(۳۶۳) بازشناسی مصادر کتاب الغیبه طوسی
بازشناسی مصادر کتاب الغیبه طوسی
نویسنده: حجت الاسلام والمسلمین محمد مسعودی(1)
مجله انتظار موعود - بهار 1388 - شماره 28
چکیده:
کتاب غیبت شیخ طوسی، از تراث گرانسنگ امامی هاست که از مصادری قویم ووزین اخذ شده است. ما امروز میراث دار این گنجینه بی بدیل هستیم که به حق از شایسته ترین ذخایر حدیثی به شمار می رود. شیخ طوسی، در تدوین آن، از عمیق ترین منابع شیعی بهره جسته وشالوده آن را سامان داده است که بخشی از آن ها امروزه در دسترس ما هست ومتأسفانه بخشی موجود نیست.
در این نوشتار، در پی منبع یابی مصادر کتاب غیبت طوسی برآمده وسعی بر این است که ارتباط سازگار بین مصادر وکتاب غیبت ریشه یابی شود وچگونگی اخذ تبیین گردد.
مقدمه
از آن روی که آموزه مهدویت، از برجسته ترین اندیشه های اسلامی است که در نگرش ایجابی وسلبی تمام فرق اسلامی جای گرفته است؛ لذا در تاریخ اسلام، کنار کار ویژه های مباحث کلامی، مورد کنکاش جدی واقع شده وبحث های ریشه داری را همراه داشته است. پیشینة این بحث، به احادیث نبوی باز می گردد که عالم هستی را به ظهور منجی راستین وتشکیل جامعه ای نیک وعده داده است. از جانب دیگر، همواره در فراز ونشیب های قرون گذشته، عده ای در جست وجوی چنین مدینه فاضله ای به خطا رفته وبه نحله های فاسد گرویده وبه دام کج اندیشان وفرصت طلبان گرفتار آمده اند؛ همانند آنان که راه کیسانیه وناووسیه وواقفیه وغیره را رفته اند.
اندیشوران وپیشگامان امامیه وعلما ومتکلمان شیعه، برای ترسیم حقیقت مهدویت وتبیین مفهومی ومصداقی آن، از ژرفای ادله نقلی وعقلی الهام گرفته ونگرش صحیحی از آموزه مهدی گرایی در پیش روی رهپویان نهاده اند؛ همان گونه که محمد بن ابراهیم نعمانی وعبد الله بن جعفر حمیری وشیخ مفید وشیخ طوسی ودیگران، کتاب غیبت نوشته وبه پرسشِ جویندگان وشبهه شبهه افکنان، پاسخ داده اند.
کتاب غیبت شیخ طوسی، از کهن ترین وبرترین کتب حدیثی در موضوع خود است. شیخ، آن را حدود سال 447 ق یعنی حدوداً سیزده سال قبل از وفاتش به نگارش در آورد. او در دو جا بدین تاریخ اشاره دارد:
نخست، آن جا که در مدت عمر حضرت حجت (علیه السلام) بحث می کند ومی فرماید: «لانه علی قولکم له فی هذا الوقت الذی هو سنة سبع واربعین واربعمائة...»(2).
دومین بار در اشاره به مدفن نائب اول، عثمان بن سعید عمری می فرماید: «وهو الی یومنا هذا وذلک سنة سبع واربعین واربعمائة...»(3).
کتاب غیبت طوسی از با ارزش ترین منابع معرفتی مهدویت است. شیخ، به لحاظ دارا بودن منابع دست اول ومصادر متعدد واحاطه بر احادیث، توانست مجموعه گرانسنگی از ژرف ترین مسایل دربارة امامت حضرت حجة (علیه السلام) تدوین کند ودر گسستن التقاطات وشبهات، بنایی استوار ومتین سامان دهد.
این نوشتار، بر آن است که کتاب غیبت طوسی را از نگاه کتاب شناختی در معرض تحقیق بنهد ومصادرش را بازشناسی کند. ما به راستی نمی توانیم کلیه مصادر شیخ را در این مقاله بازیابی کنیم؛ زیرا بسیاری از آن ها در حوادث ایام، ناپدید یا نابود شده اند؛ همان گونه که در حادثه آتش زدن خانه شیخ، همة کتب خطی وبسیار نفیس او سوخت وبه دست ما نرسید. از جانب دیگر شیخ در ابتدای روایات، مصدر آن را بیان نکرده است؛ لذا ما باید در ابتدا قرینه یابی کنیم ودر نهایت، با همان قراین، احتمال اخذ را مسجل نماییم.
منبع شناسی از خواستگاه به سزایی برخوردار است ودر سده معاصر یکی از فروع کتاب شناسی مطرح شده است. ما از تاریخ شروع مصدر شناسی کتب اطلاعی نداریم؛ ولی امروزه برای تحکیم بنیان کتب، از آن استمداد می جویند وبا مقایسه کتب با مصادرشان، به اطلاعات نغزی می رسند.
مصدر در این نوشتار، یعنی کتبی که شیخ در تدوین کتب غیبت، از آن ها روایت اخذ کرده یا سبک تدوین آموخته است، هر چند که این، اصطلاح جدیدی را در منبع شناسی بنماید.
مصادر کتاب غیبت طوسی را در نگاه اول، می توان به دو گروه دسته بندی کرد: مصادری که امروزه آن ها را در دست داریم ومصادری که به ما نرسیده ودر دست محققان مهدویت نیست.
مصادر موجودِ کتاب غیبت
أ. کتاب کافی
کتاب کافی را محمد بن یعقوب کلینی طی بیست سال تدوین کرد. نجاشی در رجالش می فرماید:
محمد بن یعقوب بن اسحاق ابوجعفر الکلینی وکان خاله علّان الکلینی الرازی شیخ اصحابنا فی وقته بالری ووجههم وکان اوثق الناس فی الحدیث واثبتهم. صنف الکتاب الکبیر المعروف بالکلینی یسمی الکافی فی عشرین سنة...(4).
کلینی در تبیین ابواب کتابش رهیافت هایی نو به کار گرفت وتار وپود کافی را با سبک جدیدی آمیخت. کتاب وی، از همسانی وهمگرایی خاصی برخوردار بوده وچینش ابواب آن، تحسین برانگیز است. به حق کتاب کافی، از برجسته ترین ونغزترین ومنسجم ترین مصادر حدیثی به شمار می رود واولین کتاب از کتب اربعه حدیثی شیعه شمرده شده است.
شیخ طوسی، در سامان بخشی وگردآوری کتاب غیبت، بیشترین بهره را از کافی برد. وی در ابواب گوناگون، از کافی کمک گرفته وروایات مورد نظرش را از آن اخذ کرده است. او حدود پنجاه حدیث از کافی در کتاب غیبت نقل فرمود. این احادیث در هشت فصل کتاب پراکنده است که به معرفی آن ها می پردازیم:
1. در فصل «الکلام فی الواقفة»
در این فصل، شیخ طوسی از مرحوم کلینی، چهارده حدیث نقل می کند. در اولین ودومین آن ها سند را با نام کلینی یعنی محمد بن یعقوب آغاز می کند. در بقیة روایات سند را با نام کلینی شروع نکرده بلکه در ابتدای سند، ضمیر «عنه» واقع شده که با توجه به عنوان بعد از ضمیر که شیخ واستاد مرحوم کلینی است، علی القاعده ضمیر، به کلینی ارجاع داده خواهد شد.
تنها در یک مورد، ابتدای سند را با اسم اشاره «بهذا الاسناد» شروع می کند که بعد از اسم اشاره، عنوان «ابن مهران» واقع شده است. او «احمد بن مهران» است که از مشایخ مرحوم کلینی بود. نتیجه این که مشارٌالیه کلینی خواهد بود.
در عمده روایات کافی که شیخ در این فصل اخذ کرده است، کلینی به واسطه «احمد بن مهران» روایت نقل می کند. اولین روایت کلینی را شیخ از باب «ان الائمة (علیهم السلام) یعلمون متی یموتون وانهم لا یموتون الّا باختیار منهم» از جلد نخست کافی اخذ کرده وبقیه روایات این فصل را از باب «الاشارة والنص علی ابی الحسن الرضا (علیه السلام)» در همان جلد برگرفته است.
شیخ در چینش احادیث کتاب غیبت، ترتیب روایات کافی را رعایت نکرده وآن را به مقتضای جریان بحث کتاب وبا سلیقه ای نو مرتب کرده است.
ما ترتیب هر دو کتاب را در ادامه می آوریم:
کتاب غیبت | کتاب کافی | ||||
صفحه | شماره روایت | رقم روایت | صفحه | جلد | ملاحظات |
33 | اولین روایت اخذ شده از کافی | 2 | 259 | 1 | |
34 | دومین روایت ماخوذ از کافی | 16 | 319 | 1 | |
35 | سومین روایت ماخوذ از کافی | 3 | 312 | 1 | |
35 | چهارمین روایت ماخوذ از کافی | 4 | 312 | 1 | |
35 | پنجمین روایت ماخوذ از کافی | 1 | 311 | 1 | |
36 | ششمین روایت ماخوذ از کافی | 2 | 312 | 1 | |
36 | هفتمین روایت ماخوذ از کافی | 8 | 312 | 1 | |
36 | هشتمین روایت ماخوذ از کافی | 6 | 312 | 1 | |
37 | نهمین روایت ماخوذ از کافی | 7 | 312 | 1 | |
37 | دهمین روایت ماخوذ از کافی | 11 | 313 | 1 | |
38 | یازدهمین روایت ماخوذ از کافی | 12 | 313 | 1 | |
38 | دوازدهمین روایت ماخوذ از کافی | 13 | 313 | 1 | |
38 | سیزدهمین روایت ماخوذ از کافی | 14 | 311 | 1 | |
55 | چهاردهمین روایت ماخوذ از کافی | - | - | - | در کافی یافت نشد |
شیخ در انتهای این فصل، روایتی را از کلینی چنین نقل می کند:
«فروی محمد بن یعقوب عن محمد بن یحیی العطار عن محمد بن احمد عن محمد بن جمهور عن احمد بن المفضل عن یونس بن عبد الرحمن قال مات ابوابراهیم...». که بعد از فحص در کتاب کافی یافت نشد.
به نکته ای وزین باید توجه داشت که کلینی از مشایخ بی واسطة شیخ طوسی نیست وشیخ از او با واسطه روایت نقل می کند؛ لذا در اخذ حدیث، باید به طرقش اعتماد بکند. در این روایات، شیخ، طریقش به کلینی را ذکر نکرده است؛ ولی در ترجمه کلینی در فهرست(5) طرق متعددی به کتب وروایات وی بیان می کند که ما ذیلاً بعضی را می آوریم:
اخبرنا «بجمیع کتبه وروایاته الشیخ المفید ابوعبد الله محمد بن محمد بن النعمان عن ابی القاسم جعفر بن محمد بن قولویه عنه واخبرنا الحسین بن عبیدالله قراءة علیه اکثر کتبه من الکافی عن جماعة منهم ابوغالب احمد بن محمد الزراری وابوالقاسم جعفربن محمد بن قولویه وابوعبد الله احمد بن ابراهیم الصیمری المعروف بابن ابی رافع وابومحمد هارون ابن موسی التلعکبری وابوالمفضل محمد بن عبد الله بن المطلب الشیبانی کلهم عن محمد بن یعقوب».
2. در ذیل روایاتی که بر امامت حضرت حجت (علیه السلام) دلالت می کند (از صفحه 97 به بعد).
شیخ در این فصل، پنج روایت از کلینی نقل می کند وبرخلاف فصل قبل، طریقش به روایات کلینی رادر اول اسناد ذکر کرده ودر دو مورد، با اسم اشاره «بهذا الاسناد» سند را شروع کرده که مشارٌ الیه آن ها در سند قبل، معلوم است.
شیخ، روایات کلینی را از «باب ماجاء فی الاثنی عشر والنص علیهم» از جلد نخست کافی اخذ کرده است:
کتاب غیبت | کتاب کافی | ||||
صفحه | شماره روایت | رقم روایت | صفحه | جلد | ملاحظات |
101 | اولین روایت ماخوذ از کافی | 4 | 529 | 1 | |
102 | دومین روایت ماخوذ از کافی | 15 | 533 | 1 | |
108 | سومین روایت ماخوذ از کافی | 14 | 533 | 1 | |
108 | چهارمین روایت ماخوذ از کافی | 8 | 531 | 1 | |
109 | پنجمین روایت ماخوذ از کافی | 1 | 525 | 1 |
3. شیخ در ذیل «واما القائلون بامامة جعفر بن علی بعد اخیه (علیه السلام)» (در صفحه 149) یک روایت از کلینی نقل می کند (وروی محمد بن یعقوب الکلینی - رفعه - قال: قال ابومحمد (علیه السلام) حین ولد الحجة...) که این روایت، بعد از فحص، در کتاب کافی یافت نشد.
4. در فصل «فاما الکلام فی ولادة صاحب الزمان (علیه السلام)...».
در این فصل، شیخ از کلینی هفت روایت نقل می کند. در این احادیث هم شیخ، طریق خودش را به روایت کلینی ذکر نکرده وسند را با عنوان «محمد بن یعقوب» شروع کرده است. باز دو روایت از مجموع هفت روایت در کافی یافت نشد.
شیخ، این روایات را از «الاشارة والنص علی صاحب الدار (علیه السلام)» وباب «فی تسمیة من رآه (علیه السلام)» از جلد نخست کافی اخذ کرده است.
کتاب غیبت | کتاب کافی | ||||
صفحه | شماره روایت | رقم روایت | صفحه | جلد | ملاحظات |
154 | اولین روایت اخذ شده از کافی | در کافی یافت نشد | |||
154 | دومین روایت ماخوذ از کافی | 5 | 329 | 1 | |
155 | سومین روایت ماخوذ از کافی | در کافی یافت نشد | |||
155 | چهارمین روایت ماخوذ از کافی | 6 | 329 | 1 | |
156 | پنجمین روایت ماخوذ از کافی | 3 | 328 | 1 | |
162 | ششمین روایت ماخوذ از کافی | 1 | 329 | 1 | |
165 | هفتمین روایت ماخوذ از کافی | 9 | 331 | 1 |
5. در فصل «واما ما روی من الاخبار المتضمنة لمن رآه (علیه السلام)...».
شیخ در این فصل، شش حدیث از کلینی نقل می کند که حدیث اول را با طریق کامل آورده است؛ ولی در چهار حدیث بعدی، سند را با اسم اشاره «بهذا الاسناد» شروع کرده که ارجاع اسماء اشاره ویافتن مشارٌالیه محل بحث است واشکالاتی را به همراه دارد که تحقیق آن ها در این مقاله ممکن نیست.
ششمین حدیث که از کلینی نقل می کند، بعد از فحص، در کتاب کافی یافت نشد.
شیخ این روایت را از «باب فی تسمیة من رآه (علیه السلام)» از جلد نخست کافی اخذ کرده است.
کتاب غیبت | کتاب کافی | ||||
صفحه | شماره روایت | رقم روایت | صفحه | جلد | ملاحظات |
178 | اولین روایت اخذ شده از کافی | 11 | 331 | 1 | |
179 | دومین روایت ماخوذ از کافی | 2 | 330 | 1 | |
179 | سومین روایت ماخوذ از کافی | 6 | 331 | 1 | |
179 | چهارمین روایت ماخوذ از کافی | 8 | 331 | 1 | |
179 | پنجمین روایت ماخوذ از کافی | 5 | 331 | 1 | |
181 | ششمین روایت ماخوذ از کافی | در کافی یافت نشد |
6. در فصل «واما ظهور المعجزات الدالة علی صحة امامته فی زمان الغیبة...».
در این فصل، شیخ از کلینی هفت روایت نقل می کند که در اولین آن ها طریق خود به روایات کلینی را در ابتدای سند می آورد ودر چهار سند، با اسم اشاره «بهذا الاسناد» شروع می کند. در یک مورد نیز سند را با نام کلینی یعنی «محمد بن یعقوب» آغاز کرده است. روایت هفتمین را بعد از فحص در کافی نیافتیم.
شیخ این ها را از باب «مولد الصاحب (علیه السلام)» از جلد نخست کافی اخذ کرده است.
کتاب غیبت | کتاب کافی | ||||
صفحه | شماره روایت | رقم روایت | صفحه | جلد | ملاحظات |
189 | اولین روایت اخذ شده از کافی | 5 | 518 | 1 | |
190 | دومین روایت ماخوذ از کافی | 3 | 520 | 1 | |
190 | سومین روایت ماخوذ از کافی | 16 | 522 | 1 | |
191 | چهارمین روایت ماخوذ از کافی | 17 | 522 | 1 | |
191 | پنجمین روایت ماخوذ از کافی | 27 | 524 | 1 | |
191 | ششمین روایت ماخوذ از کافی | 31 | 525 | 1 | |
196 | هفتمین روایت ماخوذ از کافی | - | - | در کافی یافت نشد |
7. در فصل «فی ذکر طرف من اخبار السفراء الذین کانوا فی حال الغیبة» در این فصل، شیخ از کلینی تنها یک روایت نقل می کند که بعد از فحص در کافی یافت نشد.
ودر باب «فاما المذمومون منهم جماعة» شیخ اولین روایت را بدین گونه نقل می کند: فروی علی بن ابراهیم بن هاشم عن ابیه قال.... با توجه به این که «علی بن ابراهیم» از مشایخ کثیر الروایة کلینی است ودر کافی فراوان از او روایت نقل می کند واز سوی دیگر این روایت در کافی، ج1، ص548، ح27 آمده است ظاهراً شیخ از کافی اخذ کرده است؛ ولی یا از ذکر کلینی در اول سند منصرف شده ویا این که فراموش کرده است.
در انتهای این قسمت نیز از کلینی حدیثی نقل می کند که بعد از فحص، در کافی یافت نشد.
8. در فصل «فاما السفراء الممدوحون فی زمان الغیبة» ودر «ذکر ابی جعفر محمد بن عثمان بن سعید العمری والقول فیه». در این قسمت، شیخ از کلینی دو روایت نقل می کند که در اول آن ها طریقش را در ابتدای سند می آورد واز باب «تسمیة من رآه (علیه السلام)» از جلد نخست کافی اخذ کرده است ولی دومین روایت بعد از فحص در کافی یافت نشد.
کتاب غیبت | کتاب کافی | ||||
صفحه | شماره روایت | رقم روایت | صفحه | جلد | ملاحظات |
241 | اولین روایت اخذ شده از کافی | 1 | 329 | 1 | |
244 | دومین روایت ماخوذ از کافی | - | - | - | در کافی یافت نشد |
9. در ذیل «وقد کان فی زمان السفراء المحمودین اقوام ثقات...»
در این قسمت، شیخ از کلینی سه روایت نقل می کند که اولین آن ها بعد از فحص در کافی یافت نشد ودومین وسومین را با نام کلینی «محمد بن یعقوب» شروع کرده است. هر دو روایت از «باب مولد الصاحب (علیه السلام)» از جلد نخست کافی اخذ شده است.
کتاب غیبت | کتاب کافی | ||||
صفحه | شماره روایت | رقم روایت | صفحه | جلد | ملاحظات |
281 | اولین روایت اخذ شده از کافی | - | - | - | در کافی یافت نشد |
282 | دومین روایت ماخوذ از کافی | 17 | 522 | 1 | |
282 | سومین روایت ماخوذ از کافی | 23 | 523 | 1 |
تذکر: شیخ در این کتاب، از کلینی ده روایت نقل کرد، ولی ما بعد از فحص، آن ها را در کافی نیافتیم. شاید شیخ آن را از کتاب رسائل الائمة (علیهم السلام) اثر کلینی اخذ کرده باشد که نجاشی(6) از جمله کتب کلینی می شمارد.
ب. کتاب غیبت نعمانی
دیکر از مصادر شیخ، کتاب غیبت(7) نعمانی است. نویسنده محمد بن ابراهیم بن جعفر الکاتب النعمانی البغدادی معروف به «ابن ابی زینب» است. نجاشی(8) می فرماید: «شیخ من اصحابنا، عظیم القدر، شریف المنزلة، صحیح العقیدة، کثیر الحدیث... له کتب منها: کتاب الغیبة،...»(9).
از تاریخ تولد وی اطلاعی موجود نیست ولی در حدود سال 360 ق در شام وفات یافت. کتاب غیبت او از وزین ترین تألیفات در موضوع خود است که تألیف آن، در سال 342ق به پایان رسید. شیخ طوسی در تدوین کتابش از کتاب نعمانی هشت روایت اخذ کرده که مشروحاً به بیان آن می پردازیم:
1. در فصل «ما یدل علی امامة صاحب الزمان (علیه السلام)...»
در این فصل شیخ طوسی، هفت روایت از نعمانی نقل می کند که در اولین روایت، طریقش را به کتاب نعمانی در شروع سند بیان می کند؛ ولی در بقیة روایات، سند را با اسم اشاره «بهذا الاسناد» شروع می کند که مشارالیه با تأمل معلوم است.
شیخ، این روایات را از فصل «فیما روی ان الائمة اثنا عشر من طریق العامة وما یدل علیه من القرآن والتوراة» از کتاب الغیبة نعمانی اخذ کرده است.
کتاب غیبت | کتاب کافی | |||
صفحه | شماره حدیث | رقم | صفحه | ملاحظات |
97 | اولین روایت اخذ شده از غیبت نعمانی | 31 | 102 | |
98 |
دومین روایت ماخوذ از غیبت نعمانی |
32 | 103 | |
98 |
سومین روایت ماخوذ از غیبت نعمانی |
33 | 104 | |
99 |
چهارمین روایت ماخوذ از غیبت نعمانی |
34 | 104 | |
99 |
پنجمین روایت ماخوذ از غیبت نعمانی |
35 | 105 | |
99 |
ششمین روایت ماخوذ از غیبت نعمانی |
36 | 106 | |
99 |
هفتمین روایت ماخوذ از غیبت نعمانی |
37 | 106 |
2. در «ذکر بعض من رأی الحجة (علیه السلام)».
شیخ طوسی، در این قسمت، روایتی را از نعمانی نقل می کند که ما بعد از فحص، آن را در کتاب غیبت نعمانی نیافتیم.
شیخ از نعمانی بدین طریق نقل روایت می کند: ما اخبرنی به ابوعبد الله احمد بن عبدون المعروف بابن الحاشر قال حدثنی ابوالحسین محمد بن علی الشجاعی الکاتب قال اخبرنا ابوعبد الله محمد بن ابراهیم المعروف بابن ابی زینب النعمانی الکاتب(10).
ج. کتاب کمال الدین وتمام النعمة
دیگر از مصادر شیخ طوسی در گردآوری کتاب غیبت را می توان کتاب کمال الدین وتمام النعمة(11) اثر شیخ صدوق شمرد. وی محمد بن علی بن الحسین بن بابویه قمی از اعلام امامیه در قرن چهارم است که به دعای حضرت حجت (علیه السلام) متولد شد. وی از برجسته ترین فقها ومحدثان بود وکتب فراوانی در فنون متعدد نگاشت. شیخ صدوق، در سال 381 ق وفات یافت ودر ری مدفون شد.
شیخ طوسی با یک واسطه از او روایت نقل می کند که واسطه، یکی از این اعلام است:
1. شیخ محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)
2. حسین بن عبیدالله غضائری
3. جعفر بن حسن بن حسکه قمی
4. محمد بن سلیمان حمرانی
شیخ طوسی در این کتاب، همیشه توسط «جماعة» از شیخ صدوق نقل روایت می کند که مرادش همین مشایخ چهارگانه فوق هستند. او در مجموع هجده حدیث از کمال الدین اخذ کرده است که به شرح آن ها می پردازیم:
1. در فصل «فاما الکلام فی ولادة صاحب الزمان (علیه السلام)...»
شیخ در این فصل، دو حدیث از کمال الدین از باب «ذکر من شاهد القائم (علیه السلام) ورآه وکلمه» اخذ کرده است.
کتاب غیبت | کتاب کافی | ||||
صفحه | شماره روایت | رقم روایت | صفحه | جلد | ملاحظات |
166 | اولین روایت اخذ شده از کمال الدین | 1 | 434 | 2 | |
167 |
دومین روایت ماخوذ از کمال الدین |
9 و10 | 440 | 2 | در روایت تلفیق شده |
2. در فصل «واما ظهور المعجزات الدالة علی صحة امامته فی زمان الغیبة...».
شیخ طوسی در این فصل، ذیل بیان توقیعات حضرت حجت (علیه السلام) هفت حدیث از کمال الدین از باب «ذکر التوقیعات الواردة عن القائم (علیه السلام)» اخذ کرده است.
کتاب غیبت | کتاب کافی | ||||
صفحه | شماره روایت | رقم روایت | صفحه | جلد | ملاحظات |
201 | اولین روایت اخذ شده از کمال الدین | 49 | 520 | 2 | |
215 |
دومین روایت ماخوذ از کمال الدین |
36 | 505 | 2 | |
217 |
سومین روایت ماخوذ از کمال الدین |
31 | 502 | 2 | |
218 | چهارمین روایت ماخوذ از کمال الدین | 34 | 503 | 2 | |
218 | پنجمین روایت ماخوذ از کمال الدین | 37 | 507 | 2 | |
219 | ششمین روایت ماخوذ از کمال الدین | 39 | 509 | 2 | |
220 | هفتمین روایت ماخوذ از کمال الدین | 37 | 507 | 2 |
3. در فصل «فاما السفراء الممدوحون فی زمان الغیبة...»
در این فصل، آن جا که محمد بن عثمان بن سعید را معرفی می کند، سه حدیث از کمال الدین از باب «ذکر من شاهد القائم (علیه السلام)» واز باب «ذکر التوقیعات الوارده عن القائم (علیه السلام)» اخذ کرده است. در ادامه، روایتی را از شیخ صدوق بدین سند نقل می کند: و«بهذا الاسناد عن محمد بن علی عن ابیه...» که مراد از محمد بن علی، شیخ صدوق است ومشارالیه «بهذا الاسناد» هم مشایخ وی هستند؛ ولی در کمال الدین یافت نشد.
کتاب غیبت | کتاب کافی | ||||
صفحه | شماره روایت | رقم روایت | صفحه | جلد | ملاحظات |
243 | اولین روایت اخذ شده از کمال الدین | 41 | 510 | 2 | |
245 |
دومین روایت ماخوذ از کمال الدین |
8 | 440 | 2 | سند ارسال دارد |
245 |
سومین روایت ماخوذ از کمال الدین |
9 | 440 | 2 | |
245 | چهارمین روایت ماخوذ از کمال الدین | - | - | - | در کمال الدین یافت نشد |
4. در ذیل بیان این که محمد بن عثمان بن سعید، به امر امام زمان (علیه السلام) حسین بن روح را جانشین خود می کند، شیخ، دو حدیث از کمال الدین از باب «ذکر التوقیعات الواردة عن القائم (علیه السلام)» اخذ کرده ودومین سند را با اسم اشاره «بهذا الاسناد» آغاز می کند.
کتاب غیبت | کتاب کافی | ||||
صفحه | شماره روایت | رقم روایت | صفحه | جلد | ملاحظات |
249 | اولین روایت اخذ شده از کمال الدین | 28 | 501 | 2 | |
249 |
دومین روایت ماخوذ از کمال الدین |
33 | 503 | 2 |
5. در ذیل «ذکر امر ابی الحسن علی بن محمد السمری» شیخ از کمال الدین از باب «ما روی فی میلاد القائم (علیه السلام)...» واز «باب ذکر التوقیعات الوارده عن القائم (علیه السلام)» سه حدیث اخذ کرده است.
کتاب غیبت | کتاب کافی | ||||
صفحه | شماره روایت | رقم روایت | صفحه | جلد | ملاحظات |
264 | اولین روایت اخذ شده از کمال الدین | 12 | 432 | 2 | |
265 |
دومین روایت ماخوذ از کمال الدین |
33 | 503 | 2 | |
265 |
سومین روایت ماخوذ از کمال الدین |
44 | 516 | 2 |
د. اربعة رسالات فی الغیبة(12)
شیخ مفید (محمد بن محمد بن نعمان) که از چهره های درخشان شیعه در قرن چهارم واوائل قرن پنجم هجری قمری بود ودر کلام وفقه وحدیث با فضیلت ترین دانشمند زمان خود به شمار می رفت، در پاسخگویی به شبهات غیبت حضرت حجت (علیه السلام) این چهار رساله را نگاشته است. شیخ طوسی در ابتدای کتاب در فصل «فی الکلام فی الغیبة» که به نکات نغز معرفتی اشاره دارد وبه سؤالات مطرح در آن موضوع، پاسخی وثیق وجامع پیش روی منتقدان نهاده است. این کیفیت سؤال وجواب شیخ، از سؤال وجواب استادش شیخ مفید در آن رساله ها تأثیر پذیرفته است. که با مقایسه دو کتاب، این تأثیر پذیری کاملاً نمایان می شود. به نظر نگارنده، شیخ طوسی در این مباحث، به شیوه بحث استادش عنایت داشته واز آن در تدوین مطالب کتابش الهام گرفته است.
ه. کتاب الذخیرة(13)
چهارمین مصدر شیخ در تدوین کتاب غیبت کتاب ذخیره سید مرتضی است. ابوالقاسم علی بن حسین موسوی معروف به سید مرتضی علم الهدی در سال 436 ق وفات کرد، وی از شاگردان شیخ مفید بود وبر جنازه استادش نماز خواند وپس از او کرسی ریاست عالم تشیع به وی منتقل شد. سید مرتضی، کتاب ذخیره را در علم کلام گردآورد وشیخ طوسی در چهار موضع، از آن بهره جست. دو مورد را ذیل: «الدلیل علی وجوب الرئاسة» در صفحه 13 و19 نقل کرد که اولین، با عبارت «ووجدت لبعض المتأخرین کلاماً اعترض به کلام المرتضی رحمه الله فی الغیبة...» ودومین نیز با عبارت «قلنا الذی نقوله فی هذا الباب ما ذکره المرتضی رحمه الله فی الذخیرة...» آغاز می شود.
دو مورددیگر را نیز ذیل «علة غیبته (علیه السلام) عن اولیائه» در صفحه 79 و83 نقل می کند؛ اولین بدین شروع: «وکان المرتضی رحمه الله یقول اخیراً...» ودومین بدین شروع: «وکان المرتضی رحمه الله یقول...».
و. کتاب مسائل علی بن جعفر
از مصادر کتاب غیبت شیخ طوسی می توان کتاب مسائل علی بن جعفر(14) را شمرد. وی که فرزند امام صادق (علیه السلام) وبرادر حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) بود، مسائلی را از برادر بزرگوارش پرسیده که در کتابی گرد آمده است. علی بن جعفر در اواسط قرن سوم هجری قمری از دنیا رفت وچهار امام (امام صادق، امام کاظم، امام رضا وامام جواد (علیهم السلام)) را درک کرد. او در دام مذهب وقف گرفتار نشد ودر فراز وفرودهای اجتماعی بر عقیدت پاک باقی ماند. مسائل علی بن جعفر در موضوعات گوناگون نگاشته شده وشیخ در فصل «الکلام فی الواقفة» صفحه 40 از آن، روایتی نقل می کند.
قراین، نمایانگر اخذ از آن کتاب صفحه 347 رقم 856 می باشد وتعبیر هر دو بدین گونه است: «وروی ایوب بن نوح عن الحسن بن فضال(15) قال سمعت علی بن جعفر یقول: کنت عند اخی موسی بن جعفر (علیهما السلام) وکان والله حجةً فی الارض بعد ابی» شیخ در موارد دیگر نیز از علی بن جعفر روایت نقل می کند؛ ولی اخذ آن ها از کتاب مسائل علی بن جعفر محرز نشد واحتمالاً از کتب دیگران اخذ کرده باشد.
شیخ طرقش به کتاب علی بن جعفر را در فهرست(16) بیان می کند که یکی چنین است: اخبرنا بذلک جماعة عن محمد بن علی بن الحسین عن ابیه عن محمد بن یحیی عن العمرکی الخراسانی البوفکی عن علی بن جعفر».
ز. کتاب اسرار آل محمد (علیهم السلام)
مؤلف این کتاب، سلیم بن قیس(17) هلالی از خواص اصحاب امامان نخستین شیعه شمرده شده است. وی در شانزده سالگی به مدینه آمد وشاهد خانه نشین شدن امیر المؤمنین (علیه السلام) بود. او از منبع زلال علم آن حضرت بهره جست وحوادث را از زبان سلمان وابوذر ومقداد نگاشت. کتاب سلیم بن قیس، اولین کتابت از تاریخ اسلام است که در ردیف وزین ترین حادثه نگار اهل بیت (علیهم السلام) به شمار می رود.
شیخ طوسی، ذیل بحث از بطلان قول کیسانیه در صفحه 131 دو روایت وذیل بحث علت عدم ظهور حضرت حجت (علیه السلام) در صفحه 226 یک روایت از وی نقل می کند که به نظر می رسد به طور مستقیم از کتابش اخذ کرده باشد؛ هر چند قراین بر این مطلب، کافی نیست؛ ولی دور از احتمال هم نخواهد بود.
طریق شیخ طوسی به کتاب سلیم بن قیس در فهرست(18) بدین گونه است: اخبرنا به ابن ابی جیدعن محمد بن الحسن بن الولید عن محمد بن القاسم الملقب ماجیلویه عن محمد بن علی الصیر فی عن حماد بن عیسی وعثمان بن عیسی عن ابان بن ابی عیاش عنه».
مصادر غیر موجود
أ. الضیاء فی الرد علی المحمدیة والجعفریة
کتاب الضیاء مجموعه احادیثی است که سعد بن عبد الله بن ابی خلف اشعری قمی در ردّ بر قائلان به امامت محمد بن علی بن محمد بن علی الرضا (علیه السلام) وقائلان به امامت جعفر بن علی بن محمد بن علی رضا (علیه السلام) گرد آورد. سعد بن عبد الله - آن سان که نجاشی(19) ترجمه می کند - از فقیهان امامیه اثنا عشریه بود. بنا به قولی امام یازدهم (علیه السلام) را نیز ملاقات کرد واز ایشان احادیث شنید. وی برای گردآوری احادیث اهل بیت (علیهم السلام) رنج سفر را بر خود هموار ساخت. ثمره این سفرها، کتب بسیاری شد که از خود باقی گذاشت ودر شمار آن ها کتاب ضیاء در ردّ محمدیه وجعفریه است که شیخ در کتاب غیبت از آن اخذ کرده وبه همین لحاظ اسنادش را با نام سعد بن عبد الله آغاز می کند.
البته شیخ از سعد بن عبد الله در این کتاب بسیار نقل حدیث کرده است؛ ولی تشخیص این که مستقیماً از کتب وی اخذ شده یا از کتب دیگران مشکل است وبه درستی نمی توان به اخذ مستقیم حکم کرد؛ لذا این جا مواردی بیان می شود که ما اطمینان به اخذ از کتاب ضیاء سعد داریم. شیخ، نخست ذیل «واما من خالف من الفرق الباقیة الذین قالوا بامامة غیره: کالمحمدیه...» در صفحه 68 اولین حدیث را از کتاب ضیاء نقل می کند. آغاز سند حدیث چنین است: «فروی سعد بن عبد الله قال حدثنی ابوهاشم داود بن القاسم الجعفری...» ودومین را ذیل «واما المحمدیة الذین قالوا:...» در صفحه 133 چنین نقل می کند: «ویزید ذلک بیاناً ما رواه سعد بن عبد الله عن جعفر بن محمد بن مالک...».
در این قسمت مجموعاً سه حدیث از سعد نقل می کند که در صفحات 133 و134 آمده است. وی ذیل «واما موت محمد فی حیاة ابیه (علیه السلام)...» در صفحه 134 و135 و136 مجموعاً سه حدیث از سعد نقل می کند وچهارمین حدیث مشکوک است که آیا از کتاب ضیاء اخذ شده است یا نه.
همچنین ذیل «واما معجزاته [حسن عسکری (علیه السلام)] الدالة علی امامته...» در صفحات 136 و137 و138 مجموعاً پنج حدیث از کتاب سعد نقل می کند وذیل «فاما القائلون بان الحسن بن علی (علیه السلام) لم یمت...» در صفحه 147 یک حدیث وذیل «واما من قال: ان الحسن بن علی (علیه السلام) انه یعیش بعد موته...» در صفحه 148 یک حدیث از وی نقل می کند.
همچنین ذیل «واما القائلون بامامة جعفر بن علی بعد اخیه (علیه السلام)...» در صفحه 150 یک حدیث از کتاب ضیاء نقل می کند.
شیخ طوسی ذیل «وقد بینا فساد قول الذاهبین الی امامة جعفر بن علی...» در صفحه 151 و152 سه حدیث نقل می کند.
پس مجموعاً شیخ از کتاب ضیاء سعد بن عبد الله نوزده حدیث نقل می کند که به نظر می رسد مستقیماً از آن اخذ کرده باشد.
شیخ به دلیل این که راوی مستقیم سعد نیست ونمی تواند از وی بی واسطه حدیث نقل کند، باید طریق خود را در صدر اسناد سعد می آورد؛ ولی در فهرست(20) در ترجمه سعد می فرماید: «اخبرنا بجمیع کتبه وروایاته عدة من اصحابنا عن محمد بن علی بن الحسین بن بابویه عن ابیه ومحمدبن الحسن عن سعد بن عبد الله».
با نهادن این طریق به صدر اسناد سعد، طریق شیخ تکمیل شده وروایاتش مسند خواهد شد.
ب. کتاب الرجعة وکتاب القائم
مؤلف این دو کتاب، فضل بن شاذان نیشابوری است. وی از مشایخ حدیث وثقات محدثان امامیه در اواسط قرن سوم هجری قمری واز فقهای متکلمین واجلای اصحاب حضرت جواد وهادی وعسکری (علیهم السلام) بوده است. بلکه به نوشته بعضی، از حضرت رضا (علیه السلام) نیز روایت کرده است. کتب وی، به حدود 180 جلد می رسد که نجاشی(21) به تعدادی تصریح کرده است. او در سال 260 ق بدرود حیات گفت.
به نظر نگارنده، شیخ طوسی در فصول پایانی کتابش، آنچه از فضل نقل کرده، مستقیماً از همان دو کتاب اخذ کرده است. او در «فصل فیما ذکر فی بیان مقدار عمره (علیه السلام)» ودر «ذکر طرف من العلامات الکائنة قبل خروجه (علیه السلام)» روایات کثیری را که به هفتاد می رسد، از وی نقل می کند واولین روایت را بدین گونه آغاز می کند: «وروی الفضل بن شاذان عن ابن ابی نجران عن...».
شیخ در بقیه موارد یا در اول سند، فضل بن شاذان را آورده یا ضمیری که به او برمی گردد.
البته شیخ در فصول متعدد از فضل روایت نقل می کند؛ ولی احتمال اخذ مستقیم از کتاب وی ضعیف است وقراین کافی وجود ندارد. فضل، از مشایخ بی واسطه شیخ طوسی نیست؛ لذا شیخ در نقل حدیث از فضل به طریق اعتماد می کند. ما ذیلاً به نقل یک طریق که در فهرست(22) آمده است، اکتفا می کنیم: «اخبرنا بروایاته وکتبه هذه ابوعبد الله المفید رحمه الله عن محمد بن علی بن الحسین بن بابویه عن محمد بن الحسن عن احمد بن ادریس عن علی بن محمد بن قتیبة عنه».
ج. کتاب اخبار الوکلاء الاربعة
کتاب اخبار الوکلاء تألیف احمدبن علی بن عباس بن نوح ابوالعباس سیرافی از دیگر مصادر شیخ در کتاب غیبت است. سیرافی - همان گونه که در ترجمه اش(23) آمده است - از مشایخ نجاشی بود وکتب بسیاری نگاشت که در شمار آن ها همین کتاب است. سیرافی چارچوب اصلی کتابش را از هبة الله بن احمد بن محمد کاتب برگرفت. نجاشی در ترجمه هبة الله(24) بدین مطلب تصریح می فرماید: «...و کتاب فی اخبار ابی عمرو وابی جعفر العمریین ورایت ابا العباس بن نوح قد عوّل علیه فی الحکایة فی کتابه اخبار الوکلاء».
شیخ در فصول متعدد حدیث واحوالات نواب اربعه را از سیرافی نقل می کند. متأسفانه کتاب سیرافی نیز به دست ما نرسید. فقط آنچه از وی رسیده همان است که در لا به لای کتب حدیثی ومخصوصاً در کتاب غیبت شیخ طوسی آمده است. هر چند شیخ نیز در ترجمه(25) وی از عدم دستیابی به کتاب او خبر داده ومی فرماید: «... وله کتاب اخبار الابواب غیر ان هذه الکتب کانت فی المسودة ولم یوجد منها شئ... ومات عن قرب الا انه کان بالبصرة ولم یتفق لقائی ایاه.»
البته به نظر می رسد که حین نگارش کتاب غیبت نسخه ای از آن، به شیخ رسیده بود وشیخ هم در مواضع بسیاری از آن نقل می کند؛ از جمله:
1. در فصل «وامّا ظهور المعجزات الدالة علی صحة امامته فی زمان الغیبة». شیخ در این فصل، پنج خبر از وکلای اربعه را در وقایع اتفاقیه نقل کرده که اولین آن در صفحه 199 بدین شروع می شود: «واخبرنا الحسین بن ابراهیم عن ابی العباس احمد بن علی بن نوح عن ابی نصر هبة الله بن محمد الکاتب قال:...» دومین آن نیز در صفحه 199 با اسم اشاره «بهذا الاسناد» شروع می شود وسومین آن در صفحه 208 وچهارمین آن در صفحه 209 وپنجمین در صفحه 220 آمده است.
2. در «فامّا السفراء الممدوحون فی زمان الغیبة (السفراء الاربعه)».
شیخ در این فصل در هفده مورد، از کتاب سیرافی روایت اخذ کرده ودر موضوعات مختلفی هم چون احوال سفرا وتوقیعات بیان کرده است.
3. در «ذکر المذمومین الذین ادعوا البابیة».
شیخ در این قسمت در شش مورد از کتاب سیرافی اخذ کرده است.
طریق شیخ به کتاب الوکلاء به واسطه «جماعة من اصحابنا»(26) است که این جا به واسطه «حسین ابن ابراهیم قمی» از آن نقل می کند.
د. کتاب الاوصیاء وکتاب الغیبة
شیخ از این دو کتاب شلمغانی نیز هر چند مختصر در «فصل فی ذکر العلة المانعة لصاحب الامر (علیه السلام) من الظهور» در صفحه 231 ودر بحث «نیابة ابی القاسم الحسین بن نوح» در صفحه 264 اخذ کرده است. شلمغانی محمد بن علی بن ابی العزاقر از فقهای امامیه بود وکتبی را نگاشت که این دو هم از آن جمله است. وی ابتدا در طریق مستقیم بود، ولی بعد منحرف شد واقوال عجیبی از او صادر شد که دستگیر، ودر سال 323ق به قتل رسید.
ه. کتاب فی نصرة الواقفة
شیخ در ذیل «الکلام فی الواقفة» روایاتی را نقل می کند که برای اثبات حقانیت واقفه آورده شده است وبعد از هر روایت، جواب آن را بیان کرده است که یا اشکال در دلالت روایت دارد یا در صدور. وی مجموعه آن ها را از کتابی اخذ کرده که علی بن احمد علوی در نصرت واقفه نوشته است؛ چنان که در صفحه 41 می فرماید: فمن ذلک اخبار ذکرها ابو محمد علی بن احمد العلوی الموسوی فی کتابه فی نصرة الواقفة.
نتیجه
بعد از کنکاش وبررسی با قراین معلوم شد که شیخ در تدوین کتابش، از این کتب اخذ کرده است؛ ولی احادیث فراوانی را نقل می کند که ما به راستی مصدر اخذ آن ها را نمی دانیم وخود شیخ هم بدان اذعان نکرده است. شیخ در بسیاری از موارد، سند را با شیخش شروع می کند؛ ولی ما نمی دانیم که آیا از او شنیده واز کتابش اخذ کرده یا از کتاب دیگر راویان حدیث اخذ کرده ودر اول، طریق خود را به آن کتاب آورده است.
پایان مقاله
پى نوشت ها:
ــــــــــــــــــــــ
(1) محقق وپژوهشگر.
(2) شیخ طوسی، الغیبة، تهران، دارالکتب الاسلامیة، 1423ق، ص88.
(3) همان، ص241.
(4) نجاشی، رجال، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ص377، ش 1026.
(5) شیخ طوسی، فهرست، نجف، المکتبة المرتضویة، ص135، ش 591.
(6) نجاشی، پیشین، ص377، ش1026.
(7) محمد نعمانی، الغیبة، بی جا، مدین، 1426ق.
(8) نجاشی، رجال، ص383، ش1043.
(9) نجاشی، رجال، ص383، ش1043.
(10) شیخ طوسی، پیشین، غیبت، ص97.
(11) شیخ صدوق، کمال الدین وتمام النعمة، قم، مؤسسة الاسلامی، 1405 ق.
(12) شیخ مفید، اربعة رسالات فی الغیبة، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، 1413ق.
(13) بنا به نقل آقا بزرگ تهرانی در الذریعة ج10، ص12، یک نسخه از این کتاب در کتابخانه محدث نوری موجود بود ودیگری در کتابخانه رضوی.
(14) علی بن جعفر، مسائل علی بن جعفر، قم، مؤسسه آل البیت (علیهم السلام)، 1409ق.
(15) مراد از حسن بن فضال، حسن بن علی بن فضال است، هر چند تعبیر از وی به حسن بن فضال ونسبت به جد دادن، غیر معهود است؛ ولی شیخ به همین صورت که در مسائل علی بن جعفر آمده این جا درج کرده است.
(16) شیخ طوسی، الفهرست، ص87، ش367.
(17) کتاب سلیم بن قیس، قم، الهادی، 1415ق.
(18) همان، ص81، ش336.
(19) نجاشی، رجال، ص177، ش467.
(20) شیخ طوسی، الفهرست، ص75، ش306.
(21) نجاشی، رجال، ص306، ش84.
(22) شیخ طوسی، فهرست، ص124، ش552.
(23) نجاشی، رجال، ص86، ش209.
(24) همان، ص44، ش1185.
(25) شیخ طوسی، فهرست، ص37، ش107.
(26) فهرست، ص37، ش107.
: حجت الاسلام محمد مسعودى : موعود - ماهنامه فرهنگی اعتقادی واجتماعی