(۱۵۲) آخرالزمان، دوره ى پايانى دنيا
آخرالزمان، دوره ى پايانى دنيا
معنا ومفهوم آخرالزمان
ابراهيم شفيعى سروستانى
(آخر زمان) كه در كتاب هاى لغت به (دوره آخر) و(قسمت واپسين از دوران كه به قيامت پيوندد) معنا شده است، در فرهنگ وادبيات بسيارى از ملل ونحل به ويژه پيروان اديان ابراهيمى، از اهميت وجايگاه برجسته اى برخوردار است وآنها با حساسيت ودقت فراوانى اين موضوع را دنبال مى كنند. شاهد اين موضوع، كتاب هاى فراوانى است كه از دير زمان در ميان اقوام وملل مختلف در زمينة نشانه ها وويژگى هاى آخرالزمان نوشته شده است.
مسلمانان نيز با توجه به روايت هاى فراوانى كه از پيامبر گرامى اسلام وائمه معصومين (عليهم السلام) در زمينه آخرالزمان ورويدادها وحوادث آن نقل شده است، به اين موضوع توجه فراوانى كرده وافزون بر جمع آورى اين روايات، در مجموعه هاى روايى به نگارش كتاب هاى مستقل در اين زمينه پرداخته اند كه اين كتاب ها معمولاً با عنوان هايى چون (أشراط الساعه)، (علامات الساعة)، (علامات يوم القيامة)، (الفتن)، (الملاحم)، (الفتن والمحن)، (الفتن والملاحم) و... ناميده مى شود.
در دائرة المعارف بزرگ اسلامى در مورد اصطلاح آخرالزمان چنين آمده است: (اين اصطلاح در كتاب هاى حديث وتفسير در دو معنا به كار رفته است: نخست، همه آن قسمت از زمان كه بنا بر عقيدة مسلمانان، دوران نبوت پيامبر اسلام است واز آغاز نبوت پيامبر تا وقوع قيامت را شامل مى شود. دوم، فقط آخرين بخش از دوران ياد شده كه در آن، مهدى موعود ظهور مى كند وتحولات عظيمى در عالم واقع مى شود).
دليل نام گذارى دوران نبوت پيامبر اسلام به آخرالزمان اين بوده است كه مسلمانان معتقدند آن حضرت، خاتم پيامبران است وشريعت وى تا پايان اين عالم اعتبار دارد. به جز آن، از رسول اعظم (صلى الله عليه وآله وسلم) رواياتى نقل شده كه در آنها به صراحت آمده است دوران نبوت ايشان به قيامت وآخرين بخش از حيات كرة خاك مى پيوندد. در يكى از اين روايات كه از طريق اهل سنّت نقل شده است، چنين مى خوانيم: (آن حضرت پس از فراغت از نماز عصر فرمود: (آنچه از [عمر] دنيا باقى مانده، به گذشته آن، همان نسبت را دارد كه باقى مانده وقت امروز نسبت به گذشته آن دارد). [همچنين] آن حضرت به ياران خود فرمود: (برگزيده شدم در حالى كه ميان من وقيامت فاصله نيست؛ همان سان كه ميان دو انگشت سبابه ووسطى فاصله نيست).
چنان كه گفته شد، دومين معنايى كه اصطلاح آخرالزمان در آن به كار مى رود، عصر ظهور حضرت مهدى (عليه السلام) است. بر اساس آموزه هاى اسلامى، در آستانة ظهور آن حضرت كه از آن با عنوان آخرالزمان ياد مى شود، جهان دست خوش فتنه ها، آشوب ها وبحران هاى مختلف سياسى، اجتماعى وزيست محيطى مى شود وستم وبى عدالتى همة جهان را فرا مى گيرد. اين وضعيت ادامه دارد تا زمانى كه قائم آل محمد (عليهم السلام) ظهور كند وبا ظهور خود، جهان را از تيرگى ستم، فساد وتباهى برهاند.
شناخت آخرالزمان به اين معنا، ضرورت انكارناپذير روزگار ماست؛ زيرا بسيارى از نشانه هاى آخرالزمان در اين عصر هويدا مى شود وبيم آن مى رود كه با اندك غفلتى ما نيز در گرداب فتنه هاى فراگيرى كه به تعبير روايات، چون رواندازى تيره، همه را دربرمى گيرد وكمتر كسى از آن در امان مى ماند، فرو رويم. ازاين رو، بر همه لازم است كه با تأمل دوباره در روايات آخرالزمان وشناخت عميق تر وگسترده تر نشانه ها وويژگى هاى آن، خود را از فتنه ها وآشوب هاى اين عصر وتا ظهور دولت حق در امان داريم.