﴿والشَّمْسِ وَضُحاها * والْقَمَرِ إِذا تَلاها * والنَّهارِ إِذا جَلاَّها * واللَّیلِ إِذا یغْشاها﴾ (الشمس: ۱ - ۴)
قوله تعالی:
﴿والشَّمْسِ وَضُحاها * والْقَمَرِ إِذا تَلاها * والنَّهارِ إِذا جَلاَّها * واللَّیلِ إِذا یغْشاها﴾ (الشمس: 1 - 4)
ترجمه آیه:
(سوگند به خورشید وهنگام اوج درخشندگیاش * وسوگند به ماه که در پی آن تابان است * وسوگند به روز که تاریکی را میزداید وجهان را روشن میسازد * وبه شب؛ گاهی که عالم را در پرده ی سیاهی برکشد).
متن روایت (1):
محمد بن العباس: (فی المعنی) عن محمد بن القاسم، عن جعفر بن عبد الله، عن محمد بن عبد الله (الرحمن)، عن محمد بن عبد الرحمن (الله) عن أبی جعفر القمی، عن محمد بن عمر، عن سلیمان الدیلمی، عن أبی عبد الله (علیه السلام) قال: سألته عن قول الله (عزَّ وجلَّ) ﴿والشَّمْسِ وَضُحاها﴾ قال: الشمس رسول الله (صلی الله علیه وآله) أوضح للناس دینهم، قلت: ﴿والْقَمَرِ إِذا تَلاها﴾ قال: ذاک أمیر المؤمنین (علیه السلام) تلا رسول الله (صلّی الله علیه وآله)، قلت: ﴿والنَّهارِ إِذا جَلاَّها﴾ قال: ذاک: الإمام من ذریة فاطمة نسل رسول الله (صلّی الله علیه وآله)، فیجلی ظلام الجور والظلم، فحکی الله سبحانه وتعالی عنه وقال: ﴿والنَّهارِ إِذا جَلاَّها﴾ یعنی به القائم (علیه السلام)، قلت: ﴿واللَّیلِ إِذا یغْشاها﴾ قال: ذلک أئمة الجور الذین استبدوا بالأمور دون آل الرسول (صلوات الله علیهم أجمعین) وجلسوا مجلساً کان آل الرسول أولی به منهم، فغشوا دین الله بالجور والظلم، فحکی الله سبحانه فعلهم فقال: ﴿واللَّیلِ إِذا یغْشاها﴾(1).
ترجمه روایت (1):
محمّد بن العبّاس: در معنی آیات از محمّد بن القاسم، از جعفر بن عبد الله، از محمّد بن عبد الله، از محمّد بن عبد الرّحمان، از أبو جعفر قمّی، از محمّد بن عمر، از سلیمان دیلمی، از حضرت ابو عبد الله امام صادق (علیه السلام) روایت آورده که گفت: از آن حضرت، راجع به فرمایش خدای -عزّ وجلّ-: (سوگند به خورشید وهنگام اوج درخشندگیاش) پرسیدم. فرمود: «خورشید، رسول خدا (صلّی الله علیه وآله وسلّم) است. (آن حضرت) برای مردم دینشان را واضح وروشن ساخت».
عرض کردم: (وسوگند به ماه که در پی آن تابان است) فرمود: او امیر المؤمنین است که در پی رسول خدا (صلّی الله علیه وآله وسلّم) است.
گفتم: (وسوگند به روز که تاریکی را میزداید وجهان را روشن میسازد) فرمود: آن امام از ذرّیّه ی فاطمه نسل رسول الله (صلّی الله علیه وآله وسلّم) است که تاریکی جور وظلم را میزداید. پس خداوند سبحان از او حکایت آورد وفرمود: (وسوگند به روز که تاریکی را میزداید وجهان را روشن میسازد) منظور از آن، حضرت قائم (علیه السلام) است.
پرسیدم: (وسوگند به شب گاهی که عالم را در پرده ی سیاهی برکشد)؟ فرمود: آن امامان جور وستماند که به استبداد خود جدای از خاندان رسول (صلوات الله علیهم أجمعین) زمام امور را به دست گرفتند وبه مسندی تکیه زدند که آل پیامبر از آنها نسبت به آن شایسته تر بودند. پس دین خدای را با ستم پوشاندند که خدای سبحان کار آنان را حکایت کرد وفرمود: (وسوگند به شب؛ گاهی که عالم را در پرده ی سیاهی برکشد).
متن روایت (2):
شرف الدین النجفی: قال: روی علی بن محمد، عن أبی جمیلة، عن الحلبی، ورواه (أیضاً) علی بن الحکم، عن أبان بن عثمان، عن الفضل بن العباس، عن أبی عبد الله (علیه السلام) أنه قال:
﴿والشَّمْسِ وَضُحاها﴾ الشمس أمیر المؤمنین (علیه السلام) وضحاها قیام القائم (علیه السلام) (لأن الله سبحانه وتعالی: ﴿وَأَنْ یحْشَرَ النَّاسُ ضُحًی﴾، ﴿والْقَمَرِ إِذا تَلاها﴾ الحسن والحسین (علیهما السلام)، ﴿والنَّهارِ إِذا جَلاَّها﴾ هو قیام القائم (علیه السلام)(2)، ﴿واللَّیلِ إِذا یغْشاها﴾ حبتر ودولته (و)قد غشی علیه الحق وأما قوله: ﴿والسَّماءِ وَما بَناها﴾ قال: هو محمد (صلی الله علیه وآله) هو السماء الذی یسموا إلیه الخلق فی العلم وقوله: ﴿والأَرْضِ وَما طَحاها﴾ قال: الأرض الشیعة، ﴿ونَفْسٍ وَما سَوَّاها﴾ قال: هو المؤمن المستوی علی الخلق (المستور وهو علی الحق) وقوله: ﴿فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَتَقْواها﴾ قال: عرفت (عرفها) الحق من الباطل فذلک قوله ﴿ونَفْسٍ وَما سَوَّاها فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَتَقْواها، قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکاها﴾ قال: قد أفلحت نفس زکاها الله، وقد خابت من دساها الله.
قوله: ﴿کذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْواها﴾ قال: ثمود رهط من الشیعة، فإن الله سبحانه یقول ﴿وَأَمَّا ثَمُودُ فَهَدَیناهُمْ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمی عَلَی الْهُدی فَأَخَذَتْهُمْ صاعِقَةُ الْعَذابِ الْهُونِ﴾ فهو السیف إذا قائم القائم (علیه السلام)، وقوله: ﴿فَقالَ لَهُمْ رَسُولُ اللهِ﴾ (هو النبی) ﴿ناقَةَ الله وَسُقْیاها﴾ قال: الناقة الإمام الذی فهم عن الله (وفهم عن الله) ﴿وَسُقْیاها﴾ أی عنده مستقی العلم ﴿فَکذَّبُوهُ فَعَقَرُوها فَدَمْدَمَ عَلَیهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوَّاها﴾ قال: فی الرجعة، ﴿ولا یخافُ عُقْباها﴾ قال: لا یخاف من مثلها إذا رجع(3).
ترجمه روایت (2):
شرف الدّین نجفی گوید: علیّ بن محمّد، از ابو جمیله روایت کرده، از حلبی و[نیز] این حدیث را علیّ بن حکم روایت کرده، از ابان بن عثمان، از فضل بن العبّاس، از حضرت ابو عبد الله صادق (علیه السلام) که فرمود: در (سوگند به خورشید وهنگام اوج درخشندگیاش)، شمس امیر المؤمنین (علیه السلام) است وهنگام اوج درخشندگیاش قیام حضرت قائم (علیه السلام) است؛ زیرا که خدای سبحان فرموده: (واینکه مردم هنگام اوج درخشندگی خورشید جمع شوند)، (وسوگند به ماه که در پی آن تابان است) حسن وحسین (علیهما السلام) اند، (وسوگند به روز که تاریکی را میزداید) قیام حضرت قائم (علیه السلام) است. (وسوگند به شب، گاهی که عالم را در پرده ی سیاهی برکشد) حبتر ودولت اوست واین در حالی است که حق پوشیده خواهد بود اینکه فرموده است: (وسوگند به آسمان بلند وآنکه این کاخ رفیع را بنا نهاد) (امام (علیه السلام)) فرمود: او حضرت محمّد (صلّی الله علیه وآله وسلّم) است. اوست آسمانی که خلایق در علم ودانش به سوی او بالا میروند.
اینکه میفرماید: (وسوگند به زمین وآنکه آن را گستراند) فرمود: «ارض، شیعیانند وسوگند به نفس وآنکه او را مستقیم بیافرید) فرمود: «او مؤمن است که آفرینش معتدلی دارد».
اینکه فرموده: (وبه او شرّ وخیرش را الهام کرد) فرمود: حق را از باطل بازشناخت واین است که فرموده: (وسوگند به نفس وآنکه او را مستقیم بیافرید (درباره ی) (به راستی هر که آن را پاک دارد، رستگار است) فرمود: نفسی که خداوند آن را پاکیزه گرداند، البتّه رستگار شده وهر که را به پلیدی انداخت، زیانکار گشته است.
واینکه فرموده: (قوم ثمود از روی سرکشی (حقایق وحی را) تکذیب کردند) فرمود: ثمود گروهی از شیعه اند که خداوند سبحان فرماید: (وامّا قوم ثمود را هدایت کردیم. پس آنان کوری وگمراهی را بر هدایت برگزیدند. پس صاعقه ی عذاب خواری آنان را گرفت) واین عقوبت شمشیر است؛ هر گاه حضرت قائم (علیه السلام) به پا خیزد واینکه فرموده: (پس رسول خدا به آنان فرمود) او پیغمبر اکرم است.
(این ناقه ی خداوند است وآبشخور آن) فرمود: ناقه (اشاره به) امام است که از سوی خداوند وپیامبرش فهمانیده است. (وآبشخور آن) یعنی: آبشخور علم نزد اوست.
(پس او را تکذیب کردند وناقه را پی کردند که خداوند هم به کیفر گناهانشان، هلاکشان ساخت) فرمود: این در رجعت است.
(از پایان کار بیم ندارد) فرمود: «در صورتی که تکرار شود، از چنین چیزی پروا ندارد».
پاورقی:
-----------------
(1) تأویل الآیات الظاهرة - مخطوط.
(2) بين پرانتز در مأخذ نيست.
(3) تأویل الآیات الظاهرة - مخطوط.