ماهيت يا چيستى مدينه فاضله وچيستى مدينه ى فاضله مهدوى؛

سوم. واقعيت يا چگونگى مدينه فاضله وواقعيت مدينه فاضله مهدوى.

(هستى شناسى سياسى) مدينه فاضله ومدينه فاضله مهدوى، به بررسى مبادى آنها مى پردازد. مبادى مدينه فاضله عبارت است از:

1. اصل ضرورت يا عدم ضرورت وامكان يا عدم امكان،

2. علل وعوامل وجود وايجاد در سياست ونظريه سياسى؛ اعم از:

الف) علت فاعلى يا سبب وانگيزه ايجاد وگرايش به آن،

ب) علت غايى وغايت يا هدف مطلوب گرايش وايجاد آن.

3. منشأ نظرى ومنبع علمى نظريه ونظام فاضلى، به ويژه نظام فاضلى مهدوى؛ اعم از:

الف) عقل يا حكمت وفلسفه سياسى،

ب) وحى يا شريعت ودين سياسى،

ج) تجربه يا عرف وعلم سياسى.

4. (نقش، كار ويژه، كاركرد وكارآمدى)؛ همچنين (اصالت، شأن واثربخشى) وسرانجام (بهره ورى نظرى وعملى سياسى) مدينه فاضله، به ويژه مدينه فاضله مهدوى ونيز مهدويت (يعنى آيا اين نظريه مدنى ومهدوى ونظام فاضلى مدنى ومهدوى، مفيد، مثبت وسازنده است؟ مثبت وسازنده به چه معنا وبا چه حدود وچگونه؟). در اينجا:

الف) عقل وحكمت يا فلسفه سياسى (عقلى)؛ به بررسى وتعيين مبادى مدينه فاضله وبويژه نظام مدنى فاضلى مى پردازد.

ب) وحى وشريعت يا دين؛ مبانى (مفاهيم، حدود وبنيان هاى) نظام مدنى فاضلى ومهدوى را تذكر داده وتحليل وتعريف يا تبيين مى كند.

ج) تجربه وعرف يا علم (تجربى وعرفى) سياسى؛ به توصيف چگونگى؛ (سازكارها وراهبردهاى) مدينه فاضله، حتى نظام مدنى فاضلى مهدوى كمك مى كند.

آمد

الف) مطلق مدينه فاضله:

يكم. چرايى مدينه فاضله

امام على عليه السّلام مى فرمايد: (دولة العاقل يحن الى الوصلة)(1)؛ (دولت عقل وعاقل، در پى پيوست است).

الف) خواجه نصير الدين طوسى، در ابتداى فصل اول سياست مدن كتاب اخلاق ناصرى مى نويسد: (هر موجودى را كمالى است، وكمال بعضى موجودات در فطرت با وجود مقارن افتاده است وكمال بعضى از وجود متأخر)(2). وى بر اين اساس، همانند بسيارى از فيلسوفان عمومى وسياسى - از جمله فارابى، مؤسس فلسفه سياسى در تاريخ وجهان اسلام وايران - معتقد است: (هر چه كمال او از وجود متأخر بود ك هر آينه او را حركتى بود ك از نقصان به كمال(3)ك).

همچنين مى گويد: (آن حركت بى معونت اسبابى كه بعضى مكملات باشند وبعضى معدات، نتواند بود)(4)؛ يعنى، برخى كمك كننده وبرخى ديگر كامل كننده حركت وموجود محرك مى باشند. عوامل مادى، اقتصادى وتوسعه، معدات هستند؛ يعنى، ابزار تكامل، كمال وتعالى محسوب مى گردند.

بر اين اساس انسان (سياسى)، موجودى است كه:

الف) داراى كمال مادى ومعنوى (اعم از توسعه مادى وتعالى معنوى) در سطوح زير است:

1. شخصى: دورنى - بيرونى يا ظاهرى - باطنى؛

- ذهنى، فكرى، نظرى، علمى ومعرفتى

- روحى، روانى، نفسانى واخلاقى

- جسمى، بدنى وعضوى

2- فردى، جمعى، اجتماعى تا سطح جهانى

3- اقتصادى، فرهنگى وسياسى

ب) جايگاهى ويژه وبرتر در نظام هستى واز جمله در عالم طبيعت دارد.

خاستگاه، جايگاه ونقشى كه از آن تعبير به مقام (خلافت اللهى)، (قائم مقامى) و(جانشينى خدا) ونيز (حاكم)، سياست گذار و(سياست مدار) يا (كارگزار زمين وزمان وبويژه خود وجامعه ونظام سياسى) خويش مى شود؛ يعنى، انسان تنها موجودى است كه هم سياست گذار وسياست مدار يا عامل طرّاحى وبرنامه ريزى سياسى ونيز كارگزار جارى واجرايى سياست خود، زمين وجامعه سياسى ونظام سياسى خويش بوده وهم سياست پذير، سازمان پذير ونظام پذير است.

همچنين انسان تنها موجودى است كه به اصطلاح عالماً وعامداً اين سياست را تبيين وتبعيت مى كند. او هر چند در گستره طبيعت زيست مى كند؛ لكن تابع جبر ودترمينيسم طبيعى وتك خطى نيست؛ بلكه اين سياست وسير ضرورى واجتناب ناپذير را تنظيم وطى مى كند.

بنابراين عقل وحكمت سياسى حكم مى كند كه: اولاً، (مطلق نظام مدنى فاضلى) ونيز (نظام مدنى فاضلى مطلق)، به عنوان كمال نهايى، غايت ومطلوب انسان ها وجود داشته باشد.

ثانياً، نظريه (نظام مدنى فاضلى) ونيز نظريه (نظام فاضلى مدنى)، به عنوان علت غايى تبيين وترسيم گردد.

تنها در اين صورت است كه افراد، گروه ها واجتماعات انسانى وسياسى، جهت گيرى درست نموده، هدف را گم نمى كنند واميد را از دست نمى دهند. نظريه واميد، بسان نمونه اى متعالى، از سويى مانع گمراهى وكجروى سياسى شده وضمن نپذيرفتن هر گونه نظريه ونظام سياسى غير متعالى ونهايى، باعدم قناعت ويا عدم رضايت - حتى دربدترين شرايط - اميد خود را از دست نمى دهد وبا تدبير واراده نستوه، پويايى وپايدارى خويش را تا تحقّق نظريه (مدينه فاضله) ودستيابى به (نظام مدنى فاضلى)، حفظ مى كند.

دوم. چيستى مدينه فاضله

مراد از مدينه فاضله، (نظام مدنى كامل ومطلوب) است؛ اين نظام مدنى، كارا وكارآمد در گستره هاى شخصى تا جهانى است. نظريه ونظام سياسى متعادل ومتعالى انسانى، در تمامى ساحت ها وعرصه هاى مادى ومعنوى دربُردهاى اقتصادى، فرهنگى وسياسى است. (نظام مدنى فاضلى مهدوى)، نظامى است كه متضمن (توسعه مادى) توأمان با (تعالى معنوى) در گستره ها وبُردهاى ياد شده است.

سوم. چگونگى مدينه فاضله

امام على عليه السّلام مى فرمايد: (لكلّ دولة برهه).(5)

آفرينش يا شكل گيرى زمين، تاريخى چند ميليارد سالى دارد. ديرينگى حيات در زمين، گاه به بيش از يك ميليارد سال پيش تر مى رسد. پيشينه خلقت يا خلافت وهبوط آدم در زمين، به چندين صد هزار سال بالغ مى گردد.

بعضى از نظريه هاى سياسى - از جمله در نظر (سنت آگوستين)، پدر وبنيانگذار نظريه سياسى مسيحيت - هبوط را تبعيد، مجازات وسقوط آدمى در زمين مى دانند؛ آن هم به عنوان انتقام خدا از انسان به سبب گناه ابدى وذاتى كه در بهشت مرتكب شده واز آن رانده واخراج گرديده است.

برخى از نظريه هاى سياسى - به ويژه صاحب نظران اسلامى - بدون استثنا، هبوط را اعزام وفرود آدمى به زمين مى دانند؛ آن هم به منظور بازپرورى وتقويت واستوارى عزم واراده، به سبب لغزش وتزلزل اراده عارضى كه در بهشت پيش آمده واز آن اخراج وانتقال داده شده است.

(مدينه فاضله) هم بازساز (نمونه بهشتى) نظام مدنى در زمين بوده وهم مقدمه ولازمه بازگشت به همان بهشت موعود محسوب مى گردد. در واقع ودر حقيقت، مدينه فاضله، برترين جايگاه وپايگاه مدنى ومتعال انسانى بوده وخاستگاه گذار به (حيات جاودانى) و(جاودانگى حيات مطلوب) است.

در اين راستا تاريخ مدنى وسياسى بشر - به ويژه به صورت اجتماعى وبا پيدايى وپايدارى نهاد دولت - حداكثر از بيست هزار سال بيشتر تجاوز نمى كند. آنچه مسلّم است، سير زندگى جمعى، اجتماعى وسياسى ومدنى - حتى طبيعى آن - بسيار كوتاه بوده واز اين حيث بسيار نوپا ونوبنياد است؛ چرا كه در مقايسه با تاريخ چندين ميلياردى زمين يا حيات در زمين، چند صدهزار سال تاريخ بشرى وچند ده هزار سال تاريخ مدنى، نسبت به يك روز، بيشتر از چند ثانيه نگذشته است.

امام صادق عليه السّلام مى فرمايد: (پيروان حق هميشه در ناراحتى به سر مى برده اند؛ آگاه باشيد كه؛ ناراحتى اندك وزمان دولت قائم طولانى خواهد بود).(6)

سير زندگى وسياست مدنى بشر - اعم از اين كه از پيشا تاريخ وعصر تاريخ نانويسا آغاز شده يا كم وبيش با دوران تاريخى ونويسايى هم زمان باشد - قطعاً تاكنون دو مرحله را از سرگذرانده است:

1. مرحله پيشا مدنى وحتى چه بسا پيشا جمعى وبه ويژه پيشا اجتماعى؛ مهم ترين شاخصه هاى اين مرحله، (فقدان قانون ودولت) بود.

2. مرحله جمعى وحتى اجتماعى وبه ويژه در مرحله مدنى يا سياسى؛ مهم ترين شاخص هاى اين مرحله، (ايجاد ووجود قانون ودولت) است.

آنچه مسلم است در اين مرحله، بسيارى از خصلت هاى طبيعى، همچنان رايج وحتى چه بسا غالب مى باشد. اما در نظريه ونظام سياسى فاضله (مهدوى)، تمامى شاخصه هاى مثبت ياد شده را دارد واز كليه شاخصه هاى منفى، عارى است.

به نظر مى رسد اگر زندگى وروابط جمعى واجتماعى ونيز قانون مدارى ودولت مندى را شاخصه هاى (مدنيّت) بدانيم؛ سير تاريخ وسامانه سياسى بشر را، بايستى به ترتيب زير ترسيم وتنظيم كنيم:

نخست. مرحله ى طبيعى پيشا مدنى،

دوم. مرحله ى مدنى طبيعى پيشا انسانى،

سوم. مرحله ى مدنى انسانى، متعالى وفاضله.

جاى شكل

در غير اين صورت؛ يعنى، در حالتى كه عدالت - به معناى توسعه ى مادى توأمان با تعالى معنوى - در تمامى گستره ها تا سطح جهانى وعرصه ها وبردهاى پيش گفته، شاخص مدنيت باشد، مى توان قائل به دو دوره گرديد:

1. دوره طبيعى،

2. دوره مدنى؛ يعنى، حالت انسانى مدنى ومدنى انسانى ودر حقيقت نظريه ونظام فاضلى، مطلق، الهى، اسلامى ومهدوى.

جاى شكل

در اين صورت، دوره طبيعى، خود به دو دوره سياسى تقسيم گشته يا از دو دوره تشكيل مى شود:

1. مرحله طبيعى پيشا اجتماعى، يا پيشا قانون وپيشا دولت؛

2. مرحله طبيعى اجتماعى، يا قانون ودولت.

در اين مرحله اگر چه روابط اجتماعى، قانون ودولت پديدار شده وپايدار گرديده است؛ لكن حاكميت ويا غلبه، با نظريه ونظام سياسى جمعى، اجتماعى وقانون ودولت طبيعى وحيوانى است؛ يعنى، به اصطلاح فارابى آميزه اى از آموزه هاى بهيمى وسبعى (ددگى ودرندگى) سياسى وسياسى جاهله، ضاله پندارى وفاسقه متوهمه را است. به تعبير ابن سينا نيز چرندگى ودرندگى؛ به تعبير خواجه نصير، سياست ناقصه وتغلّب وبه بيان امام خمينى رحمه الله سياست حيوانى وسياست شيطانى است.

در دوره طبيعى سياسى وسياست طبيعى، به تعبير امام صادق عليه السّلام: (دولة الحق قصيرة ودولت الباطل كثيرة)؛ يعنى، دولت وقدرت، حاكميت وحكومت ونظام سياسى وسياست حق، محدود بوده ودر تنگنا ودر فشار قرار دارد؛ حال اينكه دولت باطل وسلطه گر، بر عكس اين است. از اين دوره مى توان تعبير به مدنى طبيعى، شبه مدنى وپيشينه مدنى (فاضلى)، انسانى ومتعالى ياد كرد.

در دوره ى مدنى انسانى وانسان مدنى، حاكميت ويااقتدار با نظريه ونظام سياسى جمعى، اجتماعى وقانون ودولت انسانى ومتعالى است؛ يعنى، به اصطلاح فارابى، آموزه هاى فاضله يا سعيده وبرتر (اعم از: خير، زيبايى وفضايل سياسى) ونيز سياست عقلى وحكمى؛ حقيقى ويقينى است. به تعبير خواجه نصير نيز (سياست كامله)؛ به بيان امام خمينى رحمه الله (سياست انسانى، الهى واسلامى) وبه تعبير علامه جعفرى، (حيات معقول وطيبه) است.

در دوره انسان سياسى وسياست انسانى، در واقع: (دولة الحق كثيرة)؛ دولت وقدرت، حاكميت وحكومت ونظام سياسى وسياست حق نامحدود بوده ودر تنگنا ودر فشار قرار ندارد؛ بلكه حق گسترده ومقتدر است. حال اينكه دولت باطل وسلطه گرى، يا نابود وريشه كن شده يا كاهش يافته وكاملاً تحت كنترل قرار مى گيرد.

ب) مدينه فاضله (مطلق) مهدوى:

اول. چرايى مدينه فاضله

امام على عليه السّلام مى فرمايد: (دعوا طاعة البغى والفساد واسلكو سبيل الطاعة والانقياد تسعدوا فى المعاد)(7)؛ (طاعت بغى وفساد را بگذاريد وراه طاعت وانقياد حق را پيش گيريد تا در بازگشت، سعادتمند باشيد).

حال كه مدينه يا نظام مدنى فاضلى حقيقى ومطلوب بوده، قطعاً كمال مطلوب، (نظام مدنى فاضلى حقيقى) مى باشد. مدينه فاضله ونظام مدنى فاضلى حقيقى، يقيناً نظام مدنى وسياسى فاضلى مهدوى است.

دوم. چيستى مدينه فاضله مهدوى

در نظريه سياسى قرآنى، به ويژه در فلسفه تاريخ سياسى قرآن، دو مطلب قابل توجّه است:

1. خلقت انسان، خلافت آدم عليه السّلام وهبوط او در زمين، به مثابه فرود وفرودگاه، براى سوخت گيرى وپرواز مجدد مطرح شده است.

2. بر اساس ولايت - هدايت الهى بشر وتدبير، اراده وبازگشت او به مدينه ونظام سياسى فاضلى مهدوى، بسان نمونه زمينى وزمانى بهشت پيشين وخاستگاه وپروازگاه به بهشت پسين وهدف برين معرفى شده است.

قرآن، تبيين كننده اهم شاخصه هاى پيشا مهدوى بوده كه امت اسلامى وبه ويژه در نظام مدنى مهدوى، مسؤوليت تحقّق وتأمين آنها را بر عهده دارند. بدين ترتيب اهم مفاهيم، مبانى وحدود نظريه ونظام سياسى فاضله مهدوى ومهدويت را مى توان از منبع وحى - به ويژه از قرآن وسنت - باز جسته، ساختار آنها را ترسيم كرد.

سوم. چگونگى مدينه فاضله مهدوى

درباره ى ساختار كلى وچهارچوب بندى نظام سياسى مهدوى، گفتنى است كه ساختار كالبدى وپيكره بندى راهبردى اين نظام به ترتيب زير تنظيم وترسيم مى شود:

الف) در عرصه هاى ذهنى، روانى وجسمانى؛

ب) در گستره هاى شخصى تاجهانى؛

ج) دربردهاى اقتصادى، فرهنگى وسياسى.

برآمد

شاكله كلى واصلى نظام سياسى مهدوى واجزا وتقسيم بندى هاى مربوطه، اساساً تا حدود زيادى با بهره گيرى از دستاوردهاى سياسى بشر در طول تاريخ خويش ودر جغرافياى جهان، ميّسر مى باشد. تبيين شاخص هاى فاضله نظام سياسى مهدويت، نوعاً يا اكثراً با استفاده از منابع وحيانى ممكن است (وحى از آدم عليه السّلام تا پيامبر خاتم صلّى اللّهُ عليه وآله وسلّم). علم اولياى الهى؛ يعنى، ائمه اطهار عليه السّلام به عنوان راسخون در علم وعالمان (حقيقى وكامل) به دين وسياست؛ اين شاخص ها ومفاهيم، تعريف، حدود ومعانى آنها را تفسير وتفصيل داده اند واجزاى آنها را روشن كرده اند. همان گونه كه سعى شده، موارد عمده واصلى اين شاخصه ها، با استفاده از منابع مربوطه، نمودار شود. الهامات عارفان ربانى در اين زمينه، كمك كار است. اجتهادات علمى ودينى دانشمندان الهى واسلامى نيز در تطبيق، روزآمدى وكاربرى آنها كارگشا مى باشد. جملگى اين مراتب ومنابع علمى سياسى، كارآمدى نظام سياسى را محقق خواهد ساخت.


 

 

 

پى نوشت ها:


(1) غررالحكم.

(2) اخلاق ناصرى، ص 247.

(3) همان.

(4) همان.

(5) غررالحكم.

(6) بحار الانوار، ص 1127.

(7) غررالحكم.

مقاله هاى مهدوى : ۲۰۱۴/۰۶/۲۱ : ۳.۴ K : ۰
: دكتر عليرضا صدرا
comments:
no-comments