المسار:
فارسی » مقاله هاى مهدوى
الفهرس
مقاله هاى مهدوى

(۱۲۱) بايسته هاى سلوك منتظران از منظر شيخ مناجاتيان ميرزا جواد ملکی تبريزی

بايسته هاى سلوك منتظران از منظر شيخ مناجاتيان ميرزا جواد ملکی تبريزی

اشاره:
اهل معرفت، اولياى حق را از نظر شكل وشيوة سلوك الى الله به دو دسته تقسيم كرده اند: خراباتيان (جمالى)، مناجاتيان (جلالى). خراباتيان، عارفانى هستند كه محو جَذَبات جمال الهى بوده، سير وسلوك را با شوق وجذبه ى حضرت حق آغاز كرده، طى مقامات مى نمايند. اينان را (عشق) و(جمال الهى) به پيش مى برد.
امّا مناجاتيان بيشتر تحت تأثير مهابت، خوف وجلال حضرت حق قرار گرفته، بر اثر توجّه به عظمت ذات حق تعالى از بارقه هاى خوف وخشيّت اثر پذيرفته، راه حق را با سوز وگداز مى گذرانند. مطالعه ودقت در آيين سلوك وهمچنين حالات وآثار حضرت آيت الله العظمى ملكى تبريزى (ره) خصوصاً دو اثر سترگ او المراقبات واسرار الصلوة بيانگر ونشان دهندة مناجاتى بودن اين (ولى خدا) است. در اين گفتار ضمن معرفى كوتاه وسيرى گذرا بر حيات نورانى اين (شيخ مناجاتيان) نكته هايى ناب ونورانى ورهنمودهايى روشنگر از آن جناب با مرورى بر دو اثر گران ارج وى يعنى المراقبات واسرار الصلوة با عنوان (بايسته هاى سلوك منتظران) خدمت خوانندگان فرهيختة موعود تقديم مى شود.
زندگى نامه
عارف كامل وفقيه صاحبدل، مرحوم آيت الله ميرزا جواد آقاى ملكى تبريزى در خانواده اى پارسا ودر عين حال ثروتمند در تبريز به دنيا آمد. بنا به آنچه كه درباره ى ايشان در يادنامه هاى معاصر آمده:
خانواده ى ايشان از تاجران آن سامان بودند. پدرش مرحوم (حاج ميرزا شفيع) در ابتدا عامل مضاربة (ناصرالدين شاه) بود. امّا در پايان موفق شد كه در خدمت يكى از عالمان اهل باطن توبه كرده واز راه گذشته باز گردد ودر معيّت آن مرد خدا، مراتبى از تهذيب نفس را بپيمايد.
مرحوم ميرزا جواد آقا، مقدّمات علوم دينى را در زادگاه خود ـ تبريز ـ گذراند. آنگاه جهت تكميل تحصيلات وپرتوگيرى از مشكات انوار ولايت علوى (ع) به نجف اشرف كوچيد. وى ساليانى در آستان آن مدينة علم به دانش اندوزى در محضر بزرگان وپالايش دل وجان خود پرداخت تا اينكه در ساية عنايات اميرمؤمنان(ع) ومجاهدات فراوان به مقام منيع اجتهاد در درس وجهاد با نفس وبه مقامات معنوى وكمالات ظاهرى وباطنى راه يافت. از استادان وى مى توان از فقيه فرزانه مرحوم آيت الله حاج آقا رضا همدانى، صاحب مصباح الفقيه، مرحوم آخوند خراسانى، مرحوم محدّث نورى وعارف كامل، مرحوم ملّا حسينقلى همدانى (ره) نام برد.
بارى چنانچه اشارت رفت مرحوم (ميرزا جواد آقا) به موازات تحصيل علوم ظاهرى ورسمى از تربيت وخودسازى غافل نبوده وپيراستگى نفس وآراستگى جان را سرلوحة مرام ومنش خود قرار داده وبه حكم آن كه (جوينده، يابنده است) سرانجام توفيق شرفيابى به محضر مرحوم آيت الله آخوند ملّاحسينقلى همدانى را مى يابد ومدّت 14 سال در خدمت اين آيتِ نور به سير وسلوك مى پردازد. اين توفيق، سرفصل جديدى را در حيات نورانى او مى گشايد. محصول 14 سال حشر ونشر با اين مرد خدا، ارمغان (توحيد) و(ولايت) براى اين سالك وادى ايمان وعرفان مى باشد.
درباره ى استاد ومربّى نفس ايشان (مرحوم ملّا حسينقلى همدانى) در اين نوشته جاى پرداختن نيست وتنها به ذكر يك سخن از عارف تبريزى درباره ى استاد خود بسنده مى كنيم: (مرا شيخى بود جليل القدر، عارف عاملِ كامل(ره)، كه كسى را نظير او در اين مراتب ـ توحيد ـ نديدم.)(1) ضمناً مطالعة كتاب شمع جمع را در شناخت اين مرد خدا به دوستان توصيه مى كنيم.
آيين سلوك
درباره ى مرحوم ميرزا جواد آقا نقل شده كه، ايشان در معرفت حضرت حق وعبادت پروردگار، آيتى عجيب بود، تا حدّى كه سوز وگداز ونيايش هاى شبانة او زبانزد خوّاص مناجاتيان است. در اين راستا عدّه اى او را از بُكّائون عصر (= بسيار گريه كنندگان زمانة خويش) به شمار آورده اند. در آيينة دانشوران درباره ى وى گفته شده كه: سه ماه رجب، شعبان ورمضان را پيوسته روزه مى گرفت وچنين شنيدم كه در قنوت نمازهاى مستحبّى مكرّر اين بيت [حافظ] را مى خواند.

ز آن پيشتر كه عالم فانى شود خراب * * * ما را ز جام بادة گـلگلون خراب كـن(2)

شاگردان او اظهار داشته اند سخنان ايشان چون از دلى سوخته برمى آمد مانند اخگر پاره اى در هيزم هستى مستمعان تأثير مى كرد وآنان را به جوش وخروش درمى آورد ودل هاى شنوندگان را آنچنان با موعظه هاى آتشين شعله ور مى ساخت كه آنان را به دنيايى ديگر داخل وواصل مى كرد وتا چندى از سُكرِ سخنانش بى خود ومست مى شدند واين نبود جز بارقه هايى از دل سوخته وجان ساختة ميرزا.
همچنين اين خاطره درباره ى شب هاى او شنيدنى است كه: (شب ها تا به سحر دل از دست داده ومست در صحن خانه قدم مى زد وزبانش به اين بيت مترنّم بود:

گـر بـشـكافند سراپاى من * * * جز تو نيابند در اعضـاى من(3)

وگاهى نيز تا به سپيده دم همراه با هستى ذكر (لاحول ولا قوّة إلاّ بالله العلى العظيم) مى گفت. عارف تبريزى پس از بازگشت از نجف 8 سالى را در زادگاه خويش به فعاليت هاى دينى، ارشادى وتربيتى پرداخت، تا آنكه آشوب وآفت مشروطه فضا را بر وى در آن سامان تنگ ساخت واو با هدايت الهى، قم را برگزيد ودر اينجا بود كه اين گوهر گران ارج گمنام از صدف سكوت بدر آمد. با تلألو وتشعشع اش، دل ها وخردها را به خود خيره ساخت وفصلى ديگر در دفتر حيات او رقم خورد وآثار وبركات وجودى او ظهور كرد.
سرانجام اين عارف عامل پس از عمرى خدمت به شريعت مطّهر ودستگيرى از نفوس پاك ومضطرّ وتربيت شاگردانى شايسته در سحرگاه يازدهم ذى الحجّه سال 1343 ق. برابر با 1304، مصادف با عيد قربان در سن 65 سالگى دنياى فانى را به سوى حيات جاويدان رها كرد ودر قبرستان شيخان قم به خاك سپرده شد. نقل است كه عارف بى نظير معاصر ـ حضرت امام خمينى (ره) ـ كه خود از دست پروردگان حوزة عرفان اين مردِ خدا بود، بارها بر سر تربت ايشان حاضر مى شد وبا گوشة عمامة خود غبار از تربت پاك او برمى گرفت.(4)
بايسته هاى سلوك منتظران
در اينجا مرورى كوتاه وسيرى گذرا بر المراقبات ـ كه برنامة سلوك هر شيعة دوستدار معرفت مدار است ـ كرده، نكته هايى نورانى ونسخه هايى عرفانى در ارتباط با توسّل ومعرفت به امام زمان(ع) برگزيده، تقديم مى كنيم باشد كه مطالعة آنها بيش از پيش بر شناخت ومعرفت وادب ما سبت به آن موعود مهربان بيفزايد.
1. شب نيمه ى شعبان
مرحوم ميرزا در آداب واعمال اين شب عزيز مى آورد: (يكى از اعمال اين شب نزديكى جستن به امام زمان، حجّت عصر، ولى امر، وارث پيامبران، مظهر عدل خدا، رابط آسمانيان وزمينيان، سلطان بزرگ، مولاى كريم، امام ومولاى ما حضرت مهدى (ع) است كه مى توان با زيارت، مناجات، عرض شوق وشكايت... به آن حضرت نزديك شد. انسان بايد در اين شب بينديشد كه چه سعادت هايى را به جهت غيبت او از دست داده وبه بيگانگان بنگرد كه چگونه در قلمروى او تصرّف نموده وحقّ حكومت او را غصب كرده وبر دوستدارانش حكمرانى مى كنند آنگاه از تمام اين مسائل به درد آمده، به خداوند شكايت كند واو را با سوز دل صدا زده، فرجش را بخواهد وبر آستان خدا بگريد واز او بخواهد تا بر وى منّت نهاده، ديدار جمال، فرمانبردارى كامل ورسيدن به خشنودى او را نصيبش نمايد ومانند كسى كه قبل از تولّد، پدر خود را از دست داده وپيوسته منتظر آمدن اوست؛ در تمام حوادث او را به ياد آورد. در اينجا عارف تبريزى تمثيل كوتاهى را جهت ملموس كردن مطلب مى آورد ودر پى آن است كه بگويد شيعة امروز كودك يتيمى است كه پدر وسرپرست خود را در آشوب وفتنة بازار دينا گم كرده است وتنها با ياد ونام پدر است كه قدرت مى گيرد وقوّت مى يابد. او مى نويسد: (برادرى داشتم كه بعد از فوت پدرم به دنيا آمد، بعد از اينكه فهميد پدرش از دنيا رفته است، در اين پندار بود كه پدرش زنده است. لذا در هر كارى او را به ياد مى آورد واينكه او مى آيد وچنين وچنان مى كند... تو نيز نبايد پدرت را بيش از امام خود ـ كه پدر روحانى وحقيقى توست ـ دوست بدارى. كارها وسخنانت بايد نشان دهندة اين حالت باشد كه امام خود را از دست داده ومنتظر ظهور وخواهان وصال او هستى. در زمان غيبت آنچنان وفادارى از خود نشان بده كه ادّعاى وابستگى ات را به آن حضرت تصديق كند [ضمناً] هدف تو از آرزوى ديدار او نبايد چيزى جز ظهور وديدار او باشد. زيرا خود ديدار ونزديك شدن به او، بالاترين هدف ها بوده وبقيّة اهداف، مقدمّه اى براى رسيدن به اين هدف است).(13)
2. روز عيد فطر
اسوة سالكان در مراقبات روز عيد فطر مى نويسد:
([يكى از اعمال اين روز] دعاى ندبه است. مؤمنى كه صاحب الزّمان(ع) را امام خود مى داند ودر عصر غيبت، غصب حاكميت او از ناحية دشمنان وهمچنين تنگناى شيعيان را در حكومت كافران وبدكاران مى بيند؛ بايد شادمانى او به غمى سنگين، خندة او به گريه وعيد او به عزا تبديل شده ودعاى ندبه بخواند ومانند مادر بچه مرده بگريد وبراى فرج او دعا كند).(14)
شيخ مناجاتيان همچنين در آداب نماز عيد مى آورد: (هنگام برپايى نماز عيد، مصيبت غيبت او را به ياد بياور كه امامت نماز عيد از حقوق مخصوص امام زمان(ع) واقامة آن از كارهاى معروف اوست. آيا اين مصيبت نيست كه به جاى نماز با امام(ع) با ديگران نماز مى گزاريم؟ اگر به جاى ديگران، امام زمان(ع) خطبه هاى نماز عيد را مى خواند چه حالى داشتيم؟ اگر او در ميان ما بود، روزگار ما با امروز چقدر فرق داشت! به آنچه كه در روايات درباره ى او آمده تأمّل كن [مسائلى مانند] بركات وانوار زمانِ حضورِ او، گسترش عدالت، عزّت اسلام، احترام قرآن، تكامل عقل ها، تزكية جان ها... آنگاه با صداى بلند به او خطاب كرده وبا زبان شوق به حضرت قدس او عرضه بدار:
اى پسر احمد! آيا به سوى تو راهى هست تا ملاقات شوى... آقاى من! آقاى من! طولانى شدن فراق شما مرا كشته واميد وصال شما زنده ام مى كند وچرا چنين نباشد اگر وعدة ظهور شما نبود تاكنون از ميان رفته بوديم. آقاى من! زمان سپرى شد وبه آخر رسيد وما هنوز منتظر امر شما بوده وبا ياد شما زندگى كرده ونشانه هاى ظهورتان را جست وجو مى كنيم.آقاى من! آنگاه كه درباره ى وصال ولذّت ديدارتان مى انديشم وهمچنين درباره ى كسانى كه آنان را در پناه خود گرفته، به ايشان احسان كرده وبه ديدار جمالت مشرفّشان كرده اى وبا نوشاندن جام هاى توحيد بر آنان منّت نهاده اى مى انديشم؛ نزديك است قلبم از حسرت شكافته شده واز غيرت دوپاره شود... بر من سخت است كه ببينم ديگران در برابر تو، در قلمروت ـ به ناحق ـ تصرّف وبر شيعيانت حكومت مى كنند. شيعيان ودوستدارانت به تو پناه آورده واز تو كمك مى خواهند امّا پاسخى نمى شنوند. پناه بر خدا از اين مصيبت هاى دردناك وسختى هاى فراوان. (انّا لله وانّا اليه راجعون) از مصيبت فقدان ونبود تو ودرازاى غيبتت؛ در حالى كه گرگ ها از هر سو برشيعيانت مانند رمه اى بى صاحب حمله ور شده وآنها را مى درند.سررو من! اينها اندكى از مصيبت هاى ما بود. امّا ناراحتى هاى شما به خاطر اين مصيبت ها از ما سخت تر بوده ودل شما را بيشتر به درد مى آورد. زيرا از عطوفت ورأفت شما نسبت به شيعيان وهم چنين از غيرت وقلب مهربان شما به خوبى آگاهيم. مگر جدّ شما اميرمؤمنان(ع) نبود كه از ربودن خلخال زنى ذمّى به دست سپاهيان معاويه به درد مى آمد وشِكوه مى كرده ومى فرمود: (اگر مسلمانى از اين خبر بميرد، سزاوار سرزنش نيست) پس حال شما چگونه است وقتى بدانيد بر زنان مسلمان چه مى رود؟)(15)
3. روز عيد قربان
آن بزرگ، در اعمال وآيين عيد قربان دوباره دل ها را متوّجه آخرين حجّت خدا مى نمايد ولزوم توجّه به ايشان را يادآور شده ومى نويسد:
(مستحّب است كه بعد از نماز عيد، دعاى ندبه خوانده شود، دعايى كه به ما مى گويد چگونه در اين روز به ياد امام زمان خود بوده، چگونه براى از دست دادن امام خود گريان واندوهناك باشيم. اگر بتوانى بايد سعى كنى در تمام اين روز به ياد مولايت باشى ونگذارى مراسم عيد، تو را از اين مهم باز دارد واگر به جهت حضور مردم نمى توانى آن را به خوبى انجام دهى [حداقل] سعى كن در باطن با پروردگار مأنوس بوده وحتّى ارتباط ودل مشغولى تو با مردم نيز با اجازه ورضايت او باشد).(17)
چنان كه در باب پاره اى از اعمال تاسوعا وعاشورا نيز مى آورد: (تاسوعا وعاشورا را روزهاى مصيبت خود قرار بده ودر اين دو روز با امام زمانت در عزا وسوگ مشاركت كن كه آن جناب مصيبت جدّشان را در هيچ روزى فراموش نمى كنند چنانچه از بعضى از بياناتشان استفاده مى شود هر بامداد وشامگاه بر آن حضرت مى گريند).(18)
4. سالروز ولادت پدر گرامى امام زمان(ع)
عارف پارساى تبريزى درباره ى آداب دهم ربيع الثانى چنين آورده: (روايت شده اين روز، روز ولادت مولا وامام ما، حضرت امام حسن عسكرى (ع) است. خصوصيّت وويژگى اى كه اين روز دارد اين است كه مولود اين روز، پدر بلا واسطة امام ما مى باشد. بنابراين سزاوار است شيعيان با امورى مناسب به امام زمان(ع) تهنيّت گفته، حاجات خود را از مولود اين روز بخواهند وهم چنين از وى بخواهند كه سفارش او را به امام زمانش(ع) نموده تا او را مورد نظر ولطف خود قرار داده، از بخشش وبزرگوارى هاى خود بهره مندش نمايد).(12)
5. سالروز شهادت پدر گرامى امام زمان(ع)
مرحوم آيت الله ملكى تبريزى (ره) در تكليف ووظيفة دوستداران امام زمان(ع) در هشتم ربيع الاول نيز آورده: (روايت شده وفات [شهادت] امام حسن عسكرى (ع) در اين روز است. پس بر فرد مراقب واجب است كه در اين روز اندوهگين باشد. به خصوص با در نظر گرفتن اين مطلب كه صاحب مصيبت، حجّت عصر وامام زمانش است. بايد آن امام را [امام عسكرى (ع)] با هر زيارتى كه به ذهنش مى رسد، زيارت نموده، به امام زمانش(ع) تسليت بگويد. سپس از خداوند به خاطر جانشينى امام زمانش(ع) تشكّر نموده، به خاطر غيبت ودسترسى نداشتن به آن حضرت متأثّر شده، زمان ظهور وفوايد انوار او وخير وبركت هاى آن را در ذهن خود مجسّم كند).(11)
6. اعمال ماه ذيقعده
عارف تبريزى در اعمال ومراقبات اين ماه وزيارت رسول خدا (ص) خطاب به آن ذات مقدّس با دلى دردمند وچشمى گريان از ايشان ملتمسانه مى خواهد تا وساطت وشفاعتى كرده واز خدا بطلبد كه ظهور فرزندش را نزديك كند. (اى رسول خدا! ما با از دست دادن تو وغيبت جانشين شما مانند كودكان بى سرپرست وچونان اسيران بى نگهبان شده ايم، پس اى رحمتِ جهانيان به ما رحم كرده وما را از رحمت خود بهره مند گردان، وبه فرزند خود فرمان ظهور ده تا در اين شب هاى تاريك به نورافشانى پرداخته وبراى حمايت اسلام، احياى قرآن، استحكام ايمان وتربيت جهانيان برخيزد.
اى رسول خدا! جهت تحقّق وعده ها ويارى بندگان [بيچاره] دست دعا بر آستان پروردگار برآور كه ما كسى را جز تو نمى شناسيم).(16)
توسل به امام زمان (عليه السلام)
پايان مقال را دستور العملى از آن بندة خوب خدا در توسّل پيوسته به ساحت مقدس اهل بيت(ع) واستعانت واستمداد از آنان وهمچنين خصايص وويژگى آنان در برآوردن حوائج مختلف با آرزوى بلنداى مقامات براى آن ولى خدا به پايان مى بريم.
(اگر چه هر كدام از معصومين(ع) وسيله اى براى بندگان خدا در برآوردن حاجات ايشان هستند امّا توسّل به هر يك از آنان آثار وبركات خاصّى را در پى دارد چنانچه دعاى توسّل شاهدى بر اين مطلب است.
1. توسّل به رسول خدا(ص) ودختر بزرگوارش حضرت زهرا(س) وامام حسن(ع) وامام حسين(ع) براى طلب توفيق در طاعت وعبادت ورضايت خدا.
2. توسل به اميرمؤمنان(ع) براى ايمنى از شرّ ستمگران وانتقام از دشمنان.
3. توسّل به امام سجّاد(ع) براى دفع وسوسه هاى شياطين وستم سلاطين.
4. توسّل به امام باقر(ع) وامام صادق(ع) جهت توفيق در امور اُخروى ومعنوى.
5. توسّل به امام كاظم(ع) براى سلامتى از بيمارى ها وعافيت دردها.
6. توسّل به حضرت رضا(ع) جهت سلامتى در سفر وهراس از مشكلات آن.
7. توسّل به امام جواد(ع) براى گشايش در روزى وبى نيازى.
8. توسّل به امام هادى (ع) براى توفيق بر مستحبّات واطاعت خداوند ونيكى واحسان به مردم.
9. توسّل به امام حسن عسكرى (ع) براى توفيق در امور اخروى.
10. وسرانجام توسّل به امام عصر(ع) براى برآورده شدن همة نيازهاى مادّى ودنيوى واخروى. چرا كه امام عصر(ع) پناه واميد وحافظ ونور وزندگى ماست واو در بردارندة همة خصايص وويژگى هاى ديگر معصومين است وبراى حاجات ديگر نيز توسّل به ايشان مناسب است.(19)
مرحوم آيت الله ميرزا جوادآقاى ملكى تبريزى (ره) در بخشى از كتاب اسرار الصلوة خود تعقيباتى را براى بعد از نماز ذكر مى كند كه ما در اينجا چند دستورالعمل را كه در ارتباط با امام زمان(ع) است ذكر مى كنيم. اميد كه عمل بدان ها خشنودى حجّت خدا وترفيع درجات آن بندة خوب خدا را در پى داشته باشد زيرا هر كس سنّت نيكويى را بنهد در پاداش عاملان بدان سنّت، شريك خواهد بود:
1. بعد از هر نماز خواندن سه مرتبه سورة توحيد (قل هوالله) وهدية آن به پيشگاه حضرت صاحب الامر(ع)؛
2. خواندن دعاى عهد در تعقيب نماز صبح؛
3. خواندن دعاى (اللّهم عرّفنى نفسك...)؛
4. دعا براى امام عصر(ع) بدين صورت: (وعجّل لوليّك الفرج وأرنا فيه وفى أهل بيته وشيعته ورعيّته وعامّته وخاصّته ما يأمُل وفى أعدائه ما يَخدز).(20)
پروردگارا دعاى ناقابل ما را كه نشانة محبت ما بدان حجّت خدا است به پيشگاه ايشان برسان وما را مشمول دعاهاى خير او قرار بده وقلب او را از ما دوستداران او راضى وخشنود بگردان.
آثار ومكتوبات
از حضرت آيت الله ملكى تبريزى آثار فراوانى بر جاى نمانده وشايد بتوان گفت علّت آن اين باشد كه پرداختن به تهذيب نفوس، مراقبه ومحاسبة شبانه روزي؛ آنچنان ساعات وآنات شبانه روز او را پر كرده بود كه ديگر فرصت وفراغتى براى نوشتن كتاب ورساله باقى نمى گذاشت با اين همه شش اثر از ايشان در دو حوزة عرفان عملى وفقه باقى مانده است كه به شهادت شخصيت هايى مانند امام خمينى، علّامه طباطبايى، مرحوم ميرزا محمّد اسماعيل دولابى (ره) وعلّامه حسن زاده آملى تربيت كننده ودر مسير سير وسلوك روشنگر است. در عظمت آثار او همين بس كه عارف مجاهد بى نظير عصر ما ـ حضرت امام خمينى (ره)ـ فرزند گرامى اش، سيد احمد را به مطالعة آثار وكتب او مى خواند ومى فرمود: (از علماى معاصر، كتب شيخ جليل القدر، عارف بالله حاج ميرزا جواد آقاى تبريزى را مطالعه كن).(5)
در اينجا سه اثر سترگ او را در حوزة عرفان ومعرفت به اختصار معرفى كرده، مطالعة پيوستة آنان را به دوستان وطالبان سفارش مى كنيم.
1. اسرار الصلوة: كتابى است حاوى اشارات واسرار فراوانى در باب نماز از طهارت ومقدّمات تا سجده وسلام وبخش پايانى آن در تفسير سورة حمد وتوحيد وفضيلت نماز شب وجماعت. تأثير اين اثر نورانى را مى توان در آثار عرفانى امام خمينى (ره) به خوبى مشاهده كرد.
2. المراقبات يا اعمال السنه: مرحوم مؤلّف در اين اثر گران مايه وبلندپايه اعمال وبرنامه هاى روزها وماه هاى سال از محرّم تا ذى الحجّه را به همراه آثار وبركات روحى ومعنوى هر عمل با قلمى شيوا توضيح داده است. مؤلّف در مقدمه اى كه با مناجات آغاز مى شود انگيزة خود را از تأليف اين كتاب چنين آورده است:
به آسانى مى توان از روزهاى سال مراقبت كرد وبراى يك بار هم كه شده بعضى از اعمالِ سال را انجام داد. من در اين كتاب به طور اختصار مهم ترين اعمال رسيده ولازم ترين مراقبات را مى نويسم. به يقين بدان كه هيچ گاه نمى توانى ظاهر خود را اصلاح كنى مگر با اصلاح باطن. زيرا سرچشمة اعمال قلب است.(6)
مرحوم علّامة طباطبايى (ره) در مقدّمه اى كوتاه، مؤلّف وكتاب او را چنين مى ستايد:
اين كتاب درياى موّاجى است كه در سنگ وپيمانه نگنجد ومؤلّف آن پيشواى والامقامى است كه برترى وبلنداى شخصيّت او با هيچ معيار ومقياسى قابل سنجش نيست باشد.(7)
درباره ى المراقبات اين نكته از زبان يكى از اهل معرفت شنيدنى است كه: (مرحوم ميرزا جوادآقا به خاطر توغّل وتعمّق در توحيد چندان كارِ منسجمى نكردند. كتاب المراقبات ايشان به اين صورت نبود، بلكه حضرت امام خمينى وحضرت آيت الله سيّد احمد خوانسارى (ره) اوراقِ آن را تنظيم كردند تا به صورت كتاب حاضر درآمد).(8)
3. رساله ى لقاء الله: كتابى سرشار از نورانيّت ومعنويّت كه مطالعه وعمل به آن ره پويان وادى معرفت را به قلّة قداست وچكاد طهارت مى رساند در اين اثر (لقاء الله) وآيات مربوط به آن توضيح داده شده وراه موفّقيت وتوفيقات الهى براى سالكان كوى دوست به قلم عارفى ره پيموده وگرم وسرد سلوك را چشيده بيان شده است. علّامه حسن زاده آملى اين رساله را بارقه اى از بارقه هاى آتشين ودل نشين محفل عرشى آن استاد بزرگ ربّانى مى داند.(9)
سخن را در اين باب با بيانى از عارف صاحبدل مرحوم حاج ميرزا محمد اسماعيل دولابى (ره) كه مى فرمودند: (كتاب هاى ميرزا جواد آقا سرشار از نور هستند)(10) به پايان برده وبلنداى مقامات معنوى را براى آن دو بزرگوار وهمة معلّمان اخلاق ومربيّان نفوس از خداى قدّوس خواهانيم.
 

 

 

 

پى نوشت ها:

ــــــــــــــــــــــ

(1) ملكى تبريزى اسرار الصلوة، ص 324، ترجمة صادق حسن زاده وعلى خليلى، نشر كيش مهر.
(2) سيد عليرضا ريحان يزدى، آئينة دانشوران، ص 143، به تصحيح باقرى بيدهندى، نشر كتابخانة آيت الله مرعشى نجفى.
(3) محمد جواد نور محمّدى، شيخ مناجاتيان، ص 58، به نقل از علاّمه حسن زاده آملى، نشر مهر خوبان.
(4) علاّمه طهرانى، روح مجرّد، ص 285، ، نشر علامه طباطبايي
(5) حضرت امام خمينى (ره)، سرّ الصلوة، ص 40، ، مركز نشر آثار حضرت امام خمينى.
(6) ملكى تبريزى، ترجمة المراقبات، ص 37، ، ترجمة ابراهيم محدّث، نشر اخلاق.
(7) همان، ص 19.
(8) محمد جواد نور محمّدى، ناگفته هاى عارفان، ص 183، به نقل از شيخ مناجاتيان، ص 75.
(9) صادق حسن زاده، طبيب دل ها، ص 166، به نقل از اسرار الصلوة، ص 2.
(10) مصباح الهدى، ص 442، مهدى طيب، نشر سفينه.
(11) المراقبات، ص 70 ـ 71، ترجمة: ابراهيم محدث، نشر اخلاق.
(12) همان، ص 81 ـ 82.
(13) همان، ص 183 ـ 185.
(14) همان، ص 345.
(15) همان، ص 351 ـ 358.
(16) همان، ص 412.
(17) همان، ص 459 ـ 460.
(18) ملكى تبريزى، اسرار الصلوة، ص 125.
(19) المراقبات، ص 82 ـ 83.
(20) ملكى تبريزى، اسرار الصلوة، ص 338 ـ 340، نشر كيش مهر.

مقاله هاى مهدوى : ۲۰۱۴/۰۹/۲۵ : ۵.۶ K : ۰
: عبدالحسن تركی
comments:
no-comments