المسار:
فارسی » مقاله هاى مهدوى
الفهرس
مقاله هاى مهدوى

(۱۵۷) تجلى نام امام مهدى عليه السلام بر ساخت واقعيت آينده

تجلى نام امام مهدى عليه السلام بر ساخت واقعيت آينده

على اصغر پورعزت

چكيده
نام امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف نامى بسيار اثرگذار وهدايتگر است؛ نامى كه بر منزلت او در هستى دلالت دارد؛ هدايت شده اى كه هدايتگر است وامامت جهانيان را برعهده دارد؛ امام بر زمان ها ودوران هاست ونام او شكل دهنده بسيارى از واقعيت هاى زمانه است.
مهدى باورى، ازجمله سرمايه هاى ارزشمند مسلمانان براى ورود موفق به آينده است؛ سرمايه اى معنوى كه ملل ديگر مجبورند براى ايجاد آن، مسيرهاى كاذب وصادق زيادى را طى كنند تا با اتكا به قدرت وهم وتخيل خويش، واقعيت هايى تحميلى وبيگانه با حقيقت را پردازش نمايند؛ در حالى كه جامعه اسلامى، در انگاره كلان خود، اعم از شيعه وسنى، از اين سرمايه معنوى حقيقى بهره مند است؛ سرمايه اى معنوى با ظرفيت فوق العاده براى آفرينش هاى هنرى، ادبى، فناورانه وساختارى، در امتداد ساخت واقعيت آينده.
اين پژوهش درصدد است تا با تأمل بر ابعاد وارزش هاى گوناگون اين سرمايه پايان نيافتنى، راهبردهايى را براى استفاده هوشمندانه تر از آن معرفى نمايد؛ راهبردهايى كه مهدى باورى را در فراگردهاى گوناگون شكل دهى اركان جوامع آينده نافذ سازد وبا ابتناء بر اين سرمايه معنوى، آينده اى زيباتر وخردمندانه تر بيافريند.

مقدمه

اميد به آينده تحت تأثير داستان هاى صادق وكاذب
سرمايه معنوى، سرمايه اى است كه برمبناى باورها واعتقادات مردم شكل مى گيرد وآينده را به گونه اى معنوى تر ولطيف تر شكل مى دهد؛ آينده اى كه در آن پيروزى حق بر باطل مفروض ومسلم فرض مى شود.
خداوند متعال در قرآن كريم درباره پيروزى مسلم بندگان صالح خويش چنين فرموده است:
(وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِى الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِى الصَّالِحُونَ)(انبياء: 105).
اين آيه شريفه دلالت هاى شگفت انگيزى بر سرمايه معنوى واميد به آينده دارد؛ زيرا چنين حكم مى فرمايد (ما در زبور، بعد از تورات نوشتيم، همانا زمين را بندگان صالح به ارث خواهند برد) يعنى پروردگار متعال سه بار حكم كتبى داده است كه بندگان صالح او، وارث زمين اند!
بيان اين همه تأكيد در قرآن كريم، به حدى اميدآفرين وهيجان انگيز است كه مؤمنان را مطمئن مى سازد كه يقيناً حق پيروز است وباطل نابود خواهد شد. اين اميد بسيار ارزشمند است؛ زيرا بقاى اثربخش، كارآمد وپايدار در جامعه بشرى، موكول به آن است؛ اميدى كه سرمايه معنوى وگرانقدر هر جامعه، براى ورود موفق به آينده است. اهميت اين اميد به حدى است كه بسيارى از جوامع، حتى با توسل به تصويرپردازى هاى خيالى از پيروزى هاى خود در آينده، سعى در تحريف آينده ومصادره آن به مطلوب خويشتن دارند وبه طور مستمر تلاش مى كنند تا گذشته را از شكست هاى خويش پيراسته كنند وآينده را با تصاويرى ساختگى از پيروزى خويش ترسيم نمايند وبدين ترتيب به تاريخ سازى وواقعه پردازى متوسل مى شوند.
البته اين تاريخ سازى ها، نقطه ضعفى اساسى دارند! بسيارى از مردم مى دانند يا مى پندارند كه آنها دروغ اند؛ پس نمى توانند همه مردم را در همه زمان هاى حال تا آينده بفريبند! به همين ترتيب، تصويرپردازى هاى القايى مبتنى بر اين تاريخ سازى ها، كاذب يا تحميلى قلمداد مى شوند ونمى توانند در دوره هاى طولانى، مساعى حقيقى افراد را براى ساخت وتحقق خود در آينده، جلب نمايند.
نكته مهم اين است كه پذيرش اين داستان هاى تاريخى ومراتب اثرگذارى آنها در خلق واقعيت هاى آينده، به مراتب بلوغ وتوانايى آحاد جامعه بستگى دارد. اگر جامعه بالغ وتوانمند باشد، داستان هاى حقيقى را باور مى كند واگر نابالغ وضعيف باشد، ممكن است تحت تأثير هر داستان ساختگى وبى اعتبارى، برانگيخته شود وفعاليت نمايد. در خطبه 5 نهج البلاغه، چنين اشاره شده است كه "تلاش براى قيام در جامعه نابالغ، مانند كشت در زمين ديگران است"؛ شايد بدان دليل كه احتمالاً قبل از محصول دادن جامعه نابالغ، اهل فريب وتزوير، قلب هاى مردم ناآگاه را به خود متمايل مى سازند وبهره خود را مى برند؛ بنابراين بلوغ وآگاهى مردم، مقدمه تحقق وپايدارى جامعه عدل فرض مى شود.
خلاصه اينكه، اميد سرمايه اى مهم است ويادآورى داستان موفقيت هاى تاريخى، مى تواند منبعى بسيار مهيج براى اميدبخشى به جامعه باشد. به همين دليل، برخى از كشورها براى افزايش اميد مردم خود به آينده، به تاريخ سازى ها وحتى تحريف حوادث تاريخى روى مى آورند!
از نمونه تلاش هاى تاريخ سازانه كاذب، مى توان به مصادره به مطلوب قصه هاى شاهنامه فردوسى در ميان بسيارى از اقوام جهان اشاره كرد. اين مصادره به مطلوب ها هر چند هم كه بومى سازى شده باشند، نشان دهنده نگرانى مهم كشورهاى فاقد هويت در گذشته، براى ورود موفق به آينده اند؛ گويا داشتن گذشته شفاف ودرخشان، رمز ورود موفق به آينده است!
همچنين از جمله تلاش هاى معطوف به توسعه وايجاد وتقويت اميد ملى، تلاش هايى است كه بسيارى از جوامع، براى تقويت باور به منجى موعود خويش انجام مى دهند؛ ضمن اينكه با استفاده ابزارى از ظرفيت هاى دانش وفناورى در جلوه هاى هنرى وتفريحى ورسانه اى، خود را در شمار موفق ترين كشورها در آينده، معرفى مى كنند. گاهى نيز اين مهم از طريق تلاش براى كشف آينده حقيقى از طريق مذهب وعرفان يا شهود انجام مى پذيرد. بنابراين، تلاش براى كسب هويت واميد به چند صورت انجام مى شود:
اول، بازپردازى تاريخ از طريق معرفى قهرمان ها وشخصيت هاى تاريخى خيالى؛
دوم، تمرين ذهنى موفقيت در آينده، از طريق بازى ها وداستان پردازى هاى تخيلى.
سوم، تصويرپردازى از موفقيت خود در آينده، بر اساس عطف توجه به آينده موعود ورواج منجى باورى در قالب رويكردهاى مذهبى حقيقت گرا.
بازپردازى وتحريف تاريخ از طريق معرفى قهرمان ها وشخصيت هاى تخيلى
برخى از ملت ها كه گذشته خود را چندان جذاب نمى دانند، سعى مى كنند تا با بومى سازى افسانه ها وحتى داستان هاى تاريخى ديگر ملل، تاريخ وهويت ملى خود را بازپردازى نمايند. به مثابه نمونه اى از اين گونه تلاش ها مى توان به بازسازى شخصيت رستم ايرانى، در روسيه وكره جنوبى وبرخى از كشورهاى جهان اشاره كرد؛ به طورى كه با اقتباس حوادث وآزمون هاى افسانه اى رستم، شخصيت هايى روسى يا كره اى را بر قياس آن تصويرپردازى نموده، شخصيت پردازى هاى افسانه اى را معرفى مى نمايند. در اين نمونه، رستم شاهنامه فردوسى اصل تلقى مى شود؛ در حالى كه بسيارى از نسخه هاى ديگر در جهان، پرداخته اى جديد از شخصيت افسانه اى وى را بازپردازى مى نمايند.
جالب آنكه فردوسى به وضوح به تخيلى بودن شخصيت رستم اصلى اشاره كرده است:
كه رستم يلى بود در سيستان ـ منش كردمش رستم داستان (شاهنامه، چاپ 1386).
يعنى، در حالى كه اصل داستان رستم نيز پرداخته ذهن خيال پرداز فردوسى است، برخى از ملت ها تلاش مى كنند تا نسخه هاى بومى خود را بر اساس آن طراحى ومعرفى نمايند واصرار ورزند كه اين شخصيت حقيقتاً به آنها تعلق دارد.
گويا اين نسخه بردارى ها وقهرمان پردازى ها، چاره سهل الوصول اين ملت ها براى ورود اميدوار به آينده اند؛ زيرا از اين طريق ها هويتى جذاب را براى خود شكل مى دهند وانگيزه اى براى اعضاى ملت خود ايجاد مى كنند تا در پيوستن به مدافعان فرهنگ ملى اصرار ورزند؛ ضمن اينكه همه اين تلاش ها، در امتداد باور به گزاره زير انجام مى شوند:
گزاره الف: "در آينده ملتى موفق تر است كه گذشته اى درخشان تر داشته باشد"!
براى مثال، تلاش محمدرضا شاه براى بازپردازى وتصويرگرى تمدن شاهنشاهى ايران، از طريق شاهنامه خوانى، تاريخ نويسى وجشن هاى دوهزار وپانصدساله، در همين راستا ارزيابى مى شود. تلاشى براى معرفى گذشته درخشان براى كشورى كه مايل به تصويرپردازى برتر از خويشتن خويش است.
تمرين ذهنى موفقيت در آينده از طريق قهرمان سازى
پيش بينى ها وتصويرپردازى هاى ملل از آينده بسيار جالب توجه بوده، اين تلاش ها براى تصويرپردازى در قالب داستان ها وفيلم هاى تخيلى وساخت دهى به اذهان عمومى درباره موفقيت هاى ملى وارضاى حس موفقيت طلبى آحاد جامعه، بسيار حائز اهميت اند؛ زيرا اين تصاوير، هر چند هم كه بر اساس باورها، القائات وتصويرپردازى هاى خيالى وكاذب شكل گرفته باشند، اميد مردم را به آينده افزايش مى دهند. درواقع، اين داستان پردازى ها ونقالى ها وشنيدن ها وگفت وگوها، همه نوعى حس موفقيت را تقويت مى كنند ونوعى تمرين ذهنى را براى موفقيت در آينده سبب مى شوند (Brown & Others, 2005; Boje, 2001)؛ شيوه اى كه مى توان آن را در حالت عملياتى تر، در قالب مانورهاى نظامى تصور كرد. در اين گونه مانورها، ارتش ها تمرين مى كنند كه چگونه با دشمنان فرضى مواجه شوند وماشين جنگى آنها را از كار بياندازند. در داستان پردازى از موفقيت هاى تخيلى نيز ملت ها تمرين مى كنند كه در صورت مواجهه با مشكلات خاص در آينده، چگونه عمل كنند! اين شيوه آنها را از حيث آمادگى ذهنى براى غلبه بر مشكلات احتمالى تقويت مى كند؛ مشروط بر اين‌كه داستان هاى مذكور كاملاً فارغ وجدا از واقعيت نباشند وتصويرى از مسائل ومشكلات نسبتاً واقعى ارائه نمايند.
اين تلاش ها، در امتداد اميد وباور به گزاره زير انجام مى پذيرند:
گزاره ب: "در آينده ملتى موفق تر است كه باور دارد موفق خواهد شد"!
معمولاً تلاش قهرمان پردازانه شركت هاى فعال در عرصه هاى فرهنگى وفيلم سازى دنيا، از طريق ساختن فيلم ها ونقاشى هاى متحرك وپويانمايى هاى روايتگر شخصيت هاى تخيلى، در همين راستا صورت مى پذيرد. اين تلاش ها معطوف به اين مهم اند كه اعضاى يك ملت بايد بارها وبارها موفقيت را در حال وهواى خيال وتخيل تجربه كنند تا براى پذيرش موفقيت هاى واقعى آمادگى كسب نمايند.
تصويرپردازى از آينده موعود وتوسعه منجى باورى
بسيارى از ملت ها نيز تلاش مى كنند تا با اشاره به ويژگى هاى منجى موعود خود، آينده خود را درخشان وپراميد نشان دهند. به همين دليل انواع واقسام شخصيت ها وهويت ها را به كار گرفته، تلاش كرده اند تا حتى المقدور، تصوير منجى موعود خويش را مقتدرتر ومؤثرتر ونافذتر معرفى نمايند؛ تا حدى كه گاهى تشخيص داستان ها وافسانه هاى خيالى از روايت هاى دينى ووحيانى دشوار مى شود. در اين گونه موارد، تفكيك حق وباطل، نيازمند بهره مندى از تخصص هاى ويژه منجى شناسى ودين شناسى است.
اين تلاش ها در امتداد باور به گزاره زير انجام مى پذيرند:
گزاره ج: "در آينده ملتى موفق تر است كه تصويرى معنوى از توفيقات خود داشته باشد".
در امتداد همين باور است كه جوامع تلاش مى كنند تصويرى اخلاقى يا معنوى از خويش ارائه نمايند؛ هرچند گاهى اين تصوير معنوى در قالب هاى دين گريز ولائيك صورت بندى مى شوند.
داستان اثربخش بر آينده
داستان سرايى از جمله راهبردهاى موفق براى مداخله در جهت بهبود شرايط سازمان ها، ملت ها وساير قالب هاى اجتماع بشرى محسوب مى شود (Boje, 2008). در باب تأثير داستان سرايى بر آينده سازى مى توان مباحث تأمل برانگيزى را مد نظر قرار داد؛ مباحث دال بر اينكه در روايتگرى هاى "اثرگذار تاريخ بر آينده"، داستانى اثر بخش خواهد بود كه از ويژگى هاى ذيل برخوردار باشد:
الف) به طور شفاف مرتبط با گذشته باشد؛
ب) در امتداد حال باشد؛
ج) جلب كننده اطمينان باشد.
يعنى داستانى كه به گذشته اقوام مرتبط باشد، در امتداد حال قرار گيرد ومورد اعتماد مردم واقع شود، از قابليت اثرگذارى بيشترى بر آينده برخوردار مى شود. بر اين اساس، برخى داستان ها معقول اند، برخى باورپذيرند، برخى ممكن اند، برخى ترجيح داده مى شوند، برخى ناممكن اند وبرخى نابخردانه اند. در اين ميان، داستان مهدى موعود عجل الله تعالى فرجه الشريف داستانى متمايز است؛ داستانى است كه از گذشته واقعى آغاز شده، خردمندانه در ميان آحاد جامعه پذيرفته وباور شده وبدون شك، بر آينده تأثير دارد؛ تأثير اين داستان بر آينده چنان است كه مى توان ادعا كرد كه همه لحظات حيات جوامع شيعى، قبل وبعد از غيبت ودر دوره هاى پيش از ظهور، به شدت از باور به آن اثر مى پذيرد.
باور به ظهور مهدى موعود عجل الله تعالى فرجه الشريف
انديشه ظهور مهدى موعود، ازجمله داستان هاى باورپذير وحقيقى واعتمادبرانگيز رايج در ميان عامه مسلمانان وبسيارى از پيروان اديان توحيدى است. البته اديان گوناگون، تصويرهاى متفاوتى از شخصيت موعود خود ارائه مى كنند، ولى غالب آنها به منجى موعود اعتقاد دارند وباور به آن را تقويت مى كنند. نكته قابل تأمل آنكه موعودهاى اين اديان توحيدى، ويژگى هايى شبيه به هم دارند؛ به طورى كه مى توان ادعا كرد كه همگى يك شخصيت يا يك فرهنگ يا گروه از افراد را توصيف مى نمايند. براى مثال، آنچه از خصال مسيح ومهدى عليهم السلامدر روايت هاى مسيحيان ومسلمانان مطرح شده اند، بسيار شبيه يكديگرند؛ ضمن اينكه مسلمانان برآنند كه اين دو شخصيت، در يك گروه وبا هم وبه همراه عده اى ديگر از اوليا وشخصيت هاى پاك سيرت عليهم السلام، ظهور خواهند كرد.
بنابراين، بسيار مهم ودرخور تأمل است كه آموزه مهدى موعود عجل الله تعالى فرجه الشريف، از همه ويژگى هاى اثربخشى برخوردار است؛ به طورى كه مستمراً بسيارى از حوادث گذشته، حال وآينده را تحت تأثير شگرف خود قرار داده است ومى توان تصور كرد كه در آينده نيز چنين خواهد بود.
الف) گذشته شفاف امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف
در نگاهى به كاركردهاى تصويرپردازانه آيات وروايات وادعيه رايج در ميان مسلمانان، تأكيد بر گذشته پاكيزه پيامبران وامامان، بسيار جلب توجه مى كند؛ به طورى كه در بسيارى از دعاهاى رايج در ميان مسلمانان، چنين تأكيد شده است كه آنها همگى از نسل پدران ومادران پاكيزه اند؛ ضمن اين‌كه در اين رويكرد تبارشناسانه، تبار امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف كه قرار است رهبرى جهانيان را برعهده گيرد، بى نظير ومنحصربه فرد است. او فرزند بهترين پدران ومادران روزگار وتاريخ است وتبار او تا عهد حضرت آدم وحوا عليهم السلام، كاملاً روشن وشناخته شده وحتى مشهور در بين دانشمندان علوم دينى جهان است (زيارت وارث، مفاتيح الجنان).
اين مهم موجب مى شود كه مردم درباره خصال نيكو وپسنديده واحترام برانگيز او مطمئن گردند وپيوسته اين مهم را براى آنها تداعى مى كند كه مسلماً فرزند اين تبار بزرگوار وشايسته، بهترين ولايق ترين خواهد بود (سليمان، 1376، 4-83). چنانچه در جهان واقع نيز يكى از عوامل مهم جلب اطمينان مردم، تعلق داشتن به خاندان ها وخانواده هاى پاك سرشت است.
ب) حضور امام مهدى در زمان حال
باور به حضور امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف در زمان حال وبحث امامت او بر زمان وامامت در زمان (پورعزت، 1387)، همه بر ارتباط وثيق او با زمان حال دلالت دارند. اين‌كه او همواره با زبان روز، علم روز وابزار ووسايل روز، زندگى مى كند؛ اين‌كه او از فناورى مدرن بهره مى گيرد؛ اين‌كه او در ميان مسلمانان در ايام حج ومناسك دينى حضور دارد؛ در ميان ايشان راه مى رود؛ با ايشان مراوده دارد؛ از اعمال نيك ايشان شاد مى شود واز اعمال زشت ايشان ناراحت مى گردد؛ همه وهمه بر اين مهم تأكيد دارند كه مهدى موعود عجل الله تعالى فرجه الشريف، در حال حاضر ودر حيات واقعى جوامع، حضورى نافذ دارد؛ به طورى كه حتى مى توان او را مورد خطاب قرار داد وبا او صحبت كرد (زيارت آل ياسين، مفاتيح الجنان).
ج) اطمينان برانگيزى داستان مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف
با وجود خارق العاده بودن داستان مهدى موعود عجل الله تعالى فرجه الشريف، مسلمانان آن را واقعى وباوركردنى مى دانند. درواقع، وجود مهدى موعود عجل الله تعالى فرجه الشريف، داستانى "باور شده" است؛ قابل تأمل است كه يكى از اعياد كم نظير مسلمانان، عيد نيمه شعبان است. روزى كه به باور شيعيان، روز ولادت امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشريف است؛ روزى كه گويا طليعه تحقق وعده خداوند بر مردم ضعيف ورنج ديده نمايان مى گردد؛ حال وهواى شيعيان در اين روز چنان است كه گويا فروپاشى كاخ ستم وستمگران آغاز شده است؛ گويا اين روز، آغازى است براى روزى كه به تدريج زمينه ظهور دائمى او را فراهم خواهد ساخت؛ از اين رو، شيعيان منتظر در اين عيد چنان رفتار مى كنند كه گويا پيروزى حق بر باطل را از طليعه آن مى بينند وسرور ونشاط وشادى آن را احساس مى كنند. بنابراين، صرف نظر از حقيقت مهدى، مردم واقعيت او را باور كرده اند. همين باور است كه مردم را برمى انگيزد كه در اين روز خود را پاكيزه نمايند وبه مناجات وتزكيه بپردازند.
مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف، سرمايه گرانقدر آينده پُراميد مسلمانان
دلالت هاى پى درپى آيات وروايات وادعيه اسلامى، بر آينده روشن وپُراميد مسلمانان، اين تصور را فراروى مردم قرار مى دهد كه قطعاً پيروزى، از آن اهل ايمان است واقتدار ظاهرى اهل باطل، حتماً وقطعاً فرو خواهد ريخت؛ مشروط بر آنكه قوم با ايمان وخالصى پيدا شود تا اين امر خداوند، درباره آنها تحقق يابد. البته اين باور مهم، نياز به حراست وبذل توجه دارد ومسلمانان بايد هوشيار باشند كه هر تلاشى براى مخدوش كردن تبار، چهره، رفتار وحقيقت داستان امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف، نيرنگى باطل، اما اثرگذار است؛ نيرنگى كه بايد با آن مقابله شود تا اين سرمايه ارجمند، نافذتر ومحفوظ تر، به آيندگان تحويل داده شود.
بنابراين، انتظار شيعه، انتظارى پويا وفعال وحتى فوق فعال است. اين انتظار به تعبير شريعتى، اعتراض به وضع موجود است (شريعتى، 1357)؛ اعتراضى پويا براى تغيير وضع موجود وحركت به سوى وضع مطلوب؛ انتظارى كه سرچشمه حركت وتلاش است (آصفى، 1383). در اين رويكرد، نام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف، نام هدايت شده اى است كه هدايتگر است؛ نامى كه به مثابه يك "واقعيت" به مثابه يك "كلمه" تحقق يافته، در جهان هستى اثرگذار است؛ يعنى صرفاً واقعيت "شناخته شده بودن" و"متعارف بودن" اين نام زيبا، صرف نظر از حقيقت ومعنويت باورپذير آن، بر شكل دهى جهان آينده تأثير دارد؛ در اين رويكرد، تأكيد مى شود كه مختصات جهانى كه در آن نام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف به زبان ها آورده مى شود، با جهانى كه با نام ايشان بيگانه است، متفاوت است؛ يعنى حتى تكرار نام او، در شكل دهى واقعيت آينده نقش دارد (Pourezzat, 2010). بدين ترتيب، حتى ذكر نام مهدى نيز تأثيرى شگرف بر شكل دهى جامعه اى اخلاقى وپويا، براى پذيرايى از عدالت ومعنويت دارد.
ابعاد ساخت واقعيت آينده در پرتو نام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف
بر اساس ديدگاه برگر ولاكمن، مردم در مراودات روزمره خود، به وجهى پديدارشناسانه، واقعيت هاى اجتماعى را شكل مى دهند. بر اساس ديدگاه ويك نيز، سازمان ها وسيستم هاى اجتماعى، از طريق سازماندهى خود، محيط پيرامون خود را شكل مى دهند (Scott & Davis, 2007; Morgan, 2006). بنابراين، واقعيت هاى اجتماعى در محيط پيرامونى، تحت تأثير مراودات اجتماعى وباورها وعقايد مردم شكل مى گيرند. در همين امتداد، آرزوها وآرمان هاى مردم، به شدت بر فراگرد شكل گيرى آينده مؤثرند وآفرينش هاى هنرى، ادبى، فناورانه وساختارى جهان آينده را تحت تأثير قرار مى دهند.
بدين ترتيب، نام امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف، در بسيارى از آثار خطاطى، نقاشى خط ها، كاشى كارى ها، هنرهاى تجسمى، نقاشى ها، قالى بافى ها وبسيارى ديگر از قالب هاى زيبايى شناسانه هنرى متجلى مى شود.
همچنين بسيارى از اشعار، ادبيات، داستان ها، فيلم ها، تئاترها وديگر جلوه هاى ادبى وهنرى جهان معاصر، تحت تأثير نام او صورت بندى مى شوند وحتى بسيارى از تلاش هاى فناورانه براى بهبود سازه هاى انسانى واصلاح كژكاركردهاى محصولات وتوليدات صنعتى، با هدف اصلاح وضع موجود ونيل به وضع مطلوب، وبا اميد حيات طيبه در محضر او صورت بندى مى شوند؛ ضمن اين‌كه بسيارى از ساختارهاى سازمان هاى اجتماعى، با توجه به تعهدات عيان ونهان مسلمانان در برابر نام او برپا مى شوند؛ نظير سمينارها وگردهمايى هاى ملى وبين المللى وحتى سناريوپردازى هاى علمى يا تخيلى كه در بسيارى از موارد، با علاقه ودر پرتو انوار نام زيباى او شكل مى گيرند (ر.ك. مؤتمر الامام المهدى ومستقبل العالم، 1434 قمرى، ج1-5). اينچنين است كه نام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف وفقط نام او، واقعيت آينده را خلق مى كند؛ در حالى كه او فقط يك نام نيست، بلكه حقيقتى است كه مسلمانان به او باور دارند ومنتظر اويند.
اين نگاه به رسالت منتظران موعود عجل الله تعالى فرجه الشريف، آنها را به حركت مى آورد ومتحول مى سازد تا جامعه آينده، در جريان مراودات آنها وبر اساس آرمان هاى خردمندانه وزيبايى شناسانه ايشان (پورعزت، 1383) شكل بگيرد وساخته شود.

نتيجه گيرى

ذكر نام امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف وروايتگرى حوادث تاريخى مرتبط با او، در ساحت حقيقت، آرمان مى آفريند ودر ساحت واقعيت، رويـدادها را شكل مى دهد (پورعزت، 1434 ق). بدين ترتيب، مراوده مستمر نام وحقيقت امـام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف وباورهاى مشتاقان وعلاقه مندانش، بر واقعيت امروز تأثير گذارده وواقعيت هاى فردا را نيز از طريق آثار هنرى، آثار علمى، اخبار، رويدادها وبه ويژه داستان هاى معطوف به آينده، شكل مى دهد وسامان مى بخشد.
در اين رويكرد، مهدى باورى، به انتظارى پويا واثرگذار وتحول بخش وواقعيت آفرين تبديل مى شود؛ انتظارى كه واقعيت آينده را مى سازد وبنا بر فحواى نام زيباى او، هدايت مى كند. اين انتظار، انتظارى است كه مستمراً جهان آينده را خلق مى كند وآن را تحت تأثير خود شكل مى دهد. بنابراين، اقداماتى چون تكرار نام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف وذكر داستان زندگى او وروايت حوادث آينده در محضر او، اقداماتى بايسته براى شكل دهى به آينده اى پاكيزه تر، خردمندانه تر وزيباتر تلقى مى شوند؛ اقداماتى كه آينده موعود را در ساحت فكر وذكر وعمل، آشكارتر مى نمايند وعيان مى سازند.
بدين ترتيب، تجلى نام امام مهدى در فراگرد ساخت واقعيت آينده، آينده اى اخلاقى تر وتكامل يافته تر را توسعه مى دهد؛ آينده اى كه تمام خرد وكمال هنر را با تجلى عدالت حق مدار نمايان مى سازد.

كتابنامه

1. آصفى، محمدمهدى، انتظار پويا، قم: مؤسسه تحقيقات ونشر معارف اهل بيت عليهم السلام، بنياد فرهنگى حضرت مهدى موعود عجل الله تعالى فرجه الشريف، 1383ش.
2. پورعزت، على اصغر. مختصات حكومت حق مدار، در پرتو نهج البلاغه امام عليه السلام، قم: شركت انتشارات علمى وفرهنگى، 1387ش.
3. پورعزت، على اصغر، الامام المهدى عجل الله تعالى فرجه الشريفو بناء واقع المستقبل، مجموع مقالات مؤتمر الامام المهدى ومستقبل العالم، ج4، النجف الاشرف: مجمع اهل البيت عليهم السلام، 1434ق.
4. پورعزت، على اصغر، شهر عدل امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف، تجلي‌گاه تمام خرد وكمال هنر انسانى، فصلنامه انتظار موعود، شماره 13، قم: مركز تخصصى مهدويت، 1383ش.
5. سليمان، كامل، روزگار رهايى، ترجمه على اكبر مهدى پور، نشر آفاق، 1376ش.
6. سيد رضى، نهج البلاغه اميرالمؤمنين على عليه السلام، ترجمه ى عبدالمحمد آيتى، چاپ دهم، دفتر نشر فرهنگ اسلامى وبنياد نهج البلاغه، 1379.
7. شاهنامه فردوسى، براساس شاهنامه ژول مول، به كوشش پرويز اتابكى، شركت انتشارات علمى وفرهنگى، 1386ش.
8. شريعتى، على، انتظار مكتب اعتراض در حسين وارث آدم (مجموعه آثار 19)، تهران: انتشارات قلم، 1357ش.
9. قرآن كريم.
10. قمى، شيخ عباس، مفاتيح الجنان، ترجمه مهدى الهى قمشه اى، مركز نشر فرهنگى رجا با همكارى مؤسسه جهانى خدمات اسلامى، 1369ش.
11. مجموعه مقالات مؤتمر الامام المهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف ومستقبل العالم، النجف الاشرف: مجمع اهل البيت عليهم السلام، 1434ق.
12. Boje, David M. 2001. Narrative Methods for Organizational & Communication Research. Sage publications.
13. Boje, David M. 2008. Storytelling Organizations. Sage publications.
14. Brown, John Seely, Stephen Denning, Katalina Groh & Lourence Prusak. 2005. Storytelling in Organizations; How (Why) Narrative and storytelling are transforming Twenty – First Century Management. Elsevier Science and Technology.
15. Morgan, Gareth. 2006. Images of Organization. Sage.
16. Pourezzat, Ali Asghar. 2010. "Construction Future Reality in Light of Imagination of Social Justice in Public Opinion". USA National Academy of public Administration (NAPA).
17. Scott, Richard & Gerald Davis. 2007. Organization & Organizing. Rational, Natural & Open System Perspectives.

مقاله هاى مهدوى : ۲۰۱۴/۱۱/۲۵ : ۲.۵ K : ۰
: على اصغر پورعزت
comments:
no-comments