﴿وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ﴾ (القصص: ۵)
قوله:
﴿وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ﴾ (القصص: 5)
ترجمه آیه:
(وما اراده داریم بر آنان که در زمین مستضعف شدند، منّت گذاریم وآنان را پیشوایان ووارثان زمین قرار دهیم).
متن روایت (1):
محمد بن الحسن الشیبانی: فی کشف البیان قال: روی عن الباقر والصادق (علیهما السلام) أن فرعون وهامان ههنا شخصان من جبابرة قریش یحییهما الله تعالی عند قیام القائم من آل محمد (علیه السلام) فی آخر الزمان فینتقم منهما بما أسلفا(1).
(والروایات فی أن هذه الآیة نزلت فی الأئمة من آل محمد (علیهم السلام) کثیرة مذکورة فی کتاب البرهان)(2).
ترجمه روایت (1):
محمّد بن حسن شیبانی در کتاب کشف البیان گوید: از امام باقر وامام صادق (علیهما السلام) روایت شده است که: فرعون وهامان در اینجا دو نفر از جبّاران قریش اند. خداوند- تعالی- آن دو را هنگام قیام قائم آل محمّد (علیه السلام) در آخر الزّمان زنده خواهد ساخت وبه خاطر آنچه در گذشته مرتکب شده اند، از آنها انتقام خواهد ستاند روایات در مورد اینکه آیه ی فوق درباره ی امامان از آل محمّد (علیهم السلام) نازل شده بسیار است که در کتاب البرهان یاد گردیده است.
متن روایت (2):
أبو جعفر محمد بن جریر الطبری: فی مسند فاطمة (علیها السلام) قال: أخبرنا أبو المفضل قال: حدثنی علی بن الحسین المنقری الکوفی قال: حدثنی أحمد بن زید الدهان، عن المحول (مکحول) بن إبراهیم، عن رشدم (رستم) بن عبد الله بن خالد المخزومی، عن سلیمان الأعمش، عن محمد بن خلف الطاهری، عن زازان، عن سلمان.
قال: قال لی رسول الله (صلی الله علیه وآله): إن الله تبارک وتعالی لم یبعث نبیاً ولا رسولاً إلّا جعل له اثنی عشر نقیباً، فقلت یا رسول الله (صلی الله علیه وآله): لقد عرفت هذا من أهل الکتابین، فقال (یا سلمان)(3) هل علمت مَن نقبائی (ومن)(4) الاثنا عشر الذین اختارهم الله للأمة من بعدی؟ فقلت: الله ورسوله أعلم، فقال: یا سلمان خلقنی الله من صفوة نوره ودعانی فأطعته وخلق من نوری علیاً (علیه السلام) ودعاه فأطاعه وخلق (منّی)(5) ومن نور علی فاطمة (علیها السلام) فدعاها فأطاعته، وخلق منی ومن علی وفاطمة الحسن (علیه السلام) فدعاه فأطاعه وخلق منی ومن علی ومن فاطمة الحسین (علیه السلام) فدعاه فأطاعه.
ثم سمَّانا بخمسة أسماء من أسمائه، فالله المحمود وأنا محمد، والله العلی فهذا علی، والله الفاطر فهذه فاطمة، والله (ذو) الإحسان وهذا الحسن، والله المحسن وهذا الحسین، ثم خلق منا ومن نور الحسین تسعة أئمة فدعاهم فأطاعوه قبل أن یخلق الله (یخلق) سماءً مبنیة ولا أرضا مدحیة ولا ملکاً ولا بشراً (دوننا)(6) نوراً (وکنا) نسبح الله و(ثم) نسمع (له) ونطیع.
(قال سلمان): فقلت: یا رسول الله (صلی الله علیه وآله) بأبی أنت وأمی فما لمن عرف هؤلاء؟ فقال یا سلمان: من عرفهم حق معرفتهم واقتدی بهم ووالی ولیهم وتبرأ من عدوهم فهو والله منا یرد حیث نرد ویسکن حیث نسکن فقلت: یا رسول الله (صلی الله علیه وآله) فهل یمکن إیمان بهم بغیر معرفة بأسمائهم وأنسابهم؟ فقال: لا (یا سلمان)، فقلت: یا رسول الله فأنی لی بهم وقد عرفت إلی الحسین (علیه السلام)؟ قال: ثم سید العابدین علی بن الحسین (علیه السلام) ثم ابنه محمد علی (علیه السلام) باقر علم الأولین والآخرین من النبیین والمرسلین، ثم (ابنه) جعفر بن محمد لسان الله الصادق (علیه السلام) ثم (ابنه) موسی بن جعفر (علیه السلام) الکاظم غیظه فی سبیل الله (عزَّ وجلَّ) (صبراً فی الله)، ثم (ابنه) علی بن موسی الرضا لأمر الله (علیه السلام)، ثم (ابنه) محمد بن علی (علیه السلام) المختار من خلق الله، ثم (ابنه) علی بن محمد الهادی الی الله، ثم الحسن بن علی (علیه السلام) الصامت الأمین لسر الله، ثم ابنه محمد بن الحسن (الهادی)(7) المهدی (الناطق)(8) القائم بحق الله (بأمر الله) (علیه السلام).
ثم قال (صلی الله علیه وآله): یا سلمان، إنک مدرکه ومن کان مثلک ومن تولاه بحقیقة المعرفة.
قال سلمان: فشکرت الله (کثیراً)(9) ثم قلت: (یا رسول الله)(10) وإنی مؤجل الی عهده؟ قال: یا سلمان اقرأ (فقرأ قوله تعالی): ﴿فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما بَعَثْنا عَلَیکمْ عِباداً لَنا أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّیارِ وَکانَ وَعْداً مَفْعُولاً * ثُمَّ رَدَدْنا لَکمُ الْکرَّةَ عَلَیهِمْ وَأَمْدَدْناکمْ بِأَمْوالٍ وَبَنِینَ وَجَعَلْناکمْ أَکثَرَ نَفِیراً﴾ قال سلمان: فاشتد بکائی وشوقی ثم قلت: یا رسول الله، أبعهد منک؟ فقال: إی والله الذی أرسل محمداً (أرسلنی) بالحق منی ومن علی وفاطمة والحسن والحسین والتسعة، وکل من هو منا (ومعنا) ومضام فینا، إی والله (یا سلمان)(11) لیحضرن إبلیس (له) وجنوده، وکل من محض الإیمان محضاً ومحض الکفر محضاً حتی یؤخذ بالقصاص والأوتار (والأثوار)(12) ولا یظلم ربک أحداً، ویحقق (وذلک) تأویل هذه الآیة: ﴿نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ * ونُمَکنَ لَهُمْ فِی الأَرْضِ وَنُرِی فِرْعَوْنَ وَهامانَ وَجُنُودَهُما مِنْهُمْ ما کانُوا یحْذَرُونَ﴾.
قال سلمان: فقمت من بین یدی رسول الله (صلی الله علیه وآله) وما یبالی سلمان متی لقی الموت أو الموت لقاه (فقمت من بین یدیه وما أبالی لقیت الموت أو لقینی)(13).
ترجمه روایت (2):
ابو جعفر محمّد بن جریر طبری در کتاب مسند فاطمه (علیها السلام) گوید: ابو المفضّل به ما خبر داد، گفت: علیّ بن الحسین منقری کوفی حدیثام داد، وی گفت: احمد بن زید دهّان، از مکحول بن ابراهیم، از رستم بن عبد الله بن خالد مخزومی، از سلیمان اعمش، از محمّد بن خلف طاهری، از زاذان، از سلمان حدیثام داد که گفت: رسول خدا (صلّی الله علیه وآله وسلّم) به من فرمود: خداوند -تبارک وتعالی- هیچ پیغمبر ورسولی را مبعوث نفرمود؛ مگر اینکه دوازده نقیب برایش قرار داد عرض کردم: یا رسول الله (صلّی الله علیه وآله وسلّم)، این را از اهل دو کتاب دانسته بودم.
فرمود: ای سلمان، آیا دانسته ای که نقبای من کیانند وآن دوازده تنی که خداوند آنان را برای امّت پس از من برگزیده چه کسانی اند؟ عرضه داشتم: خدا ورسولش داناترند.
فرمود: ای سلمان، خداوند مرا از برگزیده ی نورش آفرید ودعوتم کرد. پس او را اطاعت کردم واز نور من علی (علیه السلام) را آفرید ودعوتش فرمود. پس علی او را اطاعت کرد و(از من) واز نور علی، فاطمه (علیها السلام) را خلق واو را دعوت فرمود که از او اطاعت کرد واز من واز علی وفاطمه، حسن (علیه السلام) را آفرید. پس فراخواندش که دعوت خداوند را پذیرفت واز من واز علی وفاطمه، حسین (علیه السلام) را آفرید واو را فراخواند که دعوت او را اطاعت کرد.
سپس ما را به پنج اسم از نامهای خود نامید: خداوند محمود است ومن محمّد وخداوند علیّ است واین هم علیّ بن ابی طالب وخداوند فاطر است واین فاطمه وخداوند احسان است واین حسن وخداوند محسن واین هم حسین است. آنگاه از ما واز نور حسین، نه امام آفرید وایشان را دعوت فرمود که اطاعتاش کردند. پیش از آنکه خداوند آسمانی بنا کرده وزمینی گسترانیده باشد وفرشته ای یا بشری را (غیر از ما) خلق کند، نوری بودیم وخدای را تسبیح میگفتیم واز او میشنیدیم واطاعت مینمودیم سلمان گوید: عرضه داشتم: ای رسول خدا (صلّی الله علیه وآله وسلّم)، پدر ومادرم فدایتان باد! کسی که ایشان را بشناسد، چه پاداشی خواهد داشت؟ فرمود: ای سلمان، هر کس آنان را به راستی بشناسد وایشان را الگوی خود قرار دهد ودوستانشان را دوست بدارد واز دشمنانشان بیزاری جوید، چنین کسی -به خدا سوگند- از ما خواهد بود. هر کجا وارد شویم، او نیز وارد خواهد شد وهر جا مسکن کنیم، او هم سکنی یابد.
عرض کردم: ای رسول خدا، آیا میتوان بدون شناختن نامها ونسبهایشان به آنان ایمان داشت؟ فرمود: نه، ای سلمان عرضه داشتم: یا رسول الله، چگونه به شناخت ایشان دست یابم در حالی که تا حسین (علیه السلام) را شناخته ام؟ فرمود: پس از او، سیّد العابدین علیّ بن الحسین (علیه السلام) است؛ سپس پسرش محمّد بن علی (علیه السلام)، شکافنده ی علم اوّلین وآخرین از پیغمبران ورسولان؛ سپس پسرش جعفر بن محمّد (علیه السلام)، زبان راستگوی خداوند؛ سپس پسرش موسی بن جعفر (علیه السلام)، آن فرونشاننده ی خشم خود در راه خداوند -عزّ وجلّ-؛ سپس پسرش علیّ بن موسی، آن راضی به امر خدا (علیه السلام)؛ سپس پسرش محمّد بن علی (علیه السلام)، آن برگزیده ی خلق خداوند؛ سپس پسرش علیّ بن محمّد، آن هدایتکننده به سوی خداوند؛ سپس حسن بن علی (علیه السلام)، آن صامت امین سرّ خداوند؛ سپس پسرش محمّد بن الحسن هادی مهدی (علیه السلام)، آن بیانگر وبه پادارنده ی حقّ خدا آنگاه (رسول خدا (صلّی الله علیه وآله وسلّم)) فرمودند: ای سلمان، تو او را درک خواهی کرد وهر کس مانند تو باشد ونیز هر که با معرفت راستین از او پیروی کند، او را درک خواهد کرد سلمان گوید: پس خدای را (بسیار) شکر کردم. سپس گفتم: یا رسول الله، آیا من تا عهد وزمان او خواهم بود؟ فرمود: ای سلمان، بخوان: (پس چون هنگام (انتقام) اوّل فرا رسد، بندگان سخت جنگجوی خویش را بر شما برانگیزیم تا درون خانه هایتان را نیز جستوجو کنند واین وعده حتما تحقّق خواهد یافت. سپس بار دیگر شما را بر آنها مسلّط گردانیم وبه وسیله ی مال وفرزند مدد رسانیم وتعدادتان را افزایش دهیم سلمان گوید: در این هنگام، گریه واشتیاقم شدّت یافت. آنگاه عرض کردم: یا رسول الله، آیا این جریان در زمان شما خواهد بود؟ فرمود: آری، سوگند به خداوندی که مرا به حق فرستاد، در روزگار من وعلی وفاطمه وحسن وحسین وآن نه (معصوم دیگر) وهر کسی که از ماست [وبا ما] ودر راه ما ستمدیده است.
آری، به خدا قسم -ای سلمان- ابلیس ولشکریانش گردآورده میشوند وتمامی آنانکه ایمانشان ناب بوده ونیز همه ی کافران خالص آورده شوند تا از یکدیگر قصاص کشند وخونخواهی کنند وخداوندگار تو بر احدی ظلم نمیکند وتأویل این آیه تحقّق مییابد که: (ومیخواهیم بر آنانکه در زمین مستضعف شدند منّت گذاریم وآنان را پیشوایان ووارثان زمین قرار دهیم وایشان را در زمین مکنت وتوان بخشیم وبه فرعون وهامان ولشکریانشان آنچه را میترسیدند نشان دهیم سلمان گوید: پس، از محضر رسول خدا (صلّی الله علیه وآله وسلّم) برخاستم؛ در حالی که اهمّیّت نمیدهم کی به آغوش مرگ روم یا مرگ مرا در کام خود برکشد(14).
پاورقی:
-----------------
(1) کشف بیان: مفقود.
(2) بین پرانتز از کلام علامه سید هاشم حسینی بحرانی (رحمه الله) است.
(3) در مأخذ نیست.
(4) در مأخذ نیست.
(5) در مأخذ نیست.
(6) در مأخذ نیست.
(7) در مأخذ نیست.
(8) دلائل إمامت: ص 237.
(9) در مأخذ نیست..
(10) دلائل إمامت: ص237.
(11) در مأخذ نیست.
(12) در مأخذ نیست.
(13) دلائل إمامت: ص 237.
(14) شیخ طوسی نیز به سند خود از حضرت امیر المؤمنین (علیه السلام) روایت کرده است که در مورد فرموده ی خدای -تعالی-: ﴿وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ ونَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً ونَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ﴾ فرمود: ایشان آل محمّدند. خداوند مهدی ایشان را پس از تلاش (ورنج) شان برانگیزد. پس آنان را عزّت دهد ودشمنشان را خوار گرداند. الغیبه: 113 [ح 143] (مترجم).