(۲۲۷) تنها بهار
تنها بهار
محمد صابر جعفری
فصلنامه انتظار 1383-شماره 11-12
اشاره
بهار، پیام آور رویش وشادی است وامام زمان (عجل الله فرجه) بهار آشنای دل ها وسبزی روزگاران است.
بررسی روایات نشان می دهد، که عصر ظهور سرشار از جلوه های بهاری است.
این مقاله در پی تبیین برخی شباهت های حضرت مهدی (عجل الله فرجه) وبهار است.
«السلام علی ربیع الانام ونضرة الایام»1
سلام بر بهار مردم، خرّمی دوران
پس همی گویند هر نقش ونگار * * * مژده مژده نک همی آید بهار۲
مقدمه:
بهار، همیشه با تحفهِ سرسبزی وشادابی ونشاط همراه است. بنابراین، طبیعت وتمام موجودات به بهار عشق می ورزند.
بررسی روایات نشان می دهد، ترسیمی که از امام مهدی (عجل الله فرجه) ودستاوردهای آن بزرگمرد، صورت گرفته است؛ مملو از جلوه های بهاری است. حتی، از امام(ع)، به عنوان بهار نام برده شده است.
این مقاله نه تنها به دنبال تبیین برخی شباهت های حضرت مهدی (عجل الله فرجه) وبهار است بلکه با توجه به این که امام احیاگر جان هاست وهیچ امری به اهمیت احیای جان ها نمی رسد؛ چنین ندا سر می دهد:
شاد از وی شو، مشو از غیر وی * * * او بهار است ودگر ها ماه دی
یکم: یکی از ویژگی های بهار، باران فراوان، جوشش نهرها وچشمه ساران است:
۱. مهدی فاطمه، خود ابر باران خیز، باران بهاری وچشمه جوشان است:
الامام السحاب الماطر والغیث الماطل والشمس المضیئه والسماء الظلیله والارض البسیطه والعین الغریزه والغدیر والروضه.۳
امام، ابر بارنده، باران پیاپی، آسمان سایه افکن، زمین گسترده، چشمه جوشان، برکه وگلزار است.
۲. او بر جایی قدم نمی گذارد جز آن که بهاری شدن را به آن عرضه می کند:
اسماعیل وار، چشمه ها را جوشان می سازد، چشمه هایی که گرسنگان را سیر وعطش تشنگان را فرو می نشاند:
زو بخندد هم نهار وهم بهار * * * در هم آمیزد شکوفه وسبزه زار۴
فلا ینزل منزلاً الا ینبت منه عیون فمن کان جائعاً شبع ومن کان ظماناً روی.۵
در هیچ مکانی اقامت نمی گزیند جز آن که از مقدم او چشمه ها می جوشد، پس گرسنگان سیر وتشنگان را سیراب می گرداند.
۳. به برکت او، آسمان اشک شادی می ریزد: چشمه سارها سرازیر می شود وزمین چندین برابر محصول می دهد.
فعند ذلک... وتفیض العیون وتنبت الارض ضعف اکلها.۶
در آن هنگام چشمه سارها، سرازیر وزمین چندین برابر محصول خود می رویاند.
«تعطی السماء قطرها؛ آسمان، باران خویش را فرو می فرستد».7
۴. فراوانی نهرها وچشمه ها از جلوه های دیگر این بهار زیباست:
«تزید المیاه فی دولته وتمد الانهار؛ آب ها در عهد او فراوان می شود، رودخانه ها پرآب می گردد».8
وتعمر الارض وتصفو وتزهو بمهدیها وتجری به انهارها.۹
زمین به وسیلهِ مهدی (عجل الله فرجه) آباد، خرم وسرسبز می شود وبه وسیلهِ آن چشمه سارها روان می گردد.
دوم: ویژگی دیگر بهار، سرسبزی دشت ودمن است؛ هر کجا پا می گذاری، بوی طراوت وتازگی به مشام می خورد:
۱. هنگام ظهور، از کویرها، خشکی ها، سخنی نباید گفت: مسافت های طولانی، چون عراق تا شام، پای بر سبزه باید گذارد وقدم ها را با نوازش سبزه ها وگیاهان طراوت باید بخشید.
ولو قد قام قائمنا لانزلت السماء قطرها ولاخرجت الارض نباتها و... حتی تمشی المراة بین العراق الی شام لاتضع قدمیها الا علی النبات.۱۰
قائم ما که قیام کند، آسمان باران خویش را فرو می فرستد وزمین، گیاهان خویش بیرون می فرستد و... تا جایی که زن از عراق تا شام برود وپای خود را جز بر روی گیاه نگذارد.
آری، خداوند با باران رحمتش، بهار مردمان، مهدی زهرا(ع) را سیراب می سازد، زمین گیاه خویش را بیرون می فرستد، دامها فراوان می شوند.
یسقیه الله الغیث وتخرج الارض نباتاتها وتکثر الماشیه.۱۱
خداوند با باران رحمتش، او را سیراب می سازد، زمین گیاه خود را بیرون می فرستد، دام ها فراوان می شوند.
تخرج الارض نباتها وتنزل السماء برکاتها وتظهر له الکنوز.۱۲
زمین گیاهان خود را خارج می کند، آسمان برکاتش را فرو می فرستد، گنج های نهفته در دل زمین برای او آشکار می شود.
امام صادق(ع):
ینتج الله فی هذه الامة رجلاً منی وانا منه یسوق الله به برکات السماوات والارض فتنزل السماء قطرها ویخرج الارض بذرها وتأ من وحوشها وسباعها.۱۳
خداوند به این امت، مردی عطا می کند که از من است ومن از اویم. به برکت او، برکات آسمان وزمین را عنایت می کند، آسمان، باران خویش را فرو می فرستد وزمین، بذر خویش را بیرون می فرستد.
۲. زمین برای اهل خود، چون عروسی زینت می بندد وزیبا می شود:
تعطی السماء قطرها والشجر ثمرها والارض نباتها وتزین لاهلها.۱۴
آسمان باران هایش را فرو ریزد، درختان میوه های خود را آشکار می سازد. زمین گیاهان خود را بیرون می فرستد وبرای ساکنان خود آرایش می کند.
سوم: تازگی، نو وجدید شدن از دیگر ویژگی های بهار است، که جان را صفا می بخشد:
بهار جان ها، مهدی زهرا نیز، با تازگی توا م است، جاهلیت ها را زدوده واسلام را از نو بنا می نهد.
امام صادق(ع):
یصنع کما صنع رسول الله یهدم ما کان قبله کما هدم رسول الله امر الجاهلیة ویستأ نف الاسلام جدیدا بعد ان یهدم ما کان قبله.۱۵
او چون پیامبر عمل می کند، چنان که پیامبر آن چه در قبل بوده را از بین برده، جاهلیت را نابود ساخته واسلام را بنا نهاد، او نیز گذشته را نابود وپس از ریشه کن ساختن بدعت ها، اسلام را از نو پیاده می کند.
امام جواد(ع):
یقوم بامر جدید وسنة جدیده وقضاء جدید.۱۶
امر، سنت وقضای جدیدی را اقامه می سازد.
چهارم: بهار یعنی رفتن تمام مظاهر سردی، خشکی ومردگی وفرج وگشایش برای تمام آن ها که آرزوی روییدن را به سر داشته اند.
پیش از ظهور بهار، سوز سرما، رنج آور وتلخ است؛ ﴿ظهر الفساد فی البر والبحر بما کسبت ایدی الناس﴾.۱۷
بی عدالتی، ظلم وستم، دوری از معنویات ورخت بر بستن حیا وامانت و... این اوضاع یخبندان چنان خواهد بود که آروزی بهار به فریاد وناله می کشد؛ واشتد الطلب.
بر هر دیاری بگذری، بر هر گروهی بنگری * * * با صد بیان با صد زبان در ذکر او غوغا بود۱۸
این المعد لقطع دابر الظلمه، این المنتظر لاقامة الامت والعوج، این المرتجی لازالة الجور والعدوان.۱۹
کجاست آن که برای برکندن ریشهِ ظالمان وستمگران عالم مهیا گردیده است. کجاست آن که منتظر[یم] اختلاف وکج رفتاری ها را به راستی اصلاح کند؟ کجاست آن که امید [داریم] اساس ظلم وعدوان را از عالم براندازد؟
این قاصم شوکة المعتدین، این هادم ابنیة الشرک والنفاق این مبید اهل الفسوق والعصیان والطغیان، این حاصد فروع الغیّ والشقاق، این طامس آثار الزیغ والاهواء این قاطع حبائل الکذب والفتراء.۲۰
کجاست آن که شوکت ستمکاران را در هم شکند؟ کجاست آن که بنا وسازمان های شرک ونفاق را ویران می سازد؟ کجاست آن که اهل فسوق وعصیان وظلم وطغیان را نابود می گرداند؟ کجاست آن که نهال [شاخه های] گمراهی ودشمنی وعناد را از زمین برمی کند؟ کجاست آن که آثار اندیشهِ باطل وهواهای نفسانی را محو ونابود می سازد؟ کجاست آن که حبل ودسیسه های دروغ وافترا را از ریشه قطع خواهد کرد؟
بهار رخ می نماید، سردی ها را می زداید. آنان که به سردی ها خو کرده واز عادات زشت سرما جدایی ناپذیرند، سرنوشت سرما را خواهند داشت وآنان که در اوج سرما، روح خویش را به گرمای انتظار، تقوی وانجام وظیفه، زنده نگه داشته اند، به دیدن بهار خوشنود می گردند وبه یاری اش به جنگ سرما واهل سرما می روند. برای بشریّت، هیچ سوز سرمایی بدتر از ظلم، تبعیض وبی عدالتی نیست وبهار واقعی زمانی است که از این امور، خبری نباشد.
۱. عدالت برپا شده، احدی به دیگری ستم روا نمی دارد.
امام رضا(ع):
فاذا خرج اشرقت الارض بنور ربها وضوح المیزان بالعدل بین الناس فلا یظلم احدا احدا.۲۱
به هنگام ظهورش جهان با نور پروردگارش می درخشد. او میزان را به عدل در میان مردم قرار می دهد. دیگر کسی در حق کسی ستم نمی کند.
«یبید الظلم واهله؛ ستم وستمگران را نابود می سازد».22
«فتستبشر الارض بالعدل؛ جهان با پیاده شدن عدالت، خوشحال می شود».23
لا یقرع احداً فی ولایته بسوطٍ الا فی حد.۲۴
در تمام دوران حکومتش، جز به هنگام اجرای حدود الهی، کسی را مورد ضرب قرار نمی دهد.
۲. حق بر قرار وباطل نابود می گردد
هو الذی یجمع الکلم ویتم النعمه ویحق الله به الحق ویزهق الباطل وهو مهدیکم المنتظر.۲۵
اوست که سخن ها را یکی می کند (وحدت کلمه ایجاد می کند) نعمت ها را کامل می گرداند. خداوند به وسیلهِ او حق را تحقق می بخشد وباطل را ریشه کن می سازد. او مهدی منتظر شماست.
۳. زدودن بدعت ها وباطل ها با کمک یاران بهاری
هذه لال محمد الی آخر الائمه والمهدی واصحابه یملکهم الله مشارق الارض ومغاربها ویظهر الدین یمیت الله عزوجل وباصحابه البدع والباطل کما امات السفهة الحق حتی لایری اثر من الظلم یامرون بالمعروف وینهون عن المنکر.۲۶
امام باقر(ع) در ذیل آیهِ ﴿الذین ان مکناهم فی الارض...﴾
«آنان که اگر آن ها را در روی زمین امکانات بدهیم، نماز را به پای دارند وزکات را می پردازند وامر به معروف ونهی از منکر می کنند وعاقبت امور از آنِ خداست»، فرمود:
این آیه در حق آل محمد(ص) است. در حق امامان معصوم وحضرت مهدی(ع) ویاران اوست که خداوند آن ها را مالک شرق وغرب جهان نموده، آیین اسلام را پیروز کرده، بدعت ها وباطل ها را به دست او ویارانش نابود می سازد، چنان که سفیهان حق را لگدمال کرده باشند. دیگر از ستم ها وبدعت ها نشانه ای نمی ماند.۲۷
۴. زمان سختی ها سپری می گردد
رسول گرامی اسلام: «به یفرج الله عن الامه؛ خداوند به وسیلهِ او از امت، رفع گرفتاری می نماید».28
به یمحق الله الکذب ویذهب الزمان الکلب ویخرج ذل الرق من اعناقکم.۲۹
خداوند به وسیله او، دروغ ودروغ گویی را نابود می سازد، روح درندگی وستیزه جویی را از بین می برد وذلّت بردگی را از گردن آن ها برمی دارد.
۵. فتنه ها وغارت ها رخت برمی بندد
امام باقر(ع): «وتعدم الفتن والغارات؛ فتنه ها وچپاولگری ها از بین می رود.»30
۶. زمین از هرگونه آلودگی پاک وپاکیزه می گردد
«وتکون الارض کفاتور الفضه؛ زمین همانند نقره از هرگونه تیرگی پیراسته خواهد بود».31
پنجم: بهار به همراه خویش، خیر وبرکت ارزانی می کند، به هنگام حلول بهار اهل بیت، نیز چنین خواهد شد:
فحینئذٍ تظهر الارض کنوزها وتبدی برکاتها.۳۲
آن هنگام، زمین گنج های خود را نمایان وبرکات خویش را آشکار می سازد.
«یکثر الخیر والبرکات؛ خیرات وبرکات بسیار می شود».33
ششم: چنان که بهار، عصر فراوانی سرسبزی هاست وبی حد وحساب گیاهان است. بهار آن چه از زیبایی در درون دارد، عرضه، می دارد، همه چیز در خدمت امام قرار می گیرد وامام بی حد وحساب بخشش می کند تا آن جا که غنا وبی نیازی رخ می نماید.
۱. همه چیز در خدمت امام
تجمع الیه اموال الدنیا کلها من بطن الارض وظهرها.۳۴
تمام اموال دنیا، از برون ودرون زمین، در اختیار او گرد می آیند.
«تظهر له کنوز الارض؛ گنج های زمین، برای او نمایان می گردد».35
«یستخرج الکنوز؛ گنج ها را استخراج می کند».36
حضرت علی(ع):
السماوات والارض عند الامام کیده من راحته، یعرف ظاهرها من باطنها ویعلم برها من فاجرها.۳۷
آسمان ها وزمین در نزد امام(ع) هم چون کف دست اوست ظاهر وباطن آن ها را می فهمد. نیک وبد آنان را می شناسد.
ان الدنیا لمتمثّل للامام مثل فلقة الجوز فلا یعزب عنه منها شی وانه لیتناولُها من اطرافها کما یتناول احدکم من فوق مائدتهِ ما یشاء.۳۸
همه دنیا مثل حبه گردو در برابر امام نمایان می شود؛ چیزی از آن برای او پوشیده نمی باشد. از هر طرف بخواهد در آن تصرف می کند. آن چنان که یکی از شما در سفره ای که در برابرتان گسترده است از هر طرف بخواهد دست می برد واز آن بهره می گیرد.
ینزل له من السماء قطرها وتخرج له الارض بذرها.۳۹
به خاطر او از آسمان باران می بارد وزمین برای او، بذرهای خویش را عرضه می داد.
تفی الارض افلاذ کبدها امثال الاسطوان من الذهب والفضه.۴۰
زمین جگرپاره های خود را چون قطعات طلا ونقره بیرون می ریزد.
۲. بهار سرسبز آروزها، بی حساب می بخشد
فیعطیکم فی السنة عطاءین ویرزقکم فی الشهر رزقین.۴۱
سالی دوبار وماهی دو مرتبه، عطایایش شامل حالتان می شود.
پیامبر اسلام(ص):
ثم یبعث الله رجلاً منی ومن عترتی....یحثوالمال حثوا لایعده عداً وذلک حین یضرب الاسلام بجرانه.۴۲
اموال را چون سیل می ریزد، ثروت را کلان کلان می بخشد وآن را نمی شمارد ؛ این هنگامی است که اسلام به طور کامل اجرا شود.
۳. چنان می بخشد که تا حال چنین نعمتی ندیده اند
تنعم امتی فی زمانه نعیماً لم ینعموا مثله قط البر منهم والفاجر، یرسل السماء علیهم مدراراً ولاتحبس الارض شیئاً من نباتها والمال کدوس یاتیه الرجل فیسأ له فیحثوله.۴۳
در دولت او مردم آن چنان در رفاه وآسایش به سر می برند که هرگز نظیر آن دیده نشده، مال به قدری فراوان می شود که هر کس نزد او بیاید، درخواست کند، اموال فراوانی زیر پایش می ریزد.
یفیض المال فیضاً؛ ویحثو المال حثواً ولایَعدُّهُ عَدّا.۴۴
اموال را چنان سیل می ریزد، ثروت را کلان کلان می بخشد وآن را نمی شمارد.
امام صادق(ع):
المهدی سمح بالمال، شدید علی العمال رحیم بالمساکین.۴۵
مهدی، بخشنده ایست که مال را به وفور می بخشد، بر مسئو لین کشوری بسیار سخت می گیرد وبر بی نوایان بسیار رئوف ومهربانست.
فیعطی شیئاً لم یعطه احد کان قبله.۴۶
آن گاه آن چنان عطایای کلان به آن ها می دهد که هرگز در تاریخ بشری سابقه نداشته است.
«یکون عطایاه هنیئاً؛عطایایش گوارا می باشد».47
۴. بی نیازی
این بی نیازی، گاه در اثر غنای مالی است ورفع فقر واز این مهم تر، روح بی نیازی است که در اثر رشد عقلی، رخ می نماید:
فحینئذٍ تظهر الارض کنوزها وتبدی برکاتها فلا یجد الرجل منکم یومئذٍ موضعاً لصدقته ولالبره لشمول الغنی جمیع المؤ منین.۴۸
در آن هنگام، زمین گنجینه های خود را برای او آشکار می سازد وبرکت هایش را بیرون می فرستد، دیگر انسان برای صدقه وبخشش محلّی پیدا نمی کند؛ زیرا بی نیازی همهِ مومنان را زیر پَر می گیرد.
رسول اسلام(ص):
یفیض فیهم المال حتی یَهمّ الرجل بماله من یقبَلُهُ حتی یتصدق فیقول الذی یعرضه علیه لا ارب لی به.۴۹
ثروت را در میان آن ها به فراوانی می بخشد. کسی که درصدد صدقه دادن باشد، اموالی را برمی دارد وبه مردم عرضه می کند. به هر کس عرضه کند می گوید: من نیازی ندارم.
یَقسِم المال صحاحاً ویملاُ قلوب اُمّة محمد غنی ویسعهم عدلُهُ.۵۰
مال را علی السویه تقسیم می کند ودل های امت محمدی(ص) را بابی نیازی پر می کند وعدالتش همهِ آن ها را فرا می گیرد.
امام صادق(ع):
یامرُ منادیاً فیقول: من کان له فی المال حاجة فلیقم. فما یقوم من الناس الارجل واحد فیقول: انا فیقول القائم: ائتِ السادن فقل له: ان المهدی یامرک ان تعطینی مالا فیقول السادن: اُحثُ ویحثو له فی ثوبه حثوا حتی اذا جعله فی حجره وابرزه ندم وقال: کنتُ اَجشَعَ اُمّة محمدٍ نفساً او عجز عَنّی ما وسعهم ثم یَرُدُّ المال الی الخازن فلا یُقبَل منه ویقول المهدی: انا لاناخذ شیئاً اعطیناه.۵۱
به منادی دستور می دهد که در میان مردم اعلام کند که هر کس نیازی به مال دنیا دارد برخیزد. از میان همهِ مردم فقط یک نفر برمی خیزد ومی گوید: من. حضرت قائم(ع) به او می فرماید: برو پیش کلیددار وبگو: مهدی (عجل الله فرجه) به تو دستور می دهد که مالی به من بدهی. کلیددار می گوید: جامه ات را بیاور. جامه اش را پهن می کند ووسط آن را پر می کند. هنگامی که آن را بر دوش گیرد پشیمان می شود که چرا در میان امت محمدی(ص) من از همه آزمندتر باشم؟ چرا آن عفّت نفس عمومی را من دارا نباشم؟! آن گاه مال را به کلیددار می دهد وپذیرفته نمی شود وحضرت مهدی (عجل الله فرجه) می فرماید: ما آن چه عطا کردیم هرگز باز پس نمی گیریم.
هفتم: باران های حیاتبخش بهاری، زمین مرده را پس از مدت ها خواب ومرگ حیات می بخشد. استعدادها شکوفا می شود. بذر خشک مرده که باور نمی شد، چیزی را در درون داشته باشد. شکوفا شده، گیاه زیبایی می گردد. زمین خشک ونفوذناپذیر با بارش پیاپی باران، رام گشته وآن چه در درون دارد، به وزش باد بهاری می سپارد. بذرهایی که سالم به خاک سر سپرده اند، رجعتی دوباره می یابند وبه روی بهار لبخند می زنند ودر سرسبزی طبیعت، به یاری اش بر می خیزند، بهار زیبای پیامبر(ص) نیز چنین می کند.
۱. ویژگی بهار، حیات بخشیدن است
مهدی برترین حیات بخشی است که آرزوی تمام انبیاء واوصیاء را به هدف اجابت می رساند:
امام صادق(ع) در تفسیر آیهِ شریفه ﴿اعلموا ان الله یحیی الارض بعد موتها﴾۵۲؛ «بدانید که خداوند زمین را پس از مرگش زنده می سازد». فرمود: «کُفر اهلها فیحیها الله بالقائم؛ پس از مرگ زمین به وسیلهِ کافر شدن مردمان، خداوند آن را به وسیلهِ قائم (عجل الله فرجه) زنده می کند.»53
امام باقر(ع) درتفسیر همین آیه فرمود:
یحییها بالقائم(ع) فیعدل فیها، فیحیی الارض بعد موتها بالظلم.۵۴
خداوند آن را به وسیلهِ قائم(ع) زنده می کند. پس عدالت را در آن به اجرا درمیآورد وزمین را زنده می سازد. پس از آن که به وسیلهِ ستم مرده باشد.
جعلهم حیاة للانام ومصابیح للظلام.۵۵
خداوند آنان را مایه حیات مردم، ومشعل های هدایت در گمراهی ها قرار داد.
این دم ابدال باشد ز آن بهار * * * در دل وجان روید از وی سبزه زار۵۶
۲. حیات، راه، فرایض وسنن الهی
امام، قلب ها را زنده می سازد، دین وسنت پیامبر که به خمودی گراییده را زنده می سازد:
«احیی به مناهج سبیله وفرائضه وحدوده؛ خداوند به وسیلهِ او راه های هدایت وفرایض وحدود خویش را زنده می سازد».57
«احیی بهم دینه واتم بهم نوره؛ به وسیله آنان دین خود را زنده کرد ونور خود را به اتمام رسانید».58
«... یمحو کل ضلالة ویحیی کل سنة؛ [خداوند به وسیلهِ او] گمراهی ها را از بین می برد وسنّت ها را زنده می سازد».59
«یُعزّ الله به الاسلام بعد ذله ویحیه بعد موته؛خداوند به وسیلهِ او اسلام را پس از ذلّت به عزت می رساند وپس از افسردنش زنده می سازد.»60
۳. حضرت، استعدادها را شکوفا می کند
عقل های به خواب رفته را بیداری می بخشد، زمین ها را حیات وزمینه ها واستعدادها را شکوفا می گرداند؛ مگر نه این است که تمام انبیا واوصیا آمده اند تا گنج های عقول را استخراج نمایند.
«ویثیروا لهم دفائن العقول؛ تا بر ایشان گنج های اندیشه وعقل را استخراج نموده، نمایان سازند.»61
آن خزان نزد خدا نفس وهواست * * * عقل وجان عین بهار است وبقاست۶۲
فجمع به عقولهم وکملت به احلامهم ثم مد الله فی ابصارهم واسماعهم.۶۳
خردهای آنان را گرد آورد، رشدهای آنان را کامل گرداند وخداوند بر وسعت بینایی وشنوایی آنان می افزاید.
اذا هز رایته اضاء لها ما بین المشرق والمغرب ووضع الله یده علی روِوس العباد.۶۴
چون پرچم او به اهتزاز درآید، میان مشرق ومغرب با نور آن روشن می شود وخداوند دستش را بر سربندگان می گذارد.
هشتم: شادمانی، مسرت وشادمانی دستاورد دیگر بهار است.
بهار دل ها، مهدی زهرا، نیز غم واندوه را می زداید وشادی ونشاط را نه تنها به انسان که به پرندگان وآبزیان وهمه وهمه هدیه می دهد.
آن روز مردگان نیز خرسند می گردند وبه هم مژده ظهور می دهند:
وقت پژمردگی وغمزدگی آخر شد * * * روز آویختن از دامن یار آمد باز
مردگی ها وفروریختگی ها بشدند * * * زندگی ها به دو صد نقش ونگار آمد باز۶۵
۱. زدودن رنج ها وغم ها وبیماری ها
انسان را از هر نوع بیماری جسمی، روحی نجات می یابد:
من ادرک قائم اهل بیتی من ذی عاهة بری ومن ذی ضعف قوی.۶۶
هر کس که قائم اهلبیت مرا درک کند. اگر بیمار باشد، بهبودی می یابد واگر ناتوان باشد، نیرومند می شود.
ونزول کل عاهة عن معتقدی الحقِ من شیعة المهدی.۶۷
هر بیماری که از معتقدین به حق از شیعیان مهدی (ع) باشد، بهبودی می یابد.
یشفی الله قلوب اهل الاسلام.۶۸
خداوند به دست او دل های مسلمین را تسکین می بخشد.
آخر رجل منهم انجی به من الهلکة واهدی به من الضلاله وابری به من العمی واشفی به المریض ولاطهرن الارض باخرهم من اعدائی.۶۹
[خداوند به پیامبر فرمود] آخرین آن ها مردی است که به دست او از هلاکت نجات می بخشم وبه وسیلهِ او از گمراهی هدایت می نمایم وبه دست او کور را بینا وبیمار را شفا می دهم وزمین را به وسیلهِ او از دشمنانم پاک می سازم.
اذا قام قائمنا وضع یده علی روِ وس العباد فجمع به عقولهم وکملت به احلامهم ثم مد الله فی ابصارهم واسماعهم۷۰
هنگامی که قائم ما قیام کند، دست شریفش را بر سر بندگان گذارد وخردهای آنان را گرد آورد، رشدهای آنان را کامل گرداند وخداوند بر وسعت بینایی وشنوایی آنان می افزاید.
۲. شادمانی
۱ – ۲. شادمانی زندگان؛ مسلمانان ومؤمنان:
«اذا ادرکت ذلک الزمان قرت عینک؛ چون آن روز را درک کنی، چشمانت روشن می شود».71
امام صادق(ع):
المهدی اذا خرج یفرج به جمیع المسلمین خاصتهم وعامتهم.۷۲
مهدی که قیام نماید، همهِ مسلمانان از خواص وعوام به وسیلهِ آن، خوشحال می شوند.
امام کاظم(ع):
یفرج بخروجه المومنون واهل السماوات ولایبقی کافر ولامشرک الا کره خروجه.۷۳
مؤمنان واهل آسمان ها با ظهور او خوشحال وشاداب می شوند، ولی هیچ کافر ویا مشرکی نمی ماند جز این که ظهور او را ناخوش دارد.
۲ – ۲. شادمانی مسلمانان ومؤ منان درگذشته
لا یبقی مؤمن الا دخلت علیه تلک الفرحة فی قبره وذلک حیث یتزاورون فی قبورهم ویتباشرون بقیام القائم.۷۴
مؤمنی نیست جز آن که، این شادمانی در قبر او نیز وارد آید، هنگامی که در قبرها به دیدار هم می روند وقیام قائم را به هم بشارت می دهند.
۳ – ۲. شادمانی همگانی
یفرح بخروجه اهل السماوات وسکانها.۷۵
به قیام او، اهل آسمان ها وساکنین آن ها شادمانی کردند.
امام صادق(ع):
یفرح به اهل السماء واهل الارض والطیر فی الهواء والحیتان فی البحر.۷۶
اهل آسمان وزمین به وسیلهِ ظهور او خوشحال می شوند، پرندگان هوا وماهیان دریا نیز با ظهور او شادی می کنند.
فعند ذلک تفرح الطیور فی اوکارها والحیتان فی بحارها وتفیضُ العیون وتنبت الارضُ ضعفَ اُکُلها.۷۷
در آن هنگام پرندگان در آشیانه های خود شادمان می شوند وماهیان در قعر دریاها شادمانی می کنند وچشمه ها سرازیر می شوند وزمین چندین برابر محصول خود، می رویاند.
امام حسن عسکری(ع) به امام زمان (عجل الله فرجه الشریف) فرمود:
یود الطفل فی المهد لواستطاع الیک نهوضا ونواشطُ الوحشُ لو وجد نحوک مجازاً تهتز بک اطرافُ الدنیا بهجة وتهتز بک اعطاف العِزِّ نُضرة.۷۸
کودکی که در گهواره آرمیده، آرزو می کند که بتواند به سوی تو بشتابد وحشیان صحرا آرزو می کنند که بتوانند به سوی تو راهی یابند. اقطار واکناف جهان سبز وخرم می شود، چهرهِ دنیا خندان وقله های شرف وعظمت از تو شاداب وخرامان می گردد.
نهم: بهار، خیر وبرکت، طراوت و... همه وهمه زمینهِ محبت را فراهم می آورد، نفرت ها از بین می روند، گویی الفت ومهربانی وصمیمیت ارمغانی جدا ناشدنی از بهار است.
۱. زدودن نفرت ها وکینه توزی ها
وتذهب الشحناء من قلوب العباد ویذهب الشر ویبقی الخیر.۷۹
کینه ها از دل مردم بیرون رود وشرّ از جهان رخت بربندد وتنها خیر باقی بماند.
۲. الفت
الفت، یکی از نعمت هایی است که قرآن بر آن تأ کید فراوان دارد:
﴿واعتصموا بحبل الله جمیعاً ولا تفرقوا واذکروا نعمت الله علیکم اذ کنتم اعداءً فالّف بین قلوبکم فاصبحتم بنعمته اخوانا وکنتم علی شفا حفرة من النار فانقذکم منها...﴾۸۰
همگی به ریسمان خدا چنگ زنید وپراکنده نشوید ونعمتِ (بزرگ) خدا را برخود، به یاد آرید که چگونه دشمن یکدیگر بودید واو میان دل های شما الفت ایجاد کرد وبه برکت نعمت او، برادر شدید وشما بر لب حفره ای از آتش بودید، خدا شما را از آن نجات داد....
ذریهِ پیامبر(ص)، چون رسول خدا(ص) که بهار یتیمان (ربیع الایتام)۸۱ وبهار خیر (ربیع الخیر)۸۲ بود، مظهر رحمت الهی اند. مهدی فاطمه (عجل الله فرجه الشریف) که رحمت واسعهِ الهی۸۳ است کمال رحمت، الفت ومهربانی را هدیه می آورد:
بنا یؤلف الله بین قلوبکم بعد عداوة الفتنه کما الف بین قلوبهم بعد عداوة الشرک وبنا یصبحون بعد عداوة الفتنه اخوانا کما اصبحوا بعد عداوة الشرک اخوانا فی دینهم.۸۴
خداوند به دست ما در میان آن ها الفت وصمیمیت ایجاد می کند؛ چنان که پس از کینه توزی های شرک به دست ما در میانشان صفا وصمیمیّت ایجاد نمود. بعد از عداوت روزگار فتنه، به وسیلهِ ما برادری خود را باز یابند، چنان که بعد از عداوت شرک، به دست ما برادر ایمانی گشتند.
۳. صمیمیّت
اذا قام القائم جاءت المزامله ویاتی الرجل الی کیس اخیه فیأ خذ حاجته لا یمنعه.۸۵
هنگامی که قائم قیام کند، دوستی واقعی وصمیمیت حقیقی پیاده می شود. هر نیازمندی دست می برد واز صندوق برادر ایمانی خویش، به مقدار نیاز برمی دارد وصاحب صندوق هم او را منع نمی کند.
دهم: برترین بهار، محبوب ترین یار؛
شاد از وی شو مشو از غیر وی * * * او بهار است ودگرها ماه دی۸۶
بهار، اگر سرسبزی ونشاط طبیعت را به همراه خویش به ارمغان می آورد، امام، سرسبزی، طراوت وزندگی را به روح جان ها می بخشد. انسان را فراتر از طبیعت می سازد واو را از خاکدان طبیعت می رهاند وبه اوج می رساند این جاست که او از هر بهاری، بهارتر واز هر چیزی مهربان تر است.
۱. دلسوز ومهربان
امام صادق(ع):
المهدی سمح بالمال شدید علی العمال رحیم بالمساکین.۸۷
مهدی بخشنده ایست که مال را به وفور می بخشد، بر مسِو لین کشوری سخت می گیرد وبر بی نوایان بسیار رئوف ومهربان است.
۲. پناه مردمان
«اوسعکم کهفا؛ او از همه آغوش پناهش برایتان گشاده تر است.»88
«مفزع العباد؛ پناهگاه بندگان است.»89
۳. رفیقی صمیمی، پدری مهربان، از مادر مهربان تر
الامام الانیس الرفیق والوالد الشفیق والاخ الشقیق والام البره بالولد الصغیر.۹۰
امام انیسی رفیق، پدری شفیق وبرادری همزاد است، همانند مادری نکوکار نسبت به فرزند خردسال است.
۴. این بهار، دوست داشتنی ترین بهار است
«المهدی محبوب فی الخلائق؛ مهدی در میان همه مخلوقات، محبوب است».91
۵. محبوب آسمانیان وزمینیان
یحبه ساکن الارض وساکن السماء؛ ساکنان زمین وآسمان به او عشق می ورزند.۹۲
بی زبان گویند سرو وسبزه زار * * * شکر آب وشکر عدل نوبهار۹۳
۶. عشق وصف ناشدنی امت
یاوی الی المهدی امته کما تاوی النحل الی یعسوبها.۹۴
امت اسلامی به مهدی (عج الله فرجه الشریف) مهر می ورزند وبه سویش پناه می برند. آن چنان که زنبوران عسل به سوی ملکهِ خود پناه می برند.
عاشقان، چنان او را دوست دارند که چون حضرت سخن می گویند، آن قدر گریه می کنند که نمی فهمند حضرت چه می گوید:
یدخل المهدی الی الکوفه و... فیدخل حتی یاتی المنبر ویخطُبُ فلا یدری الناس ما قال من البکاء.۹۵
... مهدی داخل کوفه می شود.... برفراز منبر قرار می گیرد وخطبه آغاز می کند (آن قدر مردم اشک شوق می ریزند که) از شدت گریه نمی فهمند که او چه می گوید؟!
تلک عشرة کامله؛۹۶
آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست * * * هر کجا هست خدایا به سلامت دارش۹۷.
پى نوشت ها:
ــــــــــــــــــــــ
۱. بحار الانوار، ج ۹۹ ص ۱۰۱ باب ۷؛ مفاتیح الجنان به نقل از سید بن طاووس، بلد الامین ص ۲۸۶؛ با تعبیر «ربیع الیتام ونضرة الایتام»؛ مصباح کفعمی ص ۴۹۷ با کمی تغییر.
۲. مثنوی معنوی، دفتر اول، ۱۳۱.
۳. کافی، ج ۱، ص ۱۹۸؛ تحف العقول، ۴۳۹.
۴. مثنوی معنوی، دفتر دوم، ۲۴۶.
۵. کمال الدین، ۲، ۶۷، باب ۵۸؛ غیبت نعمانی، ص ۲۳۸، باب ۱۳.
۶. ینابیع الموده، ج ۳، ص ۱۳۶؛ روزگار رهایی، ۶۰۱.
۷. بحار الانوار، ۵۳، ص ۸۵ باب ۲۹.
۸. منتخب الاثر، ص ۴۷۲.
۹. ینابیع الموده، ج ۳، ص ۷۸ و۱۳۲.
۱۰. خصال / ۲ / ۶۲۶.
۱۱. مستدرک علی الصحیحین؛ ج ۴، ص ۵۵۷، کتاب الفتن والملاحم؛ منتخب الاثر، ص ۵۹۱.
۱۲. احتجاج، ۲، ۲۹۰.
۱۳. غیبت طوسی، ص ۱۸۸.
۱۴. بشارة الاسلام، ص ۷۱؛ روزگار رهایی، ص ۶۳۹.
۱۵. غیبت نعمانی، باب ۱۳، ص ۲۳۰.
۱۶. غیبت نعمانی، باب ۱۳، ۲۳۴.
۱۷. روم / ۴۱.
۱۸. دیوان امام خمینی (ره)، ص ۱۰۳.
۱۹. دعای ندبه، مفاتیح الجنان، ترجمه الهی قمشه ای.
۲۰. همان.
۲۱. اعلام الوری، فصل ثانی، ۴۳۴؛ کمال الدین ج ۲، باب ۳۵، ۳۷۲.
۲۲. بشارة الاسلام، ۲۹۷؛ روزگار رهایی، ص ۵۲۴.
۲۳. بشارة الاسلام، ص ۷۱؛ روزگار رهایی، ص ۶۳۹.
۲۴. الملاحم والفتن، ۶۶؛ روزگار رهایی، ۶۰۳.
۲۵. ینابیع الموده، ص ۹۲؛ روزگار رهایی، ص ۵۰۰.
۲۶. بحار الانوار، ۵۱، ۴۷؛ الزام الناصب، ص ۲۵ و۲۳۷.
۲۷. حج / ۴۱.
۲۸. غیبت طوسی، ۱۸۷.
۲۹. همان.
۳۰. ینابیع المودّة، ۳، ۷۸.
۳۱. الملاحم والفتن، ۶۶؛ روزگار رهایی، ۶۰۳.
۳۲. ارشاد/۲/۳۸۴.
۳۳. ینابیع المودة، ۳، ۷۸؛ روزگار رهایی، ۶۰۲.
۳۴. علل الشرایع، ۱، ۱۶۱ باب ۱۲۹.
۳۵. خرائج، ۳، ۱۱۶۵.
۳۶. کشف الغمه، ج ۲، ۴۷۰.
۳۷. الزام الناصب، ص ۱۱.
۳۸. اختصاص مفید، ص ۲۱۷.
۳۹. غیبت طوسی، ۱۸۰.
۴۰. ینابیع الموده، ج ۳، ص ۸۶؛ روزگار رهایی، ۶۰۱.
۴۱. غیبت نعمانی، باب ۱۳، ۳۳۸.
۴۲. امالی طوسی، باب ۱۸، ۵۱۲.
۴۳. روضة الواعظین، ۲، ۴۸۵.
۴۴. کشف الغمه، ۲، ۴۷۰.
۴۵. الملاحم والفتن، ص ۱۳۷؛ روزگار رهایی ۵۹۸.
۴۶. غیبت، نعمانی، باب ۱۳، ۲۳۷.
۴۷. کشف الغمه، ج ۳، ۲۶۲؛ روزگار رهایی، ۵۹۶.
۴۸. ارشاد، ۲، ۳۸۴.
۴۹. مسند احمد، ج ۲، ۵۳۰؛ روزگار رهایی، ۵۹۷.
۵۰. کشف الغمة، ج ۳، ۲۶۱؛ روزگار رهایی ۵۹۷.
۵۱. الصواعق المحرقه، ۱۶۴؛ روزگار رهایی، ص ۶۴۲.
۵۲. حدید: ۱۷.
۵۳. الزام الناصب، ص ۲۴۴؛ روزگار رهایی ص ۶۳۶.
۵۴. الامام المهدی ص ۵۷، روزگار رهایی ص ۶۳۶.
۵۵. غیبت نعمانی، ۲۳۲.
۵۶. مثنوی مولوی / دفتر اول / ۹۲.
۵۷. غیبت نعمانی، ۲۳۳.
۵۸. الزام الناصب، ص ۱۲۸؛ روزگار رهایی، ۱۰۶.
۵۹. اصول کافی، ج ۱، ص ۴۱۲؛ روزگار رهایی، ص ۱۰۹.
۶۰. بشارة الاسلام، ۲۹۷؛ روزگار رهایی، ۵۱۴.
۶۱. شرح نهج البلاغه / ۱/ ۱۱۳.
۶۲. مثنوی، دفتر اول، ۹۳.
۶۳. بشارة الاسلام، ۲۵۴؛ روزگار رهایی، ۶۲۲.
۶۴. اعلام الوری، ۴۳۵؛ روزگار رهایی، ۴۶۲.
۶۵. دیوان امام، ۱۲۵.
۶۶. بشارة الاسلام، ۲۴۳؛ روزگار رهایی ۴۲۱.
۶۷. الزام الناصب، ۱۸۵؛ روزگار رهایی، ۴۲۱.
۶۸. الزام الناصب، ۲۲۸؛ روزگار رهایی، ۴۷۵.
۶۹. ینابیع الموده، ۳، ۱۶۰، روزگار رهایی ۷۸.
۷۰. بشارة الاسلام، ۲۵۴؛ روزگار رهایی ۶۲۲.
۷۱. نعمانی ۱۵۲/.
۷۲. المهدی ۲۲۱؛ روزگار رهایی ۵۲۶.
۷۳. روزگار رهایی، ۵۲۶ نقل از منتخب الاثر ۴۳۹.
۷۴. غیبت نعمانی، ۳۲۳.
۷۵. نعمانی / ۲۲۳.
۷۶. المهدی، ۲۲۱؛ روزگار رهایی ۵۲۶.
۷۷. ینابیع المودة، ج ۳، ۱۳۶؛ روزگار رهایی، ۶۰۱.
۷۸. وفات العسکری ۴۹؛ روزگار رهایی، ۵۳۱.
۷۹. بشارة الاسلام، ۲۴۹؛ روزگار رهایی ۶۴۰.
۸۰. آل عمران، ۱۰۳.
۸۱. بحار الانوار، ج ۸، ص۳۲.
۸۲. بحار الانوار، ج ۱۵، ص ۳۹۲.
۸۳. زیارت آل یس (رحمة الواسعه)
۸۴. البیان، ۸۶؛ روزگار رهایی ۵۹۴.
۸۵. اختصاص مفید، ۲۴؛ روزگار رهایی، ۶۳۱.
۸۶. مثنوی، مولوی، دفتر سوم، ۳۶۵.
۸۷. الملاحم والفتن ۱۳۷، روزگار رهایی ۵۹۸.
۸۸. غیبت، نعمانی، ۲۱۲.
۸۹. تحف العقول، ص ۵۱۶؛ کافی، ج ۱، ص ۱۹۸.
۹۰. تحف العقول، ص ۵۱۶؛ کافی، ج ۱، ص ۱۹۸.
۹۱. بشارة الاسلام، ص ۱۸۵، روزگار رهایی، ص ۶۴۰.
۹۲. بشارة الاسلام، ص ۲۸ و۲۸۰؛ روزگار رهایی، ص۶۰۱.
۹۳. مثنوی مولوی، دفتر ششم، ص ۱۱۲۳.
۹۴. الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۱۵۳؛ روزگار رهایی ۵۹۹.
۹۵. کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۲۴؛ روزگار رهایی ۴۹۹.
۹۶. بقره / ۱۹۶.
۹۷. حافظ.