(۳۲۹) منجی: محوری بنیادین برای گفتگوی تمدنها
منجی: محوری بنیادین برای گفتگوی تمدنها
نویسنده: محمد نقی زاده
مجله اطلاعات سیاسی - اقتصادی - مهر وآبان 1379 - شماره 157 و158
چکیده:
مسلّم است هر جامعه وتمدّنی در پی سعادتی است که، بسته به مبانی باورها واعتقادات اعضایش، مختصّات ویژه ای دارد وراههای وصول به آن نیز در جوامع وتمدّنها متفاوت است.
یکی از محورهای محمّی که بیشتر جوامع به آن توجّه دارند وآرزومند آن هستند یا معتقدند روزی به منصّه ظهور خواهد رسید، جامعه ایدآل وعادلانه وصلح آمیز وامن وسعادتمندانه ای است که در آن اثری از ظلم وتبعیض ونا امنی وتعدّی نباشد.
یکی از ارکان مهم این آرمان انسانی، اعتقاد به منجی ورهبری است که هدایت جامعه بشری را عهده دار شود.
اینک که در آستانه سال گفتگوی تمدّنها، یعنی سالی هستیم که جامعه جهانی پذیرفته است در آن به جای مخاصمه وبرخورد وجنگ به گفتگو بپردازد ودر واقع انسان بودن را تجربه کند، با عنایت به اینکه اعتقاد به منجی در کنار آرزوی جامعه سعادتمند بدون ظلم وتبعیض یکی از ارکان مکاتب الهی است، بنابراین ویژگیهای جامعه آرمانی انسانی وچگونگی وصول به آن وهمچنین شناسایی مختصّات رهبری آن موضوعاتی هستند که می توانند بعنوان یکی از مهمترین محورها مورد گفتگو قرار گیرند.
قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمه سواء بیننا وبینکم الا نعبد الا اللّه ولا نشرک به شیئا:
بگو این اهل کتاب بیایید از آن کلمه حق که میان ما وشما یکسان است پیروی کنیم که جز خدای یکتا هیچ کس را نپرستیم وچیزی را با او شریک قرار ندهیم. 1
مقاله حاضر موضوعات زیر را مورد بحث قرار خواهد داد:
* کلیّات، مشتمل بر موضوعات مرتبط با گفتگوی تمدّنها؛
* گفتگوی داخلی مذاهب وملل اسلامی؛
* گفتگوی امّت اسلامی با دیگر ملّتها وتمدّنها؛
* ویژگیهای جامعه آرمانی؛
* ویژگیهای منجی ورهبر جامعه آرمانی.
1 - مقدّمه
برای گفتگوی تمدّنها، هم موضوعات متعدّد ومتنوعی می توان برگزید وهم با زبانها وابزارهای مختلف می توان به آن پرداخت. نکته مهم این است که در این زمینه نیز همانند بسیاری زمینه ها نباید اوّل به صورت انفعالی عمل کرد، ثانیا به موضوعات روزمره ومصادیق پیش پا افتاده پرداخت وثالثا اسیر جوّ حاکم جهانی شد وتوجه را بر جنبه مادّی حیات انسان متمرکز کرد؛ بلکه بهتر است برای این گفتگو که طبیعتا کاری ممتد ومداوم خواهد بود برنامه ای جدّی وبلندمدّت تدوین شود که بر پایه آن مبانی اصلی حیات انسان مورد توجّه قرار گرفته باشد. در این راه همّت، جدیّت، پشتکار وکنکاش در متون وموضوعات مختلف اسلامی برای تبیین موضوعات وروشها ومصادیق گفتگو ضرورتی انکارناپذیر دارد. همه موضوعات مطرح در اسلام (حتّی اگر مستقیم یا ظاهرا مشهود نباشد) می تواند درسی ونکته ای در این زمینه در اختیار قرار دهد. 2
به هر روی در این وجیزه امکاناتی که مسأله «انتظار» و«منجی» برای افزایش توان وموضوعات مورد نیاز در زمینه گفتگوی تمدّنها در اختیار مسلمانان می گذارد به اختصار مورد بررسی قرار می گیرد.
2-کلیّات
در مورد ویژگیها وموضوعات مرتبط با گفتگو، مباحث مختلف ومتنوّعی قابل طرح است که در اینجا به اختصار به برخی از آنها اشاره خواهد شد.
*اهداف گفتگو وارتباط بین تمدّنها، از نظر تمدّنهای مختلف می تواند مشتمل بر یک یا چند موضوع همچون: قصد هدایت جوامع وتبلیغ آراء ونظریّات، اخذ آداب وسنن نیک، عبرتگیری، تبادل آراء علمی ومبادله هر گونه دانش ومحصول باشد.
معنای گفتگو: دو طرفه بودن از مهمترین عوامل گفتگوست، بدین معنا که تنها «گفت» از یک طرف وشنیدن از طرف دیگر مطرح نباشد ضمن آنکه استقلال وهویّت واحترام طرفین نیز محفوظ بماند. 3 به عبارت دیگر، توجّه به معنای گفتگو نیز اهمیّت دارد. «دیالوگ»، گفتگو ومذاکره به معنای متداول نیست بلکه هم سخنی است ودر هم سخنی پیش از آن که زبان گشوده شود، گوش باید باز باشد. آن که گوش باز ندارد وخود را نیازمند شنیدن نمی داند برای گفتن نیز سخنی ندارد. 4
ابزارهای گفتگو: اصطلاح «گفتگوی تمدّنها» منحصر به تبادل کلام نیست وهر آنچه بتواند ارتباط دو یا چند تمدّن را برقرار کند وبه اهداف گفتگوی تمدّنها جامه عمل بپوشاند وسیله ای برای گفتگوی تمدّنها تلّقی می گردد. بنابراین همه علوم، فنون، صنایع، هنرها، آداب ورسوم وسنّتهای فرهنگی ودینی وهر آنچه محصول فکر واندیشه بشر وحامل پیامی باشد می تواند در خدمت گفتگوی تمدّنها قرار گیرد. نکته مهم در استفاده از این وسایل این است که در گفتگو باید تعادل وتوازنی بین طرفهای گفتگو وجود داشته باشد. در این زمینه اسلام می تواند موضوعات متنوّعی را در همه مقولات حیات وبویژه از بعد معنوی برای گفتگو مطرح نماید؛ ضمن آنکه بسیاری موضوعات که ظاهرا به بعد مادّی حیات مربوط می شود دارای وجهی یا باطنی معنوی وروحانی نیز هست. 5
در مورد علل انتخال موضوع «منجی» بعنوان الهامبخش گفتگوی تمدّنها می توان گفت که در گفتگوی تمدّنها الزاما صحبت رودررو مطرح نیست وآنچه مهمّ است تأثیر بر طرف مقابل وایجاد همدلی در جامعه بشری است، وتوجّه به موضوعات مورد علاقه انسانها (که البتّه می توانند تعاریف متفاوتی نیز داشته باشند). «رهبر» و«جامعه آرمانی» نیز از ابزارهای این اثرگذاری است. موضوعات مرتبط با جامعه آرمانی با همه معانی معنوی ونمادینی که در آنها مستتر است می تواند بعنوان یکی از مهمترین ابزارهای غیرکلامی مطرح شود بدین ترتیب که با شناسایی وتدوین ویژگیهای چنین جامعه ای، اوّلا امکان تلاش برای گسترش دادن آنها در جوامع کنونی فراهم آید، ثانیا برای معرّفی ویژگیهای تمدّن موردنظر اسلامی به جهانیان از این ویژگیها استفاده شود، وثالثا بعنوان معیارهایی برای ارزیابی آنچه از دیگر تمدّنها به جوامع اسلامی وارد می شود مورد استناد قرار گیرد.
مخاطبان: از آنجا که اوّلا یکی از وجوه اصلی اسلام جهانی بودن آن است وثانیا مخاطب آیات قرآنی هم «انسان» (به طور عام)، هم «مؤمنان ومسلمانان» وهم «غیر مسلمانان» (به طور خاص) هستند می توان گفت که اساسا در گفتگوی تمدّنها پیام هر گروهی از مسلمانان متوجّه دیگر ملّتهای مسلمان ونیز ملّتهای غیر مسلمان است. بنابراین مخاطبان پیامهای مربوط به ظهور منجی را نیز می توان به دو گروه عمده تقسیم کرد: یک دسته ملل وفرق وآحاد مسلمین ودسته دوم ملل غیرمسلمان. معرّفی وتبیین ویژگیهای منجی وجامعه آرمانی بعنوان بیان تفکّر اسلامی وبیان نحوه نگرش اسلام به جامعه بشری وارتباط انسانها با یکدیگر وتبا محیط وبا جهان معنا ضرورت تام دارد. این معرّفی وتبیین می تواند بعنوان یکی از مهمترین زمینه های گفتگوی تمدّنها مطرح باشد. 6
3 - گفتگوی داخلی ملّتها ومذاهب
در گفتگوی داخلی مسلمانان، مباحث قابل طرح عبارت از اهداف وثمراتی است که در اثر توجّه به منجی ومهدویّت بر ارتباطات مسلمین اثر می گذارد. این مباحث در قالب معرّفی هویّت واحد ووحدت مسلمانان در برابر غیر مسلمانان تجلّی خواهد کرد. شایسته ذکر است که تمدّن اسلامی دربرگیرنده بسیاری ملل وفرق با سنّتهای گوناگون اجتماعی وخرده فرهنگهای بومی است که علیرغم وحدت در بسیاری زمینه ها، در برخی امور هم اختلافات، تمایزات یا هر جامعه وتمدّن در پی سعادتی است که، بسته به مبانی باورها واعتقادات اعضایش، ویژگیهایی دارد وراههای دستیابی به آن نیز در جوامع وتمدّنها متفاوت است.
از محورهای مهمّی که بیشتر جوامع بدان توجّه دارند وآرزومند آن هستند یا معتقدند روزی تحقّق خواهد یافت، جامعه آرمانی وعادلانه وصلح آمیز وامن وسعادتمندی است که در آن اثری از ظلم وتبعیض وناامنی وتعدّی نباشد.
بهتر بگوییم تفاوتهایی با یکدیگر دارند که این تفاوتها برخی اجتناب ناپذیر وبدون اشکال است وبرخی نیز ممکن است بتواند به وحدت اسلامی خدشه وارد کند. دسته اوّل مثل زبانها، شیوه های زندگی ورسوم محلّی وپوششهای متفاوت و... اجتناب ناپذیر است وغالبا می توان از آنها بعنوان تفسیر محلّی وبومی اصول وارزشها نام برد. برخی دیگر از تمایزات به تفاوت تفاسیر وبرداشتها از اصول وتعالیم اسلامی مربوط می شود که در این زمینه توجّه به نکات زیر ضرورت دارد: اوّلا این مباحث باید در حوزه علما وفقهای اسلامی مورد بحث ومذاکره قرار گیرد وبازتاب آن تا هنگامی که نتیجه ای مفید به حال مسلمانان حاصل نشده به میان مردم نیاید. ثانیا باید به جد مراقبت کرد که معارضان نتوانند از گسترش این اختلاف در جهت تفرّق وتشتّت در میان مسلمانان بهره برداری کنند.
به هرحال باید توجّه داشت که موضوع حضرت مهدی (عجل الله فرجه) وظهور آن حضرت در آخر الزّمان، پیش از آن که عقیده ای متعلّق به شیعیان باشد، موضوعی اسلامی است وبه اعتبار اسناد ومدارک می توان گفت که این موضوع آنقدر که در منابع ومآخذ اوّلیه اهل تسنّن درباره آن از پیامبر (صلّی الله علیه وآله وسلّم) روایت شده است در مدارک شیعه که در آن اوقات تدوین گردیده وجود ندارد. 7
برای نمونه، مسند احمد حنبل (پیشوای فرقه حنبلی اهل سنت که همعصر امامان نهم ودهم شیعه ع بوده است) احادیث مربوط به حضرت مهدی را ثبت وضبط نموده است. گذشته از آن، راویان اوّلیه اهل سنّت (محمّد بن اسماعیل بخاری، مسلم بن حجّاج نیشابوری، ابن ماجه قزوینی، ابوداود سیستانی وترمذی که همگی در قرن سوم 256 تا 297 درگذشته اند) روایات مربوط به حضرت مهدی را نقل کرده اند. 8
بعلاوه در مورد امام مهدی (عجل الله فرجه) در کتب اهل سنّت از پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلّم) نقل شده است که فرموده: کیف انتم اذا نزل ابن مریم فیکم وامامکم منکم: چگونه اید هنگامی که پور مریم در میان شما نازل می شود وامامتان از شماست. 9
وسعید بن مسیب گوید از امّ سلمه همسر پیامبر خدا شنیدم که فرمود: المهدی من عترتی من ولد فاطمه: مهدی از عترت من واز اولاد فاطمه است.10
وابراهیم از پدرش محمّد بن حیفیّه از امیر المؤمنین (علیه السلام) نقل می کند که پیامبر گرامی اسلام (صلّی الله علیه وآله وسلّم) فرموده است: المهدی منا اهل البیت، یصلحه الله فی لیله: مهدی از ما اهل بیت است که خداوند در یک شب کار او را به صلاح می آورد. 11
شاید بتوان گفت که یکی از موضوعاتی که علیرغم همه پرده پوشیها، اتّفاق نظر عجیبی بین فرقه های مختلف مسلمانان درباره آن وجود دارد همین موضوع مهدی (عجل الله فرجه) است. شهید مطهّری می فرماید: اندیشه پیروزی نهایی نیروی حقّ وصلح وعدالت بر نیروی باطل وستیز وظلم، گسترش جهانی ایمان اسلامی، استقرار کامل وهمه جانبه ارزشهای انسانی، تشکیل مدینه فاضله وجامعه ایدآل، وبالاخره اجرای این ایده عمومی وانسانی بوسیله شخصیّتی مقدّس وعالیقدر که در روایات متواتر اسلامی، از او به «مهدی» تعبیر شده است، اندیشه ای است که کم وبیش همه فرق ومذاقب اسلامی (با تفاوتها واختلافهایی) بدان مؤمن ومعتقدند. 12
به اجمال می توان گفت که اکثریّت ثریب به اتّفاق علمای اهل سنّت در معتبرترین کتب خویش به موضوع مهدی (عجل الله فرجه) وهمه جزئیّات آن اشاره کرده اند،13 ضمن آنکه در انتساب آن حضرت به پیامبر مکرّم اسلام (صلّی الله علیه وآله وسلّم) نیز شکّی وجود ندارد. 14
مضافا اینکه بسیاری از آیات قرآن کریم، بنا به نظر مفسّران با استناد به روایات رسیده از معصومین (علیهم السلام) به دوره ظهور امام مهدی (عجل الله فرجه) وویژگیهای حکومت ودولت وی اشاره دارد که مطالعه درباره آنها به منابع ذی ربط ارجاع می شود. 15
به دلیل صراحت ووضوح متون اسلامی در خصوص ظهور مهدی (عجل الله فرجه) وذکر جزئیّات آن، حتّی از سال 132 هجری یعنی 150 سال پیش از ولادت آن حضرت کسانی ادّعا کرده اند که همان مهدی که پیامبر گفته است هستند. 16
این نکته نیز قابل ذکر است که توجّه واعتقاد به مهدی (عجل الله فرجه) منحصر به متقدّمان نبوده وبسیاری از متأخّران نیز به آن باور دارند. ازجمله شیخ منصور علی ناصف، دانشمند معاصر جامع الازهر پس از جمع آوری احادیث مربوط به مهدی (عجل الله فرجه) از پنج صحیح از صحاح ششگانه اهل سنّت درباب هفتم کتاب خویش (درباره خلیفه مهدی رضی الله عنه) می نویسد: «در میان دانشمندان پیشین وپسین اهل تسنّن مشهور است که باید در آخر الزّمان مردی از دودمان نبوّت به نام مهدی ظهور کند، وبر کشورههای اسلامی مسلّط شود، ومسلمانان نیز از وی پیروی نمایند»17.
به هر حال یکی از مهمترین اهداف گفتگو بین ملل اسلامی عبارت است از احراز هویّت واحد ووحدت امّت اسلامی که دیگر اهداف ونتایج حاصله را می توان تبعات این هدف بنیادین دانست. در مورد هویّت ووحدت می توان گفت که یکی از مهمترین ویژگیهایی که فرد وهر جامعه وبویژه هر تمدّنی باید حائز باشد، هویّت است. احراز هویّتی خاص، مستلزم توجّه به همه زمینه های فرهنگی، سیاسی وانسانس است.18
با عنایت به تفاوتهای موجود بین فرقه ها وملل اسلامی عناوین اصلی هویّت امّت اسلامی را می توان بر پایه عناوینی که منحصرا برگرفته از تعالیم اسلامی است تدوین کرد وهویّت جوامع مختلف را نیز قالب ویژگیهای قومی، اقلیمی وفرهنگی گروه واز همه مهمتر در قالب هویّت اسلامی پایه ریزی نمود. این عناوین عمدتا عبارت است از: عبودیّت حق سبحانه وتعالی، توجّه به معنویّت وروحانیّت حیات انسان وبهره گیری از جنبه مادّی حیات در جهت تقویت جنبه معنوی، احترام به شأن انسانی وسعی در اعتلای کرامتهای انسانی، رهایی انسان از هر قیدوبندی جز بندگی حضرت احدیّت جلّت عظمته، و.... یکی از بارزترین عوامل وحدت یا هویّت واحد عبارت است از اعتقاد به رهبری ومنجی واحد وهمچنین آشنایی با جامعه آرمانی واحد اسلامی.
یکی از توصیه های مهم در تعالیم قرآنی به مسلمانان، تلاش در جهت وحدت امّت اسلامی است وبرای تحصیل ونمایش این وحدت نیز معیارهایی معرّفی می شود. 19
هدف واحد برای انسان، که مبیّن بسیاری موضوعات دیگر از جمله ویژگیهای جامعه ورهبر آرمانی می باشد یکی از بهترین وعینی ترین جلوه های وحدت امّت اسلامی است، که اگر این عینیّت ونمایش همراه با آگاهی باشد خواهد توانست به تحصیل دیگر اهداف نیز کمکی شایان توجّه کند. بری نمونه وحدت مسلمانان این پیام را به جهانیان خواهد داشت که باید با امّت وتمدّن اسلامی بعنوان یک موجودیّت قدرتمند نگریست وبا آن وارد گفتگو شد. این قدرت الزاما قدرتی نظامی نخواهد بود ومی تواند نمایشی از توانایی انسانی، معنوی وفرهنگی باشد، که اگر چنین باشد جهان تشنه معنویّات امروز با میل ورغبت بیشتر به این گفتگو خواهد اندیشید وزمینه گفتگون از حیطه نخبگان وسران خارج شده وبه میان ملّتها کشیده خواهد شد. شیعیان از امامان معصوم (علیهم السلام) خویش آموخته اند که برای وحدت امّت اسلامی از بسیاری حقوق خویش بگذرند وصلاح امّت اسلامی را بر صلاح فرد وحتّی جمعی بزرگ مقدّم ومرجّح بدارند. گذشته از آن، وحدت امّت اسلامی از موضوعات اساسی ومهمّ تعالیم اسلامی است وخوشبختانه مروری اجمالی بر نظرات مختلف نشان می دهد که در نگرش به مهدویّت ومنجی بین فرق اسلامی زمینه های مناسبی برای وحدت نظر وجود دارد که می تواند زمینه ساز امحای سایر تفاوتها واختلافات قرار گیرد.20
دستیابی به وحدت ملل اسلامی متضمّن ثمراتی خواهد بود که از جمله مهمترین آنها از میان رفتن آفتی است که امروزه گریبانگیر بسیاری از ملّتها می باشد وآن موضوع از خودبیگانگی است. از خودبیگانگی صفت یا پدیده ای است که اوّلا در قرآن کریم بدان اشاره شده21 وثانیا خود انسان عامل بروز ورشد آن است. وقتی انسان از خدا غافل شود واو را فراموش کند، رفته رفته خود وآنچه را مربوط به از آنجا که اعتقاد به منجی در کنار آرزوی جامعه سعادتمند وعاری از ظلم وتبعیض یکی از ارکان مکاتب الهی است، بنابراین ویژگیهای جامعه آرمانی وچگونگی رسیدن به آن وهمچنین ویژگیهای رهبری چنین جامعه ای از موضوعاتی است که می تواند بعنوان یکی از مهم ترین محورها مورد گفتگو میان تمدّنها قرار گیرد.
«دیالوگ»، گفتگو ومذاکره به معنای متداول نیست، بلکه هم سخنی است ودرهم سخنی پیش از آن که زبان گشوده شود، گوش باید باز باشد؛ آن که گوش باز ندارد وخود را نیازمند شنیدن نمی داند، قاعدتا سخنی هم برای گفتن نباید داشته باشد.
خود وفرهنگش است فراموش می کند واهداف وآرزوهایش را در آنچه اجانب دارند واحتمال جلوه های شیطانی بودنشان نیز وجود دارد می جوید. از خودبیگانگی مقوله ای است که با ظهور ورشد تمدّن مادّی غرب گریبانگیر جوامع اسلامی بطور عام نیز گشته وعاملی درجهت رکود وجمود آنها وتشویق وترغیبشان به تکرار وتقلید الگوهای غربی گردیده است.
با از میان رفتن از خودبیگانگی در جامعه، احساس حقارت موجود نیز تضعیف ومحو خواهد شد. یکی از پیامدهای پیشرفت صنعتی ومادّی مغرب زمین احساس حقارتی است که در جوامع شرقی واز جمله جوامع اسلامی بروز کرده است. این احساس بیشتر در کسانی رشد می کند که معیارهایی مادّی را معیار اصلی سنجش وارزیابی توسعه ورشد وپیشرفت قلمداد می کنند واز معیارها وجنبه های معنوی غفلت می ورزند. از تبعات نایل شدن به اهداف فوق، تجلّی قدرتمندی مسلمانان در نظر بیگانگان، ورشد احساس شخصیّت در مسلمین است که سبب خواهد شد اوّلا مسلمانان به هنگام گفتگو بتوانند خود را بعنوان طرف واقعی گفتگو مطرح نمایند وثانیا بیگانگان درمعادلات جهانی جای ویژه ای برای آنان در نظر بگیرند.
از دیگر نتایج وحدت امّت اسلامی بر پایه مباحث ومعیارهای معنوی، احیاء وتقویت معنویّت است، زیرا یکی از مهمترین بحرانهایی که انسان امروز با آن مواجه است بحران هویّت وبه تبع آن بحران غفلت از بعد معنوی حیات انسانی است. هدایت جامعه به سوی اححیای معنویّت خواهد توانست بر بحران هویّت موجود تا حدّ زیادی فائق آید.
حاصل جملگی موضوعات یاد شده منجر به احیای تفکّر دینی اسلام بعنوان پایه وعامل هویّت وحیات جوامع اسلامی خواهد بود. پس از ظهور انقلاب صنعتی وتوسعه فنّی ومادّی تمدّن مغرب زمین که با رشد تفکّرات سکولاریستی همراه بود، این توهّم برای بسیاری از ملّتهای اسلامی واز جمله سران ونخبگان آنها به وجود آمد که عامل توسعه مادّی غرب رشد تفکّرات غیر دینی وعامل عقب ماندگی مسلمانان حفظ وپیروی از سنّتهایشان است. در این مقوله چند نکته قابل ذکر است: اوّلا هیچ دلیل علمی ومنطقی برای اینکه دین عامل عقب ماندگی وبی دینی یا لاقیدی در دین عامل توسعه وپیشرفت باشد وجود ندارد. ثانیا مسلمانان نیز به همه دستورات دین مبین اسلام عمل ننموده اند که بتوانند آنرا دلیل عقب ماندگی خویش بدانند. برعکس، از مطالعه تاریخ چنین برمی آید که از یک سو مسلمین آن گونه که باید به مغز ومفهوم ومعنای اسلام وتعالیم اسلامی توجّه ننموده وتنها به ظواهر پرداخته اند، از سوی دیگر اسلام به معنای یک روش زیست که باید بر همه جنبه های حیات وفعّالیتهای مسلمانان حاکم ودر آنها جاری وساری باشد جای خویش را به برخی مسائل فردی وشخصی داده است، واین موضوعی است که ذهن غالب مصلحان واندیشمندان مسلمان را در دو قرن اخیر سخت به خود مشغول داشته است. لذا یکی از مهمترین موضوعاتی که باید در جوامع مسلمان ترویج شود، احیای تفکّر وروش زیست دینی است.22
4 - گفتگوی تمدّن اسلامی با دیگر تمدّنها
یکی از موارد مهم در گفتگوی تمدّنها وجود موضوع مورد علاقه واعتقاد مشترک بین طرفهای گفتگو است که یکی از آنها می تواند ویژگیهای جامعه آرمانی باشد. مروری اجمالی بر ادبیّات اعتقادی ادیان وتمدّنها بیانگر نقطه اشتراکی در مورد منجی موعودی است که هر جامعه وتمدّنی به نحوی از انحاء انتظار او را می کشد. اصولا فلسفه انتظار که به معنای مثبت در جهت آمادگی ومهیّا بودن است، موضوعی است که ذکر فواید ومحسنّاتش می تواند بستری برای گفتگو باشد. یکی از فجایع زندگی پرگرفتاری وسنگین امروز این است که مجال انتظار را از انسان گرفته است. انحطاط زندگی وانحصار همه وجوه آن در مادیّت صرف واز طرفی پیشرفت فنون واقتصاد که همه نیازهای این انسان را در چنین زندگی ای برآورده می کند، او را سرگرم وسربند خویش کرده است. سرش به خوردن وچریدن وبلعیدن واز چنگ ودندان هم ربودن وبر روی هم پریدن و... [گرم شده] واینها مجموعه فعّالیتهای او را تشکیل می دهد.23
در واقع گفتگو در مورد فلسفه انتظار وزنده داشتن آن به معنویّت ورهائیشان از مادیّت مسلّط بر زندگی معاصر است. برای این انتظار بزرگ جامعه بشری مشخصّات وویژگیهایی می توان برشمرد که اهمّ آنها از زبان شهید مطهّری عبارت است از: خوشبینی به آینده بشریّت، پیروزی نهایی صلاح وتقوا وصلح وعدالت وآزادی وصداقت بر زور واستکبار واستعباد وظلم واختناق ودجل (دجّالگری وفریب)، حکومت جهانی واحد، عمران تمام زمین درحدّی که نقطه خراب وآباد ناشده باقی نماند، بلوغ بشریّت به خردمندی کامل، حدّاکثر بهره گیری از مواهب زمین، برقراری مساوات کامل میان انسانها در امر ثروت، منتفی شدن کامل مفاسد اخلاقی، منتفی شدن جنگ وبرقراری صلح وصفا ومحبّت وتعاون، سازگاری انسان وطبیعت.24
کتب دینی واعتقادات مذهبی همه ادیان بر منجی وموعودی که روزی خواهد آمد وبشریّت را از ظلم وجهل نجات خواهد داد وبه سعادت رهنمون خواهد شد تأکید دارد. در زیر به چند نکته اشاره ومطالعه بیشتر به منابع ذیربط ارجاع می شود. در کتاب معروف زند پس از ذکر مبارزه همیشگی ایزدان واهریمنان می خوانیم: آنگاه پیروزی بزرگ از طرف ایزدان می شود، واهریمنان را منقرض می سازند.... پس از پیروزی ایزدان وبرانداختن تبار اهریمنان، عالم کیهان به سعادت اصلی خود رسیده، آدمیان بر تخت نیکبختی خواهند نشست.25
همچنین در جاماسب نامه، جاماسب از زرتشت نقل می کند که: «مردی بیرون آید از زمین تازیان.... مردی بزرگ سر، وبزرگ تن، وبزرگ ساق، وبر آیین نیای خویش وبا سپاه بسیار، وروی به ایران نهد، وآبادانی کند وزمین را بر داد کند»26.
در کتاب زند آمده است: لشگر اهریمنان با ایزدان دائم در روی خاکدان محاربه وکشمکش دارند، وغالبا پیروزی با اهریمنان باشد امّا نه بطوری که بتوانند ایزدان را محو ومنقرض سازند، چه: در هنگام تنگی از جانب اورمزد که خدای آسمان است به ایزدان که فرزندان اویند یاری می رسد ومحاربه ایشان نه هزار سال طول می کشد. آنگاه فیروزی بزرگ ازطرف ایزدان می شود واهریمنان را منقرض می سازند، وتمام اقتدار اهریمنان در زمین است ودر آسمان راه ندارند، وبعد از پیروزی ایزدان وبرانداختن تبار اهریمنان عالم کیهان به سعادت اصلی خود رسیده، بنی آدم بر تخت نیکبختی خواهند نشست.27
در کتاب وشن جوک از کتب هندوها چنین آمده است: «سرانجام دنیا بر کسی برگردد که خدا را دوست دارد، واز بندگان خاصّ او باشد، ونام او فرخنده وخجسته باشد.» ودر کتابی دیگر به نام «دیده» آمده است: پس از خرابی دنیا پادشاهی در آخر زمان پیدا شود که پیشوای خلایق باشد، ونام او منصور باشد وتمام عالم را بگیرد وبه آیین خود درآورد.28
در کتاب باسک (یکی از کتب دینی هندوها) آمده است «دور دینی تمام شود بپادشاه عدلی در آخر الزّمان که پیشوای ملائکه وپریان وآدمیان باشد وحقّ وراستی با او باشد، وآنچه در دریا وزمینها وکوهها پنهان باشد همه را به دست آورد، واز آسمانها وزمین آنچه باشد خبر دهد واز او بزرگتر کسی به دنیا نیاید».29
برهماییان نیز به منجی معتقدند ودر کتابشان آمده است: «دست حق درآید وجانشین آخر، ممتاتا، ظهور کند ومشرق ومغرب جهان را بگیرد همه جا، وخلایق را هدایت کند»30.
در انجیل متی فصل 24 آمده است: «چون که برق از مشرق بیرون آید وتا به مغرب ظاهر گردد، آمدن فرزند انسان نیز چنین خواهد بود.... خواهند دید فرزند انسان را بر ابرهای آسمان که می آید با قدرت وجلال عظیم، وفرشته ها (یاران) خود را خواهد فرستاد با صور بلندآواز وآنان برگزیدگانشان را جمع خواهند نمود». ودر فصل 12 انجیل لوقا «گفتگوی تمدّنها» منحصر به تبادل کلام نیست؛ همه علوم، فنون، صنایع، هنرها، آداب ورسوم وسنّتهای فرهنگی ودینی وهرآنچه محصول فکر واندیشه بشر وحامل پیامی باشد می تواند در خدمت گفتگوی تمدّنها قرار گیرد.
ازخودبیگانگی عارضه ای است که با ظهور ورشد تمدّن مادّی غرب گریبانگیر جوامع اسلامی بطورعام نیز گشته وعاملی درجهت رکود وجمود آنها وتشویق وترغیبشان به تکرار وتقلید الگوهای غربی شده است.
آمده است: «کمرهای خود را بسته وچراغهای خود را افروخته دارید وشما مانند کسانی باشید که انتظار آقای خود را می کشند، تا هروقت بیاید ودر را بکوبد بیدرنگ برای او باز کنید»31.
این عقیده در میان چینیها ومصریان ودیگر ملل وتمدّنها ونحله های فکری رایج بوده وازجمله در میان قبایل سرخپوست آمریکایی این عقیده شایع است که روزی گرد سرخپوستان ظهور خواهد کرد وآنها را به بهشت زمین رهنمون خواهد شد.32
در مزامیر داود از کتب عهد قدیم، مزمور 37 چنین آمده است: «شریران منقطع خواهند شد، هان، بعد از اندک مدّتی شریر نخواهد بود، امّا حکیمان (صالحان) وارث زمین خواهند شد.... زیرا متبرّکان خداوند وارث زمین خواهند شد، امّا ملعونان وی منقطع خواهند شد»33.
پرفسور هانری کربن با اشاره به یکی بودن امام منتظر وپاراقلیط (telcarap)، بشارت داده شده در انجیل یوحنّا، از نظر شیخ حیدر آملی وکمال الدّین عبد الرّزاق کاشانی، اظهار عقیده می کند که: «دلیل این امر، آن است که با آمدن امام-پاراقلیط-دوره معنای صرف وحی های الهی، یعنی حقیقت دیانت که همان ولایت باقیه است، آغاز خواهد شد. به همین دلیل، فرمانروایی امام، زمینه ساز قیامت القیامات است»34.
در هر حال، در گفتگوی بیرونی که به بحث گفتگوی تمدّن اسلامی ودیگر تمدّنها می پردازد، دو نکته مهم باید ملحوظ گردد. اوّل، همان گونه که مذکور افتاد جهان معاصر تشنه حقایق معنوی وروحانی است وبیان وتوضیح ویژگیهای جامعه ایدآل ومنجی، به هر طریق مجاز، گام مهمّی در خدمت به جامعه بشری وتکلیفی الهی است. دوم، در این گفتگو شناسایی تجربیّات وایده های دیگر تمدّنها که تضّادی با اصول وارزشهای اسلامی ندارند باید مورد بهره گیری قرار گیرد که در این راستا گام نخست عبارت از تدوین معیارهایی برای ارزیابی ایده ها والگوها وروشهای زیست رسیده از دیگر تمدّنهاست؛ گرچه از راههای گوناگون ودر زمینه های مختلف تعالیم اسلامی، می توان اصول وارزشهای اسلامی را به جهانیان معرّفی نمود، یا اینکه تعریف اسلام از ارزشها واصول جهانی را به سایرین ارائه کرد. یکی از اساسی ترین آنها گفتگو در مورد ویژگیهای جامعه آرمانی انسانی وروش وصول به آن است زیرا اساسا اصولی تحت عنوان اصول جهانی (selpicnirp lasrevinu) وجود دارد که هر تمدّن وجهانبینی وملّتی تعریفی خاصّ خود از آنها ارائه می کند واین قلمرو مناسبی است برای تبیین نظر اسلام در مورد اصول جهانی.
5 - ویژگیهای جامعه آرمانی
جامعه آرمانی ومحیطی که جز حسن وزیبایی وخیر ونیکی وعدالت در آن وجود نداشته وعاری از ظلم وجهل وزشتی وتبعیض وشر باشد، مقصدی است که نه تنها مکاتب وانبیاء الهی درپی ایجاد آن بوده اند وبه کار بستن دستورها وفرمان های الهی را متضمّن وصول به آن دانسته اند، بلکه بسیاری از مصلحان وحکما ودانشمندان نیز به تبیین ویژگیهای آن پرداخته اند. به عبارت دیگر، تجلّی جامعه ای درخور حیات انسان ودور از بدیها وظلمها وهر آنچه به حیات پاک انسان لطمه می زند همواره در قالب اندیشه هایی با نامهای مختلف ازجمله مدینه فاضله، ناکجاآباد، اتوپیا، و... موردتوجّه بوده است. افلاطون از نخستین کسانی است که نظریّه مدینه فاضله را مطرح کرده وبرای آن ویژگیهایی برشمرده است.35
فارابی نیز مختصّات مدینه فاضله موردنظر خویش را در سیاسه المدنیّه مطرح کرده است.36
سنت آگوستین نیز از کسانی است که ویژگیهای شهر مطلوب وآرمانی خویش را با نام شهر خدا مطرح نموده است.37
وتوماس مور از مشاهیر دوره رنسانس انگلستان نام یوتوپی (aipotu) را بر مدینه فاضله وآرمانی خویش نهاده است. 38
اصولا بسیاری معتقدند که محیط وفضای زندگی (وحتّی کالبد آن) تجلّی آرمانها وخواستهای درونی انسان است، واو همواره درپی ایجاد محیط آرمانی خویش است واینها که ذکر شد تنها آثار مکتوب معروفی است که به ایجاد مدینه ای فاضله اشاره دارد. حتّی در قرون اخیر وپس از ظهور انقلاب صنعتی ومشکلاتی که در شهرهای صنعتی بروز نمود نیز، بسیاری افراد از جمله آون، ماتا، گارنیه، هاوارد، لوکوربوزیه، فوریه، ریچاردسن، کابه وپرودن به ارائه ایده هایی پرداختند،39 تا از مشکلات شهرها بکاهند ودر واقع به ایجاد جامعه آرمانی خویش مبادرت ورزیدند، که البتّه برعکس تمدّنهای کهن که معانی معنوی وروحانی وجه اصلی ایده هایشان بود، اینها تنها به فکر جنبه های مادّی حیات بودند.
بر تارک فهرست تبیین کنندگان ویژگیهای جامعه آرمانی وهادیان انسان به سمت چنین جامعه ای، نام پیامبران الهی می درخشد که هدف اصلی بعثتشان هدایت انسانها به سوی جامعه ای آرمانی ودور از ظلم وبری از حکمرانی نفس بوده است.
ویژگیهای جامعه آرمانی با روشهای گوناگون قابل تبیین است. یکی از روشها آن است که به ویژگیهای اشاره شده در متون ونصوصی همچون قرآن کریم وروایات معصومین (علیهم السلام) برای جامعه مطلوب وآرمانی اشاره شود. روش دیگر آن است که مختصّاتی که برای جامعه پس از ظهور مورد اشاره قرار گرفته شناسایی شود. وبالاخره این که به اصول مورد قبول وتوجّه جامعه بشری استناد شود. به نظر می رسد که در روند هریک از این روشها، جدا از چگونگی طیّ مسیر در فهرست کردن ویژگیها، اختلاف چندانی وجود نداشته باشد. تنها تعاریف هریک از ویژگیهاست که بنا به ایدئولوژی وفرهنگ هر تمدّن ممکن است تفاوتها واختلافاتی با یکدیگر داشته باشند که همین موضوع می تواند زمینه مناسبی برای گفتگوی تمدّنها باشد. سخنان امام صادق (علیه السلام) در اصول کافی ویژگیهای جامعه پس از ظهور حضرت مهدی (عجل الله فرجه) را این گونه نشان می دهد: «ظهور حقّ وعدالت در بلاد، وحدت کلمه، الفت بین دلهای پراکنده، عدم نافرمانی خدا، اجرای حدود الهی، وظهور حق»40.
بعلاوه، امام صادق (علیه السلام) در دعای خود (دعای عهد) از خداوند تبارک وتعالی مسئلت می کند که در آن زمان به ظهور مهدی شهرها را آباد فرموده وبندگانش را حیات بخشد.41
امیر المؤمنین (علیه السلام) می فرماید «یعطف الهوی علی الهدی، اذا عطفو الهدی، ویعطف الرأی علی القرآن اذا عطفو القرآن علی الرأی»: [حضرت امام زمان (عجل الله فرجه)] هواهای نفسانی را به متابعت هدایت الهی باز می گرداند، در روزگاری که هدایت الهی را به متابعت هواهای نفسانی درآورده باشند. آراء واندیشه را تابع قرآن گرداند در روزگاری که قرآن را تابع آراء واندیشه های خود ساخته باشند.42
همه این موضوعات بویژه موضوعاتی همچون برپایی عدالت، ایجاد امنیّت، اهتمام در عمران وآبادی زمین، وحدت کلمه، صلح ودوستی وارتباط منطقی با طبیعت موضوعات موردعلاقه وتوجّه جوامع وملل مختلف است که بعنوان مختصّات جامعه پس از ظهور نیز معرّفی شده ومی تواند زمینه های مناسبی برای گفتگو باشد. درواقع بحث بین تمدّنها حول محورهای مشخّص مبیّن این واقعیّت است که همه راهها به یک حقیقت ختم می شود، حقیقتی که جهان بشری در جستجوی آن است. به عبارت دیگر، اگر راهها واقعا راه باشد نه چاه، وازطرف دیگر مشعل عقل ووجدان در آن راهها نصب شده باشد، سرانجام به حقیقت یا حقایقی می رسند که مشترکات آنها است.43
به هرروی بدون ورود به مبانی وجزئیّات این اجتماعات فاضله وآرمانی، به برخی ویژگیهایی که تفکّر اسلامی برای جامعه آرمانی اسلام (بویژه پس از ظهور منجی ومهدی موعود (عجل الله فرجه)) مطرح می نماید، بعنوان زمینه ها وموضوعات وبستری برای گفتگوی تمدّنها اشاره می شود.
عدالت: عدالت موضوعی است که همواره موردنظر وآرمان همه جوامع وانسانها بوده وهمگی مکاتب به نحوی از آن سخن گفته اند. فی المثل ارسطو معتقد است که عدالت یکی از پیامدهای پیشرفت صنعتی ومادّی باخترزمین، احساس حقارتی است که در جوامع خاوری وازجمله جوامع اسلامی بروز کرده است. این احساس بیشتر در کسانی رشد می کند که معیارهایی مادّی را معیار اصلی سنجش وارزیابی توسعه وپیشرفت می پندارند واز معیارها وجنبه های معنوی غفلت می ورزند.
یکی از مهمترین بحرانهایی که انسان امروز با آن روبروست بحران هویّت وغفلت از بعد معنوی حیات انسانی است. با هدایت جامعه به سوی احیای معنویّت می توان بر بحران هویّت موجود تا اندازه زیادی چیره شد.
ودادگری به یک اعتبار وبه معنی اعم شامل کلّ فضایل است.44
مروری اجمالی بر تعالیم اسلامی نیز بیانگر وسعت وگستردگی مفهوم عدالت است.45
گذشته از آن، چون پدیده ها را از راه شناخت اضدادشان نیز می توان شناخت توجّه به ویژگیهای ظلم، بعنوان مفهوم ضدّعدل، می تواند به شناخت بهتر عدل کمک کند. از جمله در قرآن کریم مفاهیم واعمالی چون «اعراض از آیات خدا، بی تقوایی، تبدیل حکم خدا، خوردن اموال به ناحق، سعی در خرابی مسجد، شرک، ناسپاسی، غفلت، فراموش کردن تذکّرات خدا، کفر بعد از ایمان، مترف بودن، کفر به آیات الهی، دروغ پنداشتن آیات خدا وبسیاری اعمال نکوهیده ومذموم دیگر» بعنوان ظلم وبه عبارت دیگر ضدّعدل قلمداد شده است. وامّا در مورد جامعه انسانی پس از ظهور امام مهدی (عجل الله فرجه)، همواره عدل بعنوان یکی از ویژگیهای بارز آن ذکر شده است. روزی که مهدی موعود، امام قائم، قیام کند، به عدالت حکومت کند ودر دوران حکومت او، در روی زمین از جور وستم اثری یافت نشود، راهها امن گردد، زمین برکات خود را خارج سازد وهر حقّی به صاحبش برمی گردد ودر روی زمین پیرو هیچ دین نمی ماند مگر اینکه اسلام می آورند وبه ایمان اعتراف می نمایند.46
امنیت: آیات متعدّد از قرآن کریم به مسأله امنیّت می پردازد.47 این نیز موضوع بسیار مهمّی برای مطرح شدن در گفتگوی تمدّنهاست. یکی از مهمترین بحرانهای عصر حاضر بین ملل وحتّی برای افراد نبود امنیّت وایمنی است. باتوجّه به مطرح شدن بحث «گفتگوی تمدّنها» وپذیرش آن ازسوی جامعه جهانی، اهمیّت امنیّت وتوجّه ونیاز بشریّت به آن نیز مشخّص خواهد شد. امنیّت موضوعی است که وجود انواع آن همواره موردتوجّه تعالیم اسلامی بوده است که از ذکر جزئیّات آنها اجتناب ومطالعه درباره آن به منابع ذیربط ارجاع می گردد.48
صلح ودوستی: برخلاف نظراتی که گاهی درمورد جنگ گرایی اسلام ومسلمانان بیان می شود، اسلام دین صلح ودوستی است وتا حدّامکان بر ثبات، صلح واجتناب از جنگ پافشاری می کند. این نکته نیز قابل ذکر است که گرچه همه تمدّنها وفرهنگها وملل از صلح می گویند وآنرا محترم وعزیز می شمارند وتوصیه هایی درجهت حفظ وتحکیم آن دارند، لکن این تنها اسلام است که چهار ماه حرام دارد که در آنها (یعنی در ثلث هرسال) هرگونه آغاز جنگ را، حرام وتنها دفاع را مجاز می شمارد. مضافا اینکه ریشه جنگها وخصومتها را یا در ظلم وتبعیض می توان جستجو کرد یا در ظلم ستیزی که در این حالت نام دفاع وجهاد بر آن می نهیم وطبیعی است که وقتی جامعه جهانی به عدالت رسیده وبری از ظلم باشد موردی برای ستیز نخواهد بود.
برابری انسانها: اصولا تفکّر وتعالیم اسلامی نافی همّ فخرفروشیها، قومگراییها ونژادپرستیهاست که اوج این تفکّر را در آیه شریفه «یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر وانثی وجعلناکم شعوبا وقبائل لتعارفوا ان اکرمکم عند اللّه اتقیکم ان اللّه علیم خبیر: ای مردم ما همه شما را نخست از مرد وزنی آفریدیم وآنگاه شعبه های بسیار وفرق مختلف گردانیدیم تا یکدیگر را بشناسید بدستی که بزرگوارترین شما نزد خدا باتقواترین مردمانند وخدا کاملا آگاه است»49 می توان ملاحظه کرد. بعلاوه تعالیم معصومین (علیهم السلام) نیز مشحون از تذکّرات مربوط به برابری انسانهاست، از جمله در نامه امام علی (علیه السلام) به مالک اشتر در مورد مردم آمده است که: «[مردم] یا با تو برادر دینیند یا در آفرینش مانند تو هستند»50.
نگاهی به تاریج اسلام وائمه (علیهم السلام) مبیّن این نکته است. «روزی [امام علی] با جماعتی از یکی از کوچه های کوفه می گذشت، دختری دید که دست پیرمردی نابینا را گرفته گدایی می کند، فریاد زد: این کیست؟ گفتند: مردی مسیحی است. گفت: تا جوان بود وکارآمد، به او کار می دادید، اکنون فراموشش کرده اید، از بیت المال به او ماهیانه بدهید»51.
حفاظت محیط زیست وآبادی زمین: طبیعت بعنوان تجلّیگاه آیات علم وحکمت وقدرت الهی، بستر حیات انسان است. بر طبیعت قوانینی حاکم است که خدشه به آنها، سبب آسیب رسیدن به حیات سالم انسان می گردد. خوشبختانه لزوم هماهنگی با عالم وجود وبهره گیری از اصول وقوانین حاکم بر آن برای فعّالیتهای انسانی به انسان معاصر ثابت شده است. باعنایت به نظرات اسلام در مورد طبیعت، وباتوجّه به شوق وافر جهانیان در حفظ وحراست از محیط زیست می توان از این موضوع نیز بعنوان بستری برای گفتگو استفاده کرد،52 ضمن آنکه برای بسیاری نظرات وآراء ظاهرا نو ظهور از جمله «شهر سالم» یا «توسعه پایدار» با تتبّع در متون اسلامی می توان تعابیر ومفاهیمی بسیار غنی تر وکاملتر استخراج وبه جهانیان عرضه نمود.53 توجّه به طبیعت در واقع به مواردی چند معطوف می گردد که اهّم عناوین آنها عبارت از: توجّه به طبیعت وعناصر طبیعی به مثابه آیات الهی، بعنوان زمینه ساز تفکّر وتذکّر، وبعنوان دوری گزینی موقّت از حیات مادّی وماشینی می باشد. آباد کردن زمین که یکی از وظایف انسان در زمین است (هو انشأکم من الارض واستعمرکم فیها)54 مورد توجّه ائمه (علیهم السلام) نیز بوده است؛ امیر المؤمنین (علیه السلام) در نامه خویش به مالک اشتر، یکی از وظایف او (والی) را به صلاح آوردن اهل آن سرزمین وآباد کردن شهرهای آن بیان می فرماید.55 شهید مطهّری آباد کردن تمام زمین را به گونه ای که نقطه آباد ناشده باقی نماند، همراه با سازگاری انسان وطبیعت را دو مورد مهم از مشخصّات ظهور مهدی (عجل الله فرجه) می شمارد56 که این مورد اخیر یعنی «سازگاری انسان وطبیعت» موضوع بسیار مهمّی است که بی توجّهی به آن پس از انقلاب صنعتی حیات بشر را تهدید می کند وامروز همه ملّتها ومتفکّران ودانشمندان آنها درپی اصلاح اشتباهات گذشته وحفاظت از طبیعت ودرواقع ایجاد سازگاری بین انسان وطبیعت هستند.
6 - ویژگیهای منجی ورهبر جامعه آرمانی
همه ادیان به علّت داشتن جنبه الهی وماوراء طبیعی، هریک بنا به مبانی خویش به ارتباط منجی ورهبر جامعه آرمانی وماوراز الطّبیعه وخالق اعتقاد دارند. ادیان ومکاتب غیر الهی وحتّی ضدّدین نیز گرچه صراحتا وجود یا اعتقاد به منجی را نفی می کنند لکن به جامعه آرمانی معتقدند وبرای دستیابی به آن برنامه هایی ارائه نموده وویژگیهایی برای آن برمی شمارند.
برخی کسان57 ضمن بیان وپذیرش اینکه ایمان داشتن به یک ناجی موضوعی است که انسانها همواره با هزاران نام درپی آن بوده اند، می خواهند عدم وصول به آن را تاکنون دلیلی بر فقدان آن قلمداد کنند درحالی که همین پذیرش جهانی در همه ادوار وبا هزاران نام دلیلی متقن بر وجود حقیقتی واحد است که بسیاری موضوعات وپدیده ها می تواند بعنوان پرده ای بر وضوح آن عمل کند ودر نتیجه جوامع مختلف نامها وویژگیهای متفاوتی برای آن قائل باشند.58
اعتقاد به وجود یک منجی ومصلح که پس از رواج ظلم وفساد وتباهی وگمراهی در جهان، ظهور وجهان را از این بلیّات ومصیبتها وشداید پاک وآنرا مناسب حیات سعادتمندانه وعادلانه وپاک انسان خواهد کرد منحصر به شیعیان نیست وچنانچه گذشت همه مسلمانان وپیروان ادیان الهی (یهودیان ومسیحیان و...) واقوام مختلف (هندوها، مغولها و...) وحتّی سرخپوستان آمریکایی به نوعی آنرا بیان می دارند.59
نکته ممیزّه تفکّر شیعی از دیگر ملل وادیان در این است که این تفکّر، منجی موردنظر وباور خویش را زنده ودر میان جامعه بشری می داند که فقط چشمها قادر به شناسایی او نیستند.
به هرحال موضوع ویژگیهای رهبری جامعه ایدآل می تواند بعنوان یکی از موضوعات مورد گفتگو مطرح شود.
ویژگیهای منجی ورهبر جامعه آرمانی را می توان در میان صفات واهداف وآرمانهای جامعه ایدآل انسانی جستجو نمود، ویژگیهایی پس از انقلاب صنعتی وتوسعه فنّی ومادّی غرب که با رشد تفکّرات سکولاریستی همراه بود، این توهّم برای بسیاری از ملّتهای اسلامی وسران ونخبگان آنها به وجود آمد که عامل توسعه مادّی غرب، گسترش تفکّر غیر دینی وعامل عقب ماندگی مسلمانان، پیروی آنان از سنّتها بوده است.
از مطالعه تاریخ چنین برمی آید که از یک سو مسلمانان چنان که باید به مغز ومفهوم اسلام وتعالیم اسلامی توجّه نکرده وبیشتر به ظواهر پرداخته اند، از سوی دیگر اسلام به معنای یک روش زیست که باید بر همه جنبه های زندگی وفعّالیتهای مسلمانان حاکم باشد جای خود را به برخی مسائل فردی وشخصی داده است.
همچون عدالت، شجاعت، تقوی، خداترسی، کار کردن برای خدا، بری بودن از هوی وهوس و... برای رهبر الهی قابل تصوّر ومعرّفی است. یکی دیگر از منابع اصلی شناسایی ویژگیهای رهبر جامعه آرمانی را می توان ویژگیهایی دانست که تعالیم الهی اسلام برای شخص نبیّ اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلّم) ودیگر انبیاء الهی معرّفی می فرماید، صفاتی همچون تقوی، خوشخویی، عدالت، استقامت، رحمت ومهربانی، چشم پوشی وعفو. البتّه باید توجّه داشت که در مقوله گفتگوی تمدّنها وگفتگو پیرامون ویژگیهای طرفدار وخواهان بیشتر داشته باشد که این ناشی از وضع موجود یا مسائل مبتلا به جوامع است. البتّه دیگر ویژگیها را نیز می توان بدون آنکه انکار شود برای مراحل وزمانهای مناسب حفظ نمود. 60
7 - نتیجه گیری
گرچه بسیاری از موضوعات مربوط به جامعه آرمانی ورهبر آرمانی ورفتارهای جامعه بشری در طیّ مرحله انتظار ظهور منجی ووصول به اهداف موردنظر می تواند زمینه های مناسبی برای گفتگوی بین تمدنها باشد، لکن مختصّات بارز این انتظار در فرهنگ شیعه به همراه ویژگیهای تعریف شده ای که در مورد منجی به صورت مدوّن موجود است، پایه گذار فرهنگ وتفکّی بوده است که طیّ قرون متمادی بعنوان یک زیربنای فکری همه فعّالیتهای شیعیان را جهت داده است. در واقع «ولایت» و«امامت» و«انتظار» بعنوان اصلی از اصول دین که در امتداد نبوّت وتوحید مطرح می شود فعّالیتهای فکری وفلسفی وسیاسی وهنری وعلمی واجتماعی شیعیان را هدایت نموده است. برای نمونه در مورد تأثیر این تفکّر بر اصول هنر اسلامی، بورکهارت می نویسد: «شایسته است که چند کلمه ای را به روشن ساختن ماهیّت تشیّع اختصاص دهیم. آنچه که تشیّع را به ویژه از اهل سنّت وجماعت متمایز می سازد نظریّه امامت است که طبق آن قدرت وحجیّت معنوی که پیغمبر به پسرعم وداماد خود علی (علیه السلام) افاضه کرده است در ائمه اطهار که از اهل بیت هستند، حفظ وابقا شده است. آخرین امام شیعه-که طبق نظر شیعه اثناعشری دوازدهمین آنهاست- نمرده است، بلکه از انظار جانیان پنهان مانده است ودرعین حال با پیروان وفادار خویش ارتباط معنوی دارد. این نظریّه تعبیر دینی یک حقیقت باطنی است: در هر جهان سنّتی، در هر لحظه از تاریخ آن قطبی که به منزله قلب عالم است وبه واسطه او برکت آسمان بر زمین نازل می شود، حکومت می کند. این قطب بیش از هر چیز مبیّن یک حقیقت معنوی وتمثیل نظام وجود است. وجود او همان حضور الهی در مرکز عالم - ویا در مرکز عالمی خاص ویا در مرکز نفس انسانی، به مقتضای مراتب مختلف است-ولی معمولا مظهر ومثل حقیقی آن شخص ولی یا اولیا هستند که مقام معنوی آنها در سلسله مراتب مختلف هستی به منزله قطب عالم است. از این چند نکته روشن است که تشیّع متضمّن حقیقتی بسیار دقیق ولطیف است وبیان آن به عباراتی که معمولا قابل قبول همه باشد، به غایت دشوار است»61.
واین در واقع در همان جهتی است که هانری کربن برای تأثیر تفکّر شیعی بر فلسفه اسلامی مطرح می نماید.62
این آرمان بزرگ در زمینه اجتماعی نیز بعنوان پایه ورکن فلسفه اجتماعی مطرح است. آرمان قیام وانقلاب مهدی (عجل الله فرجه) یک فلسفه بزرگ اجتماعی اسلامی است. این آرمان بزرگ گذشته از این که الهامبخش ایده وراهگشا به سوی آینده است، آیینه بسیار مناسبی است برای شناخت آرمانهای اسلامی. این نوید، ارکان وعناصر مختلفی دارد که برخی فلسفی وجهانی وجزیی از جهانبینی اسلامی است، برخی فرهنگی وتربیتی است، برخی اجتماعی است، برخی انسانی، یا انسانی- طبیعی است.63
وهمین باعث می شود که معتقدان به این امر هیچگاه امید خود را از دست ندهند. «مردم مؤمن به عنایات الهی، هرگز ودر هیچ شرایطی امید خود را از دست نمی دهند وتسلیم یأس وناامیدی وبیهوده گرایی نمی گردند»64.
نکته بسیار مهم که شاید فرصت به دست آمده در مقوله گفتگوی تمدّنها بتواند تاحدّی بر آن اثر بگذارد وآنرا اصلاح کند، غربتی است که تفکّر شیعه وبویژه امام منتظر (عجل الله فرجه) به آن مبتلا می باشند. این غربت موضوعی است که توجّه جدّی می طلبد. هانری کربن می گوید: «زمانی که در اروپا بودم، در ژنو کنفرانسی در موضوع [امام منتظر] طبق عقیده شیعه دادم واین مطلب برای دانشمندان اروپایی که حضور داشتند کاملا تازگی داشت»65.
پى نوشت ها:
ــــــــــــــــــــــ
(1). قرآن کریم، سوره آل عمران، آیه 64.
(2). مثلا رجوع کنید به نقی زاده، محمّد «الهام از مناسک حج در گفتگوی تمدّنها»، روزنامه اطّلاعات، شماره های 21697، 21698 و21702 و21703 به ترتیب مورّخ 24 و25 و30 و31 مرداد 1378 (ص 6).
(3). در مورد گفتگوهای دوطرفه وبرخی ویژگیهای آنها رجوع کنید به نقی زاده، محمّد، «چهره وکالبد شهر، ابزار گفتگوی تمدّنها»، مجلّه کیهان فرهنگی، سال شانزدهم شماره 153، تیر 1378 (ص 32-25) ونقی زاده، محمّد فرهنگ وشهر: بستر گفتگوی تمدّنها، همایش بین المللی رویکرد فرهنگی به جغرافیا، مشهد 1379.
(4). داوری اردکانی، رضا، «اسلام وعلم دوستی»، نامه فرهنگستان علوم، شماره 12-13، تهران، فرهنگستان علوم ایران، 1378، ص 12.
(5). در مورد سایر ویژگیهای مرتبط با گفتگوی تمدّنها رجوع کنید به نقی زاده پیشین (2)، ونقی زاده، محمّد «فرهنگ وشهر: بستر گفتگوی تمدّنها»، همایش بین المللی رویکرد فرهنگی به جغرافیا، مشهد، 1379.
(6). رجوع کنید به نقی زاده، پیشین (2) بحث ریشه های گفتگوی تمدّنها در تعالیم اسلامی. تعالیم قرآنی نیز به پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلّم) دستور می دهد به غیرمسلمین موضوعاتی را متذکّر گردد واز طرف دیگر مسلمین همواره به تماس با سیر ملل در جهت هدایت وارشاد آنها وهمچنین اخذ علوم ودانشها ترغیب شده اند.
(7). دوانی، علی، دانشمندان عامّه ومهدی موعود، دار الکتب الاسلامیّه، تهران، 1353.
(8). همان، ص 15-14.
(9). صحیح بخاری 4/143 وصحیح مسلم 1/154 به نقل از بهشتی، سیداحمد، «اوصاف ومناقب مهدی موعود عج در منبع اهل سنّت»، اطلاعات، 21817، 20 دیماه 1378، ص 6.
(10). سنن ابی داود 2/207 ومستدرک حاکم نیشابوری 4/557 ومصابیح بغوی 2/192 به نقل از بهشتی، سید احمد «اوصاف ومناقب مهدی موعود (عجل الله فرجه) در منبع اهل سنّت» اطلاعات، 21818، 21 دیماه 1378، ص 6.
(11). سنن ابن ماجه قزوینی 2/269 ومسند احمد 1/84 وحلیه الاولیاء 3، 127 به نقل از همان.
(12). مطهّری، [شهید] مرتضی، قیام وانقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، صدرا، قم، 1398، ص 5.
(13). رجوع کنید به دوانی، 1353، پیشین (7) وسعید، حسن، خدا ومهدی (عجل الله فرجه)، کتابخانه مدرسه چهلستون مسجد جامع تهران، 1353.
(14). همان.
(15). از جمله آیه 17 سوره حدید که حیات زمین پس از مرگش به دوره ظهور استناد شده است. همچنین آیات 54 سوره مائده، 105 سوره انبیاء وآیه 5 سوره قصص، و.... در تفسیر آیه 114 سوره بقره، یکی از وجوهی که برای «لهم فی الدنیا خزی» بیان می شود عبارت از این است که هنگام قیام مهدی وفتح قسطنطنیّه آنها به دست او کشته می شوند (طبرسی، ابو علی الفضل بن الحسن (ترجمه محمّد مفتّح)، تفسیر شریف مجمع البیان (ج 2)، فراهانی، تهران، 1350، ص 4) همچنین رجوع کنید به مجلسی، محمّدباقر (ترجمه محمّدولی ارومیه ای)، مهدی موعود (2 جلد) ترجمه جلد 13 بحار الانوار، انتشارات مسجد مقدّس جمکران، قم، 1376 وسعید، 1353، پیشین (13).
(16). حکیمی، محمّدرضا، بعثت، غدیر، عاشورا، مهدی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، 1368.
(17). دوانی، پیشین (7)، ص 29.
(18). در مورد هویّت در مقولات مختلف رجوع کنید به: نقی زاده، محمّد، «هویّت: تجلّی فرهنگ در محیط»، فصلنامه آبادی، شماره 34، بهار 1378.
نقی زاده، محمد، «رابطه هویّت سنّت معماری ایرانی با مدرنیسم ونوگرایی»، هنرهای زیبا (مجلّه دانشکده هنرهای زیبا، دانشگاه تهران)، شماره 7، بهار 1379، (ص 46-36).
(19). برخی از این معیارها عبارت است از، تمسّک به ریسمان الهی (واعتصموا بحبل اللّه جمیعا ولا تفرّقوا، آل عمران: 103)، همکاری بر مبنای تقوی (... وتعاونوا علی البرّ والتّقوی ولا تعاونوا علی الاثم والعدوان...، مائده: 2)، عبادت خدا (ان هذه امّتکم امّه واحده وانا ربّکم فاعبدون، انبیا: 92)، امر به معروف ونهی از منکر (ولتکن منکم امّه یدعون الی الخیر ویأمرون بالمعروف وینهون عن المنکر، آل عمران، 105-104)، سیر در صراط مستقیم الهی (وان هذا صراطی مستقیما فالتّبعوه، انعام: 153)، وبرادری (انّما المؤمنون اخوه فاصلحوا بین اخویکم واتّقوا اللّه لعلّکم ترحمون، انبیا، 92).
(20). برای مطالعه در زمینه منابع نظرات مذاهب مختلف در مورد مهدی (عجل الله فرجه) رجوع کنید به دوانی، پیشین (7)، سعید پیشین (13)، مجلسی پیشین (15).
(21). «ولا تکنوا کالّذین نسوا اللّه فانسهم اولئک هم الفاسقون: وشما مؤمنان مانند آنان نباشید که بکلّی خدا را فراموش کردند خدا هم نفوس آنان را از یادشان برد آنان به حقیقت بدکاران عالمند». (حشر، 19)
(22). مطهّری، [شهید] مرتضی، احیاء تفکّر اسلامی، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1361 واقبال لاهوری، محمّد (ترجمه احمد آرام) احیاء تفکّر دینی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران ونقی زاده، محمدّ، «نقش فرهنگ اسلامی در احیاء جامعه اسلامی ورسالت دانشگاه در احیاء فرهنگ اسلامی»، مجموعه مقالات سمینار دانشگاه، جامعه وفرهنگ اسلامی جلد دوم، وزارت فرهنگ وآموزش عالی، تهران، 1379.
(23). شریعتی، علی، مجموعه آثار 35.
(24). مطهّری، 1398، پیشین (12)، ص 61-58.
(25). مکارم شیرازی، ناصر، «مهدی، انقلابی بزرگ»، به نقل از اطّلاعات، 21779، اوّل آذر 1378.
(26). همان.
(27). صادقی، محمّد، بشارات عهدین، دار الکتب اسلامی، تهران، 1362، ص 238-237.
(28). مکارم شیرازی، پیشین (25).
(29). صادقی، 1362، پیشین (27)، ص 246.
(30). کتاب دداتک به نقل از مکارم شیرازی، پیشین (25).
(31). مکارم شیرازی، همان.
(32). برنارد باربر جامعه شناس آمریکایی در کتاب نهضت منجیگری به نقل از مکارم شیرازی، همان.
(33). مکارم شیرازی، همان، همچنین رجوع کنید به صادقی، 1362، پیشین (27).
(34). کربن، هانری (ترجمه جواد طباطبایی)، تاریخ فلسفه اسلامی، کویر، تهران، 1373، ص 108-107.
(35). افلاطون (ترجمه کاویانی، رضا ولطفی، محمّد حسن)، جمهوری افلاطون، ابن سینا، تهران، 1353.
(36). فارابی، ابونصر (ترجمه ملکشاهی، حسن)، السیاسه المدنیّه، سروش، تهران، 1376.
(37). مجتهدی، کریم، فلسفه در قرون وسطی.
(38). مور، تامس (ترجمه آشوری، داریوش وافشار نادری، نادر)، آرمانشهر (یوتوپیا)، خوارزمی، تهران، 1373.
(39). برای نمونه رجوع کنید به گیدیون، زیگفرید، فضا، زمان ومعماری، انتشارات علمی وفرهنگی، تهران، 1365 وشوای، فرانسواز (ترجمه حبیبی، سیّد محسن)، شهرسازی، تخیّلات وواقعیّات، دانشگاه تهران، تهران، 1375.
(40). کلینی الرّازی، ابی جعفر محمّد بن اسحق (ترجمه سیّد جواد مصطفوی)، اصول کافی (جلد 2)، انتشارات مسجد چهارده معصوم ع، تهران، بی تا، ص 130. کلام امام (علیه السلام) در پاسخ کسی کی می پندارد از اصحاب امام بودن بر صحابه حضرت قائم (عجل الله فرجه) بودن ارجح است چنین است: «سبحان الله شما دوست ندارید که خدای تبارک وتعالی حقّ وعدالت را در بلاد ظاهر کند؟ ووحدت کلمه پدید آورد؟ ومیان دلهای پراکنده الفت دهد؟ ومردم خدا در روی زمینش نافرمانی نکنند؟ وحدود خدا در میان خلقش اجرا شود وخدا حق را به اهلش برگرداند تا حق آشکار شود واز ترس هیچیک از مردم پوشیده نگردد. (همان).
(41). «واعمر اللهم به بلادک واحی به عبادک»، قمی، عبّاس (گردآورنده)، مفاتیح الجنان، دعای عهد، انتشارات رشیدی-گلی، تهران، بیتا، ص 1077.
(42). [امام] علّی ابن ابیطالب (ترجمه وشرح فیض الاسلام، سیّد علی نقی)، نهج البلاغه (مجموعه خطبه ها، نامه ها وسخنان کوتاه) زرین، تهران، 1351، خطبه 138، ص 315-314.
(43). جعفری، [علاّمه] محمّد نقی، ترجمه وتفسیر نهج البلاغه (ج 24)، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران 1376، ص 64.
(44). فروغی، محمّدعلی، سیر حکمت در اروپا، زوّار، بهران، 1372، ص 91.
(45). ازجمله رجوع کنید به قرآن کریم سوره نساء: 58 و135، مائده: 8، نحل: 76 و90، وبسیاری آیات دیگر.
«تحقّق یافتن عدالت جهانی به مفهوم دسترسی هر پدیده زنده ای به حقّ خویشتن، بزرگترین فلسفه ظهور امام عصر است وجالب این است که بزرگترین فلسفه ظهور در میان صدها روایت نبوی واحادیث پیشوایان معصوم برقراری عدل وگسترش آن توصیف شده است» (علاّمه طباطبایی در مصاحبه با هانری کربن، به نقل از عقیقی بخشایشی، شعبان ماه نوید، در بقیّه الله (مجموعه مقالات)، آفاق، تهران، 1403، ص 189).
(46). ارشاد، مرحوم مفید، ص 4-343، بحار الانوار، ج 52، ص 338، به نقل از الهامی، داود، نوید بهروزی، در بقیّه الله، (مجموعه مقالات)، آفاق، تهران، 1403.
(47). «واذ جعلنا البیت مثابه للنّاس وامنا... بیادآر هنگامی که ما خانه کعبه را مقام امن ومرجع امر دین خلق مقرّر داشتیم....» همچنین رجوع کنید به سوره های قصص (57)، عنکبوت (67)، قریش (4)، وابراهیم (6-35).
(48). افزون بر مباحث امنیّت در طباطبایی، [علاّمه] سیّد محمّدحسین (ترجمه سیّدمحمّدباقر موسوی همدانی، تفسیر المیزان (جلد 17)، محمّدی، تهران، 1363، ذیل آیات 16-1 سوره توبه وطباطبایی، [علاّمه] سیّد محمّد حسین (ترجمه سیّد محمّد باقر موسوی همدانی)، تفسیر المیزان (جلد 29)، محمّدی، تهران، 1356، ذیل آیات 57-47 سوره نور وسایر تفاسیر. در مورد اهمیّت امنیّت در محیط زندگی رجوع کنید به نقی زاده، محمّد، «صفات شهر اسلامی در متون اسلامی»، هنرهای زیبا (مجلّه دانشکده هنرهای زیبا، دانشگاه تهران)، شماره 4 و5، زمستان وبهار 78-1377.
(49). قرآن کریم، سوره حجرات، آیه 13.
(50). نهج البلاغه، پیشین (44)، ص 5-994، نامه 35. همچنین آیه 10 سوره حجرات به برادری مؤمنین اشاره می نماید.
(51). حکیمی، محمّدرضا، بعثت، غدیر، عاشورا، مهدی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، 1368، ص 72.
(52). نقی زاده، محمّد، «نقش معنوی طبیعت در ظهور محیط زندگی اسلامی»، مجموعه مقالات اوّلین همایش اسلام ومحیط زیست، (16-15 آذر 1378، دانشگاه تربیت مدرّس)، سازمان حفاظت محیط زیست، تهران، 1378.
(53). امین زاده، بهناز ومحمّد نقی زاده، «ریشه های توسعه پایدار در جهانبینی اسلامی»، مجله اطّلاعات سیاسی- اقتصادی، شماره 146-145، مهر وآبان 1378 (ص 162-170) ونقی زاده، محمّد، «توسعه پایدار، شهر سالم وفرهنگ ایرانی»، مجلّه مسکن وانقلاب، شماره 91، پاییز 1379.
(54). قرآن کریم، سوره هود، آیه 61.
(55). نهج البلاغه، پیشین (44).
(56). مطهّری، 1398، پیشین (12)، ص 61-60.
(57). مانند مورتی، کریشنا (ترجمه مرسده لسانی) «رهایی از دانستگی»، به نقل از جعفری، 1376، پیشین (45).
(58). برای توضیح بیشتر رجوع کنید به جعفری، 1376، همان.
(59). گلدزبهر، هاکس به نقل از الهامی، 1403، پیشین (48).
(60). آنچه مسلّم است صفات انسان کامل را می توان بعنوان ویژگیهای منجی ومصلح مطرح نمود. شاید بتوان بارزترین ویژگی او را (بنا به فرمایش امیر المؤمنین ع) برگرداندن مردم از پیروی هوی به سمت هدایت (راه انبیاء الهی) دانست. (رجوع کنید به جعفری، 1376، پیشین: 45).
(61). بورکهاردت، تیتوس (ترجمه غلامرضا اعوانی) «نظری به اصول وفلسفه هنر اسلامی»، در علی تاجدینی (گردآورنده)، مبانی هنر معنوی، دفتر مطالعات دینی هنر، تهران، 1372، ص 49.
(62). رجوع کنید به کربن، 1373، پیشین (34).
(63). مطهّری، 1398، پیشین (12)، ص 57.
(64). همان، ص 7.
(65). طباطبایی، [علاّمه] سیّد محمّد حسین، شیعه (مجموعه مذاکرات با پروفسور هانری کربن)، انتشارات هجرت، قم.