﴿وَعَدَ اللهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الأَرْضِ... یعْبُدُونَنِی لا یشْرِکونَ بِی شَیئاً﴾ (النور: ۵۵)
قوله تعالی:
﴿وَعَدَ اللهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الأَرْضِ کمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَیمَکنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضی لَهُمْ وَلَیبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یعْبُدُونَنِی لا یشْرِکونَ بِی شَیئاً﴾ (النور: 55)
ترجمه آیه:
(خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده وعمل صالح انجام داده اند وعده فرموده که به طور حتم (در ظهور امام قائم (علیه السلام)) در زمین به ایشان خلافت دهد؛ چنانکه کسانی را که قبل از ایشان بوده اند به خلافت رسانید والبتّه آیینی را که برای ایشان پسندیده است توان واقتدار خواهد داد وبیگمان، هراس ایشان را به ایمنی مبدّل خواهد ساخت تا مرا عبادت کنند وهیچ چیزی را شریک من نگردانند وهر آنکه بعد از آن (وعده) کافر شود، چنین کسانی تبه کارند).
متن روایت (1):
محمد بن إبراهیم النعمانی فی الغیبة: قال: حدثنا أحمد بن محمد ابن سعید بن عقدة، قال: حدثنی (ثنا) أحمد بن یوسف بن یعقوب الجعفی من کتابه، قال: حدثنا إسماعیل بن مروان (مهران)، قال: حدثنا علی بن أبی حمزة، عن أبیه ووُهَیب، عن أبی بصیر، عن أبی عبد الله (علیه السلام) فی (معنی) قوله: ﴿وَعَدَ اللهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الأَرْضِ کمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَیمَکنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضی لَهُمْ وَلَیبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یعْبُدُونَنِی لا یشْرِکونَ بِی شَیئاً﴾ قال: (نزلت فی) القائم وأصحابه(1).
ترجمه روایت (1):
محمّد بن ابراهیم نعمانی در کتاب الغیبه گوید: احمد بن محمّد بن سعید بن عقده حدیثمان داد وگفت: حدیثم داد احمد بن یوسف بن یعقوب جعفی از کتاب خود، گفت: برایمان حدیث کرد اسماعیل بن مروان، گفت: علیّ بن ابی حمزه از پدرش واو از وهیب، از ابو بصیر، از امام ابو عبد الله صادق (علیه السلام) برایمان حدیث گفت که آن حضرت در معنی فرموده ی خدا: (خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده وعمل صالح انجام داده اند وعده فرموده که به طور حتم (در ظهور امام قائم (علیه السلام)) بر روی زمین به ایشان خلافت دهد؛ چنانکه کسانی را که قبل از ایشان بوده اند به خلافت رسانید والبتّه آیینشان را که برای ایشان پسندیده است توان واقتدار خواهد داد وبه طور حتم بیم وهراس آنان را به ایمنی بدل خواهد ساخت تا مرا عبادت کنند وهیچ چیزی را شریک من نگردانند). فرمود: «درباره ی حضرت قائم (علیه السلام) واصحاب او (نازل گشته) است».
متن روایت (2):
محمد بن العباس: عن الحسین (الحسن) بن محمد عن معلی بن محمد، عن الوشا، عن عبد الله بن سنان قال: سألت أبا عبد الله (علیه السلام) عن قول الله (عزَّ وجلَّ): ﴿وَعَدَ اللهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الأَرْضِ کمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ﴾ قال: نزلت فی علی بن أبی طالب والأئمة من ولده (علیهم السلام)، ﴿وَلَیمَکنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضی لَهُمْ وَلَیبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یعْبُدُونَنِی لا یشْرِکونَ﴾ قال: عنی به ظهور القائم (علیه السلام)(2).
ترجمه روایت (2):
محمّد بن العبّاس از حسین بن محمّد، از معلّی بن محمّد، از وشّاء، از عبد الله بن سنان روایت آورده که گوید: از حضرت ابو عبد الله امام صادق (علیه السلام) درباره ی فرموده ی خدای -عزّ وجلّ-: (خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده وعمل صالح انجام دادهاند وعده فرموده که به طور حتم (در ظهور امام قائم (علیه السلام)) در زمین به ایشان خلافت دهد؛ چنانکه کسانی را که قبل از ایشان بوده اند به خلافت رسانید) پرسیدم. فرمود: «درباره ی علیّ بن ابی طالب وامامان از فرزندان او (علیهم السلام) نازل گشت» (درباره ی آیه ی) (والبتّه آیینی را که برای ایشان پسندیده است توان واقتدار خواهد داد وبیگمان، بیم وهراس ایشان را به ایمنی مبدّل خواهد ساخت تا مرا عبادت کنند وهیچ چیزی را شریک من نگردانند)، فرمود: «منظور از آن، ظهور حضرت قائم (علیه السلام) است».
متن روایت (3):
عنه: قال حدثنا علی بن عبد الله، عن إبراهیم بن محمد الثقفی، عن الحسن بن الحسین عن سفین بن إبراهیم، عن عمر(و) بن هاشم، عن اسحاق بن عبد الله بن (عن) علی بن الحسین (علیه السلام) فی قول الله (عزَّ وجلَّ): ﴿فَوَ رَبِّ السَّماءِ وَالأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ ما أَنَّکمْ تَنْطِقُونَ﴾ قال: قوله: ﴿إِنَّهُ لَحَقٌّ﴾ قیام القائم (علیه السلام) وفیه نزلت هذه الآیة ﴿وَعَدَ اللهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الأَرْضِ کمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَیمَکنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضی لَهُمْ وَلَیبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً﴾(3).
ترجمه روایت (3):
نیز از اوست که گفت: علیّ بن عبد الله، از ابراهیم بن محمّد ثقفی، از حسن بن الحسین، از سفیان بن ابراهیم، از عمر بن هاشم، از اسحاق بن عبد الله، از حضرت علیّ بن الحسین (علیه السلام) روایت میکند که درباره ی سخن خدای -عزّ وجلّ-: (به پروردگار آسمان وزمین سوگند که این مطلب حقّ است؛ همچنانکه (با یکدیگر) سخن میگویید) فرمودند: اینکه فرمود: (همانا آن حقّ است) قیام حضرت قائم (علیه السلام) است ودر همانباره (این آیه) نازل شد: (خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده وعمل صالح انجام داده اند وعده فرموده که به طور حتم (در ظهور امام قائم (علیه السلام)) در زمین خلافت دهد؛ چنانکه کسانی را که قبل از ایشان بوده اند به خلافت رسانید والبتّه آیینی را که برای ایشان پسندیده است توان واقتدار خواهد داد وبیگمان، بیم وهراس ایشان را به ایمنی مبدّل خواهد ساخت.
متن روایت (4):
ابن بابویه: قال: حدثنا أبو المفضل محمد بن عبد الله بن (أبی) المطلب الشیبانی (رحمه الله)، قال: حدثنا أبو مزاحم موسی بن عبد الله بن یحیی بن خاقان المقری ببغداد، قال: حدثنا أبو بکر محمد بن عبد الله بن إبراهیم الشافعی قال: حدثنا محمد بن حماد بن هامان الدباغ أبو جعفر، قال: حدثنا عیسی بن إبراهیم: قال: حدثنا الحرث بن تیهان قال: حدثنا عتبة بن یقظان، عن أبی سعید، عن مکحول، عن وائلة بن الأصقع بن قرضاب، عن جابر بن عبد الله الأنصاری، قال: دخل جندل بن جنادة بن حییر علی رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم) فقال: یا رسول الله أخبرنی عما لیس لله وعما لیس عند الله وعما لا یعلمه الله؟
فقال رسول الله (صلی الله علیه وآله): أما ما لیس لله، فلیس لله شریک، وما لیس عند الله فلیس عند الله ظلم للعباد، وأما ما لا یعلمه الله، فذلک قولکم یا معشر الیهود انع زیر بن الله والله لا یعلم له ولداً، فقال جندل: أشهد أن لا إله إلاّ الله وأنّک محمد رسول الله حقاً، ثم قال: یا رسول الله: إنی رأیت البارحة فی النوم موسی ابن عمران (علیه السلام) فقال لی: یا جندل أسلم علی ید محمد واستمسک بالأوصیاء من بعده، فقلت أسلمت ورزقنی الله ذلک، فأخبرنی عن الأوصیاء بعدک لأتمسک بهم؟.
فقال: یا جندل أوصیائی من بعدی بعدد نقباء بنی إسرائیل، فقال: یا رسول الله انهم کانوا اثنی عشر، هکذا وجدناهم فی التوراة، قال: نعم الأئمة بعدی اثنا عشر، فقال: یا رسول الله کلهم فی زمن واحد؟ قال: لا ولکن خلف بعد خلف وانک لن تدرک منهم إلا ثلاثة: أولهم سید الأوصیاء بعدی أبو الأئمة علی بن أبی طالب (علیه السلام)، ثم ابناه الحسن والحسین (علیهما السلام)، فاستمسک بهم من بعدی ولا یغرنک جهل الجاهلین، فإذا اوقت ولادة ابنه علی بن الحسین سید العابدین (علیه السلام) یقضی الله علیک ویکون آخر زادک من الدنیا شربة من لبن تشربه.
فقال: یا رسول الله هکذا وجدت فی التوراة الیایقظوا شبراً وشبیراً، فلم أعرف أسماؤهم فکم بعد الحسین من الأوصیاء وما أسماؤهم؟
فقال: تسعة من صلب الحسین والمهدی منهم، فإذا انقضت مدة الحسین (علیه السلام) قام بالأمر من بعده علی ابنه ویلقَّب زین العابدین (علیه السلام)، فإذا انقضت مدة علی قام بالأمر من بعده محمد (ابنه) ویدعی بالباقر (علیه السلام)، فإذا انقضت مدة محمد قام بالأمر بعده ابنه جعفر یدعی بالصادق (علیه السلام)، فإذا انقضت مدة جعفر قام بالأمر ابنه موسی ویدعی بالکاظم (علیه السلام)، ثم إذا انقضت مدة موسی قام بالأمر من بعده علی ابنه یدعی بالرضا (علیه السلام)، فإذا انقضت مدة علی قام بالأمر بعده محمد ابنه یدعی بالزکی (علیه السلام)، فإذا انقضت مدة محمدٍ قام بالأمر بعده ابنه علی یدعی بالنقی (علیه السلام)، فإذا انقضت مدة علی قام بالأمر من بعده ابنه الحسن یدعی بالأمین (علیه السلام)، ثم یغیب عنهم إمامهم.
قال: یا رسول الله هو الحسن یغیب عنهم؟ قال: لا، ولکن ابنه، قال: یا رسول الله فما اسمه؟ قال: لا یسمی حتی یظهر، فقال جندل: یا رسول الله وجدنا ذکرهم فی التوراة وقد بشرنا موسی بن عمران (علیه السلام) بک وبالأوصیاء من ذریتک، ثم تلا رسول الله (صلی الله علیه وآله): ﴿وَعَدَ اللهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الأَرْضِ کمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَیمَکنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضی لَهُمْ وَلَیبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً﴾.
فقال جندل: یا رسول الله فما خوفهم؟ قال: یا جندل فی زمن کل واحد منهم سلطان یعیره ویؤذیه فإذا عجل الله خروج قائمنا یملأ الأرض قسطاً وعدلاً کما ملئت جوراً وظلماً، ثم قال (صلی الله علیه وآله): طوبی للصابرین فی غیبته، طوبی للمقیمین علی محبتهم، أولئک من وصفهم الله فی کتابه فقال: ﴿الَّذِینَ یؤْمِنُونَ بِالْغَیبِ﴾ ثم قال: ﴿أُولئِک حِزْبُ اللهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾.
قال ابن الأصقع: ثم عاش جندل إلی أیام الحسین بن علی (علیه السلام) ثم خرج إلی الطائف فحدثنی نعیم بن (أبی) قیس قال: دخلت علیه بالطائف وهو علیل ثم دعا بشربةٍ من لبن، فقال: هکذا عهد لی رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم) ان یکون آخر زادی من الدنیا شربة من لبن، ثم مات ودفن بالطائف بالموضع المعروف بالکورا (رحمه الله).
ترجمه روایت (4):
ابن بابویه گوید: حدیثمان داد ابو المفضّل محمّد بن عبد الله بن المطّلب شیبانی (رحمه الله) گوید: ابو مزاحم موسی بن عبد الله بن یحیی بن خاقان مقری در بغداد حدیثمان داد، وی گفت: ابو بکر محمّد بن عبد الله بن ابراهیم شافعی حدیثمان داد، گفت: أبو جعفر محمّد ابن حمّاد بن ماهان دبّاغ حدیثمان داد، گوید: عیسی بن ابراهیم حدیثمان داد، گفت: حارث بن نبهان حدیثمان داد، او گفت: عتبه بن یقظان، از ابو سعید، از مکحول، از ابو قرصافه واثله بن الأسقع، از جابر بن عبد الله انصاری حدیثمان داد، که جابر گفت: جندل بن جناده ی یهودی از (اهالی) خیبر به محضر رسول خدا (صلّی الله علیه وآله وسلّم) شرفیاب شد وعرضه داشت: ای محمّد (صلّی الله علیه وآله وسلّم)، مرا خبر ده از آنچه برای خداوند نیست واز آنچه نزد خداوند نیست واز آنچه خداوند نمیداند؟
رسول خدا (صلّی الله علیه وآله وسلّم) فرمود: آنچه برای خداوند نیست: خداوند را شریکی نیست وامّا آنچه نزد خداوند نیست، نزد خداوند ظلمی نسبت به بندگان نیست وامّا آنچه خداوند نمیداند: آن گفتار (وادّعای) شما یهودیان است که عزیر پسر خداست وخداوند برای خود فرزندی نمیداند پس جندل عرض کرد: گواهی میدهم که هیچ خدایی جز الله نیست وتو، به حقّ، رسول خدایی. آنگاه گفت: ای رسول خدا! من دیشب موسی بن عمران (علیه السلام) را در خواب دیدم که به من فرمود: ای جندل، به دست حضرت محمّد (صلّی الله علیه وآله وسلّم) مسلمان شو وبه جانشینان بعد از او دست بیاویز. پس من مسلمان شدم وخداوند این نعمت را به من روزی فرمود. اکنون مرا از جانشینان بعد از خویش خبر ده تا به دامان ایشان چنگ زنم.
رسول خدا (صلّی الله علیه وآله وسلّم) فرمود: ای جندل، اوصیای من پس از من به شمار نقیبان بنی اسرائیلند عرضه داشت: چنانکه در تورات یافته ام، آنها دوازده تن بوده اند.
رسول خدا (صلّی الله علیه وآله وسلّم) فرمود: آری امامان بعد از من دوازده تن می باشند، عرضه داشت: ای رسول خدا، آیا همگی آنها در یک زمان خواهند بود؟ فرمود: نه، ولی جانشینی پس از جانشین دیگر (خواهند بود) که البتّه تو جز سه تن از آنها را درک نخواهی کرد عرضه داشت: پس ای رسول خدا، نامشان را برایم بگویید. فرمود:
آری، به درستی که تو سیّد اوصیا [ووارث پیغمبران و] پدر امامان علیّ بن ابی طالب (علیه السلام) را بعد از من خواهی دید؛ سپس فرزندش حسن، سپس حسین را. به آنها متمسّک شو ونادانی جاهلان تو را نفریبد! پس چون هنگام ولادت فرزندش علیّ بن الحسین زین العابدین شود، خداوند عمر تو را به سر خواهد آورد وآخرین برخورداری ات از دنیا جرعه ای شیر خواهد بود جندل عرضه داشت: ای رسول خدا، همچنین در تورات یافتم (الیا الیا بقطوا شبّرا وشبیرا) ولی نامهایشان را نشناختم. بعد از حسین چند وصی هست ونامشان چیست؟
رسول خدا فرمود: نه تن از فرزندان حسینند ومهدی از آنهاست که چون مدّت حسین (علیه السلام) سپری گشت، بعد از او، پسرش علی امر امامت را به عهده میگیرد.
لقبش زین العابدین (علیه السلام) است وچون مدّت علی سپری شد، امر امامت را بعد از او پسرش محمّد به عهده میگیرد که باقر (علیه السلام) خوانده میشود وچون دوران محمّد پایان مییابد، بعد از او جعفر- که صادق (علیه السلام) خوانده میشود- مسؤولیّت امامت را به دوش میکشد. پس هنگامی که دوران جعفر تمام میگردد، بعد از او موسی- که کاظم (علیه السلام) خوانده میشود- این امر را بر عهده میگیرد. سپس چون مدّت موسی منقضی شود، پس از او پسرش علی این امر را به عهده میگیرد که رضا (علیه السلام) خوانده میشود وهرگاه که دوران علی سپری گردد، بعد از او فرزندش محمّد به امر امامت قیام کند که زکی (علیه السلام) خوانده میشود. پس چون مدّت محمّد منقضی شود، امر امامت را بعد از وی پسرش علی- که نقی (علیه السلام) خوانده میشود- خواهد داشت وچون مدّت علی به سر آید، امامت را بعد از او حسن پسرش خواهد داشت که امین (علیه السلام) خوانده میشود. سپس امام مردم از آنها غایب خواهد گشت.
جندل عرضه داشت: ای رسول خدا، حسن است که از آنها غایب خواهد شد؟
فرمود: نه؛ فرزندش حجّت است، گفت: یا رسول الله! پس اسم او چیست؟ رسول خدا (صلّی الله علیه وآله وسلّم) فرمود: نام برده نمیشود تا اینکه خداوند او را آشکار گرداند جندل عرض کرد: ای رسول خدا، ما یاد آنها را در تورات یافته ایم والبتّه موسی بن عمران به تو وجانشینان بعد از تو از خاندانت به ما مژده داده است.
سپس رسول خدا (صلّی الله علیه وآله وسلّم) این آیه را تلاوت کرد: (خداوند کسانی را از شما که ایمان آورده وکارهای نیک انجام داده اند وعده داده است که البتّه آنها را در زمین جایگزین خواهد ساخت؛ همچنانکه آنان را که پیش از ایشان بودند به خلافت رسانید وبه راستی که دینشان را که برایشان پسندیده مکنت خواهد داد وپس از ترسشان، به جای آن، امنیّتشان خواهد بخشید).
جندل عرض کرد: ای رسول خدا! ترس آنها چیست؟ فرمود: ای جندل، در زمان هر یک از آنان، حاکمی هست که متعرّض او شود واذیّتش کند. پس هر گاه خداوند خروج قائم ما را تعجیل فرماید، زمین را پر از قسط وعدل سازد؛ همچنانکه از ستم وظلم آکنده باشد سپس رسول خدا (صلّی الله علیه وآله وسلّم) فرمود: خوشا به حال صبرکنندگان در زمان غیبت او! خوشا به حال کسانی که بر شیوه ی آنان پایدار مانند! آنهایند که خداوند در کتابش آنان را وصف کرده وفرموده است:
(وآنان که به غیب ایمان دارند) سپس فرموده است: (آنها حزب خدایند). توجّه کنید که البتّه حزب خداوند رستگارانند.
ابن الأسقع روایت کننده ی این خبر از جابر بن عبد الله گوید: پس جندل تا زمان حضرت حسین بن علی (علیه السلام) زندگی کرد.
آنگاه به طائف رفت. نعیم (بن) ابی قیس برایم گفت که: در طائف بر او وارد شدم؛ در حالی که بیمار بود. شیر درخواست کرد.
آن را آشامید وگفت: اینچنین رسول خدا (صلّی الله علیه وآله وسلّم) به من وعده فرمود که آخرین توشه ام از دنیا آشامیدنی شیر باشد. آنگاه در گذشت. خدای -تعالی- رحمتش کند. او در طائف -در جایی که به کوراء معروف است- دفن شد.
متن روایت (5):
أبو علی الطبرسی: قال: اختلف فی الآیة، وذکر الأقوال، إلی أن قال: والمروی عن أهل البیت (علیهم السلام) أنها فی المهدی (من آل محمد) (علیهم السلام)، ثم قال وروی العیاشی: باسناده عن علی بن الحسین (علیهما السلام) انه قرأ الآیة (وقال): هم والله شیعتنا أهل البیت، یفعل (الله) ذلک بهم علی ید (ی) رجل منا وهو مهدی هذه الأمة، وهو الذی قال رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم): لو لم یبق من الدنیا إلاّ یوم واحد لطوَّل الله ذلک الیوم حتی یأتی (یلی) رجل من عترتی اسمه اسمی یملأ الأرض عدلاً وقسطاً کما ملئت ظلماً وجوراً(4).
ثم قال الطبرسی: وروی مثل ذلک عن أبی جعفر وأبی عبد الله (علیهما السلام)(5).
(وفی کتاب البرهان زیادة فی الروایات انها نزلت فی الأئمة (علیهم السلام))(6).
ترجمه روایت (5):
شیخ ابو علی طبرسی گوید: درباره ی این آیه اختلاف است- ... آنگاه اقوال را ذکر کرده تا آنجا که گفته است-: وآنچه از اهل البیت (علیهم السلام) روایت شده آن است که: درباره ی مهدی [از آل محمّد] (علیهم السلام) است.
وی افزوده است: وعیّاشی به سند خود از حضرت علیّ بن الحسین (علیهما السلام) روایت آورده که آن حضرت این آیه را تلاوت کرد [وفرمود]: آنها- به خدا سوگند- شیعیان ما اهل البیت اند. [خداوند] این کار را به دست مردی از ما انجام خواهد داد واوست مهدی این امّت وهم اوست که رسول خدا (صلّی الله علیه وآله وسلّم) (درباره اش) فرمود: اگر جز یک روز از دنیا باقی نماند، خداوند آن روز را آنقدر طولانی خواهد ساخت تا مردی از عترت من -که همنام من است- بیاید. او زمین را پر از عدل وقسط میکند؛ همچنانکه از ظلم وجور پر شده باشد.
سپس طبرسی گوید: ومانند همین معنی از امام ابو جعفر باقر وامام ابو عبد الله صادق (علیهما السلام) نیز روایت شده است.
در کتاب البرهان روایات بیشتری در این باره آمده است؛ مبنی بر اینکه این آیه در مورد امامان (علیهم السلام) نازل گشته است.
پاورقی:
-----------------
(1) غیبت: ص 126.
(2) تأویل آیات ظاهرة - مخطوط، ودر آن: (قال محمد بن یعقوب، عن الحسین...).
(3) تأویل آیات ظاهرة - مخطوط.
(4) تفسیر عیاشی: ج3 ص 136.
(5) تفسیر مجمع بیان: ج7 ص 152.
(6) بين پرانتز از کلام علامه سید هاشم حسینی بحرانی (رحمه الله).