﴿أَمَّنْ یجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَیکشِفُ السُّوءَ وَیجْعَلُکمْ خُلَفاءَ الأَرْضِ﴾ (النمل: ۶۲)
قوله تعالی:
﴿أَمَّنْ یجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَیکشِفُ السُّوءَ وَیجْعَلُکمْ خُلَفاءَ الأَرْضِ﴾ (النمل: 62)
ترجمه آیه:
(یا کیست (جز خداوند) آنکه دعای مضطرّ را به اجابت رساند ورنج وغم را برطرف سازد وشما را جانشینان زمین قرار دهد)؟
متن روایت (1):
محمد بن العباس: عن حمید (أحمد بن زیاد، عن الحسین بن محمد بن سماعة، عن إبراهیم بن عبد الحمید، عن أبی عبد الله (علیه السلام) قال: إن القائم (علیه السلام) إذا خرج دخل المسجد الحرام فیستقبل القبلة (الکعبة) ویجعل ظهره إلی المقام ثم یصلی رکعتین ثم یقوم فیقول:
یا أیها الناس أنا أولی الناس بآدم (علیه السلام)، یا أیها الناس أنا أولی الناس بإبراهیم (علیه السلام)، یا أیها الناس أنا أولی الناس بإسماعیل (علیه السلام)، یا أیها الناس أنا أولی الناس بمحمد (صلی الله علیه وآله)، ثم یرفع یدیه إلی السماء ویدعو ویتضرع حتی یقع علی وجهه، وهو قول الله (عزَّ وجلَّ): ﴿أَمَّنْ یجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَیکشِفُ السُّوءَ وَیجْعَلُکمْ خُلَفاءَ الأَرْضِ، أَإِلهٌ مَعَ اللهِ قَلِیلاً ما تَذَکرُونَ﴾(1).
ترجمه روایت (1):
محمّد بن العبّاس: از حمید بن زیاد، از حسن بن محمّد بن سماعه، از ابراهیم بن عبد الحمید، از حضرت ابی عبد الله امام صادق (علیه السلام) آورده است که فرمودند: هر گاه قائم (علیه السلام) خروج کند، به مسجد الحرام داخل میگردد. پس روی به قبله به مقام پشت میکند. سپس دو رکعت نماز میگزارد. آنگاه به پا میخیزد ومیگوید: ای مردم! من نزدیکترین مردمان به آدم (علیه السلام) هستم. ای مردم! من نزدیکترین مردمان به ابراهیم (علیه السلام) هستم. ای مردم! من نزدیکترین مردمان به اسماعیل (علیه السلام) هستم. ای مردم! من نزدیکترین مردمان به محمّد (صلّی الله علیه وآله وسلّم) هستم. سپس دستهایش را به سوی آسمان برمیدارد ودعا وتضرّع میکند تا اینکه به رو درمیافتد واین است (معنی) فرموده ی خدای -عزّ وجلّ-: (یا کیست آنکه دعای مضطرّ را به اجابت رساند ورنج وغم را برطرف سازد وشما را جانشینان زمین قرار دهد؟ آیا خدایی جز خدای یکتا هست؟! اندکی از شما متذکّر این حقیقت میشوید.
متن روایت (2):
عنه: بالإسناد عن (إبراهیم)(2) (علیه السلام) بن عبد الحمید، عن محمد بن مسلم، عن أبی جعفر (أبی عبد الله) (علیه السلام) فی قول الله (عزَّ وجلَّ): ﴿أَمَّنْ یجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ﴾ قال: هذه (الآیة)(3) نزلت فی القائم من آل محمد (علیهم السلام) إذا خرج تعمم وصلی عند المقام وتضرع إلی ربه فلا ترد له رایة(4).
ترجمه روایت (2):
از اوست: به سند خود از (ابراهیم) بن عبد الحمید، از محمّد بن مسلم، از حضرت ابو جعفر باقر (علیه السلام) راجع به قول خدای -عزّ وجلّ-: (یا کیست آنکه دعای مضطرّ را به اجابت رساند؟) فرمود: این (آیه) درباره ی قائم از آل محمّد (علیهم السلام) نازل شده است. هرگاه که خروج کند، دستار بر سر بندد ودر کنار مقام (ابراهیم) نماز گزارد وبه درگاه پروردگارش تضرّع نماید. پس هیچ پرچمی از او (شکست خورده) بازنگردد.
متن روایت (3):
علی بن إبراهیم: قال: حدثنی أبی عن الحسن بن علی بن فضال، عن صالح بن عقبة، عن أبی عبد الله (علیه السلام) قال: نزلت فی القائم من آل محمد (علیهم السلام)، هو والله المضطر إذا صلی فی المقام رکعتین ودعا (إلی) الله(5) فأجابه ویکشف السوء ویجعله خلیفةً فی الأرض.
وهذا مما ذکرنا أن تأویله بعد تنزیله(6).
ترجمه روایت (3):
علیّ بن ابراهیم گوید: پدرم مرا حدیث داد از حسن بن علیّ بن فضّال، از صالح بن عقبه، از حضرت ابی عبد الله امام صادق (علیه السلام) که فرمود: [این آیه] درباره ی قائم از آل محمّد (علیهم السلام) نازل شد اوست -به خدا سوگند- آن مضطرّ؛ هنگامی که در مقام [ابراهیم] دو رکعت نماز گزارد وخداوند را بخواند. پس (حق) او را اجابت میفرماید وناپسند را (از وی) برطرف میسازد واو را در زمین خلیفه قرار میدهد.
این از جمله اموری است که یاد کردیم که تأویلش بعد از تنزیل است.
متن روایت (4):
محمد بن إبراهیم النعمانی: قال: أخبرنا أحمد بن محمد بن سعید قال: حدثنی محمد بن علی التیملی عن محمد بن إسماعیل بن بزیع، وحدثنی غیر واحد عن منصور بن یونس بن بزرج، عن إسماعیل بن جابر، عن أبی جعفر محمد بن علی (علیهما السلام) أنه قال: یکون لصاحب هذا الأمر غیبة فی بعض هذه الشعاب -وأومی بیده إلی ناحیة ذی طوی- حتی إذا کان قبل خروجه انتهی (أتی) المولی الذی معه حتی یلقی بعض أصحابه فیقول: کم أنتم ههنا؟ فیقولون (فیقول) نحو من أربعین رجلاً، فیقول: کیف أنتم إذا (لو) رأیتم صاحبکم؟ فیقولون والله لو نادی (بنا) الجبال لناویناها معه، ثم یأتیهم من القابلة فیقول: أشیروا إلی رؤسائکم وأخیارکم عشرة، فیشیرون له إلیهم، فینطلق بهم حتی یلقوا صاحبهم ویعدهم اللیلة التی تلیها.
ثم قال أبو جعفر (علیه السلام): والله لکأنی أنظر إلیه وقد أسند ظهره إلی الحجر فینشد الله حقه، ثم یقول: یا أیها الناس من یحاجنی فی الله فأنا أولی الناس بالله، یا أیها الناس من یحاجنی فی آدم فأنا أولی الناس بآدم (علیه السلام)، أیها الناس من یحاجنی فی نوح فأنا أولی الناس بنوح (علیه السلام)، أیها الناس من یحاجنی فی إبراهیم فأنا أولی الناس بإبراهیم (علیه السلام)، أیها الناس من یحاجنی فی موسی فأنا أولی الناس بموسی (علیه السلام)، أیها الناس من یحاجنی بعیسی (فی عیسی) فأنا أولی الناس بعیسی (علیه السلام)، أیها الناس من یحاجنی فی محمد (صلی الله علیه وآله) فأنا أولی الناس بمحمد، أیها الناس من یحاجنی فی کتاب الله فأنا أولی الناس بکتاب الله، ثم ینتهی إلی المقام فیصلی عنده رکعتین وینشد الله حقه.
ثم قال أبو جعفر (علیه السلام): وهو والله المضطر الذی یقول الله (فیه) ﴿أَمَّنْ یجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَیکشِفُ السُّوءَ وَیجْعَلُکمْ خُلَفاءَ الأَرْضِ﴾ فیه نزلت(7).
ترجمه روایت (4):
محمّد بن ابراهیم نعمانی گوید: احمد بن محمّد بن سعید خبرمان داد. گفت: محمّد ابن علی تیملی از محمّد بن اسماعیل بن بزیع حدیثم داد ونیز چندین نفر از منصور بن یونس بن بزرج حدیثم دادند، از اسماعیل بن جابر، از حضرت ابو جعفر محمّد بن علی باقر (علیهما السلام) که فرمود: صاحب این امر در یکی از این درّه ها -وبا دست به سوی ذیطوی اشاره کرد- غیبتی خواهد داشت تا هنگامی که خروجش نزدیک باشد. خدمتکار مخصوصش میآید تا بعضی از اصحاب آن حضرت را ملاقات کند. میگوید: شما در اینجا چند نفرید؟ میگویند: حدود چهل مرد. میگوید: اگر صاحبتان را ببینید، چه خواهید کرد؟ گویند: به خدا سوگند، اگر (ما را) به از جای کندن کوه ها فراخواند، با او همراهی کنیم. سپس فردای آن روز (سال بعد؟) به نزدشان می آید ومیگوید: از بزرگان ونیکانتان ده نفر را برگزینید. پس ده تن را انتخاب میکنند واو آنان را همراه خود میبرد تا اینکه صاحبشان را میبینند وآنها را به شب بعد وعده میدهد.
سپس حضرت ابو جعفر باقر (علیه السلام) فرمود: به خدا سوگند گویی او (قائم (علیه السلام)) را میبینم که به حجر اسود تکیه داده از خداوند حقّش را مطالبه میکند. سپس میگوید: ای مردم! هر کس درباره ی خداوند با من گفتوگو دارد، پس منام اولی به خداوند. ای مردم! هر کس درباره ی آدم با من محاجّه دارد، پس منام نزدیکترین کسان به آدم (علیه السلام). ای مردم! هر کس درباره ی نوح با من محاجّه دارد، پس منام نزدیکترین افراد به نوح (علیه السلام). ای مردم! هر کس درباره ی ابراهیم با من بحث دارد، پس منم نزدیکترین کسان به ابراهیم (علیه السلام). ای مردم! هر کس درباره ی موسی با من بحث دارد، پس منام نزدیکترین کسان به موسی (علیه السلام). ای مردم! هر کس راجع به عیسی با من محاجّه دارد، پس منام نزدیکترین مردمان به عیسی (علیه السلام). ای مردم! هر کس درباره ی حضرت محمّد (صلّی الله علیه وآله وسلّم) با من محاجّه کند، پس منام نزدیکترین افراد به محمّد. ای مردم، هر کس درباره ی کتاب خدا با من محاجّه نماید، پس منام نزدیکترین مردمان به کتاب خدا.
آنگاه به سوی مقام ابراهیم میرود ودر آنجا دو رکعت نماز میگزارد وحقّ خود را از خداوند میطلبد سپس امام باقر (علیه السلام) فرمود: واوست -به خدا سوگند- آن مضطرّی که خداوند درباره اش میفرماید: (یا کیست آنکه دعای مضطرّ را به اجابت رساند ورنج وغم را برطرف سازد وشما را جانشینان زمین قرار دهد).
متن روایت (5):
علی بن إبراهیم: قال: حدثنی أبی، عن ابن أبی عمیر، عن منصور بن یونس، عن أبی خالد الکالبی، قال: قال أبو جعفر (علیه السلام): والله لکأنی أنظر إلی القائم (علیه السلام) وقد أسند ظهره إلی الحجر، ثم ینشد الله حقه، ثم یقول: یا أیها الناس من یحاجنی فی الله فأنا أولی بالله، أیها الناس من یحاجنی فی آدم فأنا أولی بآدم (علیه السلام)، (یا) أیها الناس من یحاجنی فی نوح فأنا أولی بنوح (علیه السلام)، أیها الناس من یحاجنی فی إبراهیم فأنا أولی بإبراهیم (علیه السلام)، یا أیها الناس من یحاجنی فی موسی فأنا أولی بموسی (علیه السلام)، أیها الناس من یحاجنی فی عیسی فأنا أولی بعیسی (علیه السلام)، أیها الناس من یحاجنی فی رسول الله (محمد) فأنا أولی برسول الله (محمد) (صلی الله علیه وآله)، أیها الناس من یحاجنی فی کتاب الله فأنا أولی بکتاب الله، ثم ینتهی إلی المقام فیصلی رکعتین وینشد الله حقه.
ثم قال أبو جعفر (علیه السلام): هو والله (المضطر فی کتاب الله) فی قوله: ﴿أَمَّنْ یجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَیکشِفُ السُّوءَ وَیجْعَلُکمْ خُلَفاءَ الأَرْضِ﴾ فیکون أول من یبایعه جبریل ثم الثلثمائة والثلثة عشر رجلاً فمن کان ابتلی بالمسیر وافی (وافاه) ومن لم یبتل بالمسیر فُقِد من فراشه، وهو قول أمیر المؤمنین (علیه السلام): (هم المفقودون من (عن) فرشهم) (و) ذلک قول الله: ﴿فَاسْتَبِقُوا الْخَیراتِ أَینَ ما تَکونُوا یأْتِ بِکمُ اللهُ جَمِیعاً﴾ (قال): الخیرات الولایة.
وقال فی موضع آخر: ﴿وَلَئِنْ أَخَّرْنا عَنْهُمُ الْعَذابَ إِلی أُمَّةٍ مَعْدُودَةٍ﴾ وهم (والله) أصحاب القائم (علیه السلام) یجتمعون (والله) إلیه فی ساعة واحدة، فإذا جاء إلی البیداء یخرج إلیه جیش السفیانی فیأمر الله الأرض فتأخذ أقدامهم وهو قوله: ﴿ولَوْ تَری إِذْ فَزِعُوا فَلا فَوْتَ وَأُخِذُوا مِنْ مَکانٍ قَرِیبٍ، وقالُوا آمَنَّا بِهِ﴾ یعنی بالقائم من آل محمد (علیهم السلام) ﴿وَأَنَّی لَهُمُ التَّناوُشُ مِنْ مَکانٍ بَعِیدٍ﴾ (إلی قوله): ﴿وحِیلَ بَینَهُمْ وَبَینَ ما یشْتَهُونَ﴾ (یعنی) ألا یعذبوا ﴿کما فُعِلَ بِأَشْیاعِهِمْ مِنْ قَبْلُ﴾ یعنی من کان قبلهم من المکذبین هلکوا)(8).
ترجمه روایت (5):
علیّ بن ابراهیم گوید: پدرم حدیثم داد، از ابن ابی عمیر، از منصور بن یونس، از ابو خالد کابلی که گفت: حضرت ابو جعفر امام باقر (علیه السلام) فرمود: به خدا سوگند، گویی به قائم (علیه السلام) نگاه میکنم که به حجر (اسود) تکیه زده است. سپس از خداوند حقّش را میخواهد. آنگاه میگوید: ای مردم! هر کس درباره ی خداوند با من محاجّه کند، من به خداوند سزاوارترم. ای مردم! هر کس درباره ی آدم با من گفتوگو دارد، پس (بداند که) من به آدم (علیه السلام) سزاوارترم. ای مردم! هر کس درباره ی نوح با من محاجّه دارد، پس من به نوح (علیه السلام) سزاوارترم. ای مردم! هر کس درباره ی ابراهیم با من محاجّه نماید، پس من به ابراهیم (علیه السلام) سزاوارترم. أی مردم! هر کس درباره ی موسی با من گفتوگو دارد، پس من به موسی (علیه السلام) سزاوارترم. ای مردم! هر کس درباره ی عیسی با من محاجّه دارد، پس من به عیسی (علیه السلام) سزاوارترم. ای مردم! هر کس درباره ی رسول خدا با من محاجّه دارد، پس من به رسول خدا (صلّی الله علیه وآله وسلّم) سزاوارترم. ای مردم! هر کس درباره ی کتاب خدا با من بحث دارد، پس من به کتاب خدا نزدیکترم. سپس (حضرت قائم (علیه السلام)) به مقام (ابراهیم) میرود ودو رکعت نماز میگزارد وحقّش را از خداوند خواستار میشود.
آنگاه حضرت ابو جعفر امام باقر (علیه السلام) فرمود: اوست- به خدا سوگند- آن مضطرّی که در کتاب خداست در فرموده ی او: (یا کیست آنکه دعای مضطرّ را به اجابت رساند ورنج وغم را برطرف سازد وشما را جانشینان زمین قرار دهد؟) پس نخستین کسی که با او بیعت کند، جبرئیل است. سپس آن 313 مرد که هر کدامشان پیش از آن هنگام بیرون از منزل بوده به مقصد (به خدمت آن حضرت) خواهد رفت وهر کس در سفر نباشد از بستر خوابش ربوده خواهد شد واین است قول امیر المؤمنین (علیه السلام):
(آناناند مفقودشدگان از روی خوابگاههایشان) وآن فرموده ی خداوند است: (پس به کارهای نیک سبقت وپیشی گیرید. هر کجا باشید، خداوند همه ی شما را خواهد آورد) [امام (علیه السلام)] فرمود: خیرات ولایت است. (خداوند) در جای دیگر فرموده است: (واگر عذاب را تا به امّت معدوده (افراد معیّنی) به تعویق اندازیم ...) آنها [به خدا سوگند] اصحاب قائم (علیه السلام) اند؛ [به خدا سوگند] در یک ساعت، جمع خواهند شد.
پس چون به بیداء بیاید، لشکر سفیانی در برابر آن حضرت خارج گردد.
خداوند به زمین امر میفرماید که پاهایشان را فروگیرد واین است (معنی) قول او:
(و(ای رسول ما) اگر کافران را بنگری هنگامی که هراسانند، پس هیچ از عذابشان فوت وزایل نگردد واز جایگاه نزدیکی گرفته شوند وگویند: به او ایمان آوردیم)؛ یعنی به قائم از آل محمّد (علیهم السلام)، (وبا این همه دوری، کی توانند به آن مقام نایل شوند؟ ...) [تا آنجا که فرماید:] (ومیان ایشان وآرزویشان جدایی افتاد) یعنی (آرزو داشتند که) عذاب نشوند؛ (همچنانکه نسبت به همکیشان آنها پیشتر چنین شد) یعنی تکذیب کنندگانی که پیش از ایشان بودند وهلاک گشتند.
پاورقی:
-----------------
(1) تأویل آیات ظاهرة - مخطوط.
(2) در مأخذ نیست.
(3) در مأخذ نیست.
(4) تأویل آیات ظاهرة.
(5) در مأخذ نیست.
(6) تفسیر قمی: ج 2 ص129.
(7) کتاب غیبت: ص 95.
(8) تفسیر قمی: ج 2 ص 205.